https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/12/abasmanesh-8.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-12-17 07:42:222024-10-19 19:01:49سفر به دور آمریکا | قسمت 98
260نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چه مهمانی های جالب و داستان های آشنایی جالبی داشتند .
همه جای دنیا خرافات پیدا میشه و ما انسانها دشمنی نداریم جز باورهای اشتباه خودمان و ساده بودن خودمان.
من هم سادگی و صحبت کردن و تمرکز روی خوبی ها و صفت زیبا در مهمانی را به جای غذا خوردن و پذیرایی های مفصل دوست دارم. شاید به همین دلیل است تازگی ها از این مهمانی ها که فقط تاکید اصلی اشان به غذا است چندان تمایل ندارم.
مناظر زیبا از آپارتمان و هوای تمیز داشتید . انشالله تهران هم همین طور هوای پاک داشته باشه.
سلام به استاد عزیزم به خانم شایسته ی گل ک واقعا خوندن متن های این فایل یه انرژی می ده ، دیدنش یه انرژی دیگه…
خوشحالم ک این سفر همچنان ادامه داره…
توی فایل قبلی ازتون یه ایده ی خوب گرفتم خانم شایسته ک فایل های قدم رو برم برای خودم اونهایی ک نیازه بشنوم چند بار ؛ یه جا جداگانه بزارم….
ازتون بی نهایت سپاس گزارم چون دوباره شروع کردم از قدم یک و اتفاقی ک افتاد دیدم توی جلسه ی ۷ چقدر استاد ظریف و ارزشمند نکاتی رو گفتن ک انگار مال من بود …ممنونم ک ایده تون باعث مرور شد و هدایتم به اینکه چ تصمیماتی بگیرم…واقعا سپاس گزارم…
????
چقدر قشنگ قانون جواب می ده دقیقا وقتی توی فایل قبلی استاد درباره ی پرواز و …گفتن چقدر دلم خواست ک از جلسات خلبانی استاد من تصاویری ببینم چون قبلا توی یک قسمت بخش هایی رو دیده بودم
خانم شایسته چقدر قشنگ مطالب رو باز می کنین چقدر صحبت هاتون مکمل دوره دوازده قدمه…خدا رو شکر ک شما هم زمان این تصاویر مطالب رو می گین یا حتی از نوع رفتارتون با استاد چقدر من الگو می گیرم ک عزت نفس در عمل یعنی چی…تمرکز برنکات مثبت یعنی چی…صادقانه این قدر الگوی خوبی شدین ک هرجا توی زندگی ام می خام واکنش نشون بدم یاد حرف هاتون توی تمام این سفرنامه می افتم و می گم خوب ریشه ی این رفتارت چیه؟؟
بعد می بینم ترس از قضاوت یا حتی تایید شدنه یا…
این حرفهای استاد هم برام انگیزه بخشه ک شما سه تایی چقدر با خودتون حال می کنین و نیازی نیست تا احساس خلا کنین بعد می گم خوب حالا فاطمه تو هم تمرین کن وابستگی از آدم هایی ک توی فرکانس تو نیستن و خودت برای خودت تفریح و شادی و لذت رو خلق کن…
خدا رو شاکرم ک واقعا به معنای واقعی دارم زندگی می کنم با آموزش های استاد و شما مریم بانو….
چقدر مناظر هوایی عالی بودن چقدر یاد این بحث از دوره افتادم قدم چهار ک خداوند مسخر کرده بر شما زمین و آسمان و هرچه ک بین آن دو است…چقدر استاد رو تحسین کردم ک داره همه چی این دنیا رو کشف می کنه درست مثل قوانین الهی خداوند…
از زمین و آب و آسمان تا دل غار و ….
خدا رو شکر …
ازتون ممنونم ک این همه زیبایی رو سخاوتمندانه با ما به اشتراک می زارین و چقدر این که شما داستان گونه این فایل ها رو آماده می کنین جذابه …ممنونم
چقدر جالب استاد گفت ما هم هواپیما میخریم میزاریم اینجا همون موقع یه آیکون a۵ همون که مدنظر استاده آمد رد شد من میگویم موجود باش موجود میشود
به به چه ساحل زیبایی بود آدم حال میکنه فقط دراز بکشی روی ماسه های داغ
به به استاد چه مربی خوشتیپ و مرتب و جوون و باحالی دارین
این خونه هایی که دور دریاچه ها ساخته بودند که بعضیاشون استخر داشتند چقدر قشنگ بودن واقعا زیبا بودچقدر این شهر زیباست ادمهای با ایمان لایق جاهای زیبا هستن
چه پل بزرگ و با ابهتی توی یکی از قسمتهای تمرکز بر نکات مثبت استاد دیده بودمش استاد با جسکی ازش زیرش رد شد اهنگ ناصر عبداللهی هم گذاشته بودند روی فایل خیلیییییی عالی بود من بارها اون فایلو دیدم هنورم میبینم و داستان ساخته شدنش هم زیبا بود
به نظر من داستان تضاد داستان پیشرفته چیزی که من این چند وقته به چشم خودم دیدم که وقتی به تضادی برخوردم و تمام تلاشم را برای کنترل ذهنم انجام دادم چه چیزها که تو این مسیر یاد گرفتم و چقدر ایمانم قوی تر شد
داستان تضاد داستان پلیه که خراب میشه تاپلی بزرگترو بهتر ساخته شه سرمایه ایه که از دست میره تا سرمایه بیشتر و بهتری به دست بیاد رابطه ایه که از بین میره تا وارد یک رابطه هزاران برابر بهتر شیم
بزارین یکی از تضادهای که بهش برخوردم و براتون بگم که چه جور باعث پیشرفت من شد که ردپای باشه ازم?? من فوتسال باز می کنم خدا را شکر فوتسال خوبی هم دارم یکی از همین روزا که من فوتسال هم بازی می کردم ناگهانی من درد شدیدی در مچ پای سمت چپم احساس کردم بدون ضربهای بدون هیچ پیچ خوردگی دلیلش نمیدونستم چیه و به شدت ذهنمو درگیر کرد درد مچ پای من به حدی زیاد شد که من حتی سالم نمیتونستم راه برم و میلنگیدمو راه میرفتم چه برسه بخام فوتسال بازی کنم در ضمن بگم که من پا راستم و اصلاً تو فوتسال از پای چپم استفاده نمیکردم آقا ما هر کاری می کردیم که این مچ پام خوب شه نمی شد نمیدونم روغن بمال دنبه و خرما بزار انواع و اقسام روشها رو استفاده می کردیم اما جواب نمی داد دلیل استباده از این روشها این بود که من فکر می کردم که ضربه خورده و جایی پیچ خورده من نفهمیدم ،حواسم نبوده تا اینکه یه روز یه حسی بهم گفت برو بدنسازی و تمرکزی روی مچ پای چپت کار کن منم دقیقا همین کارو کردم رفتم بدنسازی ثبت نام کردم از آنجا هم که قبلاً بدنسازی کار کرده بودم و بلد بودم حرکاترو بدون اینکه از مربی برنامه بخوام خودم رفتم شروع کردم به کار کردن روی بدنم و حرکات پا رو تکی انجام میدادم یعنی پای راستم و جدا انجام میدادم پای چپ و جدا انجام میدادم که همینم بهم الهام شد که حرکات پارو تکی انجام بده و من اینجا فهمیدم عیب کارم رو من فهمیدم که فوق العاده پای چپ من از پای راستم ضعیف تره و اصلاً مچ پای چپم برای همین درد گرفته من بعد از یک ماه تمرین روی مچ پام دردم به کل قطع شد و فوتسالو دوباره شروع کردم بعد از قوی شدن پای چپم من شروع کردم به شوت زدن با پای چپ که قبل از این اتفاق من حتی بهش فکرم نمیکردم و خدا را شکر الان با دوتا پام هم پاس میدم هم شوت میزنم هم دیریبل میزنم خداراشکر چه گلهای زیبا و مهمی که من با پای چپم زدم تا الان خداروشکر سطح فوتسال من خیلی بالا تر از قبل رفته و این تضاد به من کمک کرد که من بهتر از قبل بشم کلی از این تضادها تو زندگیم داشتم که الان وقتی میبینم گذشتمو میفهمم که چقدر هم اوناباعث پیشرفتم شدن تو این فایل که خانم شایسته از تضاد صحبت کردن منم یاد تضادهای زندگیم افتادم و دلم خواست که این رد پا رو بزارم از خودم
عاشقتم استاد که همیشه حواست به خانم شایسته هست و هی برمیگشتی و ابراز عشق و علاقه میکردی به خانم شایسته
?ما نه تنها باید از تضادهامون ناراحت نشیم، بلکه باید قدر دانشون هم باشیم، یعنی اون تضاد خاص باعث میشه که خواسته ای جدید در ما بوجود بیاد و به قول معروف له له بزنیم براش تا اینطوری به ذهنمون فشار بیاریم ببینیم چه راههایی میشه برای رسیدن به اون هدف بسازیم?
یه جمله معروفی هست که میگه:
((( یا راهی خواهم ساخت، یا راهی خواهم یافت)))
من عاشششششق این جمله ام . چونکه در شرایط سخت بهم نوید اینو داده که هیچ قفلی نیست که براش کلیدی نباشه… اگر قفلی نبود، بجاش دیوار میذاشتن
پس اگه به دری برخورد کردی که قفل داشت، بدون که قطعا کلیدش دست توئه که بازش کنی… تضادها هم حکم قفل ها رو دارن و خواسته ها و اهداف ما حکم کلید…
ما به قفل(تضاد) برخورد میکنیم تا کلیدش(هدف) رو برداریم و بریم بسمت قفل…
دیوارها(زندگی افرادی که تضادی توش نیست و یکنواخت زندگی میکنن و احتمالا از این جور آدما شاید دیده باشی) هم برای انسانهاییه که دوست دارن عادی زندگی کنن و آخرشم بازنشستگی و مرگ… پس چونکه اینطوری دلشون میخواد، دیگه تو زندگی به تضادی برخورد نمیکنن تا مایه پیشرفتشون در زندگی بشه و کائنات هم به حرف دلشون گوش میده و یه زندگی عادی و کم هیجان براشون رقم میزنه
سلام، سلام بر همه عباسمنشیا سلام استاد گلم سلام خانم شایسته. نمیدونم چطور حسمو بیان کنم اینقدر محو این فایل بودم که وقتی رفتید توی آسمون منم دلم یهو توش خالی شد و کمی ترسیدم.
ولی وقتی گفتید همه چیز روبه راهه آروم شدم و شروع کردم لذت ببرم از مناظر خیلی دوستون دارم، خیلی عالی بود.
???
خیلی تجربه جالب و قشنگی بود برام، من عاشق این بینهایت بودنم، وقتی که به آسمون میری و کل محدودیت های اون پایین برداشته میشه اصلا انگار وارد یه دنیای دیگه شدی
آخه استاد اون بالا دیگه چراغ قرمز نیست میتونی تا هر جا دلمون خاست گاز بدیم?، در هر موقع و در هر طرف که بخواهیم بچرخیم. همه شهر انگار توی مشتمونه اصلا حس خدا بودن بهمون میده بیشتر حسه، همه چیز در سیتره ماست رو میده.
یاد جلسه 5قرآنی قدم 3 که موضوع سخرلکم بود افتادم.
استاد قبلا میگفتم آخه چطور آسمون مسخره من آدم میشه؟!
حالا زمین رو بگی یکم قابل باوره میشه، میشه ولی آسمون خیر ولی الان که این قسمت از سفرنامه رو دیدم فهمیدم بله شدنیه وقتی که فیلم سینمایی اینترو استالر رو دیدم فهمیدم که واقعاً زمین که چیزی نیست واقعاً آسمانها وزمین و اصلا جهان و آنچه در گیتی هست مسخر منه!
خدارو شکر که من انسان پیش خدا ارزشمندم که همه چیز رو مسخر من انسان کرده به تمام فرشته هایش دستور داده که به من سجده کنند و من رو خلیفه خودش روی زمین قرار داده است و برای آفرینش من
به خودش فتبارک الله گفته…
آره درسته خانم شایسته عزیز و مهربان آره خیلی فرق میکنه که به موضوعات مختلف از چه زاویه ای نگاه کنی مثل مثال استاد که میگه یکی میتونه از توی خود بهشت هم ایراد بگیره و یکی هم توی جهنم باشه و بگه چه شعله های رنگ فسفری قشنگی، درسته یه موضوع یکسان رو به عدد آدم ها میتوان از نگاه های مختلف دید، میشه از یک جنگ، هزاران نکته مثبت و استفاده خوب کرد و میشه هم فقط به ویرانیهای آن نگاه کرد.
محو محو بودم خانم شایسته یعنی وقتی استاد سرشو برگردوند وعینکشو برداشت لبخند زد با لبخند استاد منم لبخند زدم و فکر میکردم چون صدای هوا پیما زیاده من صداشو نمیشنوم.
خودمو مثل مثال یکی از کامنت بچههای سایت مثل یک عقاب دیدم که واقعا زندگی به همین زیباییه مثل همین پرواز مثل همین کنده شدن از محدودیتهاست واقا پا گذاشتن توی دل ترس هاست، یعنی همین بینهایت بودن هاست که با پرواز میشه لمسش کرد میشه احساسش کرد میشه با پرواز به خودمون بگیم که
جاذبه درسته یک قانونه ولی خیلی وقتا میشه به قانون غلبه کرد میشه به تمام قانون های دنیا غلبه کرد
مثل مثال زندگی قشنگ استاد میشه راحت بود میشه به راحتی آب خوردن همه چیزو بدست آورد آخه دیشب تازه فایل جلسه 5 قدم 4رو دیدم که واقعا حرفت مثل پتک بود توی ذهنم که باید راحت همه چیز درست بشه، سختی تو کار نیست
مثل ایلان ماسک با همین یه خودرویی که ساخت، با تجاری کردن سفر به خارج از کره زمین، با اینترنت ماهوارهای و… کل این محدودیت ها رو برداشت مثل هنری فورد با جا دادن 8سیلندر درون یک خودرو وهزاران مثال دیگه
آره محدودیت مال انسان نیست مال غیر انسانه چون هرروز داره این محدودیت ها شکسته میشه چون هر روز این غلبه بر قانون ها بیشتر میشه و من باید متوجه بشم که خدا چه قدرت بی انتهایی به من داده یا اینکه چندین سال اندر خم یک جاده بمونم و عمرمو تلف کنم و بگم نمیشه، خدا نخواست و…
آره میشه غلبه کرد بشرط اینکه بتونم بزرگ فکر کنم و ایمان داشته باشم که خدا قدرتشو به من داده
استاد دوست دارم، اصلا همه چیز رو وهمه کسو دوست دارم
همه چیز بی نهایته حتی همین دوست داشتن، همین کامنت گذاشتن، همین ایمان داشتن، اصلا همین راحت همه چیز رو بدست آوردن و همه و همه بی نهایته چون خدا بینهایته و من از جنس خدام….
از همتون ممنونم
در پناه رب العالمین بی انتها باشید و همیشه قالب همه چیز
سلام مارکو جان عزیز و دوست داشتنی خدایا شکرت بابت این خانواده توحیدی و شما همفرکانسی عزیز دوست دارم پسر، مرد خدا چندین بار کامنت هاتو خوندم و لذت بردم.
امید وارم همیشه در پناه رب العالمین موفق و موفق تر باشی پیروز و ثروتمند باشید.
به نام خداوند یکتایی که قانون را آفرید و قانون چیزی جز همراهی خودش با من نیست .. و من را خلق کرد به زیباترین شکل، و از روح خود در من دمید و من اکنون بر روی زمین هستم و فرصت زیبای زندگی و فرصت زیبای زندگی یعنی کشف خود و با کشف خود ..
این زندگی چقدر زیباست
این قانون چقدر عالی و شگفت انگیز پاسخ میده
من چقدر حالا بیشتر از اینکه خوشحال باشم که قانون جواب میده، چقدر خوشحال تر و سپاس گزارتر هستم که خدا پاسخ فرکانسی را بهم میده که احساسم میگه درسته و اینجوری مهر تایید میزنه بر الهامی که شد و من با آرامشم در آرامش که هستم شنیدم و انقدر اراده ام قوی شده که میتونم به همه ی الهامات آنی عمل کنم و این چقدر زیباست و این چقدر سپاس گزارانه هست .. خدای من . خدایا شکرت
سلام حمید جان
همین امروز صبح زیر دوشِ سحرگاهی بود که بهم گفته شد محمد روی باورِ، پول در آوردن راحت ترین کار دنیاست با مثال های زیاد و بزرگ کار کن همونجا درجا دو تا مثال واضح وروشن داشتم یکی سال 96 کارفرمای من توی خیابون فرشته، یکی از بیزنس هاش ساعت بود .. یک ساعت را جلوی چشمان زیبای من توی 5 دقیقههه فقط یک ساعت رولکس 25 میلیونی را 60 میلیون دقیقااا فروخت به راحتی ِ راحتی راحتی راحتی .. همونجا پولش حواله شد! این یعنی 35 میلیون سود توی همین 5 دقیقه .. این اگر تایید باور پول در آوردن راحت ترین کار دنیا نیست پــــــس چیه میتونی بگی!!
اگر تایید و تحسین باورهای ثروت آفرین آقای سخا نیست پس چیه!! چقدر باورهاش قدرتمند و ثروت آفرین چقدر باور داره به ارزشمندی کارش و چقدر فراوانی مشتری را باور داره خدای من .. خدایا شکرت و چقدر خودش را لایق بیشتر از این ثروتی که داره میدونه .. خدایا شکرت برای این مثال واضح و روشن که روزی به خاطر ایمان والا و بیشتر و رهایی بیشترم به تهران مهاجرت کردم تونستم ببینم
و اما یک مثال دیگه هم زدم زیر همون دوش ..
آقای ایلان ماسک تحسین برانگیز
یادمه یک زمانی وقتی تسلا اومد سال 1395 بود 400 هزارتا از مدل S این شرکت تحسین برانگیز پیش فروش رفت ..
آیا این چیزی غیر از پول در آوردن ساده ترین کار دنیاست را میشه رسوند؟ تازههه این باورم هست که میشه چیزی که هنوز به مرحله ی تولید نرسیده اینننننن همههههه بفروشی مثلِ آب خوردن .. این یعنی پول در آوردن واقعاا راحت ترین کار دنیاست آقاا
تازه الان سایبر تراکش را ببین تا همین 4 ماه پیش یعنی June طی آمار رسمی شرکت، بیش از 650 هزارتاااا پیش فروش رفته!! واوووووو خدای من .. میدونی این یعنی چی .. یعنی
محمد جانننن عزیزممم ببین *قدرتِ باورهاااا رااا
ببین که هر چقدر جلوتر میری و از باورهات نتیجه میگیری و به ثبات میرسه باورهات بعد دوباره کار میکنی این بار با باورهایی که نتیجه گرفتی بازمم میری بالاتر بازم نتیجه های بیشتر و بزرگتری میگیری دوباره وقتی به ثبات رسیدن باورهای جدیدت و نتیجه تکرار و تکرار شد بازم قوی تررر و این باررر *سریعتررر مسیر را طی میکنی همون داستانِ که میگه وقتی تکاملت را طی میکنی میرسی به تصاعد
اون موقع تسلا تا 400هزار تا رفت .. سال 95، الان که سال 99 هستیم این سایبر طبیعیه که بالاتررر این رقمو تا الان ببینی این عدد یعنی 650 هزارتاا دستگاه ..
میدونی چقدر ایلان واقعا تحسین برانگیز
واقعا باورهایی که ساخته تحسین برانگیز
حتی ببین از چندمین فرد ثروتمند دنیا حالا ببین رتبه اش را که چندمه!! ببین چه پیشرفتی داشته
ببین که هرکسی تونسته توی این دنیا ارزش بیشتری خلق کنه و باورهای قدرتمندتری بسازه و خودش را بهتر با رشد دنیاا تطابق بده و به الهاماتش عمل کنه ببین چه ثروتییییی خلقق کرده ..
میدونی ایلان این باورها داشته .. ببین چقدر به ارزشمندی کارش یقییین داشته یقینی که بالاتر از ایمانِ هست .. ببین چقدر به فراوانی مشتری باورر داشته و ببین چقدر افراد ثروتمندی هست ببین توراخداا ببین پادشاه جان ..
اره حمید جان اینم صبح مرور کردم ..
و یک چیز دیگه هم میخوام بگممم که بهت بگم واقعاا سناریوی خدا کامل ترین و بی نقص ترین و هدفمندترین سناریو برای من و تمام جهان هستی هست
میدونی من امروز داشتم برای اینستاگرام و یوتیوبم که اولین فایل یوتیوبم میشه البته محتوای انگلیسی تولید میکردم .. میدونی آخر اونن جمله چی بود .. این بود
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته عزیز ……………چطوری استاد خلبان خدا قوت خدای مهربان هدایتگر یارو یاورت باشه مرد با شهامت عزیز واقعا که اون لباس تکاوری که از امازون خریدی ۲ ماه پیش ……لیاقتش رو داشتی وداری ای وووووووووووووووووووووول کماندو ایول ……….خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایییییییییییییییییی. خدا نگهدار همه عزیزان
با سلام خدمت استاد گرامی،و خانم شایسته عزیزو همه هم مدارهای دوست داشتنی،این سفرنامه درسهای زیادی داره که بایدبارهاوبارهابانگاه کردن و توجه برزیباییها،بهترین وبزرگترین درسهاروازدل این سفرنامه ها بیرون کشید،درس اول :ازهرچیزاین سفرنامه به مایادمیده که ازواردشدن به دل ناشناخته هانترسیم وباپاگذاشتن دردل ترسهااوناروازبین ببریم ،بچه هامن خودم راننده حرفه ای پایه یکم هستم و سالهاست که درجاده وشهرباکامیون کار کردم ولی پروازباهواپیماواقعاترس داره که استادبااین زیبایی وبادقت تمام همچون خلبان حرفه ای اول همه چیزروچک میکنه تاپروازروانجام بده،که درس دوم هم اینکه استاد عباس منش فرق:
(بین قانون وباورر)،روکاملادرک کرده ومیدونه که قانون میگه باید همه چیزو چک کنه تادرآسمان با خیالی راحت و آسوده پروازی رویایی داشته باشه،
درس سوم:اینکه درفرازآسمان استادبارهاوبارهازیبایی هارو به عزیزدلش گوشزدمیکنه وباانگشتشون نشون میده که نشانگراینکه استاددرهرلحظه تمام تمرکزش برروی زیبایی ها هستش ولذت بردن از لحظه به لحظه زندگی شون هسته،
درس چهارم:اینکه خانم شایسته بااین فیلم برداری عالی و خوبشون اینگونه به تصویرمیکشندکه این همه بزرگی و عظمت ساختمانهاوراهها وبرجهای بزرگ و آسمان خراش ازبالا،همه کوچک میشند وازاین زاویه میشه دیدکه ما وقتی اوج میگیریم وپیشرفت میکنیم همه چیز برای ماکوچک میشودواین دنیا به قول استاد،یک چشم به هم زدن درابدیت ماست،پس دیگه سخت نمی گیریم،وبه قول خانم شایسته یادمیگیریم که هرچیزدراین دنیاروبهش وابسته نشیم فقط تجربش کنیم وبگذریم،خداروشکر که دراین مسیرقرارگرفتم،با همسرم دوره هایی،همچون عشقومودت درروابط،هدف گذاری،دوره بینظیرعزت نفس،دوره کشف قوانین زندگی،و معجون همه دوره ها۱۲قدم روکه الان درقدم۸هستیم دارم تجربه کسب میکنم وبسیارراضی هستم وزندگیم بهشت شده ،استادبهترین دست خدابودی،من باهات خداروپیداکردم،خانم شایسته عزیزازشماهم سپاسگذارم،وبابت بودنتون خداروهمیشه شاکرم درودبرشما
آبجی مریم خیلی ممنونم بابت این فایل، خیلی احساس فوق العاده ای بود.
واقعاً چقدر متفاوت هست نگاه کردن از بالا تا نگاه کردن از روی زمین
آدم الان یه ذره متوجه میشه که وقتی توی یه مشکلی هستیم بعد خدای مهربون میگه نگران نباشه همه چیز داره عالی پیش میره یا اینکه همه چیز درست میشه, یعنی چی.
خیلی آرامش داشت واسم این حس پرواز این حس نزدیک بودن به ابرها…
چقدر ابرها قشنگ بودند چقدر تپلی بودند…
استاد حتی تو آسمون هم ابراز عشقشون رو میکنند چقدر قشنگ این عشق بی قید و شرط
اصلا جای این عشق تو آسمونه موقعی که داری پرواز میکنی و هیچ محدودیتی نداری و اون موقع به عشقت بگی عاشقتم عزیزم، این عشقه یه عشق بی قید و شرطه یه عشق خیلی خفنه یه عشق خیلی ساده و صاف و خنکه یه عشقی هست که بدون هیچ قید و شرطی هست هیچ محدودیتی نداره. خیلی قشنگ بود تلاقی این پرواز زیبا و ابراز عشق تو آسمون، خدا رو شکر واقعاً.
چقدر همه چیز مرتب بود همه چیز خط کشی شده نبود اما همه چیز نظم خودش رو داشت. یه جاهایی مثل اون خونه ها توی مرکز شهر قشنگ با یه نظم خط کشی شده کنار همدیگه بودند و یه جاهایی مثل اون خونه های دور دریاچه ها کنار دریاچه ساخته شده بودند، خط کشی شده نبود اما منظم بود و جالبی اش هم این بود که همشون در کنار همدیگه یه زیبایی خاصی رو ایجاد کرده بودند و یه هارمونی بسیار زیبایی از نظم و تفاوت رو ایجاد کرده بود.
اون موهای مربی استاد خیلی خیلی خوشگل بود خیلی خوش هیکل و خیلی خوش تیپ بودند. خدا روشکر واقعاً.
خدایا چقدر آمریکا خوبه چقدر آرووومه همه چیز همه داشتند زندگی خودشون رو میکردند همه سرشون تو کار خودشون بودند و این انرژی خداوند بود و این سیستم خداوند بود که داشت همه چیز رو هدایت میکرد.
آدم وقتی از اون بالا نگاه کنه خیلی خیلی خیلی راحت تر به هدایت کردن اون خدای مهربون اعتماد میکنه، به خودم میگم اینا رو، دیگه نگران نیست که چجوری این کار رو میکنه یا چجوری اون اتفاقات رو برامون بوجود میاره، خدائیش خیلی خیلی سادست قانون، خیلی خیلی واضحه. آدم بیشتر به اون برنامه ریزی خدای مهربون اعتماد میکنه میگه بابا اون هم از اون بالا هم از این پائین حواسش هست و قشنگ داره هدایت میکنه…
اینکه هیچ برگی بدون اذن اون از درختی نمیوفته رو بیشتر میشه درک کرد که چطوری حواسش هست. خدا رو شکر.
چه صندلی های چرمی و خوش رنگ قشنگی داشت حتما باید صندلی های خیلی نرمی باشند.
استاد این لباستون خیلی خیلی خوشگله خیلی زیاد.
استاد ایشالا یدونه از اون آیکون ها می خرید و میرید باهاش کیف میکنید و آبجی مریم هم فیلمش رو میگیرند و میذارن روی سایت مثل اون تسلایی که خریده بودید. ایشالاااا.
یه نکته ی خیلی عالی که وقتی دیدمش گفتم دمشون گرم این بود که اون مناظر طبیعی و مکان هایی که طبیعت بوجودشون آورده رو خراب نکردند به این دلیل که توی شهره باید خراب بشه، نه، اون دریاچه ای که دورش رو میدون کرده بودند خیلی عالی بود یا اون خونه هایی که دور دریاچه بود و خرابش نکرده بودند و چقدددددددددررررر آب اونجا هست چقدر گوله به گوله دریاچه بود چقدر آب خدایا، بی نهایته بی نهایته…
چقدر دیدگاه ها فرق میکنه چقدر دیدگاه های مردم خودمون با مردم اونجا فرق میکنه، قشنگ آدم متوجه میشه از اون حسی که از نمای کلی شهر میگیره خیــلی واضحه، چقدر اونجا آرامش و راحتی و آزادی و امنیت هست و یه چیز جالبتر این بود که چقدر خلوت بود یعنی وقتی از بالا نگاه کردم دیدم چقدر خلوته خیلی شلوغم نیست، اون ساحل و اون اتوبان ها چقدر خلوت بودند..
آبجی مریم، نمیدونم اون قایق ها و اون ویلاهایی که نشون دادد رو از قصد اون ویلاهای گران قیمت رو نشون دادید یا نه اما وقتی که نشون دادید گفتم ببین چقدر خشوگله چقدر بزرگه ، ته ذهنم، چقدر پولشه! اون قایقه چقدر پولشه!… اما وقتی که دوباره دوربین رو بردید بالا اصلا ذهنم ساکت شد و گفت که بابا این که چیزی نیست خیلی هم راحته داشتنش این به این سادگی و کوچیکی و انگار دیدگاهم چرخیده باشه… حالا برای خدای مهربون باید اینطور نگاه کرد که اون چیزایی که ما میخوایم برای اون چقدر راحت و ساده و در دسترس هست، خدایا شکرت، خیلی تجربه ی عالی ای بود.
منم میخوام، منم میخوام بیام اونجا خیلی خوبه.
چقدر حال میده وقتی که تو آزادی مالی باشی و هر کاری که عشقت میکشه میکنی… چقدر این حس عالیه،
استاد یه خبر خوب دارم؛ الان چند وقته که دارم روی فراوانی کار میکنم و الان که نگاهم داره کم کم کم تغییر میکنه نسبت به همه چیز( چون دارم روی فراوانی توی همه ی جنبه ها کار میکنم) ایده هایی که میاد توی ذهنم به خودم میگم پسر ببین من تا همین الانش چقدر مسیر رو اشتباه رفتم و چقدر سخت گرفتم و اصلا خدا رو قبول نداشتم همش میخواستم خودم همه ی کارها رو بکنم و تازه الان متوجه میشم یه ذره که چقـــــــدر مردم توی مسیر اشتباه هستند و من چقدر الگو های اشتباهی ناخودآگاه رفته توی ذهنم که خودم هم خبر نداشتم… این ایده هایی که داره میاد توی ذهنم همش بر پایه ی لذته و فقط همین کار رو میگه انجام بده بعد ذهنم به شدت بسیار بسیار زیادی مقاوت داره که نه باید خودت بری اون کار ها رو بکنی اما خدای مهربون میگه فقط لذت ببر و الان تازه دارم ایده ها رو میشنوم که میگن فقط لذت ببر همه چیز همیشه هست، خدائیش سر این ایده ها به شددددت ذهنم مقاومت داره اینقدر مقاومت داره که ناخودآگاه بلند میشم از جام که برم اون کار سخته رو انجام بدم و احساس قدرت و غرور هم می کنم و برام یه ارزشه و میگم الان میرم و یه خورده سختی میکشم اما بالاخره میرسم تا حالا چندین بار هم شد که انجامش دادم اما وسط راه بهم میگفته حسم که باید لذت ببریا نمیخواد سختی بکشی، اما ذهنم به شدت مقاومت داشته بعد دوباره میام اون کاری که حسم گفته رو انجام میدم. من عشقم نقاشیه و دیوونه میشم وقتی نقاشی میکشم و خدای مهربون هم الان داره میگه که فقط بشین نقاشی بکش و یه حرارتی تو وجودم انداخته و این دو روزه هم نشونه های روزانم هم همین رو میگفته… میدونی چیه استاد؟ مشکله از پول نیست، مشکل از نداشتن وسایل نقاشی نیست، برای مدت ها ی زیادی همه چیز دارم خدا رو شکر برای اینکه بشینم و فقط طراحی کنم اما انگار وجودم مقاومت داره برای اینکار و میگه نه تو باید یه سختی ای هم کنارت باشه همینطوری چیه نشستی و نقاشی میکشی؟ پاشو برو بیرون یه پولی در بیار ( مثل اون مقاله ی آبجی مریم که گفتند کاری که ازش پول در میاری و چیزی که عاشقشی)…
اتفاقا نشونه ی دیروزم هم فایل نابرابری ثروت در جهان ۳ بود که توی اون فایل شما داشتید از هوم لس ها حرف میزدید که با اینکه همه ی امکانات در اختیارشون هست اما استفاده نمی کنند، تا این رو گفتیدا اصلا سر من ناخودآگاه چرخید به سمت تخته شاسیم و خدای مهربون گفت مثل شما… نشونه ی امروز هم فایل ۴۰ سفرنامه بود.
عمل به قانون و الهامات به قولی یکی از بچه ها همش کار سخت فیزیکی نیست بعضی وقت ها هم باید فقط اعتماد کنی و اون کاری رو که میگه انجام بدی و فقط توکل کنی و حالت رو خوب نگه داری. یه چیز دیگه هم گفت این دوست عزیزمون که خیلی خیلی حال کردم باهاش و گفتند که از نظر من اگه بپرسند که هدایت چیه میگم اجرایی ترین و عملی ترین فعل در هر لحظه ، اصلا خیـــــــــــلی حال کردم باهاش گفتم دمت گرم خدا رو شکر عجب حرفی!!!
تفاوت درک قانون قبل و بعد از کار کردن روی فراوانی خیلی خیلی زیاده؛ یعنی الان من متوجه میشم که چقدر قانون رو برای خودم پیچوندم الکی، خیلی خیلی زیاد من سخت گرفتم به خودم…
اصلا این باور فراوانی توی همه چیز اثر داره توی ایمان بخدا اثر داره، توی توکل اثر داره، توی ثروت اثر داره، خیلی راحت تر می سپری و خیلی آرووم تری، توی روابط اثر داره، توی عزت نفس اثر داره، توی رابطه ی بین پول و خدا اثر مستقیم داره، و یه چیز دیگه هم بگم که بارها این آگاهی رو خدای مهربون بهم داده که تفاوت بچه ها و آدم بزرگا توی باور فراوانی هست… بچه ها باور فراوانی رو توی وجودشون دارند اما آدم بزرگا نه…
دو هفته پیش توی سرکار خدای مهربون هدایتم کرد به رادیو که اونجا یه آقای جامعه شناسی داشتند می گفتند که ما داریم اشتباه میکنیم که از بچگی به کودکانمون این رو یاد نمیدیم که بچه جان پول یه منبع بی نهایت نیست میگفت بچه ها پول رو یه منبع بی نهایت میدونند و دیدید تا بابائه پول نداره بچه میگه اِ، خب بابا برو از بانک پول بگیر دیگه. ما باید از بچگی یاد بدیم به کودکانمون که پول رو باید سرمایه گذاری کرد و نباید همینطوری پول رو خرج کرد و خدا رو شکر توی برنامه ی آموزشی مدارس قرار گرفته که نحوه ی خرج کردن پول رو یاد بدهیم به کودکانمون…!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
یعنی من فکم چسبیده بود به زمین گفتم اااااااه ه ه ه ه ه ه ببیــــــــن، خدایا شکرت، دمت گرم.
حالا چی شد که این رو شنیدم…
دیشبش خدای مهربون بهم گفته بود که از اونجا بیا بیرون(چون فضاش خیلی خیلی نامناسب بود) و بشین توی خونه و فقط روی نقاشیت تمرکز بذار و فقط نقاشی کن و من هم از چند هفته ی پیشش داشتم روی فراوانی کار میکردم و تا ابد هم باید کار کنم هر روز و هر لحظه به لطف خدای مهربون بعد پرسیدم آخه اگه بیام بیرون چیکار کنم دیگه و همینطوری که نمیشه باید یه کاری بکنم( منظور کلامم این بود که باید یه سختی ای بکشم دیگه اینقدر راحت هم نمیشه!! ، که بعدش هم فهمیدم این سختی کشیدنه ۹۰% بخاطر حرف مردمه تا از من خوششون بیاد، ته ته ذهنم بود این.) و چیکار کنم بهم بگو؟ صبحش که رفتم سرکار به این حرف برخورد کردم و فهمیدم که مشکل کارم از همین کمبود پول هستش.
یه درس جدیدی هم که خدای مهربون در مورد باور فراوانی بهم داده این هست که چشم و گوشت رو ببند و فقط به حرف من گوش کن و حتی دنبال الگوهات هم نباش، چون ذهن من خیلی خیلی زیاد اشتباه فکر میکنه در مورد فراوانی و الگوهای اشتباهی داره و تا یه الهامی میشه در مورد فراوانی، باید بدوم و سریع انجامش بدم تا ذهنم شروع نکرده به بافتن.
استاد الان که دارم نقاشی میکنم یه فرق خیلی خیلی بزرگی توی نقاشی هام هست و اون هم اینه که قبلنا وقتی میخواستم یه طرحی رو فقط تمرین کنم و بکشمش باید حتما حتما عالی و دقیق و خفن میشد و میشد که چندین ساعت، نه ساعت ده ساعت چند روز حتی، پای یه طرح بودم و افتخار هم میکردم که ببین من این همه ساعت پای نقاشی بودم و هیچی نفهمیدم!!!!!، ببین من چقدر عاشق نقاشی ام!!!!!! و خیلی هم با سینه ی جلو به بقیه میگفتم که آره من برای این طرح چهار روز نشستم پاش طرفم میگفت اوووووووووووووو ه ه ه ه ه، بابا دمت گرم تو دیگه کی هستی، آفرین آفرین تو عاشق نقاشی هستی همینطور ادامه بده!!!!
چرا؟
چون میخواستم بقیه ازم تعریف کنند و الکی خودم رو زجر میدادم و میشد که بعد از اون طراحی تا چند روز و یه هفته پای طراحی نمیرفتم چون دلم رو میزد.
اما الان خیــــلی فرق کردم(همین دیشب خدای مهربون اگاهم کردا !! گفت ببین چقدر تغییر کردی !!) فقط همین دیشب سه تا طرح کشیدم خیلی سریع و ساده و حتی خیلی خیلی دقیق هم نبود اما من درونم از اون طراحی خوشش اومد و لذتش رو بردم و خنک شدم و به خودم گفتم ببین حرف مردم واست مهم نیست و همینطوری برای عشقم دارم طراحی میکنم ، حالا ممکنه بقیه خوششون بیاد ممکنه خوششون نیاد اما من دارم عشقم رو میکنم و اصلا به ذهنم هم خطور نکرد که الان بقیه چی میگن و فقط غرق در نقاشی بودم و هستم.
این باور فراوانی بی نهایت عالیه، خیلی مهمه، میتونم بگم تنها باور مهم و مهم ترین باوریه که هر کسی باید تو وجودش بسازه در هر لحظه و در هر روز تا ابد.
تنها سلاح ذهن کمبوده، کمبود در همه چیز. این خیلی نکته ی مهمیه، بی نهایت مهمه.
یه نکته ی جواهر و الماس بی نهایت ارزشمند و دقیق و طلایی رو بگم برای اونایی که هنوز عشقشون رو نمیدونن؛
بچه ها فقط و فقط شروع کنید به ساختن باور فراوانی و بی نهایت بودن ثروت ها و نعمت ها در تمام جنبه های زندگیتون، خود بخود هدایت میشید به عشقتون، نگرانش نباشید.
اگه میخوام به دوران کودکی و جذابیت و فراوانی و شادی کودکی برگردم، باید روی فراوانی کار کنم، فراوانی و بی نهایت بودن همه چیز در همه ی جنبه ها، بخدا از همه چیز کنده میشه آدم.
توی جلسه ی ۹ آفرینش شما گفتید، اونایی که آدمای جذابی هستند آدمای از خود گذشته ای نیستند، این توش نکته داره ها… نکتش باور فراوانی هست، اونایی که از خود گذشته نیستند باور فراوانی رو تو خودشون دارند و من الان نتیجه دستم هست که چقدر جذاب شدم و چقدر دوست داشتنی تر شدم، هم تو نظر خودم هم تو نظر بقیه از وقتی که دارم روی فراوانی و بی نهایت بودن ثروت ها و نعمت ها کار میکنم و البته تمرینات ج ۹ و ۱۰ آفرینش.
خیلی این باور فراوانی رو دوست دارم خیلی برام شیرینه، خدا رو شکر صد هزار مرتبه شکر بخاطر این مسیر.
من یه چیز دیگه رو هم دوست داشتم توی این پرواز و اون دشت بی نهایت فلوریدا هستش که یه دشت صافه، صافه صاف، خیلی من دوست دارم این منظره ها رو که هیچ محدودیتی ندارند.
سلام دوست عزیزم چقدر کامنت شما مطالب مهم و مفید و ارزشمندی داشت واقعا تحسین کردم و برای خودم کپی گرفتم تا هر روز و هر روز تکرارش کنم…سپاس خداوند ک کامنت شما برای من نشانه ی ارزشمندی شد برای تصمیمی ک قلبم می گه اجرا کنم اما ذهنم مقاومت داره
بی نهایتتتتتت معرکه و فوق العاده بود دوست عزیزمممم چقدر زیبا درکت از فراوانی رو برامون باز کردیییی واقعا کیف کردم از خوندنش واقعا هم کیف کردم و هم نکته برداری کردم دوست خوبممممم
بی نهایت منتظر موفقیت های روزافزونت هستم محمدرضاجان
خیلی خیلی عالی بود کامنتت پر از نکات ارزشمندی که دوباره برام مرور شد.افرین به این دقت و شفافیت که در وجود شما برای پخش آگاهی بود .چه آرامشی داشتید که موبه مو آنچه که تجربه کردید رونوشتید تحسین تون میکنم و خیلی لذت بردم از خوندن کامنتت .
شما هم عاشق نقاشی هستی بله دیگه این روح لطیف و زیبا و عاشق و با محبت خوب هنری هم داره .
موفق باشید عزیزم امیدوارم هر لحظه زندگیتون سراسر نعمت و ثروت و فراوانی باشه ??
اصلاً باورم نمیشه یه اتفاقی افتاد الان که دهنم وامونده
یه کاری برام پیش اومده و یه فرصت کاری برام پیش اومده که کل روز م رو میگیره و نمیتونم به نقاشیم برسم و در واقع خودم رفتم دنبالش و احساسم هم بد بود و کارش هم خیلی زمان بر و کاری هست که متنفرم ازش بعد گفتم بذار ببینم که نشونم چیه ذهنم رو پاک کردم و ذهنم رو باز گذاشتم و گفتم هر چی که اومد همون رو گوش میکنم کاملا بی طرف بعد هدایت شدم به فایل ۴۰ سفرنامه و بعد فهمیدم که باید بشینم و نقاشی بکشم اصلا همش فضایی بود که من عاشقش بودم آشپزی و نقاشی و هنر و خلاقیت و زیبایی،
اینا مال دیروز بود،
دیشب این ذهنم خیلی داشت فشار میاورد و صبح که از خواب بلند شدم میخواستم دوباره برم سر همون کاره، بعد به خودم گفتم که ببین الان میرم نشونم رو میبینم به عنوان آخرین تصمیم هر چی شد همون رو میرم و واقعا خودم رو رها کردم
استاااد باورت نمیشه…. دوباره به همون صفحه هدایت شدم همون فایل ۴۰ سفرنامه… اصلا یه لحظه شک کردم، گفتم نکنه یه روز نشده، بعد دیدم که نه یه روز گذشته…:) :) :)
یه جمله ی طلایی شما گفتید اونجا که همون جواب من بود موقعی که داشتید خونه ی اون یوتوئبر رو نشون میدادید و گفتید که این باور رو میسازه که میشه با لذت بردن به ثروت رسید… همون جواب خنک قلب من بود که آرووومم کرد… بخدا خیلی دارم سخت میگیرم به خودم یه خدای مهربونی هست که چه من باشم چه من نباشم اون کارش اینه که این بی نهایت ثروت و نعمت رو بیشتر و بیشتر کنه، کاملا منفصل از عمله من عملش، این اصلا کار اونه کارش فقط همینه از ازل کارش این بوده تا ابد هم کارش همین بوده بخدا خیــلی خوبه خیلی کارش درسته خیلی مهربونه من فقط باید لذتم رو ببرم نیازی نیست برم دنبال پول، بی نهایت هست و فقط داره بیشتر میشه من فقط باید لذتم رو ببرم خودش میاد تو زندگیم خودش میاد دنبالم….
خدا روشکر دیگه خیالم راحته راحته،
یعنی این خدای مهربون من مشت محکی بر دهان این ذهن من زده!!! :) :) :) :) :) :) :) :)
این ذهن من الان یه ساعته ،شاید باورتون نشه، هنوز گیجه گیجه، هی میگه یعنی چی؟؟!! مگه داریم؟!!!
همونطور ک تو هدایت شدی ب نوشتن این آگاهی، منم هدایت شدم ب این کامنت
خیلی نکته آموزنده داشت برام چون در طلب هدایت بودم، من درک خودمو میگم از نوشته زیبات:
1 تو فقط لذت ببر از لحظه ب لحظت و سعی کن خودتو ب احساس خوب برسونی خودش درست میشه
2 حتما نباید برای اجرای قوانین و دریافت الهامات و ثروتمند شدن کار فیزیکی انجام داد و سختی کشید، تو فقط خودتو در احساس خوب نگه دار، توجهتو کنترل کل داستان همینه و همه چی درست میشه
3 تو این کامنت ب من فهموند ک تو اگه در مسیر دیدن زیباییها و توجه ب نکات مثبت بمونی و احساستو خوب کنی من خودم ترمزهای ذهنتو ک ازش آگاه نبودی رو بهت نشون میدم و خودمم اونا رو با نشون دادن الگو و هر چیزی ک نیاز باشه از بین میبرم فقط بزار تکاملت طی بشه و لذتشو ببر
واقعیت اینه که شما از هواپیما پیاده شدید ولی من نه … هنوز دارم روی دریا و سطح شهر پرواز میکنم و شکر گزار خدای خودم هستم برای خلق این همه زیبایی که ترکیبی از خلق انسان و طبیعت هست و البته هیجان فوق العاده این پرواز.
زمانی که داشتید برای پرواز اماده میشدید من هم شوق داشتم و به خودم گفتم چه لذتی داره خلق میشه و چه صحنه های زیبایی که میشه از اون بالا دید و چه هیجانی داره هدایت این هواپیما ( این موضوع هدایت کلا همه جا نمود داره? )
نمیدونم چقدر فاصله زمانی بین تهیه قسمت ۹۷ و ۹۸ هست اما چند تا نکته رو میخواستم بگم
اول این که این ابرای بی نظیر انگار همیشه توی آسمون فلوریدا هستن و چقدر شما خوشبختید که میبینیدشون و لذت میبرید مثل نقاشی میمونن اونم با وسعت دیدی که فلوریدا به خاطر موقعیت جغرافیاییش داره
دوم این که چقدر تکامل مریم عزیز در تدوین فیلم ها و انتخاب موسیقی و متن صحبتها و در کل همه چیز برای من واضحه … در صورتی که زمان زیادی از شروع سفرنامه نمیگذره و این نشون میده که طی کردن تکامل وابستگی مسقیم به زمان نداره و میتونه خیلی زود اتفاقات خوب رخ بده و الزامی در کار نیست و تبریک میگم به مریم جان و ممنونم بابت زمان و انرژی که برای تهیه ، تدوین و اپلود و … فایل ها برای من و دوستانم میذاری.
فضای زیبای شهر رو میدیدم که چقدر چیدمان زیبایی داره و چقدر همه چیز درسته و ترکیب این مدرنیته و ساخت های دست بشر با طبیعت چقدر فوق العادست اسمون ابی و بازتاب نور خورشید روی شیشه های برجها و از طرف دیگه همین فضا از نگاه دوربین توی هواپیما و بر فراز شهر چقدر متفاوت هست و چیزی که جدیدا با آموزه های استاد عزیزم بهتر درکش میکنم نگاهم به اطرافم و به چیزها یا ادم هایی که شاید همیشه بودن ولی از یک زاویه دید جدیدی میبینمشون و انگار وارد یه دنیای دیگه ای شدم و این نکته مهم بهم یاداوری میشه که اون چیزی که اهمیت داره نگرش ماست که البته نیاز به تکامل داره
به نظر من کسی که بتونه با دید متفاوت و جدید و بهتری به همه اون چیزها یا ادم هایی که همیشه بودن نگاه کنه … هنرمنده و داره دنیایی جدید و متفاوت از قبل رو برای خودش خلق میکنه.
قسمت ۹۷ و این قسمت چقدر انگیزه و انرژی به من داد برای ادامه که البته یکی از درخواست هام از خداوند بود و باعث شد با حالی بهتر مسیرم رو ادامه بدم و یه خواسته جدید داشته باشم … هواپیمای دو نفره
با سرچی که توی اینترنت کردم هواپیمای icon a۵ اگر اشتباه نکنم چیزی در حدود ۲۵۰ تا ۴۰۰ هزار دلار قیمت داره بسته به امکانات قابل ارائه … شاید یه زمانی همچین خواسته ای نداشتم یا شاید با قیمتش کنار نمیومدم و دلیلی برای خریدش نمیدیدم اما الان با آموزش های شما استاد عزیز با این باور که من هم میتونم و با باور به فراوانی نعمت های خداوند و با باور به خودم و خدای قدرتمند ، روزی دهنده و مهربانم حس بسیار خوبی از داشتنش دارم و این مبلغ برای ذهنم مبلغ بزرگی نیست و البته در مورد خیلی از خواسته های دیگه ای هم که دارم به همین شکل.
در واقع هر قسمت از سفر به دور آمریکا برای من یک یا چند تضاد ( خواسته ) ایجاد میکنه و یه جاهایی میگم منم میخوام و منم میتونم داشته باشم مثل سفر با کشتی کروز مثل جت اسکی مثل خونه ای که هشت تا اتاق و امکانات بی نظیر داره مثل روابط خوب مثل عزت نفس مثل سلامتی مثل سفر به دور دنیا و …
از این قسمت این موارد رو به خودم یاداوری میکنم :
۱ – ایجاد خواسته و داشتن هدف و یاداوری روزانه به خودم
۲ – ساختن باور های مناسب در جهت خواسته ام
۳ – داشتن احساس خوب و سعی در حفظ کردن اون
۴ – لذت بردن از مسیر
۵ – تایید نشانه ها و شکرگزاری در طول مسیر
۶ – واکنش درست و مناسب موقع برخورد با تضادها و دونستن علت به وجود اومدنشون که خیلی مهمه …
۷ – داشتن ارامش و هیجان زده نشدن و در لحظه بودن
۸ – رها بودن و سپردن فرمان زندگی به دستان هدایتگر خداوند
و ۹ – طی کردن تکامل که همه موارد رو شامل میشه و به مرور توی هر کدوم استاد میشیم
این ها مواردی بود که از سمت خداوند و از زبان این تصاویر به من یاداوری شد و به نظر من جز پایه ها و اساس همه اموزش های شما استاد عزیز هست که همیشه بهش اشاره میکنید و در همه فایل ها و ویدیو ها کاملا مشهوده و البته در دوره دوازده قدم هم اشاره کردید به این که پایه و اساس مهمه … اونهایی که بارها تکرار شدن … و من سعی میکنم اصل رو از فرع بشناسم و بهش عمل کنم.
قسمت 93 را می دیدم:
چه مهمانی های جالب و داستان های آشنایی جالبی داشتند .
همه جای دنیا خرافات پیدا میشه و ما انسانها دشمنی نداریم جز باورهای اشتباه خودمان و ساده بودن خودمان.
من هم سادگی و صحبت کردن و تمرکز روی خوبی ها و صفت زیبا در مهمانی را به جای غذا خوردن و پذیرایی های مفصل دوست دارم. شاید به همین دلیل است تازگی ها از این مهمانی ها که فقط تاکید اصلی اشان به غذا است چندان تمایل ندارم.
مناظر زیبا از آپارتمان و هوای تمیز داشتید . انشالله تهران هم همین طور هوای پاک داشته باشه.
سلام به استاد عزیزم به خانم شایسته ی گل ک واقعا خوندن متن های این فایل یه انرژی می ده ، دیدنش یه انرژی دیگه…
خوشحالم ک این سفر همچنان ادامه داره…
توی فایل قبلی ازتون یه ایده ی خوب گرفتم خانم شایسته ک فایل های قدم رو برم برای خودم اونهایی ک نیازه بشنوم چند بار ؛ یه جا جداگانه بزارم….
ازتون بی نهایت سپاس گزارم چون دوباره شروع کردم از قدم یک و اتفاقی ک افتاد دیدم توی جلسه ی ۷ چقدر استاد ظریف و ارزشمند نکاتی رو گفتن ک انگار مال من بود …ممنونم ک ایده تون باعث مرور شد و هدایتم به اینکه چ تصمیماتی بگیرم…واقعا سپاس گزارم…
????
چقدر قشنگ قانون جواب می ده دقیقا وقتی توی فایل قبلی استاد درباره ی پرواز و …گفتن چقدر دلم خواست ک از جلسات خلبانی استاد من تصاویری ببینم چون قبلا توی یک قسمت بخش هایی رو دیده بودم
خانم شایسته چقدر قشنگ مطالب رو باز می کنین چقدر صحبت هاتون مکمل دوره دوازده قدمه…خدا رو شکر ک شما هم زمان این تصاویر مطالب رو می گین یا حتی از نوع رفتارتون با استاد چقدر من الگو می گیرم ک عزت نفس در عمل یعنی چی…تمرکز برنکات مثبت یعنی چی…صادقانه این قدر الگوی خوبی شدین ک هرجا توی زندگی ام می خام واکنش نشون بدم یاد حرف هاتون توی تمام این سفرنامه می افتم و می گم خوب ریشه ی این رفتارت چیه؟؟
بعد می بینم ترس از قضاوت یا حتی تایید شدنه یا…
این حرفهای استاد هم برام انگیزه بخشه ک شما سه تایی چقدر با خودتون حال می کنین و نیازی نیست تا احساس خلا کنین بعد می گم خوب حالا فاطمه تو هم تمرین کن وابستگی از آدم هایی ک توی فرکانس تو نیستن و خودت برای خودت تفریح و شادی و لذت رو خلق کن…
خدا رو شاکرم ک واقعا به معنای واقعی دارم زندگی می کنم با آموزش های استاد و شما مریم بانو….
چقدر مناظر هوایی عالی بودن چقدر یاد این بحث از دوره افتادم قدم چهار ک خداوند مسخر کرده بر شما زمین و آسمان و هرچه ک بین آن دو است…چقدر استاد رو تحسین کردم ک داره همه چی این دنیا رو کشف می کنه درست مثل قوانین الهی خداوند…
از زمین و آب و آسمان تا دل غار و ….
خدا رو شکر …
ازتون ممنونم ک این همه زیبایی رو سخاوتمندانه با ما به اشتراک می زارین و چقدر این که شما داستان گونه این فایل ها رو آماده می کنین جذابه …ممنونم
در پناه الله یکتا سالم و سرزنده باشین??????
امروز دو تا نشانه خوب در جهت خواسته هایم و اهدافم داشتم .
تمرکز می کنم که روی نکات خوب فکر کنم.
دیروز هم دو نشانه خوب دیگر داشتم.
بسم الله الرحمن الرحیم
چقدر جالب استاد گفت ما هم هواپیما میخریم میزاریم اینجا همون موقع یه آیکون a۵ همون که مدنظر استاده آمد رد شد من میگویم موجود باش موجود میشود
به به چه ساحل زیبایی بود آدم حال میکنه فقط دراز بکشی روی ماسه های داغ
به به استاد چه مربی خوشتیپ و مرتب و جوون و باحالی دارین
این خونه هایی که دور دریاچه ها ساخته بودند که بعضیاشون استخر داشتند چقدر قشنگ بودن واقعا زیبا بودچقدر این شهر زیباست ادمهای با ایمان لایق جاهای زیبا هستن
چه پل بزرگ و با ابهتی توی یکی از قسمتهای تمرکز بر نکات مثبت استاد دیده بودمش استاد با جسکی ازش زیرش رد شد اهنگ ناصر عبداللهی هم گذاشته بودند روی فایل خیلیییییی عالی بود من بارها اون فایلو دیدم هنورم میبینم و داستان ساخته شدنش هم زیبا بود
به نظر من داستان تضاد داستان پیشرفته چیزی که من این چند وقته به چشم خودم دیدم که وقتی به تضادی برخوردم و تمام تلاشم را برای کنترل ذهنم انجام دادم چه چیزها که تو این مسیر یاد گرفتم و چقدر ایمانم قوی تر شد
داستان تضاد داستان پلیه که خراب میشه تاپلی بزرگترو بهتر ساخته شه سرمایه ایه که از دست میره تا سرمایه بیشتر و بهتری به دست بیاد رابطه ایه که از بین میره تا وارد یک رابطه هزاران برابر بهتر شیم
بزارین یکی از تضادهای که بهش برخوردم و براتون بگم که چه جور باعث پیشرفت من شد که ردپای باشه ازم?? من فوتسال باز می کنم خدا را شکر فوتسال خوبی هم دارم یکی از همین روزا که من فوتسال هم بازی می کردم ناگهانی من درد شدیدی در مچ پای سمت چپم احساس کردم بدون ضربهای بدون هیچ پیچ خوردگی دلیلش نمیدونستم چیه و به شدت ذهنمو درگیر کرد درد مچ پای من به حدی زیاد شد که من حتی سالم نمیتونستم راه برم و میلنگیدمو راه میرفتم چه برسه بخام فوتسال بازی کنم در ضمن بگم که من پا راستم و اصلاً تو فوتسال از پای چپم استفاده نمیکردم آقا ما هر کاری می کردیم که این مچ پام خوب شه نمی شد نمیدونم روغن بمال دنبه و خرما بزار انواع و اقسام روشها رو استفاده می کردیم اما جواب نمی داد دلیل استباده از این روشها این بود که من فکر می کردم که ضربه خورده و جایی پیچ خورده من نفهمیدم ،حواسم نبوده تا اینکه یه روز یه حسی بهم گفت برو بدنسازی و تمرکزی روی مچ پای چپت کار کن منم دقیقا همین کارو کردم رفتم بدنسازی ثبت نام کردم از آنجا هم که قبلاً بدنسازی کار کرده بودم و بلد بودم حرکاترو بدون اینکه از مربی برنامه بخوام خودم رفتم شروع کردم به کار کردن روی بدنم و حرکات پا رو تکی انجام میدادم یعنی پای راستم و جدا انجام میدادم پای چپ و جدا انجام میدادم که همینم بهم الهام شد که حرکات پارو تکی انجام بده و من اینجا فهمیدم عیب کارم رو من فهمیدم که فوق العاده پای چپ من از پای راستم ضعیف تره و اصلاً مچ پای چپم برای همین درد گرفته من بعد از یک ماه تمرین روی مچ پام دردم به کل قطع شد و فوتسالو دوباره شروع کردم بعد از قوی شدن پای چپم من شروع کردم به شوت زدن با پای چپ که قبل از این اتفاق من حتی بهش فکرم نمیکردم و خدا را شکر الان با دوتا پام هم پاس میدم هم شوت میزنم هم دیریبل میزنم خداراشکر چه گلهای زیبا و مهمی که من با پای چپم زدم تا الان خداروشکر سطح فوتسال من خیلی بالا تر از قبل رفته و این تضاد به من کمک کرد که من بهتر از قبل بشم کلی از این تضادها تو زندگیم داشتم که الان وقتی میبینم گذشتمو میفهمم که چقدر هم اوناباعث پیشرفتم شدن تو این فایل که خانم شایسته از تضاد صحبت کردن منم یاد تضادهای زندگیم افتادم و دلم خواست که این رد پا رو بزارم از خودم
عاشقتم استاد که همیشه حواست به خانم شایسته هست و هی برمیگشتی و ابراز عشق و علاقه میکردی به خانم شایسته
در پناه الله وهاب هدایتگر
بله. دقیقا. به قول یکی از بچه های سایتمون:
?ما نه تنها باید از تضادهامون ناراحت نشیم، بلکه باید قدر دانشون هم باشیم، یعنی اون تضاد خاص باعث میشه که خواسته ای جدید در ما بوجود بیاد و به قول معروف له له بزنیم براش تا اینطوری به ذهنمون فشار بیاریم ببینیم چه راههایی میشه برای رسیدن به اون هدف بسازیم?
یه جمله معروفی هست که میگه:
((( یا راهی خواهم ساخت، یا راهی خواهم یافت)))
من عاشششششق این جمله ام . چونکه در شرایط سخت بهم نوید اینو داده که هیچ قفلی نیست که براش کلیدی نباشه… اگر قفلی نبود، بجاش دیوار میذاشتن
پس اگه به دری برخورد کردی که قفل داشت، بدون که قطعا کلیدش دست توئه که بازش کنی… تضادها هم حکم قفل ها رو دارن و خواسته ها و اهداف ما حکم کلید…
ما به قفل(تضاد) برخورد میکنیم تا کلیدش(هدف) رو برداریم و بریم بسمت قفل…
دیوارها(زندگی افرادی که تضادی توش نیست و یکنواخت زندگی میکنن و احتمالا از این جور آدما شاید دیده باشی) هم برای انسانهاییه که دوست دارن عادی زندگی کنن و آخرشم بازنشستگی و مرگ… پس چونکه اینطوری دلشون میخواد، دیگه تو زندگی به تضادی برخورد نمیکنن تا مایه پیشرفتشون در زندگی بشه و کائنات هم به حرف دلشون گوش میده و یه زندگی عادی و کم هیجان براشون رقم میزنه
موفقتر از قبل باشی عزیزم???
دوست خوبم مهتاب خانم گل دقیقا همینه تضادها قفلن و خواسته ها کلید سپاسگزارم
سلام، سلام بر همه عباسمنشیا سلام استاد گلم سلام خانم شایسته. نمیدونم چطور حسمو بیان کنم اینقدر محو این فایل بودم که وقتی رفتید توی آسمون منم دلم یهو توش خالی شد و کمی ترسیدم.
ولی وقتی گفتید همه چیز روبه راهه آروم شدم و شروع کردم لذت ببرم از مناظر خیلی دوستون دارم، خیلی عالی بود.
???
خیلی تجربه جالب و قشنگی بود برام، من عاشق این بینهایت بودنم، وقتی که به آسمون میری و کل محدودیت های اون پایین برداشته میشه اصلا انگار وارد یه دنیای دیگه شدی
آخه استاد اون بالا دیگه چراغ قرمز نیست میتونی تا هر جا دلمون خاست گاز بدیم?، در هر موقع و در هر طرف که بخواهیم بچرخیم. همه شهر انگار توی مشتمونه اصلا حس خدا بودن بهمون میده بیشتر حسه، همه چیز در سیتره ماست رو میده.
یاد جلسه 5قرآنی قدم 3 که موضوع سخرلکم بود افتادم.
استاد قبلا میگفتم آخه چطور آسمون مسخره من آدم میشه؟!
حالا زمین رو بگی یکم قابل باوره میشه، میشه ولی آسمون خیر ولی الان که این قسمت از سفرنامه رو دیدم فهمیدم بله شدنیه وقتی که فیلم سینمایی اینترو استالر رو دیدم فهمیدم که واقعاً زمین که چیزی نیست واقعاً آسمانها وزمین و اصلا جهان و آنچه در گیتی هست مسخر منه!
خدارو شکر که من انسان پیش خدا ارزشمندم که همه چیز رو مسخر من انسان کرده به تمام فرشته هایش دستور داده که به من سجده کنند و من رو خلیفه خودش روی زمین قرار داده است و برای آفرینش من
به خودش فتبارک الله گفته…
آره درسته خانم شایسته عزیز و مهربان آره خیلی فرق میکنه که به موضوعات مختلف از چه زاویه ای نگاه کنی مثل مثال استاد که میگه یکی میتونه از توی خود بهشت هم ایراد بگیره و یکی هم توی جهنم باشه و بگه چه شعله های رنگ فسفری قشنگی، درسته یه موضوع یکسان رو به عدد آدم ها میتوان از نگاه های مختلف دید، میشه از یک جنگ، هزاران نکته مثبت و استفاده خوب کرد و میشه هم فقط به ویرانیهای آن نگاه کرد.
محو محو بودم خانم شایسته یعنی وقتی استاد سرشو برگردوند وعینکشو برداشت لبخند زد با لبخند استاد منم لبخند زدم و فکر میکردم چون صدای هوا پیما زیاده من صداشو نمیشنوم.
خودمو مثل مثال یکی از کامنت بچههای سایت مثل یک عقاب دیدم که واقعا زندگی به همین زیباییه مثل همین پرواز مثل همین کنده شدن از محدودیتهاست واقا پا گذاشتن توی دل ترس هاست، یعنی همین بینهایت بودن هاست که با پرواز میشه لمسش کرد میشه احساسش کرد میشه با پرواز به خودمون بگیم که
جاذبه درسته یک قانونه ولی خیلی وقتا میشه به قانون غلبه کرد میشه به تمام قانون های دنیا غلبه کرد
مثل مثال زندگی قشنگ استاد میشه راحت بود میشه به راحتی آب خوردن همه چیزو بدست آورد آخه دیشب تازه فایل جلسه 5 قدم 4رو دیدم که واقعا حرفت مثل پتک بود توی ذهنم که باید راحت همه چیز درست بشه، سختی تو کار نیست
مثل ایلان ماسک با همین یه خودرویی که ساخت، با تجاری کردن سفر به خارج از کره زمین، با اینترنت ماهوارهای و… کل این محدودیت ها رو برداشت مثل هنری فورد با جا دادن 8سیلندر درون یک خودرو وهزاران مثال دیگه
آره محدودیت مال انسان نیست مال غیر انسانه چون هرروز داره این محدودیت ها شکسته میشه چون هر روز این غلبه بر قانون ها بیشتر میشه و من باید متوجه بشم که خدا چه قدرت بی انتهایی به من داده یا اینکه چندین سال اندر خم یک جاده بمونم و عمرمو تلف کنم و بگم نمیشه، خدا نخواست و…
آره میشه غلبه کرد بشرط اینکه بتونم بزرگ فکر کنم و ایمان داشته باشم که خدا قدرتشو به من داده
استاد دوست دارم، اصلا همه چیز رو وهمه کسو دوست دارم
همه چیز بی نهایته حتی همین دوست داشتن، همین کامنت گذاشتن، همین ایمان داشتن، اصلا همین راحت همه چیز رو بدست آوردن و همه و همه بی نهایته چون خدا بینهایته و من از جنس خدام….
از همتون ممنونم
در پناه رب العالمین بی انتها باشید و همیشه قالب همه چیز
???.
حمیدرجائی عزیز منم دوست دارم?ممنون با خوندن کامنتت احساس خوبی گرفتم ،احساس خوب خیلی ارزشمنده میدونی دیگه
سلام دوست همفرکانسی آقای حسینی امیدوارم این احساس خوبت بینهایت و مستدام باشه
تشکر از شما بابت نظرتون.
مرررسی دوست عزیزم
بخاطر کامنت زیباتون
و این جملهی پایانی چقدرر در من اثر داشت; “همه و همه بینهایته چون خدا بینهایته و من از جنس خدام…”
سلام آقای الماسی گلم خوشحالم از اینکه دستی از و دستان بینهایت خدا شدم برای شما امید وارم که بینهایت ثروتمند باشید..
سلام حمید عزیز.
آخ آخ آخ گفتی…. عطش این جمله رو داشتم… اینکه همه چیز بینهایته… دقیقا…
من الان توی برهه ای هستم که باور فراوانی رو تو همه زمینه ها دارم میسازم و به قول معروف قلق کار داره دستم میاد
متشکرم دوست عزیزم
پیامت نشانه ای بود از طرف سلطان عشق…
دوست دارم دوست من
موفق باشی???
سلام خیلی ممنون خانم امیری دوست همفرکانسی به لطف خداوند وهاب همه ما از این بینهایت بودن در عمل هم استفاده کنیم..
بازم خدارو شکر و ممنون از شما که وقت گذاشتید و کامنت رو خوندید. ?
سلام حمید جان ودوستان هم فرکانسی واقعا زیبا بود کامنت شما لذت بردم دوست عزیز ارزش چند بار خوندن داره واقعا سپاسگذارم
سلام آقای طالبی عزیز و مهربون شما خودتون با ارزشید امید وارم همیشه در مدار بینهایت ارزش های بالا و بالاتر قرار بگیرید.
خدایا شکرت از این دوستان عزیز و گرامی. ?
عالیییییییی بود
به نام خداوند یکتای جهان آفرین
سلام سلام سلام
به نام خدایی که بهم فرصت زیبای زندگی کردن داد و بهم چشم های خوشگلی داد که بتونم ببینم و لذت ببرم از این زندگی ..
حمید جان دوست و هم پاره ی شاد و ارزشمند و دوست داشتنی خدایم سلام
من عاشقتمم رفیق
لذت بردم از خواندن این کامنت بینظیرت محشرت واقعا خداروشکر میکنم
خداروشکر میکنم به خاطر این هدایت ..
تشکر میکنم ازت که یک روزی نوشتیش خیلی خیلی بینظیره
پر از درس و شگفتی آره هیچ مرزی نیست مرزها اینجاست توی ذهن ما ..
الهی که همیشه حال دلت عالی باشه لبت خندون باشه و ثروتمند و شاد و سرحال و قبراق و پرانرژی باشی … یوهووو
دوست دارم به خداوند یکتا می سپارمت.
سلام مارکو جان عزیز و دوست داشتنی خدایا شکرت بابت این خانواده توحیدی و شما همفرکانسی عزیز دوست دارم پسر، مرد خدا چندین بار کامنت هاتو خوندم و لذت بردم.
امید وارم همیشه در پناه رب العالمین موفق و موفق تر باشی پیروز و ثروتمند باشید.
به نام خداوند یکتایی که قانون را آفرید و قانون چیزی جز همراهی خودش با من نیست .. و من را خلق کرد به زیباترین شکل، و از روح خود در من دمید و من اکنون بر روی زمین هستم و فرصت زیبای زندگی و فرصت زیبای زندگی یعنی کشف خود و با کشف خود ..
این زندگی چقدر زیباست
این قانون چقدر عالی و شگفت انگیز پاسخ میده
من چقدر حالا بیشتر از اینکه خوشحال باشم که قانون جواب میده، چقدر خوشحال تر و سپاس گزارتر هستم که خدا پاسخ فرکانسی را بهم میده که احساسم میگه درسته و اینجوری مهر تایید میزنه بر الهامی که شد و من با آرامشم در آرامش که هستم شنیدم و انقدر اراده ام قوی شده که میتونم به همه ی الهامات آنی عمل کنم و این چقدر زیباست و این چقدر سپاس گزارانه هست .. خدای من . خدایا شکرت
سلام حمید جان
همین امروز صبح زیر دوشِ سحرگاهی بود که بهم گفته شد محمد روی باورِ، پول در آوردن راحت ترین کار دنیاست با مثال های زیاد و بزرگ کار کن همونجا درجا دو تا مثال واضح وروشن داشتم یکی سال 96 کارفرمای من توی خیابون فرشته، یکی از بیزنس هاش ساعت بود .. یک ساعت را جلوی چشمان زیبای من توی 5 دقیقههه فقط یک ساعت رولکس 25 میلیونی را 60 میلیون دقیقااا فروخت به راحتی ِ راحتی راحتی راحتی .. همونجا پولش حواله شد! این یعنی 35 میلیون سود توی همین 5 دقیقه .. این اگر تایید باور پول در آوردن راحت ترین کار دنیا نیست پــــــس چیه میتونی بگی!!
اگر تایید و تحسین باورهای ثروت آفرین آقای سخا نیست پس چیه!! چقدر باورهاش قدرتمند و ثروت آفرین چقدر باور داره به ارزشمندی کارش و چقدر فراوانی مشتری را باور داره خدای من .. خدایا شکرت و چقدر خودش را لایق بیشتر از این ثروتی که داره میدونه .. خدایا شکرت برای این مثال واضح و روشن که روزی به خاطر ایمان والا و بیشتر و رهایی بیشترم به تهران مهاجرت کردم تونستم ببینم
و اما یک مثال دیگه هم زدم زیر همون دوش ..
آقای ایلان ماسک تحسین برانگیز
یادمه یک زمانی وقتی تسلا اومد سال 1395 بود 400 هزارتا از مدل S این شرکت تحسین برانگیز پیش فروش رفت ..
آیا این چیزی غیر از پول در آوردن ساده ترین کار دنیاست را میشه رسوند؟ تازههه این باورم هست که میشه چیزی که هنوز به مرحله ی تولید نرسیده اینننننن همههههه بفروشی مثلِ آب خوردن .. این یعنی پول در آوردن واقعاا راحت ترین کار دنیاست آقاا
تازه الان سایبر تراکش را ببین تا همین 4 ماه پیش یعنی June طی آمار رسمی شرکت، بیش از 650 هزارتاااا پیش فروش رفته!! واوووووو خدای من .. میدونی این یعنی چی .. یعنی
محمد جانننن عزیزممم ببین *قدرتِ باورهاااا رااا
ببین که هر چقدر جلوتر میری و از باورهات نتیجه میگیری و به ثبات میرسه باورهات بعد دوباره کار میکنی این بار با باورهایی که نتیجه گرفتی بازمم میری بالاتر بازم نتیجه های بیشتر و بزرگتری میگیری دوباره وقتی به ثبات رسیدن باورهای جدیدت و نتیجه تکرار و تکرار شد بازم قوی تررر و این باررر *سریعتررر مسیر را طی میکنی همون داستانِ که میگه وقتی تکاملت را طی میکنی میرسی به تصاعد
اون موقع تسلا تا 400هزار تا رفت .. سال 95، الان که سال 99 هستیم این سایبر طبیعیه که بالاتررر این رقمو تا الان ببینی این عدد یعنی 650 هزارتاا دستگاه ..
میدونی چقدر ایلان واقعا تحسین برانگیز
واقعا باورهایی که ساخته تحسین برانگیز
حتی ببین از چندمین فرد ثروتمند دنیا حالا ببین رتبه اش را که چندمه!! ببین چه پیشرفتی داشته
ببین که هرکسی تونسته توی این دنیا ارزش بیشتری خلق کنه و باورهای قدرتمندتری بسازه و خودش را بهتر با رشد دنیاا تطابق بده و به الهاماتش عمل کنه ببین چه ثروتییییی خلقق کرده ..
میدونی ایلان این باورها داشته .. ببین چقدر به ارزشمندی کارش یقییین داشته یقینی که بالاتر از ایمانِ هست .. ببین چقدر به فراوانی مشتری باورر داشته و ببین چقدر افراد ثروتمندی هست ببین توراخداا ببین پادشاه جان ..
اره حمید جان اینم صبح مرور کردم ..
و یک چیز دیگه هم میخوام بگممم که بهت بگم واقعاا سناریوی خدا کامل ترین و بی نقص ترین و هدفمندترین سناریو برای من و تمام جهان هستی هست
میدونی من امروز داشتم برای اینستاگرام و یوتیوبم که اولین فایل یوتیوبم میشه البته محتوای انگلیسی تولید میکردم .. میدونی آخر اونن جمله چی بود .. این بود
… limitations are only in Our Mind
.. WE ARE LIMITLESS …
حالاا ببین خداوند اینوو تایید اینوو دقیقا توی پاسخ خودم 17 مهر تایید کرده ..
اووووه چی بگم .. خدایااا شکرت
ممنونم ممنونم ممنونم عزیزممم ممنونم دوست دارم خدایا شکرت
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته عزیز ……………چطوری استاد خلبان خدا قوت خدای مهربان هدایتگر یارو یاورت باشه مرد با شهامت عزیز واقعا که اون لباس تکاوری که از امازون خریدی ۲ ماه پیش ……لیاقتش رو داشتی وداری ای وووووووووووووووووووووول کماندو ایول ……….خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایییییییییییییییییی. خدا نگهدار همه عزیزان
با سلام خدمت استاد گرامی،و خانم شایسته عزیزو همه هم مدارهای دوست داشتنی،این سفرنامه درسهای زیادی داره که بایدبارهاوبارهابانگاه کردن و توجه برزیباییها،بهترین وبزرگترین درسهاروازدل این سفرنامه ها بیرون کشید،درس اول :ازهرچیزاین سفرنامه به مایادمیده که ازواردشدن به دل ناشناخته هانترسیم وباپاگذاشتن دردل ترسهااوناروازبین ببریم ،بچه هامن خودم راننده حرفه ای پایه یکم هستم و سالهاست که درجاده وشهرباکامیون کار کردم ولی پروازباهواپیماواقعاترس داره که استادبااین زیبایی وبادقت تمام همچون خلبان حرفه ای اول همه چیزروچک میکنه تاپروازروانجام بده،که درس دوم هم اینکه استاد عباس منش فرق:
(بین قانون وباورر)،روکاملادرک کرده ومیدونه که قانون میگه باید همه چیزو چک کنه تادرآسمان با خیالی راحت و آسوده پروازی رویایی داشته باشه،
درس سوم:اینکه درفرازآسمان استادبارهاوبارهازیبایی هارو به عزیزدلش گوشزدمیکنه وباانگشتشون نشون میده که نشانگراینکه استاددرهرلحظه تمام تمرکزش برروی زیبایی ها هستش ولذت بردن از لحظه به لحظه زندگی شون هسته،
درس چهارم:اینکه خانم شایسته بااین فیلم برداری عالی و خوبشون اینگونه به تصویرمیکشندکه این همه بزرگی و عظمت ساختمانهاوراهها وبرجهای بزرگ و آسمان خراش ازبالا،همه کوچک میشند وازاین زاویه میشه دیدکه ما وقتی اوج میگیریم وپیشرفت میکنیم همه چیز برای ماکوچک میشودواین دنیا به قول استاد،یک چشم به هم زدن درابدیت ماست،پس دیگه سخت نمی گیریم،وبه قول خانم شایسته یادمیگیریم که هرچیزدراین دنیاروبهش وابسته نشیم فقط تجربش کنیم وبگذریم،خداروشکر که دراین مسیرقرارگرفتم،با همسرم دوره هایی،همچون عشقومودت درروابط،هدف گذاری،دوره بینظیرعزت نفس،دوره کشف قوانین زندگی،و معجون همه دوره ها۱۲قدم روکه الان درقدم۸هستیم دارم تجربه کسب میکنم وبسیارراضی هستم وزندگیم بهشت شده ،استادبهترین دست خدابودی،من باهات خداروپیداکردم،خانم شایسته عزیزازشماهم سپاسگذارم،وبابت بودنتون خداروهمیشه شاکرم درودبرشما
سلام استاد مهربان
واقعا سپاسگذارم از خدا به خاطر این همه نعمت و ثرت
به نام خدای مهربون
سلام خدمت همه ی عزیزان
آبجی مریم خیلی ممنونم بابت این فایل، خیلی احساس فوق العاده ای بود.
واقعاً چقدر متفاوت هست نگاه کردن از بالا تا نگاه کردن از روی زمین
آدم الان یه ذره متوجه میشه که وقتی توی یه مشکلی هستیم بعد خدای مهربون میگه نگران نباشه همه چیز داره عالی پیش میره یا اینکه همه چیز درست میشه, یعنی چی.
خیلی آرامش داشت واسم این حس پرواز این حس نزدیک بودن به ابرها…
چقدر ابرها قشنگ بودند چقدر تپلی بودند…
استاد حتی تو آسمون هم ابراز عشقشون رو میکنند چقدر قشنگ این عشق بی قید و شرط
اصلا جای این عشق تو آسمونه موقعی که داری پرواز میکنی و هیچ محدودیتی نداری و اون موقع به عشقت بگی عاشقتم عزیزم، این عشقه یه عشق بی قید و شرطه یه عشق خیلی خفنه یه عشق خیلی ساده و صاف و خنکه یه عشقی هست که بدون هیچ قید و شرطی هست هیچ محدودیتی نداره. خیلی قشنگ بود تلاقی این پرواز زیبا و ابراز عشق تو آسمون، خدا رو شکر واقعاً.
چقدر همه چیز مرتب بود همه چیز خط کشی شده نبود اما همه چیز نظم خودش رو داشت. یه جاهایی مثل اون خونه ها توی مرکز شهر قشنگ با یه نظم خط کشی شده کنار همدیگه بودند و یه جاهایی مثل اون خونه های دور دریاچه ها کنار دریاچه ساخته شده بودند، خط کشی شده نبود اما منظم بود و جالبی اش هم این بود که همشون در کنار همدیگه یه زیبایی خاصی رو ایجاد کرده بودند و یه هارمونی بسیار زیبایی از نظم و تفاوت رو ایجاد کرده بود.
اون موهای مربی استاد خیلی خیلی خوشگل بود خیلی خوش هیکل و خیلی خوش تیپ بودند. خدا روشکر واقعاً.
خدایا چقدر آمریکا خوبه چقدر آرووومه همه چیز همه داشتند زندگی خودشون رو میکردند همه سرشون تو کار خودشون بودند و این انرژی خداوند بود و این سیستم خداوند بود که داشت همه چیز رو هدایت میکرد.
آدم وقتی از اون بالا نگاه کنه خیلی خیلی خیلی راحت تر به هدایت کردن اون خدای مهربون اعتماد میکنه، به خودم میگم اینا رو، دیگه نگران نیست که چجوری این کار رو میکنه یا چجوری اون اتفاقات رو برامون بوجود میاره، خدائیش خیلی خیلی سادست قانون، خیلی خیلی واضحه. آدم بیشتر به اون برنامه ریزی خدای مهربون اعتماد میکنه میگه بابا اون هم از اون بالا هم از این پائین حواسش هست و قشنگ داره هدایت میکنه…
اینکه هیچ برگی بدون اذن اون از درختی نمیوفته رو بیشتر میشه درک کرد که چطوری حواسش هست. خدا رو شکر.
چه صندلی های چرمی و خوش رنگ قشنگی داشت حتما باید صندلی های خیلی نرمی باشند.
استاد این لباستون خیلی خیلی خوشگله خیلی زیاد.
استاد ایشالا یدونه از اون آیکون ها می خرید و میرید باهاش کیف میکنید و آبجی مریم هم فیلمش رو میگیرند و میذارن روی سایت مثل اون تسلایی که خریده بودید. ایشالاااا.
یه نکته ی خیلی عالی که وقتی دیدمش گفتم دمشون گرم این بود که اون مناظر طبیعی و مکان هایی که طبیعت بوجودشون آورده رو خراب نکردند به این دلیل که توی شهره باید خراب بشه، نه، اون دریاچه ای که دورش رو میدون کرده بودند خیلی عالی بود یا اون خونه هایی که دور دریاچه بود و خرابش نکرده بودند و چقدددددددددررررر آب اونجا هست چقدر گوله به گوله دریاچه بود چقدر آب خدایا، بی نهایته بی نهایته…
چقدر دیدگاه ها فرق میکنه چقدر دیدگاه های مردم خودمون با مردم اونجا فرق میکنه، قشنگ آدم متوجه میشه از اون حسی که از نمای کلی شهر میگیره خیــلی واضحه، چقدر اونجا آرامش و راحتی و آزادی و امنیت هست و یه چیز جالبتر این بود که چقدر خلوت بود یعنی وقتی از بالا نگاه کردم دیدم چقدر خلوته خیلی شلوغم نیست، اون ساحل و اون اتوبان ها چقدر خلوت بودند..
آبجی مریم، نمیدونم اون قایق ها و اون ویلاهایی که نشون دادد رو از قصد اون ویلاهای گران قیمت رو نشون دادید یا نه اما وقتی که نشون دادید گفتم ببین چقدر خشوگله چقدر بزرگه ، ته ذهنم، چقدر پولشه! اون قایقه چقدر پولشه!… اما وقتی که دوباره دوربین رو بردید بالا اصلا ذهنم ساکت شد و گفت که بابا این که چیزی نیست خیلی هم راحته داشتنش این به این سادگی و کوچیکی و انگار دیدگاهم چرخیده باشه… حالا برای خدای مهربون باید اینطور نگاه کرد که اون چیزایی که ما میخوایم برای اون چقدر راحت و ساده و در دسترس هست، خدایا شکرت، خیلی تجربه ی عالی ای بود.
منم میخوام، منم میخوام بیام اونجا خیلی خوبه.
چقدر حال میده وقتی که تو آزادی مالی باشی و هر کاری که عشقت میکشه میکنی… چقدر این حس عالیه،
استاد یه خبر خوب دارم؛ الان چند وقته که دارم روی فراوانی کار میکنم و الان که نگاهم داره کم کم کم تغییر میکنه نسبت به همه چیز( چون دارم روی فراوانی توی همه ی جنبه ها کار میکنم) ایده هایی که میاد توی ذهنم به خودم میگم پسر ببین من تا همین الانش چقدر مسیر رو اشتباه رفتم و چقدر سخت گرفتم و اصلا خدا رو قبول نداشتم همش میخواستم خودم همه ی کارها رو بکنم و تازه الان متوجه میشم یه ذره که چقـــــــدر مردم توی مسیر اشتباه هستند و من چقدر الگو های اشتباهی ناخودآگاه رفته توی ذهنم که خودم هم خبر نداشتم… این ایده هایی که داره میاد توی ذهنم همش بر پایه ی لذته و فقط همین کار رو میگه انجام بده بعد ذهنم به شدت بسیار بسیار زیادی مقاوت داره که نه باید خودت بری اون کار ها رو بکنی اما خدای مهربون میگه فقط لذت ببر و الان تازه دارم ایده ها رو میشنوم که میگن فقط لذت ببر همه چیز همیشه هست، خدائیش سر این ایده ها به شددددت ذهنم مقاومت داره اینقدر مقاومت داره که ناخودآگاه بلند میشم از جام که برم اون کار سخته رو انجام بدم و احساس قدرت و غرور هم می کنم و برام یه ارزشه و میگم الان میرم و یه خورده سختی میکشم اما بالاخره میرسم تا حالا چندین بار هم شد که انجامش دادم اما وسط راه بهم میگفته حسم که باید لذت ببریا نمیخواد سختی بکشی، اما ذهنم به شدت مقاومت داشته بعد دوباره میام اون کاری که حسم گفته رو انجام میدم. من عشقم نقاشیه و دیوونه میشم وقتی نقاشی میکشم و خدای مهربون هم الان داره میگه که فقط بشین نقاشی بکش و یه حرارتی تو وجودم انداخته و این دو روزه هم نشونه های روزانم هم همین رو میگفته… میدونی چیه استاد؟ مشکله از پول نیست، مشکل از نداشتن وسایل نقاشی نیست، برای مدت ها ی زیادی همه چیز دارم خدا رو شکر برای اینکه بشینم و فقط طراحی کنم اما انگار وجودم مقاومت داره برای اینکار و میگه نه تو باید یه سختی ای هم کنارت باشه همینطوری چیه نشستی و نقاشی میکشی؟ پاشو برو بیرون یه پولی در بیار ( مثل اون مقاله ی آبجی مریم که گفتند کاری که ازش پول در میاری و چیزی که عاشقشی)…
اتفاقا نشونه ی دیروزم هم فایل نابرابری ثروت در جهان ۳ بود که توی اون فایل شما داشتید از هوم لس ها حرف میزدید که با اینکه همه ی امکانات در اختیارشون هست اما استفاده نمی کنند، تا این رو گفتیدا اصلا سر من ناخودآگاه چرخید به سمت تخته شاسیم و خدای مهربون گفت مثل شما… نشونه ی امروز هم فایل ۴۰ سفرنامه بود.
عمل به قانون و الهامات به قولی یکی از بچه ها همش کار سخت فیزیکی نیست بعضی وقت ها هم باید فقط اعتماد کنی و اون کاری رو که میگه انجام بدی و فقط توکل کنی و حالت رو خوب نگه داری. یه چیز دیگه هم گفت این دوست عزیزمون که خیلی خیلی حال کردم باهاش و گفتند که از نظر من اگه بپرسند که هدایت چیه میگم اجرایی ترین و عملی ترین فعل در هر لحظه ، اصلا خیـــــــــــلی حال کردم باهاش گفتم دمت گرم خدا رو شکر عجب حرفی!!!
تفاوت درک قانون قبل و بعد از کار کردن روی فراوانی خیلی خیلی زیاده؛ یعنی الان من متوجه میشم که چقدر قانون رو برای خودم پیچوندم الکی، خیلی خیلی زیاد من سخت گرفتم به خودم…
اصلا این باور فراوانی توی همه چیز اثر داره توی ایمان بخدا اثر داره، توی توکل اثر داره، توی ثروت اثر داره، خیلی راحت تر می سپری و خیلی آرووم تری، توی روابط اثر داره، توی عزت نفس اثر داره، توی رابطه ی بین پول و خدا اثر مستقیم داره، و یه چیز دیگه هم بگم که بارها این آگاهی رو خدای مهربون بهم داده که تفاوت بچه ها و آدم بزرگا توی باور فراوانی هست… بچه ها باور فراوانی رو توی وجودشون دارند اما آدم بزرگا نه…
دو هفته پیش توی سرکار خدای مهربون هدایتم کرد به رادیو که اونجا یه آقای جامعه شناسی داشتند می گفتند که ما داریم اشتباه میکنیم که از بچگی به کودکانمون این رو یاد نمیدیم که بچه جان پول یه منبع بی نهایت نیست میگفت بچه ها پول رو یه منبع بی نهایت میدونند و دیدید تا بابائه پول نداره بچه میگه اِ، خب بابا برو از بانک پول بگیر دیگه. ما باید از بچگی یاد بدیم به کودکانمون که پول رو باید سرمایه گذاری کرد و نباید همینطوری پول رو خرج کرد و خدا رو شکر توی برنامه ی آموزشی مدارس قرار گرفته که نحوه ی خرج کردن پول رو یاد بدهیم به کودکانمون…!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
یعنی من فکم چسبیده بود به زمین گفتم اااااااه ه ه ه ه ه ه ببیــــــــن، خدایا شکرت، دمت گرم.
حالا چی شد که این رو شنیدم…
دیشبش خدای مهربون بهم گفته بود که از اونجا بیا بیرون(چون فضاش خیلی خیلی نامناسب بود) و بشین توی خونه و فقط روی نقاشیت تمرکز بذار و فقط نقاشی کن و من هم از چند هفته ی پیشش داشتم روی فراوانی کار میکردم و تا ابد هم باید کار کنم هر روز و هر لحظه به لطف خدای مهربون بعد پرسیدم آخه اگه بیام بیرون چیکار کنم دیگه و همینطوری که نمیشه باید یه کاری بکنم( منظور کلامم این بود که باید یه سختی ای بکشم دیگه اینقدر راحت هم نمیشه!! ، که بعدش هم فهمیدم این سختی کشیدنه ۹۰% بخاطر حرف مردمه تا از من خوششون بیاد، ته ته ذهنم بود این.) و چیکار کنم بهم بگو؟ صبحش که رفتم سرکار به این حرف برخورد کردم و فهمیدم که مشکل کارم از همین کمبود پول هستش.
یه درس جدیدی هم که خدای مهربون در مورد باور فراوانی بهم داده این هست که چشم و گوشت رو ببند و فقط به حرف من گوش کن و حتی دنبال الگوهات هم نباش، چون ذهن من خیلی خیلی زیاد اشتباه فکر میکنه در مورد فراوانی و الگوهای اشتباهی داره و تا یه الهامی میشه در مورد فراوانی، باید بدوم و سریع انجامش بدم تا ذهنم شروع نکرده به بافتن.
استاد الان که دارم نقاشی میکنم یه فرق خیلی خیلی بزرگی توی نقاشی هام هست و اون هم اینه که قبلنا وقتی میخواستم یه طرحی رو فقط تمرین کنم و بکشمش باید حتما حتما عالی و دقیق و خفن میشد و میشد که چندین ساعت، نه ساعت ده ساعت چند روز حتی، پای یه طرح بودم و افتخار هم میکردم که ببین من این همه ساعت پای نقاشی بودم و هیچی نفهمیدم!!!!!، ببین من چقدر عاشق نقاشی ام!!!!!! و خیلی هم با سینه ی جلو به بقیه میگفتم که آره من برای این طرح چهار روز نشستم پاش طرفم میگفت اوووووووووووووو ه ه ه ه ه، بابا دمت گرم تو دیگه کی هستی، آفرین آفرین تو عاشق نقاشی هستی همینطور ادامه بده!!!!
چرا؟
چون میخواستم بقیه ازم تعریف کنند و الکی خودم رو زجر میدادم و میشد که بعد از اون طراحی تا چند روز و یه هفته پای طراحی نمیرفتم چون دلم رو میزد.
اما الان خیــــلی فرق کردم(همین دیشب خدای مهربون اگاهم کردا !! گفت ببین چقدر تغییر کردی !!) فقط همین دیشب سه تا طرح کشیدم خیلی سریع و ساده و حتی خیلی خیلی دقیق هم نبود اما من درونم از اون طراحی خوشش اومد و لذتش رو بردم و خنک شدم و به خودم گفتم ببین حرف مردم واست مهم نیست و همینطوری برای عشقم دارم طراحی میکنم ، حالا ممکنه بقیه خوششون بیاد ممکنه خوششون نیاد اما من دارم عشقم رو میکنم و اصلا به ذهنم هم خطور نکرد که الان بقیه چی میگن و فقط غرق در نقاشی بودم و هستم.
این باور فراوانی بی نهایت عالیه، خیلی مهمه، میتونم بگم تنها باور مهم و مهم ترین باوریه که هر کسی باید تو وجودش بسازه در هر لحظه و در هر روز تا ابد.
تنها سلاح ذهن کمبوده، کمبود در همه چیز. این خیلی نکته ی مهمیه، بی نهایت مهمه.
یه نکته ی جواهر و الماس بی نهایت ارزشمند و دقیق و طلایی رو بگم برای اونایی که هنوز عشقشون رو نمیدونن؛
بچه ها فقط و فقط شروع کنید به ساختن باور فراوانی و بی نهایت بودن ثروت ها و نعمت ها در تمام جنبه های زندگیتون، خود بخود هدایت میشید به عشقتون، نگرانش نباشید.
اگه میخوام به دوران کودکی و جذابیت و فراوانی و شادی کودکی برگردم، باید روی فراوانی کار کنم، فراوانی و بی نهایت بودن همه چیز در همه ی جنبه ها، بخدا از همه چیز کنده میشه آدم.
توی جلسه ی ۹ آفرینش شما گفتید، اونایی که آدمای جذابی هستند آدمای از خود گذشته ای نیستند، این توش نکته داره ها… نکتش باور فراوانی هست، اونایی که از خود گذشته نیستند باور فراوانی رو تو خودشون دارند و من الان نتیجه دستم هست که چقدر جذاب شدم و چقدر دوست داشتنی تر شدم، هم تو نظر خودم هم تو نظر بقیه از وقتی که دارم روی فراوانی و بی نهایت بودن ثروت ها و نعمت ها کار میکنم و البته تمرینات ج ۹ و ۱۰ آفرینش.
خیلی این باور فراوانی رو دوست دارم خیلی برام شیرینه، خدا رو شکر صد هزار مرتبه شکر بخاطر این مسیر.
من یه چیز دیگه رو هم دوست داشتم توی این پرواز و اون دشت بی نهایت فلوریدا هستش که یه دشت صافه، صافه صاف، خیلی من دوست دارم این منظره ها رو که هیچ محدودیتی ندارند.
در پناه خدای مهربون.
سلام دوست عزیزم چقدر کامنت شما مطالب مهم و مفید و ارزشمندی داشت واقعا تحسین کردم و برای خودم کپی گرفتم تا هر روز و هر روز تکرارش کنم…سپاس خداوند ک کامنت شما برای من نشانه ی ارزشمندی شد برای تصمیمی ک قلبم می گه اجرا کنم اما ذهنم مقاومت داره
سپاس گزارم
دوست خوبم بهت تبریک میگم??
واقعا درک خوبی از قوانین داری??
و مررسی ک وقت گذاشتی و این حس خوب و آگاهیهای نابت رو با ما ب اشتراک گذاشتی???
من ک واقعا لذت بردم و قوانین زیادی رو واسم یادآوری کردی، ک بخاطر فاصله گرفتن از بعضی فایلها، داشت ب فراموشی میرفت
در پناه خداوند، شاد و ثروتمند باشی??
بمب انرژی
بی نهایتتتتتت معرکه و فوق العاده بود دوست عزیزمممم چقدر زیبا درکت از فراوانی رو برامون باز کردیییی واقعا کیف کردم از خوندنش واقعا هم کیف کردم و هم نکته برداری کردم دوست خوبممممم
بی نهایت منتظر موفقیت های روزافزونت هستم محمدرضاجان
سلام دوست عزیزم
ممنونم از کامنت زیباتون.
نمیدونید خود من چقدر لذت بردم وقتی دیدم جمله ای که خدا بهم الهام کرده بود بنویسم، شما هم دریافتش کردید.
خدایاشکرت
شاد و پیروز و ثروتمند باشید.??
به نام خدای فراوانی
سلام محمد رضای نازنین
خیلی خیلی عالی بود کامنتت پر از نکات ارزشمندی که دوباره برام مرور شد.افرین به این دقت و شفافیت که در وجود شما برای پخش آگاهی بود .چه آرامشی داشتید که موبه مو آنچه که تجربه کردید رونوشتید تحسین تون میکنم و خیلی لذت بردم از خوندن کامنتت .
شما هم عاشق نقاشی هستی بله دیگه این روح لطیف و زیبا و عاشق و با محبت خوب هنری هم داره .
موفق باشید عزیزم امیدوارم هر لحظه زندگیتون سراسر نعمت و ثروت و فراوانی باشه ??
در پناه یگانه معبود
به نام خدای مهربون
استاد سلام
اصلاً باورم نمیشه یه اتفاقی افتاد الان که دهنم وامونده
یه کاری برام پیش اومده و یه فرصت کاری برام پیش اومده که کل روز م رو میگیره و نمیتونم به نقاشیم برسم و در واقع خودم رفتم دنبالش و احساسم هم بد بود و کارش هم خیلی زمان بر و کاری هست که متنفرم ازش بعد گفتم بذار ببینم که نشونم چیه ذهنم رو پاک کردم و ذهنم رو باز گذاشتم و گفتم هر چی که اومد همون رو گوش میکنم کاملا بی طرف بعد هدایت شدم به فایل ۴۰ سفرنامه و بعد فهمیدم که باید بشینم و نقاشی بکشم اصلا همش فضایی بود که من عاشقش بودم آشپزی و نقاشی و هنر و خلاقیت و زیبایی،
اینا مال دیروز بود،
دیشب این ذهنم خیلی داشت فشار میاورد و صبح که از خواب بلند شدم میخواستم دوباره برم سر همون کاره، بعد به خودم گفتم که ببین الان میرم نشونم رو میبینم به عنوان آخرین تصمیم هر چی شد همون رو میرم و واقعا خودم رو رها کردم
استاااد باورت نمیشه…. دوباره به همون صفحه هدایت شدم همون فایل ۴۰ سفرنامه… اصلا یه لحظه شک کردم، گفتم نکنه یه روز نشده، بعد دیدم که نه یه روز گذشته…:) :) :)
یه جمله ی طلایی شما گفتید اونجا که همون جواب من بود موقعی که داشتید خونه ی اون یوتوئبر رو نشون میدادید و گفتید که این باور رو میسازه که میشه با لذت بردن به ثروت رسید… همون جواب خنک قلب من بود که آرووومم کرد… بخدا خیلی دارم سخت میگیرم به خودم یه خدای مهربونی هست که چه من باشم چه من نباشم اون کارش اینه که این بی نهایت ثروت و نعمت رو بیشتر و بیشتر کنه، کاملا منفصل از عمله من عملش، این اصلا کار اونه کارش فقط همینه از ازل کارش این بوده تا ابد هم کارش همین بوده بخدا خیــلی خوبه خیلی کارش درسته خیلی مهربونه من فقط باید لذتم رو ببرم نیازی نیست برم دنبال پول، بی نهایت هست و فقط داره بیشتر میشه من فقط باید لذتم رو ببرم خودش میاد تو زندگیم خودش میاد دنبالم….
خدا روشکر دیگه خیالم راحته راحته،
یعنی این خدای مهربون من مشت محکی بر دهان این ذهن من زده!!! :) :) :) :) :) :) :) :)
این ذهن من الان یه ساعته ،شاید باورتون نشه، هنوز گیجه گیجه، هی میگه یعنی چی؟؟!! مگه داریم؟!!!
خیلی خیلی حال داد
خیلی حال کردم باهاش
در پناه خدای مهربون.
لذت بردم و سیراب شدم از این جملاتت دوست عزیز.
ممنونم که دستی از دستان خدا شدی
متشکرم موفقتر و عاشقتر از قبل ادامه بده?
سلام محمد رضای عزیز
من تمام کامنت هایی که می ذاری برام ایمیل میاد نکته یه جالبش اینکه
من اصلا نمی دونم چجوری این اتفاق افتاده ولی با هر بار ایمیل اومدن واسم
دقیقا همون چیزی که من باید میشنیدم و نشانه هارو بهم میگه خواستم بهت تبریک بگم و بهت بگم که خیلی اگاه و باهوش و خداگونه ای افرین بهت
و مطمئنم که به بهترین ها خواهی رسید
خیلی خفنی خیلی عزیزم
سلام ب همنام خودم
همونطور ک تو هدایت شدی ب نوشتن این آگاهی، منم هدایت شدم ب این کامنت
خیلی نکته آموزنده داشت برام چون در طلب هدایت بودم، من درک خودمو میگم از نوشته زیبات:
1 تو فقط لذت ببر از لحظه ب لحظت و سعی کن خودتو ب احساس خوب برسونی خودش درست میشه
2 حتما نباید برای اجرای قوانین و دریافت الهامات و ثروتمند شدن کار فیزیکی انجام داد و سختی کشید، تو فقط خودتو در احساس خوب نگه دار، توجهتو کنترل کل داستان همینه و همه چی درست میشه
3 تو این کامنت ب من فهموند ک تو اگه در مسیر دیدن زیباییها و توجه ب نکات مثبت بمونی و احساستو خوب کنی من خودم ترمزهای ذهنتو ک ازش آگاه نبودی رو بهت نشون میدم و خودمم اونا رو با نشون دادن الگو و هر چیزی ک نیاز باشه از بین میبرم فقط بزار تکاملت طی بشه و لذتشو ببر
ممنونم ازت دوست عزیز بابت کامنت زیبات
همیشه سالم و ثروتمند باشی
سلام به استاد و مریم شایسته و همه دوستان عزیزم
واقعیت اینه که شما از هواپیما پیاده شدید ولی من نه … هنوز دارم روی دریا و سطح شهر پرواز میکنم و شکر گزار خدای خودم هستم برای خلق این همه زیبایی که ترکیبی از خلق انسان و طبیعت هست و البته هیجان فوق العاده این پرواز.
زمانی که داشتید برای پرواز اماده میشدید من هم شوق داشتم و به خودم گفتم چه لذتی داره خلق میشه و چه صحنه های زیبایی که میشه از اون بالا دید و چه هیجانی داره هدایت این هواپیما ( این موضوع هدایت کلا همه جا نمود داره? )
نمیدونم چقدر فاصله زمانی بین تهیه قسمت ۹۷ و ۹۸ هست اما چند تا نکته رو میخواستم بگم
اول این که این ابرای بی نظیر انگار همیشه توی آسمون فلوریدا هستن و چقدر شما خوشبختید که میبینیدشون و لذت میبرید مثل نقاشی میمونن اونم با وسعت دیدی که فلوریدا به خاطر موقعیت جغرافیاییش داره
دوم این که چقدر تکامل مریم عزیز در تدوین فیلم ها و انتخاب موسیقی و متن صحبتها و در کل همه چیز برای من واضحه … در صورتی که زمان زیادی از شروع سفرنامه نمیگذره و این نشون میده که طی کردن تکامل وابستگی مسقیم به زمان نداره و میتونه خیلی زود اتفاقات خوب رخ بده و الزامی در کار نیست و تبریک میگم به مریم جان و ممنونم بابت زمان و انرژی که برای تهیه ، تدوین و اپلود و … فایل ها برای من و دوستانم میذاری.
فضای زیبای شهر رو میدیدم که چقدر چیدمان زیبایی داره و چقدر همه چیز درسته و ترکیب این مدرنیته و ساخت های دست بشر با طبیعت چقدر فوق العادست اسمون ابی و بازتاب نور خورشید روی شیشه های برجها و از طرف دیگه همین فضا از نگاه دوربین توی هواپیما و بر فراز شهر چقدر متفاوت هست و چیزی که جدیدا با آموزه های استاد عزیزم بهتر درکش میکنم نگاهم به اطرافم و به چیزها یا ادم هایی که شاید همیشه بودن ولی از یک زاویه دید جدیدی میبینمشون و انگار وارد یه دنیای دیگه ای شدم و این نکته مهم بهم یاداوری میشه که اون چیزی که اهمیت داره نگرش ماست که البته نیاز به تکامل داره
به نظر من کسی که بتونه با دید متفاوت و جدید و بهتری به همه اون چیزها یا ادم هایی که همیشه بودن نگاه کنه … هنرمنده و داره دنیایی جدید و متفاوت از قبل رو برای خودش خلق میکنه.
قسمت ۹۷ و این قسمت چقدر انگیزه و انرژی به من داد برای ادامه که البته یکی از درخواست هام از خداوند بود و باعث شد با حالی بهتر مسیرم رو ادامه بدم و یه خواسته جدید داشته باشم … هواپیمای دو نفره
با سرچی که توی اینترنت کردم هواپیمای icon a۵ اگر اشتباه نکنم چیزی در حدود ۲۵۰ تا ۴۰۰ هزار دلار قیمت داره بسته به امکانات قابل ارائه … شاید یه زمانی همچین خواسته ای نداشتم یا شاید با قیمتش کنار نمیومدم و دلیلی برای خریدش نمیدیدم اما الان با آموزش های شما استاد عزیز با این باور که من هم میتونم و با باور به فراوانی نعمت های خداوند و با باور به خودم و خدای قدرتمند ، روزی دهنده و مهربانم حس بسیار خوبی از داشتنش دارم و این مبلغ برای ذهنم مبلغ بزرگی نیست و البته در مورد خیلی از خواسته های دیگه ای هم که دارم به همین شکل.
در واقع هر قسمت از سفر به دور آمریکا برای من یک یا چند تضاد ( خواسته ) ایجاد میکنه و یه جاهایی میگم منم میخوام و منم میتونم داشته باشم مثل سفر با کشتی کروز مثل جت اسکی مثل خونه ای که هشت تا اتاق و امکانات بی نظیر داره مثل روابط خوب مثل عزت نفس مثل سلامتی مثل سفر به دور دنیا و …
از این قسمت این موارد رو به خودم یاداوری میکنم :
۱ – ایجاد خواسته و داشتن هدف و یاداوری روزانه به خودم
۲ – ساختن باور های مناسب در جهت خواسته ام
۳ – داشتن احساس خوب و سعی در حفظ کردن اون
۴ – لذت بردن از مسیر
۵ – تایید نشانه ها و شکرگزاری در طول مسیر
۶ – واکنش درست و مناسب موقع برخورد با تضادها و دونستن علت به وجود اومدنشون که خیلی مهمه …
۷ – داشتن ارامش و هیجان زده نشدن و در لحظه بودن
۸ – رها بودن و سپردن فرمان زندگی به دستان هدایتگر خداوند
و ۹ – طی کردن تکامل که همه موارد رو شامل میشه و به مرور توی هر کدوم استاد میشیم
این ها مواردی بود که از سمت خداوند و از زبان این تصاویر به من یاداوری شد و به نظر من جز پایه ها و اساس همه اموزش های شما استاد عزیز هست که همیشه بهش اشاره میکنید و در همه فایل ها و ویدیو ها کاملا مشهوده و البته در دوره دوازده قدم هم اشاره کردید به این که پایه و اساس مهمه … اونهایی که بارها تکرار شدن … و من سعی میکنم اصل رو از فرع بشناسم و بهش عمل کنم.
در پناه خداوند شاد ، سلامت و ثروتمند باشید ??