باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوند - صفحه 75 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/02/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-02-04 05:37:052024-06-27 06:22:56باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوندشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
خالقم رو شکر گذارم برای توانایی نوشتن به ویژه نوشتن از او برای اولین بار در جمع شما عزیزان
با سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان عزیزم
بهترین باورهای من در مورد ذات اقدسش:
-اینکه پروردگار قدرت مطلق است و مابقی هیچند در برابر او، این باور منو از هر ترسی رها میکنه به شرطی که بارها به خودم یاداوری کنم و در همه امور به او توکل کنم، مثالی که میتونم براتون بزنم حدودا سه سال پیش برای کاری میخواستم مجوز بگیرم که همه میگفتن بدون رشوه امکان نداره بتونی بگیری، از اونجاییکه دوست نداشتم با رشوه مجوز بگیرم به خودش توکل کردم و هرکاری به نظرم رسید انجام دادم خداروشکر بدون حتی یک ریال تونستم مجوز رو بگیرم و این قدرت خودش بود که برای من به نمایش گذاشته شد.
– باور بعدی اینکه پروردگار از روح خودش در ما دمیده و همه صفات جمال و جمیلش در ما هم میتونه به تجلی دربیادبه شرط پاکی روح ، اگه یک لحظه به این موضوع فکر کنیم که همه ما میتونیم مثل خودش بشیم دنیا گلستان میشه و همه به خواسته هاشون میرسن و چقدر این باور میتونه ما رو به اشرف مخلوقات بودن نزدیک کنه جایگاهی که خودش از اول به ما داده.
– باور زیبای دیگه اینکه ما با عشق پروردگار احاطه شدیم و هر لحظه از زندگی ما بهترین وضعیتی است که این عشق برای ما رقم میزنه ( حتی اگه در شرایط بد هستیم این تضاد قراره خواسته ما رو برامون واضح کنه و ما در مسیر رسیدن به خواسته قرار بگیریم و این شرایط موقتی هست و همین عشق ما رو در این گذار هدایت میکنه ) ، عشقی که میشه به راحتی بهش اعتماد کرد و بدون هیچ نگرانی و بلکه با خوشی و سرمستی از این عشق سپری بشه و سپاسگذار باشیم برای تک تک این لحظه ها.
اکثر انسانها عشق رو در زندگیشون تجربه کردن به لحظه های آغازین عشق که توجه کنیم میبینیم که چقدر شیرین و زیبا و دلچسب هست و چقدر خالص و قابل اعتماد، حالا ما عشق پروردگار رو داریم که ورای عشق ما انسانهاست و دائمی و پایدار ، اگه ما یتونیم به این عشق توجه کنیم با یاداوری به خودمون باتکرار مدام اون در قالب عبارات تاکیدی یا در نماز یا موارد دیگه قطعا میشه این عشق رو در خودمون پرورش بدیم و بیشتر جذب کنیم و زندگی بسیار بهتری رو برای خودمون رقم بزنیم.
-باور دیگه اینکه او پیشاپیش ما حرکت میکنه و مسیر رو برای ما مهیا میکنه ، این باور به ما جرات حرکت کردن و ایمان ادامه مسیر میده ، به ما میگه اسانتر از اونی میشه که فکرش رو میکنیم ، به ما میگه پروردگار بیشتر از ما میخواد که ما به خواسته هامون برسیم ، به ما میگه مثل کوه پشتتم بیا
امیدوارم همه شما عزیزان به خواسته ها و آرزوهاتون برسین و از همه مهمتر به بهشت بودن در کنار ذات اقدسش
دوستون دارم
Naeime Sabz:
سلام بر همه همراهان صمیمی عباسمنش
من با اینکه پذیرفته بودم جواب خداوند به تمام درخواستهای ما مثبت هست اما من ارام نبودم و مدام درخواست می کردم و این به خاطر این بود که باور من نسبت به خدا خیلی ضعیف بود.
یک روز صبح که از خواب بیدار شدم و موبایل به دست بودم یک راه حل به ذهنم رسید که به طرز عجیبی من را اروم کرد و آن تصویر سازی از درخواست ها بود یعنی یک جاده به ذهنم اومد که در مسیر اینجاده درخواستهای من قرار گرفته بود و من در حال حرکت در این جاده بودم.
از این به بعد هر درخواست از خداوند را تو این جاده می ذارم و میبینمش و اروم می شم چون می دونم بهش می رسم.
چه باوری زیباتر و ارامش بخش تر از این که حتما می دهد و هر انچه برای رسیدن به درخواستهامون لازمه را بهمون می ده. خدایا شکرت ای مهربانترین مهربانان
سلام به استاد و همه دوستان
بی مقدمه جواب خودم رو بگم:
من داشتم جلسه هفت ” راهنمای عملی دستیابی به رویاها ” رو گوش می کردم که این جواب طبق آیه 20 سوره اسرا : کلا نمد هولا و هولا …
” خداوند هر سمت و جهتی که بخواهیم برویم بهمون کمک میکنه ”
این آیه باعث میشه ک بفهمیم زندگی مون همش دسته خودمونه چه سعادتش چه شقاوتش و خدا در هر دو صورت بهمون کمک میکنه ، یاری میکنه
چه باور عالی که باعث ایجاد قدرت در درون آدم میشه چون همین احساس تسلط بر سرنوشت خود خیلی احساس انرژی بخش همراه با آرامشه میده چون سرنوشمون دست هیچکس غیر خودمون نیست ، هیچکس!
خدواوند یک مدیر توانمند هست که زندگی همه ی ما انسان ها را مدیریت میکند و بدون هیچگونه اشتباهی ما را به سمت مقصد کمال انسان پیش میبره
او قدرت مطلق است و قدرت تنها در اختیار اوست
او اوج عشق و مهربانی است
و به وقتش سخت گیر است مثل یک معلم دلسوز یا یک پزشک خوب
من برای رسیدن به این باور به گذشته خودم نگاه کردم و دیدم تمام مسایلی که توی زندگیم فکر میکردم فقط یه اتفاق بوده دقیقا برنامه ی خدا برای من بوده حتی وحشتناکترین سختیها
سلام دوست عزیزم به خوب نکته ای اشاره کردی
همه ما هرچقدر هم ساز ناسازگاری با خدا بزنیم و خدا نیست و همه چی دروغه و اینا در نهایت هم در حول محور الله در حرکتیم حتی مخالفت ما هم طبق برنامه خداوند بوده
این چرخش ما حول محور الله با گزر زمان برای ما مشخص میشه
چه جنگ هایی که در نهایت به رشد رسیدند
چه امراضی که در نهایت به سلامتی به امنیت رسیدند
چه داعش هایی که در نهایت اسلام واقعی را معرفی میکنند
هرچه کنیم هرچه نکنیم حول برنامه اللهی در گردشیم چه سرکشی هایی که نهایتش به ایمان رسید چه حاکمانی که در نهایت رفتند همه چیز حول محور الله است همه چیز از تدبیر خداست همه چیز خیر است و منطق
چه خود نمایی هایی که در نهایت به عزت نفس کشیده شد بیا با من دمی در این شارش جریان الهی
حسن
یادت هست کل سرمایتو از دست دادی و اما در نهایت به بیکران ثروت الهی رسیدی
یادت هست چه شرک ها وترس هایی از جن نداشتی و الان به یقین رسیدی
یادت هست چه وابستگی هایی که در نهایت به توحید رساندت
یادت هست چه ترس هایی از نمره و افتادن که در نهایت تو را به رهایی رساند
یادت هست ! یادت هست!
یادت هست چه خدا ناباوری هایی کردی و الان به خدا رسیدی
یادت هست چه ترس های بزرگی از چیز های کوچک داشتی و الان به ایمان رسیدی
یادت هست همه را با خود مقایسه میکری و الان به عزت یکتا بودن رسیدی
یادت هست تا یکی رو احساس میکردی از تو بهتر است دولا سه لا شیطان میشدی اما الان همه یکی اند
یادت هست روی بنده خدا حساب کردی و با کمر به زمین خوردی و به خدا رسیدی
یادت هست! یادت هست!
یادت هست ترس از مرگ داشتی و الان به حقیقت مرگ رسیدی
یادت هست در خلقت خود همیشه در سوال بودی و الان به یقین رسیدی
یادت هست کودک بودی و نا توان الان به اوج توانمندی رسیدی
یادت هست درکیر من چه هم ها بودی و الان فهمیدی
یادت هست روی زمین سست و ناتوان بودی الان قدرتمند و محکمی
یادت هست متزلزل در عقایدت بودی الان شخصیت توحیدی یکتا داری
یادت هست!یادت هست!
یادت هست غم چندر غاز های گمشده ات را میخوردی و ده ها برابرش را داری
یادت هست خدا را نمیشناختی و الان شناختی
یادت هست هیچ توانایی در خود نمیدیدی والان بینهایت با استعدادی
یادت هست روابط بدرد نخور و سست را و الان هیچ یک را نداری
یادت هست بی علمی و جهل را و الان عالم بودند را
یادت هست غم تمام شدن آب را میخوری و الان به دریای اب رسیدیم
یادت هست نمیتوانستی محصولات سایتی رابخری وهمه را هدیه داد
یادت هست سای میخواستی و الان متخصص سایت و سئو هستی
یادت هست علم معامله میخواستی و الان استاد آن شدی
اره بیاد بیار محوریت الله و خیر در همه کار را
بیاد بیار قانون محوریت الله را ! بیاد بیار قانون محوریت الله را !
بیاد بیار به دنبال پول هستی به اوج ثروت میرسی
بیاد بیار غم بیزینس رو داری و به بینهایت بیزینس میرسی
بیاد بیار غم خرید محصولات را داری و به همه اش میرسی
بیاد بیار !بیاد بیار!
بیاد بیار شوخی های دنیا را و ماندگاری الله را
بیاد بیار به دنبال خوشبختی هستی و به خوشبختی میرسی
بیاد بیار تمام غم هایت را و تمام گره هایی را که خدا باز میکند
بله بیاد بیار محوریت الله را
بیاد بیار الخیر فی وقع را
دوست عزیز چقدر دیدگاهتون زیبا و توحیدی بود واقعا باید هر لحظه الطاف خدارو در حق خودمون بیاد بیاریم که این نجواهای شیطانی خاموش بشن
خیلی عالی بود دوست عزیز
“” بیاد بیار شوخی های دنیا را و ماندگاری الله را “”
با سلام
دوست عزیز به اینجا ک رسیدم لبخند ناخودآگاه به لبم رسید
خیلی زیبا گفتی و ارامش بخش بود
شاد باشید (:
و خداوندی که نزدیک تر از این زندیکیست (:
لا تقنطوا من رحمه الله …
از رحمت خدا ناامید نشوید
باور این جمله بهم آرامش می ده مخصوصا تو این موقعیت زندگیم
خدام بزرگ و بی نهایت قدرتمند
سلام بر خداوند جان و خرد!
درود خدمت تمامی دوستان امیدوارم در پرتو حق تعالی شاد و پیروز باشیم همگی!
خدا قوت آقای عباسمنش، خانم شایسته، خانم فرهادی و سایر کادر اجرایی سایت!
بسیار فایل جالب و زیبایی بود!
میریم به یک باغ میوه ی متنوع، که هر چی بخوای توش پیدا میشه!
فقط هم می تونیم از میوه های افتاده بر زمین تغذیه کنیم!
خدایا شُکرت!
نکات فرکانسی:
وقتی که با باورهای درست، شروع به حرکت کردن، کنیم!
خود به خود درهایی از نعمت های بی انتهای خداوند به روی ما باز می شوند!
سعی کنیم از قالب های محدود کننده ای که جامعه برای هر شخص تعیین می کند، دوری کنیم!
اینگونه به موفقیت نزدیکتر میشیم!
یک قانون ثابت در این جهان وجود دارد:
با ایجاد باورهای درست-> فرکانس مناسبی به جهان ارسال می کنیم-> در نتیجه هر چه را که بخواهیم میتوانیم آن را بوجود آوریم!
هر چیزی که احساس بدی در ما ایجاد می کند!
باید از ما دور شود!
زیرا اون چیز از جنس خداوند نیست!
باید مطالبی را گوش داده و ببینیم که به ما احساس آزادی، اشتیاق و آرامش را القا می کنند!
مثل همین تصاویر زیبایی، که استاد در آخر فیلم به ما نشان داد!
و واقعا از خداوند سپاسگزاریم بخاطر این همه نعمت و فراوانی!
در رابطه با جواب تمرین:
بنظر من باورهایی که خیلی می توانند به ما کمک کنند؛ این است که:
۱. مادرهای مان را ببینیم!
یعنی اینکه نگاه کنیم چقدر مادرهایمان به ما عشق می ورزند!
و همیشه همان جوری که هستیم ما را پذیرفته و به ما محبت می کنند!
حالا حساب کنید که این همه احساس عشق و محبت مادران، فقط یه تیکه کوچولو از عشقی است که خداوند به ما دارد!
خدایی دیگه اگه اینو باور کنیم، دنیا گلستان میشه!
همیشه در رحمت به روی ما باز است!
همیشه می شود توبه کرد!
دوستان، دیگِ حق هرگز از جوش نمی افتد!
با تمامی مسائل و اتفاقات، خداوند همیشه ما را دوست دارد!
حالا یکی دیگه:
۲. دوستان، خداوند رو مثل انسان نبینیم!
خداوند یک انرژی است، که همین الان دور تا دور بدن ما وجود داره!
هر جا بریم هست!
در تمام این جهان گسترده شده!
وجود داره اما با چشم دل می شود حسش کرد!
با حرکت عملی به سمت تعالی میشود حسش کرد!
در یک کلام اگر می خواهیم وجود و قدرت خداوند رو درک کنیم؛ باید الهامات، ایده ها و نشانه های خداوند را دیده و بهشون عمل کنیم!
تمام!
من نتیجه گرفتم که دارم میگم!
بسیار فایل عالی ای بود و کلی درس و جای گفتگو داشت!
سپاسگزار خداوند هستم که در هر لحظه اتفاقات خوب، زیبایی ها و ثروت را سر راه من قرار می دهد!
ممنونم آقای عباسمنش، خانم شایسته، خانم فرهادی و سایر اعضای سایت!
در پناه خداوند؛ متعهد، خوشحال، بینا، شنوا و پولدار باشیم همگی در دنیا و آخرت!
آرین عبّاسی ۱۷ ساله از تهران!
خدای من آگاه ترین، بخشنده ترین و غنی ترین است؛ پس من بهترینم!
بدرود!
سلام به استاد عزیزم
چقدر این سوال قشنگه و جواب دادن بهش سخته
وقتی این سوال رو پرسیدین یاد این تیکه از صحبت های خودتون افتادم از قرآن که بارها و بارها توی فایل هاتون تکرار میکنین که خدا به پیامبر میگه هرگاه بندگانم از تو راجع من پرسیدن بگو من نزدیکم و اجابت کننده دعاهای بندگانم
وقتی خدا خودش رو اینطور معرفی میکنه خوب برای من خدا اجابت کننده ی هرخواسته ایه که داشته باشم هرچیزی هرچیزی که خودم بخوام
خدا کسیکه که عشق بی قید و شرط بهمون داره تو هرحالتی و شکلی که باشی بدون اینکه برای مخلوقاتش شرط و شروط بذاره کنارنشونه هدایتت میکنه و همیشه بهترین حالت ممکن رو برامون میخواد و از خودمون بیشتر میخواد ما به خواسته هامون برسیم خدا هرچیزیکه خلق کرده هدایت میکنه و هیچکدوم از مخلوقاتشو تنها نمیذاره و صدامون رو میشنوه
هرکدوممون خوب فکر کنیم چقدر یادمون میاد یه وقتایی دستمون رو گرفته که لبه پرتگاه بودیم و یه شرایطی رو به وجود آورده اون لحظه ناراحت شدیم ولی بعدا دیدیم چقدر خوب شد کی میتونست جز خودش همچین کاری رو بکنه
هرچیزی بخوای جوری همه شرایط رو کنارهم میچینه که کل آدمهای دنیا با تمام انرژی هاشون جمع شن نمیتونن ذره ای از اون کارو انجام بدن تا فقط تو به خواسته ت برسی
خدا برای من همه چیزه
نسیمیه که پوستم رو نوازش میکنه
عطر گلیه که حالمو عالی میکنه
خدا برای من طلوع خورشیده
اون آدم خوش قلبیه که با یه کمکش حال من و خوب میکنه و…
خدا نزدیک تر از نزدیک به منه
وقتی امیدتان به خدا باشد
هیچ چیز انقدر عجیب نیست که حقیقی نباشد
هیچ چیز انقدر عجیب نیست که اتفاق نیفتد
هیچ چیز انقدر عجیب نیست که پایدار نباشد
حال به چیزهایی فکر کنید که خیلی دور و محال به نظر میرسد و از همین حالا منتظر باشید تا در پرتو لطف خداوند بر شما واقع شوند زیرا خداوند معجزه های خود را از راه های عجیبی به انجام می رساند
فلورانس اسکاول شین
دوستان سالها قبل یکی از خواسته هام این بود که چگونه به آرامش برسم ( فکرمن این بود که ثروتمندشدن جز استرس وعذاب چیزی بهمراه ندارد.) پیگیرشدم وباخودم فکرکردم که چگونه به اون برسم ؟جوابی که براش پیدا کردم این بودکه به موسیقی برم تا فارغ از تمام ناملایمات زندگی بشم (علی بی غم ) ، ولی اینکارعملی نشدو برای من تبدیل به نگرانی واسترس شد.
بعدبطوراتفاقی وارد مباحث موفقیت شدم .وروز به روز حالم بهترشدوبه یک آرامش نسبی رسیدم.( خدایاشکر ) وبرای من بهترین باوربرای رسیدن به خواسته ام توجه لحظه به لحظه به خداست ،به خدایی که مراهیچوقت فراموش نمی کنه وهوام داره، باور به اینکه اگرایده ای به ذهنم رسید من توانایی انجام اونودارم.باوربه اینکه فقط روی خداحساب بازکنم.باوربه اینکه درخواستم به خدابدم وچگونه وچطورش انجام اونو به خدا واگذارکنم.باوربه این اگردرراه رسیدن به خواسته ام نگرانی واسترس درخودم ببینم متوجه میشم که ازخدا فاصله گرفتم.
دوستان یک نمونه عملی من درتابستان امسال تجربه کردم که داستان ازاین قراربودکه من وبرادرم شریکی سرقفلی یک باب مغازه روکه مالک آن پدرم بود را داشتیم .من سهم برادرم روخریدم وبرای گرفتن سند ششدانگ پدرم شرطی گذاشت که درصورت تفکیک ملک خودش توسط من ( که شامل دوواحد مسکونی و سه باب مغازه دیگر)بابت ملک مغازه ازمن پولی رو دریافت نمی کند. وازآنجایی من قبلا ترسی زیادی ازانجام مراحل اداری این کارداشتم اول قبول نکردم (تنها به خاطراینکه حسابی به دردسرکاغذبازی اداری وهزینه زیادی که شهرداری واداره ثبت بابت جریمه وتفکیک می گیرد.) ولی بعدبواسطه آموزه هایی که دراین دوسه سال فراگرفته بودم تصمیم گرفتم نترسمه وتمام امور انجام این کاررابه خدا واگذار کردم بطوریکه اولین روزیکه وارود شهرداری شدم این جمله به عنوان یک جمله تاکیدی برایم تا آخرین مرحله کارم تکرارم می کردم که : خدایا توکل من به توست ، خدایا اینکارمنوبه آسانترین راه ، راه بینداز ، خدایا اگرقرارباشه جریمه بدم ،تهیه کردن پولشو برام آسان کن ، خدایا تودستان بسیاری داری ومن مطمئنم که کارمندان این اداره کارمنوبه خوبی انجام میدند. دوستان نمی دونیدکه خداچطوری درزمان مناسب باحداقل پول این کارروبرام انجام داد.چقدررفتارافرادی که باهشون کارداشتم عالی بود.من دراین مدت حتی یک دفعه ناراحت نشدم .( خداوندهم چیزمی شودهمه کس را )
خدانگهدار
با سلام به استاد عباس منش
استاد من سئوالی از شما داشتم و از شما خواهش میکنم که توی فایل ریگان بعدی جواب سئوال من رو پاسخ بدید امید وارم به این سئوال پاسخ بدید
استاد شما توی گذشته باورهای محدود کننده ای داشتید برای من سئوال است که شما چطور افکارتان و باورهای رو تغییر دادید منظور من این است شما روی چند تا باور هم زمان داشتید کار میکردید و یا نه تک تک روی باورهاتون کار میکردید مثل این باور که خداوند دوست دارد که من ثروت و سلامت و شاد باشم منظور من اینکه چند ماه فقط روی این باور تمرکز کرده بودید و یا نه چند باور را همز مان با هم کار میکردید والا من نمیدونم از کجا شروع کنم خیلی اشتیاق بالایی دارم شما توی یکی از محصولاتون گفت که از اون پاشنه اشیل شروع کنید والا من چند باور پاشنه اشیل دارم نمیدونم الان تکی روشون کار کنم و یا نه همزمان روشون کار کنم واقعا ممنون میشم پاسخ سئوال ساده من رو بدید من فقط همین رو بفهم همین الانش کتابها و فایلهای ریگان و محصولاتی از شما خریدم دارم کار میکنم اما این یک مورد رو نمی دونم خب الان من باید روی یک دونه تمرکز کنم یا چند باور رو همزمان با هم تغییر بدم با تشکر از شما
???? سلام دوست عزیز و مهربان من ?????
??? امیدوارم حالت خیلی خیلی خیلی خیلی عالی باشه???
دوست عزیز من استاد عزیزمان در فایل های رایگان جواب سوالات شما را داده اند و این که شما اگر نمیدانی از کجا شروع کنی بهتر هست فایل رایگان ” از کجا شروع کنیم ” را گوش بدید
و بعد از ان نحوه تغییر باور ها به روش استاد عزیزمان
ولی من خلاصه ای از این چیز ها را برای شما مینوسم
ببین دوست عزیز شاید سوالات زیادی شما پرسیده باشی و یا شاید سوالات زیادی رو در همین بخش جواب داده باشی ، اما خیلی از دوستان و یا حتی خودت شاید این برایت سوال شده باشه تا کی من باید بر روی باور هایم کار کنم و این روند به چه شکل هست ؟ و یا خیلی از دوستان این را در بین سوالاتی که میپرسن همیشه تکرار میکنند من که بر روی باور هایم کار کردم و تلاش کردن حقیقتا وضعیتم بهتر نشده و یا بدهکار بودن و بدهکار تر شدن راه کار این مشکل من چیه ؟ و چجوری باید باور هامو تغییر بدم !
دوست عزیز من من توضیحی میدم در مورد شکل اموزش یک چیزی ! من ی مثالی رو برای شما دوست عزیز میزنم و این مثال خیلی مثال مفیدی هست و فکر میکنم همیشه بتونه به شما کمک کنه ، ببین دوست عزیز من برای یادگیری زبان انگلیسی چقدر زمان و انرژی نیاز هست که شما راحت انگلیسی رو صحبت کنی ( منظورم نان استاپ ) هر کتاب غیر تخصصی رو به راحتی بتونی بخونی و بفهمی ؟ و روزنامه رو بخونی و بفهمی ؟ و فیلم های زبان اصلی را هم که میبینی بدون زیرنویس متوجه بشی ؟ و مکالمه روزمره را هم بتونی به راحتی صحبت کنی و هیچ مشکل دیگه ای نداشته باشی ! چقدر زمان میخواد ؟ چقدر انرژی میخواد ؟
ببین دوست عزیز من در ایران بالای 20-30 میلیون نفر رفتن و کلاس های آموزش زبان ثبت نام کردند ، کتاب های فراوانی گرفتند از متود های زیادی برای این که زبانشون قوی بشه استفاده کردند ، استاد های زیادی عوض کردند و … حالا سوال من این هست چند درصد این افراد تونستند زبان انگلیسی را جوری یاد بگیرند که مثل یک نی تیو صحبت کنند ؟ در جواب به تو دوست عزیز میگم شاید 1- 2 درصد از این جمعیت به اون درجه رسیدند!!!! چرا ؟ جواب بسیار راحت و واضح هست چون به اندازه کافی کار نکردند !
این که شما بیایی یک ماه بیری کنار این استاد یک ماه دیگه بری کنار ی استاد دیگه این اصلا کافی نیست !!! در مورد خود من ف من کاملا اون پروسه ای که زبانم رو یاد گرفتم ی چیزی نزدیک به یک و نیم سال شد ولی در این مسیر من خیلی خیلی خیلی تلاش کردم و روزی 5 ساعت رو برای زبان وقت میزاشتم جوری که با توریست ها صحبت میکردم میرفتم مکان های تاریخی از استادم هزاران بار سوال میپرسیدم ، گروه های خارجی توی تلگرام و واتس اپ درست میکردم که چی بشه ؟ که جوری زبان صحبت کنم که دیگه وقتی رفتم استرالیا و یا هر کشوری دیگه لنگ نزنم !
حالا هدف من از زدن این مثال این هست که خدا وکیلی مگه تو برای زبانت وقت نزاشتی ؟ و زمان صرفش نکردی ؟ و کلاس نرفتی ؟ وللی چرا اتفاق نیفتاد ؟ حالا دلیل این که میگی من روی باور هایم کار مییکنم و اتفاقی نمی افته دلیلش همینه !!! تو زیاد کار نکردی ! دوست عزیز من هر وقت تو خواستی در مورد تغییر باور ها به نتیجه برسی شما باید این مقیاس رو به خودت بگی ، آیا من به اندازه ای که زبانم عالی بشه روی تغییر باور هایم کار کردم و یا نکردم ؟؟؟؟ حالا اگر جواب منفی هست شما به اندازه کافی کار نکردی ! به اندازه کافی زمان و انرژی نزاشتی ! در مورد خود من ، من دارم با این باورر ها شبانه روزی زندگی میکنم چون تمام زندگی ما رو باور های ما شکل میده ، حالا شاید بگی بر روی بحث مالی نتیجه نگرفتی ولی در مورد دیگر جنبه های زندگی نتیجه گرفتی دوست عزیز من ما ا بچگی تحت تاثیر باور های مخربی بودیم که از جامعه و دوستان و فضای مجازی به ما رسیده اما تو باید اینو همیشه به خودت بگی که این قانون در مورد دیگر جنبه های زندگی من خوب جواب داده پس اینبارم میشه همون جوابی که شما باید به ذهن منطقیت بدی ، یک بار شده پس دوباره میشه !
گفتم که من دارم شبانه روزی بر روی باور هایم کار میکنم حالا من توی هر کاری که بخوام انجام بدم اول باور هامون دارم تقویت میکنم و همیشه امیدم به خداست همون نیروی که منو هدایت میکنه !
حالا دوست عزیز من پس فکر نکن که استاد و یا من و یا محصولات استاد ی قرصی رو به تو میدن که میزنی دیگه همچی حل میشه ! و یا میلیاردر میشی ، دوست عزیز نه برای من نه برای استاد نه برای تو اینجوری نیست ، حالا اینو ما باید بدونیم که تغییر باور ها نیاز داره تا ورودی های ذهن ما هم کنترل بشه ، نیازمند تعهد هست ! دوست عزیز شما اگر بخواای زبان اینگلیسی رو یاد بگیری باید صبح تا شب خودتو درگیر زبان انگلیسی کنی ! شما باید از داستان هاای انگلیسی شروع کنی همون داستان های انگلیسی آسون و از صبح تا شب بزاری توی گوشت و بزاری هزاران بار تکرار بشه تا این لحجرو بتونی بفهمی و بتونی تلفظ کنی
باید بری سراغ ترجمه و تلفظ لغات جدید و …… تا بتونی زبان رو یاد بگیری ! حالا همین کار رو باید برای تغییر باور هایت اننجام بدی اما این رو بدون نتیجه تغییر باور های غلط و تبدیل کردن باور ها به باور های درست منظورم جایگزین کردن ان ها با باور های درست نتیجش اصلا قابل مقایسه با یادگیری زبان نیست و همچی خواهی داشت اما نکته مهمی که هست این هست که شما باید بیشتر از اون وقتی که بر روی زبان میزاری ده ها برابر بر روی باور هایت وقت بزاری !
شما باید اول از همه باید تعهد بدی ، ورودی هاتو کنترل کنی ف فضای که داخل آن هستی رو باید کنترل کنی ، داری در مورد چی صحبت میکنی و یا داری در مورد چی فکر میکنی ؟ اگر میخوای باور هاتو تغییر بدی من و تو باید متعهد باشیم در مورد خواسته هامون صحبت کنیم ! نه در مورد ناخواسته هاامون ! متعهد باشیم برای داشته هامون سپاسگذار باشیم ، متعهد باشیم وقتی که داریم به چیز های در اینده فکر میکنم به چیز های خوبی از اون اتفاق فکر کنیم که احساس خوبی به ما بده نه به قسمت های که به ما احسااس بدی بده ! متعهد باشیم که همیشه به احساسمون نگاه کنیم که اگر دراحساس بدی هستیم در مسیر فرکانسی غلطی هستیم ! که ما باید با تغییر فکرمون با تغییر کلاممون با تغییر کانون توجهمون باید به نقطه ای برسیم که برای ما احساس بهتری فراهم کنه و وقتی که ما احساس خوبی داریم داریم در مسیر خواسته هامون حرکت میکنم و وقتی احساس بدی داریم در مسیر ناخواسته هامون داریم حرکت میکنیم متعهد باشیم من مهدی نوری برای این کار متعهد هستم و دارم این روز ها همین کار ها رو میکنم با بودن در بخض عقل کلل با حرف زدن در مورد خواسته هام با نوشتن در مورد آگااهی های که دارم
در آخر شما باید به اندازه ای که برای یادگیری زبان انگلیسی زمان و وقتت و هذینه میزاری باید برای تغییر باور هایت هم به همین صورت وقت بزاری تا باور هایت تغییر کنه ! و در مورد باور ها اینقدر باید کار کنی که به صورت ناخوداگاه کار کنید و فکر کنید مثبت فکر کنی و شاد باشی نه اینکه هی بخوای زرو بزنی ! و حرف آخرم اینه دوست عزیز این معیار را استفاده کن برای یادگیری برای تغییر و برای آگاه شدم از طریق همین برنامه ها ( به همون اندازه که بر روی باور هایت کار کنی به همون اندازه نتیجه میگری !!! )
نتیجه ای که من از این نوع تفکر گرفتم : ببین دوست عزیز ُ من چون زبان انگلیسی تدریس میکنم خیلی این مثال رو راحت تر متوجه شدم حالا وقتی من هم تمرکز و توجه خودمو گذاشتم بر روی تغییر باور هام نتیجه های خیلی خیلی بزرگی برای من افتاد البته نسبت به سنی که الان دارم میدانم اگر بیشتر کار کرده بودم هم بیشتر از این نتیجه میگرفتم ُ زندگی گذشته من با الان با همین باور ها زمین تا اسمان فرق میکنه ُ من با استفاده از همین باور ها احساس ارامش بیشتری دارم دیگه نمیترسم بلکه از جایگاه او عظمت خداوند میترسم خود خدا که کریم و بخششنده و مهربان هست ُ الان شب که میخوابم با آرامش بیشتری میخوابم و همین خودش یعنی نتیجه خیلی بزرگ برای منی که در گذشته اینجوری نبودم
برای تغییر باور ها خیلی ها فکر میکنند که ما باید از یک روش های خاصی استفاده کنیم و در جای خاصی باشیم و چه میدونم قران رو در فلان درجه بزاریم و و … دوست عزیز من اصلا نیاز به این کار ها نیست، اول از همه ما باید اون باور غلط ه ای که در وجودمان هست رو پیدا کنیم که این باور ها رو وقتی میتونیم راحت پیدا کنیم که به تضاد های بر می خوریم و باور های غلط ما خودشونو نشون میدن و بعد از آن ما و شما باید باور درست را جایگزین کنیم به جای همون باور غلط ! خوب دوست عزیز خیلی مواقع اصلا نمیشه و یا نمیتونیم اون باور غلط رو پیدا کنیم که کجایی باور من اشکال داره که داره این نتیجه رو برای من شکل میده ! در این مواقع ما باید باور درستی رو خودمون بسازیم باورر درستی که به ما احساس عالی دست بده باوری که وقتی میگیم قلب ما احساس آرامش به دست بیاره ، حالا دوست عزیز من وقتی ما این باور را فهمیدیم که چه باوری رو باید بسازیم میتوانیم از چند روشی استفاده کنیم برای تغییر همان باور ، دوست عزیز من در هر فردی حس های وجود داره مثل لامسه ، تجربی ، جنبشی ، دیداری و .. ببین دوست عزیز من روش اول این هست که ما در مورد همون باور بنویسیم حالا چه در گوشی و یا بر روی کاغذ ! وقتی ما مینویسیم به شدت داریم حس لامسه خودمونو فعال میکنیم حس تجربی خودمونو فعال میکنیم یک سری از افراد هستند که وقتی یک چیزی رو مینویسند خیلی راحت تر یاد میگیرند ، روش دوم دیداری هست خیلی از افراد با دیدن یک چیز خیلی راحت یک مطلب را یاد میگیرند ، و یک سری ها دوست داررند در مورد اون چیز فکر کنند و اون فکر کردن به اون ها کمک میکنه تا راحت تر یاد بگیرند ، یک دسته دیگر هستند که دوست دارند فقط در مورد چیزی که دوست دارند یاد بگیرند صحبت کنند ، حال برای تغییر باور ها کدام یک از این ها بهتر تر هست ؟ جواب من این است که از تمام این ها به صورت همزمان استفاده کنی ، من باور های را که از محصولات استاد یاد میگیرم و یاداشتشان میکنم را به صورت فایل صوتی ایجاد میکنم آن هم با صداای خودم ، و بعد از آن هر روز صبح باور های که ساختم را پخش میکنم و بعد از آن همزمان هم مینویسم بر روی کاغذی که دوستش دارم و هم زیر لب زمزمه میکنم باور های را که دوست دارم ، و هم قکر میکنم به همان باور های که دوست دارم بسازم ، و هم می بینم که چقدر خوشش خط مینویسمشان ، به نظر من این روش خیلی تاثییر گذار تر هست برای من که اینطوری بوده
روش دیگه برای تغییر باور ها گوش دادن همان باور ها در خوااب است ، ببین دوست عزیز من ما در خواب چندید حالت دایم که من زیاد وارد ان نمی شوم ( دتا ، بتا ، الفا و .. ) ببین دوست عزیز وقتی ما میخوابیم ذهن منطقی ما فعال نیست و ذهن ناخداگااه ما به هیچ عنوان بیکار نمیشینه و شما باید اون فایل صولی که با صدای خود ضبط کردی را شب قبل از خواب بزای توی گوشت و ارام بخوابی و بزاری اون باور ها تا صبح صد ها بار تکرار بشه
روشش سوم تغییر باور تجسم کردن موقعی هست که داری باور هاتو تکرار میکنی ، من به شخصه وقتی تجسم میکنم اول از همه میرم توی مکان رویایی که توی ذهن خودم ساختم و توی اون ویلایی که دارم یک قسمتش من و خدا جلوی هم مینیشینیم و حرف میزنیم و میخندیم و ششادیم و من با اون در مورد خواسته هام و باور های که میخوام ایجاد کنم حرف میزنم و اون هم به من همیشه انرژی مثبت میده و حال منو خیلی خیلی خوب میکنه و پیشنهاد میکنم قبل از این که بری سر کار و یا مدرسه حتما این کار رو انجام بده خیلی به شما انرژی خوااهد داد خیلی !!!!
???? میسپارمت به آغوش عاشق پروردگار ????
سلام
منم از استاد عزیز همین سوال دارم
و دوست دارم بدونم چه شغل یا شغل خاصی دارند
با تقدیم احترام خدمت عزیزان
سلام ، امروز این متن رو نوشتم که براتون بگم کمتر از مدت 48 ساعته از ملحق شدن من به گروه تحقیقاتی عباس منش نمی گذره ( به لطف دوست مهربونم) و بسیار در شگفت و شعفم که تجربه های معنوی و ارتباطم با کائنات رو در این پیج میبینم و تجارب مشابه به دستیابی موفقیتهام رو در داستانهای زندگی اعضاء میخونم. جالبه واسم همیشه این باور و درخواست خواسته هام از کائنات و مه و خورشید و فلک رو یک راه میانبر از در غیب میدونستم و به خودم میبالیدم خدا این تفکرو بم داده که واسه دستیابی به هدفام از این راه میانبر استفاده میکنم! ولی هیچ موقع به عنوان یک باور قابل تکامل یا چهارچوبی قابل تحقیق به باورام توجه نکرده بودم!!!
شیوه معمول من درباره خداوند همیشه نجوای درخواستم و رها کردنش بوده و مطمعن از اینکه خدا پیگیرتر و مصمم تر از من بدنبال راهی برای براورده کردن خواستمه بدنبال فراهم کردن مقدمات استفاده از نعمت درخواستیم بوده. به نظرم وقتی ما انسانها چیزیو بخوایم خدا خیلی بیشتر و محکمتر بدنبال براورده کردنشه چون کارش خدایی کردنه و بهتر از من و هر انسان دیگه ای بلده نیاز مخلوقشو برآورده کنه و هیچ چیز بیشتر از این به من آرامش نمیده که کارمو به خدایی بسپارم توانا ، قادر و عاشق بنده هاش.
خوشحالم از یافتن دوستانی با باوری مشابه خودم و امیدوارم بتونم باورهای خودمو تقویت کنم و زندگی در شان بنده خدایی چنان مهربان و بزرگ داشته باشم.
به امید آگاهی بیشتر. *
منم همین سوالو داشتم …. ممنون میشیم جواب بدین
با سلام خدمت استاد عزیزم و همراهان دوس داشتنی
نکته ای ک ب ذهنم میرسه اینه ک نباید هیچ عذر و بهانه ای رو برای کنار اومدن با تنگدستی و فقر یا پذیرفتن اون ب صورت وضعیت دائمی قبول کنیم ….
ب نظر من دلیل اصلی اینکه میخایم ثروتمند بشیم اینه ک باید ثروتمند بشیم …
از اونجایی ک ما افریده پروردگارمون هستیم و خدواند از پدر و مادرمون هم برامون مهربونتره ثروتمندی حق مسلم ماست و میراث الهی ماست …
دلیلی نداره ک ثروتمندی رو از زندگی معنوی خودمون جدا بدونیم . لازم نیست در دو عالم زندگی کنیم ….
هر روز هفته و هر لحظه خدا رو ب چشم پدری ثروتمند و پر محبت ببینیم ک وضع ما رو می فهمه و احساساتمون و درک میکنه و نسبت ب همه امور ما علاقه منده و مراقب جزء جزء زندگی ماست درباره همه کارهامون خواه امور مالی خواه بقیه امور هدایتش رو بخایم و فرمان الهی اونو بطلبیم اون وقته ک از بهبود همه جنبه های زندگیمون شگفت زده میشیم …. وعده الهی اینه … همه چیز از آن شماست
سلام ب تو دوست عزیزم و هم مدار گلم
سوال کلیدی ای هستش اتفاقا این سوالی ک پرسیدی
میخواستم بگم تو ذهنت اینطور وسواس نداشته باشی و قشنگ ی لیستی از باورایی ک داری رو تهیه کنی و بنویسی ک کدوما بیشتر از همه تو زندگیت تو ابعاد مختلف تاثیر گذاشتن
هر کدوم رو ک بالاترین تاثیر رو گذاشتن اول از همه شروع کن
باورها اینطور نیستن ک بگیم مثلا فقط مربوط به ی موضوع خاص هستن تو زندگی
مثلا باور ب فراوانی نعمات خدا – توی سلامتی آدم هم تاثیر میزاره
چون احساس خوبی در ما ایجاد میکنه و این حس خوب به بیماری اجازه ورود نمیده و یا اصلا توجهی نمیکنیم بهش
اینطور نیست ک بگیم فقط مربوط ب همون موضوع از زندگی میشه
باور به روابط خوب داشتن- تو شغل و درامدزایی ما هم میتونه موثر باشه
میخوام بگم ک اول از همه خود نظام باورها رو باید درک کنیم و قانون مدار ها رو مبدونیم ک استاد تو کلی از فایلا و دوره ها بهش اشاره دارن
من خودم همین مدار ها رو اوایل درک درستی نداشتم
بعد ی مدت دوباره ک اون فایل رو دیدم تازه تو ذهنم تثبیت شد و تو فضای ذهنی تازه ای قرار گرفتم
کل کار رو اون فضای ذهنی ایجاد میکنه و باورها رو تحت تاثیر قرار میده
مثلا از اون ب بعد متوجه این بودم ک دلیل این که ی سری افراد چرا تو زندگیم کمرگ شدن
پس اول درک درستی از مفاهیم داشته باشیم تا باقیش درست بشه و ذهنمون پذیرا باشه
موفق باشی دوست گلم
سلام دوست عزیز سوال خیلییییییییییی خوبی پرسیدی ،،من هم این سوال برام پیش اومده؟؟ممنون که پرسیدی