خودمان را هم قضاوت نکنیم‌، چه برسد به دیگران - صفحه 52 (به ترتیب امتیاز)

781 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سمانه امیری گفته:
    مدت عضویت: 2419 روز

    سلام به استاد عزیز.نکته ای که از این فایل متوجه شدم اینه که در واقع اگه این باور درست داشته باشیم که هیچ کس نمیتونه باعث بدبختی ما و یا خوشبختی ما بشه و تصمیمات درست یا اشتباه دیگران تاثیری در زندگی ما نداره همین موجب میشه که دست از قضاوت کردن دیگران برداریم چون اونا هر اشتباه و خطایی هم کرده باشن در حق خودشون اون خطا یا اشتباه کردن و اینکه ما شرایط و گذشته ی اون آدم نمیدونیم شاید اگر ما تو شرایط اون آدم بودیم اشتباه بزرگتری مرتکب می شدیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    سمانه امیری گفته:
    مدت عضویت: 2419 روز

    سلام استاد عزیز.نکته ای که از این فایل یادگرفتم اینه که در واقع اگه ما این باور درست داشته باشیم که خودمون و افکار و فرکانس های ما اتفاقات زندگی ما رو رقم میزنه و این قانون برای همه ی انسان ها یکسانه و دقیق عمل میکنه بنابراین به این نتیجه می رسیم که خطا ها و اشتباهات دیگران تاثیری در خوشبختی و بدبختی ما نداره و در مورد همه ی انسان ها این قانون صدق میکنه بنابراین هر کسی هر خطایی میکنه در واقع در حق خودش این خطا رو کرده و ما در شرایط اون نبودیم شاید اگر ما جای اون آدم بودیم اشتباه بزرگتری مرتکب می شدیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    سید عطا اله عظیمی گفته:
    مدت عضویت: 2946 روز

    سلام به استاد,مرد بی ادعا.

    سلام به همه عزیزان.

    الان که بیدار شدم و داشتم صبحانه میخوردم دیدم فایل جدید اومده و گفتم بهترین زمانه برای دیدن.

    خلاصه وقتی گوش کردم یه چیزایی یادم اومد و واقعا احساس کردم که به همین دلیله که من الان تو این مجموعه هستم.

    یادم اومد که از 6-7سال قبل وقتی تو محرم به یزید و شمر و … لعنت میفرستادن من به خودم میگفتم از کجا معلوم اگه من جای یزید نبودم بدتر از یزید نمیشدم یا بدتر از شمر.

    و چند بار هم اینا رو به دیگران هم گفته بودم ولی اونها هم واقعا جوابی درستی نداشتن.یا یه بار شاگرد مغازه ام هی از شوهرش بد میگفت و من واااااقعا انقد عصبانی میشدم که میخواستم برم با شوهرش دعوا کنم.ولی بعدش که میشنیدم اون زن هم خیلی اشتباهات داشته واقعا نظرم عوض میشد و به این تجربه میرسیدم که یه طرفه نباید رفت و این اتفاقات باعث میشد من بیشتر باورم قوی تر بشه نسبت به این دیدگاه.

    و همینطور در مورد صدام چون در همین زمان بود احساس بدی داشتم ولی زندگینامه صدام رو که فهمیدم دیگه وقتی ازش حرفی میشد دیگه احساس بد نداشتم.

    واقعا نمیشه چیزی گفت شاید ادمها یه مسئولیتی دارن.

    ولی همیشه این سوال در ذهنم هست که چرا اون کسانی که اشتباهات مشخصی دارن و جایگاهشون هم بالاتر هست بدتر از دیگران اشتباهاتشون تابلو میشه و انگار اگه اشتباهی بکنن همه چی دست به دست هم میده که همه اون اشتباه رو بفهمن و مورد شماتت قرار میگیره.

    مثال رامبد جوان که میگفت تو ترافیک گیر کرده بود و به خاطر اینکه زودتر برسه از تاکسی پیاده شد و از نردهای بلوار میخواست بپره بره اونطرف خیابون که بند شلوارش گیر کرد به نرده و به صورت برعکس شده بود وسط بلوار و چند دقیقه مونده بود و هیچ کاری نمیتونست بکنه و همه هم نگاش میکردن و بعدش که با بدبختی ازاد شد باز یه لنگه کفشش تو گِل گیر کرد و بعد از چند قدم فهمید که کفشش درومده و دوباره برگشت و با پای گِلی کفشش رو پوشید و اون همه ضایع شدن براش پیش اومد.

    و یا اون نماینده مجلس که با وجودی که اون کارمند گمرک محترمانه جوابش رو میداد اون حرفها رو زد و بعدش تو مجلس هم طلبکار بود که کسی رو که کلیپ رو پخش کرده دستگیر کنن که برای دیگران درس عبرت بشه و رئیس مجلس هم باهاش موافقت میکرد.

    اگر به این شکل باشه که ما بخوایم نسبت به تمام مسائل به این شکل واکنش نشون بدیم ایا واقعا درست هست؟ و ایا باعث سو استفاده اون افراد نمیشه؟

    حالا بحث اون قاضی که تو 16 سالگی میخواست از یه دختر بوس بگیره خیلی فرق داره با یه نماینده مجلس با اون سن و اون حرکات.

    شاید یه نسبیتی وجود داره و به قول شما که در زمان و مکان شاید باید واکنش متفاوت بروز داد.

    لطفا پاسخ بدین ممنون میشم .

    سپاس خداوند رو که منو در جمع شما عزیزان قرار داد??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    روح الله وطن دوست گفته:
    مدت عضویت: 2390 روز

    سلام ودرودبه استاد عزیزم.

    چقدر این فایل عالیه، یکی ازبزرگترین مشکلاتی که من دارم ،همین قضاوت کردن اشخاص سیاسی ومذهبی هست، انتقاد وقضاوت دیگران سهم زیادی در گفتگوها وزبان من دارد، نیست روزی که این زبان به گلایه، انتقاد والبته قضاوت دیگران نچرخد.

    همیشه دیگران را قضاوت میکنم، در حالی که خودم مشکلات اخلاقی ، مالی زیادی دارم، شدیدا دوست دارم از شر این باور اشتباه خلاص شوم،چون همیشه بعد از قضاوت احساسم بد میشود ،وشدیدا عصبی میشوم،وبه زمین وزمان گیر میدم وفحش میدم.

    امیدوارم با عمل به آموزه های شما وماندن در این خانواده صمیمی ، باورهای درست را جایگزین باورهای پوسیده قدیمی کنم،وزندگی سراسر شادی وآرامش وثروت داشته باشم.

    در پناه حق شادوسالم باشی، استاد عشق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    سید عطا اله عظیمی گفته:
    مدت عضویت: 2946 روز

    البته این رو هم اضافه کنم که واقعا احساسم بعد از گوش کردن به فایل استاد بینهایت عالی شد.

    ولی همونطور که استاد همیشه میگن باید برا خودمون مسائل رو منطقی کنیم.

    واین برام کمی غیر منطقی بود برای همین اون سوالات رو پرسیم که برام منطقی تر بشه.

    بازم ممنونم از همه عزیزان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    samereh sami گفته:
    مدت عضویت: 3542 روز

    با سلام،

    من تقریبا تمام فایل های روی سایت رو خوندم ومطالب زیادی هم یادگرفتم. ولی با این فایل نتونستم ارتباط برقرار کنم. البته با مفهوم این که دیگران رو قضاوت نکنیم چون جای اونها نیستیم کاملا موافق هستم ولی به نظرم با مثال هایی که زده شد برای من مفهوم انتقاد تداعی شد. مثل این هست که تو یک مدرسه معلمی هست که از30 تا شاگرد 25 نفر نمره خوب میگیرن تو کلاس و معلم دیگری هم هست که از 30 نفر فقط 10 نفر نمره خوب میگیرن. حالا یا والدین و یا مدیر مدرسه میتونن فکر کنن که ما نمیتونیم معلم رو قضاوت کنیم چون نمیدونیم تو چه شرایطی هست و یا این که فکر کنن که مشکل معلم از کجا ناشی میشه و چطور میشه حلش کرد. به این ترتیب دانش اموزهای کمتری از این مشکل معلم اسیب خواهند دید. فرهنگ انتقاد کردن به روش درست و انتقاد پذیری و همینطور مسولیت پذیری چیزی هست که یک کشور رو تبدیل به ژاپن میکنن.

    ممنون که حوصله کردید و خوندید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    asal bahredar گفته:
    مدت عضویت: 2375 روز

    سلام استاد گرامی و دوستان عزیز من فایل صوتی رو گوش دادم باور کنید امروز برام یه مسایلی پیش اومد تو اماکن رفتم گذرنامه دخترم گم شد اطلاع بدم گذرنامه المثنی بگیرم باید از در ورودی به داخل بریم چادر میزاشتیم اول ورودی که رفتیم یاد خواهرم افتادم گفت اشنا دارم بهم بگو تا کارتونو زودتر انجام بده ولی یه دفعه یه ندایی اومد برام خدارو داری اشنا میخوای چیکار سریع به ذهنم گفتم من پروردگارمو دارم د ر همه جا کنارمو کارهامو سریع تراز هرکسی انجام میده به لطف پروردگارباور کنیدباید منتظر بودم کار خانمه تمام بشه بعد ما بریم یکی از پرسنل اقا صدام کرد کارمو سریع انجام داد و موقع برگشت از ورودی خانمی که دم درنگهبان بود چادر رفتیم بهش بدیم شروع کرد به انتقاد توهین ما من یه ان عصبی شدم برم حرف بزنم دخترم بهم گفت ولش کن مامان چیزی نگو و دسمو گرفت اورد بیرون رفتم حرفم بزنم گفت مامان ولش کن اینا مامورن ومعذور که اومدم خونه استاد عزیز این فایلو برام گذاشت خیلی ممنونم بخاطر قضاوت نکردن و خودشناسی سپاس گزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: