باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوند - صفحه 94 (به ترتیب امتیاز)

بهترین باوردرباره خدا

سلام به خدایم که هرآنچه هست ازآن اوست

سلام به زندگی

سلام به استاد عزیزم که صدای وحرفاش تنین اندازصدای خداوندچون باعث آرامشم میشه

اول حرفام حرف خداست ،خدا خودشوبه مااینجوری معرفی کرده

درسوره اخلاص :

بنام خداکه رحمتش بی اندازه است ومهربانیش همیشگی

بگو:اوخدای یکتاست (1)خدای بی نیاز(2)

نزاده ،وزاییده نشده است(3)وهیچ کس (درذات وصفات)همانندوهمتاوشبیه اونمی باشند

این یعنی ما بنده هاش اگه این آیات وباجون دل باور کنیم خداروشناختیم

معنی کلمه الله ?به معنای کسی است که همه چیزبرای اوست وبرای اوخلق شده است .

یعنی خدانیازی به عبادت وبندگی ما نداره ما هرکاری میکنیم به خاطر خودمونه به خاطر اینه که ماهمیشه دنبال بهترینیم ،چه کسی ازخدابهتر اونی که تمام دنیا به خاطراون خلق شدن ،اونی که ذات مقدسه ونور بزرگیه که دنیا رو روشن کرده وما باید منبع اون نوروبهتربشناسیم

معنی کلمه احد?جسم احدنیست زیرا که اجزابسیارداردوخداونددلالت بروحدانیت خود کرده است پس این درست است که او جسم نیست.

احدیعنی خدای واحدوبی نظیر اوخدایی است که ازچیزی گرفته نشده است .

خداجسم نیست ،ی قدرته ،ی نوره ،ی انرژیه که ما اگه به اون انرژی متصل بشیم دیگه نیازی به هیچی نداریم ،اونه که به همه ی بنده هایی که میخوان قدرت میده ،بهشون ثروت میده ،سلامتی و….چون جسم نیست که محدودیت داشته باشه،پس ماانسانهاکه جسم داریم باید به همچین قدرت وانرژی خودمون ووصل کنیم

معنی کلمه صمد?امام رضا(ع)میفرماید: صمدآن است که عقل ها ازدرک کیفیت اون عاجزن ،آنکه نخورد ونیاشامدوخواب نکند یعنی زنده ای که احتیاج به این صفات سه گانه نداشته باشد.

کجا دنیا همچین خدایی پیداکنیم ماآدما، خدایی که هیچ همتایی نداره نمیشه مثل اون وپیداکرد ،عقل ما انسانها نمیتونه اونو درک کنه ،تنها کاری که ماانسانها بایدانجام بدیم اینه که فقط بنده ی این خداباشیم ،نه بنده ی دنیا و آخرت ،نه بنده ی پول ومقام وثروت .چون این خدا انقدر مهربونه که اگه واقعا اونو باورکنیم همه چیزبهمون میده ،ماروبی نیاز ازهمه چیزمیکنه ،مثل ذات مقدس خودش .میشیم مث ی رودی که وقتی به اقیانوس وصل میشه دیگه بالاترازاون چیزی نیست .

بهترین موقعست واسه وصف خدا اززبان قیصرامین پور ازدل خودم

ای عشق ،ای ترنم نامت ترانه ها

معشوق آشنای همه عاشقانه ها

ای معنی جمال به هرصورتی که هست

مضنون ومحتوای تمام ترانه ها

باهرنسیم،دست تکان می دهد گلی

هرنامه ای زنام توداردنشانه ها

هرکس بازبان حال خودش ترانه گفت:

گل باشکوفه،خوشه گندم به دانه ها

شبنم به شرم وصبح به لبخندوشب به راز

دریابه موج وموج به ریگ کرانه ها

باران قصیده ای است تروتازه وروان

آتش ترانه ای به زبان زبانه ها

اما مرا زبان غزلخوانی تونیست

شبنم چگونه دم زندازبی کرانه ها

کوچه به کوچه سرزدم کوبه کوی تو

چون حلقه در به درزده ام سربه خانه ها

یک لحظه ازنگاه توکافی است تادلم

سوداکنددمی به همه جاودانه ها‌…

خوش به سعادت اونایی که مث من الان روحشون داره خدارو باور میکنه ،داره این منبع عظیم نور تجسم میکنه خودشوددرکنارخداش

،چرا ما فقط وقتی ازاین واژه استفاده میکنیم

که جسممون زیر خاک باشه ،چرا نمیخوایم باورکنیم میشه خدارو با جسم وروح هردو تجسمش کنیم ،درآغوشش بریم واونو به معنای واقعی لمس کنیم .

ماآدما هرکدوممون خدارو ی جور تصورمیکنیم ،هرکسی اندازه اون شناخت وباوری که ازخداداره اون وتوذهنش نقاشی میکنه .خدا ی بزرگ ،اینقدر بزرگ هست که تو هر ذره ای که ما فکرشونمیکنیم هست .

ما انسانها ی جوری خلق شدیم که همیشه به طرف بهترینا کشیده میشیم اما اگه تو ذهنمونم به اون بهترینا فکر کنیم زودتربهش میرسیم ،یکی از اون بهترینای شیرین زندگی من وشمایی که دارین این متن ومیخونین خداست ،حقیقتی به نام خدا که ما غریزی اونو دوست داریم وازش انرژی میگیریم چون

فقط خداست که میشه بادهن بسته صداش کنیم ،تنها خریداریه که اجناس شکسته ی مارو بهترازهرکسی میخره ،اونه که حتی با پای شکسته میشه به سراغش رفت ،اونه که هروقت همه میرن اون میمونه پیشمون ،وقتی همه پشت میکنن بهمون درآغوش میکشه مارو ،وقتی همه تنهات میزارن اونه که محرمت میشه ،تنها پادشاه وسلطانیه که دلش با بخشیدن ما آروم میگیره ونه با تنبیه.

چطور میشه همچین خدایی رو باور نکرد ،چطور میشه اینارو دونست و دید و شنید ولی چشممون رو همچین خدایی بست نمیدونید چه حسی دارم الان که دارم اینارو مینویسم من حدود ی سالی هست با استادوگروهشون آشنا شدم ،همیشه هروقت صحبت خدامیشد ی چیزی ازدرونم بهم حس آرامش میداد ولی الان این حس هزاران هزاربرابره نمیدونم چرا تاحالا خودم اینجوری به خدا فکر نکرده بودم ،استاد عزیزازتون ممنونم که باعث این همه حال خوب به من شدید.

ای دوست قبولم کن و جانم بستان

مستم کن و وز هر دو جهانم بستان

با هر چه دلم قرار گیرد بی تو

آتش به من اندر زن و آنم بستان

ای زندگی تن و توانم همه تو

جانی و دلی ای دل و جانم همه تو

تو هستی من شدی از آنی همه من

من نیست شدم در تو از آنم همه تو

خود ممکن آن نیست که بردارم دل

آن به که به سودای تو بسپارم دل

گر من به غم عشق تو نسپارم دل

دل را چه کنم بهر چه می‌دارم دل

در عشق تو هر حیله که کردم هیچ است

هر خون جگر که بی تو خوردم هیچ است

خدایا شکرت به خاطراین فرصت فوق العاده واسه نوشتن ووصف باورم نسبت به تو ،خدایا محبت ومهربانیت را با جان ودل ستایش میکنم

ممنون ازهمه ی دوستان واستادعزیز

واسه همتون بهترینا رو از ذات مقدس خدا میخوام

روزتون سرشارازانرژی های مثبت