ایمانی که عمل نیاورد‌، حرف مفت است!! - صفحه 12 (به ترتیب امتیاز)

1135 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Alisha گفته:
    مدت عضویت: 2355 روز

    عنوان : تنها آنچه تو گفته ای حق است و جز این نیست

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

    وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ سوگند به عصر (۱)

    إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ که انسان درخسران است

    إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾ مگر کسانى که ایمان آورده و عمل صالح دارند،و یکدیگر را به حق و به شکیبایى سفارش وتوصیه می کنند

    این سوره ، عجب اشاره زیبایی به فرکانس و ضرورت هم فرکانس شدن دارد !!!

    هم فرکانس شدن با حق !!!

    و صبر و پایداری برآن

    داشتم به این فکر میکردم که حق چیه ؟ حقیقت چیه ؟

    مگه این حقیقت نیست که تنها خداست که قادر مطلقه و منبع و منشاء تمام نعمات و برکات، خداست

    همون چیزی که به عنوان ربوبیت ازش یاد میکنیم ، به عنوان یک انرژی فراگیر و فنا ناپذیر، همونطور که خودش خودش رو معرفی میکنه ،

    الله نورالسماوات والارض ٫٫٫٫*

    پس چرا در زندگی واقعی، حوائجمون رو از طرق غیر خدا طلب میکنیم ؟

    چرا به گشایش کارمون از طریق افراد دل بسته ایم؟

    چرا از جواب رد شنیدن در امورمختلف زندگیمون می ترسیم؟

    چرا ٫٫٫٫٫؟

    جالبه !!!! انگار این موضوع “باور” و “ایمان” به یک “قدرت مطلق” در همه افراد نیاز به تذکر و تمرین داره

    تا جائیکه حتی خدا به موسی (ع) هم یادآوری میکنه

    إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ﴿۱۲﴾ این منم پروردگار تو پای پوش در آور ، که تو در وادى مقدس “طوى” هستى ٫ (یعنی متعلقاتت رو بزار کنار بعد بیا پیش من)

    وَأَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَى ﴿۱۳﴾ و من تو را برگزیده‏ ام پس بدانچه وحى مى ‏شود گوش فرا ده

    إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاهَ لِذِکْرِی ﴿۱۴﴾ منم! من! خدایى که جز من خدایى نیست! پس مرا پرستش کن و به یاد من نماز بپا دار

    قسمت جالبش اونجایی که خدا به موسی میگه “”” اننی انا الله “”” ٫٫٫٫٫

    دارم تصور میکنم که یه نفر بیهوش بوده و بهوشش آوردن و آهسته به صورتش می زنن و میگن :

    حالت خوبه ؟!!

    منو می شناسی ؟!!

    می دونی اینجا کجاس؟!!

    من ٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫

    صحنه عجیبیه !!!

    برای همینه که میگم این خدا خیلی مهربونه !!! خیلی ماها رو دوست داره !!!

    برای اینکه ماها رو به خوشبختی برسونی هر کاری داره میکنه !!!

    تا به هیچ چیز غیر خودش توجه نکنیم، چون در نظام جذب الهی ، هر چه جذب کنیم شاکله رفتاریمون رو شکل میده٫ و در واقع هرچیزی غیر از خدای عزیز باطل مطلقه٫ و اگر در این مسیر باشیم دچار خسرانیم٫

    پس بیاییم با خط فرکانس تعریف شده خدا همراه بشیم و عزم کنیم که بر این مدار بمونیم (وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ )

    این فرکانس حسی و قلبی و باوریه !!!

    به رنگ و لباس زبان نیست

    ان اکرمکم عندالله اتقاکم *

    و با این منظر ، تقوا یعنی تلاش و خویشتن پایی در جهت هماهنگی هرچه بیشتر با فوانین ثابت نظام الهی و هم فرکانس شدن با این قوانین٫

    صبور باشیم و حق جو و حق طلب *

    به قول سعدی شیرین سخن:

    بنشینم و صبر پیش گیرم /

    دنبالهٔ کار خویش گیرم/

    شد موسم سبزه و تماشا/ برخیز و بیا به سوی صحرا/

    کان فتنه که روی خوب دارد/ هرجا که نشست خاست غوغا/

    صاحبنظری که دید رویش/ دیوانهٔ عشق گشت و شیدا/

    دانی نکند قبول هرگز / دیوانه حدیث مرد دانا/

    چشم از پی دیدن تو دارم / من بی تو خسم کنار دریا/

    از جور رقیب تو ننالم / خارست نخست بار خرما/

    سعدی غم دل نهفته می‌دار / تا می‌نشوی ز غیر رسوا/

    گفتست مگر حسود با تو/ زنهار مرو ازین پس آنجا/

    من نیز اگرچه ناشکیبم / روزی دو برای مصلحت را/

    بنشینم و صبر پیش گیرم / دنبالهٔ کار خویش گیرم/

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      طیبه مرادی گفته:
      مدت عضویت: 3016 روز

      به نام خدای نازونیاز

      دوست الهی آقای شعبان پور چقدر آگاهی از همان یک آیه را برایمان باز کردی نفست حق برادرم .

      خدایا اشکام تمومی ندارن انگار چشمه سار زیبای تو شده می‌جوشد فراوانی می آورد با خود .جلا بده وجودم را که وجودم با تو صفایی دگر دارد من خودم را با تو دیدم در تو معنی میکنم خودم را تنها معبود ومعشوق من .

      به عظمتت من هیچ نیستم کنار نام تو بالا میروم ومیدرخشم درخششی چون تلالو خورشید در میان ابرهای بارانی در هنگامه غروبی سرد که پرندگان به بهانه تماشایش رقصی دسته جمعی را آغاز می‌کنند .

      سپاسگزارم بخاطر پخش آگاهی دوست الهی ‌.در تمام خودش غرق باشید هر لحظه ‌??

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        Alisha گفته:
        مدت عضویت: 2355 روز

        سلام خانم مرادی گرامی

        از پیام محبت آمیزتون ممنونم

        این یادداشتها نتیجه فضای جدیدیه که درونش قرار گرفتیم.

        من اسمش رو گذاشتم شوک فرکانسی!!!!

        ما گدایان خیل سلطانیم/

        شهربند هوای جانانیم/

        بنده را نام خویشتن نبود/

        هر چه ما را لقب دهند آنیم/

        گر برانند و گر ببخشایند/

        ره به جای دگر نمی‌دانیم/

        چون دلارام می‌زند شمشیر/

        سر ببازیم و رخ نگردانیم/

        دوستان در هوای صحبت یار/

        زر فشانند و ما سر افشانیم/

        هر گلی نو که در جهان آید/

        ما به عشقش هزاردستانیم/

        تنگ چشمان نظر به میوه کنند/

        ما تماشاکنان بستانیم/

        تو به سیمای شخص می‌نگری/

        ما در آثار صنع حیرانیم/

        هر چه گفتیم جز حکایت دوست/

        در همه عمر از آن پشیمانیم/

        سعدیا بی وجود صحبت یار/

        همه عالم به هیچ نستانیم/

        ترک جان عزیز بتوان گفت/

        ترک یار عزیز نتوانیم/

        شادی و عافیت و امنیت و سعادت و ثروت خدادادی ، رزق لحظه به لحظه زندگیتان باد.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    ابراهیم آقا Brj_auto_glass گفته:
    مدت عضویت: 2229 روز

    سلام

    روز ۸۸ سفرنامه رو دارم به لطف خدا بدون وقفه ادامه میدم

    الهی شکر

    🌺وقتی اصل و اساس اینه که افکار من اتفاقات رو رقم میزنه 🌺

    📍دیگه من چکار دارم با این و اون؟

    📍من چکار دارم با حکومت یا دولت ؟

    📍کل کار من اینه که دوربین وصل کنم روی خودم و روی قوانین جهان زوم کنم

    📍ببینم چی داره ناامیدم می‌کنه ؟ چی داره من رو میترسونه ؟ چی داره تو ذهنم زندگی رو برام جهنم می‌کنه ؟

    📍بیام اینها رو درست کنم

    📍بیام شخصیتم را متعهدانه عوض کنم

    📍چجوری شخصیتم رو عوض کنم؟

    ♦️مثلا قبلا آدم بد دهنی بودم الان آگاهانه هروقت خواستم چرت و پرت بگم جلوی دهنم رو بگیرم

    ♦️قبلا زیاد انتقاد میکردم الان آگاهانه وقتی می‌خوام گله و شکایت کنم جلو زبونم رو بگیرم

    ♦️قبلا زیاد تو فضای مجازی ولگردی میکردم الان آرام آرام اون رو به صفر برسونم

    ♦️قبلا زیاد بحث میکردم الان آگاهانه سکوت کنم

    🌺ولی متعهدانه این کار رو بکنم و هروقت تخطی کردم جریمه نقدی بزارم کنار و بدم به کسی🌺

    📍چرا استاد الان جایگاهش رویاییه؟

    ♦️چون تعهد و ایمان قوی داشته و هرکسی که این ایمان به غیب رو داره میتونه به این حد برسه

    خداوند به ایمان ما پاسخ میدهد

    پاسخ خداوند و پاداش خداوند متناسب با ایمان و تعهدی است که ما داریم

    وقتی با انرژی منبع هماهنگ باشیم (بهش ایمان واقعی داشته باشیم که می‌تونه فلان مشکل منو حل کنه و خیالم راحت باشه که اون خدا کارش رو بلده) اونوقت برامون همه کار می‌کنه

    برام تبلیغ می‌کنه برام رابطه عاطفی هم‌جهت با فرکانسم جور می‌کنه برام دلها رو نرم می‌کنه🏵️

    🌼همه کار می‌کنه به شرط ایمان💮

    🏵️نیاز به داد و قال نیست ، نیاز به در مدار درست قرار گرفتنه🏵️

    وقتی تو مدار درست باشم اتفاقات و شرایط هم جهت با اون مدار به سمت من هدایت میشه

    📌مدار چجوری عوض میشه ؟

    ♦️با کنترل ذهن با استفاده از ارسال فرکانس خواسته

    ♦️با آرامش داشتن در همه احوال

    ♦️با نگاه متفاوت با بقیه مردم در مورد وقایع

    ♦️با عمل به قوانین بدون تغییر کیهانی

    ♦️با ایمان به خدایی که اگه باورش کنم همه کار برام می‌کنه

    ♦️با پیدا کردن ترمزهای ذهن و حمله به اون ترس‌هایی که حاصل اون ترمزهاست

    ♦️با سپاسگزاری بابت داشته ها

    اون خدایی که برای استاد تبلیغ می‌کنه اون خدایی که برای آقای ایلان ماسک تبلیغ می‌کنه برای من هم می‌تونه تبلیغ کنه

    خدایی که بدون توقع و بدون هزینه داره برای خیلی‌ها که در مدار درست هستن داره از بینهایت طریق مختلف مشتری ها رو به اون آدمها کانکت می‌کنه

    طرف میاد پیش من براش کار میکنم دفعه دوم میاد منت میزاره ، میگه که فلانی من مشتریتونم یا میگه من مشتری برات فرستادم باید تخفیف بدی میگم مگه وقتی میری پول برق پرداخت می‌کنی به اداره برق میگی من مشتریتونم هر ماه پول بهتون پرداخت میکنم ؟

    بهشون میگم خوب بهتون خدماتی دادم پولی گرفتم مگه پول دادی برا خودم؟

    اما خداوند بدون منت و توقع برامون همه کار می‌کنه

    الهی شکر

    خدای حضرت یوسف خدای من هم هست

    اونجور که یوسف رو از ته چاه رسوند به اوج عزت می‌تونه من رو هم به جایگاه رویایی برسونه

    خدایی که برای ایلام ماسک ایده های پولساز میده می‌تونه به منم ایده های پولساز بده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    محیا گفته:
    مدت عضویت: 1040 روز

    من باید حتما اینجا این کامنت را بنویسم ، تعهدی که چند روزی است به خودم دادم و امروز بلاخره موفق شدم تا بنویسم.

    امروز که این کامنت را مینویسم سه ماهه که با روزشمارتحول من پیش رفتم و هر روز سعی کردم که یه فایل را گوش بدم و اگر روزی را فراموش کردم روز بعد فایلهای عقب افتاده را به علاوه فایل همون روز گوش میدادم .

    امروز روز 92 از تحول روز شمار من است .

    روزی که تصمیم گرفتم بیام سایت استاد عباسمنش ، و فایلی را گوش بدهم ، حالم خوب نبود، غمگین ، سردرگم و ناراحت بودم (تو فایل روز اول نوشتم که تو چه شرایطی بودم) برای اولین بار به این فایل هدایت شدم ، بدون اینکه از قبل بدونم همچین فایلی وجود دارد. و خیلی از این بابت خوشحالم که شروع تحولم با این فایل بود.

    مدت زیادی نیست که شروع کردم ولی یه سری تغییرات در من به وجود آمده که خواستم تو این فایل بنویسم ، برای خودم که یادم باشه قانون عمل میکنه ولی هر اندازه که من درکش کنم باورش کنم .

    1- اول اینکه تو این چند سال اخیر ، کاری نبود که شروع کنم و تمومش کرده باشم کلی کار نیمه تموم دارم ، موقعی هم که این فایل را شروع کردم فک میکردم اینم مثل خیلی از کارها به 30 روز نکشیده رها میکنم ولی وقتی فصل اول را شروع کردم بیشتر از یه ماه طول کشید تا تمومش کنم خیلی سخت بود برام هر روز بیام یه فایل گوش بدم به خودم پایبند باشم بعد از یه فاصله زیادی که بین فایلها افتاد به خودم قول دادم که باید حتما این بخش را تموم کنم و برای اولین بار یه کاری را نیمه تمام رها نکنم و وقتی این کار را انجام بدهم برای خودم یه جایزه ای میخرم و این میتونه این باور را در من ایجاد کنه که من هم میتونم کاری را تموم کنم (همیشه باورم این بود که من عادت دارم همه کارها را نیمه تموم رها کنم بدون نتیجه پایانی و نمیتونم کاری را به اتمام برسانم ) و بلاخره تونستم تا آخر سال 1401 فصل اول را تموم گاهی روزی دو تافایل گوش میدادم تا قبل سال جدید تموم کنم .

    و من برای اولین بار تونستم سر تعهدم بمونم و فصل دوم رو با شروع سال جدید شروع کردم و تا به امروز روزی یه فایل گوش دادم تا امروز که 2 خرداد 1402 است.

    2- وقتی این فایل را گوش دادم از بیکار بودن و درآمد نداشتنم خیلی ناراحت بود گاهی بابتش گریه میکردم وگاهی عصبانی .

    کارها و ایده های زیادی را هم امتحان میکردم ولی هیچ کدام به ثمر نمیرسید یا شرایطش با من جور نبود

    گاهی تو دیوار دنبال کار میگشتم ولی به اون چیزی که میخواستم نمیرسیدم تو همون اوضاع بودم که تصمیم گرفتم بیام تو سایت فقط برای اون روز فایلی گوش بدهم که حالم بهتر بشه (من از قبل توسط همسرم با سایت تا حدودی آشنا بودم و همیشه همسرم من را تشویق میکرد به گوش دادن فایلها و برام هرازگاهی فایلی را میفرستاد یا باهم گوش میدادیم ، یادمه هر وقت که همسرم فایلهای زندگی در بهشت را میگذاشت فقط برای اینکه با همسرم همراهی کنم و راستش وقتی ذوق و دوست داشتنش برای تماشای سریال را میدیدم دلم نمیومد بهش بگم آخه اینا چیه میبینیم به جاش بیا یه فیلم یا کاری انجام بدیم ، باهاش میدیدم و گاهی برای اینکه متوجه حسم نشه خودم را مشتاق نشون میدادم ، ولی الان خودم گاهی به همسرم پیشنهاد دیدن فایلها را میدهم)

    تو ماه اول بود که فهمیدم اول از همه باید حس و حالم خوب باشه تا برام اتفاقات خوب بیفته و تصمیم گرفتم فعلا به داشتن کار و درآمد فکر نکنم چون فکر کردن بهش بهم حس بد میداد حس بی ارزشی و….

    تا اینکه شب عید بود که وقتی با همسرم در مورد سال جدید و اهدافم صحبت میکردیم بهم پیشنهاد یه کاری را داد که من تا قبل از آن اصلا بهش فکر نمیکردم اصلا فکر نمیکردم که من بهش علاقه داشته باشم یا استعدادی در موردش داشته باشم ، گفتم من که نمیتونم من که هیچی در موردش نمیدونم ولی همسرم تشویقم کرد که نه تو میتونی و تو خیلی خوب از پس انجامش برمیایی و من باور دارم که میتونی ، به خودم گفتم من که فعلا ایده ای واسه انجام دادن ندارم خوب اینو امتحان کنم . چند روز بعدش تو اینترنت در موردش سرچ کردم و هر کاری لازم بود برای شروع انجام بدهم تو همون تعطیلات عید انجام دادم ، فایلهای آموزشی مختلفی را دیدم و یواش یواش دیدم من تایم زیادی از روز را مشغول دیدن فایلها هستم و اصلا گذشت زمان را متوجه نمیشم . هدف هر روزم شده بود و کلی ازش لذت میبردم و تا به امروز روزی نبوده که حس خستگی و یا بدی نسبت به انجامش داشته باشم . خیلی بهش علاقه دارم خیلی برام لذت بخشه ، احساس میکنم این هدایت خدا بوده شاید اگر من به سمت فایلهای استاد هدایت نمیشدم ، با پیشنهاد همسرم به این راحتی قبول نمیکردم تا این کار را شروع کنم و طبیعتا کلی بهانه داشتم برای انجام ندادنش ، چون من اصلا علاقه یا مهارتی در موردش نداشتم .همین الان هم اگر من به اطرافیانم بگم چه کاری را شروع کردم اصلا باورشون نمیشه که من بدون داشتن مهارت بتونم این کار را انجام بدهم .

    فعلا دو ماهیه که شروع کردم و الان فقط دارم روش کار میکنم و همزمان آموزش میبینم و هنوز درآمدی ندارم ولی مطمئنم که همینطور اگه ادامه بدهم موفق میشم و به درآمدم خواهم رسید

    فعلا میخوام از همین آموزش دیدن ها و کار کردنم ِلذت ببرم و نمرکزم روی حس و حال خوب باشه ثروت خودش میاد.

    3- سومین تغییرم در رابطه با حس تنهاییم بود که برام یه معظل بود و همچنین در رابطه با بحث عواطف

    من همسرم به واسطه شغلش ماموریت های زیادی میره وماموریتهاش گاهی از یه روز تا ده روز و گاهی بیشتر طول میکشه ، همیشه من از اینکه تنها بودم تو این مدت ناراحت بودم فرقی نداشت پیش خانواده ام بودم یا تنها تو خونه ، کل اون مدت ناراحت بودم و گریه میکردم و غصه میخوردم زنگ میزدم به همسرم و حال اون هم خراب میکردم که چرا رفتی و کی میایی من تنهام منو درک نمیکنی و اصلا تو نگران من نمیشی بقیه همسرشون رو تو خونه تنها نمیگذارند و…….

    تا اینکه هفته پیش من تصمیم گرفتم تو این مدت که همسرم میره ماموریت و یک شب قراره تنها باشم ، تنها خونه بمونم و روی پروژه م کار کنم چون با رفتن به خونه مادرم نمیتونستم روی پروژه کار کنم .

    اون شب که تنها بودم دیگه خبری از حس تنهایی نبود دیگه مثل همیشه فکر نمیکردم که چرا همسرم منو تنها گذاشت چرا نگرانم نشد و کلی حال خودمون را بد کنم ، در عوض حالم خوب بود اصلا حس ترس تنهایی نداشتم شاد بودم و موقع خواب با برق خاموش خوابیدم(چون همیشه تمام برقهای خونه را روشن میگذاشتم) بدون هیچ حس بد و ترسی.

    وقتی همسرم برگشت همسرم بهم گفت چقدر تغییر کردم و همین باعث شد بشینم فکر کنم که من تو این مدت چقدر تغییر مثبت داشتم .

    الان خیلی خیلی باید تو خیلی از زمینه ها روی خودم کار کنم و خیلی دوست دارم بعد از پایان فصل چهارم دوره ی 12 قدم رو شروع کنم خیلی بهش فکر میکنم و خیلی برای انجامش ذوق دارم.

    خدایا شکرت بابت همه چی …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1195 روز

    سلام استاد عزیز

    سلام دوستان خوب خودم

    دوره دوازده قدم یکی از بهترین و عالی ترین دوره هایی است که واقعا قدم به قدم ما را به جلو می برد

    واقعا حس و حال من را خوب می کند

    چقدر به آرامی و حال خوبی آموزش های این دوره ما را به جلو می برد تا بهتر بتوانیم براحتی و آسانی و حال خوبی بتوانیم به یک خوشناسی و خداشناسی برسیم و به آسانی به موفقیت های عالی و چشم گیر دست پیدا کنیم

    یک نکته و یک درس عالی از صحبت های استاد برای من این بود که باید باور کنم

    این باور کردن که می توانم سبب می شود که من بتوانم براحتی و آسانی حرکت کنم

    انرژی بگیرم و در راه اهداف خودم ثابت قدم باشم

    هر چه بیشتر من تغییر کنم جهان هستی هم به این تغییر من پاسخ می دهد و به من در این راه عالی کمک می کند

    شرایطی را برای من هموار می شود که به من کمک می کند تا براحتی و آسانی به خواسته های خودم برسم

    نکته مهمی که استاد گفتند این بود که خودم باید بتوانم خلق کنم

    وقتی می توانم در شهر خودم زندگی جدیدی را برای خودم خلق کنم

    در هر جایی دیگر از این جهان هستی هم باشم باز می توانم خلق کنم

    چرا که من خودم خالق زندگش خودم هستم

    افکار و باورهای من است که به من کمک می کند تا شرایطی عالی و خوب را برای خودم بسازم

    هر چه بیشتر روی خودم کار کنم نتایج عالی تر و بهتری خواهم گرفت

    هر چه بیشتر نسبت به خودم و اهداف خودم باور داشته باشم

    این باور سبب می شود که من در طی این مسیر نه تنها خسته نخواهم شد بلکه انرژی و موفقیت عالی نصیب من خواهد شد

    خدای مهربان همیشه در کنار من بوده است

    همان خدایی که تا بحال هوای من را داشته است از این به بعد هم هوای من را خواهد داشت

    او مراقب من خواهد بود

    این دوره واقعا برای من منحصر به فرد بوده است

    می دانم که هر چقدر روی خودم کار کنم من نتایج عالی تر خواهم گرفت

    می دانم هر چه باورهای من بهتر و قوی تر بشود شرایط زندگی من هم بهتر خواهد شد

    سپاس از استاد عزیز

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    محمد قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 3281 روز

    استاد این که خودش یه محصول بود،چیکار داری میکنی باهامون؟؟؟ خدامون چیکار داره میکنه باهامون؟؟؟

    خیلی دوست دارم دست قدرتمند خداااااام،شکر که هستی،خیلی دوست دارم…

    خدایا شکر واسه وجودت،خدایا شکرت که لحظه ای از توجه بهمون غافل نیستی،خدایا شکرت که داری هدایتمون میکنی،خدایا شکرت که فقط خودت واسمون کافی ای،خدایا شکرت که ما رو تو پناه خودت جا دادی،خدایا شکرت که ما رو راه گمکرده پیدا کردی و راهو نشونمون دادی،خدایا شکرت که ما رو فقیر پیدا کردی و توانگرمون کردی،خدای مهربونم خیلی دوست دارم،واسه همه چیز شکرت…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    فریبا : ) گفته:
    مدت عضویت: 2699 روز

    سلام استاد جان جانان

    مرد روشن روان پیشرو

    آقای عباس منش دوست داشتنی

    استاد اومدم بگم امروز ۱۵اسفند ۹۷ و ۳۶۳ روز تو سایت شما عضو شدم

    به مناسبت یک سالگی عضویتم ی هدیه خوب درخواست میکنم بهم برسه از سایت شما…فایلی که چراغ راه ازین به بعدم میتونه باشه

    آقای عباس منش عزیز هر فایل یا محصول شما بنظرم چراغی میتونه باشه که در مسیر تکامل و طی مدارها روشن کنه راهو و بعد نوبت به چراغ بعدی برسه

    اصلا چرا چراغ؟ ما درون نور هستیم فقط پنجره هارو بستیم(این مثال همین الان بهم گفته شد،الان میفهمم هدایت یعنی چی)

    پس هر محصول یک پنجره ای میتونه باشه برای دیدن،اگاه شدن،لذت بردن

    یکسالگی فریبا در سایت پنجره های نور مبارک

    استادنمیشه شمارو زیاد دوست نداشت

    چون روح خداییتونو گسترشش دادید

    پیام از طرف فریبا

    کسی که هر روز یا تو سایت پنجره هاست یا ی پنجره رو باز کرده و داره لذت میبره و آگاه میشه

    با آرزوی سلامتی شما و عزیز دلتون و میکاییل زیبا?????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    فهیمه عبداللهی گفته:
    مدت عضویت: 3826 روز

    خدایا شکرت از خدا خواستم شکرگزاری و رسیدن به خواسته هام رو در کدام قست سایت بنویسم رفتم توی نشانه امروز من و این فایل اومد حالا فی البداهه میگم.

    سلام بر استاد وخانم شایسته وشاگردان استاد.

    من تونستم فرکانسهام روتا حدود زیادی تنظیم کنم .نتایج خوبی داشتم از تعطیل شدن اداره خودم و شرکت همسرم. جالب اینکه من فکر می کردم به فلان دلیل خاص شرکت همسرم تعطیل میشه یه چیز خنده دار و عجیب و دقیقآ به همون علت تعطیل شد. خدایا شکرت.از این موضوع که بگذریم بریم سر دستاوردهای مالی من.سال ۱۳۹۳ من یدونه مبایل سامسونگ خریدم نوت 3.آخرین مبایل روز بود.حدود ۲میلیون تومان.خیلی کار خفنی کردم به نظر خودم. کل پولهام رو گذاشتم و خریدم. از این کیف هاتو زندگی به خودم نمیدادم. یه بیسکویت هم که میخواستم بخرم قیمتش رو نگاه میکردم با بیسکویت های دیگر مقایسه میکردم و ارزانترین را می خریدم.مسیر دو ساعته تاخونه میرفتم یه آب معدنی برای خودم نمی خریدم هلاک و تشنه و خسته میرسیدم خونه با اعصاب خورد. باورهام اینطوری بود.سال ۹۳ گفتم این مبایل خفن را تا ده سال نگاه میدارم آخه دوستام هی مبایل

    – عوض میکردند و گم می کردند و میشکستند.اما من گفتم نه.این مبایل رو ده سال نگاه میدارم.این هم فکر درستی نبود.ناشی از ترس و باور کمبود بود. خلاصه علم و تکنولوژی عوض می شد من همچنان راضی بودم.همسرم گفت عوض کن میگفتم نه خوبه برام خوب هم بود اما من پول نداشتم عوض کنم.یعنی به حدی که اصلا درخواستش رو هم نداشتم.تا اینکه یه روز قرار شد گلس مبایلم رو عوض کنم مبایلم رو دادم به همسرم.یه مبایل از ش قرض گرفتم و فایلهای استاد را روی مبایل جدید دیدم. استاد گفته بود من فایلها رو با کیفیت بالا میذارم توی سایت به خاطر شما اما من نمی فهیمدم خب با مبایل خودم می دیدم دیگه تا اینکه فایل ها را توی مبایل قرضی دیدم. به به چه کیفیتی داشت.خلاصه اون مبایل کناری همسرم بود بهش گفتم کامل بهم قرض بده یه مدتی دستم باشه. خلاصه خیلی خوشحال بودم با همون مبایل داشتم کامنت های بچه ها را میخوندم یکی گفته بود که خدارو شکر مبایل خوب apple خریدم من خیلی خوشحال شدم از خوشحالی اون دوستمون. دستهام رو مشت کردم گفتم خدایا شکرت منم مبایل خوب میخرم.این هم قانون تکامله که من یه مبایل بهتر فعلاً دارم.قراره یه مبایل خوب بیاد. ۲۰ روز نگذشت که

    سامسونگ نوت 3 اولترا گرفتم حدود ۲۵ تومان. دیگر تایپ نمی کنم مینویسم اون خودش تبدیل به متن می کند چقدر کارهام آسون شده چقدر راحتم خداوند شکرت. مبایل من برای من معجزه بود.سال ۹۳ کجا و الان کجا.خب چرا از خدا نخواهیم ؟ چرا با شکرگزاری خودمون رو به خدا و نعتهای او نزدیک نکنیم.

    این تازه یه گوشه از نعتهای عظیمی بود که خدا بهم داد.با پولی که رسید هزاران چیز دیگر هم خریدیم.

    ۶ماه بیش داشتیم حساب کتاب می کردیم که یه دوچرخه بخریم با چندتا وام و البته قسطی.حالا خدا چه دوچرخه هایی  بهمون داده.خدایا شکرت.

    خدایا من همش ازت درخواست میکنم من دیگر هنگام درخواست از تو خجالت نمی کشم حالا فهمیدم که تو هم دلت میخواهد به ما بدی ما ذهنمون فقیر بود قناعت می کردیم درخواست نمی کردیم حالا همش ازت میخوام آزادی میخوام پول و ثروت میخوام.اصلا” بر این طریق من به تو نزدیکتر میشم هر لحظه نعمت تو با منه دیگر لازم نیست بترسم هر لحظه شکرگزار توام وقتی خودم را غرق در نعمت تومیبینم.دیگه مشرک نیستم تو بامنی و از تو درخواست میکنم نه از بندگانت.خدایا شکرت. خدایا هممون رو هدایت کن. مرسی بابت معجزاتت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    محمد دِرخشان گفته:
    مدت عضویت: 1944 روز

    به نام خدا

    سلام

    اونی که کارش را درست انجام نمیده،ما هستیم،خدا بی نقص کارش را انجام میده

    ما روز اول که با قانون آشنا میشیم همه چیز را یک شبه می‌خواهیم ولی قانون این نیست ما یک شبه باورهای نادرست را ثبت نکردیم که یک شبه هم پاک کنیم،سالها طول کشیده تا به این باورها و به اینجا رسیدیم،قطعا حداقل ماه‌ها طول میکشه تا با باورهای درست جایگزین کنیم این باورها

    وقتی داری روی افکارت کار میکنی و کنترل میکنی و جهت میدی ،اتفاقات را برای خودت خلق میکنی

    ایمانی که عمل نیاورد،حرف مُفت است

    تو درست باش،تو مسیر درست را برو،جهان هدایت میکنه آدمها،موقعیت ها،شرایط را به سمتت

    دو نوع رزق وجود داره 1)تو میری سمت اون 2)اون میاد سمت تو

    ما هر روز صبح یک زندگی و شرایط آکبند را تحویل میگیریم

    چرا در زمینه مالی کمتر نتیجه میگیریم(زمان بر است)؟

    چون باورهای فقر در ما قدیمی تر و ریشه دار تر است.و کمی زمان برتر است و نیاز به انرژی بیشتر و به قولی جهاد اکبر دارد چون گذشتگان ما پولدار شدن و پول بدست آوردن را همراه با سختی و زجر برای ما ترسیم کردن و در ذهن ما پول مترادف شده با سختی،عرق ریختن،زجر کشیدن،روز و شب کار کردن،آسایش نداشتن

    خونه های بالا شهر تهران مال همه نیست

    بنز میباخ مال همه نیست،خونه ی 800 میلیاردی شهرک غرب مال همه نیست،لندکروز 20 میلیاردی مال همه نیست

    اینا مال کسی هست که وقت میزاره و از قدرت ذهنش استفاده میکنه و به راحتی پول در میاره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    سیده سعیده حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2980 روز

    سلام استاد جان وارسته ترین انسانی که تا حالا شناختم واقعا این حد از صداقت و عشق و خلوص و انرژی رو از هیچ کس ندیدم که از تمام خونش حتی وسایلش عکس بگیره و به همه نشون بده به این نیت که ما باور کنیم که انسان میتونه از کجا به کجا برسه‌. استاد خونتون خیلی زیبا و پر انرژی بود و یه چیزی که منو خیلی به خودش جذب کرد سادگی خونتون بود که در همه جاش به چشم میخورد برخلاف ماها که انواع و اقسام وسایل غیر کاربردی و تزیینی تو خونمون میزاریم فقط برای چشم مردم ولی شما در عین حال که بسیار ثروتمند هستین ولی هیچ وسیله بیخودی تو خونتون ندیدم حتی تابلوهای بسیار زیبایی که به دیوارها نصب کرده بودین همه طبیعت بودن که نشانه انرژی فراوانی هستن که از دیدنشون میگیرین.

    من در تمام جنبه ها شما رو بهترین الگو میدونم. فوق العاده ای استاد طرز فکرت با همه فرق میکنه و اینها همه نشانه توحیدی عمل کردن شماست.

    وقتی هزینه قدم اول رو دیدم اصلا با خودم نگفتم زیاده با اینکه من هیچ پولی از خودم ندارم که دوره رو تهیه کنم چون باورت کردم استاد که همه کارهات بیسته و همون جور که توی همه چیز از الهاماتت کمک می گیری مطمئنم هزینه دوره ها هم بهت الهام میشه و از اونجایی که عشق بی حد و صداقت بی نظیر شما رو درک کردم هرگز شما به ضرر ما کاری نمی کنید و اگر هزینه این دوره برای بعضی افراد خیلی زیاده و توی کامنتها دیدم که گله کرده بودن اشکال از باورهاشونه که میخوان یه چیز خیییییلی خییییییلی با ارزش رو با قیمت پایین بدست بیارن به نظرم دوره ها تون صدها برابر بیشتر از این ارزش دارن چون آموزه های شما خلق کردن راحت خواسته هامون رو به ما یاد میده و وقتی ما بتونیم به وسیله این دوره ها هر چیزی که بخوایم رو خلق کنیم آیا میشه روش قیمت گذاشت!! آیا فرضا اگر فقط یه نفر می بود که میتونست خواسته های ما رو خلق کنه و برای این کار باید ما هزینه ای رو پرداخت میکردیم که اون آدم خواسته ما رو خلق کنه خدا وکیلی چقدر پول میدادیم من که فکر کنم خیلیهامون اگر چنین چیزی واقعیت داشت حاضر بودیم هرچقدر هزینه کنیم تا خواسته مون خلق بشه. حالا یه نفر اومده این فوت کوزه گری رو میخواد به ما یاد بده که هرچقدر خواسته داشته باشیم تا آخر عمرمون میتونیم به وسیله این آموزه ها خلق کنیم.

    قیمت تمام خواسته ها تون چقدر ؟؟؟!!!

    استاد گلم یه ایده داشتم اگر ممکنه شما هم نتایجی که از این قدمها میگیرین رو مثل همه در پایان هر قدم بگین که بیشتر انگیزه بگیریم.

    بی نهایت سپاسگزارم از تو که خوب زیستن رو به من آموختی .

    هر روز بهتر از دیروز باشین استاد و خانم شایسته و تمام خانواده صمیمی عباس منش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      مریم گفته:
      مدت عضویت: 2530 روز

      سلام سعیده جان عزیزم

      من هم از صمیم قلب با شما موافقم ، تشکر میکنم از لطفت که حرف منم زدی .

      من گاها نوشتم ، ولی خیلی حرف دارم در همین مورد که واقعا ندیدم مثل او را .

      چقدر این انسان ،شریف و در اوج هست که هیچ هیچ حسی که شاید کسی حرفی بزنه ، شاید که درست نباشه ، شاید هزاران فکر ….. پیش بیاد ،حتی به اندازه سر سوزنی نداره ، او ما رو با ارامش حقیقی در زندگی آشنا میکنه و وجودش در هر کجا خودشه نه کسی و یا انسانی در پشت ماسک .

      شیکی در ذاتش نهفته شده .

      خودش پیش میره و اموزش میده و در عین حال در حال پیشرفت با این همه پشت کار ما رو هم صدا میکنه و میگه بیایید بچه ها ، بیایید من برداشت کردم و این زندگی از ان زندگی در این مسیر برام ساخته شده ، بیایید اگر شما هم میخواهید ، ادرس ها رو شفاف میگه و تکرار و تکرار میکنه تا بشنوییم ، و راه هایی رو که رفته خبر انلاین میده و باز با اعلانات متوالی از خطرات راه که شناسایی کرده آگاهی میده و بعد راه ها رو با ابزارهای کاربردیش معرفی میکنه و تازه به ما میگه برید نترسید ببینید من هم مثل شما هستم ، اولش سخته منم این راه ها رو پشت سر گذاشتم و از خونه و ماشین و نداری اش هر بار میگه و حتی از گفتن اشتباهاتش هم شرمنده نمیشه و اونها رو کسب تجربه های مفید میدونه .

      دیگه چی میخواهیم ، کدوم زندگی رو به این صورت حتی نزدیکا نمون به این قشنگی دیدیم؟ او ما رو با جان و دل به خونه اش به هر چیزی اگاهی داده ،

      من افتخار میکنم به استاد و با جان و دلم دعاش میکنم خدااااا الهی شکر که اینچنین الگوی نازنینی به ما هدیه شد.

      میتونم قسم بخورم که حتی اگر مبلغی برای محصولاتش میزاره فقط بخاطر حرکت و خواستن ما برای بدست آوردن هست همون حکایت ماهیگیر ی یاد دادن تا ماهی دادن به کسی ، و البته و البته من بارها دیدم با خواستن یک محصول وقتی پیش رفتم اونقدر تخفیف میدند که دو تا محصول میگیرم و اصلا به خودم میگم مگه میشه ، و باور کنید اشکم در اومده که خدا:

      این خانه کجاست که من آمدم، همش روزی و نعمت ، هم من ساخته میشم و حس ارزشمندی میکنم و هم روح و جسمم در آرامش و پیشرفت هستند و هم مدام خدا رو شکر میکنم . از طرفی حس زندگی زیادی به ما میده . من خیلی خوشحالم و بازم ممنون از شما که بازگو کردید .

      با آرزوی موفقیت ها و آگاهی های بیشتر از سوی خداوند بی نظیر.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    سجاد قربانی گفته:
    مدت عضویت: 2831 روز

    سلام به همه ی دوستان عزیز و خانم شایسته و استاد الان که دارم این مطلب را می نویسم آهنگی را که در فایل بود را دانلود کردم و دارم گوش میدهم و حس خوبی هم دارد. ممنون از این فایلی که استاد گذاشتید که من درس خیلی زیادی از این فایل گرفتم از وقتی که تصمیم گرفتم به صورت مسکن به فایل ها نگاه نکنم و جدی تر روی خودم کار کنم و ۱۰۰درصد صحبت های شمارا جدی بگیرم و باور کنم همان روز اول به مغازه برادرم رفتم و چند وقتی بود که میخواستم موتور بخرم ولی نمی شد و سی چل روزی بود که رها کرده بودم و اتفاق جالب این بود که برادرم یک موتور پشت مغازه اش گذاشته بود و گفت این را میخواهم برایت بخرم ولی با ساحب موتور معامله مون نشد ولی برادرم گفت که این هفته به جمعه بازار می ریم و موتور را برات میخرم و مادرم هم به من گفت هرچه پول موتور دادی من بهت میدهم البته میدانم که نباید روی آن ها حساب کنم و از این موظوع هم ظربه خورده ام ولی این را به عنوان نشانه دیدم یا این که هر پولی خرج میکنم چند وقت بعدش دوباره بهم برگردانده میشود همین که دوستانم که قبلا به من محل نمیدادن تو این چند روز دنبال من راه افتادن و این بار من به بعضی از آن ها محل نمی دهم و سعی میکنم دور باشم ازشون? همین که تا چند وقت پیش احساس بدی به پدرم داشتم و بعضی وقت ها هم با هم دعوایمان میشد ولی در این چند روز بگو و بخند و شادی احساس دوست داشتن ?همین که بعضی از افراد میگویند در این چند روز قدت رشد کرده و بزرگ شدی و خودم هم حس میکنم ولی تا چند وقت پیش از این که نکند رشد قدم کند شود نگران بودم . همین که دوستی که بهش فکر کردم یک ثانیه بعد بهم زنگ زد و گفت بیا بریم بگر دیم و کیک پیتزا برایم خرید و من پولی ندادم و یا برخورد دیگران با من که خیلی بهتر شده هم در مدرسه و هم در خانه از دوستان تا معلم ها و خانواده ام. برادرم خیلی راحت تر موتورش را به من میدهد در صورتی که قبلا نمی داد یا شرایط جور نمی شد. یا مهم تر از همه هر چیزی که از خدا خواستم را به من داده که بعضی وقت ها متعجب میشوم.وقتی از خیابان میخواهم رد شوم با این که خیا بان خیلی شلوغ است راه برایم باز میشود وقتی که یکی از دوستانم عکسش را میدهد که برایش بکشم و قبل از این که نقاشی را به او بدهم بهایش را پرداخت میکند این نشانه است در صورتی که قبلا هیچ کس برای نقاشی های من بهایی پرداخت نمی کرد. وقتی که مادرم در خانه غذانپخته و تازه از سر کار میاید و می خواهد تخم مرغ درست کند و من دوست ندارم زیاد تخم مرغ بخورم ولی دو ساعت قبلش یکی از دوستان ناحارمن را مهمان کرد نتیجه خوش مزه ای بود? وقتی که امروز سر امتحان نه خدکار و نه ماشین حساب و نه زیر دستی داشتم و چند دانش اموز دیگه هم این وسایل را نداشتم چون نمی دانستیم امتحان است و خدا برای من کمتر از ۳ دقیقه همه ی این ها را جور کرد و بقیه بدون وسیله سر جلسه نشستن ?یا وقتی که چند نفر من را میبینند دوست دارن بیشتر کنارشان بمونم و…..خدا یا شکرت که وقتی از ت خواستم هدایتم کنی همه چیز را تغییر دادی بهترین و با معرفت ترین دوست من خدا جونمه عمل کرد من بهتر از روز های قبل شده خیلی بهتر و نتایج خیلی جالبی گرفتم و زندگی با طعم جدیدی را تجربه کردم ممنون از همه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: