پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 1 - صفحه 1

1286 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آتی گفته:
    مدت عضویت: 1924 روز

    سلام به بهترین استاد دنیا

    یکی از اتفاقاتی که مرا عصبی میکند که اتفاقا یه روند بسیار تکرارشونده ای در زندگیم هست،صحبت ها ونصیحت های همسرم درمورد زندگی روزگار…هست،اینم به صورت بسیارمنفی،واقعا کلافه میشم و احساس میکنم هیچ راه فراری ندارم.

    مثلا هروقت میگم میخام برم سرکار دنبال کارباشم،ساعت ها میشینه درمورد این حرف میزنه که روزگار نامرده،آدماهمه گرگن باید خیلی زرنگ باشی که بتونی توجامعه با افراد درارتباط باشی،آبرو یک شبه به دست نیومده که بخوای بایه حرکت اشتباه ازدستش داد،باید همیشه رفتارت تندخو و خشن باشه تاکسی نتونه بهت نگاه چپ کنه،این روزا کارکردن به روش صحیح خیلی کم پیش میاد و هزاران هزار ازاین حرفای منفی که حتی وقتی درموردش مینویسم حالم بد میشه، ومن اکثر اوقات این حرفارو در هرزمینه ای ازش میشنوم بامثال ها والگوهای زیاد،وچون تو شرکتی که کارمیکنه هم ازاین مسائل زیاد بهش برخورد میکنه واعتقاد داره که همه دنیا به همین شکل داره اداره میشه

    یه جورایی ترس تو دلم ایجادمیکنه که جرات بیرون رفتن ازخونه یا تنها موندن رو نداشته باشم

    قبلا خیلی باهاش صحبت میکردم که نه اینجورکه میگی نیست همه افراد نامرد نیستند گرگ نیستند آدمای خوب هم زیادن و…ولی اون باقدرت تمام با اوردن الگوها و مثال های زیاد سعی برقانع کردن من داشت،ومن توانی دیگه نداشتم تابتونم جوابشو بدم وخیلی ناامید به تغییر افکارش شدم،دیگه یه مدت طولانیه که دیگه هیچ حرفی برای جواب دادن بهش ندارم واگر از صبح تاشب برای من حرف بزنه دیگه چیزی بهش نمیگم میگم باش هرچی تومیگی درست

    ودیگه شریک حرفاش نیستم اینجوری آرامشم بیشتره،ولی خب متاسفانه یه جوریه که شریک زندگیمه افکارش حرفاش منو بهم میریزه ونمیدونم چه باورایی تو ذهنم هست که باعث میشه که هرچند وقت یکبار دوباره سراین مسائل روبازکنه و دوباره صحبت کنه،ومن با سرحرف رو عوض کردن وحواسش روپرت کردن سعی میکنم تا ازاین فضا دورش کنم ولی خب نتونستم اساسی این مشکل رو برطرف کنم

    من درطول روز که تنهام رو افکارم باورام کارمیکنم حالمو خوب نگه میدارم مشغول فعالیت های موردعلاقم میشم امانمیدونم چرا همسرم تغییرنمیکنه

    این سوالی هست که خیلی وفته درگیرشم که چرامن که مسیرفکری وعواطفم از اون کاملا متفاوته ،پس چرا تغییری درهمسرم مشاهده نمیکنم چراخدا مسیراونو هم جهت بامن نمیکنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 77 رای:
    • -
      سمیرا بانو گفته:
      مدت عضویت: 824 روز

      سلام آتی عزیز

      دقیقا همسر من هم این حرف ها رو به من میزنن انگار من دخترش هستم می خواد من رو بزرگ کنه بهشون هم میگم یعد 13 سال خیلی نامردی هست که تو باز داری منو امر ونهی میکنی .وچندین بار هم بهشون گفتم با این کارهات فقط داری خودت رو از چشم میندازی منم یه گوشم در هست یک گوش دروازه

      همش در همه حال فایل های استاد رو نگاه میکنم و وقتی میاد می بینه میگه داری آخوند های اون ور آب رو گوش میدی

      انشالله خداوند هدایت کن همه را

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      آمنه رضائیان گفته:
      مدت عضویت: 1799 روز

      سلام دوست عزیز

      من کامنت شما را به صورت کلی خوندم

      فکر میکنم دلیلش اینه که شنا تمرکزت بر روی نکات منفیه همسرت هست و همین روند داره برات مدام تکرار میشه

      دقیقا همین مبحث این فایله الگوی تکرار شونده

      و من بهتون پیشنهاد میکنم دوره عشق و مودت را تهیه کنید

      چون کاملا اونجا به جوابتون میرسید و کلا زندگیتون عوض میشه

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      مصطفی کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1174 روز

      سلام امیدوارم حالتون خوب باشه

      نظر من اینه که چون ایشون طبق باور هایی که دارن ، نتایج رو میبنن به اون عادت کردن و این مسئله نه تنها براشون تضاد محسوب نمیشه بلکه واقعیت زندگیشون شده.وقتی باوری داشته باشیم که طبق اون باور نتایجی حاصل بشه این ما هستیم که به اون به دید یک تضاد نگاه میکنیم و دنبال خواسته میریم یا اینکه اون رو واقعیت میبینیم و میپذیریمش.

      اینکه استاد عباسمنش توی دوره راهنمای عملی دستیابی به رویا ها توضیح میدن که پدر بزرگوارشون مخالفت داشتن با عقاید ایشون ،مثال شماست.استاد با پدرشون نمیجنگیدن بلکه با توجه کردن به خواسته هاشون و خلق خواسته ها کم کم مدارشون جدا شد و باعث مهاجرت ایشون از زندگی قبلشون شد.

      توی قرآن کریم خداوند ب نوح علیه السلام میگه راجع به کسانی که به تو ظلم میکنند با من سخن نگو و به ساختن کشتی مشغول بشو زیرا اونها بخاطر اعمالشون خود عذاب داده میشن.اینجا نکته های زیادی ازین ایه میفهمیم.اینکه راجع به رفتار بد دیگران به هیچ عنوان صحبت نکنیم زیرا کلام قدرت میبخشه.اعراض کنیم و بی توجهی کنیم.دوم تمرکز کنیم روی خواسته ک برای نوح ساخت کشتی بوده.و سوم اینکه بعد ازینکار مدار ها جدا میشه و کسی ک دنبال هدایته هدتیت میشه و کسی ک دنبال گمراهیه گمراه میشه

      ممنونم که وقت گذاشتین و این متن رو مطالعه کردین.برقرار باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 39 رای:
      • -
        محمد جواد اسدی گفته:
        مدت عضویت: 865 روز

        به نام الله یکتا

        چقدر لذت بردم از این پاسخ شما دوست عزیز که نشان از درک عمیق مطالب و اصل رو داره و چقدر نور هدایت و آگاهی بود در مثال استاد و حضرت نوح که راهگشاست….با عمل کردن به قوانین بهشت رو در همین دنیا تجربه میکنیم.

        ممنونم..

        خدایا شکرت..

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      فاطیما❤ گفته:
      مدت عضویت: 2001 روز

      سلام به شما دوست عزیز و هم فرکانسی ام

      اینکه ما منتظر باشیم تا کسی تغییر کنه یا اتفاقی در بیرون ما بیوفته تا ناراحتی یا مساله ی ما حل بشه باور غلطی هست

      اول از هر چیز باید بپذیری که رفتار همسرتون با شما فقط وفقط ،تاکید می‌کنم فقط بخاطر باورهای خودِ شخصِ شماست.باید علت را در درون خودتون جستجو کنید تا بتونید حلش کنید،من خودم از زمانی باآموزش های استاد آشنا شدم یاد گرفتم هر رفتار و برخوردی که با من میشه و یا هر اتفاقی که برام میوفته همیشه انگشت اشاره ام سمت خودم باشه وخودم رو مسئول بدونم.که البته نتایج بسیار خوبی هم گرفتم

      از اونجایی که استاد خودشون همیشه تاکید دارن که درصورتی راهکار و شیوه ای به ما میگن که خودشون به اون شیوه عمل کردن و نتیجه گرفتن من هم میخوام راهکاری به شما پیشنهاد بدم که بهش عمل کردم و نتیجه گرفتم

      و اگر انجامش بدید از همون روزهای اول نشانه ها و نتایج خودشو نشون میده

      یک دفترچه کوچیک بردارید و هر روز هر ساعتی از روز که حال و احساستون خوب هست نکات مثبت اخلاق و رفتار و یا ظاهر و… همسرتون یادداشت کنیدو شکرگذاری کنید

      در دفترچه هر صفحه برای یک روز اختصاص بدید و تاریخ بزنید

      شاید روزهای اول موارد خیلی کمی پیدا کنید اما با تعهد هر روز انجامش بدین بعد از مدتی می‌بینید میتونید کلی نکات مثبت در مورد همسرتون بنویسید و رفتار ایشون هم در برابر شما بسیار تا بسیار تغییر میکنه.

      و مورد دوم اینکه هر عامل محدود کننده ای که درباره خواسته هاتون از همسرتون دارید دور بریزید و فقط و فقط به قدرت مطلق جهان هستی تکیه کنید و به خودتون هر روز یادآوری کنید که خداوندِ توانایی که این کهکشان هارا به این دقت و عظمت خلق کرده مطمئنا خواسته منو به بهترین شکل اجابت می‌کند.

      موفق و پیروز باشید دوست خوبم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      یونس چاپاشی گفته:
      مدت عضویت: 1928 روز

      سلام اتی عزیز

      چون خودم هم این شرایط روداشتم احساسم گفت یه پاسخی بدم

      جوابهای دوستان روهم خوندم

      ولی جواب من یکمی متفاوته

      ببین عزیز خودتو بزارجای همسرت،اگه همسرت قوی محکم بااعتماد به نفس بود ؟اصن جرات میکردی این نصیحتارو بهش بکنی؟

      .

      .

      پس مشکل از عزت نفس و ضعیف نشون دادن خودته

      یاحق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1244 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    سوال اول:

    چه شرایط و اتفاقاتی در زندگی شما، شدیدترین احساسات را در شما برانگیخته می کند؟

    در گذشته زمانی که از من انتقاد می شد به شدت ناراحت و عصبانی می شدم اما با گوش دادن به فایلهای عزت نفس بسیار کمتر شده است ولی هنوز کمی ناراحت می شوم.

    اگر کسانی که با آنها صمیمی بودم جایی می رفتند و به من نمی گفتند ناراحت می شدم اما اکنون خوشحال می شوم چون دوست دارم زمانم را برای کار کردن بر روی خودم بگذارم و دیگر توقعی از دیگران ندارم.

    هنگام صحبت کردن در جمع احساس خجالت و اضطراب می کردم اما اکنون امتحان نکرده ام که تغییر کرده ام یا نه

    اگر کسی پشت سر کسانی که آنان را دوست دارم غیبت و بد گویی کند آن اشخاص را به سرعت کنار می گذاشتم ولی اکنون دیگر به چنین افرادی بر نخورده ام.

    اگر کسانی را که دوستشان دارم به من بی توجهی کنند ناراحت میشدم ولی اکنون برایم اهمیتی ندارد یا کمتر اهمیت دارد .

    اگر کسی قدردانی از کارهایی که کرده ام نکند به شدت ناراحت می شدم ولی با گوش دادن به فایلهای استاد متوجه شدم که اگر کاری را می خواهی انجام دهی برای حس لذت بردن از آن انجام بده و اگر کاری خوشایند تو نیست به راحتی نه بگو برای همین توقعی از دیگران ندارم و فقط برای خوش آیند خودم این کارها را انجام می دهم.

    اگر بر اساس استدلال خودم و در نظر نگرفتن شرایط طرف مقابل تصمیمی می گرفتم همه باید به آن عمل می کردند ولی اکنون کمی تعدیل شده ام

    الگوهای تکرار شونده

    الگوهای منفی

    ما در گذشته الگوهای تکرار شونده زیادی داشتیم اما اکنون با گوش دادن به فایلهای استاد و انجام تمرینها بسیاری از آنها تقریبا به صفر رسیده است یا مدت زمان آن طولانی تر شده است.

    تقریبا هر روز و هر هفته البته در گذشته ملاقات با افرادی که فقط قصدشان سو استفاده و پر کردن وقتشان به بطالت بود را ملاقات می کردیم که اکنون خدا را شکر به صفر رسیده است .

    هر چند وقت یکبار با شخصی که رابطه نزدیکی با ما دارد جر و بحث و دعوای شدیدی روی می داد که البته همچنان گاهی ادامه دارد ولی بسیار شدت آن کاهش یافته است بخصوص از زمانی که دوره کشف قوانین را که تازه بر روی سایت قرار گرفته گوش کردیم و به سوالاتی که خانم شایسته طرح کرده بودند جواب دادیم. این شخص بیشتر وقت خود را بیرون از خانه است و ما دیگر زیاد او را نمی بینیم.

    داشتن مستاجران بد که به شکل ناخوشایندی به خانه آسیب زده بودند و حتی کولر آن را دزدیده و این الگو چندین بار تکرار شده بود تا این که به تازگی خدا را شکر یک نفر در آن زندگی میکند با این که هیچ مبلغی را پرداخت نمی کند اما اذیت و آزاری هم ندارد.

    هرچند وقت یکبار مجبور می شدیم به عناوین مختلف برای اشخاص هزینه کنیم بدون هیچ برگشتی که خدا را شکر این افراد بطور کامل حذف شدند.

    در هر مکانی که کار می کردیم به عنوان بهترین کارمند شناخته شده اما هنگام پرداخت حقوق هیچ پولی به ما پرداخت نمی شد.البته اکنون که سر کار نمی رویم و کار مستقل خود را با کمک دوره های روانشناسی ثروت استاد شروع کرده ایم باز هم شخصی بر سر خرید کالایی کل مبلغ کالا را از ما دریافت کرد اما هیچ کالایی به ما تحویل نداد و ما متوجه شدیم که همچنان در این مورد مشگل داریم ولی توسط شخصی به آسانی دو سوم پول را دریافت کرده ایم اما همچنان باقی پول مانده است

    هر چند وقت یکبار سرماخوردگی داشتم و در تمام فصول تکرار می شد ولی با عمل به قانون سلامتی دیگر یکسال است که سرما نخورده ام.

    هرچند وقت یکبار که زمان آن هم بسیار نزدیک به هم بود مشکل دادگاه داشتیم و وکلا تعجب می‌کردند که چگونه چنین موضوع بی اهمیت و بی اساسی توانسته به چنین مشگل جدی مبدل شود و اکنون به لطف خداوند و دوره های استاد هر چند که هنوز ادامه دارد اما ما به هیچ عنوان در گیر آن نیستیم.

    الگوهای تکرار شونده مثبت

    هر چند وقت یکبار هدایای ارزشمند به عناوین مختلف از افراد دریافت می کنیم که این هدایا در بهترین زمانی که ما به آن نیاز داریم به دست ما می رسد.

    در بیشتر قرعه کشیهایی که شرکت کرده بودیم برنده می شدیم.

    به تازگی هرچند وقت یکبار به مسافرت‌های خوبی می رویم ، از وقتی که سریال سفر به دور آمریکا را دیدیم.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 144 رای:
  3. -
    Shirin گفته:
    مدت عضویت: 2700 روز

    سلام استاد فرهیخته … شما اومدی باز با یه سوال چالش برانگیز

    سلام مریم زیبا و دوستداشتنی

    و سلام به همه ی دوستان

    این سوال رو من مدتهاس به صورت دیگه ای از خودم میپرسم …

    موضوع اینه که من بعد از کارکردن روی خودم با کمک اموزشهای استاد تونستم به یه ارامش درونی برسم و اونم در همه ی جنبه های زندگیم … ولی در مورد یک نفر هر چقدر هم روی خودم کار میکنم دلایل منطقی میارم و خودم رو ارووم میکنم باز یه جاهایی .. توی یه شرایطی کاملا بهم میریزم … هرچند دوباره ذهنم ارووم میکنم و زود میتونم ارامش به خودم برگردونم ولی همون اشفتگی کوتاه رو هم نمیخوام دیگه تجربه کنم…

    و اون یک نفر پسرم هست ..‌‌

    از اونجایی که زندگیم منجر به جدایی شد من به شدت احساس مسئولیت شدید در مورد فرزندم دارم و مدام ذهنم نجوا میکرد که تو نتونستی برای فرزندی که هدیه خداوند بود یک زندگی نرمال به سبک مردم جامعه فراهم کنی …. و مدام میخواس به من بفهمونه که تو مسئول هستی و مسئولیت شرایط فرزندت باتوئه … تو باید هرجور بود اون زندگی ادامه میدادی تا فرزندت به اصطلاح پدر و مادرش کنارش باشن …

    که همه این حرفاش .. به شدت من بهم میریخت و این حرفای ذهنم که همه ش برگرفته از جامعه و اطرافیان بود … کاری با من کرده بود که تحمل کوچکترین ناراحتی فرزندم نداشتم ..‌ یعنی اون احساس مسئولیت و گناهی که درموردش داشتم منو مجبور میکرد که به کوچکترین و غیر منطقی ترین خواسته هاش عمل کنم ..‌ کاری که هیچ پدر مادری در شرایط عادی برای فرزندش انجام نمیده ..‌ و هرچه پیش میرفت این مدل برخورد من نه تنها از احساس مسئولیت و گناهم کم نمیکرد بلکه از درون من بدهکار تر میکرد …

    همه ی اینها در صورتی بود که من تمام تلاشم رو برای حفظ زندگیم کرده بودم و طبق نظر خودم و همه ی اطرافیان من تمام مسئولیتم در جایگاه مادر در مقابل فرزندم حتی بیشتر از عرف جامعه هم انجام داده بودم ولی اون باورها … اون تفکراتی که از کودکی گرفتیم خیلی قدرتمندن و باوجود همه ی اینایی که میدونستم باز ذهنم من مقصر میکرد… طوری که میخواستم برای فرزندم خدایی کنم…

    و من طی یه پروسه طولانی … طی یه جنجال بزرگ درونی …‌ طی گفتگوهای مداوم با ذهنم ..‌ بالاخره تونستم ذهنم با دلایل منطقی آرووم کنم و به یه ارامش عالی درونی برسم…

    که مسئول همه ی ما خداونده …‌ که ما فقط مسئول خودمون هستیم … که قرار نیس همه توی این دنیا مثل هم زندگی کنن….یک الگوی خاص برای زندگی در این دنیا وجود نداره … راه رسیدن به کمال و رشد برای هرکس متفاوته و شاید راه کمال و رشد پسر من هم همین شرایطی که درش هست …

    که فرزندم بسپرم به دستان قدرتمند خداوند تا هدایتش کنه … که مسلما خداوند کفیل بهتری برای اون ….

    یادگرفتم که بجای تقلا کردن برای به زور درست کردن شرایطی که از کنترل من خارجه …‌ ارووم باشم و تسلیم ..‌ متوکل باشم و امیدوار به رحمت و حمایت خدایی که همه اسمانها و زمین و هرچه بین اون هست درسیطره قدرت اونه ..‌ یاد گرفتم خودم و فرزندم بسپارم به دستان خداوندی که برگی بدون اذن اون بر زمین نمی افته و به حکمتش ایمان بیارم و اجازه بدم تا خداوند برنامه هاش اجرا کنه چون خدا برنامه ریز ماهریه ..‌‌..

    یادگرفتم که درمورد فرزندم از جای خدا بلند شم و بزارم اون هدایتش کنه و من فقط ایمان بیارم که خداوند هر لحظه حواسش به همه ی بنده هاش هست … حتی اگه ما حواسمون بهش نباشه …

    با همه ی این اوصاف اون باورهای قدیمی اینقدر قدرتمندن که گاهی هنوز هم در شرایطی منو بهم میریزن … ولی دیگه یادگرفتم چطور شیطان ذهن سرجای خودش بنشونم …‌

    به قول استاد علفهای هرز باورهای سمی رو از ریشه بکنیم …. این کار مداوم و همیشگی و تا اخر عمر ادامه داره ….

    همتون در آغوش امن خداوند شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 121 رای:
    • -
      Dorsa گفته:
      مدت عضویت: 770 روز

      سلام به شما دوست عزیز:)

      طبق قوانین توجه به زیبایی ها و متذکر شدن هرزیبایی که میبینیم خواستم فقط به شما بگم باور های توحیدی شما واقعا نظر من رو جلب کرد و بنظرم بسیار زیبا توکلتون به خداوند و دیدگاه توحیدی‌تون رو توصیف کردید و چقدر حس خوبی گرفتم از خوندن این دیدگاه واقعا ممنونم بابت این توصیف های زیبا از خداوند و متوکل شدن:))))

      چقدر این امیدوار بودن و توکل به خداوند زیباست واقعا:))

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      یونس چاپاشی گفته:
      مدت عضویت: 1928 روز

      سلام شیرین عزیز

      واقعا از روند رشدت لذت بردم

      واقعا لذتی که الان تو اززندگی موجودت میبری هیچ شباهتی با لذت زندگی نفری که ناخوداگاه این شرایطوداره ،نداره

      شیرین عزیز اونجا که گفتی؛ که مسئول همه ی ما خداونده …‌ که ما فقط مسئول خودمون هستیم … که قرار نیس همه توی این دنیا مثل هم زندگی کنن….یک الگوی خاص برای زندگی در این دنیا وجود نداره … راه رسیدن به کمال و رشد برای هرکس متفاوته و شاید راه کمال و رشد پسر من هم همین شرایطی که درش هست …

      که فرزندم بسپرم به دستان قدرتمند خداوند تا هدایتش کنه … که مسلما خداوند کفیل بهتری برای اون ….

      بهترین باورهاروساختی ،بهت افتخارمیکنم

      فقط تورو خدا تا این باور محکم محکم نشدن از کارکردن روی خودت فاصله نگیر ،حتی مدت یک هفته ای هم.وگرنه مثل ماشینی که هلش دادی و زور زیادی هم بهش دادی ولی هنوز رو دور نیوفتاده ،و اگه ولش کنی برمیگرده یاحداقل وایمیسته ،میشی و به اول برمیگردی و همه این چیزارو فراموش میکنی،البته اینکه کلا فراموش کنی ولی نمیتونی ازشون استفاده کنی.

      انشاالله که به همین منوال پیش بری و هر روز بهترازدیروزت باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      علی ش گفته:
      مدت عضویت: 2681 روز

      شیرین خانم

      مادر خوب و انسان والا

      ادامه بدید حتما خداوند زنده است و هواتونو داره

      مردم رو از بیرون می بینیم اما اونها هم‌ صدها مسئله دارند

      مسیرها یکی نیست

      موفق باشید

      دعاتون‌ می کنم

      خداوند با ما و در ماست. همه جوری جدایی و فقدان رو تجربه میکنند

      خودت رو قضاوت نکن

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    ستایش زارع گفته:
    مدت عضویت: 1418 روز

    سلام به استاد عباس منش و خانم شایسته عزیزم

    توی فایل شما وقتی داشتین مثال برای سؤالی که گفتین میزدین

    من دیدم توی همه این مثال ها پاشنه آشیل دارم

    یعنی همه اون مسائل منو اذیت میکنه و باعث ناراحتیم میشه

    یکیش همین انتقاد هست

    وقتی یکی از من انتقاد میکنه یا حرف ناحق میزنه

    مخصوصا اگر پشت سرم این حرفارو بزنه

    من خیلییییی ناراحت میشم

    چون نمیخوام طرف فکر بدی درموردم بکنه

    و این یعنی حرف بقیه بسیاااااار برام مهمه

    یااینک من 12سال هس که ژیمناستیک کار میکنم

    وقتی مامانم میاد باشگاه و قراره حرکت هایی که میزنم رو نگاه بکنه

    من بسیار استرس میگیرم و ترس از این دارم که حرکتم رو بد اجرا کنم

    فکرکنم این بخاطر کمبود اعتماد به نفسم هست و اینک حرف و نظر مامانم یا بقیه برام مهم هست

    حتی از مسابقه متنفر هستم بخاطر استرس شدیدی که دارم

    توی مسابقه، موقع اجرای حرکت هایم

    کل بدنم میلرزه و این باعث میشه حتی بدتر اجرا کنم

    و حتی چندسالی هست که هردفعه توی مسابقه شرکت میکنم همیشه مقام سوم رو میارم

    خیلییییی تلاش میکنم ولی بازم همیشه سوم میشم

    دراین مورد فکرکردم ولی بازم نفهمیدم چه باوری هست که باعث میشه من مقام اول رو کسب نکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 51 رای:
    • -
      Dorsa گفته:
      مدت عضویت: 770 روز

      سلام دوست عزیزم:)

      راستش من نمیدونم شما توی چه دوره ای از زندگیت هستی اما من راستش توی سن سالی هستم که بیشترین امتحانای درسی زندگیم رو باید بگذرونم

      راستش رو بخوای من همین بودم و البته الان گاهی هم اینجوری میشم و نسبت به قبل خیلی تونستم بهتر بشم

      وقتی به فایلای استاد گوش دادم مخصوصا فایلای عزت نفس سعی کردم که بیشتر خودم و توانایی هام رو باور کنم

      میدونی قبلا رقابت خیلی برام مهم خیلی برام عملکرد بقیه از رقبا توی یک آزمون اهمیت داشت ولی از وقتی که تمرکزم رو از روی بقیه افراد برداشتم و فقط و فقط خودم رو با خودم مقایسه کردم خیلی تونستم توی کارم پیشرفت کنم

      از ساده ترین چیزها شروع شد مثلا در امتحانات ترم اول نفر چهارم شده بودم

      اما بعدش که خودم رو باور کردم خیلی جالب بود که تونستم توی امتحانات خرداد ماه نفر اول بشم

      خودت رو باور کن تو خیلی با استعداد هستی دوست عزیزم:)

      فایلای عزت نفس استاد هم فوق‌العاده‌ست و میتونی در زمان های اضطراب با کنترل ذهنت و تمرکز بر روی نکات مثبت خودت این موضوع رو تا حدی کنترل کنی:)))

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      محمد جواد اسدی گفته:
      مدت عضویت: 865 روز

      به نام الله یکتا

      بنده ی خدا تو که دقیقا گفتی از کجا مساله داری

      یکیش این بود که حرف و نظر دیگران برات مهمه و اینکه فکر مکنی اگر برن پشت سرت حرف بزنن باعث میشن اون آدمهایی که در ذهنت بزرگشون کردی رو از دست بدی،اون آدم مهم میتونه استادت باشه و یا دوستت و یا هر کسی…

      قدرت خداست و تو رو جانشین خودش در زمین کرده قوی باش و به خودت افتخار کن که هدایت شده ای و تو همین الان بدون هیچ شرطی فوق العاده ای،مشرک نباش

      تایید شدن توسط مادرت از بچگی برات مهم بوده و این باعث شده که همیشه تلاش کنی که بهترین خودت رو نشونش بدی تا خودت رو به اون اثبات کنی و نشون بدی که من بهتر شده ام،تو همین الان کافی و کامل هستی و نیاز به اثباتت به مادرت و یا هیچکس دیگه ای رو نداری چون همین الان لایقی،لایق آگاهی ناب الهی و بهتر شدن و اعتماد به خودت و خدات….

      دست از اثبات خودت بردار تو بی نیازی از اثبات خودت تا زمانی که خودت رو نیازمند فقط خدا بدونی و به اندازه ای که سرت در مقابل خدا پایین هست به همون انداره سرت در مقابل مردم بالاست

      اینا رو به خودم گفتم نه به شما

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    ناهید حسن پور گفته:
    مدت عضویت: 776 روز

    سلام استاد ممنون از هدایت امروزم به طرف این فایل

    استاد عباسمنش عزیز من دقیقا باگ ها و مسئله های تکرارشونده زندگیمو میدونم 4سالهددارم خودشناسی میکنم و تا حد زیادی زخم ها و دردهامو درمون کردم و بسیار از خیلی چیزها رها شدم و خیلی اتفاقات خوبی برام رخ داده و با معجزات زیادی روبرو شدم تو این زمانی که دارم رو خودم و ارتقا خودم کارمیکنم

    چندتا مسئله دارم که خیلی دیگه منو اذیت کرده در حدی که میگم یا میمیرم یا اینارو حلش میکنم و به رضایتمندی درونی میرسم تو این مسائل

    اولیش روابم هست که بخاطرحس عدم ارزشمندی که دارم از درون باورت میشه حتی یه ادم نیست که منو دوستداشته باشه و من و با جون و دل بخواد یا رابطه گرم و صمیمی لا اقل با یه اپم داشته باشم یا مردی که از جون و دل برام مایه بزاره و با تمام وجودش منو بخواد تو زندگیم نبوده یا از لحاظ مالی همیشه درحد متوسط بودم نسبت به پولی که درمیارم خیلی زندگیم عالیه ها ولی درامدم کمه و اونجور که دلم میخواد نیست زندگیم

    بی عدالتی،بیتوجهی،حسمو بد میکنه ،کلا با این حال که از لحاظ جامعه و خانواده و خودم ادم موفقی هستم و همه چی تمومم مثلا ولی واقعا از درون حس و حال خوبی که باید داشته باشم ندارم و خیلی افکارم شلوغ و نابسامانه

    من واقعا با تمام وجود میخوام که تمام نیمه های تاریک سایه ها و الودگی ها و نقاب ها توهم هام و افکار و باورها الودم و بشناسم و درمون کنم تا ازین بند ها رها شم و سعادت و خوشبختی و رضایتمندی تو همه جنبه ها زندگیم داشته باشم لطفا کمک کنید از استاد بچه ها هرکسی به هر طریقی فکر میکنه میتونه برام راه گشا باشه لطفا منو راهنمایی کنید من با تمام وجود ازتون درخواست میکنم لطفا بهم کمک کنید متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
    • -
      سارا مرادی همت گفته:
      مدت عضویت: 1056 روز

      بنام خدای مهربان

      سلام به ناهید جونم

      اول از همه ورودتون به خانواده صمیمی عباس منش و خوش آمد میگم عزیزم

      اول از همه دعوتت میکنم به آرامش و صبر چون جواب تمام سؤالاتت و آرام آرام در کوچه پس کوچه این سرای باصفا پیدا میکنی

      اگه خودت و از تمام چیزهایی که قبلا یاد گرفتی خالی کنی و اعتراف کنی که هیچی نمیدونی زودتر مسیر و پیدا میکنی عزیزم

      با گوش دلت بشنو و با چشم دلت ببین تا از درون ِ خودت متولد بشی عزیزم

      دوستت دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      Dorsa گفته:
      مدت عضویت: 770 روز

      سلام دوست عزیزم:)

      راستش منم خیلی وقتا این حس بهم دست میده یعنی با اینکه میدونم با این سنم واقعا تونستم توی زندگیم موفقیت های زیادی کسب کنم و واقعا به جاهای بالایی برسم اما گاهی این احساس ارزشمندی رو نمیکنم اینجاست که خدا من رو هدایت میکنه به فایلای استاد و صحبت های مادرم که میگن ارزشمندی از درون خودم آدم نشات میگیره و به قول استاد زمانی به این ارزشمندی و احساس آرامش درون میرسی که رابطه ات با خودت مقدست یا همون انرژی منبع عالی باشه درواقع این زمانی رخ میده که مهم ترین رابطه ما ، رابطه با خداوند باشه…هروقت آدم با خودش درصلح باشه دیگران هم اون رو انسان ارزشمندی میبینن درواقع به یک عزت نفس بالایی میرسی که نتیجه اش احساسه خوبه یعنی هروقت احساس خوب داشتی بدان که با خودت و خدای خودت هماهنگی که اینجاست که در مدار مثبت قرار میگیری و روابط فوق‌العاده و انسان های عالی ای رو جذب میکنی..

      این چیزیه که خودم هم باید بارها و بارها تکرار کنم تا بتونم به تسلط صددرصدی به خودم برسم

      روز فوق العاده ای داشته باشی دوست عزیزم:)))

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      علیرضا طاهرزاده اصفهانی گفته:
      مدت عضویت: 1720 روز

      سلام خانم حسن‌پور.

      چه نیازی داریم کسی غیر از ما خودمون را دوست داشته باشد؟

      چه نیازی داریم؟

      در مورد فراوانی ثروت واقعا هدایت میشیم. افراد جدید، کارهای جدید موقعیت های جدید وارد زندگیتون می‌شود.

      و به قول دوست عزیزم خانم سارا مرادی همت بگذارید تکاملتون را طی کنید.

      عاشقتونم. من مطمئنم شما هدایت میشوید، همانطور که الان اینطور این خواسته را دارید. قطعا به سمت خواسته تون هدایت میشوید.

      قطعا. قطعا. قطعا.

      چرا اینطور با قطعیت میگم، چون خدا خدا گفته.

      البقره

      وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ

      ﻭ اگر ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﻣﻦ در مورد من ﺍﺯ ﺗﻮ ﭘﺮﺳﻨﺪ، من ﻧﺰﺩﻳﻜﻢ

      اجابت میکنم ﻛﺴﻰ که ﻣﺮﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪ،

      ﭘﺲ همواره مرا اجابت کنند و همواره به من ایمان بیاورند، باشد که رشد کنند. (186)

      البته این ترجمه ای هست که من بهش رسیدم.

      پس مطمئن باشید اگر احساستون خوب باشه، اگر کانون تمرکزتون روی بهبود گرایی بگذارید، اگر ایمانتان حفظ بشه و اگر به هدایت و خداوند ایمان داشته باشید و موحد باشید، قطعا به اونجایی که بخواهید می‌رسید.

      انسان مناسب که خیلی راحت تر وارد زندگیتون میشه، مثل آب خوردن. من نتیجه دارم که میگم اینو.

      ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      محمد جواد اسدی گفته:
      مدت عضویت: 865 روز

      به نام الله یکتا

      وقتی تو خودت رو محتاج عوامل بیرونی میدونی،تو مُشرکی…

      یعنی چی که یه آدم بیاد و برام از جون و دل مایه بذاره و منو خیلی بخواد،چطور ممکنه این اتفاق بیافته وقتی خودت رو اینقدر ضعیف میدونی و نالایق…

      چطور ممکنه آدم ضعیف آدم قوی رو جذب کنه..

      تو اونقدر خودت رو کم میبینی که داری به جهان التماس میکنی و گریه میکنی که از این نوع آدمها به من بده و جهان آدمهای ضعیف رو له میکنه،جهان لهت میکنه بدون هیچ دلرحمی…

      قوی باش و پاشو خودت رو جمع کن

      قدرت خداست تو باید به اون تکیه کنی،مردم کین!!!

      مشرک نباش،چرا فکر میکنی اونقدر کمی که یک نفر دیگه باید تو رو کامل کنه،تو همین الان کاملا کافی و لایق بالاترین و بهترین نعمتهای الهی هستی بدون هیچ شرطی..

      این وعده خداست

      روی عزت نفست کار کن و خودت رو لایق بدون،ببین چطور آدمها بهت تعظیم می‌کنند و ببین چطور جهان در مقابلت کُرنش میکنه..

      اینا رو فقط به خودم گفتم تا یادم باشه که قدرت خداست و من بنده اش هستم و لایق بندگی کردنش…

      پناه میبرم به الله از شرک و ناسپاسی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    ثریا مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3381 روز

    سلام به همه عزیزان و دوستان گلم

    فایل خیلی خوبی بود ممنونم از شما

    درمورد تمرین این فایل

    1. من زمانی که یک نفر تلفن و یا زنگ موبایلی که میزنم جواب نمیده خیلی احساس عصبانیت و بد را در من ایجاد می کنه

    2. من وقتی که یک نفر گله ای و یا انتقاد از من می کنه خیلی ناراحت می شم و عصبانی می شم و حتما باید جواب طرف بدم و یا این که قطع رابطه کنم.

    3. وقتی که پولی رو خرج می کنم و یا این که اگر موجودی حسابم کم باشه کلی استرس می گیرم.

    4. زمانی که یک نفر رابطه دوستانه رو شو با من تموم می کنه کلی استرس می گیرم.

    5. زمانی که همسرم از غذا و یا نحوه برخورد من ایراد می گیره کلی استرس می گیرم.

    6. زمانی تو یه کسب و کارم مشتری کارش تمدید نمی کنه به شدت می ترسم.

    7. کلا در مواقع حساس خیلی زود استرس می گیرم.

    8. به رفتار و واکنش افراد به شدت حساسم و اگر با من بد رفتاری بشه سریع ناراحت می شم.

    9. اگر برای افراد نزدیکم یک مشکل رخ بدهید به خصوص خانواده ام خیلی ناراحت می شم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 53 رای:
  7. -
    هلنا گفته:
    مدت عضویت: 2687 روز

    بسم الله النور

    خدا رو شکر میکنم که یک روز دیگه بهم فرصت زندگی در دنیای زیبای مادی رو داد

    دنیایی که بقول قرآن فقط یک « بازی » هست و فقط باید از زندگی لذت برد همین …

    خدا رو شکر میکنم ک دانشجوی دوره کشف قوانین زندگی هستم همچنان

    خدارو شکر میکنم بخاطر تابستان زیبا و تیرماه که دو هفته دیگه تولد من و سالگرد ورود من به این جهان زیبای مادی هست

    خدا رو شکر میکنم بخاطر درک لحظه مقدس حال و حضورم در این لحظه

    خدارو شکر میکنم که دوباره نشستم پای درس‌های توحیدی استادم

    استاد عزیزم

    ازاین سوالاتی ک تو این فایل ارزشمند عنوان کردین ، این دو گزینه آخر خیلییییی زیادددد در مورد من صدق میکنه !!!

    اینکه احساس میکنم وقتی خوبی ای در حق دیگران میکنم ازم قدردانی نمیشه در اکثر مواقع و این موضوع رو سالهاست که دارم تجربه میکنم تو زندگیم از طریق افراد مختلف ….

    و اینکه گفتین وقتی احساس بی توجهی میکنه ادم از طریق همسر یا پارتنر یا …

    این مورد هم متاسفانه در مورد من شدیدا صدق میکنه یعنی جوری شده که الان که من در یک رابطه زناشویی هستم ب لطف خدا ، هرکاری میکنم تا توجه همسرم رو بخودم جلب کنم تا جوری بشه که کانون توجه همسرم باشم و همچین چیزی امکان نداره متاسفانه

    میدونم ک مسیرم درست نیست و قلبم بهم اینو میگه این روزا و اما من دارم بشدت روی خودم و افکارم و ذهنم کار میکنم این روزها و اقدامات عملی ای انجام میدم ک میگم خدمتتون

    یکی از این مهم‌ترین اقدامات برای از بین بردن وابستگی من به ایشون سفر کردن هست

    سفر بهم خیلی کمک کرده و میکنه استادم

    من ب لطف خدا تا سوم اگست تعطیلات تابستانی دارم و میتونم ازین آزادی زمانیم لذت ببرم

    ب لطف خدا ماشین خودم رو دارم و درآمد خودم رو و این یعنی میتونم از آزادی مکانی خودم هم نهایت لذت رو ببرم و به هرجا دلم خواست تنها سفر کنم

    آزادی مالی و درآمد ثابت ماهانه ای دارم ب لطف الله رزاق که آینده زیباتری براش میبینم

    خدایا شکرت واقعا

    مگه ادم بیشتر ازین چی می‌خواد از زندگی

    من یه تازه عروسم که دارم نهایت سعی خودم رو میکنم که در عین حال که زن همسرم هستم رسمی و شرعی و قانونی ، ولی تلاشم بر اینه که مستقل باشم و غیر وابسته به ایشون

    میخوام رابطه ای بسازم کاملا توحیدی و اروپایی طوری

    مثل رابطع شما استاد و مریم عزیزم

    و خواستن توانستن است …

    به شرطها و شروطها…

    همین الان که دارم این کامنت رو مینویسم تو یه سفر هستم در نزدیکی خونه خودمون یعنی یه شهر دیگه از شهرهای زیبای نروژ همیشه سرسبز.

    و دارم برنامه ریزی میکنم برای سفرهای بعدیم در ماه آینده انشالله که تولدم هم هست دهم جولای

    خلاصه اینکه من میخوام یه رابطه توحیدی داشته باشم با همسرم و رابطع توحیدی یعنی عدم وابستگی و دلبستگی ب معنای واقعی کلمه در عمل !

    پیشاپیش عید سعید قربان رو هم تبریک میگم استادم و خانواده صمیمی عباسمنشی خودم

    خدا کمک مون کنه بتونیم عباسمنشی و ابراهیمی رفتار ‌ عمل کنیم

    با آرزوی خوشبختی و سعادت در دنیا ‌ آخرت برای خودم و عزیزانم و دوستانم و همه اهالی این سایت بهشتی

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 182 رای:
    • -
      سارا مرادی همت گفته:
      مدت عضویت: 1056 روز

      بنام خدای مهربونم

      سلام به روی ماهِ هلنا جونم

      عزیزم چقدر عکس پروفایلت بینظیرِ

      خیلی لذت بردم از عکستون

      ایشالا که عشقتون جاری و ساری باشه

      عزیزم

      بهت تبریک میگم که بدنبال بهبود خودت هستی

      با تمام وجودم تحسینت میکنم که آگاهانه زندگی میکنی و یک رابطه رویایی و فوق العاده داری عزیزم

      تولدت هم هزاران بار مبارک باشه عشقم

      ایشالا که خداوند زیباترین کادو ها رو بهت بده خانومی

      پیشاپیش تعطیلات تابستونی و سفر هات هم عالی و بینظیر باشه عزیزم

      دوستت دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
    • -
      عارفه محمودی گفته:
      مدت عضویت: 1438 روز

      سلام درود فراوان به عروس خانم زیبا

      هلنا خانم.سلام.

      تبریک می گم بهتون انشاالله که زیر این سقف آسمان الله مهربان لحظات شیرین شگفت انگیزی رو کنار همسرتون تجربه کنید. براتون آرزوی سعادتمندی وخوشبختی دوعالم رو دارم.

      خواستن و توانستن است مطمنا با آموزهای استاد رابطه ای که دوست داری می سازیش.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      زینب خان محمدی گفته:
      مدت عضویت: 2325 روز

      هلنای دوست داشتنی

      تا عکس پروفایلتو دیدم زدم رو اسمت و نحوه اشنایی با سایت رو خوندم

      بهت افتخار میکنم که انقد زندگی موفق و شاد و ثروتمند و سراسر عشق رو برای خودت فراهم کردی با افکارت

      و مهاجرت کردی و پا رو ترس هات گذاشتی و تو ی کشور ناشناخته داری زندگی میکنی و کار میکنی و ازدواج کردی

      واقعا تحسین برانگیزه

      یک الگوی ذهنی قوی شدی واسه من

      ممنونم از خداوند و از شما که به این موفقیت ها رسیدی و بما نشون میدی که میشود

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      حمید محمدی گفته:
      مدت عضویت: 1221 روز

      درود بر شما دوست هم فرکانسیم

      چقدر عکسه پروفایلتون زیباست کلی انرژی گرفتم

      کامنتتون رو خیلی خوب شرو ع کردید سپاسگذاری هاتون کلی حال خوب داد بهم

      اینکه بقیه برای خوبی که میکنید قدردانی نمیکنند و حالتون بد میشه

      به نظرم زاویه دیدتون رو عوض کنید ینی این خداست که این لطف رو داشته تا این خوبی از سمته شما پخش بشه خیلی انرژی بهتری میگیرید و بعده خوبی که میکنید کلی از خدا سپاسگذاری میکنید اینجوری دیگه توقعی از کسی ندارید که قدردانی کنه یا نه

      نظر دیگران و مهره تایید دیگران دیگه براتون مهم نیست و خوبی میکنید تا حاله خودتون خوب باشه و از خدا میخایید که بیشتر شمارو وسیله ای برای پخش خوبی قرار بده،

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      خوشبخت آزاد گفته:
      مدت عضویت: 1937 روز

      سلام هلنای عزیزم

      من احساس زیبایی پیداکردم وقتی کامنتتون رو خوندم

      از شرایطتون خیلی خوشم اومد

      اینکه استقلال مالی دارید در نروژ زندگی میکنید تازه عروس هستید و دارید رابطه توحیدی میسازید لحظه حال رو درک کردید و فهمیدید که خوشی و شادی واقعی بودن در لحظه حال هست

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      نرجس نیک گفته:
      مدت عضویت: 1863 روز

      سلام هلنا جان دوست داشتنی

      واااقعا عکس پروفایلت زیبا و خوش انرژیه. و واقعا کامنت خوب و تاثیر گزاری نوشتی. منم مثل شما وقتی برای کسی کاری انجام میدم و یا به کسی کمک میکنم انتظار یجور قدردانی خاص دارم از طرف. اما ته تهش میدونم که من دنبال تایید گرفتنم. دنبال اینم که اون آدم کاردرسته باشم. و همه ی اینا باعث میشه با وجود نارضایتی از شرایط کارای بیشتری از اطرافیان رو انجام بدم، یا دائما مشغول به کار دیگران باشم. و اصلا دیگه به خودم و کار کردن رو خودم نرسم. بخوام ساده تر بگم، چون من از تایید شدن خوشم میاد، حهان هم مرتب من و مشغول کار دیگران میکنه. درنهایت آیا حس خوب میگیرم ازین اتفاق؟؟؟ خیر!!!! چون تازه میگم همین؟؟ ممنون؟؟ و انتظاراتم و نجواهای ذهنیم تااازه شروع میشه.

      واقعا ممتون برا این کامنتت که باعث شد منم از خودم بگم. دختر زیبا

      و اینکه، تولد من سیزدهم جولای هست و منم الان در راه سفری هستم که براش برنامه ها دارم و میخوام تا روز تولدم توی سفر دلخواهم باشم که قراره لحظه به لحظشو خلق کنم.

      خوشبخت ترین باشی عزیزم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1173 روز

    سلام به استاد عزیز خودم

    سلام به دوستان خوب خودم

    دوره فوق العاده کشف قوانین زندگی یکی از بهترین دوره هایی است که من در آن شرکت کرده ام

    توضیحات استاد از یک طرف و بعد تمرین های خانم شایسته عزیز و مثال هایی که در مورد سوالات می زنند واقعا این جلسات را به بهترین شکل ممکن به کمال رسانده اند

    من خودم به این ایمان و این منطق رسیده ام که این من خودم هستم که شرایط کنونی زندگی خودم را شکل می دهم

    بارهای بار برای خودم در دفتر خودم صبح نوشتم و در طول روز آن اتفاقات به بهترین شکل ممکن برایم رخ داد

    و بر عکس آن هم اتفاقات بد و الگوهایی تکرار شونده هم است که بارهای بار برایم رخ داده است

    مثل بارهای بار قرارداد بسته ام و به نحوی در پایان کارم به پول و کارکرد خودم دست پیدا نکرده ام

    اکنون چندین پرونده دادگاه دارم که همه آنها باز هستند و ماه ها است که در جریان روند رسیدگی است

    هر چند از وقت یکبار یک بحث و مشاجره در روابط خودم دارم

    بعد از مدتی با یکی از دوستان خودم سرد می شوم و یا دیگر دوست ندارم که آنها را ببینم

    بارهای بار سرم کلاه می رود

    در قراردادهای مالی یک سری باخت برایم رخ می دهد که همیشه تکراری است و در مشکلات مالی گیر می افتم

    نکته استاد عالی بود و باید همیشه به این نکته توجه داشته باشم که اتفاقات تکراری زندگی خودم را همیشه بشناسم و همیشه مراقب باورهای خودم باشم

    چرا که این من هستم که با افکار خودم و با باورهایی که د ذهن خودم دارم این اتفاقات را برای خودم می سازم

    چرا من از این الگوهای تکرار شونده درس نمی گیرم

    چرا که من هرگز به این سوالات فکر نمی کنم و از خودم سوال نمی پرسم که چرا این همه اتفاقات تکراری برای من رخ می دهد

    خیلی اوقات من فکر می کنم که شانس ندارم و بارهای بار این اتفاقات برای من رخ می دهد و باید یادم باشد که خودم با افکار و باروهای خودم این اتفاقات را برای خودم رقم می زنم

    این درس برای من عالی بود

    فکر کردن در مورد خودم و اتفاقات زندگی خودم

    وقتی که من پول از دست می دهم خیلی شدید بهم می ریزم

    وقتی که نمی توانم کاری را انجام بدهم عصبی می شوم و در این حالت عصبی کارهایی می کنم که بعد جبران ناپذیر است

    وقتی کسی حرف من را گوش نمی دهد سریع عصبی می شوم و از کوره در می روم و شروع به گیر دادن به طرف می کنم

    در تصمیم گیری های بزرگ واقعا گیج می شوم و باید حتما از دیگران کمک بگیرم و نظر آنها برای من مهم است و خیلی اوقات منتظر جواب نه گفتن آنها هستم

    همیشه باید کارهای خودم را چندین بار به طرف مقابل تکرار کنم تا به حدی که طرف مقابل عصبی می شود

    در بی توجهی دیگران هم در مورد خودم بهم می ریزم

    و بسیار الگوهایی دیگر که اکنون در ذهن خودم دارم و نوشتن آنها ساعت ها وقت می گیرد

    چقدر دوره کشف قوانین زندگی تا اکنون به من کمک کرده است و چه کدهایی عالی توانسته ام برای خودم بنویسم و روند زندگی روزانه خودم را بهبود ببخشم

    خداوند را ممنون هستم که اینگونه من را هدایت کرده است و من را وارد این مسیر عالی کرده است

    سپاس از خدای مهربان خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 107 رای:
  9. -
    علیرضا طاهرزاده اصفهانی گفته:
    مدت عضویت: 1720 روز

    سلام استاد عزیزم.

    استاد عزیزم من هنوز حتی فایل را دانلود نکردم، ولی خداروشکر بینهایت خداروشکر.

    من امروز صبح توی دفترم نوشتم الگوهای تکرار شونده من و شروع کردم به نوشتن، یه موردی نوشتم و حسم گفت برم فایل هدایتی ام راببینم.که کامنت هم گذاشتم واستون در سریال سفر به دور آمریکا قسمت 74 که اتفاقا در مورد هدایت و نحوه استفاده از هدایت و گوش دادن و رها بودن بود و تایید کردم این نکات را. خدارو شکر. عاشقتونم استاد عزیزم.

    خدای من اومدم دوباره توی صفحه اصلی و بوم، خدا انگار داره میگه چیکار بکن علیرضا طاهرزاده، عشق کردم خدارو شکر بینهایت، اشک تو چشمام جمع شد.

    عاشقتم استاد عزیزم. من این کامنت را الان می‌نویسم ولی به محض دیدن این فایل حتما دوباره کامنت می‌گذارم.

    ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  10. -
    ناهید ال کثیری گفته:
    مدت عضویت: 3085 روز

    سلام استاد عزیزم

    خداروشکر که همیشه زمانهایی که نیاز دارم واز خدا هدایتی خواسته بودم به یکی‌از‌فایلهای شما هدایت میشم و جوابمو میگیرم الانم‌ دارم رو دوره عزت نفس کار میکنم و دیشب کامنت یکی از دوستان رو خوندم که نوشته بود وقتی ی رفتار ناخوشایندی باهات میشه دنبال دلیل‌ توی رفتار اون طرف نگرد ونگو چرا اینجوری باهام رفتار میشه بلکه به خودت ببین و بپرس که من چ فکری چ فرکانسی دلشتم چ رفتارهایی میکنم که از این جنس برخوردها باهام‌میشه ؟؟؟

    واین خیلی فکرمو مشغول‌کرد وچند تا نمونه از چیزهایی که برام اتفاق افتا‌ده و تکرارشده اومد تو ذهنم‌و واقعا برام سوال شد اما چون خوابم میومد خوابیدم و صبح با این فایل شما سوپرایز شدم

    حقیقتش استاد منم‌دقیقا مثل شما همیشه دیر میرم سرکار ،یا دیر میرم سرقرار،مثلا اگه تایم‌کاریم 8ونیم، من زود بیدار میشما اماده هم‌میشم اما هربار ی چیزی میشه که من همون 8ونیم یا نهایت 25دقیقه‌حرکت میکنم و هرماه کلی تاخیری بابت این رفتارم میگیرم تازه جالبیش اینکه انقد عادی شده که برابقیه هم‌تعریفش میکنم ومیخندم‌که توروخدا هرساعتی‌قراره بهم بگیدشما نیم ساعت بیارید جلوتر.

    یکی مورد دیگه اینکه همیشه برام سواله چر هر موقعیتی هر خواستگاری میاد دقیقا متضاد چیزیکه من میخام چ ازنظر موقعیتی چ از نظر ظاهری چ اخلاقی واین هربر تکرار میشه اما نمیدونم باورمخربم کجاست چون من سعی میکنم توجه کنم به رابطه های خوب حتی به این دلیل بیشتر دوره عزت نفسو گرفتم چون اونجور که باید من قدر ولیاقت خودمو نمیدونم وهمیشه سعی میکنم به بقیه احترام بذارم یا اینکه خودمو بالاتر ندونم وشاید‌واقعادلیلش اینه کهر به طرفف مقابل بهش برنخوره وناراحت نشه یا بقولی دلش نشکنه‌جوری رفتار میکنم‌و یاخودمو پایین میارم و به اصطلاح راحت برخورد میکنم که اون طرف به خودش این اجازه رو‌میده پیشنهاد بده و دقیقا استاد اونجاست که به خودم‌میام و‌میگم دقیقا تقصیر خودته ناهید چرا جوری‌که دلت میخاد رفتار نمیکنی که اینجوری برات پیش نیاد و کلی حرص میخورم وبهم برمیخوره چون میدونم لیاقتم بالاتره

    وکلی مثال دیگه که میخام بشینم‌تو دفترم بنویسم در مورد مسایل مالی، شغل که هربار تکرار میشه

    جواب سوال: موقعی که میخوام تصمیم مهمی بگیرم بر ازدواج ، کلی میترسم کلی نکران میشم کلی بالااپایین میکنم فکرم خیلی‌درگیر میشه به حدی‌که دلزده میشم ومیگم چرا اینقد سخت میگیرم نکنه چیزی‌باشه که نخام پشیمون بشم‌ محدودم کنه و….که احساسمو بد میکنه

    یا بعضی موقها هست من‌برا خونوادم دوستام تولدشون جشن میگیرم هدیه میگیرم برنامه میچینم وهمه ی اینارو با جونودل‌ انجام میدم چون دوست دارم‌خوشحالشون‌کنم کاریه که منم بودم دوست دارم برام انجام بدن و اینکار واقعا بهم حس خوبی میده خوشحالم‌میکنه میدونم چون خیلی مهربونم‌ امابرا من فقط تبریک گفتن، کادویی‌نبوده، یا حتی یادشون رفته و اونموقعه اس که خیلی ناراحت میشم ب خودم بدوبیراه میگم‌حس‌اینکه مهم نیستم‌ بهم دست میده

    البته ی سالیه که دوره عزت نفسو خریدم خیلی بهتر شدم اول خودمو اولویت قرار میدم خودم اذیت نمیکنم تبریک میدم ویا ی هدیه در حد خودشون‌نه درحد خودم ،خودم به خودم‌اهمیت میدم بهترینار‌و اول برا خودم میخام بهرین خوراکیا،هدیه برا خودم میگیرم واینجوری دیگه ازبقیه هم انتظار ندارم و باخودم حس خوبی دارم وچند بار هم شده بقیه سوپرایزم کردن بدون هیچ مناسبت خاصی‌یا مشتریامون کلی‌چیز برام میارن مامانم امسال برا روز دختر هدیه برام گرفت که قبلا نمیگرفت و……

    خلاصه که دمت گرم استاد عزیزم ازت بی‌نهایت سپاسگذارم و عاشقتونم و از خداوند بابت این‌هدایت و وجود شما سپاسگذارم️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای: