https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/09/abasmanesh-6.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-09-08 08:44:432024-08-26 14:26:00سفر به دور آمریکا | قسمت ۵۴
286نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و همه دوستان خوبم
الله اکبر از این جنگل سبز با صدای زیبا و خوب پرندگان و نور و غروب خدایی چقدر منظره قشنگ و زیبا است خدایا شکرت زیبایی را خلق کردی تا بهتر ببینیم و سپاسگزار خداوند باشیم
خدایا نقاشی خوب آسمانت با غروب و آن رنگ جادویی چقدر زیبا کرده مخصوصاً ماه که در آسمان زیبایت کار را تمام کرده تا ما بهتر ببینیم نعمت فراوانی و ثروت را باور کنیم چقدر روابط استاد با پسرشون و خانم شایسته عالی است میشود درس بزرگی گرفت و الگوی خوبی را قرار دهیم برای خودمان
بینظیر بود محیط رستوران با غذای خوشمزه و تزیین خوب و بوی خوب و عطر آن غذا را میشود حس کرد از پشت این قاب تصاویر میشود حس کرد مخصوصاً ماهی که خانم شایسته تعریف آن را میکردند نوش جان همگی باشه خدایا شکرت با دیدن تصاویر حال دلمون خوب شد برای یک روز خوب خدایی
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
روزاهامو شروع میکنم با تمرکز بر روی زیبایی هاااا و اینکار برام عادت شده اوتقدر که از همه چیز سعی میکنم تعریف کنم………
خدایاشکرتتتتتت که امروز فرصت زندگی دادی بهم
خوب من مهساااا قدم هارو برمیداره باقی قدماااا با تو ،،،،
من کارایی که میتونمو انجام میدم ،اونجا که دستم نمیرسه ،،،تویی که شاخه رو میاری پایین………
خدایااااا راهو بر من روشن کن
مسیرو بر من آسان
به به رسیدیم به شهر،،،اونم چه شهرررر زیباییییییی،،،،چقدر شبرو غروب فوق العاده اس،،،،،،چقدر روشنایی ساختمون هااااا این زیبایی چندبرابر کرده
استاد عزیززززززم شما چقدررررررر کودک درونتون فعاله ،،،،،،من لذت میبرمممممممم که باهم انقدر دوستین و در صلح،،،چقدر باهم بامزه و با عشق رفتار میکنید،،،،،،،،
بخصوص اونجاااا که مریم جون میگفت مهربون باش،،،،،،
یعنی شماااا فوق العاده این…….
خدایاشکرتتتتتتت…….
چه عکسای خفنییییی گرفتین…..
نعمت عااااالی این گوگل مپ ،،،،همه جا راهو مسیر روشنه…….
هرچیو بخوای با هدایت خدا و مپ پیدا میکنی………
غذا های خوشمزع ای آوردن و مثه همیشه استاد ازشون تعریف میکنه…….
و من عاشق این تحسین کردنتم استاد…..
خدایاشکرت من هرچی میبینم زیبایی و قشنگی
خدایاشکرتتتتتت من هرچی می بینم خیره و قشنگیییییییی
تحسین میکنم این جاده زیبا با درختای زیباشو چه غروب زیبایی خدایاشکرت
تحسین میکنم رابطه زیباتون رو که انقد پر از عش و زیبایی هست خدایاشکرت
تحسین میکنم نگاه زیباتون به همه چیز خدایاشکرت
تحسین میکنم این ازادی مالی زمانی و مکانی تون رو که با عشق میرین رستوران و با احترام هر کس با سلیقه خودش غذا میخوره خدایاشکرت
خدارو شکر ما هم به لطف خدا امروز غذا بیرون نوش جان استیک گوشت به سبک دور سلامتی زدیم بر بدن عالی بود خدایا شکرت
تحسین میکنم این شوق طبعی و این شوخی های با مزه تون رو خدایاشکرت
واقعا کنار شما فقط حال خوب واحساس خوب هست از خدا میخوام که منو با همچین ادمایی همنشین کنه تا در کنار هم لذت ببریم و از زیبایی بگیم البته که خودم باید زیبابین بشم
سپاسگزارم از شما عزیزا در پناه خدا شاد باشید دوستون دارم
درود بر استاد عزیزم و بانو شایسته عزیز و دوستان گل
وقتی از تونل که پر از درخت عبور کردین و لذت بردین از مسیر ، که آخرش به نور رسیدین و چقدر زیبا بود اون غروب و چقدر تحسینتون میکنم استاد عزیز و منم دوست دارم به این حدی که شما ذوق میکنین و سپاسگزار هستین منم دوست دارم تجربه کنم چون حس خوبی داره اما دارم سعی میکنم این حس رو در خودم بوجود بیارم فقط با توجه کردن هر لحظه به زیبایی ها و سپاسگزار بودن
من هر جای زیبایی میرم بیام عکس بگیرم از زیبایها قبلا اگه عکس میگرفتم بیشتر دوست داشتم به دیگران نشون بدم و اون عکس انداختن برای خودم نبود و میخواستم بگم ببینید ما چ جاهایی رفتیم
و اون ماه و غروب چه صحنه زیبایی خلق شده بود در دوربین خانم شایسته عزیز که الان من نگاه میکنم لذتش رو ببرم
و عکس زیبایی که استاد از اون ساختمان زیبا در شب گرفت چقدر زیبا بود
آیا منم اگه ی ساختمان زیبا میبینم عکس میگیرم ؟میبینم همه ساختمان ها و زیبایی ها در اطرافم هست خیلی راحت بدون هیچ توجهی عبور میکنیم باید به چشمانم بیاموزم که زیبایها رو ببینه و فراوانی رو وقتی توجه میکنم بهش بیشتر در مدارش قرار میگیرم
دارم به خودم میگم آیا به این قشنگی که استاد عزیز داشتن تعریف میکردن و راضی بودن از غذا، آیا منم اینکار رو انجام میدم اگه همسر عزیزم ی غذای پخته یا ی مجلسی میرم غذا میخورم چقدر تعریف میکنم دیدم اون جوری که باید تعریف کنم ازش این کار رو درست انجام نمیدادم و این تمرینی بشه و عادت که به این قشنگی تعریف کنم ازش
چقدر خوبه که شما مسیرهای طولانی پیاده روی رو با این عشق طی میکنین
و با دیدن و تحسین کردن زیبایی های غروب و هلال ماه طی کردن این مسیر رو برای خودتون لذت بخش تر میکنین و اینطوری اصلا متوجه نمیشین کی به مقصد رسیدین.
همیشه هم آخر مسیر یه جایزه ی خوب در انتظار شماست
و خودتون رو به یه رستوران با کیفیت با غذای عالی مهمون کردین و بعد از نوش جان کردن این غذا هم به رسم قدردانی تیپ خوب به کارکنان رستوران پرداخت کردین
و هم طبق قانون شروع کردین به اینکه آگاهانه در مورد نکات مثبت غذایی که خوردین باهم صحبت کردین
و همین کار قطعا شما رو هدایت کرده به تجربه ی چشیدن طعم های غذاهای با کیفیت تر و خوش طعم تر
(در قسمت های آینده معلوم میشه :)) )
و اما بعد خوردن غذا هم که حس و حال و لذت دراز کشیدن روی اون چمن ها رو نمیشه با دنیا عوض کرد.
————————————————-
خیلی عالیه که در این قسمت تجربه ی عکاسی با دوربین یه گوشی حرفه ای رو هم باهم تجربه کردیم و از دیدن نتایج کار لذت بردیم.
واقعا انقدر عکسای با کیفیت در شب با این گوشی گرفتین دارم کم کم وسوسه میشم یه مهاجرت بزرگ از این گوشی فعلی به یه گوشی با دوربین با کیفیت تر داشته باشم :))
خیلی خیلی ازتون ممنونم مریم جان بابت استمرارتون در ضبط این تصاویر که باعث شده انقدر زیبایی ها نشر پیدا کنه و در دسترس ما قرار بگیره و ما لذتش رو ببریم .
به نام خدای مهربان من میلاد مهتابی هستم و سپاسگذار خداوند هستم که این فرصتو داده در خدمت شما دوستان مهربانم باشم
استاد توی این چند وقته از وقتی که سفرنامه رو شروع کردید بارگذاری میکردید روی سایت من با تمام وجود لذت میبرم من چون از بچگی دوست داشتم اروپا یا آمریکا زندگی کنم بفرمایید شام های شبکه منوتو رو میدیم چون اونها ایرانی بودن و تونسته بودن برن اونور انگار قبلا ناخواداگاه از قانون استفاده میکردم هرچی بیشتر میدیدم ایرانی های بیشتری رو بیشتر باور میکردم و احساس لیاقت میکردم اما به صورت ناخداگاه اما حالا فقط برنامه های شما رو میبینم بخوام کشور های جهان اول رو ببینم میام سراغ شما بخوام به اهدافم برسم مییام سراغ شما کلا مرجع من شما هستی واقعا همین دیشب بود رفتم سراغ شبکه منو تو نه راه ماهواره بلکه از راه نصب برنامه تلویزوین چون اگه از راه ماهواره بری سراغش مجبوری هربرنامه ای که پخش میکنه رو ببینی اما از راه نصب نرم افزار میتونی برنامه دلخواهتو ببینی اصلا نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم سریع حذفش کردم با ا ین که شبکه منوتو قبلا شبکه مورد علاقه ام بود اما حالا و تا ابد مجوعه تلویزیونی سفر به دور امریکا محصول شبکه خانواده عباسمنش مورد علاقمه چون همه حرف ها مناسبه چون سراسر عشق و دوستی هست با خود و دیگران
استاد انگار توی این قسمت توی نیویورک بودید اون برج بلنده empire state بود که یکی از نمادهای نیویورکه شاید هم شبیش هست نمیدونم شهر مورد علاقه من شهر نییورک هست چون من شهری رو دوست دارم بسیاربزرگ و با شکوه با ساختمان های بلند و آسمان خراش و با آب و هوای چهارفصل زمستونای سرد و تابستونهای گرم که نیویورک این ویژگی ها رو داره هرروز داره به طور کاملا تصادفی این تصور میاد توذهنم که توی نیوریوک هستم بدون این که تلاشی کنم برای تصورکردن خودش میاد تو ذهنم و خیلی چیزهای دلبخوایی دیگه هم میاد
با آرزوی بهترین ها برای شما استاد گرامی شما بهترین الگو توی هر زمینه هستید چه توی کسب و کار چه توی روابط عاشقانه چه توی گردشگری
راستی ی موضوع در مورد خانم شایسته واقعا من تاحالا ندیده بودم خانومی انقدر شاد و خوشحال پسر خیلی دیده بودم الکی خوش و دلقک اما خانوم ندیده بودم و خانوم شایسته اولین اون ها هست
و درمورد میکاییل چقدر توی این قسمت عکس های زیبایی گرفته بود
تشکر میکنم از شما خانم شایسته عزیز و استاد عباس منش گل و مایک رها که این زیبایی ها رو چه در جهان هستی، چه در روابط عاشقونتون با ما به اشتراک میزارید.
قطعا که شما دستهایی مهربون و عاشقانه ای از خدا هستید که ما رو آگاه و بیدار میکنید که رو به خدا که سراسر عشق و زیبایی هست کنیم.
و ما رو بیدار میکنید که خدای ما خدای زیبایی ها و فراوانی و برکت و عشق است.
خدایی که قابل وصف نیست.
??????
یکی از نکات مهم که از این آگاهی ها دیدم این بود:
نور
نور
نور
???????
واقعا که تفاوت انسانها در همینه که آیا با قلبشون میبینند یا با ذهن با باورهای محدود و مخرب.
هر باور مثل یک عینک هست که به چشممون میزنیم و با اون دنیا رو تجربه میکنیم.
این رو از همین دوربین هایی که زیبایی ها رو ضبط میکردید فهمیدم.
که دوربین خانم شایسته یک جور زیبایی ها رو تجربه میکرد
و دوربین گوشی استاد هم یک جور دیگه تجربه میکرد.
ولی دلیل این تفاوت در این دوربین ها تفاوت در سخت افزاری است که در اون ها به کار رفته که این گونه میبینه.
?????
ولی همه ما انسانها نور خدایی درونمون هست ولی خیلی از انسان ها با نور خدایی نمیبینند، چون اون نور رو در تاریکی های ذهن بردند و از پشت تاریکی دنیا رو تجربه میکنند.
خیلی از ما انسان ها با اینکه به عنوان مثال چشمانی داریم که 576 مگا پیکسل هست ولی فقط از 6 مگا پیکسل اون دنیا رو میبینیم و فکر میکنیم مشکل از دنیاست و خیلی کم آدم پیدا میشه که به خودش شک کنه و بگه دلیل این نازیبایی دیدن از من هست نه از بیرون و فقط اونهایی موفق میشن با نور خدایی ببینند که مسئولیت این نازیبایی دیدن رو به عهده میگیرند و بیرون رو مقصر نمیدونند.
و روی خود کار میکنند.
به عنوان مثال:
من اوایل که فایل های استاد رو میدیدم مقایسه، قضاوت و حسادت میکردم و از پشت عینک حسادت به استاد و حرف ها گوش میکردم و میگفتم این چه طرز حرف زدن و لباس پوشیدن هست و این کار ذهن که همیشه میگه مشکل و بدی که تجربه میکنی از بیرونت هست نه درون خودت.
و به همین دلیل میگفتم استاد بد هست.
این کار ذهن پر از باور مخرب هست که مقاومت میکنه در برابر تغیر و اون مشکل رو به بیرون ربط میده و درون رو دست نخورده نگه میداره.
????
جناب مولانا:
گرگ می دیدند یوسف را به چشم
چونکه اخوان را حسودی بود و خشم
?????
نکته مهم:
استاد سبک شخصی خودش رو داره زندگی میکنه و کاری هم که داره میکنه اینه که سبک شخصی خودت رو پیدا و زندگی کنی فارغ از نظر دیگران.
ولی در اوایل آموزش دادن ذهن وقتی سبک شخصی یکی دیگه رو میبینی(نوع پوشش، حرف زدن و ..) ذهن به قضاوت دست میزنه و میخواد بهت ثابت کنه که راه اون اشتباه هست و از ادامه راه منصرفت کنه چون سبک شخصی اون با تو تفاوت داره.
ما باید یاد بگیریم به سبک شخصی زندگی همه احترام بزاریم، فارغ از اینکه ذهن میگه خوبه یا بد.
و راه دریافت سبک شخصی خودمون رو باز بزاریم و این دریافت هم مقدور نیست مگر اینکه سبک شخصی زندگی دیگران رو تحسین کنیم و به دنبال دیدن زیبایی ها در اون سبک زندگی باشیم و قطعا پیدا میکنیم.
تحسین کردن هر زیبایی باعث گسترش اون زیبایی و تجربه اون زیبایی ها برای خودمون میشه ولی اگر زیبایی ها رو انکار کنیم راه دریافت اون زیبایی ها برای ما مقدور نیست.
???????
مثلا من یک کبوتر دارم که از نظر ذهن من میگه نوک این کبوتر بزرگ و زشت هست و اگر من در این توصیف منفی ذهن فرو برم هر لحظه از اصل اون کبوتر دورتر میشم ولی اگر بیام بگم این کبوتر خیلی زیبا پرواز میکنه، پرهای زیبایی داره و زیبایی های دیگه، این کار باعث میشه من به اصل و ریشه کبوتر نزدیک تر و زیبایی های بیشتری از اون کبوتر برای من خودش رو نشون بده.
????????
این تفاوت تحسین کردن زیبایی ها یا انکار اون زیبایی هاست.
این فایل نشانه امروز من بود. و چقدر این نشانه ها زیبا و قشنگند. هروقت سوالی دارم و میام سراغ نشانه نه تنها توی فایل بلکه توی متن انتخابی هم جواب سوالمو میگیرم.
باز هم خدا رو سپاس که من به سمت این سایت و استاد هدایت شدم و سپاس از استاد نازنین که این لحظات رو با ما به اشتراک میذارن و سپاس ویژه از مریم جان که وقت میذاره با حوصله فیلم میگیره و ما رو شریک میکنه در این حس و تجربه خوب. و سپاس از انتخاب بی نظیر اهنگ که پر از دوست داشتنه. دوستتون دارم زیاد.
چقدر راه رفتن توی جنگل ، لابه لای درختا به ادم حس خوب میده. و ی دفعه بعد از ی مسیر سایه که نوری نبوده برسی به خورشید اونم لحظه غروبش. مگه داریم از این قشنگتر. حالا اگه هم از اون سایه و درختا و مسیر تو جنگل لذت برده باشی و بعد بیای برسی به این غروب لذت دوچندان میشه.
چقدر رابطه ها زیبا و قشنگن. هر لحظه سرشار از حس خوب. چه بین پدر و پسر، چه بین استاد و مریم جان. هروقت استاد به هر کدوم نگاه میکنه ی لبخند روی لبهاش داره و ی عشق توی چشماش و چقدر این قابل احساسه.
چقدر لذت بردم از اینکه مسیر پیاده روی رو توی تاریکی هم داشتین ادامه میدادین با ی نور کم و صدای جیرجیک و بقیه صداها که گوش نوازه در شب و بعدش رسیدین به نردیکی اون ساختمانها و زیبایی ها.
یادم افتاد به ی خاطره، ی سال تحویل با همسرم رفتیم چک چک در استان یزد. شب بود. ماشین رو پارک کردیم و از مسیر رفتیم بالا. بخشها و اتاقهای پایینی همه تاریک بودن. هیچ نوری دیگه نبود . ما بار اول بود که میرفتیم و نمیدونستیم اون بالا چه خبره. همسرم اصرار که بیا پله ها رو بریم بالا ، اما من اینقد از تاریکی وحشت کرده بودم که قبول نمیکردم و میگفتم بیا سریعتر برگردیم. خلاصه که همسرم پیروز شد و چراغ قوه گوشیشو روشن کرد و دست منو گرفت و از پله ها رفتیم بالا. نگم براتون از منظره زیبایی که پیش رومون بود. غیر از اون اتشکده و فضتی زیبا با نور سبز و زرد. یک محوطه باز بود که وقتی می ایستادیم دور تا دورمون کوه های بلند بود و اسمان شب که پر از ستاره بود و نسیم ملایمی که می وزید . وای که چقدر زیبا بود. از اونجا به بعد تصمیم گرفتم با ترسهام مقابله کنم و از دل تاریکی ها بزنم بیرون.
استاد و همراهانش هم میتونستن با رسیدن به تاریکی مسیر رو جور دیگه ای ادامه بدن اما همچنان به پیاده روی ادامه دادن و مریم جان چه زیبا گفت که قرار نیست که همیشه فیلمها همه توی نور باشه. گاهی این تضاد خود خود زیبایی هست.
بهترین قسمت این فایل دیدن تصاویر با چشم و بعد دیدن عکسهای استاد با نور بود. گاهی واقعا ما برای بهتر دیدن و زندگی کردن باید از ابزارها بهره ببریم. چرا که نه، وقتی همه چیز زیباتر و لذت بخش تر میشه. و گاهی ما از تاریکی ها فرار میکنیم و میریم سمت نور ، در حالی که خود تاریکی زیبایی داره و فقط کافیه ی کم جور دیگه بهش نگاه کنیم مثلا با ی لنز گوشی و دوربین.
چقدر ساختمانها و نور پردازیش زیبا و چشم نواز بود.
برام جالب بود که رستوران هم حتی نور انچنانی نداشت و نور طبیعی محیط بود. و اون غذاهای عالی با ظاهر زیبا و اون پیش خدمت های خوش اخلاق و مودب.
همیشه میگم توی هر کاری میشه بهترین بود و خوش اخلاق بود.
و چه زیبا باز شخصی سر راه شما میاد که ی ایده بهتون میده برای لذت بردن و ی رستوران عالی در نزدیکی.
اوج داستان هم اون دختر کوچولک بود که لا به لای فواره ها چرخ فلک میزد. چقدر حس ازادی عملش رو دوست داشتم و مادرش که به دنبالش میرفت. اگر من بودم شاید به پسرم اجازه نمیدادم بره توی اب و بخواد چرخ فلک بزنه.
توی فایلها به رابطه بزرگترها با بچه ها دقت میکنم و به خودم قول میدم که بذارم پسرم ازادانه تر همه چیز رو تجربه کنه و لذت ببره از رهایی.
و متن اوای عزیز رو که خوندم دیدم وای دقیقا منم دیشب بعد از خوندن کامنت بچه ها در جلسه پنجم از قدم دوم ، با خودم گفتم چقدر با اب و تاب نکات مثبت رو میگن. بعضی چیزها واقعا معمولیه. و دیدم که اوا هم در همین رابطه نوشته و به خودم گفتم این فایل رو زیباتر از همیشه ببین و بنویس از زیبایی هاش، تا ذهنت عادت کنه به زیبایی
بنام خدای هدایتگرم
این فایل نشانه امروزم بود
از امسال دارم رو اصلی ترین پاشنه آشیل م ک کنترل ذهن کار میکنم
الان معنای توحید رو بیشتر درک میکنم
ک چتور با قانون فرکانس یکیه،
استاد شما گفته بودید هر چقد تمرکز بیشتر بزارید این روند رسیدن به خواستها راحتر و بدیهی تر پیش میره،
این روند اجابت خواسته هام هر روز اجابت میشه
به چه میزان ؟! به میزان باورپذیری ش
ااااا ه خدایا عاشقتم
بغضم میگیره
اینهمه تو بمن نزدیکی
و من غافل
نشستی منتظر درخواست های من
گاهی با یه سرعتی برام فراهم میکنی
ک اصن یادم میره
الان ک میخام ازش استفاده کنم ،یادم اومد اینو دیشب درخواست کردم و ظهر نمیدونم چجوری بدون اینکه هزینه کنم بدستم رسید
همین یه تلنگر
ک چقد اجابت میکنی و من جاهل ،
به همین سادگی یادمون میره ،
یه نمونه تلنگر دیگه ک بهم زد
همین فایل بود ک قبلا نشانه من بود
و من ایقد لذت برده بودم از کیفیت دوربین مبایل تون
ک تو دلم یه گوشی با کیفییت دوربین بهتر خاستم
الان چندوقته دارمش
به همین قشنگی اجابت میشه درخواست اجابت کننده به اندازه ایمانت
خدایا شکرت برا این قانون
برا اینهمه نعمت
اینهمه زیبایی
استاد و خانم شایسته شما الگوی رابطه عاشقانه ی من هستید
و الگو یه خانواده بدون وابستگی و عاشق
رابطه شما و مایک
اینهمه در صلح بودنتون
آینقد عادیه براتون هدایت خداوند ک همینجور بی وقفه در مسیر هدایتید
چه غروبی چه تونلی
وااای خدایاا چه رنگهایی دیوانه کننده
چه طعم های خوشمزه یی
چه حس فوق العاده یی
ممنونم ازتون ک اینهمه زیبایی د
خدارو شکر
به نام هدایت الله
با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و همه دوستان خوبم
الله اکبر از این جنگل سبز با صدای زیبا و خوب پرندگان و نور و غروب خدایی چقدر منظره قشنگ و زیبا است خدایا شکرت زیبایی را خلق کردی تا بهتر ببینیم و سپاسگزار خداوند باشیم
خدایا نقاشی خوب آسمانت با غروب و آن رنگ جادویی چقدر زیبا کرده مخصوصاً ماه که در آسمان زیبایت کار را تمام کرده تا ما بهتر ببینیم نعمت فراوانی و ثروت را باور کنیم چقدر روابط استاد با پسرشون و خانم شایسته عالی است میشود درس بزرگی گرفت و الگوی خوبی را قرار دهیم برای خودمان
بینظیر بود محیط رستوران با غذای خوشمزه و تزیین خوب و بوی خوب و عطر آن غذا را میشود حس کرد از پشت این قاب تصاویر میشود حس کرد مخصوصاً ماهی که خانم شایسته تعریف آن را میکردند نوش جان همگی باشه خدایا شکرت با دیدن تصاویر حال دلمون خوب شد برای یک روز خوب خدایی
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
الهی به امید تو
سللللللللللام ،سلام من از صبح جمعه زیبا
سلاااام من به استاد و مریم نازنیم
روزاهامو شروع میکنم با تمرکز بر روی زیبایی هاااا و اینکار برام عادت شده اوتقدر که از همه چیز سعی میکنم تعریف کنم………
خدایاشکرتتتتتت که امروز فرصت زندگی دادی بهم
خوب من مهساااا قدم هارو برمیداره باقی قدماااا با تو ،،،،
من کارایی که میتونمو انجام میدم ،اونجا که دستم نمیرسه ،،،تویی که شاخه رو میاری پایین………
خدایااااا راهو بر من روشن کن
مسیرو بر من آسان
به به رسیدیم به شهر،،،اونم چه شهرررر زیباییییییی،،،،چقدر شبرو غروب فوق العاده اس،،،،،،چقدر روشنایی ساختمون هااااا این زیبایی چندبرابر کرده
استاد عزیززززززم شما چقدررررررر کودک درونتون فعاله ،،،،،،من لذت میبرمممممممم که باهم انقدر دوستین و در صلح،،،چقدر باهم بامزه و با عشق رفتار میکنید،،،،،،،،
بخصوص اونجاااا که مریم جون میگفت مهربون باش،،،،،،
یعنی شماااا فوق العاده این…….
خدایاشکرتتتتتتت…….
چه عکسای خفنییییی گرفتین…..
نعمت عااااالی این گوگل مپ ،،،،همه جا راهو مسیر روشنه…….
هرچیو بخوای با هدایت خدا و مپ پیدا میکنی………
غذا های خوشمزع ای آوردن و مثه همیشه استاد ازشون تعریف میکنه…….
و من عاشق این تحسین کردنتم استاد…..
خدایاشکرت من هرچی میبینم زیبایی و قشنگی
خدایاشکرتتتتتت من هرچی می بینم خیره و قشنگیییییییی
من هرچی میبینم فراوانی ثروتههههه
خدایاشکرت
به نام هدایت الله
سلام خدمت خواهر عزیزم مهسا دوست همفرکانسی و توحیدی سایت الهی
ازشما سپاسگزارم بابت کامنت خوبی که نوشتی چقدر لذت بردم از این درک وآگاهی خوبت وخیلی ساده وروان انرژی خوبت رو من از نوشتن شما میتوانم حس کنم
از این که قانون رو خوب بلدی واستفاده میکنی خیلی خوشحالم امیدوارم در تمام مراحل زندگی موفق و زیباییهای بیشتری را ببینی وبه احساس خوبی برسی
در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
سلام محمد رضای عزیز
دوست خوبم …..
خداروشکر میکنم دوستانی چون شما دارم که هربار بهم یادآوری میکنن که خداروشکر مسیرم ،مسیره درستی……
سپاسگزارم که برام نوشتی و آرزو میکنم به همه خواسته های قلبیت با هدایت خداوند در مسیر آسانی ها و در زمان و مکان مناسب برسی:)
به نام خدای مهربان خداوندا هر چه دارم از ان توست
تحسین میکنم این جاده زیبا با درختای زیباشو چه غروب زیبایی خدایاشکرت
تحسین میکنم رابطه زیباتون رو که انقد پر از عش و زیبایی هست خدایاشکرت
تحسین میکنم نگاه زیباتون به همه چیز خدایاشکرت
تحسین میکنم این ازادی مالی زمانی و مکانی تون رو که با عشق میرین رستوران و با احترام هر کس با سلیقه خودش غذا میخوره خدایاشکرت
خدارو شکر ما هم به لطف خدا امروز غذا بیرون نوش جان استیک گوشت به سبک دور سلامتی زدیم بر بدن عالی بود خدایا شکرت
تحسین میکنم این شوق طبعی و این شوخی های با مزه تون رو خدایاشکرت
واقعا کنار شما فقط حال خوب واحساس خوب هست از خدا میخوام که منو با همچین ادمایی همنشین کنه تا در کنار هم لذت ببریم و از زیبایی بگیم البته که خودم باید زیبابین بشم
سپاسگزارم از شما عزیزا در پناه خدا شاد باشید دوستون دارم
بنام خداوند مهربان و هدایتگرم
خداوندا هر آنچه که دارم همه از آن توست
درود بر استاد عزیزم و بانو شایسته عزیز و دوستان گل
وقتی از تونل که پر از درخت عبور کردین و لذت بردین از مسیر ، که آخرش به نور رسیدین و چقدر زیبا بود اون غروب و چقدر تحسینتون میکنم استاد عزیز و منم دوست دارم به این حدی که شما ذوق میکنین و سپاسگزار هستین منم دوست دارم تجربه کنم چون حس خوبی داره اما دارم سعی میکنم این حس رو در خودم بوجود بیارم فقط با توجه کردن هر لحظه به زیبایی ها و سپاسگزار بودن
من هر جای زیبایی میرم بیام عکس بگیرم از زیبایها قبلا اگه عکس میگرفتم بیشتر دوست داشتم به دیگران نشون بدم و اون عکس انداختن برای خودم نبود و میخواستم بگم ببینید ما چ جاهایی رفتیم
و اون ماه و غروب چه صحنه زیبایی خلق شده بود در دوربین خانم شایسته عزیز که الان من نگاه میکنم لذتش رو ببرم
و عکس زیبایی که استاد از اون ساختمان زیبا در شب گرفت چقدر زیبا بود
آیا منم اگه ی ساختمان زیبا میبینم عکس میگیرم ؟میبینم همه ساختمان ها و زیبایی ها در اطرافم هست خیلی راحت بدون هیچ توجهی عبور میکنیم باید به چشمانم بیاموزم که زیبایها رو ببینه و فراوانی رو وقتی توجه میکنم بهش بیشتر در مدارش قرار میگیرم
دارم به خودم میگم آیا به این قشنگی که استاد عزیز داشتن تعریف میکردن و راضی بودن از غذا، آیا منم اینکار رو انجام میدم اگه همسر عزیزم ی غذای پخته یا ی مجلسی میرم غذا میخورم چقدر تعریف میکنم دیدم اون جوری که باید تعریف کنم ازش این کار رو درست انجام نمیدادم و این تمرینی بشه و عادت که به این قشنگی تعریف کنم ازش
در پناه خداوند یکتا باشین
به نام خالق رنگ و نور
سلام به استاد عزیز و مریم جانم
چقدر خوبه که شما مسیرهای طولانی پیاده روی رو با این عشق طی میکنین
و با دیدن و تحسین کردن زیبایی های غروب و هلال ماه طی کردن این مسیر رو برای خودتون لذت بخش تر میکنین و اینطوری اصلا متوجه نمیشین کی به مقصد رسیدین.
همیشه هم آخر مسیر یه جایزه ی خوب در انتظار شماست
و خودتون رو به یه رستوران با کیفیت با غذای عالی مهمون کردین و بعد از نوش جان کردن این غذا هم به رسم قدردانی تیپ خوب به کارکنان رستوران پرداخت کردین
و هم طبق قانون شروع کردین به اینکه آگاهانه در مورد نکات مثبت غذایی که خوردین باهم صحبت کردین
و همین کار قطعا شما رو هدایت کرده به تجربه ی چشیدن طعم های غذاهای با کیفیت تر و خوش طعم تر
(در قسمت های آینده معلوم میشه :)) )
و اما بعد خوردن غذا هم که حس و حال و لذت دراز کشیدن روی اون چمن ها رو نمیشه با دنیا عوض کرد.
————————————————-
خیلی عالیه که در این قسمت تجربه ی عکاسی با دوربین یه گوشی حرفه ای رو هم باهم تجربه کردیم و از دیدن نتایج کار لذت بردیم.
واقعا انقدر عکسای با کیفیت در شب با این گوشی گرفتین دارم کم کم وسوسه میشم یه مهاجرت بزرگ از این گوشی فعلی به یه گوشی با دوربین با کیفیت تر داشته باشم :))
خیلی خیلی ازتون ممنونم مریم جان بابت استمرارتون در ضبط این تصاویر که باعث شده انقدر زیبایی ها نشر پیدا کنه و در دسترس ما قرار بگیره و ما لذتش رو ببریم .
در پناه الله باشین
به نام خدای مهربان من میلاد مهتابی هستم و سپاسگذار خداوند هستم که این فرصتو داده در خدمت شما دوستان مهربانم باشم
استاد توی این چند وقته از وقتی که سفرنامه رو شروع کردید بارگذاری میکردید روی سایت من با تمام وجود لذت میبرم من چون از بچگی دوست داشتم اروپا یا آمریکا زندگی کنم بفرمایید شام های شبکه منوتو رو میدیم چون اونها ایرانی بودن و تونسته بودن برن اونور انگار قبلا ناخواداگاه از قانون استفاده میکردم هرچی بیشتر میدیدم ایرانی های بیشتری رو بیشتر باور میکردم و احساس لیاقت میکردم اما به صورت ناخداگاه اما حالا فقط برنامه های شما رو میبینم بخوام کشور های جهان اول رو ببینم میام سراغ شما بخوام به اهدافم برسم مییام سراغ شما کلا مرجع من شما هستی واقعا همین دیشب بود رفتم سراغ شبکه منو تو نه راه ماهواره بلکه از راه نصب برنامه تلویزوین چون اگه از راه ماهواره بری سراغش مجبوری هربرنامه ای که پخش میکنه رو ببینی اما از راه نصب نرم افزار میتونی برنامه دلخواهتو ببینی اصلا نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم سریع حذفش کردم با ا ین که شبکه منوتو قبلا شبکه مورد علاقه ام بود اما حالا و تا ابد مجوعه تلویزیونی سفر به دور امریکا محصول شبکه خانواده عباسمنش مورد علاقمه چون همه حرف ها مناسبه چون سراسر عشق و دوستی هست با خود و دیگران
استاد انگار توی این قسمت توی نیویورک بودید اون برج بلنده empire state بود که یکی از نمادهای نیویورکه شاید هم شبیش هست نمیدونم شهر مورد علاقه من شهر نییورک هست چون من شهری رو دوست دارم بسیاربزرگ و با شکوه با ساختمان های بلند و آسمان خراش و با آب و هوای چهارفصل زمستونای سرد و تابستونهای گرم که نیویورک این ویژگی ها رو داره هرروز داره به طور کاملا تصادفی این تصور میاد توذهنم که توی نیوریوک هستم بدون این که تلاشی کنم برای تصورکردن خودش میاد تو ذهنم و خیلی چیزهای دلبخوایی دیگه هم میاد
با آرزوی بهترین ها برای شما استاد گرامی شما بهترین الگو توی هر زمینه هستید چه توی کسب و کار چه توی روابط عاشقانه چه توی گردشگری
راستی ی موضوع در مورد خانم شایسته واقعا من تاحالا ندیده بودم خانومی انقدر شاد و خوشحال پسر خیلی دیده بودم الکی خوش و دلقک اما خانوم ندیده بودم و خانوم شایسته اولین اون ها هست
و درمورد میکاییل چقدر توی این قسمت عکس های زیبایی گرفته بود
بنام خداوند بخشنده و مهربان
درود خداوند بر شما باد
واقعا که این مسیر پیاده روی و جنگلی خلی زیباست
چقدر اینجا خوب خوش آب و هوا است
چقدر این غروب جذاب و رویایی معلوم می شود
چقدر همه چی دوست داشتنی و قشنگ است .
چقدر با عشق و لذت دارید پیاده روی می کنید و از این پیاده روی بهترین لذت را می برید
و اینجا فقط زیبایی قشنگی پاکیزگی تمیزی و لطافت را آدم می بیند
وقتی اینجا از کسی سوال کنی یا کدام را بی پرسی چقدر خوب و دقیق و با جزییات برایت توضیح می دهد
آن قدر دقیق که آدم احساس می کند ما را به همان نقطه رساند است
خلی انسانهای دوست داشتنی و خوش برخورد است
انسانهای که با خودشان در صلح است و با انسانهای اطرافش هم در صلح است
و آدم خلی دوست دارد که با این چنین انسانها در ارتباط باشد
و این رستوران که رفتید خلی باحال بود.
و غذای که سفارش داده نوشجان کردید بسیار خوشمزه بود که همگی تان رضایت کامل داشتید .
چقدر خوب است که نتایج کار این چنین باحال و خوشایند باشد
اینجا چقدر فضایی رویایی و باحال بود
خدایا شکرت بابت این همه نعمت
خدایا شکرت بابت این همه زیبایی
خدایا شکرت بابت این همه ثروت
خدایا شکرت بابت این همه ساختمان های لوکس و بلند منزل
خدایا شکرت بابت این همه تمیزی و پاکیزگی
خدایا شکرت بابت این همه لطافت و شادابی
خدایا شکرت بابت این همه روشنایی قشنگ از طرف شب معلوم می شد
واقعاً که این کشور دوست داشتنی و قشنگ و ثروتمند است
آدم از دیدن این همه زیبایی لذت می برد
استاد خوبم از شما ممنون و سپاسگذارم
خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم
با سلام و خداقوت
خدایا شکرت از این همه زیبایی
تشکر میکنم از شما خانم شایسته عزیز و استاد عباس منش گل و مایک رها که این زیبایی ها رو چه در جهان هستی، چه در روابط عاشقونتون با ما به اشتراک میزارید.
قطعا که شما دستهایی مهربون و عاشقانه ای از خدا هستید که ما رو آگاه و بیدار میکنید که رو به خدا که سراسر عشق و زیبایی هست کنیم.
و ما رو بیدار میکنید که خدای ما خدای زیبایی ها و فراوانی و برکت و عشق است.
خدایی که قابل وصف نیست.
??????
یکی از نکات مهم که از این آگاهی ها دیدم این بود:
نور
نور
نور
???????
واقعا که تفاوت انسانها در همینه که آیا با قلبشون میبینند یا با ذهن با باورهای محدود و مخرب.
هر باور مثل یک عینک هست که به چشممون میزنیم و با اون دنیا رو تجربه میکنیم.
این رو از همین دوربین هایی که زیبایی ها رو ضبط میکردید فهمیدم.
که دوربین خانم شایسته یک جور زیبایی ها رو تجربه میکرد
و دوربین گوشی استاد هم یک جور دیگه تجربه میکرد.
ولی دلیل این تفاوت در این دوربین ها تفاوت در سخت افزاری است که در اون ها به کار رفته که این گونه میبینه.
?????
ولی همه ما انسانها نور خدایی درونمون هست ولی خیلی از انسان ها با نور خدایی نمیبینند، چون اون نور رو در تاریکی های ذهن بردند و از پشت تاریکی دنیا رو تجربه میکنند.
خیلی از ما انسان ها با اینکه به عنوان مثال چشمانی داریم که 576 مگا پیکسل هست ولی فقط از 6 مگا پیکسل اون دنیا رو میبینیم و فکر میکنیم مشکل از دنیاست و خیلی کم آدم پیدا میشه که به خودش شک کنه و بگه دلیل این نازیبایی دیدن از من هست نه از بیرون و فقط اونهایی موفق میشن با نور خدایی ببینند که مسئولیت این نازیبایی دیدن رو به عهده میگیرند و بیرون رو مقصر نمیدونند.
و روی خود کار میکنند.
به عنوان مثال:
من اوایل که فایل های استاد رو میدیدم مقایسه، قضاوت و حسادت میکردم و از پشت عینک حسادت به استاد و حرف ها گوش میکردم و میگفتم این چه طرز حرف زدن و لباس پوشیدن هست و این کار ذهن که همیشه میگه مشکل و بدی که تجربه میکنی از بیرونت هست نه درون خودت.
و به همین دلیل میگفتم استاد بد هست.
این کار ذهن پر از باور مخرب هست که مقاومت میکنه در برابر تغیر و اون مشکل رو به بیرون ربط میده و درون رو دست نخورده نگه میداره.
????
جناب مولانا:
گرگ می دیدند یوسف را به چشم
چونکه اخوان را حسودی بود و خشم
?????
نکته مهم:
استاد سبک شخصی خودش رو داره زندگی میکنه و کاری هم که داره میکنه اینه که سبک شخصی خودت رو پیدا و زندگی کنی فارغ از نظر دیگران.
ولی در اوایل آموزش دادن ذهن وقتی سبک شخصی یکی دیگه رو میبینی(نوع پوشش، حرف زدن و ..) ذهن به قضاوت دست میزنه و میخواد بهت ثابت کنه که راه اون اشتباه هست و از ادامه راه منصرفت کنه چون سبک شخصی اون با تو تفاوت داره.
ما باید یاد بگیریم به سبک شخصی زندگی همه احترام بزاریم، فارغ از اینکه ذهن میگه خوبه یا بد.
و راه دریافت سبک شخصی خودمون رو باز بزاریم و این دریافت هم مقدور نیست مگر اینکه سبک شخصی زندگی دیگران رو تحسین کنیم و به دنبال دیدن زیبایی ها در اون سبک زندگی باشیم و قطعا پیدا میکنیم.
تحسین کردن هر زیبایی باعث گسترش اون زیبایی و تجربه اون زیبایی ها برای خودمون میشه ولی اگر زیبایی ها رو انکار کنیم راه دریافت اون زیبایی ها برای ما مقدور نیست.
???????
مثلا من یک کبوتر دارم که از نظر ذهن من میگه نوک این کبوتر بزرگ و زشت هست و اگر من در این توصیف منفی ذهن فرو برم هر لحظه از اصل اون کبوتر دورتر میشم ولی اگر بیام بگم این کبوتر خیلی زیبا پرواز میکنه، پرهای زیبایی داره و زیبایی های دیگه، این کار باعث میشه من به اصل و ریشه کبوتر نزدیک تر و زیبایی های بیشتری از اون کبوتر برای من خودش رو نشون بده.
????????
این تفاوت تحسین کردن زیبایی ها یا انکار اون زیبایی هاست.
??????
باز هم تشکر فراوان
خدایا شکرت
در پناه هدایت الله
🍀سلام به همه دوستای نازنین
اوقات همگی مملو از حس خوب
این فایل نشانه امروز من بود. و چقدر این نشانه ها زیبا و قشنگند. هروقت سوالی دارم و میام سراغ نشانه نه تنها توی فایل بلکه توی متن انتخابی هم جواب سوالمو میگیرم.
باز هم خدا رو سپاس که من به سمت این سایت و استاد هدایت شدم و سپاس از استاد نازنین که این لحظات رو با ما به اشتراک میذارن و سپاس ویژه از مریم جان که وقت میذاره با حوصله فیلم میگیره و ما رو شریک میکنه در این حس و تجربه خوب. و سپاس از انتخاب بی نظیر اهنگ که پر از دوست داشتنه. دوستتون دارم زیاد.
چقدر راه رفتن توی جنگل ، لابه لای درختا به ادم حس خوب میده. و ی دفعه بعد از ی مسیر سایه که نوری نبوده برسی به خورشید اونم لحظه غروبش. مگه داریم از این قشنگتر. حالا اگه هم از اون سایه و درختا و مسیر تو جنگل لذت برده باشی و بعد بیای برسی به این غروب لذت دوچندان میشه.
چقدر رابطه ها زیبا و قشنگن. هر لحظه سرشار از حس خوب. چه بین پدر و پسر، چه بین استاد و مریم جان. هروقت استاد به هر کدوم نگاه میکنه ی لبخند روی لبهاش داره و ی عشق توی چشماش و چقدر این قابل احساسه.
چقدر لذت بردم از اینکه مسیر پیاده روی رو توی تاریکی هم داشتین ادامه میدادین با ی نور کم و صدای جیرجیک و بقیه صداها که گوش نوازه در شب و بعدش رسیدین به نردیکی اون ساختمانها و زیبایی ها.
یادم افتاد به ی خاطره، ی سال تحویل با همسرم رفتیم چک چک در استان یزد. شب بود. ماشین رو پارک کردیم و از مسیر رفتیم بالا. بخشها و اتاقهای پایینی همه تاریک بودن. هیچ نوری دیگه نبود . ما بار اول بود که میرفتیم و نمیدونستیم اون بالا چه خبره. همسرم اصرار که بیا پله ها رو بریم بالا ، اما من اینقد از تاریکی وحشت کرده بودم که قبول نمیکردم و میگفتم بیا سریعتر برگردیم. خلاصه که همسرم پیروز شد و چراغ قوه گوشیشو روشن کرد و دست منو گرفت و از پله ها رفتیم بالا. نگم براتون از منظره زیبایی که پیش رومون بود. غیر از اون اتشکده و فضتی زیبا با نور سبز و زرد. یک محوطه باز بود که وقتی می ایستادیم دور تا دورمون کوه های بلند بود و اسمان شب که پر از ستاره بود و نسیم ملایمی که می وزید . وای که چقدر زیبا بود. از اونجا به بعد تصمیم گرفتم با ترسهام مقابله کنم و از دل تاریکی ها بزنم بیرون.
استاد و همراهانش هم میتونستن با رسیدن به تاریکی مسیر رو جور دیگه ای ادامه بدن اما همچنان به پیاده روی ادامه دادن و مریم جان چه زیبا گفت که قرار نیست که همیشه فیلمها همه توی نور باشه. گاهی این تضاد خود خود زیبایی هست.
بهترین قسمت این فایل دیدن تصاویر با چشم و بعد دیدن عکسهای استاد با نور بود. گاهی واقعا ما برای بهتر دیدن و زندگی کردن باید از ابزارها بهره ببریم. چرا که نه، وقتی همه چیز زیباتر و لذت بخش تر میشه. و گاهی ما از تاریکی ها فرار میکنیم و میریم سمت نور ، در حالی که خود تاریکی زیبایی داره و فقط کافیه ی کم جور دیگه بهش نگاه کنیم مثلا با ی لنز گوشی و دوربین.
چقدر ساختمانها و نور پردازیش زیبا و چشم نواز بود.
برام جالب بود که رستوران هم حتی نور انچنانی نداشت و نور طبیعی محیط بود. و اون غذاهای عالی با ظاهر زیبا و اون پیش خدمت های خوش اخلاق و مودب.
همیشه میگم توی هر کاری میشه بهترین بود و خوش اخلاق بود.
و چه زیبا باز شخصی سر راه شما میاد که ی ایده بهتون میده برای لذت بردن و ی رستوران عالی در نزدیکی.
اوج داستان هم اون دختر کوچولک بود که لا به لای فواره ها چرخ فلک میزد. چقدر حس ازادی عملش رو دوست داشتم و مادرش که به دنبالش میرفت. اگر من بودم شاید به پسرم اجازه نمیدادم بره توی اب و بخواد چرخ فلک بزنه.
توی فایلها به رابطه بزرگترها با بچه ها دقت میکنم و به خودم قول میدم که بذارم پسرم ازادانه تر همه چیز رو تجربه کنه و لذت ببره از رهایی.
و متن اوای عزیز رو که خوندم دیدم وای دقیقا منم دیشب بعد از خوندن کامنت بچه ها در جلسه پنجم از قدم دوم ، با خودم گفتم چقدر با اب و تاب نکات مثبت رو میگن. بعضی چیزها واقعا معمولیه. و دیدم که اوا هم در همین رابطه نوشته و به خودم گفتم این فایل رو زیباتر از همیشه ببین و بنویس از زیبایی هاش، تا ذهنت عادت کنه به زیبایی