https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/09/abasmanesh-13.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-09-16 08:33:452024-08-29 12:00:16سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۰
308نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
دقیقا همونجوری که استاد اشاره کرد برای من خیلی جالب بود که چقدر این بچه ها زیبا به همدیگه اشتیاق و انگیزه میدادن و فوق العاده صمیمی و دوستانه فردی که میرقصید تشویق و تحسین میکردن فارغ از اینکه رقصش چقدر خوب بود و چه حرکاتی بلد بود و … و دقیقا کاری که انجام میدادن به خودشون برمیگشت یعنی وقتی دیگران رو موقع رقص تایید و تحسین میکردن و بهشون انگیزه میدادن، وقتی هم که خودشون میومدن وسط و میرقصیدن مورد حمایت و تشویق و تحسین قرار میگرفتن. یعنی همون فرکانسی که با طرز فکر و طرز رفتارشون ارسال میکردن، پاسخش رو به زیباترین شکل ممکن دریافت میکردن.
یه موضوع دیگه هم که به ذهن من اومد این بود که خیلی وقتا ممکنه ما یه کاری انجام بدیم یا یه هدف یا سبک زندگی داشته باشیم که خانواده و اطرافیان و فک و فامیل خوششون نیاد و تشویق و حمایتی از انها نبینیم شاید حتی بخوان با سرزنش و نصیحت و دخالت های بیجا و … جلوی مارو هم بگیرن و مانع بشن.حالا این وسط اگه ادم بتونه در برابر این تضادها ذهنش رو کنترل کنه و خودشو نبازه و ادامه بده و دلسرد نشه، یا همون ادما رفتاشون تغییر میکنه و دست از مخالفت برمیدارن و کم کم مشوق و حمایتگر میشن، یا اینکه جهان مارو به طرف افرادی هدایت میکنه ک با ما موافق و هم فرکانس هستن و از طرف انها حمایت و انگیزه و تشویق دریافت میکنیم.
مثلا همین جوان ها ممکنه که خانواده هاشون با رقصیدن انها مخالف باشن اما اینا دنبال راضی کردن دیگران از خودشون نرفتن و عشق و علاقشون رو ادامه دادن، حالا در جمعی قرار گرفتن که همه دوستاشون عاشق رقص و شادی هستن و دورهم میرقصن و لذت میبرن و به همدیگه انرژی و انگیزه میدن. ولی اگر قرار بود همون اول بیخیال میشدن و بخاطر اون مخالفت ها و دست از کاری که دوستش دارن میکشیدن قطعا چنین اتفاقی هم نمیفتاد.
دقیقا مثل خانوم شایسته که استاد عباسمنش اول مخالف فیلم برداری و تهیه این فایل ها برای سفرنامه بود اما ذهنش رو در برابر این تضادها کنترل کرد و اجازه نداد نجواهای شیطانی به عشق و علاقه قلبیش غلبه کنه و با ایمان جلو رفت و کاری که حسش بهش میگفت ادامه داد تا در نهایت استاد هم باهاش هماهنگ شد و الان با همدلی و همراهی هم دارن این فایلهارو درست میکنند.
این نکته برای من خیلی مهمه چون یکی از پاشنه اشیل های خودم همین موضوعه و وقتی دیگران تاییدم نمیکنند و باهام مخالف هستند و میخوان از راه های مختلف منو منصرف کنند، تحت تاثیر قرار میگیرم و خیلی باید با خودم حرف بزنم و به خودم انگیزه بدم و سعی کنم ذهن و وجودم رو به ارامش برسونم تا اون مخالفت ها اذیتم نکنه. خوشحالم که حداقل با شجاعت میتونم با ضعف خودم روبرو بشم همین مرحله پذیرش یکی از مهم ترین قدم هاست که ادم بتونه قبول کنه تو یه مساله ای اشکال داره و باید درستش کنه. و البته خیلیم از خدا سپاسگزارم که علاوه بر اینکه به من کمک کرده ضعف های خودمو بشناسم و قبول کنم، راه درست کردن انها و پر کردن خلاهای وجودمو هم بهم یاد داده.
یا الله از خودت میخوام منو یاری کنی تا بتونم بر ضعف ها و نجواهای خودم پیروز بشم و هرچه بیشتر به تو نزدیکتر بشم. الهی آمین
اول از همه نوش جونتون و روح پاکتون که سفر زیبا میرید
و اشتراک اینهمه زیبای را به ما میدید
اردیبهشت پارسال هدایت شدم به مسیر استاد
توسط عزیزدلی که هر جا هست شاد باشه
و امروز
ارام ۱۱ ماه بیزینس بین المللی ام را به لطف و هدایت الهی انجام میدم از
تمام فایل های استاد عزیز به اشتراک با دوستی ۱۲ قدم خریدم
و با سفر نامه همراه بودم
تا اینکه سفر نامه ام اغاز شد
هدایت شدم به کشور دبی جهت بیزینسم و من چنان لبخندی در تمام مراحل کاریم داشتم که گوی در جاده سبزی که استاد بهش اشاره کردند قدم میزدم و بسیار سپاس از هستی بیکران که فلبی وسیع در دلتون نهاد تا ما نیز بهر مند گردیم
باشد که در شادی و سلامتی و سعادت الله یکتا باشید و باز هم شاکر الله ام
دقیقا با استاد موافقم و دیدن این بچه ها که با انرژی همدیگه رو تشویق میکردن باعث میشد که تمام پتانسیل خودشون رو رو کنن و بعضی از اونها به اون صورت حرکات خاصی انجام نمیدادن اما حضور در اون فضا باعث ایجاد انگیزه و ترغیب برای رقصیدن میشد…و علاوه براین در کنار تشویق و تحسین مشغول یادگیری هم بودند..
نکته مثبت دیگه اینه که استاد در هرجایی هستند سعی میکنند کامنتها رو مطالعه کنند..این نشون میده که کامنت خوندن چقدر میتونه فرکانس ما رو بالاتر ببره..
فضای رستوران بسیار عالی بود..در حین غذا خوردن میتونی فضای بیرون رو ببینی و لذت ببری
دیدن حالتهای صورت استاد نشون داد که تاکو چقدر خوشمزه ست..من که طعمش رو چشیدم
هوا که مثل همیشه عالی بود…من عاشق این نوع هوا هستم..قسمتی ابری همراه با وزش نسیم ملایم!
واقعا از دیدن این بچه ها و تشویق و هیاهویی که به پا کردند خیلی خوشم اومد اون همه تشویق و همراهی با کسی که واسه دل خودش داشت تمرین میکرد با موزیکهای خیلی مناسب و عالی .از اینکه مشتاقانه همدیگه رو تشویق میکردن و مسخره نمیکردند و نمیخندیدند و تمام این حرکتها به قول استاد فی البداهه بود خیلی ریتم هماهنگی با موزیک داشتند و من هم از دور براشون کف میزدم .توی ایران اگه بود خیلی مسخره میکردند و میخندیدن اما فرهنگها خیلی متفاوته برای همینه آمریکا اینقدر جلوتر از ماست.تفاوت در نگاه آدمهاست.اون رستوران شما که قبلا یک بار غذاشو امتحان کردین منو یاد منو همسرم میندازه که هر غذایی که برامون خیلی چشمگیرو خوشمزه بوده از هر رستورانی گلچین کردیم و هرچی هوس کنیم مستقیم میریم همونجاو نوش جان میکنیم.افتخار میکنم به عشقی که بین شماست.
همیشه برای خودمون و برای شما آرزوی تندرستی و خوشبختی و کام شیرین دارم.
با سلام ????برام شیرین و زیبا بود دیدن آدم هایی که به خاطر نعمت ثروت به اون غذا خوری اومده بودند، شیرین بود عشق استادِ با احساسم که به عشق جانش، عشقشو ابراز میکنه،خوش مزه بود اون شیرین پای زیبا و خوشحال میشم از برق چشم های استادم و تست کردن مزه ی غذاها?،زیبا بود رقص اون پسرها که معلوم بود با تمرین، به اون حد از مهارت رسیده بودند و اینو بهم یاد آوری میکنه که کاری که میخوام توی این چند روزه انجامش بدم رو، نباید نگرانش باشم و بلاخره با تمرین یادش میگیرم و نتیجه رو توی ذهنم میارم اون لحظه ای رو که اون کار رو به خوبی انجامش میدم و عشق میکنم (میخوام برم کلاس??). یه چیز جالب دیگه که از رقص اون پسرها دیدم این بود که اصلا جمعیت شلوغی نبود که اونها رو تماشا کنند و اونها داشتند کارشون رو با عشق تمام انجام می دادند اونجا فقط یه پسر بچه بود که فکر میکنم قبل از مریم جان رسیده بود و اونها داشتند رقصشون رو با اشتیاق تمام برای همون یه نفر که اونم یه بچه بود انجام میدادند این کار عشق اونها بود و وقتی که عشقت رو پیدا میکنی دیگه فارغ از اینکه کسی تو رو همراهی میکنه یا نه، کسی از کار تو خوشش میاد یا نه، کسی تو رو تشویق میکنه یا نه، بیپروا جلو میری و انجامش میدی و مزه ی زندگی رو میچشی. صحبت های استادم هم که عشق بود ???. متشکررررم مریم جان و استاد مهربونم???
یعنی الان یه اتفاقی افتاد که دقیقا دقیقا همون چیزی بود که از خدا پرسیده بودم همین چند ساعت پیش…
من وارد کار مورد علاقم شدم و یکسری اهداف رو پیدا کردم و حسم هی میگفت که روی احساس لیاقتت کار کن قول میدم همه چی درست میشه اما من حرفش رو گوش نمیدادم و میرفتم باورای اون کار رو میساختم و تازه اینم بگم که اینقدر از در و دیوار افراد جوونی که زیر سی سال به موفقیت رسیدن که بیشترشون هم زیر ۲۴ هستندرو پیدا کردم که اینقدر مشهو شدن و به هر چیزی که می خواستند رسیدند توی همین سن زیر ۲۴ سال که من همینطوری فقط میگم آخه چطوری آخه مگه میشه تو این سن به همه چیز رسید به ثروت به شهرت به موفقیت های بسیار بسیار بزرگ به احترام به محبوبیت به عشق به یک رابطه ی فوق العاده و الان عکساشون رو گذاشتم روی صفحه ی دسکتاپم و فقط دارم تحسینشون میکنم و همه ی ذهنم و کلم پر شده از اون کلیپ هایی که دیدم و از اون موفقیت هایی که شنیدم و دیدم ازشون و اینقدر به اهدافسصون راحت رسیدند که نگو و بهترین الگوشون مارتین گریکس هست که یک دی جی هست که از سال ۲۰۱۷ یا ۲۰۱۶(دقیقا یادم نیست) تا امسال به طور متوالی دی جی شماره یک جهان شده تو چه سنی تو سن ۲۳ سالگی هم سن منه این آدم واقعا همه رو متحیر کرده که چطوری اینقدر راحت به همه چیز رسیده مدیر برنامش میگفت که ما میایم شش ماه برنامه میریزم برای کاراش و همش توی سه هفته اتفاق میافته اینقدر پسر شادیه که نگو و همش اهل دیوونه بازیو و این جور حرفاست اصلا اینقدر مطلب داره میاد توی ذهنم که نمیدونم چطوری بگم شون خیلی خیلی این پسر روی من تاثیر گذاشت و در لوکس ترین حالت ممکن داره زندگی میکنه و چند تا خونه ی ویلایی داره تو جاهای مختلف جهان و با تیمش زندگی میکنه و یک تیم حرفه ای داره که همه جوون هستند بجز دو سه نفر که تیمش یه تیم س نفره هست و همه جونشون در میره براش تازه اینا رو توی کلیپهای چند دقیقه ای که ازش دیدم فهمیدم ببین بقیه زندگی اش چقدر موفقیت داره و وقتی کنسرت میذاره از کل دنیا میان برای کنسرت های این و توی چند دقیقه همه ی بلیطهاش فروش میره از چین از هند از دوبی از ال ای از همه جا میان فقط برای اینکه توی کنسرتهاش شرکت کنند و خدایا اینقدر مطلب داره میاد که نگو آها تازه تام هالند هم هست بازیگر مرد عنکبوتی که اون هم مثل منه۲۳ سالشه و بازیگر هالیوود هست و یک سوپر استار هست تو سن ۲۳ سالگی و شاون مندس هم هست که ۲۱ سالشه و یک موزسینه و خدا میدونه که چقدر کنسرتهاش شبلوغ میشه و چقدر معروفه و شهرت داره و چقدر همه عاشقشن خیلی خیلی خیلی های دیگه هستند
باید بیام فقط یه بار همه ی اینا رو لیست کنم تا ببینیم که میشه تو جوونی به همه چیز رسید
برید توی فوربس لیست پر در آمد ترین سلبرتی های ۲۰۱۹ رو ببینید و ببینید که چند نفرشون زیر ۳۰ سال هستند و چقدر افراد مشهوری هستند چه در آمدهای چند ده میلیون دلاری دارند.
مثل تیلور سوئفت که ۲۹ سالشه نیمار ۲۷ سالشه اد شیران ۲۹ سالشه شاون مندس ۲۱ سالشه واااای خداییی من اساتد نمیدونی چقدر انرژی دارم انگار احساس میکنم که منم میتونم بشم و خودم رو قاطی این جمع جوون میبینم جاستین بیبر ۲۷ سالشه تازه یک سر اشپز معروف هم هست که الان اسمش یادم نیست اینقدر زیاد هستند که اسماشون رو هم یاد رفته و یک آشپز زیر ۲۰ ساله هست و یک رستوران رو داره میگردونه حالا میام میگم همشون رو یبار
دوست خواهر من هم ۱۸ سالشه و سرآشپز یکی از این هتلهای معروف هست
کایل جنر هم که جوون ترین ثروتمند دنیاست که ۲۲ سالشه
بهترینشون برای من که طراحی می کنم کیئرون ویلیامسون است که ساده ترین نقاشی هاش که خیلی روشون هم وقت نمیذاره حداقل ۷۶۰۰ یورو قیمت دارند و مردم برای خریدن نقاشی هاشون ثبت نام میکنند داشتی استاد
تابلوهاش ظرف مدت ۱۵ دقیقه از طریق تلفن و اینترنت از سراسر جهان خریداری میشه
تو سال ۲۰۰۹ ۱۹ تا تابلو رو به بازار عرضه کرد که تو یه حراج ۱۸ هزار یورو بفروش رفتند
تو سال ۲۰۱۰ ۳۳ تابلو رو به قیمت ۱۹۰ هزار یورو فروخت
دو تا تابلوی منظره کشیده که هر کدومشون ۴۴۲۶۰ یورو فروخته شدند
یه تابول هم داره که اسمش بندر مواجیسی در کورنوال به مبلغ ۵۴هزار یورو فروخته شد
تازه یه پسر بچسا یه بچس هنوز به الان که ۲۰۱۹ هستیم ۱۷ سالشه حالا اون بالایی ها ببیند که چقدر بوده سنش و یه بچه بوده
اینه اینه میشه اینه فراوانی
همه میگم که اینا نابغن اما من میدونم که این داستان داره از کجا آب میخوره واای خدا چه باورهایی رو بسزم چه غوغایی برپا کنم خدائیش باورهایی که دارم میسازم خیلی خیلی خفن هستند و حسم همش رو گفته استاد که چی بسازم برای کارم که هر وقت بهشون فکر میکنم اصلا همه ی وجودم رو ذوق پر میکنه و بعضی وقت ها خودم کف میکنم میگم ببین وقتی بشه چی میشه
حالا اینو میخواستم بگم که داشتم روی باورهای کار طراحی ام کار میکردم و حس میمگفت که برو روی احساس لیاقتت کارکن من هم اولاش مقاومت داشتم اما بعدش رفتم کار کردم و الان دوباره یعنی امروز یک خورده شک اومد که برو روی همون باورهای طراحی ات کار کن و من گفتم یک نشونه ی محکم میخوام برای اینکه دیگه چشمام رو ببندم و فقط برم روی اون باور کار کنم بعد عکس این فایل اومد توی ذهنم و گفت که برو این رو نگاه کن و وقتی که اومد رو صفحه ی گوشی شما تصویر خیلی کنجکاو شدم که ببینم چیه بعد دیدم دقیقاً همون چیزیه که قرار بود ببینم ببین چطوری توضیح بدم که چه اتفاقاتی باید بیفته تا من به این جوابم برسم به ودتون واگذار میکنم ولی وقتی که دوربین زوم کرد روی صفحه ها من مونده بودم که از تعجب بخندم یا خشکم بزنه اصلاً مونده بودم و جالی اش هم اینه که دقیقا همون جایی که جوابم بود روش زوم شد و اونجایی که شصت اساد روش بود برای من نبود چون فریم به فریم رفتم دیدم و دیدم که نه جوابم همون قسمتی بود که روش زوم شد
استاد واقعاً خدا کمک میکنه به کسایی که تو مسیر خواسته هاشون حرکت میکنن حسم بهم گفته که فقط توی این مسیر باش همون طراحی و ونقاشی هر چیزی که میخوای توی همین مسیره و اینقدر با همین افراد موفق بهم گفته که دیگه بیخیال بقیه روش ها شدم و قفط روی طراحی دارم تمرکز میکنم و استاد ، استادم گفته که اگه همینطوری پیش بری چند وقت دیگه که قراره نمایشگاه بذارم میگم که تو هم طراحی هات رو بیاری بذاری توی نمایشگاه، استاد هنوز سه ماه نشده که کلاس دارم میرم اما رفتم توی سیاه قلم و الان توی مقدماتش هستم و کلا تا الان سی تا دونه طراحی کردم فقط و اینقدر پیشرفتم عالی بوده و یه چیزی رو میدونی استاد وقتی که الان میشینم طراحی هام رو میبینم که قبلا کشیدم خودم احساس میکنم که به دوتا چشم دیگه نیاز دارم تا قشنگتر ببینم و با اینکه فقط اکسیس های ساده هستند اما قشنگ روح داره و قشنگ شادم میکنند و آرامش دارند تو خودشون و خیلی عظمت دارند تو خودشون و وقتی که نگاه میکنم انگار که من نکشیدم و هیچ چیزی رو از خودم یادم نمیاد اون موقعی که این رو کشیدم و نمیدونم چطور توضیحشون بدم انگار که من نکشیدم و انگار که یکی دیگه کشیده بخدا اینطوریه و هی میگم نه اینو من نکشیدم چون واقعا هیچی از خودم یادم نمیاد از اون موقعی که این رو داشتم طراحی میکردم.
اره وقتی که این رو دیدم که صفحه زوم شد انگار که خدا صفحه رو زوم کرد و گفت که بفرما اینم نشونه ی محکم و واقعا خدا بود که این کار رو کرد.
کلی دیگه از این افراد هست نه فقط توی هنرا توی چیزای دیگه هم هست که سعیم رو میکنم و میام میگم توی پاسخ همین کامنت.
و الان دارم روی لیاقتم کار میکنم و همین الان که داشتم این مثالها رو میاوردم قشنگ فهمیدم که از احساس لیاقتشون دارند میخورند و خدا رو شکر جا افتاد واسم
راستی اون رقصه رو من داشتم دیووانه میشدم چقدر قشنگ داشت حرکتا رو میزد منم داشتم روی صندلی حرکت ها رو میزدم و داشتم قشنگ تکون میخوردم باهاشون چون خیلی رقص من رو بوجد میاره و خیلی برام یه چیز با عظمت و با ابهتی هست و یه احساس نمیدونم چی بگم ولی وقتی میرقصم انگار که گریم میگیره و یه حساس سپاسگزاری عمیق بهم دست میده که بغضم میگیره و من قشنگ اون لذت و ذوق بقیه بچه ها رو می فهمیدم که تا یه حرکت میزد چجوری همه ی موهای تنشون سیخ میشد منمن داشتم همون طوری ذوق میکردم و بعضی هاش خلاقیتی بود ولی داشت عالی میزد
استاد خیلی تعجب کردم و یه چیزی هم برام روشن شد از اینکه دیدم که وقتی که بچه ها داشتند می رقصیدند شما روتون اونور بود چون من اگه اونجا بودم آب دستم بود میذاشتم زمین و میرفتم قاطی اونا و فقط دیوونه بازی و فقط سیخ شدن موی دستا!!! خدائیش خیلی حال میده.
فهمیدم که واقعا علائق هر کسی متفاوته و اینطور نیست که اگه من با چیزایی که استاد باهاشون حال میکنه و خیلی خوشحالون میکنه، من اگه باهاشون خیلی حال نمیکنم اشکالی نداره چون علائق هر کس متفاوته.
من دوست دارم که همیشه رقص و کنسرت و بزن و برقص و بالا و پائین پریدن و نقاشی و خلاصه فقط هنر و فقط هنر باشه و کل سال دوست دارم که همینطوری باشه و فقط از این کنسرت به اون کنسرت باشه از این نمایشگاه نقاشی به اون نمایشگاه نقاشی باشه و طبیعت رو هم خیلی دوست دارم و خیلی با خودم یکی میشم اما این رقص و بالا و پائین پریدن یه چیز دیگس برای من و برای همین هم به همین مارتین گریکس هدایت شدم چون ایشون هم اینطوریه برنامش و کل سال رو داره فقط کنسرت میذاره و فقط داره عشق و حال میکنه و فقط داره پول میسازه و هیچ فرقی بین موزیک ساختنش و تفریحاتش نیست و فقط داره عشق میکنه در هر حالتی و کل سال رو داره فقط میرقصه و بالا و پائین می پره خیلی خیلی خوشحال شدم که به سمت یه همچین نشونه و الگویی ای هدایت شدم.
ووووو منم دقیق ۲۳ سالمه و دنبال الگو ها بودم که زیر ۳۰ سالن واقعا عالی بود دمت گرم با این متن پر شور و حالی که نوشتی واقعا عشق کردم
واقعا سپاس گزارم از خدا و شما بهخاطر این متن زیبا و افرین به این اگاهی و تمرکزت روی قوانین متشکر و نوشتتو کامل کپی کردم که داشته باشمش و ازش استفاده کنم
درود ، شما جوری مغز منو شرطی کردین که هر بار با باز کردن سفرنامه ای جدید روحم از آرامش به رقص و پرواز درمیاد? خاطرم جمع میشه خیالم راحت میشه و دلم آروم می گیره خوش به سعادتتون که اینقدر در انتقال حال خوب به دیگران سهیم هستین.
چه صحنه های زیبایی به به ، چه آرامشی چه آزادی ای چه غذایی چه رقص حرفه ای و هماهنگ و موزونی. به همه چیز می توان به چشم انگیزه گرفتن نگاه کرد البته اگر این هنر را داشت. همان کس که بتواند تمام این فراوانیها را ببیند و تحسین و سپاسگزاری کند. همینطور خوش به حال تمام هم فرکانسی های شما که خواندن نظراتشون به بقیه انگیزه و شور و شوق می بخشه. از همه شما عزیزان ممنونم ??????
خدایا کیف کردم اول ازهمه خدای مهربونم دمش گرم و هزاران بار شکر بخاطر این همه زیبایی واقعا چقدددددددددر این دوستان قشنگ تکنو میرفتن دمشون گرم واقعا از همین جا یه عالمه تحسینشون کردم و دم استاد هم گرم که به نکته خوبی اشاره کردن و از همه بیشتر دم خانم شایسته گل گرم که باعث و بانی این همه صحنه های قشنگ برای ما هم هستند.
دم بچه های نازنین سایت که این کامنت رو میخونن هم گرم
و در آخر هم دم خودم گرم که این ویدیو رو تماشا کردم
به نام خداوند بخشنده مهربان
دقیقا همونجوری که استاد اشاره کرد برای من خیلی جالب بود که چقدر این بچه ها زیبا به همدیگه اشتیاق و انگیزه میدادن و فوق العاده صمیمی و دوستانه فردی که میرقصید تشویق و تحسین میکردن فارغ از اینکه رقصش چقدر خوب بود و چه حرکاتی بلد بود و … و دقیقا کاری که انجام میدادن به خودشون برمیگشت یعنی وقتی دیگران رو موقع رقص تایید و تحسین میکردن و بهشون انگیزه میدادن، وقتی هم که خودشون میومدن وسط و میرقصیدن مورد حمایت و تشویق و تحسین قرار میگرفتن. یعنی همون فرکانسی که با طرز فکر و طرز رفتارشون ارسال میکردن، پاسخش رو به زیباترین شکل ممکن دریافت میکردن.
یه موضوع دیگه هم که به ذهن من اومد این بود که خیلی وقتا ممکنه ما یه کاری انجام بدیم یا یه هدف یا سبک زندگی داشته باشیم که خانواده و اطرافیان و فک و فامیل خوششون نیاد و تشویق و حمایتی از انها نبینیم شاید حتی بخوان با سرزنش و نصیحت و دخالت های بیجا و … جلوی مارو هم بگیرن و مانع بشن.حالا این وسط اگه ادم بتونه در برابر این تضادها ذهنش رو کنترل کنه و خودشو نبازه و ادامه بده و دلسرد نشه، یا همون ادما رفتاشون تغییر میکنه و دست از مخالفت برمیدارن و کم کم مشوق و حمایتگر میشن، یا اینکه جهان مارو به طرف افرادی هدایت میکنه ک با ما موافق و هم فرکانس هستن و از طرف انها حمایت و انگیزه و تشویق دریافت میکنیم.
مثلا همین جوان ها ممکنه که خانواده هاشون با رقصیدن انها مخالف باشن اما اینا دنبال راضی کردن دیگران از خودشون نرفتن و عشق و علاقشون رو ادامه دادن، حالا در جمعی قرار گرفتن که همه دوستاشون عاشق رقص و شادی هستن و دورهم میرقصن و لذت میبرن و به همدیگه انرژی و انگیزه میدن. ولی اگر قرار بود همون اول بیخیال میشدن و بخاطر اون مخالفت ها و دست از کاری که دوستش دارن میکشیدن قطعا چنین اتفاقی هم نمیفتاد.
دقیقا مثل خانوم شایسته که استاد عباسمنش اول مخالف فیلم برداری و تهیه این فایل ها برای سفرنامه بود اما ذهنش رو در برابر این تضادها کنترل کرد و اجازه نداد نجواهای شیطانی به عشق و علاقه قلبیش غلبه کنه و با ایمان جلو رفت و کاری که حسش بهش میگفت ادامه داد تا در نهایت استاد هم باهاش هماهنگ شد و الان با همدلی و همراهی هم دارن این فایلهارو درست میکنند.
این نکته برای من خیلی مهمه چون یکی از پاشنه اشیل های خودم همین موضوعه و وقتی دیگران تاییدم نمیکنند و باهام مخالف هستند و میخوان از راه های مختلف منو منصرف کنند، تحت تاثیر قرار میگیرم و خیلی باید با خودم حرف بزنم و به خودم انگیزه بدم و سعی کنم ذهن و وجودم رو به ارامش برسونم تا اون مخالفت ها اذیتم نکنه. خوشحالم که حداقل با شجاعت میتونم با ضعف خودم روبرو بشم همین مرحله پذیرش یکی از مهم ترین قدم هاست که ادم بتونه قبول کنه تو یه مساله ای اشکال داره و باید درستش کنه. و البته خیلیم از خدا سپاسگزارم که علاوه بر اینکه به من کمک کرده ضعف های خودمو بشناسم و قبول کنم، راه درست کردن انها و پر کردن خلاهای وجودمو هم بهم یاد داده.
یا الله از خودت میخوام منو یاری کنی تا بتونم بر ضعف ها و نجواهای خودم پیروز بشم و هرچه بیشتر به تو نزدیکتر بشم. الهی آمین
عاشقتونم
درود بیکران
استاد بزرگوار
خ شایسته عزیز که واقعا مریم شایسته ای
اول از همه نوش جونتون و روح پاکتون که سفر زیبا میرید
و اشتراک اینهمه زیبای را به ما میدید
اردیبهشت پارسال هدایت شدم به مسیر استاد
توسط عزیزدلی که هر جا هست شاد باشه
و امروز
ارام ۱۱ ماه بیزینس بین المللی ام را به لطف و هدایت الهی انجام میدم از
تمام فایل های استاد عزیز به اشتراک با دوستی ۱۲ قدم خریدم
و با سفر نامه همراه بودم
تا اینکه سفر نامه ام اغاز شد
هدایت شدم به کشور دبی جهت بیزینسم و من چنان لبخندی در تمام مراحل کاریم داشتم که گوی در جاده سبزی که استاد بهش اشاره کردند قدم میزدم و بسیار سپاس از هستی بیکران که فلبی وسیع در دلتون نهاد تا ما نیز بهر مند گردیم
باشد که در شادی و سلامتی و سعادت الله یکتا باشید و باز هم شاکر الله ام
چه لبخند زیبایی در تصویر این قسمت است.
چقدر زیبا استاد نشسته بود و شما رفتید به میز او.
چه غذا های خوشمزه ای اینها نعمات خداوند هستند خدایا شکرت به خاطر این غذای
خیلی خوشمزه واقعا گرسنه ام شد.
چه هوایی به به یک هوای نیمه ابری و نسیم خنک . چقدر حال میدهد که روی همین چمن ها خوابید
و بعد با سرما از خواب بیدار شد.
چقدر این رقص اکروباتیک باحال بود.
نور زرد خورشید ساختمان نارنجی رنگ را طلایی کرده.
با سلام
بسیار زیبا بود فایل..
دقیقا با استاد موافقم و دیدن این بچه ها که با انرژی همدیگه رو تشویق میکردن باعث میشد که تمام پتانسیل خودشون رو رو کنن و بعضی از اونها به اون صورت حرکات خاصی انجام نمیدادن اما حضور در اون فضا باعث ایجاد انگیزه و ترغیب برای رقصیدن میشد…و علاوه براین در کنار تشویق و تحسین مشغول یادگیری هم بودند..
نکته مثبت دیگه اینه که استاد در هرجایی هستند سعی میکنند کامنتها رو مطالعه کنند..این نشون میده که کامنت خوندن چقدر میتونه فرکانس ما رو بالاتر ببره..
فضای رستوران بسیار عالی بود..در حین غذا خوردن میتونی فضای بیرون رو ببینی و لذت ببری
دیدن حالتهای صورت استاد نشون داد که تاکو چقدر خوشمزه ست..من که طعمش رو چشیدم
هوا که مثل همیشه عالی بود…من عاشق این نوع هوا هستم..قسمتی ابری همراه با وزش نسیم ملایم!
در پناه رب
خ واسم جالبه خوندن کامنتا که اینقدر فرکانس هارو بالا می بره
و همینه که استاد اینقدر علاقه به خوندنشون داره
سلام و درود به خانواده بزرگم
واقعا از دیدن این بچه ها و تشویق و هیاهویی که به پا کردند خیلی خوشم اومد اون همه تشویق و همراهی با کسی که واسه دل خودش داشت تمرین میکرد با موزیکهای خیلی مناسب و عالی .از اینکه مشتاقانه همدیگه رو تشویق میکردن و مسخره نمیکردند و نمیخندیدند و تمام این حرکتها به قول استاد فی البداهه بود خیلی ریتم هماهنگی با موزیک داشتند و من هم از دور براشون کف میزدم .توی ایران اگه بود خیلی مسخره میکردند و میخندیدن اما فرهنگها خیلی متفاوته برای همینه آمریکا اینقدر جلوتر از ماست.تفاوت در نگاه آدمهاست.اون رستوران شما که قبلا یک بار غذاشو امتحان کردین منو یاد منو همسرم میندازه که هر غذایی که برامون خیلی چشمگیرو خوشمزه بوده از هر رستورانی گلچین کردیم و هرچی هوس کنیم مستقیم میریم همونجاو نوش جان میکنیم.افتخار میکنم به عشقی که بین شماست.
همیشه برای خودمون و برای شما آرزوی تندرستی و خوشبختی و کام شیرین دارم.
موید باشید
با سلام ????برام شیرین و زیبا بود دیدن آدم هایی که به خاطر نعمت ثروت به اون غذا خوری اومده بودند، شیرین بود عشق استادِ با احساسم که به عشق جانش، عشقشو ابراز میکنه،خوش مزه بود اون شیرین پای زیبا و خوشحال میشم از برق چشم های استادم و تست کردن مزه ی غذاها?،زیبا بود رقص اون پسرها که معلوم بود با تمرین، به اون حد از مهارت رسیده بودند و اینو بهم یاد آوری میکنه که کاری که میخوام توی این چند روزه انجامش بدم رو، نباید نگرانش باشم و بلاخره با تمرین یادش میگیرم و نتیجه رو توی ذهنم میارم اون لحظه ای رو که اون کار رو به خوبی انجامش میدم و عشق میکنم (میخوام برم کلاس??). یه چیز جالب دیگه که از رقص اون پسرها دیدم این بود که اصلا جمعیت شلوغی نبود که اونها رو تماشا کنند و اونها داشتند کارشون رو با عشق تمام انجام می دادند اونجا فقط یه پسر بچه بود که فکر میکنم قبل از مریم جان رسیده بود و اونها داشتند رقصشون رو با اشتیاق تمام برای همون یه نفر که اونم یه بچه بود انجام میدادند این کار عشق اونها بود و وقتی که عشقت رو پیدا میکنی دیگه فارغ از اینکه کسی تو رو همراهی میکنه یا نه، کسی از کار تو خوشش میاد یا نه، کسی تو رو تشویق میکنه یا نه، بیپروا جلو میری و انجامش میدی و مزه ی زندگی رو میچشی. صحبت های استادم هم که عشق بود ???. متشکررررم مریم جان و استاد مهربونم???
استاد سلام
یعنی الان یه اتفاقی افتاد که دقیقا دقیقا همون چیزی بود که از خدا پرسیده بودم همین چند ساعت پیش…
من وارد کار مورد علاقم شدم و یکسری اهداف رو پیدا کردم و حسم هی میگفت که روی احساس لیاقتت کار کن قول میدم همه چی درست میشه اما من حرفش رو گوش نمیدادم و میرفتم باورای اون کار رو میساختم و تازه اینم بگم که اینقدر از در و دیوار افراد جوونی که زیر سی سال به موفقیت رسیدن که بیشترشون هم زیر ۲۴ هستندرو پیدا کردم که اینقدر مشهو شدن و به هر چیزی که می خواستند رسیدند توی همین سن زیر ۲۴ سال که من همینطوری فقط میگم آخه چطوری آخه مگه میشه تو این سن به همه چیز رسید به ثروت به شهرت به موفقیت های بسیار بسیار بزرگ به احترام به محبوبیت به عشق به یک رابطه ی فوق العاده و الان عکساشون رو گذاشتم روی صفحه ی دسکتاپم و فقط دارم تحسینشون میکنم و همه ی ذهنم و کلم پر شده از اون کلیپ هایی که دیدم و از اون موفقیت هایی که شنیدم و دیدم ازشون و اینقدر به اهدافسصون راحت رسیدند که نگو و بهترین الگوشون مارتین گریکس هست که یک دی جی هست که از سال ۲۰۱۷ یا ۲۰۱۶(دقیقا یادم نیست) تا امسال به طور متوالی دی جی شماره یک جهان شده تو چه سنی تو سن ۲۳ سالگی هم سن منه این آدم واقعا همه رو متحیر کرده که چطوری اینقدر راحت به همه چیز رسیده مدیر برنامش میگفت که ما میایم شش ماه برنامه میریزم برای کاراش و همش توی سه هفته اتفاق میافته اینقدر پسر شادیه که نگو و همش اهل دیوونه بازیو و این جور حرفاست اصلا اینقدر مطلب داره میاد توی ذهنم که نمیدونم چطوری بگم شون خیلی خیلی این پسر روی من تاثیر گذاشت و در لوکس ترین حالت ممکن داره زندگی میکنه و چند تا خونه ی ویلایی داره تو جاهای مختلف جهان و با تیمش زندگی میکنه و یک تیم حرفه ای داره که همه جوون هستند بجز دو سه نفر که تیمش یه تیم س نفره هست و همه جونشون در میره براش تازه اینا رو توی کلیپهای چند دقیقه ای که ازش دیدم فهمیدم ببین بقیه زندگی اش چقدر موفقیت داره و وقتی کنسرت میذاره از کل دنیا میان برای کنسرت های این و توی چند دقیقه همه ی بلیطهاش فروش میره از چین از هند از دوبی از ال ای از همه جا میان فقط برای اینکه توی کنسرتهاش شرکت کنند و خدایا اینقدر مطلب داره میاد که نگو آها تازه تام هالند هم هست بازیگر مرد عنکبوتی که اون هم مثل منه۲۳ سالشه و بازیگر هالیوود هست و یک سوپر استار هست تو سن ۲۳ سالگی و شاون مندس هم هست که ۲۱ سالشه و یک موزسینه و خدا میدونه که چقدر کنسرتهاش شبلوغ میشه و چقدر معروفه و شهرت داره و چقدر همه عاشقشن خیلی خیلی خیلی های دیگه هستند
باید بیام فقط یه بار همه ی اینا رو لیست کنم تا ببینیم که میشه تو جوونی به همه چیز رسید
برید توی فوربس لیست پر در آمد ترین سلبرتی های ۲۰۱۹ رو ببینید و ببینید که چند نفرشون زیر ۳۰ سال هستند و چقدر افراد مشهوری هستند چه در آمدهای چند ده میلیون دلاری دارند.
مثل تیلور سوئفت که ۲۹ سالشه نیمار ۲۷ سالشه اد شیران ۲۹ سالشه شاون مندس ۲۱ سالشه واااای خداییی من اساتد نمیدونی چقدر انرژی دارم انگار احساس میکنم که منم میتونم بشم و خودم رو قاطی این جمع جوون میبینم جاستین بیبر ۲۷ سالشه تازه یک سر اشپز معروف هم هست که الان اسمش یادم نیست اینقدر زیاد هستند که اسماشون رو هم یاد رفته و یک آشپز زیر ۲۰ ساله هست و یک رستوران رو داره میگردونه حالا میام میگم همشون رو یبار
دوست خواهر من هم ۱۸ سالشه و سرآشپز یکی از این هتلهای معروف هست
کایل جنر هم که جوون ترین ثروتمند دنیاست که ۲۲ سالشه
بهترینشون برای من که طراحی می کنم کیئرون ویلیامسون است که ساده ترین نقاشی هاش که خیلی روشون هم وقت نمیذاره حداقل ۷۶۰۰ یورو قیمت دارند و مردم برای خریدن نقاشی هاشون ثبت نام میکنند داشتی استاد
تابلوهاش ظرف مدت ۱۵ دقیقه از طریق تلفن و اینترنت از سراسر جهان خریداری میشه
تو سال ۲۰۰۹ ۱۹ تا تابلو رو به بازار عرضه کرد که تو یه حراج ۱۸ هزار یورو بفروش رفتند
تو سال ۲۰۱۰ ۳۳ تابلو رو به قیمت ۱۹۰ هزار یورو فروخت
دو تا تابلوی منظره کشیده که هر کدومشون ۴۴۲۶۰ یورو فروخته شدند
یه تابول هم داره که اسمش بندر مواجیسی در کورنوال به مبلغ ۵۴هزار یورو فروخته شد
تازه یه پسر بچسا یه بچس هنوز به الان که ۲۰۱۹ هستیم ۱۷ سالشه حالا اون بالایی ها ببیند که چقدر بوده سنش و یه بچه بوده
اینه اینه میشه اینه فراوانی
همه میگم که اینا نابغن اما من میدونم که این داستان داره از کجا آب میخوره واای خدا چه باورهایی رو بسزم چه غوغایی برپا کنم خدائیش باورهایی که دارم میسازم خیلی خیلی خفن هستند و حسم همش رو گفته استاد که چی بسازم برای کارم که هر وقت بهشون فکر میکنم اصلا همه ی وجودم رو ذوق پر میکنه و بعضی وقت ها خودم کف میکنم میگم ببین وقتی بشه چی میشه
حالا اینو میخواستم بگم که داشتم روی باورهای کار طراحی ام کار میکردم و حس میمگفت که برو روی احساس لیاقتت کارکن من هم اولاش مقاومت داشتم اما بعدش رفتم کار کردم و الان دوباره یعنی امروز یک خورده شک اومد که برو روی همون باورهای طراحی ات کار کن و من گفتم یک نشونه ی محکم میخوام برای اینکه دیگه چشمام رو ببندم و فقط برم روی اون باور کار کنم بعد عکس این فایل اومد توی ذهنم و گفت که برو این رو نگاه کن و وقتی که اومد رو صفحه ی گوشی شما تصویر خیلی کنجکاو شدم که ببینم چیه بعد دیدم دقیقاً همون چیزیه که قرار بود ببینم ببین چطوری توضیح بدم که چه اتفاقاتی باید بیفته تا من به این جوابم برسم به ودتون واگذار میکنم ولی وقتی که دوربین زوم کرد روی صفحه ها من مونده بودم که از تعجب بخندم یا خشکم بزنه اصلاً مونده بودم و جالی اش هم اینه که دقیقا همون جایی که جوابم بود روش زوم شد و اونجایی که شصت اساد روش بود برای من نبود چون فریم به فریم رفتم دیدم و دیدم که نه جوابم همون قسمتی بود که روش زوم شد
استاد واقعاً خدا کمک میکنه به کسایی که تو مسیر خواسته هاشون حرکت میکنن حسم بهم گفته که فقط توی این مسیر باش همون طراحی و ونقاشی هر چیزی که میخوای توی همین مسیره و اینقدر با همین افراد موفق بهم گفته که دیگه بیخیال بقیه روش ها شدم و قفط روی طراحی دارم تمرکز میکنم و استاد ، استادم گفته که اگه همینطوری پیش بری چند وقت دیگه که قراره نمایشگاه بذارم میگم که تو هم طراحی هات رو بیاری بذاری توی نمایشگاه، استاد هنوز سه ماه نشده که کلاس دارم میرم اما رفتم توی سیاه قلم و الان توی مقدماتش هستم و کلا تا الان سی تا دونه طراحی کردم فقط و اینقدر پیشرفتم عالی بوده و یه چیزی رو میدونی استاد وقتی که الان میشینم طراحی هام رو میبینم که قبلا کشیدم خودم احساس میکنم که به دوتا چشم دیگه نیاز دارم تا قشنگتر ببینم و با اینکه فقط اکسیس های ساده هستند اما قشنگ روح داره و قشنگ شادم میکنند و آرامش دارند تو خودشون و خیلی عظمت دارند تو خودشون و وقتی که نگاه میکنم انگار که من نکشیدم و هیچ چیزی رو از خودم یادم نمیاد اون موقعی که این رو کشیدم و نمیدونم چطور توضیحشون بدم انگار که من نکشیدم و انگار که یکی دیگه کشیده بخدا اینطوریه و هی میگم نه اینو من نکشیدم چون واقعا هیچی از خودم یادم نمیاد از اون موقعی که این رو داشتم طراحی میکردم.
اره وقتی که این رو دیدم که صفحه زوم شد انگار که خدا صفحه رو زوم کرد و گفت که بفرما اینم نشونه ی محکم و واقعا خدا بود که این کار رو کرد.
کلی دیگه از این افراد هست نه فقط توی هنرا توی چیزای دیگه هم هست که سعیم رو میکنم و میام میگم توی پاسخ همین کامنت.
و الان دارم روی لیاقتم کار میکنم و همین الان که داشتم این مثالها رو میاوردم قشنگ فهمیدم که از احساس لیاقتشون دارند میخورند و خدا رو شکر جا افتاد واسم
راستی اون رقصه رو من داشتم دیووانه میشدم چقدر قشنگ داشت حرکتا رو میزد منم داشتم روی صندلی حرکت ها رو میزدم و داشتم قشنگ تکون میخوردم باهاشون چون خیلی رقص من رو بوجد میاره و خیلی برام یه چیز با عظمت و با ابهتی هست و یه احساس نمیدونم چی بگم ولی وقتی میرقصم انگار که گریم میگیره و یه حساس سپاسگزاری عمیق بهم دست میده که بغضم میگیره و من قشنگ اون لذت و ذوق بقیه بچه ها رو می فهمیدم که تا یه حرکت میزد چجوری همه ی موهای تنشون سیخ میشد منمن داشتم همون طوری ذوق میکردم و بعضی هاش خلاقیتی بود ولی داشت عالی میزد
استاد خیلی تعجب کردم و یه چیزی هم برام روشن شد از اینکه دیدم که وقتی که بچه ها داشتند می رقصیدند شما روتون اونور بود چون من اگه اونجا بودم آب دستم بود میذاشتم زمین و میرفتم قاطی اونا و فقط دیوونه بازی و فقط سیخ شدن موی دستا!!! خدائیش خیلی حال میده.
فهمیدم که واقعا علائق هر کسی متفاوته و اینطور نیست که اگه من با چیزایی که استاد باهاشون حال میکنه و خیلی خوشحالون میکنه، من اگه باهاشون خیلی حال نمیکنم اشکالی نداره چون علائق هر کس متفاوته.
من دوست دارم که همیشه رقص و کنسرت و بزن و برقص و بالا و پائین پریدن و نقاشی و خلاصه فقط هنر و فقط هنر باشه و کل سال دوست دارم که همینطوری باشه و فقط از این کنسرت به اون کنسرت باشه از این نمایشگاه نقاشی به اون نمایشگاه نقاشی باشه و طبیعت رو هم خیلی دوست دارم و خیلی با خودم یکی میشم اما این رقص و بالا و پائین پریدن یه چیز دیگس برای من و برای همین هم به همین مارتین گریکس هدایت شدم چون ایشون هم اینطوریه برنامش و کل سال رو داره فقط کنسرت میذاره و فقط داره عشق و حال میکنه و فقط داره پول میسازه و هیچ فرقی بین موزیک ساختنش و تفریحاتش نیست و فقط داره عشق میکنه در هر حالتی و کل سال رو داره فقط میرقصه و بالا و پائین می پره خیلی خیلی خوشحال شدم که به سمت یه همچین نشونه و الگویی ای هدایت شدم.
فعلاً خداحافظ استاد.
ووووو منم دقیق ۲۳ سالمه و دنبال الگو ها بودم که زیر ۳۰ سالن واقعا عالی بود دمت گرم با این متن پر شور و حالی که نوشتی واقعا عشق کردم
واقعا سپاس گزارم از خدا و شما بهخاطر این متن زیبا و افرین به این اگاهی و تمرکزت روی قوانین متشکر و نوشتتو کامل کپی کردم که داشته باشمش و ازش استفاده کنم
سلام و دوباره سپاس فراوان
درود ، شما جوری مغز منو شرطی کردین که هر بار با باز کردن سفرنامه ای جدید روحم از آرامش به رقص و پرواز درمیاد? خاطرم جمع میشه خیالم راحت میشه و دلم آروم می گیره خوش به سعادتتون که اینقدر در انتقال حال خوب به دیگران سهیم هستین.
چه صحنه های زیبایی به به ، چه آرامشی چه آزادی ای چه غذایی چه رقص حرفه ای و هماهنگ و موزونی. به همه چیز می توان به چشم انگیزه گرفتن نگاه کرد البته اگر این هنر را داشت. همان کس که بتواند تمام این فراوانیها را ببیند و تحسین و سپاسگزاری کند. همینطور خوش به حال تمام هم فرکانسی های شما که خواندن نظراتشون به بقیه انگیزه و شور و شوق می بخشه. از همه شما عزیزان ممنونم ??????
خدایا کیف کردم اول ازهمه خدای مهربونم دمش گرم و هزاران بار شکر بخاطر این همه زیبایی واقعا چقدددددددددر این دوستان قشنگ تکنو میرفتن دمشون گرم واقعا از همین جا یه عالمه تحسینشون کردم و دم استاد هم گرم که به نکته خوبی اشاره کردن و از همه بیشتر دم خانم شایسته گل گرم که باعث و بانی این همه صحنه های قشنگ برای ما هم هستند.
دم بچه های نازنین سایت که این کامنت رو میخونن هم گرم
و در آخر هم دم خودم گرم که این ویدیو رو تماشا کردم