خودمان را هم قضاوت نکنیم‌، چه برسد به دیگران - صفحه 54 (به ترتیب امتیاز)

781 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ستیا تمامی گفته:
    مدت عضویت: 2658 روز

    سلام

    استاد عزیز

    و خانم عزیز

    یک سوال پیش امده برای من.

    گاهی در جایگاهی قرار میگیریم که باید برمبنای رفتار ان فرد دیگر تصمیم بگیریم برای برنامه زندگی خودمان.

    مثلا در مورد پارتنرمان

    سیاستمدار محبوب یا منفور مان

    یا….

    در این موارد چه کنیم؟

    اینجا تصمیم گیری بر پایه قضاوت مان نسبت به ان شخص اتفاق می افتد.

    مثلا من ناظم مدرسه ای هستم

    و برپایه قضاوتم با بچه ها بر خورد مثبت یا منفی دارم.

    خوب برای چنین موقعیت هایی چگونه نباید قضاوت کرد چون عملکرد برپایه قصاوت شکل میگیرد.

    سپاسگزارم.

    روز و روزگارتون خوش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    سعید 2232 گفته:
    مدت عضویت: 3875 روز

    تمنا میکنم بخونید خواهش میکنم این سوال منو جواب بدید.سلام جناب عباس منش من خیلی ساله کارای شما و تمام ویدئوهاتونو دنبال میکنم و خیلی کم کامنت میزارم. ولی خواهش میکنم این سوال من رو جواب و راجع بهش تو ویدئوهاتون که رایگان میزارید صحبت کنید‌. ببینید من کتاب ۴ اثر از فلورانسو با دقت گوش کردم و بیندیشید و ثروتمند شوید هم با دقت گوش کردم. به مشکلی خوردم کتاب ۴ اثر خیلی راجع به شهود و ایمان به خدا صحبت میکنه و اصلا از استدال و کمک عقل صحبت نمیکنه. ولی کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید ناپلئون هیل خیلی از استدلال صحبت میکنه و ارزو رو بی فایده میدونه و حرفی از شهود نمیزنه. خواهش و تمنا میکنم یه ویدوی رایگان راجع به این موضوع صحبت کنید. شدیدا به مشکل خوردم که به خدا پناه ببرم و از نیروی شهود استفاده کنم یا از عقلم استفاده کنم و نیروی شهود را ناکارامد بدونم. از طرفی اسکاول شین خیلی خدارو سختگیر بیان میکنه میگه اگه کوچکترین ترس یا اضطرابی داشته باشید شهود بهتون نزدیک نمیشه یه جوری منو از خدا روند و ترسوند و احساس میکنم نمیتونم ب خدا نزدیک شم چون لیاقتش و ارامششو ندارم و باید مث حضرت ابراهیم باشم تا شهود نزدیکم بشه. بازم میگم واقعا تمام ذهنم روزو شب درگیره این موضوست و نمیدونم چکار کنم. ممنونم اقای عباش منش بزرگوار. دوست دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      مریم م د گفته:
      مدت عضویت: 2394 روز

      سلام دوست عزیز. من جایی ضرب المثلی خواندم که میگفت(در مورد مسائل کوچک با عقلتون? تصمیم بگیرید ودر مورد مسائل بزرگ با قلبتون تصمیم بگیرید) منظور از قلب همان شهود است و شهود همان خدای درون است. خدای درون همزاد ماست. موقعی که احساس ما بد میشود خدای درون ما از وجود ما خارج نمیشود و از بین نمیرود . فقط ما به او توجه نمیکنیم. هر لحظه که ما به خدای درون خود توجه کنیم الهامات خدا را دریافت میکنیم.خداوند از رگ گردن به ما نزدیک تر است.

      دوست عزیز پس جای نگرانی وجود ندارد تو هیچگاه شهود خود را از دست نخواهی داد.

      ضمنا تجربه شخصی خودم درستی ضرب المثل بالا را تایید میکند.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مرتضی صناعی گفته:
    مدت عضویت: 3442 روز

    سلام استاد.فوق العاده بود.یعنی الان که فک میکنم و نگاه میکنم به این چند سالی که روخودم دارم کار کردم، چقدر همین جریان قضاوت کردن دیگران در من کم شده. من ناخداگاه از همون بچگی وارد این بحثای انتقاد سیاسی و انتقاد دیگران نمیشدم، والان میبینم که چقدر زندگیآروم تر و بهتری دارم. و چقدر این دیدگاه انسان دوستی،خارج از خطاها،اشتباهات،جنسیت،ملیت و…. به انسان آرامش میده و چقدر دیگاه خداگونه ای هس.من که خداوکیلی از اینکه هیییچ کاری به زندگی مردم دیگه ندارم و اوناروقضاوت نمیکنم ، دارم لذت میبرم. وخدارو صدهااا هزار مرتبه سپاسگذارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: