ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 5 - صفحه 16

520 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سید عبداله حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1963 روز

    به نام الله یکتا و مهربان.

    سلام به استاد عزیزم.

    استاد به یه موضوع جالبی اشاره کردید من تو حوزه خوانندگی یه مهارت خاص دارم به این دلیل

    که من در یه برهه ای از زندگی ام فقط و فقط

    به خاطر علاقه خفنی که به خوانندگی داشتم تمرین

    بیش از حدی داشتم فکر کنم تنها ساعاتی که تمرین نداشتم موقعی که خواب بودم حتی موقع خواب هم

    با صدای کم زمزمه می‌کردم که اصلا نمی‌فهمیدم که کی خوابیدم و صبح به محض بیدار شدن با آواز بلند

    می‌شدم.

    یعنی من این همه تمرین به خاطر علاقه بوده اون

    وقت خیلی بهم می‌گفتند تو از اول استعداد این

    کار را داشتی، خدا برا تو خواسته، یا به خاطر اینکه

    سید هستی جدت بهت کمک کرده.

    من هیچ وقت اینا درک نکردم که تو استعداد این

    کار را داری یعنی چه ذهنم ارور می‌داد که این حرفا چیه

    این همه نتیجه ای که من گرفتم به خاطر علاقه،

    پشتکار، تمرکز، بیشتر تجسم می‌کردم اون لحظه

    پایانی را، که در بهترین حالت کارم را باز هم بهتر و بهتر می‌کردم

    موفق و سربلند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    عبد الرضا افسائی گفته:
    مدت عضویت: 1917 روز

    بنام خداوند وهاب و خدای فراوانی و نعمتهای فراوان

    درو بر بهترین استاد جهان در تمام جنبه های زندگی و تمام دوستان و هم فرکانسیهای عزیزم

    در رابطه با سوال استاد عزیزم قبل از اینکه الباقی فایل گوش بدم این کامنت را نوشتم .

    در رابطه با استعداد باید خدمتون عرض کنم که هر کاری که انسان قصد انجامش داشته باشه که بوسیله برخورد با تضاد یا انگیزه گرفتن یا هرتصمیم یا ثابت کردن توانایمون به خودمون میتونیم یک مهارت خاصی که لازمه رسیدن به خواسته ای و هدفی خاص میباشد به جای منصرف شدن از رسیدن به اون خواسته و اینکه میبایست برای رسیدن به اون خواسته مهارت یا مهارتهایی را یاد بگیریم وقتی اراده لازم را در خودمون جمع کنیم و تلاش مستمر کنیم و به صورت تمرکزی اون مهارت را یاد بگیریم و برای یادگیری بهای زمانی و مالی و گذشتن از هوسهای زودگذر و بی فایدهمیتوانیم آن مهارت را شروع کنیم و این باور را درخودمون تقویت کنیم که خداوند در هر لحظه از هزاران راه و از هزاران دستانش راهها را برامون هموار میکنه و هدایتها و ایده ها را درمسیر ماقرار میده که آن مهارن را از مسیری آسان یاد بگیریم و آسان شویم برای آسانیها و آن مهارت را یاد بگیریم و آنقدر میتونیم در این مسیر پیشرفت کنیم که حتی از کسانی که سالها در این کارهستند ماهرتر و سزاوارتر باشیم .

    مثل خود من که با وجود اینکه 6ماه بود که کار املاک میکردم و حتی بصورت جدی و با پشتکار هم کار نمیکردم و کمی مردد بودم که ادامه بدم یا نه ” وقتی میرفتم با همکارام ملک را کارشناسی و بازدید بدم سعی میکردم اگر ه تضادی برخورد میکردم و سوالی برام پیش میومد بصورت تمرکزی سعی میکردم یاد بگیرم و بصورت عملی در رفتار و گفتار و کردارم اجرا میکردم و به مهارتهای خوبی رسیدم و وقتی به همکارانی که تازه آشنا میشدیم همه متفق القول میگفتند ای کاش یه روزی ما تجربمون مثل شما باشه و ازشون میپرسیدم چند وقته دارند کار ملک میکنند میگفتند 5تا 7ساله و من که میگفتم 6ماهه کار ملک میکنم به هیچ وجه باوشون نمیشد.

    و بعد به خودم میگفتم که خدایا شکر در این بازه زمانی کوتاه چقد عالی پیشرفت کردم و یا مثل استاد عزیز که الگوی من در همه جنبه های زندگی ام داره میشه زمانی که دوره فوق العاده سلامی را شروع کردند و به سربلندی و بهترین نتیجه دارند ادامه میدهند و یا مثل زمانی که استاد خواستند کار ملک رو توی آمریکا شروع کنند و به چه اطلاعات و مهارتهایی رسیدند.

    خلاصه اینکه کسب مهارت یک عمل اکتسابیه و میشه با ممارست و تلاش و با لذت به هرچقدر مهارت در هر زمینه ای رسید و پیشرفت کرد و علاقمند شد و به بهتریت نتیجه های مالی و شهرتی و سرافرازی رسید.

    تو پای در راه بنه و هیچ مپرس خود راه بگویدت که چون باید کرد

    در پناه خداوند وهاب شاد و ثروتمند و عزتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    Amiraak گفته:
    مدت عضویت: 2115 روز

    درود بر شما استاد عزیز

    جواب تمرین :

    من معتقد هستم که آره با تمرین و تکرار میشود حتی بهترین شد در یه کاری یا مهارتی و … در خیلی از چیز ها مثلا نرم افزار اینگونه هست یا کار با ساز یا موارد ورزشی اما مثلا خوانندگی شاید کار توش سخت تر باشه ولی بازم دیدم با ی سری تمرین های حنجره مقداری میتونن صدا رو عوض کنن و صدارو زیر کنن یا بم کنن … تا حدودی در این موارد هم بله معتقدم ک میشه … حالا ی نظر دیگم دارم اینکه استعداد خییلی مطرح نیست تقریبا مطرح نیست و اگر در کنار اون تمرینه و تکراره علاقه هم همراه باشه … خیلی میتونه شگفتی رقم بزنه مثلا یاد گرفتن ابزار طراحی یه چیزه ولی نوآوری و خلاقیتش و دقت ها و اینا چیز دیگریست … قطعا کسی که تمرین و تکرار میکنه به علاوه علاقه خیلی با استعداد تر تلقی میشه تا کسی که رباط گونه فقط یاد بگیره و انجام بده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    مائده صفابخش گفته:
    مدت عضویت: 1180 روز

    سلام به استاد عزیز و دوستان

    من همیشه منتظر بودم که یک نفر یا یک اتفاق برایم پیش بیاید تا استعداد های من را کشف و به معرض ظهور در آورد

    و همیشه با حسرت به آدم‌هایی نگاه می کردم که تونستن استعدادشون را پیدا کنند

    و من شانس و یک لحظه طلایی را باعث پیدا کردن استعدادها می دونستم

    حتی این فکر را داشتم که عمر من تمام شده و کسی (مادر ، پدر ، معلم ، جامعه، …) استعداد های من را کشف نکرد و خودم را مسئول می دونستم که استعداد فرزندانم را کشف کنم و مدام اونها را کلاسهای مختلف می گذاشتم

    اما الان دارم می شنوم که حتی استعداد می تونه جلوی رشد ما را بگیره

    و الان متوجه میشم که همه آدم‌هایی که ما با استعداد می دونیم کسانی هستند که علاقه خودشون را پیدا کردند و تمام تلاش و تمرکزشون را روی اون موضوع گذاشتن تا به مهارتهای بالا رسیدند

    کلمات کلیدی : شناخت خود ، پیدا کردن شیوه یادگیری خودتون ، حرکت کن ، پیشرفتهات را بنویس، ادامه بده ، و بهبود مستمر داشته باش

    سپاسگزارم برای چنین باورهای قدرتمند کننده ای که دریافت می کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    فرحناز کریمی گفته:
    مدت عضویت: 1077 روز

    درود و سلام فراوان براستاد عزیز وخانم شایسته عزیز وهمه دوستان عزیزم

    چند صباحی است که از نوشتن دیدگاه دور بودم اما همیشه دیدگاه ها ی شما دوستان عزیزم را مطالعه کرده ام

    خدایا سپاس خدایا مچکرم

    استاد چقدر زیبا این فایل برای من امروز با تامل فراوان گوش دادم ولذت بردم

    خیلی سوال درست و کاملی

    من در سال 81گواهینا مه گرفتم ولی چون تمرین و ادامه ندادم تا پنج سال پیش اصلا پشت فرمان ماشین نمی نشستم وفکر نمی‌کردم که با تمرین و تلاش میتونم موفق شوم

    اما اوایل آشنایی با شما بود که در یکی از فایل های عزت نفس فهمیدم که باید وارد ترس های خودم بشوم ویادم که یک روز از مقابل یک مرکز آموزش رانندگی عبور میکردم یه چیزی در وجودم من را به آموزش گاه هدایت کرد و جالب اینکه با یک مربی بسیار موفق چند کلمه صحبت کردم وایشون به من پیشنهاد داد یک جلسه برای تمرین بروم ومن فردای اون روز رفتم وکامل رانندگی کردم آخر تایم ایشون به من گفتند من اصلا نه ترمز گرفتم ونه شما ایرادی داشتید شما با تمرین بهترین هستید یادم من یه ماشین 206دوروز بعد مدل 83رنگ بژ خریدم و دوباره گزاشتم داخل پارک کینگ و چند رو ز گذشت ویک روز شروع کردم تایم ظهر هرروز یک مسیر را رفتم و بعد از دو هفته متو جه شدم که کامل مسیر های زیادی را رانندگی کردم واقعا تمرین باعث شد الان 4سال رانندگی میکنم وعالی واین فقط با تمرین و تلاش

    سخنان شما دقیق و درست در صورتی که من همیشه می گفتم من استعداد رانندگی ندارم

    ولی با این باور توانستم موفق شوم من به سخنان شما ایمان دارم

    از شما متشکرم

    استاد یه معجزه در زندگی من رخ داد

    دوست داشتم این را برای دوستان وشما عزیز دل بنویسم

    من دختری دارم به نام منا ایشون پنج سال پیش درست همان زمان که من با شما ومباحث و فایل های شما آشنا شده بودم با پسر عموی خود قرار شد ازدواج کنند چون رابطه فامیلی بود خانواده پسر عمویش بدلایل بیماری که من نمی دانستم خودشون خیلی به این بیماری باور داشتند مخالفت می کردند اما پسر شان اصرار بر ازدواج داشت ولی گفت من عقیده ندارم خلاصه استاد با از مایش های فراوان باز هم دکتر ها گفتند احتمال خطر هست اما پسرشان قبول دار نبود

    گذشت و دخترم با پسر عمو ش ازدواج کرد

    الان چهار سال است که گذشته و افکار خانواده دامادم بر همان منوال بود من با توجه به فایل های که از شما شنیده بودم در مورد اینکه ما میتوانیم ذهن خودمان را تغییر دهیم و ژنتیک هم یه موضع است که ذهن بیشتر به اون باور کرده من هم دیدگاهم عوض شده بود

    استاد بگذریم دیدگاه من عوض شده بود وتوکلم بر خدا بود استاد اردیبهشت امسال دخترم به من تماس گرفت و گفت مادر من باردارم ومن بسیار خوش حال وایشون نگران وناراحت من بهش گفتم اگر به خدا باور داری خداوند بین هزاران این جنین انتخاب شده و قرار به این دنیا بیاد و زندگی کند دخترم دیدگاه خوبی داری ولی کمی نگران بود استاد ما دراین مدت ده ماهی که گذشت آزمایش وهر کاری که بود انجام دادیم و دقیقا 1402/10/24خداوند دست گلی صحیح و سالم با وزن عالی وچقدر زیبا و دوست داشتنی به ما هدیه داد

    زودتر از اینا میخواستم بنویسم اما مجال نبود ولی استاد من به تک تک کلام شما ایمان آوردم و می‌خوام بگم وقتی همه چیز را میسپاری دست خدا نیازی به هیچ کس نیست و خداوند کار نمی کنه شاهکار می‌کنه نمی دونستم چطور ولی خیلی دلم میخواست عکس دنیز به معنی دریا نوه قشنگم را بفرستم تا به همه بگم به عظمت خداوند من به گفته های شما عمل کردم ولحظه به لحظه معجزه ها را دیدم استاد اون فایل توحید عملی که درباره حضرت موسی بود را من در این نه ماه بارداری دخترم کامل هرروز گوش میدادم و فایل خدا به بزرگی خداوند سوگند زبان شما وکلامتان حق من با تمام وجود به کلام شما ایمان دارم

    از سر شوق نوشتم برای دوستانم که بدانند کلام استاد عباس منش حق ومن پنج سال زندگی به مفهوم واقعی زندگی را درک کردم و زندگی میکنم

    استاد با تمام وجود از شما سپاس گزارم دراین شادی شمارا هم سهیم میدانم

    نوشتم تا دوستانه که تازه وارد هستند بدانند که ما خالق زندگی هودمون هستیم ومن با این معجزه به قانون سلامتی شما صدر صد ایمان آوردم وحتما برای خودم خریداری میکنم

    استاد با تمام وجود از شما سپاس گزارم

    برای دوستانم روزهای زیبا لحظه های ناب وبرای استاد عزیزم عمر طولانی وعزت و سربلندی آرزو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    رویا طالبی گفته:
    مدت عضویت: 1694 روز

    به نام خدای مهربان مهربان تر از مادر

    سلام استاد عزیزم و مریم جان زیبا

    استاد قشنگم سپاسگزارم که آگاهی های ناب رو به ما هدیه می دهید سپاسگزارم

    از تمامی دوستان قشنگم هم ممنون و سپاسگزارم که با کامنت هاشون روح ما رو تازه می کنند

    ددر مورد سوال اول که آیا با تمرین و مداومت می توانیم مهارتی رو کسب کنیم یا با این باور که استعدادشو ندارم نمیرم سراغش

    من به شخصه با تجربه ای که از زندگی خودم گرفتم دوم دبیرستان که بودم تو درس عربی سه گرفتم یعنی تا این حد یعنی نمیتونستم فعل رو تشخیص بدم تا این حد ولی با علاقه ای که به درس و مشق دارم گفتم یتد م گیرم و از هم کلاسی های مهربونم می پرسیدم و انقدررررررررر تمرین و تکرار کردم که تو داشگاه سراری از رشته زبان و ادبیات عربی قبول شدم

    بله منی که تو عربی حتی فعل رو تشخیص نمیدادم تو کنکور بالاترین درصدم عربی و زبان فارسی بودم

    از آنجایی که ترک زبان هستم و تو مدرسه به صورتی ترکی درس میخوندیم انقدررر تمرین کردم که تونستم هم بدون لهجه فارسی صحبت کنم و هم رشته دانشگاهیم زبان و ادبیات عربی هست به لطف و هدایت الله فوق لیسانسمو گرفتم و تا آخرشم میرم چون زبان عربی یک گنجینه نهفته هست و زیاد ارتباط داره با ایران زمینمان

    من باورم اینه که اصلا هیچ چیزی ربطی به استعداد نداره هر چیزی با تمرین و تکرار امکان پذیر هست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    مریم پهلوان گفته:
    مدت عضویت: 2025 روز

    به نام الله.سلام بر استادان گرامی وهمه دوستان.

    بنده کاملا موافقم که اگردرکاری هیچ مهارتی نداری با تکراروتلاش واستمرار خیلی پیشرفت میکنی.روزهای اول که دانشجو بودم وکاراموزی میرفتم نمیتونستم از مریض رگ بگیرم که سرم وصل کنم یا موقع بیهوش میشدن که باید لوله داخل دهانشون بزارم که به دستگاه بیهوشی وصل کنم اشتباه میکردم ویادمه میگفتم خوش به حال این پرسنلها چقدرمهارت دارند که چشم بسته هم رگ میگیرن.تا اینکه خودم هم دراثر تکراروتکراروتکرار مهارت کافی رو کسب کردم.یا در زمینه مهارت کامپیوتر که درحال حاضر مشغول یادگیریش هستم کلاس ثبت نام کردم اموزشها رو گرفتم تو خونه دارم تمرین میکنم خیلی پیشرفتم خوب بود .دوشب پیش اومدم کل عبارت تاکیدی قدم نهم رو پایورپوینت درست کردم وکلی ذوق کردم من که اصلا هیچی یاد نداشتم.

    ولی در زمینه اشپزی خیلی دوست دارم پیشرفت کنم مخصوصا زمانی که مهمون داریم.از اونجایی که همسرم از غذاها ایراد میگیره متاسفانه اگه یه چیزجدیدمیساختم وخوب نمیشد ادامه نمیدادم ومیگفتم این اولین واخرین بارکه این غذا رودرست کردم یا در زمینه کارهایی که باخمیرهست مثل فتیرساختن که فقط دوباری امتحان کردم ومیدیدم خوب نمیشه ول میکردم.که تازگی ها ازیه کانال خوب اشپزی کلی دستورغذا ذخیره کردم که لااقل هفته ای یکی دو مورد رو امتحان کنم.قبلا خودم باور داشتم که اشپزیم خوب نیست وشوهرم هم ایرادمیگرفت وفکرمیکردم استعداداشپزی ندارم ولی جدیدا غذایی خوب میشه هی باخودم میگم تعریف میکنم واون باور اشتباه از بین رفته.فقط من موقع اشپزی عجولم ودوست دارم زودجمع بشه.فکرثبت نام درکلاس اشپزی هستم تا سر فرصت برم وبهتریادبگیرم فعلا توخونه تمرین میکنم ویادم باشه که پیشرفتهامو به قول استاد بنویسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    Ali ariya گفته:
    مدت عضویت: 1174 روز

    استاد سلام

    من خودم بر این باورم که هر کاری و که دوست داشته باشم و بخام که یاد بگیرم توش استعداد دارم

    دوران دانشگاه بود من چند سالی از درس هم دور بودم فکر میکردم در ریاضی افتضاح بی استعداد هستم

    در حالی تنها کاری که کردم به همراه یکی دوستانم که ریاضیش خوب بود نشستم و آموزش دیدم و دیدم چه قدر راحت دارم میفهمم

    در کارهای فنی هم وقتی کار آسانسور رو شروع کردم

    که آموزش ببینم یکی از افرادی که هم دوره آموزشی من بود بسیار زود تر از من یاد میگرفت و در کل خیلی بهتر از من بود

    یه بار بهم گفت که نظرت چیه این کار و بزاری کنار چون خیلی دیر میگیری

    خیلی بهم برخورد ولی به خودم گفتم این تونسته منم میتونم

    ولی یه خورده که کذشت دیدم من موتورم روشن نشده بود

    و وقتی به خودم اومدم دیدم شدم سر پرست 10 تا کاراموز در کمترین زمان ممکن

    من استاد اینو میدونم هر کاری هر کاری که بخام زمان بزارم و اراده کنم میتونم یاد بگیرم

    و استعداد هر کسی در درون اون چیزی بیش تر شکوفا میشه که بتونه احساس خوبی ام هنگام انجام اون کار داشته باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    سیدمجید شهیدی گفته:
    مدت عضویت: 2393 روز

    من سوال رو خوندم و الان میخام طبق خواسته استاد ، اول پاسخ بدم :

    به نظرم تلاش و ممارست تنها کافی نیس و شخص باید به کاری که میخاد یاد بگیره علاقه داشته باشه …

    اون موقع تلاش و ممارست دیگه معنی نداره و شخص بدون توجه به زمان و مکان اون کار رو به صورت خودکار انجام میده. ممکنه یه نفر با تلاش یا تمرین یه کاری رو یاد بگیره ، ولی اون یادگیری مقطعیه و اصلا پایدار نیس …

    نمونه اش دختر من … سال ها پیش گذاشتیمش کلاس سنتور … خیلی هم تمرین میکرد و چند سالی هم ادامه داد … خوب هم میزد خداییش … اما فقط توی کلاس برای استادش خوب میزد … یعنی رفع تکلیفی بود … یه روز استادش به من گفت دخترتون خیلی با استعداده و باهوشه اما سنتور دوست نداره … ما هم بیخیال شدیم و دیگه نرفت … به جاش رفت کلاس زبان و چون علاقه زیادی به زبان داره ، الان 7 ساله بدون توقف داره زبان میخونه و خیلی هم پیشرفت کرده

    امیدوارم درست متوجه سوال استاد شده باشم … میرم ادامه صحبت هاشون رو بشنوم

    شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    علی میرفخررجایی گفته:
    مدت عضویت: 1496 روز

    سلام استاد جان

    خواستم این تجربه رو هم بگم،

    من تو این سالها که تو باشگاه ها تمرین میکنم خیلی از افراد رو دیدم که وقتی وارد باشگاه میشدن واقعا می‌گفتیم اینو کی راه داده اینجا خداوکیلی یعنی بهش روزهای اول به این دید نگاه میکردیم که این اصلا به درد این کار مثلا نمیخوره،اما به خدا چند وقت بعد به خاطر شورو‌شوق و انگیزه های که احتمالا داشته و ادامه دادن هاش،دیدیم که عه چقدر اتفاقا داره خوب عمل می‌کنه و داره موفق میشه،

    و این باز هم کلام شمارو و این دیدگاه رو اثبات میکنه،

    من خودم جدیداً با این دیدگاه که اتفاقا از همون پتانسیل رهبر بودنم نشأت میگیره،

    تو باشگاه خودم به شاگردهام اینو میگم که بچه ما هممون توانایی های منحصر به فرد خودمونو داریم مثل اثر انگشتامون،

    مثل من تو فلان ضربه خوبم،شما تو فلان حرکت پا خوبین،اون یکی تو فلان چیز خوبه،و من اینو به وضوح میبینم و هر کدوم از بچه ها یه پتانسیل مخصوص به خودشونو دارن حتی اونی که من فکر نمیکنم به ظاهر این اصلا به درد نمیخوره،اتفاقا وقتی میاد جلو تر من میفهمم این توی وجودش یه پتانسیل مخصوص به خودشو داره و اینقدر این دیدگاه به من احساس خوبی میده و به شاگردانم کمک کرده که اصلا هم آموزش دادن برای من لذت بخش تر شده هم به اعتماد به نفس بچه ها بیشتر کمک کرده که خودشونو باور کنن با هم دیگه خودشونو مقایسه نکنن،یه سریاشون زودتر موضوع رو میگرن و زودتر پیشرفت میکنن،یه سریاشون دیرتر اما دارم میبینم همونی که روز اول واقعا افتضاح بود،الان به جایی رسیده بعد از 6 ماه که من شبها باهاش مبارزه میکنم،

    فقط و فقط و فقط میگم استمرار مهمه تو هر کاری،کافیه بهش علاقه داشته باشی و باور کنی که میتونی انجامش بدی و تا امید نشی و فقط ادامه بدی،

    و نظم این ادامه دادنه خیلی می‌تونه سرعت پیشرفت رو از یه جایی به بعد تصاعدی کنه،من اینو به وضوح دیدم،

    خیلی موقع هام بچه هارو محدود نمیکنم به اینکه تو حتما باید رو فلان گارد بایستی ،حتما باید با این شیوه ای که من میگم بیای جلو،نه ،حتی خیلی موقع ها با مشورت خودش بهش میگم که مثلا تو رو این گارد راحت تری یا رو اون گارد؟!

    من اصولو بهشون میگم ولی انتخاب رو با خودشون میگذارم،حالا شاید از دید من هم یه موقعی فلان چیز براش بهتر باشه که راهنماییش میکنم ولی اجبار نمیکنم چون اصلا اجبار فایده ای نداره،اجازه میدم خودش در زمان مناسبش به حرف من برسه ،یا شاید اصلا هم حرف من اشتباه باشه برای اون شخص،در کل منظورم اینه که اجازه میدم توانایی های مخصوص به هر کدومشون شکوفا بشه،و هرگز نشده که بگم تو به درد این اینکار نمیخوری،چون اصلا این صحبت صحت نداره،

    به نظرم ما باید خودمون به دنبال پیدا کردن توانایی های خودمون باشیم،اونوقت خیلی سریع تر میتونیم به خودمون کمک کنیم برای زندگی بهتر،

    پیدا کردن توانایی هامون هم با تجربه کردن خودمون اتفاق میوفته و با دیدن اولین نشانه ها از طریق احساسمون که آیا من به این موضوع علاقه دارم یا نه،سریع موضوع رو بگیریم و بریم دنبالش و یادش بگیرم و میبینیم که بعد از مدتی ما توی اون موضوع به مهارت رسیدیم،

    همیشه اینو باید به یاد داشته باشیم که هیچ‌ استادی از اول استاد نبوده،

    هیچ قهرمانی از اول قهرمان نبوده،

    هیچ بیزینس من از اول بیزینس من نبوده،

    من خودم به شخصه دوست دارم به موضوعاتی که بیشتر علاقه دارم و توی کارم توی حرفم به من بیشتر کمک می‌کنه بیشتر یاد بگیرم و کار کنم،

    مثلا من دوست دارم بیشتر طراحی و نقاشی یاد بگیرم،دوست دارم بیشتر در مورد رهبری و مدیریت یاد بگیرم،دوست دارم بیشتر تو‌ بوکس حرفه ای تر بشم و بیشتر تمرین کنم تا بهتر بشم،دوست دارم تو فروش و معرفی خودم بهتر بشم،

    من حقیقتا یک‌دوره ی آموزشی تولید کردم و فقط یه دونه از اون دوره آموزشی فروختم ولی ادامه ندادم و شاید یک مقدار در این مورد نا امید شدم یا انگیزه کافی براش ایجاد نکردم نمیدونم،اما می‌دونم که می‌تونستم از همون یه دونه فروش انگیزه بگیرم و ادامش بدم و الان از ثمراتش بهره ببرم،

    ولی باز هم به خودم افتخار میکنم که انجامش دادم،کامل فیلم برداریش رو خودم کردم ادتیش رو خودم انجام دادم،و اتفاقا عالی هم شد،اما شاید نگاه کمال گرایانه نسبت بهش داشتم و میخواستم با همون اولین دوره آموزشیم با همون یه بار صحبت کردن در مورد محصولم اتفاقات و فروش های چند صد میلیونی اتفاق بیفته و شاید این منو یک مقدار دلسرد کرد،

    نمیدونم،شاید ادامش بدم و اینقدر برم تو دلش تا نتایج هم تو این زمینه بزرگتر بشن،

    اما اولویت بیشتر برام شد حرکت در مسیر قهرمانیم،که خب نتیجشم شد اولین بازی حرفه ایم،

    و بعدش هم اولویتم شد بحث سلامت جسمانیم و در مسیرش حرکت کردم و نتیجه هم داده و دارم هر روز بهتر میشم،

    و در کل با این نوشتن ها باز به خودم یاد آوری شد که هیچ کاری نیست که در این دنیا من نتونم انجامش بدم یا توش خوب نشم،فقط کافیه بخوام براش انگیزه کافی داشته باشم و باور داشته باشم که من از پیسش بر میام میتونم انجامش بدم و توش عالی بشم،خداوند هدایت می‌کنه کمکم می‌کنه و سعی کنم به خاطر عشقو علاقه خودم هم باشه،

    استاد جان باز هم ازتون بی نهایت سپاسگذارم و از خداوند هم سپاسگذارم که فرصت نوشتن به من عطا کرد،

    خدارو شاکرم بابت همتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: