رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیده‌ایم» - صفحه 26

2348 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رحیم خان گفته:
    مدت عضویت: 3464 روز

    سلام آقای عباسمنش عزیز من از دیار زیبا وآیینه ی خردمندی وتوانایی خداوند ؛ باآن آبشارهای زیبایش باآن کوهها وطبیعت پر از درختان تنومند بلوط با شما سخن میگویم از لرستان هم خرم وهم آباد .مستان سلامت میکنند جان راغلامت میکنند …..

    من پیشنهاد دارم در سخنانتان که از کلمات انگلیسی استفاده میکنید stage , pure ,… اگر کلمات فارسی باشد بهتر میشود البته شاید مقصر نباشی چون اطرافت پراست از انگلیسی

    اگر معادل فارسی بگویید بهتر است ودیگر اینکه اگر ممکن است تمام تخفیف هایی که میدهید اول ماه باشد که مطمئنا دلایل خودش دارد

    ممنون وسپاسگزار معبودم هستم که هر لحظه در حال هدایت من است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    نوید ماسوله نژاد گفته:
    مدت عضویت: 3523 روز

    با سلام.

    یکی از باورهای غلطی که در ذهن انسان های بسیاری شکل گرفته است این است که ما موجودات مادی هستیم که در این بدن فیزیکی در حال زندگی هستیم.اما می دانید حقیقت چیست?? حقیقت این است که ما موجودات روحانی وغیر مادی هستیم که داریم زندگی دریک بدن فیزیکی را تجربه میکنیم.در واقع ما خود خدا هستیم.

    به ما موهبتی به نام عقل و فهم یا همان ذهن هوشیار نیز عطا شده که واسط بین بعد روحانیمان یا همان خدا با جسم فیزیکیمان می باشد.حال اگر ما بتوانیم به بهترین شکل از این بعد و شخصیت عقلانیمان استفاده کنیم(که دقیقا اینجا محور بسیاری از آموزش های استاداست.اینجاست که باور های قدرتمند کننده باید ساخته شود،تمرکز به نکات مثبت باید ایجاد شود)می توانیم از بالاترین بعد وجودمان که همان خدا می باشد تمام دنیای فیزیکیمان را بهبود ببخشیم.

    حال اگر ما در درونی ترین لایه های ذهنمان خدایی بودن خودرا باورداشته باشیم،و باور داشته که یک منبع بی نهایت انرژی هستیم ،ایا دیگر فکر میکنید که فقط از سن 20 تا 30 سالگی می توانید ورزش حرفه ای انجام دهید.مشکل خیلی از آدم ها این است که در شرایط فیزیکیشان قفل شده اند،چه جسمانی ،چه مادی و باور ندارند که می توانند به چه کارهای بزرگی دست بزنند.

    ممنون .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  3. -
    ندا رامی گفته:
    مدت عضویت: 3379 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستانی که با نظرات ارزشمند خودشون مارا یاری میکنند.

    در مورد سوال استاد باید بگم که به نظرمن باورهای گذشته هر فرد از کودکی تا به امروز مانند ریشه ی درخت درون او ریشه گیر شده و بنابر شنیده های خود عمل میکند . و دلیلش همان باورهای محدود کننده است .

    مثال بارز آن مادربزرگ من است که از کودکی نگاهش به مادرش بوده که چگونه او با مشقت با قالی بافتن روزگار طی میکرده و از بیماری استخوان رنج میبرده .همسر او بر اثر بیماری از دنیا رفت و بار خانواده را تنهایی به دوش کشید.

    و حالا او نیز چنین است در سن 40 سالگی به پوکی استخوان دچار شد و درد های پی در پی آن روز به روز کل بدن او را در برگرفته و او نیز در جوانی با قالی بافتن امرار معاش میکرد ولی مادرش الگوی خوبی برای او نبود.پدر بزرگ من حتی از ایام جوانی هم کمکی به مادربزرگم نمیکرد (در امور خرید و کارهای منزل )و فقط خود را به کار مشغول کرده بود و تا الان امور خانه باز هم به گردن مادر بزرگ من است .

    ای کاش در زندگی الگوی خود را آگانه انتخاب کنیم الگویی که مارا به جلو و موفقیت سوق میدهد نه اینکه مارا پایین بکشد و به راهی ببرد که تهش را میدانیم.

    به نظر من انتخاب الگوی خوب و بی نظیر در زندگی در تمامی مراحلی میتواند چراغ راه ما باشد.

    دقیقا مثل مثالی که استاد در مورد اون بدنساز زدن که الگویی در زندگیش بود که اورا به جلو سوق میداد.

    امیدوارم همه ی ما الگوهای بی نظیری در زندگی خود انتخاب کنین.

    به امید موفقیت های روز افزون عباسمنشی های عزیز.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  4. -
    ابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 3261 روز

    سلام به استاد عزیزم و همراهان و دوستان گرامی

    برای جواب این سوال استاد ، اولین چیزی که به ذهنم رسید یک داستان و تجربه شخصی از خودم هست

    سالها پیش در دوران دبیرستان ( حدود 15 سالگی ) خاطرم هست که یکی از ویژگی هایی که داشتم این بود که دستان قوی داشتم و در آزمون های ورزش مدرسه ، قسمت بارفیکس رو به صورت کامل و حتی بیش از حد نیاز انجام میدادم و تعداد زیاد میرفتم و نمره کامل رو از این قسمت میگرفتم و همیشه در این قسمت مورد تحسین دوستانم بودم

    تا اینکه چند سالی گذشت ( حدود 20 سالگی ) و یادم هست در ورزش های بدنسازی که با دوستانم در باشگاه انجام میدادیم در این قسمت بارفیکس مشکلی نداشتم و به راحتی تمرینات این قسمت روانجام میدادم و باز هم مورد تحسین بودم

    باز هم چند سالی گذشت ( در حدود 36 سالگی ام ) و از اونجایی که باور داشتم که با افزایش سن ، توان جسمانی من کاهش پیدا میکنه کاملا قبول کرده بودم که من دیگه توان و قدرت گذشته رو ندارم و به همین خاطر باور غلط من به من اثبات میشد و در واقعیت هم این رو میدیدم و کاملا میدیدم که بیشتر از دو یا سه مرحله بارفیکس اون هم با فشار زیاد ، نمیتونم برم

    تا اینکه چند ماه پیش تصمیم گرفتم ورزش و نرمش روزانه رو بصورت خیلی سبک در برنامه روزانه داشته باشم و متعهد به انجامش شدم و همچنین شروع کردم در برنامه روزانه بارفیکس رفتن حتی به تعداد خیلی کم

    و به مروز زمان سعی کردم تعدادش رو بیشتر کنم و توجهی به باور غلطی که از قبل در ذهنم ساخته بودم و جهان اون رو به من ثابت کرده بود نکردم

    بعد از چندهفته به خودم اومدم و دیدم که چه جالب !!!

    من میتونم به همون تعدادی که در دوران نوجوانی بارفیکس میرفتم به همون تعداد و حتی بیشتر بارفیکس برم و کاملا درک کردم که با توجه نکردن به باورهای غلط قبلی به راحتی تونستم شرایط جدید بوجود بیارم و دیگه برام باور شد که حتی در سن بالاتر هم میتونم حرکات ورزشی قدرتی رو انجام بدم

    این مطلبی که نوشتم تجربه شخصی من بود که دقیقا به من ثابت شده بود

    و همین هست ، همینطور که استاد میگن و از قوانین و سازوکار جهان هست ، باور همه چیز است و واقعا تجربه ما از زندگی بازتاب باورهای گذشته ماست و اگر بخواهیم تجربیات بهتری از زندگی داشته باشیم کافیست باورهای جدید و قدرتمند کننده رو جایگزین باورهای قبلی کنیم

    ورزش کارانی که به سنین بالاتر میرسن از اونجایی که باور کردند که وقتی به سنین بالاتر برسند توانایی لازم رو جهت انجام ورزش حرفه ای خود ندارند ، جهان هم دقیقا همین موضوع رو به اونها ثابت میکنه و چون در این مدار قرار میگیرن نمونه هایی هم که در گوشه و کنار میبینن دقیقا مطابق باورهای قبلی آنهاست و اثبات بر روی اثبات قرار میگیرد و باورهای غلط قبلی رو تقویت میکنه و ناتوانی را میپذیرند و تمام

    بدن ما همواره در حال بازسازی و نو شدن هست ، اعضای بدن همواره در حال نوسازی هستند یعنی اگر به طور مثال عضوی از بدن ما با مشکلی مواجه باشد بعد از مدتی آن عضو کاملا بازسازی و عوض شده ولی چیزی که میبینیم این هست که آن عضوجدید معمولا همان مشکل قبلی را دارد ، اینجا این سوال پیش میاد که مگر عضو مشکل دار بازسازی نشده پس چرا همان مشکل قبلی رو داره و جواب این هست که بازسازی عضو جدید براساس همان باورهای قبلی ما بوجود آمده و چون در اعماق وجودمان باور داشتیم که آن عضو مشکل دارد پس این باور مجددا به ما ثابت می کند که عضو جدید هم مشکل دار خواهد بود و این چرخه همیشه ادامه دارد

    این جمله استاد رو که در این فایل گفتند و چند بار تکرار کردند رو همیشه سرلوحه زندگی ام قرار میدهم و در طی روز بارها با خودم تکرار میکنم که :

    همه چیز باور است

    همه چیز باور است

    همه چیز باور است

    خدایا شکرت که باز هم تونستم نظر بزارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  5. -
    عیسی گفته:
    مدت عضویت: 2898 روز

    سلام استاد من اولین بار است ک اینجا نظر میدهم

    من ب یک سری مطالب پی برده هم ک یکم شاید بشه گفت آزارم میدهد

    استاد من خدا رو پیدا کردم باور هام رو هم بهش درست کردم و واقعا تا الان نتیجه ی اون رو هم دیدم ولی بقیه…

    من فهمیدم ک امامان شیعه در عصر ما همان بت های زمان جاهلیت هستند

    انسان ها خدای خود را رها کرده و به آنها ب حرم هایی ک هیچ قدرتی ندارند متوصل میشوند و ب خاطر همین هر روز بر ضلالت و گمراهی خویش می افزایند هرچند ک خداوند توبه پذیر مهربان است

    اون ها فکر میکنند فقط خدایی ک خودشان ساخته اند درست است حتی تمام آخوندها و افراد معنوی

    اون ها فقط انسان های عادی گذشته رو بزرگ کرده و بهشون قدرت ما فوق بشر میدهند درصورتی که تمام ما اشرف مخلوقاتیم خدا از نفس خودش در ما دمیده و تمام عالم و جهان ب ما سجدهدکردند حتی شیطان هم ک این کار رو نکرد بعدن خودش پشیمان شد و اعلام کرد ک گمراه شده است خدا میگوید ک من خلیفه ی او بر روی زمین هستم و همچنین خدا هم خود من هستم نه یک تکه از خدا در یک جسم بلکه من تمام خدا هستم در یک جسم و من در دنیا و هم در آخرت از همه چیز و از همه کس بهترم

    دانستم ک باید همچون ابراهیم تمام بت ها و حرم های امامان را از بین ببریم هر چند ک مطمئنم عده ای دوباره خدایی دیگر برای خود انتخاب میکنند

    دانستم ک خدا فقط در قلب و باور و ذهن ماست و برخلاف فیلم ها ک یک فرد بدبخت ضعیف دست هایش را بالا میبرد و با بدبختی بالا را نگاه میکند گمراه است و نتیجه اش همان بدبختی است

    دانستم ک هر چیزی ک قدرت را از ما بگیرد و آن را به یک عامل بیرونی بدهد گمراهی است حتی اگر این عامل بیرونی خود خدا باشد انسان ها قدرت را از خودشان گرفته و آن را به یک خدا ک خود ساخته اند و در بیرون است میدهند و خود را ضعیف و ناتوان میکنند ک این کار اشتباهیست

    دانستم ک همه میخواهند دنیا و انسان هارا تغییر بدهند حتی کسانی هم ک از دوره ها و حرف های شما استفاده میکنند تا ب موفقیتی کوچک میرسند میخواهند آن موضوع را ب بقیه بگویند و یا خودشان سمینار میگزارند و هر کاری شبیه ب این حتی در موارد و شکل های دیگر و دلیل آن تنها یک چیز است آن ها در آن موقع خودشان را لایق خوشبختی نمیدانند و میخواهند بقیه را ب خوشبختی برسانند آن ها برای خودشان ارزش قائل نیستند یا شایدم هنوز ب تکامل نرسیده اند و قوانین را نمیشناسند

    دانستم ک همه میخواهند حرف های خودشان را ب کرسی بنشانند حتی در قرآن در سوره ی العلق آیه ی هفت و هشت خدا میگوید یقینن انسان طغیان میکند از این ک خود را بی نیاز ببیند. اما الهی قمشه ای ترجمه کرده باز چرا انسان ظغیان میکند وقتی ک به غنا و دارایی میرسد. و اون با این کارش تمام خوانندگان قرآن رو گمراه و از مسیر ثروت ک یکی از بهترین نعمت های خدادادی است دور میکند

    جالب است ک در اکثر جاها ک من رفتم این قران بوده است و همینطور من با چند نفر ک یکم ادعا شون میشده حرف زدم و اون ها هم مثل جاهلان فقط حرف های خودشان را میزدند و ب زور میخواستند ازین ترجمه دفاع منند و وقتب ب زندگی مالی شون نگاه میکردم خیلی عادی بود پس دانستم ک این قران فقط بعضی هارا هدایت میکند دانستم ک معنی صلاه در قرآن فقط توجه به خدا و داشتن احساس خوبه و نه فقط نماز خوندن طبق قران انسان باید در مسائل و مشکلاتش از صبر و توجه به خدا و احساس خوب یاری بگیرد و وای بر مترجمان قران ک با ناآگاهی این رو فقط نماز ترجمه کردن

    سید شما توی یه فایل گفتید ک من مطمئنم اگه احساسم بد باشه از در و دیوا برایم بد بختی میریزد چرا این و باوریه درسته این یک قانونه و شما هم میتوانید بگویید ک اگر من اینطور باشم اتفاقات خوبی را تجربه نمیکنم و با این کار اثر این کار رو ب حداقل کاهش بدیم این نگاه بهتریه

    همچنین شما در یک جا گفتید ک ما باید فقط از خدا بترسیم اما طبق قرآن تنها شیطان است که انسان ها رو میترساند و ما باید تنها در مقابل خدا خشوع کنم ک این خشوع رو هم ترجمه کردن ترس ولی این طور نیست

    هرکسی ک بگوید از خدا بترس مطمئنن در گمراهی است

    استاد من سوالات زیادی داشتم ک از شما و خیلی ها بپرسم اما وقتی ک اونها رو روی کاغذ مینوشتم فقط چند ثانیه بعد جواب بهم گفته میشد

    شما در جایی گفتید ک فرایند باور سازی باید تا آخر زندگی مون انجام بشه ولی این ب این معنیه که

    در مداری ک ما هستیم باور هایی داریم وقتی اون ها رو درست کردیم در مدار بعدی باور های جدیدی است ک بعد از درست کردن اون ها ب باور های جدیدی میرسیم و اصلا قرار نیست ک برگردیم و باور های اولیه مان را دوباره درست کنیم و فقط باور هایی رو ک در همین مدار داریم رو برای رسیدن ب مدار بعدی درست کنیم مثل کسی ک در دانشگاه درس میخواند نیازی نیست ک دروس دبیرستان رو دوباره بخوانند زیاد ادامه ی همان است بعضی پیشرفته تر و کاربردی تر شدند و بعضی کنار گزاشته شده اند

    همین فعلا خدافظ برای تک تک تون آرزوی شادی سلامت هدایت پول و ثروت و سعادت در دنیا و آخرت دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      مجید صادقی گفته:
      مدت عضویت: 2822 روز

      دانستم ک معنی صلاه در قرآن فقط توجه به خدا و داشتن احساس خوبه و نه فقط نماز خوندن طبق قران انسان باید در مسائل و مشکلاتش از صبر و توجه به خدا و احساس خوب یاری بگیرد و وای بر مترجمان قران ک با ناآگاهی این رو فقط نماز ترجمه کردن

      با سلام

      خدمت دوست عزیز

      اینطور که معلومه حرم امامان که باید خراب بشه -امامان هم که ادمهایی معمولی بودندو صلاه هم فقط حس بودن است پس هیچ چارچوبی برای این دین نمی مانه .

      مثل اینه شما برید دانشگاه بعد بگی که اولا من این استادها را قبول ندارم و فکر میکنم اینا ادم معمولی هستنددر دانشگاه هم حس خوب کفایت می کند لازم نیست سر کلاس حاضر بشیم و امتحان بدیم….

      دوست من حس خوب همراه با رعایت ان بازی

      کارمند اداره ای حس خوب داشته باش ولی کارت را به نحو احسن انجام بده

      انسانی حس خوب داشته باش ولی وظایف بندگی را به نحو احسن انجام بده

      فرزند والدینت هستی حس خوب داشته باش و نیکی به پدر و مادرت کن

      همانطور که خدا حضرت ادم را خلیفه خودش کرد و بعد ابراهیم – عیسی موسی …. محمد ….و مهدی – خلیفه حقیقی خدا باید در تمام عصر و زمانها باشد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      ابوالفضل اشرفی گفته:
      مدت عضویت: 2768 روز

      سلام دوست عزیزم عیسی رضایی امیدوارم که حالت همیشه عااالی باشه

      سپاسگزار خداوندم که آگاهی منو در هر لحظه بیشتر میکنه.

      بسیار لذت بردم و آگاه تر شدم مخصوصا من با نشونه هایی که دیدم در مورد صلاه چند روزیه که نماز میخوندم که دیروز به این فکر افتادم که اصلا صلاه در قران به چه معناست؟ آیا مثل آیات و عبارات دیگه ترجمه ی صحیحی نداره؟ آیا صلاه یعنی نماز خوندن؟ منظور خدا در مورد صلاه یعنی چی؟

      به لطف خدا دو بار این اطلاعات بهم داده شد ولی دوست دارم در مورد صلاه که در قرآن اومده بیشتر بدونم و از شما سپاسگزارم بابت اطلاعاتی که در اختیار من گذاشتید و سپاسگزار میشوم اگر در مورد صلاه قرآن بیشتر توضیح دهید.

      آرزوی عشق الهی براتون دارم ? چراکه با عشق الهی به همه چیز میرسید.

      ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3347 روز

    سلام

    استاد،راستش از وقتی این فایل را گوش کردم گیج ویج شدهم واقعا نمیدونستم خدارا چطوری تصور کنم چه کار کنم هی میخواستم بنویسم و خواهش کنم با اینکه نمیشه ولی لطفا بیشتر توضیح بدین اصلا نمیدونم چذوری فکر کنم چه کارکنم انگار همه تصوراتم ریخت به هم، در نتیجه رفتم سراغ بک نفر که مطالعات قرانی داره، گفت خدا را نمیبینی خدا نور است و تو خودتو درگیر این موارد اینقدر نکن، خدا دیده نمیشه و تصورش نکن فقط از نشانه هایش بفهم که هست، خدا نشانه داره تو و من و ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      حامد میرزایی گفته:
      مدت عضویت: 3494 روز

      سلام دوست عزیز

      اینکه گفتن خدا نور هست درسته،خیلی از علمای بزرگ رفتن دنبال این مطلب که ببینین ذات خدا چیه و چه چیزی هست که در آخر یا به نتیجه نرسیدن یا بعضا کافر شدن،دلیلش اینه که ما ابزار شناختمون خیلی کوچیکه،مثل این میمونه که میخوایم یه دریا رو داخل یه استکان جای بدیم و در آخر هم نمیتونیم و تبعات مختلفی به جای میزاره،در حالی که ما باید اول بدونیم که امکان نداره دریا رو داخل لیوان جا بدیم. مثالهای خیلی زیادی در این باره هست که همشون نهی کردن انسان رو از پرداختن و تحقیق به ذات وجودی خداوند و به جاش توصیه شده که روی صفات خدا کار بشه و به قول استاد ببینین کدوم صفت خدا میتونه بیشتر ببه کارت بیاد،روی اون صفت کار کن.

      به قول استاد،خدا مثل آب هست،تو باور هرکسی هر مدلی هست،به اون شکل در میاد و بهترین راه برای هر فردی پذیرفتن خدا با همون باورهای خودش هست.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      سعید خرم دل گفته:
      مدت عضویت: 3458 روز

      سلام خانم اکبری

      همونطور استاد گفت خداوند رو نمیشه شکل خاص و یا یک قالب خاص بهش داد و گفت این فقط خداس بلکه همه چیز ذره ذره جهان هستی از خداوند تشکیل شده و خداوند مثل منبع نوری هست که پرتو هاش خودمون و تمام خلایقش هستیم همگی جزئی از همین نور هستیم

      شما خدارو هر گونه بهت حس خوب و احساس قدرت و ارامش میده تصور کن و ایمان داشته باش که قطعا خداوند رو مخاطب خودت قرار دادی نه چیز دیگه ایی هر جور که تصورش کنی به وجودش توجه داشتی پس اون قسمتی رو انتخاب کن که حس بهتری بهت میده حس اعتماد و ارامش و عشق بهت میده

      براتون ارزوی موفقیت شادی عشق و سلامتی رو دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        آینا راداکبری گفته:
        مدت عضویت: 3347 روز

        سلام

        مرسی اقای خرم دل ، در یکی از فایلهای استاد ایشان پیشنهادمی دن که خدا را طوری که احساس خوبی بهت میده تصور کن و ایشان می گویند که خودشان هم خدا را طوری تصور می کنند و توضیح می دن و از این جهت همیشه نه ولی بیشتر اوقات من تصوری خاص از خدا داشتم و خیلی وقتها هم هیچی یعنی مثل فرکانس که دیده نمیشه همان حالت تصورش می کردم ولی با این صحبت استاد که فرمودند خدا هست نیست بالا هست پایین هست و … یک دفعه اصلا تصوراتم به هم ریخت و اصلا ماندم چه فکر کنم، انگار یک ذره پراکنده شدم توی خلا انگار اصلا دیگه کاری از من ساخته نیست و خیلی به هم ریخته شدم، و فقطم دارم این فایل را گوش می کنم و یکسره هم می گویم که من باید این خدا را بیابم در افکارم، تا اینکه امروز رفتم پیش کسی که قران را می داندتقریبا و تفسیر جامع و … را حسابی خوانده و دورو بریش هم همگی روحانی و با سواد بالا هستند ، این که فعلا می توانستم با شرایطم پیش همچین کسی بروم، گفت خدا مثل ما صورت نداره اصلا فرضش نکن یعنی وجودداره ولی دیده نمیشه چون مادی نیست و گفت چطوری بفهمیم که هست از نشانه هایش و اینکه این همه نشانه دارد درخت و گل و آدم و … خدا فقط و فقط از نشانه هایش قابل درک است ، فقط بدان که هست فقط همین و اصلا هم نمی خواد راجبش فکر و تصور کنی و وقتت را هدر نده فقط بدان که هست و از طریق نشانه هایش هم بفهم.

        متشکر از راهنماییتون

        شاد باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    نجمه حمزه ای گفته:
    مدت عضویت: 3286 روز

    استاد سلام و سپاس از فایل جدید و اشتراک گذاری عقاید جدید تون .

    سپاس که جسور بودنتون تو تمام حرف هاتون مشخصه و با قدرت کلامتون تا اینجا خیلی ها رو متغیر کردین ..

    تو این فایل از تجربیات گذشته تون صحبت کردین کردین و گفتین با عوض شدن تفکرم خیلی از فایل ها رو برداشتم نه به این دلیل که غلط بودن، چون اطلاعات الان تون کامل تر از قبلی هان و برای همراهان جدیدتون شروع از همین لحظه و فایل های جدید بهترین راهه ..

    فایل قبلی ، نمیخواستم بیام و دیدگاهم رو بذارم چون حس میکردم مطلب تازه ای برای گفتن ندارم و حسی برای بیان مطالب قبلی به شیوه ای دیگه نمیدیدم، اما این فایل جدید و این صحبت هاتون باعث شد بیام و بگم منم اینطور بودم و منم علمم داره روز به روز کامل تر میشه .

    بیام بگم منم الان به مطالب جدیدی رسیدم که نمیخوام تفکرات گذشتم رو که با دوستام به اشتراک گذاشتم ، پس بگیرم ، بلکه میخوام نتایج جدید که با ارتقا اون تجارب گرفتم بیان کنم.

    با پیشرفت ها در هر علمی یک سری عقاید کامل تر میشه ، نه اینکه قبلی کلا نقض بشه .نظریه جدید کامل کننده اونه و به دنبال همون نتیجه قبلی بهش رسیدن مثل علم قانون جذب و دنیای ذهنی

    چند روز پیش برام سوال شد که چرا افراد هیچ تلاشی نمیکنن تا تغییر کنن ، چرا هنوز کتاب خوندن سخت تره از فیلم سینمایی تفریحی دیدنه، چرا هنوز انجام دادن عملی سخت تر از گفتنشه ..چرا قانون جذب به راحت گفتنش عمل نمیکنه و من هرچی میخوام سریع جذب نمیکنم اما هرچیزی که بدم میاد یا میترسم ازش بلافاصله برام جذب میشه و اتفاق میفته ..و چرا هرکسی یکبار موفق میشه میره کنار و دیگه از یه سن به بعد هیچکس اون رو متخصص اون زمینه نمیدونه .

    یه دلیلش اینه که اونا حاضر نیستن روی تقویت علم خودشون کار کنن.فکر میکنن همینقدر اطلاعات کافیه ودیگه برا ادامه پیشرفت مطلب خاصی نیست که باید یاد بگیر.

    متوجه شدم ، اونا دچار روزمره گی میشن و سن رو بهونه کاهش قدرت خودشون میدونن چون با عقل بشری به زندگیشون نگاه میکنن .و هر روز که از سن شون میگذره فکر میکنن به مرگ نزدیک تر شدن و دست از تلاش برمیدارن چون فانی ان.

    بعد از تعطیل شدن ناگهانی کلاس زبانم بعلت بی کفایتی استاد ،کمی افسردگی گرفتم و کلا از یادگیری زبان ناامید شدم چون این حس بهم دست داد که نمیتونم تو این سن زبان یاد بگیرم و باید بیخیال این خواسته بشم..صحبت های اطرافیان هم حالم رو بدتر میکرد و کم کم این حس رو تقویت کرد اما فقط یکی هفته تو این حال و هوا بودم حتی تو این مدت هم دنبال این بودم چطور ثابت کنم این تفکرات اشتباهه و سن و سال هیچ محدودیتی برای هیچکس نداره ..به یادم اومد یکبار دیگه هم این بلا سرم اومده بود و معلمی نیمه راه از ترس رقیب پیدا کردن کلاسم رو تعطیل کرده بود ، ولی من تنهایی ادامه دادم و تونستم با قدرت خودم در مدت کمتر از یکسال به درجه استادی برسم و همون مبحث رو الان تدریس میکنم . پس الان هم میتونم ، چون من ذهنی باهوش دارم و وابسته به هیچ بشری نخواهم بود و با قدرت تصمیم گرفتم شروع کنم.و به خودم قول دادم زمانی در همان موسسه با ایشان همکار شوم و حتما این روز را خواهم دید .اما نه برای اینکه لجبازی کنم .فقط برای اینکه به خودم ثابت کنم من توانا هستم و شرایط و سن و سال بهونه ان و هیچکس نمیتونه من رو متوقف کنه و به من برچسب ناتوانی بزنه .

    از اونجایی خدا برای کسی که از ته دل خواهان چیزی است به شکل اون خواسته براش متجلی میشه تا قدرتش رو در هر جنبه ای نشون بده .خیلی سریع مسیرم رو پیدا کردم

    من ورزشکار نیستم ، اما جواب سوال شما رو براساس تجربه جدیدی که درک کردم ، اینجوری میگم که :

    به نظرم مثبت اندیشی و باور مثبت به تنهایی ، برای رسیدن به یک خواسته جواب نمیده ، چون ما میدونیم که احساس منفی خیلی زود و حتی با خوندن یک کتاب یا موسیقی خوب میشه و حال خوب به وجود میاد .اما ممکنه حالت خوب بشه و نتیجه ای حاصل نشه . و امید واهی داشته باشی و خودت رو گول بزنی که چون باور داری بهش میرسی .

    به این نتیجه رسیدم ، کسی به خواسته ش میرسه که یقین داره و این باور رو به زبون میاره .چون کلام ما مثل نوشته ما قدرتمنده .

    برای همینه که به پیامبر وحی شد بخوان به نام پروردگارت .

    برای همینه وقتی فردی از همه در ها بریده میشه ، و میاد پای سجاده مینشینه و با خدا حرف میزنه ، در بزرگتری به روش باز میشه و مشکلش حل میشه .

    به همین دلیه که میگیم جملات منفی به کار نبریم: به جای ” خسته نباشید” بگیم خدا قوت و ..

    یا غیبت نکنیم که بزرگترین گناهه.غیبت یعنی کلام بد و این یعنی جذب همان صحبت در زندگی خودمون .

    هر شخصی با کلامش ، خودش رو توصیف میکنه و اون سخن رو وارد زندگیش میکنه .

    به همین دلیله که تحت تاثیر اشخاص قرار میگیریم .یک عبارت مثبت بیش از هزار فکر منفی قدرت داره.

    برای همینه که ما میتونیم ، عقاید اشخاص دیگه رو بیان کنیم ، چون اون افراد سالها عقایدشون رو برای ما بیان کرده و گفتند که در چه چیزی قوی ان و در چه چیزی ضعیف و ما و همه اطرافی ها اون ها رو اونجوری باور کردیم و حتی نمیتونیم برعکس این فکر کنیم در موردشون .

    برای همینه با اطمینان میگیم پدرم با ازدواجم مخالفت میکند چون اون بارها گفته است من مخالف ازدواج با عریبه ام یا .. ،اما وقتی باهاش صحبت میکنیم اون راضی میشه .

    وقتی به افراد موفق که مسن شده اند میگیم چطور تا این سن ورزش میکنن آنها با قدرت میگن بدن ما تا لحظه مرگ مثل ساعت کار میکنه و دقیقا هم همینطور میشه .چون بدن ما از کلام ما قدرت میگیره .

    چندین سال پیش مشخص شد قدرت کلام حتی در آزمایش های آب هم ثابت شده و شکل قطره آب با هر کلمه تغییر میکنه .

    وقتی حجم بزرگی بدن ما از آب تشکیل شده ، این تاثیر پذیری از کلام روی شکل سلول های ما هم اثر میکنه و ما با کلام مثبت انرژی میگیریم و با کلام منفی خسته میشیم.

    استفاده از کلمات پر احساس ، روی انرژی ما تاثیر میذاره .

    جول استین میگه هر عبارت یا صفتی را که ما بین عبارت ” من….هستم ” به زبان بیاورید آن را به زندگیتان دعوت کرده اید .

    بگیم من خوشبخت هستم.خوشبختی به من جذب میشود.

    من با نظم هستم و این در ذات من جذب میشه و نظم وارد زندگی من میشه ..

    و هرچه این سخن ها رو بیشتر تکرار کنیم ، باور ما قوی تر میشه و جسم هم قدرت ذهن رو دریافت میکنه و واکنش نشون میده .چون ذهن ما از جسم قدرت میگیره .

    پس ما خودمون با جملات منفی ، باعث شکست یا پیروزی خودمون میشیم.

    مثلا میگیم من هیچوقت در امتحان قبول نمیشم.

    من هیچوقت لاغر نمیشم.

    من هیچوقت شبیه رونالدو نمیشم و..

    ما چون با ذهن بشری فکر میکنیم و با ذهن بشر قدرت الهی غیر قابل توصیفه ، این هدف رو اینقدر دور و بزرگ میبینیم که باور نمیکنیم که این اتفاق بیفته و با تکرار من نمیتوانم ها ، جسارت حرکت کردن رو از خودمون میگیریم و خودمون رو باور نداریم و قدرت خودمون رو نمیشناسیم.

    بارها در جمع های دوستانه از آینده هایی که هیچوقت بهش نمیرسیم صحبت کردیم .اما از آینده خواستنی خودمون هیچ جا حرفی نمیزنیم تا مبادا مسخره بشیم.

    ما از الان میدونیم در امتحان قبول نمیشیم.

    از الان میدونیم شبیه رونالدو و ..نمیشیم.

    از الان منتظر آینده ای که تصور میکنیم بده ، هستیم و براش برنامه میریزیم.برای پیری ، برای بازنشسته شدن ، برای مرگ و .

    باور کنیم که ما نمیتونیم منفی صحبت کنیم اما نتیجه مثبت بگیریم.

    اما بدونیم :

    ما اشرف مخلوقات هستیم.در قران آمده خدا از روح خود در ما دمید ما تیکه ای از خدا هستیم .پس همه ویژگی های خدا را در خودمون داریم ، مهم نیست کجا هستیم و در چه سنی هستیم اگر بخواهیم میشه بهش برسیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      حامد میرزایی گفته:
      مدت عضویت: 3494 روز

      دیدگاهی بسیار آموزنده داشتین،خصوصا جایی که گفتین انسان بعد از یه مدتی رغبتشو برای یادگیری از دست میده و دیگه پیشرفت نمیکنه.

      به نظر من هم همینطوره،انسان ثابت نمیمونه،یا پیشرفت میکنه و یا پس رفت،دنیای ما دنیای ارتعاش هست.

      همه چی بالا و پایین داره و اگه انسان نتونه خودشو روز به روز بالاتر ببره،مطمئنا پایین تر میاد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        نجمه حمزه ای گفته:
        مدت عضویت: 3286 روز

        آقای میرزایی سلام و سپاس از همراهیتون و تائید تون ..

        دقیقا بدترین ضربه رو زمانی میخوریم که دچار روزمرگی میشیم..یعنی تکرار تکرار و تکرار روزهای عادی .

        وقتی غرور میگریم و حس میکنیم تا ته یه علم رو رفتیم و مینشینیم کنار و به خودمون میگیم دیگه رسیدم به سقف .و هیچکس اندازه من علم نداره و به پای من نمیرسه .دقیا همون زمانه که یکی که حتی فکرش رو هم نمیکردیم با سرعت از کنارمون رد میشه و سلام میده و میگه یه ترفند جدید یاد گرفتم که حتی فلانی یاد نداشت و فقط با یه حرکت ما رو کیش و مات میکنه .

        اما حتی اگر هر روز یه صفحه کتاب بخونیم و به نکاتش عمل کنیم همیشه جلوتر از بقیه خواهیم بود .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      عباس کشوری گفته:
      مدت عضویت: 2766 روز

      سلام.به سرکارکندم حسنی استادتدریس وفعال وپرازانرژی مثبت عجب متن زیباوبجای دارید.امیدوارم همیشه توی تدریس بانشادوموفق باشید.امیدوارم درسجاده خودمنوهم‌ازدعای خیرتان بی بهره نزارید.پیروزوسربلندباشید.آمین??

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        نجمه حمزه ای گفته:
        مدت عضویت: 3286 روز

        سلام آقای کشوری و ممنون از از لحن توصیف فوق العده تون .کلی باهاش انرژی گرفتم .ممنونم از دعای زیباتون و ارتعاش قشنگی که برام فرستادین .از خدا براتون بهترین ها رو آرزو میکنم.همیشه پیروز و سربلند باشین

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    نسترن حسین نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2706 روز

    سلام به استاد بزرگوارم،قبل از اینکه به سوال جواب بدم ،خواستم یک رویای صادقانه که حدود 3سال پیش دیدم رو اینجا بازگو کنم ، که به نظر خودم کاملا مرتبط به گفته های زیبای استاد داره، سه سال پیش در عین ناامیدی و یاس و بیچارگی خودم رو می‌دیدم،یه شب اونقدر برای خودم و تنهاییم گریه کردم و مدام می گفتم خدایا خسته شدم از این مدل زندگی کردن، راه رو به من نشون بده ،بگو چطور میتونم بهتر زندگی کنم، خواب دیدم بالای یک کوه نشستم و آسمون پر از ستاره بود، کنارم پیامبر نشسته بود به من گفت اگر مردم بدونن در معنی لااله الا الله به اندازه تمام ستاره های آسمون معنی هست، هر کاری اراده کنن میتونن انجام بدن، وقتی بیدار شدم باور میکنید هرچی سایت بود زیر و رو کردم تا ببینم معنی این ذکر و توصیحاتش چیه، چون تا اون زمان همون معنی تحت الفظی خدایی جز خدای یگانه نیست رو میدونستم و این اصلا برای من کاربرد دیگری نداشت، خب یک عمره که میدونم خدا یکی ست، دقیقا یک سال بعد اتفاقی فایل صوتی استاد با عنوان فقط خدا و فقط روی خداحساب کن رو گوش دادم و اونجا بود که معنی خوابم رو درک کردم،تازه متوجه شدم در هر کار و درهرلخطه با خدابودن و دعوت خدا که جلوتر از من قدم برداره، رمز یک زندگی موفقه، این ذکر باعث شد کمتر خودمو افکارمو دایم درگیر حرف مردم، طرز تفکرشون و ترس هام بکنم،تا خدا هست زندگی باید کرد

    هزاران بار استاد دستتون رو میبوسم که خدای به این زیبایی رو نشونم دادید.

    درمورد جواب سوال با توجه به گفته های استاد و شعر زیبای مولانا که انسان تو همه اندیشه ای مابقی خود استخوان و ریشه ای، همه اعمال و اتفاقات اطرافمون از باورها یی که به خورد ذهن و روحمون میدیم نشأت می گیره،یک ورزشکار با این باور به ورزش روی میاره که تا ،30،سالگی باید بازنشسته بشه، و این نوع فکر و باور مانع تلاش بیشترش میشه،

    ممنون از همه دوستان و عزیزان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  9. -
    پویا حقایقی گفته:
    مدت عضویت: 3855 روز

    سلام و عرض احترام به استاد و دوستان عزیزم……….

    جواب : موضوع کاملا بستگی به کنترل ورودی های یک فرد داره : دیده ها / شنیده ها / افکار / صحبت ها

    مثال قابل باور : {{ علی دایی }}

    اینکه یک ورزشکاری مثل علی دایی در سن بیشتر از 30 سال در تیم های بزرگ جهان {هرتابرلین / بایرن} بازی میکنه…..

    و به تیم های بزرگ {میلان / چلسی} گل میزنه……

    و در سن بالاتر از 35 سال در بالاترین سطح ممکن فوتبال بازی میکنه ……

    و تقریبا تمام رکورد هارو بدست میاره خوب حداقل تکلیف جواب این سوال برای ما ایرانی ها واضح و مشخص میشه……….

    خوب به جرات میتونم بگم حداقل برای من که تا حدودی در نوع باورها و افکار ایشون تمرکز کردم اطمینان پیدا کردم که ایشون از قوانین به بهترین شکل ممکن استفاده کردن :

    در یک مصاحبه ای از ایشون میپرسن چه توصیه ای برای جوانان دارید ؟

    جواب : هر چیزی که در زندگیتون میخواید رو از خدا دریافت کنید …هر چیزی رو …هر چیزی رو….

    من : 3 سال پیش اصلا متوجه نشدم چرا حرف از دریافت زده؟ اصلا یعنی چی؟

    ولی الان خوب متوجه منظورشون شدم….خدایا شکرت که با هدایتم به سمت قوانین و به وسیله استاد عزیزم به من آگاهی زیادی رو دادی….

    خوش باور …..و…….خوش فکر باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  10. -
    نسترن پامیر گفته:
    مدت عضویت: 3182 روز

    هر روز صبح با این انگیزه بیدار می شوم که بیام نظرات دوستان رو بخونم می خوام روز عشق رو به استاد عزیزم و همه دوستان گلم تبریک بگم چون استاد و همه دوستان جز عشق های من هستید و در کنارتون به عشق حقیقی خدا میرسم روزتون مبارک لحظه هاتون پر از عشق خدا

    امروز یه اتفاق جالب برایم پیش اومد و دقیقا حس کردم فرکانسم در حال تغییر است با تمام وجودم حس کردم خیلی خوشحال شدم و دوست داشتم اینجا این حسم رو به اشتراک بزارم دقیقا مثل کودکی که تازه در حال برداشتن قدم های کوچک برای راه رفتن است امروز توانستم چند قدم پی در پی بردارم و راه رفتنم در مسیر خدا کامل تر شد خدایا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم که با دست های خودت قدم به قدم راه رفتن را به من یاد می دهی و من را به مسیرها و فرکانس ها و مدارهای بالاتر و بهتر میبری..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      ابوالفضل اشرفی گفته:
      مدت عضویت: 2768 روز

      سلام دوست عزیز م نسترن پامیر امیدوارم که حالت همیشه عااالی باشه

      سپاسگزار خداوندم که آگاهی منو در هر لحظه بیشتر میکنه.

      بسیار لذت میبرم در کنار دوستان خوبی چون شما هستم منم این روز عشق رو به شما دوست خوبم تبریک میگم و امیدوارم که با عشق زندگی کنید.

      آرزوی عشق الهی براتون دارم ? چراکه با عشق الهی به همه چیز میرسید.

      ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: