https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/10/abasmanesh-3.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-10-05 08:36:522024-09-03 12:46:56سفر به دور آمریکا | قسمت 72
226نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
فکر کنم دیگه پیشگو شدم ، دیروز فکر اسب بودنم و ضمن اینکه عاشق اسبم و این هم نشانه ام . مرسی خدایا عاشقتم این قدر زود به هر فکرم پاسخ میدهی.
داشتم در مورد این فایل سرچ میکردم یک جایی را پیدا کردم که می توانیم از این پارک اسب بخریم وای خدای من مرسی فردا با دسته چک جادویی ام می خرم.
اسب نقره ای طوسی چقدر قشنگ بود
چند بار رام کردن اسبهای وحشی را از نزدیک خیلی قشنگه خیلی زیباست
چند روز به مغازه ای هدایت شدم که اجناس قدیمی داشت یک زین اسب تعمیر شده هم آنجا بود احساس کردم که این را می شناسم و دوباره به خودم گفتم این چه فکری است که میکنم من اولین بار است که دارم زین اسب را دست می زنم و ازش گذشتم ؛ با این فایل یادم افتاد برایم آشنا بود چون در این فایل دیده بودم.
در مورد این محل سرچ کردم و اینکه امریکا اسب را دوست دارد و این که آزادانه باشد واولین اسب هم از اسپانیا به امریکا آمده است .
بهترین مکان برای یافتن آنها چاههای آب موجود در شرق شهر رنو میباشد این اسبها ازاد هستند و می توان در کنار جاده هم آنها را دید.
اسبهای خیلی زیبایی را توسط عکسها دیدم عالی بود . ممنون
سلام خیلی خیلی ممنونم از خدا که منو بااین گروه و استاد عزیزم و خانم شایسته بینظیر و مایک آشنا کرد.دیدن زیبایی های این سفرنامه بینظیر است.واقعا لذت میبرم وقتی نگاه میکنم نعمتهای خدادادی و زیباییها را،شما دستان خداوند هستید برای نشان دادن نعمتهای بی کرانش .هروقت فایلهای سفرنامه را میبینم کلی حال میکنم و لذت میبرم .خدایا شکرت برای این همه زیبایی و نعمت .💐💐💐💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💛💚❤️💙💜💛♥️❣️💕
وای خدای من هر روز عاشق تر آمریکا میشوم،خدای چه چمن های سبزی ،جادهای خوشگل ،اصلا نقاشی هست بهشت اینجاست ،فراوانی و سرسبزی و چقدر هم خلوت هست ،دیدن پیست اسب ها و سوارکاری خیلی بهم آرامش داد اصلا یه احساس خوب به من داد ،چه اسبهای خوشگلی،چه فضای سرسبز و تمیز و خوشگلی ،در کمال آرامش و صلح و عشق دارن اسب سواری میکنن،منم میام آمریکا و این پیست زیبای کنتاکی رو از نزدیک میبینم با خانواده ام با دلی شاد و سرشار از عشق ،چه زیبا فرمودین مریم خانم که این خانم ها که صاف و زیبا دارن سوارکاری میکنن رو تحسین کردین و گفتین هر مهارتی نیاز به تمرین و تکرار و تکامل داره و باید طی بشه تا به این زیبایی برسه درست مثل اون کرمها که تبدیل به پروانه میشن ،بسیار به دلم نشست ،مرسی عزیزای دلم،دوستتون دارم💞🕊❤💞🕊❤
سپاس از خداوند یکتا و آمریکای زیبایم🙏🙏🙏🌲👼🕊💋😘💞❤✌🌈😊😍🌻😘
سلام و درود به همه ی هم فرکانسی ها، استاد عزیزمون و خانم شایسته ی عالی
دیوانه شدم … از خودم بی خود شدم… با دیدن این همه زیبایی، رنگهای بی نهایت قشنگ، نمیشه توصیف کرد… چرا اینقدر خوبین… چقدر وسعت و فراوانی و نکات مثبت داره این فایل ، چقدر….و برای من نشانه هست…
وقتی شروع به خواندن نظر سلما جان کردم یکم بیدارتر شدم!
آخه فرکانسش منو برد به گذشته به اولین باری که اسب سواری کردم توی عمرم.
اول بذار سلام کنم! هه هه
سلامم سلاممم سلااام
خدایا شکرت که امروزم فرصت کردم یکبار دیگه یک قسمت را ببینم و زندگی را زندگی ترر کنم. پر معناتر و رنگارنگ تر.
داستان مربوط به مرداد 97 میشه .. زمانی که من بعد از اینکه به سبک BackPacking و روش جابه جایی Hitchhike و برخوردن به تضاد با اولین همسفر بینظیر و زیبای خانم بعد از 4 روز سفر ادونچری با هم از هم جدا شدیم خیلی دوستانه و راحت ( به صلح رسیدیم، واقعا الان بیشتر از همیشه متوجه شدم که این جهان هوشمند دو نفر، سه نفر … که هم فرکانس هم نیستند را در مدت زمانی کنار هم قرار نمیده و جدا میکنه از هم، اما تجربه ای که توی این جدا کردن دارم که هر دو حالتشو تجربه کردم،یکی زمانی که وقتی تو روی خودت کار میکنی و میخوای هر روز بهتر و بهتر بشی و حالا دلبسته و وابسته به هر چیزی توی رابطه عاطفی، این وابستگی و دل بستگی به غیر خدا باعث میشه که اون جداییه به سختیی انجامم بشه .. با مقاومت .. با زجر .. با اشک ..، ولی زمانی هم که تو سعی میکنی خودت را یک جور دیگه ببینی این اتفاق را الخیر فی ما وقع ببینی و به جای تمرکز روی رفتار آدم ها و فرع بازمم تمرکز و حواست را میبری روی اصل روی رابطه خودت با منبع اون موقع بی شک این جدایی لذت بخشِ لذت بخش بدون هیچ احساس بدی که از اون مقاومت و دلبستگی و وابستگیه پیش اومده ))
بازم یاد این واقعیت ” افتادم: سناریوی خدا برای من و کل جهان هستی کامل ترین و بی نقص ترین و هدفمندترین سناریوست.
فقط باید قایقت را رها کنی و پارو نزنی
باید بهش اعتماد کامل کنی .. ایمان .. همین جریان تو را به ساده ترین و زیباترین شکل هدایت میکنه به اقیانوس! واوو + جالبه همین الان ساندکلود که روی رندوم هست یک موسیقی واندرلندی The Milky Way Express در حال پخش گذاشته ایمانی که با عمل
من دارم اینا را به خودم میگم، وگرنه من که نمیتونم روی کسی تاثیر مثبت و یا منفی بذارم این خود هر ادمیه این شمایی که اون تاثییر مثبت را میپذیری و در خودت رشدش میدی و اون منفی را Ignore میکنی.
خلاصه ..
من تصمیم گرفتم از قزوین برم به زنجان و از اون جا نقشه ای که داشتم را ببینم و مسیری را انتخاب کنم که میخوام منو ببره به جاده ی رویایی اسالم – خلخال استان گیلان
همینکارو کردم اتفاقات عالیی و آشنایی من با بهترین آدم ها پشت سر همم و اینجاست که باید این باورم را این حقیقت زندگیم را آگاهانه مرور کنم: و خداوند یکتا روزی رسان بی حساب من و از جایی که فکرش را نمیکنم بهم روزی میرساند.
بله …
عبور از جاده های سنگی و خاک و زمین های کشاورزی و کلی پیاده روی و رسیدن به روستاهای مختلف و دیدن اون آدمای اون روستاها و مهندس هایی که اومده بودند و پروژه اشون را جلو میبردند جاده ها و آسفالت کردن و صحبت کردن من و یا اونا با هم و ارتباط موثر برقرار کردن هیچ وقت یادم نمیره .. زندگی برای من یک ماجراجویی تمام عیار که الان خدارو هزاران مرتبه شکر میکنم که با این موسیقی ماجراجویانه، کامل تر شده
یکی از باورهایی در مورد توانایی سوپر مجیکال نویسندگیم ساختم اینه: خداوند هر وقت بخواهد کلامی را از زبان من با نوشتن جاری کند، مرا به فضا و موسیقی مناسب همون حال هدایت میکند به راحت ترین شکل!
آره واقعا میشه هدایت خدا را آسون دید و همون را دید و حس کرد.
توی یک روز از زنجان با کلی پیاده روی لذت بخش و کوله ی 15 کیلویی و بدون موبایل هوشمند و با یک اسپیکر و دلی شاد و باایمان برای چیزی که روحم نیاز داشت رسیدم به خلخال .. همون لحظه ها که کنار خیابون داشتم زیبایی ها را میدیدم و به همون میزان خدا را سپاس گزار بودم و تحسین میکردم ( انگار نه انگار مثلا تا روز قبلش همسفری داشتم اون تضادها اون جدایی ) آره واقعا خدا میشه بهترین دوست و یار و یاورت اون که هست، تو بمون!
رسیدم خلخال .. باورن گرفت بارون حالا چشمای ناز منم بارونی شده … خدایا عااشقتممم عاشق
این زندگی چقدر قشنگه
این زندگی چقدر بهشته
خدای من هیچی نمیتونم بگم …
انگار الان تولدی تازه همون جوری که اسم این موزیکم Born Again هست، احساس میکنم …
خدایا شکرت خدایا شکرت
من که عاشق بارونم داشت آروم میزد و من زیرش رهای رها قدم میزدم … اما یک دفعه چنان بارون تنددد شد که ترجیح دادم بزنم کنار و نه نه !! این نبود این بود که من داشتم همون جوری که زیر بارون راه میرفتم و لذت میبردم از این صدای باران از این خاک خیس شده از این تمییزی و سرسبزی بارون که تندر شد من عین خیالم نبود که کوله یک قسمتی ازش با اینکه کاور رین دااره خیس میشه و اصلا خودم برای خودم که الان لباس و .. خیس بشه هم نداشتم و ندارم، از کنار یک رستوران چایی خانه زیبا که داشتم رد میشدم و دقیقا یک پیکان وانتی که انار میفروخت سیب میفروخت و با لبخند بهش سلام کردم و داشتم از کنارشون رد میشدم که گفتند نه کجاا میریی جوون بیا بیاا اینجاا ببینیم روی ماهتو .. منم با شوق رفتم چون حسم منو کشوند اونجا
آدمایی که قلبشون پر از عشق و محبت ..
و دوتا پسر شاید 12-11 ساله که بیش تر وقتم را توی اون ساعات بین 4 تا 5 بعدازظهر با این دو مهربون کنجکاو و دوچرخه سوار گذروندم، تازه پدر جان مهربون اونجا داشت با گاری مقداری خاک را جابه جا میکرد و منم سریع رفتم کمکش و بیشتر لذت ببرم از بودنم در اینجا .. اولین خاطره اسب سواری فردای همین روز اتفاق میافته
تا رسیدنم به این خاطره دقیقا منم میتونم از هر دقیقه تا خود همین فرداش یک کتاب بنویسم
سفر .. سفر … سفر … کل زندگی ما یک سفر
اتفاقات عالیی پشت سر هم همون روز که بارون بود تا عصر من رسیدم به روستای اسب بونی دومین روستای جاده ی اسالم خلخال و بالاترین ارتفاع این جاده
جایی که یک دنیااااا ابرررر دور تا دورته
یک حس دریمی …
یک احساسی که وقتی رسیدم اونجا نمیدونستم وسط خیابانون ماشین ایستاده و من پیاده شدم چرا که چناااان شور و شعف و انقدررر زیباااااااااااااااااااااااا بود این صحنه هااا که منو وا داشت پیاده بشم و فریاد بزنم خدایااااااا شکرت خدای منن خدای من بینظیره بینظیره و همینجوری این حس دیوانه وارمم را نگه دارمم
کلییی دوست جدید پیداا کردمم که همین الانم باهاشون در ارتباطم عجیبم نیست همین امروز فردا اون دوستایی که توی ذهمنن و دارم بهشون توجه میکنم و الان مینویسم خبری ازشون بشه: همه چی قانون
امااا یک چیز جدیدی که توی همین قسمت اول سفرنامه یاد گرفتم این بود که ” به هیچ زیبایی هم نچسبم و فقط ببینم بشنوم لمس کنم حس کنم و تجسم کنم و لذتتت ببرمم برای همین زیبایی در همین ثانیه سپاس گزار باشم و بعد رهاش کنم … چون زیبایی بیشتری در انتظار منه که سپاس گزاری بیشتر من را میطلبه …
و ادامه دارد …
صبح همون روز رویایی که اولین تجربه ی اسب سواریم را داشتم
از شب قبل تصمیم گرفته بودم که باقی مسیر را از همین جاده ی توریستی هایکینگ کنم اینکارو کردم با لذت تنهاا خدای من خدای من
ساعت 9 صبح بود حرکت کردم وقتی میرسیدم به خانه ها و آدم ها و ماشین هایی که از کنارم رد میشدن … لبخندشون را میدیدم ..سلام میکردیم .. زندگی را زندگی تر .. لذت بخش تر .. آره
حرکت کردم و از توی اون همه بالا و پایینی و چپ و راست بدون بهانه ااادامه دادم و یک جایی توقف میکردم و خودم گاهی با زبان شیرینم و گاهی با پولم به کسی و یا افرادی روزی میرسوندم، چیزی میخریدم ..
تحسین میکردم … یک مسیر 20 کیلومتری جلوم بود با بهترین اتفاقات بی شک
رسیدم به یک جایی که دیدم خیلی آشغال هست دوربین باهام نبود که بخوام فیلم بگیرم و عکس بگیرم و به خدای درونم همون موقع گفتم چطور میتونم کمکم کن این همه آشغال میدونم داشتم به نازیبایی توجه میکردم ولی دوست دارم زیباا ببینم
همون اطراف چند پلاستیک دسته دار سفید بزرگ بود و من برشون داشتم و تا جایی که جا داشت ( سطل هر کدوم از ما ) انواع آشغال را پرش کردم گیره ی این دو سه تا پلاستیک را زدم به بغل راست کوله پشتی
چرا راست حتی همینم حسم گفت
وقتی پیاده روی میکنم از سمت چپ پیاده روی میکنم که جلومو ببینم چه ماشینی داره میاد حواسم بیشتر باشه و این گره را زدم به راست که ماشین هایی که از کنارم رد میشن و از پشتم در مسیر من حرکت میکنند بیشتر جلب توجه کنه که جای آشغال توی آشغال دونیه و نه توی طبیعت. حس خوبی داشتم از این کار
سر همینم بود که یک سگ زیبا من را سه ساعت همراهی کرد دقیقا!
رفتمم رفتمم … آب تنی شنا .. غذا .. پر از اتفاقات عالیی
تا اینکه رسیدم به سرجاده ی اسالم و حالا میخواستم که برم به سمت ساحل گیسوم.
یک جایی بین اون همه درخت سر به فلک کشیده جاده ی زیباییی جنگل گیسوم روی تختی دراز کشیدم و همین جوری بعد از 9 ساعت پیاده روی و کلیی اتفاق نفس عمیق میکشیدم و چشمامو بسته بودم روی تختی که نمیدونم مال کی بود فقط اینکه ممنونم به خاطر اون تحت ..
چند دقیقه بعد خدا گفت توسط یک آدم اونم اسمش محمد بود، بااا لبخند بسیار زیبا
یک دفعه یک چیزی گفت؟؟ کسی میتونه حدس بزنه چی گفت؟؟
اسب سواری دوست داری؟!
آره محمد یک اسب داشت یک اسب بسیار زیبااا و خوشگل که درآمدش از همون بود آدما را سوار میکرد و دور میداد و روزی روزش را.
ولی تا منو دید با عشقق و علاقه بهم گفت بیا پاشو سوارر شوو
شاید بدونی چه حالیی داشتممم بعد از اون همه ساعت بعد از اون همه اتفاقات، بازم یک تولد تازه آره خودشه
اون اسب بینظیر بود و به قول سلما جان
” وقتی برای اولین بار سوار اسب شوید، استرسی شیرین و دلهره ای خوشایند شما را فرا میگیرد و اسب احساس شما را درک میکند و تلاش میکند تا شکوهش را به شما منقل کند. اسب در طول سوار کاری تنها به احساسات شما واکنش میدهد!!! ? ”
آره اسب حیوان نجیبیه ..
من بغلش کردم و حالا دوست داشتتم من که الان دوربین ندارم عکسی هم داشته باشم
که یک دفعه محمد گوشیشو درآورد و چند عکس با ارزشمند گرفت و برای منم بعد فرستاد.
سلام دوست عزیز امروز صبح که به این نشانه هدایت شدم و دیدگاه شما را خواندم از خودم بی خود شدم من بچه خوزستانم و اسالم به خلخال بهترین رویای منه?????????هر سال تابستون میرم اونجا.. از صبح یاد اون روزها افتادم چقدر بکر و زیباروستای اسب یونی ،روستای متش ،و روستای گرمدول پایین اسب یونی هستش واقعا بهشت پنهان که میگن براش کمه خیلی زیباست من بینهایت عاشق جنگل و جاهای بکر هستم و امید دارم که خیلی زود به همچنین جایی هدایت بشوم زندگی کنم. خدایا شکرت به خاطر این همه دوستان خوب?
( این خود هر ادمیه این شمایی که اون تاثییر مثبت را میپذیری و در خودت رشدش میدی و اون منفی را Ignore میکنی. )
دقیقاً ما خودمون میخواهیم که در فضای مثبت یا منفی باشیم
به همین دلیل هم هست که بعضی ها انتخاب میکنند آهنگ های منفی گوش بدندودوستانی داشته باشندکه مدام با همدیگه درد ودل میکنند و بعضی ها دقیقاً برعکس فکر میکنند
این من هستم که میخوام حرف مثبتی که میشنوم چقدر روی من تاثیر بزاره ؟
با عمل کردن
با قبول کردنش
با تکرارش
تکرار مثبتها
این من هستم که تداوم موندن در احساس خوب رو در خودم باید اینقدر قوی کنم که هیچ وقت نتونم از این حالت بیرون بیام
ما همیشه در حالت عادی هستیم و خیلی مواقع در حالت منفی
اگر ما در شرایطی قرار بگیریم که حسمون خوب باشه اون برامون خاطره میشه
یعنی در واقع ما منتظریم وقتی در حال خوب هستیم به خودمون بگیم
چقدر خوش گذشت
در حالیکه
مثل استاد
در حال خوب بودن
همیشه در جای خوب بودن
همیشه در کنار بهترین آدمهابودن
باید تمام زندگی ما رو پر کنه
باید همیشه در بهترین حالت خودمون باشیم
واگر گاهی از این حالت شعف بیرون بیاییم
باید به خودمون بیاییم وسریع خودمون رو جابجاکنیم
مسیر فکری و احساسیمون رو تغییر بدیم
و به سمت حس خوب داشتن بریم
اینها روبرای خودم میگم
برای خودم که در ابتدای مسیر تقوی هستم
و باید اینقدر در این مسیر باشم
اینقدر تکرار کنم
تا بخشی از وجودم بشه
باید ذهنم رو منطقی کنم در مورد به طور مداوم در حال خوب بودن
به این آیه بینظیر الخیر فی ما وقعه
که هی تکرارش میکنم
اما تا یه چیزی میشه
چنان بهم میریزم
انگار قراره آیه های قرآن تغییر معنا بدن
بابا سمیه همیشه همه ی اتفاقات به خیر تو هست
پس چر اباید یه گاهی بهم بریزی ؟
امیدوارم خداوند بهم کمک کنه همیشه در بهترین احساسات وروحیاتم باشم
سلام غزل جان عشقم ،فنج کوچولوی من دختر زیبا مهربون خوش قلب تبریک میگم ۱۰۰۰روزه شدنت تواین سایت رو خداروشکر
خداروشکر که دراین مکتب هستیم وخداروشکر ماهم همراه استاد عزیززرم ( عالیجناب عشق) داریم رشد میکنیم واگاهیمون بالاتر میره وکنار هم هستیم غزل جان ای مهربونم خیلی دوستدارم دختر تو یه فرشته ای زیبا ونجیب هستی دوستتتتت دارم??????????????
هزارمین روز عضویتم مبارررررررررررررررررررک ???????????????????????????
هزار روز شده که من عضو این سایت هستم
البته اینجا اصلا و ابدا یک سایت معمولی نیست، اینجا یک مکتب توحیدیه.
اینجا برای من حکم یک دانشگاه خداشناسی و خودشناسی رو داره. تو این دانشگاه من درس های توحید، عزت نفس، اعتماد به نفس، باور لیاقت، شجاعت، صلح و شادی درونی، هماهنگی، خداگونه بودن و خیلی از بهترین و مفیدترین و زیباترین درس های دنیارو دارم یاد میگیرم.
تو این مکتب من خودمو و خدای درونمو شناختم.
تو این مکتب جواب سوال هایی که از بچگی تو ذهنم بود گرفتم.
تو این مکتب فهمیدم که هستم و آمدنم به این جهان بهر چه بود.
تو این مکتب فهمیدم چقدر موجود ارزشمندی هستم.
تو این مکتب فهمیدم این جهان چیه و چجوری داره کار میکنه.
و میتونم بگم بزرگترین دستاورد من از بودن تو این مکتب «شناخت خدای مهربونم و رفیق شدن با او» بود.
خدایی که یه زمانی باهاش غریبه بودم و فقط از روی ترس و نگرانی واسش نماز میخوندم و هیچ ارتباط گرم و دوستانه ای باهاش برقرار نکرده بودم. اما الان بهترین و نزدیک ترین و صمیمی ترین و باحال ترین رفیق منه.
وقتی تصاویر اون جاده سرسبز رو دیدم که خیلی اروم و ملایم در کمال ارامش و احساس خوب در حال حرکت بودیم و اهنگ زیبا و روح نوازی پخش میشد، حس میکردم این جاده زندگی منه که دست در دست خدا دارم توش حرکت میکنم.
جاده ای که قبلا اصلا به این قشنگی نبود… در گذشته یه جاده خشک و بی آب و علف و آزاردهنده بود که فقط میرفتم چون مجبور بودم که برم و اصلا کنترلی نداشتم که کجا برم و چی بشه و چی نشه.
اما الان با عشق و اشتیاق دارم حرکت میکنم. خدا میگه چجوری برم و از کجا برم و من فقط قدم برمیدارم. خودشم حواسش به همه چی هست و هرچی لازمه واسم ردیف میکنه. اب و هوای خنک و ملایم، شرایط ایده آل، فرصت های خوب، سرسبزی و زیبایی، نعمت و ثروت، سلامتی، عشق، رزق و روزی فراوان، خلاصه هرچی که لازمه تا در این مسیر بهم خوش بگذره و لذت ببرم پای خودشه.
البته از اول هم قرار همین بود… قبل از اینکه بیام به این دنیا خودش گفت:
«میای بریم یه سفر توپ و باحال و خفن؟ همه چیش پای خودم هرچی اسباب و وسیله لازمه من جور میکنم. جا با من، خورد و خوراک با من، هزینه ها با من، گردش و تفریح با من، خلاصه همه چی با من. تو فقط بیا نگران هیچی نباش اصلا غمت نباشه هرچی بخوای همین که اراده کنی من سه سوته حاضر میکنم تو فقط قراره بری لذت ببری و عشق و حال کنی و شاد باشی.»
و من با همین قرار پا گذاشتم اینجا.
و فقط این قراری که بسته بودیم فراموش کرده بودم که جاده زندگیم به اون حال و روز افتاده بود. حالا که یادم اومده شده بهترین جاده دنیا
بخدا قسم که تو این مدت اتفاقاتی برای من افتاده که همش با هدایت الله یکتا بوده و من هیچ کاری براش نکردم خودش همه چی رو فراهم کرد و کارهارو پیش برد و همه چی رو فراهم کرد
یکی از همین اتفاقات اخیر قرار گرفتن در جمع انسان های مثبت و خوش فرکانس و اگاهه. من همیشه دلم میخواست تو یه اکیپ باحال و خودمونی باشم که از بودن در اون جمع لذت ببرم و میتونم بگم که الان بهترین دوستان تمام دوران زندگیم رو دارم. دوستایی که هر کدومشون وقتی نگاهشون میکنم به یاد خدا میفتم و به قدری انسان های هماهنگ و شاد و دوست داشتنی و خداگونه ای هستند که حد نداره. و برای بودن در این جمع هم اصلا و ابدا هیچ زحمتی نکشیدم فقط هدایت خدا بود که منو باهاشون اشنا کرد اونم از ساده ترین راه ممکن. روز به روز هم داره به تعدادشون اضافه میشه. من که یه روزی احساس تنهایی میکردم هیچ کدوم از اطرافیانم رو هم فرکانس با خودم نمیدیدم و تقریبا از همه دوست و اشناها فاصله گرفته بودم الان کلی دوست و رفیق باحال دارم خدایا شکرت شکرت شکرت
یه اتفاق بی نظیر دیگه هم که به تازگی بهش هدایت شدم وارد شدن به یکی از بهترین و سودآور ترین و اسون ترین کسب و کارهای دنیاس کاری که واقعا هیچ زحمتی نداره بسیار اسونه و فقط نیاز به توکل و دریافت الهامات داره تا بتونم حسابی ازش پول بسازم. البته تازه استارتش رو زدم و اول راهم اما میدونم که قراره کلی اتفاقات عالی برام بیفته.
واقعا واسه این کار هم من هیچ کاری نکردم فقط چند باری درموردش شنیده بودم و یکم کنجکاو بودم و دوست داشتم تجربه اش کنم اما نرفتم دنبالش. تو این چند وقت یه دفعه کلی نشونه های بزرگ و واضح دریافت کردم برای وارد شدن به این کار و ادمایی که تو این زمینه حرفه ای و باتجربه هستن وارد زندگیم شدن و خودشون دارن بهم یاد میدن چیکار کنم و از تجربیاتشون استفاده میکنم. بخدا انقد همه چی راحت اتفاق افتاد که حد نداره یعنی من فقط تسلیم بودم خدا خودش همه چی رو برنامه ریزی کرد، ادمای مناسب رو به سمت من جذب کرد، نشونم داد که باید چیکار کنم. اخه چی بگم… خدایا چقد ازت سپاسگزاری کنم که هرچی شکر کنم کمه.
خلاصه که اینجا بهترین دانشگاه دنیاست و استاد عباسمنش هم بهترین استادی که تاحالا تو زندگیم داشتم. یه استاد خوش خنده و شوخ و اگاه و فروتن و مهربون و دلسوز که هیچ وقت کم نگذاشته و همیشه با عشق درس داده و با ساده ترین متدها و شیواترین طرز بیان درس توحید رو به من یاد داده. استاد خوبم عاشقتم.
نزدیک اذان مغربه… الله اکبر… الله اکبر…
خدا بزرگتر است?
خدا از تنهایی ها بزرگتر است?
خدا از مشکلات بزرگتر است?
خدا از ترس ها و نگرانی ها بزرگتر است?
خدا از تمام صاحبان قدرت بزرگتر است?
خدا از ناامیدی ها و تاریکی ها بزرگتر است?
خدا از نجواهای شیطان بزرگتر است?
خدا از همه چیز و همه کس بزرگتر است?????????
خدایا بزرگی تورو باور کردم که همه چی تو زندگیم داره انقد زیبا پیش میره و هر روز به عشق و راحتی و سلامتی و ثروت و اگاهی بیشتر میرسم
سلام واقعا خـــــــــدا بی نهایت به اندازه بخشندگی خودش سپاس سپاس که دوست خوبم غزل به جاده ای که استاد خوبم آقای عباس منش توصیفش می کنه جاده هموار سرسبز که صوت زنان ازش عبور می کنیم را تونستی این جاده را پیدا کنی واقعا خوشحالممم??????????????
شیوا با وصف کردن بزرگی خدا اشگمو در آوردی اشگاییکه هررقطره اش اندازه یه دریا بهم آرامش و خوشبختی میده، و هزارمین روزتو تبریک میگم چقد این دانشگاه رو روان توصیف کردی واقعا حال کردم خدا خوشبختت کنه از موفقیتات بیشتر بگو و بیشتر خوشحالمون کن الهی که همیشه ثروتمندتر سلامت تر و خوشبخت باشی مرسی که در این جمع هستی
از لطف و محبت شما بسیار سپاسگزارم اقای ملک زاده عزیز. باعث خوشحالی منه که بتونم زبان خداوند باشم و به بندگان توحیدی و با ایمانش احساس خوب بدم. حتما از نتایج شگفت انگیزم در اینده ای نزدیک خبرهای خوبی میدم. امیدوارم شما هم در زیر سایه حق هر روز خوشبخت تر و سلامت تر و شادتر و موفق تر و ثروتمندتر از روز قبل باشید
سلام غزل عزیز ومهربان به خود خدا قسم وقتی به اعضای این خانواده همچو کسانی مثل شما که شکرخدا زیادهستید فکرمیکنم میگم خدایا خانواده من اینها هستن،،ممنون ازتو که اینقدر زیبا وعاشقانه نوشتی،وقتی الان خوندمش انگار خودت داشتی میخوندیش برام حتی صدایی تقریبا آرام و باسرعت متوسط درذهنم تصورشد،،که انگارخودت داشتی تماما بااحساس برام میخوندی،اصلا چی بگم هرلحظات وساعات زندگی رو میذارم کنار اما خداوکیل این کامنت خیلی منو به وجد آورد متشکرم تبریک به روز 2000عضویتت هرکجا که هستی هروز بهتر ازدیروزت باشه،،
وای چقد ذوق کردم که انقد کامنتم برای شما تاثیرگذار بوده و بهتون حس خوب داده ?? خدایا شکرت. واقعا هرانچه که نوشتم اعتبارش با خداست خودش میگفت و من فقط تایپ میکردم. سپاسگزارم که با این کامنت پر مهرتون خوشحالم کردید ?? کاملا باهاتون موافقم احساس صمیمیت اصلا و ابدا به نسبت خونی نیست و فقط به فاصله فرکانسی بستگی داره. منم با دوستان هم فرکانسی عباسمنشی خودم خیلی بیشتر از اعضای خانواده و آشناهای قدیمی احساس هم خانواده بودن دارم چون میبینم که چقدر همدیگرو خوب درک میکنیم و در یک فرکانس هستیم. امیدوارم که هر روز به فرکانس های بالاتر برسیم و بیشتر رشد کنیم
سلام غزل خانم هزارمین روز عضویتتون مبارک…واقعا که اینجا بهترین مکانه برای شناخت خودمون وخدای درون خودمون چه زیبا گفتی دوست من که اینجا مکتب توحیدیه اینجا دانشگاه خودشناسی.وای که حالا میفهمم که یعنی چی از خودشناسی به خداشناسی میرسیم هر روز که باورهام قوی تر میشه از روزی که در حال کنکاش خودمم و دارم قدرت هام رو کشف میکنم انگار خدای درونم بیدار شده انگار یه قدرتی دارم که کسی جلو دارش نیست…نمیدونم چه جوری بگم ولی من از روزی که این قانون رو سعی کردم باور کنم واز روزی که متعهد شدم تمرینهام رو انجام بدم احساس میکنم قدرتم بیشتر شده.و حالا میفهمم که همه ی ما قدرت داریم تا زندگیمون رو بسازیم قدرتی خدا گونه. یعنی وقتی من میتونم خدا رو بشناسم که قدرتی که خدا به من داده در درجه اول باور کنم و بعد نتیجه این باوربکار گرفتن اون در زندگیم وخلق کنم هر انچه را که میخواهم…مثل خود خدا..خدایا عاشقتم
سلام دوست نازنین و مهربونم از تبریکت خیلی سپاسگزارم و صمیمانه بهت تبریک میگم که تونستی با قدرت درونی خودت برای خلق زندگیت آشا بشی و باورش کنی و با ایمان در این مسیر حرکت کنی. وجود افراد باایمان و توحیدی و قدرتمندی مثل شما در این سایت نعمت بزرگیه خدارو بخاطر وجودت شکر میکنم عزیزدلم و از خدا برات بهترینارو طلب میکنم ???
الهام نازنین و مهربونم خیلی از محبتی که به من داری سپاسگزارم
چقدر زیبا گفتی هزارمین تولدت مبارک… اره واقعا از وقتی پا به این وادی گذاشتم انگار تازه متولد شدم. انگار خواب بودم و تازه بیدار شدم. انگار فقط روی زمین زندگی میکردم اما الان کل کهکشان و تمام جهان سرای منه. خدایا شکرت بخاطر هدایتم به این مکتب و باز شدن چشمانم به نور حقیقت
منم امیدوارم خداوند همواره به صراط مستقیم هدایتت کنه و روز به روز نعمت و ثروت و سلامتی و ارامش بیشتری وارد زندگیت بشه خوشگل خانوم ??
منم افتخار میکنم به همچین دوستانی مثل شماکه منویادخدامیندازن،چقدرزیباکلمه الله واکبررومعناکردی واقعا لذت بردم و واقعا خدابزرگه از هرچیز وهرکس بودن باخدادرهرلحظه برامون کافیه،سپاسگزارم عزیزم درپناه خداباشی روز به روز برشادی سلامتی عزت وثروتت افزایش پیداکنه ،دوست خوب من،??????
طاهره جان از محبتت ممنونم عزیزدلم هرانچه گفتم فقط و فقط اعتبارش با خداست. خودش بود که یه روز سر نماز دل من رو با این اگاهی روشن کرد و بهم گفت مفهوم الله اکبر چیه. امیدوارم بتونیم هر روز بیشتر و بهتر خدای خودمون رو درک کنیم وبهش نزدیک تر بشیم
برات از خالق جهان و جهانیان بهترین هارو طلب میکنم دوست نازنینم همیشه شاد وسلامت و موفق باشی
سلام.دیدگاهتون بسیار عالی بود،کلی انرژی گرفتم،حتی اشک از چشمام جاری شد.مخصوصا قسمت آخر ک در مورد خدا نوشته بودید…سپاس از خداوند بزرگوار ک من رو به این متن هدایت کرد
سلام غزل بانوی عزیز، چقدر حرفات دلنشین و گیراست، هر آنچه از دل بر آید لاجرم بر دل نشیند. دلت زیباست، و زیبایی فقط ازش بیرون میاد، چون من اینو با تمام وجودم حسش کردم.
راجع به کسب و کارتون آرزوی توفیق دارم، امیدوارم همیشه شاد باشید. خوشی و خوشبختی وصله زندگیت باشه. دوست خوبم خدایی باشی و هر روز و هرروز بیشتر از این مسیر زیبایی که در اون قدم برمی داری لذت ببری. زندگیت پر از اتفاقات قشنگ باشه، پر از عشق و محبت و دوستی. نمیدونم چرا اینقدر شگفت زده شدم از خوندن نظرت، و یه حسی بهم گفت هر چی حرف قشنگه تقدیمت کنم، شاید در همین لحظه یه هماهنگی کائناتی ایجاد شده، اما هر چی که هست هدایت الله ست.
یک دنیا ازتون سپاسگزارم که به حرف دلتون گوش دادید و این نظر پر از مهر و محبت رو برای من نوشتید از خوندنش خیلی لذت بردم و خوشحال شدم
کاملا درست گفتید هرانچه که در جهان داره اتفاق میفته کاملا بر اساس هماهنگی فرکانس هاست و هیچ چیزی خارج از قانون بی نقص الهی رخ نمیده. واقعا از خدا سپاسگزارم که در فرکانس افراد خوب و توحیدی و آگاهی چون شما هستم و با وجود نعمت هایی مثل آگاهی، رهایی، ایمان به خدا، توحید، توکل، دوستان عالی، هدایت، قران و … خودمو در این جهان تو بهشت برین حس میکنم
منم برای شما بهترین هارو از خدا طلب میکنم امیدوارم همیشه هرجا هستید قلبتون پر از آرامش و وجودتون پر از احساس خوب و جیبتون پر از پول و ثروت و زندگیتون پر از شادی و خوشی باشه
غزل بانوی عزیز سلام مجدد،ممنون از پاسخ پر انرژی و زیباتون. بهشت برین جایگاه کسانی است که راه راست رو انتخاب کردن، راه کسانی که خداوند به اونا نعمت و مکنت داده، شما قطعا در راه راست هستید که خودتون رو در بهشت برین حس میکنید،
همیشه بهشتی باشید، زیر سایه خدای مهربون، و حال دلتون همیشه خوب باشه. ثروتمند باشی.
یاد این شعر افتادم البته با کمی تغییر در متن غزل بانو غزل گیسو غزل چشم
واقعاً که تعبیر شاعرانهای داشتی
این فایل به خودی خودش پر از زیبایی بود و کامنت شما دیگه شد نور علی نور
خدایا ما از همه چیز بزرگتره
اوست کسی که باید تنها ازو خواست و تنها بر او توکل کرد
الان که دارم این کامنت رو مینویسم طبق تعهدی که به خودم دادم برای هدف کوتاهمدت و چالش 90 روزهای که برای خودم تعریف کردم اومدم و این فایل و دیدم و سورپرایز شدم
اصلاً دیدن این فایلها بهخصوص قبل از خواب معجزه میکنه
به خدا گفتم درحالحاضر فقط میدونم که تو این مرحله باید چیکار کنم پس به خودم تعهد میدم که با تمام توانم این قدم را بردارم و قبل و الان و باقیش رو به تو میسپارم، تویی هدایتگر مهربان
تویی که راهگشا هستی تویی که مسیرها را میدانی
خودت راه نشانم بده
بله همه ما روزی دوستان پاک خواستیم و بهلطف الله امروز درحال تجربش هستیم
خدارو صد هزار مرتبه شکر
امیدوارم که در زندگی و کسبوکارت همیشه پیروز باشی دوست من
فرکانس مثبت قلب نورانی و مهربانت به قلبم رسید خداوند امروز منو به کامنت زیبا و آگاهی دهنده ات هدایت کرد تا درک بهتری از الله و اکبر پیداکنم ودر معنی اون بیشتر تعمق و تامل کنم
غزل جون هزارمین روز حضورت در این بهشت توحیدی رو تبریک میگم از خداوند میخوام در این مسیر همراهت باشه و روز به روز توحیدی تر شادتر ثروتمندتر و سلامت تر باشی
سلام
فکر کنم دیگه پیشگو شدم ، دیروز فکر اسب بودنم و ضمن اینکه عاشق اسبم و این هم نشانه ام . مرسی خدایا عاشقتم این قدر زود به هر فکرم پاسخ میدهی.
داشتم در مورد این فایل سرچ میکردم یک جایی را پیدا کردم که می توانیم از این پارک اسب بخریم وای خدای من مرسی فردا با دسته چک جادویی ام می خرم.
اسب نقره ای طوسی چقدر قشنگ بود
چند بار رام کردن اسبهای وحشی را از نزدیک خیلی قشنگه خیلی زیباست
چند روز به مغازه ای هدایت شدم که اجناس قدیمی داشت یک زین اسب تعمیر شده هم آنجا بود احساس کردم که این را می شناسم و دوباره به خودم گفتم این چه فکری است که میکنم من اولین بار است که دارم زین اسب را دست می زنم و ازش گذشتم ؛ با این فایل یادم افتاد برایم آشنا بود چون در این فایل دیده بودم.
در مورد این محل سرچ کردم و اینکه امریکا اسب را دوست دارد و این که آزادانه باشد واولین اسب هم از اسپانیا به امریکا آمده است .
بهترین مکان برای یافتن آنها چاههای آب موجود در شرق شهر رنو میباشد این اسبها ازاد هستند و می توان در کنار جاده هم آنها را دید.
اسبهای خیلی زیبایی را توسط عکسها دیدم عالی بود . ممنون
در پناه خدای قائم
سلام خیلی خیلی ممنونم از خدا که منو بااین گروه و استاد عزیزم و خانم شایسته بینظیر و مایک آشنا کرد.دیدن زیبایی های این سفرنامه بینظیر است.واقعا لذت میبرم وقتی نگاه میکنم نعمتهای خدادادی و زیباییها را،شما دستان خداوند هستید برای نشان دادن نعمتهای بی کرانش .هروقت فایلهای سفرنامه را میبینم کلی حال میکنم و لذت میبرم .خدایا شکرت برای این همه زیبایی و نعمت .💐💐💐💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💛💚❤️💙💜💛♥️❣️💕
به نام خالق عشق و مهربانی
وای خدای من هر روز عاشق تر آمریکا میشوم،خدای چه چمن های سبزی ،جادهای خوشگل ،اصلا نقاشی هست بهشت اینجاست ،فراوانی و سرسبزی و چقدر هم خلوت هست ،دیدن پیست اسب ها و سوارکاری خیلی بهم آرامش داد اصلا یه احساس خوب به من داد ،چه اسبهای خوشگلی،چه فضای سرسبز و تمیز و خوشگلی ،در کمال آرامش و صلح و عشق دارن اسب سواری میکنن،منم میام آمریکا و این پیست زیبای کنتاکی رو از نزدیک میبینم با خانواده ام با دلی شاد و سرشار از عشق ،چه زیبا فرمودین مریم خانم که این خانم ها که صاف و زیبا دارن سوارکاری میکنن رو تحسین کردین و گفتین هر مهارتی نیاز به تمرین و تکرار و تکامل داره و باید طی بشه تا به این زیبایی برسه درست مثل اون کرمها که تبدیل به پروانه میشن ،بسیار به دلم نشست ،مرسی عزیزای دلم،دوستتون دارم💞🕊❤💞🕊❤
سپاس از خداوند یکتا و آمریکای زیبایم🙏🙏🙏🌲👼🕊💋😘💞❤✌🌈😊😍🌻😘
سلام و درود به همه ی هم فرکانسی ها، استاد عزیزمون و خانم شایسته ی عالی
دیوانه شدم … از خودم بی خود شدم… با دیدن این همه زیبایی، رنگهای بی نهایت قشنگ، نمیشه توصیف کرد… چرا اینقدر خوبین… چقدر وسعت و فراوانی و نکات مثبت داره این فایل ، چقدر….و برای من نشانه هست…
وقتی فایل را دیدم، هنوز خواب بودم!
وقتی شروع به خواندن نظر سلما جان کردم یکم بیدارتر شدم!
آخه فرکانسش منو برد به گذشته به اولین باری که اسب سواری کردم توی عمرم.
اول بذار سلام کنم! هه هه
سلامم سلاممم سلااام
خدایا شکرت که امروزم فرصت کردم یکبار دیگه یک قسمت را ببینم و زندگی را زندگی ترر کنم. پر معناتر و رنگارنگ تر.
داستان مربوط به مرداد 97 میشه .. زمانی که من بعد از اینکه به سبک BackPacking و روش جابه جایی Hitchhike و برخوردن به تضاد با اولین همسفر بینظیر و زیبای خانم بعد از 4 روز سفر ادونچری با هم از هم جدا شدیم خیلی دوستانه و راحت ( به صلح رسیدیم، واقعا الان بیشتر از همیشه متوجه شدم که این جهان هوشمند دو نفر، سه نفر … که هم فرکانس هم نیستند را در مدت زمانی کنار هم قرار نمیده و جدا میکنه از هم، اما تجربه ای که توی این جدا کردن دارم که هر دو حالتشو تجربه کردم،یکی زمانی که وقتی تو روی خودت کار میکنی و میخوای هر روز بهتر و بهتر بشی و حالا دلبسته و وابسته به هر چیزی توی رابطه عاطفی، این وابستگی و دل بستگی به غیر خدا باعث میشه که اون جداییه به سختیی انجامم بشه .. با مقاومت .. با زجر .. با اشک ..، ولی زمانی هم که تو سعی میکنی خودت را یک جور دیگه ببینی این اتفاق را الخیر فی ما وقع ببینی و به جای تمرکز روی رفتار آدم ها و فرع بازمم تمرکز و حواست را میبری روی اصل روی رابطه خودت با منبع اون موقع بی شک این جدایی لذت بخشِ لذت بخش بدون هیچ احساس بدی که از اون مقاومت و دلبستگی و وابستگیه پیش اومده ))
بازم یاد این واقعیت ” افتادم: سناریوی خدا برای من و کل جهان هستی کامل ترین و بی نقص ترین و هدفمندترین سناریوست.
فقط باید قایقت را رها کنی و پارو نزنی
باید بهش اعتماد کامل کنی .. ایمان .. همین جریان تو را به ساده ترین و زیباترین شکل هدایت میکنه به اقیانوس! واوو + جالبه همین الان ساندکلود که روی رندوم هست یک موسیقی واندرلندی The Milky Way Express در حال پخش گذاشته ایمانی که با عمل
من دارم اینا را به خودم میگم، وگرنه من که نمیتونم روی کسی تاثیر مثبت و یا منفی بذارم این خود هر ادمیه این شمایی که اون تاثییر مثبت را میپذیری و در خودت رشدش میدی و اون منفی را Ignore میکنی.
خلاصه ..
من تصمیم گرفتم از قزوین برم به زنجان و از اون جا نقشه ای که داشتم را ببینم و مسیری را انتخاب کنم که میخوام منو ببره به جاده ی رویایی اسالم – خلخال استان گیلان
همینکارو کردم اتفاقات عالیی و آشنایی من با بهترین آدم ها پشت سر همم و اینجاست که باید این باورم را این حقیقت زندگیم را آگاهانه مرور کنم: و خداوند یکتا روزی رسان بی حساب من و از جایی که فکرش را نمیکنم بهم روزی میرساند.
بله …
عبور از جاده های سنگی و خاک و زمین های کشاورزی و کلی پیاده روی و رسیدن به روستاهای مختلف و دیدن اون آدمای اون روستاها و مهندس هایی که اومده بودند و پروژه اشون را جلو میبردند جاده ها و آسفالت کردن و صحبت کردن من و یا اونا با هم و ارتباط موثر برقرار کردن هیچ وقت یادم نمیره .. زندگی برای من یک ماجراجویی تمام عیار که الان خدارو هزاران مرتبه شکر میکنم که با این موسیقی ماجراجویانه، کامل تر شده
یکی از باورهایی در مورد توانایی سوپر مجیکال نویسندگیم ساختم اینه: خداوند هر وقت بخواهد کلامی را از زبان من با نوشتن جاری کند، مرا به فضا و موسیقی مناسب همون حال هدایت میکند به راحت ترین شکل!
آره واقعا میشه هدایت خدا را آسون دید و همون را دید و حس کرد.
توی یک روز از زنجان با کلی پیاده روی لذت بخش و کوله ی 15 کیلویی و بدون موبایل هوشمند و با یک اسپیکر و دلی شاد و باایمان برای چیزی که روحم نیاز داشت رسیدم به خلخال .. همون لحظه ها که کنار خیابون داشتم زیبایی ها را میدیدم و به همون میزان خدا را سپاس گزار بودم و تحسین میکردم ( انگار نه انگار مثلا تا روز قبلش همسفری داشتم اون تضادها اون جدایی ) آره واقعا خدا میشه بهترین دوست و یار و یاورت اون که هست، تو بمون!
رسیدم خلخال .. باورن گرفت بارون حالا چشمای ناز منم بارونی شده … خدایا عااشقتممم عاشق
این زندگی چقدر قشنگه
این زندگی چقدر بهشته
خدای من هیچی نمیتونم بگم …
انگار الان تولدی تازه همون جوری که اسم این موزیکم Born Again هست، احساس میکنم …
خدایا شکرت خدایا شکرت
من که عاشق بارونم داشت آروم میزد و من زیرش رهای رها قدم میزدم … اما یک دفعه چنان بارون تنددد شد که ترجیح دادم بزنم کنار و نه نه !! این نبود این بود که من داشتم همون جوری که زیر بارون راه میرفتم و لذت میبردم از این صدای باران از این خاک خیس شده از این تمییزی و سرسبزی بارون که تندر شد من عین خیالم نبود که کوله یک قسمتی ازش با اینکه کاور رین دااره خیس میشه و اصلا خودم برای خودم که الان لباس و .. خیس بشه هم نداشتم و ندارم، از کنار یک رستوران چایی خانه زیبا که داشتم رد میشدم و دقیقا یک پیکان وانتی که انار میفروخت سیب میفروخت و با لبخند بهش سلام کردم و داشتم از کنارشون رد میشدم که گفتند نه کجاا میریی جوون بیا بیاا اینجاا ببینیم روی ماهتو .. منم با شوق رفتم چون حسم منو کشوند اونجا
آدمایی که قلبشون پر از عشق و محبت ..
و دوتا پسر شاید 12-11 ساله که بیش تر وقتم را توی اون ساعات بین 4 تا 5 بعدازظهر با این دو مهربون کنجکاو و دوچرخه سوار گذروندم، تازه پدر جان مهربون اونجا داشت با گاری مقداری خاک را جابه جا میکرد و منم سریع رفتم کمکش و بیشتر لذت ببرم از بودنم در اینجا .. اولین خاطره اسب سواری فردای همین روز اتفاق میافته
تا رسیدنم به این خاطره دقیقا منم میتونم از هر دقیقه تا خود همین فرداش یک کتاب بنویسم
سفر .. سفر … سفر … کل زندگی ما یک سفر
اتفاقات عالیی پشت سر هم همون روز که بارون بود تا عصر من رسیدم به روستای اسب بونی دومین روستای جاده ی اسالم خلخال و بالاترین ارتفاع این جاده
جایی که یک دنیااااا ابرررر دور تا دورته
یک حس دریمی …
یک احساسی که وقتی رسیدم اونجا نمیدونستم وسط خیابانون ماشین ایستاده و من پیاده شدم چرا که چناااان شور و شعف و انقدررر زیباااااااااااااااااااااااا بود این صحنه هااا که منو وا داشت پیاده بشم و فریاد بزنم خدایااااااا شکرت خدای منن خدای من بینظیره بینظیره و همینجوری این حس دیوانه وارمم را نگه دارمم
کلییی دوست جدید پیداا کردمم که همین الانم باهاشون در ارتباطم عجیبم نیست همین امروز فردا اون دوستایی که توی ذهمنن و دارم بهشون توجه میکنم و الان مینویسم خبری ازشون بشه: همه چی قانون
امااا یک چیز جدیدی که توی همین قسمت اول سفرنامه یاد گرفتم این بود که ” به هیچ زیبایی هم نچسبم و فقط ببینم بشنوم لمس کنم حس کنم و تجسم کنم و لذتتت ببرمم برای همین زیبایی در همین ثانیه سپاس گزار باشم و بعد رهاش کنم … چون زیبایی بیشتری در انتظار منه که سپاس گزاری بیشتر من را میطلبه …
و ادامه دارد …
صبح همون روز رویایی که اولین تجربه ی اسب سواریم را داشتم
از شب قبل تصمیم گرفته بودم که باقی مسیر را از همین جاده ی توریستی هایکینگ کنم اینکارو کردم با لذت تنهاا خدای من خدای من
ساعت 9 صبح بود حرکت کردم وقتی میرسیدم به خانه ها و آدم ها و ماشین هایی که از کنارم رد میشدن … لبخندشون را میدیدم ..سلام میکردیم .. زندگی را زندگی تر .. لذت بخش تر .. آره
حرکت کردم و از توی اون همه بالا و پایینی و چپ و راست بدون بهانه ااادامه دادم و یک جایی توقف میکردم و خودم گاهی با زبان شیرینم و گاهی با پولم به کسی و یا افرادی روزی میرسوندم، چیزی میخریدم ..
تحسین میکردم … یک مسیر 20 کیلومتری جلوم بود با بهترین اتفاقات بی شک
رسیدم به یک جایی که دیدم خیلی آشغال هست دوربین باهام نبود که بخوام فیلم بگیرم و عکس بگیرم و به خدای درونم همون موقع گفتم چطور میتونم کمکم کن این همه آشغال میدونم داشتم به نازیبایی توجه میکردم ولی دوست دارم زیباا ببینم
همون اطراف چند پلاستیک دسته دار سفید بزرگ بود و من برشون داشتم و تا جایی که جا داشت ( سطل هر کدوم از ما ) انواع آشغال را پرش کردم گیره ی این دو سه تا پلاستیک را زدم به بغل راست کوله پشتی
چرا راست حتی همینم حسم گفت
وقتی پیاده روی میکنم از سمت چپ پیاده روی میکنم که جلومو ببینم چه ماشینی داره میاد حواسم بیشتر باشه و این گره را زدم به راست که ماشین هایی که از کنارم رد میشن و از پشتم در مسیر من حرکت میکنند بیشتر جلب توجه کنه که جای آشغال توی آشغال دونیه و نه توی طبیعت. حس خوبی داشتم از این کار
سر همینم بود که یک سگ زیبا من را سه ساعت همراهی کرد دقیقا!
رفتمم رفتمم … آب تنی شنا .. غذا .. پر از اتفاقات عالیی
تا اینکه رسیدم به سرجاده ی اسالم و حالا میخواستم که برم به سمت ساحل گیسوم.
یک جایی بین اون همه درخت سر به فلک کشیده جاده ی زیباییی جنگل گیسوم روی تختی دراز کشیدم و همین جوری بعد از 9 ساعت پیاده روی و کلیی اتفاق نفس عمیق میکشیدم و چشمامو بسته بودم روی تختی که نمیدونم مال کی بود فقط اینکه ممنونم به خاطر اون تحت ..
چند دقیقه بعد خدا گفت توسط یک آدم اونم اسمش محمد بود، بااا لبخند بسیار زیبا
یک دفعه یک چیزی گفت؟؟ کسی میتونه حدس بزنه چی گفت؟؟
اسب سواری دوست داری؟!
آره محمد یک اسب داشت یک اسب بسیار زیبااا و خوشگل که درآمدش از همون بود آدما را سوار میکرد و دور میداد و روزی روزش را.
ولی تا منو دید با عشقق و علاقه بهم گفت بیا پاشو سوارر شوو
شاید بدونی چه حالیی داشتممم بعد از اون همه ساعت بعد از اون همه اتفاقات، بازم یک تولد تازه آره خودشه
اون اسب بینظیر بود و به قول سلما جان
” وقتی برای اولین بار سوار اسب شوید، استرسی شیرین و دلهره ای خوشایند شما را فرا میگیرد و اسب احساس شما را درک میکند و تلاش میکند تا شکوهش را به شما منقل کند. اسب در طول سوار کاری تنها به احساسات شما واکنش میدهد!!! ? ”
آره اسب حیوان نجیبیه ..
من بغلش کردم و حالا دوست داشتتم من که الان دوربین ندارم عکسی هم داشته باشم
که یک دفعه محمد گوشیشو درآورد و چند عکس با ارزشمند گرفت و برای منم بعد فرستاد.
همین
دوستون دارمم
خدایا شکرت
محمد جان عزیزم
خاطراتم زنده کردی پسر
من دوست دارم
و با کامنت هات جون میگیرم
من هم تجربه سه تا سفر هیچ هایکی دارم
چقدررررر لذتبخشه
شاد باشی دوست من
چقد حس خوبی پیدا کردم وقتی نوشته هاتونو خوندم…عالی بود…
خوشبخت تر باشید
سلام دوست عزیز امروز صبح که به این نشانه هدایت شدم و دیدگاه شما را خواندم از خودم بی خود شدم من بچه خوزستانم و اسالم به خلخال بهترین رویای منه?????????هر سال تابستون میرم اونجا.. از صبح یاد اون روزها افتادم چقدر بکر و زیباروستای اسب یونی ،روستای متش ،و روستای گرمدول پایین اسب یونی هستش واقعا بهشت پنهان که میگن براش کمه خیلی زیباست من بینهایت عاشق جنگل و جاهای بکر هستم و امید دارم که خیلی زود به همچنین جایی هدایت بشوم زندگی کنم. خدایا شکرت به خاطر این همه دوستان خوب?
چقدر زیبا نوشتید چقدر خاطراتتون شیرین بود من خودم رو تو اون مسیر میدیدم و حرکت میکردم 🙏🙏
براتون آرزوی سلامتی و آرامش و ثروت دارم
به نام خدای یکتای جهان آفرین همیشه همراه و یار و یاور من
” من بیشتر از اینکه نشانه ی خواسته ام، هدفم را ببینم، از اینکه به خدایم نزدیک تر و نزدیک تر شدم، خوشحال تر و سپاس گزارترم ”
” من بیشتر از اینکه نشانه ی فرکانسم را ببینم، از اینکه خداوند یکتا به من پاسخ میدهد خوشحال تر و سپاس گزارتر از همیشه هستم. ”
الحمدالله رب العالمین.
خدایا ممنونمم که میشنوی و پاسخم را میدهی
زهره جان عزیزم، ممنونم ممنونم به خاطر اینکه برای من نوشتی، ممنونم برای اینکه تحسین میکنی، ممنونم ممنونم
دوست دارممم
امیدوارم هر لحظه ات غرق خدا باشه
به قول حسین بن علی، هم پاره ی من:
” هر که خدا را دارد، چه که ندارد؟؟! “
مارکوی عزیزم سلام
جمله تامل برانگیزی در این کامنتت بود
( این خود هر ادمیه این شمایی که اون تاثییر مثبت را میپذیری و در خودت رشدش میدی و اون منفی را Ignore میکنی. )
دقیقاً ما خودمون میخواهیم که در فضای مثبت یا منفی باشیم
به همین دلیل هم هست که بعضی ها انتخاب میکنند آهنگ های منفی گوش بدندودوستانی داشته باشندکه مدام با همدیگه درد ودل میکنند و بعضی ها دقیقاً برعکس فکر میکنند
این من هستم که میخوام حرف مثبتی که میشنوم چقدر روی من تاثیر بزاره ؟
با عمل کردن
با قبول کردنش
با تکرارش
تکرار مثبتها
این من هستم که تداوم موندن در احساس خوب رو در خودم باید اینقدر قوی کنم که هیچ وقت نتونم از این حالت بیرون بیام
ما همیشه در حالت عادی هستیم و خیلی مواقع در حالت منفی
اگر ما در شرایطی قرار بگیریم که حسمون خوب باشه اون برامون خاطره میشه
یعنی در واقع ما منتظریم وقتی در حال خوب هستیم به خودمون بگیم
چقدر خوش گذشت
در حالیکه
مثل استاد
در حال خوب بودن
همیشه در جای خوب بودن
همیشه در کنار بهترین آدمهابودن
باید تمام زندگی ما رو پر کنه
باید همیشه در بهترین حالت خودمون باشیم
واگر گاهی از این حالت شعف بیرون بیاییم
باید به خودمون بیاییم وسریع خودمون رو جابجاکنیم
مسیر فکری و احساسیمون رو تغییر بدیم
و به سمت حس خوب داشتن بریم
اینها روبرای خودم میگم
برای خودم که در ابتدای مسیر تقوی هستم
و باید اینقدر در این مسیر باشم
اینقدر تکرار کنم
تا بخشی از وجودم بشه
باید ذهنم رو منطقی کنم در مورد به طور مداوم در حال خوب بودن
به این آیه بینظیر الخیر فی ما وقعه
که هی تکرارش میکنم
اما تا یه چیزی میشه
چنان بهم میریزم
انگار قراره آیه های قرآن تغییر معنا بدن
بابا سمیه همیشه همه ی اتفاقات به خیر تو هست
پس چر اباید یه گاهی بهم بریزی ؟
امیدوارم خداوند بهم کمک کنه همیشه در بهترین احساسات وروحیاتم باشم
مثبت شاد
با انگیزه و اشتیاق
سلام غزل جان عشقم ،فنج کوچولوی من دختر زیبا مهربون خوش قلب تبریک میگم ۱۰۰۰روزه شدنت تواین سایت رو خداروشکر
خداروشکر که دراین مکتب هستیم وخداروشکر ماهم همراه استاد عزیززرم ( عالیجناب عشق) داریم رشد میکنیم واگاهیمون بالاتر میره وکنار هم هستیم غزل جان ای مهربونم خیلی دوستدارم دختر تو یه فرشته ای زیبا ونجیب هستی دوستتتتت دارم??????????????
به نام خداوند بخشنده مهربان
هزارمین روز عضویتم مبارررررررررررررررررررک ???????????????????????????
هزار روز شده که من عضو این سایت هستم
البته اینجا اصلا و ابدا یک سایت معمولی نیست، اینجا یک مکتب توحیدیه.
اینجا برای من حکم یک دانشگاه خداشناسی و خودشناسی رو داره. تو این دانشگاه من درس های توحید، عزت نفس، اعتماد به نفس، باور لیاقت، شجاعت، صلح و شادی درونی، هماهنگی، خداگونه بودن و خیلی از بهترین و مفیدترین و زیباترین درس های دنیارو دارم یاد میگیرم.
تو این مکتب من خودمو و خدای درونمو شناختم.
تو این مکتب جواب سوال هایی که از بچگی تو ذهنم بود گرفتم.
تو این مکتب فهمیدم که هستم و آمدنم به این جهان بهر چه بود.
تو این مکتب فهمیدم چقدر موجود ارزشمندی هستم.
تو این مکتب فهمیدم این جهان چیه و چجوری داره کار میکنه.
و میتونم بگم بزرگترین دستاورد من از بودن تو این مکتب «شناخت خدای مهربونم و رفیق شدن با او» بود.
خدایی که یه زمانی باهاش غریبه بودم و فقط از روی ترس و نگرانی واسش نماز میخوندم و هیچ ارتباط گرم و دوستانه ای باهاش برقرار نکرده بودم. اما الان بهترین و نزدیک ترین و صمیمی ترین و باحال ترین رفیق منه.
وقتی تصاویر اون جاده سرسبز رو دیدم که خیلی اروم و ملایم در کمال ارامش و احساس خوب در حال حرکت بودیم و اهنگ زیبا و روح نوازی پخش میشد، حس میکردم این جاده زندگی منه که دست در دست خدا دارم توش حرکت میکنم.
جاده ای که قبلا اصلا به این قشنگی نبود… در گذشته یه جاده خشک و بی آب و علف و آزاردهنده بود که فقط میرفتم چون مجبور بودم که برم و اصلا کنترلی نداشتم که کجا برم و چی بشه و چی نشه.
اما الان با عشق و اشتیاق دارم حرکت میکنم. خدا میگه چجوری برم و از کجا برم و من فقط قدم برمیدارم. خودشم حواسش به همه چی هست و هرچی لازمه واسم ردیف میکنه. اب و هوای خنک و ملایم، شرایط ایده آل، فرصت های خوب، سرسبزی و زیبایی، نعمت و ثروت، سلامتی، عشق، رزق و روزی فراوان، خلاصه هرچی که لازمه تا در این مسیر بهم خوش بگذره و لذت ببرم پای خودشه.
البته از اول هم قرار همین بود… قبل از اینکه بیام به این دنیا خودش گفت:
«میای بریم یه سفر توپ و باحال و خفن؟ همه چیش پای خودم هرچی اسباب و وسیله لازمه من جور میکنم. جا با من، خورد و خوراک با من، هزینه ها با من، گردش و تفریح با من، خلاصه همه چی با من. تو فقط بیا نگران هیچی نباش اصلا غمت نباشه هرچی بخوای همین که اراده کنی من سه سوته حاضر میکنم تو فقط قراره بری لذت ببری و عشق و حال کنی و شاد باشی.»
و من با همین قرار پا گذاشتم اینجا.
و فقط این قراری که بسته بودیم فراموش کرده بودم که جاده زندگیم به اون حال و روز افتاده بود. حالا که یادم اومده شده بهترین جاده دنیا
بخدا قسم که تو این مدت اتفاقاتی برای من افتاده که همش با هدایت الله یکتا بوده و من هیچ کاری براش نکردم خودش همه چی رو فراهم کرد و کارهارو پیش برد و همه چی رو فراهم کرد
یکی از همین اتفاقات اخیر قرار گرفتن در جمع انسان های مثبت و خوش فرکانس و اگاهه. من همیشه دلم میخواست تو یه اکیپ باحال و خودمونی باشم که از بودن در اون جمع لذت ببرم و میتونم بگم که الان بهترین دوستان تمام دوران زندگیم رو دارم. دوستایی که هر کدومشون وقتی نگاهشون میکنم به یاد خدا میفتم و به قدری انسان های هماهنگ و شاد و دوست داشتنی و خداگونه ای هستند که حد نداره. و برای بودن در این جمع هم اصلا و ابدا هیچ زحمتی نکشیدم فقط هدایت خدا بود که منو باهاشون اشنا کرد اونم از ساده ترین راه ممکن. روز به روز هم داره به تعدادشون اضافه میشه. من که یه روزی احساس تنهایی میکردم هیچ کدوم از اطرافیانم رو هم فرکانس با خودم نمیدیدم و تقریبا از همه دوست و اشناها فاصله گرفته بودم الان کلی دوست و رفیق باحال دارم خدایا شکرت شکرت شکرت
یه اتفاق بی نظیر دیگه هم که به تازگی بهش هدایت شدم وارد شدن به یکی از بهترین و سودآور ترین و اسون ترین کسب و کارهای دنیاس کاری که واقعا هیچ زحمتی نداره بسیار اسونه و فقط نیاز به توکل و دریافت الهامات داره تا بتونم حسابی ازش پول بسازم. البته تازه استارتش رو زدم و اول راهم اما میدونم که قراره کلی اتفاقات عالی برام بیفته.
واقعا واسه این کار هم من هیچ کاری نکردم فقط چند باری درموردش شنیده بودم و یکم کنجکاو بودم و دوست داشتم تجربه اش کنم اما نرفتم دنبالش. تو این چند وقت یه دفعه کلی نشونه های بزرگ و واضح دریافت کردم برای وارد شدن به این کار و ادمایی که تو این زمینه حرفه ای و باتجربه هستن وارد زندگیم شدن و خودشون دارن بهم یاد میدن چیکار کنم و از تجربیاتشون استفاده میکنم. بخدا انقد همه چی راحت اتفاق افتاد که حد نداره یعنی من فقط تسلیم بودم خدا خودش همه چی رو برنامه ریزی کرد، ادمای مناسب رو به سمت من جذب کرد، نشونم داد که باید چیکار کنم. اخه چی بگم… خدایا چقد ازت سپاسگزاری کنم که هرچی شکر کنم کمه.
خلاصه که اینجا بهترین دانشگاه دنیاست و استاد عباسمنش هم بهترین استادی که تاحالا تو زندگیم داشتم. یه استاد خوش خنده و شوخ و اگاه و فروتن و مهربون و دلسوز که هیچ وقت کم نگذاشته و همیشه با عشق درس داده و با ساده ترین متدها و شیواترین طرز بیان درس توحید رو به من یاد داده. استاد خوبم عاشقتم.
نزدیک اذان مغربه… الله اکبر… الله اکبر…
خدا بزرگتر است?
خدا از تنهایی ها بزرگتر است?
خدا از مشکلات بزرگتر است?
خدا از ترس ها و نگرانی ها بزرگتر است?
خدا از تمام صاحبان قدرت بزرگتر است?
خدا از ناامیدی ها و تاریکی ها بزرگتر است?
خدا از نجواهای شیطان بزرگتر است?
خدا از همه چیز و همه کس بزرگتر است?????????
خدایا بزرگی تورو باور کردم که همه چی تو زندگیم داره انقد زیبا پیش میره و هر روز به عشق و راحتی و سلامتی و ثروت و اگاهی بیشتر میرسم
عاشقتم رب من
به نام خدای هدایتگر
غزل نازنینم سلام …
هزارمین روز عضویتت مبارک .
???????????
تبریک میگم بهت برای حضور در این سایت بینظیر و توحیدی ، بسیار خوشحالم از تمام اتفاقات عالی که برات رخ داده
خداروشکر که گفتی باشه و خودتو به دستان حاکم بی همتای جهان سپردی و به دنیای رویایی اش قدم گذاشتی تا لذت ببری و عشق بیافرینی و دوست بشی و …
خداروشکر که هستی ???
سلام به روی ماهت عزیزدلم ???
از عشق و محبت صمیمانه ات یک دنیا سپاسگزارم سمیه جونم ????
خدارو شاکرم که این مسیر منو با افراد خوش قلب و خوش فرکانس و خوش فکری مثل شما آشنا کرده
منم از الله یکتا بخاطر وجودت سپاسگزارم دوست توحیدی و مهربونم
امیدوارم هرجا هستی زیر سایه حق فوق العاده شاد و سلامت و ثروتمند و موفق باشی
عاشقتم گل زیبا
غزل بانو چقدرررررررر زیبا نوشتى
سلام و درود ب شما
ممنون که کامنتتونو ب اشتراک گزاشتید واقعا کامنتتون پر از احساس خوب و الهی بود
سلام واقعا خـــــــــدا بی نهایت به اندازه بخشندگی خودش سپاس سپاس که دوست خوبم غزل به جاده ای که استاد خوبم آقای عباس منش توصیفش می کنه جاده هموار سرسبز که صوت زنان ازش عبور می کنیم را تونستی این جاده را پیدا کنی واقعا خوشحالممم??????????????
لطف دارید اقای حسینی عزیز خداروشکر از محبتتون ممنونم دوست خوبم
سلام دوست خوبم هم فرکانسی غزل خانم مبارک باشه هزارمین روزت بابت کامنت خیلی بهم حس حال داد ازشما سپاسگزارم
خواهش میکنم اقای خاکشور عزیز خوشحالم باعث احساس خوب شما شده از محبتتون سپاسگزارم دوست خوبم
شیوا با وصف کردن بزرگی خدا اشگمو در آوردی اشگاییکه هررقطره اش اندازه یه دریا بهم آرامش و خوشبختی میده، و هزارمین روزتو تبریک میگم چقد این دانشگاه رو روان توصیف کردی واقعا حال کردم خدا خوشبختت کنه از موفقیتات بیشتر بگو و بیشتر خوشحالمون کن الهی که همیشه ثروتمندتر سلامت تر و خوشبخت باشی مرسی که در این جمع هستی
از لطف و محبت شما بسیار سپاسگزارم اقای ملک زاده عزیز. باعث خوشحالی منه که بتونم زبان خداوند باشم و به بندگان توحیدی و با ایمانش احساس خوب بدم. حتما از نتایج شگفت انگیزم در اینده ای نزدیک خبرهای خوبی میدم. امیدوارم شما هم در زیر سایه حق هر روز خوشبخت تر و سلامت تر و شادتر و موفق تر و ثروتمندتر از روز قبل باشید
سلام غزل عزیز ومهربان به خود خدا قسم وقتی به اعضای این خانواده همچو کسانی مثل شما که شکرخدا زیادهستید فکرمیکنم میگم خدایا خانواده من اینها هستن،،ممنون ازتو که اینقدر زیبا وعاشقانه نوشتی،وقتی الان خوندمش انگار خودت داشتی میخوندیش برام حتی صدایی تقریبا آرام و باسرعت متوسط درذهنم تصورشد،،که انگارخودت داشتی تماما بااحساس برام میخوندی،اصلا چی بگم هرلحظات وساعات زندگی رو میذارم کنار اما خداوکیل این کامنت خیلی منو به وجد آورد متشکرم تبریک به روز 2000عضویتت هرکجا که هستی هروز بهتر ازدیروزت باشه،،
وای چقد ذوق کردم که انقد کامنتم برای شما تاثیرگذار بوده و بهتون حس خوب داده ?? خدایا شکرت. واقعا هرانچه که نوشتم اعتبارش با خداست خودش میگفت و من فقط تایپ میکردم. سپاسگزارم که با این کامنت پر مهرتون خوشحالم کردید ?? کاملا باهاتون موافقم احساس صمیمیت اصلا و ابدا به نسبت خونی نیست و فقط به فاصله فرکانسی بستگی داره. منم با دوستان هم فرکانسی عباسمنشی خودم خیلی بیشتر از اعضای خانواده و آشناهای قدیمی احساس هم خانواده بودن دارم چون میبینم که چقدر همدیگرو خوب درک میکنیم و در یک فرکانس هستیم. امیدوارم که هر روز به فرکانس های بالاتر برسیم و بیشتر رشد کنیم
سلام غزل خانم هزارمین روز عضویتتون مبارک…واقعا که اینجا بهترین مکانه برای شناخت خودمون وخدای درون خودمون چه زیبا گفتی دوست من که اینجا مکتب توحیدیه اینجا دانشگاه خودشناسی.وای که حالا میفهمم که یعنی چی از خودشناسی به خداشناسی میرسیم هر روز که باورهام قوی تر میشه از روزی که در حال کنکاش خودمم و دارم قدرت هام رو کشف میکنم انگار خدای درونم بیدار شده انگار یه قدرتی دارم که کسی جلو دارش نیست…نمیدونم چه جوری بگم ولی من از روزی که این قانون رو سعی کردم باور کنم واز روزی که متعهد شدم تمرینهام رو انجام بدم احساس میکنم قدرتم بیشتر شده.و حالا میفهمم که همه ی ما قدرت داریم تا زندگیمون رو بسازیم قدرتی خدا گونه. یعنی وقتی من میتونم خدا رو بشناسم که قدرتی که خدا به من داده در درجه اول باور کنم و بعد نتیجه این باوربکار گرفتن اون در زندگیم وخلق کنم هر انچه را که میخواهم…مثل خود خدا..خدایا عاشقتم
سلام دوست نازنین و مهربونم از تبریکت خیلی سپاسگزارم و صمیمانه بهت تبریک میگم که تونستی با قدرت درونی خودت برای خلق زندگیت آشا بشی و باورش کنی و با ایمان در این مسیر حرکت کنی. وجود افراد باایمان و توحیدی و قدرتمندی مثل شما در این سایت نعمت بزرگیه خدارو بخاطر وجودت شکر میکنم عزیزدلم و از خدا برات بهترینارو طلب میکنم ???
دوست عزززیزم باخوندن کامنتت اشکام جاری شد وای خدا از نجواها بزرگتره خدای من …ازت ممنونم بابت این بنده قشنگت که اینجور تورا درک کرده
ای جان افسانه عزیزم خوشحالم که تونستم دست خدا باشم برای شما بنده باایمان و توحیدی تا احساس خوبی داشته باشی نوش جونت دوست نازنینم
غزل عزیزدلم
چقدر عاشقانه عشق بازی میکنی با الله ات که او هم عاشق توست
عاشق این عاشقانه هایت
چقدر زیبا پراز ارامشی و درونت پراز عشق الله
تبریکمیگویم هزارمین تولد مبارکت را عشق من خداوند ره گشای مسیرت باشه به سمت زیبایی های بی نهایت بیشتر و بیشتر عزیزدلم???
الهام نازنین و مهربونم خیلی از محبتی که به من داری سپاسگزارم
چقدر زیبا گفتی هزارمین تولدت مبارک… اره واقعا از وقتی پا به این وادی گذاشتم انگار تازه متولد شدم. انگار خواب بودم و تازه بیدار شدم. انگار فقط روی زمین زندگی میکردم اما الان کل کهکشان و تمام جهان سرای منه. خدایا شکرت بخاطر هدایتم به این مکتب و باز شدن چشمانم به نور حقیقت
منم امیدوارم خداوند همواره به صراط مستقیم هدایتت کنه و روز به روز نعمت و ثروت و سلامتی و ارامش بیشتری وارد زندگیت بشه خوشگل خانوم ??
سلام غزل عزیزم
منم افتخار میکنم به همچین دوستانی مثل شماکه منویادخدامیندازن،چقدرزیباکلمه الله واکبررومعناکردی واقعا لذت بردم و واقعا خدابزرگه از هرچیز وهرکس بودن باخدادرهرلحظه برامون کافیه،سپاسگزارم عزیزم درپناه خداباشی روز به روز برشادی سلامتی عزت وثروتت افزایش پیداکنه ،دوست خوب من،??????
طاهره جان از محبتت ممنونم عزیزدلم هرانچه گفتم فقط و فقط اعتبارش با خداست. خودش بود که یه روز سر نماز دل من رو با این اگاهی روشن کرد و بهم گفت مفهوم الله اکبر چیه. امیدوارم بتونیم هر روز بیشتر و بهتر خدای خودمون رو درک کنیم وبهش نزدیک تر بشیم
برات از خالق جهان و جهانیان بهترین هارو طلب میکنم دوست نازنینم همیشه شاد وسلامت و موفق باشی
سلام غزل عزیزم
هزارمین روز عضویتت یا بهتر بگم هزارمین روز از ورود به این دانشگاه توحیدیت مبارک ?
ممنون از ارسال دیدگاه زیبات بهترینها رو برات آرزو میکنم ??
بسیار از محبتت سپاسگزارم صائمه عزیزم. منم برای شما از خدا ثروت و نعمت و سلامتی و شادی روزافزون طلب میکنم
چقدر اینجا بوی بهشت میده .
اره واقعا خداروشکر به این بهشت پر از نعمت و برکت و رحمت هدایت شدیم الهی شکرررررررررت
سلام.دیدگاهتون بسیار عالی بود،کلی انرژی گرفتم،حتی اشک از چشمام جاری شد.مخصوصا قسمت آخر ک در مورد خدا نوشته بودید…سپاس از خداوند بزرگوار ک من رو به این متن هدایت کرد
سلام اقای افشاری عزیز خدارو شاکرم که تونستم به بنده مقدس و ارزشمندش احساس خوبی بدم نوش جون دلتون دوست خوبم
سلام غزل بانو،دیدگاهت اشک رو از چشمام جاری کرد و دلم با عشقی که توی نوشتت بود لرزید و از طراوتش تازه شد،مرسی که اینو نوشتی،نوشتت خیلی حس خوبی بهم داد
سلام گلی جان الحمدلله رب العالمین که خدا بهم قدرت نوشتن این متن رو داد تا باعث حال خوب بنده عزیز و محبوبش بشم نوش جان دلت
سلام غزل بانوی عزیز، چقدر حرفات دلنشین و گیراست، هر آنچه از دل بر آید لاجرم بر دل نشیند. دلت زیباست، و زیبایی فقط ازش بیرون میاد، چون من اینو با تمام وجودم حسش کردم.
راجع به کسب و کارتون آرزوی توفیق دارم، امیدوارم همیشه شاد باشید. خوشی و خوشبختی وصله زندگیت باشه. دوست خوبم خدایی باشی و هر روز و هرروز بیشتر از این مسیر زیبایی که در اون قدم برمی داری لذت ببری. زندگیت پر از اتفاقات قشنگ باشه، پر از عشق و محبت و دوستی. نمیدونم چرا اینقدر شگفت زده شدم از خوندن نظرت، و یه حسی بهم گفت هر چی حرف قشنگه تقدیمت کنم، شاید در همین لحظه یه هماهنگی کائناتی ایجاد شده، اما هر چی که هست هدایت الله ست.
در پناه خدای مهربون باشی، سعادتمند و ثروتمند.
سلام دوست عزیز و خوش فرکانس و مهربانم ❤️❤️❤️
یک دنیا ازتون سپاسگزارم که به حرف دلتون گوش دادید و این نظر پر از مهر و محبت رو برای من نوشتید از خوندنش خیلی لذت بردم و خوشحال شدم
کاملا درست گفتید هرانچه که در جهان داره اتفاق میفته کاملا بر اساس هماهنگی فرکانس هاست و هیچ چیزی خارج از قانون بی نقص الهی رخ نمیده. واقعا از خدا سپاسگزارم که در فرکانس افراد خوب و توحیدی و آگاهی چون شما هستم و با وجود نعمت هایی مثل آگاهی، رهایی، ایمان به خدا، توحید، توکل، دوستان عالی، هدایت، قران و … خودمو در این جهان تو بهشت برین حس میکنم
منم برای شما بهترین هارو از خدا طلب میکنم امیدوارم همیشه هرجا هستید قلبتون پر از آرامش و وجودتون پر از احساس خوب و جیبتون پر از پول و ثروت و زندگیتون پر از شادی و خوشی باشه
در پناه خدا سعادتمند در دنیا و اخرت باشید
غزل بانوی عزیز سلام مجدد،ممنون از پاسخ پر انرژی و زیباتون. بهشت برین جایگاه کسانی است که راه راست رو انتخاب کردن، راه کسانی که خداوند به اونا نعمت و مکنت داده، شما قطعا در راه راست هستید که خودتون رو در بهشت برین حس میکنید،
همیشه بهشتی باشید، زیر سایه خدای مهربون، و حال دلتون همیشه خوب باشه. ثروتمند باشی.
درود بر شما غزل بانو
یاد این شعر افتادم البته با کمی تغییر در متن غزل بانو غزل گیسو غزل چشم
واقعاً که تعبیر شاعرانهای داشتی
این فایل به خودی خودش پر از زیبایی بود و کامنت شما دیگه شد نور علی نور
خدایا ما از همه چیز بزرگتره
اوست کسی که باید تنها ازو خواست و تنها بر او توکل کرد
الان که دارم این کامنت رو مینویسم طبق تعهدی که به خودم دادم برای هدف کوتاهمدت و چالش 90 روزهای که برای خودم تعریف کردم اومدم و این فایل و دیدم و سورپرایز شدم
اصلاً دیدن این فایلها بهخصوص قبل از خواب معجزه میکنه
به خدا گفتم درحالحاضر فقط میدونم که تو این مرحله باید چیکار کنم پس به خودم تعهد میدم که با تمام توانم این قدم را بردارم و قبل و الان و باقیش رو به تو میسپارم، تویی هدایتگر مهربان
تویی که راهگشا هستی تویی که مسیرها را میدانی
خودت راه نشانم بده
بله همه ما روزی دوستان پاک خواستیم و بهلطف الله امروز درحال تجربش هستیم
خدارو صد هزار مرتبه شکر
امیدوارم که در زندگی و کسبوکارت همیشه پیروز باشی دوست من
غزل بانوی عزیزم
فرکانس مثبت قلب نورانی و مهربانت به قلبم رسید خداوند امروز منو به کامنت زیبا و آگاهی دهنده ات هدایت کرد تا درک بهتری از الله و اکبر پیداکنم ودر معنی اون بیشتر تعمق و تامل کنم
غزل جون هزارمین روز حضورت در این بهشت توحیدی رو تبریک میگم از خداوند میخوام در این مسیر همراهت باشه و روز به روز توحیدی تر شادتر ثروتمندتر و سلامت تر باشی
وبه کسب و کارت رونق بی حساب عطا کنه
درپناه نور الله میسپارمت
سلام بر استاد عزیز و خانم شایسته گل
خدای من چه زیباست دیدن این طبیعت جاده اسب های زیبا انگار قطعه ای از بهشت را می بینم
خدایا هزاران سپاس
از دیدن این همه زیبایی که برای لذت بردن ما آفریدی بی نهایت سپاس
خدایا شکرت به خاطر عباسمنش استاد عزیز و خانم شایسته گل که دستان پر مهری از جانب خدای مهربانم هستن که زیبایی بی نهایت فراوان را به ما نشان می دهن .
درود و خداقوت
شکرگزاره پروردگار مهربان و بخشنده ام که درجمع خانوادهی دوست داشتنی ام حضور دارم
سفرنامه و محتویات آگاهی بخش آن در حکم
ساختن نظام باورهای جدید و پررنگ من است..
باورهای فراوانی و وجوده نعمت ها و زیباییهای که میبینم و درک میکنم
خدایا عظمتت روشکر
لذت بخش ترین و خوشبخت ترین روزهای زندگی مو دارم تجربه میکنم
مرحبا آقای عباس منش و خانم شایسته
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
چقدر زیباس هرجایی که هدایت می شوید
اون جاده زیبا و تمیز که دوطرف درخت و با هوا خیلی خوب
خیلی حس خوبیه که هرجا این کشور اینقدر زیبایی ها هست این پیست اسب سواری که خیلی تمیز و شیک بود واقعا ممنونم که این زیبایی ها را فیلم میگیرن
چقدر خوب رانندگی میکنه استاد
عاشقتم
و هر جایی که میرین چه ایده هایی هست برای ثروتمند شدن
خدایا شکرت