رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیده‌ایم» - صفحه 41

2348 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مرضیه جعفری گفته:
    مدت عضویت: 2960 روز

    سلام بر استاد بزرگ?ودوستان همفرکانسم?

    وقتی استاد سوال مسابقه رو مطرح کردند یادم به مربی یوگام افتاد که سالهاست حرفه ای دارند این رشته رو دنبال میکنند وعالی کارمیکنه ویه مدت حین ورزش دچار اسیب شدید شده بود از ناحیه کمر اما خیلی زود دوباره برگشت سرکارش.برای همین رفتم باهاش مصاحبه کردم.خیلی جالب بود گفت من تو این ورزش خودم رو پیدا کردم.خود درونم رو.احساس لیاقت رو شناختم اعتماد به نفسم بالا رفت توانایی هایی وتوانمندی که در درونم هست رو پیدا کردم و به ارامش رسیدم فهمیدم زمانی که خدا انسان رو افرید وبه خودش گفت فتابارک الله احسن الخالقین به خاطر نیروهای درونی که در من بود گفت نه به رنگ پوستم نه به نژاد نه به چهرم.فهمیدم زندگی چی هست وچطور باید باشم تا از زندگی لذت ببرم.من فکر نمیکنم پیری وجود داشته باشه چون روحی درون من هست که تاابد زنده و شادابه وچیزی بنام پیری رو نمیشناسه درک نمیکنه مگر اینکه من باورش کنم.ایشون از قانونها چیزی نمیدونه اصلا ولی ارزشهاشو پیدا کرده.میگفت هرگز از این ورزش کنار نمیرم واشباع نمیشم چون اون ارامشه رو دارم وقتی خانمهایی رو میبینم که با وجود مشکلات جسمی زیاد میاند اینجا واون یک ساعت رو برای خودشون بخاطر خودشون زندگی میکنند لذت میبرم وشاهد این هستم که دردهاشون رفته رفته از بین میره چون میپذیرند اگر میخواهند سالم باشند باید با یک سری چیزها رو بپذیرند مثلا غر نزنند تا زانو درد نداشته باشند.میگفت من استادانی میشناسم درهند کانادا که85-90 سالشه وهنوز داره ورزش میکنه واحساس پیری خستگی نداره چون اون ارتباط قوی با درونش داره.خیلی اشباع شده هست از درون.از ورزشکارایی که بعد یه مدت رها میکنند حرفشون رو پرسیدم گفت بنظر من چون همه دنبال اون خود درون و ارامشه هستند ووقتی وارد یه حرفه میشند به پول به مقام به شهرت میرسند میبینند این اون چیزی نبود که دنبالش بودند چون به ارامشه نرسیدند ویادم افتاد به فیلم جنگجوی درون.زمانی که پیرمرد به دن گفت میخوام یه جایی رونشونت بدم که از اول میخواستم و ازکوه بالارفتند وسنگ رو نشون دن داد ودن عصبانی شد وپیرمرد سکوت کرد دن متوجه شد رسیدن به هدف مهم نبوده مسیر مهمه حرکتی که میکنی واجازه نمیدی چیری سد راهت بشه کل زندگی رو درک کرد و ارام شد.ومنم فکر میکنم درسته همین باوری که من میتونم من روحی دارم که همیشه و تاابد زندست وهرگز پیری زوال وناتوانی بر اون اثری نداره مگر اینکه من باور کنم که داره واونو تخریبش کنم.واونجاست که من راحت با هر تلنگری میشکنم.

    استاد مچکرم بابت این سوالتون چون مدتها بود دنبال یه سری جوابها میگشتم وبا این سوال جوابهام رو از درونم گرفتم.در پناه خدای زیبایی ها باشی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  2. -
    حمید جاوید گفته:
    مدت عضویت: 3268 روز

    برای بررسی تاثیر سن بر موفق بودن و ادامه دادن ورزش حرفه ای باید اول ببینیم ایا اصلا میشه در سن بالا هم ورزش کرد

    برای همین تو بخش اول افرادی رو نام میبرم که تا سالها ب ورزش خودشون ادامه دادند و برخیشون هنوز هم شاغلن

    در ادامه باورهای برخی از اونها رو ک تونستم پیدا کنم، بررسی میکنیم. در بخش دوم نقل قول هایی رو از ورزشکارهای موفق قدیمی و جدید رو ارائه میدم و در پایان نظر خودم رو درمورد کلیت عامل سن میگم

    1- اقای پیتون منینگ (Peyton Manning)

    ایشون تا سن 38 سالگی ب ورزش فوتبال امریکایی مشغول بودند (2014) و در فصل اخر هم باعث شد تیمشون چندین رکورد رو بشکنه و همچنین ایشون رکوردار تاچ داون (عبور توپ از خط دروازه حریف) در کل تاریخ فوتبال امریکایی

    2- تیم دانکن (Tim Duncan)

    ایشون فوروارد قدرتی تیم سن انتونیو اسپرس بودند ک تا سال 2016 بازی می کردند (40 سالگی) و 15 بار برنده ال استار ان بی ای شد. تعدادی از نقطه نظرات ایشون رو ارائه میدم.

    وقتی ازشون پرسیده شد بعد از 40 سالگی با چی روبرو میشید (از نظر زندگی): ایشون پاسخ دادند هر وقت از اینجا ( زندگی ورزشی) خارج شدم بهش رسیدگی میکنم. فعلا اینجام. و یا جای دیگه ای در باره ایشون نظری دادند ک تیم دانکن هیچ وقت نگران برد و باخت نبود و خودش میگه من ب بسکتبال و زندگیم باور دارم و این دوتا رو جدا از هم نمیبینم.

    3- کیمو تیمونن (Kimmo Timonen)

    ایشون تا 41 سالگی بازی کردند و باعث شدند ک تیمشون شیکاگو بلاک هاکس در سال 2015 قهرمان بشه. در 16 فصل بازی 7 تا قهرمانی مسابقات جهانی IIHF و 3 تا قهرمانی مسابقات جهانی IIHF (زیر 20 سال) رو کسب کردند. نکته جالب در مورد کیمو اینه ک ایشون در قبل از شروع لیگ 2014-2015 در تاریخ 5 اگوست 2014 دچار بیماری شد و بعد از ی دوره بیماری باز هم برگشت و در سطح حرفه ای بازی کردند و اولین کاپ استنلی خودش رو برد.

    4- سرجی گونچار (Sergei Gonchar)

    ایشون هاکی رو تا 42 سالگی ادامه دادن (2014-15)

    5- بارتولو کولون (43)

    ایشون در بیسبال، ورزشی ک گفته میشه معمولا تا اواسط 30 سالگی میشه بازی کرد تا الان داره بیسبال بازی میکنه و اخرین تیمش رنجرز. و دربارشون میگن نسبت ب سنش جوون بود و ب جای اینکه با افزایش سن قدرت بدنیش کم بشه عملکردش بهتر و بهتر میشد. ایشون در 2016 مسن ترین بازیکنی شد ک تونست ضربه هوم ران رو بزنه (ضربه ای خارج از محوطه زمین یا انقدر دور که میشه تا قبل از برگشت توپ هر 4 نقطه زمین رو طی کرد، پیشنهاد میکنم برای اشنایی با این ورزش عالی و اشنایی با اسطوره این ورزش فیلم 42 رو دانلود کنید) گفتنی که ایشون در فقر تمام ب دنیا اومد اما فقر مانعی برای تبدیل شدنش ب اینچنین ستاره ای نبود.

    6- لتری هاوکینز (Latroy Hawkins)

    ایشون بیسبال رو تا 44 سالگی بازی کردند

    7- دن هندرسون (Dan Henderson )

    ایشون تا 46 سالگی بوکس کار کرد و مسن ترین مبارز در UFC بود.

    8- جان تاوارز (John Tavares)

    ایشون تا 48 سالگی ورزش لاکراس بازی کردند.

    9- کازویوشی میورا (Kazuyoshi Miura)

    ایشون مسن ترین فوتبالیستی که هنوز در 51 سالگی هم داره در لیگ 2 ژاپن بازی میکنه و پستش هم فوروارد. ایشون در نق قولی گفتن من هنوز هم ب راحتی میتونم این فصل هم بازی کنم. من همیشه با تمام تلاش و قدرت فوتبال رو ادامه میدم و امیدوار هستم ب عنوان ی بازیکن همواره پیشرفت کنم.

    جای دیگه ب طنز که البته نشان از اراد و باورشون داره گفتن روزی دست از فوتبال میکشم که دیگه زنده نباشم. و همچنین گفتن من تمام وجودم رو هر روز روی تمرین کردن میذارم.

    10- برنارد هاپکینز ( Bernard Hopkins)

    ایشون تا 51 سالگی بوکس کار کرد. و در سن 46 سالگی عنوان WBC رو کسب کرد.

    11- خولیو فرانکو (Julio Franco)

    ایشون تا 49 سالگی بیسبال رو ب صورت حرفه ای بازی کرد و الان در سن 59 سالگی در ژاپن مربی بازیکنه.

    بخش دوم

    *راجر فدرر

    بطور کلی مصاحبه هایی بعد از بردن اپن استرالیا صورت گرفت. ایشون حرفهایی زد و موفقتش رو بطور ضمنی توضیح داد. ایشون گفتش نمیدونم تا کی میتونم تو این سطح بازی کنم فقط باید ی برنامه درست داشته باشم و عطش موفقیت. بعدش ادامه میده ک فک نمی کنم سن مسئله خاصی باشه. این فقط ی عدد. برنامه ریزی درست داشتن، اهداف و اولویت های مشخص چیزهایی است که میزان موفقیتم رو مشخص میکنه.

    * محمد علی کلی

    اهداف ب من در ادامه دادن موفقیت کمک میکنه.

    اگر کسی جسارت لازم رو نداشته باشه، هیچ چیزی در زندگی کسب نمیکنه.

    نبود ایمان باعث میشه اکثر افراد از روبرو شدن با چالش ها (تضادها) بترسن و من ب خودم ایمان دارم.

    این بالا رفتن از کوهستان نیست ک تو رو خسته میکنه بلکه سنگریزه های تو کفشته ک این کار رو میکنه (همون حرف دیگران و مثل اون)

    تکرار جملات تاکیدی مثبت باعث تبدیل شدنشون ب باور میشه. و وقتی باور عمیقا در درونت شکل بگیره اتفاقات رخ میده.

    من میدونم هدفم چیه و چیو میخوام و مجبور نیستم چیزیو ک تو میخوای بشم. من ازادم ک انچه را ک میخوام بدست بیارم.

    فردی ک تصور و قوه تخیل نداشته باشه بالی برای پرواز نداره

    سن چیزیه که شما فکر میکنید. سن شما ب همون اندازه ای است که فکر میکنید.

    مایکل جوردن

    روزی شما منو میبینید ک تو سن 50 سالگی بازی میکنم. نخندید. هرگز نگید هرگز چون محدودیت هایی مثل ترس اغلب ی توهمه.

    هر وقت من انگیزه لازم و حس ثابت کردن چیزی رو در بسکتبال نداشته باشم، اون اوقت زمانیکه ک باید از زمین خارج شم.

    اگر شما انتظارات دیگران رو بپذیرید خصوصا منفیاشو، اونوقته ک هرگز نتیجه رو تغییر نمیدید.

    کوبی برایانت

    هر چیز منفی؛ فشار، چالش فرصتی برای رشد کردن منه.

    من فقط روی ی چیز متمرکزم و تنها همون، اون هم موفق بودن در بردن جام هاست.

    ایا من میتونم مثل قبل سریع باشم و بپرم. ن!! اما هنوز هم اصول خودم رو دارم و باهوشم. این اون چیزیکه باعث میشه هنوز هم بازیکن تاثیرگذاری باشم.

    مایک تایسون

    خدا هرچیزیو ب دلیلی پیش میاره (تضادهارو). این روند فقط روند یادگیریه و تو فقط باید از ی سطح ب سطح دیگه برید.

    خب امار نشون میده که نه تنها میشه تو سن بالا در رشته های مختلف و در سطح حرفه ای بازی کرد بلکه میشه در سن بالا هم عناوین قهرمانی فردی و گروهی مهم رو کسب کرد.

    و در این بین باورهای این افراد نقش اصلی رو ایفا میکنه و همچنین تمرکز روی هدف و علاقه مفرط.

    مثل اقای دانکن که تا زمانیکه بازی میکرد فقط روی ورزش متمرکز بود و حتی زندگیش رو جدا از اون نمیدونست و البته تو این بین نگران این بود که بقیه در موردش چی میگن و اصلا ب نتیجه نگاه نمیکرد که مثلا ببره و یا ببازه. بلکه فقط داشت لذت میبرد. این مورد تو مصاحبه راجر فدرر هم مشهود بود و ایشون میگفت بعضی ها وقتی ب موفقیت میرسند نگران این میشه که اگر اینجوری یا اونطوری بشه چی. اگه فلان اتفاق بیافته چی، ن ایشون فقط اعتقاد داشت هدف شخص، برنامه مشخص و تمرکز باعث میشه بتونم این روند رو ادامه بدم.

    دیگر شرایطی که میشه ب افزایش سن هم مربوط دونست بیماریه ک اعتقاد و باور بر اینه که با افزایش سن هم عملکرد پایین میاد و هم بیماری باعث میشه ک افراد نتونن مثل قبل ورزش رو در سطح حرفه ای ادامه بدند. در نقض این باورها میشه ب اقای تیمونن اشاره کرد که اولین کاپ استنلیش رو تو سن ب اصطلاح بالا و حتی بعد از بروز بیماری کسب کرد. خب ب قول استاد کی میخواد اینارو توضیح بده

    یا در خصوص کاهش توانایی بی نهایت میشه مثال زد. مثلا اقای کولون که متخصص های ورزش بیسبال گفتن ن تنها افزایش سن قدرتش رو کم نکرد بلکه عملکردش رو هم بهتر کرد. یا اقای فدرر که باور داره سن عدد و میشه با هدفگذاری و برنامه درست این روند رو ب رش رو ادامه داد. یا باور کوبی برایانت که میگه من نمیتونم ب مانند قبل سریع باشم و یا بلند بپر اما هنوز باهوشم و اصولم رو دارم و میتونم بازیکن تاثیرگذاری باشم.

    یا کریس رونالدو ک ی مصحبه ازش دیدم که پرسیدن تو قبلا و اوایل جوونی بیشتر حرکات تکنیکی انجام میدادی و الان کمتر. ک میگه خب اون موقع هم هیجان و هم انرژی و هم تمایل ب نشون دادن توانایی انگیزه این بود که همپای گل زنی تکنیک هم چاشنی کارم کنم،اما الان باید موثر بازیکنم. ب خاطر همین تقریبا ب صورت ی شماره 9 کلاسیک عمل میکنه تا ی بال گوش

    بطور کلی من این عوامل رو در موفقیت این افراد موثر میدونم ک بالاعکسشون در مورد باور اکثر جامعه تاثیر دار.

    1-هدف 2- تمرکز 3- برنامه 4- به خود نگرفتن حرف دیگران 5- ایمان و باور

    *افرادی مثل راجر فدرر، کلی، مایکل جوردن و بقیه افرادی ک مثال زدم تاییدی بر این اصله که هدف داشتن باعث میشه افراد حتی تا 56 سالگی هم هنوز بتونن ن مثل ی ادم 20 ساله اما موثر بازی کنن. ولی چی میشه که ی فرد این باور رو میپذیره ک نمیشه در سن بالا موفق بود. یکیش اینه که اولویت و هدفشون ب هر دلیلی تغییر میکنه. کمم نبودن ستاره هایی که در اوج ناباوری خیلی زود از اون حد بی نظیر درخشش خارج شدند مثل رونالدینیو، اورتگا و …. وقتی شما هدفت برات دیگه مهم نیست دیگه رو میاری ب باورهایی که ب خوردت میدن یا خودت اگاهانه میپذیری.

    *ب نظرم الگو و مثال واضح تمرکز داشتن و درخشیدن دوباره و دوباره کریس رونالدو که ن تنها با افزایش سن تمرکزش رو از دست نمیده بلکه بهترین نتایجش رو در گذر از دهه بیست زندگیش ب دست میاره. البته تو این 12 ماه اخیر فدرر با کسب 3 تا گرند اسلم چیزی کم از رونالد نداره.

    *نداشتن برنامه ریزی درست هم باعث میشه ادم حتی تو سن کم هم از موفقیت دور بمونه چ برسه افرادی باشن که با بالا رفتن سن برنامه ریزی نداشته باشن. همه افراد موفق در طول عمرشون این فاکتور رو رعایت میکنن، فقط این فاکتور با افزایش سن نمود بیشتری پیدا میکنه.

    *به نظرم مهمتر از همه تاثیرپذیری از حرف و باور دیگرانه. وقتی من با ی باد ی هر طرف متمایل بشم و بگم اره تو درس میگی و باید اینجوری باشم و درست میگی دیگه از ما گذشته. خب معلومه نمیشه با افزایش سن ب موفقیت ادامه داد. ی حرف بسیار تامل برانگیز از کریس رونالدو هس ک میگه عشق تو مرا قوی تر میکند، تنفر تو مرا غیر قابل مهار.

    این مورد تو کتاب 4 میثاق هم اشاره شده و البته حرف کلی رو ب یاد داشته باشیم: “من میدونم هدفم چیه و چیو میخوام و مجبور نیستم چیزیو ک تو میخوای بشم. من ازادم ک انچه را ک میخوام بدست بیارم”

    و در اخر چاشنی همه این موارد و سنگ بنای موفقیت ایمان و باور. وقتی شما باور داشته باشی که میتونی حتی تو سن بالا هم ورزش کنی و هم جایزه ببری حتی با وجود بیماری، مصدومیت و یا هر چیزی، اون وقت میتونی بشیر اجر فدرر، کیمو تیمونن و برنارد هاپکینز و …

    شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      عباس کشوری گفته:
      مدت عضویت: 2766 روز

      سلام حمیدجاویدعزیزم.بسیارپرمعناوپرازمثالهای زیباوتاثیرگذاربود.امیدست که شماهم دراینطوله مدتی که واردگروه صمیمیی عباس منش شدی نتیجه خوبی گرفته باشی ومن همیشه شمادوستانه پرتلاش راازته موجودم دعامیکنم.وآرزوی سربلندی وشادابی وموفقیعت برای شمادوستان.امیدوارم منودردعای خیرتان بی بهره نزارید.سپاسگزارم??

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        حمید جاوید گفته:
        مدت عضویت: 3268 روز

        با سلام

        اقای کشوری عزیز از لطف شما بسیار سپاسگزارم. حضورتان را در جمع صمیمانه این خانواده بزرگ تبریک میگم. چیزی که گر واضح است اینه که هرکس ب قدر تلاش و اراده اش در بکارگیری قانون و توحید عملی رشد خواهد کرد. ان شا… من، شما و تمامی دوستان در این راه هر روز و هرلحظه در تمامی جهات بهتر و بهتر بشیم.

        شاد باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      فاروق رحمان نژاد گفته:
      مدت عضویت: 3535 روز

      سلام حمید جان

      بسیار توضیحاتت جالب و عالی بود

      که این همه الگو رو نام بردی که در سنین بالا موفق به حتی قهرمانی شده بودند بسیار سپاسگزارم از این کارتون بسیار زیبا بود

      و اینکه تحلیل دیدگاه بعضی از الگو ها که باور قوی و تمرکز و هدف و برنامه ریزی و … داشتند بسیار عالی بود استفاده کردم

      و اینکه بعضی از ورزشکاران در حین بیماری باز ادامه دادند

      واقعا همه چی باوره

      یه دنیا ممنون از نظر زیبا تون بسبار مفید بود

      سپاسگزارم

      شاد و سالم باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        حمید جاوید گفته:
        مدت عضویت: 3268 روز

        با سلام

        دوست عزیز من هم از شما سپاسگزارم که نظرم رو مطالعه کردید و دیدگاهتون رو هم بیان کردید. بسیار خوشحالم که مفید فایده بود.

        هم برای من و هم شما و دیگر دوستان این اگاهی حاصل فضل خداوند. این چند مسابقه باعث شد قدمی بسیار بلند رو در مسیر تکاملم طی کنم و بخاطرش از خداوند و یکی از دستان او استاد عباسمنش و همه دوستانی که در این مسابقات نظرشون رو با ما ب اشتراک میگذارند، بی نهایت سپاسگزارم.

        هذا من فضل ربی

        شاد باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    صنوبر یوسف زهی گفته:
    مدت عضویت: 3828 روز

    باسلام به دوستان عزیزم،وآقای شهریارکیانی مقدم محترم،مساله رو خیلی جالب توضیح دادید،آقای ژاوی،وسایربازیکنان که در ورزشهای گروهی هستن،بازم گرفتاریه باورن که در باشگاه ها بخاطر مسائل تجاری باافراد سن بالا قرارداد نمی بندن،وچون ایشون هم با این باور میرن قطعا جواب جهان هستی هم بازگرداندن همون باوره به ایشون.واینکه علت بردایشون در تیم شون دریافت کمک از افراد قوی‌تر بوده والان در اینجا ودرتیم های رده پایین تراون کمک هارو نداره،اینم یه باوره،وکلا چون با تغییر باورهاشون برای خودشون احساس کنید بدترایجاد می کنن،خودشون رو به فرکانس پایین ترسوق میدن که نتیجه ش حضور در تیم یه کم ضعیف تر و تجربه های مخصوص به اون فرکانس هستش.پس باقوی کردن باورشون وتغییراون وایجاد احساس بهتربه فرکانس بالاتر رفته،وموارد بهتری رو دریافت وتجربه می کنن،ودستان خدا به کمک شون میاد.البته باورها نه درسته نه غلط فقط ما براساس اونچه می پذیریم تجربه مخصوص به اون پذیرش وباور وقرارگیری دراون فرکانس رو داریم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    علیرضا فتاحی گفته:
    مدت عضویت: 3126 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و همه اعضای دوست داشتنی خونواده صمیمی عباس منش

    خوشحالم که باز هم فرصتی دست داد تا در این فضا به اشتراک بگذاریم آنچه را که آموختیم و از همدیگر یاد بگیریم و رشد کنیم و رشد کنیم. من که به شخصه واقعا از بودن در کنار شما دوستانم بینهایت لذت میبرم و از همه شما بزرگوارانم می آموزم و خداوند را از این بابت شاکرم که در این فضا هستم.

    اما پاسخ به سوال : دوستان خوبم وقتی استاد این سوال رو مطرح کردند مدتی با خودم فکر کردم و دیدم چقدر باور مخرب و محدود کننده داریم فقط در همین حوزه ورزشی که چه بسا این باورها باعث شدن چه افرادی اصلا حتا فکر شروع یه رشته ورزشی رو هم به ذهنشون راه ندن چه برسه به اینکه بخوان شروعش بکنند یا فعالیتی داشته باشن !! وباز به این موضوع فکر کردم که اگر این باورهای محدود کننده رو بتونیم کنار بزنیم چه رکوردهایی که شکسته نخواهند شد و چه استعدادهایی که شکوفا نمیشن و چقدر سرعت رشد و پیشرفت ورزشها و رشته های مختلف بیشتر از این نمیشد. میدونین بچه ها داشتم به این فکر میکردم که وقتی استاد میگن همه چیز باوره واقعاا و واقعا و واقعااا همه چیز باوره ، میدونین همه چیز ورودیهاییه که ما داریم به مغزمون میدیم. وقتی ما از صبح تا شب اخبار ورزشی و مطالبی رو دنبال میکنیم که تو مغزمون اینو فرو میکنن که اگر به این رنج سنی رسیدی دیگه مناسب فلان ورزش نیستی یا برنامه هایی رو میبینیم که در اون از کارشناسان به اصطلاح خبره استفاده کردن و چنین باورهایی رو میسازن که ته قدرت یک ورزشکار بر اساس جدید ترین دستاوردهای مثلا دانشمندان بین …. تا …. تشخیص داده شده و اگر ورزشکاری این موضوع رو رعایت نکنه حتما فلان بلا سرش میاد یا چون جنسیتت اینه نمیتونی این رشته ورزشی رو انتخاب کنی چون خب بدنت جواب نمیده یا شرایط کشور ما مناسب فلان ورزش واسه خانوما نیست مثلا و باید فلان رشته رو انتخاب کنی یا اصلا بابا تو واسه ورزش آفریده نشدی بیخیالش بشو ، اصلا تو رو چه به ورزش یا تحقیرهایی که بارها و بارها توسط دوستان و مربیان ورزشیمون در مدارس شدیم و…. میدونین بچه ها شماها رو نمیدونم اما من خودم هزاران بار این جملات و باورهای محدود کننده رو چه در مورد خودم و چه در مورد دوستان و اطرافیانم بارها و بارها شنیدم و خب تعجبیم نداره که وقتی ذهنمون اینقدر با این چیزا بمباران شده بیایم و جور دیگه ای فکر کنیم.

    وقتی مایکل فلپس در المپیک لندن نتایج بظاهر خوبی نگرفت رسانه ها همه گفتند که دیگه بهتره به بازنشستگی فکر کنه و از ورزش حرفه ای خداحافظی کنه. شدت این باورا به حدی بود که فلپس در ابتدا خودشم باور کرد که آره حق با اونا هست و بهتره کناره گیری کنه اما در سال 2014 و در شرایطی که پیش از اون تمرین خاصی م نداشت نیرویی از درون بهش گفت که تو میتونی باز هم افتخار آفرینی کنی و این در شرایطی بود که مربیش هم به اون ایمان نداشت اما اون با این باور که من باز هم میتونم برگشت و بعد از المپیک پکن که 8 مدال طلا بتنهایی گرفت یکی از پر افتخارترین دوران ورزشی اش رو پشت سر گذاشت. و این چیزی نبود جز باور به تواناییها و ایمان به خداوند. دوستان این مثال رو زدم چون من خودم شناگرم وسالهاست که این رشته رو دنبال میکنم و به موفقیتهایی در این ورزش رسیدم که برای نزدیک ترین افراد حتا خونوادم غیر قابل باور بوده. این موضوع قطعا در مورد سایر رشته های ورزشی هم صادقه از جمله فوتبال من بارها شده که با خودم فکر کردم که چرا مثلا یه فوتبالیست 18 ، 19 ساله باید در امدش چند برابر یه فوتبالیست مثلا 29 ، 30 ساله باشه واقعا علت چیه؟ خب اگر بخوایم جواب رو مطابق باورهای جامعه بدیم میشه چون سنش رفته بالا ، چون دیگه توانایی سابقش رو نداره ، چون عمر فوتبالیش تمومه و هزار تا دلیل و برهان دیگه اما موضوع اینجاست که واقعا اگر اون شخص باور داشته باشه و الگوهایی رو پیدا کنه که با وجود حتا چندین سال بزرگتر از اون باز هم تونستن افتخاراتی رو کسب کنن که واسه دیگران فقط رویا میتونه باشه و همون کارهایی رو انجام بده و باورهایی رو در ذهنش بسازه که اونا ساختن و اون وقت به مسیرهایی هدایت میشه و اتفاقاتی براش میوفته که قطعا میتونه موفقیت رو در اون حدی که میخواد و باور داره بهش میرسه بدست بیاره و شکی در این نیست.

    یه سری باور دیگه هم در جوامع وجود داره که مثلا یه ورزشکار حتما بایستی برای موفقیت و رشد در فلان رنج سنی قرار داشته باشه یا قامتش از این حد دیگه نباید کوتاهتر یا بلندتر باشه چون من خودم یکی از اون افرادی ام که ثابت کردم که میشود به ظاهر در شرایط سنی خاصی ام نبود یا باز از لحاظ فیزیک بدنی و جثه موهبت ویژه ای نداشت اما به نقطه ای از پیشرفت و موفقیت رسید که دیگران تصورش رو هم نتونند بکنند. البته نمیخام منکر این بشم که فیزیک بدن کلا بی تاثیره اما بودند افرادی که هیچ شرایط بظاهر استانداردی از دید دیگران در ورزش خاصی نداشتند اما موفق بودن و نتایجی فرای انتظار بدست آوردن. بقول استاد ما باید بدنبال الگوهایی باشیم که به ما در رسیدن به اهدافمون کمک میکنن. باز بقول ایشون در این جهان بینهایت واقعیت وجود داره اما اونچه که ما میپذیریم همون میشه واقعیت زندگی ما.

    از شما دوست خوبم که با صبر و حوصله تا به انتها به صحبتم گوش کردی بینهایت سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  5. -
    عطیه کربلائی گفته:
    مدت عضویت: 3221 روز

    سلام به استاد عزیز و دوستان بزرگوار .

    به نظر من این سوال که ورزشکاران نمی توانند توانایی هایی خود را در سنین بالاتر نشان دهند خیلی مرتبط است با این موضوع که اکثر افراد فکر می کنند وقتی سن شان بالا می رود . نمی توانند ادامه تحصیل دهند یا کسب و کار خودشان را راه اندازی کنند یا حتی ازدواج مناسبی داشته باشند .

    به نظر من این موارد همگی به دید و باورمون از مرگ و دوران میانسالی برمی گرده. وقتی که دوران میانسالی برای ما تداعی کننده ضعف و ناتوانی است . طبیعی است که وقتی سن مون زیاد می شه فکر می کنیم قوت و نیروی جوانی ما رو به زوال است و فکر می کنیم دیگه مثل دوران جوانی و سال های قبل تر نمی توانیم وزنه بزنیم بدن سازی کنیم یا هر چیز دیگه ….

    من فکر می کنم تو ایران و اکثر جوامع دیدشان نسبت به دوران میانسالی همین است . به جز کشور ژاپن که به افراد میانسال به چشم کسانی نگاه می کنند که مسیر طولانی را طی کرده اند و الان کوه تجربه هستند ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    معین کرمی گفته:
    مدت عضویت: 2906 روز

    با سلام خدمت استاد بزرگوار وتمامی دوستان خوبم .

    باز هم خداوند مهربانم را شکر گزارم که با زهم فرصت سلامتی و زیستن به من وخانوادم عطا فرمود.

    در جواب سوال استاد می خوام بگم که

    تمامی ما انسان ها یاد گرفتیم که به اطرافیانمون توجه کنیم یعنی بفهمیم که اطرافیانمون چه چیزایی دربارمون میگن.یک ورزشکار وقتی که میبینه در فضای رسانه ای بزرگی دربارش صحبت میشه دوست داره بدونه دربارش چی میگن.

    این خودش توجیح می کنه اگر مردم چیزایی که میگن حرف از پیر شدن بازیکن ویا تمام شدن دوران حرفه ای ورزشی او باشد به بازیکن تلقین میشه که آره خلاصه من دوران اوجم تموم شده و باید کنارش بزارم.

    این دقیقا همون کاریه که شیطان موقع نفوذ به ما انجام میده .شیطان میگه آره تو بدبختی و تو فلک زده ای و تو هیچی نمیشی و…این در صورتیه که ما هنوز به موفقیتی نرسیدیم ولی شیطان ما رو از رسیدن به هدفامون باز میداره.

    این مغز ماست که مارو محدود می کنه یعنی همون حرفی که استاد میزنه که میگه (جایگاه خداوند قلب است و جایگاه شیطان ذهن) در واقع ما گذاشتیم یه موجود خارجی مارو از هدفمون دور کنه.بدن و روح انسان بسیار قدرتمنده ولی مغز ما اجازه ی نمیده از این قدرت استفاده کنیم.

    خب حالا جواب اصلی .اگر بازیکن فوتبالی یا هر فردی فقط به هدفش فکر کنه و به حواشی و حرف بقیه اصلا توجه نکنه می خواد تا هر زمانی که دلش می خواد هر کاری رو که دوست داره انجام بده فرقی نمیکنه هدف ما چیه ما اگه فقط روی هدف تمرکز کنیم و امیدمون به خداوند متعال باشه هیچ چیز نمیتونه مارو از رسیدن به هدف دور کنه.مشکل انسان های ضعیف همینه که حواسشون به همه چیز هست جز خودشون و هدفشون .اونوقت خودشونم زرنگ میدونن .

    اگه ما فقط باورمون بیاد که میتونیم یه کاری رو انجام بدیم پس میتونیم و هیچ شکی توش نیست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    سمیه استار گفته:
    مدت عضویت: 3626 روز

    سلاام

    به نظر من هر پدیده ای که تو عالم رخ میده دو علت داره : علت مادی یا منطقی و علت معنوی یا روحی

    با علت مادی (منطقی) این موضوع رو بررسی میکنم:

    همون طور که میدونید تمام کائنات از اتم ساخته شده و اتم از الکترون و پروتون و نوترون.دانشمندان فکر میکردن که اتم ذرات بنیادی همه چیزه و دیگه چیزی غیر اون وجود نداره اما اخیرا دانشمندان ثابت کردن که خود ذرات اتم باز هم از ذرات ریزتری به نام کوارک ساخته شدن که قابل مشاهده نیستن و فقط با آزمایشهای پیچیده فراوان میشه وجودشون رو اثبات کرد. در واقع کوارک ها همان ذرات انرژی هستن که قابل مشاهده نیستن و فقط از شکلی به شکل دیگه در میان.یعنی تمام دنیا از انرژی ساخته شده و این شامل بدن ما انسانها هم میشه . افکار ما هم از جنس انرژی هستن قابل دیدن نیست و فقط میشه اثراتش رو اثبات کرد. وقتی افکار ما تبدیل به باور میشن صد در صد بر روی جسم ما اثر گذاره .این جسم نیست که بر روی ناخودآگاه ما اثر میزاره برعکس ، ناخودآگاه ماست که به جسم اثر میزاره ، افکار وباورهای ماست که به شکل فرمان به سلولهای ما منتقل میشه.مثل آزمایش ساده تصور کردن خوردن لیموترش. فقط با تصورش آب دهان ما راه میفته در صورتیکه واقعی نیست ذهن ما قادر به تشخیص تخیل و واقعیت نیست اما به بزاق دهان فرمان داده میشه که ترشح بشه. یعنی من اگه بگم و تصور کنم با باور که همیشه جوونم جسم من هم این جریان انرژی رو میپذیره و شرایطی فراهم میشه که من همیشه جوان میمونم . بدن ما کاملا هوشمنده و با یه شعور هوشمند کار میکنه و تمام نیازهاشو میدونه. اگه فکر کنی از چهل سال به بعد احتمال سرطان و سکته زیاده این ترست یه فرمانه به سلولهای جسمت که به مرور و به میزان شدتش این شرایط برای بیمار شدنت فراهم میشه. تصویر سازی ذهنی در ورزش کاملا اثبات شده و نتیجه داده که در روانشناسی ورزشی مطرح شده حتی برخی مربی های مطرح دنیا این روش رو به شاگرداشون آموزش میدن.

    همون طور که استاد گفتن برای شکستن مقاومت ذهنی و ایجاد باور حتما الگوهایی رو پیدا کنیم تا برامون الهام بخش باشن که دوستان عزیز الگوهای خوبی رو معرفی کردن.

    یکی از رازای موفقیت ورزشکارای حرفه‌ای مثه مایکل فلپس توانایی تصور کردن موفقیت بوده.

    گلدفر جک نیکولاس (Golfer Jack Niklaus) گلف باز حرفه ای میگه تا وقتی ضربه به توپ رو تو ذهنم نبینم هرگز به توپ گلف ضربه نمی زنم

    . وارلدنر در مسابقات جهانی زمانیکه رو سکوی تماشاچیان می نشست خودش رو به جای یکی از بازیکنان می گذاشت و در جای خودش با بازیکن دیگه ای بازی می کرد..پژوهش ها نشون داده زمانی که شخص تو تصویر سازی واضح غرق میشه، مغز این تصاویر را مثل تصاویر واقعی با محرک بیرونی تلقی می کنه.

    الگوی من ” دن میلمن ” هست. یه ژیمناستیک کار حرفه ای که در حال حاضر مدرس دانشگاه استنفورد هست و کتابهایی در مورد خودباوری نوشته که مهمترینش جنگجوی صلح طلب هست ، یه رمان واقعی بر اساس داستان زندگی خودش که فیلمی هم بر اساس اون ساخته شده به نام جنگجوی درون. دوبله اون از تلویزیون ما هم پخش شده و واقعا ارزش دیدن رو داره. تو این فیلم دن که عاشق ژیمناستیکه و آرزوی برنده شدن تو المپیک رو داره دچار حادثه رانندگی میشه و از ناحیه پا به شدت آسیب می بینه طوری که همه دکترها ازش قطع امید میکنن و باید ورزش رو برای همیشه کنار میزاشت اما تو این مسیر با پیرمردی آشنا میشه که به عنوان راهنمای معنوی راه موفقیت و آرامش رو بهش نشون میده اینکه چطور از قدرتهای ذهنی خودش استفاده کنه و بالاخره تو مسابقات با اصرار و مسئولیت خودش شرکت میکنه و به طرز باور نکردنی مدال طلا رو میبره. اگه اول فیلم نمیگفت بر اساس واقعیته من باور نمیکردم واقعا فیلم برام الهام بخش بود و به زیبایی نکات موفقیت توی دیالوگها استفاده شده.

    اما بررسی دلیل معنوی (روحی):

    اگه در مورد خواستمون خدا رو توش ببینیم و باور کنیم که این خداست که میخواد قدرتش رو در من ظاهر کنه ، انرژی و اعتماد به نفس ما تو اون زمینه چندین برابر میشه. همه چیز رو از خدا بدونیم اینکه خداست که به شکل خواسته یا آرزو میخواد در من ظاهر بشه و قدرتم رو برای رسیدن به خواستم از خدا بدونم که کمکم میکنه هدایتم میکنه و تنها نیستم ، حتما نتیجه میگیریم…

    نکته اینه که تنها و تنها خودم رو یا باورم رو عامل بدونم نه عوامل بیرونی رو .

    عوامل بیرونی مثل: جنسیت..سن..وراثت..ژنتیک…آب و هوا و….

    مثلا بگی مریضی من یا فیزیک بدنم ارثیه و پدر و پدربزرگ و اجدادم اینطوری بودن نمیشه کاریش کرد

    یا ژن من اینطوریه و نمیشه ژن و DNA رو تغییر داد

    یا علم ثابت کرده که یه همچین چیزی امکان نداره

    یا کسی تا حالا نتونسته من بتونم؟

    یا بدنم به درد ورزش نمیخوره یا چون زن هستم نمیتونم

    چون تو فلان شرایط آب و هوایی بزرگ شدم نمیشه

    چون رژیم غذاییم اینه نمیشه

    اینها یعنی محدودیت ذهنی. ذهن ما قدرت روح رو باور نداره و نمیشناسه و از ذهن نمیشه توقعی داشت که ما رو کمک کنه ما باید با اراده خودمون بهش القا کنیم و مقاومتش رو بشکنیم تا ازین طریق ایمان و اعتماد ما به خداوند هم بالابره. رمانیکه ما قدرت رو به عوامل بیرونی نسبت میدیم در واقع زندگی برای ما جهنم میشه همه چی به سختی پیش میره اما با حس مقدس اعتماد به خدا و باور قدرتش همه اسباب به خدمت ما درمیان مسخ و افسون ما میشن به سمت ما کشده میشن تا ما خیلی راحت اون کار رو به انجام برسونیم.

    تنها علت هر چیز رو خدا بدونیم

    خدا تنها علت اول و آخر هر چیزه به قول خدا هوالاول و الآخر

    خدا تنها قدرت مطلقه که هیچ محدودیتی براش وجود نداره و هیچ وقت چیزی براش دیر نیست.

    جا داره از گروه تحقیقاتی عباسمنش تشکر کنم بایت زحمات عاشقانه ای که میکشن تا ما رشد کنیم و بتونیم دنیا رو جای بهتری برای زیستن کنیم.

    یه پیشنهاد داشتم ، امکانش هست نظرها به صورت رندومی بچرخه و بیاد صفحات اول تا پایان مسابقه

    بعضی از دوستان بابت صفحه بندی سایت و روش امتیازدهی ناراضی بودن شاید اینطوری دوستان حس بهتری براشون ایجاد بشه. هر چند که بنده باور دارم هیچ چیز در این دنیا تصادفی نیست هر چی وارد زندگیمون میشه طبق باورها و انتظارات ماست طبق الگوهایی که ناآگاهانه حک شده تو ناخودآگاه ما و خدا هم طبق همون باورها برای من ظاهر میشه.خدا برای من ایده میشه احساس میشه جایزه میشه امتیاز میشه همه چی میشه همه چی خودشه هیچ تصادف و اشتباهی در کار نیست.کامنتم چه صفحه اول چه آخر ، این خداست که که منو هدایت میکنه خداست که به دل افراد میندازه نظرمو بخونن و امتیاز بدن و اگه به عامل بیرونی نسبت بدم دچار شرک شدم شرکی که از راه رفتن مورچه سیاه روی سنگ سیاه تو دل شب مخفی تره.

    یه حسی نوشتن کامنت رو در من به تاخیر مینداخت در واقع حس و حال رفتن تو سایت رو نداشتم منتظر بودم تا حس خوبش بیاد و بالاخره امروز رفتم نت یه کاری داشتم گفتم برم تو سایت یه سر بزنم ببینم چه خبره که هم حسش اومد هم ایده برای جواب.

    به هر حال اگه جایزه رو ببرم خداست که به شکل جایره خودشو نشونم میده لطف و مهربونیشو حتما نیاز داشتم و اگه برنده نشم باز هم لطفه و قراره برکتی بهتر نصیبم بشه لابد نیازی به جایزه نبوده. خداست که از همه نیازهام آگاهه و به بهترین شکل بی نیازم میکنه از دستان متعدد خودش از راههایی که فکرشم نمیکنم براحتی و خیلی طبیعی. در هر حال باید رها بود رهای رها در آغوش گرم خداوند حالشو ببرم که همه جوره هوامو داره.

    استاد وااااقعا ممونم از شما و خدایی که این کلمات رو به شما الهام کرد …این فایل منو دیوونه کرد تو افق محوم کرد. مگه کاملتر از اینم میشه خدا و قانون رو توضیح داد؟ دوستان هر کی دوره راهنمای عملی رو نداره مشکلی نیست همین یه فایل رو صدها بار گوش بده باور کنه کافیه… این فایل چکیده ای کاملا مفید و شگفت انگیز از قانونه که به زیبایی بیان شده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  8. -
    ذبیح اله بهمنی گفته:
    مدت عضویت: 2789 روز

    سلامی به گرمی محبت های خداوند متعال .خداوند راشکرگویم که در این لحظه توفیق نظردادن را دارم.به نظرمن ورزشکارانی که فکر میکنن در سن های بالا نمیتوانند مانند گذشته ی خود باشند به خاطر باور های غلطی است که از کوچکی در زهن انها نقش بسته است

    اگرما انسان ها ذهنمان را محدود به باورهای نادرست و کم ارزش کنیم اتفاقاتی از همان قبیل وارد زندگیمان میشود اگر ما خداوند را به عنوان تنها کسی که یاور و پشتیبان ما در زندگی است باور کنیم او پشتیبان ما خواهد بود اگر باور داشته باشیم که انسان های دیگر میتوانند به ما کمک و پشتیبانیی کنند مادر حال اثبات این موضوع به جهان هستیم که ان انسانها نسبت به خدا به ما نزدیکترندبلکه ما باید انسان ها را به عنوان دستی از دست خداوند باور کنیم که انها از طرف خداوند متعال فرستاده شده اند تا ما را به موفقیت هایمان برسانند پس اگر ما باور داشته باشیم که قدرت خداوند بی حد و انتها است و در هر لحظه میتواند قدرت ما را هم قوی تر و بسیار عالی تر نسبت به قبل کند داریم به جهان اثبات میکنیم که او تنها منبع قدرت در جهان است وما در هرلحظه به اندازه ی اعتقاد بیشترمان به این باور میتوانیم از ان بهره ی بیشتری ببریم و مثلا در حوضه ی ورزش به صورت قوی تری عمل کنیم وعامل دیگری که باعث میشود ورزشکاران روحیه ی قوی تری نسبت به قبل در خود ایجاد نکنند این است که انها از بچگی که به باورهای غلط برخورد کردند. ان باورهای غلط را در هر لحظه برای خودشان تجسم میکردند و الان که به این سنه به قول خودشان پیری رسیده اند تجسم های گدشته ی انها عملی شده است و تغییر باور ها برای انها کمی بیشتر از دیگر افراد به طول می انجامد در پناه الله یکتا شاد و سلامت و پیروز باشید برای تک تک شما ارزوی سلامتی و موفقیت میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    شهریار کیانی مقدم گفته:
    مدت عضویت: 2786 روز

    با سلام خدمت استاد گرامی و همه عزیزان سایت

    در این که عدم اثبات توانائی ها در سنین بالا همونطور که خود استاد فرمودن باوره شکی نیست این مسئله درمورد ورزش های انفرادی کاملا مصداق داره مثلا دو روز قبل راجر فدرر تنیسور سوئیسی در سن نزدیک به 37 سالگی با بازگشتی شگفت انگیز شماره یک جهان شد دلیلش فقط باور درستش به توانائی های خودش بود و این واقعا قابل تحسینه که ورزشکاری پس از اینکه سنش بالا میره و رقبای جوان، اونو به رده های پایین میفرستن ولی خودش با یه باور قوی پس از سالها دوباره برمیگرده و با شکست دادن همه رقبای جوان ثابت میکنه میشه در سنین بالا هم شماره یک شد ولی در بسیاری از ورزشهای گروهی، قضیه یه کمی فرق میکنه یعنی در خیلی از موارد اگه شخصی بخواد توانائی هاشو در سنین بالا همچنان اثبات کنه باورهائی که تو جامعه جا افتادن و تبدیل به قانون شدن و همچنین مسائل تجاری مربوط به باشگاهها مانع این کار میشن مثلا باشگاههای فوتبال بصورت اتوماتیک با بازیکنانی که از سن خاصی عبور میکنند و بقول خودشون جوانی لازم رو ندارن قرارداد نمی بندند و اون بازیکنان باوجود توانائی های بالا مجبور میشن در باشگاههای درجه پایین به بازیشون ادامه بدن که البته هرچقدر هم در این باشگاهها توانائی هاشونو نشون بدن چون باشگاشون زیاد مطرح نیست توانائی اونا هم دیده نمیشه و میشن یه بازیکن معمولی مثل ژاوی هرناندز که در بارسلونا درجه یک بود ولی الان در کشور قطر باوجود بازی های خوبی که ارائه میده، مطرح نمیشه ضمن اینکه در ورزشهای گروهی توانایی هرفردی به توانائی های بازیکنان تیمش هم بستگی داره مثلا همین ژاوی در بارسلونا چون هم تیمی هاش هم بازیکنان بزرگی بودن با همکاری اونا خیلی عالی تر از الان بازی میکرد و بیشتر میتونست خودشو نشون بده ولی حالا چون هم تیمی هاش ازنظر کیفیت بازی پایین تر از خودشن کیفیت بازیش پایین تر از زمانیه که در بارسلونا بود که همین مسئله باعث میشه خود بازیکن هم باورش بشه که دیگه دوره اون گذشته و باید به فکر بازنشستگی باشه بنابراین در خیلی از موارد در ورزشهای گروهی با اینکه بازیکن اعتماد بنفس خوبی داره و میخواد دوره حرفه ای خودشو ادامه بده ولی باورهای اشتباه جامعه مانعش میشن که اگر این باورها نباشن حتی در ورزشهای گروهی هم بازیکنانی مثل بوفون و کازویوشی میورا به جامعه معرفی میشن که ثابت میکنن توانائی هاشون حتی برای تیم های بزرگ و مطرح در سنین بالا کم نیست و در سطح اول دنیاست و فقط کافیه باشگاههاشون به اونا اعتماد بکنن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    مریم م گفته:
    مدت عضویت: 2734 روز

    سلام و درود به آقای عباس منش بزرگوار و صادق و همه عزیزان این سفر ، دلم خواست که دوباره از حال و هوام توی این مدت براتون بنویسم ، مدتیه که دچاره کمی تضاد شدم و در کشمکش با خواسته هام هستم و تنها جایی به من آرامش میده همینجاست چون حرفها و نوشته های اینجا از جنس خداست

    به خصوص فایل آخره آقای عباس منش که درباره بهترین باور درمورده خداست و من بارها اون را گوش میدم

    و هر بار چیزی برای من داره ، خداروشکر میکنم برای اینکه من رو هدایت کرد به این مسیر و آشنایی با انسان بزرگوار و شریفی که باعث شده من دست از خواسته هام برندارم، درسته که الان هنوز ابتدای راه هستم اما یقین دارم کسی که دانه ی این آرزوها رو در دل من کاشته خودش مراقبم هست و باور دارم که به تک تکشون میرسم و الان من هر روز خواسته هام رو میگم و می نویسم و شکر گذاری میکنم برای همه آنچه که اکنون دارم،و از خدا میخوام که من رو به مسیر درستشون هدایت کنه

    تک تک فایلهای استاد بی نظیر است اما این آخری انگار آرامشی متفاوت درش نهفته ست .

    همین جا از خدا خواستار اینم که ایمانم رو هر لحظه بیشتر کند و الهامات رو هر چند کوچک ببینم

    از تک تک عزیزانی که نظر و حس خوبشون رو اینجا بیان می کنند سپاسگزارم چون باعث می شود کسی مثل من باور و یقینش بیشتر شود

    برای همه چه آنها که اینجا هستند و چه آنهایی که مسیر رو هنوز نشناخته اند ویا در تضادهایی هستند آرزو میکنم هر لحظه به مدار بالاتر برسند و برای همه ثروت، عشق و سعادت خواهانم

    دوست دارم یکی از آرزوهام رو اینجا بیان کنم ، همیشه دوست داشتم و دارم که سفیر باشم ….سفیر ثروت و عشق برای همه ی مردم دنیا و مطمعنم که خدای قادر و توانا هم این را برای من میخواهد.

    عاشقانه دوستتون دارم و برای آقای عباس منش بزرگوار بازهم آرزوی سلامتی ثروت بیشتر و سعادت خواهانم .??????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: