«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 1
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد گرامی و مریم عزیز و خانواده صمیمی من
من این باور رو دارم که به هیچ عنوان توانایی تغییر هیچ کسی رو ندارم
من به هیچ عنوان کسی رو نمیتونم تخریب کنم
حتی من نمیتوانم به کسی کمک کنم 😔
من چقدر اشتباه فکر میکردم یک ترمز دیگ از باورهای کهنه سالهای زندگی ام چقدر از این باور ضربه خوردم و امشب به این درک رسیدم خدای من هرکاری میکردم می خاستم به دیگران کمک کنم ولی از اخر من ادم بده بودم حالا میفهمم چرا
چقدر دلم بحال دیگران می سوخت چقدر احساس دلسوزی میکردم برای دیگران وای خدای من
امشب وقتی به این باور اشتباه پی بردم انقدر گریه کردم از اینک این همه سال خوبی میکردم ولی نمیدونستم چرا دارم ضربه می خورم
یک لحظه درحال گریه کردن به خدا می گفتم یعنی چی من نباید دلم به حال کسی بسوز مگ میشه
یعنی چی خواهرم برادرم یعنی اونها جای درستشون همون جای هست که الان هستند مگ میشه مدام اشک میرختم واز خدا هدایت می خاستم نمی تونستم باور کنم چطور
یک لحظه صدای از درون اومد بهم گفت این همه سال دلت برای اونها سوخت چیکار کردی براشون با خودم فکرکردم هیچ کار نتونستم بکنم
بعد ندا اومد نمیخوای بهش کمک کنی گفتم چطوری من نباید دلم براشون بسوزه چطوری میتونم کمک کنم بعد صدای اومد گفت برو فایل استاد نگاه کن کمک کردن به دیگران اومدم فایل نگاه کردم حالا میفهمم اون همه ضربه های که میخوردم از طرف افراد بخاطر چی بوده من خدا نمیدیم میخواستم به دیگران کمک کنم
می خاستم ثروتمند بشم تا کمک کنم به دیگران
همش دلم برای دیگران می سوخت
حالا فهمیدم همه به یک اندازه به خداوند دسترسی دارند من وقتی میتوانم به دیگران کمک کنم که ثروت الهی در اختیارم باشه بقول استاد وقتی خودت گیری چطور میتونی به دیگران کمک کنی
وا خدای ازت ممنونم که هر لحظه منو هدایت میکنی
پروردگارا تنها تورا می پرستم و تنها ازتو یاری میجوییم
فایل سوم اعتماد بنفس
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
استاد چه آگاهیهای نابی تو فایل چهارم وجود داشت من قبلا این فایلو گوش داده بودم ولی الان طور دیگی درک کردم یک ترمز واقعی ام رو کشف کردم که اصلا ازش بی خبر بودم
کسانی که خداوند رو باور دارند بهشون ظلم نمیشود
اون کسی که خدارو باور نداره بهش ظلم میکنند مثل من فکر میکردم تا الان خدارو باور کرده بودم ولی الان فهمیدم که اینطوری نبوده ترمز
وقتی شما در مدار درست باشید فقط خیر و خوبی نعمت وارد زندگی میشه وقتی در مدارغلط باشی فقط بی پولی بدبختی بیماری مشکل بوجود میاد
و این خودتون هستید که مدارخودتون رو با افکارتان باورهاتون بوجود آوردید نه کسی دیگی کسی دیگی به شما ظلم نمیکنه خودتون به خودتون ظلم میکنید
با بی ایمانیتون با افسردگیتون با احساس گناهتون خودتون رو درمداری قرار میدهید که بلا سرتون میاد
این به این معنا نیست که اونها بلا سرتون میارند شما جای رفتید که بلا هست مصیبت هست بدبختی هست اگر شما باورهاتون درست کنید در فرکانس مناسب قرار بگیرید فقط خوشبختی عشق ثروت و سلامتی وجود داره
یادم میاد چند وقت پیش بخدا میگفتم منکه درمورد کسی حرف نمی زنم یعنی پشت سرش به خدا میگفتم پس چرا اینها دارند با من اینطوری میکنند علتش چیه منکه دلم برا همه میسوزد چرا پس برعکس جواب میگیرم حالا میفهمم که من فکر میکردم اون آدمها میتونند بلا سر من بیارند من خودم رو مظلوم میدونستم درحالی که ظالمی برای خودم بوجود میاوردم
وای خدای من چقدر من شرک داشتم
میخام به هنگام قبض روح به فرشتگان بگویم در زمین خوشبخت بودم بهترین زندگی رو داشتم
خدایا از تو میخواهم به ما کمک کنی که به درک آگاهی برسیم وبه خودشناسی که همان خداشناسی هست برسیم
بسیار سپاسگزارم که این اگاهیهارو به ما میدهید 💓
یک فردی که احساس گناه داره گناهی خیلی خیلی بزرگ یک قتل عمد چطوری میتونه برگرد به جامعه و خودشو پیدا کنه و احساس ارزش رو پیدا کنه ازنظر من این فرد میتونه توبه کنه با این باور که خدا الرحمن راحمینه اونو میبخشه بشرطی که دیگ اون گناه رو تکرار نکنه ودر مسیر خداوند گام برداره و بدونه که اگر دوباره این کار رو تکرار کنه به خودش ضربه میزنه به خودش ستم میکنه میتونه روی خودش کارکن وبنده خوب خدا بشه بشرط ایمان بشرط عمل و میتونه با تغییر زاویه دید احساسشو خوب کنه طوری که این اشتباهی رو که انجام داده بدونه باعث رشدش میشه یا با این زاویه نگاه کنه اگر مرتکب چنین اشتباهی نمیشد شاید هیچوقت راه درست رو پیدا نمی کرد وبه مسیرش ادامه میداد پس اشتباهات اومدن یا خطاها به ما درس بدهند تا ما به آگاهی برسیم تا خدارو بهتر درک کنیم وتو زندگیمون بهتر ببینمش خدایا شکرت احساس میکنم خیلی از قبل بهتر شدم
بنام خدای وهاب
خدای خوبم چقدرخوب مراهدایت میکنی استادعزیز و خانم شایسته گلم
امروز من فایل چهارم اعتماد به نفس روگوش دادم چقدرعالی که جواب سوالاتم رو گرفتم کامنت بچه ها چقدربه من کمک کردن خدایا ازت سپاسگذارم
استاد من دوسه روزه که داشتم میمردم یک مقاوت ذهنی شدید اما الان فهمیدم مشکلم کجا بود من قبلا کسب وکارراه اندازی کردم ولی شکست خوردم اما اون یک تجربه بود اینبار با توکل به خداوند میخام دوباره شروع کنم تازه خیلی چیزها ازاعتماد به نفس داشتن یادگرفتم ازعقل کل و کامنتها چقدر من اشتباه فکرمیکردم خدایا هرروز بایک راهکارجدید اشنایم میکنی ممنونم ازت ممنونم بخاطر شما استاد عزیز وسایت خوبتون
سلام به خانواده عزیزم واستادگرامی ومریم عزیزم
من هنوزفایل اول اعتماد بنفس هستم نتونستم برم فایلی دوم روگوش کنم همزمان کامنت عزیزان رو میخونم
استاد من کی هستم این چه درکی هست که امروز اونرو بهتر دارم درک میکنم دوستان نوشته بودن باید خودتودوست داشته باشی اول خودت بعد دیگران من اینو میدونستم ونمیتونستم درک کنم خیلی فکر کردم باخودم میگفتم ولی احساس غروربهم دست میداد یعنی من بهترین چیزها رو برای خودم وبعد دیگران بخوام این باعث میشد بگم نه اینکه میشه غرور مگه همچین چیزی میشه پس فرزندانم چی شوهرم چی اعتماد بنفس چیه
امروز مدام باخودم گفتم مریم دوست دارم انگار من جسمم نبودم جسمم جدا ازمن بود من هی میگفتم هی گریه میکردم یعنی تا بحال اینطوری خودموصدانکردم چقدر ازخودم دوربودم ولی هی تکرارمیکردم میگفتم مریم عزیزم دوست دارم استاد چرا جدا بودم از خودم انگار من مریم نبودم مریم اسم جسم بود ومن دربدن مریم هستم خدایا اینها یعنی چی پس این همه مدت من یکی نبودم بلکه جدابودم استاد تواین حال وهوا بودم که شروع کردم به نوشتن داخل دفترم استاد من خودم بچه هامو شوهرمو زندگیمو خلق کردم اون یکی ازمن هستن اونها جدا نیستند اونها از اول بودن فقط چون من خواستم وارد زندگی من شدن من هیچی کاری نکردم فقط خواستم اونها اومدن پس هرچی درزندگی من هست جدا ازمن نیست چون ازوجودمن هستند ولی دربدنهای مختلف ما هم از یکی هستیم خدایا کمکم کن خدایا راه هدایت رو نشونم بده استاد وعزیزان سایت خواهشنداگر کسی دراین مورد میتونه بهم کمک کنه که بهتر درکش کنم راهنمایی کنه باتشکر
بنام خدا
خیلی خوشحال هستم که منم جزوه همسفران هستم خدایا شکرت
ویژگیهای فردی که اعتماد به نفس بالا داره
۱-خودشو دوست داشته باشه
۲-همانطوری که هست خودشو بپذیره
۳-احساس گناه نداره
خودشو باور کرده با خودش و خدای خودش هماهنگ هست
۴-لیاقت رو درون خودش میبینه ومطمئن هست که به هدفش میرسه
۵-سعی میکنه خودش رو در احساس خوب نگه داره وبهترینهارو داشته باشه
۶-امیدوار هست ولذت میبره
حالا من خودم .قدر شبیه این فردی هستم که نوشتم باید بشینم با خودم خلوت کنم وببینم کجای کارهستم
سوال دوم درمورد احساس گناه چطور میتونه به خودش یا دیگران کمک کنه
استاد و خانم شایسته عزیزم
این سوال رو من خیلی وقت پیش پاسخ دادم البته برای خودم این سوالی بود که زندگی منو عوض کرد احساس ارزشمندی به من داد بی لیاقتی رو از بین برداحساس گناه رو خدایا شکرت که به من فهموندی چقدر موجود باارزشی هستم چقدر برای خودم ارزش داشته باشم اول خودم وبعد دیگران باتغییر زوایه دید از تجربیی که بدست اوردم توانستم خودم رو ببخشم وخودم رو دوست داشته باشم توانستم خدای خودم رو بهتره درک کنم استاد این هارو من اینجا درک کردم حالا هم میخام به لطف الله تا اخرین عمر زندگیم در این مسیر بمونم
امروز روز اول سفرنامه من بودم دیشب چیزی رو از خدا هستم واین سفرنامه جواب سوالاتم بود
درپناه حق وارزوی سلامتی وسعادت برای استاد عزیزم وخانم شایسته عزیزم وتک تک همسفرانم
سلام دوست عزیز
واقعا عالی بودشماچه تمرینهای انجام دادید اگرمیشه راهنمایی کنید همیشه موفق و شاد باشید
مریم عزیزم واقعا عالی بود من امشب اومدم جزوه سفرنامه باشم امشب فهمیدم
چه باورمحدود کننده ی دارم
فهمیدم روی چ باوری کارکنم
خدایا شکرت که منو هدایت کردی بسیار سپاسگذارم استاد عزیزم ممنون هستم از شما
ممنون اقای حامدگرامی باخوندن کامنت فهمیدم که باید روی خدای خودم حساب کنم نه خودم واین یک ترمزبودکه امروزپیداکردم خدایاسپاسگزارم که ازهرطریقی باهم حرف میزنی
سلام اقا مهدی ممنون ازشما امشب دیدگاهتون دیدم
در پناه خداوند شاد و پیروز باشید