پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 7 - صفحه 22

487 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی محققی گفته:
    مدت عضویت: 1154 روز

    سلام و درود بر رب العالمین

    سلام بر استاد مهربان

    سلام بر خانم شایسته عزیز

    سلام بر تمام اعضای خانواده عباس منش

    این فایل اطلا برای امثال من تهیه شده که به خودم بیام و کمی تامل و تعمق به رفتار و افکار گذشته ام بندازم و تفسیری ایجاد کنم که واقعا دیگه خودم از کارهای خودم بیزارو متنفرم

    من یک نمونه از کارهایی که هی عقب انداختم و پشت گوش انداختم بهش اشاره میکنم و واقعا عمق فاجعه رو خودتون ببینید

    من در سال 97یک ماشینی رو به قیمت 10میلیون از یکی خریداری کردم وکه مدلش 84 بود و نقدا کل پولو پرداخت کردم و یک وکالت نامه گرفتم که سندشو بنام پدرم انتقال بدم(چون من اونقدرچک برگشتی داشتم احتمال اینکه ماشینو توقیف کنند بود)

    وبعداز تحویل ماشین به خاطر اینکه باهاش بعضی وقتها تاکسی اینترنتی کار میکردم و پلاک ماشین هم برای تهران بود و من شهریار ساکن بودن به پلاک تهران سرویسهای خوبی نسبتا پیشنهاد میشد

    واینکه حالا با این پلاک کار کنم تا بعدش میرم و بنام میزنم موندش تا دوسال بعدش زنگ زدم طرف گفت یک میلیون میگیرم و میام سند میزنم و من به 500تومن راضی شدم ولی نیومد منم گفتم بزار بمونه تا بعد

    مهتا چند روزه پیش تماس گرفتم به طرف اولش گفت 300میلیون میگیرم .کلی هم قاطی کرد و دری بری گفت وبعدش گفت من توقیف ماشین رو گرفتم و شکایت کردم با ملی خواهش گفت 100میلیون میگیرم ازت تا درس عبرت بشه و دیگه همچین کاری نکنی

    اولش باور نکردم رفتن پلیس راهور و بعدش مجتمع قضایی دیدم که همسرشان از صاحب ماشین بعنوان نپرداختن نفقه شاکی هست و توقیف اموال از جمله ماشینی که دست منه رو گرفته

    و حالا کاری که راحت وبی درد سر و بدون هزینه زمان و پول میشد حلش کرد حالا باید هم هزینه کنم و هم استرس توقیف و هم هم کلی افسوس و پشیمانی

    فقط به خاطر عقب انداختم یک کار ساده و راحت

    حالا خودتون قضاوت کنید چه آدمهایی تو این دنیا با چند افکارو و رفتاری زندگی میکنم

    واقعا خودم خجالت کشیدم از خودم که دارم این مطالب رو مینویسم

    ولی بد هم نشد که به قول استاد

    اولا به خود شناسی میرسم

    دوما در مورد کار دیگران قضاوت نکنم بدون اینکه از کارهای خودم خبر داشته باشم و چون خودم تهشم

    سوما من اول باید تمرکز کنم به رفتارها و نتایج خودم واکرهم راه حلی دارم برای خودم کاری کنم و به قوای اگر لالایی بلدی خودت چرا حالت نمی بره

    واقعا استاد ازتون سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    ساره امین آبادی گفته:
    مدت عضویت: 1214 روز

    به نام خدا

    سلام به استادان عزیزم و دوستان سایت

    مثل ارشمیدس که میگه یافتم یافتم بالاخره بعد از اینهمه مدت منم اشتباه پر تکرار خودم رو یافتم . خیلی زیاد روش فکر کردم تا فهمیدم.

    من تمرکز روی یک کار نمیزارم . چند تا کار رو همزمان میخام انجام بدم که در آخر همه با هم نصفه کاره میشه. در واقعیت سنگ بزرگ برداشتنه . حالا کاری به چند تا بودنش ندارم مهم اینه وقتی نمیتونم زود تمومش کنم خسته میشم و روی اعتماد به نفسم و عضله ی تصمیم گیریم تاثیر بد میزاره .

    تا کشفیات بعدی فعلا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    یوسف علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1727 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان، خداوند هدایتگر من و همه دوستان به شرط باور قلبی به خودش

    درود بر شما استاد عباسمنش عزیز

    استاد جان در مورد تکرار اشتباهات باید بگم قبلا آدمی بودم که سریع واکنش احساسی نشون میدادم و بهم میریختم، سریع عصبانی میشدم، و از روی فکر حرف نمیزدم، و احساس بدمو به دیگران مخصوصا خونوادم انتقال میدادم، اما الان به لطف الله مهربان خیلی بهتر شدم و سعی میکنم با فکر حرف بزنم و هیجانی تصمیم نگیرم و اجازه میدم با فکر و گذشت زمان تصمیم بگیرم

    قبلا خودمو قربانی میدونستم، فکر میکردم برگی هستم در باد و روی اتفاقات و‌شرایط زندگیم تاثیری ندارم ولی الان متوجه شدم که خودم دارم با افکار خودم زندگیمو میسازم و تصمیم گرفتم با تغییر خودم ازدرون ، اتفاقات و شرایط زندگیمو تغییر بدم

    قبلا برای خودم ارزش قائل نبودم و خودمو ارزشمند نمیدونستم ولی یاد گرفتم خودمو دوست داشته باشم، و برای خودم بهترین کار هارو انجام بدم، وابسته کسی نباشم و توکلم فقط به خداوندباشه

    قبلا خدارو انقدر درک نمیکردم قوانینشو بلد نبودم و آگاه نبودم ولی الان آگاهی های زیبا و عالی بدست آوردم

    تمام این مثال هایی که زدم در افکار و باورهای قبلی من بودن ولی سعی کردم روی خودم کار کنم و باورهامو تغییر بدم

    با توکل به خدا حرکت میکنیم برای اهداف بزرگتر و بهتر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    ابراهیم ربانی گفته:
    مدت عضویت: 1532 روز

    به نام خداوند یکتا

    سلام به استاد عزیز و مریم خانم عزیز

    باز هم فایل بسیار زیبا و تاثیر گذار استاد که مارو به شناخت بهتر از خودمان موجب کرد.

    استاد من همیشه سر اینکه نمیتونم درخواست خودم رو بیان کنم ضربه خوردم و همیشه مورد سوء استفاده قرار گرفتم.

    مسأله بعدی بحث خود ارضایی هست که خیلی بهتر شدم ولی باز هم میدونم توش مشکل دارم و باید باور های بهتری رو جایگزین کنم.

    همیشه سعی میکردم و همین الانشم این طوریه که کار هام رو عقب تر میندازم و برای کارهام برنامه ریزی نمیکنم که خیلی راحت تر ازش بگذرم و همیشه کارهام رو به تعویق میندازم.

    تکرار اشتباه بعدی بحث مدیریت مالی بود که استاد به خوبی توضیح دادند که پول تو جیبم نمی‌مونه و همش دوست دارم چیزی که واقعا ضروری نیست رو خریداری کنم البته سر این قضیه خیلی مشکل داشتم که الان من این رو نخرم باور کمبود دارم که نمیتونم این رو بخرم که خدارو شکر این بحث نیاز داشتن به یک چیز اومد که هر چیزی که نیاز داشتی رو بخر ولی هنوز هم میدونم این باور اشتباه هست ونمیتونم باور درست آری رو جایگزین کنم اگه دوستان میتونن کمکم کنند برای جایگزینی این باور.

    پنجاه درصد مواقع سر وقت به قرار نمی‌رسم و باعث شده خیلی ضربه ببینم ولی الان خیلی بهتر شدم نسبت به قبل.

    یکی دیگه خوردن غذاهای مخالف با قانون سلامتی هست که با اینکه میدونم دارم اشتباه میکنم و به بدنم چیز های نادرستی رو می‌رسونم ولی تغییر نمیکنم و باز هم این کار رو انجام میدهم.

    یکی دیگه از اونها یاد گرفتن چیز های جدید بود در برخی از مسائل مثل یادگیری نکات دروازه بانی یا اسم وسایل ورزشی یا….که بسیار اینطور بود که اولش اگه نفهمم فکر میکنند که چقدر من یادگیریم ضعیفه و چقدر این باور منو از یادگیری های بیشتر جا می‌گذاشت.

    تا الان این چیز های بود که توش اشتباه میکردم و خدا باز هم منو هدایت کرد که خودم رو بهتر بشناسم و راه سعادت و خوشبختی رو بهتر طی کنم.

    خدانگهدار تون باشه ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    مهوش ثروتمند گفته:
    مدت عضویت: 1345 روز

    سلام استاد گرامی و مریم بانوی شایسته ی عزیزم

    اشتباهی که من مدام تکرار میکنم البته قبلاً خیلی شدید بود و حالا بسیار کم شده ، عقب انداختن کارهام و موکول کردن اونها به بعد هست.وقتی که در موردش عمیقتر فکر کردم متوجه شدم ریشه ی این موضوع در ذهن من ، مقاومت در مقابل تغییر هست.یعنی در واقع اشتباهی که من مدام تکرار میکنم اینه که من اجازه دادم تغییر نکردن و ماندن در موقعیت قبلی و راحت بودن کاذب ، برای ذهن من خوشایند و لذت بخش باشه و حرکت برای ذهن من رنج آور باشه.

    یعنی من به تکراری بودن و ماندن در منطقه ی امن خودم و حفظ شرایط قبلی به شدت عادت دارم و نسبت به حرکت کردن و انجام یه کار جدید و تغییر کردن ، مقاومت شدید دارم .و برای همین ، کارها رو به هر بهانه ای عقب میندازم.حتی حالا که شرایط مهاجرت برام فراهم شده ، نجواهای ذهنم میگن همینجا که راحتی چرا به خودت سختی بدی و مهاجرت کنی.

    چون ذهن من عادت کرده به شدت از نو بودن و تغییر بترسه.در صورتیکه طبیعت مدام نو میشه.جهان هر لحظه در حال حرکت و نو شدن هست.ذهن من عادت کرده طبق شیوه های کهنه و تکراری عمل کنه و هر کاری می‌کنه و هر موقعیتی رو ایجاد می‌کنه تا من در شرایط قبلی بمونم و برای خارج شدن از وضعیت کنونی قدمی بر ندارم و حرکتی نکنم.

    و ذهن من عادت کرده مدام این اشتباه رو تکرار کنه و در مورد متفاوت انجام دادن کارها و بهتر شدن و جلو رفتن مقاومت کنه .

    و این مقاومت قبلاً در من خیلی شدید بود اما از موقعی روی خودم کار میکنم خیلی کمتر شده و تا حدود زیادی تونستم با اهرم رنج و لذت ، لذت یکنواخت بودن و تکراری زندگی کردن و راحتی کاذب رو در ذهنم کم کنم و در عوض زود انجام دادن کارهام و خارج شدن از منطقه ی امنم رو برای خودم لذت بخش کنم.و با این شیوه کارهام رو به موقع انجام بدم.

    از آگاهیهای ارزشمندی که در اختیار ما میذارید سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    مقداد تحريری گفته:
    مدت عضویت: 2079 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم

    استاد جان ممنونم بابت این هدیه های با ارزش

    استاد خداروشکر به لطف شما که این اگاهی که در اختیارمان گذاشتید باعث شده خیلی از اشتباهات دیگه انجام نمیدهم ولی یکسری از اون ها مونده که دارم بهتر میشم ولی همچنان درصد بالایی داره:

    1. عصبانیت و عدم کنترل خشم و سریع بهم ریختن: استاد جان یکی از پاشنه های اشیل من اینه سر موضوعات که اصول منه و نمیتونم خونسرد باشم که کسی و یا حتی خودم اون اصول را زیر پا میذارم بهم میریزم و واقعا اگه بتونم کنترل خشم داشته باشم خیلی اتفاقات زندگی من هندل میشه ولی متاسفانه نقطه جوش صفر تا صد من سر این اصول به سرعت تمام اتفاق میفته قبلا سر هر موضوعی اینطوری میشد ولی خداروشکر اوکی شدم و فقط همین اصول که موجب رشدم شده و نتیجه مثبت گرفتم از قانون سلامتی تا تمام قوانین کاینات که کسی بخواد تو زندگی من در ارتباط با من این اصول بهم بریزه بهم میریزم

    2. دلسوزی و تغییر دیگران: سر این اشتباه که خیلی مواقع می‌خوام کمک کنم به افراد و بازم بعدش میگم عجب غلطی کردم که خودم درگیر فرکانس اون فرد کردم خیلی هم روی خودم کار میکنم که دخالت نکنم ولی نمی‌دونم چرا بازم این حرکت تکرار میکنم با اینکه همین که شروع میکنم میبینم دارم گاری به خودم می‌بندم احساسم بد شده ، حالا خوبیش اینه که تا یکم احساس من بد میشه سریع کات میکنم صحبتمو و دیگه ادامه نمی‌دم اخه مشکل این بود که قبلا خودم پیشتاز میدم برای تغییر و کمک به افراد ولی حالا خود افراد میان میپرسند حالا به خاطر نتایجی که تو زندگیم بر اساس این اگاهی و اموزشات گرفتم و من که میرم جواب بدم گارد میگیرن و بازم میفهمم اون اگه میخواست هدایت بشه میشد پس من خودم درگیر نکنم و هر بار اینکار میکنم ولی بازم این اتفاق دوباره انجام میدم

    3. اهمال کاری: قبلا کلا هر کاری دقیقه اخر انجام میدادم و هر مسئولیتی که داشتم تا لحظه اخر کِش میدادم مثلا اگه یک کاری سه روز فرصت داشتم بیست درصد اون کار در دو روز و نیم انجام میدادم و هشتاد درصد در اون نصف روز. البته الان در این موضوع به علت اموزشات و مخصوصا اهرم رنج و لذت بهتر شدم ولی بازم در یک سری مسائل این مشکل دارم که هی می‌خوام بهترین کار انجام بدم زمان می‌بره مثلا همین کامنت گذاشتن روی فایل های سایت تا فایل میاد دانلود میکنم میبینم حالا هی می‌خوام کامنت بذارم هی تعویق میندازم و چون کلا فردی هستم که باید عمل کنم وقتی این تعویق میاد احساسمو بد می‌کنه نگاه کن عملگرا نیستی ولی واقعا قصدم اینه که بهترین جواب و بهترین کامنت خودم بر اساس اگاهی خودم بذارم

    4. ارتباطات با افرادی که اوکی نیستن: بعضی ارتباطاتی که با اطرافیان داشتم احساس بدی می‌گرفتم ولی چون خودم درکی از این موضوع نداشتم نمی‌فهمیدم چه ظلمی در حق خودم میکنم و از وقتی که اموزشات دارم درک میکنم یک سری این ارتباطات خود به خود کم شده و خیلی اونارو خودم تعطیل کردم ولی یک سری از اطرافیان نزدیک من هستن که با تمرکزشون بر موضوعات جامعه احساس بد ایجاد میکنن و یا نظراتی که راجع به روند زندگیمون میدن باعث بحث میشه ولی خیلی مواقع اعراض میکنم و یا فضارو تغییر میدم و یا قبل از اینکه بحث به من برسه اون مکان ترک میکنم ولی بعضی مواقع اونا میان ازم سوالی راجع به شرایط جامعه و یا هر چیزی میپرسند که من یاد گرفتم اگاهانه مثبت ببینم و وقتی آگاهانه مثبت جواب میدم قاطی میکنند و به بحث میرسه و هزار بار به خودم گفتم بابا چه کاریه اصلا وقتی سوال میپرسن بگو من نظری ندارم الکی تلفن بردار خارج شو ولی نمی‌دونم چرا بازم گیر میکنم انگار می‌خوام ثابت کنم که من حالم خوبه که اونا هم تغییر کنن

    5. ناخن جویدن: استاد جان من این عادت از هفت سالگی دارم و خیلی مواقع ترکش کردم ولی بازم شروع کردم و قبلا میگفتن به خاطر استرس یا عادت یا هر چیز دیگه است ولی الان تازه فهمیدم وقتی تو لحظه هستم این کار نمیکنم چون کسی دوست نداره به خودش اسیب بزنه ولی وقتی میرم تو حالت ناخودآگاهی این کار و این عادت تکرار میکنم که بعدش کلی ناراحت میشم چون هم باعث ناجالب شدن فرم انگشتانم میشه هم این حالتم دوست ندارم و تازه فهمیدم آگاهانه و در لحظه بودن باعث میشه نکنم اینکار

    ممنون ازتون که واقعا با این فایل ها مارو به درون و لایه لایه وجودمون بردید تا قانون بیشتر درک کنیم و یاد بگیریم که یک سری عادت مثبت و باورهای قدرتمند کننده ایجاد کنیم

    خداروشکر برای شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2834 روز

    بسم الله الرحمان الزحیم

    سلام به عاشقان راه عشق

    من امروز یه ورژن جدید از خودم به باورهام افزوده شد چونکه یه علمی از تخصص خودم یادگرفتم البته فقط فهمیدم چگونه ست و نیازمند به تمریناته تا

    خب این علم مکانیزمش اینجوره که برا محکم شدن بدن روی زمین بخوای مثل میخ تو زمین دوخته بشی و همچنین برا یسری تمرینات بجای چندها عضله به کار گرفته شود بلکه یه عضله میتونه انجام بده باید بتونی رهایی عضلات رو انجام بدی که این یکی از ضلع های رزمی ست چونکه ما چندتا ضلع مختلف در هنرهای رزمی داریم

    1ضلعی

    2ضلعی

    3ضلعی

    4ضلعی

    6ضلعی

    و 8ضلعی

    وقتی که من شروع کردم به انجام این تمرین چقدر این پیام به من میده که من یکی از اولویت هایی که باید داشته باشم همین قدرت رهایی ست نسبت به هرچیزی

    خیلی جالبه وقتی شروع میکنی به رهایی عضلات هم درست مثل ذهنه اولش بهت اجازه نمیده و خیلی مقاومت میکنه ولی باید همیشه بهش فکر کنی و اینقدر تکرار کنی تا آروم آروم بشه و نرم و نرم تر بشه یه مسیر تکاملی ست مثل هرچیز دیگه هر مهارت دیگه

    پس من باید در تمام مراحل زندگی بتونی در اوج تلاش قدرت رهایی رو در خودم بسازم قدرتی رهایی داره هیچ بدو بدویی نداره

    چونکه من خودم هم در موارد مختلف زندگی هم در تمرینات عضلات سالها بدو بدو کردم و به هیچ کجا نرسیدم و اوضاع بدتر و سخت تر میشد اما برا الانم درس ها و تجربه های زیادی هستند

    الان هرروز که میبینم دارم تمرینی در کار خودم انجام میدم اما دیگه نتیجه نمیده و تا چندروزه که تا یه جایی متوقف شده پس دیگه اون تمرین رو در زمان فعل انجام نمیدم و میرم با یسری تمرینات دیگه از زوایای مختلف انجامش میدم تا بتونم به اون مساله از زوایای مختلف نگاه کنم و نتیجه بگیرم و بهتر بتونم درکش کنم

    بازم این نکته رو اینجا بگم استاد واقعا چقدر حرف شما درست و ارزشمنده که هرزمان ما تونستیم با شغل مون زندگی کردیم اونوقته که رشد واقعی و ثروتمند واقعی و خوشبخت واقعی میکنیم یعنی

    کار

    تفریح

    پول ساختن

    با خانواده باشی و کار هم کنی

    مسافرت بری شغلت هم انجام بدی

    من خودم هرروز که برم پارک هم تمرین میکنم هم تفریح

    وقتی دارم پول میسازم همزمان دارم کار مورد علاقمو انجام میدم

    خب بگم از اشتباهات تکرار شونده

    برنامه تمرینات جسمی و ذهنی انجام میدم اما چندروز که میگذره دوباره ناخوآگاه ذهن منو یه خورده میبره به روند قبلی چونکه یه عمر اشتباه و به اون شکل عادت کرده و بعضی اوقات هواسم نیست بعد متوجه میشم که منو یه خورده شل کرده و باید حتما بیام مجدد اون تمرینات اهرم رنج و لذت مثل تمرینات شیوه حل مسائل رو تکرار کنم و تلاش کنم تا این ذهنیت قبل رو به شکل جدید و سازنده تغییر بدم

    چونکه تا ثبات شخصیت جدید باید اولش انرژی زیادی صرف کرد و هی دلیل های زیاد خودتو تکرار و مرور کنی و من همین کارو میکنم

    مثال:هرروز بصورت تمرکزی و تعمق و تعقل میکنم در کامنتها و فایل های مربوطه و به تعویق نندازم

    چرا؟!

    نه اینکه حوصله نداشته باشم،، بلکه بدلیل ایراد کمالگرایی میخواد هزارتا کار رو با هم و زود انجام بده

    الان من در تکامل و انجام تمرین و باورسازی برا تغییرات در باورهای کمالگرایی هستم به سمت بهبودگرایی

    این شد یکی از بزرگترین ریشه های الگوهای تکرار شونده و اشتباهات در زندگی من

    چونکه کمالگرایی بخصوص اوایل هرکار باعث ضربه های زیاد و انجام ندادن اون کار میشه یا سطح کیفیت پایین در اون کار میشه

    پس به این نتیجه رسیدیم کمالگرایی کردن هم خودش میتونه به نوعی یه عالمه مشکلات و محدودیت ها رو به بار بیاره

    قبلا اغلب از زاویه هایی به موضوع مهاجرت فکر میکردم که من باید از اون طریق ها برم اما این بار گفتم من باید در حال حاضر رهاش کنم و تمرکز بذارم رو کارهایی که فعلا میدونم و میتونم انجام بدم

    اما همون کارهای بظاهر کوچک و معمولی باعث شد خواسته ای که سالها داشتم از مسیرهایی با نگهداشتن باورهای اشتباه فکر مبکردم و تکرار اما این بار دیگه خیلی راحت به تهران اومدم و الان چندروزه که رفتن به خارج از کشور هم خیلی ساده داره جور میشه و انشاالله بزودی اونم اتفاق میفته و بعد میام براتون اینجا میگم که شما هم انگیزه بگیرید

    *یکی دیگه از الگوهای اشتباه تکراری من دیروز دوباره رخ داد یه بنده خدا کمک خواست و من رفتم خونه اش بهش کمک کردم وقتی خواستم برگردم وارد آسانسور که شدم دیدم آپشن هاش با آسانسورهای قبلی یه خورده فرق میکنه و زدم منو اشتباهی برد یه طبقه دیگه دوباره زدم دوباره منو برد یه طبقه دیگه کسی هم نبود ازش بپرسم و چندثانیه دست پاچه شده بودم چکار کنم تا اینکه یه نفس عمیق کشیدم و دوباره با دقت نگاه کردم دیدم کلید مخصوص طبقه همکف داره معلوم میشه اما انگار اون اول اصلا وجود نداشت

    در صورتی این بکی از الگوهای تکراری و اشتباه منه که باید دقت در دیدم رو روش کار کنم و همون موقع اینقدر برا خودم خنده کردم گفتم آخه تو این مسائل به این ساده رو نمیبینی پس بقیه مسائل زندگیت هم همینطور ساده و جلو چشمت هستند اما چونکه تو ذهنتو آروم نمیکنی نمیتونی پیداشون کنی و به همین دلیل هم زندگی برات سخت میشه تغییر باورهات خیلی اوقات برات خیلی سخت میشه

    شاید این موضوع آسانسور دیروز من یه موضوع بظاهر دهاتی و خنده دار باشه اما در واقع این تکرار الگوهای اشتباه در وجود منه که خیلی اوقات قدرت دقت در دید منو میاره پایین و میشه همون ذهن مقاومت دار

    ولی از طرفی هم از دیروز این حس خوبو دارم که مدام این حس خوب در من ایجاد شده که خدایا وقتی راه حل ها اینقدر ساده و دم دست هستند پس چرا من باید ایتقدر الکی خودمو عذاب بدم و لذت زندگی رو از دست بدم

    خداروشکر دیروز یه تجربه شیرین بود

    دوستون دارم زیاد

    خداوند یار و یاور همگی تون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    فائزه احمدخانی گفته:
    مدت عضویت: 858 روز

    “ب نام اللّهی ک مالک جانم است”

    سلام ب استاد درجه یکم و بانو شایسته بزرگوار و دوستان عزیز

    مدتی بود ک ی سوال خیلی ذهنم رو ب خودش مشغول کرده بود و این سوال این بود ک((ریشه این ک خیلی از اتفاق ها دارن تو زندگی من تکرار میشن چیه؟؟)) “چرا من باید یک نوع اشتباه رو ده بار بیست بار تکرار کنم؟؟؟؟!!!!!!

    تا اینکه هدایت شدم ب شنیدن این فایل فوق معرکه ک باعث شد بیشتر فکر کنم و درنهایت بیام و بنویسم…

    اول از هرچیزی میخوام بگم ک من این طور فکر میکنم ک:از قدیم تر ها تا ب الان شنیدیم و میشنویم ک وقتی یک نفر اشتباهی میکنه دیگران میگن “انسان جایز الخطاست” خب از نظر من این حرف دو وجهه داره اولیش اینه ک بلههه درسته انسان گاهی اشتباه میکنه و حتی امامان و پیغمبران هم اشتباه میکردن چون جنس انسان کامل نیست و برای طی کردن مسیر تکاملش گاهی باید اشتباه بکنه ک البته قابل بخشش هم هست و اما وجهه دومش ک من احساس میکنم باعث شده خیلییییی ها این حرف رو درست متوجه نشدن و انگار هم نمیخوان درموردش فکر کنن تامل کنن و هرر اشتباهی ،هررر کار و مسیر نادرستی رو انتخاب میکنن و از یک اشتباه بارها تکرار بکنن و در نهایت میگن انسان جایز الخطاست و انگار تنبلیشون میشه ک بنشینن و درمورد این موضوع درست فکر کنن و تو ذهنشون یک تفکیک سالم صحیح داشته باشن..

    ک خب من هم اصصلااا نمیتونم خودم رو مستثنی بدونم و من هم خییلییی جاها حتی همین الانش هم اشتباه میکنم بعضا چندیین بار ک البتهههه دیگه از این ب بعد راه داره و راه حل داره…

    ک انشاااالله بتونیم مسیر و راه حل درست رو پیدا کنیم و هدایت بشیم

    خب حالا برم سراغ اصل مطلب ک استاد مثال هایی هم زدن درموردش:

    دقیقا من هم مدتیه ک نقص تنبلی کل زندگیم رو برداشته و مرتبا کارهای مهمم رو ب تعویق میندازم و خودمم در کمال تعجب باز هم ب این اشتباهم ادامه میدم و کلیییی وقت و زمان رو از دست دادم درصورتی ک قبلا این طوری نبودم اصلااا فقط ب خاطر تنبلی و این باعث میشه ک از کلی کارها عقب بیوفتم و زمان انجامشون رو از دست بدم

    و خب این یه اشتباهیه ک من واااقعااا نمیتونم ادامش بدم چون با هر بار ادامه دادن کلی زمان رو از دست میدم و کلی هم کار های مهم روی هم تلنبار شده دارم ک میتونه بهم خسارت بزنه

    یه اشتباهی ک خودمم وااااااقعا دوسش ندارم و بهتره بگم بیزارم ازش ولی جالبه انجامش میدم و کنترلش برام خیلی سخته اینه ک خیلییی زود و راحت عصبانی میشم و کنترل خشم ندارم و خودم هم ب راحتی این اجازه رو ب خودم میدم ک واقعا باعث شده برادر کوچیکم مادرم پدرم و حتی دوستانم ناراحت بشن از دست من دلخور بشن و این کدورت بینمون باقی بمونه و خب هم ضربه به روابطم و هم ب خودم وارد میکنه

    از طرفی هم همونطور ک استاد فرموردن در مدیریت پول اصصلااا خوب نیستم بهتره بگم خیلی بد عمل میکنم و هیچییی درنهایت برام باقی نمیمونه..و این یک اشتباهیه ک سالهاست داره تکرار میشه…

    و یک اشتباه دیگه ای هم ک دارم این هست ک خیلی ب به موقع خوابیدن و استراحت دادن ب ذهنم اهمیت نمیدم و با وجود اینکه دکتر رفتم و درمورد عوارض ناخوابی کلییی صحبت کرده باهام و من فقط یک مدت کوتاهی میتونم ب حرف های دکتر عمل کنم و بازم هم دوباره خیلی زود رویه قبلی رو پیش میگیرم و ب بدنم ناخوابی میدم ،این اشتباه رو هم دقیفا چندی سالههه ک دارم تکرار میکنم و قول معروف افتادم رو دور تکرار و خیلی هم بهم آسیب وارد کرده…

    و یک اشتباه بد بسیااار بدی ک دارم چند ساله تکرارش میکنم این هست ک در طول سال چند بار از مسیر درست زندگی منحرف میشم و دقیقا میشم شبیه آدمهای معمولی و عموم جامعه !!!!!!!!

    و دوباره با هزاااراااان زحمت و بارهااا و بارهااااا فایل های استاد رو گوش کردن و عمل کردن و صحبت هاشون میتونم ب مسیر درست برگردم و چندماهی تو مسیر درست باقی میمونم و خوب هم عمل میکنم ولی دوباره برمیگردم ب مسیر قبلی و بازهم تکرار اکن اشتباه !!!!!!!

    این مورد آخری ک ک عرض کردم خییلییییی خیلییییییی اذیت کننده ست برای من بهتره بگم عذاب آوره شاید یه سری از دوستادن بهتر بدونن چی میگم”ک شما مدتها روی خودت روی شخصیتت روی باورهات روی رفتارهات روی فرکانس هات و افکارت کار کنی و خیلی خوب پیش بری اما خودت با دست خودت چند وقت بعدش بزنی همههههه چیزو خراب کنی و دوباره این روند تکراری رو زندگی کنی…

    من فکر میکنم یکی از ریشه های این ک اشتباهی رو باااارها و باااارها تکرار میکنیم این باشه ک کنترل یک سری چیزها و رفتارها رو دست خودمون خارج میدونیم و فکر میکنیم ک یک سری اشتباهات و تکرار اونها دست خودمون نیست و این طوریه ک اشتباهاتمون دااائم داره تکرار و تکرار میشه…

    و همین ک نمیریم دنبال ریشه اون اشتباه و تکرار اون بگردیم هم خودش یک اشتباهه ک دائم درحال ران شدن هست تو زندگیمون و زندگی خودِ من .

    و جااالب تر از همه این هست ک جلوی چشممون تو زندگی هممون یک سری آدم ها هستن ک دارن یک سری اشتباهات رو تکرار میکنن و نتیجه ش رو هم‌ میگیرن و ما هم میتونیم از اونها ب عنوان الگو یاد کنیم ک درس بگیریم ازشون و مسیرمون رو اصلاح کنیم ، اما نمیکنیم ، درس نمیگیریم، الگو نمیگیریم درکش نمیکنیم ک میتونه برامون یک پیغام باشه ،یک درس مهم باشه

    یعنی واقعا کافی نیست برامون؟؟؟ نمیخوایم درس بگیریم؟؟ دیگه باید چققققدر تکرار بشهههه تا به غلط بودتش پی ببریم؟ ب مضر بودن اون اشتباه تو زندگیمون پی ببریم؟؟ب نضر بودن این رفتار پی ببریم؟؟

    این حرف هارو واااقعا دارن ب خودم میگم مخاطب حرفم خودم هستم ک دیگه ((لططفااااا فائزه جان تمومش کن اییین همه اشتباهات تکراری رو، اگه میخوای اشتباه کنی ب قول استاد یه اشتباه جدید کن، چرا هممششش یک اشتباه رو صد بار تکرار میکنی؟؟)) …

    یعنی چقد میتونه کتک خورم ملس باشه واقعاا؟ (:

    از خداوند با تمااام وجودم با قلبم هدایت برای همهههه شما عزیزان میخوام ،خوشبختی و سعادت رو میخوام

    انشالله بتونیم زیبا زندگی کنیم خوشبخت باشیم و لذت ببریم از زندگی هامون.. آمین

    استاد عزیزم ازتون بییینهایت سپاس گذارم ک بازهم باعث شدین فکر کنم و ب رفتارهایی از خودم ک نادیدشون گرفته بودم دقت کنم و ریشه شون رو پیدا کنم

    عااشقتنونم استاد عزیزم

    همگی درپناه الله یکتا شاد و سلامت و خوشبخت و سعادتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    سعید گنجی گفته:
    مدت عضویت: 1805 روز

    به نام خدای مهربانی و زیبایی

    سلام استاد جان

    سلام دوستانِ جان

    بریم سراغ جواب سوال

    استاد این تنبلی من در انجام دادن کارام میتونم بگم اشتباهه ولی جالبه از تنبلی خوشم نمیاد ولی تنبلی رو همیشه انجام میدم . در انجام کارام چه توی محل کارم یا خونه زیاد حوصله انجام دادن کاری ندارم بیشتر راحتی و اینجور چیزا رو دوس دارم .

    اصلی ترین کارهایم که میدونم اشتباهه همین انداختن کارام به عقبه توی انجام دادن کار بانکی یا دیدن یک دوست یا یک خرید مهم بدترین کارم همین انداختن به تعویق هست ،هرچند هربار کاریو سر موقع انجام دادم خیلی خوب نتیجه گرفتم ولی بخاطر همین انداختن به تعویق بعصی کارام شاید فقط زمانشو طولانی کردم .

    توی کسبو کارمم کارهایی که همیشه برنامه ریزی کردم که انجام بدم و مدیریت فروشم رو بهتر کنم و… دوباره اسیر بعضی اشتباهاتم میشم که کلا فراموش میکنم قولی که به خودم دادم و دوباره برمیگردم از قبل پله پله اون مراحلو انجام دادن . اینم بگم انجامشون میدم ولی بعد از دو یا سه بار تکرار این اشتباه به خودم میام همیشه .

    اشتباه دیگه ای که دارم و باز تکرار میکنم بحث کردن هست . بحث کردن انرژی و فرکانس آدم و حس آدمو کامل میاره پایین ،هربار توی بحث ها چه مثبت چه منفی خودم میفهمم هیچ سودی برام نداشته جز حس بدم . همیشه سر این موضوع اشتباهو دارم و خداروشکر خیلی بهتر شدم و دیگه سعی میکنم با کسی بحثی نکنم ولی خب باز هم این اشتباهات پیش میاد .

    خلاصه استاد اشتباهاتی با آدم هست و مهم اینه همیشه بهتر کنیم تا کمو کمتر بشن . ممنون ازت استاد ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    الهام گفته:
    مدت عضویت: 2498 روز

    بنام خدای زیبایی ها

    اشتباهی که من زیاد تکرار میکنم اینه که معمولا عجول هستم و تصمیمات عجولانه میگیرم

    این هم بنظرم از باور کمبود میاد که مثلا این موقعیت دیگه تکرار نمیشه اگه نری دیگه فرصت از دست رفته،یا این چیز رو اگه نخری ممکنه دیگه گیرت نیاد یا این برنامه رو اگه شرکت نکنی دیگه ممکنه هیچوقت نتونی شرکت کنی و ….

    یه حس حرص زدن و طمع داشتن اینجور موقع ها دارم که قشنگ خودم میفهمم دارم عجله میکنم ولی اون حسِ “زودباش،تموم شد”، گاهی اوقات بر من غلبه میکنه

    ولی کلا حس میکنم چون خیییلی تو همه جهات زندگی به خودم سخت میگیرم و میخوام همه چیز خوب و عالی و اکی باشه اجازه نمیدم در خیلی مسائل دیگه که استاد عنوان کردن اشتباه کنم و این هم شاید ایراد داشته باشه که میخوام همیشه همه چیز از همه نظر اکی باشه و اگر نباشه بهم میریزم و خودمو سررنش میکنم و حسم بد میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: