رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیدهایم» - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-44.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-02-12 09:48:162024-06-27 06:20:54رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیدهایم»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
استاد عزیزم سلام. اولا که همیشه صحبتهاتون دلنشین بوده و هست و امروز هم که موهاتون رو کوتاه کردید هم بهتون اومده هم حرفهای آرامبخش تر و قابل فهم تری رو زدید.
در مورد بحث سن و سال و توانایی های جسمی فقط میتونم بگم تا این حد فهمیدم که چیزی به عنوان عدد سن وجود نداره که مثل برچسب محصول روی انسان بخوره و بگیم سال تولید این هست. تا فلان سال گارانتی داره که درست کار بکنه و تاریخ مصرفش هم فلان تاریخ تمام میشه. هرچه که هست باور خود شخص از توانایی های خودش و فرسودگی یا تازه موندن عضلاتش هست. مثال علمی این مورد درباره افرادی هست که سرطان دارند. علم ثابت کرده که سلولهای بدن ما هر روز دارند میمیرند و سلولهای تازه تری جای اونها تولید میشن و با این روند بدن ما هر یک سال یک بدن کاملا تازه و جدید تولید کرده و سلولهای سال پیش رو کامل از بین برده و از بدن دفع شده. اما فردی که سرطان میگیره چرا باید با وجود داشتن بدن کاملا جدید سال بعد همچنان سرطان رو در بدنش همراه داشته باشه؟!! جواب فقط باور هست. اون فرد پذیرفته که بدنش بیماره و چون دیده اکثر افرادی که سرطان گرفتن نتونستن مقاومت کنند و فوت شدن اون شخص هم این رو میپذیره و بعد از مدتی حالش بد و بدتر میشه تا زندگیش تمام بشه. تستهای زیادی در مورد سرطان انجام شده که دانشمندان به فرد سرطانی اطلاع ندادند که اسم بیماریش سرطان هست و نام دیگه ای روش گذاشتند و مشغول به درمان شدند و فرد چون پذیرفته بوده که بیماری که گفتن قابل درمان هست درمان شده و به زندگیش ادامه داده! در مورد سن چون ما دیدیم و قبول کردیم که ورزشکار حرفه ای زیر سی سال داره پس منه ورزشکار هم این رو پ=بعنوان یک قانون کلی در طبیعت فیزیک انسان پذیرفتم پس هرچقدر هم که در دوران ورزشی خودم تلاش کنم در نهایت این باور به من تلقین میشه که خب الان سی ساله هستی پس بدنت مثل هر ورزشکار دیگه ای در طول تاریخ ورزش جهان افت کرده و باید کنار بکشی. و فقط و فقط همین باور که به خودت میگی دوران حرفه ایت به پایان رسیده باعث میشه که بدنت هم بپذیره و شروع به افت کردن کنه. ما ادمهای زیادی اطرافمون هستند که میگیم خوب موندن یا میگیم چقدر شکسته شدن بهش نمیاد مثلا چهل سالش باشه. تمام اینها بخاطر اتفاقاتیه که در ذهن اون فرد در زندگیش گذشته و تبدیل به این ویژگی فیزیکی در چین و چروک صورت یا ضعف عضلات شده. یکی از دایی های من همیشه میگفت آدم هرکاری میخواد بکنه تا 50 سالگی وقت داره. اتفاقی که براش افتاد این بود که 57 سالگی بخاطر بیماری فوت شد و از 50 سالگی دایم درگیر دوا و درمان بود. در حالی که دایی بزرگتره من که سرهنگ ارتش بود و زندگی سالم و شاد و رفاه مالی مناسبی داشته همیشه در زندگیش در حال حاضر 86 سالش هست و همچنان هر روز صبح وزنه میزنه، پیاده روی میکنه و شاد و سالم داره زندگی میکنه. چون همیشه شاد بوده و به زندگیش امیدوار. این دو نفر برادر هستند با یک ژنتیک و در شرایط مشابه در یک خانواده بزرک شدن. اما یکیشون همچنان سی سال بیشتر از دیگری و در نهایت سلامتی داره زندگی میکنه. خوده من کنار شقیقه هام به تدریج داره سفید میشه و از وقتی که با باورهای استاد آشنا شدم دارم روی خودم کار میکنم و هر روز به خودم میگم که من هر روز شادتر و سالم تر و جوان تر هستم و احساس جوانتر شدن و شاداب شدن رو در خودم به وضوح هر روز ایجاد میکنم. هنوز به جایی نرسیدم که موهای سفیدم دوباره سیاه بشه اما اتفاقی که افتاده اینه که روند سفید شدن موهام که از پدرم به ارث برده بودم الان متوقف شده و دیگه موهای جدیدی در چند وقت اخیر سفید نشده و مطمین هستم که دوباره میتونم همشون رو تبدیل به موی سیاه بکنم. باید هممون تمرین کنیم و یاد بگیریم که پیری فقط یک باوره اشتباهه و اگر سبک زندگی درست باشه و اگر بدون نگرانی و استرس زندگی کنیم و زیر سایه خداوند آرامش واقعی رو در قلبمون ایجاد کنیم بدنمون به هیچ وجه با مشکلی مواجه نخواهد شد و سالهای سال با طول عمر در سلامتی و شادی از نعمتهای بی پایان خدا استفاده خواهیم کرد.
آرزو میکنم هممون در هر لحظه به یاد خدا بمونیم و احساس کنیم که مارو در آغوش کشیده و مراقبمونه.
شاد باشید.
بسیار زیبا مخصوصا اونجایی که گفتین دوست دارین موهاتون سیاه بشه .
باور من اینه که اگه زلیخاه یک لحظه تونست جوان و زیبا باشه من هم می تونم .پس خارج از قوانین الهی نبست و منم میخوام که همیشه زیبا و جوان باشم.
ممنون که مطالعه کردید. واقعا همینطور هست که میفرمایید و اگر بتونیم همیشه آرامشمون رو حفظ کنیم و زندگی سرشار از شادی و بدون استرس داشته باشیم جوانی و سرزندگیمون رو همیشه همراه خواهیم داشت. امیدوارم بتونیم در هر حالی این قوانین رو در ذهن داشته باشیم و رعایت کنیم.
سلام و درود بر کسانی که خواهان پیشرفت هستند ?
امید دارم که حالتون در بهترین حالت باشه.
?
اول از همه ی صحبت ها از خداوند که نورالنور هست تشکر میکنم و نورالنور به معنای آشکار کننده ی آشکار کنندگان هست خدایی که علم هر چیزی را وحقیقت هرموضوعی را به کسی که خواهان آن موضوع باشد آشکار میکند.
?
از خودم تشکر میکنم برای اینکه روزی خواستم که در مسیر خوشبختی باشم و این مسیر از لطف و کرم پروردگاره.
?
از استاد عزیزی که باور دارم که تا به اینجای سفر دنیوی بهترین آموزگار من بوده است.
?
از دوستان یا بهتر بگم از پاره های خودم که در جای جای دنیا هستند و خواهان پیشرفت هستند و پیشرفت به معنای اینکه درجا نمیزنند و به اندازه ای رو به جلو حرکت میکنند تشکر میکنم چراکه من پیشرفت را تحسین میکنم.
??
وقتی داشتم به این فایل زیبا توجه میکردم به من الهام شد که دفترت را بردار و نکاتی که میگم رو بنویس،دفترمو آوردم در هنگام دیدن این فایل اول در مورد الهاماتی که استاد در موردش صحبت کردند به من گفته شد که مهر تاییدی بر سخنان استاد است.
تجربه ی شخصی خودم در مورد این الهاماتی که در حین آموزش دادن است میخوام بگم:
من به روانشناسی علاقه دارم و بعد از گرفتن مدرک دیپلم به ادامه ی تحصیل در دانشگاه نپرداختم و این باور من بود که علم به مدرک نیست من همینجوری هم میتونم در جستجوی علم مورد علاقم باشم که در هر زمان موقعیت هایی برایم پیش میآمد که مرا در مسیر قرار میداد، دوسالی است که مطالب آن را دنبال میکنم و در هنگام صحبت های اطرافیانم و سوال هایی که برایشان پیش میآید و در حین صحبت مطرح میکنند و من اطلاعات و جواب هایی که در ذهنم هست را به او منتقل میکنم و در هر بار الهاماتی به من میشود که در خصوص جواب سوال اطرافیانم است که هم مرا آگاهتر میکند و هم اطرافیانم راهکار و جواب را دریافت میکنند،
در اول کامنتم از صفت نورالنور استفاده کردم که یعنی آشکار کننده ی آشکار کنندگان، ومن این را اینگونه تفسیر میکنم که اگر من در یک حوزه نیاز به اطلاعات داشته باشم،1-میتوانم در آن موضوع آموزش ببینم که در اینجا این خداوند است که ماهیت آن علم را به من آشکار میکند 2-میتوانم در خودم به دنبال اطلاعات آن علم باشم که همان الهاماتی است که به من میشود و خداوند در هر زمان و مکانی ماهیت و جواب هایی را به من آشکار میکند.
بله خداوند نورالنور است و به همه ی انسان ها جوابهایی که نیاز دارند را آشکار میکند حالا از طریق عوامل بیرونی یا در خود فرد که استاد عزیزمان هم در مورد این موضوع در این فایل گفتند که جواب ها به من گفته میشد یعنی خداوند این جواب ها را به استاد آشکار میکرده، بله خداوند آشکار کننده ی آشکار کنندگان است.
???
در ادامه در مورد((یکی بود، یکی نبود، غیر از خدا هیچ کس نبود)) قصه ها به ذهنم الهام شد که بگویم :
همان گونه که این جمله ی معروف را می بینید اشاره ی کلی به خداوند دارد یعنی:
یکی بود که یکی نبود، و هر آنچه که در جهان وجود دارد به غیر از خدا هیچ کس نیست
????
وقتی استاد گفتند:در مورد خداوند هر چی بیشتر میرم جلو تعریف کمتری از خدا میتونم ارائه بدم، در اینجا این آیه به ذهنم رسید که ((کسانی هستند آنقدر علم دارند که فهمیده اند هیچ چیز نمیدانند، آن قدر در علم رسوخ کرده اند که به این موضوع که هیچ چیز نمیدانندپی برده اند))
و به نظر من استاد یکی از همین افراد است و من سپاسگزار خداوندم که مرا با اینچنین انسان ها آشنا میکند.
?????
همه چی باوره
میخوام دو مثال در مورد این موضوع برایتان بیاورم:
1_وقتی مادر من43این باور رو در ذهن خود ساخته که چاقه و در 10 سال اخیر خواسته بود که وزنشو بیاره پایین و به هر دری میزد از جمله رژیم های گوناگون، لوازم لاغری گوناگون، ورزش های گوناگون که وزن خودشو پایین بیاره ولی غافل از اینکه مادرم درموردباورها نمیدونه ولی چنین باوری داره که او چاقه و این یک باور محدود کننده است در راستای هدف او که لاغری است و بعد از تابستان امسال که یک سفر 3 ماهه به روستامون برای کشاورزی داشتیم مادرم بعد از 2ماه وزن خودشو کمتر کرد و این برای من جالب بود و بعد از چند سوال به این پی بردم که مادرم در زمان کودکی تا10 سالگی در روستا اقامت داشتند یک انسان با وزن مناسب بوده و بعد از مهاجرت به شهر این باور اضافه وزن در ذهنش شکل گرفته بوده و وقتی که امسال به محل سکونتی که در روستا داشتند رفتیم این تصویر که اون زمونی که اینجا زندگی میکردند وزن مناسبی داشته و همونطور که گفتم بعد از 2ماه دوباره به وزن مناسبش رسید و اینجا بود که من به مفهوم
همه چیز باوره
پی بردم و بعداز برگشت از روستا فقط به مادرم تلقین میدادم و به او یادآوری میکردم که چقدر لاغرتر از گذشته شده و این موضوع را در جمع با سوالی از اطرافیانمان می پرسیدم که فلانی، ببین مادرم چقدر وزنشو کم کروه، مگه نه؟ و آنها هم جواب مثبت میدادند و من اینگونه باور وزن کم کردن مادرم را تقویت میکنم و الان 4 ماهی است که به وزن ایده آل خود رسیده و من هم به این جمله ی همه چی باوره رسیدم و خداروشکر میکنم که این موضوع را میدانم و به خوبی از آن استفاده میکنم.
2_استاد در یکی از فایل هاشون به موضوعی اشاره کردند که میگفت در یک زمانی دانشمندان بر این باور بودند که انسان با این فیزیک بدنش نمیتونه یک مایل رو کمتر از 4 دقیقه طی کنه و این باور در بین دونده ها وجود داشت تا وقتی که یک دونده با این باور که کی گفته انسان نمیتونه یک مایل رو کمتر از این زمان طی کنه و اومد در عرض کمتر از یکسال این باور را شکست و رکود این تایم را کمتر از 4 دقیقه کرد و تا6ماه بعد از این رکود 40 نفر دیگه رکود این دونده رو شکوندند چرا که بعد از دیدن الگو باور کردند که میشود، و یک جمله ی قانون جذبی وجود داره که میگه ((منتظر نباش ببینی تا باور کنی، باید باور کنی تا ببینی))
در این داستانی که براتون آوردم دونده ی اولی باور کرد و دید ولی 40 دونده ی بعدی دیدند تا باور کردند پس بهتره منتظر نباشیم تا ببینیم بعد باور کنیم بهتره که باور کنیم تا ببینیم.
??????
و جواب سوال این فایل که میگوید:به نظر شما، چه عاملی باعث شده تا بسیاری از ورزشکاران نتوانند توانایی هایی را که در این سن دارند، در سنین بالاتر از خود بروز دهند؟
جواب این سوال در دل نوشته هایم بود ولی
میخواهم چکیده ی مطالب را از دیدگاه این سوال بگویم.
? وقتی که این باور در بین ورزشکاران در هر رشته ی ورزشی که
توانایی ارائه ی این ورزش فقط در این محدوده ی سنی هست یا با این فیزیک بدنی مثل قد کوتاه یا وزن زیاد نمیشود در این رشته ی ورزشی فعالیت کرد و بهترین شد
وجود دارد پس تا وقتی که باور نکنند که میشود حتی در سنین بالاتر در رشته ی ورزشی خود فعالیت کنند و بهترین باشند یا یک الگو نباشد که این باور های محدود کننده را بشکند انسان ها فکر میکنند در سنین بالاتر نمیشود یک فوتبالیست حرفه ای شد یا با این فیزیک بدنی نمیشود در فلان رشته ی ورزشی بهترین شد یا با این فیزیک بدنی نمیشود یک مایل را در کمتر از 4 دقیقه طی کرد.
پس این باور ها عامل اصلی میشود که ورزشکاران توانایی خود را محدود کنند در یک محدوده ی سنی و وقتی ورزشکاری میتواند توانایی خود را در سنین بالاتر ارائه دهد که باور داشته باشد که میشود مثل دونده ای که مثال زدم،این جواب من بود.
دوستان قسمت هایی از نوشته هایم به من الهام شد و من باورم بر این که خداوند نورالنور است یا من حرکت کنم مسیر نشان داده میشود بیشتر شد وبابتش از خدا تشکر میکنم.
آرزوی باورهای قدرتمند رو دارم برای همه ی انسان ها،
باورهایی که باور محدود کننده ای رو بشکنه و کمک کنه دنیا جای بهتری برای زندگی کردن باشه.???????????????
سلام دوست گرامی ?
سپاسگذارم دیدگاهتون زیبا و آموزنده بود ?
سلام دوست عزیزم مریم مهر امیدوارم که حالتون عااالی باشه ?
منم سپاسگزار خداوندم که دوستانی مثل شما دارم که با چشمان زیبا مطالب زیبا و آموزنده میخوانند.
آرزوی عشق الهی براتون دارم ? چراکه با عشق الهی به همه چیز میرسید.
? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?
موفق باشی دوست خوبم ???
سلام برادر اشرفی خیلی خوشحال شدم نظرت را خواندم کلی انرژی گرفتم با اینکه مدت کمی است که عضو سایت هستی ولی خیلی رو به جلویی
بگذارحرف دلم بزنم : شما انسان بزرگ وموفقی میشوید
درحمایت خدا باشید
سلام دوست عزیزم آقای سپهوند امیدوارم که حالت عااالی باشه
سپاسگزار خداوندم که از خوندن نظرم انرژی گرفتید.
به قول استاد ما به اندازه ای که روی باورمون کار میکنیم نتیجه میگیریم و به لطف خدا من در هر لحظه دارم روی باورهام کار میکنم و خداروشکر نتایج بدیهی گرفتم.
در مورد حرف دلتون هم من بهش ایمان دارم چراکه خدا رو در وجودم دارم.
آرزوی عشق الهی براتون دارم ? چراکه با عشق الهی به همه چیز میرسید.
? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?
ابوالفضل عزیز سلام
خیلی دوست داشتم ک از خودت صحبت کردی و باورهایی ک داشتی و تجربیاتی ک تو زندگی شخصیت داشتی رو هم بیان میکنی
مثل ی داستان شخصی بود.
ممنونم ازت خلاصه ک اینقدر واضح گفتی و جالب تعریف کردی
سلام دوست عزیزم رضا فرسادپور امیدوارم که حالت عااالی باشه
سپاسگزار خداوندم چراکه دیدگاهی رو بهم الهام کرده بود تا برای دوستای خوبم بنویسم و خوشحالم که دوست داشتید.
آرزوی عشق الهی براتون دارم ? چراکه با عشق الهی به همه چیز میرسید.
? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?
سلام
دیدگاهتتون خوندم قشنگ بود
امیدوارم موفق و موید باشید
سلام دوست عزیزم ایزد یار امیدوارم که حالت عااالی باشه
سپاسگزار خداوندم که قشنگ میبینید.
آرزوی عشق الهی براتون دارم ? چراکه با عشق الهی به همه چیز میرسید.
? ? ? ? ? ? ? ? ? ?
ابوالفضل اشرفی عزیزم
سلام و سپاس از متن زیبا و اثر گذارت
تلالو نور الهی در این متن جان مرا به هیجان وا داشت
از مثال های زیبایت لذت بردم عزیز
پایدار باشی
سلام دوست عزیزم آقای امیر همتی امیدوارم که حالت عااالی باشه
سپاسگزار خداوندم چراکه الهاماتی به من کرد تا در جواب این سوال به شما منتقل کنم، همه ی این جواب ها به من الهام شد و من فقط نوشتم دوست خوبم.
آرزوی عشق الهی براتون دارم ? چراکه با عشق الهی به همه چیز میرسید.
? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?
سلام دوست عزیزم
من هم بعد از خوندن کتاب جهان هولوگرافیک خیلی به فکر فرو رفتم، واقعا اعتقاد دارم که تمام جواب ها در دل خودمون هست
چون خدا هر لحظه باهامونه
سلام دوست برنده?علی حیدری امیدوارم که حالت عااالی باشه
سپاسگزار خداوندم که باورهای قدرتمند کنندمو قویتر میکنه و سپاسگزار شما هستم چراکه در کامنت شما دو باور اصلی من قویتر شد ?
آرزوی عشق الهی براتون دارم ? چراکه با عشق الهی به همه چیز میرسید.
? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?
ابوالفضل جان میدونی بیشتر از همه برای چه موضوعی خوشحالم
برای دوستانی که اینجا پیدا کردم
چقدر همه خوووووووووووووووبن اینجا
خدایا شکرت
اگه خودت دوست خوبی باشی بقیه رو خوب میبینی
همه ی ما توی فرکانس روابط زیبا هستیم و منم از این موضوع خیلی خوشحالم و سپاسگزار خداوندم که یک دوست خوبی مثل علی حیدری دارم??????
سلام دوست عزیز
ممنون از دیدگاه کاملتون??
سلام دوست عزیزم امیدوارم که حالت عااالی باشه
سپاسگزار خداوندم که دوستان قدر شناسی مثل شما دارم.
آرزوی عشق الهی براتون دارم ? چراکه با عشق الهی به همه چیز میرسید.
? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?
به نام خداوندی که نور آسمان ها و زمین است
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گلم و تیم تحقیقاتی عباسمنش
استاد جواب مسابقه رو خودتون توی فایل گفتید ، وخیلی واضح و شفاف هم گفتید، اصلا من عاشق این شیوه ی حرف زدن شمام ، شما اینقدر جامع مطالب و قوانین رو بیان کردیده اید که با درک صحیحش میشه اونا رو در تمام جنبه های زندگی بسط داد و استفاده کرد
جواب سوال:
همونطوری که خودتون هم مثال زدید ، از مثال آب استفاده میکنم:
آب یکی از اعجاب انگیز ترین شگفتی های این خلقته ، هم ماکروفیزیکش و هم میکرو فیزیکش
نه تنها آب شکل نداره و با ظرف های مختلف شکل های مختلف میگیره ، بلکه مولکول های آب هم با افکار ، فرکانس ها و باورهای ما شکل های متفاوتی به خودش میگیره.
وجود و خلقت ما انسان ها هم دقیقا مثل همین آب ، روانه و میلیون ها شکل مختلف داره و تو غالب های مختلف شکل های مختلفی هم میگیره
که این غالب ها همون باورهای ماست.
اون ویژگی ای که ما در ذهنمون میسازیم ، اون غالبی که ما در ذهنمون میسازیم، اون باوری که ما در ذهنمون میسازیم ، به همون شکل برای ما در میآید.به همون شکل در زندگی ما خلق میشه ، ساخته میشه ، شکل میگیره ، متجلی میشه .
(یعنی دقیقا ظرف آب میشه باور ما و آب میشه خود ما ، حالا یک ظرفی رو تصور کنید که از همه طرف بی انتهاست ، وقتی ما درون اون ظرف ریخته بشیم بی انتها میشیم)
خیلی از ورزشکارا قبول میکنند و باور میکنند که وقتی سنشون از 25 رد شد دیگه فایده ندارند ، و افت میکنند ، همین باور اونا رو به شدت تضعیف میکنه.
این مشکل جسمی نیست ، این مشکل عضلانی نیست ، این دقیقا مشکل باوریه که نسل ها و نسل ها افرادی داشتنش و نتایج مشابهش رو گرفتند و مردم ظاهرنگر که از اصل قضیه خبر ندارند ، این رو با پخش کردن این فکر به یک قانون تبدیل میکنند
ولی دروغ بودن این قانون اینجا مشخص میشه که آدم هایی پیدا میشن که این باور رو با قهرمان شدنشون میشکنند.
??چطور راجر فدر تو سن 35 سالگی قهرمان میشه ؟
??مگه راجربنیستر نبود که برای اولین بار در طول تاریخ ، یک مایل رو کمتر از 4 دقیقه طی کرد؟؟ غیر از این بوده که باورش رو عوض کرده؟؟
??مگه اسکار سوان درالمپیک 1912 در سن 64 سالگی در تیراندازی مدال طلا نگرفت؟؟
??مگه گالن اسپنسر، در 64سالگی اولین و مسن ترین دارنده ی مدال طلای المپیک در سال 1904 نشد؟؟
??مگه جان کاپلی در سن 74 سالگی در رشته ی هنری المپیک مدال نقره نگرفت؟؟
??مگه لورنا جانستون زن سوارکار بریتانیایی در سن 70 سالگی موفق به راهیابی در رقابتهای المپیک 1972نشد؟؟
??مگه سیبیل نوال کماندار بریتانیایی در 53 سالگی صاحب مدال طلای المپیک 1908 نشد؟؟
??مگه ارنست ون لیوون در سن 90 سالگی پیرترین دونده ماراتن دنیانشد؟
??چطور میشه که ستیو وارد، بوکسور 56 ساله انگلیسی با قهرمانی در مسابقات سنگین وزن فدراسیون بوکس اروپا میتونه اسم خودشو به عنوان پیرترین بوکسور دنیا در کتاب رکوردهای گینس ثبت کنه؟؟؟
همونطور که میبینید ، این سن و بدن نیست که آدم های زیادی رو محدود میکنه، این ذهنه که محدودیت ایجاد میکنه. واونایی که بینهایت فکر میکنند و هیچ محدودیتی برای خودشون متصور نیستند و باور هاشون ماورای افکار کوته بینانه ی مردم عادیه، کارهای خارق العاده ای میکنند.
??در ریاضیات اگر یک مثال نقض برای یک قانون یا اصل یا تئوری پیدا بشه ، اون موضوع به کلی رد میشه.
پس ما همواره میتونیم به خودمون یادآوری کنیم ،اگر یک نفر ، فقط یک نفر، در دنیا وجود داشته که یک باور و فکر عمومی جامعه را شکسته اند ، پس آن قانون و باور عمومی بکلی مردود است ، و ما هم میتونیم اون کار رو انجام بدیم.
نتیجه ی نهایی:
اون باوری که ما برای خودمون میسازیم ، به همون شکل برای ما (فقط برای خودمون) در میاد ،و به همون شکل در زندگی ما تجلی پیدا میکنه، فارغ از این که دیگران این باور رو قبول دارند یانه؟
ما هستیم که با باورهامون به همه چیز شکل میدیم و در زندگیمون خلقشون میکنیم و بهش هستی و وجود میبخشیم.
مسعود صالحی عزیزم
دوست گرانقدر درود بر شما
از خواند متن زیبای شما لذت بردم
ممنون از زمانی که برای نوشتن متن اختصاص دادی
سبز باشی مهربان
سلام امیر جان
خیلی ممنونم که وقت گرانبهات رو گذاشتی و دیدگاه من رو خوندی
بهترین ها رو از خدا برات آرزو مندم
پایدار باشی گلم
سلام آقای صالحی ?
دیدگاهتون بسیار زیبا و آموزنده بود سپاسگذارم ???
سلام خانم مهر
از لطف شما سپاسگزارم
امیدوارم که به تمام آرزوهاتون برسید و بهترین ها رو براتون آرزو مندم
پایدار باشید
سلام دوستان عزیزم
راستش من میخواستم تا نتایج دستم نباشه و کنترل ذهن رو درست یاد نگرفتم کامنتی نذارم توی سایت
اما یه متنی امروز صبح بهم الهام شد
واقعا حس کردم خدا نوشت با دست من
و تازگی ها دارم سعی میکنم بیشتر صداشو بشنوم و باورش کنم و دارم تلاش میکنم هرچند سخت ، صدای شیطان رو ساکت کنم و صدای خدارو پیدا کنم
این متن خیلی حس خوبی بهم داد و یه نیرویی شدیدا منو وادار کرد اینجا بنویسمش در حدی که الان تپش قلب شدید و هیجان عجیبی دارم
شاید قراره بعدا خودم بهش هدایت بشم نمیدونم
فقط میدونم که باید بنویسمش…
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میخواستم برم بیرون
به خدا گفتم
عشقم مواظب خونه باش
گفت تا الان کی مواظبش بوده مگه؟
گفتم راست میگی من عرضه این کارارو ندارم قدرت دست توئه
گفتی
بحث عرضه نیست
تو انسانی
تو خودِ تضاد هستی
و تو دنیای تضادها ( دنیای دو قطبی) هم زندگی میکنی
تضاد تو اینه
همزمان ناتوان ترینی
و همزمان قدرتی بی انتها داری
بی انتها هستی
وقتی روی خودت حساب کنی میبینی که ناتوانی!
همه حیوانات قدرت هایی دارن که تو ازشون بی بهره هستی
مثل قدرت پرواز ، آبشش ، بینایی یا شنوایی خیلی قوی ، نیروی عضلانی و…
اما اما اما
تو یه قدرت داری
اونم خدای درونته
خدایی که روحشو درون تو گذاشته و قدرتی که کهکشان ها و زمین رو افریده رو به « خدمت » تو درآورده
تو قدرت « اختیار »
قدرت « انتخاب »
و قدرت « خلق »
داری
برای همین کارهایی کردی که هیچ حیوانی تا حالا نتونسته انجام بده
و حتی تونستی تمام توانایی اون هارو کپی کنی حتی در بعضی موارد بهتر!
حالا ببین که
هم سرشاری از ناتوانی
و هم سرشاری از قدرت
با قدرت « اختیارت »
« انتخاب » کن
تو کدومو میخوای؟
ضعف با قدرت ؟
و بعد به خدا اجازه بده که
« خلقش » کنه واست
بهش اجازه بده
بهش اجازه بده
بهش اجازه بده
تا قدرتش رو به « خدمت » تو دربیاره
تسلیم شو
اعتماد کن
همین
بنام خدا
سلام سارا جان
چقدر از خواندن متن شما لذت بردم .
تحسینت میکنم برای عمل به الهامی که شدی.
آفرین دختر گل کاشتی .
نجوای ذهن همیشه هست ، منم یه وقتهایی همین نجواها سراغم میاد.خبر خوب اینکه این نیروی خیر درونی همیشه مراقب ما ست و داره همواره همه را هدایت میکنه.
خدا هدایت کنه ما را تا بتونیم بیشتر توکل کنیم و بیشتر تسلیم خدا باشیم تا زندگی بهتری خلق کنیم
مرسی که نوشتی .
در پناه الله یکتا
سلام سارای عزیز
گوشی ام را خاموش کرده بودم تا بخوابم . قبل خواب با خدا صحبتی داشتم و از تضادهایی که امروز برام رخ داده بود و دلیلش را می خواستم بدانم
امروز از یه طرف خبر خوب و از طرفی دو تا شوک و باز اتفاق خوب .به خدا گفتم الان چرا امروز اینجوری بود نمیدونم از اتفاقات خوب سپاسگزاری کنم با از شوک هابی که داشتم و باز منتهی به خیر شد .بعد نیرویی بهم گفت گوشیتو روشن کن و دیدگاه های امشب را چک کن .
دو تا بود یکی ایمیل کامنت خانم شهریاری که من فالو کردمشون ولی مربوط به دوره روانشناسی ثروت بود که برا من باز نشد چون دوره را ندارم و دیگری ایمیل کامنت شما بود گفتم حتما این کامنت چیزی برا من داره .باز کردم کامنت شما نازنین را می بینم که چقدر کامنت شما وصف حال امروز من بود .تضادهایی که ارزشمند هم بودند .امروز دست خدا را باز گذاشتم و بهش اعتماد کردم. قراره اتفاقات زیبایی از دل تضاد ها رشد کنه که نتیجه اش سراسر سود ،سود و سود است
دوست عزیز ممنون که می نویسی .
دوباره می خوام کامنتتون را بخونم و تعمق بیشتری داشته باشم .
سربلند ،ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام استاد واای چقدر تغییر کردین مبااارکتون باشه ?شما هر جوری باشین واقعا به دل میشینید مخصوصا وقتی از ته دل میخندین خیلی زیباتر میشین.من قبلا خجالت میکشیدم از خوبی ها و زیبایی های کسی تعریف کنم ولی در مورد شما که انقدر دوستتون دارم نمیتونم احساساتمو تو دلم نگه دارم..استاد فایل قبلی راجب خدا عالی بود یعنی با خوندن نظرات دوستان من انقدر حس خوب میگرفتم هر کدوم از اون یکی بهتر و قشنگتر..حتی کسایی که ستارشون کم بود تو هر کدوم میشد یه نکته رو فهمید تو هر کدوم میشد فهمید که انگار خدا خودش اون حرفها رو تایپ کرده..من عاشق خوندن نظرات شدم هنوز همه رو نخوندم ولی تا جایی که توتستم بخونم واقعا عالی بود و بنظرم هر کس در نوع خودش برنده اس..من هنوز فایل رو دقیق گوش نکردم ولی دوست داشتم حسمو بیان کنم.استاد چند وقت پیش خوابتونو دیدم ..خواب دیدم اومدین ایران با بچه های سایت هممون تو جزیره کیش جمع شده بودیم و داشتیم با هم میگفتیم و میخندیدیم انقدر حسش خوب بود که حد نداره..به امید دیدار شما و همه دوستان سایت ?در مورد جواب مسابقه این فایل فقط تصمیم دارم نظرات دوستان رو بخونم چون واقعا لذت بخشه و چقدر آگاهی به من میده چقدر حالم خوب میشه ..ممنون استاد خیلی حالم خوبه و این حال خوب رو اول مدیون خدا هستم و بعد شما..خیلی دوستتون دارم ???
سلام
چقدر عالی میشه استاد یک سفر بیان ایران و در یک جای عالی مثل جزیره کیش همه دور هم جمع بشیم. چه خواب فوق العاده ای دیدین
سلام آقای حیدری بله واقعا خواب خیلی فوق العاده ای بود.به امید همون روزی که همگی در کنار استاد تو یه جمع بزرگ بشینیم و از موفقیتهامون بگیم.
مرجان جااان, دوست عزیززززم
چه خواب خوووبی
منم بیصبرانه منتظر چنین روزی هستم.
سلام به دوستان گلم
بابت اظهار لطفت ممنونم??
نظرم رو بصورت کاملتر و جامعتر و زیباتر در صفحه 10 نظرات قرار دادم?
میتونید مطالعه کنید و لذت ببرین??
سلام الی خانوم عزیزم ?ممنونم برای دیدگاه مهربانانه تون.
منم بیصبرانه منتظر دیدار استاد، شما و بقیه دوستان هستم ??
مرررسی عزیزززدلم
عکس پروفایل خودتون که عااالی بود ، این جدیده هم خیییلی با نمکه( چشمک!!!) D:
ممنونم الی خانوم دوست گل و مهربونم..ممنون از مهربونیت..این عکسو دیدم چون عاشق این سبک عکسها هستم گفتم یه مدت کوتاه اینو بذارم دوباره عوض میکنم ..خیلی قیافش بانمکه ??.
سلام خانم مرجان
بابت احساس خوبی که دارین و اینکه می تونید اینجوری احساساتون رو بنویسید بهتون تبریک می گم و امیدوارم همیشه با خوندن نظرات دوستان احساستون خوب و خدایی باشه سپاس از شما
سلام جناب دلشاد
ممنونم از محبتتون و دیدگاه زیبا و پرانرژیتون
شاد و سالم و ثروتمند باشید ?
به به
ای جااان
چقدر خاب دل انگیزیییییییییییی
خیلی لذت داره حتی خوندنششششش ^_^
سلام جناب فرساد پور
بله خیلی خواب خوبی بود.ممنونم از شما بابت وقتی که گذاشتید و دیدگاهم رو خوندین.:-)
واقعن حس خوبیه با استاد از نزدیک ملاقات کنیم و حرف بزنیم???
خوش بحالتون چ خواب خوبی دیدینک خانوم شاد عزیز???
سلام ..
بله واقعا خیلی حس خوبی بود امیدوارم هر چچه زودتر به واقعیت تبدیل شه ..به امید دیدار استاد و همه دوستان
سلام خدمت استاد عزیزم سید حسین
و تمامی شما دوستان عزیز هم فرکانسی
چه باورهایی خوبه و چگونه میشه ایجاد کرد و اصن باور چیه. من 20 سال ورزش حرفه ای تکواندو انجام دادم و بارها به دوستانم گفتم که اگه قوانینی که الان باهاش آشنا هستم رو اون موقع میدونستم از هادی ساعی بیشتر مدال المپیکی میگرفتم. بارها افرادی رو دیدم که تا 40 سالگی ورزش حرفه ای کردن و بهترین نتایج رو گرفتن و همچنین افرادی رو دیدم که باور کردن 30 سالگی پایان عمر ورزش حرفه ایست و به همین دلیل با اتفاقات طبیعی از جمله آسیب دیدگی و غیره ورزش رو کنار گذاشتند . باور چیست باور چیزیه که تمام انفاقات زندگی ما، تمام اتفاقات زندگی ما رو تعیین میکنه نه کمتر نه بیشتر. تا حالا آدم بد اخلاقی رو دیدید که کسی جرات حرف زدن باهاش نداره بعد با یکی از دوستات بری پیشش که آدم موفق و آرومیه بعد میبینی که اون آدم عصبانیه که با همه بدرفتاره با این دوستت خوب و محترمانه برخورد میکنه و بهترین وجه شخصیتی شو نشون میده. این آدم باور کرده که همه خوبن همه خوش اخلاقن همه برا من ارزش قائلن و خودش هم برا خودش ارزش قائله. این یعنی باور یعنی باور خوب در مورد خود و نتیجه ش در ارتباطات میشه اون. مثال در مورد ورزش، هادی ساعی در المپیک 2008 پکن. وزن هادی رو از المپیک حذف کرد ایران، به دلیل نتایج ضعیف هادی در انتخابی المپیک. یادمه که هادی خودش تعریف کرد توی تلویزیون که پشت دفتر یکی دیگه از اعضای تیم ملی ( فیض الله نفجم ) نوشته که من قهرمان المپیک 2008 پکن میشوم امضا هادی ساعی. بعد اون بنده خدا گفته که هادی جان وزن تو رو کلا حذف کرده ایران چی میگی و بعد هادی بهش گفته وایسا نگاه کن. چه اتفاقی افتاد؟؟؟؟ هادی ساعی به یک وزن بالاتر اومد اونم یک وزن المپیکی یعنی از وزن 68 کیلو به وزن 80 کیلو اومد. دوستانی که آشنایی با ورزش دارن میدونن که اختلاف خیلی زیادیه در فاصله چند ماه مونده به المپیک. هادی ساعی قهرمان المپیک 2008 شد و در مسابقه فینال با حریف ایتالیایی که از تلویزیون پخش شد 20 سانتی متر کوتاه تر بود. این یعنی ساخت یک باور که من طلای المپیک رو میگیرم و فرقی نداره که در چه سنی یا در چه وزنی باشم. چون خدایی که منو حمایت میکنه در وزن 68 کیلو در وزن 80 کیلو هم هست و براش محدودیتی وجود نداره. هیچ محدودیتی وجود نداره. و هزاران مثال کوچیک و بزرگ دیگه که خودتون در مورد باورها دیدید که اگه بخوام بگم خیلی طولانی میشه. اصل مسئله اینه تو چه چیزی رو باور داری؟ چیز دیگه ای نیست، خدا همونو برات میسازه. تو باور داری که انسان ارزشمندی هستی کل کائنات مثل انسانهای ارزشمند باهات رفتار میکنه، باور داری که میتونی به درآمد میلیاردی در روز برسی ایده هاش میاد، باور داری که همه انسان ها خوبن و میخوان به من کمک کنن با خیال راحت درخواست میکنی و به کلی خواسته میرسی که برای خیلی ها رویاست. دوستان عزیزم اگه با این قدرت در مورد باورها صحبت کردم نمیخوام بگم که خودم کاملا و مطلقا اینطوری ام ولی میدونم که کل داستان همینه و تلاش میکنم آگاهانه که همیشه اینطوری فکر کنم. همه اون چیزی رو باور میکنن که تو باور میکنی و با همین آگاهی در تقریبا یک سال اخیر که به صورت جدی روی قانون کار کردم درآمدم رو 4 برابر کردم و تونستم محل زندگی م رو به یک کشور دیگه ببرم و موفقیت هایی کسب کردم که واقعا زمانی برام رویا بود و همیشه از خدا میخوام که منو راهنمایی کنه که با تمام وجود کاملا باور کنم که همه چیز باور خودمه. راههای ساخت این باورا چیه؟؟ قبلا بسیار راجع بهش صحبت شده: ورودی های خوب، الگو برداری از آدمای قوی، دیدن و باورکردن اتفاقای بزرگ و … که توی این فایل نمیگنجه. از خداوند متعال باور به همه ی چیزهای خوب و ایجاد این باور که همه چیز توسط باورها و فرکانس های خودمون رقم میخوره و شادی و سلامتی و ثروت و سعادت رو برای همه تون خواستارم و از استاد عزیزمون ممنونم.
اصل مسئله اینه تو چه چیزی رو باور داری؟ چیز دیگه ای نیست، خدا همونو برات میسازه. تو باور داری که انسان ارزشمندی هستی کل کائنات مثل انسانهای ارزشمند باهات رفتار میکنه، باور داری که میتونی به درآمد میلیاردی در روز برسی ایده هاش میاد، باور داری که همه انسان ها خوبن و میخوان به من کمک کنن با خیال راحت درخواست میکنی و به کلی خواسته میرسی که برای خیلی ها رویاست. دوستان عزیزم اگه با این قدرت در مورد باورها صحبت کردم نمیخوام بگم که خودم کاملا و مطلقا اینطوری ام ولی میدونم که کل داستان همینه و تلاش میکنم آگاهانه که همیشه اینطوری فکر کنم. این قسمت دیدگاهتون واقعا عالی بود
ممنونم
شاد و ثروتمند و سلامت باشید
سلام دوست عزیز نظرتون عالی بود .من که خیلی انرژی گرفتم ،برات آرزوی موفقیت بیشتر میکنم،با ساختن باورهای قدرتمند.متشکرم.
سلام سپاسگزارم از شما
شاد و سلامت و ثروتمند باشید
مثالی که زدین برای من که ارتباط با دنیای ورزش ندارم عالی بود. ممنونم
سپاسگزارم
شاد و سلامت و ثروتمند باشید
سلام
نظرتون رو خوندم
جالب بود
موفق و موید باشید
سلام
ممنونم شاد و سلامت و ثروتمند باشید
ممنون دوست خوبم عالی بود
سلام
ممنونم از شما
شاد و سلامت باشید
سلام خدمت استاد عزیز و خانواده عزیزم
استاد سرتون رو کچل کردید خیلی زیبا شده و همینطور خیلی هم بامزه شدید لباس تون هم که نارنجیه با این گفته هاتون دقیقا شبیه راهب های شائولین شدید :}
خیلی خوشحالم که در کنار شما هستم و روز به روز همه این خانواده برای پیشرفت در تمام جنبه های زندگی چه معنوی و چه مادی همراه و همدل هستیم و تلاش میکنیم
و خوب درمورد مسابقه
ببینید ما در جهانی زندگی میکنیم که تماما انرژی هست یعنی من شما این در و پنجره ها عضلات ما و هر چیز دیگه تماما تماما از انرژی هست و همینطور تمامی ایده های ما صحبت های ما که افکار ما هستن و تبدیل به صوت میشن تصور های ما همه و همه اینا هم انرژی هستند و طبق قانون خداوند هر انرژی هم نوع خودش و هم فرکانس خودش رو جذب میکنه شما دوتا اهنربا رو در قطب موافق هم بزار همو جذب میکنن چون هم فرکانس و انرژی هستن و در قطب مخالف شون بزاری هم دیگه رو دفع میکنن اما جالب درمورد ما انسان ها اینه که ما فقط جذب میکنیم ما دفع نمیکنیم ما هر انرژی رو که ارسال میکنیم دقیقا جهان همون انرژی رو بهمون میده همون رو به سمت مون میفرسته و دفعی برای ما در کار نیست و این قانون خداست
پس فهمیدیم که انرژی ها همو جذب میکنن
و همونطور که گفتم ما هم تمام بدن مون از انرژی هست و فشرده شده اینا و تبدیل به عضله و معده و روده و چشم و گوشت و… شدن و طبق قانون جذب و طبق این قانون انرژی ها ما میتونیم این انرژی رو تغییر بدیم جنسش رو تغییر بدیم چجوری؟ با ارسال انرژیی هایی مثل تصور صحبت کردن درمورد اون خواسته با نوشتن درموردش که باعث ایجاد تمرکز و توجه و تصور میشه و این یعنی خودش انرژی همه این انرژی ها ارسال میشن با یک فرکانس مشخص که حاوی یک سری ویژیگی ها هستند مثل این که مثلا من سالمم من گلبول های سفید قوی مثلا دارم من همیشه شاداب هستم و … وقتی شما اینارو میفرستید همونطور که استاد گفت تمام این جهان که از انرژی هست و ما اسمش رو خدا میزاریم اون خدا این فرکانس و باور تو رو میبینه و دقیقا همون رو بهت میده و همونطور واست عمل میکنه یعنی ملا بفرض شما سرطان سینه مثلا داشتید و اون قسمت بدن تون حاوی فرکانس ها و انرژی هایی بود که وقتی فشرده میشدن در کنار هم یک چیزی به اسم سرطان و با ویژیگی اون رو بوجود میاوردن ولی الان شما باورات رو تغییر دادید و داری تصوراتت رو انجام میدی صحبت میکنی درمورد سلامتیت و خودت رو توی اون موقع قرار میدی و انرژی های جدید رو ارسال میکنی فرکانس های جدید و خداوند هم همیشه به فرکانس های تو که همون باورهات ایده هات تصوراتت و … هست پاسخ میده و وقتی این کارو میکنی اتفاقی که میوفته اینه که همون انرژی توی سینه شما جنسش و کیفیتش تغییر میکنه فرکانسش میره روی همون فرکانسی که ارسال میکردید فرکانسش میره روی همون سلامتی که میخواستید و به طور عالی اون سرطان خود به خود شفا پیدا میکنه برای مثال میتونید کتاب خانم لوئیز ال هی بنام قدرت درون رو بخونید که در اخر نظرات مثال ایشون رو بیشتر توضیح میدم و همینطور مثال هایی از خودم رو بهتون میگم
و درمورد این که اصلا عضله های ما چجوری عمل میکنن و چرا پیر میشن ما باید از خودمون بپرسیم که ما داریم چیکار میکنیم؟ ما داریم چجوری عمل میکنیم و خواسته مون رو بیان میکنیم ما چه فرکانس ها و باور هایی درمورد عضله و خودمون داریم
چون همونطور که گفتم این جهان سراسر از انرژی هست که که لحظه به لحظه به فرکانس های ما به انرژی های ارسالی ما پاسخ میده و دقیقا مطابق همون رو وارد زندگی مون میکنه
بخاطر همین به این قانون میگن جذب بخاطر اینه که ما لحظه به لحظه داریم تمامی شرایط و حالات و اتفاقات رو خودمون جذب میکنیم و میسازیمش
و وقتی که فرد در ناخوداگاهش این تصور رو از خودش داره که اره دیگه طبیعیه که ادم هر چی از سنش میگزره پیر و ضعیف تر بشه بابا بخدا این اشتباهه چون اصلا زمان ملاک نیست اخه زمان رو ما خودمون بصورت قرار دادی واسه نظم دادن به یک سری چیزا ساختیم اصلا اهمیتی نداره زمان باور کنید من ادم هایی رو میبینم که 40 50 سالشونه ولی بسیار جوون هستند که فکر میکنید تازه 30 سالشونه همین چند وقت پیش همسر یکی از دوستای برادرم با شوهرش اومدن خونمون دیدن و… و همسرشون 57 58 سال سن داشت ولی باورتون نمیشه اصلا من نفهمیدم اینقدر سن داره خیال میکردم تازه 29 سالگیش تموم شده رفته تو 30 سالگی شاید بگید اغراق میکنی و… ولی واقعا دارم بهتون میگم چون نیاز و دلیلی برای اغراق گویی ندارم و کاملا عضلات صورت پوست شون و … همه چی جوون بود و همینجاس که بهتون میگم که اهمیت نداره ما چقدر سن مونه سن و زمان فقط یک چیز ساختاری وقراردادیه مهم اینه که ما فرکانس مون چیه من ادم رو میشناسم که 30 سالشه ولی وقتی میبینیش فکر میکنی 60 سالشه مدیر مدرسشون سنش دوبرابر اونه هنوز پوستش موهاش بدنش و… از اون جوون تره
و کلا واسه عضلات ورزشکارا هم همینطوره مهم نیست واقعا چند سالشونه مهم اینه که چقدر خودشون رو باور دارند و این که باور هاشون چقدر قویه اون اتم ها اون سلول ها اون جنس اون عضلات وقتی شما باور هات قوی باشه روز به روز زنده و نو تر میشن چون پایه و اساس شون بر اینه چون فرکانسش اینه بقول استاد اینجوری اون انرژی واستون شکل گرفته ظرف اب تون اون شکلی شده و وقتی که ظرف تون رو بفرض مربعی شکل قرار دادید غیر اون اب شکل دیگه ایی نمیتونه بگیره دیگه توی ظرف مربعی دایره ایی که نمیتونه بشه اب و درمورد اون انرژی هم همینه وقتی که فرکانست بر اساس جوانی باشه بدنت روز به روز نوسازی میشه سلول های جدید پوست جدید مواد لازمه جدید شادابی جدید عظلات جدید و… ایجاد میشن و استاد بحث 30 35 رو داشتند اگه قراره این موقع عظلات ما ضعیف بشن و توانایی تحمل فشار رو نداشته باشن لطفا توی اینترنت یه سرچ بزنید درمورد بدنساز های پیرمرد دنیا اون موقع اون عظلات بسیار قوی شون رو ببینید افرادی که پیرمرد هستن و رکورد دار توی اون زمینه هستند پیرمرد های 70 80 ساله ایی رو میبینم که هیچ دردی ندارند مثل پدر بزرگ خودم با این سنش کوه میره نه زانو دردی داره نه کمر دردی نه ضعیفی چشمی و نه چیز دیگه چون باورش این بوده که انسان وقتی شاد باشه سالم هم میمونه همیشه ولی اطرافیان دیگه ایی هستند با سن 60 سال 50 سال و حتی پایین تر زانو درد های زیاد ضعیفی های زیاد بدن و بیماری های زیاد اینم بگم که پدربزرگ من یک کارگر بود و درامد بالایی هم نداشت که بگید بخاطر مثلا خوراک خوب و … باشه حتی ورزش خاصی هم پدر بزرگ من انجام نمیداد
پس وقتی که باور کنید عظلات تون همیشه قوی و پر انرژیه همین اتفاق واستون میوفته چون اخه همون عظله از انرژی ساخته شده و همون انرژی میره روی این فرکانس و برای باور تون قوی تر بشه همین الگو ها رو ببینید و واقعا دنبال الگو های صحیح باشید مثل پدربزرگ من مثل پیرمرد هایی که دارند بدنسازی سنگین رو کار میکنن عظلاتی بسیار قوی و بزرگ رو دارن میسازن
بزارید یک مثال از خودم درمورد اثر پذیری بدن از باورهاتون بزنم من نزدیک استخوان دنبالچه بدنم یک کیست مویی بوجود اومد که همین رو دقیقا دوتا از همسایه هامون یا یکی شون اگه اشتباه نکنم و دوست برادرم داشتند اینا همشون کارشون به جراحی کشید و به اندازه یک سیب زمینی توی گوشت بدن شون خالی شد و مال من هم اگه میخواست وضعیتش ادامه پیدا کنم قطعا کارم به جراحی میکشید چون عفونت بیشتری میکرد و خطرش هم بیشتر میشد اما من باورم روی اینجوری ساختم که در عرض یک هفته من خوب خوب خوب میشم و راحت راه میرم و دقیقا تصورم رو هم روی همین گزاشتم و دقیقا شاید باورتون نشه سر همون یه هفته دیدم خیلی پشت بدنم خیسه نگاه کردم دیدم اون کیسته نرم شده و داره از کنارش یه سوراخ درست شده همینطور خون اب بیرون میاد و اون کیسته همینطور کوچیک کوچیک شد توی همون یروز دو روز بعدش تا کامل از بین رفت و من خوب خوب شدم
اگر مستند راز رو دیده باشید که درمورد قانون جذب هست در بخش سلامتی اون یک فرد صحبت میکنه که در یک سانحه ی هوایی که داشته قطع نخاع میشه و کلا فلج میشه و سیستم تنفسیش هم کاملا خراب میشه که نمیتونه نفس بکشه و فقط با دستگاه زنده مونده بود ایشون فقط میخواسته نفس بکشه همینطور بخودش میگفته نفس بکش نفس بکش شب و روز این کارو میکرده تا بعد از مدتی کاملا بدنش خودش رو شفا میده و واقعا هم میتونه نفس بکشه سیستم تنفسیش درست میشه دستگاه رو از روش بر میدارن اون فرد اسمش رو هم نشون میده در مستند قانون جذب و سخنرانی میکنه در اون مستند و همینطور برای راه رفتن شون ایشون با خودشون تصمیم میگرن که تا کریسمس ایشون بتونن راه برن و از بیمارستان با پای خودشون خارج بشن ایشون با توجه بر روی خواسته شون با ایمانی که داشتند با یقین شون تونستد تا قبل از کریسمس کاملا روی پای خودشون از بیمارستان خارج بشن و بدن شون اصلا خودش رو شفا داده بود نخاع ها درس شده بودند ترمیم شده بودند و یا خانم لوییز ال هی ایشون سرطان دهانه ی رحم داشتند و با قدرت ذهنی شون بدون هیچ دارویی در عرض 6 یا هفت ماه کاملا خودشون رو شفا میدن
وقتی که خدای خودتون رو باور میکنید وقتی که این باور رو دارید که اون هست که جز به جز زندگی تون رو شکل میده از سلامتی گرفته تا چیز های بزرگتر اون موقع میتونید هر تغییری رو توی زندگی تون ایجاد کنید این که همیشه جوون باشید همیشه سالم باشید همیشه حتی در سن 100 سالگی مثل دقیقا ادم 20 سالشه باشید چیز عجیبی نیست فقط یک مدار هست که باید درش قرار بگیرید تا اون ویژیگی ها جزئی طبیعی از زندگی تون بشن
حتما بهتون توصیه میکنم کتاب چگونه فکر خداوند رو بخونیم و دوره راهنمایی عملی رویاها مخصوصا جلسه 9 و 10 اون رو استفاده کنید تا مبحث این انرژی رو بهتر درک کنید
براتون ارزوی بهترین ها دارم
از خانم فرهادی خانم شایسته عزیز و تمامی افراد دیگه ایی که واسه این خانواده زحمت میکشن و همینطور که واسه تک تک نظرات وقت میزارن میخونن تایید میکننش اونم چند هزار نظر چند صفحه ایی صمیمانه از همتون بخاطر تمامی زحمات تون سپاس گزارم و امیدوارم که همیشه بهترین عشق ها خوبی ها و سلامتی ها موفقیت ها و … رو داشته باشید
جناب خرم دل متشکرم ازتون که به مدار سلامتی اشاره کردید و باور افراد در برگرداندن سلامتیشون به خودشون
به تک تکشون احتیاج داشتم
متشکرم
متشکرم از زحمتی که کشیدید و برامون نوشتید
خواهش میکنم دوست عزیز
بسیار خوشحالم که بهتون کمک کرد اگه سوالی داشتید زیر نظرم بزارید من حتما بهتون پاسخ میدم
سلام دوست خوبم من یه سوال دیگم داشتم ، من دوست دارم بفهمم که عاشق چه کاری هستم ولی نمیدونم چه کاری رو دوست دارم خیلی جواب از دوستان گرفتم که به بچگی هات فکر کن ، اگه کاری که میکنی پول نگیری و بازم انجامش میدی ، میلیاردر باشی چ کاری انجام میدی و. ….
ولی حقیقتش هیچکدوم کمکم نکرده ، نمیدونم علتش چیه
در مورد خودم بگم که کار قبلیم خیاطی برای مشتری بود و و رشته دبیرستانم این بود ( البته انتخاب خودم نبود مادرم بود ) منم چون رفته بودم توش خودمو وفق دادم و ادامه دادم بعد علاقه پیدا کردم ، بعد چند سال کار کردن مغازه و مشتری داشتم بعد رفتم تو کار تدریس با وجود ترس و نداشتن تجربه ، البته اون موقع شرایط خانوادگیم و اعتماد به نفس و روحیه و همه چیز داغون بود یعنی هیچ امیدی برا آیندم نداشتم و همینجوری میرفتم ببینم چی میشه ، بعد چند بار تدریس و کارآموز داشتن و مشتری قبول کردن خسته شدم از همه چیز چون واقعا شرایطم بد بود ، تو اتاق خونمون که در به حیاط داشت مشتری و کارآموز قبول میکردم ، بعد خسته شدنم چون واقعا کارم خوب بود ولی پولی دستم رو نمیگرفت. دیگه کارآموز قبول نکردم و دوست داشتم درسهامو ضبط کنم و درآمد بالا بدست بیارم حتی چند ماه کانال زدم و مطالب و کانال و کلیپ میذاشتم ولی بخاطر حرفهای بقیه که خیلی ناامیدم میکردن و هیچ جای و وسیله برای ضبط کارهام نداشتم اونم ول کردم
و سرخورده و ناامید شدم و کلا خیاطی رو گذاشتم کنار
و الان واقعا نمیدونم از چ کاری خوشم میاد ، وقتی کسی بهم میگه خیاطی رو ادامه بده وای که چقدر بدم میاد بخاطر اون همه تلاش و نتیجه نگرفتن ، اینو میدونم که از حفظ کردنی خوشم نمیاد ، از کارهای دولتی که آزادی ندارم خوشم نمیاد ، دوست دارم کارم مال خودم باشه و همه چیز دست خودم باشه ، دوست دارم کارم برعکس خیاطی که خیلی طول میکشید و اذیت میشدم تا پولشو بگیرم راحت باشه حتی بدون انجام دادن کار زیاد ، دوست دارم برعکس خیاطی که برا کار عالیم با مشتری بحث کنم تا پولی که حقمه بهم بده اصلا با مشتری برخورد نداشته باشم و پول دریافت کنم مثل خرید های اینترنتی و… ، دوست دارم کارمو دوست داشته باشم و بهم انرژی بده و خوشحال باشم و مستم کنه
ببخشید طولانی شد خواستم تعریف کنم تا بهتر کمکم کنید
خیلی ممنون ، در پناه خدا باشید
درود عالی بود آقا سعید خیلی خوب توضیح دادی و واقعا لذت بردم و باورمو قوی تر کرد تا بتونم به هدفام برسم
در مورد صحبتتون و سولتون خانم تلنگی من چیزی که نیاز شما دیدم روانشناسی ثروت 1 هست که ارزششو داره تا تهیه ش کنید البته فک کنم تهیه نکردید
چون جواب تمام حرفاتون توی اون حدود 30ساعت کامل توضیح داده میشه و مطمئنم زندگیتون رو تغییر میده و علایقتون براتون واضح میشه
سلام آقای خرمدل
کلی وقت گذاشتم نظر شما را خواندم ولی هیچی نداشت و احساس کردم توهم بود همش
ببخشید ناراحت نشید ولی همش توهم بود
مثلا نوشتید: {{دوتا اهنربا رو در قطب موافق هم بزار همو جذب میکنن چون هم فرکانس و انرژی هستن و در قطب مخالف شون بزاری هم دیگه رو دفع میکنن}}آخه رو چه حسابی این حرف رو زدین؟
قطب + و – همدیگه رو جذب میکنند و قطب های – همدیگه رو دفع میکنند و همچنین قطب های + همدیگه رو دفه میکنند.
هی به خودم گفتم بروم جلو شاید بهتر بشه ولی بهتر که نشد هیچی! بدترم نشد
حالا بیشتر تعجبم از دوستانی بود که از نظر شما تعریف کرده بودند!!!!
این نظرات باعث میشه انگیزه بچه ها برای خوندن نظرات بعدی کمتر بشه و فکر کنند شاید نظرات بعدی هم همینطور هستند.
دوست عزیزم بیشتر روی خودت کارکن
موفق باشید.
سلام دوست عزیز
درمورد مثال اهنربا حق با شما دوست عزیز هست قصد من این بوده که بیان کنم انرژی های هم فرکانس در مسیر همدیگه رو جذب میکنن و اونایی که مشابه و هم فرکانس هم هستن در مسیر هم قرار میگیرن و این چیزیست که اثبات شده اما اشتباه از من بوده و مثال اشتباه رو اوردم و کاملا درمورد مثال دچار اشتباه شدم و ازتون بسیار ممنونم که این مورد رو بهم گفتید
اما درمورد توضیحات بعد من فکر نمیکنم دچار توهم شده باشم چون من چندین تجربه مختلف در حوزه سلامتی داشتم و نتایجش رو خودم به چشم دیدم مبحث این که بدن ما و تماما دنیا همه از انرژی ساخته شده رو میتونید در فیزیک کوانتوم جستجو کنید و یک مطلبیست که از هر فیزیکدانی بپرسید بهتون اثباتش میکنه درمورد این که بدن ما تاثیر پذیر از اندیشه های ما هم هست میتونید جلسه 10 دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها رو مشاهده کنید استاد درمورد نظریه دوگانگی موج زره توضیح میدن این که این انرژی که وجود داره به شکل متفاوتی پاسخ میده به افکار و دیدگاه های مختلف این که این انرژی پویا هست وتغییر میکنه همینطور این مورد رو در یوتیوب هم میتونید جستجو کنید
و اون تجربیاتی که از خودم بود رو گفتم خودم تجربه کردم من دراوردی نبوده و اگر شما فکر میکنید توهم هست خوب میتونید نظریات و تجربیات بقیه دوستان رو هم بخونید همینطور توضیحات استاد رو و نتایجی که افراد گرفتند
و همینطور مثال هایی که زدم از افرادی که در مستند راز بودند و سلامتی شون رو بدست اورده بودند و یا اون خانم لوئیز ال هی اینا افرادی بودند که کتاب ها شون موجوده خود خانم لوئیز ال هی به هزاران نفر کمک کردند که بیماری هاشون رو شفا بدند و موارد دیگر
قصد من کمک و راهنمایی به شما دوستان عزیز هست اگه سوالی داشتید و من رو قابل قبول بدونید حتما بهتون پاسخ میدم
و بابت مثال اشتباه از شما و دوستان عذر خواهی میکنم چون مثال اینجا کاربردی نداشته و به موضوعی دیگه ربط پیدا میکرده روی موضوعی که اینجا باید تاکید میداشتم توی مثال این بود که هم فرکانس ها در مسیر هم قرار میگیرن. عذر خواهی منو بپذیرید
براتون ارزوی موفقیت عشق شادی و سلامتی رو دارم
بزارید درمورد اهنربا توضیحات دیگه ایی بدم که اگر ابهامی بوجود اومده حل بشه
اهنربا رو مثل یک شی دیگه در نظر بگیرید مثل یک ماشین مثل یک گوشی یا یک کفش و … هر کدوم از این شی ها فرکانس خودشون رو دارند و وقتی که ما روی هر یک کدوم از اینا توجه میکنیم از طریق تصورات یا کلام مون و… که هر یک از این ها خودشون نیز انرژی هایی هستن اینا به یک جهانی از انرژی ارسال میشن و این انرژی ها انرژی های مشابه خودشون رو دریافت و جذب میکنن یعنی منبع ارسال انرژی ماییم که همون تصورات و باور ها و … ماست و این انرژی ها به سمت ما جذب میشن وقتی مدار و فرکانس ما بر روی اون انرژی ها قرار بگیره
اما شاید سوالی که برای دوستان پیش بیاد پس چجوریه که در اهنربا دو قطب مخالف هم رو جذب میکنه و قطب های موافق هم دیگه رو دفع میکنن به مبحث ویژیگی اهن ربا بر میگرده هر قطب اهن ربا میدان مغناطیسی خودش رو داره که طوری که خدا قانونش رو قرار داده اینه که هر قطب با قطب مخالف خودش که میتونه سازگاری از نظر ویژیگی های فیزیکی شیمایی و… رو داره و هم فرکانسی داشته باشه جذب هم بشن و نظم و قانون خداوند هست
پس اهن ربا یک شی هست با خصوصیات فیزیکی خودش و ما انسان ها هر شی دیگر با ویژیگی های خاص خود اما همه این ها از یک انرژی تشکیل شدن که وقتی ما روی یک قسمت خاص از اون توجه میکنیم و انرژی های مشابه خودش رو ارسال میکنیم همون رو بیشتر به سمت خودمون میکشیم و جذب میکنیم بفرض وقتی شما توجهت روی اهنربا باشه خوب اتفاقی که میوفته اینه که مثلا برنامه های اموزشی رو درمورد اهنربا میبینی دوستت رو میبینی که مثلا یک اهنربا دستشه یا یک اهنربا بهت هدیه داده میشه و … یعنی در مدار هم قرار میگرن و درمورد سلامتی و … هم همینطوره
حتما هم نظریه دوگانگی موج ذره رو توی یوتیوب سرچ کنید و ببینید و اگر دوره راهنمای عملی رو دارید جلسه 10 رو بخوبی ببینید
با از هم از شما و هم از دوستان عزیز معذرت میخوام بابت اشتباهی که در بیان و نوع مثال داشتم و بسیار از شما دوست عزیز سپاس گزارم که این مورد رو بهم گوش زد کردید
براتون ارزوی موفقیت عشق شادی وسلامتی رو دارم
سلام دوست عزیز امیدوارم که حالتون خدایی باشه ?
سپاسگزار خداوندم که آگاهی منو بیشتر میکنه.
بسیار لذت بردم و آگاه تر شدم مخصوصا که مثال هایی آورده بودید که باورمونو تقویت کرد.
آرزوی عشق الهی براتون دارم ? چراکه با عشق الهی به همه چیز میرسید.
? ? ? ? ? ? ? ? ? ?
ارادتمند شما
سپاس از اشتراک دیدگاهتون و هم چنین متشکرم از همراهیتون
سلام دوست عزیز
خواهش میکنم خیلی خوشحالم که بهتون کمک کرد این نظر
اگه سوالی داشتید زیر نظر برام بنویسید حتما بهتون پاسخ میدم
سعید عزیز و خوش قلب
از مثال های زیبایت لذت بردم و خوشحال آنقدر قدرت مند وبا اراده ای که میتوانی خلق کنی
از این متن زیبا ایده گرفتم و برایت آرزوی سلامتی دارم
کامنت من رو هم میتونی مطالعه کنی و بر تعمق باور هایت استحکام ببخشی
سپاس
خواهش میکنم دوست عزیز
چشم حتما مطالعه اش میکنم اگه سوالی داشتید زیر نظرم اون رو بعنوان پاسخ بنویسید من حتما بهتون جوابش رو میدم
سپاسگزارم عالی بود نظرتون خیلی انرژی گرفتم
?
خواهش میکنم دوست عزیز
اگر سوالی داشتید زیر همین نظر بپرسید خوشحال میشم بهتون پاسخ بدم
دوستان ادامه این نظر رو میتونید در صفحه 32 بخونید
توضیحات کامل تری اونجا داده شده
سلام اقای خرم دل
بسیار کامل و شیوا توضیح دادید پاسختون بسیار عالی بود ممنون از مثال های خوبتون
سلام دوست عزیز
خواهش میکنم و بسیار خوشحالم که این نظر به شما کمک کرد
اگر سوالی داشتید زیر همین نظر بپرسید حتما اگه جوابش رو بدونم بهتون پاسخ میدم
خیلی متشکرم از لطف شما
آقای خرم دل نظرتون عالی خیلی استفاده کردم ، خداروشکر که سلامت هستید
سپاس گزارم دوست عزیز
خیلی خوشحالم که این نظر به شما کمک کرد
اگه سوالی داشتید زیر نظر برام بنویسید حتما بهتون پاسخ میدم
سلام وعرض ادب من یه سوال داشتم خواستم ازتون بپرسم ، من تو بعضی از قسمتهای زندگیم یهو یک تصمیم گرفتم و نتیجه عالی گرفتم و دوست دارم کشفش کنم که چطور این طوری شده و برا رسیدن خواسته هام ازش استفاده کنم ، مثال میزنم ، من تو دانشگاه تو درس املاک نمره خیلی پایینی گرفتم و یادمه وقتی با دوستام رفته بودم کافی نت و نمره های دوستام رو دیدم که 18 19 میگرن و من کم گرفتم تصمیم گرفتم اون درس رو بخونم نمره عالی بگیرم. قشنگ نشستم درس خوندم و 19 شدم اون یک سوال هم که یک نمره بود میدونستم ولی یه خورده با سوالهای دیگه قاطی کرده ، در صورتی که من اصلا از حفظ کردنی خوشم نمیاد نشستم خوندم و عالی نتیجه گرفتم
یا تو امتحان رانندگی یادمه سری اول خیلی بد همون اول کار رد شدم و حتی گفتم ولش کنم چند ماه بعد امتحان بدم اوضاع خونه هم اون موقع زیاد خوب نبود ولی یهو تصمیم گرفتم و چند سری رفتم تمرین رانندگی و صبح روز امتحان هم هی در مورد تبریکات بقیه حرف میزدم و فایل زیبای استاد رو گوش میکردم که بهم آرامش میداد و همش آخر کارهامو قشنگ تجسم میکردم خلاصه نفر اول رفتم و عالی کار کردم و قبول شدم
یا برا یاد گرفتن خیاطی بی الگو تصمیم گرفتم برم یاد بگیرم آخه خیاطی با الگو خیلی اذیتم میکرد با وجودی که هیچ پولی نداشتم رفتم چند تولیدی و پرسیدم و شماره گرفتم و اینا بعد یهو ذهنم بهم گفت به خانم فلانی که میشناسمش زنگ بزن اون بلده منم درجا بهش زنگ زدم و روز بعدش رفتم پیشش و باورتون نمیشه بقیه میگفتن 500 800 میشه ولی اون هیچ پولی ازم نگرفت و تازه پولم بهم داد
یا موقع شرایط سختی که قبلا داشتم خیلی خیلی بد از همه لحاظ واقعا خسته شده بودم و عاجزانه از خدا کمک خواستم که مگه من اومدم ببخشید البته مثل حیونها زاد و ولد کنم حالا شانس بیارم پولدار باشم و بعد بمیرم و کلی سوال دیگه که بعد رفتن دنبالش و کتابخونه ثبت نام کردن و کتاب خوندن و. .. باورتون نمیشه کلیپ تبلیغاتی تند خوانی استاد عباس منش رو از گروهی که بودم دیدم و خیلی خوشم اومد و ادامه دادم تا الان
چند مورد دیگم هست ببخشید زیاد طولانی شد خواستم درک کنید که روند چطور بوده و حقیقتش الان میبینم که این یهو تصمیم و اراده کردن هام خیلی عالی نتیجه داده دوست دارم رمزشو بفهمم و استفاده کنم
ممنون میشم اگه کمکم کنید
سپاس
سلام دوست عزیز رمز خاصی نداره
قضیه این قراره که شما با برخورد کردن به یک سری مشکلات یا تضاد ها یک سری خواسته ها واستون ارزش پیدا کرده
یعنی مثلا فهمیدین که دیگه نمیخواید نمره امتحاناتون کم بشه یا مثلا شکست رو تحربه کنید و این تضاد یک انگیزه قوی برای حرکت رو در شما ایجاد کرده و شما هم عمل کردید و نتایج خوبی رو گرفتید و وقتی که باور های درستی هم داشته باشید قطعا خداوند کمک تون میکنه دقیقا مثلا قضیه خیاطی و مهم نیست که توی چه زمینه ایی حرکت میکنید قطعا خداوند به طرق مختلف بهتون کمک میکنه اگه این رو باور کرده باشید
و همه چیز همه این موفقیت ها به درون خودتون بستگی داره ببینید بررسی کنید تحلیل کنید و از خودتون بپرسید که چرا وقتی این اتفاق ها افتاد میخواستید تغییر کنید چرا اون شکست هارو دیگه نمیخواستید تجربه کنید و جواباش رو بنویسید تا بفهمید که واقعا برای چه دلیل و چه ارزشی اقدام کردید چون قطعا اونا واستون اهمیت داشتند
و درمورد خواسته های دیگه ایی هم که دارید همینطور بنوسید و برای خودتون مشخص کنید که واقعا چرا میخواید به خواسته تون برسید اگه نرسید چه اتفاقات ناخواسته ایی براتون میوفته اگه تنبلی کنید چه اتفاقاتی که دوس ندارید رو تجربه میکنید چقدر زمان تون رو تلف میکنید و … و خود این به شما کمک میکنه تا اون احساس قدرت اراده تون رو به کار بگیرید و عمل کنید و شاید در اول کار این تمرین خیلی بهتون کمکی نکنه چون قطعا با یه بار انجام دادن یه چیزی در همون لحظه نتایج عالی ظاهر نمیشه بلکه مثل یک ماهیچس هر چقدر بیشتر انجامش بدید این ماهیچه قوی تر و بزرگتر میشه و قطعا اثر گزاریش برای شما بیشتر میشه
مثلا من خودم درمورد خواسته هام مینویسم صحبت میکنم با خودم مینویسم که چرا میخوام بهش برسم تصوراتم رو انجام میدم درمورد نرسیدن هم بهش مینویسم و واسه خودم فایل صوتی ظبط میکنم و…
و قطعا اون انگیزه در من ایجاد میشه اون حس اراده قوی تر میشه و عمل میکنم برای رسیدن به خواسته هام
و سعی کنید همه اینارو در طول مسیر خواسته هاتون برای خودتون یاداوری کنید چون ما مثل یک گیاه و درختی هستیم که اگه ولش کنیم رهاش کنیم و بهش نرسیم افات و حشرات و … اون رو کم کم خراب میکنن تا جایی که اخر دیگه نابود میشه
امیدوارم که این پاسخ بهتون کمک کرده باشه بازم سوالی داشتید در خدمتتونم
براتون ارزوی موفقیت عشق شادی و سلامتی رو دارم
سلام دوست خوبم آقای خرم دل عزیز ، جوابتون خیلی عالی بود واقعا باید روش کار کنم چون خیلی از خواسته هامو از طریق تضاد و خیلی راحت بدست آوردم ، بازم متشکرم خیلی محبت کردین ، شاد و پیروز و ثروتمند باشید
حتما سپاسگذارم
سلام 🌹خدای مهربونم🌹
سلام 🌺استادوهمراه من🌺
حدود۳ماهه که بااستادآشناشدم وزیادنیست که عضوسایت شدم ، آنقدرفایلهاروگوش میدم وتکرار تکرار تکرار میکنم که دیگه حتی نفس کشیدنهای استادهم حفظم شده که مثلا کجامکث میکنه کجا سریع جواب میده ،وآنقدرتکرارکردم که ازاول تا به اینجاکه رسیدم تکامل استادرو توی هرفایل تافایل بعدش باتمام وجودم حس میکنم تکامل روحیش حتی جسمیش حتی کلامش وحتی تندصحبت کردنهاش وبعدش آروم شدنهاش ،چندوقتی بودتواین فکربودم که چرا دیگه استاد مثل اولین فایلهاش پرانرژی نیست چرادیگه مثل اون اولا فریادنمیزنه وبا صدای بلند بااون همه انرژی ومثل فایلهای انگیزشی اش پرازکلمات پشت سر هم ،فی البداهه نیست چرا اینقدرآروم شده چرا برای حرفهاش فکرمیکنه…
و بادیدن این فایل جواب همه چراهاموگرفتم وعجیب اینجاست که من فقط دویاسه روزه که این سوال توذهنم اومدوامروز که به این مرحله ازفایلهای دانلودی رسیدم یه چیزی روخیلیییییی خوب فهمیدم
❤🌴که بله درخت هرچه پربارتر سربه زیر تر 🌴❤
واین دقیقا مصداق وجود استادهستش
انگارکه یکی بهم گفت ببین اینم جوابت خوب ببین وگوش کن وقتی کسی پُرمیشه ازعشق خالقش پُرمیشه ازاون همه حس های ناب خداپرستی دیگه اونقدر لبریز میشه که اونوقته که باید توی این همه حال وهواهای خداییش بگرده حالی وکلمه ای روپیدا کنه مناسب حال تووامثال تو درواقع مناسب مدارهای شماها…
ومن چه خوب درک کردم که شما بخاطرچی اینقدرآروم شدین چونکه دیگه به یک اطمینان خالص رسیدین که اونهایی که باید بشنون میشنوند،من باتمام وجود ازاین مسیر لذت میبرم، یه لذت ناب خدایی، الهی شکر که اینجام 🙏🙏🙏
🌹آرزوی امروز وامشب من برای شمااستادنازنینم 🌹
🤲🤲
برکت سعادت سلامتی ثروت شادی زینت بخش تمام لحظه های ناب عشق ورزی تان به خالق یکتا🤲🤲🤲
با سلام خدمت همه دوستان و استاد عزیزم
برای پاسخ به این سوال من می خواهم آنچه تجربه شخصی ام در این زمینه بوده بگویم. فارق از اینکه آیا برنده می شود یا نه و یا اینکه اصلا مورد توجه کسی قرار می گیرد یا خیر.
من محمد 35 ساله با 180 سانتیمتر قد و وزن بیش از 95 کیلوگرم.
تا حدود 10 سال پیش من با همین قد 50 کیلوگرم وزن داشتم. شبیه قحطی زده های آفریقایی بودم بیشتر.
سالها بود تلاش می کردم چاق شوم و نمی شدم. آدمهایی که جذب من می شدند همگی وضعیتی مشابه داشتند و می گفتند تغییر وزن کار بسیار سختی است و البته آدمهای لاغری که آنها هم می خواستند چاق شوند و نتوانسته بودند بیشتر جذب من می شدند و دایما این باور در من شکل گرفته بود که من نمی توانم تناسب اندام خوبی داشته باشم و یا حداقل به این راحتی هااا ممکن نیست.
یک پسر عمه داشتم که همس نیم تقریبا و او هم بسیار لاغر بود اما چند سال زودتر از من چاق شد. جالب اینجاست که بالاخره من هم با 3-4 سال تاخییر من هم چاق تر شد. و از اینجا اطرافیانم و یا حرف هایشان عوض شد. ” خوب مواظب باش که اگر چاق شدی دیگه به این راحتی ها هم لاغر نمی شوی”
ویا “توی این سن اگر چاق شدی دیگر نمی توانی لاغر بشوی” و واقعا هم همین طور شد.
و مدام مطالب در مورد بیماری ها برایم ارسال می کردند. آنقدر در زمینه بیماری ها و عوامل چاقی مطالعه کردم که به جرات می توانم بگویم از 90 درصد متخصصان در این زمینه آگاهی بیشتری دارم و اطرافیانم برای مشاوره نزد من می آمدند و من بیشتر و بیشتر در زمینه عوامل چاقی و بیماری ها مطالعه کردم بطوری که در این سن (35 سالگی) آنقدر چاق شده ام که دیگر کسی برای مشاوره به من مراجعه نمی کند و از طرفی دیگر خودم دچار انواع بیماریهای مرتبط با چاقی هم شدم. تا اینکه …
تا اینکه محصول قانون آفرینش استاد را تهیه کردم. در یکی از جلسات استاد مثال خودشان را گفتند که در مورد ویروس ایدز مطالعه و تحقیق کرده بودند و حتی از ترس حاضر نمی شدند دستگیره داخل مترو را بگیرند و بعد این کار را کنار گذاشتند و …
من هم به خودم گفتم مگه من بیکارم بروم این همه در مورد بیماری ها و عوامل چاقی مطالعه کنم از این پس فقط در مورد خواص میوه ها و غذاها مطالعه می کنم….
اخیرا در روند سلامتی و بهبود قرار گرفته ….
داستان اینکه خیلی از ورزشکاران حرفه ای در سن حدود 35 سال خود را بازنشسته می کنند هم به نظر من همین طور است.
بسیار شنیده اند که انسان نمی تواند بیشتر این سن بصورت حرفه ای ورزش کند. (مانند داستان راجر بنیستر که همه و بالاخص پزشکان می گفتند که اگر بشر 1 مایل را کمتر از 4 دقیقه بدود حتما آسیب می بیند و همه باور کرده بودند جز یک نفر) همانند خود من که اول می گفتند نمی توانی چاق بشی و وقتی چاق شدم می گفتند محال است به این راحتی لاغر شوی و واقعا هم بخاطر این شنیده ها تاثیر گذاشت. یعنی قسمتی از باور من شد.
یعنی این باور الان حکم فرماست که در سن 35 سالگی به بعد کسی نمی تواند ورزش حرفه ای انجام دهد و بخاطر همین واقعا از نظر فیزیولوژیک هم برای شخص چنین اتفاقی می افتد و خودش نیز ناخواسته کارهایی می کند که این باور برایش اثبات شود.
حتی اگر تا قبل از این سن مواد مضر غذایی که می خورده همگی دفع می شده، با داشتن این باور این مواد مضر جذب می شود، چربی می آورند، واقعا کند تر می شوند و کارایی سالهای قبل را دیگر ندارند
و به این نتیجه می رسند بله همه درست می گفتند که بایستی در سن 35 سالگی از ورزش حرفه ای بازنشسته شد.
سلامدوست عزیز
برای افزایش وزن نتیجه ای مشابه با شما داشتم،بدنسازی کار کردم و همه میگفتن که اگه دیگه ادامه ندی به وزن قبلی برمیگردی من باور نکردم و کار خودم رو انجام دادم و اینطور همنشد وزنم تثبیت شد….
همه چیز به باورها برمیگرده
چند روز بود که من حین کارکردن روی باورهای ثروتساز یهو به این نتیجه رسیدم که یه رابطه عمیقی بین خدا و ثروت باید وجود داشته باشه… اما نمیدونستم دقیقا چی هست
همین طور داشتم فکر میکردم بهش و از خدا هدایت میخواستم که جواب سوالمو بهم بگه
یکی دو روز قبلش من این فایل رو دانلود کرده بودم ولی وقت نشد ببینم و یه گوشه تو موبایلم مونده بود… نمیدونم چی شد که همون طور که اون سوال توی ذهنم بود دستم رفت رو این فایل و پلی کردم و به عبارتی من اون لحظه در مدار دریافت آگاهی هاش قرار گرفتم. الهی شکرت
از آگاهی هایی که داشتم میشنیدم حقیقتا به وجد اومدم چقدر شگفت انگیز بود خدای من… چقدر درست بود چقدر حس خوب میگرفتم
اون قسمت که استاد میگه:
خدا یه موجودی در بیرون نیست که بخواد آتیش رو گلستان کنه برای ابراهیم، بخواد ماهیت آتیش رو تغییر بده بلکه
خدا خود اون آتیشه
اون گلستونی که بعدش میشه هم خودشه!
نمیدونم دقیقه چندم بود
بارها و بارها زدم عقب و گوشش کردم
مثل اون نوزادی که تشنه ی شیر مادره
مثل اون حقیقتی که سالها دنبالش میگشتم
مثل منی که سالها به هر دری زدم و دنبال خدا تو وجود آدما گشتم
مثل من که عشق و آرامش رو درون خودم پیدا کردم درد شدم تا به درمان رسیدم
و حالا یه آگاهی بی نظیر دیگه بهم داده شد
اینکه نگو خدایا به من ثروت بده
خدا خودش برات ثروت میشه
چون خودشه اون ثروت
فقر هم خودشه
خدا هم فقره هم ثروت
هم عشقه هم نفرت
هم ترسه هم ایمان
همه شون هست و هیچ کدوم نیست
مثل اون طیف نوره، طیف نور سفید رو وقتی میتابونی روی منشور و تجزیه اش میکنی؛
اگه ازت بپرسن چه رنگیه
میگی زرد نارنجی قرمز آبی سبز بنفش
همشون هست و هیچکدوم نیست!
خدا همه چیزه و هیچی نیست!
خدا زمانه، کی میتونه زمان رو توضیح بده؟ غیر از درکی که هر فرد خودش از زمان داره
خدا زمانه خدا مکانه خدا صداست خدا تصویره خدا حسه خدا من خدا تو خدا همه…
خدا یه انرژیه که همه چی رو دربر گرفته
خدا یه قانونه
خدا یه نظمه
خدا یه تعادله
یه جریان جاری در حال
برای همینه که هیچ تعریفی از خودش ارائه نداده، نمیشه توضیحش داد!
حالا که نمیشه توضیحش داد هرجوری که بخوای درکش کنی به همون شکل درمیاد. یه انرژیه که تو بهش شکل میدی. خدا تویی خدا افکارته خدا نه عشقه نه نفرت، هم عشقه هم نفرت هم خوبیه هم بدیه هم بالاست هم پایینه…
خیلی باید تکرار کنم این آگاهی ها رو
خیلی باید گوش بدم تا به عمق وجودم بشینه
روز اولی که وارد سایت شدم کجا بودم و الان کجام
اون روزای اولی که وارد شدم وقتی رسیدم به یه فایلی که استاد گفت خدا یه سیستمه و احساسات نداره به قدری مدار اگاهیم پایین بود که انگار داشتم فحش میشنیدم! نمیشد درکش کنم…
اما ته دلم یه حسی میگفت که این درستشه تو هنوز توان درک رو نداری
مثل بچه دبستانی بودم که بهش انتگرال یاد میدادن😂 معلوم بود که هنگ میکنم!
اما الان…
حس نابی که تجربه میکنم نمیشه وصفش کرد
حس و حال قشنگی دارم این روزا
احساس قدرت میکنم
آرامش کل زندگیمو گرفته
اون مسیری که برای ساختن باورهای ثروت باید میرفتم اروم اروم داره هموار میشه
مقاومت هام کم و کمتر میشه
بیشتر دارم باور میکنم شدنیه
و همزمان که پول داشتن داره برای ذهنم منطقی میشه دارم میبینم که خیلی نرم و آروم ضررهام جبران شده و به سود رسیدم،
با تصمیمات کوچیکی که در نتیجه ی تکون خوردن باورهام گرفتم پول هم بصورت فیزیکی داره به سمتم میاد…
و من خوشحالم
و من دارم تکاملمو با سرعت خودم طی میکنم
و من اروم اروم ترمز هام بهم گفته میشه راه رفعش بهم گفته میشه عبارت تاکیدی هایی که باید بگم باورهایی که لازمه روش کار کنم فایلی که باید بسازم داره بهم گفته میشه
و من بزودی زود محصول عزت نفس رو با پولی که خودم بدست میارم تهیه میکنم و عاشقانه روش کار میکنم
منی که تنها روی باور لیاقت کار کردم و این همه نتیجه عالی گرفتم بدون اینکه محصولی خریده باشم، ایمان دارم که مسیرم بهترینه و درست ترینه چون نتیجش احساس خوبه
نتیجش آرامش بیشتره
نتیجش رهاییه
نتیجش بهتر شدن روابطمه
نتیجش کم و کمتر شدن وابستگی هامه
الهی شکرت
ازت ممنونم❤ خدای هادی❤
فقط منم و تو
هیچی به جز تو وجود نداره
همه چیز خودتی.