«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 356
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
قسمت سوم بررسی ریشه توبه “ت-و-ب”
34.نحل 119:
ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذِینَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهَالَهٍ ثُمَّ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ وَأَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۱۱۹﴾
باز همانا پروردگار تو برای کسانی که کردند کار بد را به نادانی، سپس توبه کردند پس از آن و به کار شایسته پرداختند، همانا پروردگار تو پس از این البته آمرزنده مهربان است (119)
35.مریم 60:
وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَبِیًّا ﴿۵۶﴾
و یاد کن در این کتاب ادریس را، همانا او بود بس راستگو پیامبری (56)
وَرَفَعْنَاهُ مَکَانًا عَلِیًّا ﴿۵۷﴾
و بالا بردیم او را به مقامی والا (57)
أُولَئِکَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ مِنْ ذُرِّیَّهِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِنْ ذُرِّیَّهِ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْرَائِیلَ وَمِمَّنْ هَدَیْنَا وَاجْتَبَیْنَا إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُ الرَّحْمَنِ خَرُّوا سُجَّدًا وَبُکِیًّا ﴿۵۸﴾
آنان کسانی اند که نعمت داد الله بر ایشان، از پیامبران؛ از اولاد آدم و از کسانی که سوار کردیم با نوح در کشتی و از اولاد ابراهیم و اسرائیل و از جمله کسانی که هدایت نمودیم ایشان را و برگزیدیم؛ چون خوانده می شد بر ایشان آیات خدای مهر گستر، به زمین می افتاند سجده کنان و گریان (58)
فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاهَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا ﴿۵۹﴾
آنگاه جایگزین شدند پس از ایشان جانشینانی که ضایع کردند نماز را و پیروی کردند شهوت ها را، پس به زودی رو به رو شوند با کیفر گمراهی (59)
إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ وَلَا یُظْلَمُونَ شَیْئًا ﴿۶۰﴾
مگر کسی که توبه کرده و ایمان آورده و کرده باشد کاری شایسته، که آنان وارد می شوند در بهشت و هیچ ستمی نبینند (60)
36.طه 82:
یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ قَدْ أَنْجَیْنَاکُمْ مِنْ عَدُوِّکُمْ وَوَاعَدْنَاکُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَیْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى ﴿۸۰﴾
ای بنی اسرائیل، البته نجات دادیم شما را از دشمن تان، و وعده نهادیم با شما در طرف راست کوده طور، و نازل کردیم بر شما ترنجبین و بلدرچین را (80)
کُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِیهِ فَیَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبِی وَمَنْ یَحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبِی فَقَدْ هَوَى ﴿۸۱﴾
گفتیم: بخورید از پاکیزه های آنچه روزی دادیم شما را، و زیاده روی نکنید در آن که فرود خواهد آمد بر شما خشم من؛ و کسی که فرود آید بر وی خشم من، پس قطعا هلا شده است (81)
وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى ﴿۸۲﴾
و همانا من قطعا بس آمرزنده آن کس هستم که توبه کند و ایمان آورد و کند کار شایسته، سپس در راه راست بماند (82)
37.طه 122:
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَهِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَى ﴿۱۱۶﴾
و یاد کن آنگاه که گفتیم به فرشتگان: که سجده کنید برای آدم؛ پس به سجده افتادند، جز ابلیس که سر باز زد (116)
فَقُلْنَا یَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَکَ وَلِزَوْجِکَ فَلَا یُخْرِجَنَّکُمَا مِنَ الْجَنَّهِ فَتَشْقَى ﴿۱۱۷﴾
آنگاه گفتیم: آی آدم، همانا این دشمن است برای تو و همسرت؛ پس زنهار بیرون نکند شما را از بهشت که در رنج افتی (117)
إِنَّ لَکَ أَلَّا تَجُوعَ فِیهَا وَلَا تَعْرَى ﴿۱۱۸﴾
همانا برای توست اینکه نه گرسنه شوی در آن و نه برهنه مانی (118)
وَأَنَّکَ لَا تَظْمَأُ فِیهَا وَلَا تَضْحَى ﴿۱۱۹﴾
و اینکه تو تشنه نمی شوی در آن و نه در گرمی آفتاب بمانی (119)
فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطَانُ قَالَ یَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلَى شَجَرَهِ الْخُلْدِ وَمُلْکٍ لَا یَبْلَى ﴿۱۲۰﴾
ولی وسوسه کرد در دل او شیطان، گفت: ای آدم، آیا رهنمون شوم تو را بر درختی جاودانه و پادشاهی ای که کهنه نمی شود و فنا نمی پذیرد؟ (120)
فَأَکَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّهِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى ﴿۱۲۱﴾
آنگاه خوردند آن دو از آن، و ظاهر شد برای هر دو شرمگاه ایشان و شروع کردند که بچسبانند بر خودشان از برگ های درخت بهشت؛ و نافرمانی کرد آدم پروردگار خود را و به بیراهه رفت (121)
ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَیْهِ وَهَدَى ﴿۱۲۲﴾
سپس برگزید او را پروردگارش و برگشت به رحمت بر او و هدایت کرد (122)
38.نور 5 و 10:
الزَّانِی لَا یَنْکِحُ إِلَّا زَانِیَهً أَوْ مُشْرِکَهً وَالزَّانِیَهُ لَا یَنْکِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِکٌ وَحُرِّمَ ذَلِکَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ ﴿۳﴾
مرد زنا کار ازدواج نمی کند جز با زن زنا کار یا مشرکه و زن زنا کار ازدواج نمی کند جز با مرد زنا کار یا مشرک؛ و حرام شده است این کار بر مومنان (3)
وَالَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَهِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِینَ جَلْدَهً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَهً أَبَدًا وَأُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿۴﴾
و آنان که نسبت زنا می دهند به زنان پاکدامن سپس نیاورند چهار گواه را، پس بزنید ایشان را هشتاد تازیانه و قبول نکنید از آنان هیج گواهی را هیچ گاه؛ و آنان خودشان نافرمانند (4)
إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۵﴾
مگر کسانی که توبه کردند پس از آن و به اصلاح پردازند، که همانا الله آمرزنده مهربان است (5)
وَالَّذِینَ یَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُمْ شُهَدَاءُ إِلَّا أَنْفُسُهُمْ فَشَهَادَهُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِینَ ﴿۶﴾
و کسانی که نسبت زنا می دهند به زنان خود در حالی که نباشد برای آنان گواهانی جز خودشان، پس گواهی یکی از ایشان چهار بار شهادت به الله است به اینکه او خود قطعا از راستگویان است (6)
وَالْخَامِسَهُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَیْهِ إِنْ کَانَ مِنَ الْکَاذِبِینَ ﴿۷﴾
و بار پنجم این است که لعنت الله بر وی اگر باشد از دروغگویان (7)
وَیَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْکَاذِبِینَ ﴿۸﴾
و دفع می کند از آن زن عذاب را اینکه گواهی بدهد چهار بار شهادت به الله که همانا شوهر او قطعا از دروغگویان است (8)
وَالْخَامِسَهَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَیْهَا إِنْ کَانَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿۹﴾
و بار پنجم بی گمان خشم الله بر او باد اگر باشد آن مرد از راستگویان (9)
وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَکِیمٌ ﴿۱۰﴾
و اگر نبود بخشایش الله بر شما و رحمت او و اینکه الله بس توبه پذیر سنجیده کار است، حتما عذاب می شدید (10)
39.نور 31:
بگو به مومنان: فرود آرند برخی از نگاه های خود را و نگه دارند شرمگاه های خود را، این پاکیزه تر است برای ایشان؛ همانا الله آگاه است به آنچه می کنند (30)
وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۳۱﴾
و بگو به زنان مومن: فرود آرند برخی از نگاه های خود را و نگه دارند شرمگاه های خود را و آشکار نکنند زینت های خود را مگر آنچه ظاهر است از آن و باید فرو اندازند روسری های خود را بر گریبان های خویش و آشکار نکنند زینت های خود را جز برای شوهران شان یا پدران خویش یا پدران شوهران شان یا پسران خود یا پسران شوهران خود یا برادران خود یا پسران برادران خود یا پسران خواهران خود یا زنان همکیش خود یا آنچه مالک شده دست های شان یا وابستگانی که نیاز جنسی ندارند از مردان، یا کودکانی که هنوز آگاه نشده اند بر امور جنسی زنان؛ و نزنند به زمین پاهای خود را تا معلوم شود آنچه پنهان می دارند از زینت های خود؛ و توبه کنید به سوی الله همگی ای مومنان، باشد که شما رستگار شوید (31)
40.فرقان 70 و 71:
وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا ﴿۶۳﴾
و بندگان خدیا مهر گستر آنانند که راه می روند بر زمین به فروتنی؛ و چون خطاب کنند ایشان را نادانان، گویند سخنی ملایم (63)
وَالَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِیَامًا ﴿۶۴﴾
و آنان که شب را می گذرانند برای پروردگار خود سجده کنان و قیام کنان (64)
وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا کَانَ غَرَامًا ﴿۶۵﴾
و آنان که می گویند: پروردگارا، بازدار از ما عذاب دوزخ را، همانا عذاب آن هست همیشگی (65)
إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿۶۶﴾
همانا آن بد قرارگاه و اقامتگاهی است (66)
وَالَّذِینَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا ﴿۶۷﴾
و آنان که چون انفاق می کنند، اسراف نمی کنند و تنگ و سخت نمی گیرند در خرج کردن، و باشند میان آن دو به راه میانه (67)
وَالَّذِینَ لَا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا یَزْنُونَ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ یَلْقَ أَثَامًا ﴿۶۸﴾
و آنان که نمی خوانند با الله خدایی دیگر را، و نمی کشند آن نفسی را که حرام گردانیده کشتن او را الله جز به حق، و زنا نمی کنند؛ و هرکه بکند آن کار را، خواهد دید کیفر گناه را (68)
یُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَیَخْلُدْ فِیهِ مُهَانًا ﴿۶۹﴾
دو چندان شود برای او عذاب در روز رستاخیز، و جاودان می ماند در آن به خواری (69)
إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا ﴿۷۰﴾
مگر آنکه توبه کند و ایمان آوَرَد و انجام دهد کاری شایسته را؛ پس آنان هستند که تبدیل می کند الله بدی های شان را به نیکی، و هست الله آمرزنده مهربان (70)
وَمَنْ تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا ﴿۷۱﴾
و هرکه توبه کند و انجام دهد کار شایسته را، پس همانا وی باز می گردد به سوی الله بازگشتی پسندیده (71)
41.قصص 67:
وَیَوْمَ یُنَادِیهِمْ فَیَقُولُ أَیْنَ شُرَکَائِیَ الَّذِینَ کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿۶۲﴾
و روزی که ندا می دهد آنان را و می گوید: کجایند آن شریکان من همانان که شما می پنداشتید؟ (62)
قَالَ الَّذِینَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنَا هَؤُلَاءِ الَّذِینَ أَغْوَیْنَا أَغْوَیْنَاهُمْ کَمَا غَوَیْنَا تَبَرَّأْنَا إِلَیْکَ مَا کَانُوا إِیَّانَا یَعْبُدُونَ ﴿۶۳﴾
گویند کسانی که سزا گشت بر آنان فرمان عذاب: پروردگارا، اینان کسانی اند که گمراه کردیم، گمراه کردیم آنان را چنان که گمراه شدیم خود ما؛ بیزاری می جوییم از آنها به سوی تو؛ آنها ما را نمی پرستیدند بلکه هوای خود را می پرستیدند (63)
وَقِیلَ ادْعُوا شُرَکَاءَکُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ یَسْتَجِیبُوا لَهُمْ وَرَأَوُا الْعَذَابَ لَوْ أَنَّهُمْ کَانُوا یَهْتَدُونَ ﴿۶۴﴾
و گفته شود: بخوانید شریکان خود را؛ پس بخوانند آنان را، ولی پاسخ ندهند به آنها و میبینند عذاب را؛ و آرزو می کنند کاش آنان هدایت یافته بودند (64)
وَیَوْمَ یُنَادِیهِمْ فَیَقُولُ مَاذَا أَجَبْتُمُ الْمُرْسَلِینَ ﴿۶۵﴾
و روزی که ندا می دهد به آنان و می گوید: چه پاسخی دادید پیامبران را؟ (65)
فَعَمِیَتْ عَلَیْهِمُ الْأَنْبَاءُ یَوْمَئِذٍ فَهُمْ لَا یَتَسَاءَلُونَ ﴿۶۶﴾
پس پوشیده ماند بر آنان خبر ها در آن روز و ایشان از یکدیگر نخواهند پرسید (66)
فَأَمَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَعَسَى أَنْ یَکُونَ مِنَ الْمُفْلِحِینَ ﴿۶۷﴾
و اما کسی که توبه کند و ایمان آورد و انجام دهد کار نیکو را، پس امید است که باشد از رستگاران (67)
42.احزاب 24:
مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا ﴿۲۳﴾
از مومنان مردانی اند که صادقانه وفا کردند آنچه را پیمان بسته بودند با لله بر سر آن؛ و از ایشان کسانی هستند که به انجام رسانیدند پیشمان خویش را؛ و از آنان کسانی هستند که انتظار می کشند و تغییر ندادند پیمان خود را هیچ تغییری (23)
لِیَجْزِیَ اللَّهُ الصَّادِقِینَ بِصِدْقِهِمْ وَیُعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ إِنْ شَاءَ أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ کَانَ غَفُورًا رَحِیمًا ﴿۲۴﴾
تا پاداش دهد الله راستگویان را به سبب راستی شان؛ و عذاب کند منافقان را اگر خواهد، یا به رحمت بازگردد به سوی ایشان؛ همانا الله هست آمرزنده مهربان (24)
43.احزاب 73:
لِیُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِکِینَ وَالْمُشْرِکَاتِ وَیَتُوبَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا ﴿۷۳﴾
سرانجام عذاب کند الله مردان منافق و زنان منافق را و مردان مشرک و زنان مشرک را، و باز می گردد الله به رحمت خود بر مردان مومن و زنان مومن؛ و هست الله آمرزنده مهربان (73)
44.غافر 3 و 7:
حم ﴿۱﴾
حا، میم (1)
تَنْزِیلُ الْکِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ ﴿۲﴾
فرو فرستادن این کتاب از سوی الله آن پیروزمندِ داناست (2)
غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِیدِ الْعِقَابِ ذِی الطَّوْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ ﴿۳﴾
آمرزنده گناه، و پذیرنده توبه و بازگشت، سخت کیفرِ دارای قدرت، نیست هیچ خدایی جز او، به سوی اوست سرانجام (3)
مَا یُجَادِلُ فِی آیَاتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَلَا یَغْرُرْکَ تَقَلُّبُهُمْ فِی الْبِلَادِ ﴿۴﴾
مجادله نمی کنند در آیات الله مگر کسانی که کفر ورزیدند، پس فریب ندهد تو را آمد و رفت شان سرزمین ها (4)
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَالْأَحْزَابُ مِنْ بَعْدِهِمْ وَهَمَّتْ کُلُّ أُمَّهٍ بِرَسُولِهِمْ لِیَأْخُذُوهُ وَجَادَلُوا بِالْبَاطِلِ لِیُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَ کَانَ عِقَابِ ﴿۵﴾
تکذیب کردند پیش از ایشان قوم نوح و گروه های دیگر پس از ایشان، و قصد کردند هر امتی به پیامبر خود که بگیرند او را، و مجادله کردند به ناروا تا از بین ببرند با آن حق را؛ و گرفتم ایشان را به کیفر؛ پس چگونه بود کیفر من؟ (5)
وَکَذَلِکَ حَقَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ عَلَى الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّهُمْ أَصْحَابُ النَّارِ ﴿۶﴾
و اینچنین سزاوار گشت فرمان پروردگار تو بر کسانی که کفر ورزیدند که ایشان همدمان دوزخند (6)
الَّذِینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَیُؤْمِنُونَ بِهِ وَیَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْءٍ رَحْمَهً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِینَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِیلَکَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ ﴿۷﴾
آنان که حمل می کنند عرش را و آنان که پیرامون آنند، به پاکی می ستایند با ستایش پروردگار خود را و ایمان می آورند به او و آمرزش می خواهند برای کسانی که ایمان آورده اند: گویند: پروردگارا: در بر گرفته ای هرچیزی را به رحمت و علم، پس بیامرز آنان را که توبه کردند و پیروی نموده اند از راه تو، و نگه دار ایشان را از عذاب آتش سوزان دوزخ (7)
45.شورا 25:
وَهُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَهَ عَنْ عِبَادِهِ وَیَعْفُو عَنِ السَّیِّئَاتِ وَیَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ ﴿۲۵﴾
و اوست آنکه قبول می کند توبه را از بندگانش، و در میگذرد از بدی ها، و می داند آنچه می کنید (25)
46.احقاف 15:
وَوَصَّیْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهًا وَوَضَعَتْهُ کُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَهً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَى وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِی فِی ذُرِّیَّتِی إِنِّی تُبْتُ إِلَیْکَ وَإِنِّی مِنَ الْمُسْلِمِینَ ﴿۱۵﴾
و سفارش کردیم انسان را که به پدر و مادر خود نیکویی کند؛ حمل کرد او را مادرش با مشقت و بزاد او را با مشقت؛ و مدت حمل او و جدا کردن او از شیر سی ماه است؛ تا آنگاه که رسد طفل به کمال رشد خود و رسد طفل به چهل سالگی، گوید: پروردگارا بر دلم بیفکن که سپاس بگزارم نعمت تورا که ارزانی داشته ای بر من و بر والدین من، و اینکه کنم کاری شایسته که بپسندی آن را، و شایستگی پدید آر از بهر من در میان فرزندانم؛ همانا من بازگشته ام به سوی تو و بی گمان من از تسلیم شوندگانم (15)
47.حجرات 11 و 12:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ یَکُونُوا خَیْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ یَکُنَّ خَیْرًا مِنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۱۱﴾
ای کسانی که ایمان آورده اید، مسخره نکند هیچ گروهی از گروهی دیگر را، شاید که باشند آن گروه بهتر از ایشان؛ و نه زنانی زنانی دیگر را، شاید که آنان نیز باشند بهتر از اینان؛ و عیب جویی مکنید یکدیگر را و مخوانید یکدیگر را به لقب های زشت؛ بد نامی است لقب فسق پس از ایمان؛ و آنان که توبه نکنند، پس آنان خودشان ستمکارند (11)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِیمٌ ﴿۱۲﴾
ای کسانی که ایمان آورده اید، دوری کنید از بسیاری از گمان ها، همانا برخی گمان ها گناه است؛ و تجسس مکنید از امور پوشیده همدیگر و غیبت نکند برخی از شما برخی دیگر را؛ آیا دوست می دارد یکی از شما که بخورد گوشت برادر مرده خود را؟ پس ناپسند می دارید آن را؛ و پروا کنید از الله، همانا الله بس توبه پذیر مهربان است (12)
48.مجادله 13:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نَاجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْوَاکُمْ صَدَقَهً ذَلِکَ خَیْرٌ لَکُمْ وَأَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۱۲﴾
ای کسانی که ایمان آورده اید، چون خواهید که نجوا کنید با پیامبر، پس پیش بفرستید پیش از نجوای خویش صدقه ای را؛ این کار بهتر است برای شما و پاکیزه تر است؛ و اگر صدقه نیافتید، پس همانا الله آمرزنده مهربان است (12)
أَأَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْوَاکُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ وَآتُوا الزَّکَاهَ وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿۱۳﴾
آیا ترسیدید که پیش بفرستید پیش از نجوای خود صدقاتی را؟ و چون اینکار را نکردید و درگذشت الله از شما، پس بر پا دارید نماز را و بدهید زکات را و اطاعت کنید از الله و پیامبرش؛ و الله آگاه است به آنچه می کنید (13)
49.تحریم 4 و 5 و 8:
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغِی مَرْضَاتَ أَزْوَاجِکَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۱﴾
ای پیامبر، چرا حرام می گردانی آنچه را حلال ساخته است الله برای تو و میطلبی خشنودی زنان خود را؟ و الله آمرزنده مهربان است (1)
قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَکُمْ تَحِلَّهَ أَیْمَانِکُمْ وَاللَّهُ مَوْلَاکُمْ وَهُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ ﴿۲﴾
همانا مقرر کرده است الله برای شما گشودن سوگندهای تان را؛ و الله سرور و کارساز شماست؛ و او آن دانای سنجیده کار است (2)
وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِیُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِیثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنْبَأَکَ هَذَا قَالَ نَبَّأَنِیَ الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ ﴿۳﴾
و آنگاه که به راز گفت پیامبر با یکی از همسران خود سخنی را، و چون خبر داد زن آن راز را و آگاه ساخت پیامبر را الله بر آن؛ خبر داد بخشی از آن را و چشم پوشی کرد از بخشی دیگر؛ پس چون خبر داد پیامبر آن زن را به آن، گفت: چه کسی خبر داد تو را به این؟ گفت: خبر داد مرا آن دانای آگاه (3)
إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِیلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمَلَائِکَهُ بَعْدَ ذَلِکَ ظَهِیرٌ ﴿۴﴾
اگر هر دوی شما توبه کنید به سوی الله بجاست؛ که همانا منحرف شده است دل های شما؛ و اگر با یکدیگر همپشتی کنید بر ضد او، پس همانا الله خود یاور اوست و جبرئیل و شایسته مرد مومنان؛ و فرشتگان نیز پس از آن پشتیبانند (4)
عَسَى رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَکُنَّ أَنْ یُبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَیْرًا مِنْکُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَیِّبَاتٍ وَأَبْکَارًا ﴿۵﴾
چه بسا پروردگار او اگر پیامبر طلاق دهد شما زنان را جایگزین سازد برای او زنانی بهتر از شما، زنانی مسلمان مومن فرمانبردار توبه کار عبادت کننده روزه داد بیوه و دوشیزه (5)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَهُ عَلَیْهَا مَلَائِکَهٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا یَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَیَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ ﴿۶﴾
ای کسانی که ایمان آورده اید، نگه دارید خودتان و اهل خود را از آتشی که هیزم آن مردمان و سنگ هاست؛ بر آن آتش فرشتگانی درشت خوی سختگیرند که نافرمانی نمی کنند از الله در آنچه فرمان داده است ایشان را و انجام می دهند آنچه را فرمان یابند (6)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ کَفَرُوا لَا تَعْتَذِرُوا الْیَوْمَ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۷﴾
ای کسانی که کفر ورزیده اید، عذرخواهی نکنید امروز؛ جز این نیست که کیفر می شوید مطابق آنچه می کردید (7)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَهً نَصُوحًا عَسَى رَبُّکُمْ أَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیُدْخِلَکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ یَوْمَ لَا یُخْزِی اللَّهُ النَّبِیَّ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ یَسْعَى بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَبِأَیْمَانِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿۸﴾
ای کسانی که ایمان آورده اید، توبه کنید به سوی الله توبه ای خالصانه؛ چه بسا پروردگار شما بزداید از شا بدی های تان را و داخل گرداند شما را به باغستان هایی که روان است از دامن آنها رودها، در روزی که رسوا نمی کند الله پیامبر و آنان را که ایمان آورده اند با او؛ نورشان می شتابد پیش روی ایشان و طرف های راست ایشان، می گویند: پروردگارا، کامل گردان برای ما نو مارا و بیامرز مارا، همانا تو بر هرچیزی توانایی (8)
50.مزمل 20:
إِنَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَهٌ مِنَ الَّذِینَ مَعَکَ وَاللَّهُ یُقَدِّرُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَیْکُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَیَکُونُ مِنْکُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ یَضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ وَآتُوا الزَّکَاهَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَیْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۲۰﴾
همانا پروردگار تو می داند که تو بر می خیزی نزدیک به دو ثلث شب و گاه نصف آن و ثلث آن و گروهی از کسانی که با تو هستند؛ و الله اندازه گیری می کند شب و روز را؛ می دانست که هرگز شمار نخواهید کرد آن را، از این رو برگشته است بر شما به رحتمش؛ پس بخوانید آنچه را میسر باشد از قرآن؛ خدا می دانست که خواهند شد برخی از شما بیمار، و دیگران سفر می کنند در زمین و می جویند از فضل الله، و دیگران جنگ می کنند در راه الله؛ پس بخوانید آنچه میسر شود از قرآن، و بر پا دارید نماز را و بدهید زکات را و وام دهید به الله وامی نیکو؛ و هرچه پیش می فرستید برای خود از نیکی، می یابید آن را نزد الله همان بهتر و بزرگ تر از جهت پاداش؛ و آمرزش بخواهید از الله؛ همانا الله آمرزنده مهربان است (20)
51.بروج 10:
إِنَّ الَّذِینَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِیقِ ﴿۱۰﴾
همانا آنان که شکنجه و آزار دادند مردان مومن و زنان مومن را سپس توبه نکردند، پس برای آنان عذاب دوزخ است و برای آنان است عذاب آتش (10)
52.نصر 3:
إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿۱﴾
آنگاه که بیاید یاری الله و پیروزی (1)
وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿۲﴾
و ببینی مردمان را که در آیند در دین الله گروه گروه (2)
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا ﴿۳﴾
پس به پاکی بستای همراه با ستایش پروردگارت و آمرزش بخواه از او؛ که او هست بسیار توبه پذیر (3)
قسمت سوم (آخر)
بالاخره بعد از ساعت ها بررسی ریشه ی “ت-وب” تموم شد و این بود تمام ریشه های کلمه ی توبه تو کل قرآن
انشالله اگه شد سراغ ریشه کلمه غفور و ظلم و عفو هم میرم
البته که فوق العاده زیاد انرژی میبره
قسمت دوم بررسی ریشه توبه “ت-و-ب”
14.نساء 146:
إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاهِ قَامُوا کُسَالَى یُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا ﴿۱۴۲﴾
همانا منافقان نیرنگ می ورزند به الله، و او به تلافی چاره کننده آنهاست؛ و چون برخیزند به سوی نماز؛ برخیزند با کسالت، می نمایانند خود را به مردم و یاد نمی کنند الله را جز مقدار اندکی (142)
مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَلِکَ لَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَلَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا ﴿۱۴۳﴾
سرگشته اند میان این و آن، نه با اینانند و نه با آنان؛ و هرکه را گمراه کند الله، پس هرگز نیابی برای او هیچ راهی را (143)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَتُرِیدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَیْکُمْ سُلْطَانًا مُبِینًا ﴿۱۴۴﴾
ای کسانی که ایمان آورده اید، مگیرید کافران را دوستان ملتزم به یاری رسانی خود به جای مومنان؛ آیا می خواهید که قرار دهید برای الله بر ضد خود حجتی آشکار را؟ (144)
إِنَّ الْمُنَافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِیرًا ﴿۱۴۵﴾
همانا منافقان در طبقه پایین تر از آتشند، و هرگز نمی یابی برای آنان یاوری را (145)
إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِینَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِکَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ وَسَوْفَ یُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ أَجْرًا عَظِیمًا ﴿۱۴۶﴾
مگر کسانی که توبه کردند و اصلاح کردند کارشان را و چنگ زدند به الله و خالص گرداندند دین شان را برای الله؛ پس آنان با مومنانند؛ و به زودی می دهد الله به مومنان پاداشی بزرگ را (146)
مَا یَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِکُمْ إِنْ شَکَرْتُمْ وَآمَنْتُمْ وَکَانَ اللَّهُ شَاکِرًا عَلِیمًا ﴿۱۴۷﴾
چه می کند الله با عذاب شما، اگر شکر گزارید و ایمان آورید؟ و هست الله قدردانِ دانا (147)
15.مائده 34:
إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ یُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الْآخِرَهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿۳۳﴾
جز این نیست که سزای کسانی که می جنگند با الله و رسولش و می کوشند در زمین به فساد، اینکه کشته شوند یا به دار آویخته شوند یا بریده شود دست هایشان و پاهای شان بر خلاف همدیگر یا تبعید شوند از سرزمین خود؛ این برای آنان رسوایی است در دنیا، و برای آنان در آخرت عذابی بزرگ است (33)
إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَیْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۳۴﴾
مگر کسانی که توبه کنند پیش از آنکه دست یابید بر آنان؛ و بدانید همانا الله آمرزنده مهربان است (34)
16.مائده 39:
وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَهُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُمَا جَزَاءً بِمَا کَسَبَا نَکَالًا مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ﴿۳۸﴾
و مرد دزد و زن دزد پس ببرید دستان شان را به سزای آنچه کرده اند، به کیفری از سوی الله؛ و الله پیروزمند سنجیده کار است (38)
فَمَنْ تَابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ یَتُوبُ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۳۹﴾
پس هرکه توبه کند پس از ستمش و اصلاح کند کارش را، پس همانا الله باز می گردد به رحمت خود بر او، همانا الله آمرزنده مهربان است (39)
أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یُعَذِّبُ مَنْ یَشَاءُ وَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿۴۰﴾
آیا ندانسته ای که همانا الله از آن اوست فرمانروایی آسمان ها و زمین؟ عذاب می کند هرکه را خواهد، و می آمرزد هرکه را خواهد؛ و الله بر هرچیزی تواناست (40)
17.مائده 71 و 74:
لَقَدْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَأَرْسَلْنَا إِلَیْهِمْ رُسُلًا کُلَّمَا جَاءَهُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُهُمْ فَرِیقًا کَذَّبُوا وَفَرِیقًا یَقْتُلُونَ ﴿۷۰﴾
به درستی که گرفتیم پیمان استوار را از بنی اسرائیل، و فرستادیم به سوی شان پیامبرانی را؛ هرگاه آورد برای ایشان پیامبری چیزی را که نمی خواست دل های شان، گروهی را تکذیب می کردند و گروهی را هم می کشتند (70)
وَحَسِبُوا أَلَّا تَکُونَ فِتْنَهٌ فَعَمُوا وَصَمُّوا ثُمَّ تَابَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ ثُمَّ عَمُوا وَصَمُّوا کَثِیرٌ مِنْهُمْ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِمَا یَعْمَلُونَ ﴿۷۱﴾
و پنداشتند که نیست آزمونی، پس کور شدند و کر گشتند، سپس بازگشت الله به رحمت خود بر آنان؛ باز کور شدند و کر گشتند بسیاری از آنان؛ و الله بیناست به آنچه می کنند (71)
لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ وَقَالَ الْمَسِیحُ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّی وَرَبَّکُمْ إِنَّهُ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ الْجَنَّهَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصَارٍ ﴿۷۲﴾
همانا کفر ورزیدند کسانی که گفتند: همانا الله همان مسیح پسر مریم است؛ حال آنکه گفته بود مسیح: ای بنی اسرائیل بپرستید الله را که پروردگار من و پروردگار شماست؛ همانا کسی که شریک سازد به الله، پس به راستی حرام کرده است الله بر او بهشت را و جایگاهش آتش دوزخ است؛ و نیست برای ستمکاران هیچ یاوری (72)
لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَهٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنْ لَمْ یَنْتَهُوا عَمَّا یَقُولُونَ لَیَمَسَّنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿۷۳﴾
همانا کفر ورزیدند کسانی که گفتند: همانا الله سومین سه است؛ در حالی که نیست هیچ خدایی جز خدای یگانه. و اگر باز نایستند از آنچه می گویند، قطعا خواهد رسید به کسانی که کفر ورزیدند از آنان عذابی دردناک (73)
أَفَلَا یَتُوبُونَ إِلَى اللَّهِ وَیَسْتَغْفِرُونَهُ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۷۴﴾
پس آیا باز نمی گردند به سوی الله و آمرزش نمی خواهند از او؟ و الله آمرزنده مهربان است (74)
18.انعام 54:
وَإِذَا جَاءَکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَیْکُمْ کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَهَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءًا بِجَهَالَهٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۵۴﴾
و چون بیایند نزد تو کسانی که ایمان می آورند به آیات ما، پس بگو سلام بر شما، مقرر داشته است پروردگارتان بر خودش مهربانی را؛ همانا هرکه کند از شما کار بدی را به نادانی، سپس توبه کند پس از آن و اصلاح کند کارهایش را، پس همانا او آمرزنده مهربان است (54)
19.اعراف 143:
وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِینَ لَیْلَهً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً وَقَالَ مُوسَى لِأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ ﴿۱۴۲﴾
و وعده گذاشتیم با موسی سی شب و کامل کردیم آن را به ده شب، تا کامل شد مدت وعده پروردگار او چهل شب؛ و گفت موسی به برادرش هارون: جانشین من باش در میان قوم من، و اصلاح کن کار آنها را، و پیروی مکن راه تبهکاران را (142)
وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِیقَاتِنَا وَکَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیْکَ قَالَ لَنْ تَرَانِی وَلَکِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۴۳﴾
و چون آمد موسی به وعده گاه ما و سخن گفت با وی پروردگارش؛ گفت: پروردگارا، بنمای به من خود را تا بنگرم به سوی تو؛ گفت خدا: هرگز نخواهی دید مرا، ولی بنگر به سوی این کوه، پس اگر پا بر جا ماند بر جایش، پس خواهی دید مرا؛ پس زمانی که تجلی کرد پروردگارش بر کوه، ساخت آن را خُردِ و هموار و افتاد موسی بیهوش؛ و چون به هوش آمد، گفت: پاک و منزهی تو، بازگشتم به سوی تو و من نخستین ایمان آورندگانم (143)
20.اعراف 153:
إِنَّ الَّذِینَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَیَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَذِلَّهٌ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُفْتَرِینَ ﴿۱۵۲﴾
همانا کسانی که گرفتند گوساله را به پرستش، به زودی خواهد رسید به آنان خشمی از سوی پروردگارشان و خواری ای در زندگی دنیوی؛ و این گونه کیفر دهیم دروغ پردازان را (152)
وَالَّذِینَ عَمِلُوا السَّیِّئَاتِ ثُمَّ تَابُوا مِنْ بَعْدِهَا وَآمَنُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۱۵۳﴾
و کسانی که کردند کارهای بد، سپس توبه کردند پس از آن و ایمان آوردند، همانا پروردگار تو پس از آن توبه البته آمرزنده مهربان است (153)
21.توبه 3 و 5 و 11 و 15:
بَرَاءَهٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِینَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿۱﴾
این اعلام بیزاری است از سوی الله و پیامبرش به کسانی که عهد بسته اید با آنان از مشرکان (1)
فَسِیحُوا فِی الْأَرْضِ أَرْبَعَهَ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِی اللَّهِ وَأَنَّ اللَّهَ مُخْزِی الْکَافِرِینَ ﴿۲﴾
پس بگردید در زمین چهار ماه، و بدانید که شما نیستید عاجز کننده الله، و همانا الله رسوا کننده کافران است (2)
وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَرَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَإِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِی اللَّهِ وَبَشِّرِ الَّذِینَ کَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِیمٍ ﴿۳﴾
و این اعلامی است از الله و پیامبرشبه مردم، در روز حج اکبر که الله بیزارست از مشرکان و رسولش نیز بیزار است؛ پس اگر توبه کنید، پس آن بهتر است برای تان؛ و اگر روی برگردانید، پس بدانید که شما نیستید عاجز کننده الله؛ و مژده ده آن کسانی را که کفر ورزیدند به عذابی دردناک (3)
إِلَّا الَّذِینَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ثُمَّ لَمْ یَنْقُصُوکُمْ شَیْئًا وَلَمْ یُظَاهِرُوا عَلَیْکُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ ﴿۴﴾
به جز آنانی که پیمان بسته اید با ایشان از مشرکان سپس نکاسته اند از پیمان شما چیزی را و پشتیبانی نکردند به زیان شما کسی را؛ پس تمام کنید با ایشان پیمان شان را تا مدت مقررشان، بی گمان الله دوست دارد پرهیزگاران را (4)
فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ کُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاهَ وَآتَوُا الزَّکَاهَ فَخَلُّوا سَبِیلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۵﴾
پس چون بگذرد ماه های حرام، پس بکشید مشرکان را هر جایی که یافتید ایشان را و بگیرید ایشان را و محاصره کنید آنها را و بنشینید بر سر راه آنان در هر کمین گاهی؛ پس اگر توبه کردند از کفر و برپا داشتند نماز را و دادند زکات را، پس بازگذارید راه ایشان را و رهایشان کنید؛ بی گمان الله آمرزنده مهربان است (5)
وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجَارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّى یَسْمَعَ کَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَعْلَمُونَ ﴿۶﴾
و اگر یکی از مشرکان پناه خواهد از تو، آنگاه پناه ده او را تا بشنود کلام الله را، سپس برسان او را به جای امنش؛ این بدان سبب است که آنان گروهی اند که نمی دانند (6)
کَیْفَ یَکُونُ لِلْمُشْرِکِینَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعِنْدَ رَسُولِهِ إِلَّا الَّذِینَ عَاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ فَمَا اسْتَقَامُوا لَکُمْ فَاسْتَقِیمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ ﴿۷﴾
چگونه باشد برای مشرکان پیمانی نزد الله و نزد پیامبرش؟ جز آن کسانی که پیمان بسته اید با ایشان کنار مسجد الحرام؛ پس تا زمانی که پایدار ماندند به پیمان شما، پس پایدار بمانید به پیمان ایشان، بی گمان الله دوست دارد پرهیزگاران را (7)
کَیْفَ وَإِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ لَا یَرْقُبُوا فِیکُمْ إِلًّا وَلَا ذِمَّهً یُرْضُونَکُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ وَتَأْبَى قُلُوبُهُمْ وَأَکْثَرُهُمْ فَاسِقُونَ ﴿۸﴾
چگونه به پیمان خود وفادار باشند؟ حال آنکه اگر دست یابند بر شما، رعایت نمی کنند درباره شما حق خویشاوندی و نه پیمانی را؛ خشنود می سازند شما را با دهان هایشان، ولی نمی پذیرد دل های شان و بیشتر آنان نافرمانند (8)
اشْتَرَوْا بِآیَاتِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِیلًا فَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿۹﴾
فروختند آیات الله را به بهایی اندک و بازداشتند مردم را از راه او؛ به راستی آنان بد است آنچه می کردند (9)
لَا یَرْقُبُونَ فِی مُؤْمِنٍ إِلًّا وَلَا ذِمَّهً وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ ﴿۱۰﴾
رعایت نمی کنند درباره هیچ مومنی حق خویشاوندی و نه پیمانی را، و آنان خودشان تجاوز کننده از حدود اند (10)
فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاهَ وَآتَوُا الزَّکَاهَ فَإِخْوَانُکُمْ فِی الدِّینِ وَنُفَصِّلُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ ﴿۱۱﴾
پس اگر توبه کردند و برپا داشتند نماز را و دادند زکات را، آنگاه برادران شما در دینند؛ و به روشنی بیان می کنیم آیات را برای گروهی که می دانند (11)
وَإِنْ نَکَثُوا أَیْمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِی دِینِکُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّهَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لَا أَیْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنْتَهُونَ ﴿۱۲﴾
و اگر شکستند پیمان های خود را پس از تعهدشان و طعنه زدند در دین شما، پس بجنگید با پیشوایان کفر، که آنان را نیست عهد و پیمانی برای شان، باشد که آنان باز ایستند (12)
أَلَا تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَکَثُوا أَیْمَانَهُمْ وَهَمُّوا بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُمْ بَدَءُوکُمْ أَوَّلَ مَرَّهٍ أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۱۳﴾
چرا نمی جنگید با گروهی که شکستند پیمان های خود را و قصد نمودند بیرون کردنِ پیامبر را از مکه، و ایشان آغاز کردند جنگیدن با شما را نخستین بار؟ آیا می ترسید از ایشان؟ پس الله سزاوارتر است که بترسید از او، اگر هستید مومن (13)
قَاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَیْدِیکُمْ وَیُخْزِهِمْ وَیَنْصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ وَیَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ ﴿۱۴﴾
بجنگید با ایشان تا عذاب کند آنان را الله با دست های تان و رسوا کند آن ها را، و پیروزی دهد شما را بر آنان و مرهم نهد سینه های گروه مومنان را (14)
وَیُذْهِبْ غَیْظَ قُلُوبِهِمْ وَیَتُوبُ اللَّهُ عَلَى مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ﴿۱۵﴾
و ببرد خشم دل های شان را. و باز می گردد الله بر هرکه خواهد، و الله دانای سنجیده کار است (15)
22.توبه 27:
لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ فِی مَوَاطِنَ کَثِیرَهٍ وَیَوْمَ حُنَیْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْکُمْ شَیْئًا وَضَاقَتْ عَلَیْکُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیْتُمْ مُدْبِرِینَ ﴿۲۵﴾
همانا یاری کرد شما را الله در جاهای بسیاری و روز حنین، آنگاه که به شگفت انداخت شما را فراوانی شما، ولی آن فراوانی دفع نکرد از شما چیزی را، و تنگ گشت بر شما زمین با فراخی خود، سپس گریختید پشت کننده (25)
ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَأَنْزَلَ جُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَذَلِکَ جَزَاءُ الْکَافِرِینَ ﴿۲۶﴾
آنگاه فرو فرستاد الله آرامش خود را بر پیامبرش و بر مومنان، و فرو فرستاد لشکرهایی که ندیده بودید آنها را، و عذاب کرد آنان را که کفر ورزیدند؛ و همین است سزای کافران (26)
ثُمَّ یَتُوبُ اللَّهُ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ عَلَى مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۲۷﴾
سپس باز می گردد به بخشایش خود الله پس از آن بر هرکه خواهد، و الله آمرزنده مهربان است (27)
23.توبه 74:
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ ﴿۷۳﴾
ای پیامبر، جهاد کن با کافران و منافقان و سخت بگیر بر آنان؛ و جایگاه شان دوزخ است؛ و بد سرانجامی است آن (73)
یَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا کَلِمَهَ الْکُفْرِ وَکَفَرُوا بَعْدَ إِسْلَامِهِمْ وَهَمُّوا بِمَا لَمْ یَنَالُوا وَمَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ یَتُوبُوا یَکُ خَیْرًا لَهُمْ وَإِنْ یَتَوَلَّوْا یُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذَابًا أَلِیمًا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ وَمَا لَهُمْ فِی الْأَرْضِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ ﴿۷۴﴾
سوگند می خورند به الله که سخن ناروا نگفته اند، در حالی که قطعا گفتند سخن کفر آمیز و کافر شدند پس از اظهار کردن اسلام خود، و قصد کردند چیزی را که بدان نرسیدند، و عیب و ایراد نگرفتند مگر از آن رو که توانگر کرد آنان را الله و پیامبرش از بخشش خود. پس اگر توبه کنند، باشد بهتر برای شان؛ و اگر روی گردانند از توبه، عذاب کند آنان را الله عذابی دردناک در دنیا و آخرت؛ و نیست برای شان در زمین هیچ دوستی و نه یاوری (74)
24.توبه 102 و 104 و 106:
وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿۱۰۰﴾
و آن پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار، و آنان که پیروی کردند از یشان به نیکی؛ خشنود شده است الله از ایشان، و خشنود شدند ایشان از او؛ آماده ساخته است خدا برای شان باغستان هایی که روان است از دامن آنها رودها، جاودانند در آنها همیشه؛ این است آن کامیابی بزرگ (100)
وَمِمَّنْ حَوْلَکُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِینَهِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ یُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِیمٍ ﴿۱۰۱﴾
و نیز برخی از آنان که پیرامون شمایند از بادیه نشینان منافقند و نیز برخی از اهل مدینه خو گرفته اند بر نفاق؛ نمی شناسی ایشان را، ولی ما می شناسیم ایشان را؛ به زودی عذاب کنیم آنان را دوبار، سپس بازگردانده شوند به سوی عذابی بزرگ (101)
وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَیِّئًا عَسَى اللَّهُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۱۰۲﴾
و دیگران که اقرار کردند به گناهان خود، آمیختند کار شایسته را و کار دیگر که ناشایسته است؛ امید است الله بازگردد بر ایشان به رحمت خود، همانا الله آمرزنده مهربان است (102)
خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلَاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿۱۰۳﴾
بگیر از اموال شان زکاتی را که پاک می سازی ایشان را و پاکیزه می داری ایشان را به آن؛ و دعای خیر کن برای شان، بی گمان دعای تو آرامشی است برای ایشان؛ و الله شنوای داناست (103)
أَلَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَهَ عَنْ عِبَادِهِ وَیَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ﴿۱۰۴﴾
آیا ندانسته اند همانا الله اوست که می پذیرد توبه را از بندگان خود و دریافت می کند صدقات را و اینکه الله است آن بس توبه پذیر مهربان؟ (104)
وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَهِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۱۰۵﴾
و بگو عمل کنید، پس به زودی ببیند الله عمل شما را و پیامبر او و مومنان نیز ببینند؛ و به زودی بازگردانیده می شوید به سوی دانای پنهان و آشکار، و خبر می دهد شما را به آنچه می کردید (105)
وَآخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَإِمَّا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ﴿۱۰۶﴾
و دیگران نیز واگذار شده اند قبول توبه شان به فرمان الله، یا عذاب کند ایشان را و یا باز می گردد بر ایشان به رحمت خود؛ و الله دانای سنجیده کار است (106)
25.توبه 112:
إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاهِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿۱۱۱﴾
همانا الله خریده است از مومنان جان های شان را و اموال شان را به اینکه باشد برای شان بهشت؛ جنگ می کنند در راه الله، و می کشند و کشته می شوند؛ وعده ای است بر عهده او به حق در تورات و انجیل و قرآن؛ و کیست وفادارتر به پیمان خویش از الله؟ پس شادمان باشید به معامله خویش که بدان دست زده اید؛ و این است همان کامیابی بزرگ (111)
التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۱۲﴾
مومنانِ توبه کننده، پرستنده، ستایش کننده، سیاحتگر، رکوع کننده، سجده کننده، امر کننده به کار پسندیده، و بازدارنده از کار زشت، و حافظان برای مرزهای احکام الله؛ و مژده ده مومنان را (112)
26.توبه 117 و 118:
لَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِیِّ وَالْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ فِی سَاعَهِ الْعُسْرَهِ مِنْ بَعْدِ مَا کَادَ یَزِیغُ قُلُوبُ فَرِیقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَحِیمٌ ﴿۱۱۷﴾
همانا برگشت الله به رحمت خود بر پیامبر و مهاجرین و انصار، آنان که پیروی کردند از او در هنگام دشواری، پس از آنکه نزدیک بود که منحرف شود دل های گروهی از ایشان، آنگاه بازگشت خدا به رحمت خود بر ایشان، که اوی دیشان پرمهر مهربان است (117)
وَعَلَى الثَّلَاثَهِ الَّذِینَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَیْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَیْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَیْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ﴿۱۱۸﴾
و بازگشت خدا به مهربانی خود بر آن سه نفری که از غزوه تبوک واگذاشته شده بودند، تا آنکه تنگ شد برایشان زمین با وجود فراخی اش، و تنگ شد بر ایشان دل های شان و گمان کردند که نیست پناهی از خشم الله مگر به سوی او؛ پس بازگشت خدا به رحمتش بر ایشان تا توبه کنند، همانا الله اوست آن بس توبه پذیر مهربان (118)
27.توبه 126:
أَوَلَا یَرَوْنَ أَنَّهُمْ یُفْتَنُونَ فِی کُلِّ عَامٍ مَرَّهً أَوْ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ لَا یَتُوبُونَ وَلَا هُمْ یَذَّکَّرُونَ ﴿۱۲۶﴾
آیا نمی بینند منافقان که ایشان آزموده می شوند در هر سال یک بار یا دو بار؟ بازهم توبه نمی کنند و نه ایشان پند می گیرند (126)
28.هود 3:
الر کِتَابٌ أُحْکِمَتْ آیَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ ﴿۱﴾
الف، لام، را. این کتابی است که استواری یافته است آیاتش، سپس به روشنی بیان شده است از نزد سنجیده کارِ آگاه: (1)
أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنَّنِی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ ﴿۲﴾
اینکه پرستش نکنید جز الله را؛ به درستی من برای شما از سوی او بیم رسان و مژده دهنده ام (2)
وَأَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُمْ مَتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى وَیُؤْتِ کُلَّ ذِی فَضْلٍ فَضْلَهُ وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ کَبِیرٍ ﴿۳﴾
و اینکه آمرزش بطلبید از پروردگار خود سپس توبه کنید به سمت او، تا برخورداری دهد شمارا برخورداری نیک تا زمانی معین، و تا بدهد به هر صاحب مزیتی پاداش مزیتش را؛ و اگر برگردید، پس همانا من می ترسم بر شما از عذاب روزی بزرگ (3)
29.هود 52:
وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُفْتَرُونَ ﴿۵۰﴾
و فرستادیم به سوی عاد، برادرشان هود را؛ گفت: ای قوم من، عبادت کنید الله را، نیست شما را هیچ خدایی جز او؛ نیستید شما مگر دروغ پردازان (50)
یَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى الَّذِی فَطَرَنِی أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۵۱﴾
ای قوم من، نمی طلبم از شما بر این کار مزدی را؛ نیست مزد من جز بر عهده آن که آفریده است مرا؛ پس آیا خرد نمی ورزید؟ (51)
وَیَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا وَیَزِدْکُمْ قُوَّهً إِلَى قُوَّتِکُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِینَ ﴿۵۲﴾
و ای قوم من، آمرزش بخواهید از پروردگارتان، آنگاه توبه کنید به سوی او تا فرستد از آسمان بر شما بارانی پیوسته را و بیفزاید شما را نیرویی همراه نیروی تان و رویگردان مشوید بزهکارانه (52)
30.هود 61:
وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُجِیبٌ ﴿۶۱﴾
و فرستادیم به سوی ثمود برادرشان صالح را، گفت: ای قوم من، پرستش کنید الله را، نیست برای شما هیچ خدایی جز او؛ از پدید آورده است شما را از زمین و به آبادانی گمارد شمارا در زمین، پس آمرزش بخواهید از او آنگاه توبه کنید به سوی او، که پروردگار من نزدیک و اجابت کننده دعا است (61)
31.هود 90:
وَیَا قَوْمِ لَا یَجْرِمَنَّکُمْ شِقَاقِی أَنْ یُصِیبَکُمْ مِثْلُ مَا أَصَابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صَالِحٍ وَمَا قَوْمُ لُوطٍ مِنْکُمْ بِبَعِیدٍ ﴿۸۹﴾
و شعیب گفت: ای قوم من، وا ندارد شما را دشمنی با من که برسد به شما مانند آنچه رسید به قوم نوح یا قوم هود یا قوم صالح؛ و نیست قوم لوط از شما چندان دور (89)
وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ ﴿۹۰﴾
و آمرزش بخواهید از پروردگار خود سپس توبه کنید به سوی او، همانا پروردگار من مهربان مهر پیشه است (90)
32.هود 112:
وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِیهِ وَلَوْلَا کَلِمَهٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ مُرِیبٍ ﴿۱۱۰﴾
و همانا دادیم به موسی کتاب را، پس اختلاف افتاد در آن؛ و اگر نبود سخنی که سابقا صادر شد از پروردگار تو، قطعا داوری می شد میان آنان؛ و همانا آنان قطعا در شکی هستند از آن پر تردید (110)
وَإِنَّ کُلًّا لَمَّا لَیُوَفِّیَنَّهُمْ رَبُّکَ أَعْمَالَهُمْ إِنَّهُ بِمَا یَعْمَلُونَ خَبِیرٌ ﴿۱۱۱﴾
و همانا همگی قطعا تمام دهد به ایشان پروردگار تو جزای کردارشان را، که همانا او به آنچه می کنند اگاه است (111)
فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ﴿۱۱۲﴾
پس استوار و پایدار باش همان گونه که فرمان یافته ای و نیز آنان که بازگشتند با تو به سوی خدا؛ و سرکشی نکنید؛ که همانا او به آنچه می کنید بیناست (112)
33.رعد 30:
الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ﴿۲۸﴾
آنان که ایمان آورده اند، آرام می یابد دل هایشان به یاد الله؛ آگاه باشید به یاد الله آرام می یابد دل ها (28)
الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ ﴿۲۹﴾
آنان که ایمان آورند و کردند کار های شایسته، خوشا به حال ایشان، و برای ایشان نیکو بازگشتی است (29)
کَذَلِکَ أَرْسَلْنَاکَ فِی أُمَّهٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهَا أُمَمٌ لِتَتْلُوَ عَلَیْهِمُ الَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَهُمْ یَکْفُرُونَ بِالرَّحْمَنِ قُلْ هُوَ رَبِّی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ مَتَابِ ﴿۳۰﴾
این چنین فرستادیم تو را در میان امتی که همانا گذشتند پیش از آن امت هایی، تا بخوانی بر ایشان آنچه را وحی فرستادیم به تو در حالی که آنان کفر می ورزند به خدای مهر گستر؛ بگو او پروردگار من است، نیست هیچ خدایی جز او، بر او توکل کردم و به سوی اوست بازگشت من (30)
پایان قسمت دوم
به نام خدا
سلام استاد عباسمنش
طبق قولی که دادم تو کامنت قبل ، میخوام تو این کامنت موضوع توبه پذیر بودن و غفور بودن خدارو بررسی کنم، اونم برای اینکه خودم مرورش کنم
با برنامه جامع التفاسیر ورژن 3
هرجا لازم بود چند تا آیه قبل و بعدش رو هم مینویسم تا موضوع آیه روشن بشه و طبق روش استد عباسمنش پیش میرم
*خب بریم سراغ توبه:
ریشه توبه که “ت-و-ب” هست
تو کل قرآن 87 بار اومده
تو 25 سوره استفاده شده
و در 69 آیه ازش استفاده شده
((ضمنا این ترجمه ترجمه کلمه به کلمه مولانا محمود حسن هست که ایرانی هم نیست و تو اینترنت هم نیست این ترجمه و بسیار بسیار بدون دخالت مترجم هست و تا جایی که ممکن بود هیچ کلمه ای از خودش اضافه نکرده و این ترجمه رو به صورت دستی از کتابی که دارم مینویسم))
1.بقره 37:
وَقُلْنَا یَا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَزَوْجُکَ الْجَنَّهَ وَکُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَیْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَهَ فَتَکُونَا مِنَ الظَّالِمِینَ ﴿۳۵﴾
و گفتیم ای آدم، ساکن شو تو و همسرت در این بهشت و بخورید از نعمت های آن به فراوانی هرجا که خواهید، و نزدیک نشوید به این تک درخت که می شوید از ستمکاران (۳۵)
فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا کَانَا فِیهِ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِینٍ ﴿۳۶﴾
پس بلغزانید آن دو را شیطان از آنجا و بیرون کرد آن دو را از آنچه بودند در آن، و گفتیم: فرود آیید به زمین در حالی که برخی تان برای برخی دیگر دشمن خواهید بود، و برای شماست در زمین قرارگاه و بهره مندی ای تا مدتی (۳۶)
فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ﴿۳۷﴾
سپس دریافت کرد آدم از پروردگارش کلماتی را، و خدا به مهر بازگشت بر او، بی گمان او خود آن بس توبه پذیر مهربان است (۳۷)
قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعًا فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَایَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ﴿۳۸﴾
گفتیم فروید آیید از بهشت همگی، و اگه که بیاید شمارا از سوی من هدایتی و کسانی که پیروی کند هدایت مرا، پس نه ترسی است بر ایشان و نه آنان اندوهگین می شوند (۳۸)
2.بقره 54:
وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَکُمْ بِاتِّخَاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ عِنْدَ بَارِئِکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ﴿۵۴﴾
و آنگاه که گفت موسی به قومش: ای قوم من، همانا شما ستم کردید به خودتان با به پرستش گرفتن شما آن گوساله را، پس بازگردید به سوی آفریننده تان و بکشید هوای نفستان را، این بهتر است برای شما نزد آفریننده تان، پس بازگشت خدا به مهر خود بر شما، همانا او خود آن بس توبه پذیر مهربان است (۵۴)
3.بقره 128:
وَإِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَإِسْمَاعِیلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ﴿۱۲۷﴾
و آنگاه که بالا میبرد ابراهیم پایه هارا از خانه کعبه و نیز اسماعیل، می گفتند: پروردگارا، بپذیر از ما، همانا تو خود آن شنوای دانایی (۱۲۷)
رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِنَا أُمَّهً مُسْلِمَهً لَکَ وَأَرِنَا مَنَاسِکَنَا وَتُبْ عَلَیْنَا إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ﴿۱۲۸﴾
پروردگارا، و قرار ده مارا دو فرمانبردار برای خودت و از فرزندان ما نیز گروهی فرمانبردار برای خود، و بنمای به ما آئین عبادی مارا، و برگرد به ما از سر مهر، همانا تو خود آن بس توبه پذیر مهربانی (۱۲۸)
4.بقره 160:
إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ أُولَئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿۱۵۹﴾
همانا کسانی که کتمان می کنند آنچه را فرو فرستادیم از نشانه های روشن و هدایت پس از آنکه روشن ساختیم آن را برای مردم در کتاب خدا، آنانند که لعنت شان می کند الله، و لعنت شان می کنند لعنت کنندگان (۱۵۹)
إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَیَّنُوا فَأُولَئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ﴿۱۶۰﴾
مگر کسانی که توبه کردند و اصلاح کردند کارشان را و آشکار نمودند حق را، پس آنانند که باز می گردم با رحمت خود بر آنان، و من آن بس توبه پذیر مهربان ام (۱۶۰)
5.بقره 187:
أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَهَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِکُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ وَعَفَا عَنْکُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَکُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیَامَ إِلَى اللَّیْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ﴿۱۸۷﴾
حلال شده است برای تان در شبِ روزه، آمیزش با زنان تان، آنان پوششی هستند برای تان و شما پوششی هستید برای آنان، می دانست الله که اگر آمیزش را حرام می ساخت همانا شما خیانت می کردید به خودتان، پس از این روز برگشت بر شما به رحمت، و درگذشت از شما، پس اکنون می توانید آمیزش کنید با آنان و بجویید آنچه را نوشته است الله برای تان و بخورید و بیاشامید تا آشکار شود برای تان رشته سفید از رشته سیاه از فجر، سپس به پایان برسانید روزه را تا شب، و آمیزش نکنید با آنان در حالی که شما معتکفید در مسجد ها، ایم مرز های احکام الله است، پس نزدیک مشوید به آن، این چنین بیان می کند الله آیه هایش را برای مردم، باشد که آنان پرهیزگاری کنند (187)
6.بقره 222:
وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِی الْمَحِیضِ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى یَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ ﴿۲۲۲﴾
و می پرسند از تو درباره حیض، بگو آن گونه ای رنج است، پس کناره گیرید از آمیرش با زنان در وقت حیض و نزدیک مشوید به آنان تا آنکه پاک شوند، و چون پاکی ورزیدند، پس به آنها درآیید از جایی که فرمان تان داده است الله، همانا الله دوست می دارد توبه کنندگان را و دوست می دارد پاکی ورزان را (۲۲۲)
نِسَاؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلَاقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۲۲۳﴾
زنان تان کشتزاری برای شما هستند، پس درآیید به کشتزارهاتان هرگونه خواهید، و پیش فرستید برای خودتان توشه نیک، و پروا کنید از الله و بدانید همانا شما دیدار کننده اویید، و مژده ده مومنان را (223)
7.بقره 279:
یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَیُرْبِی الصَّدَقَاتِ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ کَفَّارٍ أَثِیمٍ ﴿۲۷۶﴾
نابود می سازد الله ربا را و فزونی می بخشد صدقات را، و الله دوست نمی دارد هر ناسپاس گنه پیشه ای را (۲۷۶)
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاهَ وَآتَوُا الزَّکَاهَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ﴿۲۷۷﴾
همانا کسانی که ایمان آوردند و کردند کار های شایسته و برپا داشتند نماز را و دادند زکات را، برای آنان است پاداش شان نزد پروردگارشان، و نه ترسی بر آنان است و نه آنان اندوهگین می شوند (۲۷۷)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِیَ مِنَ الرِّبَا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۲۷۸﴾
ای کسانی که ایمان آورده اید، پروا کنید از الله و رها کنید آنچه را مانده است از ربا، اگر هستید مومن (۲۷۸)
فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِکُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ ﴿۲۷۹﴾
و اگر رها نکردید، خبردار باشید به جنگی از سوی الله و پیامبرش، و اگر توبه کنید، پس برای شماست سرمایه های تان، نه ستم می کنید و نه ستم می بینید (279)
8.آل عمران 89 و 90:
کَیْفَ یَهْدِی اللَّهُ قَوْمًا کَفَرُوا بَعْدَ إِیمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ﴿۸۶﴾
چگونه هدایت می کند الله گروهی را که کفر ورزیدند پس از ایمان شان و گواهی دادند همانا این پیامبر حق است و آمد برای ایشان نشانه های روشن؟ و الله هدایت نمی کند گروه ستمکاران را (۸۶)
أُولَئِکَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَیْهِمْ لَعْنَهَ اللَّهِ وَالْمَلَائِکَهِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ ﴿۸۷﴾
آنان سزای شان این است که همانا بر آنهاست لعنت الله و فرشتگان و مردمان همگی (۸۷)
خَالِدِینَ فِیهَا لَا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ یُنْظَرُونَ ﴿۸۸﴾
جاودانند در آن، تخفیف نیابد از آنان عذاب، و نه آنان مهلت داده شوند (۸۸)
إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۸۹﴾
مگر کسانی که توبه کردند پس از آن، و اصلاح کردند کارشان را، پس همانا الله آمرزنده مهربان است (۸۹)
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بَعْدَ إِیمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُوا کُفْرًا لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُولَئِکَ هُمُ الضَّالُّونَ ﴿۹۰﴾
همانا کسانی که کفر ورزیدند پس از ایمان شان سپس افزودند بر کفر، هرگز پذیرفته نمی شود توبه شان، و آنان خودشان گمراهند (90)
9.آل عمران 128:
وَلَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّهٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿۱۲۳﴾
و به درستی که یاری کرد شما را الله در بدر، در حالی که شما زبون و ناتوان بودید، پس پروا کنید از الله، باشد که شما سپاس بگزارید (۱۲۳)
إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِینَ أَلَنْ یَکْفِیَکُمْ أَنْ یُمِدَّکُمْ رَبُّکُمْ بِثَلَاثَهِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِکَهِ مُنْزَلِینَ ﴿۱۲۴﴾
یاد کن آنگاه که می گفتی به مومنان: آیا هرگز کافی نیست برای شما اینکه یاری کند شمارا پروردگارتان به سه هزار از فرشتگان فرو فرستاده شده؟ (۱۲۴)
بَلَى إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَیَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَذَا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَهِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِکَهِ مُسَوِّمِینَ ﴿۱۲۵﴾
آری، اگر شکیبایی ورزید و پرهیزگاری کنید، و به سراغ شما بیایند با شتاب شان، این گونه یاری می کند شمارا پروردگارتان با پنج هزار از فرشتگان نشانه گذار (۱۲۵)
وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَى لَکُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُکُمْ بِهِ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ ﴿۱۲۶﴾
و قرار نداد الله آنان را جز مژده ای برای تان، و تا آرام گیرد دل های تان با آن؛ و نیست یاری و پیرونی جز از نزد الله آن پیروزمند سنجیده کار (۱۲۶)
لِیَقْطَعَ طَرَفًا مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَوْ یَکْبِتَهُمْ فَیَنْقَلِبُوا خَائِبِینَ ﴿۱۲۷﴾
تا نابود کند گروهی از کسانی را که کفر ورزیدند یا خوارشان کند، آنگاه بازگردند در حالی که نا امیدند (۱۲۷)
لَیْسَ لَکَ مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ أَوْ یُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظَالِمُونَ ﴿۱۲۸﴾
نیست برای تو از این کار چیزی از اختیار؛ یا خدا بازگردد به رحمت خود بر آنان، یا عذاب شان کند؛ زیرا آنان ستمکارند (۱۲۸)
وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ یَغْفِرُ لِمَنْ یَشَاءُ وَیُعَذِّبُ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۱۲۹﴾
و از آن الله است آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است؛ می آمرزد هرکه را خواهد، و عذاب می کند هرکه را خواهد؛ و الله آمرزنده مهربان است (129)
10.نساء 16 و 17 و 18:
وَاللَّاتِی یَأْتِینَ الْفَاحِشَهَ مِنْ نِسَائِکُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَیْهِنَّ أَرْبَعَهً مِنْکُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتَّى یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلًا ﴿۱۵﴾
و آنان که مرتکب کار زشت زنا را از زنان شما، پس گواه بگیرید از آنها چهار تن را از خودتان؛ پس اگر گواهی دادند، آنگاه نگه دارید آنهارا در خانه ها تا آنکه برگیرد آنها را مرگ؛ یا اینکه قراردهد الله برای شان راهی دیگر را (15)
وَاللَّذَانِ یَأْتِیَانِهَا مِنْکُمْ فَآذُوهُمَا فَإِنْ تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُوا عَنْهُمَا إِنَّ اللَّهَ کَانَ تَوَّابًا رَحِیمًا ﴿۱۶﴾
و آن دو کس که مرتکب می شوند آن کار زشت را از شما، پس تنبیه کنید آن دو را؛ و اگر توبه کردند و اصلاح کردند زشتکاری خود را، پس صرف نظر کنید از آن دو، همانا الله هست بس توبه پذیر مهربان (16)
إِنَّمَا التَّوْبَهُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَهٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ فَأُولَئِکَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا ﴿۱۷﴾
جز این نیست که پذیرش توبه بر الله تنها برای کسانی است که می کنند کار بد را به نادانی سپس توبه می کنند به زودی؛ پس آنانند که باز می گردد الله به رحمت خود بر آنان، و هست الله دانای سنجیده کار (17)
وَلَیْسَتِ التَّوْبَهُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّی تُبْتُ الْآنَ وَلَا الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَهُمْ کُفَّارٌ أُولَئِکَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا ﴿۱۸﴾
و نیست پذیرش توبه برای کسانی که می کنند بدی ها را، تا زمانی که فرارسد یکی شان را مرگ، گوید: همانا توبه کردم اکنون، و نه کسانی که می میرند در حالی که آنان کافرند؛ آنانند که آماده کردیم برای شان عذابی دردناک را (18)
11. نساء 26 و 27:
وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ کِتَابَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَأُحِلَّ لَکُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِکُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِکُمْ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَهً وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِیضَهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا ﴿۲۴﴾
و حرام شده است بر شما زنان شوهر دار از زن ها، مگر آنچه مالک شد دست های شما؛ این احکام نوشته الله است بر شما؛ و حلال شده است برای تان آنچه جز اینهاست اینکه طلب کنید با مال هایتان از روی پاکدامنی و نه روابط نامشروع؛ و آنچه کام گرفتید با آن از آنان، پس بدهید به آنها مهرهای شان را که این حکم مقرر است؛ و نیست گناهی بر شما در آنچه توافق کردید به آن پس از مهر مقرر، همانا الله هست دانای سنجیده کار (24)
وَمَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ مِنْکُمْ طَوْلًا أَنْ یَنْکِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ مِنْ فَتَیَاتِکُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِیمَانِکُمْ بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَیْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَیْنَ بِفَاحِشَهٍ فَعَلَیْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِکَ لِمَنْ خَشِیَ الْعَنَتَ مِنْکُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَیْرٌ لَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۲۵﴾
و هر که نتوانست از شما از روی توانگری که ازدواج کند با زنان پاکدامن که مومنند، پس، از آنچه مالک شده است دست های تان از کنیزان جوان شما که مومنند ازدواج کنید؛ و الله داناتر است به ایمان شما؛ همه از یکدیگرید؛ پس ازدواج کنید با آنان به اجازه کسان شان و بدهید به آنان مهر های شان را به شایستگی، در حالی که پاکدامن باشند، نه پلیدکار و نه گیرندگان دوستان پنهانی؛ پس چون شوهر دار شدند، اگر کنند کار زشت زنا را، پس بر آنان است نصف آنچه بر زنان آزاد است از عذاب؛ این ازدواج با کنیزان برای کسی است که بترسد از رنج گناه زنا از شما؛ و اینکه شکیبایی کنید بهتر است برای تان؛ ئ الله آمرزنده مهربان است (25)
یُرِیدُ اللَّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ وَیَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَیَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ﴿۲۶﴾
می خواهد الله که بیان کند برای تان و هدایت کند شما را به راه و رسم های کسانی که پیش از شما بودند و بازگردد به رحمت خود بر شما، و الله دانای سنجیده کار است (26)
وَاللَّهُ یُرِیدُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَیُرِیدُ الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَنْ تَمِیلُوا مَیْلًا عَظِیمًا ﴿۲۷﴾
و الله می خواهد که بازگردد به رحمت خود بر شما، و می خواهند کسانی که پیروی می کنند از شهوات که دچار انحراف شوید انحرافی بزرگ (27)
یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ وَخُلِقَ الْإِنْسَانُ ضَعِیفًا ﴿۲۸﴾
می خواهد الله که تخفیف دهد به شما؛ و آفریده شده است انسان ناتوان (28)
12.نساء 64:
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ یُرِیدُونَ أَنْ یَتَحَاکَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ وَیُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِیدًا ﴿۶۰﴾
آیا ننگریستی به سوی کسانی که می پندارند که همانا آنان ایمان آورده اند به آنچه فرو فرستاده شده است به سوتی تو و آنچه فرو فرستاده شده است پیش از تو؛ می خواهند که داوری برند به سوی طاغون حال آنکه به راستی فرمان یافته اند که کفر ورزند به آن؟ و می خواهد شیطان که گمراه شان کند به گمراهی دور و درازی (60)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَیْتَ الْمُنَافِقِینَ یَصُدُّونَ عَنْکَ صُدُودًا ﴿۶۱﴾
و هنگامی که گفته شود به آنان که: بیایید به سوی چیزی که فرو فرستاده است الله و به سوی پیامبر، می بینی منافقان را که روی می گردانند از تو رویگرداندنی (61)
فَکَیْفَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ ثُمَّ جَاءُوکَ یَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا إِحْسَانًا وَتَوْفِیقًا ﴿۶۲﴾
پس چگونه است آنگاه که برسد به آنان مصیبتی به سبب آنچه پیش فرستاده است دست های شان باز بیایند نزد تو، در حالی که سوگند می خوردند به الله که نمی خواستیم جز نیکی و سازش را؟ (62)
أُولَئِکَ الَّذِینَ یَعْلَمُ اللَّهُ مَا فِی قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِی أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِیغًا ﴿۶۳﴾
آنان کسانی هستند که می داند الله آنچه را در دل های شان است، پس روی بگردان از آنان و پندشان ده و بگو به آنان در دل های شان سخنی رسا را (63)
وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا ﴿۶۴﴾
و نفرستادیم هیچ پیامبری را مگر برای آنکه فرمان برده شود از او به اذن الله؛ و اگر آنان آنگاه که ستم کردند بر خودشان، می آمدند نزد تو، و آمرزش می خواستند از الله و آمرزش می خواست برای شان پیامبر، قطعا می یافتند الله را بس تو به پذیر مهربان (64)
فَلَا وَرَبِّکَ لَا یُؤْمِنُونَ حَتَّى یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لَا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُوا تَسْلِیمًا ﴿۶۵﴾
پس نه، سوگند به پروردگارت، که ایمان نمی آورند؛ تا تورا داور کنند در آنچه اختلاف شده است میان شان، سپس نیابند در دل های شان هیچ دلتنگی ای از آنچه داوری کرده ای و تسلیم محض او شوند (65)
13.نساء 92:
وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ یَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلَّا خَطَأً وَمَنْ قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَأً فَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُؤْمِنَهٍ وَدِیَهٌ مُسَلَّمَهٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلَّا أَنْ یَصَّدَّقُوا فَإِنْ کَانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَکُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُؤْمِنَهٍ وَإِنْ کَانَ مِنْ قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ مِیثَاقٌ فَدِیَهٌ مُسَلَّمَهٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُؤْمِنَهٍ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیَامُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ تَوْبَهً مِنَ اللَّهِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا ﴿۹۲﴾
و سزاوار نیست برای هیچ مومنی که بکشد مومنی را، مگر به خطا؛ و هرکه بکشد مومنی را به خطا، پس بر اوست آزاد کردن برده ای مومن و خونبهایی پرداخت شده به کسانش، مگر آنکه گذشت کنند؛ و اگر مقتول باشد از قومی که دشمن شماست در حالی که او مومن هم باشد، پس بس است آزاد کردن برده ای مومن؛ و اگر باشد از قومی که میان شما و میان آنان پیمانی است، پس لازم است خونبهایی پرداخت شده به کسانی و آزاد کردن برده ای مومن؛ و هرکه نیابد، پس لازم است بر وی روزه گرفتن دو ماه پیاپی برای پذیرش توبه از جانب الله، و هست الله دانای سنجیده کار (92)
وَمَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِیهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِیمًا ﴿۹۳﴾
و هرکه بکشد مومنی را به عمد، پس سزای او دوزخ است که جاودانه است در آن و خشم گرفته است الله بر او و لعنت کرده است اورا و آماده کرده است برایش عذابی بزرگ را (93)
قسمت اول
سلام به استاد عزیزم و مریم شایسته عزیز و دوستان هم فرکانسی
.
امروز ۱۴۰۰/۱۰/۲۷ تصمیم گرفتم این سفرنامه رو شروع کنم و به خودم تعهد میدم هر روز ی فایل رو گوش بدم و کارها و تمریناتی رو که باعث رشد و پیشرفتم بشه رو انجام بدم….
.
نکته اولین سفرنامه برای من باید خودم رو لایق و با ارزش بدونم و لازمه اینکار اینکه من باور کنم بنده لایق خداوند هستم و با تمام چیزی که الان هستم منو دوست داره و باید عذاب وجدان و احساس گناه رو از خودم دور کنم و لازمه اینکار داشتن عزت نفس هستش برای داشتن عزت نفس باید روی خودم کار کنم و احساس های که منو از این مسیر دور میکنه خودم رو رهاااااا کنممممم
.
ممنونم استاد جان از اینکه هستی❤️😍
با سلام خدمت استاد عباسمنش و اعضای محترم سایت
امروز روز اول سفرنامه من است
موضوع احساس گناه و احساس خود ارزشی
نمیتوان هم احساس گناه داشت و هم در عین حال احساس ارزشمندی کرد،،باید خیلی زود از احساس گناه بیایم بیرون، ،چون احساس بد بلا سرت میاره
خدا خیلی تواب و بخشنده است،،خدا عاشق منه،،عاشق همه بنده هاشه، خیلی زود از من راضی میشه،،هر اشتباهی یه درسی داره،درسش را باید یاد بگیریم تا پیشرفت کنیم،،ما هیچکس را نمی تونیم تغییر بدیم مگر خودش بخواد…این چیزایی بود که من از این جلسه یاد گرفتم.
با سپاس فراوان
سلام بر استاد عزیز
استاد باز هم در روند تغییرات همیشگی
خدا بازم منو هدایت کرد و بازم بهم تلنگر زد
استاد اگه کامنت قبلی من تو این فایل رو که یک هفته قبل گذاشتم نگاه کنید متوجه میشد که من بشدت دنبال آرامش واقعی و خدایی هستم و تو اون کامنت گفتم که من نسبت به خدا احساس گناه ندارم یعنی فکر میکنم خدا من رو بخشیده و عذاب نمیکنه
اما خدا هدایت کرد منو و بازم پرده از یچیزایی برداشت برام
و فهمیدم اتفاقا من هنوز از خدا میترسم!
یعنی این مدت همیشه از خودم میپرسیدم چرا اون احساس آرامش حقیقی و شعف و عشق درونی که خیلیا ازش حرف میزنن و خودم یکبار یا دوبار قبلا تجربش کردم چرا نمیاد سراغ من؟
استاد شما تو فایل کنترل ورودی های ذهن گفتید که تو خیابون های بندرعباس راه میرفتید و اشک میریختید، و گفتید که لطیف شده بودم و یه آرامش و عشق عمیق درونی من رو سیراب کرده بود
استاد من تقریبا هیچوقت این حالت رو تجربه نکردم به صورت پیوسته
و اصلا نمیشد، حتی موقع سپاسگزاری، حتی موقع حرف زدن با خدا، اصلا این احساس آرامش و عشق درونی که به صورت عمیقه و اصلا نگرانی نیست توش و نشون از اطمینان و آرامش خاطر هست رو من اصلا تجربه نمیکردم و همش نگران بودم
و سوالم این بود که چرا این حالت بمن دست نمیده؟ چرا من نمیتونم عشق خدارو درک کنم؟
استاد من بارها و بارها و بارها و صبح تا شب از خدا پرسیدم اینو و طبق معمول خدا بهم جوابی رو داد که من اصلا فکرش رو نمیکردم
من فکر میکردم که اصلا از خدا نمیترسم و خدا منو بخشیده
اما خدا افکار و ذهنم رو به سمتی هدایت کرد و گفت خب تو اگه میخوای عشق من رو درک کنی و من حضور داشته باشم درونت، چرا میترسی از من؟ چرا از عذاب من میترسی؟ چرا هنوزم گوشه های ذهنت از اون دنیات نگرانی؟ چرا از مردن میترسی؟ غیر از اینه که باورت اینه که من عذابت میکنم؟
خب حالا تو میخوای جایی که ترس از خدا وجود داره عشقِ خدا داخل بشه؟
تو توی قلبت از من میترسی و فکر میکنی بخاطر خطاهات نبخشیدمت و میترسی واقعا، خب توی این قلب عشق خدا وارد نمیشه که!! تو نمیزاری که وارد بشه…وگرنه من به راحتی درونت و خلاهات رو از عشق خودم سیراب میکنم..اما تو نمیزاری با این ترسات
وای استاد من هیچوقت فکرش رو نمیکردم که دارم از خدا میترسم، و از مرگ هم میترسم چون فکر میکنم اون دنیا عذاب در انتظارمه
یعنی استاد نمیدونم چجوری بگم، من همییییییشه فکر میکردم از خدا نمیترسم، ولی خب آرامش واقعی عمیق نداشتم، اون شعف و عشق درونی رو میگم که شماهم تجربش کردین، منظورم اونه؛ وگرنه در کثر اوقات معمولیه حالم اما اون عشق خاص خدا نیست
استاد مثل اینه که زخم شده بدنم، درد هم دارم، اما حالیم نیست این درد از چیه!!!
دقیقا همینجوریه و این مدارها واااااااااقعا یه چیز عجیبه، من خودم میدونستم که نگران اون دنیام هستم، اما میگفتم من از خدا نمیترسم و اصلا متوجه نبودم!!!
خیلی عجیبه این موضوع…دقیقا مصداق مدار ها و اینکه خدا میگه اونا نمیشنون نمیبینن، من میدیدم نگرانیم رو اما نمیفهمیدم چرا آرامش ندارم!!
و از خدا جویا شدم بارها و اون حرفی که شما میزنید رو بارها به خدا گفتم و گفتم خدایا من واقعا نمیدونم مشکل چیه، بازم تو بگو، تو تمام مشکلات من رو میدونی که از چی سرچشمه میگیره، و من از هرخیری که از تو برسه فقیرم، و بازم خدا به قولش عمل کرد و فکرام رو جهت داد و فکرام به سمتی رفت که متوجه این موضوع شدم که آقا من هنوز احساس گناه دارم و میترسم از خدا..تموم شد رفت، بنیادی ترین موضوع رو هنوز درست نکردم ، بعد انتظار عشق خدارو دارم؟
و استاد واقعا خیلی از نگرانی ها و استرس ها و ترس ها ریشش همینه، ریشش اینه که ما از خدا میترسیم، ما نگرانیم بابت اینکه خدا چه نظری در مورد ما داره و چه رفتاری با ما میکنه، اصلا شاید دلیل اینهمه ترس از مرگ، ترس از عذاب باشه
حالا برنامه من برای تغییر این باور چیه…اینه که بیام تواب بودن و غفور بودن خدارو بررسی کنم تو قرآن و آیه هایی که اینارو داره بنویسم تو کامنتم، البته تو کامنت بعدیم مینویسم، تا این باور تغییر کنه…
واقعا استاد آدم هیچی نمیدونه از هیچی…همش فکر میکردم من از خدا نمیترسم…اصلا باورم نمیشد که ترس از خدا تو وجودم فراوونه
همیشه هم سوالم این بود که چرا استاد عباسمنش اون عشق الهی رو درونش پیدا کرده، چرا من نمیکنم؟
و استاد الان که نگاه میکنم میبینم که من هر چند وقت میام از خدا به صورت ناخوداگاه عذرخواهی میکنم و هروقت حالم خوب نیست و اوضاع خوب پیش نمیره ناخوداگاه به خدا میگم خدایا اگه بخاطر گناهامه منو ببخش!!!
یعنی هنوزم من فکر میکنم خدا منو داره بخاطر کارام عذاب میکنه و اصلا متوجه نبودم
این باور اینجا خودش رو نشون میداد که من از مرگ میترسم…از اینکه عذاب بشم خیی میترسم…و این یعنی من باور دارم که انسان گناه کاری هستم…و باید حل بشه این موضوع
اصل موفقیته عزت نفسه و اصل عزت نفس احساس ارزشمندیه و مهمترین چیزی که احساس ارزشمندی رو میگیره احساس گناهه…به طور خلاصه اگه کسی احساس گناه داشته باشه هیچ موفقیتی نداره تمام
و چقدر مهم این موضوع که شما و خانوم شایسته این فایل رو گذاشتید اولین فایل سفرنامه ، یعنی اوووووول از همه باید این درست بشه
استاد من تو کامنت بعدی که همین الان شروع میکنم به نوشتنش، میام موضوع توبه پذیر بودن خدا و غفور بودن خدا رو بررسی میکنم و آیه هاش رو میارم تو کامنت
و اینکار رو با سرچ برنامه جامع التفاسیر انجام میدم
کمی طول میکشه اما انجامش میدم، چون باید منطقی رفع بشه، اگه باوری منطقی رفع بشه راحته تغییر دادنش
اما اگه رو هوا بگیم خدا بخشندست افاقه نمیکنه واقعا و یجورایی خودمون رو فریب دادیم، همونجوری که من فکر میکردم خدا بخشیده منو، اما میترسیدم ازش!
همیشه منطق باعث راحتی و لذت در روند تغییر باورها میشه و در مورد خدا چه منطقی بهتر از آیات قران
و اینم فهمیدم که رد نشم از فایلا، یک فایل اگه یک موضوعی میگه باید ریشه ای و اساسی و با زمان گذاشتن روش اون باورهایی که توش هست رو درست کنم، نه یک بار گوش بدم رد بشم
فعلا تا بعد
به نام خدا
امروز ۲۶ دی ماه از سال ۱۴۰۰ اولین روز از سفرنامه ام را به لطف خداوند شروع میکنم .
از خداوند بسیار سپاسگزار هستم که من را از تمامی شلوغی ها و هیاهوی دنیا به این مسیر و فضای ارامش بخش و سازنده هدایت کرد و باعث شد تا من با استاد عباسمنش عزیز و همینطور مریم خانم عزیز آشنا بشم و نتیجه ی آشنا شدنم با این دو عزیز رشد و پیشرفت هرچه بیشتر در زندگی ام هست و اینکه خیلی خیلی خوش حال هستم که در زندگی ام با شما آشنا شدم و شماها رو الان جزئی از خانواده ام میدونم من همیشه تو زندگیم دنبال اهدافم و خواسته هام بودم و هستم و یقین دارم که به فضای کاملا مناسبی هدایت شدم که همیشه دلم میخواست وقتی که دارم از اهدافم حرف میزنم و براشون برنامه میریزم تا اجراشون کنم از اطرافیانم از محیطی که توش هستم پالس های مثبت بگیرم ایده بگیرم تشویق بشم اما در اکثر مواقع نه تنها هیچ حرف خوبی از اونها نشنیدم بلکه بدتر اینقدر که ذهنیت انسان های اطرافم و فضا مسموم بود که وقتی با اون همه شور و شوق و هیجان میومدم بگم که من میخوام فلان کار و انجام بدم حرفم تموم نشده تمام وجودم رو با کلام و ذهنیتی که داشتن سرکوب میکردند فقط با این دوتا کلمه که( نمیشه – نمیتونی ) و اما من، که سر اهدافم یکی از لجباز ترین و سمج ترین انسان های روی زمین هستم 😉 تسلیم نشدم گفتم نه اینطوری نمیشه بالاخره من باید یه روزی هر طور که شده اهدافی رو که تو ذهنم دارم رو اجراشون کنم که خداوند در بهترین زمان ممکن من رو هدایت کرد به سمت کسانی که به خودشون به اهدافشون باور دارن که این کار شدنی حالا با وجود هر مانعی که میخواد باشه ، و البته کسانی که بیشتر از خودشون رو خالق هستی حساب کردن و تمام امید و باورشون به حمایت و هدایت خداوند هست . سپاس گزارم از خداوند که الان دراین فضا و در کنار شما عزیزان هستم و دارم هر روز چیز جدید و کاملا مفیدی رو برای اینکه زندگی خودم رو بهتر بکنم یاد میگیرم تا بتونم زیبایی ها و فراوانی ها و آرامش حاکم بر جهان رو بیشتر درک بکنم .
درس هایی که من از اولین روز سفرنامه ام دارم یاد میگیرم :
اینکه با وجود انجام هر کار اشتباهی تو زندگی نباید زود خودم رو ببازم و احساس شکست خوردن و افسردگی و بی عرضگی داشته باشم و روزها از درون عذاب بکشم و خودم رو هی دادگاهی بکنم که چرا این کارو کردم و اون کارو نکردم و این احساس پشیمونیم از دست خودم و کارهام رو نباید که در وجودم طولانی و ادامه دار باشه . حتی قبل از اینکه احساس گناه کار بودن داشته باشم باید بررسی بکنم که آیا واقعا این کاری که من کردم اشتباه و غلط بوده و یا نه اشتباهی و غلط بودن کارم فقط به خاطر گفته های مردم و جامعه ام هست و کلا اصل و اساس اون کار اصلا در قرآن و طبق گفته های خدا اصلا اشتباه نیست پس حواسم باشه که هیچ حرفی رو بدون دلیل و مدرک واقعی اش قبول نکنم تا زمانی که یه مرجعی حقیقی و ثابت شده ای( قرآن) نداشته باشه .
در صورتیکه هم واقعا مرتکب کار اشتباهی شدم باید متوجه باشم که کسی که من رو خلق کرده و مالک من هست اینقدر مهربان و تواب هست که من رو ببخشه چون خداوند اینقدر من رو دوست داره که در حقیقت میخواد من رو با انجام اشتباه هام نه تنها مجازات نکنه بلکه با تجربه ی اون کارها من رو به مسیر درست و انجام کارهای درست هدایت بکنه در صورتی که من این صفت خداوند رو قبول داشته باشم در عمل و بپذیرم واقعا این موضوع رو که اگر اشتباهاتی که من انجام دادم از روی قصد و قرض نبوده و همینطور اشتباهی بوده که برای اولین بار انجامش دادم نه برای دهمین بار قطعا صد در صد باعث میشه تا من تجربه کسب بکنم و پیشرفت بکنم و بهتر از قبل رو به جلو حرکت بکنم . بپذیرم این موضوع رو که اشتباهات من نقاط ضعف من نیستند بلکه قسمتی از وجود من هستند که با وجود اونا من به تکامل ام میرسم و به سوی بهتر شدن حرکت میکنم .
درزم همانطورکه در بالا گفتم خداوند متعال بخشنده تمامی خطاهای ما انسان هاست به جز خطاهایی که خودش در قرآن فرموده که بزرگ هستند و بخشیده نمی شوند مثل شرک که در این مواقع هم سیستم جهان اینگونه برنامه ریزی شده است و ربطی به حال گرفتن خدا از بنده هاش نداره .
که متوجه این موضوع هم شدم که اصولا شخصی که در مسیر درست باشه و اجازه داده باشه به خداوند که خداوند خودش و اموراتشو هدایت بکنه ، کار اشتباهی انجام نمیده چرا ؟ چون اون فرد داره براساس هدایت الهی زندگی شو جلو میبره و هدایت الهی اون فرد رو همیشه به انجام ساده ترین و زیباترین و درست ترین کارها سوق میده .
این رو هم باید یادم باشه که من هرگز هرگز توانایی تغییر در سرنوشت هیچ انسانی رو ندارم یعنی چی ؟ یعنی اینکه نه میتونم زندگی کسی رو خراب بکنم و اون رو بدبخت بکنم و نه میتونم اون رو خوشبخت بکنم و زندگی شو با حضورم بهتر بکنم من باید این رو کاملا متوجه شده باشم که در اصل این موضوع تنها حقیقتیه که وجود داره برخلاف چیزهایی که در فیلم ها بازی میکنن که یک شخصی میتونه با کار اشتباهش یک انسانی و بدبخت بکنه و زندگی شو در جهت نابود شدن تغییر بده و یا برعکس همون شخص میتونه که زندگی افرادی در جهت قشنگ تر کردن تغییر بده و اونهارو خوشبخت بکنه این یک قانونه و از ابتدای جهان هم همین گونه بوده و تا انتها دنیا هم همین سیستم پابرجاست .
البته اینجا یه نکته ریزی هم هست که اگر شخصی ذهنیت شرک آلودی داشته باشه و در ذهن خودش این رو بپذیره که انسان ها در سرنوشتش نقش دارن و میتونن اونرو بدبخت یا خوش بخت بکنن و کلا مسیر سرنوشتش رو عوض بکنن در حقیقت این افراد گمراه شدن و دارن بر خلاف قوانین فکر و عمل میکنن چرا چون که قدرت رو از خودشون و از خالق گرفتن و به انسان هایی مثل خودشون قدرت زندگیشونو دادند که این کاملا غلطه .
پس من نتیجه میگیرم از گفته های بالام که دیگه نمیتونم احساس گناهی در مورد اینکه من اشتباهی کردم و زندگی شخصی به خاطر اشتباه من نابود شده داشته باشم .
و اینکه من نمیتونم به کسی بدی بکنم باز این هم طبق قوانین خداست ، اگر دارم به کسی بدی میکنم در حقیقت ماجرا دارم به خودم بدی میکنم حال و هوای درونم خراب میشه خودمم که اذیت میشم واقعا از این کارام و دارم انرژی و توان الهی ام رو در مسیری که نادرسته و براش برنامه ریزی نشده تلف میکنم و هر لحظه ضعیف و ناتوان تر میشم چرا چون اگر من قصد نابود کردن کسی رو داشته باشم در حقیقت اگر اون فرد در مسیر درست و الهی باشه و قدرت من رو باور نداشته باشه اتفاقی که می افته اینکه به جای اینکه تخریب بشه پیشرفت میکنه و من نابود میشم من باید این موضوع درک بکنم که طبق آیه قرآن اگر ذره ای بدی بکنم دارم به خودم بدی میکنم .
و همینطور اگر دارم به کسی کمکی میکنم ، خوبی در حقش میکنم در اصل دارم به خودم خوبی میکنم دارم به خودم کمک میکنم چون من نمیتونم به کسی خوبی و کمکی هم بکنم من فقط میتونم کاهایی رو انجام بدم که در هماهنگی با روح و خالق من هست و بهم حس خوب و توانمندی رو میده پس باز هم طبق آیه قرآن اگر ذره ای خوبی میکنی در اصل به خودت خوبی کردی . ( یه نکته ریزی هم اینکه وقتی دارم کار خوبی انجام میدم نباید در ذهنم و وجودم انتظار تشکر و قدردانی از افراد رو داشته باشه و به جای اون من خودم باید از خالقم سپاس گزاری کنم به خاطر اینکه اجازه داد من کار خوبی رو انجام بدم و توانمند بودنم رو به من نشون داد )
پس اینکه من میتونم ظالم باشم در حدی که کسی رو بکشم و بهش ظلم بکنم یا شخص دیگه ای ظالم باشه و من مظلوم واقع بشم حقیقت نداره و نتیجه میگیرم که حق ناسی هم وجود نداره که از بین بره و من و افراد دیگه به خاطرش به احساس گناه و عذاب بیافتیم هر چه کردیم به خود کردیم گر همه نیک و بد کردیم .
در حقیقت پس ظالم کسیکه به خودش ظلم کرده باشه و اون ظلم میتونه هرچی باشه مثل مشرک بودن فرد مثل کافر بودن فرد
و خداوند هرگز به مخلوق اش ظلم نمیکند و آنها خودشان هستند که به خودشان ظلم میکنند .
حالا یه راه حل هایی رو هم یاد گرفتم که اگر زمانی به هر دلیلی احساس گناه کردم سریع از این حال و هوا بیرون بیام که اینا هستن 👇 :
۱ ) میام تمام گفته های بالامو تو ذهنم مرور میکنم و با خودم راجبشون حرف میزنم و ذهنم رو کنترل میکنم که از مسیر خارج نشه و من رو گمراه نکنه در واقع خودم اگاهانه ذهنم رو در جهتی که تو وجودم حس خوبی رو به وجود بیاره حرکت میدم که یاد آور این باشه که من بخشی از وجود لایتناهی و لایزال خداوندم و به سوی همون وجود حقیقی ام باز خواهم گشت اینکه من از جنس خداوندم و شکست ناپذیر و ضربه ناپذیر و فناناپذیرم اینکه اگر در ظاهر ضربه ای به من خورد مساله ای در زندگیم به وجود اومد که کاملا طبیعی چون در قرآن اومده که خداوند این سیستم قطعا تمام انسان هارو بدون استثناء با مسائلی همچون گرسنگی – تشنگی – از دست رفتن اموال و فرزندان و عزیزان و جان هاتون امتحان خواهد کرد کل بازی جهان همینه تا میزان صبور بودن و با ایمان بودن و متوکل بودن هر تک تکمون مشخص بشه و انسان هایی به سعادت می رسند از بین بقیه انسان ها که با وجود هر شرایطی بازهم حالشون خوبه و با خداوند در ارتباط هستند چون میدونن که تمام این مسائل در این جهان برای نزدیکی شون به خداوند و رشد شون طبیعی و بدیهی هست و چیزیکه خیلی زودگذر هست و در برابر زندگی ابدی هیچیه ، و خداوند در این صورت که به این افراد سعادت دنیا و آخرت رو میبخشه پس سعی میکنم افکاری رو در ذهنم ایجاد بکنم که یاد آور موضوعات بالا باشن افکاری مثل :
۱. خداوند بسیار مهربان و تواب هست و من بنده و مخلوق خداوند هستم و خداوند من دوست داره و قصد اذیت و مجازات من رو نداره و از اشتباهات من میگذره .
۲. من طبق قوانین بدون تغییر خداوند توانایی تغییر زندگی انسان هارو چه در جهت مثبت و چه در جهت منفی ندارم من فقط توانایی تغییر زندگی خودم رو دارم .
۳. من نمیتونم کسی رو بدبخت بکنم و سرنوشتش رو نابود بکنم .
۴. حتی من نمیتونم به کسی کمکی بکنم و اون خوش بخت بکنم و زندگی شو بهتر بکنم من فقط میتونم در هماهنگی با روح و خالق خودم کارهای خوبی رو انجام بدم که باعث حال خوبم میشن .
۵. اینکه اشتباهات من به نظر خودم و برخلاف عموم جامعه پله های پیشرفت و ترقی من هستند و در صورتیکه تکراری و از روی عمد نباشن واقعا باعث ایجاد تجربه در من میشن و من میتونم با کار اشتباهی که کردم کار درست رو تشخیص بدم و رشد کنم .
( دوست داشتن بیشتر خودمو یادبگیرم و خودم و مجموعه ای از پیروزی هام و تجربیاتم از اشتاباهاتم ببینم نه فقط پیروزی هام چون اشتباهاتم و در پیشون تجربه هام از اونها در کنار پیروزی هام من رو باهم به این نقطه رسوندن و اشتباهات من جزئی از مسیر تکامل من هستند ، اینها رو با قلبی پاک و ارام بپذیرم و با خودم مهربون باشم با خودم تو صلح و دوستی باشم دوست واقعی برای خودم باشم در کنار این که با کل دنیا هم تو صلح و دوستی هستم .
اینکه میدونم اشتباهات نه تنها منو ناامید و ضعیف نمیکنن بلکه با هر ضربه ای من دوباره میتونم متولد بشم و قوی تر از قبل باشم .
یکم راحت باشم با خودم با خدا با دنیا هی هر چیزی که میشه ازش برداشت منفی نکنم برداشتی نکنم که سرزمین وجودم ناراحت و حالش بد باشه به هر چیزی گیر ندم در کل زندگی رو با تمام پیروزی ها و اشتباهاتش اسون و ساده بگیرم و تلاش برای اینکه این جهان زیبا رو زیباتر هم بکنم .
نکته : انسان هایی که با خدواند در
هماهنگی هستند ویژگی بارزی
که دارند اینکه همیشه چه در
لحظات خوبشون و چه در
لحظات نه چندان جالب شون
به ظاهر اروم اند هر اتفاقی هم
که بیفته این آدما بازم در آرامش
اند و در حال و هوای خوب دارن
از زندگی لذت میبرند .
۲ ) از اهرم رنج و لذت هم برای اینکه از احساس گناه و گناهکار بودن دور بشم استفاده میکنم این جوریه که هر زمان حالم و احساسات درونیم بد شد و من ناراحت و غمگین شدم اینقدر این موضوع رو باید تمرین کنم که تو این مواقع زود از ذهنم بهم آلارم داده بشه که اگر تا چند دقیقه دیگه به این افکارت که دارن حالتو بدتر میکنن ادامه بدی آماده باش برای اینکه تو شرایط بدتر از این هم بیفتی و اتفاقات بد و ناجالبی رو هم که دوست نداری وارد زندگیت بشن ،
پس من دارم متوجه میشم که این جهان و سیستمی که خداوند صداش میزنیم اصلا کاری نداره که من به چه علتی ناراحتم و احساساتم تخریب گره به هر علتی میگه طبق قوانینی که تغییر نمیکنه اگر تو نتونی افکارت رو حال و هواتو عوض بکنی اونم با کنترل ذهنت با تغییر نوع دیدگاهت نه با عوامل فیزیکی مثل مصرف شراب و مواد مخدر و … برات اتفاقات بد بیشتری هم می افته . ( تامام )
اما اگر تو بتونی تو این شرایط ذهن تو با تغییر افکارت کنترل بکنی و حالتو خوب نگهداری اتفاقات خوبی برات می افته و میبینی اون اتفاق به ظاهر بدی هم فکر میکردی برات افتاده اتفاقا به نفعت بود و این حاصل داشتن ذهنیت و افکار و باورهای درست و مثبت هست .
نکته : انسان نمیتونه مسائلی رو که مربوط
به درونشه یعنی مسائل کاملا روحی
و روانی هست رو با عوامل فیزیکی
حلش بکنه این غیر ممکن ترین کاره
که فکر کنم که میتونم مسائل روحی
و روانی مو با اجسام فیزیکی حل
بکنم . مسائلی که روحی اند و
مربوط به درون انسان میشوند
فقط با عوامل درونی مثل تغییر
افکار و باورها و کلا با تغییر ذهنیت
و نوع نگرش حل میشوند.
پس از روز اول سفرنامه ام این نتیجه را هم میتوانم بگیرم که نمیشود هم احساس گناه داشته باشم و هم احساس خود ارزشمندی ،
چرا ؟ چون که احساس گناه در هماهنگی با خالق نیست و باعث پس رفت و نابودی من میشود اما در مقابل کسی که اعتماد به نفس و عزت نفس دارد به خوبی میتواند در هر شرایطی در خودش احساس لیاقت و خود ارزشی را پیدا بکند حتی زمانی که اشتباهی مرتکب شده خیلی خوب میتواند خودش را ببخشد و با خودش به صلح برسد و تجربه حاصل بکند و پیشرفت بکند و این فرد در احساس گناه و خود سرزنشی نمی ماند چون میداند که این حس خطرناک و موجب نابودی میشود ( مهم ترین عامل موفقیت تمام افرادی که موفق هستند و در زندگی به بالاترین اهدافی که در ذهن داشتند رسیدند و مرز محدودیت هارو شکستند افرادی هستند که از اعتماد به نفس و عزت نفس بالایی برخوردار هستند ) .
در اخر از استاد یاد گرفتم که به تمام حرف هایی که فهمیدمشون و خودم هم در این جا نوشتمشون فقط تو زندگی واقعی ایم به اونها عمل کنم و بسیار تمرین بکنم چرا ؟ چون که تا تمرین نکنم تا عمل نکنم به این آموزه ها اصلا تغییری در زندگیم به وجود نمیاد .
از خداوند بسیار سپاسگزار هستم به خاطر این محیط و عزیزان و آموزه ها و ازش درخواست کمک فراوان دارم همون طوریکه من رو هدایت کرد به این مسیر بهم کمک کنه تا این آموزه هارو در زندگیم به درستی و واقعا اجرا بکنم .
به نام خداوند بخشنده
برگی از سفر نامه ی من روز اول :
🌹استاد جان همین جان یه تشکر ویژه از صمیم قلب ازت میکنم بابت تمام آگاهی های که با ما به اشتراک میزاری که چقدر زندگی قشنگ تر و بهتر میشه با شنیدن و عمل کردن به این آگاهی ها،،عاشقتم ،❤🥰😘😘
نکات و آگاهی های که از شنیدن این فایل درک کردم ::
اینکه هرچیزی که تا حالابه ما گفتن را بدون فکر نپذیریم
اینکه معنی احساس گناه چیه و از کجا میاد؟ و احساس گناه بدترین فرکانسی است که میتونه مارا ازنعمتها و ثروتها دورمون کنه چون فرکانس ای است که همیشه با ماست و تا حلش نکنیم دست از سرمون برنمیداره ،، اما به قول استاد وژدان را کی تعریف میکنه برا ما ؟ مگه غیر از اینه که جامعه و فرهنگ ها باعث میشن که چه وژدان و چه کاری گناه یا غیر گناه باشه،،،خداراشکر من توی این قضیه بدنیستم از همون اول هم اگه کاری میکردم که فرهنگ گفته بود گناه است و .. قلبم گواهی نمیداد گناهه و من اصلا هیچ اعتقادی نداشتم به این داستان ها ،،اما هیچ کس کامل نیست و به میزانی که در احساس بد موندن میفهممم که چه باورهای داشتم و دارم ،،،
خیلی مثال قشنگی زدین از نوع فرهنگ ها نوع تغذیه ها و نوع گناه ها حتی،، وچقدر قرآن را خوب فهمیدین و خوندین که منظور خدا از گناه چیه ،،،
این رفتار خیلی خوبی که در خودتون ایجاد کردین که با سوال های خوب پرسیدن در مواقع ای که احساس بد میاد سراغتون و شما از این تکنیک سوال پرسیدن استفاده میکنید 👌👌چطور نگاه کنم به این موضوع که احساس بهتری داشته باشم ؟؟ 👏👏ومن از شما این تکنیک را یاد میگیرم که نتیجه اش احساس خوبه…
نکته ای دیگه ای که یاد گرفتم این باوره که من هیچ توانایی برای تغییر دیگران چه به سمت مثبت چه به سمت منفی ندارم من اعجازم از خوشبخت کردن دیگران یا بدبخت کردن دیگران چون این جهان قانون داره و فقط طبق قوانین عمل میکنه ، هر کس ای داره فقط نون باورها و فرکانس هاش را میخوره ،،،،هیچ کس هیچ تاثیری در زندگی ما ندارد و ماهم هیچ تاثیری در زندگی دیگران نداریم ،،،ضربه زدن و تخریب دیگران یک توهم است ،،، ادو شود باعث خیر اگر خدا خواهد،،،مثل برادران یوسف ، که فکر کردن با انداختن تو چاه میتونن یوسف را نابود کنن اما وقتی تو ایمانت به خدا باشه و باورهای خوبی داشته باشی میشی عزیز مصر 😍😍
استاد میگه من اینطور احساس گناه را از خودم دور میکنم
۱) من توانایی تغییر زندگی دیگران را ندارم و من حتی نمیتوانم به کسی کمک کنم ، حتی خانواده ام
۲) خداوند بسیار تواب است ، بخشنده است ، خداوند عاشق منه ، من جزئی از خداوند هستم و با هراشتباهی درس میگیرم و تجربه میکنم و پیشرفت میکنم ،،،،
۳) از اهرم رنج و لذت استفاده میکنم و احساس بد را مساوی با اتفاق ها و شرایط بد میدونم و با تجربه به این باور رسیدم ،،،
در این مواقعه با تغییر دیدگاهت میتونی خودت را از شر ذهن، آروم کنی و با تمرین و تکرار به احساس بهتر بمانی ،،
مهمترین عامل موفقیت هر فرد عزت نفس است و مهم ترین عامل عزت نفس خود ارزشی است و چیزی که میتونه خود ارزشی را نابود کنه احساس گناه و عذاب وژدان است ،،،باید این جملات را با طلا نوشت
خداراشکر که در مدار درک و دریافت این آگاهی ها قرار گرفتم ،،دوست دارم استاد نازنین ❤🌹 و از خانم شایسته صمیمانه تشکر میکنم بابت تفکیک این فایل ها و شروع سفر نامه ، شما فوق العاده هستین #خدایا شکرت
🏕سفرنامه✍ :روز اول🏕
به نام ❤حضرت دوست❤
که هر چه دارم از اوست…
سلاااااااااام به استاد عززززیزم😘 و سلااااام به خانم شایسته ی عزیزم😘
و سلاااام به شما عزیزی که این کامنت رو میخونی!الهی که هوای دلت همیشه بهاری و طرب انگیز باشه😘
اول از همه الله یکتا رو بی حد و اندازه سپاسگزارم به خاطر قرار گرفتن در مدار سفرنامه و شروع جدّی و متعهدانه ی این سفر! البته فعلاً هر روز سفرم احتمالاً سه روز طول بکشه اما من انجامش میدم 💪💪💪
دفتری جدا برداشتم به نام روزشمار تحوّل زندگی من! (البته من دفترِ مشقِ قانون زیاد دارم 🙃 و من به طرز عجیبی به معجزه قلم ایمان دارم💪🙏) و وااااااای از این اسم! کلّی حرف فقط تو این عنوان هست! رقم روزشمار این سفرنامه ۳۰ هست، سی، بیست و نه ، بیست و هشت و و و و وااااااای یعنی بعد از این شمارش معکوس که رقم زیادی هم نیست قراره چه ها که بشه🤩🙏 وقتی داشتم به این عبارت فکر می کردم احساس کردم با اینکه قبلاً این صفحه رو دیدم اما الان دقیقاً تو مداری هستم که بسیااااار با اون موقع فاصله داره! چون فهمیدم که اون موقع من حتی نفهمیدم که یه سری فایل های مشخص هست که باید با ترتیب خاصی که مشخص شده روشون کار بشه!!! و این بار که به این صفحه هدایت شدم (که داستان مفصّلی هم داره) اصلا این عبارت”روز شمار تحول زندگی من” خودش برای من کلی حرف داشت به تنهاااااایی!
و بعد تو مقاله ی خانم شایسته ی عزیز، این چند خط حسسسسسابی دل من رو لرزوند:
“اما این سفر برای همه نیست. این سفر برکتی عظیم است برای همان عدّهی اندک و خاصّی که، آمدهاند تا توحیدی شوند و با ساختن باورهای قدرتمندکننده، زندگی دلخواهشان را خلق کنند.
و برای پرداختن بهای این خودسازی- به وسیله به اشتراک گذاری یک برگ از سفرنامهشان و به جای گذاشتن یک ردپا در هر روز- تعهدی غیر قابل مذاکره و بیبهانه دارند.
بنابراین قبل از پیوستن به این سفر، از خود بپرس:
آیا میتوانم تک تک روزهای این سفر، با این تعهد زندگی کنم؟
اگر جوابت آری است، همسفرمان باش و همصحبتمان. وگرنه حتی وارد این سفر نیز نشو.” و بارها خوندمش و بهش فکردم! چه برکت عظیمی در این سفر نهفته است؟ و چه برکت عظیم تری در سفرنامه نهفته است؟ که ایشون میگن در این سفر فقط رفتن مهم نیست نگاشتن سفرنامه هم مهمه (گذاشتن رد پا تو هر صفحه) ،به حدی که اگه تعهد لازم برای نگاشتن سفرنامه ندارم ،وارد این سفر نشم!قلبم زیر و رو شد مریم جانِ عزیزم!قلبم زیر و رو شد!گفتم هستم !تا آخرش هستم!اما فقط یه مشکل بود !نمی تونستم دقیقا برای هر منزلگاه این سفر فقط یک روز وقت بذارم! اما هدایت به طور واضح گفت تو فقط شروع کن بقیه اش با من! واااااای خدااااا!وااااااای خداااااا!
و شروع کردم……
فایل معرفی سفرنامه استاد جان رو دانلود کردم چندین بار گوش کردم و بعد رفتم روز اول سفر ،رفتم به منزلگاه اول ” عزت نفس” و وااااااای خدای من!
” عزت نفس مثل سنگربانی تا دندان مسلّح است در برابر نجواهای فلج کننده ی ذهن” دلم میخواد تماااااام اون مقاله رو اینجا بنویسم! حیفه نباشه اینجا!الان کپی میگیرم 😉
خواهش می کنم خیلی آرام و با فکر این مقاله رو بخونید من یه بار از روش تو دفترم نوشتم اما همین جا تصمیم گرفتم بارها از روش بنویسم تا خوووووب یادم بمونه که روزشمار تحول من از کجاست!
🟢🟢🟢:
عزت نفس مثل سنگر بانی تا دندان مسلح است در برابر نجواهای فلج کننده ذهن. از آنجا که هیچکدام از ما باورهای ۱۰۰٪ خالص نداریم، در نتیجه همیشه در معرض خطا و اشتباه و شرایط نادلخواه هستیم.
اگر “سنگربانی بهنام عزت نفس” در وجودت نباشد تا در مواقع سخت و نادلخواه که به خاطر اشتباهی بوجود آمده، افسار ذهنت را به دست بگیرد، ذهن آنچنان نجوایی به پا می کند و آنقدر آن خطاها را در نظرت بزرگ جلوه میدهند و آنچنان دلایلی منطقی برای لایق نبودنت ارائه میدهد و آنچنان باورهای مخرب و ترمزهایی قوی میسازد، که باور میکنی از عهدهی انجام هیچ کاری برنمیآیی!
اینجاست که آنهمه شور و شوقی که برایت رویاهایت داشتی، از بین می رود. زیرا میان خودت و آن رویای زیبا، خواه یک رابطه توام با عشق باشد، خواه یک کسب و کار سودآور، خانهای با امکانات عالی، زندگی در یک کشور عالی و … فرسنگها فاصله میبینی که هیچ چیز قادر به پر کردن آن فاصله نیست.
به همین دلیل است که: تمام موفقیتهای زندگی ما، روی پایهای به نام عزتنفس بنا میشود.
“احساس لیاقت و ارزشمندی”، مهمترین وجه از عزت نفس است. یعنی ساختن موفقیتها از عزتنفس شروع میشود و ساختن عزت نفس، از “تلاش برای ساختن باور احساس لیاقت”.
استاد عباسمنش همیشه تأکید ویژهای بر ساختن عزت نفس دارد. ایشان مهم ترین دلیل موفقیتتهای خود در هر برهه از زندگیشان را، حاصل تلاشی میداند که، صرف ساختن جنبهای دیگر از عزت نفس خود داشته است.
موضوع این است که، هیچ انتهایی برای عزت نفس وجود ندارد. یعنی همیشه جنبهای از عزت نفس ساخته نشده، در ما وجود دارد که لازم است روی آن کار شود. به اندازهای که آن بخش کاملتر میشود، دستاوردهایمان نیز بزرگتر میشود.
🟢🟢🟢
ممنونم یک دنیااااااااااااااا ممنونم خانم شایسته عزیزم😘😘😘😘❤❤❤
این مقاله خیلی چیزها رو به یادم آورد و خیلی تعهد ها جاری شد…..بگذریم
و مقاله ی مربوط به فایل” چند باور قدرتمند کننده” برای رفع احساس گناه رو هم نوشتم و هم خوندم و این چند خط غوغا کرد:
🟢🟢🟢(مهممممممممممممممممم! خیییییلی مهمممممممممممممم)
امکان ندارد هم در عذاب وجدان و احساس گناه بمانی و هم عزت نفس داشته باشی. هم نشینی این دو غیر ممکن است، همانگونه که همنشینی ثروت با فقر، آرامش با نگرانی، سلامتی با بیماری و.. غیر ممکن است.
بدون ساختن عزت نفس، موفق شدن غیر ممکن است. اما تا زمانی که در احساس گناه باشی، دسترسی به عزتنفس غیر ممکن است…
بعد هم رفتم سراغ فایل استاد که قبلاً هم چندین بار شنیده بودم اما این بار خییییلی فرق داشت ،جنس برداشتم کاملاً متفاوت بود!
استاد جان در مورد افکار صحبت می کنند و من اینجا از این توضیحات خییییلی بیشتر از همیشه درک کردم که چقدر مهمه که به چی فکر می کنم …
استاد بعد از توضیحاتی در مرد افکار پوچ و بیفایده میگن :
✔ فکرایی که تهش چیزی نیست! تهش نتیجه ای نداره!
✔ سعی کنید سوالاتی رو مطرح کنید که وقتی به اونا فکر می کنید،در انتها نتیجه ی اون فکر کردن به شما احساس بهتری بده…
✔ به شما کمک کنه که زندگی بهتری رو داشته باشید….”
از استادم یاد گرفتم به جای افکار پوچ و کاملاً مضرّ به این فکر کنم که :
❤ چطور می تونم زندگی بهتری داشته باشم؟…
❤ چطور می تونم آرامش بیشتری داشته باشم؟….
❤چطور می تونم به ثروت بیشتر ،موفقیت بیشتر ، به درک بیشتر از قانون و و و و برسم؟
و بعد هم استاد در مورد عذاب وجدان و گناه و ظاهر سازی هایی که گاهاً حتی مورد دلخواه ما نیستند و فقط و فقط به خاطر دیگران انجام میدیم 😭مطالب مهمی رو گفتن که خیییییلی برام سنگین بود. یعنی از اینکه دیدم که اشتباهاتی رو فقط و فقط به خاطر دل دیگران انجام دادم و سال ها به خاطرش اذیت شدم ،درک این که از کجا این اشتباهات رو مرتکب شدم برام سنگین بود اما خوشحالی اینکه بالاخره متوجه این مسائل و راهکارهای مهم شدم نذاشت سنگینی قلبم ادمه پیدا کنه و تصمیم های مهمی گرفتم، متعهدانه! که از همون لحظه که شروع کردم به عمل کردن به تعهدم شاید باورتون نشه از اون طرف ظهور نتایج این عامل بودن هم شروع شد!😍
و بعد بحث سرنوشت! خیییییلی زیبا بود خیییییلی ،خیلی سبک شد قلبم، از سنگینی ای که چندین سال از چندین مسئله گوشه قلبم جا خوش کرده بود و دقیقاً چند وقت یه بار خراش عمیقی به روحم می انداخت راحت شدم ….اینجا هم دیگران رو بخشیدم و هم خودم رو ….
و نگاهم به خداوند زیباتر شد تو این فایل
و درس خطاها و تجربه ها و راهکارهای بی بدیلی که بعد از هر خطا ظهور میکنه هم فوق العاده بود!
و بعد هم بحث هدایت و وااااااااااااااااای از شیرینی این هدایت
و جمله ی طلایی استاد:وقتی شما در مدار درست باشید اصولاً اشتباه نمی کنید!
و دوباره درس مهم دیگه ی این فایل؛ استفاده از اهرم رنج و لذّت برای نداشتن احساس گناه !
اگر نتونی با دیدگاه قشنگ تر ،با تغییر دیدگاهت ،نه با خوردن مشروب ، نه با مصرف مواد مخدر ،با تغییر دیدگاهت نتونی ذهنت رو تغییر بدی منتظر باش که از در و دیوار بلا سرت بیاد! چرا؟ چون سیستم اینه! ⬅️ احساس بد = اتفاقات بد!
من با گوش کردن متعهدانه تو این فایل فهمیدم نود در صد نگرانی های خودم در طی روز یا هفته و یا ماه و سال فقط مربوط به عذاب وجدان هست! اون هم برای کلی چیزهای کاملاً مسخره که نه تنها گناه نیستند بلکه حتی خطا و اشتباه هم نیستن فقط یک سری اتفاقات کاملاً عادی روزمرگی ها بود!!!
یاد گرفتم وقتی میگم به نام خداوند بخشنده ی مهربان ،این بخشندگی رو اول در دلم باور کنم، و بعد به زبان بیارم!
این دو سه روز، عزت نفس بیشتر و بیشتر از همیشه برام معنادار شد و در حد دانایی خودم اجرای این موهبت عظیم( حفظ عزت نفس خودم، حفظ کرامت نفس خودم)
رو در صدر کارام قرار دادم، و نتیجه اش رو دیدم ،تو این چند روز به طرز معجزه آسایی به کامنت هایی هدایت شدم که دقیقاً حکم قطعات پازل “آسان شدن کارها” رو برام داشتن و از تمامی عزیزانی که عاشقانه برای گذاشتن کامنت وقت میذارن و این آگاهی های ناب درون خودشون رو با ما به اشتراک میذارن بسیااااار متشکرم🙏🙏🙏🙏
و در ارتباطم با همسرجانم ،فرزندان عزیزم و خانواده ی نازنینم ، خانواده همسرجان که برام خیلی عزیزن از دیروز شیرینی هایی رو درک کردم که پیش از این نبود و … …. و ارتباطم با جانانم الله یکتا ؛وااااای اللله اکبر، الله اکبر……..
و از ایده ها بگم که حتی چندین ایده ی بهبود دهنده ی همه جانبه ی سطح زندگی به قلبم الهام شد که دو تاش رو دیروز شروع کردم و با برنامه ریزی بقیه رو هم انجام میدم 💪💪💪
البته چند سالی بود که سعی می کردم برای عزت نفسم ارزش قائل بشم اما حواسم نبود که چقدددددددرررررر این بحث گسترده است و چه شاااااخ و برگ هایی داره که ما ازش غافلیم و احساس می کنم هر چقدر بیشتر برامون مهم باشه و بیشتر بهش عمل کنیم در واقع به معنای واقعی، شکرگزار این کرامت والای انسانی خواهیم بود و اینجاست که شکر نعمت ،نعمتت افزون کند و طبق این قانون، خداوند دریچه هایی از عزت نفس رو برای ما نمایان می کنه که اگر سال های سال تو کتاب های عزت نفس بگردیم نمی تونیم پیدا کنیم!
و مریم عزیزم! باید بگم که روز اول سفرم خیییییییلی لذت بخش بود و پررررررررر از نعمت .و به لطف الله مهربان فردا روز دوم رو آغاز می کنم و مطمئنم که اتفاقات و آگاهی های فوق العاده ای نصیبم خواهد شد….همچنان که به آموخته های منزلگاه اولین روز سفرم متعهد خواهم بود.
شاااااد و سلامت و ثروتمند باشید و باشم ،همیشه و همه جا❤
و باز هم می رسم به ❤💋خدایی💋❤ که رگ گردن به من نزدیک تر است!
سلام استاد گرانقدر
چقدر جامعه ما لازم داره این صحبت های شما رو بشنوه
چقدر باورهایی وجود داره که همه احساس گناه بهشون دست میده مثل اینکه همیشه در همه شرایط باید پدرو مادر رو راضی نگه داری
من اصلا مخالف احترام به والدین نیستم
اما منظورم اینه که همونطور که استاد گفتن ما نمیتونیمبه کسی کمک کنیم .افراد در جامعه ما به خاطر این احساس گناه که پدرو مادر اگر از دست فرزند ناراضی باشن دیگه زندگی اون فرزند فنا میشه ،چقدر در فرکانس و طرز فکر پدر و مادر زندگی کردن که فقط اونا ازشون راضی باشن.
درصورتیکه ، بعد از آموزه های این فایل فهمیدیم که حتی والدین ما در یک فرهنگ اشتباهی قوطه ور هستن.مثل مثالی که استاد عزیز درباره عزاداری زدن که طرف گریه هاشو کرده آروم شده ولی تا دختر عمه اش وارد مجلس میشه دوباره شروع میکنه به گریه کردن و من این مثال رو به عینه دیدم .
امیدوارم منظورم رو درست رسونده باشم
شادی و سلامتی بی پایان برای استاد عباسمنش و خانم مریم شایسته مهربان آرزو مندم