«تجربههای من از اعتماد به نشانهام» - صفحه 42
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری106MB25 دقیقه
- فایل صوتی23MB25 دقیقه
این صفحه ساخته شده تا در بخش نظرات آن، فقط داستانهایتان درباره جزئیات و شروع مسیری هدایتی نوشته شود که با کلیک روی دکمه «مرا به سوی نشانهام هدایت کن» آغاز شد.
اینکه چطور آن نشانه را تشخیص دادید؛
و آن نشانهها چه زنگهایی در وجودت به صدا درآورد و به چه تصمیماتی انجامید؛
و چه پلههای متوالی از قدمهای پی در پی را یکی پس از دیگری به تو نشان داد؛
و چه «تغییراتِ از اساس متفاوت با رویههای قبلیات» را در شخصیت و در وجودت رقم زد؛
و چطور از میان هزاران شیوه، روند و مسیری برایت سَرَند و غربال شد که بهترین، نزدیکترین، لذتبخش ترین، پرثمرترین و قابل اجراترین شیوه با امکانات و شرایط آن لحظهات بود.
و در نهایت، ادامه دادن در آن مسیر مهارتها، تجربهها، ایمان و عزت نفسی را در وجودت ساخته که بین شمای کنونی و آدم قبلی فاصله انداخته و نسخهی با ایمانتر در شخصیتات ساخته که گوش به زنگ پیغام نشانهها و بنیان کردن تمام جنبههای زندگیاش بر جدّی گرفتنِ مسیر هدایتی نشانههاست.
داستان هدایت تو به نشانههایی که برای حل مسائلتان به آنها هدایت میشوی، و قدمهای عملی و تکاملیای که در جهت آن هدایت برمیداری و تجربیاتی که-در ادامه- برای اشتراک با این خانواده در این صفحه نوشته میشود، از دل اعتمادی ناب متولد میشود که -حتی با وجود نجواهای ذهنتان-، نسبت به ساز و کار هدایتگونهی خداوند، در قلبتان میسازید و به قول خداوند:
ذَالِكَ الْكِتَبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ ممَِّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بمَِا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَ مَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَ بِالاَْخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ
أُوْلَئكَ عَلىَ هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ. بقره
این جریان هدایت که همواره در جهان جاری است، فقط آنهایی را با خود همراه میسازد که تقوا پیشه کرده و ذهنشان را کنترل میکنند و به نشانهها اعتماد میکنند و تسلیم مسیر هدایتشان میشوند و رستگاران و متبرّک شدگان آنها هستند.
زیرا خداوند هرگز برای یاری ما، قوانینش را نقض، معلق یا موقتاً غیر فعال نمیکند، بلکه به شیوههای کاملاً طبیعی، منطقی و هماهنگ با سازو کار جهان هدایت خود را به سمتتان جاری میسازد.
ما از طریق ایدهها و نشانههایی هدایت میشویم که به واسطهی قرار گرفتن یک کلمه یا جمله، یا خواندن داستان و تجربهای که برایمان الگو میشود و مرز ناممکنها را در ذهنمان جابه جا میکند، یا راهکاری که دیگری برای مسئلهای متفاوت اجرایش کرده، یا گوش دادن به یک فایل و درک یک مفهوم از آن و…، به ما الهام میشود.
نقطه مشترک این نشانهها این است که همهی آنها، «پیغامی واضح از اولین اقدام برای حل مسائلمان» را در دل خود دارند.
پیغامی که فقط و فقط برای خودمان و از طریق خودمان قابل تشخیص و قابل درک است.
زیرا این وعدهی خداوند است که:
قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَميعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ
گفتيم همگى از بهشت فرود آييد، پس چون از جانب من هدايتى براى شما آمد، آنان كه از هدايت من پيروى كنند هرگز بيمناك و اندوهگين نخواهند شد. بقره 38
نکته مهم:
در راستای هدفما درباره نظم بخشیدن به محتوای سایت، در این صفحه فقط نظراتی منتشر میشود که درباره داستان و مسیر هدایت شدهای که به واسطه استفاده از دکمه «مرا به سوی نشانهام هدایت کن» نوشتهاید.
منتظر خواندن داستانها و روندی هستیم که در مسیر هدایتتان طی میکنید و نتایجی که پله به پله شما را رشد و به مرحلهی بالاتر هدایت میکند.
وقتی از قدرت کانون توجهمان برای دیدن، به خاطر آوردن و مرور کردن مسیر این هدایت استفاده میکنیم، یعنی با نوشتن درباره جرئیات این مسیر و به اشتراک گذاشتن با سایر اعضای خانوادهمان، صدق بالحسنی میشویم، آرام آرام، جنس محکمتری از ایمان و یقین در وجودمان نهادینه میشود که جانمایه و شخصیت ما را تغییر میدهد و به قول قرآن، چشمانمان را برای تشخیصِ بهتر و دقیق ترِ نشانههای هدایت بیناتر میکند.
سلام سلام خداقوت خیلی خوشحالم wow گویا الان جهان زیباترشده برام شکرخدا ی مهربان وبنده ی محبوبش استادعباسمتش هستم هدایت الهی روتازه میفهمم اون هم بابیان ساده وبسیارشیرین استاد تازه فهمیدم نمی فهمیدم قبلا والبته الان باتوجه به نشانه ه میبینم درمسیر هدایتم خیلی جالبه ممنون
سلام استاد
امروز ، در سایت هدایت شدم که برگردم به گذشتم و برای رفع یکسری ترمزها ، بیام ریشه ای ، اون گره های گذشته رو ، باز کنم
وقتی به کل زندگی ام نگاه کردم ، دیدم همیشه اشتباهات ما باعث شد اتفاقات ناجالبی بیفته
و شاد بودم از اینکه تو این زمان هستم و اونقدر اتفاقات افتادن که من از خدا واقعا هدایت خواستم و بعد اومدم به این سایت رویایی 😊
اما حالا وقتی ترس میاد سراغم . که نکنه باز اشتباه کنی
اونقدر دلم قرص هست که بگم خدا هدایتم می کنه
توکل میکنم
استاد … دوست دارم یکبار برامون توضیح بدین اولین بارهایی که خودتون ، از خدا هدایت خواستین … و جواب گرفتین و عمل کردین …
اصلا چی شد که به این شکل مفهوم هدایت رو درک کردین و بهش پی بردین
استاد … نمیدونم چجوری بیام اون شعف قلبی مو بیان کنم
اخه از زمانی که اومدم سایت … دیگه تصمیم اشتباه خیلی کم شده . اونم بخاطر هدایت خدا برام بوده
چی شد بین این همه ادم که همه درس خونده و قران خونده بودن … شما اینجوری مفهوم هدایت الله رو درک کردین و به ما هم یاد دادین
ممکنه افراد دیگم بهش پی برده باشن … و پی بردن …
اما من بهتر از اینجا ندیدم به این خوبی بیان بشه و در عمل هم واقعا دارم میبینم که جواب هر سوالی رو میگیرم و توی ۹۹ درصد مواقع هم داخل این سایت الهی که خدا داره اداره اش می کنه 😊
استاد ، شما بخاطر اون باورهای توحیدی و ایمان و توکل ، این سایت رو سپردین دست خدا و خدا داره زیبا و جدی و قوی اداره می کنه
خدا تک تک اون افرادی که هدایت خواستن رو بسیار زیبا هدایت میکنه به اینجا و به تک تک پاسخ هاشون
استاد … امیدوارم این سایت ، همیشه باشه .. این اگاهی ها روزبروز در جهان بیش تر و بیش تر گسترش پیدا کنه
چون اونچه انسان برای خوشبختیش نیاز داره همین اگاهی هاست
خیلی دوست دارم برامون بیشتر از هدایت الهی صحبت کنید
از توکل … از ایمان … از مسیر لذت بخشی که انسان با خدا تجربه میکنه 😊
این احساس خوبی که الان دارم میدونم شما میاید روزای آتی و به لطف خدا برامون بازم از این غرق شدن توی آغوش امن الهی ، سخن می گید …
از اونچه که زندگی شما و زندگی هر کس ایمان بیاره رو ، از سخت و نا زیبا به آسان و زیبا تغییر داده 😊
آخر هم این شعر زیبا رو می نویسم
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راهنمایی
همه درگاه تو پویم همه از فضل تو جویم
همه توحید تو گویم که به توحید سزایی
1-موفقیت یعنی تصمیمات درست متوالی
شکست یعنی تصمیمات غلط متوالی
آدم با یک تصمیم درست نمی تانه موفق شود
و با یک تصمیم اشتباه هم نمی تواند شکست بخورد
2-تردید،شک و دو دلی بدترین سم موفقیت است
خدایا شکرت بخاطر شما
استاد اسم شما باید « سید حسین هدایت » می بود
هههه
?Ready to move
دقیقه ۸ و ۳۰ ثانیه فایل ۶۷ سفر به دور آمریکا
من یک ماهی بود که از شرایط کاری ام راضی نبودم ..یه سری تضادها و نشانه هایی میدیدم و این اواخر این سوال در ذهنم می آمد که آیا باید آخر سال تسویه کنم ؟
من از ابتدای سال ۹۹ هر روز فایلهای سفر به دور امریکا را می بینم و آن شب که این سوالات در ذهنم بود این جمله را تصویر دیدم و شوکه شدم از دقت هماهنگی با سولات ذهنم
( الان دوردوم را تمام کردم و با اینکه مثل سری قبل با خودم می گفتم اگه تمام شد سریال زندگی در بهشت را شروع می کنم
ولی این بار هم موس کامپیوتر بر روی این سفرنامه کلیک می خورد و من دور سوم رو شروع کردم !!! )
واقعیت اینه که در ذهن من این بود که تا آخر سال بمونم و اسفند تسویه کنم و این سوال در واقع داشت می گفت که ( الان ) زمان رفتن است …
و من شوکه شدم چون دهها دلیل داشتم که حداقل تا آخر اسفند بمونم …
و هر چقدر که جدّی تر به این موضوع فکر میکردم بیشتر می ترسیدم
چرا ؟
چون این موقعیت شغلی ایده آل را من ۵ ماه پیش خلق کرده بودم و واقعن شرایط خوبی بود ..منتها نشانه های کوچکی میدیدم که حاکی از بد شدن اوضاع میداد
من ویژگی های این شغل را نوشته بودم و با تمرکز و سپاسگزاری و اقدام در جهت رسیدن به اون، داشتم اون را تجربه می کردم
براتون مینویسم تا ایمان هممون قوی تر بشه
((خدایا من شغلی میخوام که
• ساعت کاری ۱۰ تا ۵
• پنج شنبه ها تعطیل باشه ( تا هم زمان تنهایی که روحم نیاز داره تامین بشه و هم فرصت کار کردن روی دوره ها را داشته باشم )
• در حین انجام اون کار احساس خوبی داشته باشم
• احساس کنم کاری هست که دوست دارم تا آخر عمرم انجام بدم یا قدمی باشه که منو برای دریافت اون کاری که در اون گرسنگی و تشنگی رو حس نمی کنم باشه …دستِ خدا را باز گذاشتم و اجازه دادم تا تکاملم رو برای دریافت طی کنم )
• حقوق ثابت و پورسانت
• درآمدم به شکلی باشه که بتونم دوره های عزت نفس و ثروت ۱ استاد را امسال با اون بخرم و یه سری مایحتاج که لیست کردم …اینجا نمیارم چون کامنتم طولانی میشه …..
(و اینجا ذکر کنم که این دو تا دوره را + تمام مایحتاجی که لیست کردم را خریدم )
• اعتماد به نفس و عزت نفسم را افزایش بده
• اطلاعات منو برای شروع کسب و کار خودم زیاد کنه
• باورهای نادرستم را بِکِشه بیرون تا تغییرشون بدم
• بُعد رهبر بودن شخصیتم را بالفعل کنه
• خلاقیتم را شکوفا کنه
• مسیر نزدیک و سرراست (حداکثر ۴۵ دقیقه )
• دریافت حقوقم به موقع
• داشتن بوستان یا پارک زیبا و سرسبز سر راهم ( چون طبیعت واقعا منو سرشار از سپاسگزاری می کنه )
• محیط کار تمیز و شیک ( کامپیوتر و میز و صندلی به روز و نو وشیک )
• چای سلف سرویس ( یعنی مثل خیلی جاها زمان خاص برای چای و خوراکی نداشته باشه و من خودم اون زمان را انتخاب کنم بر حسب نیاز بدنم ازچای و بیسکویتم لذت ببرم )
• آدم های سالم و بدون حاشیه
و در آخر میخوام وقتی از این حرفه میام بیرون یک شخصیت مقتدرتر ، خلاق تر ، توحیدی تر و دوست داشتنی تری شده باشم.
این ویژگی ها را در ۷ / ۱۳۹۹/۱ نوشتم و با الهامات خداوند قدم برداشتم و در ۸ مرداد ۹۹ این خواسته ام به تجربه زندگی ام تبدیل شد
در مدت این ۴ ماه من دو ماه در یک شرکت دیگه مشغول به کار شدم که در واقع منو برای این موقعیت آماده کرد و بنا به نشانه بیرون اومدم و ۲ ماه دیگه هم علاوه بر دنبال کار گشتن …یه سری تجربه های جدید را گذروندم که از حوصله اینجا خارج است…
حالا با نتیجه دارم صحبت می کنم ..در واقع یکی از اهداف امسال من این بوده که تا نتیجه نیومده ، حرفی نزنم …منظورم حرف مفت هست !
یکی از پاشنه های آشیلم رو درک کردم و با اهرم رنج و لذت تغییرش دادم
عزت نفس و اعتماد به نفسم به طور محسوسی تغییر کرده .. من آرام تر ، زیباتر و توحیدی تر شدم
و حالا در اول دی ماه ۹۹ خداوند داره میگه باید حرکت کنم …باید تغییر کنم..
این الهام خداوند همزمان بود با کارکردن
• جلسه ۷ ثروت یک
• جلسه ۶ عزت نفس
• به اضافه فایلی که استاد در زمان گرونی بنزین در ایران در سال ۹۸ روی سایت گذاشتن ( اسمش رو نمی دونم چون تا پارسال که من دوره های رایگان استاد را گوش میدادم ..اسم فایل ها را خودم انتخاب میکردم ..یعنی فایل را بر مبنای اون نکته ای که برای خودم بُلد میشد سِیو می کردم …من اسمش رو گذاشته بودم ” تضاد منجربه تصمیم های جدید = ایجاد تغییر ” )
• کتاب چه کسی پنیر من را جابجا کرد ؟
این چهار تا را در پوشه ای به نام “باورسازی برای ایجاد تغییر ” گذاشتم و همین طور که این بار باعث شد شجاعانه حرکت کنم ..در آینده باز هم بهشون نیاز خواهم داشت .
و سوالی که تو (فایل بنزین) استاد گفته شده بود:
چه ترسهایی باعث میشه که به سمت خواسته ام حرکت نکنم ؟
چه باورهای محدود کننده ای دارم که مانع حرکت من میشه ؟
و ترسهای من ( شِرک های من ) این بود :
• اینکه شغل بعدی ۵ شنبه تعطیل نباشم یا ساعت کاریش زیادتر باشه و من دیگه نمی رسم روی خودم کار کنم و این موضوع خیلی برام مهم بود ..الان درک کردم اگه مداوم کار نکنم ..صد در صد پسرفت می کنم
• فاصله زمانی تا پیدا کردن کار بعدیم طولانی بشه و اعتماد به نفسم بیاد پایین…استرس بگیرم
• همش میگفتم بزار یه دور دوره عزت نفس و ثروت یک را حداقل تمام کنم ..فرکانسهام قوی بِشَن بعد عمل کنم .چون تغییر فیزیکی که مسئله ای رو حل نمی کنه ..من باید فرکانسم تغییر کنه ..
• می ترسم جای بدتری برم
• واقعا حوصله حرف مامان و بابام رو ندارم ..که حالا که یه کار خوب پیدا کردی وِل کردی ..و هزار تا حرف که کُل انرژی روحی و جسمی منو میگرفت
• نگران غُر زدن های مدیرم بودم که الان میخوای استعفا بدی ..دو ماه تا آخر سال .حداقل تا آخر سال بمون ..الان نیرو از کجا بگیرم ..تازه هر کی میاد تازه یه ماه طول میکشه آموزشش بدم .من آدم بی ثباتی فرض کنن که نمیشه روی اون حساب کرد و….
• دو ماه مونده به عید و باید از صفر شروع کنم
• الان پشت میزم تو شرکت نشستم و از چای و هوای مطبوع و گرم توی این سرمای صفر درجه لذت میبرم ..تو این هوای سرد ( که نقطه ضعف من هست ) باید آواره بِشَم و برم مصاحبه که هر کدوم یه طرف شهر هست …تا یه جای درست و حسابی پیدا کنم
و پاسخ های من به این ترسها ( به ترتیب جواب ها را نوشتم ) :
• طبق قانون اگه من خودمو متعهد کردم که روی خودم کار کنم و عمل کنم ..هر الاامی که میاد داره منو به موقعیت بهتری هدایت می کنه…مگه میشه من روی خودم کار کنم و بعد هدایت بشم به جایی که بدتر باشه !!
اگه این اتفاق بیوفته یعنی قانونی وجود نداره ..اصن رُخ دادن این مورد امکان نداره چون من دارم بالارفتن مدارم رو حس می کنم …با نشانه ها ..با احساسم
• اینکه زمان زیادی طول نکشه تا کار پیدا کنم را باید بسپرم به خدا ..تا خودش مدیریتش کنه ..من دارم بدترین حالت رو پیش بینی می کنم
• اینکه میگی هنوز آماده نیستی و باورهات قوی نشدن ..کمالگراییه ..بهانه ذهنت هست . باورها که یه شبه مثل فولاد سِفت نمیشن ..یه ذره باور میسازی بعد یه الهام میاد که باید عمل کنی و بعد اون باورها به واسطه عمل و نتیجه حاصل از اون قوی تر میشه ..
نمیتونی صبر کنی تا باورهات قوی بشن بعد عمل کنی …جهان این طوری کار نمی کنه ..
اصلن یه سوال اگه تو آماده نیستی ، چرا این الهام رو درک کردی و فهمیدی ؟
پس آماده بودی که اصلا فهمیدیش
مگه تو ج۶۷ سفرنامه رو قبلا چند بار ندیده بودی پس چرا اصلا این نوشته را تا حالا ندیده بودی ؟ ؟؟
• میترسی جای بدتری بری ؟
چرا فک می کنی جای بدتری می ری ؟
چون حس می کنم هنوز باورهام خیلی کار دارن ..خیلی ..
چون استاد گفته اگه باورهات بنیادین تغییر نکرده باشن و موقعیت خودت رو عوض کنی ، اسم آدم ها عوض میشه ولی رفتارها و شرایط کاری وغیره همونه
من به نظرم خیلی جای کار دارم ..هنوز یه دورم دوره ثروت رو کار نکردم
پس من می ترسم به این الهام عمل کنم و بعد از کلی تَنِش و استرس الکی و آواره شدن تو سرما برای دنبال کار گشتن و مصاحبه کاری رفتن ….چون به نظر خودم باورهام هنوز بنیادین تغییر نکرده به جایی بدتر و یا در بهترین حالت یه جایی شبیه همین جا با همون تضاد ها و مشکلات هدایت بشم
حالا من یه سوال دارم از خودم :
فرض کنیم با نگاه بدبینانه این اتفاق بیابته
آیا این اتفاق تو رو میکشه ؟
در بدترین حالت تو ایمان خودت را به خدا نشان دادی و البته به خودت
و وارد ترسهات شدی و از این شرایط ایده آل دل کندی
• در مورد پدر و مادر و غُر زدن های مدیرت …واضح بگم نگران حرف مردمی …داری شرک میورزی ..
داری خودتو با حرف مردم منطبق می کنی نه با الهام خداوند ..میخوای تایید مدیر و پدر و مادرت رو بگیری نه خداوند
پس این مورد که کلا غیرقابل قبوله از نظر قانون..داری خودتو گول میزنی
و البته علاوه بر پیدا کردن ترسهام که همون ترمزهایی بودند که مانع حرکتم میشدند ، اهرم رنج و لذت را هم در مورد انجام و عدم انجام این تغییر نوشتم و بارها خوندم.
و ویژگی های محل کار جدیدم رو نوشتم …که مهمترین اون این بود که توانمندیها مو به چالش بکشه و توانایی های بالقوه ام را بالفعل کنه و دوباره احساس کنم دارم رشد می کنم و بزرگ تر میشم ( تضادی که در محل کارم بهش برخورده بودم ) .( البته محل کارم این احساس رشد را در من به وجود آورده بود ولی از یه جایی به بعد ثابت شده بود و نشانه ها میگفت اگه تغییر نکنم درسته تا الان منو قوی تر کرده ولی از الان به بعد تو را ترسو می کنه ..و پسرفت می کنی )
و ویژگی دیگه اینکه زمان برای کار کردن روی خودم داشته باشم
و اینکه آزادی عمل بیشتری داشته باشم …چون بُد رهبری من رشد کرده بود و نیاز داشت که بهش فضای بیشتری داده بشه تا تصمیم بگیره و عمل کنه …نه اینکه فقط ایده های بقیه را اجرا کنه
با آدم های غیر سیگاری کار کنم
با آدم هایی کار کنم که راحت تر بتونن اعتماد کنن …
گردش مالی بیشتری اتفاق بیافته و ..
در واقع یه سری خواسته جدید به لیست ویژگی های محل کارم اضافه شد….
جونم براتون بگه که در نهایت من جسارت خودم را نشان دادم( با هدایت الله) و جهان کُرنش کرد !!!
من از خداوند خواسته بودم که کارها را برام آسون کنه اما فکر نمی کردم اینقدر ساده بشه !!!
من در تاریخ ۱۳ دی به مدیر شرکتم گفتم که آخر ماه کاریم که میشد ۱۶ دی تسویه می کنم.
تنها واکنش مدیر من این بود که نمی خوای بیشتر فکر کنی و یه کم راجع به نکات مثبت جایی که هستم صحبت کرد و من قاطعانه گفتم که تصمیم خودم رو گرفتم و تمام .
سه شنبه ۱۶ دی ۹۹ آخرین روز کاری من بود و صبح چهارشنبه ۱۷ دی ساعت ۹ مصاحبه کاری داشتم و پذیرفته شدم.
دقت کردید فاصله زمانی بین دوتا کارم به صفر رسید !!!!
بعد از مصاحبه یه سری خرید داشتم …که تا ظهر طول کشید و بعد رفتم یه پیاده روی عالی توی آفتاب فوق العاده زیبایی که تو این هوای سرد واقعا میچسبید ( من عاشق پیاده روی هستم ) و در هر قدم فقط خدا را سپاسگزاری می کردم
و بعدش هم به عنوان جایزه برای جسارتم برای عمل به الهام خداوند رفتم و یه مانتویی که فوق العاده زیبا بود و عاشقشم رو خریدم
و کلی ذوق کردم ..و بارها گفتم که من لایق این هدیه گران و باکیفیت و درجه یک هستم
و عصر رفتم خونه …
و خانواده من اصلا متوجه نشدند من کارم رو تغییر دادم .و این یعنی کلی صرفه جویی انرژی روحی برای من.
مامانم یه غذای خوشمزه و یه کیک عالی درست کرده بود.. میگفت فقط به خاطر تو درست کردم ..بدون هیچ مناسبتی!!!
و البته مامانم نمی دونست دست خداست تا در جشن سپاسگزاری من از هدایت و لطف خدا شرکت کنه 😊
لیست ترسهای من فقط یه توهم بود
من از شنبه مشغول میشم و خدا میدونه چه زیبایی ها یی در انتظار منه
و خدا میدونه قراره چقدر مقتدرتر ، توحیدی تر ، خلاق تر و دوست داشتنی تر بشم
هدف من اینه که کسب و کار خودمو داشته باشم .آزادی مالی و زمانی و مکانی.ولی به خودم قول دادم اول ثروت ۱و ۲ و ۳ رو کار کنم ..اجازه بدم تکاملم طی بشه ..
تا لقمه رو دور سرم نگردونم .
تا هزار تا بیراهه رو نرم
تا بنیان کسب و کارم را درست بچینم
تا تو مسیر لذت ببرم چون فقط باورهای درست میتونه مسیر رو لذت بخش کنه
زندگی یه بازیه که اگه به هدایت های خداوند عمل کنیم همیشه می بَریم
خداااااااایا شکرت ❤❤❤
سلام دوست عزیز
بهتون تبریک میگم برای داشتن چنین ایمان وباور قوی…
چند وقتی هست که نشانه ها بهم میگن باید شرایط رو تغییر بدم ولی میترسم…
خدا من رو سمت کامنت شما هدایت کرد تا بهم بفهمونه تمام ترسهام پوچه …
بهترین ها رو از خداوند براتون می خوام .
در پناه خدا باشید💜💙
سلام
عالی و به موقع بود
امشب مستاجر خونمون زنگ زد گفت الان تخلیه میخواد کنه
من تو ذهنم گفتم کاش تاعید میموند حداقل
الان مستاجر کجا بود
و بعد اومدم اینجا
و بسی تعجب کردم … چه هدایتی 😍
خدایا شکرت ❤
ممنون 🌹
سلام به شما دوست گرامی
خدا رو هزاران بار شکرگزارم که در کنار دوستانی چنین آگاه و کار بلد هستم . خوشحالم و برای شجاعتت تحسینت می کنم. چقدر خوب قوانین رو یاد گرفتی. چقدر خوب متوجه شدی که ترس ها توهمی بیش نیستن.
برات آرزوی موفقیت و سربلندی روز افزون دارم. امیدوارم بزودی به هرآنچه که میخواهی برسی.
خدایا شکرت
سلام …….سما جان …….حالت خوبه ………..
منم برای یه حرکت بزرگ دیروز همین نشانه و همین جمله برام اومد………خواستم بپرسم برای تو قدم بعد از استعفات الهام شد یا نه …….؟و الان چه کار ی کرددی
سلام دوست عزیز
من همون فردا جای دیگه ای اولین مصاحبه ام ساعت ۹ صبح پذیربته شدم و از شنبه مشغول شدم ( از ۲۰ دی )…که اولش فکر می کردم خیلی خوب نیست
ولی دو سه روز بعدش متوجه شدم جایی هدایت شدم که داره به خیلی از خواسته هام پاسخ میده
ویژگی هایی که میخواستم داشته باشه مثل
مهمترینش این بود که از توانمندی هام استفاده بشه …منو به چالش بکشه..که بزرگتر بشم ..که رشد کنم
..که همینم شد ..من اینجا واقعا دارم از چندین توانایی ام همزمان استفاده می کنم
مهارتهای جدید یاد بگیرم
آزادی عمل بیشتری داشته باشم تا خودم تصمیم بگیرم
مهارت حل مسئله ام هر روز بهتر و بهتر بشه ..یعنی باعث شه حل مسئله برام لذت بخش بشه
بعد رهبری شخصیتم بالفعل بشه
و ویژگی های دیگه ای که در محیط قبلی به تضاد برخورد کرده بودم ….
و الان دارم اینا را تجریه می کنم
خدا هدایتت می کنه…یک دهم درصد هم شک نداشته باش …استعفا بده با ایمان به اینکه خدایی که گفته برو ..خودش درهای جدید را باز می کنه ..میگه چه کار کنی ..هدایت می شی ..با احساس خوب و با قبول مسئولیت کامل .
میدونی من همش با خودم اینو تکرار میکردم : سما در بدترین حالت که طول بکشه کار پیدا کنی یا جای بدتری بری و یا هر چی که بشه …بازم این حرکت تو را یه قدم به سمت خواسته هات جلو میبره…شک نداشتم ..مگه من چقدر زنده ام ؟ من برای اینکه به حداکثر رشد برسم و لذت رشد کردن را بچشم باید عمل کنم به الهامات خدایی.که استاد برنامه ریزی هاست
من اگه خودم میخواستم این شغل را پیدا کنم باید چند ماه میگشتم …در صورتی که این پوزیشن دقیقا روز آخر کاری من در شرکت قبلی باز شده بود و همون شب آگهی استخدام داده بودند ..من شب رزومه فرستادم ..ساعت ۹ صبح فردا مصاحبه رفتم!!!
این جز کار خدا ..کار کی میتونه باشه ؟!! اینقدر دقیق زمان بندی شد
من الان روزی صد مرتبه خدا راشکر می کنم برای این هدایتش و جسارتی که بهم داد و تغییر دادم محل کارم را
راستی یه سورپرایز هم شدم😊 .. با مدیر شرکت آشنا شدم تو محیط کار که هر دومون بهم علاقه پیدا کردیم ..و من اینم یه نشانه مثبت میگیرم
چون علاوه بر کار دارم با یه آدم ذهنیت ثروتمند هم مراوده می کنم یه آدم فوق العاده شاد و پرانرژی و باانگیزه ..
و ورای نتیجه این رابطه ، محیط جدید درهای جدیدی از تجربه را بروی من باز کرده
فقط میتونم بگم حقا که خداوند به شجاعان پاداش میده 🎁🎁 بیش تر از اونچه فکر میکنن
خدایا شکرت …ایمانم با عمل به این الهام و دریافت نتیجه عالی صد برابر شد و مطمئنا دفعه بعد سریعتر و راحتر به هدایت خداوند عمل می کنم
واقعا دنیا ، بازی هست که اگه به الهامات خدا عمل کنیم ..همیشه میبریم ❤❤❤
پاینده باشی دوست عزیزم و ان شالله بیای و از نتیجه خوبت برام بنویسی❤😗
مرسی …..دوست عزیزم …..خیلی لذت بردم…………بسیار خوشحال شدم …………….منم باید ایمان داشته باشم که مسیر برام باز میشه ………کل بازی د راین مواقع همین ایمان هس که چقدر مطمئنی خدا برات همه چی را فراهم میکنه و نگران نباشی تا جهان کارهارو برات انجام بده ……..بازم ممنونم ……..لذت بردم.
سلام چطور میتونم دیدگاههای مربوط به دوره ای که خریدم رو ببینم و فقط روی محصولی که خریدم دیدگاه بزارم آخه اینجا خیلی همه چیز به هم ریخته است و یکی از ایرادات اصلیتون هم از همون اول که اومدم سایتتون این بود که خیلی شلوغ و در همه ، و اصلا یوز فرندلی نیست، من واقعا خواهش میکنم و توصیه میکنم که برای بهتر شدن روند سایت کلا یه تجدید نظری در طراحی سایتتون داشته باشید چون اصلا خوب نیست . همه چیز قاطیه، خیلی خیلی باید جاهای مختلف رو باز کنی تا بتونی یه فایلی ببینی بگردی پیدا کنی، یه سرچی توی سایتهای بزرگ ایرانی مثل دیجی کالا و … بندازین دستتون میاد که منظورم چیه میبخشید که نظرم اینجوری گفتم
سلام به شما دوست گرامی
ورودت رو به خانواده صمیمی عباسمنش خجسته باد میگم. امیدوارم بهترین ها رو تجربه کنی و قطعا همینطور خواهد بود.
عجول نباش ! دوست من . مطالب سایت همش دسته بندی شده س .
برای دیدن دیدگاه های مربوط به دوره ات باید روی هر جلسه از اون دوره کیلک کنی ؛ پایین صفحه دیدگاها نمایش داده شدن.
ضمنا دوره کشف قوانین زندگی یکی از بهترین دوره های استاد هست که خریدی. با صبر و دقت روش کار کن و تمریناتش رو با جون و دل انجام بده ؛ انقد اتفاقات خوب و عالی در زندگیت بوجود میاد که انگار انفجاری عظیم رو شاهد هستی .
استاد عزیزم امیدوارم در کنار مریم بانو همیشه سلامت و شاد باشین..استاد عزیز..امشب و امروز رو فراموش نمیکنم…میدونید خواسته ثابتم تو تمرین ستاره قطبی چی هست،پروردگارا به دانشم بیافزا و مرا هدایت کن به درک درست نشانه ها و یادگیری آموزهای استادم و بر اراده ام استمرار و استقامت بیافزای و کمکم کن در عمل ثابت قدم باشم درک نشانه ها را برایم راحتر کن و کمکم کن به خود شناسی بیشتر برسم و تورو بهت بشناسم خدایم کمکم کن تا شرک های پنهان،ترس های درون و ذهنم رو پاک کنم .خدایا همین جا همین لحظه که قلبم گشوده شده ازت میخوام اسمارو هدایت کنی به راه درست راهی که بهترین مسیر هست نه راه گمراهان.رب من، همین لحظه ازت میخوام باهمه قلبم..استاد رو در اوج شادی و سلامتی و همینطور عشقش و پسرشو در نعمت و اسایش قرار بدی که اینجوری با این آموزه ها منو دلگرم کردین و جهت دار شد زندگیم..نفس کشیدنم افکارم و وجودم…استاد ممنونم
به نام آرامش دلها
سلام به خونواده عزیزم
و درود به خانم شایسته عزیز و پرتلاش و مهربون ❤️💙
نشونه امروز عجیب بهم آرامش داد ،چقدر زیبا بود😍
خانم شایسته عزیز و استاد مهربونم خیلی خیلی لذت بردم از اینکه ازکوچکترین اتفاقات بیشترین لذت رو میبرین و اینکه در کنار هم اینقدر آروم و شاد هستید و این آرامشتون و شادیتون رو به ما هدیه میدین …
توی اون ویدئو چند دقیقه ای چیزی که خیلی واسم جالب بود و توجه من رو به خودش جلب کرد تغییرات آسمون هوا و… بود ،ابتدای فایل هوا کاملا صاف بود ،بعد ابری شد،بعد نسیم آرومی وزید،بعد این نسیم قطع شد و همینطور دائما همه چیز تغییر می کرد گذشت و گذشت هوا تاریک شد ماه اول خیلی بزرگ بود بعد کم کم کوچیک شد…خداااااااااای دقیقا مثله زنگی من
چقدر زیبا بود این تغییرات واسم ،اینقدر که دوست دارم بارها و بارها این فایل رو نگاه کنم،با خنده های مریم عزیز و مهربونم واستاد گلم بخندم ،آرامش و عشقشون رو دریافت کنم و تحسینشون کنم برای داشتم چنین زندگی و حال خوبی❤️💓
وقتی که دیدم این تغییرات این روز و شب شدن این وزیدن نسیم و قطع شدنش اینقدر برای من جذاب و دلنشین بود دیدم ب یه سری موضوعات تغییر کرد…
اینکه این بالا پایین شدنای زندگیم…
اینکه خنده ها و گریه هام…
اینکه شکستنام و موفقیتام…
اینکه تضاد ها و چالش ها…
و…
همه …همشون واسه جذابتر کردن زندگی من هستن اگه همیشه روز باشه ،خسته کننده میشه حداقل برای من😊
وقتی که هوا تاریک میشه و ماه میاد کی ناراحت میشه؟کی میگه اه خدا باز شب شد؟کدوم آدم سالمی این حرفو میزنه؟وقتی روز میشه چی؟آیا یه آدم سالم میگه وااااای باز روز شد؟؟پس چرا وقتی آسمون زندگیمون تاریک میشه خیلی جدیش میگیریم ؟!وقتی شب میشه مطمئنیم روز رو درپی داره،پس چرا موقع تاریکی شدن آسمون زندگیمون ناامید میشیم و فک میکنیم دیگه روزی در کار نیست؟!
جواب خیلی از سوالاتمون رو میتونیم با کمی دقت کردن به اطرافمون بگیریم
من فهمیدم جواب سوالم رو …😊
خدایا شکرت🌷سپاسگزارم ازت برای دستان پر از مهرو عشقت❤️❤️
استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته ازتون ممنونم💓💕
در پناه الله یکتا سالم و شاد و پر از عشق باشید
دوستتون داااااااارم😘😘
سلام استادعزیزوخانم شایسته عزیز
میخوام داستان هدایت دیگری که ازخدا درخواست کردم رو بگم وپاسخ خداوندکه هنوزهم درحیرتم.
امروزصبح یه مسیری روپیداداشته میومدم که برم سوارتاکسی بشم ،دلم گرفته بودچون چندروزپیش ازخداهدایت خواستم درباره موضوعی وبه هدایت خداهم عمل کردم اماباتاخیرونه بلافاصله.ولی چون خواسته خدارواجرامیکردم مطمئن بودم نتیجه عالیه.امابعدازاجرای اون خواسته تومحیط کارم نتیجه افتضاح شددرواقع هم آبروریزی شدهم کدورت بین من وهمکارم ایجادشدومن ازمحل کارم قهرکردم وتصمیم گرفتم دورکاری کنم ومرتب دفترنرم.خلاصه هم به خاطراین موضوع هم به خاطردعواباشوهرم.
توی خیابون همونطوربه زمین خیره شده بودم وبه سمت چهارراه نزدیک میشدم گفتم خدایا چرابامن بلندحرف نمیزنی .تو توی سکوت خونه بهم الهام کردی ومن عمل کردم اماچرانتیجه اینقدربدشدهرچندزودقضاوت نمیکنم حتماآخرش خوب میشه،اماازت میخوام بلندباهام حرف بزنی دلم گرفته
میدونیدچی شدمن رسیدم به چهارراه تهرانپارس .هنوزحرفم تموم نشده بوداونورچهارراه یک مردی شروع کردبه فریادزدن.
بسم الله الرحمن ارحیم
الله اکبر
الله اکبر
لااله الاالله
فکرشوبکنیددوستان .الانم که دارم می نویسم اشکم دراومده.دیگه ازاین بلندترامکان نداره همه رهگذرهاوراننده های چهارطرف چهارراه صداشومیشنیدن.
خداچه قشنگ جواب میده خداالحق صدای همه مارومی شنوه .امامااگه باذهنمون تفسیرنکنیم همیشه هدایت میشیم .ویادمون نره که همیشه ازش بخوایم وهمیشه به هدایتش توجه کنیم.
سلام خدمت استاد عزیز وهمفرکانسی های گرامی
صفحه هدایت من به سوی نشانه ها رو باورش کنید، خیلی عالیه. من جواب گرفتم چقدر فوقالعاده هست خدایا مگه از این قشنگتر هم میشه کسیو هدایت کرد، نمیدونید چقدر حسم عالیه دوست دارم تجربه خودمو از این هدایت بگم: دیشب صحبت از مهاجرت شد همسرم گفت بیا ما هم از این شهر بریم و شانسمون رو تو یه شهر دیگه امتحان کنیم با اینکه شهر خوبی زندگی میکنیم ، ولی شوهرم گفت مگه استاد نمیگه به خدا ایمان داشته باش ونترس، مگه قانون نمیگه هر اتفاقی بیفتد به نفع ما هست وهمه چیو باید به خدا بسپاریم. اما چه کنم که ترس و دودلی از رفتن به مکان غریب و پیدا نکردن شغل مناسب ودرامد خوب مانع این بود که با این نوع تفکر خودمو راضی کنم، امروز با تمام وجود از ته دل از خدا هدایت خواستم که کمکم کنه و راه درست و بهم نشون بده باور کنید دستام حین نوشتن میلرزه واشک شوق میریزم از اینکه خدا چقدر مهربونه و چقدر خوب من و هدایت کرد به فایل «اعتماد به رب پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش» . جواب انقدر صریح و واضح توی فایل اومده که جای هیچ شکی و برام نذاشته که به هدایت الله اعتماد کنم. خدایا شکرت که من وهمسرم رو با این فایلها آشنا کردی و باسایت خیلی جذاب و خلاقانه که هیچ وقت مطالبش تکراری نمیشه.
خدا جون سپاس گزارم برای هدایتت خدایا شکر
سلام خدمت استاد گرامی و مریم عزیزم .من نمیگم همیشه اما وقتایی که روی فرکانس درستی هستم نشانه هام درست درمیاد مثلا ی روز که داشتم خونرو اساسی تمیز و مرتب میکردم و اعتقادم اینه که با تمیز بودن خونم که من اسمشو کلبه عشق گذاشتم انرژی مثبت تو خونه به جریان میفته و نشانه اونروزم تمیزکاری مریم عزیزم بود و دیدم چقدر درست هدایت شدم و ایشون هم مثل من معتقد بود که خونرو باید خودش تمیز کنه نه کس دیگه ای .من با همسرم زیاد بازی میکنیم و اصولا اونی که زیاد سروصدا میکنه تو بازی منم و جالب که نشانه اونروزم بازی تنیس شما و مریم جان بود و دیدم مریم جان چقدر ارامش داره تو بازی و شما شلوغتر هستید🤭یاد گرفتم آرامشمو تو بازی حفظ کنم یا وقتایی که جواب سوالی ذهنمو درگیر کرده خیلی خوب هدایت شدم(البته به شرط رعایت قانون) با این نشانه ها .حتما که باور شما به این بخش سایت باعث تاثیرش روی زندگی من هست و هرروزم با فایلهای شما داره ی رنگ دیگه میگیره انگار چشمام تازه باز شده تازه فهمیدم که شرایط هرطور باشه این منم که باید شرایط به نفع خودم تغییر بدم و حالمو تحت هرشرایطی خوب نگه دارم چون هیچ کس مسئول حال و هوای من نیست جز خودم و این چقدر بهم قدرت میده از صبح ک بیدار میشم مثل یک برنامه پیش فرض تو ذهنم میاد که no body is coming و این خیلی برام جذابه …کلا که دستی شدید از دستان خداوند تو زندگی من ⚘