رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیده‌ایم» - صفحه 92 (به ترتیب امتیاز)

2348 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مینا منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1076 روز

    سلام و درود

    خدا

    حضرت عشق

    خدا اومده قوانین رو برقرار کرده و خودش در تک تک ما آدم ها حل شده.

    خدا توی دست میزبان مکن حل شده که چون ما حالمون خوبه بهترین غذا رو درست میکنه و بیشتر و بیشتر حالمون خوب میشه

    خدا توی دوستمون جا گرفته که هروقت حسم بد شد باهاش حرف زدم و حالم رو خوب کرد چون برای خودم خواستم تلاش در مسیر حال خوب

    جمله طلایی

    خدا اونجوری میشه که تو باور کردی

    قبل ها که خدا رو توی نفرت و بدخلقی دیده بودم هر روز و هروز اتفاق بد داشتم و تو همه زمینه ها شکست میخوردم

    حالا که خدا رو توی برکت و نعمت و حال خوب دیدم هر لحظه برام اتفاقای قشنگ می افته تو همه زمینه ها پیشرفت کردم.گاهی خلاقیت هایی انجام میدم که خودم انگشت به دهان میشم من ؟مینا؟ عجب

    بعضی وقتا حرفایی میزنم مثال هایی میزنم که خودمم تعجب میکنم و میگم حتی ثانیه ای در این مورد فک نکرده بودم چه طور اینو گفتم؟

    خدایا عاشقتم که هر لحظه باهامی

    عاشقتم که قانون مداری و استثنا نداری

    قانون رها کردن رو خیلی برام جالبه

    تا میام از یه چیزی میگذرم و میسپرم به خدا بهترین نحو انجام میشه

    امان که در بعضی موارد هنوز ترمز دارم .خدایا خودت کمکم کن

    هدایتی اومدم به این فایل و امید الله که روزهای قشنگی داریم و قشنگتر بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    مهدی قربانی گفته:
    مدت عضویت: 267 روز

    خدایا شکرت به خاطر ابنکه هدایت شدم به این فایل زیبا خدایا شکرت از همه نعمت وبرکت که در این فایل ها هست ومرا هماهنگ میکند با اون جریان فکری که عین نوربود بدای من پر زیبای پر انگیزه پر فراونی پر شور شوق اشتیقاق خوشبینی نگرش،مثبت پر انرژی وارمش،بود برای من خدایا شکرت این تصوری بود که در یک مدت کوتاه از خداوند حقیقی خودم دیدم اون چیزی که به عینن تصورش رو دیدم بر خلاف اون خدای که سال ها تو ذهنم ساخته بودم شنیده های که شنیده بودم از خدا خدای هیجگونه آرامشی رو برای ایجاد نمی کرد تازه مرا به کفر در اورده بودبه خاطر چیزی که به اسم خدا شنیده بودم ولی ته دلم همیشه یک احساس عجیبی به نیروی داشتم که نمی دانستم اسمش،رو چی بزارم با ورود به این اگاهی ها فهمیدم که اون خدای که منطقش برای من جهنم بود بهشت خدای من نیست خدای من منطقش ارامش،هست واون رو عقل کل می نامم والان دارم متوجه می شوم که هیچکس هیچی نمی داند تنها خداوند می داند زمین واسمان وجهان رو افریده چقدر این احساس به من اگاهی وارامش میده ومرا هدایت میکند وقتی خداوند رو عقل کل می نامم وبرای کوچکترین چیزا از اون نظر می خواهم وقتی اگاه میشوی که خداوند این توان قدرت رو داره که به بدنت واشیابگه باهات حرف بزنن خدایا شکرت از در مسیر توحید دارم قدم بر می دارم بدون اینکه توهم دونستن بزنم وفقط اعتبار شخصیتم رو خداوند بدم اعتبار ارامش رابط ثروتم به خداوند بدم که اون عقل کل می نامم از خداوند می خواهم قدرتی رو بهم بده تا از ذهنم کار بکشم به جای کار کشیدن از فیزیکم از اگاهی اون استفاده کنم واختیار زندگیم رو دست بزارم وفتی فهمیدم هیچ کنترلی روی زندگیم ندارم فقط با قدرت اون می توانم زندگیم کنترل کنم استاد از شما سپاسگزارم که به عنوان دستی از خداوند این اگاهی رو به یاد اور میکنی خداوندی رو از رگ گردن به خودمون طوری تصور کنیم که باعث ارامش باشد نه از نزدبکی خداوند احساس ترس ونامینی بکنی اون خدای خدای من نیست خدایا خودت هماهنگی ها رو انجام بده برای رسیدن احساس خوب برای دریافت الهامات دریافت کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    Mmir- گفته:
    مدت عضویت: 456 روز

    باسلام خدمت دوستان هم فرکانسی

    دنیا و سازو کاره ش واقعا عظیمه

    وما اینجاییم تا بدونیم چرا یسری اتفاقات میوفته توزندگی ما

    دلیل اینکه میتونیم راه خدارو تشخیص بدیم

    الهامات ایده ها و مسیر نورانی احساسات ماست

    زمانی که ما میفهمیم همه چیز خداونده

    دیگه گوشامون تیز تره و رک تریم باخودمون

    که دلیل اتفاقات زندگیمون چیه

    این ماییم که باید بتونیم ارتباطمونو با این نیرو حفظ کنیم

    وبتونیم تواین مسیر قدم برداریم

    روزشمار تحول زندگی من ازسفرنامه

    روز هشتاد و چهارم از تحول زندگی من

    من به خودم تعهد میدم که روزشمارمو هرروز ادامه بدم و تواین مسیر بمونم به یاری الله مهربان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    پرستو گفته:
    مدت عضویت: 201 روز

    خدایا، هر چی دارم از خودته و همیشه شکرگزارتم.

    سلام به استاد عزیز و رفقای خوبم توی سایت توحیدی.

    نزدیک به یه ماه شده که اینجا سر نزدم و کامنتی نذاشتم. راستش نمی‌دونم چرا اینقدر فاصله گرفتم! البته شاید بدونم… چون یه اتفاقی افتاد که تمرکزمو بهم ریخت و فکرم رو درگیر کرد. شاید این روزای سخت یه آزمون بود، واسه اینکه ببینم چقدر می‌تونم جلوی افکار منفی وایستم و ذهنمو کنترل کنم.

    خیلی تلاش کردم خودمو جمع‌وجور کنم و با فکرای منفی بجنگم. شاید اگه همون مدت کم توی سایت استاد نبودم و روی ذهنم و افکارم و باورهام کار نمیکردم …جمع کردن خودم خیلی سخت‌تر می‌شد. درسته که نتونستم صد درصد احساساتمو مدیریت کنم، ولی یه چیزو با تموم وجودم فهمیدم؛ حضور تو این سایت کمکم کرد که محکم روی تصمیمم بایستم و نذارم تردید و بهونه‌های الکی منو از راهی که باید خیلی وقت پیش می‌رفتم، برگردونه.

    محکم پای تصمیمم وایستادم و منتظر نتیجه‌ام. مطمئنم که موفق می‌شم. با اینکه مخالفت‌های زیادی بود، ولی یقین دارم که خدا همراهمه و همه چیزو بهش سپردم. می‌دونم راهو برام باز می‌کنه و موانعو کنار می‌زنه. این روزا برام خیلی سخت گذشت، گرفتن این تصمیم و مطرح کردنش آسون نبود، ولی به لطف خدا تونستم محکم بایستم و ازش دفاع کنم.

    خدایا، صد هزار بار شکرت که تو این روزای سخت کنارمی و حالمو خوب می‌کنی. شکرت که حتی دل اطرافیانمو نرم کردی

    و

    قانعشون کردی. ️

    خدایا خیلی دوستت دارم….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    سیده گفته:
    مدت عضویت: 451 روز

    به نام خدایی که تمام وجودم رو پر کرده و هر لحظه کنارمه و حمایت و هدایتم می کنه.

