«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 101
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد عباس منش و گروه تحقیقاتی عباس منش و تشکر بابت زحمات بی دریغتون
در مورد پاسخ به سوال دوم در مورد “احساس گناه” باید عرض کنم که:
وجود همین احساس گناه نشان دهنده فطرت پاک و نورانی انسان می باشد و به خودی خود به انسان کمک شایانی می کند، امابه شرطی که در این احساس باقی نماند و بلافاصله پس از پی بردن به اشتباهش، از آن درس گرفته و سعی در جبران آن کند. نه اینکه با ماندن در این حالت از آینده ناامید شود و آینده خود را خراب کند.
باید بدانیم که انسان ها “ممکن الخطا” هستند و کسانی که از گناه مبرا هستند، معصومین هستند که تعدادشان 14 نفر است، نه بیش تر و نه کمتر.
بهتر است اینگونه در نظر بگیریم که ما با خداوند به وسیله یک ریسمان متصل شده ایم، با انجام گناه و اشتباه این ریسمان پاره می شود، اما با بازگشت و توبه، این ریسمان گره می خورد و ما به خدا نزدیکتر می شویم. به قول شاعر:
من رشته محبت خود را از تو بگسلم تا چون گره خورد به تو نزدیکتر شوم*
*
*
*
“ابوسعید ابوالخیر” در شعر بسیار زیبایی، این گونه بازگو می کند:
بازا ! بازا ! هر آنچه هستی بازا !
گر کافر و گبر و بت پرستی بازا !
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صدبار اگر توبه شکستی بازا !
*
*
*
“”قیصر امین پور”” شاعر نامی کشورمان در شعری بسیار زیبا “خدای مهربان” را توصیف کرده است، که بدون شک قسمتی از جواب این سوال را می توان به راحتی از این شعر بسیار زیبا برداشت کرد. مضمون این شعر این است که ما در محیطی زندگی کرده ایم که از خدا برای ما یک پادشاه خشمگین ساخته اندکه بسیار از ما دور است و ما این را باور کرده ایم، در صورتی این خدا مانند مادر، بسیار مهربان است و حتی از رگ گردن به ما نزدیک تر است. به دوستان عزیزم حتما خواندن این شعر بسیار زیبا را توصیه میکنم.
*
*
*
پس، با “توبه و بازگشت” به سوی خدا باید مطمئن باشیم که گناهان ما امرزیده شده و دیگر دلیلی برای احساس گناه وجود ندارد.در قرآن کریم، 91 بار “غفور(بسیار آمرزنده)” و 5 بار “غفّار(بسیار بخشنده) “یاد شده و در آیات بسیارى، مردم به استغفار و طلب آمرزش از درگاه خدا دعوت شدهاند. و بیش از 80 بار سخن از “توبه” به میان آمده است. در زیر به برخی از آنها اشاره می کنم:
:
1- هوالذی بقبل التوبه عن عباده: او کسی است که توبه را از بندگانش قبول میکند.(توبه/42)
2- انّالله یحب الثوّابین: خداوند توبه کنندگان را دوست دارد. (بقره/22)
3- قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُالذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ:بگو اى بندگان من که بر خویشتن زیاده روى روا داشته اید از رحمت خدا نومید مشوید در حقیقت خدا همه گناهان را می آمرزد که او خود آمرزنده مهربان است.(زمر/53)
4- إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا :مگر کسى که توبه کند و ایمان آورد و کار شایسته کند پس خداوند بدیهایشان را به نیکی ها تبدیل می کند و خدا همواره آمرزنده مهربان است.
.
.
همچنین در یک حدیث قدسی اشاره شده که: “لو علم المدبرون کیف اشتیاقی بهم لماتوا شوقا “، اگر آنان که از درگاه من روی برتافتند، میدانستند که چقدر مشتاق آنان هستم ، هر آینه از شوق جان میسپردند.
*
*
*
حال که خداوند متعال اینگونه در مورد مهربانی و آمرزنده بودنش میفرماید، چنانچه ما پس از توبه مجددا احساس گناه کنیم ، در واقع به وعده ها و بشارت های خداوند متعال اعتماد نکرده ایم و نسبت به آن بدبین شده ایم.
در پایان این نکته را نیز می توان متذکر شد که تکرار عبارات تاکیدی مثبت در مورد این موضوع نیز میتواند مفید واقع شود.
سعی کردم کاملترین جوابو بدم.موفق باشید
سه شنبه ساعت00:30 دقیقه بامداد.
چند دقیقه پیش فیلمی رو دیدم به نام “جرم” و فکر کردم بی ربط هم به این سوال استاد نیست.
فیلم مرتبت با افسر رتبه بالای فدرال آمریکاست که شبی به علت مصرف الکل در هنگام رانندگی با کودک دوچرخه سوار تصادف میکنه و به اورژانس زنگ میزنه و به دروغ میگه که من بچه رو پیدا کردم. بچه به کما میره و فقط یک مادر و دو خواهر داشت.
این افسر هر از گاهی به بچه سر میزنه چون احساس گناه میکنه. شبا خوب نمیخوابه. عذاب وجدان پیدا کرده.قرص خواب میخوره تا کمی آرام شود اما آرام نیست!!!
یکی از همکاران قدیمی اش متوجه موضوع میشه و بهش پیشنهاد میکنه حرفی نزنه. ولی اون خیلی احساس عذاب وجدان میکنه و میگه باید خودم رو معرفی کنم.دوستش بهش یادآوری میکنه که تو الآن 2فرزند داری خانواده داری جایگاه و شهرت شغلی خوبی داری و در ضمن تو از قصد که به بچه نزده بودی.برملا شدن این موضوع مساوی بود با 5سال زندانی از دست دادن شغل و موقعیتش ترک همسر و فرزندانش. ولی این افسر مدام احساس گناه میکنه. این موضوع رو به همسرش میگه. همسرش چند روزی در بحت وتعجب بود و بعد خبر میدن که بچه در بیمارستان فوت میکنه.
افسر تو ماشینش داره رانندگی میکنه و بسیار ناراحت و به بچه های تو خیابون نگاه میکنه و احساس خیلی خیلی بدی داره و باخودش فکر میکنه باید خودش رو معرفی کنه که ناگهان با کامیون جلویی تصادف میکنه و ماشینش داغون میشه و سرش میشکنه از ماشین پیاده میشه و روی نیمکت کنار خیابان میشینه در حالی که سر و لباسش غرق خون. در این لحظه احساس میکنه که دنیا براش تموم شده دیگه هیچ چیز برایش معنا ندارد حتی احساس میکنه که خودش رو اگه معرفی کنه باز هم آروم نمیشه و با این صورت خونی راه می افته به سمت خانه پسری که باهاش تصادف کرده بود.پشت در میرسه و دیوانه وار در میزنه چون احساس میکرد باید بیاد اینجا و اعتراف کنه خواهر اون کودک پسر از دست رفته از روی ترس به پلیس زنگ میزنه وقتی پلیس میرسه اون رو نیمه بیهوش جلوی درب منزل میبینه وقتی حالش بهتر شد و پرستارها به مداوای سر شکستش میرسن و ازش سوال میکنند حالت چطوره؟ حالت خوبه؟ صدامو میشنوی؟
افسر با چشمانی گریان به خواهر اون پسر نگاه میکنه و بهش میگه که من مقصر بودم … من مقصر بودم … من مقصر بودم…
و فردای آن روز خانواده کودک رضایت دادند. از ته دل بخشیدند و او آزاد شد.
فیلم به پایان رسید
اما دوستان چه نکاتی را میتوان متوجه شد:
1- شخص به خاطر حادثه ایی که باعثش شده بود عمیقا احساس گناه میکرد(بعد از مرگ کودک پرونده بسته شد و هیچ خطری هم افسر را تهدید نمیکرد ولی او بسیار احساس گناه میکرد)
2- به نقطه عطف رسیده بود آرام و قرار نداشت و بایست کاری میکرد و بهترین کار را در اعتراف کردن در دادگاه میبیند
3- او متوجه شد که تنها راه پذیرفتن 100% مسئولیت کارش است
4- او باید اعتراف میکرد. او باید توبه میکرد.
5- اما چگونه توبه ایی او را رها و آزاد میکرد.تا احساس گناه را از او دور میکرد؟
6- اعتراف و توبه نه پیش خدا و نه دادگاه هیچ کدام باعث نمیشد تا سبک شود تا بتواند شبها راحت بخوابد.
7- اعتراف پیش کسی که در این مورد بیشترین ضربه را خورده و بیشترین حق از این حادثه را داشته(خانواده آن کودک)
8-جالب ترین نکته داستان:
وقتی اشتباهی میکنی واحساس گناه شدید داری و آن را 100% میپذیری و حال به نقطه عطف میرسی احساس میکنی باید کاری کنی. کار درست. پس به راه می افتی تا این اشتباه جبران ناپذیر را جبران کنی ناگهان درهای رحمت خداوند باز میشود و خداوند تو را در آغوش میگیرد.و تمام احساس نا امیدی ات از بین میرود. احساس میکنی باری چند تنی از دوشت برداشته شده و احساس تولد دوباره به تو دست میدهد…
خطاها و گناهان ما یکی از راه های رسیدن به خداست…
خطاها و گناهان ما یکی از راههای شناخت خود و خالق خود است…
موفق و پیروز باشید
به نام خدای رئوف و غفور خطا پوش بخشنده صبور
با سلام و عرض ادب به استاد عباس منش و دوستان عزیز
از شما خواننده عزیز میخواهم که برای خواندن متن همه جمله هارا پشت سرهم و به ترتیب موجود بخوانید چون همه جمله ها به هم ربط دارند.
گناه نوعی بیماری که انسان دچارش میشه ، یک حرکت بر خلاف هویت و حقیقت انسانی است که شخص بیمار میشه حال از طریق روحی ، روانی و جسمانی؛ و اگر لایه های گناه کنار بزنی و بپرسی خودت هم این میخواستی میگه نه.
گناه مثل مرض هستش همه از مرض بدشون میاد از مریض که بدشون نمیاد و کمک میکنند تا بهبود بیابه.خداوند هم از مرض بدش میاد نه از مریض و با استقبال به درمان مریض میره.
در قرآن هسش که انسان کارهای خوب کسب میکنه ولی کارهای خلاف اکتساب میکنه یعنی خواسته ناخواسته است یعنی تحمیل و فشار است.مثلا یک آب گوارا با میل میخوره و یک آب آلوده با تحمیل و فشار میخوره.
حالا نکات مهم:
1)فهم و آگاهی نسبت به گناه
2)ما با نگاه بی ارزش و سبک به خودمون که باعث میشه تن به لذت هایی بدهیم که باطنموم نمیخواد.این نگاه باید درست کنیم یعنی نگاه منفی به خودمون نداشته باشیم.
3)باید خویش ، به خویش بشناسی یعنی خودآشنایی ؛ تو کی هستی؟ تو چی هستی؟ تو گل سر سبد خدا هستی تو با ارزشترین خدا هستی.
4)شناخت خدای کریم ، بخشنده و بزرگوار کسی که من دوست داره و بامن مهربان است و رحمن است. اگر به اینها فکر کنیم و بشناسیم و نسبت به این رئوف و مهربانی خداوند شناخت ایجاد کنیم.
5)شناخت سیاست های پوچ و تخریب کننده شیطان یعنی شیطان تو ذهنت بهت میگه هنوز خدا نبخشیده تو رو ، هنوز کثیف و آلوده هستی ، تو بخشیده نمیشی ، تو بنده ناپاک خدا هستی و حرفها و فکرهایی که تو رو تخریب کنه ولی باید به گوش شیطان زد و بهش بگی خدای من در رو باز گذاشته و از من با آغوش گرم استقبال میکنه.
6)کسی که خودش سرزنش میکنه نگران یک سری جهات نباشه که من آلودم و خدا قبول نمیکنه ، نه ، باید جبران کند وتلاش برای عقب افتادگی ها.
7)سعی کنید گناه فراموش نکنید چون اگر کامل فراموش کنی شاید دوباره به سمتش بری اما انجامش همراه با توجه ، ما را مایوس نکنه.
8)اون که احساس گناه میکنه یک جوری داره خودش گول میزنه چون میدونه این سرزنش درست نیست چون آگاه هست به نفس خودش و همچنین به امید رحمت خدا هم آگاه است و خیلی فراتر از آنچه که ما فکر میکنیم.
9)این همه روایات و پیامبران و امامان و خداوند وعده داده اند که توبه کنید و مطمئن باشید که پاک هستید و زندگی دوباره و جدید شروع کنید.
احســــــــــــــاس گنـــــــــــــاه
1)وقتی یک نفر گناهی میکنه و بعد از خدا خجالت میکشه و احساس گناه میکنه باید تبریک گفت چون این یعنی اینکه هنوز علائم حیات در وجودش هست و باید به درگاه خدا بره و سجده کنه و صحبت کنه با خدا باید با این روی خجالت به سجده بره و بگه این عبد فراری تو خدایا کجا داره بره یا بگه هر کی هستم هر چی هستم بنده تو هستم جز تو پناهی ندارم.
2)این احساس گناه و شرمندگی که انسان بعد گناه داره نشانه توبه ی اوست.انسانی که قبلا گناه کرده و الان میخواهد برگرده و میگه رووم نمیشه ، از کی رووش نمیشه؟ اگر خدای متعال در باز نکرده بود که این احساس گناه نمیکرد. معلوم میشه خدا لطف کرده و جذب الهی شامل حالش شده ولی شرمندگی داره که باید فقط به لطف و مهربانی و گذشت خدا فکر کرد.
3)همین که احساس گناه میکنیم این یک توفیق از جانب خداست که خدا لطف کرده و به ما داده. وقتی که توبه میکنیم این یک توفیق از جانب اوست ، پس وقتی توبه میکنیم نگیم من توبه کردم تو قبول کن ، نه ، باید بگی خدایا شکر میکنم از این که این توفیق دادی که من برگردم و نگران اون احساس گناه نباشیم بعد از توبه ، چون وقتی خداوند وعده میده خلاف وعده عمل نمیکنه اتفاقا اون احساس گناه لطف خداست چون اگر اون احساس شرمندگی و احساس نگرانی نباشه شاید دوباره به سمت گناه بره.
4)یک حدیث قدسی هست که اگر اینهایی که به من پشت کردند اینهایی که با من قهر کردند اگر میدانستند که من چقدر اینها را دست دارم و به این ها مشتاقم از شوق میمردن.
این ما هستیم که با او قهر میکنیم او با ما قهر نمیکنه این ما هستیم که به نور پشت کردیم ودر سایه قرار گرفته ایم.وگرنه که به سمت نور باشیم که همه چیز درست میشه.خدا که پرده و حجاب ننداخته بین خودش و ما ، این ما هستیم که پرده و حجاب ایجاد کردیم.
5)خداوند به بندگان گناه کرده خود میفرماید: ای بندگان من که گناه کردید و برگشتید من هم به سوی شما بر میگردم این همین توبه است و جای هیچ قصه ای نیست قصه این است که باز ما گناه کنیم؛ ولی باید با جبران گذشته زندگی عالی داشته باشیم.
6)بعضی ها میترسن وقتی گناه میکنن به سمت خدا برگردن در صورتی که خدا با لطف و صفا و مهربانی استقبال میکند در حدیثی هست که خدا میفرماید اگر اون هایی که پشت به من کردند (گناه کردند) اگر میدونستند من چگونه مشتاقشون هستم از شوق میمردن . بخاطر همین ما هستیم که دوستیمون با خدا کمرنگ و آلوده کردیم نه خدا با ما.
7)این احساس گناه هم یک جور ادب در مقابل خداست تعارف که نداریم خطا کردیم و این یک جور ادب مقابل مولاست ولی مطمئن باشید که خداوند نه تنها به ما گیر نمیده بلکه با دستانی باز و مهربان با آغوشی گرم میپذیره.
8)ولی در قبال این همه کریم بودن خداوند رحمن بودن مهربان بودن باگذشت بودن و… نباید سوء استفاده کنیم مثلا گناه کردیم توبه کردیم باز دوباره بیاییم و گناه کنیم و دوباره بگیم خدا میبخشه (البته اگر این دفعه جدی باشد بازم میبخشه)
یک مثالی هست جالب وقتی که یک پدری داری که خیلی بهت مهربونی میکنه خیلی بهت لطف میکنه ، گذشت میکنه ، مال و اموال بهت میبخشه و تو رو مورد اعتماد خودش میدونه و…. حال میگی چون پدرم این قدر خوبه یکی بزنم تو گوشش یا نه میری احترام بهش میذاری سپاس گذاریش میکنی و صبح تا شب قربونش میشی.
9)خدا دائم داره فرصت میده ، فرصت میده تا باز گردیم (همون احساس گناه وچیزای دیگه) وگرنه اگه بخواهد که خیلی راحت بخاطر گناهت یک بلا و عذاب میفرسته ؛ در صورتی که این جوری نیست چون اگر باشد نمیتونه خدا باشد خدا باید قشنگ باشد
10)این احساس گناه خیلی خوبه چون باعث میشه به گناه بیشتر مرتکب نشی.
11) در آیه 53 سوره زمر می خوانیم: «قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا انه هو الغفور الرحیم؛ بگو ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید ! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است » از رحمت خدا نباید مایوس شد و رحمت خداوند بیشتر از معصیت های ماست. باید امید داشت و امیدوار به رحمت و مهربانی خدا باشی چون خود خدا این امید داده چون رحمت خدا به غضبش سبقت داره چون خدا که گفته من نادیده میگیرم تو نادیده بگیر.
12)باید روح سپاس و قدردانی از خدا داشته باشیم ودر مقابل خدا مودب باشیم.
13)بعد از همه اینها باید قبول کنی که گناه انجام ندی یعنی مسئولیت قبول کنی و مسئولیت پذیر بشی.
14)به دنبال جبران گذشته و ساختن آینده ات باشی با توکل فقط به خودش.
15)امید به خدا هیچوقت یادت نره و از امید به خدا مایوس نشی.و امید داشته باشی.
16)خودت خیلی راحت ببخشی چون این خیلی مهم هست که قلبا خودت ببخشی.
سلام
آقای عباس منش، شما بهترین کار را انجام داده اید. وقتی در مورد یک موضوع مهم سوال مطرح می کنید و عده ی زیادی به آن پاسخ می دهند حتی اگر مطالب از جایی کپی برداری شده باشد نشان دهنده این است که آنها را جذب موضوع کرده اید و به تفکر و مطالعه ترغیب کرده اید. این بهترین کار است، چون ممکن است یک معلم مهمترین مطلب را با شور و نشاط و انرژی بسیار زیاد برای دانش آموزان تعریف کند اما آنها قدر و ارزش مطلب را درک نکنند اما وقتی درباره موضوعی سوال مطرح می کنید این دانش آموز است که باید سعی کند تا بهترین پاسخ را بیابد و این چنین مطلب در ذهن او ماندگار می شود.
در پناه خدا شاد و سلامت باشید
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد عباس منش و تمامی دوستان
به نظر بنده کسی که احساس گناه می کند باید قبل از هر چیز از احساس خود مطمن شود که اصلا چرا احساس گناه می کند چه اشتباهی را مرتکب شده که ان احساس را دارد شاید این احساس ناشی از اعتقادات و افکار نادرست باشد. پس نباید بیخودی احساس گناه کرد.
اگر احساس گناه ما درست است باید به بررسی چگونگی اتفاق افتادن ان گناه ویا شکل و نوع اشتباه ویا اشتباه بپردازیم و تصمیم بگیریم یکبار برای همیشه این موضوع را حل کنیم یعنی مرحله اول خواستن حل مسئله می باشد. وقتی بخواهد مطمئنا یک سری شرایط و امکاناتی و موقیعت هایی پیش می آید که بتوان ان گناه را جبران کرد. یادمان باشد که هر اشتباهی به شکلی قابل جبران است با برنامه ریزی دقیق و علم کامل به تجزیه و تحلیل ان اشتباه بپردازیم و بعد قدم در جبران ان برداریم. تا دیگر ان اشتباه بطور کامل در ذهن پاک شود. به فرض مثال از کسی پول گرفته ایم به روش نادرست. اگر واقعا نادرست بوده و دسترسی به آن شخص داریم باید در اولین فرصت با او تماس گرفته و پول اورا تمام و کمال به نرخ ارزش واقعی روز برگردانیم و حتی معذرت خواهی کنیم و از خدا بخواهیم که مارا ببخشد. و اگر دسترسی نداریم به مقدار همان پول به فقرا و نیازمندان کمک کنیم و از خداوند بخواهیم که این کار را به حساب ان شخص انجام داده ایم و ثوابش به او برسد. و ایمان داشته باشیم که خداوند ما را می بخشد.
یادمان باشد که هیچ مسئله ای نیست که قابل حل نباشد هر کس با توجه به نوع احساس گناهی که دارد می تواند قدم در راه جبران آن بردارد.
مطمئنا می دانیم که خداوند برای جبران اشتباه توبه را بارها و بارها در کتاب خودش تاکید کرده و از انسان خواسته که هرزمانی که بخواهد راه برگشت وجود دارد و می تواند توبه کند حتی توبه کنندگان را هم دوست دارد. پس هیچ وقت دیر نیست. شاید خیلی ها هستند که با جبران کار ما زندگیشان عوض می شود.
کسی که احساس گناه می کند بسته به نوع احساسش باید با تمام وجود خود و از ته دل از خدا بخواهد که شرایطی را فراهم نماید که گناه خود را جبران کند همین که با تمام وجود بخواهد شرایط جبران اتفاق می افتد.
انجام کارهای مثبت و خیر نیز می تواند در کم شدن احساس گناه مفید باشد. سر زدن به خانه سالمندان و معلولان و کمک مادی و معنوی به انان. شاد کردن دل کسی و هر کاری که به ارامش ما کمک میکند بستگی به شرایط روحی روانی ادمها دارد.
وقتی در راه جبران آن گناه باشی خود بخود این احساس کم کم فراموش می شود و هر وقت به یاد ان اشتباه یا گناه افتادیم باید به خودمان بگوییم که من انرا جبران کردم و امیدوارم خداوند من را ببخشد.
گاهی اوقات اشتباه ما انقدر بزرگ و بد می باشد که با یک سری کارهای پیش پا افتاده جبران نمی شود و باید خودمان را برای زمان بیشتری اماده کنیم یعنی هر کاری که لازم است انجام بدهیم هر چقدر که زمان لازم باشد. چون وقتی که زمانش فرا رسد لازم خودبخود فراموش می شود و ان اشتباه بزرگ در نظر ما کوچک تر می شود بدانیم که این قانون است. کافیست ما بخواهیم جبران کنیم و کارهای عملی که لازم است انجام دهیم و امیدمان به خداوند باشد با این ایمان که بطور مثال موسی بخشیده شد ما هم بخشوده می شویم.
بعضی اشتباهات ممکن است در روابط عاطفی باشد که در این مواقع بر طبق فرموده خود استاد عباس منش از ته دل با تمام وجود ببخشیم و برای طرف مقابل دعا کنیم که در زندگیش موقق و پیروز و خوشبخت باشد.
نکته اخر اینکه بعضی اشتباهات که ما خودمان انرا بزرگ کرده ایم با یک معذرت خواهی و کارهای خیلی کوچک جبران می شود بیایید روی غرور خود پا بگذاریم و کاری که لازم است انجام دهیم. بعضی وقتها معذرت خواهی کوچک هم کار بزرگی است.
یادمان باشد که هیچ وقت و هیچ وقت اجازه ندهیم که اشتباه و گناه و یا هر کاری که باعث شده ما احساس گناه کنیم تکرار شود به هرقیمتی که شده از تکرار ان چلوگیری کنیم.
با تشکر از تمامی زحمتکشان گروه تحقیقاتی عباس منش که این شرایط را برای نظر بقیه فراهم نموده اند.
با سلام به دوستان سایت. به نظر من احساس گناهی ک مدتها در وجود انسان ماندگار میشه بخاطر چند دلیله اولین و مهمترین دلیلش باورهایی ست ک از بچگی ب ما دیکته شده باورهایی که متاسفانه ب نام دین به خورد ذهن ما دادند اینکه گفته شده برخی گناهان نابخشودنیه ترس عامللیه که ادمها احساس گناه تو وجودشون ریشه میکنه و فکر میکنند که دچار غضب خدا شدند و اتفاقات زندگیشون ب اون گناهشون مربوطه. ااااای ادمها بیاید خودمون رو ببخشیم و خودمون رو دوست داشته باشیم. بیایید دست از سر ترسهای غیر واقعی مون برداریم. ایمان ضعیف باعثه ترسه وقتی به خدای رحمان و رحیم ایمان نداشته باشیم فکر میکنیم خطاهامون رو مثل پتک تو سرمون میکوبه ولی اینطور نیست خدااا خیلی بزرگه ادمها جایزالخطا نیستند ممکن الخطا هستند. اگه اشتباهاتمون نبودند شاید هیچوقت راه رو پیدا نمیکردیم بیاید اینطوری فرض کنیم اگه تو ی اتاق تاریک که ه جا معلوم نیست و تلاش میکنیم که در رو پیدا کنیم ممکنه چند بار به دیوار بخوریم. هیچ موجودی مبرا از خطا نیست خدای بزرگ برای هر مسئله ای ی راه حلی گذاشته خودش بهمون گفته در توبه همیشه بازه پس چرا ما ادمها از خدا هم بیشتر ب خودمون سخت میگیریم. وقتی خدا با همه جبروتش ما رو میبخشه چرا خودمون نبخشیم. من این رو میدونم که هر عملی ی عکس العملی داره من میدونم که اگه خطایی انجام بدیم اون عمل نتیجه اش به خودمون برمیگرده اما ب محض اینکه از خطایی پشیمون بشید قانون کارما هم متوقف میشه و بر اساس احساس پشیمانی شما پاسخ میده ب محض اینکه از صمیم قلب از خطاتون پشیمون بشید خدا هم همون لحظه میبخشه. بیاییم خودمون رو دوست داشته باشیم. اکثر ادمهایی که سالها با احساس گناه زندگی میکنند خودشون رو دوست ندارند. به خودتون عشق بورزید ایمان داشته باشید خدا مهربونتر از هر کسی به بنده اییه که با عشق خلقش کرده. در اخر میخوام ی جمله کوتاه بگم که نمیدونم مال کیه ی جا خوندم ک نوشته بود/مگر میشود زندگی مرا بهم ریخته افریده باشد خالق دانه های انار. ممنون از سایت خوبتون. موید باشید .
با سلام. باید دید منشا احساس گناه چیست؟ اگر منشا احساس گناه این است که چون دستور خداوند را اطاعت نکردیم خود خدا می فرماید که توبه کنید که یاس از هر گناهی بدتر است و چه بسیار انسان هایی که گناهان خیلی بدی کرده اند و خداوند توبه شان را قبول کرده است و اگر منشا احساس گناه، تحقیر خود فرد می باشد به این معنا که فرد احساس می کند به واسطه گناه از ارزش انسانی وی کاسته شده است و لیاقت خوب بودن را ندارد راه حل این مشکل این است که باید به چنین فردی گفت هیچ گاه با گناه انسانیت انسان عوض نمی شود بلکه وی با گناهش ارزش خود را پائین آورده و اگر توبه کند مسلما خداوند راه بالابردن ارزش انسانی را به وی نشان داده است و می تواند در نزد خدا مقرب باشد.
ممکن است یک اشکالی مطرح شود که این همه در ادعیه ای که از معصومین علیهم السلام رسیده است اگر به ترجمه آن ها نگاه کنید که از جمله آن ها دعای کمیل است، حضرات معصومین علیهم السلام خود در حق خداوند مقصر می دانند مانند این فراز دعای کمیل که می فرماید افرط بی سوء حالی یعنی بدی حال من زیاد شده است.در حالی که ما مید انیم که ائمه علیهم السلام به هیچ وجه دچار گناه نشده اند. آیا این به آن معنا نیست که ما باید همیشه احساس گناه داشته باشیم؟ چرا که از دعاهای خیلی زیادی این مضمون بدست می آید که ما نسبت به خدا مقصر و متخلفیم. و این مواردی به قدری زیاد است که نمی توان وجود چنین مفاهیمی را انکار کرد.
پاسخ: به نظر می رسد که احساس گناه غیر از چیزی است که در ادعیه وارد شده است. برداشت من اینه که احساس گناه از آن جهت بد هست که منجر می شود که فرد خود را بی ارزش بپندارد و همیشه خود را تحقیر کند و همیشه یک ترس در وجود او هست که مانع پیشرفت وی می گردد. اما آنچه از ادعیه بدست می آید این معنا نیست که خود را تحقیر کنیم زیرا ائمه که این کلمات را به زبان می آوردند مسلما چنین احساسی نداشتند بلکه مقصود این است که هر چه هم که خوب باشیم و در درگاه خداوند مقرب باشیم باز از خدا طلبکار نباشیم بلکه خود را در حق خدا مقصر بدانیم ولی نه به معنای تحقیر خود بلکه به معنای اینکه اوست که به ما نعمت داده و اوست که ولی نعمت برای ماست.
(یک نکته جالب و بی ربط: جناح در عربی ظاهرا معرّب گناه است یعنی به احتمال زیاد لفظ گناه در فارسی تبدیل به جناح در عربی شده است قرآن هم لاجناح موارد مکرر دارد)
با سلام ودرود فراوان خدمت استاد عزیز وگروه تحقیقات.
اصل وریشه احساس گناه از کجا نشات میگیرد؟ چرا احساس گناه میکنیم؟ اگر به مسله خوب دقت کنیم متوجه میشویم که ترس از مجازات الهی ویا مجازات قانون طبعیت در قبال کار نادرستی که انجام میگیرد ترس مجازات باعث ایجاد احساس گناه میشود.شخص با عذاب وجدان وگفتگوهای درونی آخرش در انتظار عکس العمل خداوند میماند که همان مجازات است.که شاید اصلا اگر احساس گناه نکنیم هیچ وقت مجازاتی درکار نباشد.ولی کسانی که به قانون خداوند اعتقاد دارند حتما منتظر مجازات هستن واحساس گناه شدیدی میکنن..بهترین روش برای رهایی از احساس گناه اینست که انسان با خدای خود خلوت کند وراجب کاری که انجام داده با خدا در کمال خلوص نیت حرف بزند و در برابر حضور خداوند ابراز پشیمانی وتوبه کند.در اینصورت از حجم احساس گناه به شدت کاسته خواهد شد ومرحله بعدی گفتگوهای مثبتی است که شخص تلقین کند که خداوند گناه مرا بخشیده وانسان همیشه جایزالخطاست…این نظر بنده بود که همیشه جواب داده است ولی مجازات هم شدم.هر وقت ابراز پشیمانی نکردم با خدا حرف نزدم سریع نشانه های مجازات رو به وضوح دیدم..هر عملی یه عکس العملی دارد.جواب کار بد وناپسند از طرف خدا ویا قانون طبیعت داده میشود.
با عرض سلام وخسته نباشید به استاد عباس منش عزیز وگروه پرکار ایشان واز استاد سپاسگزارم که ماراوادار میکند که خودمان واستعدادهایمان را عمیقا بشناسیم چقدر این فایل بدلم نشست وفضایی باز شدتا به خطاهایی که خواسته یا ناخواسته درزندگیمان رخ داده را مروری داشته باشیم وبفهمیم که چقدر به خاطر این گناهان خودمان رابه ورطه نابودی میکشانیم وترمز پیشرفتمان رابه خاطر باور های غلطی که سر وتهی ندارند کشیده ایم وبه دوستانی که شاید خودشان رادر دام احساس گناه میبینند وخودم هم براساس گناهانی که مرتکب شده ام سالها بود که خودم را بیخود عذاب میدادم ودر این راه تجربیات فراوانی را کسب کرده ام توصیه های را دارم 1.اول جرات کنیم که مسئولیت همه گناهانمان رابپزیریم میخواهد هر طور که برایمان تمام شود این کار تا حد زیادی ما را به آرامش میرساند 2- سعی نکنیم هیچ وقت از گناهی که مرتکب شده ایم فرار کنیم یا با آن بجنگیم وهر روزبی گناه بودنمان را به آن ثابت کنیم که اگر فلانی این کار را نمیکرد یا اگر یک لحظه دیر میرفتم یااگر آن حرف رانمیزدم ویا……..درهر صورت که به آن فکر کنیم گریبانگیر ماست 3-جدا به خودمان قول دهیم که تکرارش نکنیم وتوبه کنیم 4-جرات کنیم که خودمان را واقعا از ته قلب ببخشیم واحساس گناه را راحتش بگزاریم وبه آن توجه نکنیم اگراین کار را نکنیم ذهنمان از خودمان انتقام میگیرد واتفاقات دیگری رقم مخورد5 .این رابدانیم که باور اشتباهیست اگر فکر کنیم باغصه خوردن نظر خدارا نسبت به گناهمان عوض کنیم وخودمان را مجازات کنیم که خداوند دلش به حال ما بسوزد و ما را ببخشد بلکه با دوری از گناهوتوجه نکردن به آن وکارهای مثبت نظر خداوند وجهان پیرامونمان نسبت به گناهمان عوض میشود5- آیه 73 سوره فرقان الاتاب امن وعمل عملا صالحا فاولئک یبذل الله سیئاتهم حسنات وکان الله غفورا رحیما.مگر کسانی که از آنچه در آن بودند توبه کنندوعمل شایسته نمایند پس آنهایند که خداوند گناهانشان راتبدیل به نیکیها می کندوهمواره خداوند بسیار آمرزنده ومهربان است .بیاعیم واز این آیه استفاده کنیم وبا اعمال زیبایمان گناهانمان را جنس قلابی ببینیم وجنس اصلی که تبدیل به نیکی شده است را در دستانمان ببینیم وباید تلاش کرد. 6-امیر مومنان علی ع میفرمایند لا تخف الا ذنبک مترس مگر از گناهت این حدیث به تعمق بیشتری نیاز دارد یعنی از احساس گناهت بترس که در هر دو جهان روسیاهت میکند وواقعا این احساس اگر داشته باشیم بسیار ترسناک است 7-جرات داشته باشیم که از نگاه دیگران ترسی بدل راه ندهیم که چه قضاوتی در مورمان دارند به اعمال نیکمان بچسبیم احساس ما نسبت به خودما ن دقیقا احساس دیگران هم هست پس مواظب احساسات درونیمان باشیم 8-جرات داشته باشیم در برابر قوانین خودمان را تسلیم بدانیم وقوانین جهان بسیار دادگستراست9 -جرات داشته باشیم باخودمان ودیگران صادق باشیم ودروغ رابا دروغ توجیح نکنیم 10-نگزاریم احساس گناه مارا کنترل کند چرا که کنترل آن در دستمان باشد 11-خودمان را باور داشته باشیم خدایمان را باور داشته باشیم که نه من دیگر آن انسان گناهکارم ونه خدایم آن خدای انتقام گیر است بلکه بسیار رئوف ومهربان است.12-یکی از باورهای غلط در مورد گناهان اینست که احساس میکنیم براساس گناه مرتکب شده قرار است دست روزگار از ما انتقام بگیرد وواقعا با این باور بر اساس قانون انتظارات اتفاقات را نا خواسته برای خودمان خلق میکنیم این باور تابه حال دو بار در فاصله 1تا 5 روز برایم اتفاق افتاده ودقیقا آن چیزی که تصور میکردم اتفاق افتاد ابار دست راستم بارد وم دست چپم از مچ شکست واتفاق دوم را براساس احساس گناه اول رابرای خودم رقم زدم13- بیاییم بار احساس گناهان را از روی دوشمان برداریم تاسبک شویم وحرفهایی که میشنویم راسالها با خودمان یدک نکشیم ما باید بدانیم که بیشتر انرژیمان صرف حمالی بار احساس گناهانمان میشود وبرای یاری رساندن به خودمان ودیگران دیگر انرژی برایمان نمیماند14- خودمان ودیگران را همانطور که هستیم ببینیم وخودمان را از خطا مصون ندانیم15-عبارات تاکیدی مثبت را هر روزباخودمان تکرار کنیم که من انسان ارزشمند ومفیدی هستم و……15 باور داشته باشیم که خدا ما را بخشیده ومنتظرنیست تا از ما انتقام بگیردپس دست از سرمان برداریم وضمیر ناخداگاهمان را حر لحظه با پتک احساس گناه نکوبیم واین را هم ببینیم که ما اعمال مثبتی هم داشته ایم واینقدر در حق خودمان ظلم نکنیم وبه افکار مثبت هم میدان بدهیم 16-بدانیم که گناه چیزیست که انجام شده اما خاطراتش که همان احساس گناه است در ذهنمان مانده واحساس گناه هوشمند است ودر حال ساختن گناهان آینده است 17احساس گناه مانند دینامیت است واگر کوه باشی تخریبت میکند 18-باورهایی که از کودکی برایمان مانده اند مثل اگر کسی گناهی رامرتکب شده بود واتفاق ناگواری برایش میافتاد همه میگفتند ببینید دچطور به سزای اعمالش رسیدبااین تفکر خودمان را راحت نمیدیدیم 19-از تکنیکهای NLPاستفاده کنیم 20-بدانیم وآگاه باشیم که اگر کسی ظلمی در حق ما کرد چه آن فرد را ببخشیم وچه نبخشیم در هر دوصورت او را به پیشرفت نزدیک میکنیم ونا خواسته او را به جلو حرکت می دهیم چه بخواهیم وچه نخواهیم حداقل این مورد در موردمن که این هم ایده ای است مصداق دارد وبر اثر خطای بزرگی که نا خواسته در مورد فردی مرتکب شدم آنها هنوز مرا نبخشیده اند ومن سالها درگیر این احساس گناه بودم از خودم متنفر بودم هنگامی که به آینه نگاه میکردم از وجودم احساس شرمندگی میکردم سالها عذاب وجدان مرا لحظه ای راحتم نمیگذاشت مانند دندانی شده بودم که از درون میپوسیدم وآنها تادستشان به من بند شده هر لحظه دنیا راروی سرم خراب کرده اند ورنج وعذابم داده اندونتوانستم خودم راقانع کنم که این بینشی که یافته ام در اختیار دوستانم قرار ندهم که از هر چه بگزریم سخن دوست خوشتر است دوستان باید بگویم که نمیشود با احساس گناه زندگی راحتی داشته باشیم من بعد از این واقعه نمیتوانستم خودم راقانع کنم وهر روز خودم را مجازات میکردم تا خدا به من رحم کند واز گناهم بگزرد پس ازمدتی تصمیم گرفتم که این کار نباید مرا از پای دراورد پس آرزوهایم چه می شود پس رویاهایم چه میشود وسعی کردم خودم راقانع کنم که هر که به من فشاری بر اثر گناه خودم وارد کندکه ظلمی در حقشان کرذه ام هم خودم وهم آنها را ببخشم وآنها را مربیان واقعی خودم بدانم وبگویم فشار بیشتریعنی خدای نزدیکترفشار بیشتر یعنی میشوم انسان موفق وخود ساخته سالهاخودم رابه خواندن کتابهای فراوانی درزمینه دین وروانشناسی وموفقیت ترقیب کردم سخنرانی های فراوانی از اساتید موفقیت از جمله استاد عباس منش را گوش دادم دوستان .من جدا دنبال موفقیتم فقط این گزینه آرامشی عجیب وباور نکردنی رادر من ایجاد کرده است حتی چند ماهیست به اتفاق چندی ازجوانان اقوام هر دو هفته یک بار برای خودمان جلسات موفقیت میگزاریم واز دیدگاههای استاد عباس منش که واقعا باور رابه معنی واقعی به من فهماند وتشکرمیکنم از ایشان ودیگر اساتید موفقیت که راه درست زندگی کردن را به من نشان دادند. اگر من بخواهم ادامه دهم شاید بتوانم رمانی رابرایتان بنویسم ودرآخر باید بگویم دوستان عزیز م هیچ راهی برای دوری از احساس گناه جز یاد خدا ودوری از گناه وجودندارد ودیگر اینکه تبدیل کردن گناهان به حسنات که خداوند درقرآن وعده داده جز کوشیدن وتلاش کردن برای موفقیت محقق نخواهدشد ومن باتمام وجود از خداوند خواسته ام وتصمیم گرفته ام برای ترمیم احساساتم که روزی له شد وبدون آن تمام فرکانسهایی که به جهان میفرستیم اکثرا برفکیست یا موفق میشوم یا موفق میشوم باتشکر از تمامی دوستانی که مرا تحمل کردند واین متن رامطالعه کردند وهمچنین تشکر ویژه ای دارم از استاد عباس منش وهمکارانشان که فضایی روحانی را برایمان باز کردند …… سپاسگزارم..
مرضی،ش باسلام احساس گناه یک احساس درونی است که فقط خودشخص ازآن خبردارد.ومثل بیماری خوره شخص راازدرون تضعیف ونابود می کند وسالهاممکن است شخص این احساس رایدک کشدبه قولی،شاه می بخشد،وزیرنمی بخشداست خداوندرحمان اعلام کرده هرزمانی ازخطای خودپشیمان وتوبه کنیدمن می بخشم.ودرتوبه وبخشش هرلحظه ازشبانه روزبه روی بندگان بازاست پس بهتراست درصورت امکان اگرعملی یاسخنی درموردشخص بخصوصی انجام دادهایم واودردسترس است ازاوبامتانت وشجاعت عذرخواهی کنیم وبخواهیم ببخشد وازخداهم طلب عفووبخشش کنیم کمااینکه ممکن است آن شخص فراموش کرده یابرایش مهم نبوده حداقل بعدازمدتی وماچه فکرهاکه نمی کردیم واگردردسترس نیست طلب بخشش ازخداوندوطلب خیروسعادت برای اوکافیست سپس خودمان رابخشیده ودرونمان راازاین احساس پاک کنیم کاری است که شده،گذشته ،گذشته است غم مخورحال رادریاب وتازندهای زندگی کن!!!بااحساس خوب باعزت نفس،شادی ونیکی به خلایق وهمنوعان خود،اگرهم درموردخودمان کسی خطایی کرده ازته دل ببخشیم وبرایش طلب خیرداشته باشیم هزاربرابرازجایی که انتظارنداری وفکرش رانمی کنیم پاداش وجایزه می گیریم اگرخدابخواهدکه می خواهد چون من نوعی یاتو می خواهی بی خیال دیگه درهرصورت خودت ودیگران راببخشش وباشادی زندگی کن خالقت کنارتوست وبه توافتخارمی کند باتشکرازاستادعزیز