همه ما به یک اندازه به نعمت ها دسترسی داریم - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)

1214 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سمیه جعفری گفته:
    مدت عضویت: 775 روز

    بسم رب العالمین

    استاد عزیزم سلام

    مریم جان شایسته سلام

    دوستان خوب همفرکانسی سلام

    استاد فایل هاتون از طلاست . پر از آگاهی‌ های ناب .در واقع لقمه آماده س که برداریم و استفاده کنیم.

    ما هر چقدر هم تلاش کنیم که بخواهیم زندگی کسی که قصد تغییر نداره رو تغییر بدیم، فقط خودمون رو اذیت کردیم. به قول قدیمیا چاه باید از خودش آب داشته باشه، آب دستی بریزی تو چاه خشک میشه.

    یاد یه لطیفه افتادم که طرف کلی نذر و نیاز میکنه و متوسل به یه امامزاده میشه که تو قرعه کشی بانک برنده بشه، بعد برنده نمیشه کلی ناراحت میشه . میره امامزاده که گله کنه، همون جا خوابش میبره ، صاحب امامزاده به خوابش میاد میگه اول تو یه حسابی تو بانک باز میکردی بعد دعا میکردی تو قرعه کشی برنده بشی. ما می‌ خواهیم کاسه ی داغ تر از آش بشیم و اسم کسی که هیچ حرکتی نکرده و حسابی باز نکرده را چون انتظار کمک از ما داره رو به عنوان برنده اعلام کنیم.

    به جای دیگری تلاش کردن تنبل بار آوردن اونه. کمک بیجا به گدا ، گدا زیاد کردنه. منم خیلی طول کشید که بفهمم دلسوزی برای کسی که دلش برای خودش نمی سوزد و برنامه ای برای تغییر ندارد ، کاملا بی فایده است

    خود خدا هم برای کسی که تلاش نمیکنه قدمی برنمیداره گفتن از تو حرکت از خدا برکت.

    تو سر تا پای کسی که فقیر است را طلا بگیر به یک هفته نکشیده همه رو به باد میده چون باید به مدار فرکانسی ثروت برسه .

    ما فقط قدرت تغییر زندگی خودمان را داریم. تمرکز ما باید روی پیشرفت خودمان باشد باید آنقدر محکم شویم و آنقدر قوی شویم که اگر افتاده‌ ای قصد بلند شدن داشت با تکیه به دیوار محکم وجود ما بتواند بلند شود .به قول معروف تکیه گاه باشیم برای کسی که خودش تصمیم به تغییر گرفته و تمام تلاش خود را برای رسیدن به موفقیت انجام می‌ دهد. حالا به قول استاد چه ما او را کمک کنیم چه نکنیم او خودش موفق می‌ شود. ما بنده‌ ی خوبی باشیم . خدا سالهاست که خدایی کردن را بلد است.

    رسالت ماست که خوب زندگی کنیم و جهان را جای بهتری برای زندگی دیگران کنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      کبری مشتاقی گفته:
      مدت عضویت: 912 روز

      سلام سمیه جان متنت خیلی عالی بود

      وقتی با احساس خوب قدم برداریم و حرکت کنیم برای زندگی بهتر جهان هم از ما چند قدم جلوتر بر میداره و ما رو به خواسته میرسونه

      خدایا شکرت برای این دوستان خوب و آگاه و فهمیده

      در پناه حق باشی به تمام خواسته هات برسی سمیه عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
      • -
        سمیه جعفری گفته:
        مدت عضویت: 775 روز

        دوست خوب همفرکانسی سلام

        کبری عزیز خوشحالم که متن من رو دوست داشتید

        ولی حقیقتش را بخواهید به من گفته شد و من فقط نوشتم

        بعد از نوشتن و ارسال کردن خودم تعجب کرده بودم که من این متن را نوشتم

        نوشتن این متن زیبا کاملا هدایتی بوده

        زندگی کردن با هدایت خداوند خیلی شیرین است

        انگار روی دوش خدا سوار شدی و راحت از همه چیز لذت می بری

        امیدوارم هر لحظه برای دریافت هدایت خداوند آماده باشیم ، خوب زندگی کنیم و کمک کنیم جهان جای بهتری برای زندگی دیگران باشد

        برایت از خدای مهربان ،سلامتی و ثروت و شادی و موفقیت میخواهم

        امیدوارم به تمام آرزوهای خوبت برسی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    Mahdi گفته:
    مدت عضویت: 538 روز

    سلام و درود به دوستان هم فرکانسی و همراهان عزیز سایت

    رب العالمین رو سپاس میگم که به سمت این فایل فوق العاده هدایت شدم.

    چقدر کلام استاد سرشار از آگاهی بود برای من. چقدر من رو به فکر فرو برد و چقدر به احساس رهایی من کمک کرد.

    یادم میاد از همون دوران دبیرستان که درس خوندن و پیشرفت تو زندگی برامون اهمیت پیدا کرده بود، چقدر اصرار داشتم تا دوستان و هم کلاسی هام رو هم کمک کنم تا اونها هم به نمرات بالا و رتبه های بهتر دست پیدا کنند. ساعتها با دوستانم به صورت تلفنی درباره امید و انگیزه و ارزو و پیشرفت صحبت میکردم اما وقتی نتیجه‌ای توی باورهاشون و اعمالشون نمیدیدم انگیزه من هم افت میکرد و عملگراییم به شدت پایین میومد.

    امروز هم دست از تغییر دیگران و اینکه میتونم جرقه‌ای در ذهنشون باشم، برداشتم اما باز به فکر تغییر باورهای افراد خانوادم هستم. از فایل های روشنگری استاد درباره باورهای توحیدی برای مادرم ارسال میکنم، درباره قوانینی که بهشون آگاه شدم با اعضای خانوادم صحبت میکنم، اما …

    سپاسگزار پروردگارم هستم که از طریق این فایل طرز تفکر جدیدی در من شکل گرفت که دست از تغییر دیگران بردارم و باور داشته باشم

    هرکس به محض اینکه احساس نیاز درونی به تغییر و پیشرفت داشته باشه، رب العالمین، خالق آنها بدون شک اونهارو به سمت مسیر درستشون هدایت میکنه همونطور که من درحال هدایت هستم.

    خداوند رو بسیار شاکرم بابت این حس رهایی که بهم دست داد و خیلی مطمئن تر از قبل شدم کسی که بخواد هدایت بشه قطعا به هزاران روش این اتفاق براش میوفته، چه از طریق استاد عباسمنش چه طرق دیگه.

    از استاد عزیزم و خانم شایسته بسیار سپاسگزارم بابت تهیه و تدوین این فایل ها. این سایت بهترین پاتوق من در این روزهاست.

    جانی و دلی ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    رها آزادی گفته:
    مدت عضویت: 3828 روز

    با سلام به همسفران عزیز روز سیزدهم.

    دقیقا من فکر میکنم یکی از باورهای غلط من همین بوده میخواستم پولدار شم تا دنیا رو نجات بدم . شاید باورتون نشه ولی من وقتی تجسم میکردم که پول دارم تو تجسمم هیچ هزینه ای برا خودم نمیشد همه ش برای برآورده کردن آرزوهای بقیه بود ? . انگار نه انگار که خودم وجود دارم انگار آرزویی برای خودم نداشتم . الان هنوزم این اخلاق رو دارم ولی شکر خدا خیلی بهتر شدم . واقعا فکر میکنم یکی از دلایل اصلی نتیجه نگرفتن من بوده این قضیه . اینقدر خدا بهم نداد تا این باورم تغییر کنه . در واقع فکر میکنم یه جور شرک هست . انگار داریم میگیم خدا که نیست یا نمیتونه من باید دنیا رو نجات بدم …

    خوشحالم که با کمک استاد یاد گرفتم برای خودم احترام بیشتری قائل بشم و تو کار خدا هم دخالت نکنم . برای کمک به دیگران باید خودم موفق باشم فقط همین

    شاد و پیروز و سربلند باشید?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    حمیدرضا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 3773 روز

    سلام و هزار درود بر کل خانواده صمیمی عباسمنش

    ????امیدوارم که عالی باشید ???

    استاد خیلی خوشحالم که دوباره شما رو از این طریق میبینم و بابت این نعمت تکنولوژی که واقعا خیلی چیزا رو برای ما راحت کرده واقعا از خدای مهربان سپاسگزارم

    ?????????????????

    خیلی متشکرم واسه فایلی که منتشر کردی و این خیلی خوبه که به احساستون توجه خاصی دارید و بنا به خسی که دارید فایلها رو منتشر میکنید بنظر من هم اینطور هم کیفیت فایلها بهتری و هم تاثییر گذاری فایلها ، اتفاقا به نکته خیلی خوبی اشاره کردید و میدونم توی اکثر فایلهاتون هم به این نکته اشاره های زیادی کردید این موضوع را باز کردید و توضیحات زیادی دادید و این موضوع در فرهنگ ما همونطور که گفتید ریشه بسیار عمیق داره و خیلی رایجه، امیدوارم من و نیز دوستان عزیز با گفتن تجربه هایی از این قبیل که برایمان اتفاق افتاده و نتایجی که گرفتیم بتوانیم همراه با شما کاری کنیم که جهان بهتری برای زندگی کردن داشته باشیم، همچنین من با دیدن این کلیپ خیلی ماجراها توی ذهنم مرور شد که یه خاطره ای دقیقا مشابه به داستانی که گفتید برای من پیش اومد حدود 7 سال پیش که حسی بهم گفت اونو با شما به اشتراک بزارم بلکه هم تایید بر حرف شما باشد و هم اینکه ایمان اعضا به قوانین بیشتر شود و هم باورما نسبت به این موضوع شکسته شود و بتونیم به امید خدا باور قدرتمندی را با آن جایگزین کنیم ،

    و اما داستان من

    حدود 10 سال پیش بود که من توی کار فنی کار میکردم و اوضاع کار و کاسبی هم بسیار عالی بود تا این که یه روز داییم که معتاد بود از شهرستان با من تماس گرفت و گفت که من میخواهم ترک کنم و دنبال کار میگردم وودیگه اینجا هم نمی خواهم باشم به من کمک میکنی، یه جورایی خودم هم قبلا بهش فکر میکردم که باید بهش زنگ بزنم بیارمش اینجا ترکش بدم و یه جوری مسیرشو تغییر بدم و دلم واسش می سوخت و همین باعث شد بهش بگم پاشه بیاد، و بعد چند روز اومد باورتون نمیشه وقتی رفتم ترمینال دنبالش اقدر خمار بود که نمیتونست راه بره و یه جورایی توی چرت زدن راه میرفت، بگذریم ما اونو اوردیم بردیم دکتر شربت متادون براش تجویز کرد و رفتیم خونه بهش گفتم شما استراحت کن ما میریم سر کار. تا یه چند وقتی همینطوری گذشت و نشد و بعد فهمیدم یه کارایی داره میکنه بدونه این که من بفهمم ، خوب همینجوری میگذرم ازش چون بخوام بگم هم داستان خیلی بار منفی میگیره و هم طولانی میشه ، حدود بیست روز گذشت ما دیدیم اتفاقی نیفتاد تو این بیست روز کلی کار و کاسبی و برنامه های من به خاطر این موضوع ریخته بود به هم و از لحاظ مالی علاوه بر پولی که برای خرج و درمانش داده بودم چند تا قرار داد خوب رو هم از دست داده بودم تا اینکه بهش گفتم اینطوری تو ترک نمی کنی باید بری کمپ ترک اعتیاد راضی نمیشد و با حرف بالاخره توی دو سه روز راضیش کردیم که بره به کمپ و به هر نحوی که بود رفت و حدود 20 روزی که توی کمپ بود یکم اعصاب و روان ما آروم تر شد و چند باری هم سر بهش زدیم تا اینکه اومد بیرون و خیلی خوب شده بود نمیدونم اینا که میرن توی کمپ چطوری میشه از این رو به اون رو میشن تپل و مپل و سرحال فقط یکم بدنشون کم مقاومته که میگن بعد چند وقت به حالت عادی برمیگرده ، هیچی همه چیز تو این یه هفته ای که اومد خوب پیش می رفت که بعد یه هفته به من گفت میخوام یه سر برم شهرستان و بیام ما هم بهش گفتیم بره که هم خانواده رو ببینه وهم یک. حال و هواش عوض بشه ، همه چیز به نظر عالی بود تا اینکه رفت و دیگه نیومد و بعد یه مدتی من آمارشو گرفتم فهمیدم که بعله همون روز اولی که رفته بود کشیده بود و یه دلی از عذا در آورده بود،

    از اینجا به بعد رو خوب بخونید که درسهایی بسیار در آن نهفته است با در نظر گرفتن قوانین ـ

    من واقعا ناراحت شدم ، خودم رو سرزنش کردم تا مدتی حالم گرفته بود ، سیستم کاریم بهم ریخته بود و ….

    حال بد =اتفاقات بد

    تازه با اون هم رابطه ام خیلی بد شده بود و چقدر منت سرش گذاشتم به خاطر کارهایی که براش کردم

    یه کم کارو کاسبی خوابید، در آمدم کم شد ، سیستم کاری ریخت بهم و تا مدتی همینجور بود، تا اینکه تلاشم رو کردم فراموش کنم دوباره تمرکزم رو بزارم روی کارم با سایت استاد آشنا بودم ولی هنوز محصولی تهیه نکرده بودم فقط فایلهای رایگان تا اینکه یکی دو جلسه از قانون آفرینش رو تهیه کردم. و فکر کنم توی همون جلسه اول بود که استا این موضوع رو باز کرد در مورد یکی از دوستانشون که مشابه همچین اتفاقی براش افتاده بود

    نکته: من تسلیم شدم پاسخ به من داده شد وهدایت شدم

    استاد برای یاد آوری شما همون دوستی که گفتی کل مغازه لوازم خانگی یارو رو جمع کرد برد

    من اینجا فهمیدم گه تمام این اتقاقات رو خودم برای خودم بوجود آوردم

    این که فکر کنی اگه یه آدمی بدبخته توی یه فرکانس بدیه تو میتونی بیاریش توی کسب و کار و سیستم خودت و اونو تغییر بدی اشتباه بزرگی. چون اون فرد خودش باید بخواهد تغییر کند؛ اینطوری هم باعث میشی سیستم کتری خودت بهم بخوره و هم اون فرد مطمئنم خیلی افراد این موضوع رو تجربه کردند

    ما فقط میتونیم به خودمون کمک کنیم که بهتر باشیم

    ??????????????

    اگه واقعا میخوای به دیگران کمک یا خدمت کنی باید اول به خودت کمک و خدمت کنی و هر کاری میکنی برای خودت باشه خودت لذتشو ببر

    اگه یه موسسه برای ترک اعتیاد راه اندازی میکنی درسته از نظر خیلی ها برای کمک به معتادین این مکان را شما تاسیس کرده اید ولی دیدگاه شما باید این باشه که من به خاطر این که از این کار لذت میبرم این مکان را احداث کردم برای احساس خوبی که خودم از این کار دارم این کار را کردم

    اگه میخوای به یکی کمک کنی باید با این دیدگادیداشه که من از کمک کردن لذت میبرم احساس شعف دارم

    اونوقت دیگه احساس خوبی داری، دیگه برای کاری که کردی ارزش قائلی و به خودت افتخار میکنی ، دیگه منت کاری رو کردی بر گردن طرف نمیزاری شاید اون به مسیر درست هدایت بشه شاید به مسیر نادرست اون دیگه با ما نیست

    ??ما مسئول نیت قلبی خودمان هستیم ??

    امیدوارم مورد استفاده دوستان قرار گیرد

    روزهای طلایی پیش روی توست

    زندگی ات را طلایی زندگی کن

    در پناه الله یکتا شاد ، پیروز و پر روزی باشید

    خیر پیش….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      حمیدرضا محمدی گفته:
      مدت عضویت: 3773 روز

      دوستان من باگوشی تایپ کردم حالا که خوندم متوجه شدم بعضی جاها اشتباه تایپی شده از این بابت عذر خواهی میکنم این موضوع متعلق به 7 سال پیش است ، امیدوارم که متوجه قوانین و درسهایی که میشه از این داستان گرفت شده باشید و مورد استفاده شما قرار بگیرد ،

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    رضا معینی فر گفته:
    مدت عضویت: 3410 روز

    خدارو شکر می کنم که من رو به راه راست به راه کسانی که به اون ها نعمت بخشیده هدایت کرد.

    سلام خوشحالم که یک روز دیگر از این سفر الهی رو گذروندم و امروز روز بسیار زیبایی برای من بود.

    این ایه به قران به خوبی روشن می کند که انسان در صورتی سرنوشتش تغییر می کند که خودش تغییر کند.

    خداوند سرنوشت هیچ قومی رو تغییر نداد مگر این که اون ها خودشون رو تغییر دادند.

    این ایه به وضوح داره می گه که ما نمی تونیم زندگی کسی رو نه به سمت شر و نه به سمت خیر تغییر بدیم اون فرد فقط خودشه که می تونه زندگیش رو تغییر بده و این قانون بدون تغییر جهانه و این طوریه که هیچ کس توانایی تغییر زندگی کسی رو نداره و عدل خداوند به زیبایی هر چه تمام اجرا می شود که انسان هر اتفاقی رو که تجربه می کنه به واسطه ی باورها و اعمال خودشه.

    مثل این می مونه که فردی پول بده بره به یک سلف سرویس و بقیه رو با حسرت نگاه کنه. در واقع همه ی ما به یک اندازه به خداوند نزدیکیم و هرکس به میزان باورش و ایمان و احساس خوب داشتن و توکلش به خداوند نعمت ها رو دریافت می کنه.

    اگر ما احساس خودمون رو به خاطر این که کسی تغییر نمی کنه یا این که شرایط بدی داره بد کنیم در واقع مثل اینه که به خداوند ایمان نداریم چون خداوند این قانون رو وضع کرده و هرکسی در هرشرایطی که قرار داره در جای درستشه.

    ما باید تسلیم این قانون باشیم که ما توانایی تغییر زندگی هیچ کسی رو نداریم هر کس خودش داره با فرکانش با احساسی که به جهان هستی می فرسته اتفاقات هم جنس همون باور و احساس رو دریافت می کنه و هیچ کس نمی تونه مدار فرد رو تغییر بده مگر این که اون فرد خودش بخواد تغییر کنه.

    نکته ی دیگری که پذیرش این باور رو برام قابل قبولتر می کنه اینه که هر فردی تا وقتی به تضاد و مشکل برنخوره خواسته ها و مسیر درست رو متوجه نمی شه در واقع این خاصیتی از این جهان دوقطبی ماست که ما با برخورد کردن به تضاد ها ومشکلات زندگیمون خواسته های زندگیمون رو بشناسیم و بفهمیم که ما از این دنیا چی می خوایم پس مشکل ها وتضاد ها اومدن تا ما خواسته هامون رو بهتر بشناسیم.

    پس من یاد گرفتم که من توانایی تغییر زندگی هیچ کس رو ندارم هر کس در هر شرایطی قرار داره خودش اون شرایط رو خلق کرده وتا وقتی که خودش نخواد تغییر نمی کنه و ما ناتوانیم در تغییر زندگی دیگران.

    اگر من احساسم رو به خاطر شرایط زندگی دیگران و تغییر نکردن اون ها بد کنم دارم خودم رو از خدا و خوشبختی دور میکنم.

    نکته ی دیگر این که من وقتی دارم به اصطلاح به فردی کمک کی کنم من در واقع دارم به خودم کمک می کنم شاید اون فرد تغییری نکه من فقط کاری رو که احساس خوبی دارم نسبت بهش دارم انجام میدم و اون کسی که باید بشنوه می شنوه اون کسی که در مدارش قرار داره متوجه می شه و من احساسم رو خوب نگه می دارم.

    من فهمیدم تنها راهی که می تونم به کسی کمک کنم اینه که به خودم کمک کنم و انسان خوشبخت تر،ثروتمندتر،سلامت تری و خداپرست تری باشم واین طوریه که باعث پیشرفت و گسترش جهان می شم و جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن می کنم.

    اون وقت اگر کسی واقعا بخواد تغییر کنه واون قدر اشتیاق از خودش برای تغییر نشون بده هر وقت ازمن پرسید که چی شد که این قدر موفق و خوشبخت شدی براش توضیح بدم و خدایی رو بهش نشون بدم که هرچیزی رو از قبل اماده کرده برای ما.

    هرچند اگر من هم بهش چیزی نگم اگر کسی خودش بخواد تغییر کنه خداوند بی نهایت دست برای هدایت اون می فرسته.

    واقعا خدا رو شکر می کنم بابت این همه احساس خوبی که از نوشتن وتوجه به این قوانین الهی دارم.

    ازاین که با شما عزیزان دوست داشتنی هستم بی نهایت احساس خوشبختی می کنم.

    هر کجا هستید در پناه الله شاد،سالم،ثروتمند در دنیا واخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    امیر علی گفته:
    مدت عضویت: 2398 روز

    بنام خداوند رزاق، وهاب ، رحمان و رحیم.

    بنام خداوند تنها قدرت مطلق جهان هستی.

    سپاسگزارم از خداوند عزیزم که در هر لحظه حامی و هادی من است در رسیدن به جایگاه واقعی ام خلیفه الهی بودن.

    سپاسگزارم از استاد عباسمنش عزیزم که در هر لحظه الگوی عملی هستن برای من در شناخت قوانین جهان هستی و درک قوانین و عمل به قوانین و خوشبخت و سعادتمند بودن در دنیا و آخرت.

    سپاسگزارم از خانوم شایسته مهربان و قدرتمند و خانواده صمیمی عباسمنش که حامی من در درک بهتر قوانین هستند.

    سپاسگزارم از خودم که هر روز تصمیم میگیرم کمی بهتر شوم و زندگی خودم رو آگاهانه خلق کنم و از این فرصت استفاده و از زندگیم بیشتر لذت ببرم تا بیشتر سپاسگزار باشم.

    امروز بیست و دوم فروردین ماه و روز سیزدهم سفر من است .

    قصه آشنایی که بارها و بارها اون رو انجام دادم غافل از آنکه من باید تغییر کنم نباید دیگران رو تغییر بدم این قصه خیلی برام آشناست.

    چند نکته میگم که خودم یادم باشه :

    اول وقتی سعی میکنم دیگران رو تغییر بدم وقتی خودم نتیجه ملموس قابل دیدن نگرفتم در واقع فقط به خودم توهین میکنم که به خودم در موردش با دیگران صحبت کنم یا بخوام اونها هم تغییر کنن.

    استاد بارها و بارها این جمله رو ازشون شنیدن وقتی تغییر میکنی و نتایج تو زندگیت حاصل میشه کسی که بخواد تغییر کنه میاد ازت می پرسه.

    دوم اینکه من هر وقت می خواستم کسی رو تغییر بدم در واقع میخواستم بهش بگم من درست فکر میکنم و می خواستم توجه دیگارن رو به خودم جلب کنم و اینکه میخواستم تایید دیگران رو بگیرم که در واقع خلاء وجودم رو پر کنم.

    سوم وقتی واقعا میخوای تغییر کنی خودت متوجه تغییر جهان اطرافت میشی آدمهایی که قبلا بودن دیگه نیستن.

    چهارم وقتی سعی میکنی دیگران رو تغییر بدی انرژی خیلی زیادی برای بحث و گفتگو با دیگران ازت گرفته میشه که دیگه انرژی نمی مونه که خودت رو تغییر بدی.

    پنجم امیرعلی عزیزم یادت باشه تو این دنیا فقط میتونی خودت رو تغییر بدی، نوح نتونست پسرش رو تغییر بده ، محمد نتونست عموش رو تغییر بده، ابراهیم نتونست پدرش رو تغییر بده و موسی نتونست قومش رو تغییر بده فقط وقتی خودشون تغییر کردن کسانی همراه باهاشون شدن که میخواستن تغییر کنن.

    《 پس خودت رو تغییر بده تا جهان اطرافت تغییر کنه 》

    خدایا سپاسگزارم بابت این یادآوری های فوق العاده و آگاهی های ناب.

    خدایا سپاسگزارم بابت تک تک لحظه های زندگی استاد عزیزم و بابت تمام خواسته هایی که تو دلشون شکل میگیره تا الگوی عملی من برای بهتر شدن زندگیم و رشد خودم باشن.

    سپاسگزارم از خودم که با لذت هر روز برای بهتر شدن زندگیم زمان می زارم و وقت می زارم تا زندگی بهتری برای خودم خلق کنم.

    سپاسگزارم سپاسگزارم و سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    نوشین ازهاری گفته:
    مدت عضویت: 1099 روز

    با سلام خدمت عالیجناب عباس منش عزیز

    حدود دو سال است که با قوانین زندگی از طریق شما آشنا شدم. هرچند که همه ما این قوانین را ناآگاهانه در طول زندگی خود اجرا میکردیم ولی از وقتی متوجه شدم و خودم آگاهانه آن ها را تا جایی که میتوانم انجام میدهم حالم خیلی بهتر شده است و خدا را شکر میکنم که دوست عزیزی شما را به من معرفی کرد.

    امروز صبح راهکاری جدید در خصوص رسیدن به خواسته هایم پیدا کردم که به نظرم خیلی کاربردی است و خواستم با بقیه دوستان به اشتراک بگذارم شاید برای آن ها هم مفید باشد.

    همیشه به همه دوستانی که فرزند کوچک زیر سه سال دارند میگویم مراقب گفتار و رفتارتان پیش او باشید چون طبق گفته روانشناسان بیشتر شخصیت هر کودک تا زیر سه سال شکل میگیرد.امروز صبح که به طرف محل کارم رانندگی میکردم به خودم گفتم من بعد کائنات را مثل کودک سه ساله ای میبینم که هرچه بگویم در ذهنش نقش میبندد و به من همان را منتقل میکند. اگر حرف زشت بزنم اوهم همان کلمه را به من میزند و بالعکس. پس از این به بعد مواظب هستم که رفتار درست داشته باشم و فقط کلمات درست و خواسته هایم را به کائنات بگویم تا همان در ذهنش نقش بندد و برایم اجرا کند.

    دعا می کنم که در شرایط سخت همه ما کنترلمان را از دست ندهیم و به تنظیمات قبل از آشنایی با استاد عباس منش برنگردیم و بتوانیم با آگاهی هایی که داریم خودمان را مدیریت کنیم.

    با سپاس فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    فهیمه زارع گفته:
    مدت عضویت: 2977 روز

    بنام تنها فرمانروای قدرتمند جهان هستی، بنام او که هر چه دارم ازاوست

    سلام ودرود فراوان به استاد ارجمندم ومریم بانوی زیبا ودوستان الهی ام

    خداراسپاسگزارم بخاطر یه روز ویه فرصت دیگه

    خداراسپاسگزارم که مرا به این مسیر توحیدی هدایت کرد ودر این مکان الهی حضور دارم

    خداراسپاسگزارم به خاطر وجود خودش در هرلحظه از زندگی ام

    خداراسپاسگزارم بخاطر وجود اساتید توحیدیم ودوستان الهی ام

    خداراسپاسگزارم بخاطر وجود پدر ،مادر،همسرم وتمام عزیزانم

    همه ما به یک اندازه به نعمت‌ها دسترسی داریم

    کسی که در مدار موفقیت نیست وخودش نمی خواهد موفق شود کل دنیا هم اگر بخواهند این اتفاق نمی افتد کسی که نمی خواهد حرکت کند کل دنیا نمی تونند با زور حرکتش بدهند

    اینکه من فکر کنم که اگر من به این شخص کمک کنم دست آون رو بگیرم یه پولی بهش بدم اون دیگه یه آدم متحولی می شود وتغییر می کنداشتباه است

    چه بسا مواقعی که من زندگی خودم را نابود کردم برای اینکه فکر می کردم اینجوری به بقیه کمک می کنم واین یه باور اشتباهی هست که من وافراد زیاد دیگری دارند

    من باید بپذیرم که نه می‌توانم سرنوشت کسی را به سمت خوبی هدایت کنم ونه می‌توانم سرنوشت کسی را به سمت بدی وشکست هدایت کنم

    من فقط می توانم زندگی وسرنوشت خودم را تغییر بدهم نه سرنوشت دیگران را ومن باید این امر را بپذیرم وبه حالت تسلیم بودن در مورد تغییر دیگران برسم تا بتوانم از زندگیم لذت ببرم وخوشبختی را تجربه کنم

    من نمی توانم زندگی کسی را که خودش نمی خواهد رو عوض کنم واگر آن شخص خودش بخواهد تغییر کند من چه بخواهم چه نخواهم نمی توانم جلوی اون را بگیرم یعنی اگر کسی خودش بخواهد تغییر کند ،پیشرفت کند ،ثروتمند وموفق شود.اگر من به فرض دلم نخواد که اون پیشرفت کند باز من ناتوان هستم به همین دلیل خیلی از مواقع که افراد درگیر صرف کردن وقت وانرژی خودجهت تغییر وکمک کردن به دیگران هستند نه تنها به اون شخص کمکی نمی کنند بلکه خودرا هم از هدف دور می کنند واز مسیر درست خارج می شوند

    در ظاهر شاید این فکر خودخواهانه باشد ولی وقتی خداوند در قرآن می فرماید حتی در دین هم اجباری نیست من باید بپذیرم وباور کنم که قدرت تغییر دیگران را ندارم

    اگر من این قانون را درک کنم وبپذیرم که تک تک ما به یک اندازه به خداوند نزدیک هستیم دیگه دنبال تغییر دیگران نیستم

    اگر آن افرادی که بقول قرآن خودشون خودرا از نعمتهای خداوند محروم کردند وخودشون هستند که به خود ظلم می کنند بیدار شوند می‌توانند هرچقدر که بخواهند از نعمتهایی که خداوند در اختیار آنها قرار داده استفاده کنند ولی اگر خودشان نخواهند ومن بخواهم آنها را از این نعمت‌ها بهرمند کنم برخلاف مسیر قانون حرکت می کنم ونه تنها به خودم بلکه به آنها هم ضربه می زنم

    بعضی مواقع درد ،غم ،گرسنگی وتشنگی، بیچاره گی ،و……..نیاز هست برای بیداری یک شخص یعنی باید این مراحل را طی کند وآن تلاش وحرکت به رشد آن شخص کمک می کند

    پس چگونه من می توانم به دیگران کمک کنم

    با کمک کردن به خودم ،با پیشرفت خودم ،وموفقیت خودم وبا الگو سازی از خودم می توانم به دیگران کمک کنم

    چه کسی می‌تواند در مورد خدا خوب صحبت کند؟چه موقعه من می توانم ایمان افراد را به خداوند بیشتر کنم ؟

    زمانی که من خودم نتیجه گرفته باشم

    چه موقعه من می‌توانم به افراد کمک کنم تا باورهای بهتری داشته باشند

    موقعی که خودم باورهای مناسبی داشته باشم ودرمسیر درست باشم

    کمک‌های من به دیگران ،به دیگران کمک نمی کند به خودم کمک می کند

    اگر من قوانین جهان هستی را خوب درک کنم ،خداوند وعظمت،مهربانی وبخشندگی خداوند را خوب درک کنم زندگی خیلی خیلی راحتی خواهم داشت وشاد وطبیعی زندگی می کنم یعنی یک زندگی سالم ،شاد، پراز نعمت وثروت ،پراز زیبایی وآرامش، پراز روابط قشنگ وروحیه خوب ،پراز عشق ویکتاپرستی ،خوشبختی وسعادت ونعمت،…..خواهم داشت واین یک زندگی طبیعی هست وهر چیزی غیر از این یعنی غیرطبیعی که اگر من قوانین جهان هستی را درک نکنم زندگی ام غیر طبیعی خواهد شد که رنج ها ،غم ها ،مشکلات ،میاد واین مشکلات میاد تا من بفهمم قوانین چی هست وهرکسی زمانی که آماده باشد می فهمد بعضی‌ها زودتر وبعضی ها دیرتر ومن نمی توانم زمان فهمیدن کسی را زودتر یا دیرتر کنم یعنی من باید تسلیم باشم در مقابل تغییر دیگران ومن باید به این درک برسم ، که اگر به این درک نرسم بهای خیلی زیادی را باید بپردازم

    خدایا شکرت….شکرت….شکرت

    عاشقتونم…..

    در پناه الله شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید در دنیا وآخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    الهام خلاق گفته:
    مدت عضویت: 2874 روز

    سلام به دوستان سایت و سلام مخصوص به استاد عباسمنش .استاد حرفاتون خیلی به دلم میشینه .جنس حرفاتونو دوست دارم .استاد از وقتی با شما آشنا شدم جور دیگه ای به قرآن نگاه می کنم .من همیشه معنیاشو می خوندم ولی درک درستی نداشتم ولی الان تقریبا دارم درک می کنم .اتفاقا دیروز داشتم سوره کافرون رو می خوندم خدا به پیامبر می فرماید به کافران بگو آیین شما برای خودتان وآیین من برای خودم .و نگفته به زور برو و به اونها بگو باید به آیین من ایمان بیاورید .ودر سوره بقره فرموده ما بر دلها وگوشهای آنها مهر نهادیم .به قول شما هر کس خودش باید به این نتیجه برسه که باید تغییر بکنه .

    و از خدا هدایت بطلبه وخدا از راههای مختلف کمکش می کنه .

    من الان آرامش دارم چون میدونم دنیا صاحب داره وهر کی هرکی نیست واز بچگی به اینا فکر می کردم خدا چطوری همه مردم رو کنترل می کنه وهمه چیزو اداره می کنه و بعد از آشنایی با شما تا جایی که ظرفیتشو داشته باشم به جواب سوالام دارم می رسم .

    ممنون از خدا وممنون از شما که هستین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    غزل بانو گفته:
    مدت عضویت: 3086 روز

    سلام و درود بر استاد عباسمنش مهربان و همه دوستان عزیز

    چقدر کلام شما نافذ و دلنشینه واقعا هر موضوعی رو عالی توضیح میدید.

    اتفاقا پدر من به واسطه جایگاه شغلی که داشت میتونست برای دیگران کار پیدا کنه. در فامیل هم پسرهای جوون زیاد داشتیم که دنبال کار خوب میگشتن. دونفر از اینها خیلی تنبل بودن اصلا به فکر زندگی و موفقیت و درامد نبودن کل وقتشون به بطالت میگذشت. به اصرار خانوادشون پدر من واسه اینها چندبار کار جور کرد کارایی که خیلی درامد خوبی داشت و راحت میتونستن پیشرفت کنن ولی در کمال ناباوری بقیه خیلی راحت این کارارو بعد مدتی ول میکردن با اینکه وضع مالی خوبی نداشتند و نیازمند این درامد بودن.

    در واقع خودشون نمیخواستن از اون وضعیت بیرون بیان و ما میخواستیم مجبورشون کنیم که در مسیر موفقیت قرار بگیرند که خب نمیشد چون مخالف با قوانین جهان بود.

    واقعا کمک اجباری ب دیگران نتیجه ای جز آسیب رساندن به آنها و خودمون نداره

    “اشو” هم درمورد کمک به دیگران تفسیر خیلی جالبی داره:

    «هرگاه پولدار باشید ناخود آگاه در برابر مردم فقیر احساس گناه میکنید.

    صدقه دادن بار گناهانتان را سبک میکند.

    با خودتان میگویید: من کار خیری انجام میدهم، یک بیمارستان یا مدرسه میسازم. به سازمانهای خیریه کمک میکنم.

    با این افکار احساس شادی میکنید.

    صدقه دادن نشانه تقوا نیست. بلکه نوعی ابراز تاسف است بخاطر اعمالی که برای به چنگ آوردن ثروت انجام داده اید.

    مثلا صد روپیه بدست آورده اید، و ده روپیه اش را صدقه میدهید. با این کار نفستان احساس امنیت میکند.

    به خدا میگویید: ” من در این معامله هم سود بردم و هم به فقرا کمک کردم.”

    اما من در مورد صدقه حرفی نمیزنم، بلکه از شریک شدن و سهیم شدن حرف میزنم.

    میگویم: اگر چیزی داری آن را قسمت کن. نه بخاطر آنکه به دیگران کمک کنی. با قسمت کردن و سهیم شدن، انسان رشد میکند. هر چه بیشتر سهیم شوی بیشتر رشد میکنی.

    بخشش فقط دادن پول به دیگری نیست، ممکن است مرد ثروتمندی از عشق تهی باشد،عشقت را با او تقسیم کن.

    شاید فقیری عشق را بشناسد، اما بسیار گرسنه باشد، غذایت را با او سهیم شو.

    شاید ثروتمندی از شعور و آگاهی بی بهره باشد، آگاهی و درکت را با او سهیم شو.

    “فقیر هزارو یک شکل دارد”. هر چه که دارید، قسمت کنید.

    اما بدانید هدفم از این حرفها این نیست که این سهیم شدن از شما انسان با تقوایی میسازد و یا در بهشت جای خواهید داشت.

    قسمت کردن با صدقه دادن متفاوت است. اینجا صحبت از داشتن یا نداشتن طرف مقابل نیست.

    شریک شدن بر اثر وفور و فراوانی است، اما صدقه دادن بخاطر نیاز و فقر دیگری است.

    در صدقه دادن به نظر می آید که شما توانا و بالاترید و نفر مقابل پایین و پست و درمانده است.

    یک گداست و او به شما نیاز دارد.

    من این را نمی پسندم.

    اینکه احساس کنید شما توانگرید و او محتاج شماست، این احساسی زشت و غیر انسانی است.

    اما در سهیم شدن اینگونه نیست.

    وقتی آنچه که در اختیار دارید، حتی اگر به کوچکی یک لبخند باشد با دیگران قسمت میکنید، بدون اینکه به داشتن و نداشتن طرف مقابل نگاه کنید، احساس شادی عظیم خواهید کرد.

    کسی که فقط پول روی پول میگذارد، آدم خوشحالی نیست.

    او همیشه عبوس و نگران است و آرامش ندارد و نمیتواند لذتی ببرد.

    چرا که برای لذت بردن، انسان باید با دیگران شریک شود.

    زیرا همه لذات و شادیها، نوعی شراکت و سهیم شدن است. »

    ممنون استاد بزرگوارم از این فایل عالی و آگاهی بخش

    امیدوارم همه اعضای خانواده صمیمی عباسمنش در عشق و آرامش و ثروت زندگی کنند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      امیررضا امیرمحمد گفته:
      مدت عضویت: 2800 روز

      افکار قالبی در مورد صدقه دادن در جامعه با گزاره هایی مثل: به مستمندان صدقه بده، به فقرا صدقه بده و… نمود داره. ولی خود من با هر کسی که حسم خوب بشه بهش کمک(نه صرفا به نام صدقه) میکنم. یعنی حسم را ملاک ارزیابی در مورد کمک قرا میدم به عبارتی اگر درون و حسم بگه به فلانی کمک کن بلافاصله و با هر مبلغی که بتونم این کارو میکنم. یعنی در کمک کردن هم باید حس خوب بگیری تا هم گیرنده هم دهنده از آن طریق برکت ببینن و حس آرامش فقط یکی از این برکاته. متاسفانه اغلب مواردی که در دین وجود داشته یا مبهم تبیین شده یا بصورت کلیشه ای بیان شده.

      خود من هم با توجه به شرایط و جایگاهم چند بار از فامیل و اشنایان سپرده اند که برای چند نفر کار پیدا کنم ولی فعلا موفق نشدم و احساس خوبی ندارم از این بابت. ولی یه حسی بهم میگه صبر کن!! اینکه بین صبر و تحقق این امر رابطه ای وجود داره یا نه برام مبهمه… امیدوارم توفیق خوشحال کردن خانواده های ایشان را داشته باشم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        غزل بانو گفته:
        مدت عضویت: 3086 روز

        بله کاملا درست میگید هر عملی اگر همراه با طرز فکر درست باشه و حس خوبی بهمون بده قطعا باعث رشد ما میشه. خوشحالم که ما در این جمع گرم و صمیمی به دنبال اگاهی هستیم و کورکورانه حرف دیگران رو قبول نمیکنیم و میخواهیم حقیقت رو کشف کنیم.

        درمورد افرادی هم که بهتون گفتند کار جور کنید بهتره با خود فرد صحبت کنید و ببینید ایا واقعا هدف مشخصی داره و انگیزه داره برای اینکه رشد کنه یا فقط بخاطر حرف دیگران میخواد سرکار بره. شاید شما دستی از دستان قدرتمند خدا باشید که بوسیله شما به اون افراد کمک کنه به خواستشون برسن. فعلا به حستون اعتماد کنید هر اتفاقی که خیر باشه براتون پیش میاد به خدا توکل کنید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: