ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 1 - صفحه 57
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/02/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-02-02 01:26:012024-02-14 06:06:52ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشنده و مهربان.
من نصف دوره ها را از سایت خریدم و تازه دوره
شیوه حل مسائل زندگی را برا بار دوم به اتمام رسوندم دوره عزت نفس را سال قبل کار کردم و دوره دوازده قدم را تا قدم هشتم اومدم و سه دوره
دیگه را از هر کدوم سه جلسه کار کردم،
من خیلی بهتر از قبل شده ام تو روابط ام ازش راضی هستم، تو عزت نفس بهتر شده ام اما از
لحاظ مالی انگار برامن بسته شده و احساسم را بد
میکنه.
احساس من نسبت دوستان و نزدیکانم که تو
کارشون موفق شدند نتیجه اش این شده که دو تا الگوی یکسان تو ذهنم پیدا کردم، یعنی وقتی من
دوستم امسال موفق نشده ،ناخودآگاه احساسم
خوب میشه اما وقتی میبینم موفقیت کسب کرده
تو دلم احساس میکنم که اون داره شرایط ،
موقعیت، جایگاه و خودم را داره پیش خودش
قضاوت میکنه و من همونجا از درون احساسم
بد میشه که چرا من این همه وقت گذاشتم رو
خودم کار کردم و از لحاظ مالی حداقل نتایج مالی
شروع نمیشه در صورتی که من قبلا خیلی مؤفق تر
از دوستام بودم حالا هم انصافا خیلی از ویژگیهای
شخصیت ام را بهتر از دوستام عمل کردم و عمل میکنم.
از چه زاویه مثبتی به موفقیت های این افراد نگاه کنم که باعث شود:
به خود باوری برسم،
الهام بخش من باشد و برای اقدام در راستای تحقق خواسته هایم ایده بگیرم ؛
چه درس هایی میتونم از مسیری بگیرم که منتهی به موفقیت این افراد شده است؟
این افراد یه ویژگی مشترکی که من از نزدیک دیدم
دارند نترس هستند و خیلی خود خواه یعنی تو
زندگی شون، برا گرفتن دست آدما خسیس هستند
بر عکس من، من تو کارم آدم نترسی هستم اما
از طرف دیگه میخواستم دست دوستام و آدمای
دیگه را هم بگیرم و اینو بعدا متوجه شدم که من کار اشتباهی را انجام میدادم ودرسی برا من داره اینه که زندگی کنم برا دل خودم نه برا هیچ کس
دیگه.
یه ویژگی دیگری که اونا دارند به همین راحتی
حرف دلشون را به هر کسی نمیگن و در صورت
لزوم با همکاراشون در میون میزارند و این خیلی خوبه یا اصلا چه دلیلی داره که بیان حرفاشونو
به من یا دیگران بگن.
من چندان به موفقیت دوستام یا نزدیکانم حسادت نمیکنم موفقیت آدما رو من بیشتر تحسین میکنم تا اینکه بخوام حسادت بکنم دلیل اینکه بعضی مواقع احساسم بد میشه به خاطر این هست که خودم را بی عرضه فرض میکنم اون هم
در مورد مسائل مالی باورهام اینجوری هست که
باید یه کار فیزیکی انجام بدم.
ممنونم استاد عزیزم.
در پناه حق.
باسلام وقت بخیر خدمت استاد عزیزم دوستان توحیدی اهل رشد من
استاد از جواب دادن به این سوالات کاملا غافلگیر شدم چون به چنتا از باورهای محدود کننده خودم وریشه ای که مانع رشد میشود رسیدم
من فکر میکردم آدم حسودی نیستم تازه متوجه شده ام که این خصلت خیلی جاها مانع رسیدن نعمت به من شده است
از جواب به سوال اول فهمیدن که حتی ریشه شادی من برای موفقیت بعضی از نزدیکانم به خاطر شرک وجودی و حسادت من بوده است مثلا متوجه شدم من از موفقیت خواهر شوهرم به این خاطر خوشحال میشدم که فکر میکردم اگر او موفق شود دیگر به من و زندگی من حسادت نمیکند و من را طرد نمیکند که اینجا فهمیدم من هم شرک در وجودم هست هم عزت نفس پایینی دارم و هم برای اینکه فکر میکردم او برای من خطر ناک است برای موفقیتش خوشحال میشدم واین فهم من را دچار شوک کرد و نکته بعدی اینکه من در مقابل موفقیت دیگران اگر احساس خطر و با ضعف نکنم شاد میشوم ونکته بعدی اینکه ذهن من احساسات من را سانسور میکند مثلا من درمقابل موفقیت دختر خواهر شوهرم احساس ضعف و ناتوانی کردم با وجود اینکه خیلی تلاش کردم اورا به خاطر کسب درآمد عالی تحسین کنم اما به شدت احساس ضعف کردم واین احساس ریشه در ترس من از کار داشت وتوجه شدم ذهن من این ترس و احساس ناتوانی از کار را در پشت جنسیت من و باورهای مذهبی من سانسور کرده و مدام توجیه میآورد که تو با وجود بچه و این شرایط نمیتوانی کار کنی
امادرباره بخش دوم تمرین من متوجه شدم که با ساخت همین باور که جهان به افکار وباورهای من پاسخ آسان و خوبی میدهد بهترین باور درباره رسیدن به خواسته هایم است چون تمام آنها از دید قانون فقط با تمرکز و پشت کار به خواسته هایشان رسیدن
درپایان از استاد عزیزم سپاسگزارم که با اقدامات به موقع خود موجب حرکت و رشد ما میشوند
سلام و خدا قوت به استاد عزیزم و مریم بانو
از شما بسیار متشکرم برای شروع این سلسله فایلهای قطعا تاثیر گذار
قدرت ِ این فایل من رو دست به قلم کرد.
در همین شروع کار من به یکی از بزرگترین مقاومت هام پی بردم هرچند قبلا تا حدودی میدونستم اما فکر نمیکردم خیلی مهم باشه و میگفتم نع من اینجوری نیستم.
اینکه من وقتی شخصی به موفقیت یا خواسته ای می رسد به شدت احساس خود کمبینی و ناتوانی میکنم و عمیقا ناراحت میشم به عیچ عنوان برچسب بدی به اونها نمیزنم مثلا میگم خب اون خیلی باهوش بود یا توانمند بود یا پرتلاش ، یا با اعتماد به نفس یا …… فلان چیز بود افرین بهش،
ازون طرف میگفتم ولی من که اونجوری نیستم من نه باهوشم نه اعتماد به نفس دارم نه پر تلاشم نه. شجاعت دارم نه توانمند نه ازادی شو دارم نه ……
به شدن احساس بی عرضه گی. و ناتوانی میکردم و تا روزها ناراحت بودم .
چون ناتوانی از بچگی بع من زیاد گفته شده و به شدت در من عمیقه این موضوع ،
با اینکه روش کار کردم اما و تا حدی هم اومدم بالا خداروشکر اما خیلی خیلی جای کار داره چون من از بچگی همش میگفتم دیگران میتونن اما من نمیتونم بعدشم گریه میگردم
حتی هوش آبجی بزرگه من با من مقایسه میشد از بچگی ، ایشون خیلی باهوش بودن اما من نه
تمرکز بیشتر و توجه بیشتری روی اون بود ولی من نه
من هیچوقت از طرف خانواده تحسین نشدم بلکه به شدت سرکوفت هم خوردم
برای همین یک احساس برای من نمیشه ی ، بزرگی درون من هست وقتی که تلاش میکنم یه چیزی درون من میگه آخرش که چی تو که نمیتونی .
برای همین بیشتر کارهام نیمه تموم میمونه و ازون طرف عذاب وجدان و ندای خاک بر سر
بی عرضه ت کنن هم از یک طرف.
این فایل باز من رو عمیقا برد درون خودش.
من حتی برای موفقیت دیگران از خوشحالی گریه هم کردم، دعا هم کردم، تحسین هم زیاد کزدم،
چون فکر میکردم که همه میتونن چون توانمند هستن اما من نیستم
خلاصه که اینطوری بوده ،
و من حتی در برابر رفعِ این مقاومتِ ،
برای من نمیشه و من نمیتونم هم ،
احساس ناتوانی میکنم .
از استاد و دوستان عزیزم درخواست میکنم اگر کسی این مشکل رو داشته و رفعش کرده
لطفا ایده ها و راهکار تون رو با من به اشتراک بذارید به امید خدا و همت خودم تا من هم بتونم بالاخره طعم شیرینِ موفقیت، من هم میتونم و دیدی انجامش دادم رو ، بچشم.
ممنونم از همه دوستای هم فرکانسی عزیزم
و آروزی موفقیت و ثروت برای همه شما عزیزان دارم
به نام خدای مهربانم خدایی که هر لحظه هدایتم میکند و من شکر گزارش هستم
خدایا شکرت سپاسگزارتم
سلام وصد سلام به استاد بی نظیر و دوست داشتنی و سلام به مریم قشنگم
ممنونم از شما بابت فایل مهم و مفیدتون
که فرق بین ذهنیت محدود کننده و ذهنیت قدرتمند کننده رو بشناسیم تا خودتو و باورها و افکارتو نشناسی نمیتونی قدمی برای رسیدن به خوشبختی و رسیدن به خواسته ها و هدفت برداری
باید به خودشناسی برسی که الان کجا هستی در چه حدی هستی آیا رو به بالا هستی یا رو به پایین که شما با این فایلتون خیلی واضح مثل همیشه توضیح دادین برای ما
وقتی خودتو بهتر بشناسی شخصیتت بهتر میشه منم وقتی خودمو با ماه پیش مقایسه میکنم میبینم وای از همه لحاظ چقدر رشد کردم و خیلی خوشحالم
سوال اول : اگه یکی از افراد نزدیکمون به موفقیت برسه من چه احساسی دارم؟ خب معمولا همه افراد اول ظاهرا خوشحال و تبریک میگن ولی اصل باطنه هر آدمه
من قبلا خواهر و برادر که موضوشون فرق میکنه اونا رو از اول خوشحال میشدم و الان هم هستم به همون وضع اما اقوام رو یکم حسادت میکردم ولی الان که روی شخصیتم کار میکنم به جای حسادت میگم اگه اون تونسته منم میتونم فقط باید باورهای مربوط به اون موضوع رو بسازم و این ذهنیت قدرتمند کننده ست و به ما کمک میکند و ما روبه خواسته مون میرسونه و ذهنیت محدود کننده ما رو دور میکنه از خواسته ها
چون این کار به من و رشدم کمک میکنه تا حسادت کنم و احساسه لیاقت میکنم چون وقتی خوبیه یکی رو مد نظر قرار دهی از جنس همون جهان وارد زندگیت میکنه من هیچ موقع احساسه بی عرضگی نکردم در طول 30 سال زندگیم استاد عزیزم ممنونم از شما بابت زحماتی که برای ما میکشین و این فایلها رو رایگان در اختیار ما قرار میدهین که خیلی به ما کمک میکنه
در پناه حق باشین
به نام خدای مهربان
خدارو شکر که این فرصت رو به من داد تا بیام کامنت بنویسم
از استاد عزیزم سپاسگزارم که آگاهی های ناب رو با ما به اشتراک میذاره که روز به روز زندگیمون عالی و متعالی تر بشه قبل از اینکه بخوام در مورد این فایل گرانقدر صحبت کنم می خوام از نتیجم صحبت کنم هم برای دوستانی که میبینن و میخونن الهام بخش باشه و هم برای استادم که خوشحالش کنم که با عمل به حرف هاش زندگیمو بهشت کردم
من یک ماهی میشه ازدواج کردم از استاد یاد گرفته بودم که برای خدا تعیین و تکلیف نکنم یعنی مولفه هارو ثابت نگه ندارم و خودم رو رها کنم و ذهنم رو محدود به یک شخص یا یک مکان نکنم و همیشه میگفتم خدایا زوجم رو خودت انتخاب کن و خداوند چنان انتخاب کرده که به قول استاد قشنگ پیچ و مهره چفت هم، انقدر که اخلاقمون و خلق و خویمون به هم وصل هست و تضادی نداریم و خانواده همسرم یعنی فوق العاده به تمام معنا واقعا خداروشاکرم و “لعلک ترضی شدم” من فقط با عمل به فایل های دانلودی این نتایج شگفت انگیز رو گرفتم که اگر می خواستم بشینم ویژگی های طرف مقابل رو بنویسم اصلا عقلم به بعضی چیزها به موردی های خیلی جزئی که تو زندگی مهم هست نمی رسید ولی خداوند به گونه ای هدایت کرد که واقعا راضی هستم یعنی اگر با عمل به فایل های هدیه من خودم خیلی نتیجه گرفتم و میدونم که این فایل ها چقدر ارزشمند هست سپاسگزارم استاد عزیزم
و با همسرم قرار گذاشتیم که انشاالله دوره فوق العاده عشق و مودت در روابط رو تهیه کنیم و خودمون رو مهمون استاد عزیز کنیم سپاسگزارم استاد مهربانم
و اما درمورد این فایل هدیه من خودم قبلا وقتی کسی به موفقیت می رسید یعنی از افراد نزدیک یعنی دختر دایی، دختر خاله تمام حس های بد رو داشتم حس حقارت، نفرت، خشم……
ولی این اویل دختر داییم یک موفقیتی کسب کرد با این که فکر میکردم من دیگه روی خودم خیلی کار کردم و موفقیت دیگران رو تشویق میکنم ولی همین که خبر موفقیت دختر داییم رو شنیدم دیدم حس های به سراغم اومد ولی انقدر دیگه برای خودم صحبت کردم که از تو بعید هست این حس ها یادم رفته دقیقا نسبت به موفقیت دختر داییم چه حسی داشتم ولی هر چه بود حس خوبی نبود ولی نشستم با خودم صحبت کردم که تو که میخوایی تاثیر گذار باشی تو این دنیا میخوایی افراد رو هدایت کنی به سمت موفقیت و خوشبختی بعد از خوشبختی دیگران حس خوبی پیدا نمیکنی این چه مدلشه قربونت برم بر همین منطق خدارو شکر مقاومت ذهنم رو کم کردم و بیشتر موفقیت افراد رو تو دلم و ذهنم تشویق می کنم همین چند وقت پیش پسر داییم موفق شد به قطر بره برای من واقعا الهام بخش و انگیزه بخش بود و خدارو شاکرم که به لطف خداوند و آموزهای استاد عزیز حس های بد رو از خودمون دور کردیم و میتونیم خداگونه باشیم و خداگونه رفتار کنیم
چون اگر خدا گونه فکرکنیم هیچ وقت حس بد نسبت به موقیت افراد پیدا نمی کنیم .وقتی کسی موفق میشه خداوند خوشحال میشه اون فرد رو آفریده نه اینکه غبطه بخوره
و اینم بگم اگر روی خودمون کار نکنیم و دچار روزمرگی بشویم باز همون حس های به سراغمون میاد
از تمامی دوستان عزیزم، خانم شایسته فوق العاد و استاد بزرگوارم سپاسگزارم
عشق براتون
در پناه یکتا بی همتا
سلام استاد عزیز
سپاس که مثل همیشه به زبان ساده و زیبا ، کمک میکنید به آدمها که خودشون رو بهتر بشناسند و در مسیر زندگی انتخابهای بهتری متناسب با شخصیت خودشون داشته باشند.
و اما در مورد این فایل ارزشمندتون که سوال مطرح شده در او منجر به یک واکاوی در وجودم شد و شاید این موضوع رو برام واضح تر کرد که هنوز خودم ، خودم رو خوب وکامل نمیشناسم ، کمی رنج آور بود ولی خوشحالم که رنج لذتبخشی هست چون همراهش یک شناخت عمیقه که نتیجه اش رسیدن به یک آرامش درونی کامل تره که ادامه داره و انتهایی برای اون نیست …
البته استاد عزیز من اندکی حسادت رو طبیعی میدونم که اگه بخوام دقیق تر بگم غبطه خوردن همیشه احساسی طبیعی است (اون طور که من یاد گرفتم حسادت یعنی چرا اون رسیده ، نباید به اون جایگاه میرسد اون جایگاه باید مال من باشد ، اون باید بره کنار من فقط برترین باشم
ولی غبطه یعنی خوش به حال اون که رسیده کاش بشه من هم به اون جایگاه برسم) و برای من در اکثر موارد بعداز غبطه خوردن عاشق حرف زدن با اون فرد و یادگرفتنو راهنمایی هاش برای درک بهتر مسائل و پیدا کردن راهکارهای ساده تر برای حل مسائل هستم
البته بارها پیش آمده که اطرافیانم کسانی رو تحسین کردندکه به نظر آنها آن موفقیت شگفت انگیز و خاص بوده ولی به نظر من چیز خاصی نبوده که همین مورد من رو کمی ب تامل وادار کرد که چند حالت داره؛
آیا به خودم تلیقن میکنم که این موفقیت برای دیگران مهم است و از نگاه من ارزشمند نیست ( به نوعی همان احساس عدم لیاقت و دادن آشغالها زیر مبل )
یا اینکه به صورت واقعی و درونی عمیقا خودم را شناخته ام و میدانم هدف من رسیدن به آن جایگاه نیست و برای او خوب است ، چه خوب شد که به خواسته اش رسیده ولی خواسته ی من این نیست و برای او آرزوی ارتقا روزافزونش در این مسیر را میکنم
به هرحال دفترم را بر میدارم و شروع به خودکاوی میکنم تا باورهای محدودکننده ام را در این راستا پیدا کنم و به لطف خدا و هدایت او باورهای بهتری را جایگیرین آنها کنم
سپاس برای وقت و انرژی ای که صرف میکنید
با سلام به استاد عزیز و خانم شایسته
من اصلا نمیدونستم این نگاه درسته ولی چند تا از خانمها هستندتو دوست و اشنا که کارهاشون براحتی پیش میره مثلا اراده میکنند خونه بخرند همه چی دست به دست هم میده و شرایط جور میشه
معمولا باورها اینحوری خودشونو نشون میدند که وقتی اولین بار میشنوی طرف یه پشرفت مالی کرده اولین فکری که به ذهن ادممیاد چیه ؟
تو بحث خونه خریدن دوستم اولین فکری که به ذهنم اومد این بود که اون خانم خیلی بیخیال و خونسرده
تو مورد دوم که از دوستان صمیمی هستند و خیلی از عادتهای روزانه شون با خبر خستم بازهم بحث خرید خونه سه خواب تو منطقه خوب اینکه توی همون خونه ای که هستند به نکات مثبتش توجه میکنند و این دوستم همیشه سپاسگزار هست وبه هر انچه که داره افتخار میکنه و بزرگنمایی میکنه مثلا شغلی نداره ولی ناراحت نیست و از خانه داریش لذت میبره و بهترین غذاها رو میزاره بهترین خانه داری رو انجام میده
و وقتی من میشنوم که دوستمخونه خریده قانون برام مرور میشه میگم عه چه جالب این دوستم خیلی سپاسگزاره و خودشو لایق میدونه
پس طبق قانون باید هدایت بشود به خونه بزرگتر
یا بکی از دوستام خلیی ماشینشو خوب نگه میداشت همیشه تمیز و دستمال کشیده به طرز عجیبی جور شد و کارمند بانک شد بهش وام خوب دادند . ماشینشو از پژو پارس تبدیل کرد به دویست و هفت و من با شمیدنش خیلی خوشحال شدم و گفتم طبق قانون اونی که از این ماشین لذت میبره و قدردان هست ماشین بهتر بهش داده میشود
الان متوجه شدم من اصلا حسودی نمیکنم چون ذهنم سریع میره سمت تحلیل و اولین جمله ای که میگه اینکه طبق قانون باید به اون ادم داده شود و این نگاه رو مدیون استاد عزیزم هستم
مثال دیگه یکی از دوستانم به محض برخورد با تضاد به طرز چشمگیری تمرکزشو از روش برمیداره و میزاره روی خواسته اش و اتفاقات شکلش تغیر میکنه و به سمت خوبی میره و من چون قانونش رو میدونم نه تنها حسودی نمیکنم بلکه از اینکه طرف ناخواسته انقدر عالی عمل میکنه خوشحال میشم چون همین ادم رو اگه بخای جالشو خوب کنی و کمکش کنی گلی ازت انرژی میگیره ولی وقتی مسیرو درست می ره کار من هم راحت میشه و نیازی به صرف انرژی نداره
استاد ممنون که به محض اینکه ایده ای به ذهنتون میاد سریع در موردش فایل اماده میکنید خیلی فایل ارزشمندی بود
سلام درود فراوان به استاد عزیز خانم شایسته عزیز
سپاسگذارم بابت این فایل زیباتون ..
من یک ساله که تو دوره 12قدم هستم من از نطر اخلاقی خیلی تغییر کردم ..
ولی وقتی این فایل گذاشتیم فهمیدم چقد باورهای محدود کننده دارم
من تو دور ورم زیاد ادم های انچنان موفق ندارم
من هیچ وقت به موفقیتهای دوستام حسادت نکردم همیشه اتفاقا تلاش میکردم برای موفقیت اونا همیشه از اینکه اونا موفق خوشحال هستن منم خوشحال میشدم …وهیچ وقت مسئله ای برام پیش نمیامد
ولی الان که دارم روی خودم با تمرکز کار میکنم میبینم من روی دختر خالهام افراد فامیل حسادت میکنم همش این به خودم میگم که من که بزرگتر از اینام من که تجربه هر کاری دارم پس چرا من از اونا عقب ترم همش خودم مقایسه میکنم
همش فکر میکنم که هیچ کس هیچ توجهی به من نمیکنه همش برای خودم دلیل میارم که فلانی بابش هواش داره خانواده شوهرش بهش میرسن منم جای اون بودم الان همه چی داشتم
یا وقتی مربوط به رشته خودم که آشپزی هست تو اینیستاگرام میبینم همش میگم خیلی این حرفه زیاد
من مگه میتونم همش دنبال اینم که کار خاصی انجام بدم واقعا حس حسادت دارم احساس میکنم که خیلی کمال گرام هستم همش پیش خودم میگم همه دارن این کار انجام میدن دیگه کار من زیاده پس بیخیال شم اصلا ارزش کاری که انجام میدم نمیدونم
برای اینکه خودم تغییر بدم باید اول اینکاری که میکنم حسادت بزارم کنار پیش خودم بگم اگه اون تونسته منم میتونم چون سیستم عصبی همه ماها یکی خداوند به همه ما به یک اندازه نزدیک
من فقط باید کار خودم درست انجام بدم باید تمرکز بزارم روی خودم فقط کافیه مدار ثروت بشم بقیش با خداوند منم میتونم موفق شم فقط اراده پشتکار میخواد با باورهای درست اگه دختر خالم فامیلم ادم موفقی کار خداوند انسانها شرایط وسیله ای هستند که مارا به خواستهام برسانند من باید قضاوت کردن بزارم کنار خوشحال باشن از موفقیت افراد فامیل
چون هیچ تفاوتی بین من و اون نیست افرین به افکاراش باوراش که همه دوسش دارن میتونه موفق بشه
تمام تلاشم میکنم از این فایل که باورهای محدود کننده درست کنم قضاوت حسادت کم کم بزارم کنار
تلاشم تمرکز گذاشتنم روی خودم بیشتر کنم
همش دنبال تحسین کردم باشم منم میتونم چون منم لیاقتش دارم
سلام به همه ی دوستان سایت و استاد عزیز
این فایل چقدر خوب بود خدایا
همینجور ک استاد داشتن صحبت میکردن من تو ذهنم داشتم جواب میدادم بدون اینکه بدونم این تمرینا هستن
من از موفقیت خیلیا هم خوشحالم هم ناراحت
موفقیت همسرم که از هر بار به فروش میرسه من براش خوشحالتر میشم و از خدا تشکر میکنم
موفقیت بچه های فامیل بعضا ناراحت میشم
موفقیت دوستم ناراحت میشم حسادت میکنم
برا همسرم که حوشحال میشم میدونم لیاقتشو داره چون براش تلاش میکنه هدف داره و بهش میرسه
برای فامیل ناراحت میشم چون خودمو مقایسه میکنم و میگم اونا پارتی دارن خودشونم میگن از طریق موقعیت بابامون به کار میرسیم ولی خب میشه اینجوری گفت تو مدارش قرار گرفتن و پدرشون وسیله ای برا رسیدن ب خواستشونه
برای دوستمم که.کارمند پست بانک شده حسودی کردم ولی کلی بخام بگم برا کار دولتی خیلی تلاش کرد ازمونا خوند امتحان داد ولی برااونا ب نتیجه ای نرسید و در نهایت موفق شد ازدواج کرد و شوهرش که کارمند بانکه تونستن اونم به نتیجه ای برسه و خداروشکر به نتیجه رسید تلاشاش
من تونستم بعد از مدتها حس درونیمو نجواهای ذهنم رو بروز بدم و بیام توی کامنت بنویسم و براشون جواب داشته باشم استاد خیلی ممنونم بخاطر این فایل خوبتون
(انقد دوس داشتم زودتر کامنتمو بنویسم که بااکانت همسرم ارمان، کامنتمو گذاشتم)
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد عزیزم و همراهان ارزشمندم
سپاسگزار خداوندی هستم که هر لحظه شیرینی حضورم رو دراین فضای مقدس، صد چندان میکنه ،امیدوارم با عمل سپاسگزار خوبی باشم.
اگه به گذشته ، حدود سه سال پیش نگاه کنم میبینم با نگاه اون موقع قبل از شناخت و روش زندگی و تدریس استاد ، آدمی بودم که قبول داشتم خدا همنقدر که دارم برام خواسته از هرچیز مادی و معنوی ، یه جورایی محکوم بودم به هرچیزی که هستم و عوامل بیرونی زیادی رو دخیل میدونستم در زندگی و کیفیت رو تحمیلی احساس میکردم .
( میتونم بگم ظالمانه خداوند، یسری ادمهارو بالاتر از من حمایت میکنه و منو نه ،،، یسری از همین سوالات بود که منو امروز اینجا نشوند تا یاد بگیرم : سوالاتی که عادل بودن خداوند رو خدشه دار میکرد و سرانجام فهمیدم خودمم که نمیدونم، نه خدایی که بسیار عادل است)
و
سوال اول :اگر یکی از دوستان یا نزدیکان شما به موفقیت قابل توجهی برسد، شما چه احساسی درباره موفقیت آن فرد داری؟
بروزترین جواب با توجه به تجربه دیشبم : دیدن و شنیدن موفقیت یکی از بستگان بسیار نزدیکم، انقد سرشوقم آورد که حسابی تو همون لحظات فهمیدم حالم چقدر خوب شده و کلی کیف کردم و هزاران افرین گفته بودم به اون اقدامات
ناگفته نماند بعد چند دقیقه ، دیدم ذهنم داره صفحه میچینه و مقایسه میکنه و یجوری میخواد حالم بگیره و دریچه کمبود حالم بد کنه ( مچش گرفتم و حسابی به نقاط قوت دستاوردش فکر کردم تحسینش کردم و انقد حالم خوب شد و گفتم خداروشکر که حال خوب کسی رو میشنوم)، اما من بودم که سرافراز تمومش کردم.
اره بعد چند سال ،تو این مسیر بودن ، تمام سعیم هست که خوب ببینم تا خوب تجربه کنم .
مرحله اول: موفقیت های کسب شده
آقای موفق : راه اندازی کسب و کار شخصی، خرید ملک های ارزشمند و باغ و ساخت خونه سوبلکس ، زندگی به سبک شخصی و ارزشمند
احساس من : چون مرد بوده محدودیت زمانی و مکانی نداشته و تونسته پیشرفت کنه، از دیدن پیشرفتش خوشحالم.
خداباوری، محکم، مصمم و متعهد، سخت گوش و مستمر ، آماده برای یادگیری و بروزرسانی فعالیت ها، مهربان
آقای موفق مهاجرت با انگیزه بالا ، توانایی در خلق شرایط دلخواه با توجه به استعداد و توانایی های بی شمارش و رشد و پیشرفتش
احساس من : بازم چون مرد هستش قدرت انتخاب بالاتری داشته همین
خلاق و مخترع، باایمان و متعد، با ایمان تمام پلهای پشت سرش خراب کرد ( ایمان به غیب رو به والاترین شکل ممکن اجرا کرد)،مهربان و با اخلاق
خانم موفق:: رفتن در مسیر علائق خودش ، بدون توجه به شرایط کنونی خانواده، کاری که اصلا غیر ممکن به نظر میرسید
احساس من: احساس خوبی نسبت به تغییراتش دارم
اعتماد بنفس بالا، خدا باوری ، مصمم و متعهد، مستقل
خانم موفق : مهاجرت در سن مناسب با توجه به علائق و ازدواج بسیار عالی ، تدریس در بهترین دانشگاههای امریکا
احساس من: دوسش دارم چون از بچگی مسیر رشدش دیدم ، احساسم عالیه نسبت بهشون ….
مستقل ، عزت نفس بالا، زندگی به سبک شخصی ، فعال و بروز در زمینه کاری
آقای موفق: مدیر کارآمد و فعال، رشد و پیشرفت مداوم در طی سالها، کسب درآمد های بالا ، آرامش و عشق همیشگی
احساس من : هربار تحسینش میکنم معمولا نسبت به افراد حسن ظن خوبی دارم
بسیار فعال و خوش بین ، دارای پلن های متعدد کاری در زمانهای مختلف ، متعهد
در کل در مورد احساسم نمیتونم، کارهایی که خودم انجام ندادم رو با برچسب زدن به افراد توجیه کنم .
انقد باورم شده که خودم خالق زندگیم هستم، راجع به این افراد موفق واقعا احساس بی ارزشی خودم یا شرایط خاص اونا ندارم ندارم ندارم.
من جای خودم هستم با تمام ویژگی های فردی خودم و تلاش میکنم با الگو گرفتن از افرادی که در صلح باخود ،موفقیت رو تجربه میکنن من هم تجربه کنم
در مرحله آخر میتونم بگم ریز تمرکز افراد روی توانایی های شخصی و علائق خاصشان و استمرار و پی گیری ، باعث شده تقریبا بعد 3 تا 5 سال ، استقلال مالی داشته و در کنار اون روابط شخصی بهتری رو تجربه کنن.
( مطمئنا خیلی چیزها هست که قابل دیدن نیست اما در تک تک افراد نیرو محرکه شده برای رشد و پیشرفت )، ایمان به خداوند و پاداش استمرار و نگرش نیک ، باعث رشد و آرامش شده است
در پناه الله یکتا ، ناب ترین هارو تجربه کنید