«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 2
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خدای بخشنده مهربان
روز اول سفرنامه
مهترین عامل موفقیت هرفرد عزت نفس هست
اگر تمام عوامل موفقیت یک فرد رو روی یک صفحه ترازو بزاریم و عزت نفس رو دریک صفحه ترازو بزاریم این موضوع بارها بارها مهم تر از تمام عوامل موفقیت برای یک فرد هست
یک انسان موقعی میتونه موفق بشه که خودش رو باور داشته باشه برای خودش ارزش قائل بشه نگران دیدگاه دیگران نباشه .محتاج تایید دیگران نباشه این انسان میتونه موفق بشه
چقدر برای خودت ارزش قائل هستی چقدر خودت مهم هستی چقدر به فکر خودت هستی
چقدر خودت رو دوست داری
عزت نفس یعنی دوست داشتن خودت یعنی برای خودت احترام قائل بشی یعنی با خودت رفیق بشی یعنی خودت رو درآغوش بگیری بهترینها رو برای خودت بگیری
یعنی تو بهترین ظرف غذا بخوری یعنی اول خودت دوم خودت سوم خودت چهارم دیگران
آیا اینطوری زندگی میکنی
یا نه میگی اول همسرم یا اول فرزندم بعد خودم یا بهترین هارو اول برای فرزندنت یا همسرت میخری بعد خودت
مامادران ایرانی ازبس بهمون گفتند مادرفداکار مادردلسوز فکری میکنیم باید بهترین کفش لباس رو برای فرزندانمون بخریم چون من مادر فداکاری هستم واگر خودم هم چیزی نتونستم بخرم عیبی نداره میدونی چرا؟؟؟
چون خودمون رو لایق نمیدونیم لایق نمیدونیم بهترین کفش رو داشته باشیم ازبس که اینطوری رفتار کردیم بقیه هم همین رفتار رو با ما دارند
چون فکر میکردیم هرچه فداکارتر باشیم دلسوزتر باشیم بهتر دیده میشیم واینجوری مارو همه دوست دارند
من یک آدمی بودم که اینطوری رفتار میکردم دلسوزرمهربان فداکار و خودم رو لایق بهترینها نمیدونستم
وازطرف جهان هم همین رفتاررو میدیدم
حالا میفهمم چرا استاد میگن آنقدر عزت نفس مهمه حالامیفهم چرا وقتی خودت رو لایق ندونی خداوند هم به تو هیچی نمیده
میدونی چرا وضع مالیت بد هست میدونی چرا پول نداری یا اگر آخر ماه بی پول میشی علتش چیه
چون عزت نفس نداری بخاطر همون پول نداری
من همون آدمی هستم که قبلا هیچی پول نداشتم ولی حال با گرفتن دوره عزت نفس استاد یک کارراحت پیدا کردم محصولی که در خانه داشتم وچندین ماه بفروش نمی رفت براحتی بفروش رفت
وهمسرم بهم براحتی پول میده طوری که قبلا برای پول دعوامون میشد
الان به همان اندازه که خودم رولایق میدونم پول وارد زندگی ام شده ومطمئن هست که هرچه بیشتر کارکنم روی این دوره وخودم رو لایق بودنم ثروت بیشتری وارد زندگی ام میشود
دوستان عزیزم بهتون پیشنهاد میکنم حتمن دوره عزت نفس رو تهیه کنید وشب وروز به فایلهای اون گوش بدید و سعی کنید که عمل کنید به تمرینها وهم شغل دلخواه رو پیدا میکنید و پول از راههای که فکرشو نمیکنید وارد زندگیتون میشه
من فقط روی یک فایل اول کار کردم و دارم نتایج۰ رو میبینم
دوست داشتم بهتون پیشنهاد بدم اگر پول این دوره رو دارید حتمن تهیه کنید اگر عزت نفسمان درست بشه همه چیز درست میشه
باارزوی بهترین ها
استادعزیز ومریم مهربانم بسیار سپاسگذارم بابت فایلها
بنام خدا
سلام به همه عزیزان
شخصی که اعتماد بنفس داره یعنی اعتماد به خدا داره
ارام وصبور ومهربان هست به همه عشق میورزه
وقتی تعهد میده بهش عمل میکنه زیرقولش نمیزنه
بهمه عشق میورزه خودش هم دوست داره به خودش باورواطمینان داره خودشو سرزنش نمیکنه توی احساس گناه نمیمونه باخودش هماهنگ هست اگر تضادی براش پیش بیاد سعی میکنه با تغییر زاویه دید عمل کنه یعنی احساسشو خوب نگه داره واز اون تضاد درس بگیره
کسی که اعتمادبنفس داره سعی میکنه سکوت کنه کمتر صبحت کنه نفاق ودورویی رو کنار میزاره وصادق هست
انفاق درراه خدا میکنه غیبت دورغگویی حسادت کینه ودشمنی رو کنار میزاره
همیشه درراه راست قدم برمیداره وسعی خودش رو میکنه که فقط روی خداوند حساب بازکنه وهمه چیز روازاون بخواد
به همه احترام میزاره ولبخند برلب داره محکم وقوی قدم برمیداره وقتی یک کاری رو انجام میده با تمام وجود اون کار روبه پایان میرسونه بعد سراغ کار بدی میره
مرتب ومنظم هست وباخودش میگوید
الهی من لی غیرک
بسم الله الرحمن الرحیم
سفرنامه روز دوم
فایل ۴ اعتماد به نفس
سلام استاد عزیز ومریم گرامی
بنام خدای که مارو افرید سپس به سوی اوبرمیگردیم
این فایل چقدر اگاهی دهنده هس من هرچی گوش میکنم انگار تازه برای اولین بار این کلمات رو میشنوم
ما نمیتوانیم به کسی ظلم کنیم ما نمیتوانیم سرنوشت کسی رو تغییر بدیم ما فقط میتونیم به خودمون ظلم کنیم با بی ایمانی با نگرانی با ناراحتی با افسردگی با ترسمون با تردیدهامون با بی انگیزه گی مون با بی حوصلگی مون
کسی نمیتونه زندگی مارو تغییر بده جز خودمون
هرچقدر ما بخواهیم یکی رو اذیت کنیم بلا سرش بیاریم به خودمون بر میگرده
اونی که درمداردرسته وایمان داره خداوند راهی براش پیدا میکنه خدای این جمله چقدر به من ارامش میده
پس من اگر درمدار درست باشم و اگر همسرم منو بخاد اذیت کنه با حرف زدنش با بی احترامی کردنش درواقع داره به خودش ظلم میکنه نه به من به شرطی که من ارامش داشته باشم
سوره نسا ۹۷
خداوند در قران میگوید به هنگام قبض روح فرشتگان میگویند درزمین چگونه زندکی کردید
کسانی که به خودشون ستم کردند ودارند میمیرند میگویند بدبخت بودیم بیچاره بودیم مستضعف بودیم ما مورد ستم واقع شدیم فرشتگان پاسخ دادند مگر زمین خدا پهناور نبود که مهاجرت کنید چراحرکت نکردی مگر باورنداشتی خداوند رو حالا که بی ایمان بودی ودرمداری قرار گرفتی که بهت ظلم بشه ومورد ستم واقع بشی بدون که اونجا اوضاع سختتتر هست
خدایا این ایه بیشتر اوقات توذهنم میچرخه اگر ناامید میشم یا وسطهای راه میخوام بر گردم این ایه یادم میاد ودوباره منو به حرکت درمیاره به من نیرو میده که ادامه بدم چون میتونم با تغییر باورهم هم این دنیامو داشته باشم هم اخرتم رو
شیطان هم مسئولیت خطا من رو به عهده نمیگیره شیطان هم میگه من وعده دادم تو خودت قبول کردی خودت خواستی بیای سمت من ومن بهت گفتم دزدی کن ترسوندمت به بی ایمانی دعوتت کردم به کفر دعوتت کردم گفتم از بقیه کمک بگیر وزشتی رو زیبا جلوه دادم وخدا هم تورو دعوت کرد و تو دعوت اون رو نپذیرفتی حالا منم از تو بیزارم
شما با افکارت با باورهاتون به سمت من اومدید حالا نگید مقصر منم هستم (شیطان )’بلکه خودتون هستید
خدایا من این همه نکات ریز واگاهی دهنده وهرچی فکر میکنم فقط اشک میریزم
خدایا چرا من نمیخواهم این رو بپذیرم دیگه بسه تا کی مریم خسته شدی چرا سعی نمیکنی تا کی چرا
زود عصبی میشی چر ا به چیزهای که میگی عمل نمیکنی مگر نمیگی یک فردی که اعتماد بنفس داره
اروم صبور هست خودشو دوست داره به خداایمان داره زود عصبی نمیشه پشت سر کسی حرف نمیزنه احساس خودشو خوب نگه میداره مگر این رو باور نداری که کسی نمیتونه به توظلم کنه جز خودت
چرا عمل نمیکنی مگر نمیخواهی زندگیتو تغییر بدی مگر دوست نداری موفق بشی مگر نمیخوای فرزندانت بهت افتخار کنند پس چرا زود عصبی میشی غر میزنی
مگر قران نمیگه خداوند یک سیستم هست
تو اگر غر بزنی همون رو بهت بر میگردونه
اگر شکایت کنی همون بهت برمیگردونه
تو اگر عیبت کنی همون رو بهت برمیگردونه
خداوند مثل یک اینه عمل میکنه مثل یک اینه همه چیز رو برمیگردونه
استاد من هرچی نگاه میکنم مشکلم عزت نفس هست احساس گناه احساس خودارزشی احساس لایق نبودن
احساس قربانی بودن احساس دلسوزی بودن
دیگ نتونستم فایلهای دیگه رو ادامه بدم چون تمام اون چیزهای که این چند سال بدنبالشون بودن همشون تو فایل عزت نفس هست
احساس اینکه هنوزخودم رو باور ندارم احساس اینکه فکر میکردم دیگران میتونند توی زندگی من تاثیر بزارند احساس شرک بخداوند
میخوام فقط از صبح تاشب فایل عزت نفس رو گوش بدم باید اینا رو من درمان کنم باورهای که این همه سال منو رنج میدادن ومن از اونها بیخبربودم
الان فرزندان هم عزت بنفس ندارند
احساس گناه داشتن تومادری باید دلسوز باشی باید دلت برای بچه ها بسوره باید دلت برای همسرت بسوزه
تو دیگ راه برگشتی نداره باید بسوزی وزندگی کنی بخاط بچه ها ت توباید زندگیتو فدا کنی
استاد یادم میاد یک زمانی به اجبار ازدواج کردم با مردی که خانواده برام انتخاب کرده بودن یادم میاد چه همه قهر میکردم میرفتم خونه ی پدرم باز پدرم من برمیگردون خونه ی خودم بعدش هم بهم میگفت تو حق نداری طلاق بگیری مردم چی میگن جواب مردم چی بگیم ابرویمون میبری برو بشین زندگیتو بکن منم که فکر میکردم کاری از دستم برنمیاد باید بشینم سرجام وزندگی کنم چه همه شرک داشتم ۲۰ سال دارم زندگی میکنم بدون اعتماد بنفس توی خونه ی پدرم بودم مدام پدرم حرفهای بی ربط میزد تو بی عرضه هستی هیچی نمیشی یادم میاد عاشق درس خوندن بودم تا رفتم اول دبیرستان منو عروس کردن میخواستم برم دانشگاه عاشق معلمی بودم اما منو شوهر دادن توی خونه شوهرمم که رفتم از پدرم هم بدتر بود اما این همه سال گذشته منم این زندگی رو پذیرفته بودم اما حالا میدونم که میتونم زندگیمو تغییر بدم سه سال دارم روی خودم کار میکنم نه بصورت جدی انگار فایلها به من ارامش میدن دردهامو دعوا میکنند الان هم تا حرفی میزنم یا ناراحت میشم همسرم همش میزنه توی سرم یعنی با حرف زدنش
بازمم به من میگه تو هیچی نمیشی تو به هیچ جا نمیرسی اگر یک اشتباهی میکنم سریع عصبی میشه میگه تو قانون گوش میدی نباید این کار بکنی
بازهم سرکوبم میکنه خلاصه استاد الان نسبت به قبلا خیلی اوضاع زندگیم ارومتر شده
ولی من هنوزراضی نیستم ازخودم دیروز یک فایل عزت نفس گذاشته بودید منم بازش کردم خیلی دلم میخاد فایلو داشته باشم اما مبلغشم ندارم
اما میخواستم گوشواره دخترم رو بفروشم که امشب فایلو تهیه کنم رفتم بازار همه جا تعطیل بود
نمیدونم شاید حکمتی باشه
ازخدا میخواهم به همه عزیزان سایت ومن اعتماد بنفس بده تا بتونم توی این مسیر با ایمان قویتر گام بردارم
نمیدونم چرا این حرفهارو گفتم ولی فهمیدمم پاشنه اشیل من همین عزت نفس هست
همیشه شاد وموفق پیروز باشید
بنام خدای مهربون
فایل سوم
استاد عزیز سلام
خدایا هرچی این فایل عزت نفس رو گوش میدم بیشتر میفههم این ترمزهای که نمیزارند من پیشرفت کنم از چه باورهای اب میخوره
استاد باز دوباره فایل رو گوش میدم انگار هیچی نشنیدم فایل برای تازگی داره مینویسم فکر میکنم اشک میریزم طوری که میدونم عزت نفسم باید خیلی روش کار کنم
یکی از هدفهایم خریدن این دوره وشروع سال جدیدم با این دوره هست
تصور میکنم فایل رو از خدا خواستم خودش برام جور کنه
اصلا انگار من باید این فایل رو تهیه کنم یک حسی مدام بهم میگه این فایل میتونه سرنوشتو عوض کنه
هرچی درخانواده ام نگاه میکنم میبینم ما کلا خانوادگی مشکل داری در عرت نفسمون
ازهمسرم که مثل خودم دلسوز وبسیار برای هم دلسوزی میکنه
ازپسرم ۱۰ ساله ام اونم اعتماد بنفس خیلی پایینی داره
از دختر دانشجویم که هرلحظه برای دوستانش دلسوزی میکنه
از دختر کوچک ۴ سالم که خیلی مهربان دلرحم ودلسوز هست که یک خرگوش خانگی داره عاشق اون هست اگر ازش فقط یکروز دور بشه بیقراری میکنه یک حس وابستگی دلسوزی برای اون خرگوش داره طوری که ازش جدا بشه براش گریه میکنه
استاد ازخدا میخواهم این محصولو رو به من تا سال جدید هدیه بده تا بتونم سالی خوب وعالی رو شروع کنم
واز جای که فکرش رونمیکنید من به شما میدهم
بسم الله الرحمن الرحیم
روزاول سفرنامه
فایل دوم اعتماد به نفس
سلام استاد عزیز ومریم مهربانم
میخواهم این سفرنامه رو از زبان مریم عزیز بنویسم
عزیزاند میتوانند به راهکار حل مسائل برند و ازان استفاده کنند
راه حلی برای درمان عذاب وجدان واحساس گناه
اگر مجبور بشم اساس اموزشهای استاد عباس منش را دریک جمله خلاصه کنم ان جمله این است
باید به هرروشی که میتوانی به مسائل زندگیت به گونه ای نگاه کنی که به احساس خوب برسی
ضمن اینکه اگر بخواهم قوانین جهان رانیز دریک جمله خلاصه کنم میگویم
احساس خوب =اتفاقات خوب
احساس بد=اتفاقات بد
وقتی به موضوع ناخواسته ای درزندگی ات نگاه میکنی واحساس بدی درباره آن داری وقتی به موضوعات ناخواسته زندگی دیگران نگاه میکنی ودلت بحالشان میسوزد درهردوصورت این احساس خیلی واضح به شما میگوید درحال حرکت درمسیر اتفاقات بد بیشتر هستی
فارغ از اینکه آن موضوع چقدر مهم یا حیاتی باشد
فارغ ازاینکه حق داشته باشی یا نداشته باشی
فارغ از اینکه انسانیت حکم میکنه یا نمیکند
فارغ از اینکه وجدان جامعه مردم و…توراقضاوت میکنند یانه
وفارغ ازهردلیل ،برهان،منطق ،واستدلالی اگر بخاطر توجه به ان موضوع احساس بدی داری ،یعنی درحال ارسال فرکانس ناخواسته هایت به جهان هستی وجهان نیز بازتاب آن فرکانس مارا درغالب اتفاقات بدبیشتر وارد زندگیت میکند
وقتی به دردسری توجه میکنی که دوست صمیمیت دران گرفتارشده وبرایش دل میسوزانی وبا او ابراز همدردی میکنی
وقتی به بیماری مادرت توجه نموده وبه حالش دل میسوزانی یا با اوابراز همدردی میکنی
وقتی به دردسری که فرزندنت به هرشکلی دران گرفتار هست نگاه میکنی وبه خاطر آن نگران هستی
وقتی به مشکلات کاری ومالی همسرت توجه میکنی وبا اواحساس همدردی میکنی
ودریک کلام وقتی به هردلیلی به مشکلات خودت واطرافیانت یاحتی مردم جهان توجه نموده ودرباره اش احساس بدی پیدا میکنی یعنی نه تنهابه آنها هیچ کمکی نمیکنی بلکه درحال جذب اتفاقات ناخواسته ای به زندگی خودت نیزهستی
زیرا هرءز کوری نمیتواند اعصاکش کوردیگر شود
اول ازهمه باید ازدوموضوع مهم در این باره اگاه شوی
۱-اگرنحوه عملکرد جهان رابدانی وبپذیری هرفردی فقط اتفاقاتی راتجربه میکند که خودش با باورها وکانون توجه اش فرکانس آن اتفاقات را ارسال نموده است دیگر هیچ منطق واستدلالی حکم نمیکند تا درآن باره احساس گناه داشته باشی
زیرا خداوند زندگی هرفرد را دردست باورها وفرکانسهای خودش قرارداده
زیرا خداوند سیستم جهان رو بگونه ای برنامه ریزی نموده که به فرکانسهای ما واکنش نشان دهد
دیگرنمیخواهی دایه دلسوزتر از مادرباشی
زیرا میدانی که حتی خداوند هم مسئولیت فرکانس های دیگران رو به عهده نگرفته
همانگونه که درقران بارها امده وبهترین اشاره دراین باره آیه (۳۶)
هنگامی که به رحمتی به مردم بچشانم به آن شاد میشوند واگر بخاطر آنچه ازپیش فرستاده اید (فرکانس هایی که ازقبل ارسال نموده اید )
مصبیتی به آنها برسد ناگاه مایوس میشوند
یا آیه دیگر
این نتیجه کرداری است که پیش ازاین فرستاده اید وخداوند هرگز به بندگانش ستم روا نمیدارد(۵۱)
ازطرف دیگر اگربدانی مواجه شدن بادتضادها وناخواسته ها نه تنها اتفاق بدی نیست بلکه حتی میتواند فرصت شگفت انگیزی باشد برای فردی باشد که هنوزنتوانسته خواسته ای واقعی اش را بشناسد
انوقت بخاطر برخورد یک ناخواسته ای که امده تا اورا درباره خواسته اش به وضوح برساند احساس دلسوزی نخواهی داشت
ومهم تر از همه باید به این نگاه برسی که هرفردی درهرجایگاهی بسر میبرد جای مناسبش است حتی اگر بظاهر دراوضاع نا به سامان گیر افتاده است
مریم عزیزم بسیار سپاسگزارم بابت این متن فوق العاده با این متن من خیلی اروم میشم اما اولین بار که این متن رو خوندم اشک میریختم من این همه سال با باور دلسوزی زندگی کردم
دلسوزی برای پدرومادرم
دلسوزی برای همسرم
دلسوزی برای خواهروبرادرم
دلسوزی برای فرزندانم
برام خیلی سخت بود الان هم باید هرروز هروز این متن رو بخونم تا یادم نره چون هنوز احساس دلسوزی دروجودم هست باید این باور تغییر بدم
ازخداوند میخواهم کمکم کنه وهرکسی که مثل من این احساس رو داره
ویژگیهای فردی که اعتماد به نفس بالا داره چیه
خودشو باارزش میدونه
خودشوبالیاقت میدونه
به خودش احترام میزاره وبه دیگران هم احترام میزاره
ازتنهایی خودش لذت میبره نیازبه محبت کسی نداره
نیاز به تایید دیگران نداره حرفی رو که درست هست میزنه وبه این فکر نمیکنه که دیگران درموردش چی فکر میکنند
به راحتی میتونه نه بگه نه گفتن رو خوب بلده
دلش بحال دیگران نمیسوزه
تصمیم میگره وانجامش میده
برای خودش هدف داره
ارام وصبور هست
مهربان وخوش برخورد هست اول خودشمهمه بعد دیگران
به نکات مثبت توجه میکنه سعی میکنه اگر تضادی پیش اومد با تغییر زاویه دید حالشو خوب نگه داره
دربرابر خدا تسلیم هست وبه خدا ایمان داره
فردی که اعتماد بنفس داره یعنی به خدارسیده خدارودروجودش قبول داره
سعی میکنه همیشه به ذهنش خوراک خوب بده تا بتونه چیزهای خوب دریافت کنه
احساس قربانی شدن نداره ومیدونه اگر هرمشکلی براش پیش بیاد خودش باتوجه به افکارش فرکانسش خلق کرده
این رو میدونه که زندگیش دست خودش هست وهیج کسی نمیتونه بهش ظلم کنه حتی جامعه دولت ومردم
همه رو میبخششه وفقط روی خودش کار میکنه
انگیزه بالای داره وشاد زندگی میکنه
به راحتی داخل جمع صبحت میکنه واصلا خجالت نمیکشه
سلام استاد عزیز ومریم عزیزم الان که داشتم این ویژگیهای فردی که اعتماد بنفس بالای رو داره مینوشتم دیدم خودم هم خیلی نسبت به قبل تغییر کردم
دیگ خجالت نمیکشم
به خودم احترام میزارم و تازه گی احساس ارزش رو درک کردم که چی هست وبرای خودم ارزش قائل هستم وقتی میبینم ادمهای دور وبرم از منفیها صبحت میکنند من سریع بلند میشم از اون جمع میرم وبه چیزهای دیگ توجه میکنم یا وقتی اطرافیانم نشستند فیلم تماشا میکنند من میرم فایل گوش میدم کتاب میخونم
دیگ مثل قبل احساس دلسوزی ندارم خیلی کمتر شده بازهم دارم کار میکنم که بهتر بشم
هرکسی اگر منو مسخره میکنه یا حرفی بهم میزنه ناراحت نمیشم انگار که حرفهای اون طرف رو نشنیدم
خدای خودم رو خیلی بهتر از قبل درک میکنم خیلی خیلی کم شده که پشت سر کسی حرف بزنم یا قضاوت کنم ولی قبلا همیشه غیبت میکردم قضاوت میکردم
وای خدای من دیگ گذشته قبلم رو رها کردم دیگ اون افکار منفی گذشته منو ازارنمیده چون به ذهنم نمیاد اگر هم بیاد من سریع میتونم جلوی اون فکر رو بگیرم
استاد یکی دیگه ازاتفاقاتی که برام افتاده ازپدرم نمیترسم حتی از همسرم همینطور اونقدر پدرم رو دوست دارم وخیلی خووشحال هستم
درحالی که قبلا پدرم بشدت با من بدرفتاری میکردم ومن هم مدام گریه میکردم اما امسال روز پدر رفتم پیش پدرم کادویی من از همه بهتر بود بااینکه ارزشش کم بود ولی پدرم گفت افرین دخترم من بهش احتیاج داشتم تو برام اوردی
وقتی شوهر ابجیم داشت عکس میگرفت از ما من ناخوادگاه پدرم رو بوسیدم منی که قبلا بشدت پدرم ازمن بدش میومد اما حالا چی یک عشق خاصی دارم
بعد دامادمون گفت چوخان درحالی اون لحظه یک حسی بهم گفت بابات ببوس من هم سریع بوسیدم
الان هم بیشتراوقات در اتاق خودم هستم فکر میکنم وقتی فایلی رو گوش میدم و بعد مینویسم
ولی قبلا فقط میخواستم تند تند بنویسم اماحالا بهتر درک میکنم وسعی ام رو میکنم تا عمل کنم
کلا زندگی ام اروم شده وبیشتر اوقات ما حالمان خوب وشاد هستیم ما یک خانواده ۵ نفری هستیم
ممنون ازشما بابت همه چیزهای خوبی که درزندگیم اتفاق افتاد
شما دستی از دستان خداوند هستید سپاس
روز اول سفرنامه وفای به عهد
سلام دوست عزیزم بسیار زیبا وتاثیر گذار نوشتید احساس ارزشمندی دوست عزیزم منم تازه دارم اینو درک میکنم احساس لیاقت این باورها پاشنه اشیل منم هست
احساس قربانی شدن
احساس دلسوزی
باید روی اینها کارکنم
با ارزوهای بهترینها برای شما
سلام عزیزم من امروز پاسخ شمارو دیدم
همیشه بهترین ها رو داشته باشید 😘
سلام فرنوش عزیزم
منم ممنون هستم از شما که دوباره بیادم آوردید با خوندن کامنت شما
سپاسگزارم دوست گرامی
سلام عزیزم
خیلی خوشحالم که به این دستاوردها درمورد عزت نفس رسید
وچقدرعالی من هم خیلی بیشتر از قبل روی خودم کار کنم و مواظب ورودیهای ذهنم باشم و قدرت نه گفتن رو پیدا کنم
چون من خدا هستم و خود خودش هستم تازه دارم آگاه میشم عزت نفس چیه و چطور خودم رو دوست داشته باشم
برای رسیدن بخدا اول باید به خودم برسم و عاشق خودم باشم
از خدا میخوام که به من آگاهی بده و درون رو ببره بالا تا خودم و خودش رو بهتر بشناسم