دلسوزی بی جا | به کبوترها غذا ندهیم! - صفحه 36 (به ترتیب امتیاز)

477 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 4015 روز

    با سلام

    خدایا شکرت بخاطر همین لحظه….در مورد پرندگان خیلی جالب بود واقعا نمیدونستم من خودم یکی از کسانی بودم که خیلی اعتقاد به این مسئله داشتم که به پرنده ها دانه بدهم مخصوصا تو زمستون …ممنونم که آگاهم کردید..

    الان وقتی به گذشته نگاه میکنم وقتی که فامیل به من می گفتن چقدر مادر بیرحمی هستی و عاطفه نداری که بچه به این کوچکی را تنها میذاری و به کلاس میری ….

    و الان که نتیجه ها را می بینم شکر خدا پسرم نسبت به بچه های فامیل هم موفق تر و هم مستقل تره … و از اون گذشته احترامی که خودم تو خونه دارم ..مادرهای فامیل که به قول خودشان مادری را تمام کرده بودند و بسیار عاطفی بودند ندارند .. و خدا را شکر می کنم ..البته من ان وقتها از قوانین کیهانی چیزی نمیدانستم .. ولی بر این اعتقاد بودم که بچه باید مستقل باشد ..تازه به نظر خودم بعضی جاها باید سختگیر تر میشدم.. ولی من با مادرهای دیگه صحبت میکنم که باید بگذارن بچه ها کارهای خودشون یاد بگیرن میگن اصلا نمیتونیم این کار را بکنیم و دلمون نمیاد ..بچه ها الان مثل قدیم نیستن !!!!!! واقعا نمیدونم چی بگم ….

    ما تو فامیل داشتیم یه پسر 15 ساله که یک سال تو پارکها تو زمستون میخوابید …… ولی الان ماشااله تو یکی از خیابانهای تهران مغازه گرفته و خیلی مستقل و موفق شده..

    به امید اینکه سختیها را جزوی از زندگی بدونیم و وقتی با مسئله ای مواجه میشیم بگیم آخ جون….یه فرصت دیگه واسه پیشرفت …. با تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    جلال الدین زینلی گفته:
    مدت عضویت: 3910 روز

    سلام

    تشکر میکنم از رحمات استاد و همکاران گرامی

    این تجربه رو در روند زندگی ام موقه ای که دل سوزی میکردم در مورد همکارم که پیشم بود و خیلی از چیز ها و صحبه های استاد رو به ایشان می آموختم و خود نیزنتیجه میدید من هم به خاطر این عملم خوشحال بودم ولی دیدم این شخصیت طوری شده که الان توقع های بیجا و کار هایی میکنه که من قادر به انجام این کار در موردش نبودم و در حالی که میدانستم خیلی از کار هایم شاید به عقب بیوفتد ولی ناچار شرایطش رو قبول نکردم و همکاری با ایشان رو به اتمام رساندم

    نتیجه اینه که واقعا نباید به کبوتر ها دانه داد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مینا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 655 روز

    سلام خدمت دوستان عزیز، آقای عباس منش و خانم شایسته مهربان

    نمونه این دست دلسوزی ها خیلی خیلی زیاده مخصوصا تو خانواده هایی که به یک فرزند بدون دلیل موجه بیشتر از بقیه بچه ها کمک میشه، نمونه اش دایی کوچک من که من بیشتر از بقیه بچه ها ارث و میراث رسید و با اینکه اون موقع وضعش خوب بود الان از تمام برادر خواهرهای دیگه اش از لحاظ مالی عقبه یا برادر خودم که اونقد پدر و مادرم بی حساب کمکش میکنن که عملا باعث شده خودش یاد نگیره که چجوری گلیمش رو از آب بکشه بیرون و مطمینم که در آینده بخاطر این دلسوزی های بی مورد پدر و مادرم ضربه میخوره.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    مینا انصاری گفته:
    مدت عضویت: 3704 روز

    سلام استاد عزیز

    عالی بود. ممنون

    برای انجام پروژه های دانشجویی یا پایان نامه ها، برخی اساتید به دانشجویان بیش از حد کمک میکنند و این باعث میشود دانشجویان از تمام توانایی خود استفاده نکنند و فقط در همان حد آموزش ببینند.برای انجام پایان نامه خودم، استادم میگه خودت برو تحقیق کن پیدا کن ببین چطوری باید کارهاتو انجام بدی. من از این بابت خوشحالم چون وقتی تحقیق میکنم اطلاعات کسب شده بیشتر از اطلاعات مورد نیازم است. خداروشکر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      آینا راداکبری گفته:
      مدت عضویت: 3347 روز

      سلام

      آفرین به شما اگر غیر از این بود همان قربانی شدن میشد که استاد در دوره عزت نفس توضیح مفصلی داده اند

      خدایا شکرت

      نمل: سلیمان از گفتار مور بخندید و گفت: پروردگارا، مرا توفیق شکر نعمت خود که به من و پدر و مادر من عطا فرمودی عنایت فرما و مرا به عمل صالح خالصی که تو بپسندی موفق بدار و مرا به لطف و رحمت خود در صف بندگان خاص شایسته‏ات داخل گردان. (19)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    ali shahmorad گفته:
    مدت عضویت: 3586 روز

    سلام به خانواده بزرگ عباسمنش

    استاد به نظر من چون تو قرآن درمورد صدقه دادن انفاق کردن اومده ،بیشتر مردم ماهم قرآن رو درست متوجه نمیشن،معنی فارسیش رو درست درک نمیکنن

    فکر نمیکنن که این کمک کردن به متکدیان برای خودشون بعدها مشکل ایجاد میکنه

    تازه میکن خیلی هم ثواب داره

    بعد یه موضوع هم هست خیلی هادر ایران از قانون جذب سردر نمی آرند

    یه موضوع دیگرش هم اینه که چون تو مملکت ما میکن بخور بخوره، این صندوق صدقات ها رو هم که دولت تو جامعه سالهای سال پخش کرده به دست نیازمند نمیرسه

    پس خود مردم دست به کار میشن به کدایان محترم کمک میکنن و….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    جابر سراج گفته:
    مدت عضویت: 3580 روز

    بسیار متشکر . منم هیچوقت به متکدیان کمک نمیکنم . هیچ وقتم دوست ندارم به کسی دلسوزی بیجا کنم بلکه میگم باید هر کسی سر پای خودش وایسه. یه مثالی هم هست همیشه میگم که ماهی گرفتنو به افراد یاد بده نه خوده ماهی رو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    سمانه ... گفته:
    مدت عضویت: 3730 روز

    سلام

    بسیار ممنون از فایل رایگان زیباتون

    خیلی منو به فکر وا داشت .نظام باورهام رو زیر سوال برد.

    اطرافمون پر از پدر و مادرهایی هستند، که با حمایت های بیش از حد زندگی بچه هاشون رو خراب میکنند.

    در فامیل، خانمی با تحصیلات فوق لیسانس مهندسی از یک دانشگاه معتبر، تحت تاثیر همین تربیت غلط هست؛ که مادر یک دختر 12 ساله هستند. جالب اینه که همین تربیت و برخورد ها رابرای دختر خودشون هم انجام میدند (این جور تربیت ها میتونه تا نسلها ادامه داشته باشه)

    آقای عباس منش از اول زندگی یه جور دیگه توسرمون کردند .گفته هایی که مکروهه اگه گدا رو بی پاسخ بزاری، تو ذهن من نقش بسته .

    پس بحث صدقه و انفاق و گذشت و بخشش چیه مگه ؟اونها مگه دل رحمی نیست؟

    خواهش میکنم این مسائل رو بازتر کنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    حبیب الله غریب زاده گفته:
    مدت عضویت: 3938 روز

    سلام ممنون استادگلم

    به نظرمن به جای ماهی دادن بایدماهیگیری رایادیادبگیریم مثلاشرایط درس خواندن وآموزش رابرای محرومان فراهم کنیم یاکارهایی که خودشون روپای خودشون بایستند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: