پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 4 - صفحه 12 (به ترتیب امتیاز)

574 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سمانه گفته:
    مدت عضویت: 1147 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان و دوستان همفرکانسیم.

    من وقتی در شرایط استرس زا قرار میگرفتم عصبی میشدم،به همه گیر میدادم،با تن صدای بلند حرف میزدم ،انگار با همه دعوا داشتم ،درِ اتاق و کشو و کابینت رو محکم میکوبیدم، اعصابم حسابی خورد بود و خیلی استرس داشتم،بدنم داغ میشد ،سردرد میشدم وارامشمو کلاً از دست میدادم‌….خلاصه عصبانیتمو سر همه خالی میکردم و همه رو از خودم میرنجوندم و خاطره های بدی تو ذهن همه ثبت میکردم…..اما الان میزان این استرس و عصبانیت خیلی خیلی کمتر شده و بیشتر در اینچنین مواقعی روی راه حل اون مسئله فکر میکنم،میگم خب الان باید چیکار کنم؟چیکار کنم بهتره؟سعی میکنم با آروم کردن خودم،با کشیدن چند نفس عمیق دنبال راه حلی برای شرایط پیش اومده باشم،با لبخند زدن کمی به خودم ارامش میدم و میگم این یه تضاده،اومده منو رشد بده ،بزرگ کنه،اومده تا من به خواسته جدیدی فکر کنم و درخواست های جدیدی داشته باشم. پس با حس خوب به اون مسئله نگاه میکنم….با این باور واقعاً انگار شرایط رفته رفته اوکی میشه و به راحتی از اون شرایط استرس زا گذر میکنم و دیگه اصلاً مثل قبل، خودم و دیگرون رو اذیت نمیکنم.

    سپاسگزارم استاد بابت این فایل های ارزشمندتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    محمد کرمی گفته:
    مدت عضویت: 1222 روز

    سلام خدمت شما استاد عزیز که مثل فانوس که نور ازش میتابه از شما آگاهی میتابه

    این جلسه و این سوال تا حدود زیادی مورد علاقه منه

    چون یکی از پر تکرار ترین اتفاقات زندگی منه چه الان که سمتش به سوی رشده و چه گذشته که برام سخترین لحظات زندگیم بود و سخت خودمو درگیرش میکردم از جنبه منفیش

    استاد عزیزم من یادمه چون در گذشته فقط خودمو قربانی زندگی میدونستم و این چیزی بود که تقریبا با هر کسی توی زندگیم در ارتباط بودم همین عقیده رو داشت و این فکر غالب من بود در برخورد با تضادهای که پیش میومد

    من گذشته زیاد جالبی از دید خودم نداشتم و همش سخت کوشی و درد رنج بود چه بخاطر شرایط خانوادگیم و چه بخاطر عدم عزت نفس خودم که از جامعه دریافت کرده بود

    یعنی استاد یه چیزی میگم یه چیزی میشنوی ،اگه من با یه چالش روبرو میشدم سرتاپام استرس میشد و نگران بودم روزها درگیر این موضوع بودم که چرا اینطوری شد و شروع میکردم به خودخوری و هر کسی مقصر میدونستم الا خودم رو

    پدر ،مادر ،دوستان ،مسئولین خلاصه هر کسی

    موقع استرس گرفتن بشدت پرخوری میکردم ،بشدت دمای بدنم میرفت بالا ،با کسی حرف نمیزدم و میریختم توی خودم ،نجواها هم همه جوره بهم فشار میاورد و بشدتی که اون تضاد بزرگ بود حتی تا تصمیم خودکشی هم رفته بودم

    جالب بود برام با اینکه از لحاظ جسمانی بشدت قوی بودم اما با برخورد با یه تضاد ساده کل بدنم سست میشد جوری که انگار هیچ توانی ندارم

    همیشه هم اخرین کسی که مقصر میدونستم خدا بود که باعث این اتفاق شد

    اما به لطف خدا الان اینطور نیست و با اینکه چالشهام بیشتر از هر موقعی بزرگتر شده برخورد من بشدت عوض شده و راهکارهای زیادی بکار میبرم براش

    1.وقتی تضادی بهش بر میخورم و شروع میشه به تند تند زدن قلبم و یکم استرس میگیرم و نجواها مثل گذشته میخواد همه رو مقصر بدونه در حد چند دقیقه نجواها هجوم میارن چند نفس عمیق میکشم خودمو مشغول کاری میکنم که یکم فاصله بگیرم از این شرایط

    یکم آروم شدم شروع میکنم به حرف زدن با خودم و سعی میکنم با هر نوع تغییر زاویه دید مسئله رو برسی کنم که کجای کار میلنگه

    و البته که این باور که این تضاد میخواد یه نقطه ضعفمو بهم یاداور کنه زاویه دیدم عوض میشه ،بعدش خیلی زود به درجه کمتری از استرس میرسم ایدها کم کم میاد و حسابی آروم میشم

    2.وقتی که تضاد خیلی بزرگ باشه و حسابی منو درگیر کنه باورهای توحیدی که درست کردم برا خودم و بارها توی همچین شرایطی تونستم ذهنمو کنترل کنم باهاش و نتیجه برعکس شد برام با خودم تکرار میکنم و تمام تلاش خودمو میکنم که به آرامش برسم

    و در آخر وقتی میبینم از پسش بر نمیام میخوابم و صب که بیدار شدم تمرکز روی هر چیزی میزارم که دیگه بهش فک نکنم

    3.بزرگترین باوری که توی این چالشها بهم کمک کرد اینکه هر چی پیش بیاد داره به من کمک میکنه تا مسیرم بهتر بشناسم و بتونم به سمت هدف متعالی خودم برسم .و تهش هیچ چیز بدی برای من پیش نمیاد چون ما حرکتمون به سمت سرچشمست (منبع نور و خداوند) بقول استرهیکس که میگه فقط کافیه توی این رودخانه ای که سرچشمش مشخص و انتهاشم که خداوند مشخص کافیه دست پا نزنی و خودتو رها کنی تا به مسیر برگردی و به خداوند و نور برسی …این باور توی چالشهای بزرگ زندگیم خیلی بهم کمک کرد و توی بحرانهای بزرگ باعث شد خیلس آروم باشم اخرشم همه چی یه جوری درست شد برام که شاخام در میمومد ..

    سپاسگزارم از شما استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    ایوب عبدی گفته:
    مدت عضویت: 1717 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و همه دوستان

    ازتون ممنونم بخاطر این فایل که باعث شناخت بیشتر خودمون میشه

    اولین واکنش من عصبی شدنه. ضربان قلبم میره بالا و دستام شروع میکنه به لرزیدن بعضی وقتا شدیدتر بعضی وقتا هم کمتره. همین دیروز تو یه همچین شرایطی قرار گرفتم که یه مقدار برای من بزرگ بود تو یه جمعی بودم که بزور میتونستم خودمو کنترل کنم. ولی با حرف های مناسب به خودم نفس های عمیق کشیدن لبخند زدن تونستم مدیریت کنم. نفس عمیق کشیدن خیلی بهم کمک کرد.

    وقتی تو شرایطی قرار میگیرم که یه نفر یه بدی در حقم میکنه،اذیت میکنه،پول نمیده،حرف بدی میزنه و… دلم میخواد ازش انتقام بگیرم و تنبیهش کنم حالا به هرشکلی. مثلا یکی دیر پول میده منم تو فکر اینم که دفعه بعد که کارش به من خورد انجام ندم یا اذیتش کنم.کلا خیلی تو فاز انتقامم و احساس گناه دادن به دیگران. البته دلیل اینهارو میدونم من از بچگی تا حالا هزاران فیلم در مورد انتقام گرفتن و تنبیه و احساس گناه به دیگران دیدم. تا حدی که اگه یکی می‌بخشید برام منطقی نبود پس معلومه که جزو باورهام شده.

    تو یه سری شرایط هم گریه میکردم که از وقتی که با استاد آشنا شدم یادم نمیاد این واکنش رو نشون داده باشم.

    یه فازی میگیرم که:دنیا نامرده و به کسی نمیشه اعتماد کرد و ای دنیای بی فا و… که تو این زمینه هم خیلی دارم روی خودم کار میکنم و تمام سعیمو میکنم که تقصیر رو گردن کسی نندازم. مسولیت اتفاقات زندگیم رو بپزیرم و خیر بدونم.

    اگه اتفاق خیلی بزرگ باشه خودمو گم میکنم و نمیدونم چیکار میکنم و یا کلا خشکم میزنه و هیچ واکنشی نشون نمیدم. دلیل اینو نمیدونم

    وقتی یه کسی جوری رفتار میکنه که خوشم نمیاد این فکر میاد که:اینم بدرد نمیخوره و باید باهاش قهر کنم. انگار باید جوری رفتار کنه که من راضی باشم.

    تقریبا این تموم چیزیه که یادم میاد.

    البته قبلا سیگار و… بود ولی دوسالی میشه که سراغ اینا نرفتم خدایا شکرت که منو از این مسائل دور کردی. مطمئنا با کمکت میتونم از بقیه بگذرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    حمید سامیر گفته:
    مدت عضویت: 1414 روز

    بنام خدای مهربان

    این فایل زمانی روی سایت قرار گرفته که خودم الان با یک چالش مواجه شدم و هیچ راهکاری واسش ندارم ، با وجود اینکه این مدت ها داشتم کلی روی خودم کار میکردم و حال خوبی داشتم

    وقتی با این مشکل مواجه شدم توی کسب و کارم ، اولش خیلی کنترل ذهن برام سخت بود الان یه مقدار آروم تر شدم

    واکنشی که نشون میدم نه تنها توی این مسائل توی تمام مسائل:

    1-سریع احساس میکنم ضایع شدم و خودم رو با بقیه مقایسه میکنم و خودم رو قربانی شرایط میدونم

    2-به کل قوانین شک میکنم با وجود اینکه این همه اتفاق واسه خودم رقم زدم و خودم رو تخریب میکنم ، خداوند رو مقصر میدونم میگم چرا واسه من؟؟

    3-اصلا عصبی نمیشم که خودمو روی کسی خالی کنم ولی توی خودم بهم میریزم و نمیتونم یه جا بشینم ، کاری که میکنم میرم رانندگی میکنم یا میخوابم یا سعی میکنم کسی رو پیدا کنم که باهاش درمورد موضوع دیگه صحبت کنم که حواسم از این موضوع پرت بشه تمرکزم رو کامل از دست میدم و تمام تلاشم رو میکنم که از این مسئله فرار کنم چون هر وقت میخوام به راهکارش فکر کنم حالم خراب میشه

    4-توی کسب کارم ، سریع به خودم میگم این فایده نداره دیگه ، با این کار نمیشه موفق شد باید برم سراغ یه کار دیگه…..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    Rojina گفته:
    مدت عضویت: 1791 روز

    سلام به استاد و همه دوستای عزیزم

    من توی چنین شرایطی معمولا چشمام پر اشک می‌شه اما اینجوری نیست که زار زار گریه کنم.

    البته الان که خیلی بهتر شدم از وقتی که جدی دارم روی عزت نفسم کار می‌کنم

    الان سریع محیط رو ترک میکنم و سعی میکنم تنها باشم

    حالت ایده آلش پیاده رویه

    ولی کلا دوست ندارم توی اون فضا یا پیش اون افراد بمونم چون می‌دونم ممکنه واکنش بدی نشون بدم توی اون شرایط خاص و فقط لعنت خودم بر خودم برام بمونه.

    اما هنوز به جایی نرسیدم که بتونم آرامش صد درصد خودم رو حفظ کنم و قبل از اینکه فکر کنم، می‌بینم بعله:) دهان مبارک رو گشودم و جواب دادم

    اما دیگه از همونجا پام رو سعی می‌کنم بذارم روی ترمز

    دیگه جواب نمی‌دم و فقط محل رو ترک می‌کنم و احتمال 99 ٪ میام توی سایت کامنت می‌خونم فایل گوش می‌دم اگه نشانه اون روزم رو نزده باشم، می‌زنم

    و سعی میکنم به خودم بارها و بارها بگم که پناه می‌برم به خدا از شر نجواهای شیطان رانده شده…

    و چند دقیقه بعدش ناخودآگاه حالم خوب میشه

    اینجوری هم نیست که فقط پیس پیس پیس ذکر بگم چون واقعا اینکار جهالته

    جوری توی دلم می‌گم که به معناش فکر کنم و باعث بشه قدرت خداوند برام یادآوری بشه.

    ولی خب در کل خیلی خیلی خیلی بهتر باید عمل کنم

    اینو می‌دونم

    مرسی استاد

    شاد و پر از نشاط باشین؛))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    امید صنایع گفته:
    مدت عضویت: 1107 روز

    سلام بر استاد عشق و خانوم شایسته عزیز

    امیدوارم سالم و سلامت باشید

    خیلی ممنون از به روز رسانی دوره کشف قوانین

    فایل الگوهای تکرار شوند

    سوم و چهارم یک فایل هستن فکر میکنم تکرار شده

    اگه اشتباه میکنم دوستان راهنمایی بفرمایید

    خیلی ممنون تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      علیرضا رستاخیز گفته:
      مدت عضویت: 1790 روز

      سلام امید عزیز

      خداروشکر که در این مسیر آموزش و آگاهی هستم .

      دوست من ، راستش منم اول همین فکر میکردم وقتی که کامل گوش دادم دیدم یه قسمتی از فایل که مربوط به قوائد اصلی تکرار شده بعد که سوال مطرح میشه راجع به اون مسئله صحبت میکنن .

      اوایل فایل تکرار شده باقیش مطالبه جدیده .

      شاد باشی دوست من .

      خدایاشکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      hanife sepehri گفته:
      مدت عضویت: 1445 روز

      سلام دوست عزیزم. اگر تمام فایل رو تا اخر و با تمکز بیشتر گوش بدی

      قطعا به این مسئله پی میبری که اونقدر صحبت استاد مهمه که هر بار اول فایل هاش این صحبت مهم رو گذاشته تا ما به خودمون بیاییم .

      دوست عزیز من هم همین فکر رو داشتم اما گفتم نه این در مورد خواب بود و فایل چهار م در مورد چالش

      پس تا اخر گوش دادم و فهمیدم که شبیه به هم نیستند .فقط 19دقیقه اول تکراره ادامه سوال مهمیه که باید به اون جواب بدهیم ‌

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      پروانه کاکویی گفته:
      مدت عضویت: 1278 روز

      باسلام

      قسمت اول ویدیو که درمورد الگوها توضیح میدن در هر4ویدیو مشترکه

      ولی قسمت دوم ویدئو در هر فیلم فرق میکنه.

      و همین موضوع برای من خیلی کمک کننده بود

      چون هرفایل رو چندین بار گوش میدم

      و

      این قسمت اول خیلی برام تکرار شده.

      باتشکر از استاد عزیز و خانم شایسته

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      سعید عبداله زاده گفته:
      مدت عضویت: 961 روز

      سلام دوست عزیزم.

      قسمت اول همه فایل های تکرار شونده که مقدمه هستش تکرار شده.تقریبا تا دقیقه 18 بعدش سوال مطرح شده که باید پاسخ همون سوال رو در قسمت نظرات ارسال کنید

      میتونید از فایل شماره 1 مقدمه رو گوش بدید و مابقی فایل ها فقط قسمتی ک سوال مطرح شده رو تماشا کنید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      مریم شریعت گفته:
      مدت عضویت: 872 روز

      سلام نه عزیزم تکرار نشده استاد قسمت اول فایلهارو تکرار همون فایل اول میزارن بعد سوالشون رو مطرح میکنند شما تا انتها گوش بدین

      وقتی اول فایل تکرار میشه موضوع رو بهتر متوجه میشیم من که هر بار گوش کردم انگار بار اول هستش گوش میدم و درک موضوع برام بهتر میشه

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      الماس گفته:
      مدت عضویت: 1678 روز

      سلام دوست عزیز

      یک بار دیگه فایل اول رو گوش بدین

      فایل پیدا کردن الگوهای تکرار شونده

      استاد همون اول میگن مقدمه ی همون فایل رو برای فایلهای بعدی هم می‌زارن وبعد سوال جدید رو میپرسن تا کاملا متوجه مفهوم سوال بشیم

      در پناه حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    Mohsen Aghdasi گفته:
    مدت عضویت: 1673 روز

    سلام خدمت استاد و همه بچه های عزیز

    من در سن های مختلف واکنش های مختلفی داشتم مثلا بچه بودم گریه کردن تو نوجوانی قهر کردن تو جوانی تقصیر رو به گردن این و اون انداختن. ولی این اواخر وقتی مشکلی پیش بیاد موضوع تضاد که استاد دربارش تو فایل های مختلف صحبت کرده میاد جلو چشمم. یعنی خیلی بشکل واضح بحث تضاد تو ذهنم مرور میشه.هر چالش مختلفی که پیش میاد دیگه اون حالت های قبلی و حالت هایی که استاد هم بعنوان مثال بهشون اشاره کرد دیگه انگار جاش رو با تضاد عوض کردن.

    همش ذهنم بحث تضاد رو برام تو ذهنم مرور میکنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    مریم اشکی گفته:
    مدت عضویت: 1572 روز

    بنام خداوندی ک هرلحظه درحال هدایت ماست

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت عزیزانم

    چقدرترکیب جلسه 2و3قدم سوم دوره بی نظیر12قدم بااین فایلهاعالیه

    درجواب سوال باید بگم ک خب من قبل ازآشنایی باقانون بابرخوردباهمچین شرایطی حتی اگرساده بود ب شدت خشمگین و پرخاشگر میشدم ویا گریه های هق هق کننده میکردم ومیرفتم زیرپتو اما ازوقتی باقانون آشناشدم مخصوصا فایله8 از پرتوآگاهی و جلسه 1قدم اول خیلی بمن درکنترل خشمم کمک کرد والان کاملا درچنین شرایطی یا فقط چندثانیه یکم حسم بدمیشه یاکلا هیچ اتفاقی برام نمیوفته نمیتونم بگم خشمم رو100درصد تواین مسائل کنترل میکنم ولی بقول شمااینقدراین کنترل زیادبوده ک میتونم بگم نزدیک ب 100درصد ینی تضادهایی بش برخوردم ک اگرمنه قبلی بودم بی بروبرگرد خودکشی میکردم ولی الان خداروشاکرم ک حتی حالم بدنمیشه چ برسه ب همچین افکاری وکارایی خدایاشکرت چقدرازین نظرازخودم راضیم وپیشرفتم خوب بوده ولی هیچوقت استپ نمیشم چون میدونم اگر کارنکنم برمیگردم ب حالت قبل

    استادوخانم شایسته وخانواده عزیزعباسمنشیم عاشقتونم

    در پناه الله یکتاشادوپیروزوموفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    فرزانه مشهوری گفته:
    مدت عضویت: 1517 روز

    سلام با عشق من رو پذیرا باشید استاد عزیزم و خانم شایسته ی مهربونم….فقط خدا میدونه که چقدر دوستتون دارم…شما برای من دستی از دستان خداوند هستین تا بتونم به اهدافم برسم….فقط خدا میدونه چجوری دارم رو خودم کار میکنم و هر بار فایلهایی که برام میفرسته چه پیام هایی برام داره که فرزانه الان این مشکل توئه حلش کن برو مرحله ی بعد و من با آغوش باز میپذیرمش و میگم چشم انجامش میدم حلش میکنم

    راجع به سوالتون ….وقتی مرور میکنم خودمو من چنتا مکانیزم دفاعی دارم مثلا یکیش اینه که عصبانی میشم و تون صدام بالا میره….یا بعضی وقتا مکانیزم دفاعیم گریه کردنه که این دو تا بارز ترینشه…ولی استاد از شما یاد گرفتم که تو شرایط استرس زا مدام به خودم بگم فرزانه ذهنتو کنترل کن فرزانه مغلوب نجواهای ذهنت نشو فرزانه حواست به نجواهای ذهنت باشه و این به طرز عجیبی حالمو بهتر میکنه …اینکه از شما یاد گرفتم آگاهانه ذهنمو کنترل کنم برای من یه معجزست…البته چندبارم مثل شما رفتم خوابیدم اینکارم خیلی برام خوب بود ولی الان بیشتر فوری میرم سمت کنترل ذهن….

    خدا رو شاکرم که شما رو دارم

    خدا رو شاکرم که با خدای خودم ارتباطم هر روز داره بهتر و بهتر میشه

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    فرهاد مصلی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 1940 روز

    سلام

    بر استاد عزیزم

    وقتی شرایط استرس زا پیش،میاد چکار می کنم ؟

    از زمانی که با شما آشنا شدم. و دوره دوازده قدم تهیه کردم

    در قدم هشتم جلسه پنجم داخل این فایل می فرمائید این زمانی گوش می دهید نمی توانید ذهنتون کنترل کنید این فایل مختص کنترل ذهن است

    این فایل روی گوشیم هست فوری گوش میدهم

    ده دقیقه اول ذهنم کنترل میشه بعدش پیاده روی می کنم آرام‌میشوم

    طبق مثال قرآنی آیه 25 قصص

    فرمودید به یاد می آورم

    با خودم تکرار می کنم من‌نمی دانم من تسلیم محض خداوند هستم خداوند راه حل مساله به من می گوید من هدایت شده خداوند هستم

    استاد عزیزم از خداوند منان سپاسگزارم که من را با شما آشنا کرد

    عاشقتمم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: