خودمان را هم قضاوت نکنیم‌، چه برسد به دیگران - صفحه 45 (به ترتیب امتیاز)

781 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    اعظم جعفری گفته:
    مدت عضویت: 2574 روز

    سلام.

    چند سال قبل حدیثی رو خوندم از امام صادق که هر کس؛ شخص دیگری رو مسخره کنه از این دنیا خارج نمیشه تا به همون مسئله دچار بشه.

    من دوزنده بودم وخیلی هیکلم خیلی خوش فرم بود طوری که همه از مدل لباس خودم سفارش میدادند.

    لباس هایی که برای آدم های چاق میدوختم اول لباس را مسخره میکردم چون نامتناسب بود.

    حالا چندین سال است که باروش های مختلف اضافه وزنم رو پایین میارم دوباره بالا میرود. من سی کیلو اضافه وزن دارم.

    هرگز کسی را قضاوت نکنید!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    پیام53 گفته:
    مدت عضویت: 2335 روز

    با عرض سلام خدمت استاد الان نزدیکه 4صبحه چند ساعته فایل های تصویری شما رو می بینم خدا رو شکر ک خداوند استاد کامل سر راهم قرار داد

    در خصوص این فایل باید بگم دیدگاه جالبی رو ارائه داد هر چند اولش اصلا خوشم نیومد ولی با کمی تغییر باورم دیدم شما درست میفرمایید در صورتی ک اولش موضع سر سختانه و باور قدیمی نمیذاشت درست به مطلب نگاه کنم.

    در پناه خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    سميه محرمي گفته:
    مدت عضویت: 2221 روز

    سلام.روزتون بخیر.من خیلی مورد قضاوت اشتباه دیگران قرار گرفتم،به خاطر همین همیشه ناراحت میشدم از قضاوتهاشون ،چون من اونی نبودم که دیگران میگفتن.حرفهای استاد کاملاً درسته.تا وقتی جای دیگران نباشیم نمیتونیم بگیم که تو موقعیت مشابه اونها چه عکس العملی از ما سر میزد.من همیشه میگم تنها کسی که میدونه تو این ساعت و تو این لحظه من تو چه وضعیت و حالی هستم،فقط خداست و تو جای من نیستی تا بدونی من تو این لحظه چه شرایطی دارم .کاش همه یاد بگیرن از سرِبیکاری وقتی باهم حرف میزنن،دیگران رو نُقلِ مجلسشون نکنن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    ارشیا گفته:
    مدت عضویت: 2151 روز

    سلام.بسیار بسیار خوب و عالی بود.

    مخصوصا اشاره و تاکییدی که بر نبودن در اون شرایط شد خیلی عالی بود.و حتی مثال قرآن که بنابر شرایط نازل شده بسیار جالب بود.

    هرکسی اشتباه کرده و نمیشه اشتباه نکنه.

    و به نوعی ذهن ها رو این فایل راحت میکنه.یعنی مدام تو فکر این نیستی که چرا فلان شخص فلان عمل کرد رو داشته و به نظر من باید فلان کار رو میکرد.اصلا مگه من خدام که بدونم درسترین کار در هر شرایط چیه؟نیستم.چون خداروشکر انسان آفریده شدم.

    امیدوارم که همه ی آدم ها به این فهم برسن که خدا نیستن و همه چیز رو نمیدونن تا از جنجال ها و تنش ها و انرژی های منفی بسیار خودشون به دورباشن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    سمانه امینی گفته:
    مدت عضویت: 960 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم .

    چرا قضاوت میکنیم چون مسئولیت اینکه خودمون خالق زندگیمون هستیم رو نمی پذیریم

    چون نیاز به تایید داریم

    چون نیاز داریم یکی به غیر از خودمون تاییدمون کنه با رفتارهاش با بیانش و اگه برخلاف باشه اونوقته که شروع میکنم به قضاوت کردن و برچسب زدن

    چون اعتبار من ارزش من در کلام افرادِ نه اون چیزی که خودم باور کردم

    چون ترس دارم،ترس از دست دادن (باور کمبود)

    چون میخواهم شرایط اونطور که من میخوام باشه

    چون میخوام آدم ها اونطور که من میخوام باهام برخوردکنند چرا چون ارزشم رو از تو رفتار آدم ها میبینم،چون یه عمری بهم گفتند درست بشین درست راه. برو درست برخورد کن که آدم ها ببیند چه قدر با ادبی و بهت عزت واحترام بزارند اما در اصل جهان برپایه خیر ونیکی باید نگاهمون به هم بدونِ گمانه زنی باشه بدون برچسب زدن باشه باید خودمون باشیم ( کار درست رو انجام بدیم باورهای درست داشته باشیم) دیگه اینکه بقیه چه رفتاری با من دارند بستگی به حال واحوالشون داره ومن عروسک خیمه شب بازی اون ها نیستم که یه بار حالشون خوبه تحویل وتمجید وتعرف‌…اما بار دیگه که حالش خوب نیست بی توجهی و بی مهری

    >>>>>>>

    من ارزشمندم من تمام تلاشم رو میکنم که شخصیت رو بهبود بدهم و حالِ خوب رو تجربه کنم اما اینکه دیگران چه رفتاری با من دارند به من مربوط نیست و من جای آنها نیستم شرایط آنها را ندارم البته که منظورافرادی هستند که غالب زندگیم نیستند خیلی کم پیش میاد اما برخوردهایی که به ندرت ایجاد میشه و انرژیم رو میگیره باید به گونه ای نگاه کنم

    من جایگاه و شرایط اشون نیستم

    باید همه ما نسبت به هم کردار نیک و پندار نیک و گفتار نیک داشته باشیم و نیازی نیست من کار خاصی بخوام انجام بدهم تا مورد احترام افراد قرار بگیرم.

    >>>>>>

    اگر با رفتار ناجالبی برخورد کردم ربطی به شخصیت من نداره ، و اینکه من در موقعیت و شرایط اون فرد نیستم با خودم و دیگران باید مهربان باشم..

    “من هیچ حقی برای تغییر دیگران ندارم

    هیچ حقی ندارم برای سرزنش کردن و نصیحت کردن”.

    >>>>>>

    هیچ حقی برای گلایه کردن و انتقاد کردن ندارم

    من باید احترام بزارم هرکسی شرایطی داره و یکسری تصمیماتی میگیره و رفتارهای دیگران شاید از زاویه نگاه من اشتباه باشه ،شاید به خاطر ضعف های خودم فوکوس میکنم رو اشتباه دیگران باید به حدی برسم که احساس خوب رو تجربه کنم

    راهکار:

    باید بتوانم ذهنم را کنترل کنم با منطق هایی که در بالا توضیح دادم

    بایداحساسم را شناسایی کنم و ریشه ای درمانش کنم

    نتیجه:

    رفتارهای دیگران هیچ ربطی به شخصیت من نداره

    همه ما آزادیم ومیتونیم آزادانه عمل کنیم

    من باید حد ومرزهام رو بشناسم و به نسبت حد ومرزهام رفتار کنم و بیان کنم

    سعی کنم در برخورد با رفتارکسایی که من رو ناراحت میکنه ذهنم رو کنترل کنم و بدونم ناراحت شدنم یعنی توجه بر مواردی که نمی‌خواهم.

    موحد باشم دیگران را بزرگ نکنم و ازشون هم توقع زیادی داشته باشم

    بپذیرم آدم ها رو همون طوری که هستند و من کنترلی بر اونها ندارم

    رفتار نادلخواه آدم ها هیچ آسیبی به من نمی‌زند همان طور که رفتارهای ناجالبم به دیگران آسیب نمی‌زند

    رها باشم از برچسب زدن ،گمانه زدن بپرهیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    سمیه استار گفته:
    مدت عضویت: 3629 روز

    سلام

    استاد ممنوووون..واقعا احتیاج داشتم به این فایل..همین چند روز پیش داشتم فیلم مرد نامرءی رو نگاه میکردم که راجب یه پروژه علمی و محرمانه راجب نامرءی شدن بود.شخصیت نابغه و دانشمندش که این فرمول رو کشف کرد تصمیم گرفت خودش روی خودش امتحان کنه.اما بعدش جالب بود چون اون شخصیت نامرءی دیگه ربطی به شخصیت گدشتش نداشت و واااقعا عوض شد.راحت آدم میکشت اونم دوستای خودش رو..تجاوز میکرد..میگفت احساس میکنم آزاد آزادم و کسی نمیتونه کاری باهام بکنه.لذت میبرد که تو خلوت آدماست و اونا نمی بیننش و حتی از ترسوندن بچه ها هم لذت میبرد…من شبش خیلی راجب موضوع قدرت داشتن فکر کردم که منم اگه قدرت داشتم خیلی کارای ناشایست رو مرتکب میشدم.. در واقع اگه بخوایم واقعیت شخصیت کسی رو بشناسیم باید بهش قدرت و آزادی داد چون کنترل نفس کنترل ذهن میخواد و بقول استاد باید هر روز روش کار بشه و کار هر کسی نیست… خوشحالم که تو مدار این مطلب قرار دارم…استاد من تشنه این فایلای خودشناسیم…بیشتر میخوااام بیییییشششترر… یادمه یه حدیثی خوندم راجب اینکه اگه میخوای کسی رو بشناسی به زیادی نماز و روزش نگاه نکن شاید عادت باشه ببین این خصلتا رو داره بعد بهش اعتماد کن:صداقت و امانتداری..خیلی راجب وفای به عهد و امانتداری شنیدم که بهش تاکید شده میشه یه فایل راجبش بزارید و انواعش رو برامون باز کنید که خیلی تشنشم … باز هم سپاس فراوااان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    حمید منوچهری نجف آبادی گفته:
    مدت عضویت: 2390 روز

    سلام خداقوت اقای عباس منش

    واقعا عالی بود حالا میفهمم چقدر آدم مریضی هستم ، لطفا این جور چیزا رو بیشتر گوش زد کنید،

    البته با توجه به این چیز هایی که فرمودید شما خودتون هم داشتید قضاوت میکردید در حین همون فایل صوتی ? چون مردم هم بالاخره تا حدودی توی بعضی چیز ها حق دارن و به نظر من نظرشون رو بدن حالا نه در قالب قضاوت به عنوان یه recommendation و نه از روی غرض ، به این منظور که شاید چراغ راهنمایی برای اینده باشه و این که خیلی وقتا ما چون خیلی ناراحتیم شاید از روی ناراحتی این حرفا رو میزنیم و واقعا منظوری نداشتیم ، ولی با این اوصاف فرمایشات شما رو انکار نمیکنم .ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    آزاده عرفانی گفته:
    مدت عضویت: 2392 روز

    با عرض سلام و وقت بخیر ??? سپاسگزارم از شما که دیدگاههای خودتونو به اشتراک با دیگران میگذارید.???

    به نظرم قضاوت کردن موضوع چالش برانگیزیه و ابعاد مختلفی داره.

    در مورد مثالی که زدید به نظرم میرسه که اشتباه کردن اشکالی نداره ولی « نپذیرفتن و یا انکار کردن» اون اشکال داره . نماینده مجلس ، پزشک ، قاضی ، خیاط ، مکانیک و …هر انسانی ممکنه و تقریباً حتماً دچار اشتباه میشه ولی اگر بعدش به جای پذیرفتن اشتباه و عذرخواهی و اقدام برای جبران ، انکار کنه یا تقصیر رو به گردن دیگران بیندازه اونوقت این رفتارش خیلی اشکال داره.

    متاسفانه امروزه تخریب دیگران مُد شده! حالا این تخریب میتونه به توسط اشتباهات قدیمی صورت گرفته در گذشته افراد باشه و یا با دروغ و داستان سازی و خلاصه جعلی باشه.

    مانطور که شما گفتید بنده هم ۱۰۰٪ با قضاوت کردن در نگاه اول و با اطلاعات ناقص مخالفم. باید دید از نظر جامعه شناسی چرا داره اینجور اتفاقات میفته و همه دوست دارن دیگران رو خیلی زود قضاوت و تخریب کنن.

    البته در مورد یکسری کارها و جُرم ها ممکنه «علت» مشخص بشه و فرد مُجرم رو درک کنیم ولی دلیل نمیشه که مثلاً تجاوز به عنف فردی چون علت داره جُرم شناخته نشه! یعنی ما میتونیم علت کاری رو بفهمیم ولی قرار نیست چون کار بد کسی علت داره اونو تأیید کنیم.

    در واقع امروزه در مباحث روانشناسی به جای استفاده از « آدم خوب یا آدم بَد » و گروهبندی افراد به ۲ گروه بَدها و خوبها از ««« کار خوب یا کار بَد »»» استفاده میشه که درست تره.

    شاد و سلامت باشید ???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    حمید حیدری گفته:
    مدت عضویت: 2718 روز

    باسلام و درود فراوان..خدمت استاد عباسمنش عزیز…استاد فایل بسیار جالبی بود…من تا الان ۴..۵ بار شنیدم…و بازم دوست دارم بشنوم…من خودم ب شخصه در مورد همه قضاوت میکردم و میکنم…اما این فایل درسهایی زیادی ب من داد…راست میگی..من تا حالا خودم حتی ۱ نفر رو هم مدیریت نکردم..ببینم چ سخته…اونوقت بخوام بیام در مورد اون فرمانده جنگ..حرف بزنم.‌در مورد رهبری ..ریس جمهوری…استاد ما آدما گاهی وقتا نمیخوایم ی سوزن ب خودمون بزنیم.. فقط دوست داریم اون جوالدوز رو دیگران بزنیم..من قبله آشنایی با این سایت..همه رو مقصر میدونستم..میگفتم از بی عرضه گی رییس جمهور و سران مملکته ک من ب جایی نرسیدم..من همیشه عقبم..زندگی سخته…..من اگه ریس مجلس بودم فلان و…اما حالا میبینم حرف شما درسته…منی که تا الان حتی ۱ نفر رو مدیریت نکردم..چطور میتونم صدها نفر رو مدیریت کنم..واقعا..باتشکر از شما استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    سجاد قربانی گفته:
    مدت عضویت: 2810 روز

    سلام به همه ی دوستان همفرکانسی و استاد عزیز و خانم شایسته . ممنون خانم شایسته به خاطر مقاله هایی که می گذارید و آخرین مقاله ای که من خواندم که در مورد ایده هایی بود که به ما الهام میشود و ما آن هارا نادیده میگیریم و امشب هم یک فایلی از استاد دیدم به نام برسی مورد یک دوست که این موضوع را بیشتر توضیح دادن استاد.?وقتی ایده ای به ذهن ما میرسد باید همان موقع ان را انجام دهیم و اگر قرار نبود ما کاری انجام دهیم ایده ای هم به ما الهام نمی شد‌ و هرچند ان ایده هم به نظر خودمان از هدف اصلیمان دور باشد ولی پلی است برای رسیدن به هدف اصلی.ما در هر مداری هستیم ایده هایی مربوط به همان مدار به ما الهام میشود و یکی از دلایلی که من ایده هایم را اجرا نمی کنم این است که می خواهم ایده ای به من الهام شود که من را یک شبه ثروتمند کند و?روی خودم دارم کار میکنم تا ایده هایم را عملی کنم.و تکامل را طی کنم.و از کم شروع کنم و ارام ارام به مدار های بالاتر بروم.ممنون از خانم شایسته و استاد عزیز و هم خانواده های عزیز و از خدا برای هدایت کردن من به این مسیر?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: