پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 3 - صفحه 25 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/07/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-07-04 23:13:032024-02-14 06:18:27پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 3شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد خیلی تشکر میکنم از مجموعه شما
من بچه که بودم همیشه خواب میدیدم که کنار دیوار خونمون یه راه خیلی خیلی باریک و تاریکی هست که من کنجکاوی میکردم و میرفتم تا از اونجا رد بشم و با اینکه ترس و وحشت داشتم نمیدونم چرا به این مسیر ادامه میدادم
یا مثلا خواب میدیدم دارم پرواز میکنم اما از یه جایی به بعد دیگ نمیتونم رد بشم
یا مثلا خواب میدیدم که سگ های وحشی دارن دنبالم میکنن یا مثلا یه دزد که حتما پسر و مرد بود وارد خونه ما شده و میخواد منو اذیت کنه
یا مثلا خواب میدیم که آدمهایی که خلاف کارن و عیشو نوش میکنن وارد خونه ما شدن و میخوان منو اذیت کنن
یا مثلا خواب میبینم کسی داره بهم زور میگه و میخواد کنترلم کنه
استاد وقتی ما متوجه شدیم که چه باورهایی داریم چیکار کنیم که تکرارشون کمتر بشه چطوری باهاشون برخورد کنیم?
فتبارک الله احسن الخالقین
سلام به همه ی عزیزانم
خوابی که جدیدا برا م داره تکرار میشه خواب دندون هست البته قبلا هم خیلی درگیرش بودم همیشه با فشار زیاد به دندونام بیدار میشدم طوریکه فک میکردم دندونام میخواد بیوفته و یا شایدم افتاده دهنم!
و خوابی که بازم منو همیشه درگیر میکرد در ارتباط با همسرم بود،اینکه از من جدا شده منو پیچونده و خلاصه خیانت در خوابهام منو اذیت میکرد،اینکه چیزیکه الان یادم افتاد یکسری خوابها هست که خیلی بهم حال خوبی میده اکثرا و خواب آسمان و پرواز کردن در آسمان رو میبینم ،خواب اینکه یکسری اتفاقات در آسمان میوفته مثلا زندگی در فضای آسمان اتفاق میوفته نمیدونم چجوری بگم خلاصه طوری هست ک زندگی در زمین برام بی مفهوم میشه و همهچیز میره به اسمان،مثلا ابرها شکلهای خاصی پیدا میکنن و من میتونم بهشون دسترسی داشته باشم اصلا ی جو و حال و هوایی هست که برام سخته توضیح ولی خیلی برام تکرار میشه و برام جالب بود اول یادم نبود بمحضی که شروع کردم ب نوشتن یادم اومد،من حتی یکسری اتفاقات برام از طریق همین خواب آسمون و اتفاقاتی ک میوفته برام تعبیر میشه خلاصه اگر دلیل خاصی داره از خدا میخوام منو هدایت کنه به فهم درست.
در پناه الله در امن و امان باشید و آسمونی باشید
سلام استاد جان
من بعضی خوابای تکراری میدیدم که الان خیلی وقته خداروشکر نمیبینم .
خواب میدیدم دندونم افتاده و بقول شما انقدر واقعی بود که بیدار میشدم چک میکردم .
یا خواب پرواز میدیدم البته خوب بود ولی دیگه نمیبینم .
خواب میدیدم مامانم باردار هست و انقدر این برام تلخ و زجر آور بود جزو کابوسام شده بود .
خواب امتحان هم زیاد میدیدم که چیزی بلد نیستم .
ولی تنها خوابی که الان همچنان میبینم اینکه باید برم دستشویی و دستشویی هم هست و شاید زیاد هم باشه ولی در ندارن یا قفل نمیشه یا یجوریه که معلومه و من نمیتونم برم و استرس دارم .
سلام استاد جان
بلاخره این طلسم ذهنم شکست وتو این سنم یک نفر پیدا شد که بگه بهمون ریشه این خواب های تکراری چیه
یه عمر فکر میکردم فقط من این خواب های تکراری رو میبینم
یکی از این خواب های که از کودکی تا الان برام تکرار میشه اینه هر دفعه از ارتفاع مثل پله ، تاب سواری پرت میشم پایین و با این کابوس از خواب بیدار میشم ،این خوابم همیشه و همیشه تکرار میشه
دومین کابوسی که همیشه میبینم و نگران هستم ،همیشه تو خواب لباس ندارم واین باعث خجالت زیاد و نگرانی و تپش قلبم میشه و از خواب بیدار میشم (دلیل این خوابم اینه که تو کودکی دوست نداشتم لباس بپوشم و بارها و بارها از نردیکانم کتک خوردم طوری الان اینو مبنویسم داره اشک از چشمانم میاد )
و چند تا خواب تکراری دیگه هم خیلی میدیدم ولی از زمانی که وارد این سایت شدم و رو خودم کار کردم از این نوع خواب هام کمتر میبینم یا میتونم بگم تا حدودی کمرنگ تر شدن
اینکه یه دندونم شکسته یا مورچه رفته تو دندونم
یک امتحان مهمی دارم ولی هیچی نخوندم
رفتم سفر ولی از قطار یا ماشین جاموندم
اینکه تو دنیا تنها شدم هیچ کسو ندارم و غریبانه یک گوشه افتادم
منم تو دوره قانون آفرینش به شما پیوستم ،امیدوارم متعهدانه روی باورهای محدود کننده و ترمزهام کار کنم ،و دنیایی از ارامش ، نعمت ، سلامتی و احساس خوب وارد زندگی من بشه
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد بی نظیرم ، خانم شایسته عزیز و همه همخانواده ای های خوبم
استاد عزیزم وقتی متن این فایل رو خوندم شگفتزده شدم!!
وقتی دیدم درمورد خوابهایی نوشتید که من خیلی اوقات می بینمشون!
میتونم بگم تقریبا تمام این مواردی رو که شما گفتید من حداقل چند بار دیدم توی خواب. ولی خوابهایی که برام خیلی تکرار شده و انقدر تکرار شده که دیگه برام عادی شده ، پرواز کردن و همینطور کشف کردن یه جای جدید توی خونه ست.
استاد وقتی مدت طولانی با تمرکز روی خودم کار می کنم بیشتر خوابهای اینچنینی می بینم ، و جالبه همیشه خودم معنی اینجور خوابها رو کاملا میتونستم درک کنم.
انقدر که گاهی می نشستم کامل برای خودم تجزیه تحلیل میکردم که مثلاً فلان چیز که توی خواب دیدم نشونه ی فلان باور یا ذهنیت یا ترس من هست و من باید بیشتر روی از بین بردن این ترسها کار کنم.
و خییییییییلیییییی برام جالب بود که شما تو این فایل در مورد خوابها و الگوهای تکرار شونده توی خواب هامون صحبت کردید…. چون من خودم همیشه به این موضوع خیلی دقت میکردم!
حالا بعضی از تحلیل هامو درمورد خوابهایی که خیلی تکرار میشن برام ، برای شماهم میگم:
مثلاً وقتی خواب می بینم که یه جای جدید توی خونه مون پیدا کردم ( که معمولا اینجوریه که انگار سالهاااااست تویه خونه خیلی بزرگ زندگی میکردم با ده ها اتاق !! ولی همیشه فقط تو همون یه قسمت کوچیکش که الان هستم بودم و اصلا نرفته بودم بقیه اتاقارو ببینم….و هی توی یه راهرو طولانی راه میرم و درهای اتاق هارو یکی یکی با احتیاط باز می کنم و یواشکی توشونو نگاه می کنم و جالبه که همشون هم پر از وسایل کامل و هر کدوم هم با دیگری متفاوته!
البته تو این مواقع یه ترس و استرس کوچیکی هم دارم ولی هیجان و کنجکاوی غلبه داره و در عین ترس در اتاق هارو یکی یکی باز می کنم.
و یا زیاد خواب می بینم که یه حیاط خیییییلییییی بزرگ پر از دار و درخت داشتیم و من هرگز نرفته بودم توی همه این سالها این باغ رو ببینم….و انگار قراره از اونجا اسباب کشی کنیم و من در آخرین روزها میرم واونجارو می بینم و حسرت میخورم که چرا من هیچ وقت نیومدم توی این باغ و از اینکه اینهمه عاشق باغبانی بودم و این همه باغچه خالی برای کاشتن گل و گیاه داشتیم ولی من نمیدونستم و غافل بودم، خیلی حسرت میخورم)
برداشت من اینه که من خیلی فرصت هارو دارم که بخاطر باورهای اشتباهم هیچ وقت ازشون استفاده نکردم و نتونستم پتانسیل ها و توانایی هامو کشف کنم و بتونم به نعمت ها و برکت های بی شماری که در اطرافم بوده دسترسی پیدا کنم….و انگار که یه پرده غفلت جلوی چشمام بوده و اونارو نمی دیدم یامی دیدم ولی بهشون فکر نمیکردم یا برام مهم نبوده……و احتمالا وقتی فرصتم تموم بشه و موقع رفتن از این جهان مادی خیلی حسرت میخورم که چرا اینهمه بود و من ندیدم!!!
انگار توی خواب غفلت بودم!
و این خوابها داره به من هشدار میده که هنوز تا زنده ام به خودم بیام و برم دنیای وسیع درون خودمو کشف کنم و خودمو گسترش بدم و از نعمتهای این جهان بهره مند بشم. از فرصت ها استفاده کنم و پتانسیل هامو دریابم!
و یا وقتی خواب می بینم که میتونم پرواز کنم ( در حالی که دیگران نمی تونن ، و گاهی اصلا هم براشون مهم نیست و بی تفاوت هستن نسبت به پرواز من ، ولی من خیلی خوشحالم که میتونم پرواز کنم برخلاف بقیه….. از بالای سر آدما رد میشم و گاهی تلاش می کنم از دیوارها یا درختهای بلندتری رد بشم…. و خیلی هیجانزده م)
به نظرم مفهومش این میتونه باشه که من به آگاهی هایی رسیدم و توانایی هایی رو در خودم کشف کردم که حالا میتونم با استفاده از اونها کارهایی انجام بدم که بقیه نمی تونن
( در حالی که توی خوابم انگار میدونم این توانایی رو همه آدما بالقوه دارن ولی ازش خبر ندارن ولی من تونستم کشف کنم که چطور پرواز کنم)
و توی اون لحظه ها خیلی خوشحال و هیجانزده هستم و حتی موقع پرواز کردن حرکات آکروباتیک هم گاهی انجام میدم ( یه عالمه استیکر خنده )
گاهی هم خواب می بینم که تو یک فضا و محیطی که خیلی نامعموله مثلا تو یک جمع که همه آدمها خیلی بیحال و حوصله و بی تفاوت هستن ، من ناگهان بلند میشم و با یک موسیقی روحانی که در درونم نواخته میشه شروع می کنم به رقصیدن !!
انقدر حرکاتم نرم و روان و زیباست و پاهام هم کمی از زمین فاصله داره و یه جورایی معلق بین زمین و آسمون در حال رقصم ! و انقدرررر غرق ِ وجد و سُرورم که حد نداره
و اصلا برام مهم نیست بقیه آدمای اطرافم الان چه فکری در مورد من دارن. و آیا اصلا منو می بینن یا نه؟
حتی خودم هم تعجب می کنم که چطور اینهمه زیبا میرقصم و اصلا این چه رقصیه… شبیه رقص های زمینی نیست ولی انگار من همه قواعدشو بلدم.
و تو یک حالت خلسه و بی نهایت شاد و سبکبال در حال رقصیدن و موّاج بین زمین و آسمانم!
استاد به نظرم « خوابها » خیلی نشونه های خوبی هستن که به ما نشون بدن درچه وضعیت و شرایطی هستیم…. ترس هامون چیه….باورهامون چیه…. توانایی هامون تا چه حدیه…..ترمزهامون چیه….چه پتانسیل هایی داریم که هنوز کشفش نکردیم و…
مثلاً وقتی وسط یک رویای شیرین و خوب ، ناگهان چیزهای نامناسب و نادلخواه رو می بینیم یا اتفاقی ناگهانی باعث میشه از اون شرایط خوب خارج بشیم، این نشون میده که ما «ترمزهایی» داریم که مانع رسیدن ِ تمام و کمال ما به خواسته هامون میشه.
خواب هایی که در اون کسی مارو تعقیب می کنه یا از جایی پرت میشیم و یا یه جای تاریک و نا آشنا گم شدیم و راه خونه رو پیدا نمی کنیم و از این قبیل… « ترس ها» و « باورهای محدود » و «شرک های » مارو نشون میده ، که هرکسی خودش میتونه درک کنه که حتی دیدن مثلا فلان شیء یا آیتم هم توی خوابش برای شخص ِخودش چه مفهوم و پیامی رو به همراه داره.
خوابها هشدار دهنده های خوبی هستن در مورد وضعیتِ ذهنی ما …. و به ما نشون میدن که در حال حاضر در چه وضعیتی هستیم و وقتی ما قوانین تغییر باورها و ذهنیت هارو بلد باشیم ، سریع دست به کار میشیم و همه چیز رو اونجوری که دوست داریم اتفاق بیفته تغییر می دیم.
استاد اینها مواردی بود که به ذهنم رسید و تصمیم گرفتم اینجا برای شما و دوستانم بنویسم. و بیصبرانه منتظر فایل بعدی هستم تا شما مثل همیشه با کلام آگاهی بخش و الهی تون ذهن و راه مارو روشن کنید.
استاد عزیزم نمی دونید چقدر شاکر خداوندم به خاطر وجود نازنین تون و بی اندازه ازتون ممنون و سپاسگزارم که اینجوری با سخاوت و عشق بزرگتون این فایلهارو برای ما آماده می کنید.
این سایت واقعا یک مکان الهی و بهشتیه.
و خداوند داره اونو اداره می کنه.
و با کلام شما با ما حرف میزنه.
در پناه رب العالمین باشیم همه مون. آمین
درود به درجه یک ترین استاد کره ی زمین و درجه یک ترین مدیر فروش کره ی زمین خانم شایسته ی بی همتا
اول قدردانی میگویم بابت این فایلهای اخیر که واقعا عالی اند. احساس میکنم هر روز به یک سرزمین رویایی وارد میشم که سایت عباس منش هست. جایی که هم میتونی رویاهاتو دنبال کنی و هم از آینده نترسی و با ایمان پیش بری. خدایا خیلی خیلی خیلی ممنونم ازت. در مورد سوال : استاد من 14 سال دوتا خواب می دیدم نه هر شب ، ولی حداقل هر دو ماه یک بار . یکیش همان دندان افتادن بود که بعد از بیداری و چک کردن اینکه دندانم سرجایش است بسیار خوشحال میشدم و ناراحت ، چون تعبیرش را دوست نداشتم اما راه حلی هم پیدا نمیکردم. خواب دیگر سقوط به پرتگاه بود که این مورد باعث میشد از خواب با پریشانی زیاد بپرم بطوریکه لباسم از عرق خیس میشد و دیگر نمی خوابیدم از ترس اینکه دوباره خواب ببینم. تپش قلب میگرفتم و واقعا از نظر روحی اذیت میشدم.
تنها چیزی که آن موقع درک میکردم این بود که یه چیزی داره به من هشدار میده که باید تغییری ایجاد کنم ولی نمیدانستم چگونه. اونم تازه برادرم برام توضیح داد و من اندازه ی درکم در آن زمان می فهمیدمش.
خوشبختانه 8 ساله که از این خوابها خبری نیست و در آرامش ذهنی نسبی هستم. اونم به لطف شنیدن فایلهای شما و در حد خودم عمل کردن است.
من این فایلها را خیلی خیلی دوست دارم هم نسبت به خودم شناخت بیشتری دارم بدست می آورم هم نسبت به دیگران. استاد از بس شما روی باور فراوانی کار کرده اید سایت تان هم پر از فراوانیه. فراوانی محتوا، فراوانی کامنت های زیبا، فراوانی دوستان هم فرکانس. من بسیار احساس خوشبختی دارم برای اینکه کاربر سایت تان هستم.
سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان هم دانشگاهی
استاد واقعیتش این سری فایل هاتونو احساس میکنم که فقط برا من اومده و از روزی که این فایل ها شروع شده روز نیست که سی چهل بار گوش ندم،کلا شده خوراک این روزام چون واقعا درد منه که خیییلی وقته درگیرشم و واقعیتش همه شم پذیرفته بودم که این جزیی از زندگی منه و باید قبولش کنم و در طی این چند سال هررررر کاری میکردم درست بشه درست بشو نبودن هررر کاری.ولی دیگه واقعا این مدت خییلی اذیت میشدم و نمیدونستم که باید چیکار کنم ولی همه ش فقط میگفتم که خدایا من بندگی تورو میکنم فقط توم باید خداییتو بکنی.وظیفه ته که منو هدایت کنی و من هدایت میخوام دیگه بسمه.بریدم اینقد که تلاش کردمو جواب نداد تا اینکه شما این فایل ها رو گذاشتین و منم خییلی بهتر شدم چون حداقلش الان میدونم که چه جوری ترمز هارو جفت پا فشار دادم.استاد تقریبا تو این سه سال من چهار بار میلیاردی پول ساختم و بعد ی مدت اومدم تو بدهی جوری که داغونم کرده.خیلی زندگی یو یوی داشتم و نمیدونمم مشکل کجاس.متاسفانه تا الانم نتونتستم که دوره قانون آفرینشم تهیه کنم ان شالله که به زودی بتونم تهیه ش کنم و از این بالا و پایینی خلاص بشم
استاد یکی دیگه از الگو هام قرار هامه.یعنی اندازه انگشتای دستمم یادم نمیاد که سر وقت ی جایی رسیده باشم.هر بارم ی مشکلی پیش میاد دیگه تو خونه همه میگن وقتی عادل گفت ساعت دو میام یعنی ساعت چهار خونه س.خیلی جالبه ها بعضی وقتا میدونم که ساعت دو کارم تموم میشه الکی میگم دو و نیم میام که مثلا زودتر برم و سورپرایز کنم که این ی بارو زود اومدم همون ی بارم ی شرایطی پیش میاد که ساعت سه میرسم.مخصوصا با یکی از دوستام همیشه جروبحث دارم میگم بابا رو قول وقت من حساب نکن ولی باز ی شرایطی پیش میاد میگم فلان وقت اونجام بعدشم نمیرسم که برم و همیشه جرو بحثمون میشه
من این دو تا رو کشف کردم فعلا ان شالله که با کمک شما و کامنت های دوستان عزیز بتونم که ریشه این الگوهای آزار دهنده رو بخشکونم
در پناه الله یکتا شادو سعادتمند در دنیا و اخرت باشید
منتظر دیدگاه های دوستان عزیز هم هستم
باسلام
خدمت شما استاد عزیزم
من قبل از اینکه با سایت شما آشنا بشم معنای یکسری از خوابهای خودم رو نمیفهمیدم
مثلا یکسری هشدارهایی تو خواب در مورد یکسری اتفاقات وآدمها به من داده میشد ومن همیشه به خودم میگفتم من که توانایی تغییر آنها ویا جلوگیری از اونها را ندارم چرا اونها تو خواب به من نشون داده میشه
اما از وقتی که فهمیدم من خودم دارم با ذهنم وتفکراتم دارم زندگیمو خلق میکنم هر خوابی که میبینم بهش فکر میکنم که تو روز قبل ویا چند روز قبل چه فکر ی داشتم که تو خواب داره بهم میگه
مثلا همین دیشب خواب تصادف خودم رو دیدم
صبح که ازخواب بلند شدم خیلی ترسیده بودم فکر کردم با خودم که خواب داره به من چی میگه اولش میخواستم با ماشین نرم اداره پیاده برم
اما باز باخودم گفتم اگر بدون ماشین برم ترسم قوی تر میشه
بنابراین به ترسم غلبه کردم وبه خدا گفتم توکل به تو
تو راه خیلی مراقبت تر از همیشه رانندگی کردم وسعی کردم لبخند بزنم و ذهنم رو آروم کنم تو دلم خودم رو تحسین میکردم وتو ذهنم خودم رو سالم وسلامت تو محل کارم تصور کردم
بعدش باخودم فکر کردم …
چه فکرهایی داشتم که این خواب رو دیدم بعد یادم اومد که دیروز صحنه یه برخورد یه پراید به پژو جلوم اتفاق افتاد که باعث شد من سرعتم رو خیلی کم کنم و آهسته از کنارش رد بشم
واینکه چند روز به ناخودآگاه همش حرفهای همکارم در مورد تصادف ماشینش با درب پارکینگ تو ذهنم تکرار میشد
خوابم احتمالا میخواد بهم بگه مراقب باشم
یا اینکه دارم از مسیر تفکرات مثبت وتوجه به چیزهای مثبت داره دور میشه
یا بهم میگه تمرینات رو جدی تر بگیرم
من خوابهام خیلی بهم کمک میکنه
حتی بیشتر هدایتهای خداوند رو از طریق خوابهام گرفتم
ب نام خداوند بخشنده مهربان خداوندی ک رحمتش همیشگی است
سلام خدمت شما استاد عزیزم
استاد عزیز شما با این فایل های تکرار شونده ک راجبش صحبت میکنید باعث شده ب ذهنمون رجوع کنیم باعث ی تلنگر شده باعث شده خیلی از اتفاق هایی ک واسم میوفته یادآوری کنیم ک از کجا اومده ک در باور ذهنی ما چ گذشته ک این الگو ها رو مبینیم از وقتی با شما آشنا شدم اینو درک کردم ک در ذهن ما باور هایی در حال شکل گرفتنه ک با ورودی هامون ب اون باور ها قدرت میدیم …قبل از اینکه با شما آشنا شم هیچ وقت انگشت اشاره ب سمت خودم نمیگرفتم همیشه دنبال این بودم ک ی عامل بیرونی مقصر بدونم
خداروشکر آشنایی با شما ب لطف الله تونستم گام بزرگی بردارم اینکه من هستم با باورهایم من هستم با افکارم من هستم با دلم من هستم با ذهنم من هستم ک اتفاق های زندگیمو رقم میزنم
…….
راجب موضوع خواب
در خواب هایی ک میبینم ن همشون چند وقت یبار پیش میاد از مدرسه یا دانشگاه جا میمونم ب موقع نمیرسم گاهی میبینم چند واحد کتاب های دانشگامو پاس نکردم اینکه اگه این واحد ها پاس نکنم مدارکمو نمیتونم بگیرم یا میخوام برم مدرسه هرچقدر در حال دویدنم ب مدرسه نمی رسم ..
یهو از خواب بیدار میشم ک همه چی ی خواب …
خواب بعدی ..من داداشامو خیلی دوس دارم وابستگی شدیدی بهشون دارم (از وقتی فایل های شما گوش میدم فهمیدم این وابستگی ک ب برادرام داشتم تا حدی ک حاضر بودم ب خاطر اونا از خیلی چیزام بگذرم خوشبختی اونا واسم اولویت بود میگم ایا این ی نوع شرک حساب میشد? با آشنایی با شما ب این نوع وابستگی شک کردم )
همش خواب میدیم اتفاق هایی واسه برادرام میوفته خواب میدیم از دستشون دادم یا تصادف کردن یا تو خواب نارحتن وقتی از خواب بیدار میشدم میگفتم خدایا شکرت ی خواب بود ولی بعد از مدت ها ک این خواب هارو میدیم یکی از برادرام تصادف خیلی بدی کرد دوسال درگیر این برادرم بودم تمام انرژیم واسش گذاشتم ک ب لطف الله پاش قطع نشد ولی میلنگه …بعد از،مدت ها داداش کوچیکم امیرحسین از این دنیا رفت و مرگش فرا رسید امیرحسین 20 سالش بود بعد مرگش خوابشو میبینم ک میگه حالم خوبه …
تشکر فراوان از شما استاد عزیز
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ودوستان همقدم خدا را شکر که با خرید دوره کشف قوانین معجزات زندگیم داره رقم میخورد البته که من دوره دوازده قدم را تهیه کردم و یه سالی هست دارم روی خودم کار میکنم و یکی از خواسته هام دوره کشف قوانین بود که خدا را به قول استاد به راحتی خریدم و از جایی که فکرش نمی کردم پولش تهیه شد
در مورد خوابهای تکرار که استاد عزیز گفتند من در این سال بیشتر خوابهام در مورد قوانین و گفتگوهای قوانین بوده و در کل حال خوابهام هم مثل بیداری خیلی خوب بوده این در صورتی است که قبلا هیچ خوای راحتی نداشتم این که استاد در مورد نگران ها میگوید که اگر ناراحت هستید بهترین کار همان خوابیدن است من اصلا خوابم نمی رفت بدتر وقتی سرم روی بالش می رفت بیشتر نجواها حمله می کردند تا حدی که پاهام ضعف می کرد ولی خدا را شکر از وقتی که در این مسیر الهی قرار دارم با آرامش بع خواب میروم حتی موقع خواب هم فایل های استاد را گوش می دهم خیلی انرژی بالایی دارند و کلا رها وآزاد به خواب می روم
استاد عزیزم من چند بار در خواب با شما در پردایس زندگی می کردم ولی همیشه گله داشتم که چرا من نتیجه نگرفتم یه بار استاد عزیزم به من گفت که ظرف شما کوچک است
چند وقت پیش دوباره استاد عزیزم به خوابم آمد این بار استاد آمده بود خونه ما من خیلی خوشحال بودم و من دوباره این سوال را از استاد پرسیدم که چرا من دارم کار می کنم ولی نتیجه نگرفتم به خدا قسم این بار استاد یه ظرف پر از حبوبات جلوش بود وبه من گفت که اون لیوان را بیاور ومن با ذوق رفتم و لیوان را آوردم و استاد یه مشت ازاون حبوبات داخل ظرف من ریخت نمی دونید چقدر من خوشحال شدم و با امید بیشتر به
کار کردن روی خودم ادامه دادم تا این خدا را شکر هدایت شدم به دوره کشف قوانین که به یاری خداوند وتشکر ویژه از استاد عزیزم و خانم شایسته
به زودی زود از موفقیت هایم کامنت مگذارید