«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 3

5887 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مریم جهانبخش» در این صفحه: 21
  1. -
    مریم جهانبخش گفته:
    مدت عضویت: 3089 روز

    روز اول سفرنامه

    احساس گناه بدترین فرکانس هست و باعث میشه در مدار نامناسبی قرار بگیریم تمام اتفاقات زندگی ما به وسیله فرکانس ها یعنی افکار ما بوجود میاد یعنی جهان بیرون من چیزی نیست جز جهان درون من

    فهمیدن این جمله ونوشتن خیلی اسونه اما عمل به آن و پذیرش این جمله چقدر برایم سخت هست

    اگر هر اتفاقی میفته من خودم بوجود آوردم و باید بپذیرم وتسلیم باشم

    احساس گناه یعنی احساس بد یعنی احساس قربانی داشتن یعنی وقتی نمی پذیرم که من مسئول این اتفاقات هستم احساس خشم ناراحتی غم وانده ناامیدی بسراغ من میاد ودرمدار قربانی شدن قرار میگیرم

    پس اگر من دارم به کسی بدی میکنم دارم بخودم بدی میکنم

    اگر من دارم کسی رو قضاوت میکنم دارم خودم رو قضاوت میکنم

    اگر من دارم پشت سر کسی غیبت میکنم دارم به خودم ظلم میکنم

    اگر من عشق بورزم به دیگران دارم بخودم عشق میورزم یعنی دارم به خودم کمک میکنم تا موفق تر بشم

    اگر من از موفقیت دیگران خوشحال میشم وتحسین میکنم یعنی خودم دارم درمدار نعمتها قرار میگیرم

    درواقع همه ما یکی هستیم .

    این جهان کوه هست و فعل ما ندا

    سویی ما اید نداها

    اگر درست گفته باشم شعر از مولانا

    استاد جان ببینید این شاگرد شما چقدرخوب داره میفهممه که باید به همه خوبی کنه

    اما توی عمل که میشه کلا یادش میره این منیت منم منم میکنه

    اما الان خیلی بهتر از قبل شدم فهمیدم با هراشتباهی نباید خودم رو تخریب کنم واحساس گناه نداشته باشم تا دیگه اون اشتباه رو تکرار نکنم

    دارم سعی میکنم که در لحظه حال زندگی کنم

    من میتونم استاد چون شما تونستید و خیلی از دوستان سایت

    پس با امید به خداوند پرانرژی تر وپرقواتر از قبل ادامه میدم

    خیلی دوستتون دارم استاد عزیزم ومریم عزیزم

    هروقت من دارم به کسی ظلم میکنم واحساس خشم دارم

    و همینطور نفرت درواقع دارم به خود ظلم میکنم

    وقتی از کسی بدم میاد درواقع از خودم بدم میاد

    وقتی دارم در مورد کسی حرف میزنم واز بدیهاش میگم دارم خودم رو تخریب میکنم

    هر انسانی که با من برخورد

    ویک رفتار نامناسب رو داره به من نشون میده من نباید ناراحت بشم بلکه باید به درونم برم و ببینم علت این رفتارش چیه ویا خودم رو جای اون فرد بزارم

    من باید فقط روی خودم تمرکز کنم

    حال خوب من از همه چیز مهم تر هست چون باارزشم ولایق بهترینها هستم

    باید هم به خودم وهم به دیگران احترام بزارم

    هم خودم رو دوست داشته باشم وهم دیگران رو

    برای اینکه از مدار قربانی خارج بشم باید از حقم دفاع کنم نباید خجالتی یا سربزیر باشم باید محکم بایستم وبااحترام به طرف مقابل جوابم رو بدم

    باید راست قامت راه برم محکم حرف بزنم

    استاد جان اینها رو نوشتم تا به خودم بگم یادت باشه مریم تو میتونی چون خدا رو داری واون هست که بهت کمک میکنه

    واستاد عزیزم ومریم گرامی

    سپاس و تشکر ویژه از شما ❤❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: