باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوند - صفحه 115 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/02/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-02-04 05:37:052024-06-27 06:22:56باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوندشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت استاد عزیز و هم گروهیهای خوبم
خدا رو هزاران بار شاکرم ک دوستان خوبی همچون شما دارم ادم با خوندن کامنت ها کلی انرژی میگیره
و حس میکنم ب خدا نزدیکتر شدم
من خیلی اهل نوشتن نیستم …
ولی اینجا …
اینجا فقط دوست دارم حرف بزنم . بنویسم و بگم از اتفاقات قشنگی ک داره تو زندگیم میافته از زمانیکه سعی کردم باورهای کهنه و قدیمی و دست و پا گیر و عوض کنم اتفاقاتی تو زندگیم افتاده ک واقعا نمیدونم از کجا و چجوری توصیفشون کنم … خدایا شکرت شکرت بابت همه چیز همه چیز همه چیز …
سلام
یکی از صفت های انسان فراموش کار بودنشه
احتمالا واسه همین در قرآن تکرار زیاد وجود داره
من احساس میکنم نماز های روزانه واسم مثل پمپ بنزین میمونه سوختم که تموم میشه دوباره شارژ میشم دوباره احساسم خوب میشه دوباره متصل میشم به منبع
من خودم رو متعد کردم هر روز 2 صفحه قرآن بخونم روزهایی بوده که خواستم تنبلی کنم اما چون تعهد دادم به خودم این کارو کردم و این کار یاد خدا رو درونم زنده کرده
هر موقع می خوام از مسیر منحرف بشم هرجا میترسم به خودم میگم اون نهان و آشکار و میدونه
برگی بدون اذن اون از درخت نمی افته
گاهی اوقات گذشته خوبم رو مرور میکنم و جای پاهای رب رو در اتفاقات خوبم مرور میکنم
گاهی اوقات هم میشینم مینویسم از خدایی که هیچ وقت نگران از دست دادنش نیستم
هر نفسی چشنده مرگ است و تنها وجه خداست که می ماند
سلام و عرض ادب و احترام خدمت تمامی دوستان.
به نظر من،شناختن خداوند، سبب آرامش و انس انسان با خدای خود می شود.از دید حضرت علی(ع)، خودشناسی منجر به خداشناسی می شود. با توجه به اینکه خداوند، منبع تمام خوبی هاست، لذا شناختن خود وجودی انسان که منجر به خداشناسی می شود، سبب باور و شناخت بهتر به وجود بزرگترین منبع و خوبی هستی شده و تکیه و وابستگی انسان را به آن وجود، به دلیل شناخت بیشتر، زیادتر می کند.((شناخت بیشتر سبب باور بهتر)).
نکته بعدی، اینست که انسان، هر چیزی را با ضدش می شناسد. ((تعرف الامور باضدادهم)). مثلا زندگی را با مرگ می شناسد. بیداری را با خواب. قدرت را با ضعف. گرسنگی را با سیری و…
با توجه به اینکه انسان موجود بسیار ضعیف و نحیفی است و دانش آن بسیار محدود و بدنش بسیار ضعیف، هنگام رویارویی با مشکلات و سختی ها، می تواند این باور را داشته باشد که من، خدایی دارم که ضد تمامی این بدبختی ها و بیچارگی هاست. هر چقدر سختی و دشواری امور و زندگی و کار و شغل و ازدست دادن بستگان و… در انسان بیشتر باشد، انسان خدایی دارد که چندین برابر این مشکلات، بخشنده است و روزی می دهد. هر مشکلی که انسان به ذهنش برسدهر چقدر هم که بزرگتر و سخت تر باشد در برابر صفات خداوند مانند عزت و بزرگی و روزی دهندگی و مهربانی و اقتدار خالق و خداوند بزرگ، به معنای واقعی، ((هیچ)) است.((باور به هیچ بودن مشکلات، نسبت به بزرگی خدا)).
به نام خدایی که درون من است
سلام حضور استاد گرانقدر و دوستان عزیزم.
چقدر نظراتتون قشنگ بود واقعا اشکم سرازیر شد. سپاسگذارم.
من قبلا خدارو از خودم جدا میدیدم خیلی دور و دست نیافتنی هر وقت میخواستم دعا کنم به آسمون نگاه میکردم و معمولا امیدی هم نداشتم که صدام به اون بالابالاها برسه.
آخرین باری که نذر کردم به خدا گفتم خدایا اگه فلان چیزو بهم بدی میام مکه زیارتت. انگار میخواستم سرش منت بذارم.
خدارو شکر میکنم که خودش منو هدایت کرد تا حقیقتو پیدا کنم از تاریکی جهل بیام بیرون.
الان باورم اینه که خداوند تو هواییه که نفس میکشم، خداوند خون توی رگهامه. خداوند مالک تمام هستیه و من ببخشی از خود خدا هستم.
ممنون
باسلام خدمت استاد گرامی
خداوند انسان رو به این دنیا فرستاد تا تکامل پیدا کنه، به این صورت که از تمام امکانات، زیبایی هانعمتها استفاده کنه، شاد باشه واین شادی را منتقل کنه به دیگران، انفاق کنه، دستگیری کنه، وبه این صورته که مراحل تکامل طی میکنه نه به واسطه رنج وبدبختی، به گفته پیامبر خداوند فرموده تو خوب باش و من در نظر داشته باش من میشوم گوش، چشم ودست وهمه کس تو که به هیچ کس احتیاج نداشته باشی واین به من آرامش میده
تصور نکن ،آرزو نکن ،بخواه
به نام خدایی که وجودش به شدت کافیست
سلام میکنم به استاد عزیزم ودوستان خوبم
من باورهایی که برای خودم ایجاد کردم اینه که خداوند بی نهایت نعمت و ثروت در جهان خلق کرده حتی بیش از نیاز بشر پس لزومی نداره نگران چیزی باشم و هر چیزی در زمان مناسبش برای من اتفاق میفته
باور دارم که هر طور خدارو باور کنم همون برای من میشه
اگه باور کنم رزاق بودنشو رزاقه اگه وهاب بودنشو باور کنم وهابه
من باور دارم که من تکه ای از خداوندم چون خداوند از روح خودش در من دمیده
باور دارم که فقط خدا میتونه از من حمایت میکنه و این منو بی نیاز از همه میکنه
باور دارم که خداوند همیشه منو هدایت میکنه
باور دارم که خداوند حتی بیشتر از خودم میخواد من ثروتمند بشم چون در این صورت به گسترش جهان کمک میکنم.
خدایا شکرت بخاطر وجود تو در زندگیم.
با سلام خدمت همه دوستان عزیز و گرامی …
سلام استاد عزیز ./
باور من از خدا اینه … چیزی که در درون من… میگه حرکت کن جستجو کن بساز یه کاری انجام بده از نظر من همون خدا هستش
من وقتی به این گفته درونم گوش دادم و به اون عمل کردم احساس کردم که دست خدا در درونم قرار گرفته پس موفقیت برام نمایان شد..//
………………..
خدایا شکرت و راضیم به رضای تو من پیشنهادم اینه که از خداوند فراری نباشن و باورهای غلت نداشته باشن و به اونچه که خداوند به اون ها میده راضی باشن
بدانند که به هر دلیلی که از خداوند فراریند اون امتحان خدا یا بکم که یک باور اشتباه که باید اون رو درست کنند است
امیدوارم که انچه را که می خواهم خداوند به من بدهد و ظالمان را سر نکون و مظلومان را پیروز و وارث زمین کرداند.
با سلام و درود خدمت همه همراهان سایت و استاد عزیز
مهمترین باور من که بعد از خودشناسی نسبت به خداوند پیدا کردم این باور که برای اینکه از حمایت کسی برخوردار بشی باید نقش بازی کنی و خودت رو تو دل اون بکنی و اخرش هم چون نقش بازی میکنی و از خودت هویت نداره به سرانجام نمیرسه و حتی هزار جور بدبختی و استرس رو هم باید تحمل کنی مثلا” پدرت و مادرت و نزذیکانت یا صاحبکارت ولی برعکس هرچه بیشتر خداوند رو تو دلت میکنه و وارد وجودت میکنی قوی تر میشی ،رها تر ،ثروتمندتر ،آرام تر ،عزیز تر و دوست داشتنی تر و از همه مهمتر قوانین زندگی و بازی در روی کره خاکی رو یاد میگیری . چند سالیه که با این دیدگاه ها آشنا شدم از سرگردانی و پوچی و چرا بدنیا آمدم راحت شدم و بجز اوقاتی که از مسیر خارج میشم خیلی زندگی توام با آرامش رو تجربه میکنم . باور سیستمی به خدا و سایر باور هایی که یاد گرفتم باعث آشتی من با همه مخصوصا” خود خدا که مقصر اصلی همه مشکلاتم میدونستم با پدرم مادر و جامعه و تک تک آدم های دنیا راحت هستم و همه رو دوست دارم .
هرچی بیستر خدا رو تو دلم میکنم ستونی که میسازم هر روز قوی تر میشه ،آسایش و آرامشم بیشتر ولی هر چقدر حمایت بیرونی ام بیشتر میشد تهی تر و بی هویت تر ترسو تر میشدم . خدایی که من شناختم این صفات را دارد که فکر میکنم نهایت هوشمندی ،عدالت و آزادی رو کره خاکی و جسم مادی است که در قالب این شعر خدمتتان مینوسیم
خداوند بینهایت است و لامکان و بی زمان
اما به قدر فهم تو کوچک میشود
و به قدر نیاز تو فرود میآید،
و به قدر آرزوی تو گسترده میشود،
و به قدر ایمان تو کارگشا میشود،
و به قدر نخ پیر زنان دوزنده باریک میشود،
و به قدر دل امیدواران گرم میشود…
پــدر میشود یتیمان را و مادر.
برادر میشود محتاجان برادری را.
همسر میشود بی همسر ماندگان را.
طفل میشود عقیمان را. امید میشود ناامیدان را.
راه میشود گمگشتگان را. نور میشود در تاریکی ماندگان را.
شمشیر میشود رزمندگان را.
عصا میشود پیران را.
عشق میشود محتاجانِ به عشق را…
خداوند همه چیز میشود همه کس را.
به شرط اعتقاد؛ به شرط پاکی دل؛ به شرط طهارت روح؛
به شرط پرهیز از معامله با ابلیس……………………. خدایا دوست دارم . هر روز تمرین میکنم که بهترین و بالاترین درخواست ها رو از این بخشنده مهربان و حامی داشته باشم . ممنون از همه و استاد عزیز