«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 345

5887 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ملیحه صنعتدار گفته:
    مدت عضویت: 1570 روز

    سلام دوستان همفرکانسیم

    روز اول از روزشمار تحول زندگی من:

    دریافت هایم از این فایل زیبا این بود که مهمترین عامل موفقیت هر فرد عزت نفس و اعتماد به نفس اوست و مهم ترین عامل داشتن اعتماد به نفس و عزت نفس احساس خود ارزشی است و چیزی که می تواند احساس خود ارزشی را از بین ببرد ، احساس گناه و عذاب وجدان است که مرا یاد خاطره ای انداخت که سال ها پیش سه جفت جوراب برای فرزند کوچکم خریده بودم وقتی به خانه رسیدیم دیدم فرزندم با جوراب ها بازی می کند وقتی از دستش گرفتم ، متوجه شدم یکی از جوراب ها ایراد دارد و من مجدد به مغازه رفتم و موضوع را بیان کردم، ایشان گفت: اگر شما به گردن می گیرید که جوراب ایراد داشته من تعویض میکنم.

    بعد از این ماجرا من سال ها دچار عذاب وجدان شدم .

    و با این موضوع که حق الناس وجود ندارد به آرامش رسیدم و هر لحظه از زندگی به این آگاهی ها میرسم و خدا را شاکرم

    سپاس از استاد بزرگوار و مریم عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    نگین اخباری گفته:
    مدت عضویت: 1468 روز

    روز اول «سفرنامه»

    سلام دوستان عزیز

    خداروشکر میکنم که من رو سمت این سفر هدایت کرد و مطمئنا این نیاز من بود در این زمان

    با حرف های استاد خیلی به گذشته خودم رفتم و جالبه من قبلا این فایل رو دیده بودم ولی اینبار خیلی برام قابل درک تر بود

    در گذشته و از وقتی یادم میاد همیشه احساس گناه زیادی از درون داشتم بابت کوچکترین اشتباهاتی که انجام میدادم و خانواده هم میگفتن گناهه این کنارو نکن اینکارو انجام نده

    و همیشه تصویر ذهنی من این بود که خدا منو دوست نداره و من بنده طرد شده هستم از سمت خدا و خیلی ناامید شده بودم که به راه هایی که نباید هم داشتم کم کم کشیده میشدم

    اما خداوند از دل اون تاریکی ها دستم رو گرفت و نورش رو بر زندگی من تابوند و وارد مسیرهایی کرد که زندگیم متحول شد و یکی از اون مسیر ها این سایت هست که خداروشکر میکنم

    و وقتی نگاه میکنم به زندگیم اون همیشه نسبت به من عشق داد کاملا برخلاف چیزی که درک کرده بودم خدایی که فکر میکردم منتظره اشتباه کنم و سرم بزنه با صبوری و عشق همیشه کنارم بود دستم رو گرفته و به سمت چیزهای بهتر مسیر های بهتر انسان های بهتر و زندگی بهتر هدایت کرد

    و خداروشکر که با کمک خودش دیدگاه و باورهام نسبت بهش داره کم کم تغییر می‌کنه و این لطف خودشه

    درمورد تغییر دیگران استاد خیلی زیبا صحبت کردید و این بحث رو باز کردید

    و چقدر همزمانی جالبی بود با امروز من که من در تلاش بودم که یکی از اعضای خانواده ام رو تغییر بدم در ذهنم در حال جنگ بودم

    و هنوز انگار نتونستم کامل ناتوانیم رو در تغییر دیگران بپذیرم

    و متوجه شدم حتی وقت هایی که در جنگم بقیه رو تغییر بدم درون خود من یه جاییش ایراد داره

    من نتونستم تو قسمتی خودمو تغییر بدم شروع کردم بقیه رو تغییر بدم

    من خیلی مقاومت داشتم هنوز هم کمی دارم درمورد اینکه من نمیتونم به کسی خسارت بزنم و دقیقا فیلم و سریال ها حتی صحبت های اطرافیان همیشه به این شکل بوده که یک نفر اومده و نابود کرده

    اما خودم دارم می بینم هرجایی یک رفتار نامناسبی میبینم خودم یه جایی این رفتارو داشتم و به خودم برمیگرده بازتاب افکار و اعمالم بهم بر میگرده

    و الان درک میکنم که وقتی به بقیه عشق بدم بازخوردش به خودم برمیگرده و علاوه بر اینکه از درون به احساس خوب می رسم

    ممنونم خدای مهربونم که من رو وارد این مسیر کردی مسیر شناخت خودم، شناخت تو، شناخت قوانین جهان

    مسیر موفقیت، نعمت ، ثروت ،سلامتی و آرامش

    خدایا دوستت دارم❣️

    سپاسگزارم از استاد عزیز که با عشق آگاهی هاشون رو به اشتراک میزارن

    و مریم عزیز بابت ایجاد این سفر🌺

    خیلی مقاومت داشتم دیدگاهم رو بزارم اما تو فایل ابتدای سفرنامه این انگیزه رو گرفتم و از خداوند می‌خوام یاریم کنه مسیر رو ادامه بدم🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    فاطمه شریعتی پور گفته:
    مدت عضویت: 1580 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم جانم

    روز اول از تحول زندگی من

    چیزی به نام حق الناس وجود ندارد

    واااای که این جمله به تنهایی بیشتر احساس گناه هایی که تا به الان به دوش کشیدم و شست و برد ، تا زمانی ک به یاد دارم تمام طول تحصیل در مدرسه ام در کتب دینی که داشتیم درمورد گناه و حق الناس بود و چقدر منو تحت تاثیر قرار میداد تا در ذهنم کنکاش کنم که حواسم باشه اگر از تلقن مدرسه استفاده میکنم ، از برق مدرسه استفاده میکنم اگر از وسایل شخصی کسی استفاده میکنم اگر وسیله ای از کسی دستم جا مونده باشه و ……..

    انقدر ذهنم و وجودم رو از استرس و احساس عذاب وجدان پر میکردم که الانم که بهشون فکر میکنم با خودم میگم چی کار کنم جبران بشه

    چندین سااااال در سیستم آموزشی این رو در ذهنم جا کردن و شده بود یک باور

    و هر لحظه که این آگاهی ها به سویم جاری میشه زندگی ام روز به روز زیبا تر میشه و مرا به خدایی که عاشقشم نزدیک و نزدیک تر میکنه و این همیشه خواسته قلبیم بود ، خدایاااااااا عاشقتتتم ،هزاران مرتبه شکر گزارتم .

    ما نمیتوانیم ظلمی به دیگران کنیم، در اغلب موارد ظلم در قران ظلم به خود است

    توانایی تغییر سرنوشت دیگران را نداریم

    (مثال:حضرت یوسف که برادرانش در چاه بیاندازنش ولی چون در مدار بود باعث شد بشه عزیز مصر )

    عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد،

    برعکس اینکه در فیلم ها عکسش را نشان میدهند که با یک اتفاق توسط یک شخص ،سرنوشت چندین نفر تغیر میکند و اتفاقات ناخوشایندی برایشان میافتد.

    در این زمینه تجربه ای دارم ، من در زمانی که اول دبیرستان بودم دستی بر قلم داشتم و شعر می نوشتم زمانی که قرار بود در مسابقات شرکت کنم ، آشنایی داشتم که اونم مثل من بود و حتی بهتر ، ولی یک جمله به من گفت که باعث شد من از نوشتن دست بکشم و در انتها پشیمون بشم و همیشه مواظب حرفام باشم تا سرنوشت و مسیر کسی رو با صحبت هام تغییر ندهم و برام این خیلی رنج آور بود ولی الان میفهمم ک در مدار نبودم که تاثیر پذیر بودم و خودم قبول کردم ک رها کنم ، وحالا میدانم که هیچ وقت نمیتوانم سرنوشت کسی را تغیر دهم و این عدالت بینظیر عشقمممم رو نشون میده و این نهایت زیباییست .

    ما نمیتوانیم نه در جهت خیر و نه در جهت شر به کسی کمک کنیم ، تنها کسی که میتوانیم به آن کمک کنیم خودمان هستیم

    هر ستمی که بهت میشه از طرف خودت هست

    (در هر لحظه که ما به کسی بدی می کنیم به خودمون آسیب میزنیم، هنگامی که به کسی کمک میکنیم خودمون رو ارتقا میدهیم)

    *چطور احساس گناه را از خودمان دور کنیم؟

    من این باور را دارم که به هیچ عنوان توانایی تغییر زندگی کسی را ندارم

    به هیچ عنوان نمیتوانم کسی را تخریب کنم

    حتی من نمیتوانم به کسی کمک کنم

    من فقط میتوانم کاری که احساس خوبی بهش دارم و حس میکنم در مسیر خداوند است انجام می دهم

    من نمیتوانم کسی را تغیر دهم حتی خانواده ی خودم را

    +نکته ی بعدی درباره ی احساس گناه

    خداوند بسیار تواب است و به درون من آگاه است و من قسمتی از خداوند هستم و خداوند عاشق بنده هایش است

    *ما وقتی اشتباه میکنم تجربه کسب میکنم و این اثبات شده است و ما از اشتباهمون باید درس بگیریم

    و با احساس گناه تنها باعث میشویم اون خطا بیشتر و بیشتر بشه*

    من عاشق تمام اشتباهاتم هستم چون بینهایت تجربه به من آموخت و وجودم را آگاه تر کرد.

    وقتی شما در مدار درست باشید و وصل باشید به منبع باعث میشه شما هدایت شده باشید و دیگرهیچ کار خطایی حتی نمی کنید

    *بشارت بده به صابرین (کسانی که صبر میکنند نه تحمل ، صبر می کنند با امید )

    شما امتحان میشوید و صبر میکنید با امید چون در مدار درستی هستید.*

    چند روز پیش بود که برای کسب و کاری ک به تازگی با برادر کوچکم شروع کردیم، لوازمی باید سفارش میدادیم و از قبل نیز مشتری هزینه کارش را پرداخت کرده بود. هنگام سفارش لوازم همه محصولات افزایش قیمت خورده بود و من واقعا ناراحت شده بودم چون با اون قیمت ذره ای سود برایمان نمیماند ولی برادرم گفت: حتما حکمتی داره . من بهش خندیدم و گفتم: آره حکمتش اینه هیچی به ما نرسه !

    خلاصه شروع کردم به گشتن سایت های دیگه که دیدم همون لوازم با قیمت خیلی کم تر و همون کیفیت عالی قابل سفارش است و باعث شد حتی سود بیشتری هم بکنیم و این نتیجه کسانیست که با امید صبر میکنند .

    مهمترین قسمت اعتماد به نفس و عزت به نفس احساس خود ارزش بینی است و عامل تخریب کننده ی آن احساس گناه و عذاب وجدان است

    (این اولین کامنت من در سایت هست وبا تیک زدن این کار خیلیییییییی خوشحااااالللللمممم :) )

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    زینب گفته:
    مدت عضویت: 1474 روز

    سلام به همگی🥰🌱

    امروز با این قسمت سایت آشنا شدم.میخواستم از فایل های رایگان استاد شروع کنم به درک و آگاهی تا بتونم در زمان و فرکانس مناسبم به دوره عزت نفس برسم.تو بخش دانلود ها از آخرین مطالب شروع کردم به بررسی تا رسیدم اینجا که تکاملی پیش برم🙃

    قرار شد هرروز فایل اون روز رو ببینیم و درموردش بنویسیم مثل یه دفترچه یادداشت🥰خدارو شکر میکنم که هدایت شدم به این مسیر که آدم باید از خودش شروع کنه.سرمایه گذاری رو باید از خودش شروع کنه قبلا نمیفهمیدم یعنی چی اما الان خدارو صد هزار مرتبه شکر😍🙏🏻😘

    موضوعی که تو این فایل خیلی برام پررنگ شد ایمانی بود که استاد در مورد احساسات داشتن👌🏻اینکه ایمان دارم حال بد حال بد بیشتری رو برام به وجود میاره.این آگاهی رو با آگاهی که خانم شایسته در بخش عقل کل راجب یه موضوعی نوشته بودن ربط دادم تو ذهنم تا برام بیشتر جا بیوفته چون آدم بعضی وقتا خیلی چیزا رو میدونه اما بازم نمیتونه بهش عمل کنه چون منطقش اجازه نمیده.(حداقل این میتونه نگاه من از فرکانسی که درش هستم باشه شاید چند ماه یا چند سال دیگه دلیلش رو چیز دیگه ای بدونم😊) اونجا خانم شایسته گفتن همون طور که جرعت نمیکنی یه پایی کنار یه لبه پشته بوم راه بری یا وقتی که شنا بلد نیستی جرعت نمیکنی بپری تو آب عمیق چون میدونی به قیمت از دست دادن جونت تموم میشه و درک کردی که قانون گرانش اینو میگه (تو مثال پشت بوم) وهمه چی قانونمنده پس جرعت نمیکنی که بمونی تو حال بد چون میدونی اتفاقات خوبی سر راهت قرار نخواهند گرفت.این آگاهی ها مثل پیچ و مهره یک دستگاه خراب داره باعث میشه که سفت بشن سر جاشون و واقعا صدهزار مرتبه شکر که قبل این فایل اون مقاله رو خوندم درک این موضوع خیلی مهمه برام و بعد از اون اینکه منم که دارم خلق میکنم اتفاقات زندگیمو

    موضوع دیگه ای که خیلی برام مهمه همین عزت نفسه.عزت نفس باعث میشه که تغییر کنم شروع کنم به رشد به پیشرفت.بیسش همون عزت نفسه که انشالله در زمان مناسب حتما این محصول رو خریداری میکنم.حتی تو این فایل هم راجب دوره اش گفتید در صورتی که من قبلش تصمیم به خرید گرفته بودم.نشانه ها…

    امروز یه نشونه خیلی خوب هم دیدم…همونی که میگفتید مثلا یه غذایی دلت میخواد مامانت درست میکنه…دیشب هوس ماکارونی کرده بودم و امروز برای ناهار مامانم ماکارونی درست کرد😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍خیلی خوشحال شدم.از مامان مهربونم هم متشکرم😘خدارو هزاران مرتبه شکر🥰🙃😘😍😊🥳😇🙏🏻🌱❤🧡💛💚💙💜🤍

    آها راستی یه چیزی جاموند که بگم…خیلی ازتون ممنونم که تک‌تک کامنت هارو میخونید و نظرات براتون ارزشمنده. وقتی که فکر میکنم نوشته هامو با عشق میخونید خیلی بیشتر انگیزه میگیرم که اینجا از تغییرات و اتفاقاتم بنویسم.مرسی که انقدر مهربون هستیدهم شما و هم خانم شایسته عزیز😍🥰😘

    خدا یار و یاور و هدایتگر هممون باشه😍🌱

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    امامی گفته:
    مدت عضویت: 2714 روز

    به نام خدای مهربان

    روز اول روزشمار تحویل زندگی من هست.

    من از طریق این فایل به این درک رسیدم که من می‌تونم با هماهنگ کردم خودم با انرژی منبع با خداوند خودم رو در مداری قرار بدم که اصولا اشتباه نکنم. یعنی با این دیدگاه که اگر تضادی در زندگی من هست.. اگر مشکلی در زندگی من هست صبر کنم و بگم مشکلی نیست و من از خدا هستم و مگه خداوند ضربه پذیره و خودم را در احساس خوب قرار بدم این کار باعث میشه که رحمت و برکت و هدایت خداوند در زندگی من جاری بشه. چرا؟ چون من خودم رو هماهنگ کردم با انرژی منبع و به احساس خوب رسوندم. به محض اینکه احسامون بد میشه به خودمون بگیم که اقا این احساس نتایج بدی رو ایجاد میکنه بلا سرم میاد و شروع کنیم به پرسیدن این سوال که با چه نگاهی با چه دیدگاهی می‌تونم خودم رو به احساس خوبی برسونم و به این شکل با انرژی منبع هماهنگ تر بشیم و جریانی از اتفاقات مناسب رو وارد زندگی خودم کنم. با چه نگاهی احساسم رو بهتر کنم؟ با تفکر به این موضوع که آقا من توانایی این رو ندارم زندگی کسی رو تخریب کنم.. من نمیتونم به کسی کمک کنم.. من می‌تونم زندگی خودم رو عالی کنم.. با این تفکر که خداوند عاشق منه.. خداوند بنده‌هاش رو دوست داره.. خداوند دست گیر هست مچ گیر نیست.. خداوند دوست داره خوشبختی من رو ببینه.. خداوند هدایتم می‌کنه.. اشتباهات من باعث پیشرفت من میشه.. نه اشتباهاتی که از قصد باشه .. با اینکه من تصمیم میگیرم که خطا‌هام رو تکرار نکنم و راهی برای حلش پیدا کنم.. و عاشق خودم باشم با اون خطاهایی که انجام دادم.. با تفکر به این موضوع که اشتباهات و خطاهای من و جهان باعث پیشرفت من و جهان میشه و باعث میشه که اتفاقات عالی تری بوجود بیاد مثل داستان تایتانیک و سقوط هواپیماها و برخورد قطارها و … که در نهایت باعث شد که وسایل مسافر بری امروزی هزاران برابر امن تر و بهتر و فوق العاده تر بشه و در عوضش جان میلیون‌ها انسان بیشتر نجات پیدا کرد با وسایل امروزی در عین حال که کلی هم امکانات بیشتری رو داریم تجربه می‌کنیم و در آینده هر وسیله‌ای بخواهد ایجاد بشود به خاطر سیستم آزمونی که فراهم شده تقریبا احتمال ساخت یک وسیله عمومی اشتباه به نزدیک صفر میرسه چون دیگه با سیستم‌هایی که درست کردیم می‌تونیم یک وسیله رو از همه لحاظ ایمن کنیم و دیگه کامپیوتر خطا نمی‌کنه مثل آدم چون قوانین و تجارت سخت گذشته توش لحاظ شده و در عوض جان میلیون‌ها انسان تامین می‌شه. با این دیدگاه که اقا انسان‌هایی در جهان هستن که با خوب کردن حال و احساسمون و در هماهنگی قرار گرفتن با انرژی منبع همواره در مدار درست هستن و اصولا اشتباه نمیکنن.. چقدر این دیدگاه به من آرامش میده که کافیه من خودم رو با خدای خودم هماهنگ کنم اون وقت در مداری قرار میگیرم که اصولا اشتباه نمیکنم و هدایت شده هستم.. همان کایر که مادر موسی کرد.. همان کاری که ابراهیم کرد.. همان کاری که استاد کرد.. و همان کاری که سری پیش که من روزشمار رو کار می کردم انجام دادم و تجربه اش کردم.. بودن در مدار هدایت خداوند فقط با ایجاد احساس خوب که از طریق دیدگاه خوب ایجاد میشه.. از طریق اینکه آقا من از خدام .. مگه خدا ضربه پذیره؟ این مشکلات هست؟ این مسائل هست؟ خیلی سخته؟ خیلی به ظاهر پیچیست؟ خیلی با ظاهر نشدنیه؟ کنترل ذهن سخته؟ مشکلی نیست… مسئله ای نیست.. من از خدام.. مگه خدا ضربه پذیره؟ حالا هر مشکلی هم میخواد باشه… و حالم رو خوب نگه می‌دارم.. چون می‌دونم هر مسئله ای و هر اتفاقی بوجود بیاد و خیر و خوبی هست و راهی پیدا میشه.. چون می دونم من به خدا وصلم پس نگرانی ای ندارم دیگه.. توکلم به خداست.. و سپاسگزاری میکنم به خواسته هام توجه میکنم سعی می‌کنم در حال خوب خودم رو نگه دارم و میبینیم که درهای رحمت خداوند باز میشه چون در این مدار چیزی جز خوبی و صلح و صفا نیست. از استاد عزیز سپاسگزاری می‌کنم بابت این فایل های خوبی که آماده سازی کرده و هر بار باعث بهبود زندگیمون میشه. از مریم جان سپاسگزاری می‌کنم با عشق این روزشمار تحول زدنگی من رو برامون درست کرده. عاشقتونم. در پناه خدای یکتا شاد و سلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    فاطمه شاکری گفته:
    مدت عضویت: 1978 روز

    سلام استاد عزیزم و دوستای عباس منشی امروز قدم اول منه من مدتها پیش این قدمو تا ۴۰ روز رفتم تا وقتی رو خودم کار میکردم عالی بود هر وقت میخواستم کامنت بزارم میگفتم بابا چی میخوای بگی تو دفتر مینویسی کافیه بعد یه مدت ول کردم الان میخوام با تعهد توکل به خدا با اراده قویتر دوباره شروع کنم نمیگم مطالب تکراریه چون هر کلام استاد کلی درس داره انگار کلاس اولی هستم یاد بگیرم خوندن نوشتن رو وقتی نتایجمو ببینم بگم فاطمه افرین به تو تونستی هم مدار استاد بشی زندگیتو بسازی میخوام شرایط زندگیمو با درسهای که استاد میده عالی کنم

    چقدر حرفهای استاد درس داشت از اینکه تو احساس بد نمونم استاد میدونه تو احساس بد موندن یه زنگ خطر براش

    و اینکه این سوالو کنیم عذاب وجدان از کجا به وجود میاد به قول استاد اصل این موضوع غلطه

    تو قران به صورت واضح امده که خدا شرک به خود رو نمیبخشه بقیه گناهان رو میبخشه خداوند توابه رحیم

    داستان حضرت موسی به اشتباه میزنه آدمو میکشه و باز هم خدا به پیامبری میرسونه

    چقدر این حرف استاد درک میخواد که راجب قران یک کتاب فراتر از افکار زمنیه خیلی بزرگتر و

    ما نمیتونیم زندگی کسیو تغییر بدیم وحتی کسیو تخریب کنیم و با این کار خودمون رو تخریب کردیم واین اسیب به خودمون برمیگرده و هر چقدر به بقیه عشق بدیم خودمون موفق تر میشیم

    این مدل نگاه که استاد میگه خداوند رو عاشق خودش میدونه و عشق خداوند رو تو وجودش احساس میکنه وخداوند هم در همه کارها هدایتش میکنه خداوند رو جلاد نمی بینه و با کوچیکترین خطا نابودش کنه این باورو باید تو خودم ایجاد کنم یه وقتایی فرکانسم بالا حالم خوبه دقیقا این حس امنیتو دارم وقتایی که عصابم خرابه ناراحتم میفهمم فرکانسم انرژیم امده پایین تازگیا خیلی متوجه ام حواسم جمع که حتی ورودیهای ذهنم یکی از فقر خرابی نداری حرف میزنه یا اون جمع رو ترک میکنم یا بحثو عوض میکنم حس میکنم زنگ خطر برای من اینکه طرف مقابل داره دردل میکنه خالی میکنه خودشو ولی منو داره پر حس بد ورودیهای بد میکنه

    مهمترین اصل احساس خوب =اتفاقای خوب

    اینو ادم درک کنه تمومه

    ومورد بعدی تمرین استاد اهرم رنج لذت من خیلی از این تمرین تعریف شنیدم مخصوصا تو کلاب هوس بچه ها تعریف میکردن چه معجزه ها براشون اتفاق افتاده منم با شروع اولین قدم امروزم باید این تمرینو شروع کنم استاد میگه اگر در احساس بد باشه شک نداره اتفاقات بد تری تجربه میکنه به محض اینکه احساس بد شد مغز آلارم میده و با تغییر دیدگاه باید حسو خوب کرد

    در اخر هم جمع بندی حرف استاد مهترین قسمت اعتماد به نفس احساس خود ارزشیه چیزی که میتونه اعتماد به نفس رو از بین ببره عذاب وجدان و باور کنیم باور کنیم ایمان داشته باشیم به احساس خوب توجه کنیم در فرکانس مثبت قرار میگیریم ثروت نعمت سلامتی همه خودشون به سمت ما میان نیازی به زور زدن تلاش کردن نیست

    خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم که تو فرکانس استاد بودم این صحبتهارو شنیدم و تعهد میدم که عمل کنم بی نهایت سپاسگزارم

    عاشقتونم استاد و مریم جون 😚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    Zahra گفته:
    مدت عضویت: 2211 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم شایسته مهربان که همیشه با صداش آرامش میگیرم و همه همسفرام

    این اولین کامنت من بعد از دوسال و خورده ای هست که در سایت هستم، من آدم عملگرایی نبودم، چند روز با علاقه به فایلها گوش میدادم عمل میکردم ولی کم کم برمیگشتم به روال سابق فایل گوش میدادم ولی عمل نمیکردم نتیجه قابل قبولی هم نمیدیدم واسه همین همش دنبال یه آدم جدید بودم که با حرفای اون نتیجه بگیرم، دوره آدم های دیگه رو میخریدم بازم چند روز عمل و در نهایت رها کردن و باز هم گشتن دنبال آدم جدید و حرفای جدید، نمیخواستم قبول کنم مشکل از من و عملکردمه، به قول استاد حسابی دورامو زدم تو این دو سال و دوباره برگشتم همینجایی که وقتی دو سال پیش هدایت شده بودم خیلی حرفاش برام جذاب بود ولی ذهنم کاری کرد برام عادی و تکراری بشن، وقتی نتایج دوستان و تو فایلهای کلاب گوش میدادم گفتم ببین اینا بعضیهاشون شرایط بد تر از تورو داشتن و الان انقد نتیجه دارن تو داری دنبال چی میگردی واقعا؟؟؟ چرا داری خودتو با آدم های مختلف گیج میکنی، اینجا هر سوالی داشته باشی جوابش هست اگه پیدا نکردی خدا خودش جواب و یه جوری بهت میرسونه تو چرا داری دست و پا میزنی واسه رسیدن به جواب هات، اگه از همون روز اول به این حرف ها که خدا از زبون استاد بهم میگفت ایمان آورده بودم و عمل میکردم الان تو وضعیت از هر نظر عالی تری داشتم زندگی میکردم، مطمئنا رابطم با خدا هم عالی تر شده بود فهمیدم بعد این همه مدت من هنوز از خدا میترسم پس داشتم چیکار میکردم؟؟؟ من حتی جرات نمیکردم کامنت بزارم چون منتظر بودم نتیجه عالی بگیرم بعد، ولی رو این ترسم پا گذاشتم و گفتم الان بهترین زمان برای ثبت روند تکاملیمه تا خودم با چشمم ببینم چی بودم و چی شدم، من فرض رو بر این گذاشتم امروز اولین روز ورودم به سایته و من هیچی نمیدونم و تازه میخوام یاد بگیرم عمل کنم و نتایج عالی رو تو زندگیم لمس کنم، راجع به همین فایل احساس گناه چقدر من خودمو اذیت کردم تو پیج ادم های دیگه سرچ کردم کلی مطالعه کردم تو کانال های تلگرام چقد فایل گوش دادم و آخر به همین چیزی رسیدم که همون اول استاد تو این فایل توضیح داده بود و من شنیده بودم، هرچند ذهن میخواد بازم من و ببره در گذشته و حال بد و آینده و ترس ولی من یاد گرفتم تمام حس های بد دروغی هستند که میخوان من و از لحظه حال جدا کنن، پس باید بتونم کنترل کنم ذهنم رو و عمل کنم به چیزی که یاد گرفتم

    من باااااایددددد تغییر کنم، به خودم قول دادم

    در پناه خدا شاد و سالم باشید و در نهایت آرامش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    نیلوفر افشون گفته:
    مدت عضویت: 1480 روز

    سلام استاد جانم

    اخ استاد انقدر رفته تو ذهن ما ک بنظرم از باور گذشته تو تک تک سلولها رفته ک ن من تو زندگی بقیه اثر گذارم اخه چطوری وایی ک چقدر زجر چقدر عذاب کشیدیم چقدر خود خوری کردیم من ک انقدر خوشحال شدم از این خبر من یکی بودم خودم مسول خون امدن از دماغ بقیه میدونستم ولی الان اروم شدم واقعا یه ارامشی پیدا کردم خداروشکر ن تو زندگی من کسی اثر داره ن من تو زندگی کسی چقدر این مسله خوبه چقدر شکر گزاری داره

    و سر مسله اعتماد بنفس من کلا تو نوجونی خیلی مسخره می شدم تا اینکه امدم دانشگاه و اکثرا من تحسین میکردن ولی بخاطر چاقی اذیت بودم تا ۵ ماه پیش باشگاه شرع کردم اعتماد به نفس هزار شد همه فقط تحسین می کنند من و بنظرم راه بلا بردن اعتماد بنفس در هرکس یه طوره من از باشگاه دانشگاه یکی از یک راه دیگه فقط باید بگردی پیداش کنی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    لیلا تیموری گفته:
    مدت عضویت: 1884 روز

    با سلام . خدمت استاد عباسمنش عزیز ، خانم شایسته بزرگوار و مایک دوست داشتنی و تیم کوشا و عالی سایت عباسمنش…

    جلسه اول

    از روزشمار تحول

    اولین دیدگاه ثبت شده ام بعد از گذشت حدود دو سال

    من نزدیک به دوسال قبل خیلی اتفاقی با سایت شما آشنا شدم و خیلی گذری ، از روش رد شدم و اصلا دقت نکردم . خیلی سر در گم بودم در عرض این دو سال خیلی با تضاد ها دست و پنجه نرم میکردم …حرفای زیادی میشنیدم ، پراکنده و گسسته … به دلم می نشست ولی راضیم نمیکرد . احساس میکردم روحم یه چیز دیگه میخواد . مثل یه قله ، یه پرواز آزادانه … یه چیزی که بالاتر و بهتر از اون نباشه .

    از خدا میخواستم که راهنماییم کنه و یه چراغی نشونم بده .

    تا اینکه یک ماه پیش توی تلگرام یه وویس ازتون شنیدم ، یه وویس کوتاه و میکس شده . با شنیدن این وویس انگار گم شده ام رو پیدا کرده بودم و با ولع تمام چندین وویس پشت سر هم رو گوش کردم . یادمه که تو همین روزا خدا یه نشونه دیگه هم سر راهم گذاشت :

    داستان زندگی یه نفر که اوضاع مالی و عاطفی بدی داشت و با راهنمایی های شما و هدایت خداوند ، الان یکی از موفق ترین افراد تو حوزه کاری خودش بود …

    ایشون گفتن که دوره ها و وویس های شما

    چندین ماه مثل آب و غذا بود براشون تا اینکه بالاخره به موفقیت رسیده بودن .

    از اون روز به بعد ، من هر روز با سایتتون زندگی میکنم و ازش نشونه میگیرم .

    فایل های دانلودی بسیار بسیاااااار ارزشمندتون دیگه جزو لاینفک زندگیم شدن و هر روز حتما میبینم و ا شون یاد میگیرم .

    الان دیگه واقعا به این باور رسیدم که بهترین راه برا رسیدن به خدا ، از سایت عباسمنش عبور میکنه …

    خدا رو شاکرم که من رو هم تو این مسیر قرار داد .

    خدا رو شاکرم که افرادی مثل شما هنوز هم هستند و برای دنیا نور و روشنی میارن

    خدا رو شاکرم که به من قدرت و توان درک و فهم این واقعیت ها و قوانین رو داد.

    خدا رو شاکرم که دستم رو گرفته و داره راه رو نشونم میده.

    خدا رو شاکرم به خاطر این همه نعمت و مهربانی و وفورررررر

    از خداوند برای شما و خانواده تون و تک تک اعضای تیمتون ، سربلندی ، شادی ، ثروت ، سلامتی و سعادتمندی روز افزون رو خواستارم …

    ان شاءالله به لطف خدا من هم همسفرتون میشم و کنارتون از زیبایی های خلقت و بزرگی خدا لذت خواهم برد…

    شاد و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    حمیده دربیدی گفته:
    مدت عضویت: 1599 روز

    سلام استاد عزیزم وخانم شایسته دوست داشتنی ودوستان.

    جلسه اول

    خداراسپاسگذارم که باعشق وحال عالیتر تونستم فایل روز اول راچندین بارگوش کنم.

    از اول که دارم این فایل راگوش میکنم بادقت دارم تو وجودم میگردم وجالبه که بعضی جاها رابهتر درک کردم چرا دراون زمینه احساس گناه یاعذاب وجدان دارم

    تنها تمرینی را که دارم باشنیدن فایل تمرکز میکنم بهتر انجامش بدم اینه که مراقب احساسم وافکارم باشم.

    به گفته استاد مهمترین چیز که میتونه به عزت نفس واعتماد به نفس کمک کنه احساس لیاقت وارزش هست.

    من خوب که دقت میکنم این تنها کاریه که تاتونستم به خودم دادم احساس گناه بااندک چیزی ،رفتاری،چرااینو گفتم ،چرانرفتم فلان جایی،چرا چرا وچراهای بسیار.

    خیلی کاردارم خیلی باید بطور مداوم وتمرکزی روی خودم کار کنم.خدایا شکرت کمکم کن

    .

    درکنار همه این ها خدا راشکر که دربعضی ازاتفاقات زندگیم فقط درس گرفتم

    واحساس گناه رااز خودم دور کردم وخودم سعیم راکردم که اون رفتار رانداشته باشم.

    یک مثالی ازخودم میخواستم بگم شاید خوب باشه.

    سال ۸۸ مادرم آسمانی شد و سال ۹۹ پدرم

    خدای من استاد راست میگین موقعی که مادرم رفت جدا ازاینکه سخته از دست دادن عزیزان و فکر ابنکه دیگه نمیتونی ببینیشون مخصوصا بادیدی که اون موقع از مرگ داشتم.

    جالبه وقتی هم آروم میشدیم ومیخندیدیم بقیه دعوا میکردن که دارین شادی میکنین مادرتون رفته وخیلی ازجاها بخاطر همین حرفها

    . چقدر خوبه بدون ترس ازحرف بقیه هرجور دوست داریم زندگی کنیم.

    به لطف حرفهای استاد وعوض شدن دیدم وقتی پدرم رفت به خودم گفتم الان وقت عمله صبوری کن دیدت عوض شده پس صبور باش وخدا هم کمکم کرده .

    استاد مثال های خیلی زیادی دارم از زندگیم واینکه احساس گناه،بی ارزشی،بی اعتماد به نفس وعزت نفس چه کارها یی میکنه بازندگی

    ولی میخوام با متعهد بودن وکار کردن روی خودم به زودی بیام واز موفقیتهام بگم😊

    سپاسگذارم استاد که دارین بهمون کمک میکنید تاتغییر کنیم.

    سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: