پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 7 - صفحه 18
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/07/abasmanesh-11.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-07-22 06:31:002024-08-04 11:31:14پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 7شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای غفور رحیم
سلام به استادِ بهشتی، مریمِ بهشتی، و دوستان بهشتی!
من چه اشتباهاتی را زیاد تکرار میکنم؟ یعنی با اینکه فهمیدم اشتباه است دوباره انجامش میدم؟
– به تعویق انداختن کارها (ایموجی زدن روی پیشانی با دست). یه سری کارهایی که تو ذهنم سختشون کردم. به قول حمید امیری عزیز، یه لاجیک تو ذهنم الکی درست شده که این کارها مساوی شدن با یه غول بی شاخ و دُم! الان هی دارم رو ذهنم کار میکنم که آقا جان! هیچ کاری سخت و پیچیده نیست. همش ساخته ی ذهنته. هرررر کاری میتونه به صورت خیلی راحت و آسون پیش بره و انجام بشه. همش بستگی به این داره که تو چه جوری باور کردی؟ تو چه پیش فرضی براش ساختی؟ اگر کارها رو به خدا بسپری و از اون راهنمایی و هدایت بخوای، همه کاری برای خدا آسونه!
– یه کار اشتباه دیگه ای که میکردم این بود که هی مینشستم دخل و خرجم رو حساب و کتاب میکردم و مثلاً تخمین میزدم که ماه بعد چقدر درآمد دارم و چه جوری باید پول هامو خرج کنم و هزینه هامو پرداخت کنم و … و خیلی وقت ها بعدش احساس بدی میگرفتم اگر پولم کافی نبود…هر بار خدا بهم میگفت ول کن این کارو، بیهوده ست، اینجوری داری برای خودت مشخص میکنی که فقط از راه X و Y قراره پول وارد زندگیت بشه! دست خدا رو باز بذار! چند بار گوش نکردم…ولی الان دیگه این کارو نمیکنم و سعی میکنم تمرکزمو بذارم روی فراوانی پول و ثروت.
– منم مثل خواهرِ گرامی (سمیه زمانی) که توی کامنتش نوشت سابقه دارم در شروع کردن یک سری کارها و نیمه کاره رها کردن (ایموجی خنده همراه با شرمندگی). مثلاً یه دوره ای مربوط به رشته م رو آنلاین ثبت نام کردم و کتاب و فایل هاش رو گرفتم و یه کمی روش کار کردم، بعد ولش کردم! یا اینکه نواختن سنتور رو هی رها میکنم. کلی هزینه کردم و سنتورم رو از ایران آوردم اینجا، ولی تا همین یک ماه پیش فقط گوشه ی اتاق بود و نمیرفتم سراغش. الان به این مرحله رسیدم که میزش رو سوار کردم و یک روز هم یه مقدار تمرین کردم، ولی باز به طور منظم انجام نمیدم. با اینکه هررر بار که سنتور میزنم کلی حس خوب میگیرم! هی با خودم میگم نه الان کارای واجب تر دارم!
الان برنامه دارم که یه تعهد برای خودم بنویسم که یه سری کارا رو بی چون و چرا هر روز یا مثلاً در هفته X ساعت براش وقت بذارم. مثل تعهدی که برای ورزش برای خودم گذاشتم و الان خدا رو شکر نزدیک به 2 ماه هست که حفظش کردم و خیلی خوشحالم از این بابت…. و میدونم که وقتی من یک قدم با تعهد بردارم خدا 99 قدم برای من برمیداره و کارها رو برای من آسون میکنه!
خدایا! من میخوام خودم رو آسون کنم برای آسونی ها!
استادجانم و مریم نازنین عاشقتونم! خدا رو شکر که به این مسیر الهی هدایت شدم و برای همه ی دوستان متعهد و حقیقت جو آرزوی رشد هرروزی و نتایج فوق العاده دارم :)
بنام خدا
کارهای اشتباهی که تکرار میکنم اینه که حرفی رو که باید نمیزنم وسکوت میکنم وبعدش میگم ایکاش گفته بودم . البته الان خیلی بهتر شدم ولی یه موقعهایی انجامش میدم .
میدونم از کمبود عزت نفس میاد وباید تا ابد روش کارکنم .
کار اشتباه بعدی اینه که گاهی سر دخترم دادمیزنم ومیدونم اشتباه هست وخودخوری میکنم وبغلش میکنم ومیبوسمش ولی خوب کار اشتباه .اشتباهه اما خیلی کمتر شده ولی باید کلا حذف شه
سپاس از شما استاد عزیز ومریم جان.
به نام خداوند پر قدرت درونم
به نام عشق پاکم
به نام فرمانروایی جهان هستی ارباب اربابان
به نام انکه هیچ تنهایی را تنها نگذاشت
به نام انکه هیچ درخواستی را بی جواب نگذاشت
به نام انکه بی منت بخشید
به نام انکه فقط عشق بخشید وفقط خیر رساند
به نام انکه بار ها فراموش شد ولی فراموش نکرد
به نام انکه پاکیزه در برابر عظمت و قدرت و مهربانیتش فقط یک قلب کوچک دارد برای بخشیدن
هر کار کنم خدایا نمیتوانم نعمت هایت جبران کنم نمیتوانم اقرار میکنم من ناتوانم در مقابل جبران محبت هایت
ولی هر بار تو محبت کردی بخشیدی در حالی که نی نیازی داشتی و نی توقع
ولی من فراموش کردم
ای زهن نجواگر
خدایا به مسیر درست هدایت مان کن
خدایا قلب کوچکم را دو دستی برای تو میدهم تا آن را به خانه مقدس خود تبدیل اش کنی و پاکم کنی از شرک کینه و بدی ها
سلام به همه
سلام به استاد عزیزم و مریم مهربان
تازه میخواستم خواب شوم این صفحه خدایی باز شد دیدم فایل بیبینم نه دانلود شده بود و وقت نداشتم چون صبح وقت بیدار میشوم تلیفون گذاشتم با خدا صحبت کردم
من در برابر بزرگی خدا چی بگویم کی بودم چقدرررررررر گمراه بودم چی شدم
با خدا حرف میزدم از خودش از شناختش از بزرگی اش
از آرزویی های بزرگ خودم
و حالا عشق بازی و جواب های خدا
گفتم خدایا من نی میدانم و نی میتوانم من بدون تو هیچ هیچم
گفت من همیشه هستم من لحظه تو را تنها نگذاشتم همیشه هستم من برای تو شیطان به سجده آوردم سجده نکرد از درگاهم راندم خودم را فدایت کردم از روحم به تو بخشیدم زمین آسمان را مسخر تو کردم من همیشه یاری ات میکنم
اشک اشک اشک اشک
یعنی این خدا انقدررررر زیبا جواب میدهد آنقدرررر زیبا عشق میدهد که حرف به گفتن نمیگذارد و دوست داری همین طور سکوت کنی و بشنوی
گفتم خدایا هر چی پیش میرم بیشتر میترسم
گفت از چی میترسی از کی میترسی من هستم
ای خدا قربانت شوم فدایت شوم الهی شکرت الهی شکرت
بعد از این تمام وجودم یک ارامش گرفت اصلا قابل بیان نیست قسم به بزرگی خداوند که روح من از اوست توان پیدا کردم که فقط گفتم خدایا هر چی میتوانم نی اینکه به زبان بگویم فقط حسش کردم حس کردم که من میتوانم حالا میدانم شاید بسیار کم بدانم چرا استاد این قدر با قدرت صحبت کردند از کسی نمیترسیدند و خودش را قدرتمند حس میکرد و میکند چرا میگویند با وجودی خدا ترس کار نیست با وجود خدا همه چیز ممکن هست او همه چیز میشود چرا اینگونه به خدا چسپید
خداااااااااااااااااااااا که بهترین هست آخر چی بگویم آدم نمیشه حسش بیان کند فقط میشود اشک بریزد حرف بزند با خودش
همین دوروز پیش درخواست کردم خدایا میخوایم حست کنم خداوند اینقدر سریع پاسخ میدهد
بخدا برایم گفت من را باور کن هر چی بخواهی دو دستی تقدیمت میکنم
خدایااااااااااااااا من قربانت شوم از این همه محبتتتتتتت
نه دیدم نه دیدم هیچ کجا این همه محبت بی عیب نقص
نه دیدم حتی از مادر پدرم
راستی هم که تو بیشتر از همه دوستمان داری عاشقت هستم
مگر میشود تو این همه محبت کنی من فدایت نشوم
من عاشقت نشوم
خدایااا شکرت برای هدایتتتتتتت برای هدایتتتتتتتتتتتت برای هدایتتتتتتتت
استاد قربان تو هم که عالی هستی چی بکویم همه را رها کردیم
امروز در انستا بعد از دیر زمان داخل شدم نگو چقدرررر تغییر کردیم نگو که حس کردم چقدر جای بی معنی هست من که شب ها صبح میکردم در انستا
و این هدایت خدا را بیبین حالا لحظه نمیتوانم باشم
امروز دوستم در یک کورس دوصد دالری شرکت کرده بود برای من هم ایمیل پسورد اش داد
بیبین دست خدا را بیبین کار قانون را
خوب داخل شدم دیدم در باره یوتیوپ این چیزا بود بخداااا استاد شما یادم امدین کفتم اگر آدم باور های درست نداشته باشد هزار این رقم آموزش بیبیند جان بکند هیچ هست
من قربان تو شوم استاد که اصل پیدا کردی
امشب گفتم پاکیزه صبح چهار سی بیدار میشوی از این بیشتر شب روز روی خودت کار میکنی تا به بهترین کار هدایت شوی
استاد از خدا درخواست کار کردم میدانم اجابت شده باید دریافت کنم
انشالله میایم همین جا میگویم از خوشحالی خلق کردنم
فایل نشنیدم ولی خود خدایم گفت بنویس هر چی دلت میخواهد
من هم گوش به فرمان هستم
من و خدا رفیق هستیم وقتی خدا میگوید من میگویم سرورم فرمانبردارم
وقتی من میگویم خدا میگوید عشقم فرمانبردارم
به دست خدای مهربان بی همتایی خودم میسپارم تان
به نام الله یکتا
سلام به همه بچه های عباس منشی باحال
استاد وقتی آدم فایل هاتون رو گوش می گیره باید تک تک جملاتش روقاب طلا بگیره بزاره جلوش تا هر روز ببینش وبشه ملکه ذهنش
جمله اول این فایل
[[تمام اتفاقات زندگی مون رو با افکار وباورهاوکانون توجهمون به وجود میاریم یعنی هراتفاقی که در زندگی مااتفاق میفته چه خوب چه بد چه خواسته چه ناخواسته داره توسط خودما به وجود میادنه هیچ عامل بیرونی دیگه ای. هراتفاقی که میفته هرشرایطی که پیش میادخودمون داریم خلق می کنیم]]
چقدرآشناست!
بچه که بودم اگرباکسی بحث می کردم یادعوا می کردم وقتی به بابام می گفتم،به جای اینکه باطرف مقابل برخورد کنه من رو دعوا می کرد وچون به این قضیه اعتراض می کردم می گفت:
بچه فلانی بی عقله توکه بی عقل نیستی
حالا منظورش رومتوجه میشم که من وقتی فرکانسام درست باشه باورهام درست باشه اصلا باآدم نامناسب هم مدار نمیشم چه برسه بخوام بحث ودعوا کنم یعنی اون آدم دعوایی هم جذب خودم بوده وبابام درست می گفت.
درمورد پترن ها من قبلا وسایلم رو گم می کردم حتی بعضی مواقع یه وسیله تودستم بود دنبالش می گشتم خیلی مواقع کارهام رو می نوشتم تایادم نره این به این دلیل بود که ذهنم آشفته بود همش تودرو دیوار بودم
من این شرایط رو نپذیرفته بودم همش دنبال دلیلش بودم تا اینکه تو سایت استادعباس منش دارو و درمانش رو پیدا کردم عجله رفت اضطراب رفت کلافگی رفت آرامش آمدو الان اون گم شدن وسایل به صفرنزدیک شده.
و اما سوال این قسمت از مجموعه ی ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده “
((من انجام کارهای ضروریام را مرتب به تعویق میاندازم))
((من همیشه کارهایم را در آخرین لحظه انجام میدهم))
من همیشه وقتی سریه قرار می خوام برم یا یه کاری رو می خوام انجام بدم می گذارم دقایق آخر اقدام می کنم پیش خودم میگم هنوز وقت هست یه ربع مونده به وقت قرار راه بیفتم برم سرقرار البته برعکسشم هست وقتی می خوام به یه اداره ای مراجعه کنم همش به خودم میگم زودی باش تااول صبحه اداره شلوغ نشده برو عجله می کنم وبه اون اداره که میرم یاکارمنده نیست یاکارم انجام نمیشه؛ نمی دونم چه باوری اینجا داره عمل می کنه؛ البته الان خیلی بهتر شدم.
((من در مدیریت پول هر بار همان اشتباه را تکرار میکنم))
من درمدیریت پول خیلی خوب عمل می کنم فقط یه ذره حساسم توپول خرج کردن، که الان خیلی بهترشدم
هنوز باورهام یه کم به این سمته که به جای کسب درآمد بیشترخرجم رو کم کنم.
((من همیشه غذای نامناسب میخورم با اینکه هر بار از این کار ضربه میخورم))
خداییش بعدازاجرای دوره قانون دوره سلامتی وضعیت جسمیم خیلی بهتر شد واصلا مشکلی نداشتم وهربارکه از مدارخارج میشدم قشنگ ضربه رو می خورم ومتوجه میشم ولی به خاطر وزن پایینم بعضی مواقع سطح انرژی جسمیم هم میادپایین مجبورم بعضی موادقندی روبخورم یاساندویچ همبرگربخورم.کارم کشاورزی هست وبعضی مواقع کارسنگین می کنم.
((من جایی که باید حرفم را بزنم و نظراتم را بیان کنم،همیشه سکوت میکنم با اینکه بارها از این اشتباه ضربه خوردهام))
جدیدنا کمتر اتفاق می فته. ولی قبلا جایی که باید نظرم روبیان وازحقم دفاع می کردم سکوت می کردم یا از مواضعم خیلی کوتاه می یومدم که ناشی ازترس هام بود ولی الان روخودم کار کردم خیلی بهترشدم
درمورد خواب اگرشب ها دیربخوابم روز بعد حال وحوصله ندارم وعصبی هستم نمی دونم چرا انجوری میشم
ویک اشتباه بزرگ که پاشنه عاشیلم هست رودربایستی کردن بادیگران هست که همیشه ضربش رو می خورم نمی تونم قاطعانه صحبت کنم وسرحرفم بمونم وکوتاه نیام
به امیدروزی که الگوهای تکرار شونده ماچیزهای مثبت پیشرفت وموفقیت باشه.الهی آمین
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
سلام به همه دوستان هم فرکانسی ام.
خداروشکر میکنم در جمع شما خوبان هستم
سوال:
چه اشتباهاتی را زیاد تکرار میکنید….
1.اینکه هدف خاصی ندارم و خودم رو درگیر فضای مجازی میکنم،سعی به ترک اون گرفتم اما مدام پشت گوش میندازم
2.تمرین ستاره قطبی رو صبحها خیلی خوب وعالی انجام میدم اما شبها تنبلی میکنم
3.خیلی دوست دارم خونه رو تمیز و مرتب و عالی کنم اما تنبلی میکنم
4.خیلی سعی میکنم طبق قانون پیش برم خیلی وقتها از دستم در میره
اینها چیزهایی هست که به ذهنم رسیده
ممنون از شما استاد عباسمنش عزیز که با این سوالات ذهن مارو به چالش خودشناسی میکشونید.
سپاسگزارم
سلام
خدمت استاد عزیزم و دوستان
لیست الگو های تکرار شونده من
1.سریع صحبت کردن بدون فکر و اندیشه.
2.ارتباط برقرار کردن با آدم های پایین تر از سطح خودم و عدم ارتباط با آدم های بالاتر از خودم
3.قرض دادن و قرض گرفتن پول
4.حس ترحم داشتن نسبت به آدم های ضعیف و گفتن برنامه ها به دیگران
5.دیدن فیلم های به درد نخور و چرخیدن در فضای مجازی از جمله اینستاگرام
6.در گذشته به سر بردن و افسوس خوردن بابت فرصت های از دست رفته
7.با ترس و خجلی صحبت کردن
8.راضی نگه داشتن بقیه
9.پشت گوش انداختن کارها و امروز و فردا کردن آن ها
10.درون گرا بودن بیش از حد
سلام
حسن شفیقیان
استاد درجواب سوال .
پس انداز که ندارم. عقب انداختن کارها که استادم توش خودم.زود عصبانی می شوم.
استاد صبح ها خیلی خیلی خواب می مونم . خواب شیرین اول صبح . خخخخخخخخ
باید بیشتر هم خودم رو کنکاش کنم
ممنون از زحماتتون استاد عباس منش عزیز
سلااااام ،درست امروزکه حس کردم عالی بودم ،باز نتونستم ذهنمو کنترل کنم وبهم ریختم ولی خب همین که حتی یک بارتونستم عاقلانه پیش برم به خودم تبریک میگم حس خیلی خوبی بود،همین که فهمیدم الگوی تکرارشونده من ازکجاست خیلی خوبه ،من باید جلوی اتفاقات تکراری روبگیرم دوست دارم به جایی برسم که فرکانسم انقدر بالا بره که دیگه این اتفاقات روتجربه نکنم،چون امروز که داشتم عمیقا فکر میکردم این بود که خودم این حسو به طرفم میدم که اون اتفاق تجربه کنم حالا که فهمیدم فرکانسمو بالا بردم وبازهم اتفاق افتاده یعنی هنوز قوی نشدم باید ادامه بدم به این روند ،چون تمرین کردن یک اصل مهمه اینکه علت روفهمیدم وحالا که سعی کردم ونتیجه گرفتم حالا باید تکرارکنم تا برای بقیه هم جابیفته چون بایک بار تغییرمن همه چیز تغییر نمیکنه،همیشه یه چی گم میکنم همیشه دعوام میشه چون حواسم به خودم نیست باید خییلی حواسمو جمع کنم،چون یک هفته س دارم این فایل روشب وروز تکرار میکنم همش صدای استاد توگوشمه که چرا هربار این اتفاق میفته؟؟؟؟؟؟پس طبیعی وعادی نیست حواسمو بایدجمع کنم شانس نیست ،علت روپیدا کن مریم ،استاد عزیزم ممنونم بازهم فکر میکنم تاهدایت بشم برام ایده بیاد تابفهمم چون تجربیات زندگی هرکس متفاوته ،واستاد داره کلیات میگه حالا باید بدونم چرا داره تکرار میشه؟چه کاری باید انجام بدم؟؟
سلام استاد عزیزم
امروز ظهر در ساعت 13 و 34 دقیقه من دیدگاهم رو در مورد الگوهای تکرار شونده قسمت 7 نوشتم ، و ی چیزایی گفتم ،استاد الان که مجددا اومدم دارم نظرمو مینویسم خیلی ذوق دارم چون یکساعت پیش هدایت شدم به قدم پنجم جلسه چهارم دوره دوازده قدم که الخیرو فی ماوقع ،من اصلا به این فکر نکرده بودم وقتی که داری رو خودت کار میکنی و اتفاقاتی که برات میفته در جهت رسیدن تو به خواسته هات هست و باید فقط ایمان داشته باشی به این قضیه و اتفاقات ، باید اعتماد کنی به خداوند بزرگ و بلند مرتبه و باید بدونی هر چه میخای و هر چه که درخواست داری ،او میشنوه و برات اتفاقاتی رو رقم میزنه تا تو رو به خواسته ات برسونه ولی چون ما عجول هستیم و صبرم نداریم و میخایم سریع از اون موقعیتی که درش هستیم در بیاییم یادمون میره که این اتفاقات داره مسیر تو رو عوض میکنه تا تو به خواستت برسی ،الهی شکرت، من عاشق این هدایت خداوندم ،چطور بهم گفت که برو فایل قدم پنجم رو گوش بده الهی شکرت چقدر حالم خوبه ،فهمیدم که هوامو داره صدامو میشنوه و جواب میده الهی شکرت الهی شکرت ،
ممنونم از شما بخاطر توضیحات خوبی که میدید تو این دوره ،الهی شکرت که با شما اشنا شدم الهی شکرت بخاطر زیبایی هدایت خداوند ، الهی صد هزار مرتبه شکرت
بنام خدای مهربان
سلام به استاد عزیز و مریم بانوی نازنین و دوستان خوبم در خانواده توحیدی و صمیمی عباسمنش
شب و روزتون بخیر و برکت و شادی
چقدر این سری فایلها رو دوست دارم که استاد درباره الگوهای تکرار شونده صحبت می کنه و باعث میشه که هر بار یکی از جنبه های رفتارهامون رو مورد بررسی قرار بدیم و موضوع صحبت این قسمت تکرار اشتباه هست
قبل از هر چیز باید این باور رو در خودمون ایجاد کنیم و بپذیریم که
تمام اتفاقات زندگیمون رو با افکار و باورها و کانون توجهمون بوجود میاریم
یعنی هر آنچه که در زندگی ما اتفاق میفته چه خوب چه بد چه خواسته چه ناخواسته داره توسط خود ما بوجود میاد نه هیچ عامل بیرونی دیگه ای
یعنی هیچ عامل بیرونی ای نیست که زندگی شما رو تحت تأثیر قرار بده
و وقتی که اینو باور کردیم اونوقت می تونیم در جهت اصلاح اعمال و رفتارهامون قدم برداریم
چه اشتباهاتی هست که من زیاد تکرارش می کنم
قبل از آشنایی با استاد
یکی از اشتباهات تکرار شونده من لحظه آخری بودن و عقب انداختن کارهام بود
مثلاً مسافرت میخواستیم بریم با اینکه از قبل زمانشو مشخص کرده بودیم ولی تا ساعت های آخر بستن چمدون و آماده کردن وسائل لازم رو به تأخیر مینداختم
و همیشه از این کار ضربه می خوردم
هم فکرم راحت نبود و استرس داشتم
هم خودم از خودم راضی نبودم
هم مورد انتقاد همسرم قرار می گرفتم که بر عکس من آدم منظمی بود
و هم اینکه بعد از حرکت معلوم میشد که بعضی از چیزهای لازم رو جا گذاشتم
———————————————————
یکی دیگه از اشتباه های تکراریم دیر کردن و سر وقت نرسیدن بود که دیر تر از وقت مناسب شروع می کردم به حاضر شدن و برآوردم نسبت به زمان آماده شدن و ترافیک توی راه درست نبود خیلی وقتا همسرم بمن می گفت شما هر ساعتی رو که قرار داری نیم ساعت یه ساعت زودتر از اون رو در نظر بگیر که دیر نرسی
———————————————————-
یه اشتباه تکرار شونده دیگه این بود که نمی تونستم پولم رو نگهدارم اجازه نمی دادم پول پس انداز تو کارتم بمونه به بهانه های مختلف یه بار برای خونه یه وسیله می خریدم یه بار خرج بچه ها می کردم یه بار قرض می دادم
———————————————————-
اشتباه تکراری بعدی این بود که تا دیر وقت بیدار می موندم و در نتیجه زمان خوابم کم میشد
———————————————————-
مقدار زیادی از وقتم تو شبکه های اجتماعی و دنبال کردن اخبار و سیاست می گذشت
———————————————————-
و اما خدا رو شکر پس از آشنایی با استاد و با تغییر نگرشم سعی کردم خیلی از رفتارهامو اصلاح کنم
از همون ابتدای کار تماشای تلویزیون رو تعطیل کردم و هرچی کانال خبری و سیاسی تو گوشیم داشتم حذف کردم و مراقب ورودیهای ذهنم بودم که تا حالا ادامه داره
دیگه لحظه آخری کار نمی کنم
نمونه اش همین مسافرتی بود که اول سال می خواستم پیش بچه ها برم از چند روز قبل از رفتن چمدونا بسته و آماده بود چقدر فکرم راحت بود چقدر شب قبل از سفر بدون استرس گذشت
کار های روزانه مو سر وقتش انجام میدم به بعد موکول نمی کنم و چقدر این روش خوبه! کار انجام نشده یا نیمه تمامی نیست که مدام ذهنمو به خودش مشغول کنه و اذیتم کنه
این کار رو بلطف دوره فوق العاده شیوه حل مسائل انجام دادم
توی بحث پس انداز و نگهداری پول هم روشمو اصلاح کردم سعی می کنم که همیشه یه مقدار خوب و مناسبی پس انداز داشته باشم و اجازه نمیدم صفر بشه
مسئله خوابم رو هم در حال اصلاحش هستم که تا دیروقت بیدار نمونم و بمقدار کافی بخوابم البته اینم بگم که دیر خوابیدنم فقط یک دلیل داره و اونم کامنت نوشتن و خوندن کامنت دوستان توی سایته که قبلاً گاهی وقتا میشد تا اذان صبح بیدار می موندم الان ساعت 12 نیمه شب رو برای خودم خط قرمز گذاشتم و بخودم قول دادم که از این خط قرمز عبور نکنم
و یکی از ویژگیهای خوب من اینه که به قول و تعهدی که به خودم میدم پایبند و وفادارم
خدا رو شکر که با این سری فایلها هر روز بیشتر و بهتر خودمو میشناسم و متوجه نقاط ضعف و قوتم میشم و خوندن کامنت دوستان به من کمک می کنه که دیدم وسیعتر بشه و درک بهتری از موضوع داشته باشم
خدا رو شکر برای وجود دو استاد نازنینم
خدا رو شکر برای وجود دوستان عزیز و توحیدی ام
در پناه رب العالمین خالق توانمند زندگی خودمون و سعادتمند در دنیا و آخرت باشیم