به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کن - صفحه 24 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/01/abasmanesh-8.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-31 08:31:162024-06-09 14:57:06به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام الله
سلام استاد و دوستان عباس منشی خوشحالم که اینجام و چقد حالم خوبه و اینمانم قویتر و بیشتر فعال میشه و خواسته هایی که دارم بیشتر یقین دارم که اتفاق میوفته الان من اومدم توی سایت دیگه اروم اروم نقاشی میکشم کلاسه خاصیم نرفتم فعلا ایده میگرفتم با ابرنگ خودم خریدم خواهر شوهرررم میگف الان با این سنت میخای نقاشی بکشی گفتم اره میخام@@@خخخ بعد اروم اروم رو کارتن بعد دفتر خوب گرفتم با حاله خوبی نقاشی میکشم هم کلی لذت برام داره هم باورم در مورد نقاشی قدرتمند تر شده و نقاشی قشنگ تر میکشم خداروشکر
و دوستدارم بیشتر قدرتمند کننده تر کنم
دوستدارم برم صفحه درس کنم بزارم میدونم راحت چقد راحت کلی بازدید سفارش میگیرم و چقد پولم راحت میاد به کارتمخداجوون شکررر
و چقد راحت نظر و سفارش میدن چقد با این قیمت راحت میگیرن چقد خوبه باور هام قدرتمند که این نتایجه عالی میده شکررت شکرررت راهم درسته که این اتفات خوووب داره براممیوفته شکرررت
خدایی شکرررت که هستی و لحظه به لحظه زندگیم لذت بیشتری میبرم و به قشنگیای بیشتر و ایده هایی خوبتر هدایتم میکنی
من میخام نقاشیم بهترو بهتر بشم راحت
من میخام کارم کلی تمیز با کیفیت با کلی بازدید کلی سفارش توپ داشته باشم شکرت
خودت میگی وقتی خواسته ای روشن میشه تواناییی هس مممکنه منن کلی لذت کلی حرکت کنم کلی پیشرفت
میشووود پیشرفت حسابی کرد اروم اروم
خدایی شکرررت چقد حالم اوکیه برا خودم یه ایده دارم و اروم اروم حرکت میکنم نقاشیم بهتر میشه روز به روز نزدیک تر میشویم و هدفه بعدی امادس اینترنتی تو انستا تو سایت نقاشی های قشنگم سایته رویاییم هدفهام بزرگ خوبن چون اون انرژی اون خدایی که من میشناسم کلی قدرت داره و راحت کلی سود راحت کلی تابلو قشنگ میشه و میشه و من باور دارم جهان ثروتمنده و روز به روز پیشرفت میکنع میبینم شکرت
روز24 سفرنامه من
سلام اساتید گرام و دوستان
بله من هم وقتی یاد رفتار گذشته خودم می افتم در مواجهه با افراد موفق همچین حس ناباوریی داشتم . با خودم میگفتم دروغ از راه نادرست بهش رسیده یا نهایت میگفتم طرف شرایطش خوب بوده اگه مامان بابای منم مثل فلانی بود من همچین آدم موفقی میشد م یا هزاران هزار دلیل دیگه می آوردم تا بگم اگه اون شخص موفق و من ناموفق بخاطر شرایطمون وگرنه منکه از همه لحاظ آماده هستم و لایق .
آخه من چطور میتونم لایق باشم وقتی حتی طرز فکرم رو نتونم تغیر بدم ؟ پس انتظار بی جایی که بخوام موفق بشم وقتی هنوز به آدم های موفق حسودیم میشه .
ولی به قول خانم شایسته فرق ما عباسمنشی ها اینه که دلیل اتفاقات زندگیمون رو میفهمیم.
مثلا چند روز پیش که از زور ناراحتی و نا امیدی از اوضاع زندگیم داشتم گرییه میکردم و در ذهنم مقصر تمام بدبختی هام رو همسر بدجنسم جلوه میدادم .
ندایی بمن گفت زهرا جان عزیزم هرچی که داری میکشی خواست خودته تو با باور و افکار خودت به اینجا رسیدی . پس از همه شرایط راضی باش و حست رو خرابتر نکن . کسی تو رو مجبور نکرد خودت همه چیز انتخاب کردی . الانم کلی چیزای خوب هست که میتونی لذت ببری و از اون ناخواسته ها هم چشم پوشی کنی و بهشون دامن نزنی . تو با توجه به خواسته های دوسداشتنی و قشنگت میتونی اونارو وارد زندگیت کنی و اینکه همسر تو هیچ نقشی تو سرنوشت و آینده تو نداره . اتفاقا باید ازش ممنون باشی که این رفتار هاش باعث میشه تو به خودت بیای و خواسته هات رو فراموش نکنی . چون هنوز انقدر شخصیتت قوی نشده که خودکار بری دنبال خواسته هات هنوووز لازمه تا زندگی بهت فشار بیاره تا یادت بیفته .
الان هر خانمی رو میبینم که از نظرم موفقه تلاش میکنم و بهش حسودی نمیکنم و لذت میبرم و تحسینش میکنم در موردش فکر میکنم چقدر باور های خوبی ساخته که اینطوری شده . و به خودم میگم منم تو آینده اینجوری میشم .
به نام رب وهاب و هدایتگرم
سلام به دوستان عزیزم
روز 24 ام سفرنامه
خدایاشکرت برای شنیدن این آگاهی ها واقعا لذت بردم خیلی احساس امید و قدرت و ایمان کردم
که چقدر واقعا عالیه که هر چی می خوام فقط کافیه روی باورهام کار کنم، برای خودم مثال و الگو بیارم و کلی از کارهایی که تا حالا هیچکس نکرده و از نظرم زیادی رویایی بود اگر من بخوام انجامشون بدم یا برام اتفاق بیفته، میتونن راحت برام رخ بدن.
خیلی احساسم عالی شد.
من واقعا خواسته هایی داشتم که سعی کردم به صورت ناخودآگاه از طریق الگویی که تو ذهنم بود برای باورپذیرتر کردنش از میزان آپشن هاش و یا خوبیش و اون چیزی که به دلم میشینه کم کنم
ولی الان فهمیدم دیگه نیازی به این کارها نیست، کافیه یه خواسته ای رو بخوام و تا حدی که رضایت واقعی قلبم رو ایجاد می کنه طراحیش کنم، تصویرسازیش کنم، و بعدش بشینم روی باورهای مربوط بش کار کنم از همین طریقی که استاد گفتن و بعدش دیگه رهاش می کنم و از زندگیم لذت میبرم، تا به موقعش رخ بده چون وقتی تو موقع مناسبش رخ بده، می تونم ازش بیشترین لذت رو ببرم.
خدایاشکرت که چقدر تمام مواد و منابعی که دارم دنبال می کنم همه چیز با هم همزمان شده که آگاهی ها به شدت به هم پیوسته و مرتبط و مکمل هم اند
مثل همین فایل های سفرنامه که خیلی مشابه دوره راهنمایی رسیدن به آرزوهان
واقعا لذت بردم
خدایاشکرت برای شنیدن این آگاهی ها
برای اینکه هر روز برای شروع روزم یک انرژی زای عالی دارم و چقدر امید و ایمانم و احساس خوبم بیشتر شده
خدایاشکرت برای این سایت و وجود آدم هایی که که دارن زمین رو به جایی بهتر برای زندگی می کنن
با کار کردن روی خودشون و باورهاشون و رسالتشون
خدایاشکرت برای همه چیز
عاشقتمممممممممممممممممممم
عاشقتووووووووووووووووووونم
در پناه الله یکتا باشید.
سلام و درود بر خدا بر شما
امروز با یک دوست جر و بحثی داشتم و خیلی عصبی بودم و تصمیم گرفتم با کسی درد و دل نکنم و به ذهنم رسید بیام اینجا و نشانه ام رو ببینم میتونم بگم جواب 100تا سوالم رو از این فایل گرفتم قشنگ همون حرفایی بود که نیاز داشتم از کسی بشنوم و صدای استاد که همیشه آرامبخش بوده برایم
خداروشکر میکنم که مرا به سمت این فایل امشب هدایت کرد
به نام الله هدایتگربه سوی خواسته ها
سلام دوستان خوبم
من توزندگیم خواسته های بزرگی داشتم ودارم وخواهم داشتم وهمیشه تجسمش مبکردم ازبچگی تالان ومطمعنم بهش میرسم وبایدباورهایی قدرتمندکننده روهمجهت باخواسته روبسازم تابهش برسم
باورداشته باشم که خودم زندگی خودم روخلق میکنم ومن خودموواردمداراون خواسته قرارمیدم وبرام باورمذیرمیشه که میشودومن میتونم وادم هاوشرایط داخل اون مدارهستندتامنوبه اون خواسته برسونندوخودخداوجهان کارهاروبرام انجام میده من لازم نیست کارخاصی انجام بدم
من خیلی هارودیدم که ازصفربه جایی رسیدن وافرادی که خودم جای اونهاکارمیکردم که دیدم ازسرمایه خیلی کم یابدون سرمایه الان چندین تاشعبه های بزرگی دارندکه تونستندباتوکل به الله به این خواسته برسندواین برای من باورپذیرمیشه که میشودبدون سرمایه ثروتمندشدبارعایت تکامل وهدایت الله مهربان
وبکی ازبهترین الگوهای ماخوداستادهستندکهدچطوربه این موفقیت هارسیدندباعشق وعلاقه وچه باورهایی داشتندوچطوراین باورهابهشون کمک کرده
برای ایجادباورتحسین کنیم ثروتمندان رووباتحسین زیادواردمدارثروت بیشترمیشیم وارزوی ثروت بیشتربراش داشته باشیم
که اقااگه اون تونسته منم میتونم داشته باشم
من افرادی رودیدم که بایک مدت کوتاه به ثروت رسیدندوکارخونه دارشدندوبعدبه خودم میگفتم این هاچکارکردندکه موفق شدنددزدی کردندچکارکردند
اماالان میفهمم که باورهای درستی داشتنددرموردثروت مثل همون باوری که سلیمان نبی درموردخداوندداشت
خواسته هامون روبزرگ کنیم وقدم به قدم حرکت کنیم بارعایت تکامل اهداف بزرگ داشته باشبم اماازکوچبک شروع کنیم وقطعابه همه خواسته هامون میرسیم همین طورکه استادعزیزمون رسید
شادوموفق باشید
سلام به استاد عباسمنش و دوستان عزیز
لازم دونستم امشب اولین کامنتو بزارم و توش از خودم بگم که چطور وارد سایت شدم..
.
من از سال 92 با قانون جذب و بلافاصله با استاد عزیزمون آشنا شدم اما به دلایل تعصبات روشنفکرانه ی پوچ و هرج و مرج طلبی که داشتم نتونستم با استاد ادامه بدم..
یجورایی معنویت و مرجع قرانی که زیربنای تعالیم استاد هست اصلا قبول نداشتم..
اما بعد از 10سال دور خودم چرخیدن (مثل قوم موسی) با یه روان و جسم پاره و پوره و جیب خالی برگشتم که بازم برام جای شکر داره..
باید بگم که من شاگرد مکاتب توحیدیِ زیادی بودم اما حقیقتا هیچ دانش و تجربه ای ناب تر و نجات بخش تر از اینجا ندیدم..
البته که انجمن الکلی های گمنام AA هم بسیار کمک کرد صادقتر و خالصتر بشم اما باور کنید همین سایت عباسمنش آپشنی دارد که تو هیچ انجمنی ندیدم چون از پیدایش تا آینده رو تعریف میکنه بطوریکه تمام پیامبران رو تصدیق میکنه و استاد عالم و کاملی داره که ما رو با سرگذشت و حقیقت زندگیه پیامبرها آشنا میکنه…
اما شما در انجمن های دیگه هرگز چنین کمالی نمیبینید که بنیانگذار یک انجمن پای رسولان رو وسط بکشه..
مثلا بیل ویلسون تا پنج سال اول از کتاب مقدس استفاده میکرد ولی در ادامه نتونست چون انقدر بهش فشار آوردن که دستورالعمل سخته یا ما نمیتونیم باور کنیم اونم کوتاه اومد و 12 قدم روحانی رو طراحی کرد تا وسیله ای برای ارتباط معتادا با خدا باشه و هرگونه مراجعه به تاریخ و پیامبران رو لغو کرد.
.
حالا میخوام از حال و تجربه خودم در اینجا بگم .
بعد از 33سال بهترین روزامو دارم
تغییر پرسرعت در ویژگی های شخصیتی
درامدم به بالاترین سطح رسیده
روابطم و ارزشم در بین اطرافیان حیرت انگیز بالا رفته
گاها نگران و فکری میشم ولی عموما خیالم راحته و کبکم خروس میخونه
….
در نهایت میخام بگم من به دلیل تجربه زشتی ها و سختی که داشتم که اینجا دوست ندارم بگم تنها یک آرزو دارم اونم اینکه منم جایگاه خدمتی مثل استاد داشته باشم و از خدا با تمنا اینو میخوام …
چون که صد آید نود هم پیش ماست
استاد دوست دارم
سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته دوست داشتنی و دوستان عزیزززز
داشتم این فایل رو گوش میدادم، رسیدم به اون قسمت
که میگه وقتی باور نداری و میگی اخه چطور میشه رسید به این درآمد، به اون موفقیت، به اون ثروت…
چون باور نداری خب راهی هم بهت نشان داده نمیشه…
به اینجا که رسید فایل رو نگه داشتم، بلند شدم رفتم تو تراس که به این جمله فکر کنم….
هوا خیلی گرم بود، شب بود … گفتم خدایا حداقل این هوارو فعلا خنک کن، به خودش قسم چند ثانیه نشد، یه نسیم وزید، انگارداشت مهر تایید به این باورهای این فایل میزد که بگه بله الهام، اول باور کن، هی نگواخه از کجا، چطور! مگه میشه…!!!!
تا منم بهت نشون بدم..
سپاسگزارم ازتون استادِ عزیزم
سلام به استاد عزیزتر از جانم و مریم عزیزم
و سلام به همه عزیزانی که دارن کامنت منو میخونن
امیدوارم حال دلتون عالی باشه و از خدا میخوام هدایتم کنه به نوشتن یک کامنت قشنگ
کامنتی که میخوام بذارم شاید خیلی مرتبط با فایل نباشه وای چون نشونه روزم بودم سریع اومدم و گفتم همنجا بنویسم .
امشب منو همسرم هدایت شدیم به سینما و دیدن فیلم بینظیر موسی کلیم الله که تازگیا داخل سینما اکرانش کردن .
نگم از قشنگی و حس خوب این فیلم
اول از همه خدارو هزاران بار شکر میکنم که مارو لایق دونست که این اگاهی ها و قانون جهانش رو درک کنیم و تبدیل بشیم به کسایی که از دل یک فیلم پر از نشونه و حس خوب درک میکنه
این فیلم بر اساس ابتدای سوره قصص بود که من چند ماه پیش به خوندنش هدایت شدم و باعث شد چقدر قشنگ فیلم رو درک کنم
ایمانی که مادر موسی به خدا داشت واقعاااااا ستودنی بود
اصلا اینقدر این فیلم قلب منو باز کرد که کلامم توانایی گفتن این احساس رو نداره
چیزایی که این فیلم خیلیی به قلب من نشست
– اینکه خدا دل ادم هارو نرم میکنه برات ادم هایی که حتی فکرشو نمیکنی
– اینکه برگییییی بدون اذن خدا روی زمین نمیوفته این چقدررر افراد سعی کردن که موسی زمانی که بدنیا اومد از بین ببرنش ولی خدا نذاشت و نتونستن و چقدر من از این درس گرفتم که تا زمانی که خدا نخواد و در مشیتش نباشه تو هییییییچ کاری از دستت بر نمیاد یا اون فرعون با اون همه دبدبه و کبکبه و اون همهههه سرباز هیچ کاری نتونستن بکنن چون در مشیت خدا نبود
– اینکه یاد بگیرم بیشتر به صدای قلبم گوش بدم و بیشتر به نشونه های خدا توجه کنم و اگررر الهامی از سمت خدا اومد که در کنارش نجوای شیطانی هم هست من صدااای خدارو ببرم بالا توی قلبم
– اینکه هررررجاا به دل مادر موسی ترسی نشست خدا بهش گفت نترررس و غمگین نباش .. نترررس مادر موسی ( لا خوف علیهم و لا هم یحزنون ) پس یادم باشه هر جا ترسیدم این صدای خدارو تو قلبم بالا ببرم که نترسس
– و مهم ترین چیزی که یاد گرفتم از این فیلم و مدااام توی گوشم زمزمه میشد این بود که خداااا با اون همه بزرگیشش که از یک کودک وسط رووود محافظت کرده و نذاشته دست کسی به اون بچه برسه ، اخه خواسته های من که برای این خدای بزرگ که اصلا قد یه مورچست … یعنی اگه من بزرگی خدارو باور کنم رسیدن به اون خواسته که برای خداااا کاری نداره … ( شاید واقعا این حرفا به این فایل هم مربوط بود که خواسته هامو بزرگ تر از خدا ندونم و به جاش باورامو تغییر بدم و بدونم که چه خدای بزرگی دارم که رسوندن من به این خواسته هام مثل اب خوردنه براش)
چقدر اشک ریختم من با این اگاهی ها ..
امیدوارم هدایت بشید و برید این فیلم قشنگو ببینید و
خدایاشکرت که مارو به این مسیر پر از اگاهی هدایت کردی و خدایا شکرت بابت حضور استاد عزیزم که اینقدررر بهمون کمک کرده برای درک این اگاهی ها
خدایاشکرت
ممنون که وقت گذاشتید و کامنت رو خوندید
سلام به استاد عزیزم و دوستان هم فرکانسی
شما گفتید که بیایم بنویسیم که چه باورهایی باعث شد که ما ناراحت بشیم یا مانع پیشرفتمون بود
من فکر کردم و یاد یه چیزی افتادم که من وقتی خیلی بچه بودم یکی از خواهر های نا تنی من که 8 سال ازم بزرگتر بود و با هم زندگی میکردیم هر وقت با هم میرفتیم جلوی آینه بهم میگفت که زهره ببین چقدر چشمهای تو ریزه چقدر تو زشتی منو ببین که چقدرم چشمام درشته چقدر خوشگلم و منم که مثلا هفت هشت ساله بودم اینو باور کرده بودم تا زمانی که بخوام برم دانشگاه همیشه فکر میکردم که چشمام ریزه و زشتم تا وقتی که با همسرم آشنا شدم و اون همش ازم تعریف میکرد و همش از چشمام تعریف میکرد و منم که اصلا اعتماد به نفس نداشتم همش به خودم میگفتم وا مگه من چشام ریز نیست پس این چی میگه من که زشتم پس چرا ازم تعریف میکنه تا اینکه یه چند باری با هم تو دوران نامزدی عکس مینداختیم و آتلیه میرفتیم بعد عکسامو میدیدم میگفتم واقعا چشمهای من درشته ها پس چرا من تا حالا فکر میکردم چشمام ریزه بعد فکر کردم فهمیدم چون خواهرم اونطوری گفته بود رفته بود توی باورهام و قبول کرده بودم و از اون موقع به بعد هی اعتماد به نفسم میرفت بالاتر
و یه باور خوبی که پدرم همیشه بهمون میگفت این بود که با (خدا باش پادشاهه کن بی خدا باش هر چه خواهی کن )
این حرف و اون موقع ها اصلا قبول نداشتم و میگفتم درست نیست ولی از وقتی که به لطف خدا با استاد عزیزمون آشنا شدم این باورو گذاشتم جزو اصلی ترین باورهام
و خدارو شکر میکنم که منو با این سایت و استاد عباسمنش که واقعا از طرف خداست آشنا کرد و باعث پیشرفت و خوشبختی و آرامش این روزام شده
سپاس فراوان از خدا و از استاد عباسمنش عزیز و هر کسی که این نظر منو میخونه ?
به نام خدا
ردپای شماره 24
موضوع فایل به جای کوچک کردن خواسته باورت رو بزرگ تر کن
خدارو شکر میگم که حداقل ثمره کوچیک من از تلاش برای تغییر باورهام همین است که دیگه وقتی موفقیت فردی رو میشنوم نه به شانس ربطش میدم نه به قضاوت که از شیوه نادرست پیش رفته احساس میکنم که این رو در سطح ناخودآگاه هم اصلاح کردم که هرکسی هرجایی هست در جای درستشه و هیچ بی عدالتی در جهان هستی رخ نمیده و موفقیت پایدار و تجربه خوشبختی فقط از راه درست و با باورهای درست امکان پذیره …
وقتی موفقیت کسی رو میشنوی و سریع قضاوت میکنی وبهش برچسب میزنی فقط داری خودتو از موفقیت دور میکنی و هیچ ضرری به اون شخص نمیرسه و این عادلانه ترین قانونی هست که خداوند در جهان هستی وضع کرده …
الان میفهمم این جمله استاد عزیز رو که بزرگترین سپاسگزاری من از خداوند به خاطر قوانین جهان هستی است و به این روزها بهتر میفهمم که بله این جمله چقدر حق است.