    منو دوست داره

    راه رو به من نشون میده

    دل همه رو برام نرم می کنه

    خدایی که تازه پیداش کردم

    و

    قبلاً باید فریاد میزدم تا صدام رو بشنوه

    و

    نمی‌دونستم توی وجودمه با منه

    لازم نیست فریاد بزنم

    اون از خودم بیشتر دوست داره من به خواسته هام برسم

    اون دلها رو برام نرم می کنه

    همه کارها رو برام به بهترین شکل ممکن انجام میده

    طوری که من مات و مبهوت موندم.

    خدایا شکرت

    خدایا تو اینجا بودی و هر لحظه بامن بودی من از تو این همه دور بودم

    خدایا ازت متشکرم برای بودن

    برای وجود پر مهرت

    برای عشقت

    وای خدای من

    چه حس خوبیه با تو بودن

    احساس آرامش

    دیگه نه غمی دارم نه ترسی

    ازت ممنونم خدای من

    هر روز دارم بهت نزدیک تر می شم.

    دور سرت بگردم.

    براتون از ته قلبم آرزوی بودن با خدا رو دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    آرزو وردی پور گفته:
    مدت عضویت: 218 روز

    وای خدا استاد، چقد توضیحی که راجب به خدا دادین ، توضیح عالی ای بود. بعد اینکه گفتین خدا یه طیف رنگیه ، خودم فکر کردم ببینم چطور میتونم خدارو برای کسی که مثل من باهاش حرف نمیزنه، ارتباط نداره و فقط یه خداییه که بالای آسمونا زندگی میکنه توصیف کنم. دیدم که اصصلا نمیتونم .

    چقدر شنیدن این فایل بهم چیز یاد داد. اینکه خدا همه چیزه، هر چیزی که ردی از انرژی توش هست خداست، چه تعریف دقیقی.

    قبلا تو ذهن خودم تعریفم برای خدا این بود:«خدا کسیه که حاکم انرژیه، کسیه که انرژی رو کنترل میکنه و انرژی مثبت رو با انرژی مثبت و انرژی منفی رو با انرژی منفی جواب میده، حالا چه یه شکل فیزیکی باشه چه غیر فیزیکی»

    اما این ذهنیت که خدا کنترل کننده انرژی نیست، خود انرژیه خیلی متفاوته، خیلی قشنگه. یعنی هر غذایی که میخورم، هر چیزی که لمس میکنم، هر چیزی که میبینم بخشی از خداست، حتی خود من. که گفته بودین یه قطره از آب دریا باز هم دریاست، حتی اگه یه قطره باشه.

    چه تعریف قشنگی، حتی گفتنش هم دلمو نرم میکنه.

    حالا جوابی که من میتونم به سوالتون بدم. به نظرم فقط باور خالی باعث تحلیل رفتن بدن نمیشه. مجموعه ای از فرهنگ و ذهنیتی که میگه بعد چهل سالگی یعنی پیری ، مجموعه ای از غذاهای نامناسب، شاید ورزش نکردن به اندازه قبل ، شاید باور خود بازیکن که وقتی داره به چهل سالگی نزدیک میشه از ورزش کردن سرد میشه و چیزهای دیگه باعث تحلیل رفتنش میشه.

    وگرنه استثنا هایی هم وجود دارن . مثل خود شما ، مسی یا رونالدو.

    موفق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    ساناز نوری زاده گفته:
    مدت عضویت: 1195 روز

    به نام خدای وهاب و رزاق و هدایت کننده ام

    روز شمار تحول زندگی من روز هشتاد و چهارم از فصل سوم

    سلام خدمت استاد عباسمنش جان و استاد شایسته ی عزیزم و دوستان همیشه همراه و هم فرکانسم

    بریم سراغ نشانه های الهی امروزم

    خدایا شکرت بابت اینکه امروز یه فرصت و عمر دوباره بهم دادی

    خدایا شکرت بابت حال خوبم

    خدایا شکرت بابت سلامتیم

    خدایا شکرت بابت ناهار و شام خوشمزه و رایگانی که خوردم و لذت بردم

    خدایا شکرت بابت هر نفسی که میکشم

    خدایا شکرت بابت مشتری هایی که برا پودر زعفران پیام دادند

    خدایا شکرت که از زبون مشتری ها بهم ایده میدی یه مشتری یه حرفی میزنه و من از اون حرف ایده میگیرم و تو کسب و کارم عملیش میکنم مثلا مشتری گفت 30 بسته بخرم ارسالش رایگان باشه و من این ایده رو استفاده کردم

    خدایا شکرت بابت ناهار و شام خوشمزه و رایگانی که خوردم و لذت بردم

    خدایا شکرت بابت سالاد خوشمزه ای که خوردم و لذت بردم

    من قبلا نمیتونستم به دوستایی که به کلاس رقص میان و زیاد باهاشون صمیمی نیستم همچین حرفی رو بزنم ولی امروز درخواست کردم ازشون و گفتم بابت روز معلم فردا کیک بگیریم شریک برا معلم رقصمون اوناهم گفتند ما پایه ایم خدایا شکرت

    خدایا شکرت بابت اینکه به خودم قول دادم هرروز برم بیرون و زیبایی ها رو ببینم و تحسین کنم امروز نرفتم بیرون و گفتم زیبایی همه جا هست و بخاطر خونمون و حیاطمون و حموم و سرویس بهداشتی مون و لوازم آرایشیم و اتاق قشنگم و جای راحتم و لباسام و هوای فوق العاده ی امروز و بارون قشنگ و فراوانی که بارید و بوی قشنگ بارون تو هوا پیچیده بود و…. سپاسگزاری کردم چقدر خوبه این سپاسگزاری عجیب حالتو خوب میکنه از کوچیکترین چیزی که داری سپاسگزاری میکنی حالت خوب میشه و احساس خوب=اتفاقات خوب خدایا شکرت

    خدایا شکرت بابت نعمت خوابی که بهم عطا کردی و امروز تجربه کردم

    ماشینم رو پارک کرده بودم سرکوچمون و بخاطر اینکه به قفل مرکزیش آب خورده بوده ماشین تا صبح آژیرش زده و صبح همسایمون به مامانم زنگ زده که داره آژیر میزنه و بابام رفته قطعش کرده خدایا شکرت بابت همسایه های قشنگمون

    اینجوری شده ماشینم که اگه قفل کنی درو با ریموت دزدگیر ماشین فکر میکنه در بازه و آژیر میکشه

    منم قفل میکردم با ریموت و آژیر می‌کشید ولی من انقدر نگاهم به تضادی که پیش میاد آروم و قشنگ شده به دوستم گفتم گفت سرباتری یا باتری رو دربیارین ولی خدا بهم یه ایده داد و گفت که با ریموت قفل نکن بیا از خود ماشین قفل کن و منم قفل کردم دوستم که تو این کاره بهم گفت چه فرقی میکنه الان آژیرش میزنه و راهش اینه که سرباتری رو دربیارید ولی منی که هیچ تخصصی تو این کار ندارم به ایده الهامی عمل کردم و جوااااااااب داد و اصلا آژیر نکشید خدایا شکرت که توی همه موارد زندگیم داری هدایتم میکنی داری بهم واضح میگی که چیکار کنم

    و اما بریم سراغ آگاهی های این فایل قشنگ:

    رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیده‌ایم»

    استاد میگه یه سوالی مطرح کردیم با عنوان بهترین باور درمورد خداوند که فوق العاده دوستان جواب های خوبی دادند

    چیزهایی که بهم باید گفته بشه گفته میشه

    چیزهایی که من باید بگم

    الهاماتی که همه ما دریافت میکنیم

    من ، شما و همه انسانهای جهان

    بهمون در زمان مناسب گفته میشه به شرط اینکه باور داشته باشیم که به ما گفته میشه

    به شرطی که باور داشته باشیم که ما در هر لحظه در حال هدایت شدن هستیم

    به شرطی که باور داشته باشیم که ما لایق هم صحبتی با خداوند هستیم

    به شرطی که باور داشته باشیم که خداوند به تمام بندگانش راه ها رو نشون میده

    کمک میکنه مدد میکنه و هدایت می‌کنه همه رو

    وقتی این باورا باشه اونوقت این اتفاقات میفته

    که من اصلا هیچ ایده ای نداشتم برای سوال برنامه گفتم برم فایل ضبط کنم بهم گفته میشه

    و کمتر از چند ثانیه بهم گفته شد و اون سوال رو پرسیدم

    این بهترین سوالی بود که تا به الان توی سایت پرسیده شده

    توی سمینار هم نگران بودم کسی ازم سوال بپرسه و نتونم جواب بدم و خدا بهم گفت نگران نباش هر چی که لازم باشه بهت گفته میشه

    و یادم نمیاد کسی سوالی پرسیده باشه روی سن از من و من نتونم جواب درست و عالی رو بهش بدم

    وقتی میخواستم کتاب رویاهایی که رویا نیستند رو بنویسم واقعا هیچ ایده ای نداشتم که چی بنویسم خدا بهم گفت بهت گفته میشه تو برو شروع کن باور داشته باش آرام باش لذت ببر در زمان مناسبش بهت الهام می‌شود بهت گفته می‌شود هدایت میشوی

    وقتی میبینن ایرانی هستم میپرسن مسلمانی و دینت چیه من از وقتی که تو ایران بودم همیشه میگفتم یکتاپرستم یعنی دوس نداشتم بگم مسلمانم مسیحی ام زرتشتی ام و یهودی ام یا شیعه و سنی ام

    همیشه دوست داشتم فارغ از اسم ها باشم فارغ از فرقه ها باشم به‌ قول قرآن خداوند می‌ فرماید دین را فرقه فرقه کردند

    این درسم از خداوند یاد گرفتم که به پیامبر می‌فرماید:

    پیرو آیین ابراهیم باش که او موحد بود و مشرک نبود

    یعنی خدا به پیامبر میگه راهی که باید بری راه

    توحیده

    اسلام در قرآن به معنای دین خاص مثل مسیحی و مسلمان بودن و زرتشتی و … نیست

    اسلام به معنای تسلیم بودن هست

    ابراهیم هیچ پیروی نداشت و خودش بود و خدای خودش

    و تو ی قرآن و همه جا اسوه و الگو بوده

    کسی که توی تنهایی خودش مسیر درست رو پیدا کرد ابراهیم بود

    نگاهم نگاه یکتا پرستیه

    هر چقدر بیشتر میگذره من کمتر میتونم توضیح بدم که خدا چیه

    فرض کنید یک شیئی رو بخواید با کلمات توضیح بدید

    فرص کنید یه وسیله ای که هیچکس تا حالا ندیدتش رو بخواید جوری توضیح بدید که یه آدمی با خوندن یا گوش کردن به توضیحات شما دقیقا همون تصویر تو ذهنش ایجاد بشه که اگر میدیدش ایجاد میشد

    اگر یک میلیارد صفحه توضیح داده بشه این اتفاق نمیفته

    اصلا با کلمات نمیشه بیانش کرد

    خداوند همه چیه

    خداوند مثل یه نوره

    مثل یه رنگ

    مثل طیف رنگی بی نهایت رنگه

    خدا زمانه اصلا میتونیم زمانو توضیح بدیم

    هرکس یه درک متفاوت از زمان داره

    مگه میشه زمان رو برا کسی توضیح داد

    خدا زمانه

    خدا مکانه

    خدا صداست

    خدا تصویره

    خدا حسه

    خدا من

    خدا تو

    خدا همه

    خدا یه حشره هست

    خدا یه ستارست

    خدا یه انرژیه که همه جا رو دربرگرفته

    خدا یه قانونه

    خدا یه نظمه

    خدا یه تعادله

    نمیشه گفتش هرچی رو بگی شاید مسیر رو اشتباه بری حتی

    حالا که نمیشه توضیحش داد پس بهترین راه اینه که بیاییم درموردش باورهای مناسبی رو بسازیم

    هر جوری که بخوای درکش کنی به‌ همون شکل درمیاد

    یه انرژیه که تو بهش شکل میدی

    اصلا خدا تویی

    خدا افکارته

    خدا نه عشقه نه نفرت

    نه خوبیه و نه بدی

    هم عشقه

    هم نفرته

    هم خوبیه

    هم بدیه

    هم بالاست

    هم پایینه

    به قول خودش خدا هم اوله هم آخره

    خیلی آیه های باحالی تو قرآن هست میگه که

    امکان نداره دونفر باهم صحبت کنند و خدا نفر سومشون نباشه

    بعد ادامه میده خیلی باحاله این آیه

    و امکان نداره سه نفر باهم صحبت کنند و خدا نفر چهارمشون نباشه

    و….

    خدا جریان جاری در زمان حاله

    به همین دلیله که خدا تعریف خاصی از خودش نداده

    مثل الله نورالسماوات

    الله الذی خلق خدا همونیه که اینو خلق کرده

    خدا همون کسیه که همه چیزو از آب خلق کرد

    تنها آیه ای که میگه از تو وقتی پرسیدن که من کیم بگو من نزدیکم و اجابت میکنم درخواست اجابت کننده رو

    موسی پرسید که خدا چه شکلیه

    بعد گفته به کوه نگاه کن و کوه منفجر شده و موسی بیهوش شده

    ابراهیم میگه میخوام ببینم تو کی هستی چه جوری هستی میگه چند تا پرنده رو بردار پر و بالشون رو جدا کن و بعد بالای چند تا کوه بذار و بعد صداشون کن میان

    بنابراین ب این دلیله که توضیح داده نشده

    ما یه عالمه بک گراند داریم درمورد خداوند یه عالمه شنیده ها داریم نسل ها و نسل‌ها و نسل ها حرف ها زدند چیزها گفتند ذهنیت ها ساختند

    بعضیا میگن خدارو خشن میدیدم و یه آدم فلانی و …اینا چیزاییه که ساخته شدند تو ذهن ما

    هر چقدر آگاه تر باشیم نسبت به خداوند کمتر میتونیم توضیحش بدیم و بیشتر میتونیم بفهمیمش بیشتر میتونیم حسش کنیم چون خودمونیم چون توی وجود ماست

    چون هرکدوممون یه خداییم

    هممون خالق زندگی خودمونیم

    کسانیکه تجربه مرگ رو داشتند و برگشتند میگن ما رفتیم اونجا متوجه شدیم که فاصله ای بین ما و خدا نبوده یه چیز نور بوده نورانی بوده

    حالا که خدا همه چیز هست

    حالا من بهش میگم انرژی

    چه باورهایی درموردش بسازیم که به ما کمک کنه

    وقتی شما باور میکنی که بی نهایت توانایی داره این انرژی

    اصلا باور میکنی همه چی اونه

    وقتی باور میکنی این آدما سلامتی ثروت همه چی خودشه

    اینجوری نیست تو ذهن من که خدایا یه کاری کن این آدمه این برخورد رو بکنه یا به درخواستم جواب مثبت بده اون خودشه اصلا

    وقتی همه چی خودشه یعنی قدرت همه چی دست خودشه

    بعدش دیگه بستگی داره چه باوری درموردش بسازی اونوقت اگه باور داشته باشی بهت گفته میشه ،بهت گفته میشه و ثروت سراغت میاد چون ثروت اونه

    وقتی باورهای مناسب درمورد پول و ثروت میسازی سراغت میاد و مدتهاست که این اتفاق برا من افتاده

    ثروت میاد چون خودشه اون ثروت

    وقتی آدم آگاهانه میفهمه که همه چی خودشه

    انوقت باوراش درمورد قدرت خداوند بیشتر میشه

    خداوند درمورد مکر میگه من مکارترینِ مکارانم

    همه چی خودشه

    یا به پیامبر میگه که تو سنگ نزدی که خداوند سنگ زد

    مثل آب که بگیم چه شکلیه

    چه شکلیه؟

    به همون شکلی که تو درش میاری

    اون ویژگی که تو توی ذهنت میسازی برای تو درمیاد

    بخاطر همین میگم

    همه چی باوره

    همه چی باوره

    همه چی باوره

    اگر باورت این باشه که خداوند همیشه حامیته همیشه با توئه همیشه منبع رزق و روزیته

    همون باوری که سلیمان نبی داشت که خدایا به من اینو اینو اینو بده بخاطر اینکه تو بسیار وهابی

    دعاهای پیامبران تو قرآن مهم نیست اون باوری که نسبت به خداوند دارند که باعث‌ میشه اون دعا رو بکنند مهمه

    مثلا بگی بابای من ممکنه اینو قبول کنه ولی فلان چیزو قبول نمیکنه مثلا بگی با فلانی ازدواج میکنم اگه بابام اینو بدونه خط قرمزشه یا شب بمونم تو خونه دوستم و یا برم خارج از کشور اصلا قبول نمیکنه و…همه اینا اون شکل و باوریه که ما نسبت به اون شخص داریم

    اون تصویر و باوری که میسازی در مورد یه شخصی توی ذهنت و نمیذاره یه سری درخواست هارو بکنی و اگه ذهنت درمورد فلان شخص پاک بود و به راحتی درخواست میکردی و جواب مثبت میگرفتی مثل استاد در مورد اِیجنتش که ذهنیت پاک درموردش داشته

    در مورد همه چی و همه کس همینجوریه حتی در مورد خداوند

    اصلا نباید به باورهای دیگران کاری داشته باشیم که فلانی من اینجوری فکر میکنم تو چرا اینجوری فکر نمی‌کنی

    شاید اون ده ها مدار فاصله با تو داشته باشه

    به هر نسبتی که بتونی باورهاتو در مورد خداوند تغییر بدی به همون نسبت میتونی جهان بهتری رو برای خودت خلق کنی

    هر کسی از یه جایی شروع میکنه و حرکت میکنه و پیش میره و هدایت می‌شود باتوجه به مداری که توش هست

    بعد تمام مؤلفه ها میان کنار هم و بوووم اتفاق میفته

    بعد آدما اون یه لحظه رو میبینن که اَ پسر توی یه روز اینکارو کرد

    ولی اون زیر یه اتفاقاتی افتاده و اون گیاهه رشد کرده

    تکامل رو همیشه باید درنظر بگیری

    فقط لذت ببرید از این مسیر

    باوراتونو درست کنید

    که بخاطر ورودی هامون باورهامون ایجاد میشن

    هرجوری که خدارو باور کنی و بهش قدرت بدی

    و هرجوری که ببینیش همونو تجربه میکنی

    من چند ساله هرروز کار میکنم رو باورام و هرروز واضح تر میشم داره هی بهتر میشه هم تفکرم هم آگاهی هام هم آرامشم هم درکم از جهان و ادامه داره

    وقتی داریم هی روی خودمون کارمیکنیم هی داریم بهتر میشیم بهتر می‌فهمیم و بزرگتر و وسیعتر میشیم

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

    در پناه الله یکتا شاد وسالم وثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

     

     

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    میترا محسنی گفته:
    مدت عضویت: 291 روز

    به الله که رب العالمین =فرمانروای کل عالم وجود است

    سلام بر استاد عزیزم و مریم خانم و دوستان عزیزم

    روز 84=رابطه ی ما باانرژی ای که خدا نامیده ایم

    خدایا شکرت چه فایل فوق العاده ای

    استاد چقدر قشنگ و روان توضیح دادین که نمیشه خدا رو توضیح داد

    اصلا از توضیحات شما منم فهمیدم که واقعا اگه بخام برای کسی توضیح بدم خدا چیه و چه شکلی نمیتونم

    قبلا که این فایل های ارزشمند رو نشنیده بودم و یک نگاه کاملا انسانی داشتم به خدا ،خدا برایم یه شخص خیلی بزرگ و باشکوه بود که وسط آسمون نشسته خیلی مهربونه و هر چی بخای باید بهش بگی همیشه هم حواسم بود موقع حرف زدن نگاهم به بالا باشه چون خدا اون بالا بود

    در 99 درصد مواقع جواب درخواستام و دعاهامم نمیداد ولی خب معتقد بودم من ادم بدی هستم و این به خاطر گناهان بی شمار من بود که جواب درخواستام نمیگرفتم

    ولی الان به لطف هدایت همون الله قدرتمند که دستم گرفت آورد تو سایت و با شنیدن فایل های ارزشمند و خوندن کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم

    اون خدای قدیمی رفت و خدای واقعی برای من یک شخص نیست

    خدا یک سیستمه

    یک انرژی فوق هوشمند

    که همه جا وجود داره

    یک انرژی که با کلمات و دعاهای من کاری نداره و کلا فاقد احساسات بشری است و تنها زبان گفتگو با این انرژی فرکانس است

    این انرژی که خودش رو در قرآن الله معرفی کرده و ما بهش میگیم (خدا =خود+ آ=به خودآی ) به خودمون که نگاه کنیم خدا رو میبینم و چقدر نگاه قشنگیه این نگاه

    در تمام پدیده ها

    در تمام زیبایی ها

    در تمام آیات و نشانه ها میشه خدا رو دید

    و چقدر خدایی که تو ذهن ما ساخته بودند دور از این خدای واقعی

    بازم خدا رو شکر تو همین زندگی تونستم بفهمم لااقل چقدر اشتباه بوده طرز فکرم و تلاش میکنم بهتر وبیشتر بشناسم انرژی که واقعا نمیشه توضیحش داد

    خدایاشکرت

    خدایاشکرت

    خدایاشکرت

    خدا رو هر جور باور کنی همون میشه برات اگر باور داری تنها منبع رزق ،برکت و ثروت ،خوشبختی عالم خداست حتما شرایطی پیش میاد که این باور قدرتمند رو تجربه کنی

    خدا عشق است که در قالب انسان اعماق قلبت رو تصاحب میکنه

    خدا فرزندی که هربار نگاهش میکنی دلت لبریز از عشق مادری میشه

    خدا محبت پدر ومادرته که قلبت رو پر کرده

    چقدر این جمله کوتاهه ولی کتابها حرف داره

    خدا همه چیز است

    خدا همه چیز است

    خدا همه چیز است

    خدا یک انرژی است که شبیه ظرفی میشه که تو با افکار وباورهات و فرکانست میسازی مثل آب که تو لیوان شبیه لیوان میشه ،هرچی افکارت وباورو فرکانسهات زیباتر باشند ظرف قشنگتری برای ورود اون انرژی به زندگیت ساختی و تجربه های قشنگتری از اون انرژی= خدا دریافت میکنی

    هرچه باورهات ضعیف و افکارت منفی باشند ظرف شکسته و داغونی ساخته و از اون انرژی که در این ظرف حلول کرده تجربه های ناخوشایند داری برای همین نگاه خیلی از مردم نگاه پر از بغض و کینه و خشم و بی عدالتیه فکر میکنن خدا براشون نساخته خدا صداشون نمیشنوه خدا براشون این مشکلات و سختی ها رو آورده و نمیدونن که افکار نازیبا و باورهای محدود کننده خودش باعث به وجود آمدن این ظرف و تجربه این اتفاقات ناجالب شده

    برای جواب سوال داخل فایل به نظرم این باور عمومی که نسل به نسل گشته که بازیکن یه دورانی داره و با رسیدن به اون دوران از نظر ذهنی بدن همکاری نمیکنه وگرنه عضلات و بدن تاثیری نمیگیرن از اونجا که همه چیز باور و این ذهن که با باور رسیدن به دوران سی و چند سالگی اجازه نمیده عضلات همچنان کارشون رو ادامه بدن و شکستن این سد ذهنی تلاش ذهنی زیاد میخاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: