«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 347

5887 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Rojina گفته:
    مدت عضویت: 1842 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد خانم شایسته و دوستان عزیزم

    چند وقتی بود که خیلی رو به راه نبودم. سایت و مطالبش در ذهنم کمرنگ شده بود و کنترل ذهن برام سخت شده بود.

    تا اینکه دیشب تصمیم گرفتم روز شمار تحول زندگی من رو با تعهد شروع کنم. وجود همچین فضایی که منو ملزم به کار کردن روی خودم به صورت مداوم و منظم میکنه موهبت بزرگیه. به خصوص که 3 ماه تا پایان سال 1400 خورشیدی باقی مونده و این برنامه هم 3 ماهست.

    دیشب که مقاله این فایل رو خوندم، بعد از چند جمله آرامش عجیبی رو درونم حس کردم که دقیقا مصداق ” هرچه از دل برآید، بر دل نشیند ” در نگارش خانم شایسته عزیزم هست.

    عزت نفس …

    چیزی که به شدت پاشنه آشیل منه. یعنی من هر جای زندگیم رو که می بینم، در هر تصمیمی که گرفتم یا حتی نگرفتم رد پای عزت نفس بوده و هست. حالا یا بوده و شرایط رو باب میل من جلو برده، یا نبوده و کمبودش آزارم داده.

    البته عزت نفس هم خودش چند وجه داره. که میتونم بگم همیشه در بعضی وجوه خوب عمل کردم. اما احساس لیاقت جزشون نبوده.

    من آدم بسیار بسیار رویا پرداز و خلاقی هستم یعنی خیلی خوب میتونم به اهدافم پر و بال بدم و انگیزه خودم رو از این جهت تامین کنم. اما در واقعیت دو تا اتفاق برای من می افته:

    1. اکثرا نمی تونم بپذیرم که واقعا هم لایق اون رویاهای شیرین هستم. (به خصوص وقتی در شرف دریافتشون هستم)

    2. اگر دریافتش کنم اولش احساس گناه میکنم و اون احساس پربار تر شدن و اعتماد به نفسی که از رسیدن به هدف باید در من ایجاد بشه، نمیشه. و بعدش هم اگه دوباره به احساس داشتنش فک کنم و از اون روزمرگی خارجش کنم، دوباره همون احساس برمی گرده.

    عدم داشتن احساس لیاقت درباره ثروت و ارتباط با دیگران/داشتن ارتباط مستقیم با باور کمبود

    این ترمز ها رو فقط میدونم دارم و فعلا هیچ توضیح یا ایده ای راجبشون ندارم که بتونم در جملات بیانشون کنم.

    فقط از یگانه هدایتگر هستی می خوام که در جهت برداشتن این ترمز ها و تبدیلشون به نقطه قوتم بهم کمک کنه و من رو در مسیر بهبود عزت نفس خصوصا باور احساس لیاقت هدایت کنه.

    شاد باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    زهراء گفته:
    مدت عضویت: 3489 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلاااااااااااام

    به استادم به همه ی دوستام

    19 اذر 1400 شروع سفر زیبا و هیجان انگیز من در گروه تحقیقاتی عباسمنش برای تحول زندگی من

    احساس گناه و جایگاه من در این مسیله قبلتر به شدت این مسیله را در هر زمینه ای داشتم .در زمینه ای که خانواده ی ما خیلی باهاش درگیره اینه که باید همیشه کاری کنی که خونوادت ازت راضی باشن در غیر این صورت هیچ موفقیتی در زندگی بدست نمیاری

    من اخلاقیاتی دارم که واقعا از اینکه طبق میل خانوادم رفتار کنم عاجزم و همیشه به من گفته شده که با این اخلاقت هیچ موفقیتی بدست نمیاری.پس مطیع باش برات بهتره

    همیشه به چشم خطاکار نگام میکنن

    حالا خیلی بهتر از گذشتست .قبلا خیلی بیشتر در جنگ بودم حالا صلح بیشتری دارم با خانواده و در درون خودم این نگاه اینکه گناهکارم در قبال خانواده و باور اینکه هیچ موفقیتی عایدم نمیشه کمتره.اما اما اما هنوز و هنوز و هنوز جای کار هست . در درونم هنوز این باور دارد کار میکند

    خدایا هدایتم کن که متعهد، این سفر رو ادامه بدم .باید بم بربخوره که این زندگی و این فرصت رو خوب نسازم.بم بربخوره خوب از این موهبت های الهی استفاده نکنم.همه چیز اینجا مهیاست.باید وجودم رو مهیا کنم و برم در مسیر درست و طبیعی زندگی که پر از نعمته پر از ثروت پر از عشق پر از سلامتی

    حالا بیشتر از هر چیزی در پی ان ارتباط عمیق با خالق و منبع و اصل و خدا هستم که در صحبتهای استاد و کامنت بعضی دوستان درباره اش میشنوم.

    بیشتر از هر چیزی دوست دارم یکی بشم با این نیرو که خودش همه چیز رو در خودش داره

    و اون برای من کافیه

    نتایج من در حال حاضر ارامش و قدرت روحی و بدست اوردن مهارت های اجتماعی بیشتر از قبل است.از لحاظ مالی فعلا رزق من را با قطره چکان میدهند😃😃ظرفم کوچک است.یاد میگیرم میدانم یاد میگیرم مسیر ثروتمند شدن را.احساس لیاقتش را باید درست کنم.احساس لیاقت پول احساس لیاقت خوشبختی عشق

    از لحاظ سلامتی باگ های کوچکی دارم .

    در حال حاضر با گوش دادن به فایل ها خیلی چیزها میدانم اما هنوز فقط میدانم و در عمل نمود پیدا نکرده مثل مهمترین بحث و اون هم شرک .میدانم نباید شرک داشته باشم و روی هیچ کسی جز خدا حساب نکنم اما در موقعیت ها توحیدی عمل نمی کنم

    خدایا هدایتم کن .خدایا مرا بی نیاز کن بینیاز به هر کسی .بی نیاز به هر چیزی.خدایا مرا به بی نیازی مالی برسان

    استاد مریم جان خیلی خیلی خیلی سپاسگزارم که این محیط سراسر نور و پاکی رو مهیا کردید

    در پناه خدای بزرگ و مهربان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1441 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیز وهمراهان گرامی سایت عباسمنش

    مرور روز اول از چله اول سفرنامه

    خدای را سپاس که توانستم چهل روز تمام را در سفرنامه باشم والان در حال مرور ان وحرف مرور خانم شایسته را به فال نیک گرفتم وایمان دارم که مرور فایل های چهل روز اول برای منی که لازم دارم حتما تکرار تکرار وتکرار به من کمک میکند که باورم قویتر شود.

    وقتی خود را با روز اول سفر نامه بعد چهل روز مقایسه میکنم چقدر ارامتر شده ام.کار بهتری استارت زده ام که که با عشق انجامش میدهم.ودر ان با انرژی کمتر نتایج عالی گرفته ام.

    احساس گناه واقعا میتواند ما را به فرکانس های پایینتر وحس بد برساند .

    وقتی به هر طریق اشتباهی انجام میدهم امروز دیگه خودم را سزنش نمیکنم سریعا با اقدام وعمل (که حس خوب =اتفاقات خوب) را رقم میزنم.

    احساس گناه مسیر مخربی هست که در اثر نداشتن اگاهی از ذات خود ،وقدرت الهیمان ونیز اینکه میتوانیم خطا وازمون کنیم .

    وعدم عزت نفس همه چیز را به هم میریزد ونمیگزارد که اعتماد کنیم که میتوانیم بهتر باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    محمدباقر دهقانی گفته:
    مدت عضویت: 2329 روز

    بنام خدا و سپاس از الطاف خداوند که مرا به این سایت الهی و به این بخش ویژه از مطالب ارزشمند سایت هدایت کرد

    راستش چند وقت که میزون نیستم ، خیلی وقتا در سایت در محصولات رایگان، در عقل کل پرسه میزدم ، مطالب استاد ، کامنت بچه ها را میخوندم و فایل ها را گوش میدادم

    اما نمیدونستم چیم شده اروم و قرار نداشتم مدام بخاطر اتفاقات گذشته و نا زیبایی ها خودم را سرزنش میکردم تا حدی که حدود یک ماه در سفر ترکیه بودم و علیرغم سفر کاری که داشتم و زحمت زیادی براش کشیده بودم و احتمال موفقیت بسیار زیادی هم میرفت اما اصلا احساس خوبی نداشتم

    با کوچکترین خبری از تاخیر یا ناهماهنگی در کار مربوطه که طبیعی هم بنظر میاد و جز ذات کارهای من هستش ولی من ناامید میشدم

    به گذشته و اشتباهاتم فرو میرفتم ، احساس گناه و بی ارزشی بهم دست میداد ،

    در تمام مدت سفرم حتی یک شب نتونستم درست بخوابم حداکثر سه الی چهار ساعت شبا میخوابیدم و معمولا نصف شب بیدار میشدم و دیگه خوابم نمیبرد

    چون خودم آمادگی دریافت خواسته ام را نداشتم ، کارم هم امروز و فردا شد و اصلا انگیزه ای برای تحقق اهداف و ارزویم نداشتم خیلی بی حوصله بودم ، کلافه بودم ، با کوچکترین مسئله ای بهم میریختم ولی نمیدونستم مشکلم چیه !!!!!!

    امروز همسرم داشت همین فایل استاد در مورد باورهای قدرتمند کننده برای رفع احساس گناه را گوش میداد

    من دقت کردم به صحبت های استاد ، دیدم ای بابا همه مشکلات من از نبود خود ارزشی و احساس لیاقت هست

    بخودم گفتم گم شده ام را پیدا کردم ، شاید هنوز با یک بار گوش دادن فایل صوتی استاد در این مورد زود باشد که من کامنت بذارم ، هر چند قبلا این متن و کامت دوستان را یکسال پیش خونده بودم

    امروز خیلی مشغولیات و مذاکرات تلفنی داشتم با تمام وقت کمی که داشتم با خودم عهد بستم که هر طور شده و در هر اندازه ای که متن خانم شایسه و صحبت های الهی استاد عباسمنش را درک کرده ام ،ردپایی از خودم بزارم و درک خودم از این فایل را باشتراک بزارم

    واقعا استاد درست میفرمایند هر بار که هر فایلی را گوش میدی هیچ شباهتی به دور قبل ندارد

    و یک نکته مهمتر اینکه من امروز بعنوان نشانه ای از طرف خداوند به این فایل و محصول هدایت شدم ، چون همبن روزها در حال انجام کارهایی در حوزه تخصصی ام هستم که انجام هر یک میتواند کاملا زندگیم را متحول کند و نیاز هست من روی عزت نفسم کار کنم ،

    من در عجبم بزرگترین کارها را انجام داده ام اما چرا نتیجه نمیگیرم

    همه موفقیت ها در یک قدمی من هستند چرا نمیتوانم درامد ایجاد کنم

    خدا را شکر میکنم که من تونستم با هدایت خداوند به این بخش هدایت بشم و جواب سوالاتم را براحتی بیابم

    خدا را شکر میکنم برای وجود ارزشمند و الهی استاد عباسمنش عزیز

    خدا را شکر میکنم که من اینقدر لایق هستم که عضو سایت و در بین دوستان بسیار خوب و با فرکانس بالا باشم و اینچنین از حضورشان دلگرم و بهره مند بشوم

    من واقعا سپاسگزارم که لایقم تا ظرف وجودم را با استفاده از اموزش های استاد گسترده کنم و قدر ارزشهای خودم را بدانم و دست از سرزنش خودم بردارم و خودم را فردی لایق و ارزشمند و شایسته داشتن بهترین و بیشترین نعمت های الهی بدانم

    من بینظرم من شایسته و لایقم

    من لایقم چون خدا در وجود من است

    من ارزشمندم

    من فوق العاده هستم

    من شخصیتی دوست داشتنی هستم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    عذرا گفته:
    مدت عضویت: 1872 روز

    سلام به خانواده صمیمی عباسمنش

    بخاطرعذاب وجدانی که داشتم چندین سال افسردگی داشتم تااینکه خدامنوهدایت کردبه سایت وزیادفایل هاروجدی نمیگرفتم ومدتیه که دارم فایل هاروگوش میدم ومیبینم وچندین باربه سفرنامه هدایت شدم وتومدارش نبودم تااینکه دوروزپیش خدامنودوباره هدایت کردبه سفرنامه وفایل زیباروچندین بارگوش کردم ونت برداری میکردم وتااینکه رفتم بیرون منی که همیشه سرم پایین بودخیلی بااعتمادبنفس ولبخندراه میرفتم وتعهددادم که این راهوادامه بدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    جمال گفته:
    مدت عضویت: 1517 روز

    سلام

    عرض ادب و احترام خدمت استاد عزیزم و سایر دوستان 🌹❤

    استاد ندیدم کسی رو به ناز بودن شما

    خدا چه حالی میکنه با داشتن بنده ایی به زیبایی شما

    خوشبحال خدا

    خوشبحال ما که با شما آشنا شدیم

    خوشبحال هممون

    استاد جان ، من همیشه از وقتی یادم میاد اعتماد بنفس داشتم و واس خودم احترام قائل بودم و این باعث میشد که فکر کنم عزت نفسم کامله؛ چون عزت نفس رو با اعتماد بنفس یکی میدونستم.

    ولی با آگاهیهایی که از فرمایشات شما بدست آوردم دیدم اندر خم یک کوچه ام، و شروع کردم رو باورهام و عزت نفسم کار کردن ، و پیرو تصدیق فرمایش شما عزت نفس مثل باغیه که هرچقدر روش کار کنی تا آبادتر بشه ، باز جا برای آبادتر شدنش هست، و من تعهد میدم که رو عزت نفسم تا ابد کار کنم.

    باغ عزت نفستون تا ابد آبااااااد 🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    آوا مختاری نیا گفته:
    مدت عضویت: 2754 روز

    سلام به استاد عزیزم و دوستان خوبم

    من زهرا هستم.

    همیشه می دونستم که عزت نفس پاشنه آشیل منه. حتی ردپای زخمی عزت نفسم رو تا دوران کودکی م پیگیری کردم و به یقین رسیدم که حس خود کم بینی در من ریشه کهن داره ولی هیچ وقت نتونستم تمام هم و غم خودم رو برای بازسازی عزت نفسم بگزارم.

    نتایج اسفباری این عزت نفس تخریب شده برای من داشته.

    البته با کار کردن روی آرامشم و روی باورهای توحیدی تونستم از موقعیت های سخت به خوبی عبور کنم ولی به خوبی می فهمم که یک سری برخوردهای زننده ای که یک سری افراد با من داشته اند در نتیجه باور کم ارزشی من نسبت به خودمه.

    اون برخوردها همون ذهنیت من درباره خودمه.

    من خودم را محبوب نمی دانم.

    من خودم را با عرضه نمی دانم.

    من خودم را خسته کننده می دانم.

    من خودم را عبوس می دانم

    من خودم را مظلوم می دانم…

    عجب وضع وخیمی…!! چه عزت نفس نداشته ای دارم من..

    دیشب در باره یک موضوعی که فکر می‌کردم اصلا عذاب وجدان ندارم، خواب دیدم که دارم سعی می کنم مخاطبم رو قانع کنم و اون هم من رو بطور جدی متهم می‌کرد.

    کلا من اعتقاد دارم که خواب های من پیام های ناخودآگاه منه، تا بفهمم ته ذهنم درباره موضوعات مختلف چه باوری دارم.

    خلاصه فهمیدم که درباره اون موضوع خاص هم ، من عذاب وجدان و خودسرزنشی دارم و دارم خودم رو گول می زنم.

    پس عذاب وجدان هم به لیست سیاه اضافه شد.

    یه مورد دیگه هم یادم رفت بگم..

    به شدت باور دارم که من توانایی پول ساختن ندارم، کم هم نمی تونم بسازم، چه برسه به زیاد.

    (دارم به این مورد آخری مستقیما حمله می کنم!)

    در بسته ی روانشناسی ثروت وقتی استاد درباره باورهای محدود کننده ی خودش حرف می زد، من که خودم رو ته محدودیت می بینم واقعا قبول کردم که باورهای قبلی استاد خیلی حول کمبود دور می زده و حالا که به این جایگاه عالی درباره فراوانی رسیده ، بقول استاد یک ورژن بشدت اصلاح شده از استاده، که بشدت قابل تحسینه، این حد از تغییر و. اصلاح.

    پس من هم می تونم.

    استاد تو قعر بوده

    من هم هستم، تازه نه به اون شدت..

    می تونم باور کنم که من با این حد از عزت نفس می تونم بشم یه زن قوی و مستقل و ثروتمند..

    بشم دریای آرامش،

    بی نیاز

    اگر باور کنم که با اصلاح عزت نفس نتیجه هم تغییر می کنه اون وقت دست به کار می شم و روی خودم کار می کنم.

    همه چیز به باور من نسبت به قانون بستگی داره.

    چقدر باور کنم که اینه که داره نتایج رو رقم می‌زنند.

    چهار ساله که تو سایتم ولی هنوز باورم کامل ساخته نشده و چه جای تعجب که نتایجم هم بزرگ نشده!

    من محصول عزت نفس رو دارم ولی تصمیم دارم از فایل های رایگان یه شروع دوباره ای داشته باشم.

    من الان میفهمم که ارزش فایل های رایگان کم از محصولات نیست.

    چیزی که نیازه همت دانشجو هستش.

    آگاهی ها آنقدر زیاده که شاید به عمر من کفاف نده که همه رو عملی کنم،

    من از یه آگاهی و یه تمرین شروع می کنم،

    الهی به امید تو.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    علیرضا نقدیان گفته:
    مدت عضویت: 1760 روز

    سلام به خانواده بزرگ ‌و صمیمی عباسمنش

    برگ اول سفرنامه 😎

    .

    واقعا چه فایل بی نظیری بود و منم یه سری چیزهایی رو یادم اومد

    اینکه همون زمانی که یه شیطنتی کردند یه سری افراد روی هاست سایت شما و سایتتون رو بستند و این نه تنها مایه بدبختی شما نشد که یه جهش بزرگ برای شما شد و شما با اینکار کلی بعدش پیشرفت کردید و چقدر تحسینتون کردم که توی اون تایم تونستین ذهنتون رو کنترل کنید اینکه تو اروپا بودید و پولاتون هم تموم شده بود منبع درآمد شما هم (سایت) قطع شده بود و ماشین اجاره ای رو هم پس دادید و کارتتون هم قطع شده

    بود و عملا به قول بعضیا چیزی برای از دست دادن نداشتید ولی ذهنتون رو کنترل کردید و جهان هم به شما درست پاسخ داد و حققتونه که خیلی بیشتر از این هم داشته باشید

    در مورد اینکه توی زندگی هیچکس نمیتونیم تاثیری بزاریم بار ها دیدیم که فکر کردیم اگر به کسی کمک کنیم به نفعش میشه و خیلی بهتر میشه در صورتی که نتایج بر عکس شده و ضرر ما تموم شده وهممون نمونه هایی از این رو دیدیدم

    مثل یه رفتاری که توی ایران دیده میشه اینکه خانواده ها میخوان خیلی ساپورتیو و حمایت کننده باشن نسبت به بچه هاشون ولی توی خارج فرهنگ جوری هست که از سن تقریبا ۱۸ سال خانواده ها دیگه حمایتی از فرزندانشان نمیکنن حتی فردی مثل بیل گیتس که دخترش پیتزا دلیوری میکرد توی این سن و دیدیم که چقدر باعث میشه پیشرفت کنند آره بیل گیتس ،داریم داریم در مورد فردی صحبت میکنیم که ثروتمندترین مرد

    توی دنیا برای چند سال متوالی بوده اما این دلیل نمیشه که حمایت کنه از بچه هاش چون نمیتونه تاثیری بزاره رو زندگیشون

    و چقدر من از دخترش تاثیر گرفتم که چقدر آدم ساده ای هست و ساده زیسته توی اینستاگرام پیجش رو دیدم خیلی ساده بود از لباسش تا ژست هاش و… و نشون میده که چقدر این آدم پر شده و چقدر تحسینش کردم

    برای خودم یاد آوری کردم که چقدر خدا خوبه و خودش یار ها گفته توی قرآن که انسان تو اشراف مخلوقات هستی ، آیا خدا برای بنده اش کافی نیست! ، و اینکه هر موقع توبه کنید خداوند رو توبه پذیر و مهربان خواهید یافت و فهمیدم که با خدا باش پادشاهی کن !

    و چقدر خوبه این خدا چقدر عاشق بنده هاشه چقدر با تضاد هایی که سر راه من گذاشته میخواسته بهم بفهمونه که بابا من میخوام تو پولدار بشی و من چقدر کر و کور بودم و نمیفهمیدم و خدا چقدر منو دوست داره الان حس میکنم کار های بقیرو گذاشته کنار و میگه علیرضا جونم چی میخواد تو فقط بخواه من بقیشو درست میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    فرشته پزشگ گفته:
    مدت عضویت: 1731 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استاد عزیزو مریم جان عزیزم و تمام دوستانی که در این سفر هستند

    من دوره عزت نفس رو ندارم وتازه قدم هارو شروع کردم وتازه قدم هفتم هستم البته تو این مدت خیلی چیزا تو زندگیم تغییر کرده و خیلی اتفاقات خوب برام افتاده ولی چند وقت بود که ذهنم همش بهم میگفت چرا اینقدر داری دست و پا میزنی میخوای چیکار کنی تو دیگه آخر راهی هر کاریم بکنی نمیتونی به چیزایی که دوست داری برسی واین باعث شده که همش برم توفکر و بگم واقا اینجوریه یعنی دیگه وقت نیست پس چیکار کنم یعنی فقط باید بشینم غصه بخورم ….ولی بعد تصمیم گرفتم خودمو آروم کنم و حتی اگه یه روز هم باشه باید خوب زندگی کنم ودوباره ذهنم بهم میگفت خیلی خودتو اذیت نکن همین که مهربون باشی کسی و ناراحت نکنی و به همه محبت کنی کافیه …اما خب راضی نبودم وهمش به خودم میگفتم آخه یعنی چی هدف خداوند چی بوده که ما به دنیا بیایم و الکی وقتمون بگذرونیم بعدم بمیریم خب چی به خدا میرسه با این کارش میخواد چی بفهمه و دائم با خودم درگیر بودم تا اینکه هدایت شدم به این مسیر .

    من میخوام خیلی موفق بشم هنوز خیلی زمان دارم و حتما باید به هدفهام برسم که خداوند هدایتم کرده و وارد ۱۲ قدم شدم و از خداوند خواستم که کمکم کنه و هدایتم کنه و قدرت بهم بده تا بتونم این ذهنم آروم کنم و به خودم گفتم خداوند میخواد تمام زیباییهای جهان و با من تجربه کنه و با اینکه دارم قدم هارو گوش میکنم و کار میکنم به این سفرنامه هدایت شدم و وقتی این فایل گوش کردم دیدم چقدر اعتماد به نفس و عزت نفسم کمه و باید حتما روش کار کنم من هنوز دوره عزت نفس و تهیه نکردم ولی حتما به زودی این دوره رو تهیه میکنم و مطمعنم خیلی چیزا تغییر میکنه .

    وقتی کامنت این فایل خوندم به خودم قول دادم که از همین اول کار از خودم بنویسم و خیلی جدی تمرینهارو شروع کنم میدونم که اتفاقات عالی در راهه و خیلی موفق میشم و فقط میخوام زیباییهارو ببینم و تجربه کنم .

    از خداوند سپاسگزارم که با شما استاد عزیز و مریم عزیز آشنا شدم و هدایت شدم برای ساختن زندگی عالی .

    عاشقتونم و دوستتون دارم 💓💓💓💓💓💓💓

    خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    خدا یاور من است گفته:
    مدت عضویت: 2329 روز

    سلام به همه آدم های زیبا و الهی این سایت. خیلی خوشحالم بعد از چند وقت طولانی دوباره دارم کامنت میذارم و از این منفعل بودن در میام. سلام استاد قشنگ و الهی من و مریم بانوی زیبا و بهشتی. امروز صبح زود بیدار شدم و به خودم تعهد دادم که حتما نوشتن کامنت روز اول رو که دیروز بود، در الویت قرار بدم و اولین کاری که امروز انجام میدم بعد صحبت کردن با خودم از طریق نوشتن این کار باشه. استاد من خیلی حرفا دارما. از پارسال که با محصول عزت نفس شما زندگی مو دگرگون کردم و تا جلسه ششم چنان زندگیم زیر و رو شد که نتایجش تا همین امروز باعث رشد من در همه ابعاد شده، یهو استپ کردم. از اون روزی که همه چیز به نسبت خوب شد، همه چیز ثابت شد. اوضاع از بیرون در حال بهتر شدن و تغییر کردن بود، اما یه چیزی از درون من رو واقعا آزار میداد. فایل ها رو بارها گوش میکردم اما فقط گوش میکردم و خیلی جاهاشو نمیشنیدم. اون حس خوب قدرت رو که مطمئنم میکرد همه چیز زندگیم دست منه رو گمش کرده بودم. حس میکردم با اینکه روحم بزرگتر شده نتایج مالیم خیلی عوض شده و همه چیز زندگیم خیلی عالی شده و توی مسیر هستم اما انگار یه چیزی از توی قلبم آلارم میده میگه ببین تو باز منتظری آدما رو راضی کنی. ببین تو برای خودت وقت نمیذاری. ببین تو دنبال نون خشکا توی دست مردمی، از آدما میترسی. اینم از برکات گوش کردن به فایل ها و صدای گرم و الهی شما استاد نازنینمه. قبلا شاید اصلا اینجور چیزها به ذهنم نمیرسید و خیلی معمولی و طبیعی بود. اما الان یه سری اصول و قواعد توی ذهنم پایه ریزی شدن که وقتی میخوام یکمی شل بگیرم توی کل بدنم زنگ خطر رو به صدا در میارن و نمیذارن راحت باشم تا لحظه ای که به اون مساله رسیدگی کنم و سر و سامونش بدم. بنظرم توضیح اتفاقاتی که از پارسال برام رخ داده تا امسال رو بهتره توی یه فرصت دیگه و جای دیگه بنویسم. اما اینجا میگم بعد از یکسال کلنجار رفتن با خودم و سرسری گوش دادن فایل ها دیروز صبح تصمیم گرفتم جهاد اکبر رو شروع کنم و ضعف های شخصیتیمو رو برطرف کنم و از خدا کمک خواستم و اون هم فایل های روزشمار تحول رو توی ذهنم انداخت. جالبیش اینه که این مدت هر بار از خدا خواستم هدایتم کنه خدا به هر زبونی در هر فایل گفته بچه برگرد سر درس و مشقت توی کلاس عزت نفس و دیروز که فایل اول رو دانلود کردم و دیدم راجع به عزت نفسه، دیگه تصمیم گرفتم کلا جلوی ذهنم و ضعف هام و توجیه هام وایسم و مثل قبل تشنه و گرسنه این آموزه ها باشم و توی این سفر با دوستام و شما همراه بشم و هر حرفی که اینجا زده میشه رو مثل وحی منزل بدونم.( در این باره مقاومتم خیلی شکسته شده چون دارم نتیجه زندگیم رو بعد از شنیدن فایل ها و انجام دادن تمرینا رو با قبل مقایسه میکنم و تفاوتش زمین تا آسمونه.) چیز دیگه ای که فهمیدم اینه که من حس میکردم دیگه همه قله های دنیا رو فتح کردم و همه چیز رو میدونم و همین توهم باعث شده بود همه چیز برام بی مزه بشه و همین باعث خطی شدن زندگیم به لحاظ روحی شده بود. خب استاد عزیم و مریم بانو و دوستای الهی من! من جهاد اکبرمو شروع کردم و از الان مطمئنم بعد از سه فصل تغییرهای فوق العاده ای قراره بکنم و از همین الان براش هیجان زده ام. خیلی دوستتون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: