دلسوزی بی جا | به کبوترها غذا ندهیم! - صفحه 31 (به ترتیب امتیاز)

477 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهسا حبیبی گفته:
    مدت عضویت: 1437 روز

    سلام و عرض ادب

    من امروز به جمعتون پیوستم

    ولی از گوشه و کنار صحبت های استاد و شنیدم

    من قبلا به گدا کمک نمیکردم.الان کمک میکنم از وقتی اومدم تو راه شکر گزاری اگر کمکی کنم فقط بخاطر اینه که دارایی خودم چه از نظر مالی چه سلامتی و… بیشتر بشه.

    اما در مورد حمایت نکردن من همیشه مصرف کننده بودم و و محدود و آزادی نداشتم

    تا اینکه سر یه مسئله خیلی کوچیک با همسرم بحثمون شد و یک ماه از هم جدا بودیم.و من به فکر افتادم خودم حامی خودم باشم.مطالعاتم و بیشتر کردم ایده هامو بیشتر کردم هدف گزاری کردم.درسته چون محدود هستم مستقل نیستم ولی مثل اول ضعیفم نیستم قوی تر شدم.وابستگیمو کمتر کردم…برای من درس خوبی بود که هیچ کس جز خودم و خدا دلسوز من نیست و کمکم نمیکنه.درسته خانوادم کنارم بودن ولی اوناهم تا چقدر مگه کنارم هستن؟،،،،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    امین شفیعی گفته:
    مدت عضویت: 1425 روز

    درود بر دوستان عزیزم

    این دومین کامنت من در سایت هست

    پس سریع تر میرم سر موضوع بحث

    دقیقا زندگی من همین طور بوده و تا الان ک ۲۸ سال سن دارم از خانواده کمک گرفتم چون همیشه در حال درس خوندن بودم ولی الان میخام از کرمان بیام تهران و بدون کمک خانواده شروع کنم به ساختن بهترین زندگی با هدایت خدا و انرژی خودم

    حتما مهاجرت من باعث رشدم میشه و باعث میشه بدون حامی به موفقیت برسم

    دوستدار شما امین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مریم مری گفته:
    مدت عضویت: 1108 روز

    سلام استاد عزیز

    همسر من سالهاست که داره از برادر هاش و بعد از اون به پسر عموهاش وقتی که پدرشون رو از دست دادن حمایت بیجا میکنه و تمام زندگیشو وقف اونا کرده به شکلی که خودش هیچ لذتی از زندگی نمیبره و این کارش باعث شده که آنها نه تنها تنبل و بی عرضه بار اومدن بلکه از همسر من هم انگار طلب دارند و اصلا دنبال هیچ کاری نمیرن با وجود اینکه نزدیکان خیلللی بهش گفتن این کارش اشتباهه ولی ایشون فکر میکنه این رسالتی هست که بر عهده اش گذاشته شده الان برادر کوچیکش که حدود ۳۲ سال سن داره هنوز نمی دونه چکار باید بکنه و فکر میکنه این وظیفه برادر بزرگش هست که اون رو به آرزوهاش برسونه . حتی یکی دیگه از برادرهاش برای ازدواج با دختری رابطه گرفته که اون دختر از لحاظ مالی بتونه حمایتش بکنه و باورش شده که قانون جهان اینه که دیگران باید اون رو به خواسته هاش برسونن .و هر زمانی که من بهش میگم رهاشون کن بزار برن دنبال یه کاری اینطوری خودت هم به آرامش می رسی میگه نه خداوند من رو آفریده تا آخر عمر از برادرهام حمایت کنم این تقدیر من بوده .

    و از خداوند میخوام که اون رو به این آگاهی برسونه که راهش اشتباهه و به جای خدمت به آنها داره بهشون ظلم میکنه.

    استاد عزیزم به خاطر همه فایل های طلاییتون از شما سپاسگزارم ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    علی اصغر سیمابه گفته:
    مدت عضویت: 1357 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    من دیدم مثلا در شغل قبلیم معتادان زیادی بودن هرروز میومدن دم در مغازه مثلا داشتم غذا میدادم دیدم هرروز داره میاد یعنی وابسته بود منم تازه با قانون آشنا شده بودم خیلی حس شهود الهاماتم بالا رفته بود مثلا پول میدادم به معتادان یعنی چند میلیون شد خودم هیچی نداشتم باورهای غلط که داشتم دیدم هرروز داره میاد بعد تصمیم گرفتم دیگه همچین کاری نکنم بعدش همیشه ۱۰درصد از درآمدم رو میبخشدم همیشه به خدا میگفتم خدایا آدمی رو سراه من قرار بده که واقعا نیاز دارن واقعا آدم‌های سر.راهم قرار گرفتن که به اون پول نیاز داشتن و مثلا اینجور کمک باعث توقع میشه چه به فرزندت یا هرچیز

    باید بزاریم افراد خودشون برن کار کنن و پول بسازن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    امیر حسین لاله زار گفته:
    مدت عضویت: 1166 روز

    با سلام خدمت استاد و بقیه دوستان

    من یک سوال اساسی ذهنمو درگیر کرده ،

    ممنون میشم منو راهنمایی کنید.

    من دوست دارم یکاریو انجام بدم ،اما اون کار ،

    ممکنه ب اون شخص یا شخص هایی آسیب بزنه ،

    الان من باید چیکار کنم دقیقا !؟

    بگم اشکال ندارع انجامش بدم چون نباید دلسوزی کرد واسه کسی ،یا ن انجامش ندم !؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      پریا بیگدلی گفته:
      مدت عضویت: 1248 روز

      سلام به تو دوست عزیز

      من از اموزه های استاد تا الان اینو درک کردم که تو زندگیت برای خودت ارزش قائل شو خودت رو دوست بدار به خودت عشق بورز میبینی که شرایط موقعیت و افرادی سمتت هدایت میشن که تو به راحتی به هدفت میرسی خودتو قربانی بقیه نکن تو اول به خودت عشق بورز اول خودت و منفعت خودت رو در نظر بگیر از مازادت انفاق کن نه اینکه از خودت بکنی تا به بقیه بدی

      ممنون ازت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    رویا محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 1109 روز

    سلام استاد عزیزم

    منم تجربه ای رو میخوام بگم

    دلسوزی کردن علاوه بر اینکه به خود اون فردی که دلسوزیش رو میکنیم ضربه میزنه ،به خود ما هم از طرف اون فرد ضربه میزنه و بنظرم این ضربه از فرکانس منفی دلسوزی میاد و خدا با گوش پیچوندن و پس گردنی میخواد بهت بفهمونه دلسوزی نکن

    دقیقا همون کسی که واسش دلسوزی میکنه با بقیه خوبه ولی اون رفتاری که اصلا انتظار نداری رو با توداره که همش هم فقط بخاطر شرکه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    آتنا محبی گفته:
    مدت عضویت: 1717 روز

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته دوست داشتنی.

    من اصلا ذاتم دلسوزی کردنه وبیش از حد نگران بودن ،طوری رفتار کنم که آب توی دل بقیه تکون نخوره ،حالا میفهمم که چرا به ایده های ثروت ساز هدایت نمیشم یکیش باورهای محدود کنندم در مورد ثروته دومیش من دوست دارم ثروتمند بشم بیوفتم توی کار خیر همش کمک کنم ،نمیگم کار خیرخواهانه بده ولی الان متوجه شدم من میخوام دلسوزی بیجا کنم برای دیگران ،حتی خیل خیلی کمک میکنم به گداها هر جایی که ببینم (یه مطلبی بگم سال 1383 من واعضای خانوادم مخصوصا پدرم عادت داشتیم تمام فصل سرما برای پرنده ها توی حیاط خونمون غذای فراوان میریختیم وچقدر هم خوشحال بودیم برای این کار نیک البته به زعم خودمون ما اون سال تونستیم بریم یه سفر خیلی خوب وهمه اعضای خانواده به این باور رسیدیم که اون کار خیر همون غذا دادن به پرنده ها باعث این سفر شده )الان که این فایل رو شنیدم فهمیدم چه باور اشتباه ومحدود کننده ایی داشتم .

    فهمیدم با این دلسوزی بیجا نه تنها در مورد گداها وپرنده ها حتی در مورد نزدیکترین افراد به من چه ضربه ایی میتونه به اونها بزنه و متعهد میشم تا جایی که میتونم برای دیگران دلسوزی بیجا نکنم(چون این دلسوزی بیجا باعث میشه خودم یه زندگی لذت بخش رو تجربه نکنم)این فایل نشانه امروز من بود خدایا شکرت که این اگاهی ناب رو دریافت کردم استاد عزیزم سپاسگذارتونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    مینا گفته:
    مدت عضویت: 1926 روز

    عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز و دوستان خوبم.

    در رابطه با این فایل و کمک کردن افراطی و دلسوزانه به دیگران باید بگم موضوعی که خیلی شبیه به گدایی و تکدی‌گری هست،اعتیاد و افراد معتاد هستند؛ یعنی کمک کردن به معتادها از روی دلسوزی، اگر خوب فکر کنیم می‌بینیم که به سوی مرگ و هلاکت هل دادن اون‌هاست،اما در کمال تعجب افراد زیادی به این موضوع توجه ندارند،یعنی تقریبا همه ما خیلی از مادرها و خواهرها رو دیدیم که به پسر یا برادر معتاد خودشون کمک می‌کنند و بهشون پول میدن تا زجر خماری نکشه،اما به این فکر نمی‌کنند که اون آدم روزبه‌روز معتادتر و بدبخت‌تر میشه و اگه از این دلسوزی که بیشتر شبیه دوستی خاله خرسه است دست بردارند،شاید اون آدم به راه برگرده.

    در مورد این قضیه یک همکار و یک دوست دارم که هردو به برادرهای معتاد خودشون کمک می‌کنند و بهشون پول میدن و دریغ که نمیدونند در اشتباه هستند.

    همکارم به خودش افتخار میکنه که نصف حقوقش رو به برادر معتادش میده،چون فکر میکنه آدم مهربونیه و بقیه اعضای خانواده‌ش بی‌رحم هستند که به برادر معتاد کمک نمیکنند؛اما حالا و بعد از مدتها میبینه اون برادر دشمن جون خانواده و به‌خصوص مادرش شده و آرزوی مرگ براش میکنه!

    دوست دیگه‌م هم 50 سالگی رو گذرونده،اما حدود 30 ساله که از سه برادر معتاد خودش حمایت میکنه و جالبه بدونید با اینکه کارگر خدماتی بوده و درحال بازنشستگیه،اما حتی یک ریال هم پس‌انداز نداره و همیشه بدهکاره،نمیدونم اگر از اول برادرها رو حمایت نمی‌کرد اون‌ها سالم می‌شدند یا نه، ولی مطمئنم در این صورت حداقل خودش در این سن در فلاکت نبود.

    خودم هم در برهه‌هایی از زندگی که با قانون آشنا نبودم،مرتکب همچین اشتباه‌هایی شدم و فکر می‌کنم یکی از دلایل بزرگ دلسوزی افراطی، توحید عملی نداشتنه،درواقع ما در ته افکارمون این هست که افراد گدا یا معتاد یا غیره خدایی ندارند و این ما هستیم که باید اون‌ها رو حمایت کنیم یا خدا و دنیاش عادل نیستند و عدالتی وجود نداره که این‌ها به این روز افتادند.

    امیدوارم اگر هرکدام از ما افکار اینطوری داریم،هرچه زودتر هدایت بشیم و از این رفتار شرک‌آلود دست برداریم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    ارمغان رضوی گفته:
    مدت عضویت: 1291 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت اساتید بزرگم

    من علکی دلم میسوزه علکی بخدا اونا خودشون راه رو پیدا میکنن

    و غذاشون رو پیدا میکنن

    و باعث میشه توانایی شکار شون رو از دست بدن غذا دادن بهشون داریم تو کار جهان خلل ایجاد میکنیم با غذا دادن بهشون من هر چی میکشم از این دل رحم و دلسوز بودنمه خیلی بهتر شدما اما خیلی باز رو این موضوع باید کار کنم چه گربه خیابون چه کبوتر چه همه ی حیوونا خودشون راه پیدا میکنن

    نمیخواد من اصلا دلم بسوزه اصنن چرا ادمها

    اونا که دیگه عقل دارن شعور دارن خودشون راهشون‌رو پیدا میکنن

    اگر هم کاری میکنیم برای کسی غذایی به بنده خدای کسی میدیم فقط برای خدا اینکار رو بکنیم اما به حیوونا اصلا نباید غذا بدیم

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    الهه سجاد گفته:
    مدت عضویت: 3550 روز

    سلام به استاد عزیزم و بانو مریم و دوستانم

    بچه ها مدتیه من دنبال یک فایل از استاد میگردم که موضوعش همین دلسوزی نکردن برای دیگران هست و در واقع ادامه ی همین مبحث بصورت خیلی جامع تر

    و استاد توی اون فایل یک سوالی رو مطرح کردند حالا تا جائی که یادم میاد سوالشون این بود که شما در مقابل افرادی که مشکل و دردسری دارن و به شما رجوع میکنن چه احساسی پیدا میکنین و چه رفتاری انجام میدین

    و از دوستان خواسته بودن پاسخ بدهند

    ایشون بعد از بررسی جوابهای بچه ها به فاصله ی چند روز بعد ،فایل دومی آماده کردند و دیدگاه خودشون رو توضیح دادند.

    من چندین بار تا الان عنوان تمام فایلهای رایگان رو چک کردم ولی فایل مورد نظرم رو پیدا نکردم

    اگر بعضی دوستان نام و شماره اون فایل رو میدونن لطفا بنویسید یا لینکش رو بفرستید بسیار ممنون و سپاسگزار میشم

    موضوع افراد قربانی و در مقابلش دلسوزی

    به طرز فوق العاده زیبا و تاثیرگزار در اون فایل از زبان استاد

    هم چنین در جواب دوستان

    باز شده است

    خیلی مشتاقم مجددا” بهش گوش کنم و کامنتها رو بخونم

    بازهم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      سعیده گفته:
      مدت عضویت: 2841 روز

      سلام الهه جان

      به نظرم فایل« شناسایی ترمز مخفی ذهن درباره ثروت » باشه لینک براتون می فرستم

      که خیلی عالی در مورد ترمز مخفی بنام دلسوزی یاد کرده که مانع رشد و پیشرفت ما در کسب و کار میشه امیدوارم توانسته باشم فایل مورد نظر شما رو

      معرفی کرده باشم

      abasmanesh.com

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        الهه سجاد گفته:
        مدت عضویت: 3550 روز

        سلام سعیده جان عزیزم

        دقیق و درست همونی بود که میخواستم و دنبالش بودم.

        واقعا عنوان فایل با اون چیزی که من به خاطر داشتم و جستجو میکردم خیلی متفاوت بود

        خیلی وقته؛ شاید یکسالی بود دنبال این فایل میگشتم

        تا اینکه در دو سه ماه گذشته یه مسائلی در زندگی یکی از اقوام اتفاق افتاد که خیلی این حس قدیمی دلسوزی و احساس مسئولیت رو در من به سطح آورده بود

        بخصوص احساس گناه از اینکه گاهی اعراض میکردم و خب بالطبع بعضی خواسته هاشو بی پاسخ میذاشتم سراغم اومد

        با اینکه می فهمیدم این فرد به شدت توی نقش قربانی فرو رفته و متوجه میشدم که من سعی دارم طبق قوانین عمل کنم ولی با این وجود نجواها هم بیکار نمی نشستد و دچار خود سرزنشی میشدم

        تا اینکه مصمم شدم این فایلو پیدا کنم و گوش کنم

        نشانه ی روزانه ام منو به فایل به کبوترها غذا ندهیم هدایت کرد و احساس کردم کامنتهای این فایل جای مناسبی برای مطرح کردن سوالم است

        و البته که خداوند با دستانش مرا یاری کرد و شما پاسخ سوالمو دادید

        بسیار ازت سپاسگزارم

        معلوم شد جزو شاگرد اولهای دانشگاه استاد عباسمنش هستی

        بهت تبریک میگم

        آرزوی موفقیت سلامت سعادت و ثروت برات از خدای منان دارم

        پیروز و سربلند باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: