باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوند - صفحه 74 (به ترتیب امتیاز)

4128 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فرشته شکیبایی گفته:
    مدت عضویت: 2779 روز

    سلام

    باورهای قدرتمند برای برنده شدن در مسابقه

    من برنده ام . مطمعنم برنده ام . خدا میخاد من برنده باشم .خدا خیلی بیشتر از من مشتاقه من برنده بشم .

    من لایق برنده شدن هستم .

    من همیشه موفق و برنده ام

    من خیلی خوش شانسم

    نظر من تاثیر گزارترینه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      علی محمد خدابخشی گفته:
      مدت عضویت: 2824 روز

      سلام دوست عباس منشی من

      قطعا همه دوستانی که کامنت میذارند و از این کامنت ها استفاده میکنند برنده هستند

      ولی این نکته را در همه ابعاد زندگیتون استفاده کنید:همیشه آزاد و رها باشید و به نتیجه وابسته نباشید(قانون رهائی) و این رو در نظر داشته باشید حس نیاز شما را از خواستتون دور میکنه

      شاد و پیروز و ثروتمند و برنده در همه ابعاد زندگی این دنیا و آخرت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    الهام بینش آرا گفته:
    مدت عضویت: 3028 روز

    سلام و درود

    من برای اینکه باور درستی از خدا در هر لحظه داشته باشم و از خط خارج نشم هر چیزی رو که میبینم و حس میکنم میگم این از خداست این اصلا خوده خداست. هر چیزی که فکرشو بکنیم و نکنیم خداست.

    مثلا تو راه منزل تا محل کارم وقتی سوار ماشینم هستم کلی نوازشش میکنم و میگم تو عزیز دل منی تو خدایی یا نگام به اسمون یا تیر چراغ برق یا درختا یا حیوون کنار خیابون همه اینارو خدا میدونم

    و بخودم میگم خدا داره همه جوره باهات حرف میزنه و نشانه میده گوش کن و ارام باش

    و با این تفکر حتی چیزی هم که یک لحظه بهم حس خوب نده سریع میگم اینم خداست تو دیدتو همین الان بهش عوض کن ببین خدا چطور به ترفه العینی روی خوششو نشون میده و جالبه در لحظه حالم بهتر میشه

    هورا هورا هورا

    من بالاخره نظر گذاشتم

    خدایا متشکرم از تو اینجا هم هستی همه جا هستی????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    رویا صارمی گفته:
    مدت عضویت: 2779 روز

    سلام دوستای عزیز انشالله حالتون خوب خوب و خدایی باشه…

    من حدودا یه ماهه با استاد عباس منش عزیز اشنا شدم و واقعا تاثیر گذار بودن واسم تغییرات خیلی خیلی خوبی داشتم تو این یک ماه واسه همین ازشون سپاسگذارم.

    وقتی سوال استادو خوندم که با چه باوری خدارو ببینیم ک انگیزه و امید و … به زندگیمون بیشتر شه

    من سالها خدارو ب دید خودم دیدم یه دوست واقعی که همیشه خندونه و مهربون ک پشتمه و همیشه کنارم.

    حالا میگم چطوری انسان دیدشو ب خدا باز کنه

    متاسفانه الان توی اجتماع و باور مردم خدارو کسی معرفی کردن ک چماق به دسته و فقط منتظره ما کار اشتباهی بکنیم تا فورا با همون چماق بزنه نصفمون کنه!! یا هر دقیقه هیزم جهنمو واسم بیشتر میکنه تا بندازتمون جهنم و به طور فجیع بسوزیم!! راستشو بخواین تا مدت ها پیش این افکار منم بود اما کم کم پی بردم ک اینا اشتباهن یه ذهنیت کاملا غلط و بیجاس در اصل خدا مهربون تر از اونیه که حتی تصورشو بکنیم انقد مهربون ک حتی کار اشتباهیم بکنیم بازم آغوشش بارامون بازه و با روی خندون ازمون استقبال میکنه انقد دوست داشتنیه ک حد نداره

    وقتی خدا توی وجود تک تکمون از روح خودش دمیده اشرف مخلوقاتمون کرده پس بی شک خیلی خیلی واسش عزیزم خیلی براش مهمیم پس چرا ما این حسو دوطرفه نکنیم؟؟

    وقتی خدارو باور کنیم دیدمونو بهش عوض کنیم به عنوان ی دوست یه همراه یه پناه امن و یه عشق واقعی بهش نگاه کنیم بی شک زندگیمون زیرو رو میشه همه چی انقد قشنگ میشه که واسه اهدافمون بیشتر تلاش میکنیم

    من از وقتی دیدگاهمو به خدا عوض کردم زندگیم زیرو شد

    حالا واقعا حس ارامش دارم حس زندگی دارم تلاشمو هزار برابر کردم واسه رسیدن به اهدافم

    من خدارو توی ذهنم تصور میکنم به یه دوست خیلی با مرام و مشتی که کم نمیذاره واسم شاید من واسش کم بذارم اما اون یه رفیق تمام عیاره که تا ته دنیا پا به پام میاد

    وقتی صبحا پا میشم از ته دلم سلامش میکنم بهش صب بخیری میگم.. میگم خب خدا بزن بریم به جنگ هرچی مشکله بزن بریم دوتایی حلش کنیم اونم یه لبخند قشنگ میزنه دستمو میگیره از تو رختخواب درم میاره میگه بزن بریم خودم پایتم

    اون روزو با خدا شروع کردم لحظه لحظمو باهاش تقسیم میکنم راه میرم حسش میکنم هم قدمم میشه پا به پام میاد

    وقتی به مشکل بر میخورم امیدی واسم نمیمونه چشامو میبندم جلو خودم مجسمش میکنم میگم چیکار کنم تو بنبست افتادم نمیخوای کاری کنی؟ نمیخوای بلندم کنی؟ خداهم با یه لبخند قشنگ میگه بیا باز شروع کردی کدوم بن بست پاشو این همه در بروت بازه پاشو حرکت کن وقتی چشامو باز میکنم مطمئنم تموم درای دنیا به روم بازن و من از پس دنیام برمیام!

    از دید من زندگی انگیزه امید همه چی فقط لبخند خداس وقتی حس کنی خدا به روت خندیده بدونین تمومه همه چی حله

    فقط یکم ایمان امیدو یه تخیل میخواین تا هم قدم خدا شیم

    همیشه چشاتونو ببندید تصور کنین قلبتون ذهنتون پر هم همس پر شلوغی یه داد بزنین سر اون همه هم همه بگین برین بیرون اینجا جای شما نیست جای خدامه وقتی اونارو بیرون انداختین خدارو بیارین توی ذهتتون قلبتون اونوقت ببینین چقد زندگی اروم و قشنگ و پر انگیزه میشه به دور از ترس و نگرانی

    حتی اگه نتونستین تصور کنین نقاشی بکشین

    قلبتونو ذهنتونو با اون همه شلوغی بکشین بعد پارش کنین

    بار دوم قلبو ذهنتونو بکشین با اسم خدا وسطش

    بهتون قول میدم انقد همه چی خوبو با انگیزه میشه ک حد نداره

    اینو هیچوقت فراموش نکنین زندگی یعنی لبخند خدا

    خدا بروتون بخنده همه چی حله

    فقط یادش کنین هم قدمش شین

    صبحو شب مث یه رفیق فاب و پایه هم باهاش هم صحبت شین اونوقته ک میفهمین طعم شیرین زندگی یعنی چی…

    میسپرمتون به همون لبخند خدا

    همیشه شادو پیروز پاشین…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    سیدمحمد صادق زارع گفته:
    مدت عضویت: 2842 روز

    سلام

    الان چند شبه که دارم این دیدگاه ها را میخونم وانقدر مجذوب شدم که هنوز نتونستم درست بخوابم

    انقدر عاشق خدا شدم که تا به حال این خدای مهربان را انقدر لطیف حس نکرده بودم

    واقعا من نمی دانم چرا تا به حال خدا به این صورت نشناخته بودم

    از استاد عزیزم و همه دوستانم سپاسگزارم که چنید دیگاهی از خدا به من نشان دادید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3419 روز

    سلام

    چقدر این قسمت سایت را دوست دارم

    کامنتهارا میخونو و لذت میبرم

    همه دوستان شما عالی و بینظیرید

    خوشحالم که در جمع شماها هستم

    خدایا شکرت

    این قسمت سایت بوی خدایی میده، طعم ارامش داره، مزه امید داره، انگیزه و روح داره، نشاط و سرورداره

    فکر میکنم هیچوقت روزی نرسه که این قسمت سایت را نخونم

    من چقدر خوشبختم که در این سایت با مدیریت استاد گرامی و با دوستانی بسیار قوی فرکانس و با دیدوسیع و گسترده هستم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    آذین گفته:
    مدت عضویت: 3190 روز

    سلام به استاد عزیزم و همه عزیزان سایت عباسمنش

    من اولین باره که دارم نظر میذارم تو سایت با اینکه چندساله جزو خانواده عباسمنش هستم.

    دیشب داشتم یکی از فایلهای توحید عملی رو گوش میدادم . اونجا که استاد گفتن بعد از اون انفجار مدتها شب و روز گریه میکردن و با خدا رازو نیاز میکردن که مگه رسالتش چیه که باید میمونده تو این دنیا…

    بعد از گوش دادن ، کلی تو فکر رفتم . شب خوابم نمیبرد .‌همش فکر میکردم یعنی رسالت من چیه ؟ یعنی اگه تا حالا زنده بودم واسه اینه که منم رسالتی دارم و تا حالا بهش نرسیدم و باید بهش برسم ؟ همش فک میکردم چطور استاد و خیلی از بچه های سایت انقدر صمیمی با خدا هستن که بهشون میگه چیکار کنند . چطور میتونم اون حس رو در خودم بوجود بیارم .

    کلی با خدا حرف زدم و ازش خواستم بهم بگه.

    الان که دارم مینویسم اشک از چشمام سرازیره.

    امروز از خواب پا شدم و فوری رفتم تو سایت . کلیک کردم رو “نشانه امروز من”

    نشانه امروز من ” بهترین باور در مورد خداوند” بود

    جا خوردم راستش . فایلو گوش دادم . نظرات دوستان رو خوندم . چقد همه چی باهام حرف میزد

    آقای حیدری ، با خوندن نظر شما نمیتونستم جلوی گریه مو بگیرم . بلند بلند گریه میکردم و خداروشکر میکردم که داره باهام حرف میزنه .ممنونم ازتون آقای حیدری

    نمیدونم دیگه چی بگم ، فقط میدونم الان منم تو آغوش خدا نشستم و دارم براتون مینویسم

    میخوام از همه تون تشکر کنم . متشکرم استاد عزیز من ، متشکرم خانواده صمیمی من ، متشکرم متشکرم

    متشکرم خدای مهربونم ، متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    میلاد چهری گفته:
    مدت عضویت: 1846 روز

    با سلام خدمت استاد عباسمنش و همه عزیزان عضو سایت.

    من یه مثال میخام براتون بزنم که جواب رو خیلی راحت و به زبان ساده بدم خدمتتون.

    بنده قبلا پیش اوستایی کار میکردم توی یه تخصص خاصی و شاگرد ایشون بودم تا یه مدتی که کار رو بلد نبودیم فقط نگاه میکردیم و کارهای خیلی ساده رو انجام میدادیم بعد از گذشت چن وقت که دیگه مهارت اون کار رو بدست اوردیم و بقول خودم دیگه همه فن حریف شدم گاهی اوقات به یه سری مشکلات برمیخوردم تو کار به اوستا میگفتم این مشکل هست که حل نمیشه میومد و در عرض چن لحظه حلش میکرد بعد این قضیه ها همینجوری ادامه داشت و بعضی اوقات سرکار گیر میکردم و هیچ راهی نمیدونستم که حلش کنم و بنظر من راهی برای حل شدن نداشت و اوستام میومد و سریع حلش میکرد و بهم میگفت که باید حل بشه هیچ مشکلی تو کار نداریم که قابل حل نباشه بخاطر همین من همیشه پشتم گرم بود که اگه به مشکلی میخوردم اون میومد حلش میکرد گرچه که خودم روی اون مشکل خیلی کار کرده بودم حالا من اینجا خداوند بزرگ رو مثل اون اوستای خودم میبینم توی وسعتی به بزرگی جهان هستی که هر مشکلی که توی زندگیم باشه توی هر موضوعی میتونه برام حل کنه و پشتیبان منه گرچه که من شاید نتونم راهی براش پیدا کنم که دلیل بر این نمیشه که راهی وجود نداره. راه هست اما اون اوستا کریم خوب میدونه حلش کنه فقط باید مثل اون اوستای من بهش نگاه کنی که نگاه شاگرد به اوستا هست. از کلمه اوستا هم بجای استاد استفاده کردم که خیلی ساده تر باشه😃

    همتونو دوست دارم و از کنار شما بودن لذت میبرم.

    خداوندا بخاطر سایت استاد عباس منش که یه جمع خانوادگی بسیار مثبت رو بوجود آورده از تو سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    حسن گرامی گفته:
    مدت عضویت: 1413 روز

    با سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز

    باوری که خودِ خداوند در آیه ۱۸۶ سوره بقره برامون ساخته ☆ من نزدیکم ، هر کس مرا بخواند اجابتش میکنم ☆ خدا اینجا نگفته مثلاً توی چه تیپی باید باشی یا چه شخصیت خاصی رو باید داشته باشی فقط گفته کافیه منو صدا کنید ، کافیه فقط به خدا توکل کنیم و فقط از خودش بخواهیم همین

    شاد و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    علیرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1404 روز

    هوالمحبوب

    سلام به همه دوستان ثروتمندم

    وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً (3)

    و او را از جایى که گمان ندارد روزى مى دهد و هر کس بر خدا توکل کند، او برایش کافى است. همانا خداوند کار خود را محقق مى سازد. همانا خداوند براى هر چیز اندازه اى قرار داده است.

    قرار دادن خود در تیپ شخصیتی یعنی محدود کردن توانایی‌های خود یعنی اعتماد نداشتن به قدرت نامحدود الله .

    وقتی که درک می کنیم همه چیز در جهان با قوانین جهان هستی اداره میشه و وقتی ما خودمان خالق زندگی خودمان هستیم با فرنکاس های که آگاهانه یا نا آگاهانه ارسال می کنیم دیگه بهتر می فهمیم که تفال زدن به حافظ، سعدی ، فال قهوه و کف بیتی کاملا مردود و باطل هست .

    زبان داد و ستد ما با جهان از طریق احساس درون و قلب ماست یعنی جهان به افکار ما و گفتار ما ورفتار هیچ اهمیتی نمی‌دهد فقط به احساس درونی ما توجه میکنه و فرنکاس از طریق احساس درون ما ارسال میشه نه ذهن ما ، به همین خاطر هست که خدا از قلب‌ها آگاه است و جای خدا در قلب پاک انسان هست ، حالا چه کاری بکنیم که همیشه در احساس خوب بمانیم باید به چیز های خوب و زیبایی ها و به خواسته های مان توجه کنیم و به نکات مثبت توجه کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    علی رستمیان گفته:
    مدت عضویت: 3068 روز

    فتبارک الله احسن الخالقین

    با سلام و درود فراوان خدمت استاد گرانقدر جناب عباس منش عزیز و همه دوستان و همراهان گرامی

    بیاین با هم خدا رو به شکل یه انسان فرض کنیم

    من دوست دارم خدا رو به شکل یه انسان فرض کنم شاید این تصور در خیلی از افراد هم وجود داره. البته این رو هم در نظر داشته باشید که به شکل فردی تصور کنید که بیشترین علاقه رو به شما داره.

    من دوست دارم خدا رو به شکل مادرم تصور کنم. مادرم منو به دنیا آورده. با عشق بزرگم کرده . همیشه باهاش درد دل میکنم و اون صبورانه به حرفام گوش میده و منو راهنمایی میکنه. هرگز بد منو نمیخواد و بهترین راهی که به ذهنش میرسه رو به من میگه. اگه خطایی کنم منو میبخشه و از عمق وجودش منو دوست داره که مسلما من هم اونو دوست دارم. همیشه مواظبمه و اگه یه موقع هایی حالم گرفته است اولین کسی که میفهمه اونه وسعی در رفع این حالم میکنه.

    حالا این مادری که مادر منو به وجود آورده که ما بهش خدا میگیم کیه؟ مادری که همه ما رو آفریده و میلیون ها بار که نه حتی بینهایت مهربون تر، رئوف تر، بخشنده تر از این مادره. این مادر به مراتب بیشتر مواظب منه و سعادت منو میخواد و اگه خطایی کنم من میبخشه و فرصت دوباره و دوباره و دوباره و چندین باره بمن میده. ببینید شما کی به خودتون افتخار میکنید مسلما زمانی که یه کار رو به بهترین شکل ممکن انجام داده این حالا این مادر که به خاطر خلق من به عنوان انسان به خودش احسنت گفته مگه میشه بدی منو خواسته باشه. من که هرگز این باور رو ندارم. این باور رو دارم که عاش منه، همونطور که نمیشه عشق مادر به فرزند رو با عشق فرزند به مادر مقایسه کرد عشق مادری که من ازش به عنوان خدا یاد میکنم رو نمیشه با عشق خودم نسبت به اون مقایسه کنم که عشق اون بینهایت عشقش به من بیشتره و منو عاشقانه دوست داره. من این باور رو دارم و دستم رو تو دستش میزارم و خودم رو به اون میسپارم چون این مادر هیچوقت راه بد رو به من نشون نمیده . پس کارم رو می کنم و توکل و توکل و توکل می کنم به خودش که بالاترین بالاهاست توی هر زمینه ای و قدرت مطلق از آن اونه.

    امیدوارم همگی ما در پناه این مادر مهربون سعادتمند، ثروتمند و شاد باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      Soma گفته:
      مدت عضویت: 3388 روز

      با سلام خدمت دوستان و استاد عزیز مان

      من تصوری که تونستم از خدای خودم در وجود خودم بسازم اینه که خدای خودم را مثل یک قول چراغ جادو تصور کنم ینی من از این قول چراغ هر چی که بخوام چه خواسته هام کوچیک باشه چه بزرگ چه مثبت چه منفی هر چی که باشه این قول چراغ فقط منتظر امر من هست تا از خواسته من اطاعت کنه .در صورتی که این قول چراغ در حال رشت هستش اولش خیلی کوچیک به نطرم میومد ولی از وقتی که تونسته به خواسته های کوچیک من جواب بده من مطمعنم و با ایمان قوی میگم که این قول من هم با خواسته های کم کم رشد میکنه .این قول من فقط به وجوداومده که خواسته های منو اجرا کنه پس من سعی میکنم تا از این قول طوری استفاده کنم که هر چیز خوبی که میخوامو بهم میده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: