«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 87
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام یگانه پروردگار هستی
زمانی که شخصی گناه بزرگی انجام داده است و این احساس باعث آزردگی خاطر و عذاب وجدان وی میباشد حکایت آن داردکه این فرد دارای وجدان آگاهی است اما همانگونه که میدانیم انسان جایزالخطاست…
در این زمان استغفار قلبی و بخشش از پروردگار متعال بهترین گزینه پیش رو میباشد.در پاره ایی مواقع که حق فردی ضایع شده است میبایستی تا آنجا که امکان دارد حق برگردن را ادا کند.
اما در کل انسانهای با وجدان بیدار در ابتدا میبایستی خودشناسی عمیقی پیدا کنند و از آن خود شناسی به خدا شناسی برسند، با شناخت عمیق خداوند رحمان و رحیم میتوان به آرامش درون رسید…
سلامت، شاد، موفق و پیروز باشید در پناه ایزد منان.
به نام پروردگار آمرزگار مهربان
سلام علیکم
احساس گناه یکی از بیماری هایی است که روان انسان به آن دچار می شود و از دستیابی به پیشرفت ها باز می ماند ودلیل آن به ناآگاهی انسان نسبت به پروردگارش و واقعیت قانون های الهی در رفتار با بندگانش بازمی گردد. زیرا ازمهمترین قانون های الهی که خداوند بلند مرتبه بر اساس آن با انسان تعامل می کند به شرح زیر است:
1-در امیدبخشترین آیه در قرآن کریم خداوند در این مورد قانونی مفصل را برای مردم توضیح میدهد:
{{قُلْ یَعِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ }}«زمر/53
{(ای پیامبر از سوی من)بگو:ای بندگانی که برخود اسراف کرده اید از رحمت خدا نا امید نشوید به راستی خداوند همه گناهان را می بخشد بی گمان اوست آمرزگار مهربان} «زمر/53
دراینجا خداوند خطاکاران را با جمله (قل یعبادی)یعنی:(بگو ای بندگانم…)مورد خطاب قرار داده تا دلشان را بدست آورد و روحشان آرام گیرد وکسانی را ویژه گردانیده که در گناه اسراف کرده اند و خداوند آنان را از ناامیدی واحساس گناه بازداشته وخبر داده که تمام گناهان بزرگ و کوچک و ظریف و عظیم شخص توبه کننده را می بخشد.
پس از آن خداوند خود را با ضمیرهای ( ال )تعریف وتمجید میکند که دلالت بر بالاترین درجه ی یک صفت دارد و میفرماید: {{إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ}}
این آیه امیدبخشترین آیه در کتاب خدا است زیرا شامل بزرگترین بشارت حق تعالی برای بندگانش میباشد، چون همانگونه که ملاحظه میکنیم؛ حق تعالی در این آیه، اولا ـ با هدف گرامی داشتن و بشارت به بندگان ـ ایشان را به خودش منسوب کرد، سپس بهدنبال این آنها را از نا امیدی از رحمت خویش نهی کرد.
سپس حق تعالی عبارتی بیان می فرماید که بعد از آن جای هیچگونه شک و تردیدی باقی نمیماند:
(«در حقیقت خدا همه گناهان را میآمرزد») یعنی: هرگونه گناهی را از هر نوعی که باشد، برای توبهکاران میآمرزد.
2-و آیا با این فرمایش خداوند بلند مرتبه خوشحال وشادمان نمیگردید؟
{{وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُواْ اللّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَمَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ وَلَمْ یُصِرُّواْ عَلَى مَا فَعَلُواْ وَهُمْ یَعْلَمُونَ }} آل عمران/135
(و آنان که چون مرتکب کاری زشت شوند یا بر خود ستم کنند خداوند را یاد کنند و برای گناهانشان آمرزش خواهند و جز خدا چه کسی است که گناهان را می آمرزد. و بر آنچه مرتکب شدهاند با آنکه مىدانند [که گناه است] پافشارى نمىکنند.)
3-و این سخن خداوند:{{ وَمَن یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللّهَ یَجِدِ اللّهَ غَفُورًا رَّحِیمًا }
(وهر کس بدی کند یا به خود ستم روا دارد آنگاه از خداوند آمرزش بخواهد خداوند را آمرزنده مهربان می یابد.) سوره«نساء/110
و در آیات زیاد دیگری هم خداوند این قانون را بیان میفرماید مانند: شوری/25 و قصص/16 و ص/25 و…..
4-همچنین در حدیث قدسی صحیحی از پیامبر صلی الله که میفرماید:
(ای فرزند آدم تا زمانی که مرا فرا خوانی و به من امید داشته باشی تو را با وجود کارهایی که از تو سرزده می آمرزم و این موضوع برایم اهمیت ندارد.ای فرزند آدم اگر گناهان تو به بلندای آسمان برسد سپس از من درخواست آمرزش نمایی تو را می آمرزم و اهمیتی نمیدهم. ای فرزند آدم اگر گناهانی به پهنای زمین برای من بیاوری سپس در حالی نزد من بیایی که چیزی با من شریک نگردانیده باشی به اندازه زمین برای تو آمرزش می آورم.)
5-و در حدیث صحیح دیگری هم که واقعا جالب و نیاز به تامل دارد پیامبر صلی الله میفرماید:
(سوگند به آن ذاتی که جانم در دست اوست اگر گناه نکنید به حتم خداوند شما را خواهد برد و قومی دیگر خواهد آورد که گناه می کنند پس از خداوند درخواست آمرزش می کنند و خداوند آن ها را می آمرزد.)
در اینجا تشویق به گناه نیست بلکه اهمیت توبه نزد خداوند را نشان می دهد که چطور تمام کناهان را پاک می کند
*
پس دوستان با توجه به این آیات و احادیث صحیح میدانیم که احساس گناه و ناامیدی از رحمت خداوند خود جزو گناهان است به دلیل آیه 87 سوره یوسف:(واز رحمت خدا ناامید نشوید چرا که جز کافران از رحمت خدا نا امید نمی شوند)
و آیه 56 سوره حجر:(.. وجز گمراهان کیست که از رحمت پروردگارش ناامید شود)
و باید بعد از توبه و دست کشیدن از گناه به بخشش خداوند ایمان داشته و با امید بخشش و آمرزش گناهان زندگی کرده و همیشه گمان نیک به خداوند داشته باشیم چون در سوره زمر/53 فرموده:{إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا} ترجمه:(به راستی خداوند همه گناهان را می بخشد)
و در حدیثی قدسی خداوند می فرماید:
(من نزد گمان بنده ام نسبت به خودم هستم پس هر گمانی که می خواهد داشته باشد)
یعنی اگر شخصی نسبت به پروردگارش خوش گمان باشد خداوند بلند مرتبه براساس همان گمان با او رفتار می کند. واگر نسبت به پروردگارش بدگمان باشد براساس همان گمان با او برخورد می کند.
و بعد از گناه سعی کنید کارهای خوب زیاد انجام دهید چون در حدیثی پیامبر صلی الله فرموده اند که مفهوم حدیث اینگونه است: (بعد از بدی نیکی وحسنات انجام دهید چرا که حسنات ونیکی ها بدی و گناهان را محو میکنند)
*
(إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِیبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِینَ. به راستی رحمت خداوند به نیکوکاران نزدیک است.)اعراف/56
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد بزرگوار و همه دوستان خوب و موفق هم فرکانسی ام . . .
من به این شخص میگویم که: دوست خوبم، انسان جائزالخطاست و همه ما ممکن است در زندگیمان دچار لغزشها و اشتباهاتی بشویم (به این خاطر که او بداند تنها مقصر عالم نیست و دیگران هم امکان دارد اشتباه کنند) و در ادامه به او میگویم که تو بینهایت موقعیت و فرصت برای جبران اشتباهاتت داری و خداوند بسیار تواب و ارحم الراحمین است و یقیناً تو و همه گناهکاران را میبخشد تا باز بتوانند کارهای خوب، مثبت و ثواب دیگری انجام دهند و برای خودشان و دیگران مثمر ثمر باشند.
فکر میکنم با این دلداری دادن ها و نشان دادن راه های بازگشت به این دوست عزیزمان میتوانیم امیدوار باشیم که دیگر احساس گناه در وجود ایشان نباشد و به راحتی بتواند به روال عادی زندگی اش برگرشته و در نهایت اعتماد به نفس و احساس ارزشمندی، موفق و سربلند باشد.
با تشکر از زحمات بی دریغ استاد و سپاس بی پایان از راهنمائی ها و تمرینات دلسوزانه و رایگان ایشان که برای استفاده علاقه مندان و عاشقان تغییر و تحول ، هر هفته بر روی سایت قرار میدهند.
سپاسگزارم، سپاسگزارم، سپاسگزارم، سپاسگزارم، سپاسگزارم، سپاسگزارم، سپاسگزارم . . .
باسلام خدمت استادبزرگ وتشکرفراوان بابت فایلهای خوبی که میزارین.بایداون فرداول ازهمه ازخودش بپرسه درحال حاضرحقیقت چیه؟بعدکه کم کم به
اصل قضیه پی بردباید30ثانیه رفتاراشتباه خودشاسرزنش کنه و30ثانیه خودشایعنی شخص خودشاتحسین کنه.بعدبایداین باوراتوی خودش درشت وبولدبکنه.که
اولاهراتفاقی میفته به نفعمون وواقعااگه بگرده دنبال چیزخوب توی ا ن اتفاق میبینه که واقعاواقعاداخل اون اتفاق خیلی چیزبزرگ میتونه دربیاد.بعدشم هیچوقت نبایدخودشاسرزنش کنه بلکه بایدرفتارشاسرزنش کنه ومدام به خودش یاداوری کنه که من خودم ارزشمندودوست داشتنی هستم واین رفتا من بوده که اشتباه بوده وتوی ذهن خودش یه شخصی یاکودکی که واقعاعاشقش هس رابیاره وتمرکزکنه روش تاحالش خوب بشه وبه خودش بفهمونه وبقبولونه که این کررشه دیگه ونمیتونه برش گردونه وازخودش بپرسه بهترین کاری که باید بکنم تاجبرانش کنم چیه ومنتظرجواب بمونه واینقدراین سوالاازخودش بپرسه تاجواب بهش بده ذهنش
گوش دادن به فایلهای انگیزشی واهنگهای مثبتم خیلی میتونه توی این پروسه به این اشخاص کمک کنه وتوی ذهنش وباورش بایداینامدام به خودش تلقین کنه که خدای من بزرگترازاین اشتباه منه پس خداوند مناصددرصدمیبخشه.واگرتونست وبه این شخص هم میشه کتاب قله هاودره هارادادتابخونه وواقعاارامش بگیره بااجرای این نکات کتاب مثلا وقتی میخونه که اگرمیخوایددره(مشکلات)به قله(وضعیت خوب)تبدیل بشه اگرتونست بتیدشرایط راخوب کنه واگرنتونست بایداحساسش راعوض بکنه تاشرایط به قله تبدیل بشه
سلام به استاد بزگوار و دوستان عزیزم.
من تجربه خودم رو میتونم خدمتتون عرض کنم . من تا چند ماهه پیش احساس گناه شدید داشتم که باعث بروز مشکلاتی برای خووم و خانواده ام شده بود. خب یه سری کارها انجام دادم.
اول اینکه دیدم من اصلا خودمو دوس ندارم شروع کردم به گشتن دنبال نقاط مثبت وجودی خودم. وقتی دیدم صفات مثبت و ویژگی های خوب رو میتونم در خودم پیدا کنم خودم رو بخشیدم تمرکز کردم روی بخشش خودم و از خداوند هم خواستم که منو ببخشه در طول روز به خودم ابراز علاقه میکردم و دست از سرزنش کردن خودم برداشتم هروقت به بخشیدن خودم متمرکز میشدم یه سری قید و بند آهنی و سنگین رو به طور ذهنی با تجسم از خودم جدا میکردم. هر بار رهاتر و رهاتر میشدم .
کمکم ذهنم فراتر رفت و خودبخود ویژگی های مثبت اطرافیان و حتی محیط کاری رو میدیدم اینجا بود که احساس ارزشمندبودن و باور کردن خودم سراغم اومد. واقعا برام شگفت انگیز بود من با انجام همین چند تا کار سیل اتفاق های مثبت به سمتم سرازیر شد . منی که با نامیدی هر صبح از خواب بیدار میشدم گاهی وقتا اصن ارزو میکردم هیچ وقت بیدار نشم.اما حالا دیگه هرصبح که چشم باز میکنم خداوند رو شکر میکنم که زنده ام.
حالا دیگه اعتماد به نفس دارم و با قدرت ورکت میکنم تا به خوشبختی کامل برسم. این تجربه شخصی خودم بود امیدوارم برای کسانی که هنوز خودشون رو کامل نبخشیدن راه گشا باشه.
از استاد متشکرم چون این احساس خوب رو مدیون آموزه های ایشون هستم.
سلام
من هم با ایشون موافقم که چکیده صحبتهای دوستان رو هم بیان کنید ولی اگه بازهم ممکن نیست حداقل نظرات اضافی رو پاک کنید که مجبور نباشیم همه نظرات رو که خیلی هاش ربطی به موضوع نداره رو بخونیم و تهش بفهمیم که وقتمون هدر رفته.
اگه 10 ال 20 تا از نظرات خیلی خوب باقی بمونه راحت تر میتونیم اونا رو مطالعه کنیم . مرسی . امیدوارم بررسی شود .
با سلام
در حالی این کلمات را می نویسم که تمام دیشب نخوابیدم. من استاد دانشگاهم وقتم پراست اما دیدم این مطلب انقدر اهمیت دارد که براش وقت بگذارم.
پاسخ:
خود را با احساس گناه مجازات می کنیم تا در تصویر ذهنی خود هم چنان شخصیت خوبی که از خود سراغ داریم باقی بمانیم . با احساس گناه کردن به خود می گوئیم : من این بار این کار را کردم ، اما دیگر این کار را تکرار نخواهم کرد . بنابراین با خود عهد می بندم که این رفتارم دیگر تکرار نشود . بهترین کار این است که وقتی می خواهیم گناهی انجام دهیم بلافاصله دست از آن کار بکشیم . تصورگناه نشانه آن است که از حد تعادل خارج شده ایم ، در شُرُف انجام اقداماتی هستیم که تصویری را از خود داریم مخدوش می کنیم .
در این مرحله ، یکی از این دو کار را انجام دهیم :
الف ) تصویر ذهنی خویش را تغییر دهیم و آن را با واقعیت روز مطابق سازیم و یا
ب) از انجام کاری که تصویر ذهنی ما را مخدوش می کند خودداری نمائیم .
تا از احساس گناه دردناک ، پردوام و مجازات کننده در امان بمانیم.
اما هرگاه در دایره احساس گناه یا رنجش گرفتار شدیم، می توانیم :
1- صادقانه از خود بپرسیم: از چه ناراحت هستم ؟ علت ناراحتیم هر چه هست آن را بپذیریم. به دیگران هم فرصت مشابهی بدهیم .
2- خود و دیگران را مشمول عفو قرار دهیم که بخشش صفت خداست.
3- از خود بپرسیم: آیا احساس رنجش و گناه سودی عاید من می کند ؟ چه فایده ای دارد ؟
4- به زبان بیاوریم که از احساس گناه رنج می بریم، وقتی بگوییم احساس سبکی می کنیم.
5- به زبان بیاوریم که هرچقدر احساس گناه کنم ، خودم را قبول دارم و عاشق خودم هستم.مثل یک والد به کودک درونمان عشق بورزیم. به جای احساس گناه احساس حمایت و همدردی را در وجود خود پرورش دهیم.
6- سپاسگزار باشیم . جنبه های مثبتی از اتفاقات زندگی خود را بیابیم و از آن ممنون باشیم .همین که حس کنیم کار خطایی کرده ایم به آگاهی رسیده ایم.
7- حرکت کنیم، تکان بخوریم ، فعال شویم ، کمی بدویم ، در منزل کار کنیم ، ورزش کنیم ، نیروی حرکت را در خود احساس نمائیم . استعدادهایمان را پرورش دهیم، به کارهایی که علاقه داریم بپردازیم.
8- از خود بپرسیم: به چه چیز دیگری توجه کنم . آیا بهتر نیست به جنبه های مثبت تری بیاندیشم. به کوچکترین موارد مثبت زندگی توجه کنیم و از آنها لذت ببریم.
9- حس شرافت را در وجود خود تقویت کنیم. وقتی به خود برچسب شریف بزنیم، قادر به گناه نخواهیم بود.
10- به خود بگوییم: تمام آن وقایع مرا انسانی منحصر به فرد و خارق العاده ساخته است. مهم این است که از احساس رنجش و گناه درباره خود چیزی بیاموزیم .
11- نظاره گر باشیم، مواظب خشم یا رنجش خود باشیم ، آنرا ببینیم و احساس کنیم ؛ اما کاری به آن نداشته باشیم . به افکار ایجاد کننده ی این احساس توجه کنیم .
12- واقعیت را همانطور که هست بپذیریم و قضاوت و پیش داوری نکنیم.
13- نفس بکشیم، از عمری که باارزشترین سرمایه زندگی است، لذت ببریم.احساس رنجش و عصبانیت اغلب در ناحیه معده ، شکم یا سینه احساس می شوند . به آرامی نفسی عمیق فرو دهیم ، احساس کنیم با هر نفسی که می کشیم نور سفیدی این بخشهای بدن شما را در بر می گیرد .
14- برای رهایی از احساس گناه راجع به کارهایی که انجام نداده ایم، به اندازه توانایی خود مسئولیت بپذیریم، تا مرتب در زندگی احساس عدم موفقیت و استرس نداشته باشیم.
15- برای تفریح در زندگی وقت بگذاریم.
16- وقتی کسی احساس گناه را به ما القا می کنددر حالی که واقعا گناه کار نیستیم یا او را توجیه کنیم یا سخن او را بی اهمیت بدانیم.
17- خویشتندار باشیم . دست کشیدن و صرف نظر کردن از چیزی که به صلاح ما نیست .
18- رنج احساس گناه را بپذیریم و آنرا به شیوه ای سالم به لذت احساس آرامش تبدیل کنیم.
19- در لحظه زندگی کنیم
20- روی خوبی ها تمرکز کنیم.
21- به دیگران عشق بورزیم بدون اینکه به انها وابسته شویم.
22- درباره احساسمان با دیگران سخن بگوییم.
23- تک تک ما انسان ها ذاتا و بالفطره انسان هایی پاک هستیم و گاهی که آسیب می بینیم به دلیل ترس ها و رنج هایمان، خودمان یا دیگران را سرکوب می کنیم، باز هم ذاتی بی گناه داریم زیرا همه ی ما قلبا دنبال عشق، ارتباط، پذیرش و آزادی هستیم. به خود بگوییم: من انسانی معصوم، مهربان و خیرخواه هستم.
24- در حقیقت، کسی که درباره کارهای بد خود احساس گناه می کند، آدم خوبیست. آدمهای بد از انجام کارهای بد خود لذت می برند ، آدمهای بد وقتی کار بد می کنند بسیار خوشحال می شوند .
25- وقتی به خود و زندگی عشق بورزیم و به دیگران احترام بگذاریم چنان اعتماد به نفسی در وجودمان فرا می گیرد که هیچ کس نمی تواند آنرا از ما سلب کند.
در پناه خدا باشید.
سلام دوست عزیز
نظرتون خیلی عالی بود.
شاد و موفق و ثروتمند باشید
با اینکه قبلا به این سوال پاسخ داده بودم ولی یک ایده ی تازه به ذهنم رسید.
.
افرادی که احساس شرم و گناه میکنند اگر به گناه خود بعنوان یک اشتباه نگاه کنند و از ان درس بگیرند مسلما این احساس از انها دور میشود……..
به نام یکتای هستی
زمانی رو به یاد بیاورید که کودکی خوردسال بودیم و مرتکب اشتباهی میشدیم و از دید اطرافیان که بزرگسال هستند مرتکب گناه شدهایم اما بدون توجه به اتفاقات پیرامون خود ان گناه در واقع گناه شیرین دوران کودکیمان بود .مشکل ما انسانها اینست که واژه گناه را از اول در ذهن خود میپرورانیم و این حس به صورت خودکار در ضمیر ناخوداگاه ما نقش میبنند . انسانها زمانی که بزرگتر میشوند کودک درون انها رفته رفته اشتیاق دوران کودکی خود را از دست میدهد و لذا زمانیکه مرتکب گناهی میشوند خود و یا عوامل دیگر را مقصر ان میدانند. یک مثال ساده برای درک راحت و کاربردی :
1- واژههایی که دارای معنای منفی هستند را از ذهن خود حذف کنید و جای گناه واژه اشتباه شیرین را در ذهن پرورش دهید.
2- اشتباه شیرین را معلم زندگی خود بدانید چرا که او تنها معلمی است که ابتدا از شما امتحان میگیرد وسپس به شما درس میدهد و به دنبال این اشتباه شیرین، درسی ارزشمند را خواهیم آموخت.
در نهایت ما انسانها باید برای رهائی از هر دردی اعم از این اشتباه شیرین تصمیم بگیریم که از خرد نهفته در وجودمان استفاده کنیم تا بتوانیم به ارامش پایدار و بدون نویز و اعوجاج دست پیدا کنیم این ارامش زمانی حاصل خواهد شد که اگر ما به دنبال شناخت درون باشیم و این امر تحقق نمییابد مگر از راه مطالعه و کمک به خویشتن برای پی بردن به هستی درون خود و در نهایت تمامی انرژهای منفی را از خود دور نگه داشتن و برای این جمله هم مثالی ساده میزنم : اوشو عارف هندی نقل میکند ” حس امیزش جنسی به تمامی ما انسانها اعطاء شده است اما اکثریت در حلقهای گناه گیر کردهاند بدین معنا که حتی استفاده از بهترین حس دنیا رو هم ما انسانها درک نکردیم و به همین خاطر دچار کلی از مشکلات شدهایم برای اطلاع بیشتر به کتاب ” From sex to super consciousness” مراجعه کنید.
برای رهائی از این حس همچون کودکان در پی راهی برای بخشیدن خود باشیم تا هیچ وقت دچار افکار منفی نشویم .در علم روانشناسی گفته شده که بازههای زمانی سنی متعدد در روند فکری و شخصیتی ما بسیار تاثیر گذار هست و هر کدام از ما خواسته یا ناخواسته دچار اسیبهای دوران کودکی شدهایم پس سعی کنیم با کسب اطلاعات درست و بدست اوردن علم و اگاهی به خود و اطرافیان برای یک زندگی پویاتر کمک کنیم. کسب علم و اگاهی را از یاد نبریم. برای شروع کتاب لطفأ گوسفند نباشید را مطالعه کنید تا بتوانید دنیای درون خود را شناسایی کنید و در نتیجه در این راه به خود کمک کنید تا حس ازادی و خوشبختی و رهائی از انرژی منفی را پیدا کنید . فلسفه هر انسانی از انجایی شروع میشود که میگوید من ؟ چرا؟ چگونه؟ و …. نیاز به شناخت خود پلهای برای درک بهتر از حواس ما و هم چنین استفاده مناسب از عقل و منطق میباشد چرا که شناخت حقیقی از حواس کاری بسیار دشوار میباشد اما منطق و علم چیزی ثابت و نامتغیر است. برای درک بهتر موضوع به کتاب دنیای سوفی رجوع شود.
دیگاه و نظر شخص بنده در این تئوری جای میگیره ما انسانها دارای 7 پورت یا هستهای انرژی هستیم و این 7 هسته با انرژیهای تاریک و روشن سر و کار دارد لذا برای اینکه بتوانیم درک بهتری از ساختار فیزکی مرتبط با حواس خود پیدا کنیم شناخت این 7 هسته به ما دید بازتر از هستی درونمان را خواهد داد. مراجعه شود به شناخت 7 چاکراه و هم چنین علم عدد شناسی و ارتباط انها با یکدیگر و در نهایت درک درستی از احساس گناه تا بتوانیم تعریف درستی از ان را ارائه بدهیم. در البومی از خاطرات در حال گذراندن وقت خود هستیم و تنها چیزی که به ان ماهیت عینی و زنده میبخشد واژه زمان است . نتیجه این میشود که ما یک نقطه ریز بر روی دایره هستیم یک جزء دیفرانسیلی کوچک .
برای ازاد شدن از احساس گناه ، کسب دانش و اگاهی را سر لوحه زندگی خود قرار بدهیم و هم چنین احساس بخشش را در خود تقویت نمائیم برای اینکه عزت نفس قوی شود و معجزه سپاس گزاری را فراموشش نکنیم به شرطی که تمام سلولهای بدن ان را به معنای واقعی کلمه درک کند و در انتها حس خوب را از این کیهان که دارای شعور میباشد دریافت نمائیم.
دریاب که از روح جدا خواهی رفت
در پردهای اسرار فنا خواهی رفت
می نوش ندانی از کجا امدهای
خوش باش ندانی کجا خواهی رفت
با سپاس.
به نظر من فرد ابتدا باید اون مساله رو با خودش حل کنه یعنی این که متوجه بشه که چه چیزی از درونش باعث شده تا اون عمل ناشایست و مورد نظر یا گناه رو انجام بده و خودش رو متقاعد کنه که انسان موجودی ممکن الخطاست و بعد از شناخت کامل سعی کنه از بروز مجدد اون جلو گیری کنه و بر طبق اصول دینی خودش رو ببخشه و از درگاه خداوند هم طلب عفو و بخشش کنه و به جبران خطای خودش متعهد باشه و بخشش خداوند رو هم نسبت به خودش قبول کنه
و به این باور برسه که او همچنان یک انسان هست و حس ارزشمندی رو هم با ایجاد باورهای صحیح و درست در خودش بوجود بیاره .
امیدوارم که توانسته باشم پاسخی در خور این سوال داده باشم