پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 4 - صفحه 27
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/07/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-07-07 06:28:452024-02-14 06:17:49پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 4شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به همگی
شرایط استرس زا واسه من چند مدله
اگه یکی خیلی عصبیم کنه دروغ چرا دری وری میگم و داد میزنم و یه چیزایی رو میشکونم
اگه یه مشکلی توی یه کاری پیش بیاد یا بیخیال اون قضیه میشم تا راه حلش رو پیدا کنم یا این که توی اون موقع که ذهنم میخواد همه چیز رو گردن اینو اون بندازه سعی می کنم آروم باشم و دنبال راه حل باشم تمام تمرکزم رو میزارم برای راه حل
توی یه سری مسائل با خوابیدن یا موزیک گوش کردن خودم رو آروم میکنم
سلام و عرض ادب،
سوال : الگوی تکرار شونده من؛
جواب : چیزی گم نمیکنم یا ورشکست نمیشم یا رابطه عاطفیم تکرار نمیشه، ولی وقتی به این موضوع فکر کردم و گشتم دنبال الگوی تکرار شونده خودم، تونستم خیلی الگو پیدا کنم که باورش برام سخت بود، چون دارم رو خودم کار میکنم و انتظار شرایط بهتریو داشتم یا حداقل انتظار اینو دارم که دنده عقب نرم ولی خب باید مشکل کارمو پیدا کرنم و روی حل مساله تمرکز کنم نه اینکه فرار کنم یا نادیده بگیرم.
الگوی تکراری من اینه که، چندین ساله مستاجر هستیم و خیلی دوست داریم(خواسته خانوادگیمونه و البته خواسته قلبی من) که برای خودمون یه واحد خونه داشته باشیم و اجاره بها نپردازیم و اینکه دوست دارم که خونه تو منطقه خوبیم داشته باشیم نه حالا یه واحد هرجای تهران که شد، ولی نشده و حتی نزدیکشم نشدیم و البته نامید نیستم و تمرکز روی بهبود شرایط اقتصادیم هست و میدونم با توانایی هایی که دارم در آینده نچندان دور به موفقیتهای خیلی بزرگی میرسم ولی خوب فکر میکنم دائم تو این شرایط(مستاجری) بودن الگوی تکراری منه و الگوی دوم که تونستم در خودم کشف کنم اینه که در ایجاد ارتباط با جنس مخالفم مشکل دارم و تقریبا میتونم بگم تا بحال نشده یه رابطه عاطفی را تجربه کنم(فکر میکنم جوابش تو کمبود اعتماد به نفش و عزت نفسمه و یا باورای نادرستی که در مورد خودم دارم هستش) ولی چون اولویت من بهبود شرایط اقتصادیمه و داشتن یک کسب و کار و بیزینس و پیشرفت اقتصادی و تجربه کردن آزادی مالی و زمانی هستش، برام زیاد نداشتن رابطه عاطفی، بولد و های لایت نیست، ولی خب میدونم که این طبیعی نیست که رابطه عاطفی ندارم و ربطیم به شرایط اقتصادیم نداره البته، اینم فکر میکنم الگوی دوم هستش.
الگوی تکرار شونده سومم که خیلی به الگوی اولیم مربوطه اینه که نتونستم شرایط اقتصادی خوبی داشته باشم و هی شرایط فعلیم داره تکرار میشه و کاملا به طور واضح دارم میبینم که انگار داخل یک لوپ افتادم و یا زندانی شدم هر کاری میکنم و هرچقدر روی باورای مالیم کار میکنم باز نتونستم از این لوپ و این چرخه خارج بشم و حتما افکاری داره اینکارو میکنه و نمیدونم چه افکاری هستن و فعلا از دیدم مخفی هستن.
سوال دوم : وقتی با شرایط استرس زا یا چالش برانگیز مواجه می شوی، معمولا چه واکنشی نشان می دهی؟
جواب من : خب در مورد من چند کار و دفاع صدق میکنه، اولین و بزرگترین دفاع من اینکه دنبال مقصر میگردم و تو اینکار به درجه استاد تمامی(مثل بروسلی) رسیدم و شالبند مشکی، دان ده را گرفتم. یعنی کافیه یه شرایط تلخ ایجاد بشه تا من از بالاترین مقام دولتی کشور و کابینه وزرا را گرفته تا شهردار شهرمون و رائیس نیروی انتظامی شهرمون رو و چه میدونم سوفر شهرمون رو مقصر بودونم (البته کار کردم روش و خیلی الان بهترم،قبلا 100 بودم الان 10 هستم و انقدر متفاوت فکر میکنم که خودمم متوجه شدم ادم سابق نیستم ولی خب گه گداری از دستم در میره).دومین کاری که میکنم فرار میکنم یعنی از شرایط ناجالب فرار میکنم و هیچ امیدی به بهبود ندارم اولش ذهنم خییلی مقاومه و نجواهای ترسناکی داره برای همین فرار میکنم (البته فرار کاریو درست نمیکنه و هیچ وقتم درست نکرده) و اخریشم خوابیدنه و میگیرم میخوابم. ممنون از همه دوستانم
به نام رب جهانیان
سلام به استاد عزیز
سلام به خانم شایسته
سلام به دوستان هم مسیر
خدایا شکرت بابت این سایت توحیدی
خدایا شکرت بابت استاد عزیزم که مارا از جهل وگمراهی به سمت نور هدایت الهی رهنمون کرد و ادامه دارد تا زمانی که ما هم خواهان پذیرفتن هدایت باشیم.
بله من در مواقع چالش و روبرو شدن با مسائل ناخواسته اکثرا عصبانی میشوم و دقیقا دنبال مقصر هستم
و حتی خداوند هم یکی از مضمون ها است
وپرخاشگری به او که چرا الان من در این شرایط هستم.
البته از زمانی که تو این مسیر هستم کمی بهتر شده.
اما این الگو تکرار شده حالا کمتر ولی تکرار شده
خدایا کمکم کن تا از هدایت یافتگان باشم.
ممنون از استاد عزیز و دوستان خوبم.
بنام یکتای هستی بخش
سلام بر استاد نازنینم و همه ی هم دوره ای های عزیزم…
یکی از واکنشهایی که من در مواجهه با شرایط استرس زا از خودم نشون میدم اینکه به شدت دوست دارم تنها باشم و خلوت کنم تا بتونم احساسمو خوب کنم…اکثر مواقع دنبال یه فرصتی میگردم که بیام تو سایت و با خوندن کامنتا یا دیدن یک فایلی احساسمو خوب کنم…در بعضی مواقع که استرس خیلی شدید باشه و نتونم کنترل کنم به شدت دلم میخواد بخوابم و میخوابم…
بعضی وقتها فقط و فقط اهنگ مدیتشن میزارم تو گوشم و سعی میکنم برای چند لحظه به هیچی فکر نکنم…اکثر مواقع این شیوه برای من جواب میده…
در یکسری مواقع هم مدام اینو با خودم تکرار میکنم که تا حالا بارها از این شرایط و حتی سختترش برای تو پیش اومده و ازش به خوبی عبور کردی به این فکر کن که مدتی از این موضوع گذشته و اون موقع دیگه موضوع اهمیتی نداره…این طرز فکر هم خیلی به آروم شدنم کمک میکنه
لایق بهترینها هستید
سلام استاد وقتتون بخیر
تمام اتفاقات ، تمام شرایط رو خودم دارم رقم میزنم با کانون توجهم با احساسم افکارم و فرکانس هام که خیلی هاش ناآگاهانه هستن !
بعضی وقتها در برخورد با بعضی تضادها کنترل ذهن واقعا برام سخت میشه !
من معمولا ادم برونگرایی هستم و از افکار و احساسم صحبت میکنم وقتی به شرایط استرس زا و خیلی سخت برمیخورم معمولا با دوستانم صحبت میکنم
و این صحبت کردن باعث میشه آروم بشم
گریه هم میکنم !!
و با کمک دوستانم و از زاویه متفاوت به قضیه نگاه کردن ، باعث میشه آروم بشم و صحبت کردن برام خیلی مهمه
گاهی وقتها هم پرخوری میکنم !
از اینکه اینجا با طرح این سوالات هوشمندانه خودم رو بهتر میشناسم خیلی خوشحالم و چه کسی بهتر و مهمتر از خودم هست ؟
یکی از راههای کنترل ذهن همین سایت هست که حواسم رو از نکات منفی برمیدارم و آگاهانه میذارم روی آگاهی های بعضاً فرار
اما چیزی که به یقین بهش رسیدم ، اینه که هربار از حال خودم غافل میشم و افسار افکار و احساسم رو رها میکنم ! واقعا اوضاع برام سخت میشه و لای منگنه قرار میگیرم و تعجب میکنم که بااینکه اینها رو میدونم و خیلی از دوره ها رو دارم و هزینه کردم ، اما باز هم تعهد لازم رو ندارم !!
گاهی اوقات به خودم میگم حتما کم بلا سرت اومده بیشتر میخوای سختی ببینی انگار خوشت میاد ! و به قول شما انگار جوری رفتار میکنم که خوشی بهم نیومده !!
انگار بعضی وقتها ناآگاهانه دوست داریم بگیم چه سختی ها و چه مصیبتها دیدیم و اون احساس قربانی بودن ، یا اگر راحت بود که همه بدستش میاوردن و یا اگر راحت بدست بیاد قدرش رو نمیدونیم !! این باورهای کاملا مخرب اون ته های ذهن داره کار خودشو میکنه و الان اون حرفتون بارها تو گوشم زنگ میزنه که من همه چیزو راحت بدست آوردم و هرچیزی راحت بدست بیارم بیشتر قدرش میدونم ؛
استاد
به حق که تو هر شرایطی ، باز هم هزاران موضوع برای حال خوب و شکرگذاری هست که انصافا ناسپاسم
امیدوارم عادت شکرگذاری و دیدن نعمتهام ، بشه روتین زندگیم
استاد عاشقتم که آنقدر عاشقانه از همه زوایا به ما آموزش میدین و کج فهمی ها رو باز میگین و میگین و میگین ….
امیدوارم من گوش شنوا داشته باشم !
ممنونم ازتون
حمدو سپاس مخصوص خداوندی است
که خالق تمام عالم هستی است
سلام عرض میکنم خدمت اساتید عزیزم
و دوستان فوقالعاده ام تو این سایت بی نظیر
وقتی در شرایطی استرس زا یا چالش برانگیز مواجه میشم چه واکنشی نشان میدم؟
برای من بستگی به نوع چالش داره
در واقع تو بعضی از چالش ها چون تجربه از قبل دارم خیلی خوب میتونم مدیریت کنم
و تو بعضی از چالش ها کا تجربه ندارم یکم از دستم در میره
مثلا من چالشی که خودم برای خودم تائین کردم اینکه توی چهل روز بتونم بدهکاری هام رو کامل پرداخت کنم
در حال حاضر 5 روز از اون زمانی که تائین کردم باقی مونده
و من فقط تونستم حدود 15 درصد فقط پرداخت کنم از کل بدهکاریم
و استرس به من وارد میشه که چرا نتونستم به هدفم برسم
اما من ذهنم رو کنترل میکنم و به خودم میگم اولا که هنوز 5 روز مونده من باید بتونم ایمان خودم رو نشون بدم و احساس خوبم رو حفظ کنم
براش مثال میارم که حضرت موسی جلو روش دریا بود راه بسته از اونورم فرعونیان میومدن اما نا امید نبود و داشت به راهش ادامه میداد
و به الهامی که شده بود عمل میکرد
و خدواند هم ایمانش رو ضایع نکرد و اونطور پاداش داد بهشون
آره من خودم برای خودم چالش ایجاد میکنم و توی این چالش ها خودم رو محک میزنم در تمام زمینه ها
کاره من بندگی کردن و ادامه دادن مسیر درست هست
من سمته خودم رو انجام بدم خدا سمته خودش رو انجام داده
وقتی به این فک میکنم که به هدفم رسیدم خیلی احساس فوقالعاده بهم دست میده
با هر سختی آسونی هم هست
توی این چالش پرداخت بدهکاری من دارم تقوا و کنترل ذهن رو یاد میگیرم
که چطور بهای رسیدن به هدف رو پرداخت کنم
و اصل رو از فرع تشخیص بدم
من در مسیر رشد هستم و هر چالشی یا هر تضادی باعث میشه من قوی تر از قبلم باشم و با قدرت به مسیرم ادامه بدم
نباید فراموش کنم
که چالش ها برام خیر مطلقه من باید درسش رو بگیرم و نمونم تو احساس بد
من رها شده نیستم و نیرویی هست که قدرت برتره و هر لحظه داره راهنمایم میکنه
من بهش اعتماد دارم
برای همتون ارزوی سلامتی شادی و ثروت دارم
من همیشه این ایده رو برای خودم یاداوری میکنم که این دنیا زیاد هم جدی نیست مثه یه خوابه که زود ازش بیدار میشم پس زیاد جدیش نگیرم. این فکر یکم منو راحتتر میکنه و استرس منو کمتر میکنه. بعد میتونم با احساس بهتر به موضوع نگاه کنم و اتفاقای بهتری هم در رابطه با موضوع میفته. و این ایده هم دارم بعضی وقتا، که اتفاق شاید به ظاهر بد باشه ولی من مطمینم که بهترین اتفاق برای من در اون زمان هست. این هم بهم آرامش میده
سلام استاد عزیز خدا قوت میگم به این همه انرژی
وقتی من مشکلی برام پیش میاد امیدمو به خدا حفظ میکنم
ایمانمو به خدا تو لحظه های استرس زا با نجوا کردن های درونی اینکه خدای من به تو اعتماد دارم میدونم که لحظه ای منو رها نمیکنی و یه جمله که همیشه با خودم تو مشکلاتم زیاد میگم اینه که:
میدانم و ایمان دارم که خداوند در هر لحظه و همه جا من را هدایت و حمایت میکند .
زیاد تو خودمم و بیشتر خدا رو در ذهنم فراوان یاد میکنم.
اما یه وقتایی هم در صحبت با دیگران ودر مقابل حرفهای غیر منطقی که روی روانم میرند هم پر خاشگر میشم وتهاجمی برخورد میکنم.
با سپاس از وقتی که برامون میگزارید.
سلام به استاد عباس منش عزیزم
من در مواقعی که با کسی بحث میکنم
اول خیلی دادوبیداد میکنم و جواب میدم
و در آخر گریه میکنم
ولی با هر کسی فرق میکنه
مثلا اگه با مامانم یا داداشم بحثم بشه
خیلی داد میزنم
ولی با افراد دیگر خیلی نمیتونم جواب بدم
فقط قلبم تند تند میزنه ودر آخر بازم گریه میکنم
و بعد از اون اتفاق ناخوشایند
به هیچ عنوان نمیتونم با افراد اطرافم حرف بزنم
و همهههههه روی مخم میرن
حتی وقتی یه نفر باهام حرف بزنه
من نمیتونم جوابش بدم
به شدت زورم میاد که جواب بدم یا حرف بزنم
مخصوصا اگر قبلش یا مامانم بحث کرده باشم
دیگه با همههههههه بداخلاق میشم
بنام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیز وهمراهان سایت عباسمنش
زمانیکه با چالشی ربرو میشوم که به من استرس میدهد اول اگر در جمع باشم که به صورت عصبانیت یا سکوت خودش رانشان میدهد که همه متوجع میشوند یه چیزیم هست اگر تنها باشم که برای فرار از اون حال احساس بزار راستش بگم سیگار میکشم ولی بیشتر مواقع سعی میکنم با پیاده روی تند ویا زدن وزنه و ورزش وحرف زدن با خودم وخدا وپرسیدن سوال و هدایت از خداوند کمک بطلبم پناه بردن به طبیعت هم احساس خوبی به من میدهد
موضوعات مالی ک من را تا مرز رنجش از خدا هم میبرد که چرا دیگه درست نمیشه و چون نمیدانم فکر خدا چیه وایمانم ضعیفه وعجولم بهم میریزم
یه وجه خوبی که دارم دنبال جواب در درون خودم میگردم
اما تا ارام نشوم تو هر جمعی باشم حال همه رو خراب میکنم
بعضی مواقع هم خواب به فریادم میرسه
در کل واقعا استاد هنرمندانه دارن ما رو به مسیر هدایت وخودشناسی راهنمایی میکنن
پاسخ های دوستان عالی بود از همه سپاسگزارم