«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 379

5887 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زینب گفته:
    مدت عضویت: 2180 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استاد عزیزم

    به خانواده قشنگم

    برای باردوم که اومدم دوره رو شروع کنم

    بعد ۷ماه تقریبا

    ۷ماهی که من با زینب قبل قابل مقایسه نیستم

    خدایاشکرت که منو هدایت کردی به این راه زیباکه

    بهم یاد داده تو این فایل های دانلودی که هدیه استاد عزیزم و محصول عزت نفس این احساس گناه پوچ ترین مسئلست

    چیزی که از کودکی دیدیم و شنیدیم

    احساس گناه بابت دیگران و احساس گناه بابت خودم

    من یادگرفتم که هیچ تاثیری در خوشبختی یا بدبختی آدمی ندارم من راه مخصوص به خودمو دارم و اصلا در قانون و سیستم خداوند نیست یعنی در این دنیایی که خدا خلق کرده من فقط اراده و اجازه تغییر و ساخت زندگی خودمو دارم

    من میتونم انتخاب کنم و با افکارم با باورهام و درنهایت رفتارو اعمالم زندگی خودمو به بهشت یا جهنم بدل کنم

    اما این اجازه به من آدم داده نشده زندگی شخص دیگه ای رو تغییر بدم حتی اون رو خوشبخت کنم

    هرکدوم از ما مسئول ساخت زندگی خودمون هستیم

    طبق تجربه ای که داشتم بعضی جاها که راهم درست بودو افکادو باورهام درست اما آدم ها کارهایی و دربرابر من انجام میدادن که درظاهر انگار دارن جلوی پیشرفت خوشحالی و خوشبختیمو میگیرن اما حالا که از اون زمان گذشته بهش نگاه میکنم اون اتفاقات به ظاهر بد باعث پیشرفت من شد چرا؟چون من راهم فکرم باورم درست بود ،

    عدو شود سبب خیر اگر خداخواهد…

    حالا نقش ما در زندگی بقیه هم به همین شکل

    اون ها اگر راهشون درست باشه افکار و باور درستی داشته باشن منِ نوعی هرچقدر هم خواسته یا ناخواسته بدی کنم برای اون ها خیریتی درپیش داره

    جدا ازاین ها

    من یادگرفتم اشتباهاتم و بپذیرم و ببخشم خودم و مثل معشوقه ای که هرخطایی کنه اینقدر در دل ما عزیز که زود میگذریم و بهش فرصت میدیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    امیر علی گفته:
    مدت عضویت: 2403 روز

    بنام خداوند هستی بخش ثروتمند و قدرتمند

    امروز سی ام آبانماه 1401 وقتی دارم نگاه میکنم به امروزم و میبینم از مهمترین کارهای هر روزم این هستش که روی عزت نفس خودم کار کنم و سعی میکنم در طی روز خودم رو به خاطر کارهایی که انجام میدم و ممکنه اشتباه باشه سرزنش نمیکنم و آگاهانه به کارهای اون روزم نگاه میکنم تا ببینم کجای این فکر و این نحوه عملکردم اشتباه هستش و سعی میکنم درستش کنم.

    میدونی زمانی که تصمیم میگیری تمام مسئولیت کارهای خودت رو بپذیری و قبول کنی هر شرایطی که داری اول و اخرش افکار و باورهای خودت هست باید آگاه باشی به کارت و بابت اشتباهاتت خودت رو سرزنش نکنی و به دیگران هم اجازه این کار رو نداری چون سرزش و خود سرزنشی یکی از عوامل اصلی تخریب عزت نفس هستش وقتی این فایل روگوش میکنم چندین مرتبه میبینم چقدر قبلا گیر داشتم و چقدر عزت نفس خودم رو تخریب کردم.

    من همراه با این دوره تحول زندگی من با استاد در سریال زندگی در بهشت همراهم و میبینم چقدر برای کوچکترین کارها استاد خودشون رو تحسین میکنن و به خودم میگم باریکلا برای همین استاد اینقدر نعمت های فراوان در هر جنبه رو وارد زندگیشون کردن.

    دیروز داشتم قسمت 23 سریال زندگی در بهشت رو میدیم بعد دیدم با اینکه تو بازی استاد عقب بودن تو بعضی ست ها برای کوچکی حرکت هایی که باعث یک امتیاز می شد و خودشون رو تشویق میکردن میدیم چقدر آگاهانه این کار رو انجام میدادن و در نهایت بازی رو میبردن و میگفتم احسنت که در عمل اینقدر عزت نفس رو تقویت کنی که در دل مشکلات تمرکز کنی بر روی خواسته نه بر روی شرایطی که داخلشی و اون لحظه ها رو باید قدم به قدم بری تا به قول قرآن جزء هدایت شدگان باشی.

    فقط میتونم استاد عزیزم سپاسگزار خداوند و شما باشم.

    خدایا سپاسگزارم بابت اینکه هر لحظه من رو هدایت میکنی به سمت بهترین ها و نشونم میدی که لایق بهترین ها هستم.

    خدایا ما را به صراط مستقیم هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادی.

    الهی آمین

    سپاسگزارم، سپاسگزارم و سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    نوشین تقی پور گفته:
    مدت عضویت: 1950 روز

    به نام مهربان ترین، زیباترین و بزرگ ترین انرژی جهان

    سلام!

    آقا من بعد ۹۰۰ روز تااازه به “داستان تحول زندگی من” هدایت شدم :))))))) خسته نباشم واقعا

    هی میدیدم بچه ها تو کامنت ها ازش میگنا، تو مدارش نبودم فکر میکردم دوره ای چیزیه. امروز گفتم بذا عبارتشو سرچ کنم ببینم از کجا اومده هی همه میان میگن فلان روزم بهمان روزم :)))) یهویی تا میخواستم سرچ کنم یادم اومد که عههه تو قسمت دانلودها یه همچین تایتلی به چشمم خورده بود که. خلاصه رفتم روش کلیک کردم و وارد یه دریایی شدم!

    تصمیم گرفتم از امروز شروع کنم و حتما هر روز یه رد پایی بذارم ببینم دنیا دست کیه:))

    این فایل برای روز اول سفرنامه اومد و پلی که کردم دیدم قبلا یه مقدارشو گوش داده بودم. دیگه زدم از اول و خداروشکر آگاهی های جدیدی رو تونستم دریافت کنم که یه سریشو میگم.

    اینکه گفتین عذاب وجدان کاملا برمیگرده به جغرافیا و فرهنگ، چقدرررر درست بود! چقدر دید و نگاه و آگاهی مفیدیه، دونستن این قضیه!

    واقعا اگر هر چیزی رو که بابت انجامش نگران نگاه بقیه میشیم، اینجوری بهش فکر کنیم و از فیلتر دید جهانی بهش نگاه کنیم چقدر عالی میشه!

    این قضیه خیلی زیاد به آدم کمک میکنه که ارزش های شخصی خودش رو در هر صورتی اجرا و زندگی کنه! عالیه واقعا.

    من که خیلی از ارزش هام به این فرهنگ و کشور نمیاد :)) حالا با این زاویه ی دید شما، کمتر احساس متفاوت بودن میکنم.. چون جامعه ی آماریم رو از مردم فقط یک مملکت به مردم کل مملکت ها و کشورهای مختلف تغییر دادم!

    خیلی از علایق و ترجیحات من با فرهنگ خودمون نمیخوره و خیلی طرد میشه.

    مثل مثلا لزوم جدا شدن از خانواده از سن ۱۸ سالگی. به چندین و چند دلیل من همیشه این نظر رو داشتم اما ازش استقبالی نمیشد. در حالی که میبینیم تو کشور های اروپایی و آمریکایی این قضیه خیلی جاافتاده و مرسومه!

    پس اگر من جامعه ی آماریم رو بزرگ تر کنم و فقط به فرهنگ کشور خودم نگاه نکنم، ارزش های خودم رو خیلی راحت تر و با حس بهتری میتونم زندگی کنم..

    این از اولین آگاهی این فایل که بهم داده شد.

    دومیش این بود که،

    وقتی ما تو مدار درست هستیم هر ضربه ای مارو موفق تر میکنه و به خیرمون منجر میشه!

    توجه به این موضوع هنگام مشکلات واقعا میتونه مفید باشه و خدایی نکرده اگر ما به خاطر اون ضربه، اون مشکل، جا بزنیم، ناامید بشیم و ناشکری کنیم، خیلی به ضررمون کار کردیم و واقعا فرصت رو به ضرر تبدیل کردیم.

    بعدیش اینکه، هیچ کس جز خودم نمیتونه به من آسیبی برسونه و خیر و شر، همه دست خودمه.

    این دیدگاه برای کسانی که میترسند از چشم زخم عالیه! و کسانی که فکر میکنند کنترل زندگیشون دست کسانی به غیر از خودشونه و به نوعی حس قربانی بودن در برابر شرایط رو دارند.

    همچنین خودمون هم توانایی آسیب به کسی رو نداریم و اگر من به ظاهر دارم به کسی آسیبی میرسونم در حقیقت اون آسیب رو دارم به خودم میزنم!

    چون منم که دارم فرکانس شر میدم، فرکانس ظلم میدم، فرکانس آزار و تمسخر و حقارت و غیره میدم.

    اون منم و به خودم هم برمیگردونمش.

    خیر هم همینطور. فرکانس عشق، مهربانی، کمک و خیرخواهی میدم و همون رو هم دوباره خودم میگیرم.

    شاید با خودتون بگین اگه مثلا یکی به من توهینی کنه خب من خیلی ناراحت میشم، چطور میگی کسی نمیتونه ظلمی به من برسونه و فقط به خودش داره ظلم میکنه؟!

    به این خاطر که شما از قبل با بالا بردن عزت نفس، میتونی کاملا در مورد توهین دیگران ایمن بشی و اصلا کوچکترین تاثیری روت نذاره، اما اون آدم، هیچجوره نمیتونه از فرکانسی که اونموقع فرستاده، فرار بکنه!

    فکر میکنم سیستمش اینجوری باشه.

    این ها بخشی از فایل بودند که انتخاب کردم در موردشون صحبت کنم.

    دختر کامنت گذاشتن تو این سایت خیلی باحاله:)) اولش در حد یک پاراگراف تو ذهنته بعد که شروع میکنی به نوشتن میشه یه طومار!

    ممنون از وقتی که گذاشتید و این طومارو خوندید. خدایی چه حوصله ای داشتید :)))))

    در آخر هم با این حرف استاد تموم میکنم:

    تا تمرینی انجام ندی، تغییری نمیبینی. ما نیاز داریم به افرادی که تمرین هاشون رو انجام بدند.

    در پناه الله یکتا

    شاد، ثروتمند و سعادتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    زهرا محمودآبادی گفته:
    مدت عضویت: 968 روز

    سلام اولین باره که این دوره رو شروع میکنم و قسمت اینکه عذاب وجدان رو اصلا که تعیین میکنه یا درست و غلطش از کجا منشأ میگیره این خیلی برام جالب بود

    همیشه انقدر به خانواده و هرچیزی که در بچگی بهمون گفته شده اعتماد داریم که حتی به ذهنمون نمیاد که ممکنه یک درصد اشتباه باشه

    و اینکه گفتین هیچ چیزی رو به راحتی نپذیرید

    خیلی برام تکون دهنده بود که ببین چه باورهایی ممکنه داشته باشی و فکر کنی نه این که باوری نیست

    نه اینکه درسته برای خودم خیلی جالب بود

    و استاد جان من همیشه باور توحیدی شمارو تحسین میکنم انقدر که با عشق و ایمان و توکل در مورد خداوند صحبت میکنین

    و از خدا میخوام ایمان و عشق و توکلی این چنینی نسبت به خودش بهم بده

    من عاشقانه دوسش دارم

    و به قول شما خداوند عاشق منه

    استاد عباس منش دوستت دارم

    همراهان عزیزم دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    زینب ندرلو گفته:
    مدت عضویت: 1010 روز

    به نام خداوند تواب و بخشنده

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیز

    و دوستان گلم

    روز اول سفرنامه ۲۸ آبان ۱۴۰۱

    من مدت ۴۰ روز عضو سایت شدم و خدای مهربونم منو هدایت کرد به این مسیر چون قبلاً با اساتید دیگه کار کرده بودم و فایل های استاد رو دیدم قدر همین فایل های رایگان هم میدونستم و می‌دونم چه گنج نابی این فایلها برای همین تمام تلاشم میکردم هر روز رو خودم کار کنم و از خدا میخواستم منو هر روز به مسیر بهتر هدایت کنه داشتم روی باور های ثروت ساز کار میکردم ولی هدایت شدم به این فایل فهمیدم هنوز باید تکاملم رو تو همین فایل های رایگان هم طی کنم.

    وقتی فایل رو گوش کردم با اینکه بار دوم بود ولی کلی نکته یاد گرفتم

    من به شدت احساس گناه میکردم و نمی‌دونستم چطوری این احساس رو برطرف کنم

    وقتی نمازم دیر میشد یه حس گناه بهم دست میداد که الان خدا بالا سرمه و میگه حالا برات دارم و چه عذاب هایی اون دنیا در انتظارمه و فک میکردم هر چقدرم توبه کنم اینهمه گناهی که کردم رو خدا نمیبخشه اما با این فایل یاد گرفتم خدا خیلی بیشتر از آنچه که من فک میکنم مهربونه و تواب کافیه من بخوام تغییر کنم اونوقت خدا از جایی که فکرشو نمیکنم کمکم می‌کنه

    یاد گرفتم هر وقت این حس اومد سراغم بگم خدا توبه پذیر و مهربونه فقط من باید از اشتباهم درس بگیرم و حتی شده یه درصد بهتر از دیروزم باشم،خدا عاشقه منه برای من بهترین رو میخواد من قسمتی از خدا هستم من فقط باید ایمان داشته باشم به خدام و بندگیمو کنم .

    من قبل از گوش کردن به فایل های استاد به شدت از مرگ و حسابرسی خدا می‌ترسیدم ولی از وقتی فهمیدم خدا چقدر مهربونه خیلی آرامش دارم،اینکه می‌دونی یه قدرتی هست که از همه بالاتر و از اون مهمتر عاشقته حس آرامشی داره که خیلی با ارزشه، اینکه بدونی اگه هماهنگ با این نیرو باشی در مسیر درست قرار میگیری و‌رفتارت درست میشه و آرامش داری و کمتر خطا می‌کنی خیلی بهت کمک می‌کنه تا در آرامش باشی البته اینم نیس که هی خطا رو تکرار کنم و بگم خدا میبخشه من می‌دونم اگر من ناآگاهانه خطایی کردم خدام منو می‌بخشی کافیه من بخوام تغییر کنم و بهتر بشم .

    یه احساس گناه دیگه ای که من داشتم این بود که من یه دختر یه ساله دارم که خب شیطنت های خودشو داره و ومن وقتی وقت کم میاوردم برای کار کردن رو خودم عصبی میشدم و این باعث میشد حس بد بگیرم و نتونم رو خودم کار کنم و چقدر خودمو سرزنش میکردم که مادر خوبی نیستم و….

    ولی حالا همش به خودم میگم چطور بهتر میتونم از زمانم استفاده کنم و اگر من از خدای مهربونم کمک بگیرم منو به بهترین مسیر هدایت می‌کنه کافیه من باهاش هماهنگ باشم .و من هدایت شدم به این مسیر و به خودم قول دادم فقط رو همین فایل ها کار کنم اینجوری هم متمرکزترم و هم میتونم بهتر رو خودم کار کنم و به دختر و پسرم هم برسم .

    و چقدر استاد به نکته خوبی تو این فایل اشاره کردن در مورد صبر و تحمل

    صبر یعنی با امید و احساس خوب از شرایط بگذری نه اینکه تحمل کنی،یعنی امید به خدا داشته باشی وقتی اتفاق به ظاهر بدی می‌افته بدونیم که ما از خداییم و به سمت خدا بازمیگردیم .

    و احساس گناه بعدی که من توش خیلی مشکل داشتم و فک میکردم خدا هیچ وقت منو نمیبخشه غیبت کردن بود و نمی‌دونستم دارم با این کار چقدر به خودم آسیب میزنم مدتی هست که دارم رو خودم کار میکنم و هر وقت هماین کار رو انجام میدم همش به خودم یاد آور میشم که تو با این کارت به اون طرف ضربه نمی‌زنی داری به خودت ضربه میزنی و خدا رو شکر از وقتی تصمیم گرفتم این کار رو انجام ندم آدم های که اطرافم بودن به طرز معجزه آسایی از زندگیم رفتن بیرون و خیلی بهتر شدم تو این زمینه و تلاشم میکنم که بهترم بشم

    امروز با گوش کردن این فایل بهتر متوجه شدم داشتن عزت نفس پایه و اساس هر موفقیتی و داشتن عزت نفس با خود ارزشی که محقق میشه و احساس گناه و عذاب وجدان قاتل این عزت نفسه

    استاد بایت این فایل ناب ازتون بسیارررر سپاسگزارم از مریم نازنینم بایت اینکه این فرصت رو برای ما فراهم کرد هم بسیار سپاسگزارم بهترین ها رو برای همه دوستان و شما از خداوند عزیزم خواستارم

    خدایا شکرت بابت این آگاهی ناب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    مهناز پیرهادی گفته:
    مدت عضویت: 970 روز

    به نام خدا

    آگاهی هایی که من از سفرنامه روز اول کسب کردم:

    ۱-فکر کردن به قوانین خداوند و حتی آیه های قرآن و بعد پذیرفتن آنها. من همیشه فکر میکردم کسایی که توی یه زمینه تخصص دارن هر چیزی که بگن درسته مثلا معلما یا استادا هر حرفی میزدن اونارو مثل وحی منزل میدونستم ولی الان کلا متوجه شدم چه دیدگاه اشتباهی داشتم و حتی در مورد آیه های قرآن هم باید فکر کنم و بعد بپذیرمشون اینجوری با دلیل و منطق اون مساله رو میپذیرم و یه جورایی بهش یقین پیدا میکنم

    ۲-تشویق به فکرهای خوب که نتیجه مناسبی داشته باشه

    به فکرهای بیهوده که تهش هیچی نیست و هیج نتیجه خوبی برای زندگیت نداره نپرداز مثل جنیان و جهنم و بهشت و ارتباط با ارواح

    فکر کردن به اینکه چطور میتونیم آرامش بیشتر سلامت بیشتر و ثروت و موفقیت بیشتر رو کسب کنیم و از تمام نعمتهای خداوند به خوبی استفاده کنیم

    یعنی اینکه هر چیزی که تورو از اصل مطلب دور میکنه بریز دور و بچسب به اصل فقط.

    ۳-احساس گناه مرتبطه با عذاب وجدان

    اصلا وجدان چیه؟ وجدانو کی به وجود آورده؟

    در هر فرهنگی تعریف وجدان متفاوته

    عذاب وجدان به خاطر دیگران که فکر کنن ما آدم بدی هستیم

    چه مرجعی وجود داره که این وجدانو برای ما تعریف میکنه

    جهان بینی بیشتر عامل مهم در کسب موفقیت

    اون چیزی که برای ما گناهه ممکنه برای بعضی فرهنگها خوشحالی باشه و بالعکس

    خیلی از مواردی که به ما احساس گناه میده رو وجدان برای ما ساخته و وجدانو جامعه به وجود میاره

    در صورتی که اگه ملاک رو قران قرار بدیم برای بخشندگی گناهان،قرآن میگه ما به جز شرک همه گناهان شما رو می بخشیم

    ۴-خداوند بسیار تواب و رحیمه مثل بخشیدن حضرت موسی بعد از قتل

    چیزی به نام حق الناس نداریم در صورتی که من همیشه این موضوع بزرگترین دغدغه زندگیم بوده که اگه حق الناس به گردنم باشه باید اون دنیا جواب پس بدم هنوزم ذهنم نسبت بهش مقاومت داره و نمیتونه بپذیرش

    قرآن فراتر از اقکار زمینیه و خیلی عظیم تر و بزرگتره

    اصلا ما نمیتونیم به کسی ظلم کنیم

    در اغلب موارد ظلم، ظلم به خوده

    مشرک ظالمه کافر ظالمه کسی که به خدا دروغ میبنده ظالمه

    شما به خودتون ظلم میکنین و خداوند به شما ظلم نمیکنه و شما نمیتونید به کسی ظلم کنید

    و شما قادر به تغییر سرنوشت کسی به جز خودتون نیستید مگه اینکه خودش قبول کنه و به شما اجازه بده که تخریبش کنید وگرنه اگه در مدار درست باشه شما قادر به ضربه زدن به کسی نیستید

    هیچ وقت نمیتونید سرنوشت کسی رو نه به سمت خوب نه به سمت بد تغییر بدید

    هر ستمی که به شما میشه از طرف خودتونه

    در واقع با ضربه زدن به دیگران داری به خودت ستم میکنی و خودتو نابود میکنی و خودتو از بین میبری

    در لحظه ای که به بقیه عشق می ورزی و حس خوب میدی در واقع داری خودتو شکوفا میکنی

    با کشتن کسی هم نمیتونیم کسی رو نابود کنیم

    مگه امام حسین شهید شد تونستن از بین ببرنش

    اگه شهید نمی شد و به مرگ طبیعی می مرد این هم پیشرفت در جوامع اسلامی به وجود می اومد؟

    اونا فقط به خودشون ضربه زدن امام حسین پیامشو رسوند به آرزوش رسید و به بهشت رفت

    من توانایی تغییر زندگی کسی رو ندارم حتی نمیتونیم به کسی کمک کنم من فقط میتونم کاری که ازش لذت میبرم و در مسیر خداونده انجام بدم

    ۵-ما قسمتی از خداوندیم و خداوند عاشق ماست و خداوند بنده هاشو دوست داره و مثل یک مامور راهنمایی رانندگی نیست که منتظر باشه من گناه کنم تا منو جریمه کنیم

    در واقع ما با اشتباهاتمون تجربه کسب می کنیم و پیشرفت میکنیم نه با خطاهایی که از عمد باشه و تکرار بشه

    و همه پیشرفت جوامع بر گرفته از اشتباهات بشره

    و با احساس گناه اون خطا بیشتر میشه

    وقتی با انرژی منبع هماهنگ باشی هدایت شده هستی و اصولا اشتباهاتت کمتر میشه

    کسایی که در مسیر خداوندن صبر با امید دارن نه تحمل و همیشه آرامن

    وقتی به مشکلی برخورد میکنن احساسشونو خوب میکنن و میگن ما از خداییم و به خدا بر می گردیم

    وقتی در هماهنگی با خدای خودت باشی رفتارهات درسته برخوردات با همه درسته و همه چیز برات راحت به وجود میاد و جهان بهت کمک میکنه

    مکانیزم نداشتن احساس گناه: احساس بد مساوی با اتفاقات بد و استفاده از اهرم رنج و لذت و تغییر دیدگاه چون سیستم جهان به این صورته

    مهم ترین عامل موفقیت داشتن عزت نفس و اعتماد به نفسه

    مهم ترین قسمت اعتماد به نفس احساس خود ارزشیه

    و چیزی که میتونه احساس خود ارزشی رو از بین ببره احساس گناهه

    یقین به این باورها و این قوانین و پذیرفتن با تمام وجود

    تمرین زیاد برای تغییر باورها و در نهایت رفتارها

    خدایا شکرت برای آگاهی های جدید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    زهرا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1014 روز

    سلام استاد عزیزم خانم شایسته ی مهربان و دوستان بی نظیرم

    من از ۲۰ مهر ماه قدم اول رو خریداری کردم ولی به طور اساسی از ۱۹ ابان ماه به طور جدی شروع به گوش کردن فایل ها کردم امروز یک هفته هست که من قدم اول رو طی میکنم در این یک هفته یاد گرفتم که آرام آرام باید باورهایمان تغیر بدم در همین مدت خیلی کم خدا دو خیلی بااحساس میکنم و تمرین ستاره ی قطبی که چند مورد برام اتفاق افتاد که واقعا شبیه معجزه بود و خودم هم شوکه شده بودم دیروز ی فایلی از استاد گوش کردم توحید عملی قسمت ۸ بی نظیر بود و اینکه یاد گرفتم باید بیشتر شکر گزاری کنم و از دیگران بابت هر کاری هر رفتاره خوبی تشکر کنم و اینها درس هایی بود که در یک هفته من پشت سر گذاشتم

    تغییرات یک هفته ی من

    فایل ۸ توحید عملی شکر گزاری فراوان از خدای عزیزم و سپاسگزارم بودن از دیگران

    تمرین ستاره ی قطبی هر روز با احساس خوب

    شناخت و درک بهتر خداوند و تغیر در رابطه ام با خداوند

    باید باورهایم را تغیر دهم تا زندگیم تغیر کند

    دیدن زیبایی ها همه چیز را زیبا ببینم به چیزهای که زیبا هستند دقت و تامل بیشتری بکنم از دل چیزهایی که زیبا نیستند زیبایی را بیرون بکشم واگر نتوانستم به آن توجه نکنم و اعراض کنم

    ذهن چموشم را باید ابسارش را خودم به دستم بگیرم من فرمانروا هستم نه ذهنم من رئیس هستم نه او

    اگر از چیزی ناراحت بودم دلیلش را ریشه یابی کنم و بدانم برای چه چیزی ناراحت هستم و آن رو سوق دهم به سمت مثبت و با خودم مرور کنم و ذهنم را با منطقهای که قبلا بوده که چه فکر هایی کرده ام ولی هیچوقت حتی اتفاق نیفتاده راضی کنم با اینکه یک هفته از قدم اول رو طی کردم ولی امروز رو روز شمار رو روز اول قرار میدم و به لطف خدا هر روز دیدگاه و تغییرات و یاد گیری هایم رو اینجا ثبت میکنم خدایا هزاران هزاران بار ازت سپاسگزارم که من رو به این مسیر به این سایت هدایت کردی

    استاد عزیزم ازت سپاسگزارم بابت سایت بی نظیر ی که طراحی کردین و بابت تمامی علمی که در اختیار ما میگذارین

    از دوستان عزیزم ممنونم که با آگاهی ها و تجربه های نابشون باعث دلگرمی من هستند ⚘⚘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    مژگان مومنی گفته:
    مدت عضویت: 1374 روز

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته عزیز وهمه دوستانم

    من این بار دوم هست که این دوره رو شروع میکنم

    البته دفعه قبل فقط گوش میدادم وسعی میکردم که توی زندگیم به کار ببرم

    وبی در این دوره کامنت های بچه ها رو هم میخونم

    که هم باورهای قوی تر بشه وهم چیز های زیادی از دوستانم یاد بگیرم

    به امید موفقیت های روز افزون برای همگیمون🙏🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    صفورا کوشککی گفته:
    مدت عضویت: 1187 روز

    بنام خالق هدایتگرم

    روز اول سفرنامه

    از عید امسال عضو این سایت پربرکتم

    روزهای اولی که وارد سایت شدم خیلی سردرگم بودم که از کدوم فایلا شروع کنم …درنهایت تصمیم گرفتم از فایل باورهای ثروتساز شروع کنم چون ثروت برام تو اولویت بود و میخواستم هرچه سریعتر ثروتمند شم و تمام فایلای ثروت رو دانلود کردم و دونه دونه گوششون دادم و یادداشت برداری کردم گذشت و گذشت تا اینکه من متوجه خیلی از باورهای محدود کنم شدم که سیمان گونه به مغزم چسبیدن و اینطوری نیست که من بشینم چندماه فایلهای ثروتساز گوش کنم و ثروتمند بشم.نه تنها ثروتمند نشدم بلکه کلا ورودی مالیم به کل بسته شد تو این چند ماهه.همش میگفتم کجای کارم ایراد داره چرا پس نتیجه نمیده.به مرور زمان و با طی کردن تکاملم پی به خیلی چیزها بردم کم کم اومدم زوم کردم رو خودم رو رفتارام رو عکس العملم به اتفاقات بیرون تا متوجه شدم ‌که من به قدرررری باورهای های محدود کننده ی بدیهی دارم که تو همین مسائل روزانه ام گیر کردم .همین مسئله های خیلی کوچیک که مربوط به خرج و مخارج روزانه است متوجه شدم که چقدر ترس دارم چقدرم باور کمبود دارم که حتی نشده با احساب خوب یه شکلات بگیرم و ترس نداشته باشم از تموم شدن پولم.هرچقدر بیشتر عمیق شدم رو خودم و رفتارام بیشتر با باوهای محدود کننده ام پی برم که سیمان گونه به مغزم چسبیدن و اجازه ی حرکت نمیدن من حتی برای اینکه یه چیز کوچیک یه چیز خیلییی کوچیک که شاید قیمتش ۱۰ هزار تومنه و واقعا هم جز ضروریاته ساعتها تو ذهنم کلنجار میرم که بگیرم یا نگیرمش و در نهایت یا کلا نمیخرم یا اگه میخرم به قدری حسم بد میشه که پشیمون میشم از خریدنش .میخوام بگم اصلا مهم نیست که ۳ روزه قانونو میدونم یا ۳ ساله که قانونو میدونم اگر که بهش عمل نکنم فایده نداره نتیجه نمیده.حالا هی من بیام بگم بابا دیگه ۳ ساله من هم دارم فایل گوش میدم همش نکته برداری میکنم پس چرا ثروتمند نمیشم.مهم ترین قسمت عمل عمل عمل

    ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است…

    مدتی بود که دوباره سردر گم شده بودم و هیچ کدوم از فایلا حالمو خوب نمیکرد یعنی لحظه ای خوب میکرد…همش با خدا حرف میزدم که خدایا چیکار کنم کدوم فایلارو گوش بدم که دیشب بهم الهام شد که همه ی فایلای ثروت رو پاک کن از گوشیت و از فایل روز شمار تحول زندگی شروع کن.هیچ عجله ای برای ثروتمند شدن نداشته باش .تو کلی باور اشتباه داری که تا اونارو درست نکنی نمیتونی زمینه رو برای باورهای ثروتساز درست کنی.به خداوند اعتماد کن و بذار هر روز خداوند به تو بگه که چه فایلی رو گوش کن.

    از خدا خواستم که خداوندا من به تو اعتماد دارم کمکم کن که جواب مسائل هر روزم رو توی فایل اون روز پیدا کنم.امروز که روز اول سفرنامه رو باز کردم دیدم این فایله با خودم گفتم من این فایلو قبلا چند بار دیدم میدونم در مورد عذاب وجدان و احساس گناهه بذار یه فایل دیگه گوش بدم ولی گفتم نه من باید متعهد باشم و از همین فایل شروع کنم.تا اینکه به این قسمت از فایل رسیدم و بَشِّرالصّابرین و بشارت ده صبر کننده گان .کسانی که صبر میکنند نه تحمل

    آنها از هدایت یافتگانند .و من جواب مسئله ی امروز م رو تو همین آیه گرفتم چیزی که قبل دیدن این فایل دیشب ناخودآگاه بهم الهام شد.صبر داشته باش صبر داشته باش

    سپاس خالق زیبای من سپاس سپاس سپاس

    و اما نکات فایل پر از آگاهی:

    _هیچ چیزی رو بدون فکر قبول نکنیم حتی قران رو.

    _به سوالاتی فکر کنید که نتیجه ی فکر کردن به اونها به شما احساس بهتری میده ، نه چیزهایی مثل جن و ارواح و بهشت و جهنم…

    _سوالاتی از قبیل اینکه چطور میتونم زندگی بهتری داشته باشم ؟ چطور میتونم با فرزند،همسر،دوستان ارتاط بهتری داشته باشم؟ چطور میتونم به ثروت و موفقیت بیشتر برسم؟و…

    _اگر کسی احساس گناه کنه چه راهکاری براش هست؟

    احساس گناه چیزیه که خیلی خیلی مرتبطه با عذاب وجدان.ما عذاب وجدان میگیریم بعد احساس گناه میکنیم.

    *وجدان چیه؟

    _اصلا وجدان رو کی تعریف کرده؟ کی به وجود آورده؟

    _تو هر فرهنگی یک نوع عذاب وجدان وجود داره .

    مثال:اگر کسی در کشور مسلمان مشروب مصرف کنه دچار عذاب وجدان میشه، ولی اگه در آمیکای جنوبی اگه کسی مشروب مصرف کنه دچار عذاب وجدان نمیشه.

    _یکی از دلایلی که باعث پیشرفت افراد میشه دیدگاه جهانی به موضوعاته.هرچقدر فرهنگهای مختلفی رو بشناسید پخته تر عمل میکنید. میبینید که چیزی که برای ما گناهه برای یه سری ها خوشحالیه و برعکس…

    تو قران خیلی واضح در مورد گناهان صحبت شدهاگر ملاک رو قران قرار بدیم برای بخشندگی گناهان،خداوند بارها گفته اگر شما گناهان بزرگ رو نکنید ما از گناهان کوچیک شما در میگذریم.

    _خداوند فقط یکجا گفته من نمیبخشم،گفته من شرک به خودم رو نمیبخشم، اما بقیه ی گناهان رو میبخشم.

    ((وجدان یک دروغه که برای ما ساخته شده))

    هیچ گناهی نیست به غیر از شرک که بخشیده نشه.

    حق الناس…

    _ما در قران چیزی به نام حق الناس نداریم .

    قران کتابیه که فراتر از افکار زمینیه.

    ما خیلی جاها فکر میکنیم که میتونیم به بقیه ظلم کنیم.اگر ما قران رو ملاک قرار بدیم متوجه میشیم که ما صلا نمیتونیم به کسی ظلم کنیم.

    ریشه ی ظلم ۳۰۰، ۴۰۰ بار در قران تکرار شده بالای ۹۸٪ظلم به خود اوده در قران.

    مشرک ظالمهکافرظالمهکسی که به خدا دروغ میبنده ظالمه

    یعنی چیزهایی که ما به عنوان ظلم میشناسیم اصلا تو قران با نام ظلم نیومده.

    مثلا ما فکر میکردیم کسی که به خدا کفر میگه که به کسی ظلم نکرده، شاید خیلی هم آدم خوبی باشه.ولی قران میگه نه اون ظالمه.

    یک واقعیت…

    شما توانایی تغییر سرنوشت هیچ کس رو ندارید.

    مگر اینکه اون طرف خودش باور کنه و بپذیره.چه در جهت خیر چه در جهت شر.

    _قران بارها گفته هر ستمی به شما میشه از طرف خودتونه.به خاطر آیاتی از این قبیل قران یه کتاب فرکانسیه.

    _ما از طریق اشتباهاتمون تجربه کسب میکنیم و بزرگ میشیم .اشتباهات ما از طرف خداوند یک دیدگاه پذیرفته شده است

    تمام پیشرفتهای بشر به خاطر اشتباهاتشه.

    خداوند در قران میگه ما حتما شمارو امتحان میکنیم ؛ با گشنگی، تشنگی، از دست دادن جانهاتون، از دست دادن مالتون.این اتفاق حتما برای شما میفته.

    این آیه ی صریح قرانه که میگه و بِشِّرالصّابرین

    بشارت بده به اونایی که صبر میکنند نه تحمل.صبر میکنند با امید با احساس خوب.

    در ادامه خداوند میگه اینها هدایت شدگانند

    کسانی که وقتی مشکلی پیش میاد صبر میکنند و از هم نمیپاشند و میگن انا لله و انا الیه راجعون ما از خداییم و به خدا بر میگردیم.

    راهکار برای عذاب وجدان

    احساس خوب=اتفاقات خوب

    احساس بد =اتفاقات بد

    عزت نفس مرتبطه با احساس لیاقت

    احساس گناه متضاد احساس لیاقت

    در پناه الله یکتا…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      ابوالفضل گفته:
      مدت عضویت: 1361 روز

      صبر لذت‌بخشه ولی تحمل عذابه

      فرق صبر با تحمل

      صبر یعنی اینکه من از همین نعمت‌هایی که دارم لذت ببرم و شکر گزار همین نعمت‌هایی که دارم باشم و خواسته مو یا رها کنم که در بهترین زمان و مکان هدایت میشم یا با احساس امیدواری دنبال کنم.

      اما تحمل عذابه یعنی اینکه نعمتی که الآن دارم نبینمش و نتونم از لحظه حالم لذت ببرم

      تحمل کنم سختی بکشم تا به خواستم برسم.

      مثلاً من تو جایی مشغول به کارم حالا یه سری مزایا و معایب داره

      من اگه فکوس کنم رو مزایای اون کار و نکات مثبت این کار رو مرور کنم شکر گزار باشم هم حالم خوبه چون توجه من روی نکات مثبته.و همین طور که حالم خوبه هدایت میشم به یه کار بهتر با شرایط بهتر با مزایای بیشتر و بهتر.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      سهراب سهرابی گفته:
      مدت عضویت: 1564 روز

      سلام صباجان دوست خوب هم فرکانسی سایت

      چقدر خوب نوشتی لذت بردم از کامنتت حالمو خوب کرد وقتی داشتم می‌خوندم کامنتتو یاد خودم افتادم منم قبلاً همینجوری فقط گوش میدادم و هیچ نتیجه‌ای حاصل نمیشد ولی الان تمرکز ی میرم گوش میدم و عمل میکنم همون موقع نشونهاش برام هویدا میشد

      من از امروز به خودم تعهد دادم که هروز بیام و رو سفرنامه کارکنم و بهترین نتایج رو داشته باشم و آگاهیم بره بالا…

      صباجان ازت سپاسگزارم خیلی بهتر جا افتاد برام حرفایی استاد با کامنتت امیدوارم هم شما هم بچه های این سایت روز به روز اگاهیشون بیشتر و بیشتر بره بالا

      سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        صفورا کوشککی گفته:
        مدت عضویت: 1187 روز

        سهراب عزیز

        سپاسگذار خداوندم که مارو به این مسیر پر از خیر و برکت هدایت کرد تا دستانی باشیم برای کمک به حال خوب همدیگه.خوشحالم که در مسیر زیبای زندگیت به اندازه ی قطره ای به اندازاه ی لحظه ای تو حال خوبت نقش داشتم.

        در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند و سعادتمند.

        برات آرزوی بهترین زندگی و بهترین احوال رو دارم برادر عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    خانواده ی رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1863 روز

    دختر خانواده:

    سلام به استاد خوبم و خانم شایسته گل و همه ی دوستان عزیز

    درباره ی موضوعی که اول فایل استاد بهش اشاره کردند.

    من متوجه شدم که از بچگی به طور ناخودآگاه داشتم از خودم در برابر این ورودی ها و گرفتن این باورها یجورایی محافظت می‌کردم.

    وقتی دوستام راجع بهش صحبت می‌کردند و داستان هایی که از پدر مادرهاشون و آشناهاشون شنیدند رو تعریف می‌کردند و توی عالم بچگی کلی تخیل قاطی اش می‌کردند و پیاز داغ اش رو زیاد می‌کردند همیشه به عنوان سرگرمی نگاه می‌کردم بهش!

    سعی می‌کردم جدی نگیرم.

    مخصوصا چون اون ها می‌گفتند این داستان ها توی روستاها بیشتر اتفاق می‌افته و من هم مادربزرگم و اقوام مادرم توی روستا زندگی می‌کردند و زیاد میرفتم اونجا شاید ناخودآگاه می‌دونستم که اگر باور کنم زندگی رو به خودم سخت میکنم.

    و دیده بودم خانم هایی رو در بین اقوام شهرستان ام که هرروز زندگی شون رو با این باورها برای خودشون سخت کردند و به تضاد خورده بودم و دوست نداشتم اونجوری باشم.

    و الگویی به خوبی مادرم هم داشتم که با وجود ورودی هایی که گرفته بود شجاعانه عمل می‌کرد و در ذهن من زن شجاعی بود و مثل اون ها نبود.

    یادم نمیاد اون زمان با چه ذهنیتی مقاومت کردم و باور نکردم ولی بزرگ تر که شدم هم یکی از آشناهامون عاشق تعریف کردن این چیزها بود و خودش توی اون خط بود و مثلا کارش مربوط به این چیزها بود، وقتی می اومد تعریف می‌کرد همیشه میگفتم اوه اوه داستان های باور نکردنی فلانی شروع شد!!

    و با مسخره بازی به خودم می‌گفتم حرفش رو باور نکن اینا همش سرگرمی هست.

    در حال بزرگ شدن همیشه می‌دیدم اقوام و آشنایانی که اینجور خرافات دعا و طلسم و اینجور چیزهای منفی رو باور دارند زندگی شون چه شکلی هست و حس بدی بهم دست می‌داد.

    همش به دیگران گمان منفی زدند و روابط داغونی داشتند.

    این چند سال اخیر هم که فهمیدم اصل قضیه چیه به کلی خیالم راحت شد!

    یه مهر محکمی خورد روی این باور من که برای من این چیزها وجود نداره.

    برای کسی که باورش داره وجود داره و این موجودیت در ذهن اون شخص هست و خودش با باورهاش داره اتفاقات زندگی اش رو خلق می‌کنه.

    الان وقتی کسی رو میبینم که اتفاق بد یا مسئله ای در زندگی اش رو می‌ندازه گردن کس دیگری و انقدر از مسئولیت پذیری میخواد فرار کنه که به خرافات اعتقاد پیدا می‌کنه، خدا رو شکر میکنم واقعا بابت خودم.

    چون با چشم خودم دیدم که اعتقاد به این چیزها چقدر میتونه آدم رو ضعیف کنه‌.

    دیدم کسی رو که باور داره ‌که فلانی با فلان روش این گره رو در زندگی اش ایجاد کرده و میره دنبال روش هایی که فوق العاده انرژی منفی ای دارند برای اینکه گره گشایی کنه از مشکلاتش.

    البته که هی توی اون مسیر پیش میره و گره گشایی که هیچ، مشکلات روحی و ضرر مالی برای خودش رقم میزنه و روابط خوبی که داره رو تخریب میکنه و آدم های خرافاتی تری رو به زندگیش جذب میکنه و هی باور و اعتقاد خودش رو به این چیزها قوی تر میکنه.

    نوع عجیبی از شرک هست به نظرم.

    اینکه فکر کنیم یه آدم میتونه با روش های غیر منطقی، من رو و رفتارهای من رو، و زندگیم رو کنترل کنه! و من هیچ کاری از دستم بر نمیاد!

    حتی کسانی هستند که معتقدند طلسمی که شدند رو هیچ آدم ماهری نمیتونه بشکنه!

    چقدر فلج کننده می‌تونه باشه این باور.

    چقدر نگرانی و ترس دائمی و چقدر گمان بد به آدم ها رو به همراه داره.

    تاسف میخورم و همزمان خیلی سپاسگزار خداوندم

    که این حرف استاد رو که اگر هم دنیای ناشناخته ای وجود داشته باشه، خداوند بین ما و اون دنیا حجاب قرار داده رو به قلب ام نشوند.

    واقعا چقدر توی دنیا فراوانی هست.

    واقعا هر موضوعی طرفدار خودش رو داره.

    واقعا از چه کارهای عجیب و غریبی که نمیشه درآمدزایی کرد!

    خداروشکر توی مدار این چیزها نیستم و این چیزها دیگه توی مدار من نیستند.

    آخرین برخوردی هم که داشتم با اینجور مسائل بهم یاد داد که تاثیر پذیری از محیط نباید کورکورانه باشه.

    و یک نکته ی عزت نفسی دیگری هم که برام داشت این بود که اگر در گروهی بحث این چیزا گرم بود، و اگر من که اعتقادی ندارم تمایل داشته باشم شرکت کنم توی اون بحث، این نشونه ی عزت نفس پایین من هست.

    هرگز نخوام که همرنگ جامعه یا گروهی باشم.

    حتی اگر در اون گروه عزیزان من حضور داشته باشند.

    و در آخرین تجربه ی من از این جور مجلس ها، اون روز من دیدم هیچ حرفی برای زدن ندارم.

    حس کردم اگر یه تایید کوچیک بخواد ترک کوچیکی در باورهایی که ساختم ایجاد کنه، اصلا ارزشش رو نداره.

    بحث نکردم و بلند شدم و رفتم به کارم رسیدم.

    به خودم افتخار می‌کنم.

    اون روز دوستی که در اون جمع بود به عنوان جمع بندی گفت: البته کسانی که افکارشون رو کنترل می‌کنند و مثل فرزانه (من) روش زندگی خاصی دارند توی زندگی شون با این چیزها برخورد نمی‌کنند.

    و با اینکه استاد عباسمنش رو نمی‌شناخت و فقط چندتا از فایل های دانلودی شون رو شنیده بود، گفت کارهایی که استادِ فرزانه بهش گفته انجام بده یجورایی مثل تمرین هست برای فاصله گرفتن از این چیزها!!

    و این هم نشانه ای بود از زبان دوستم و از طرف خدا که آفرین داری مسیر درست رو میری و آفرین که تعهد ات رو نشون دادی.

    اون روز حال همه توی اون جمع خراب شد و حس همه بد شد جز من که زود بلند شدم.

    قضاوت نمیکنم چون درک میکنم تاثیر ورودی هایی که طولانی مدت از محیط می‌گیریم مخصوصا اگر از بچگی شروع شده باشه خیلی زیاده.

    فقط خدا رو شکر میکنم که این نوع باورهای محدودکننده رو ندارم. وگرنه یکسری از تجربیات خوبی که داشتم از تنهایی خونه بودن، توی خونه باغ بزرگ تنها بودن و کمپینگ و شب جنگل رفتن رو نمی‌تونستم تجربه کنم و خیلی حیف میشد.

    خداروشکر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: