خودمان را هم قضاوت نکنیم‌، چه برسد به دیگران - صفحه 38 (به ترتیب امتیاز)

781 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    اندیشه افشین گفته:
    مدت عضویت: 2951 روز

    سلام استاد جان

    من قبل از اینکه فایل را گوش کنم و همینکه عنوانش را خوندم کلی آگاهی کسب کردم ، اینکه حتی خودم را قضاوت نکنم ؛ وچون صبح باید سرکار میرفتم فایل را گوش نکردم و فقط دانلودش کردم اما در طول مسیر همش به این فکر میکردم که چقدر خوبه که فهمیدم حتی خودم را هم نباید قضاوت کنم ، چقدر مطلع شدن از این قضیه به آدم آرامش میده ، چقدر به خودم حق دادم و چقدر بر احساس لیاقتم افزوده شد ….

    همین دیروز بود که به درخواست مادرم جواب منفی دادم ولی بعدش به حدی عذاب وجدان گرفتم که ناخودآگاه نیم ساعت بدنم را سفت گرفتم و به همون حالت نشستم و بعد ماهیچه پشت ساق پام قلمبه شد و درد شدیدی گرفت و تا شب نمی تونستم راه برم ، بعدشم زنگ زدم به مامانم و گفتم باشه کاری را که خواستی انجام میدم که مامانم گفت نه خودم انجام میدم ….

    من با وجود اینکه مطمئن بودم کار درستی کرده بودم که جواب رد داده بودم ولی باز هم عذاب وجدان گرفتم و شروع به قضاوت کردن خودم کردم و از درون خودم را تخریب میکردم و مدام با خودم میگفتم چرا سریع جواب رد دادم ، اون مادرم هست و من وظیفه دارم کارهاش را بکنم و از طرفی هم مادر من تمام کارهاش مربوط به دکتر و بیمارستان هست که من سالهاست پا مو اینجور جاها نگذاشتم و به شدت از اینجور محیط ها بیزارم ….ولی با این وجود خودم را محاکمه میکردم و این واقعا بد است ….

    استاد ، قضاوت کردن حتی برای قضات دادگاه ها هم کاری بسیار سخت است که شاید در نود درصد موارد یک قاضی نتونه قضاوتی عادلانه انجام بده و برای همین هم یکی از سخت ترین شغل هاست که بارها یک قاضی بعد از ساعات کاریش شروع به قضاوت کردن خودش می کنه که مبادا قضاوت هایش اشتباه بوده باشد …

    و خلاصه اینکه این فایل شما مثل همیشه در بهترین موقع نازل شد اما من هنوز هم از اینکه به مادرم پاسخ منفی دادم ناراحتم و در این موارد که مجبور میشم به نزدیکان و افراد خانواده ام جواب منفی بدم ناراحت میشم و اگر هم به خودم فشار بیارم و جواب رد را بدم بعدش شروع به محاکمه خودم میکنم …..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    Malek_success گفته:
    مدت عضویت: 2951 روز

    به نام الله یکتا

    احسنت استاد گرامی..موضوعی رو مطرح کردید که به تقریبا صورت روزمره با اون برخورد میکنم که با دلایل مبرهن و منطقی نشون دادید که کار بسیار اشتباهی هستش…ظاهرا همه ما بلدیم انتقاد کنیم بدون اینکه خودمون رو جای اون شخص بزاریم و لحظه ای مکث کنیم و درست فکر کنیم..حتی در مقیاس رهبر و رییس جمهور و …خیلی راحت به خودمون اجازه قضاوت کردن میدیم.. امروز اتفاقی با مسئولم در محل کار به سفر برای یک مورد کاری رفتم..اکثرا همکارام تعریف نامناسبی از اون داشته اند و هر اتفاق بدی برای آنها میفتاد , از زیر سر اون می دیدند. اوایل برداشت من از اون شخص, صحبتهای همکارام بود و بر طبق قانون رفتارهایی انجام میداد که ناخواسته من بود..اما بعد که روی خودم کار کردم سعی کردم روی نکات مثبت اون فرد تمرکز کنم و یکی از مواردی که سعی کردم انجام بدم این بود که خودم رو جای اون شخص بزارم. وقتی که خوب روی این موضوع ریز شدم فهمیدم بسیاری از کارهایی که انجام میداد بجا بود و من هم بودم اینکارو میکردم. اما چون اون فرد بسیار قانونی بودند همه با اون مشکل داشتند. امروزم رفتار بسیار متفاوتی داشتند ,شوخ طبع بودند و کلی خندیدیم و لذت بردیم. من خیلی سعی میکنم روی این موضوع کار کنم…بهتر شدم اما بازم باید کار کنم..چقدر خوب میشه که ما همه مخاطبان این سایت بتونیم این مورد رو انجام بدیم, قضاوت نکنیم و سهمی در ساختن این فرهنگ زیبا داشته باشیم..

    در پناه الله یکتا شاد و پیروز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    محمد جواد تاجی گفته:
    مدت عضویت: 3170 روز

    بنام آفریدگار جهانیان

    سلام استاد

    به مورد بسیار مهمی اشاره کردی

    چطور وقتی حتی یک قدم هم با کفش های طرف مقابل راه نرفتیم میتونیم درباره کسی نظر بدیم و دربارش قضاوت کنیم

    من اعتراف می‌کنم که مدت ها همه رو مقایسه میکردم و درباره همه چیز دیگران نظر میدادم درباره چیزهای که اصلا ربطی به من نداشت و من درباره اون موضوع ها اصلا چیزی نمیدونستم، مدت ها همینجوری بودم و ذهنم انگار پر شده بود از یک مشت افکار بیماری زا

    اما از وقتی روی خودم کار کردم کم کم از این کار دست کشیدم، البته نه به صورت صد در صد چون بدجور رخنه کرده توی ضمیر ناخودآگاه من، از وقتی فهمیدم که همه ما توی تاریکی مثل هم عمل میکنیم و در مقابل شرایط مختلف عکس‌العمل مختلف نشان میدیم، از وقتی تا میخاستم کسی را قضاوت کنم میگفتم از کجا میدونی اگه تو جای اون بودی بهتر عمل میکردی؟

    بعد از چند وقت ذهنم انگار رها شده بود و میتونستم به موضوعات مهمتری توجه کنم

    به چیزای که باعث رشد و پیشرفت من میشن نه باعث نزول و پس رفت

    واقعا خدا را شکر که بهم این آگاهی رو داد که مثل 99درصد مردم رفتار نکنم و سرم به کار خودم باشه

    بنظرم وقتی آدم دست از قضاوت میکشه

    وقتی تمام انتظارات و کنار میزاره

    وقتی میفهمه که تمام دنیات دست خودته

    وقتی سعی کنه بجای قضاوت دیگران و درک کنه

    و روی خودش کار کنه

    زندگی خیلی زیبا تر میشه

    زندگی خیلی راحت تر و آسون تر میشه

    آدم میفهمه که زندگی چیه

    و راحت تر میتونه آدم ها رو دوست داشته باشه

    خدا را شکر میکنم بخاطر این آگاهی ها

    استاد خوبم ازت ممنونم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    علی حیدری گفته:
    مدت عضویت: 2381 روز

    سلام به استاد خوبم و دوستان نهایت عزیز

    خیلی وقت رو یه حرف مهاتما گاندی فکر میکردم که میگفت از گناه منتفر باش نه از گنهکار بعد با خودم فکر میکردم چطور ؟؟؟

    با گوش دادن این فایل فهمیدم که چرا از گنهکار متنفر نباشیم بلکه چرا اونهارو قضاوت نکنیم

    مرسی استاد???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مهدی باقرزاده گفته:
    مدت عضویت: 2396 روز

    با سلام خدمت آقای عباس منش و گروه زحمت کش که تلاش میکنن تا به آموزه‌های که فراموش شده است را دوباره در زندگی شخصی خودمان بکار گیریم ولی که شاید این ولی شما آن را به عنوان تبره کردن تعبیر کنید مشخص های که یک رهبر یا هر فرد دیگر میتونه داشته باشه که در صحبت های شما می‌توان به آن اشاره کرد و از خصوصیات لازم و ضروری است تصمیم درست گرفتن است نه در تحت شرایط تصمیم گرفتن است تصمیمی که نلسون ماندلا گرفت تا به الان می‌توان از آن به راحتی حتی به عنوان یک افتخار از آن یاد کرد من موافق قضاوت کردن دیگران نیستم و انجام نمیدم ولی باز هم میگم که تصمیم باید گرفته شود و انجام داد که حتا اگر در روزها و شرایط آینده به آن نگاه میکنی به عنوان سند افتخارات از آن یاد شود چرا که انسانهای آگاه و فارغ از هر گونه تعصب و غرور قادر به گرفتن این تصمیمات از این جنس هستن به عنوان مثال تصمیمات که رهبران دینی در شرایط مختلف اقدام به فروش بهشت انجام دادن از دسته تصمیمات تعصب غرور و خود برتر بینی این دسته افراد هست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    هادی علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 2805 روز

    سلام به نظر من قضاوت کردن ایرادی نداره ولی ملامت و سرزنش کردن ایراد دارد.انسان خیلی وقتها بر اساس دانش و تجربیات خودش دیگران رو قضاوت میکند تا حتی ممکن است به ان قضاوت نیاز داشته باشد مثل ازدواج و انتخاب دوست و … ولی سرزنش و ایراد گرفتن است که قضاوت رو خراب میکند .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    سعید نیکومنش گفته:
    مدت عضویت: 2979 روز

    سلام به استاد و بچه ها

    استاد دست مریضاد . تو یه موهبتی واسه همه ی ما .چقدر به موقعی . چقدر جملاتت تاثیر گزاره .

    واقعا محو حرفهات میشم وقتی صدات رو می‌شنوم .

    چقدر موضوع این فایل من رو به فکر فرو برد . چقدر آدم ها رو قضاوت کردم بدون دلیل .

    وقتی این موضوع قضاوت کردن رو حل کنیم دیگه غیبت نمی‌کنیم حالمون خوبه .

    داشتم به این فکر میکردم استاد وجودت یه موهبته

    وقتایی که یکم میریم تو جاده خاکی با یه فایل مارو بیدار می‌کنی

    سپاسگزارم ازت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    مهدی سلیمانی گفته:
    مدت عضویت: 2373 روز

    به نام خدا

    با تشکر از استاد عزیزیم بابت مطالب این فایل

    من شخصا هر بار کسی رو قضاوت کردم بعدا همون اتفاق یا شبیه اون توی زندگی خودم افتاده لااقل برای من اینجوری بوده و این باور رو دارم که موضوعی که قضاوتش میکنم در خودم هست و من با پرداختن بهش اون قسمت از خودم رو که نمیخوامش و قضاوتش میکنم رو فعال میکنم قانون هم همینو میگه توجه باعث بیشتر شدن و گسترشش میشه بهتره وقتی میخوام هر چیزی رو قضاوت کنم اول به خودم خوب نگاه کنم ببینم میخوام اون موضوع رو وارد زندگیم کنم یا نه. در نهایت به خدا پناه میبرم و میگم تنها خداوند در جایگاه قضاوته و از همه چیز اگاهه. سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      شکیبا کیانی فر گفته:
      مدت عضویت: 2378 روز

      سلام دوست عزیز

      ممنونم بابت پاسخ زیباتون

      من هم در یک کتابی خوندم که وقتی کسی رو قضاوت میکنی تا اون اتفاق برای خودت هم نیوفته از دنیا نمیری

      به نظر من خدا میخواد با قرار دادن ما هم در اون شرایط اما به شکلی مختلف به ما بفهمونه که آیا تو هم در همچین شرایط سختی تصمیم درست میگیری یا نه؟ و اینطوری باعث میشه که یادمون بیاد روزی رو که یک شخصی رو قضاوت کردیم درحالی که نباید میکردیم

      این کمک میکنه بهمون و اگر خواستیم کسی رو قضاوت کنیم قبلش اگر بپرسیم از خودمون که به من چه؟ و اگه ما تو اون شرایط بودیم چه تصمیمی میگرفتیم؟ آیا دلم میخواد من هم اون رو تجربه کنم؟ و اگر جوابمون منفی باشه دیگه قدرت قضاوت رو در اون لحظه از دست میدیم.

      ممنون بابت کامنت خوبتون

      موفق باشید?

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: