ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 1 - صفحه 125 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/02/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-02-02 01:26:012024-02-14 06:06:52ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند زیبایی ها
سلام بر استاد عزیزم و همه دوستان گلم در سایت عباسمنش
من پس الز کار کردن روی خودم از دوره های عباسمنش وقتی کسی چه اشنا و غریبه به موفقیتی میرسه یا مثلا ماشین داره .مغازه و خانه داره تحسینش میکنم و میگم لیاقتش رو داشته و از یک طرف دیگه برام الهام بخشه که منم میتونم برسم و ثروتمند شدن امکان پذیره و اگه طرف نزدیک باشه میخوام بدونم چه تفکراتی داشته
مورد دوم برای یادگیری بیشتر خودم . من در هتل کار میکنم و هتل یک مدیر عامل داره که بسیار به کار دقیق و منظم هست ولی من چون نسبتا جدبد هستم برخوردی باهاش نداشتم . اما افرادی که با من کار میکنن بسیار نکوهشش میکنن که ادم تازه به دوران رسیده هست و شیشه عطر روی خودش خالی میکنه و فحشش میدن و برای من عجیب بود که چرا ؟یا اینکه مهمانان هتل را نکوهش میکنن که زودتر برن و اینا ادم های گشنه هستن و … و از این دست حرفا . اما نکته جالب توجه این هست که این افراد مدام در زندگیشون مشکل دارن و اتفاقات عجیب براشون رخ میده
از طرف دیگه من در مورد این مدیرعامل اینو دریافتم که سالها خودش مدیریت چندین هتل بوده و خودش هتل داشته و با مدیریتی که داره ایشون مهمان بسیار برای هتل جذب میکنه و هتل رو پر میکنه و کسانی که قبلا در جای دیگه باهاش کار کردن گفتن ادم بسیار قوی و بامدیریتی هست
نکته اینجاست برای من هرچقدر تنفر . حسادت و نکوهش و تفکرات بد داشته باشم به خودم بر میگرده و هیچ گاه انسان ها را قضاوت نکنم و نکات مثبت ان ها را ببینم و سعی کنم این نکات مثبت را در خودم پرورش دهم و تغییر کنم و تحسین کننده و سپاسگذار داشته هام باشم
در مورد موفقیت افراد
احسان : قبلا بهش حسودی میکردم که کار و بارش خوب شده و من درجا میزدم ولی الان که بهتر درک میکنم اینه که مسیر تکامل رو طی کرد و از کار و بار کوچک شروع کرد و خودش رو ارتقا داد و روی کار خودش تمرکز کرد و به نتایج خوب رسید
ابوالفضل 1: خبرهای موفقیتش رو در حوزه بیزنش شنیدم خوشحال شدم و تحسینش کردم که عالی عمل کرده . برای من ارتباط گرفتن با افراد یعنی ارتباطات و قدرت سخنوری. نترس بودن شروع کردن و برام جالب بود و نکته مهم بود
مهدی : ماشین و خونش رو دیدم برام ویژن و انگیزه شد و خواستن و توانستن و رسیدن رو واضح کرد برام و بهم فهموند از هرجا هستی شروع کن و برو جلو
مهدی ش : در حوزه شغلی براش خوشحال شدم و برام تمرکز روی کارش نکته بود و اینکه قانون تکامل رو طی کرد و رسید به پیشرفت
سلام به استاد دوستداشتنی
خانم شایسته و همه دوستان
احساس من همیشه نسبت به موفقیت دیگران حسادت غم و ناراحتی بوده
لیست موفقیتهای دوستان و آشنایان من
1 مهاجرت دختر داییم: به شدت حسادت میکنم و خیلی غمگین شدم،من تقریبا از سن 15 سالگی همیشه تو ذهنم به رفتن به آمریکا فکر میکردم و این همیشه برام یک رویا بود
تغییر زاویه نگاهم به این اتفاق: باید تحسین کنم
انرژی مثبت بفرستم،احساسم را خوب نگهدارم، وقتی یکی از نزدیکانم تونسته از ایران بره پس من هم میتونم و میشود که من هم مهاجرت کنم
این میتونه برای من یک نشونه باشه میتونه به من انگیزه بده تا به سمت خواسته ام حرکت کنم
درسهایی که میتونم بگیرم:هیچ نشدنی وجود نداره نشدن فقط در ذهن من است
باید ترسهام را کنار بگذارم و برای به دست آوردن خواسته ام تلاش کنم
باید همه ی تمرکزم را برای خودم و اهدافم بگذارم و از حاشیه های اطرافم دوری کنم
2 دوستم که همیشه دنبال شغلهایی با پرستیژ کاری بالا بود و الان تونسته آنلاین شاپ خودش را داشته باشه: احساس خوب اما همراه با حسادت
تغییر نگاهم ب این مورد: من هر وقت که دنبال کار بودم خیلی مقاومت ذهنی داشتم و همیشه فکرم این بود که برای داشتن شغل خوب باید مدرک تحصیلی دانشگاهی داشته باشم اما این دوستم اصلا به این چیزا فکر نمیکرد یا حداقل به اندازه من مقاومت نداشت
من همیشه به این فکر میکردم که برم سریع مشغول به کار بشم تا پول بیاد دستم اون خیلی درگیری ذهنی نداشت در مورد پول و …
درسهایی که باید بگیرم این هست که باید آزاد و رها باشم، مقاومت ذهنی نداشته باشم و فقط حرکت کنم و قدم بردارم تا خداوند قدمهای بعدی را به من بگه و هدایتم کنه، نباید مسائل را برای خودم سخت کنم، خیلی به اینکه آینده چی میشه فکر نکنم و در زمان حال باشم
درسهایی که باید بگیرم : وقتی که ترس از آینده رو از ذهنم بیرون کنم و هر روز یک قدم شده حتی کوچیک بردارم و آزاد و رها باشم به مسیر درست و دلخواهم هدایت میشم
دف نوازی خواهر دوستم: خیلی حسادت داشتم
من عاشق موسیقی هستم و وقتی کسی را میبینم که سازی مینوازه یا آواز میخونه بسیار احساسم بد میشه و حس پوچی میکنم
تغییر زاویه نگاهم: همیشه باید هرکسی که دست آوردی در زندگیش داره تحسین کنم، به دنبال علاقه اش رفته ولی من علاقه ام را خیلی جدی نگرفتم من بسیار استعداد دارم و علاقه، من چیزی از بقیه کم ندارم فقط باید ثابت قدم باشم خواهر دوستم لیاقتش را داره چون براش زحمت کشیده و براش وقت گذاشته
درسهایی که باید بگیرم: من باید تنبلی را کنار بگذارم ، وقت بگذارم و به دنبال علاقه ام برم از مخالفت بقیه نترسم و بهش فکر نکنم
به چگونگی رسیدن به خواسته ام فکر نکنم فقط از مسیر لذت ببرم و نقطه ی پایانی را تجسم کنم
استاد خیلییییییی ممنون برای این برنامه و این تمرین عالی که بصورت رایگان برای ما گذاشتین ایشالا که بتونم شاگرد خوبی برای این برنامه باشم و امیدوارم که قسمتهای بعدی هم داشته باشه️️
سلام به استاد عزیزم و مریم جانم و همه دوستان هم فرکانسی گل
استاد من وقتی داشتم به صحبتای شما گوش میدادم یادمافتاد اون موقه ها که مدرسه میرفتم ( من همیشه تو مدرسه های خوب شهرمون درس خوندم که کلی شاگرد زرنگ بود تو کلاسمون ) من یادمه وقتی میدیدم که اووووه از 19.99 تامن که معدلم 19.70 شده 15 نفر هستیم دیگه تلاش نمیکردم انگار افت میکردم سر غروری هم که داشتم هیچ وقت نمیرفتم از اونی که 19.99 شده بود بپرسم رمز و راز موفقیتت چیه ؟ یا اصلا ازش بدم میومد و پیش خودم و دوستام میگفتم انگار حالا شاخ غولو شکونده و میگفتم چه به خودشم مینازه و پشت سرش میگفتم این اصلا کمک نمیکنه به بقیه واقعا هم اینطوری بود حالا نمیدونم برای باورای من بود با من و دور و وریام اینطوری بود که کسی سوال میپرسید جوابشو نمیداد یا با یه سری افراد هم اینطوری نبوده …!!!
ولی چیزی که من میدیدم و میشنیدم همین بود که آدم خسیسیه و به کسی قلقای درسیشو یاد نمیده ، خلاصه به قول شما استاد، الان دارم فکر میکنم اون شیرین با این شیرینِ الان اصلا قابل مقایسه نیست و من الان یکی دیگه ام
موفقیت آدمارو تحسین میکنم اصلا دنبال آدمای موفقم که باهاشون ارتباط بگیرم و مصاحبه کنم و پر کنم دور و ورم رو از این آدمای موفق ، خیلی غرورم کنترل شده تر شده و …
حالا بخوام در مورد شیرینِ الان بگم وقتی داشتم صحبتاتونو گوش میکردم یک کلمه خیلی جلوی چشمام بولد شد اونم “مقایسه” بود ، شیرینی که قانونو فهمیده الان آگاهانه و غیرآگاهانه سعی میکنه از موفقیت آدما لذت ببره ، با اعتماد به نفس بره باهاشون مصاحبه کنه و دلایل موفقیتشونو بپرسه و … ولی چیزی که تو ثانیه اول تو ذهنم میچرخه اینه که خودمو باهاشون مقایسه میکنم بعد که به خودم میام
به خودم میگم اینا تکاملشونو طی کردن ، اینا زودتر از من شروع کردن من نباید خودمو باهاشون مقایسه کنم و یکی دوبارم باهاشون مصاحبه کردم ولی در کل مقایسه هه حالمو بد میکنه و باید سعی کنم همیشه و ناخودآگاه خودمو با خودِ قبلیم مقایسه کنم و روند بهبودِ خودمو ببینم و بیشتر سپاسگزار باشم
من ، استاد، مشکلِ عجله کردن دارم دوست دارم زود به نتیجه برسم همش فک میکنم دیر شده
الان تو فضایی هستم که دارم رو خودم کار میکنم بیشتر ناخودآگاه در لحظه زندگی کنم و انقدر نگران آینده نباشم و احساس خوبمو حفظ کنم تا اتفاقات خوبو بیارم تو زندگیم …
دوسِتون دارم ️
باعرض سلام خدمت استاد عزیزم وهمه دوستان
در پاسخ به سوال اول و اینکه چه احساسی از گرفتن نتایج
نزدیکان به من دست میده باید بگم با توجه به آگاهی ها یی که طی مدت استفاده از فایل های استاد کسب کردم باشنیدن موفقت نزدیکان مخصوصا موفقیت مالی و برای افراد کم سن تر از خودم ابتدا احساس غبطه خوردن ،حسادت، و بیشتر این احساس که من با تلاشهای فراوان و البته تلاش های فیزیکی
واینکه سنم رفته رفته داره بالاتر میره پس من کی میخوام این لذت مالی رو بچشم وکی میخوام به موفقیت مالی ایده آل برسم احساسم رو خراب میکنه
والبته به لطف خدا و فایل های استاد و یاد آوری موفقیت هایی که خودم داشتم سریع خودمو جمع جور میکنم و حالمو خوب میکنم وقطعا برای شخص مورد نظر آرزوی موفقیت میکنم و اینکه کمتر مثل گذشته برام مهمه که از چه طریقی به موفقیت رسیده وفقط تحسینش میکنم اما خودمو که نمیتونم
ونمیخوام گول بزنم همیشه با فکر کردن به این موضوع در لایه های زیرین احساسم خودمو سرزنش میکنم و البته بدتر از همه از طرف همسرم هم مستقیم و غیر مستقیم مورد قضاوت و گاهن سرزنش قرار میگیرم که یکی از بدترین پاشنه آشیل هام هست که مدت طولانی تری منو درگیر خودش میکنه و باعث میشه روابطمون چند روزی به هم بخوره
واین وضعیت مرتب تکرار میشه و خواهشم از استاد و دوستان این هست اگه راهکاری برای این مورد دارن راهنماییم کنند
انشاالله با هدایت خدا و خواندن کامنتهای دوستان تمرینات رو انجام میدم و به نتایج وراهکار و آگاهی های بهتر میرسم
به نام الله یکتا
سلام به استادان عزیزم و دوستان گلم
الهه ام از اکانت همسرم
در گذشته من خیلی خیلی زیاد حسادت میکردم در هرزمینه ای که فکرشو کنید و همش فکر میکردم هرچی توی این دنیاست از مال و بچه و خونه وماشین و شغل وطلا هرچی که فکرشو کنید برای دیگرانه و من باید حسرت بخورم که من چرا ندارمشون و وقتی من دیدم هرچی تقلا کنم و حسودی کنم به جایی نمیرسم و درک درستی هم از قانون نداشتم ولی تا جایی ادامه پیدا میکرد بعد رها میشدن و اینقدر موضوع برام زجر اور میشد که دیگه دوست نداشتم بهشون فکر کنم ولی با گذشت زمان و یکم با قانون های جهان الله یکتا آشنا شدن به طور معجزه وار وارد زندگی من شدن وطبق باور های اون زمان من
و الان که در دوره ارزشمند احساس لیاقت هستم متوجه تمام این اتفاق ها شدم چون من احساس ارزشمندیم وصل بوده به عوامل بیرونی و عقب نیوفتادن از دیگران الان اگر کسی درزمینه ای که من بهش علاقه دارم پیشرفتی داشته باشه به خودم همیشه میگم اگر کسی تونسته این کارو انجام بده منم میتونم ولی نیاز به تکامل دارم نمیدونم اون فرد چه کار هایی برای پیشرفتش داشته ولی اگر در دسترس باشه حتما ازش سوال خواهم پرسید اگر نه خودم رو تو هر کاری بهبود میدم و عجله ای برای اینکه دیر شد یا همه رسیدن و به من دیگه نمیرسه ندارم چون میدونم جهان جهان فراوانیه و هرکسی منحصر به فرد خودشه
در پناه الله یکتا باشید انشالله
سلام و درود به همه دوستان و استاد عزیزم که انقدر سخاوتمندانه این فایل های باارزش رو در اختیار ما قرار میده
خدایا شکرت که تو این مسیرم
من کلا ادمی هستم که از موفقییت های بقیه خیلی خوشحال میشم ولی توی دله این خوشحالیم یهو یه نجوا میاد سراغم که عقب موندی الان میگن حمید داره چیکار میکنه پس
با این که هر روز دارم به لطف رب بهتر و بهتر میشم وموفقیتام بزرگتر میشه…
البته این نجوا چند ثانیه بیشتر تو ذهنم نمیچرخه و سریع یاده موفقیت های خودم میفتم و اینده درخشانم رو میبینم و دوباره از موفقییت دوستام خوشحال میشم…
ولی بعد از این فایل دیگه آگاهانه (آگاهانه) از موفقیت نزدیکان خوشحال میشم ، انگیزه میگیرم و الگو برداری میکنم…
خیلی فایل خوبی بود ممنونتم استاد،
بی صبرانه منتظره فایل های بعدی تو این زمینه ها هستم تا هر روز ذهن قدرتمند کنندم کنکم کنه برای زندگی لذت بخش تر ….
فایلو یکبار صوتیشو گوش کردم ، عمیق رفتم توی فکر، همه مثالایی که مرور شد تو ذهنم یه نقطه مشترک داشت ، چرا اون تونست من نتونستم؟ تهشم میرسید به احساس بی ارزشی ، من اگر یاد بگیرم که زندگی خودمو با نتایجی که بقیه میگیرن نسنجم، بنظرم بزرگترین لطفیه که میتونم به خودم کرده باشم! و یاد آور بشم که من تو زندگی اون نیسم و نمیدونم با چه افکاری و چه عملکردی و توی چه مدت به اون دستاورده رسیده ، و صد در صد لایقش بوده ک بدست آورده! یه باریکلا بگم و به خودم یاداوری کنم که اگه اون تونست، بی شک من هم میتونم و شروع کنم یا ادامه بدم
سلام ب استاد عزیزم و مریم جون مهربان
استاد چیزی ک من متوجه شدم اینه ک من خودم ب شخصه همش فکر میکردم یا فکر میکنم حسود نیستم اما وقتی خیلی خوب ته ته قلبم و نگاه میکنم متوجه میشم منشا اصلی اینکه ب خواسته هام نمیرسم همین حس حسادته ک مثل شرک در دل مومنه ک مثل مورچه ی سیاه روی سنگ سیاه در دل تاریکیه شب پنهان هستش میمونه …
اره استاد جان
مثلا من وقتی آبجیم رفت بنگاه کار کنه و اومد گفت فروش کرده گفتم تو دلم اوه چ زود و راحت این مبلغ و تونست بسازه پس من چرا نتونستم و احساس ناتوانی کردم ک اون با سن کمش تونسته و من هنوز نتونستم یا وقتی معاملشون نشد و بهم خورد احساس کردم خوشحال شدم …
یا وقتی گفتن دختر عموم فروش کرده اونم دوتااا خونه گفتم واو اخه چجوری انقدر زود نتیجه گرفت و باز احساس ناتوانی کردم ک پس من چرا نتیجه ای ک میخاستم هنوز نگرفتم . یا وقتی از دوست مشترکمون متوجه شدم یکی از دوستای گروهمون اون رابطه ای ک دقیقا توی ذهنش بوده رو ساخته و اومده سر راهش توی دلم غمگین شدم ک پس چرا من نتونستم اون چیزایی ک میگفتم و بسازم ….
دختر عموم دوتا خونه فروش کرد و پورسانت خوبی گرفت :
من کمی ناراحت شدم و احساس ناتوانی کردم و نمیدونم شاید حسادت ….
از چ دیدی نگاه کنم ک حس بهتر بگیرم و ایده بگیرم:
خوب ببین فاطمه جان… زینب فروش کرد چون خیلی خوب کنترل ذهن کرد و این معامله رو نادیده گرفت و ترس از روزیش نداشت و حتی اون موقعی ک بهم خورد معاملش باز هم حس خودشو خوب نگه داشت و کنترل ذهن کرد و وقتی کنترل ذهن کرد پاداشش دوتا فروش شد …. پس نتیجه میگیریم ک هر کنترل ذهنی ک ب نظر خیلی سخته پاداش خیلی بزرگی داره پس توام باید کنترل ذهن در شرایط ب ظاهر سخت بکنی و بدونی پاداش بزرگی در پیش داره ….
سعید رابطه ی خوب و ایده عالش و پیدا کرد و من احساس غمگین شدن کردم و شاید حسادت ک چرا پس من نتونستم و چرا و چجوری اون انقدر سریع پیدا کرد همون آدمی و ک همیشه برات از این جور ظاهر میگفت ک دوست داره ….
چجوری ب این مسئله نگاه کنم ک حس بهتری بگیرم :
خوب ببین فاطمه جان … سعید ب کم تر از بهترین قانع نشد و رابطه ی قبلیش براش خوب بود اما بهترین نبود اما بخاطر ی چیز کوچیک هم ک ب نظر خودش خوب نبود رابطه رو تموم کرد و کلا از اون رابطه گذشت با اینکه عاشق شده بود اما گذشت و کلا نفر قبلیش و از ذهنش پاک کرد و این شد ک کسی و پیدا کرد خیلی زود ک تمام اون چیز هایی ک خواستش بود از نظر ظاهر و شرایط و داره ….
پس عزیز دلم توام باید ب کم تر از بهترین قانع نشی و هر وقت توی روابط دیدی شرایط باب میلت نیس و داری اذیت میشی اون رابطه رو رها کنی و قانون فراوانی و باور داشته باشی و مطمئن باشی وقتی یک بار شده باز هم میشه . باز هم عین همون آدم با قد بلند . فیس زیبا و در حد خودت . هیکل ورزشکاری .و اینکه انقدر ب ثروت رسیده باشه ک بتونه از ثروت بگذره و ب دیگران هم کمک بکنه . خوش تیپ و خوش بو باشه . تمیز باشه . چشم و ابرو ی مشکی داشته باشه . موهاش پر باشه . خانواده ی خوبی داشته باشه ….و ….
باز هم سر راحت قرار میگیره و مطمئن باش ک اینبار کلی خصوصیات خوب بیشتری هم داره ک از تموم اون آدمایی ک توی زندگیت دیگه نیستن تشکر هم میکنی …. فقط یادت باشه ک هیچ وقت نباید ب آدم های قبلی برگشت چون اونا خواسته ی تو نبودن و قانون فراوانی و هیچ وقت فراموش نکند…. تو از سعید یاد گرفتی ک نباید ب کم تر از بهترین قانع باشی ….
سلام دوستان (◍•ᴗ•◍)️
دوست داشتم این جا تجربه ای رو با شما در میون بزارم . تجربه ای مربوط به تحسین دیگران . جایی استاد میگه خیلی وقت ها افراد ، موفق که میشن ما حتی نمیریم باهاشون صحبت کنیم . احساس میکنیم به ما از بالا به پایین نگاه میکنن . فقط تو ذهنمونه .
چیزی که در حقیقت کاملا برعکسه .
من خودم سال اول کنکور قبول نشدم . ولی خیلی از دوستام قبول شدن . من تو یه موسسه های اموزشی بودم . ازمون میدادم . یک روز یکی از دوستام که قبول شده بود بهم زنگ زد . حالشو پرسیدم گفتم چطوری و اینا . احوال پرسی کرد و گفت تو این مجموعه اموزشی شروع به کار کردم و از الان پشتیبان تحصیلی تو برای امسال از سمت مجموعه هستم .
و اتفاقا رفتارش با من کاملا برعکس چیزی بود که تو ذهنم بود . خیلی خیلی مشتاق بود که من هم امسال قبول بشم . و حتی خیلی پیگیر که اگه چیزی خواستم کمکم کنه . و من ، خوب چون چند بار کنکور داده بودم و یه طورایی سنم از بقیه دانش اموزاش بیشتر بود . با من کاملا متفاوت رفتار میکرد . نه مثل یه معلم و مسئول از بالا . کاملا مثل یک دوست که مشتاق هست بدونه حالم چطوره . ما قبلا هم کلاسی بودیم . حتی بهم میگفت تو ، جلسه نمیخواد بیای . وقتتو میگیره فقط . زیادم بهم زنگ نمی زد که احساس کنم داره کنترلم میکنه . جلوی من خیلی مراقب رفتارش بود . کاملا اگاهانه . حتی یک بار با هم صحبت کردیم اخرش با یکم حال گرفته گفت ( حتما امسال قبول میشی . تو حقته تلاش کردی ) واقعا پسر فوق العاده ای بود .
موقعی هم که قبول شدم کلی خوشحال شد . برای کار های دانشگاه کلی کمکم کرد .
دیروز هم دانشگاه اولین کلاسم بود . تو دانشگاه دور میزدم دنبال کلاسم بودم . همین طوری داشتم میرفتم . یه نفر رو از جلو دیدم پشتش به من بود . قدش نسبتا کوتاه بود . با خودم گفتم عجب موهایی داره . موهاش بلند و لخت بود .
بعد یهو برگشت سمتم دیدم که عه دوست خودمه . بهش گفتم کی موهاتو بلند کردی . باهم صحبت کردیم . منو بغل کرد بهم خوش امد گفت . کلاسمو بهم نشون داد . شماره یکی از دوستامون رو داد تا اگه خواستم دانشگاه باهم برگردیم .
این داستان رو گفتم که به خودمون یاد اوری کنیم افراد مارو از بالا به پایین نگاه نمیکنن .
خیلی از افراد موفق دیدم . مثلا یه اهنگساز بزرگ ، زمان تحصیلش امکانات موسیقی مناسب در دست نداشته . بعد که موفق میشه میره مدارس موسیقی مختلف رو تجهیز میکنه .
یا یه فوتبالیست که میاد یه جلسه میزاره تا با تعدادی از بازیکنای جوان و با استعداد حرف بزنه و براشون الهام بخش باشه و کمکشون کنه تا اشتباهات خودش رو تکرار نکنن . یا استاد خودمون که وقتی با تغییر دیدگاهش حال دلش خوب شد تصمیم گرفت تا به بقیه هم کمک کنه تا همچین زندگی رو تجربه کنن .
خدا و دنیا بیشتر از خود ما می خواد ما موفق بشیم . موفقیت افراد باید بیشتر از هر چیزی اول از همه برامون الهام بخش باشه . و امیدوارم تونسته باشم کمکتون تا دید مثبتی نسبت به افراد موفق داشته باشید . اونا عاشق دیدن اینن که بقیه هم موفق بشن . حتی من وقتی خودم تو کنکور موفق شدم ، تحسین موفقیت دیگران برام راحت تر از قبل شد . حتی الان براحتی دلم می خواد همه ، هر کی که برای خواستش قدم بر میداره قبول شه . به همین راحتی . خودم بعد قبولیم خیلی ها اومدن و درباره قبولیم باهام صحبت کردن . و من سعی کردم تماما براشون الهام بخش باشن . مثلا بهم میگفتن خیلی سختی کشیدی نه ؟
من در جواب میومدم از زیبایی های مسیر میگفتم . که چقدر سال اخری که برای کنکور خوندم برام لذت بخش بود . دوستایی که روز قبل کنکور از هم خداحافظی میکردیم بغض کرده بودیم . کلی خاطره خوب .
سعی میکردیم از تجربیات ، روش ها و نگرش ها و تفکری که برام نتیجه بخش بود بگم . خودم میخواستم کمک کنم . خودم اصلا بلد نبودم از بالا نگاه کنم .
به همین راحتی . اصلا ادم ها که پر میشن نیازی ندارن به بقیه از بالا نگاه کنن . مشتاقن تا بقیه هم بکشن بالا .
امیدوارم موفق باشید و از موفقیت دیگران لذت ببرید تا اونا هم شمارو تحسین کنن .
در پناه صاحب تمام موفقیت ها
فعلا (◕ᴗ◕)
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم
سلام خدا جونم
سلام استاد عزیزم ومریم نازنینم
سلام دوستان هم فرکانسی و ارزشمندم
تمام اتفاقات زندگی ام را خودم دارم خلق میکنم
من پذیرفته ام که خودم با بازتاب افکارم و باورهایم
تمام اتفاقات را خلق کرده ام
ومن آگاهانه یاد گرفته ام که شرایط زندگی ام را از سختی به آسانی تغییر دهم
آسان شوم در آسانی ها
با ایمان داشتن و باور داشتن به خودم و خدای درونم
خدایا شکرت که از درونم غوغاست
به هماهنگی با تورسیدم این بزرگترین خواسته من هست
در این قوانین بدون تغییر ت
سوال
اگر کسی از اطرافیان به موفقیتی رسیده من چه احساسی دارم؟
خدایا شکرت که من ارزشمندم و تمام انسانها ارزشمند هستند
همه ما پاره ای از خداوند هستیم
ما هر کدام بهر کاری آمده ایم
پس بر من بهتر است تا تحسین کننده باشم تا محدود کننده
با دیدن هر موفقیتی من خوشحال باشم چون اون فرد تونسته من هم میتوانم
حالا هر کسی میتونه باشه چه افراد نزدیک چه افرا. غریبه
ماهم متفاوت هستیم
به غول معروف هر سری یه عقلی داره
دیدگاهها براساس خواسته های افراد متفاوته
دقیقا مثله تک به تک کامنتها که استاد بارها میگه که کامنت بزارین بچه ها ممکنه دیدگاهی که دیگران دارند ممکنه ماهم همون دیدگاه روداشته باشیم و فراموش کرده باشیم
پس همانطور که جهان خداوند بر پایه خیر و نیکی خلق شده و تکاملی ساخته شده و هر موجودی در این جهان خلق شده برای رشد و گسترش جهان آمده است
به این فکر کنم که من چند ماه پیش حتی یکسال پیش کجا بودم و الان کجا هستم
چقدر از لحاظ شخصیتی بهتر شده ام
خودم را با قبل خودم مقایسه میکنم
استاد عزیزم اگر بخوام طی همین چند هفته گذشتم بگم و موفقیت افراد را در حوزه های مختلف دیدم و تحسین کردم از صمیم قلب خوشحال شده ام
من خودم الان در یک باشگاه ژیمناستیک با بچه های کوچک و دخترم ورزش میکنم
و چقدر این بچه ها عالی عمل میکنند
ومن با تمام وجودم تحسینشون میکنم با هر پیشرفتی تحسین میکنم و میگم این بچه ها خیلی خالص ترن و شجاعت دارن پس منم ازشون یاد بگیرم
خودمو با اونا مقایسه نمیکنم خودمو با روز اولی که رفتم و هیچی بلد نبودم و دخترم یا بعضی از بچهها میگفتن خاله مثلا حرکت چرخ و فلک رو چطور بزن تا بهتر بشه و خیلی پیشرفتهای دیگه نسبت به قبل که وارد این رشته شده ام
و یکی اینکه مدتی هست که میر پینگپنگ رو از پارکینگ آوردم تو خونه و با همسر و بچه ها بازی میکنم و پسرم در این مدت بسیار پیشرفت عالی داشته خیلی خوب تحسینش میکنم و میره ویدئو میبینن و میاد به منم حرکات رو توضیح میده
ومنم خودم بچرا با قبلم که بقول استاد مثله والیبال میفرستادیم خیلی بهتر داریم پیشرفت میکنیم
و وقتی همسرم و پسرم با هم بازی میکنند من کلی ذوق میکنم و تشویقشون میکنم
میگم خدایا شکرت که اینا تونستن خوب بازی کنند منم میتونم
یکی دیگه اینکه یکی از بچهها ی باشگاه خیلی عالی پیشرفت کرده با همون امکانات بسیار کم من از ته قلبم تحسینش کردم و گفتم الینا خیلی تلاش کرده و وقت میزارن و دوسه سالی هست که داره با عشق ادامه میده و الان به مرحله رسیده و برای آرزوی موفقیت های بیشتر دارم
و یکی دیگه همسرم از وقتی داره روی خودش کارمیکنه و چقدر تحسینش کردم واقعا آرامش را در چهره اش میبینم و لذت میبرم
چون من فقط دارم روی خودم کار میکنم و لازم نیست کسی را تغییر دهم و جهان داره شرایط را برای من تغییر میدهد به نفع من همه چی عالی شده
الخیر و فی ما وقع شده برای من همه اتفاقات
خدایا شکرت
چندتا از افراد فامیل که یاد آوری کردم و بسیار تحسینشون کردم
هر کدام را با خصوصیاتی که فقط ظاهرم دیدم تحسین کردم
بخاطر باور خوبشون در پول ساختن بسیار تحسین کردم و یکیشون بخاطر آرام بودنش و سکوت در اکثر مواقع و یکی بخاطر شوخ طبع بودنش و پول ساختن و اخلاق خوب با مشتری و ارباب رجوع
بسیار تحسین برانگیز هستند
استاد من از وقتی در مسیر درست قرار گرفته ام با هر نشانه و ایده ای میگم خدایا شکرت که من در مسیر درست و رسیدن به خواسته هام هستم
اگه ببینم کسی مسافرت میره میگم این یه نشونست برای من منم بزودی در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین موقعیت مسافرت میرم
اگه بشنوم کسی به ثروت و کسب و کار عالی رسیده
میگم این یه نشونه فراوانی شغل برای من است منم میتونم
و با هر نشونه ای که ببینم
خدارو شکر میکنم و میگم برای اونا شده قطعا برای من هم میشود
همیشه میگم هیچ اتفاقی اتفاقی اتفاق نمیافتد
هر کسی و هر چیزی برای من درسی داره
من باید آگاهانه توجه و تمرکزم را روی خودم و خواسته هام بگذارم و با هر نشانه از طرف خدا شکر گذاری کنم
بقول قرآن که به پیامبر گفت :چشم ننداز به نعمتهای دیگران
الله و اکبرررر
چقدر این آیات کارگشا هستند
بخاطر داشته هایم شکر گذاری کنم هر آنچه که الان هست
من دوتا از خواهرام تو این ماه ماشین خریدن
با تمام وجودم خوشحال شدم و آرزوی بهترینها رو براشون کردم
هر کسی که به نعمتی میرسه میگم ماشاالله خدا بیشتر بهش بده
منم میتونم هر چی رو که دوست دارم داشته باشم
خدایا در این مسیر زیبا و الهی ثابت قدم ومتعهد تر م کن
وشکر گذار تر باشم بر داشته هایم
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت وسعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم