اصل اساسی یک رابطه عاشقانه - صفحه 16
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/03/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-03-04 09:07:032020-08-28 08:18:28اصل اساسی یک رابطه عاشقانهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام بر همه عزیزان
روزشمار 137 فصل پنجم
چه همزمانی عالی ای خدای من یمدت تو عقل کل بخش روابط بودم و با خودم گفتم چرا تابحال نیومدم اینجا و پرسش پاسخ هاش و نخوندم و الان یکی از قسمت های این فصل سفرنامه شد این موضوع بینظیر
من نکاتی که یادداشت کردم و میگم سپس مجدد یه خلاصه ای از نتایجی که از دوره اللهی عشق و مودت گرفتم و مینویسم
* مجدد نیاز هست که به خودم یادآور بشم این اصل و که ما در دنیای فرکانسی زندگی میکنیم که هر فرکانسی ارسال کنیم جهان هستی شرایط،موقعیت ها،افراد،رفتارها و بازخوردها همون جنس فرکانس مارو بهمون برمیگردونه
* توجه ما هست که فرکانسمون و ارسال میکنه توجه چجوری بوجود میاد؟ با چیزهایی که بیشتر میبینم حرفهایی که بیشتر میشنویم تجسممون بیشتر در رابطه با چه موضوعی صحبت میکنیم؟ اینا توجه مارو شکل میدن و زیادیش باعث تشکیل فرکانس میشن
* باید این اصل و بپذیریم که چه بخواهیم چه نخواهیم تمام رفتار هایی که با ما میشه از طرف هرکسی چه پدر مادر دوست همسر و.. خودمون داریم بوجودش میاریم
* هروقت دیدی جایی داره نتایجت تغییر میکنه بسمت منفی ها و عوض میشه مشکلی بوجود میاد مجدد روی فرکانست کار کن و شرایط و بسمت دلخواهت تغییر بده
دوستان عزیز در تایید حرف استاد و مریم جان که گفتن 3ماه فقط اگاهی های دوره رو بهش عمل کن اونوقت تصمیم میگیری که میخوای ادامه بدی یا خیر من یادمه کمتر ازین زمان نشانه ها حضور پیدا کرد نتایج کوچیک بود اما میدونستم بخاطر کار روی دوره ست حتی یه جاهایی نتیجه اونی نبود که دلم میخواد و اتفاقا برعکس میشد یادمه تازه بحث برانگیختگی در روابط و گوش دادم بعد فرداش مدیرم رفتار بدی با من نشون داد من گفتم ا پس چرا نشد؟ شاید من اشتباه عمل کردم اما ناامید نشدم همینم نشونه گرفتم و تاییدش کردم که ببین تو این چندوقت رفتارش خوب بود اما تو ناخواسته تو ذهنت توجه ت رفت سمت چیز دیگه باعث شد اینجوری بشه یا اصلا همین یعنی ادامه دادن و با این کنترل ذهن یک ساعت بعدش اوضاع تغییر کرد و من بشکن و بالا مینداختم تو ذهنم از اینکه قانون یکسانه و تونستم یه عملکرد مفید داشته باشم فکر میکنم یا تو دفترم یا تو بخش کامنتها مفصل توضیحش دادم که یادم مونده
تضاد رابطه های قبلم الگوهای تکراری باعث شد این دوره رو بگیرم و یادمه برای اینکه احساس وابستگی و شرک و از خودم دور کنم و رابطه عاشقانه دلخواهم و بسازم و تبدیل بشم به ادمی که همه باهاش خوبن همه دوسش دارن بشم اینها همگی انگیزمو برای خرید دوره بیشتر کرد و تمرکز زیادی براش گذاشتم و با عشق تک تک جملات استاد و گوش میدادم حتی تو اون دوره اینقدری که عشق دادم بهش قوانین و بحث مدارها رو بهتر متوجه شدم
و خب بعد 6.7 ماه رابطه دلخواهم شکل گرفت اونم اولش فکر نمیکردم دلخواهم باشه اما طبق دوره پیش رفتم و بعدها متوجه شدم هدیه این دوره به من هستش و سپاسگزار خداوندم
رابطم با افراد مادرم خواهرم دوستانم همکارام عالی پیش میرفت جوری که بعدها که دوره تموم شد و من رفتم سراغ فایل های دیگه و مبحث دیگه هرجا میرفتم فکر میکردم مهره مار دارم خخخخ اصلا نمیتونم توصیف کنم رفتار ادمها رو با خودم بدون اینکه کار خاصی انجام بدم حتی ارایش هم دیگه نمیکردم اینقدر که رابطم با خودم خوب شده بود
و در آخر از مهمترین رابطم بگم رابطه خودم و خودم و خدا اینقدر معجزه ها دیده بودم که چشم بسته خدایی رو که اینهمه مدت شاید فراموشش کرده بودم و قبول داشتم احساس میکردم یکی هست درونم که میتونم باهاش صحبت کنم صداش و میشنیدم جنس حرفهاش برام اشنا بود ارامشش و دریافت میکردم همه ی اینها باعث بوجود اومدن حس خوب در من شده بود و هست که متوجه شدم با خودم در صلحم و انعکاس این دوست داشتن خودم مثل ایینه در تمام وجودم منعکس شده و بقیه دارن میبینشش برای همینه که اونها هم دوستم دارن به همین سادگی برای خودم و شمایی که داری این کامنت و میخونی میتونم بیانش کنم خیلی خیلی حس قشنگیه دلم میخواد دادش بزنم و بارها تو کامنتهای مختلف گفتم
اینکه دیگه خودم و ازار نمیدم الان میخوام جایی برم کاری انجام بدم اول از ندای درونم میپرسم که ایا الان دوس داری فلان جا باشی؟ یا حست نسبت به انجام فلان کار چیه؟
و جوابش در 90 درصد مواقع همون جوابیه که باید باشه ده درصدش هم یسری ترمزها و گول زدنا بعضی وقتا میاد سراغم
اینا تمام چیزهایی بود که من از صمیم قلبم دلم میخواست داشته باشم و بوجود اوردم با عملکرد به قانون و انکار نمیکنم یه جاهایی اشتباه میزنم و یه جاهایی فراموشکار میشم اما نمیزارم بمونم تو اون حال و سریع مسیر و تغییر میدم با توکل به خداوند و گوش دادن به اموزشهای استاد فوق العادم
استاد خیلی خیلی دوستتون دارم و قلبا براتون بهترین ها رو درخواست میکنم شاد و سلامت و پر عشق باشید
به نام خدا
سلام استاد جان عزیزم
این فایل برای من نشونه واضح، محکم و شفافی بود که همین الان، الان، الان، دوره عشق و مودت رو بخرم
چون اولا نیتشو کرده بودم که با دوره عزت نفس کنار هم داشته باشمشون، هم اینکه تو بخش محصولات این دو محصول کنار همن، هم اینکه شرایط من جوریه که هم مطمئن شدم که باورام در روابط خوب نیست و نتایج خوبی نگرفتم، درضمن شرایط مالیم هم به لطف خدا طوری تغییر کرد که الان زیر دوماه تونستم علاوه بر مخارج دیگه، پول خرید دو تا دوره ارزشمند رو داشته باشم، پول دوره عشق و مودت توی کارتم بود گفتم بذار تا آخر این هفته میخرمش، این نشونه رو دیدم، الان دوره رو خریدم، جلسه یک رو دانلود کردم و تازه پلی کردم. دوره عزت نفس رو هم طبق گفته شما و خانم شایسته، عجله ای گوش ندادم و الان یک ماهه تقریبا فقط رو جلسه 1و2 هستم، گفتم به خودم باید کامنتارو تا یه جایی بخونم، خودم کامنت بذارم و بعد برم جلسه بعد
چقدر همزمانی ها خداوند رخ داد برای من در طول این دو جلسه، شرایط برای انجام تمرینات دوره حتی توسط الله جور شد
خدارو شکر میکنم که تونستم در مدار این آگاهی ها قرار بگیرم و بعد از 6 سال در این جمع صمیمی، مدارم رسید بالاخره رسید به حدی که تونستم توی دوره های جدی تر هم شرکت کنم. با پول خودم. خدایاشکرت
عاشقتونم استاد عزیزم
مریم خانم عزیز دوستون دارم خیلی زیاد
دستتون در دست الله یکتا
هزاران درود بر شما آقا محمد عزیز.
لذت بردم از رشدتون و امیدوارم من هم با خریداری دوره عزت نفس و عشق و مودت بتونم حسی که موقع نوشتن این کامنت داشتید رو تجربه کنم. از خداوند میخام که بهترینها برای شما رقم بخوره و نتایج انقدر لبریز باشه که آبشخور اطرافیان و دوستان دیگر قرار بگیره. ️
در پناه حق منتظر کامنتهای دیگر شما در سایر محصولات توحیدی استاد بزرگم هستم.
به نام نامی تنها هنرمند
که باشد نام زیبایش خداوند
سفرنامه 137
اصل اساسی یک رابطه عاشقانه اینکه ما اول با خودمون رو راست باشیم با خودمون مهربون باشیم خودمون رو ببخشیم و بتونیم خودمون رو ارتقا بدیم اصل اینکه ما بدونیم هیچ چیزی بدون توجه ما بوجود نیامده حتی ناخواسته ها .
استاد عزیزم من قبلا چندین باراین فایل رو شنیدم و دیدم امروز هم باز دیدمش . قبل از اون فکر میکنم تو تابستون بود که دیدمش و اونجا متوجه شدم که در رابطه من و همسرم کسی که خراب کننده رابطه هست ایشون چون وقتی با دقت به حرفتون فکر کردم و خاطراتمون رو مرور کردم دیدم این آقا کلا با همه همینجوری چه خانواده خودش چه حتی غریبه هایی که بار اول دیده شون .
یعنی همیشه نسبت به افراد سؤضن زیادی داره و همیشه گارد داره و آماده ست که از خودش دفاع کنه تا کسی گولش نزنه یا سرش کلاه نذاره و خیلی هم زود از بقیه ناراحت و عصبانی میشه در حد کتک کاری .
که البته خودش هم بهم گفت خیلی قبلا بدبین تر بوده و الان تازه بهتر شده .
و خیلی جالب بود برام که میگفت من با تو خیلی مدارا میکنم خیلی احترامت رو حفظ میکنم خیلی دوست دارم . وگرنه هرکی جای تو بود حتی خواهر های خودم خیلی تند خو تر برخورد میکردم . اونا میشناسن منو . البته راست هم میگفت چون هم از زبون اونا شنیده بودم هم خودم به عینه دیده بودم . و حتی یادمه گاهی اوقات من از دستش ناراحت میشدم و بهش تذکر میدادم که بابا حداقل جلو من با مادرت اینجوری برخورد نکن . یا با خواهر زاده ات فلان کار نکن من میدونم از روی دوستداشتن ولی میفهمم که اون معذب میشه . و خودشم وقتی آروم میشد قبول میکرد که اشتباه کرده و بهش میگفتم برو معذرت خواهی کن.
خلاصه استاد من خیلی دیر به این ماجرا پی بردم 7 سال طول کشید ولی میدونم که انقدر انسان خامی بودم که اینقدر طول کشید . میدونم که انقدر احساس کمبود لیاقت در من زیاد بود که وارد همچین رابطه ای شدم . و ناراحت نیستم فقط باید درس بگیرم .
ما که دیگه جدا شدیم ولی باید این درس هارو آویزه گوشم بکنم .
من تو اون مدت همیشه فکر میکردم اشتباه از من همش سعی میکردم خودم رو اصلاح کنم . که البته بد هم نشد من واقعا تغیرات زیادی کردم که راضی و خوشحالم .
خدا میدونه چقدر مطالعه میکردم چقدر فکر میکردم و واقعا هر روشی که جدید بود رو امتحان میکردم ولی الحمدالله هیچ فایده ای نداشت و اگر هم داشت موقتی بود . یا کلا رابطه مون از قبل هم بدتر میشد .
خدا میدونه چندین و چند ده ساعت ها نشستم پای حرف های اساتید موفقیت از مذهبی و آخوند و خانم جلسه ای گرفته تا آدم های معمولی و خارجی . ولی فایده نداشت چون هیچکس مثل شما اصل رو نمیگفت اگر هم میگفت در حد ی اشاره کوچک بود . که همون اشارات موجب حرکت تکاملی من به سوی خودم بود بسوی شناخت خودم به سوی اهمیت دادن به خودم .
یک متن قشنگی رو تو اینستا خوندم که دوسدارم اینجا تایپ کنم .
ببخش کسانی را که نمیدانستند که چگونه تو را دوست بدارند…
آنها به تو دوست داشتن خودت را آموختند
ببخش کسانی را که با تو رفتاری شایسته نداشتند
آنها احترام و مراقبت از خود را به تو آموختند
ببخش کسانی که رویاهایت را باور نداشتند
آنها تو را به سوی خودباوری و خود انگیختگی سوق دادند
والدینت را ببخش اگر نتوانستند آنگونه که باید به تو عشق بورزند آگاهی و دانش آنها به همان اندازه بود
تمام آنچه خواندی مراحلی از شفای روح توست به ازای هر یک نفری که میبخشی قسمتی از وجود خود را شفا میدهی
با ببخش در قلبت برای ورود عشق و نور جا باز خواهد شد و تو به سوی کمال حرکت خواهی کرد
بنویس بخشیدم رها کردم و آزاد شدم
من همین یک ماه اخیر بود که کلا فهمیدم اون کسی که 7 سال در کنارش بودم از دسته انسان هایی هست که نرمال نیستن و تعدادشان محدود
همین دیروز هم مشاوری که قبلا چندبار رفتین از طرف ایشون زنگ زد که وساطت کنه
بعد پرسید که آیا تغیری نکرد در طول این مدت که پیش من می آمدید و وقتی از تغیراتش گفتم بنده خدا هنگ کرد و گفت تو دیگه خودت میدونی این اصلا دست خودش نیست گفتم آره فهمیدم .
وقتی به افکار گذشته ام فکر میکنم میفهمم که چه باور های مخربی داشتم که حاصل شد این
میفهمم و این روزها من چقدر میفهمم
من این دو ماه که از ایشون جدا شدم فقط دارم روی خودم کار میکنم . یعنی به جایی از زندگی رسیدم که فقط باید خودم رو بازسازی کنم .
ولی خیلی شیرین وقتی آدم با خودش و خدا خلوت میکنه و غرق در آرامش میشه .
واقعا همینجا باید از روحم و حتی جسمم معذرت خواهی جانانه ای بکنم که با خامی و نادانی ذهنم باعث شدم چقدر بیمار بشوند . چقدر در تلاطم باشند
زهرای عزیزم عشق من تویی که یک روح داری لایتناهی یک جسم داری به شدت زیبا و یک ذهن سالم . من دوستت دارم . من به تو بها میدهم . من برای لذت و آرامش تو تلاش میکنم. من تو را میسازم. و تو را غرق در نعمت میکنم . من خودم به تنهایی کاره ای نیستم من تو را به خدا وصل میکنم و او برای همه درد ها و همه زخم ها التیام است . او تو را از نازیبایی ها نا آرامی ها جدا میکند و تو را در بهشتی جاوید و امن و زیبا در پناه خودش نگه میدارد. تنها وظیفه تو بندگی برای اوست . اربابمان.
هر روز که از عمرم میگذر بیشتر پی میبرم که من چقدر ارزشمندم . خدا عاشق ماست و ما بنده و وابسته اوییم .
استاد ازت بینهایت ممنون و سپاسگذارم که منو با خودم آشنا و دوست کردی
یا حق
بنام خدای مهربان
سلام ب زهرای عزیزم
ازت سپاسگزارم بابت کامنت فوق العاده ای ک نوشتی عزیزم
و تجربه ی ارزشمندت و با ما ب اشتراک گذاشتی
بهت تبریک میگم ک تونستی با تضادی ک بهش خوردی خودتو بهتر بشناسی و حتی خواسته ات رو
خداروشکر بابت پیشرفت هایی ک کردی واقعا تحسینت میکنم عزیزم و بهت تبریک میگم
چقدددددررر قشنگ بود متنی ک نوشته بودی
کلی حس خوب گرفتم ازش و لذت بردم
ببخش کسانی را که نمیدانستند که چگونه تو را دوست بدارند…
آنها به تو دوست داشتن خودت را آموختند
ببخش کسانی را که با تو رفتاری شایسته نداشتند
آنها احترام و مراقبت از خود را به تو آموختند
ببخش کسانی که رویاهایت را باور نداشتند
آنها تو را به سوی خودباوری و خود انگیختگی سوق دادند
والدینت را ببخش اگر نتوانستند آنگونه که باید به تو عشق بورزند آگاهی و دانش آنها به همان اندازه بود
تمام آنچه خواندی مراحلی از شفای روح توست به ازای هر یک نفری که میبخشی قسمتی از وجود خود را شفا میدهی
با ببخش در قلبت برای ورود عشق و نور جا باز خواهد شد و تو به سوی کمال حرکت خواهی کرد
واقعا چقد درسته
منم با همین تضادها خیلی رشد کردم خداروشکر و هدایت شدم ب این مسیر زیبای خودشناسی
و حالا حالا باید روخودم کار کنم
ولی خداروشکر درحال بهبود خودم هستم و دارم تکاملم و طی میکنم
سپاسگزارم دوست خوبم
برات بهترینهارو از الله یکتا میخوام
شاد وموفق باشی:))
بنام الله
سلام ونوروعشق الهی بهدوست ارزشمندم
زهرا جان چقدر من تحسین کردم وجودت وشناخت خودت را
چقدر کامنتت لذت بخش بود وپراز درس وآگاهی درسته برهه های مختلف زندگی ما برای ما حکم کلاس درس را دارد تا خودمون وویژگیهای شخصیتمون را بهتر بشناسیم ووجود تضادها به ما بیشترین کمک را میکند
از شما دوست عزیزم سپاسگزارم که آن متن قشنگ را در کامنتت اضافه کردی
زهرا عزیزم این حال واحساس قشنگت را تحسین میکنم وصمیمانه بهت تبریک میگم
بهترینها را در این مسیر زیبا برات آرزو دارم
در پناه الله شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت ولیاقتمند باشید در دنیا وآخرت
سلام بر خانم کریمی عزیز
امیدوارم حالتون عالی باشه.
لذت بردم از کامنت زیباتون و سعی کردم با پوست و استخون درک کنم. مطالبی که نوشتید..
از کامنت زیبای شما درس شجاعت و الویت قرار دادن خود رو آموختم. و به راستی که ارزشمندترین چیز در این جهان هستی.. ما هستیم.
ایده خیلی خوبی گرفتم از محتوای آخر کامنت که خطاب به خودتون گفتید و حس میکنم انقدری این فضا واستون قشنگ بود و ردپا این موضوع انقدری محکم بود که شمارو در ادامه مسیر زندگی لولآپ میکنه و چرخهای این گاری رو روغن کاری میکنه.
و الهی شکر برای شما اعضای خونواده عزیزم که درسها و آگاههایی برای آدمی دارید که از هزاران دانشگاه و محافل علمی، عمیق تر است.
امیدوارم سود زنان در یک جنگل خوش اب و هوا و سرسبز در ادامه مسیرتون فقط لذت ببرید و شاکر باشید.
یاحق
سلام به زهرا جانِ نازنینِ کریمی.
انرژیِ پیامت بسیار بالا و قشنگ بود.
با توجه و تحسین خوندم.
آفرین برای صلح با خودت.
تحسینت میکنم برای شجاعتت.
این قسمت کامنتت خیلی به دلم نشست:
زهرای عزیزم عشق من تویی که یک روح داری لایتناهی یک جسم داری به شدت زیبا و یک ذهن سالم . من دوستت دارم . من به تو بها میدهم . من برای لذت و آرامش تو تلاش میکنم. من تو را میسازم. و تو را غرق در نعمت میکنم . من خودم به تنهایی کاره ای نیستم من تو را به خدا وصل میکنم و او برای همه درد ها و همه زخم ها التیام است . او تو را از نازیبایی ها نا آرامی ها جدا میکند و تو را در بهشتی جاوید و امن و زیبا در پناه خودش نگه میدارد. تنها وظیفه تو بندگی برای اوست . اربابمان.
دوست دارم اسم خودمو بنویسم اولش و متن رو کپی کنم تو نوت موبایلم…
انجامش دادم :)
انگار که خدا باهام صحبت کنه، انقدر بهم چسبید این قسمت.
قبل از هدایتم به کامنتت، در رابطه با موضوعی که نجوا داشتم، یهو برام اشکار شد اشکال نداره سمانه، یهو متوجه شدم ریز ریز با سرزنش به یه مسیله ای دارم نگاه میکنم که الحمدالله خدا آشکارم کرد که مهربون باشم با سمانه.
انقدر خوشحالم که کم کم دارم بهتر درک می کنم مسیولیت زندگیم با خودمه، فرکانس هایی که میفرستم نتایج رو خلق میکنن، خودم عهده دار اتفاقات باشم و نندازم گردن عوامل بیرونی، آدم ها و ..
مهربون باشم با خودم وقتایی که اشتباه میکنم.
به خودم همیشه فرصتِ بهبود بدم و …
خدا خیر بده استاد نازنینمون رو با دوره احساس لیاقت.
که باعث شده با خودم مهربونتر برخورد کنم.
برات بی نهایت ارامش، سلامتی، ثروت و خلقِ خواسته هاتو آرزو میکنم.
برای همه مون همینطور.
اومدم تو سایت صفحه اصلی، قسمت 5 کامنت برتر هر قسمت، دنبالِ پروفایل یا اسم اشنا میگشتم که پیامشو باز کنم بخونم، حتی اینکه خودمم تو لیست باشم خوشحالم میکنه…
بعد به خودم اومدم یه لحظه و این از ذهنم گذشت:
اینکه دنبال اسم دوستات (آشنا) هستی، بد نیست ولی نشه نقطه امنت و نخوای خارج شی!
برای همین اتفاقاً اسم های نااشنا رو هم باز کردم…
هدایت شدم به کامنتِ جذابت.
هر آشنایی یه روز اولی بوده که ناآشنا بوده، بعد ارتباط شکل گرفته.
خوشحالم که کامنتتو خوندم و به روی خودم دریچه ای از زیبایی های جدید و تجربیات جدبد رو باز کردم.
کامنت دوستانِ آشنا رو هم خوندم و لذت بردم.
رفتم داستان اشناییت با سایت رو هم خوندم، اونم بسیار خوندنی بود.
خدایا شکرت برای کامنت های دل انگیز د دلچسبِ سایت.
سلام سمانه قشنگم
تو از شهر غریب بی نشونی امدی
تو با اسب سفید مهربونی امدی تو از دشت سفید و جاده های پر غبار برای همصدایی همزبانی آمدی
غریب آشنا دوستت دارم بیا….
الان دارم اینو گوش میدم
خدا میدونه قبل اینکه بیام بشینم تو بالکن و با خودم و خدا خلوت کنم چقدر دلم آشوب بود
خدا میدونه امروز چه طوفان بعدشم بارون قشنگی آمد و الان آسمون چقدر صاف و جذاب
خدا میدونه بعد خوندن کامنتت و اینکه متوجه شدم اسم من رفته جز کسایی ک بیشترین امتیاز داشتن چقدر خوشحال شدم و گرییه کردم
خدامیدونه وقتی سایت باز کردم و اون نقطه آبی رو دیدم چقدر ذوق کردم
خدا میدونه امروز تو تمرین ستاره قطبی کامنت خواسته بودم و اینکه خودمم کامنت بزارم
خدا میدونه که اصن حس پاسخ دادن نداشتم ولی اون گفت بنویس ببین امتیازت رو همونجوری ک از خواستی بردم بالا ببین اسمت رو گذاشتم تو صفحه اصلی سایت حالا برو از حست به من بنویس . بنویس که چقدر عاشقتم بنویس ک چقدر بنده خوبی هستی بنویس ک این روزا که خودت رو بیشتر از قبل در اختیار من گذاشتی چند بار از خوشحالی حق حق گرییه کردی . بنویس از لرزش بدنت برای هیجان با من بودن . بنویس که اگه تو اینجا نبودی من این ابر های پر بارون رو اینجا نمی کشوندم . بنویس که من چقدر عزیز و حکیم . هستم .
برید بخونید چند بار تو قرآن گفتم من عزیزم من حکیمم . پس عظت تون رو از من بخواید .
بنویس وقتی از اتفاقی ناراحت میشی برو با خودت خلوت کن تا صدای منو بشنوی تا یادت بندازم بنده ی من این خواسته خودت بود .
پس بجای ناراحتی شکر منو بجای بیار .
دوست قشنگم بینهایت ازت مچکرم که کامنت منو خوندی در مورد هدایتم کنکاش کردی و برام کامنت گذاشتی عزیزم.
خیلی وقتا دوستامون ک برام کامنت میزارن 2 روز بعد بدستم میرسه ولی شما امروز صبح نوشتی و من امروز عصر دارم جواب میدم چون واقعا به این لطف احتیاج داشتم . و چقدر قشنگ پاسخ میده خدای ما .
تو رو به خودش میسپارم ک یکتاست
زهرای عزیزم، سلام.
در زیباترین هوا و حس، پیامت به دستم رسید…
مبهوت کامنتت شدم اونجایی که خدا گفت بنویس و تو نوشتی …
قلبم رفت برای این کلام:
برید بخونید چند بار تو قرآن گفتم من عزیزم من حکیمم، پس عزت تون رو از من بخواید.
چطوری میشه خدا انقدر قشنگ با آدم صحبت میکنه…
خدای عزیز و حکیم:
تو الان به صورت یه نسیمِ ملایم و لطیف، صورتم رو نوازش دادی.
به صورت یه موسیقی که دارم گوش میدم، روحمو نوازش میدی.
به صورتِ هوایِ خوش و بویِ خوش به مشامم میخوری و پر نشاطم میکنی.
به صورتِ اجابتِ درخواست هام، توی قلبم نفوذ میکنی و شادم میکنی.
به صورتِ کامنتهای خوب، خودتو میاری تو قلبم، و روحم رو جلا میدی.
به صورت فایلهای استاد میای میخوری به گوش و درکم و بهم یاداوری میکنی چه کنم که خوشحالتر زندگی کنم.
به صورت محبت پاک و خالصانه ی مامانم، روحمو نوازش میدی.
به صورت احساس خوشبختی و شادی از وجودِ نازنینِ همسرم، منو شاد میکنی.
به صورت عشقم به نی نیِ تو دلم، منو شاداب میکنی.
به صورت نعمت، برکت، رزق، روزی، ثروت واردِ زندگیم میشی و خوشحالم میکنی…
به صورتِ صوتِ زیبای سوره اعلی به گوشم و قلبم احساسِ امنیت و ارامش میدی.
هر چی رو توجه میکنم که شادم میکنن، تو توی اونا هستی، تو خودتو با اون قشنگی ها بهم نشون میدی…
بله که تو عزیزی، حکیمی، عالمی، مهربانی، بخشنده ای، رزاقی، آگاهی، هادی هستی، رحمان و رحیمی، ستار العیوبی، توبه پذیری، نوری، سخاوتمندی، دست و دل بازی، همیشه بیداری، هوشیاری …
آغوشت همیشه بازه برامون.
هر اون چیزی که از خوبی وجود داره درونت هست و بی انتهاست.
سلام به استادمهربانم ومریم دوست داشتنی ام
وهمه دوستانم که روابط عالی راتجربه می کنند
خدایاشکرت بابت خلق لحظه لحظه های ناب وزیبایی که درکناراستادگرانقدروعمل به راهکارهای عالی وتاثیرگذار شان، توانستم دروجودوزندگیم جاری کنم وخودم رابه تمام معنا لایق شاگردی درمحضرایشان بدانم چراکه به واسطه هدایت خداونددرزمان ومکان مناسب من شاگردایشان شدم وهرلحظه اش برایم مسئولیت عظیمی درراه داشت که بایدهم ازمسیرلذت می بردم وهم عملکردم عالی می بودواین مستلزم تغییرات شگفت انگیزی بودکه ابتدادرشخصیتم بایدصورت می گرفت وچون دراولین رابطه زناشویی بعداز14سال بیرون آمدم به طبع نقطه ضعف هایی داشتم که بایدآن هارابرطرف می کردم تابه خواست خداوندوبارعایت قوانین جهان هستی بتوانم دررابطه بعدی موفق وعالی تر باشم واین واقعانیازبه صرف انرژی وزمان بودکه ازهمان ابتدادست دردستان پرقدرت خداوندواستادم چنان تغییرات شگرفی درباورهاوافکارم دادم که حدود10سال که ازرابطه باعزیزدلم می گذردهرروزعاشقانه تروبه زیباترین شکل ممکن این رابطه، قشنگ ترازدیروزش شده وبایدبه صحبت های استادم می رسیدم ورابطه عالی که ایشان داشته واززآن تعریف وتمجیدمی کردند ،من هم باید،بایدمی رسیدم واین رامن بایدخلق می کردم که خداروشکرهمه چیزعالی وبی نظیرشد.
دررابطه قبلی من خودم سرکارمی رفتم وچقدرآسیب خوردم به دلیل عدم ناآگاهی ام وگرفتن تمام مسئولیت هاازمردزندگیم به واسطه اعتیادش ومواردی که قبلا درفایل هایی نوشته ام ونمی خواهم واردش شوم.بیاییدزیبایی هارابگویم ،بوس به کله تون.
فقط تجربه شیرینی که امروزخداوندازآن تلخی هابه کامم نشانده این بودکه وقتی استقلال وخودکفایی من درکنارعمل به آموزه های استاد بادل وجانم پیوندمی خوردومن ازهرلحاظ استقلال پیداکردم به ویژه استقلال مالی ،بااین تفاوت که امروزیک خانم خانه دارموفقی هستم که پس اندازهای شخصی خودم رادارم بدون هیچگونه کاربیرونی وفقط تمرکزروی سایت ومروردوره هاوکسب آگاهی های هرروزوعمل به آنهاوبهادادن وتشویق عزیزدلم که اومی تواندهرروزدرتمام زمینه هارشدوپیشرفت راداشته باشد،اوتمام فکروذکرش خوشبختی من درتمام ابعادشده است ویک مردعالی ومسئولیت پذیراست وبه لطف خداوندکاملا هم فرکانس باهم وهمدل ویکپارچه …..
باهرلحظه لذت بردن ازاین زندگی زیباوخدایی ،به روزبه پیش رفته وهرروز شخصیت وزندگی عالی رابرای خودخلق کرده وسعی می کنیم خاطرات بی نظیروقشنگی راازاین زندگی بهشتی به یادگاربگذاریم.
مامی توانیم درکناراستادمان وعمل به تک تک فایل های طلایی شان یک زندگی بی نظیرراتجربه کرده وشخصیتی ازخودخلق کنیم لبریزازفرکانس های مثبت وآرامشی که تمام وجودمان رافرامی گیردوانعکاس آن ،هدیه یک زندگی بهشتی دردنیاوآخرت ازجانب خداوندمهربان مان است……
درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید، عاشقتونم.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
بنام خدای مهربان
سلام ب مریم عزیزم
خداروشکر ک هدایت شدم ب کامنت پراز عشق شما
چقددد تحسینت کردم
چقددد انرژی گرفتم
و لذت بردم
وخداروشکر کردم بابت رابطه ی زیبایی ک دارین تجربه میکنید
از صمیم قلبم بهت تبریک میگم عزیزم شما لایق بهترین ها هستی
و چقد ایمانم قوی ترشد ک اره میشه و امکان پذیره زکیه
اگه برای مریم شده پس برای منم میشه
با درست کردن باورهام
و شناخت بهتر خودم
و ادامه دادن مسیر
ب راحتی برای منم اتفاق میفته
منم تو زندگیم ب تضاد خوردم ولی خداروشکر قبل عقد متوجه شدم ک مناسب هم نیستیم و خودم نامزدبم و بهم زدم
اون موقع در مدار مناسبی نبودم
و این تضاد برام بهترین موهبت زندگیم شد خداروشکر
الهی صدهزار بارشکرت خدای من بخاطر هدایتم ب این مسیر زیبا ک پراز اتفاق های قشنگه و پراز حس خوب و خوشبختیه
برات بهترینها رو از الله یکتا میخوام
ان شاالله ک هرروز رابطه تون زیباتر وقشنگ تر بشه عزیزم
شاد و موفق باشی
سلام به استادعزیزونازنینم ومریم جون عزیزم.
منم از کسانی هستم که این دوره رو چندین وچند بار کار کردم .
بازم کار خواهم کرد چون تکرارشم بازم مطالبی رو برات یاد آوری میکنه که نیازه ما بدونیم.
این دوره دوره ی خیلی خوبی بود.یادمه خیلی مشتاق بودم این دوره رو بخرم چون تو روابط عاطفی خیلی مشکل داشتم .
واتفاقا این دوره رو به این منظور خریدم که هم خودم خیلی متعهدانه وهم همسرم گوش بدیم .
البته هر کدوم جداگونه گوش کردیم.
یادمه وقتی برای بار اول گوش کردم ،با توجه به صحبتهای استاد فقط همسرم وکارای همسرم جلو چشمم وتو ذهنم تداعی میشد.
به همین جهت زیاد موفق نشدم تغییری بکنم چون نظرم این بود که اکثر مشکلات ما، از سمت ایشونه .
وجالب بود که همسرمم وقتی گوش میداد،بیشتر یاد اشتباهات من میفتاد .
البته متوجه ی اشتباهات خودشم میشد چون بعضی از موضوعات بقدری واضح گفته میشد که مشخص بود چ کسی اونخصیصه ها وضعفها را داره .منتهی همسرم برای من اون قسمتهایی رو با حالت تهاجمی عنوان میکرد که منو مقصر بدونه .
بله وقتی برای بار اول گوش کردیم متاسفانه به جای اینکه مشکلی رو حل کنیم ،دامن هم به مشکلات زدیم .
ولی از اونجایی که من دنبال تغییر واقعی ودرست برای ایجاد رابطه ی بهتر بودم به همسرم گفتم میخام یه بار دیگه گوش بدم حتی اعتراف کردم که اکثر جلساتش رو با این دید ،گوش کردم که فکر کردم تو رو مقصر جلوه بدم .
واین جالب نبود وباعث تغییر در من نمیشد و هیچ اتفاق خاص مثبتی تو روابط ما شکل نگرفت .
انگار هردومون دنبال مچ گیری طرف مقابلمون بودیم .خب طبیعتا این به روند خوب روابطمون کمکی نمیکرد.
تا اینکه تصمیم گرفتیم یه بار دیگه گوش بدیم بدون اینکه راجع بهش با هم صحبتی کنیم ونظری بدیم .
ینی هر کی شخصا برای خودش وبرای بدست اوووردن آرامش خودش ،گوش بده وهر استنباطی که کرد همونو انجام بده بدون توضیحی !
خودم به شخصه خودمو متعهد کردم گفتم ناهیداندفعه این دوره رو فقط با تمرکز کردن روی خودت گوش بده تا ببینی چ نتایجی میگیری .
به همین جهت سعی میکردم،هر جایی که افکارم سمت همسرم میرفت، افکارمو جهت دهی کنم سمت خودم .
اندفه برداشت من خیلی با قبل فرق میکرد.
متوجه ی خیلی از اشتباهات خودم شدم.
مهم تر از اینکه متوجه شدم هر اتفاقی بین منو وایشونه، مقصر وعاملش خودمم .
ودرک این موضوع برام خیلی ارزشمند بود .
خودش خیلی کمکم کرد که دست از خیلی از جنجالها بردارم .
وانقد با خود محوری نرم جلو .
تنهاجلسه ای که هر کاری کردم تمرکزم روی خودم بره ونرفت جلسه ای بود که در مورد وابستگی صحبت شد.
چون همسر من به شدت این نقص رو نسبت به من داشت و البته هنوزم داره منتهی شدتش خیلی کمتر شده ولی هنوزم داره.
ومن خوشبختانه این ضعف رو در خودم نداشتم .
این دوره نگاه منو به خیلی از مسائلی که بینمون بود عوض کرد.
سطح توقعاتمو خیلی پایین اووورد.
اینکه صددرصد خودمو مقصر بدونم وخودمو عامل بوجود اومدن اتفاقاتی که بینمون میفته بدونم .
حتی بابت کسب در آمدش ورسوندن من به خواسته هام .
همه وهمه رو باید کنار میزاشتم .
اینکه یاد گرفتم راحت از همسرم درخاست کنم .
دنبال این نباشم که فک کنم به خاطر دوست داشتنش باید خودش بفهمه .
به قول استاد نه ، اونا نمیفهمن باید تقاضا کنید.
اینکه باور کنم افکار من اتفاقات زندگیمو خلق میکنه .
اینکه چقدر میتونم نسبت به همسرم احساسموخوب نگه دارم.
اینکه چقدر توانایی تمرکز به نقاط مثبت همسرم رو دارم .
وباید این جزع ویژگیها و خصلتهای من بشه که تا جایی که میتونم ذهنم رو از نقاط منفیش کنترل وجهت دهی کنم به نقاط مثبتش .
واگر نتونستم به زیبایی های جهان اطرافم توجه داشته باشم .
خلاصه مثل همیشه وظیفم باید نگه داشتن احساس خوب باشه .
مهم تر از همه اینکه دنبال بهانه یا توجیهی نباشم .هیچ منطقی برای جهان قابل قبول نیست که تو بگی اینجا حق با من بود .
جهان فرکانس تو رو دریافت میکنه وطبق فرکانسی که خودت فرستادی بهت پاسخ میده .
حالا اگه مثبت باشه مثبت دریافت میکنی ینی خودت خالق اتفاقات خوب یا بهتری میشی و وقتی منفی باشه نبایدمنتظر اتفاقات خوبی باشی .
بله تکتک این آموزه ها نه به سرعت ولی کم کم روی افکاروباورهای من تاثیر گذاشت و هر دفه کمی بهتر از قبل ،تغییرات مثبتی تو روابطمون بوجود اومد.
سعی میکردم همسرمو کنترل نکنم که ببینم ایشون چ تغییراتی میکنه .چون این موضوع باز منو از تغییرات مثبت دور میکرد.نه که اصلا کنترل نکنم سعیم براین بود که ذهنمو جهت دهی کنم که کنترل نکنم در واقع جلوشو میگرفتم .
دیگه باور کردم اینکارا ،زرنگی نیست و هیچ اتفاق جالبی ازش در نمیاد.
بنابراین باید یاد بگیرم اگه نتایج خوب میخام ،اگه دنبال آرامشم ، خودمو گول نزنم و مسیر درست رو پیش بگیرم .
این همه سال با خود خواهی با زرنگی با خودمحوری خاستم زندگی خوبی بسازم .
چی شده ؟!!!
هیچی !
به هیچ جا نرسیدیم که هیچ .حتی آرامشی هم برامون نمونده بود.
من تو روابط عاطفی نیاز داشتم از بیس ،از زیر بنا خودمو بسازم باید تغییرات بزرگی میکردم .
باید نگاهمو ،نگرشمو عوض میکردم .
شاید مدت زمان زیادی برد اما تغییرات خوبی کردم .
جالب اینجا بود که همسرم با تغییرات من تغییرات بسیار زیادی کرد.
تغییرات ما یه دفه و تو تایم کمی نبود.شاید تو این 3ساله آروم آروم اتفاقاتی افتاد .
البته ناگفته نمونه هنوز من تو یه سری از مسائل،مقاومتها وترمزهایی دارم که توش گیرم .
هنوز رضایت کامل از خودم ندارم .
اندفه خیلی مشخصه که این مشکلات از طرف شخص خودمه .
میدونم اگر این مقاومتها وترمزهای من که یکیش پاشنه آشیلمه وبیش از اندازه بهش حساسم ،درست بشه .همه چی حل میشه ومنم میتونم با شهامت بگم، من تو رابطه با همسرم خوشبختم .
متاسفانه هنوز نتونستم این مورد رو تغییر بدم.
هنوز تو این موضوع افکار وباور هام همون چیزیه که خودم فکر میکنم درسته .
میشینم برای خودم از همه ی جوانب بررسی میکنم گاهی حق کامل رو به خودم میدم گاهی هم میگم نه ناهید داری باز مسیرو اشتباه میری .
فعلن این درگیری ذهنی رو دارم .
تو این راستا خیلی از خودم مایه گذاشتم که نگرشمو تغییر بدم یه جورایی زور زدم تلاش کردم اما هنوز موفق نشدم .
قبلاً خیلی خودمو بابت این موضوع سرزنش میکردم .
از وقتی که دوره ی احساس لیاقت رو کار کردم .دست از سرزنش خودم برداشتم .
چون به هرکی بگم ،میخاد بهم بگه وااای چرا ناشکری میکنی ؟
چرا قدر داشته هاتو نمیدونی ؟
همه حسرت داشتن شوهری مثل تو رو دارن که باهاشون اینطور برخورد کنه .
چون همسرم نسبت به من خیلی عشق میورزه .
تازه چیز زیادی از من نمیبینه ،اینه .
وای به حال اینکه منم روزی بهش بچینمو و ازش تعریف کنم . مطمئنا دیگه از خود بیخود میشه .این چیزیه که خودشم میگه .از این بحث که بگذریم باید بگم هم من ،هم همسرم تغییرات مثبت زیادی نسبت به هم داشتیم .
واقعن هر باری که نسبت به چند ماه قبل خودمونو مقایسه میکنم میبینم روشن فکر تر ،منطقی تر وعاقل تر واینکه احترام بیشتری بهم میزاریم وخداروشکر آرامش بیشتری داریم .
از دعوا ومشاجره هامون خبری نیست واینا خودش خوبه .
من که آرزومه و از خدامه این مشکلم تو درونم حل بشه
تا هم خودم وهم همسرم لذت بیشتری از زندگی ودر کنارهم بودن ببریم .
همیشه از خداوند درخاست آرامش درونی دارم .من دیگه نمیدونم چ راهی رو باید برم .رهاش کردم تا ببینم چی پیش میاد.
همسر وابسته ی من ،به نسبت قبل وابستگی هاش خیلی کمتر شده ومثل گذشته دیگه اذیتم نمیکنه .
از درون همونه ولی چون متوجه شده کارش اشتباهه خیلی جاها جلو خودشو میگیره وسعی میکنه با نچسبیدن زیادش منو اذیت نکنه .
در کل که دوره ی عشق و مودت دوره ی فوق العاده ای بود برای ایجاد روابط.
در راستای روابطم با دیگران خداروشکر اوکی هستم .ومشکلی ندارم .در واقع از زمانی که با عباس منش هستم تمام مشکلاتم خاتمه پیدا کرد.واز اونجایی که پاشنه آشیلم نبود وفقط به علت عدم آگاهی تو روابط هام مشکل داشتم ،خیلی زود حل شد .وخیلی زود نتیجه گرفتم .البته دوره ی عزت نفس هم خیلی تو روابط خوب با دیگران کمک کرد.چون خیلی از مشکلاتم از عدم اعتماد به نفسم بود.
نداشتن ثبات شخصیتی ،نداشتن شهامت وجسارت برای بیان احساس وخیلی چیزای دیگه .
خداروشکر هیچ مشکلی با کسی ندارم همه چی خوب وعالیه !
تو این دوره فقط یه جلسه برای مجردها بود.
واز اونجایی که من پسر جووون داشتم البته اون موقعی که گوش کردم ب نظرم پسرم نوجوون بود.
وااای یادمه برای اولین بار این مطالب رو میشنیدم .
بسیار بسیار کمک بزرگی به من کرد.که من این دوران رو با راهنمایی دادن به پسرم و اینکه خودم آگاهی های خوبی کسب کردم ،پسرم به بهترین شکل ممکن بگذرونه.
حتی خطا واشتباهات زیادی کرد ،شاید بازم بکنه اما نگاه من به یه جووون خیلی فرق کرده.
طوریکه تعصبات وافکاروباورهای غلط ،گذشته رو نداشتم .
چیزایی که به ما خیلی تحمیل میشدوما همیشه یواشکی همه کاری میکردیم .
من بدون کنترل کردن، پسرمو رها وآزاد گذاشتم تا هر چیزیو ،تو رابطه خودش تجربه کنه نه اینکه من با گفتن تجربه ها وترسهام بخام چیزیو بهش تحمیل کنم .
واقعن من اگه این چیزا رو تو این دوره نشنیده بودم وهرکسی برام بازگوش میکرد ،نمیتونستم بپذیرم .
ولی از استاد پذیرفتم .
وخیلی راحت عمل کردم .
به قول همسرم میگه تو از هرچیزی راحت میگذری وراحت میپذیری ،وراحت عمل میکنی بدون هیچ مقاومتی . فقط گیرت تو منه!
منم میگم چکار کنم ببخشید پاشنه آشیلمی دیگه .
لامسب گیر وگور دارم توش.
اگه کسی نیاز به تغییراتی تو رابطه داره حتمن این دوره رو خریداری کنه .پشیمون نمیشه .
خیلی از کارا ورفتارهامون به خاطر عدم آگاهیمونه .
وقتی که آگاهی پیدا کنیم به حال بهتری میرسیم .
درک بیشتری از روابط پیدا میکنیم .
ولذت بیشتری میبریم.
ودر نهایت به آرامش خوبی هم خواهیم رسید.
امیدوارم روزی با اقتدار و شهامت تو سایت جار بزنم بگم بالاخره منم تونستم وموفق شدم .
منم دارم با لذت زیاد زندگی میکنم .
واقعن از خداوند هدایت میخام برای ایجاد رابطه ی عاطفی بهتر .
میدونم همه چی به گفتگوهای ذهنی وافکار من بستگی داره واگرنه تو زندگی من همه چی خوبه .فقط من باید بهتر عمل کنم واین مقاومتها رو تو دلم بشکنم .
امیدوارم که بتونم .
استاد جونم مرسی .
مرسی که هستی .
بنام خدای مهربان
سلام ب ناهید عزیزم
خداروشکر میکنم ک یکبار دیگه همدار شدم با کامنت سرشار از آگاهی شما عزیزم
چن روز پیش داداشم منو ب شدت سرزنش کرد و کلی ازم انتقاد کرد ک چرا شرکت نمیکنی برای آزمون استخدامی ول معطلی وقتت داره میره جوونیت داره میره و..
ب شدت حالمو گرفت و نجواهای ذهنم شروع شد
و تا شب ذهنم درگیر بود
ک شب از طریق یکی از کامنت های دوستان هدایت شدم ب جلسه تکمیلی 4احساس لیاقت
و فهمیدم بخاطر عدم تایید داداشم و انتقادش میزان ارزشمندی من ب قعر چاه رسبده
با گوش دادن همین جلسه
حالم بهتر شد و تو حرف های استاد شنیدم ک گفت اگه ی رفتار داره تکرار میشه الگوی تکرار شونده س
و تو ذهنم زنگ خورد
روز بعد باز این رفتار داداشم ک این روزها داره بیشتر میشه تکرار شد
سعی خودمو کردم ک ذهنمو کنترل کنم و سکوت کنم
ولی باز ذهنم کارخودشو کرد ولی این بار ی کم بهتر تونستم عمل کنم خداروشکر
ک آخرشب از طریق کامنت سعیده ی عزیزم هدایت شدم ب الگوهای تکرار شونده قسمت6
ک متوجه شدم بخاطر فرکانس خودم هست ک داداشم راه ب راه داره ب من
ب رفتارم
ب طرز فکرم گیر میده
وقتی ک کامنتت و خوندم منو بفکر فرو برد ک چرا
این اتفاق داره برای من میفته
و دیدم ک من خییلی مقاومت دارم نسبت ب داداشم و دارم تو ذهنم قضاوتش میکنم
اینکه همه ش تو اینستاس
اینکه داره ب تضاد میخوره
اینکه اضافه وزن داره
اینکه همه ش داره انتقاد میکنه
اینکه شلخته س
و…
فهمیدم من دارم ب چی توجه میکنم و نتیجه ی توجهم چیه
مخصوصا وقتی ک گفتی:
اینکه باور کنم افکار من اتفاقات زندگیمو خلق میکنه .
اینکه چقدر میتونم نسبت به همسرم احساسموخوب نگه دارم.
اینکه چقدر توانایی تمرکز به نقاط مثبت همسرم رو دارم
وباید این جزع ویژگیها و خصلتهای من بشه که تا جایی که میتونم ذهنم رو از نقاط منفیش کنترل وجهت دهی کنم به نقاط مثبتش .
واگر نتونستم به زیبایی های جهان اطرافم توجه داشته باشم .
خلاصه مثل همیشه وظیفم باید نگه داشتن احساس خوب باشه .
مهم تر از همه اینکه دنبال بهانه یا توجیهی نباشم .هیچ منطقی برای جهان قابل قبول نیست که تو بگی اینجا حق با من بود .
جهان فرکانس تو رو دریافت میکنه وطبق فرکانسی که خودت فرستادی بهت پاسخ میده .
حالا اگه مثبت باشه مثبت دریافت میکنی ینی خودت خالق اتفاقات خوب یا بهتری میشی و وقتی منفی باشه نبایدمنتظر اتفاقات خوبی باشی .
متوجه شدم باید باااید توجهم و بزارم رو نکات مثبت و ویژگی های مثبت داداشم
ب موفقیت هاش
تحسبنش کنم تو ذهنم
و افکارم و درجهت مثبت تغییر بدم
خداای من
دقیقا جواب سوالم و اینجا
گرفتم الهی صدهزار بارشکرت
چقددد تحسبنت کردم ک تونستی از پس این چالش بربیایی
الان ک دارم بهش فک میکنم
این چالش یک موهبت بزرگ برای منه
میدونی چرا؟ چون باعث میشه یادبگیرم ک ب نکات مثبت آدم ها توجه کنم
و زیبایی هاشونو ببینم
و وجه زیبای آدم ها رو ببینم
دو روز پیش ک تونستم با خوندن کامنت های دوستان حالم و خوب کنم و با این کار توجهم و از رفتار داداشم
بردارم
ب چشم دیدم ک رفتارش بهتر شد و واقعا خییلی برام جالب بود و ذوق کردم ک عععع داره جواب میده خودم خالق زندگیم هستم اونم با کنترل افکار ذهنم
ایده ای ک ب ذهنم میرسه اینه ک بیام ویژگی های مثبت داداشم و بنویسم و بارها مرورشون کنم تا اون گارد ذهنم شکسته بشه
دوره ی عشق ومودت واقعا برای من واجبه ولی فعلا شرایط خریدشو ندارم
ان شاالله درزمان مناسب هدایت میشم بهش
سپاسگزارم دوست عزیزم
سلام به شما دوست عزیز.
دقیقا همین طوره .
کانون توجهمون به هرچی که باشه از همون جنس اتفاقات رو بیشتر جذب میکنیم .
احساس بد همیشه هشداری هستش برای اینکه متوجه بشیم درمسیر درست نیستیم .
ینی باید تغییری در افکارمون ایجاد کنیم یا بهتره ، بگم زاویه ی دیدمون رو نسبت به اون قضیه ای که باهاش درگیر هستیم تغییر بدیم تا به احساس بهتری برسیم .
برای رهایی ونجات تمامی حال بدی هامون باید در جهت مثبت حرکت کنیم تا نتایج بهتری کسب کنیم .
اینم فراموش نکنیم که با موندن تو احساس بد ،به خودمون ظلم میکنیم واحساس خود ارزشمندی خودمونو پایین میاریم در نتیجه احساس لیاقت هم ازمون گرفته میشه .
خیلی محسوس وناآگاهانه ،خودمون به جهان هستی فرکانس منفی ارسال میکنیم وبعد منتظر اتفاقات خوب هستیم !!!!
همه چی در درون من و با منه .
هیچ جا هیچ کس به هیچ دلیلی مقصر نیست .
این منم که هر چیزیو حالا ، خوب یا بد جذب میکنم .
بنابراین آگاهانه حواسم به کانون توجهم وبه افکار وفرکانسی که به جهان میفرستم باید باشه .
موفق و موید باشی دوست عزیز
ب نام خداوند بخشنده و مهربان
ب نام خدایی ک دعاتو اجابت میکنه ب طور معجزه آسا
سلامی گرم ب استادبزرگوار و مریم جان عزیزم
قبلا از اینکه وارد سایت بشم گفتم ک خداکنه ی فایل جدیدی گذاشته باشند
چشامو بستم وارد ک شدم این فایل رو دیدم
خییییلی خوشحال شدم
خیلی
جالب تراز همه اینه ک من الان چند وقته درمورد رابطه ایی ک باهمسرم دارم
و باعث اذیت منم هست الان چند ساله
دارم ب طور کاملا جدی کار میکنم روی خودم
و دارم میبینم نتیجه ش رو
اما متاسفانه هنوز نتونستم دوره ی عشق و مودت رو خریداری کنم
اونم درزمان مناسبش مطمئنم ک شرایط برام محیا میشه و بخرم
من چند روز پیش تصمیم گرفتم ک همه رو ببخشم هرکسی ک تاحالا ب من بدی کرده بود چ کوچیک و چ بزرگ
من روز بعدش رفتاری رو از مادرشوهرم دیدم ک متعجب شدم
ماباهم قهربودیم
اما اومد بامن حرف زد و اونقدر مهربون بود ک
شوکه شده بودم
ولی ب خودم گفتم این نتیجه ی کارایی ک روی خودت داری کاری میکنیه هاا
خیلی خوشحال شدم
رفتار همسرم یکمی بهتر از قبل شده
و میدونستم ک مشکل از منه
برای همین ازخودم شاکی بودم و هی سرسری میگرفتم ک درست و حسابی روی خودم کار کنم
اما الان چند روزی هست ک جدی دارم روی فرکانس هایی ک میفرستم
ب چیزایی ک توجه میکنم
خیلی دقت میکنم
تماس هام
حرفام …گوشام ..نگاهام
ب چه چیزایی دارن توجه میکنن
و دیشب ساعت 1ونیم بامداد
صدای بوق ماشین میومد ب دخترم گفتم مامان عروسی
دخترم 2ونیم سالشه
بعد رفتم پای پنجره
دیدم 4تا ماشین پشت سرهم دارن میان و ماشین دومی ماشین عروس بود
صدای اهنگ ماشینا هم میومد خیلی خوشحال بودم انگار ک من جای اونا بودم
دخترمو گذاشتم کنارم روی پنجره
بعد درست جلوی خونه ی ما ماشینا نگهداشتن و
ماشین جلویی همه پیاده شدن
و شروع کردن ب رقصیدن
خیلی ذوق زده و خوشحال بودم
بعدش رفتن
ولی اومدم ک بخوابم ب خودم گفتم نگاه کن این نتایج کار روی خودته ببین چقدر قشنگ
شادی اونا با تو تقسیم شد
دیدی چقدر عجیب جلوی خونه ی ما نگهداشتن و پیاده شدن و بزن و برقص راه انداختن
میبینی چقدر خوبه
خیلی شکرکردم خدارو خیلی
و با انرژی خیلی مثبتی خوابیدم
خدارو سپاسگذارم بابت
این هدایت ها و نشونه هایی ک میبینم
مثل این فایل ک روی سایت گذاشتین
خدایا شکرت
عاشقتونم
درپناه الله یکتاشادسالم خوشبخت ثروتمند و سعادتمند دردنیا و اخرت باشید
به نام رب العالمین
سلام استاد عزیزم
خدا رو شاکرم به خاطر توفیق درک آگاهی های این فایل انشاالله با عمل بهش سپاسگزار خواهم بود انشاالله خدایا شکرت
سفرنامه فصل 5 قسمت 137
اصل اساسی یک رابطه عاشقانه
ما در دنیای فرکانسی زندگی میکنیم که هر فرکانسی رو به جهان ارسال کنیم جهان اتفاقات برخوردها رفتارهایی رو به ما نشون میده که معادل باشه با باورهای ما و فرکانسی که به جهان ارسال کردیم
پس چطور میتونیم فرکانس مناسب ارسال و پاسخ مناسب دریافت کنیم:
یه قسمت موضوع اینه که قانون فرکانس رو درک کنیم یعنی درک کنیم و بپذیریم که هر برخوردی با ما میشه هر شرایطی رو ما خلقش میکنیم تا وقتی فرد یا یه عامل بیرونی به هر عنوانی رو مقصر روابط نادلخواهمون بدونیم پس همواره همون فرکانس قبل رو ارسال و همون پاسخ تکراری رو دریافت میکنیم اما وقتی بپذیریم رفتار ما باور ما نوع نگاه ما داره یه سری الگوهای تکراری در روابط رو برامون رقم میزنه و درک کنیم قانون و فرکانس رو اون موقع تصمیم میگیریم روی خودمون کار کنیم باورهای مناسب بسازیم که باعث میشه شخصیت ما تغییر کنه رفتار ما تغییر کنه اون موقع فرکانس ما تغییر میکنه و شرایطم هم تغییر خواهد کرد که البته این کار باید مداوم و هر روزه باشه تا باورها و افکار مناسب در ذهن غالب بشه چون کافیه یه روز کار نکنیم تا نتایج برگرده چون ابتدای راه افکار و باورهای قبلی نسبت به باورهای درست جدید آنقدر قوی هست که راحت با یه کوتاهی از طرف ما نتیجه برگرده پس مواظب باشیم و آگاهانه هر روز روی باورهای مناسب کار کنیم و مواظب احساس و فرکانسمون باشیم و آنقدر در مسیر درست بمونیم تا به یه ثبات فرکانسی برسیم اون موقع ذهن هم همراه ما میشه تا بهتر در هر شرایطی واکنش نشون بدیم و تفسیر درستی داشته باشیم و مثبت بین باشیم
یه قسمت موضوع اینه که چطور فرکانسهای درست به جهان ارسال کنیم برا اینکار ما باید افکار مون رو کنترل کنیم باید شکل فکرمون رو در مورد افراد تغییر بدیم باید بتونیم نکات مثبت افراد رو ببینیم باید درک کنیم که توجه به نکات منفی افراد نه تنها به ما کمک نمیکنه بلکه حس ما رو بد و ذهن ما رو درگیر موضوعاتی میکنه که حاصلش احساس ناخوشایند و ارسال فرکانس نامناسب و در نتیجه پاسخ نامناسب از طرف جهان میشه باید دنبال الگوهای مناسب در روابط باشیم باید تحسین کنیم باید ببینیم هستند کسانی که روابطی رویایی رو تجربه میکنند و از همه افراد برخوردهای مناسبی دریافت میکنند تنها به خاطر داشتن باورهای مناسب و فرکانس مناسب باید آگاهانه بخوایم که ما هم درست عمل کنیم طبق قانون، اگه قانون رو درک کنیم که خودمون با فرکانسهامون با کانون توجه با چیزهایی که میبینیم میشنویم در موردشون صحبت میکنیم داریم شرایطمون رو خلق میکنیم اون موقع تصمیم میگیریم با تغییر فرکانس شرایط رو تغییر بدیم
باید خودمون رو لایق داشتن روابط زیبا بدونیم تا خدا به ما پاسخ بده این لیاقت هم در حرف نیست در عمله چطور متوجه بشیم خودمون رو لایق داشتنش نمیدونیم و تنها حرفش رو میزنیم، وقتی هنوز همون آدم قبلی با همون رفتار قبلی هستیم و همون شرایط قبل رو داریم یعنی هنوز همون باورهای قبلی رو دارم و نتیجه هم شرایط تکراری قبلی پس خودمون رو با چندتا جمله تاکیدی نمیتونیم گول بزنیم که لیاقت داشتنش رو داریم چون نتیجه داره به ما نشون میده چه فرکانسی داریم و چه جایگاهی داریم، در هر شرایطی که هستیم از همین لحظه شروع کنیم و تغییر بدیم نگاهمون رو به رابطه به افراد بدونیم تنها خود ما هستیم که این شرایط نادلخواه رو به وجود آوردیم و الان آگاهانه میتونیم با استفاده از قانون شرایط دلخواه رو خلق کنیم و زندگی سراسر زیبایی و آزادی و رویایی رو تجربه میکنیم
استاد من به شخصه هنوز رابطه ای به زیبایی شما دو عزیز ندیدم آنقدر آزاد رها بدون وابستگی و در عین حال انقدر پاک و عاشقانه و زیبا و ساده و ساده هر بار هم از خودم میپرسم دلیلش رو و جوابی که میگیرم اینه چون استاد و مریم جان عمل کردن به قانون فقط حرف نزدند چون هر لحظه دارند افکارشان رو کنترل میکنند با اینکه زندگیشون در تمام ابعاد عالیه همچنان دارن ادامه میدن مسیر رو و همین باعث این نتایج بزرگ هر روزه براشون شده چون هر روز دارن روی باورهاشون کار میکنند و به یه نقطه و مقصد مشخصی خودشون رو محدود نمیکنن چون هر روز دوست دارند در تمام جنبه ها بهتر بشوند پس هر روز زندگیشون زیباتر میشه در تمام جنبه و اگه من هم چنین زندگی و رابطه رویایی میخوام باید از همین مسیر برم از مسیر عمل به قانون بهبود شخصیت و باورها به صورت مداوم تا ابد باید نگاهم رو به شرایط به افراد به خودم به زندگی به خدا تغییر بدم باید هر روز بهتر از دیروزم باشم باید هر روز مواظب احساسم باشم و سپاسگزار داشته هام باشم سپاسگزار تضادها باشم که خواسته هام رو مشخص میکنه سپاسگزار خواسته هام باشم که به من انگیزه حرکت میده باید در هر لحظه از قانون خدا استفاده کنم …
جالبه یه اتفاقات خوب و درکی این روزها در مورد روابط برام افتاده فکر کردم نیازه در روابط بهتر هم بشم و دیشب داشتم به محصول عشق و مودت در روابط فکر میکردم و با خودم میگفتم شاید شما در حال به روز رسانیش باشید و از خدا خواستم انشاالله برام تهیه اش کنه ،بعد امروز اومدم سایت و این فایل روی سایت بود دقیقا در مورد روابط و محصول عشق و مودت در روابط صحبت کردید واقعا خدا رو شاکرم به خاطر این قوانین بدون تغییر و نشونه های زیبایی که در مسیر به من میده و کمک میکنه در مسیر بمونم…
استاد عزیزم بسیار از شما سپاسگزارم به خاطر توضیحات و آگاهی های این فایل انشاالله با عمل به آگاهی هاش سپاسگزار خداوند و شما خواهم بود انشاالله خدایا شکرت
دوستتون دارم و از رب العالمین براتون سلامتی شادی ثروت موفقیت و سعادت در دنیا و آخرت را خواستارم.
سلام استاد عباسمنش عزیز
به راستی که حق با شماست من چندوقتیه که رفتار افراد باهام تکرار میشه…از وقتی این اتفاق بیشتر شد که بعد از بچه دار شدن دیگه نرفتم سرکار و استعفا دادم و روابطم با افراد نزدیکم بیشتر شد و بیشتر هم فرکانسشون شدم
و هم فرکانس افراد قبل دیگه نیستم و ازشون دور شدم
من سطح خودمو اوردم پایین و احساس لیاقتم کم شد
من هربار نشخوار فکری داشتم که چرا با من این رفتار شد یا قبلآ در مورد اتفاقات باکسی صحبت نمیکردم ولی اینکارو هم انجام دادم و روابطم بدتر شد
با خودم متعهدانه عهد بستم که فکر خوب و احساسات خوبی داشته باشم
توجه ام به سمت خوبیها و زیبایی ها باشد
و به گذشته و رفتار بدی که باهام شده فکر نکنم
خدایا ممنونم که منو با شما آشنا کرد
خدایا کمکم کن
به نام خدا
سلام خدمت استاد عزیز و تمام دوستان
بابت این فایل زیبا ممنونم و بابت آگاهی هاش بی نهایت سپاسگزار.
دقیقا روابط نقش خیلی مهمی در زندگی همه داره
من سعی میکنم رو خودم کار کنم و بهتر بشم .باز هم درک کردم که این رفتار ها و این برخورد ها دلیلش خودم هستم .خودم هستم که برای خودم احترام میخواهم یا بی احترامی .عزت میخوام یا سرزنش
باید فقط و فقط روی خودمون و باور هامون کار کنیم و بهتر کنیم خودمون رو.
قانون مهم :تمام رفتاری که میشه با شما از طرف هر کس تماما خودتون خلق کردید..شما خلق میکنید دیگران با شما چه رفتاری کنند.
پس باید باورهامون رو فرکانس هامون رو اصلاح کنیم تا اونیکه میخواهیم بشه.
من متعهد میشم روی خودم و فقط خودم و باورهام کار کنم ..نه کار به کسی داشته باشم که بخواهم تغییرش بدهم و بخواهم با خودم هم مسیر کنم
و اینکه باد خودم رو لایق بدونم
لایق بهترین همسر .بهترین درآمد ..بهترین ماشین و خونه و …
استاد ممنونم بابت فایل زیبا و با ارزشتون
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
ما موجوداتی اجتماعی هستیم و روابط نقش مهمی در زندگی ما دارد . شکل روابط بسیاری از افراد اینگونه است که همیشه رابطه ی پرتنشی را تجربه می کنند و سوالات در حوزه ی روابط بسیار زیاد است. ما هر باور و فرکانسی را که به جهان ارسال کنیم از جنس همان باور و فرکانس را دریافت خواهیم کرد، افراد، شرایط و موقعیت ها متناسب با فرکانس های مان به زندگی ما هدایت خواهند شد. ما با کانون توجه خود اتفاقات زندگی خود را رقم می زنیم. کانون تمرکز ما با دیدن، شنیدن، به یاد آوردن… شکل گرفته اگر در روابط مشکل داریم فرکانس نامناسبی را ارسال کرده که برخورد افراد با ما نامناسب است. اگر این قانون را به درستی درک کنیم روابط خوبی را تجربه خواهیم کرد.
از قوانین به درستی استفاده کرده و اتفاقات دلخواه را برای خود رقم بزنیم .
کانون توجه و افکار خود را کنترل و باورهای مناسب را ایجاد کرده، این حق ما است که بتوانیم اتفاقات زندگی خود را رقم بزنیم. این قانون را بپذیریم که تمام برخورد هایی که اشخاص با ما دارند هر کسی که باشد ما این برخورد را به وجود آورده ایم ما به افراد اجازه می دهیم چنین رفتاری را با ما انجام دهند. بحث عملکرد نیست بحث فرکانسی است که ارسال می کنیم، از اینجا می توانیم این اصل را ثابت کنیم که این فرد رفتارهای متفاوتی با دیگران دارد. این سوال و کنجکاوی باید به ما یاد بدهد که چه اتفاقی افتاد که این فرد با من به این شکل رفتار کرد . روابط بعدی نیز دقیقا مشابه با این رابطه است و به صورت چرخه ای توسط افراد مختلف تکرار خواهد شد. کار کردن بر روی خود فرآیندی زمان بر خواهد بود و نیاز به جهاد اکبر دارد. زمانی که ما مسئولیت پذیر باشیم می توانیم آن را تغییر دهیم. اگر باورمان این باشد که عامل بیرونی مهم است نمی توانیم آن را به هیچ وجه تغییر دهیم بر روی باورهای خود کار کرده تا فرکانس ما تغییر کند.
از زمانی که از قانون استفاده کرده و باورهای خود را تغییر دهیم و متعهد باشیم می توانیم روابط خوب برای خود ایجاد کرده باید متعهد باشیم و مسیر درست را ادامه دهیم .زمانی که الگوهای تکرار شونده داریم نشان دهنده ی این است که باورهای نامناسب داشته و باید آنها را تغییر دهیم.می توانیم اتفاقات زندگی خود را مانند معجزه ای رقم بزنیم. همه ی افراد باید بخواهند تغییر کنند و از قوانین به درستی استفاده کرده تا زندگی خود را آن جوری رقم بزنند که اراده کرده اند. تا ابد باید این روند را تکرار کنیم قدر خود را دانسته و خودمان را ارزشمند بدانیم تا زمانی که خود را لایق ندانیم نعمتی به ما داده نخواهد شد. خود را در دنیا و آخرت لایق بهشت و بهترین نعمت ها بدانیم.
خدایا شکرت
عاشقتونیم