«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 248

5887 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مستانه اقبالهء گفته:
    مدت عضویت: 2120 روز

    با سلام به نظر من بزرگترین مشکل انسان ها نداشتن اعتماد به نفس هست ما فکر می کنیم که با رسیدن به خواسته هامون به اعتماد به نفس میرسیم شاید برای مدت محدودی جواب بده ولی زهی خیال باطل .چون ما باید ریشه رو درست کنیم که همان راههای رسیدن به اعتماد به نفس هست اگه ریشه درست نشه با قول شاعر خشت اول که نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج.وما باید احساس خود ارزشی رو در وجودمان زنده کنیم واحساس بی ارزشی وعدم لیا قت واحساس گناه رو در وجودمان نابود کنیم کا به نظر من شرکت در دوره ی اعتماد به نفس وانجام دادن تمرین هاست تا خود رو بسازیم وجهان رو جایی بهتر برای زندگی کنیم که این بهترین کمکی هست که اول به خودمان وبعد به جهان میکنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    شادان گفته:
    مدت عضویت: 2266 روز

    سلام دوستان

    در پاسخ به سوال استاد که در فایل اول پرسیدن من این موارد به ذهنم رسید که:

    فردی که عزت نفس بالا داره قبل از هرچیزی خودش رو دوست داره و با خودش و دیگران در صلحه

    هرگز خودش رو بخاطر اشتباهاتش سرزنش نمیکنه بلکه مثل مادری که اشتباهات فرزندش به نظرش عادی و طبیعی میاد هست و اگر اشتباهی انجام داده باشه خودش رو میبخشه.

    هرگز حسرت گذشته رو نمیخوره که چرا فلان کار رو انجام دادم یا انجام ندادم یا فلان حرف رو در فلان موقعیت زدم

    هرگز نگران نظر دیگران درباره خودش نیست

    و خودش رو لایق بهترینها میدونه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    فائزه شهزاد گفته:
    مدت عضویت: 2531 روز

    سلام به استاد عزیز

    برگ دوم سفرنامه

    قسمت سوم و چهارم عزت نفس

    ..احساس گناه خیلی مرتبطه با عذاب وجدان

    ..باید دوباره بررسی کنیم که اصلا این وجدان چیه و کی تعریفش کرده شاید اصلا این وجدانه اشتباه باشه

    مثلا یه چیزی که برای ما عذاب وجدانه توی یه فرهنگ دیگه اصلا باعث عذاب وجدان نیست

    ..تو قرآن خیلی واضح در مورد گناهان خدا اشاره کرده و اگر ملاک ما قرآن باشه میبینیم خیلی از ماها به خودمون خیلی سخت میگیریم

    خدا گفته من همه ی گناه ها رو به جز شرک میبخشم

    و خدا تو قرآن خودش و بسیار تواب و بسیار رحیم و مهربان معرفی کرده و ما باید این صفات خدا رو باور کنیم

    تو داستان حضرت موسی که تو قرآن اومده توی یه دعوایی حضرت موسی یک نفر و می کشه و از خدا طلب بخشش میکنه و خدا میبخشه و ایشون رو حتی به پیامبری میرسونه…

    در مورد حق الناس چیزی تو قرآن نیومده و ریشه اون معلوم نیست از کجاس…

    وقتی ریشه ظلم رو در قرآن بررسی کنیم متوجه میشیم که آدم نمیتونه در حق کسی ظلم کنه و در ۹۹% اومده که آدم به خودش ظلم میکنه …

    بر خلاف باور عموم جامعه :

    هیچ کس توانایی تغییر کس دیگه ای رو نداره !!!

    اگر تصمیم بگیریم کسی رو تخریب کنیم هرگز نمیتونیم این کار و انجام بدیم مگر این که اون طرف قبول کنه و باور داشته باشه و خودشم بخواد که تخریب بشه .

    ولی اگر اون فرد در مدار درست باشه شما هر چقدر بخواید بهش ضربه بزنید نمی تونید و باعث میشه به نفعش بشه و به قول معروف عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد

    ..ما نمیتونیم سرنوشت کسی رو نه به سمت خوب نه به سمت بد تغییر بدیم .

    آدم ها  فقط خودشون سرنوشت خودشونو میتونن تغییر بدن .

    ما میتونیم بهشون روحیه بدیم ولی اگر خودشون نخوان نمیشه .

    قرآن بارها گفته که هر ظلم و ستمی میشه خودتون به خودتون میکنین .

    اگر بخوای بدی کنی به کسی به خودت داری بدی میکنی فکر نکن میتونی به اون فرد ضربه بزنی اصلا اینطور نیست .

    این یه توهمه بزرگه ‌که افراد میتونن به بقیه ضربه بزنن…

    تا شروع میکنی به تخریب کسی در لحظه به لحظه داری خودتو نابود میکنی داری همه چی رو از خودت میگیری …

    و در لحظه ای که شروع میکنی به بقیه کمک میکنی ، در لحظه ای که شروع میکنی به بقیه عشق بورزی ، در لحظه ای که به بقیه حس خوب داری در همون لحظه شروع میکنی که خودتو شکوفا کنی ، باعث پیشرفت خودت میشی ..

    خیلی از خطاهایی که ما انجام میدیم باعث تجربه کسب کردن ما میشه ..

    ما وقتی اشتباه میکنیم و نتیجه اشتباهمون رو میبینم تجربه به دست میاریم …

    بالاخره انسان برای رشد و پیشرفتش خطا میکنه و تمام پیشرفت های بشری به خاطر اشتباهاته  و اگر خطا کردیم باید سعی کنیم ازش درس بگیریم..

    و باید یادمون باشه که با احساس گناه فقط باعث میشیم اون خطا و اشتباه بیشتر و بیشتر بشه ..

    وقتی آدم در مدار درستی باشه اصولا اشتباه نمیکنه..وقتی هماهنگ باشه با انرژی منبع، وقتی هماهنگ باشه با خداوند هدایت شده هست …

    با مرگ هیچ چیزی از بین نمی ره.. این دنیا در مقابل  ابدیتی که ما توش هستیم ذره ای نیست ..

    کسانی که هدایت شده هستن وقتی یه مشکلی براشون پیش میاد یا آزمایش میشن از طرف خدا میگن ما از خداییم و مگه خدا ضربه پذیره ؟! و به سمت خودش برمیگردیم پس مشکلی نیست

    وقتی تو این فضا قرار میگیرن خدا بهشون ثروت میده ..رحمت میده و اونا هدایت شده هستن…

    و مکانیزم استاد برای مقابله با احساس گناه اینه که به خودشون میگن اگر من احساس گناه داشته باشم و احساسم بد باشه ۱۰۰%اتفاقات بد برام می افته و باید با تغییر دیدگاهمون احساسمون رو خوب کنیم وگرنه اتفاقات بد برامون می افته ، نه به خاطر این که خدا میخواد بلا سرت بیاره به خاطر این که سیستم این شکلی عمل میکنه …

    با بد شدن احساسمون سریع باید به خودمون بگیم که چطور باید به این موضوع نگاه کنم که احساسم بهتر بشه وگرنه اگر در احساس بد بمونیم مطمئنا اتفاقات بد برامون می افته…

    مهم ترین قسمت اعتماد به نفس و عزت نفس نداشتن احساس گناهه..

    و مهم ترین قسمت اعتماد به نفس و عزت نفس خودارزشیه و چیزی که میتونه اعتماد به نفس و عزت نفس رو از بیت ببره احساس گناه و عذاب وجدانه …

    اگر میبینیم به کسی داره ظلم میشه اون آدم خدا رو باور نکرده و اگر خدا رو تنها فرمانروای قدرتمند جهان بدونیم از کسی نمی ترسیم و نگران نمی شیم…

    اگر از کسی بترسیم اون طرف میتونه ما رو تسخیر کنه ..‌و تو بحث چشم زخم اگر باور داشته باشیم که کسی میتونه ما رو چشم بزنه ما داریم به شیطان قدرت میدیم و برای قدرت بی انتهای خدا شریک قرار میدیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    فائزه شهزاد گفته:
    مدت عضویت: 2531 روز

    سلام به استاد عزیز

    امروز اولین روز این سفر بود برام‌…

    فایل های عزت نفس و مرور کردم و خیلی خوب بود

    مخصوصا فایل چهارم که در مورد حق الناس توضیح دادین …

    من تا الان جلسه ۵ دوره عزت نفس و کار کردم و واقعا خیلی خوبه و باید خیلی ادامه بدم و عمل کنم تا جزئی از رفتارام بشه …

    ذهنم میگه زیاد تغییر نکردی و میخواد از الان تغییرات بزرگ باشن ولی از همین تغییرات کوچیک شروع میشن و باید خیلی خیلی بهتر بشم تو این زمینه …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    معصوم شاهرخی گفته:
    مدت عضویت: 2163 روز

    سلام بر استاد عزیز

    استاد باید بگم جواب سوال قسمت اول رو من وقتی داشتم گذشتمو مرور میکردم دادم شاید دلایلی بود که باعث شده بود من اعتماد به نفس نداشته باشم امروز وقتی فایل دوم رو گوش دادم باز برگشتم فایل اول رو دیدم موندم با خودم گفتم من ترمزهای خودم رو درمورد اعتماد به نفس نوشتم و باز فایل دوم رو گوش دادم و باز فکر کردم ولی این بار میتونم بگم تنها دلیلی که آدمها اعتماد به نفس بالای دارن اینه که احساس لیاقت بالای و احترام زیادی برا خودشون قابل هستند و خودشونو دوست دارن با خودشون در صلح هستند اینو الان میگم که فهمیدم احساس گناه باعث شده من احساس لیاقت نکنم و با خودم تو ذهنم در حال جنگ هستم که چرا فلان کردی چرا این حرفو ردی چرا، ،،ولی الان میگم هم به خودم هم به دوستام آدمی اشتباه میکنه و راه حل اشتباه دعوا با خودت نیست بلکه بخشیدن خودته بلکه درس گرفتن از اشتباهاته،و اینکه باید جرات معذرت خواهی از خودت رو داشته باشی باید به خودت قول بدی که تکرار نکنی خودتو دوست داشته باشی دعوا نه باید قبول کنی هر گناهی که قبلا کردی هر اشتباه که مرتکب شدی فقط و فقط خودت مقصر بودی و خودتو ببخشی و دیگه در موردش تو ذهنت دادگاه برگذار نکنی،میدونی استاد این فایل یه چیز دیگه بم فهموند که خدای که منو خلق کرده بخشنده و بزرگه و اون خدای درون من هم که قسمتی از اون خداست باید بخشنده و بزرگ باشه پس من امشب اول مسئولیت تمام اشتباهات گذشته که آگاهانه و ناآگاهانه دچارش شدمو میپذیرم متعهد میشم هم به خدای درونم هم به خالق زیبایم که بخشنده تر از اون سراغ ندارم،که اگاهانه تکرار نکنم ومراقب باشم که یادم نره من خواستم به این دنیا بیام تا تجربه کنم و زندگی کنم و از این به بعد راه درست زندگی رو با اشتیاق بیشتر ادامه میدم.

    در پناه رب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    سید محمدامین حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2780 روز

    به نام خداوند مهربان

    استاد عزیزم سلام

    بچه های هم فرکانسی سلام

    یادمه اولین باری که این فایل رو دیدم ، سال پیش بود، اون موقع فهمیدم چی میگه ها، ولی خدا وکیلی الان که برای دومین بار شنیدم اصلا درکم از زمین تا آسمون تفاوت میکرد. بسیار بیشتر درک میکردم، بسیار حرف های تازه ای میشنیدم. واقعا از این هماهنگی و دلنشینی این کتاب الهی بسیار شگفت زده شدم

    اگر کسی به شناخت شما از آیات قرآن شک داشته باشه و تکذیبتون بکنه، اگر که بیاد و این فایل رو ببینه کاملا متوجه میشه که درک کردن تک تک آیات قرآن با تفکر یعنی چی. میفهمه که رسیدن به مفهوم واقعی آیه های قرآن بدون این که چشم بسته قبول کنی یعنی چی.

    خدایاشکرت. واقعا خداوند رو سپاس گزارم به خاطر اینکه این همه هماهنگی رو بهم نشان داد این همه آگاهی، این همه مفاهیم عمیق و فوق العاده. واقعا آیات قرآن هر دفعه برای انسان درک عمیق تر و بالاتری داره. و چون استاد صحبت هاشون رو از روی قرآن میگن، هر دفعه که هر فایلی رو میبینم، برام تازگی داره، درکم بالاتر میره. میفهمم که فرکانسم بالاتر رفته. میفهمم که جنس این حرف ها خیلی با بقیه حرف ها فرق میکنه. اصلا وقتی برای دومین بار این فایل رو گوش دادم، خیلی بیشتر به مفهوم ظلم پی بردم، خیلی بیشتر فهمیدم که حق الناسی که همه جا مطرحه، توی قرآن اصلا جایی نداره. آیاتی فوق العاده محکم و با ثبات رو دیدم که تا دنیا دنیاست، هیچ خللی حتی به اندازه یک سر سوزن بهشون وارد نمیشه.

    خدارو شکر که مفهوم دعا رو خیلی بیشتر و بهتر فهمیدم. بیشتر درک کردم سیستمی بودن خداوند رو. عملکرد جهان مثل آیینه رو.

    خدارو شکر. واقعا خدارو شکر که این قدر استاد جونم زیبا نفی کردن قدرت دیگران رو در زندگیمون. خدایا شکرت.

    خدا رو شکر به خاطر اینکه حضرت محمد رو بیشتر و بهتر شناختم. خدا رو شکر که تاثیر ایمان رو بیشتر فهمیدم.

    خدارو شکر که از روی این آیات فرکانس رو بیشتر درک کردم.

    خداروشکر که دوباره بازم بهم یادآوری شد که هر چقدر چیزای بهتری برای بقیه بخوام، به خودم برمیگرده. ممکنه اونها اون جوری که من خواستم تغییر کنن ولی این اصلا ربطی به دعای من نداره. مربوط میشه به باور های خودشون. برمیگرده به درک خودشون از قانون.

    خداروشکر که میتونم این آگاهی ها رو بفهمم و با شما به اشتراک بذارم

    خداروشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    سید محمدامین حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2780 روز

    به نام خداوند مهربانم

    به نام خداوند بخشنده ی عاشقم

    خدایی که هر کیو بیشتر دوست داره، بیشتر بهش نعمت و ثروت و سلامتی و شادی میده. بیشتر حمایتش میکنه، هدایتش میکنه. بیشتر توی کارها ایده ها رو بهش الهام میکنه. و خدا رو شکر که این عشق بدست آوردنیه. اکتسابیه. هر کدوم از ما میتونیم عشق خدا رو نسبت به خودمون هر روز در وجودمون افزایش بدیم.

    خدایاشکرت که اینقدر عاشق منی و هر روز عاشق تر میشی. چون هر روز داره بهم نعمت بیشتری میده. هر روز منو بیشتر هدایت میکنه. البته یعنی من هر روز دارم هدایتشو بیشتر دریاقت میکنم. صداشو واضح تر میشنوم. هر روز سعی میکنم خودمو به فرکانسش نزدیک تر کنم تا حمایت و هدایتشو بیشتر دریافت کنم.

    استاد جانم چقدر این موضوغ عذاب وجدان اساسی و کلیدیه. اینقدری اساسیه که منی که وقتی سیزده چهارده سالم بود، به خاطر اینکه یک بار نمازم دیر شده بود، مینشستم و به خدا التماس میکردم که منو ببخشه. اگر که توی همون سن با خانمی دست میدادم مینشستم و زجه میزدم که خدا یه وقت عذابم نکنه و منو ببخشه. هی میگفتم چیکار کنم تا این گناه وحشتناک و بزرگ رو جبران کنم. چقدر نماز بخونم؟ چقدر کار خوب کنم؟

    الان خندم میگیره وقتی به این کارام نگاه میکنم. چقدر توی گوش ما از ترسیدن از خدا خوندن. چقدر از عذاب ها خوندن. چقدر از اینکه گناه کنی دیگه دهنت آسفالته حرف زدن. چقدر ما رو با احساس گناه و عذاب وجدان بار آوردن.

    این همه به ما گفتن که اگه غیبت کنی نمیدونم اون دنیا زبونت وسط زمین پهن میشه و مردم روش راه میرن و ما اگه اشتباهی یه وقتی غیبت میکردیم از ترس دیگه نمیدونستیم چی کار بکنیم.

    خدارو شکر الان دیگه من سعی میکنم که کار اشتباهی انجام ندم و به قول استاد جهان کاری میکنه تا من اصولا کار اشتباهی انجام ندم ولی خب همون درصد خیلی ناچیز رو هم الان دیگه به خاطرش نمیترسم. نمیگم که دیگه همه چیز تموم شد و خدایا غلط کردم. یه وقت نزنی داغونمون کنی تو این دنیا، نمیدونم آبرومو نبری ، رسوام نکنی و ……. میگم که درسته، قبول دارم که من به خودم ظلم کردم و خداوندا منو ببخش و خودمم خودمو میبخشم

    خدارو شکر توی این مدت تونستم عشق خدا رو توی وجود خودم پیدا کنم و اگر کار اشتباهی انجام دادم سریع طلب مغفرت کنم و خدارو شکر مطمئن هستم که این خدایی که من دارم، اونقدر غفاره که حد نداره. همیشه منو میبخشه. همیشه منو دوست داره. توی هر حالتی که هستم عاشقمه.

    خدایی که میدونه توی دلم چه خبره. خدارو شکر موقعی که اشتباها یه کار نادرستی انجام میدم، سریع توی ذهنم میاد که همون موقع توبه کنم و خودمو ببخشم و از همه مهمتر ، احساسمو خوب کنم. چون میدونم که خدا منو میبخشه و خودم باید بیشتر خودمو ببخشم. چون وقتی که احساسم بد بشه، از در و دیوار اتفاقات بد وارد زندگیم میشه و اگر خوب باشه از در و دیوار سیل وار اتفاقات خوب توی زندگیم سرازیر میشه.

    خدارو شکر میکنم که به جایی هدایت شدم که به جای اینکه بخوام با عوامل به درد نخور بیرونی حالمو خوب کنم که فقط باعث ضربه زدن به خودم میشه، بیام و از درونم احساس شادی عمیق و ذاتی رو توی خودم زنده کنم و از هر چیزی توی زندگیم لذت ببرم.

    خدایاشکرت که از همون اول زشتی این عوامل بیرونی مضر رو بهم نشون دادی تا دیگه جرئت نکنم برم طرفشون چون اگه برم نه تنها به خودم ظلم میکنم بلکه خودمو نابود میکنم. خدایاشکرت.

    واقعا باید چشمامون رو بشوریم وجور دیگری ببینیم. به جای اینکه مسائلی که توی فرهنگ های مختلف معانی گوناگونی داره رو بیایم اصل قرار بدیم، بگردیم ببینیم اصل واقعی چیه.

    ببینیم قرآن چی گفته. به خودم بگم: ببینم قرآن چی گفته. بیشتر قرآن بخونم. بیشتر روی آیاتش فکر کنم. هر آیه ای رو با تفکر قبول کنم نه از روی عرف و حرف بقیه. بیام و عینک ها رو از روی چشمم بردارم وببینم که قوانین جهان چیه، قوانین اصلی رو توی زندگیم اجرا کنم و باهاش زندگیمو اونجوریکه میخوام بسازم.

    چقدر این حرفتون رو دوست داشتم در مورد حق الناس.

    ما هیچ قدرتی توی زندگی بقیه نداریم. نه میتونیم خرابش کنیم نه میتونیم درستش کنیم. اگر کسی پول کس دیگری رو بخوره به اون ظلم نکرده، خودشو داغون کرده،(البته اگه اون طرف مقابل باور های مناسبی داشته باشه). جهان دو تا جسم، دو تا تفکر، دو تا فرکانسی که از هم فاصله دارن رو در کنار هم قرار نمیده.

    کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز

    توی این دنیا هیچ کس توی زندگی ما هیچ قدرتی نداره. بقیه فقط دستی از بینهایت دست خداهستند که فقط وفقط اجازه دارند توی زندگی ما از طرف خداوند تاثیر مثبت بذارن. ولا غیر

    خدایاشکرت که توی این جمع دوست داشتنی هستم.

    جایی که همه حرفای خوب میزنن. جنس حرف ها و باور ها تفاوت داره با بقیه جاها.

    خدارو شکر که لیاقت اینجا بودن رو داغرم. لیاقت معتمد بنفس بودن رو دارم. لیاقت ثروتمند،شاد،سالم،سعادتمند بودن و با خدا بودن رو دارم.

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    سید محمدامین حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2780 روز

    به نام خدای عزیز و مهربانم

    خدایاشکرت که این فرصت رو پیدا کردم تا بیام اینجا و به این سوال پاسخ بدم. فرصت شد بیام و ندای درونم رو بنگرم که چجوری سخنان رو در ذهن من میکاره. خدایاشکرت

    من میدونم خدایی که من دارم، منو همیشه در هر حالتی دوست داره. حتی اگه من رومو ازش برگردونم اون همینطور روش به منه و داره هدایتم میکنه. خدای من کسیه که همیشه منو میبخشه. همیشه بهم فرصت میده. همیشه منو گرامی میداره. اون کسیه که اگه من اشتباهی بکنم ازم دلخور نمیشه. از دستم ناراحت نمیشه. منو همون موقع میبخشه به خاطر اینکه اون بینهایت غفاره. بینهایت منو دوست داره. عاشق منه وبه خاطر همین اشتباهات منو میبخشه و به روم نمیاره. اگه یه روز خواستم ازش طلب مغرفت بکنم، زودتر از اون که به زبون بیارم منو بخشیده. اگه بخوام توبه کنم، زودتر از من روشو بهم کرده و آغوششو گشوده تا خودمو پرت کنم تو بغلش.

    عاشقمه. همیشه هدایتم میکنه. همیشه منو به سمت بهترین راه ها هدایت میکنه. اگر که راه اشتباه برم یا درست فرقی نمیکنه، اون حمایتم میکنه. ولی اگه اشتباه رفتم توی راه مدام بهم نشانه میده برای برگشتن. حتی اگه تا قیامت هم طول بکشه مدام بهم نشانه میده و همیشه فرصت بازگشت برام گذاشته.

    خدای من تموم جوابها رو میدونه. میدونه که چجوری میتونم جبران کنم. میدونه که از اون راه اشتباه چجوری به آرومی و بینهایت لایت منو بیاره توی راه درست. فقط منم که باید دستمو بدم بهش . باید همراهش برم. هر جایی که بهم گفت برم. هر کاری که بهم گفت انجام بدم. اگه ترسیدم نایستم. با وجود ترسم اقدام کنم، چون همیشه بهترین موقعیت ها وقتی به ما داده میشه که با ترسی روبرو میشیم و وقتی میتونیم اون فرصت رو بدست بیاریم که بریم تو دل ترسمون. با کله بریم تو شیکمش . بهش بگیم آقا کوچولو، کم تر از اینهایی که بتونی منومتوقف کنی.

    خداوند سریع الجوابه و همینطور سریع البخشش. بهترینه. عاشقشم چون اون عاشقمه. کاشکی منم بتونم هر روز بیشتر عاشقش بشم.

    خدارو شکر که تونستم قسمتی از باور های خوبو که برای بخشیدن خودمون لازمه بنویسم. امید وارم خودمم بتونم تا سر حد ممکن به اینها عمل کنم.

    خدایاشکرت

    شاد و معتمد بنفس باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    سید محمدامین حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2780 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام استاد عزیزم.

    سلام به همه ی دوستان هم فرکانسیم که دارن این کامنت رو میخونن.

    خداروشکر که دوباره فرصتی شد تا توی قسمت اول سفرنامه بیام و تمرین این فایل رو انجام بدم.

    به نظرم انسانی که عزت نفس داره،

    1از لحاظ ظاهری: خودشو انگشت نمای بقیه نمیکنه. به دنبال این نیست که لایک بقیه رو بگیره. به خاطر راضی کردن بقیه رفتار نمیکنه( ما ناتوان هستیم در راضی کردن بقیه ولی توانا هستیم در راضی کردن خودمون). حرفهایی رو نمیزنه فقط به خاطر این که توجه بقیه رو به خودش جمع کنه. به دنبال این نیست که بقیه رو به دنبال خودش بکشونه که در این صورت نه تنها کسی دنبالش نمیاد بلکه اونه که دنبال بقیه میره و عروسک خیمه شب بازیشون میشه. واسه اینکه چهار نفرو دور خودش نگه داره مدام تقلا نمیکنه از این ور بپره اون طرف چون بقیه گفتن، از اون ور بپره این طرف چون مردم گفتن.

    به خاطر اینکه بتونه چهار نفر رو راضی نگه داره(که نمیتونه) به خدا شرک نمیورزه. نمیاد قدرتو از خودش و خدا بگیره بده به مردم. مردم فلانن و مردم بهمانن و اگه نباشن من هم نیستم و نمیدونم همین مردمن که من رو به اینجا آوردنو از این جور چرت و پرت ها. تا جایی این موضوع برای همون مردم هم انگار تبدیل به عقیده میشه که فکر میکنن اونان که یه نفرو به یه جایی رسوندن. اگه کسی به یه جایی برسه میگن نمیدونم خب ما بودیم که به اینجا رسوندیمش و ……….

    یه انسانی که با اعتماد به نفسه حتی اگه بقیه بدشون بیاد هم کار درستو انجام میده. خودشو به دست بقیه نمیده. نمیترسه از اینکه کار خودشو بکنه چه حالا بقیه خوششون بیاد چه نیاد.

    انسان معتمد به نفس حتی اگه یه روز هیچ کسی هم توی خیابون نباشه، بهترین ظاهر رو درست میکنه و بهترین لباس هاش رو میپوشه. حتی اگه بره توی یه شهری که همه کر باشن، زیبا و مرتب و شمرده صحبت میکنه. حتی اگه بره یه جا که همه کور باشن، رفتار درست رو از خودش ارائه میده.

    2درونی: به خودش و توانایی هاش اعتماد داره. تنها خدا رو منبع خیر و خوبی میدونه و همچنین خودشو پاره ای از وچود خدا میدونه.برای همین میدونه که خدا بهش بینهایت قدرت داده ، توانایی داده. اعتماد بنفس داده تا هر کاری رو که میخواد به بهترین و درست ترین و راحت ترین شیوه ممکن انجام بده.

    یه همچین انسانی سعی میکنه شرک نورزه و قدرتو از خدا نگیره و بده به عوامل بیرونی. سعی میکنه همیشه سپاس گزار خداوند باشه به خاطر هر زیبایی که به زندگیش وارد میکنه. به خاطر شجاعتی که بهش داده.

    یه همچین آدمی توی کار هاش با وجود ترس اقدام میکنه چون میدونه توانایی حل هر مسئله ای رو خدا در درونش قرار داده و فقط باید بگرده و پیداش کنه. اون میدونه که انسان ارزشمندیه و لیاقت هم صحبتی با خدا رو داره پس اجازه میده توی زندگیش خداوند هدایتش کنه.

    توی محافل نظرشو به راحتی بیان میکنه. نگران تحقیر شدن نیست. نگران نیست که نظرش مورد قبول واقع نشه.

    این آدم بقیه رو بالاتر از خودش نمیبینه و موقع رویارویی با اونها دست و پاشو گم نمیکنه.

    از کلمه نشد و نمیتونم و نمیشه استفاده نمیکنه چون میفهمه که توانایی رسیدن به هر خواسته ای رو داره.میدونه که میتونه توی زندگیش به فراتر از خواسته هاش برسه. خداوند بهش قدرت خلق زندگیشو داده تا بتونه هر جور که خواست اونو بسازه. میدونه که بینهایته و لیاقت بینهایت نعمت رو داره. لیاقت بهترین ها رو داره.

    یه انسان معتمد بنفس همیشه سعی میکنه در زندگیش آرامش داشته باشه و احساس خوب چون میدونه که موقعی که آرامش داره صدای خدارو بهتر میشنوه.

    اگر که جواب مسئله ای رو ندونه یا راه رسیدن به خواسته ای رو بلد نباشه اصلا نگران نمیشه چون میدونه موقع درستش خدا راه رو بهش نشون میده. به موقع ایده های مناسب رو بهش الهام میکنه.

    یک همچین انسانی به خاطر کارهای خطایی که در گذشته انجام داده احساس گناه نمیکنه چون میدونه خداوند غفاره و حتما اونو بخشیده. خودشو مدام سرزنش نمیکنه. خودشو میبخشه. به خودش امید میده . خودش به خودش انگیزه میده. خودشو انسان درستکاری میدونه که جاش توی بهشته. خودشو برای انجام کارهای بزرگ به چالش میکشه. هر روز سعی میکنه ورژن بهتری از خودشو ارائه بده. جهان رو جایی میبینه که میتونه توی اون هم خودش رشد کنه و هم کمک کنه تا اونجا جای بهتری برای زندگی کردن بشه.

    خدایاشکرت که تونستم گوشه ای از ویژگی های یک انسان معتمد بنفس رو با ندای درونم بنویسم. امید وارم که لذت برده باشید.

    شاد و پیروز و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشد

    فعلا بای

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    معصوم شاهرخی گفته:
    مدت عضویت: 2163 روز

    سلام استاد سلام به همگی

    استاد من این فایل ها رو بارها و بارها دیدم ولی هیچ وقت دقت نکردم بهشون و سر سری رد شدم ولی دیگه واقعا خسته شدم به خودم گفتم حرفای استاد حرفای قشنگیه و تو تاالان به این قشنگی ها دقت کردی و عمل نکردی حالا عمل کن بهشون حالا قدم بردار و تو عمل هم ثابت کن شاگرد استادی و خالصانه میگم استاد خدا رو شاکرم که شما رو سر راهم قرار داد و در مدار تغییر زندگی قرار داد، اعتماد بنفس

    منم تو بچگی خیلی تو سرم خورد که فلانی رو دیدی دیدی چی شد دیدی چی میشه و تو و همیشه حسرت میخوردم تااینکه با شما آشنا شدم آدم های تو دید من اعتماد بنفس دارن که زیبان،که به چند زبان صحبت میکنن ،کامپیوتر بلدن، چهره ای خاص دارن،با زبونشون همه رو نرم میکنن،پول دارن،شاگرد اولا، آزاد هستن ،محدودیت ندارن، پدر و مادر کارمند دارن، سختی نمیبینن،و هزار تا مثال مثل این و من چون هیچ کدوم رو نداشتم پس اعتماد به نفس هم زیر صفر بود همیشه و الان میخوام بگم اول تمام کسایی که منو تخریب کردن و مثلا مانع من بودن رو از ته دل میبخشم و دوم این ترمز ها رو رفع میکنم چون من لایق بهترین ها هستم و من مسئول زندگی خودم هستم نه کسی دیگه من خالق زندگیم هستم

    استاد خدا رو شکر میکنم که خدای زیبا شما رو خلق کرده برا آگاهی من و همه ی دوستانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: