پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 10 - صفحه 12

426 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فهیمه ومحمد گفته:
    مدت عضویت: 2136 روز

    سلام استاد قشنگم و خانم شایسته گلم و دوستان نازنینم

    سوال: چه الگوهای تکرار شونده ای در بازخوردهایی که افراد از رفتار و عملکرد تان به شما می دهند، می توانید پیدا کنید؟

    از بچگی تا الان ,افرادی که باهام برخورد داشتن یا خودشون بهم گفتن یا از دیگران شنیدم که گفتن فهیمه اینطوریه اون اینکه فهیمه بداخلاقه ,,اخماش تو همه ,عصبانی همش ,این حرف رو از خیلیا شنیدم میشه گفت 90درصد

    مثلا سرکار قبلیم صاحب کارم میگفت مشتریا میگن این منشیتون بداخلاقه ,یکم مهربون تر باش لبخند بزن ,

    اما یه چیزی که برام خیلی بولده اینکه که من خودم فکر میکنم اینطوری نیستم یعنی اگه اخم میکنم یا تن صدام حالت عصبانی داره خودم اصلا متوجه نمیشم حکایت اون مثاله که هیشکی نمیگه ماستم ترشه:-)

    دوستان نزدیکم همه شده که بهم میگن فهیم دفعه اول که باهات برخورد کردیم فکر میکردیم ادم عصبانی هستی و بد اخلاق اما الان که دوستیم ادامه دار شده و بهتر میشناسیمت نظرمون عوض شده تو خیلی هم مهربونی اما تو برخورد اول انگار ادم عصبانی به نظر میرسیدی ,

    استاد الان که دارم این کامنت رومینویسم تو حیاط خونمون لب ترانس نشستم اسمون آبی که یه طرفش ابرای سفید پفکی ,یه طرفش ابرای سیاه باران زا ,هست و یه باد خنک هم میزنه ,با پرنده های زیبا تو اسمون رو دارم نگاه میکنم ,واز خودم این سوال رو میپرسم واقعا چرا همه اینو بهم میگن ,چرا منو ادم عصبانی میدونم

    جوابی که الان به ذهنم اومد اینکه ,من دوست ندارم زیاد با ادما سریع صمیمی بشم و دوست بشم همیشه یه گاردی دارم درمورد زودصمیمی شدن با افراد فکر میکنم اگه باهاشون زود صمیمی بشم از زندگیم سر در بیارن بهم ضربه میزنن ,بهم حسودی میکنن پشت سرم حرف میزنن ,

    استاد جانم همین الان که داشتم این صحبتای ذهنم رو مینوشتم فهمیدم اینم یه ترمز دیگه ام تو روابطم هست ,,ویه ترمز دیگه ام که قدرت داذن به عوامل بیرونی هست رو بیشتر بهم نشون داد

    استاد نازنینم ازتون خیلی خیلی خیلی سپاس گزارم که با این پرسش هاتون باعث میشین ما تفکر کنیم وخودمون رو بشناسیم و ترمزامون رو پیدا کنین ,من که با نوشتن این کامنت یه ترمز دیگه ام رو پیدا کردم خدایا شکرت

    ان شاالله در پناه رب یکتا شاد سلامت و موفق و ثروتمند باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  2. -
    مرجان گفته:
    مدت عضویت: 1206 روز

    به نام فرمانروای قلبم رب العالمین

    سلام ودرود بر استاد عباس منش ومریم جووون

    سلام باخانواده ی بزرگ عباس منش

    خدایا تسلیمم. خدایا من نمیدونم تو میدونی. خدایا هدایتم کن ازهرخیری که ازجانب تو میرسه من محتاجم

    خدایا شکرت بخاطر این سایت الهی. بخاطر هدایت های لحظه به لحظه ی تو

    چندروزی بود درگیر فایل گربه چکمه پوش بودم. غرور. غروری که انسان رااز عرش به فرش میکشونه. ذلت رو باخودش میاره

    غروری که شیطان با شش هزار سال بندگی وامام جماعت بودن فرشتگان به دورشدن ازرحمت خدا میرسونه

    منم دستم رابالا میارم ومیگم من مغرورم. تو بچه های قدم ان ای. اولین قدم اقرار هست. که من ..یک معتاد هستم .وتعداد روز شمارپاکی خود راعلام می‌کنند. تا نپذیری نمیتونی درمان کنی.

    چندروزی هست که پذیرفته ام. من یک مغرور هست. وچقدر از این غرور ضربه خوردم. دربرابر ربم غرور داشتم میخواستم خودم هرکاری راانجام بدم کنترل کنم

    وچقدر ممنون دوستم هستم که این پاشنه آشیل رابهم یاداوری کرد. چیزی که واقعا نمیدیدم. وچقدر الان که دارم روی این موضوع کارمیکنم آرام‌تر شده ام

    امروز هدایت شدم به کامنت دوست خوبم حمید امیری عزیز.

    چقدر همزمانی. انگار کلام خدابود که با من گفته می‌شد. چقدر احساس گناه داشتم. چقدر حال دلم با این کامنت عالی شد.

    باز خوردی که این روزها گرفتم از دوستان واطرافیانم باعث شد دوباره بشینم وبا خودم خلوتی کنم.

    خیلی جاها فکرمیکنم کارم درسته. وقتی باقانون می‌سنجم میبینم کارم درسته. حتی اگه اطرافیانم ناراحت بشن

    من از هرچیزی که بخواد حالم را بد کنه. اعراض میکنم. سکوت میکنم. از جایی که میدونم تو فرکانس من نیستند دوری میکنم ومتهم میشم به سنگ دلی. بی احساسی. به اینکه فقط خودت مهمی. مغروری.

    خدایا کمکم کن. هدایتم کن.

    این روزها بیشتر از همیشه به هدایت تو محتاجم.

    ایاک نعبد وایاک نستعین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    فاطمه پورهدایتی گفته:
    مدت عضویت: 1492 روز

    سلام خدای من

    چند وقتی ست، که شدم صاب مغازه و خیییییلی حالم خوبه خیلی درس ها، تجربه ها دارم تو این رشته ی، کاریم یاد می گیرم. یه روز مشتری اومد خرید کرد داشتم حساب و کتاب می کردم که یه دفعه بهم گفت مگه تو کله ی ، تو کاه ه، خوب حساب من اینو و اینو این میشه ،

    خیییییلی تکون خوردم همون لحظه وقتی فکر کردم، دیدم ذهن م ، داشت می‌گفت ، جلوی مشتری با ماشین حساب ، به اضافه و ضرب ، نکن ، میگن این ریاضی ش، ضعیف ه، وقتی اون حرف ها رو از اون مشتری شنیدم گفتم فاطمه حالا بخور ،چون به حرف ذهن گوش کردی،

    تو باید با ماشین حساب هی کار کنی اشکالی نداره جلوی مشتری باشه عوضش هم راه می افتی ، توو حساب کتاب، هم دقیق حساب مردم بهت گفته میشه، پس گوش نکن به نجواهای ذهن که احترام ت، عزت نفس ت، زیر پا به میشه ، اینو قبول کن.

    من از این بازخورد درس گرفتم که نگم من خودم بلدم

    خدا جونم متشکرم

    استاد متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    مریم پهلوان گفته:
    مدت عضویت: 2027 روز

    به نام خدای مهربونم.سلام برهمه دوستان.

    بازخوردهایی که معمولا برای من تکرار میشه اینه که

    ادم خونسردی هستی،عصبانی نمیشی.خنثی هستی وواکنش نشون نمیدی.ظاهرت آروم نشون میده اما در انجام کارها سرعت بالایی داری.غیبت نمیکنی.خیلی اهل مطالعه هستی البته همش تو سایتم.خیلی راز دار هستی.وهمکاران میگن آدم پیش شما راحته میدونیم حرف همینجا میمونه.مهربون هستی.مودب هستی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    زکیه لرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1730 روز

    ب نام الله یکتا

    سلام ب خانواده ی عزیزم

    درمورد الگوهای تکرار شونده، بازخورد:

    مواردی ک تو گذشته بازخورد میگرفتم

    اینکه خیلی ساکتی و کم حرفی

    خییلی زودی عصبی میشی و از کوره درمیری و جواب بزرگترت و میدی (اینم بگم ک همه از من تو خانواده بزرگترن ب جز داداش کوچیکه) قبلا فک میکردم من باید همه رو تغییر بدم و با گفتن چیزایی ک فک میکنم درسته به بقیه ثابت کنم ک اونا اشتباه میکنن و من درست میگم

    چرا مث بقیه دوستات نیستی سرحال و پرانرژی نیستی

    همه دوستات ازدواج کردن( تو اگر طبیب بودی سرخود دوا نمودی) تو اگه بلدی مشکل خودتو حل کن

    و بازخود های الانم:

    چرا مامان همه ش برا تو خرید میکنه

    پوستت چقد خوب شده

    تو باشگاه همه میگفتن تو استایلت خیلی خوبه چرا میایی باشگاه ما میاییم ک استایلمون مث تو بشه

    خیلی ازت انرژی و حس خوب میگیریم

    توکار

    کارت خیلی تمیزه(خیاطی)

    درحدی ک یکی از آجیام اینقد ذوق کرد رفت اسم نوشت کلاس خیاطی وهمیشه میگه زکیه کارهات خیلی انرژی دارن خیلی حس خوبی میگیرم ازشون

    چرا اینقد آرومی

    عجب شانسی داره زکیه

    تو خیلی خوشگلی و نجیب

    تو خییلی خودخواه شدی(توهمچین مواردی مثلا من دستم بنده دارم کاری واسه خودم یا دارم ظرف میشورم میگم دستم گیره

    میگن نه تو باید کار خودتو رها کنی بیایی کار مارو انجام بدی:/

    چرا اینقد بی احساسی یا دلسوز نیستی

    چرا تو مث بقیه دخترا بفکر ازدواج نیستی

    چرا تو یه عالم دیگه سیر میکنی

    چرا اینقد لاغر شدی رنگت پریده

    چرا دیگه نمیرقصی ورزش نمیکنی(وقت کم میارم خب)

    چرا برات مهم نیست چی دور و برت میگذره چرا شیرینی نمیخوری

    چرا اینقد گوشه گیرشدی

    چرا مث ندید بدیدا هر چیزی و میبینی با ذوق ازش تعریف میکنی

    چرا همه چی و بو میکشی خخخخ

    چرا اینقد آرومی خسته نمیشی از تنهایی

    چطور حوصله ت سر نمیره

    مادر میگه من نگرانتم زکیه چی داری همیشه هی گوش میدی

    چرا واتساپ نداری چرا تلگرامت آخرین بازدیدت مال یکسال پیشه

    چرااا اصن سریال یا فیلم نمی بینی

    چرا مث بقیه دخترا رفتار نمیکنی

    چرا مربا نمیخوری

    چرا تو جمع ها حضور پیدا نمیکنی

    چرا همش حرف های قشنگ میزنی و خودت عمل نمیکنی و چرا نتیجه نگرفتی پس

    اینم بگم تقریبا دوماهه درمورد آگاهی هایی ک دارم دریافت میکنم با کسی حرف نزدم ب خودم قول دادم ک این کارو نکنم و نخوام کسی و نصیحت کنم کمک کنم یا کسی و قانع کنم فقط وفقط رو خودم کار کنم

    و ابنکه چرااااا همششس سرت توگوشیییه زکیه

    عاشقتونمممم:))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  6. -
    سمیه زمانی گفته:
    مدت عضویت: 2225 روز

    سلام به استاد دوست داشتنیم، به مریم بانوی نازنین و به دوستان جان که خیلی دوستشون دارم…

    این کامنت رو بیشتر برای غلبه بر ذهن نجواگرم می نویسم که هی میگه بابا بی خیال… دو روزه از فایل گذشته دیگه چه کامنتی می خوای بذاری… دیده نمیشه خونده نمیشه ولش کن بذار فایل بعدی… دقیقا با همین نجواها رو فایل گربه ی چکمه پوش هم کامنت نذاشته بودم، و با خودم گفتم عا عا تو دام نجواهای ذهن نباید بیفتم… پس می نویسم تا بفهمه قدرتی نداره و تحت کنترله! منم مثل خیلی از بچه ها وقتی سوال رو شنیدم کلی فکر کردم ولی جواب خاصی به ذهنم نیومد که چه انتقادی بصورت تکرار شونده دریافت می کنم… فکر می کنم بخش عمده ایش به این دلیله که داریم رو خودمون کار می کنیم و در مداری هستیم که انتقاد بی دلیل نمی شنویم. مسلما تا دلمون بخواد نکات مثبت که چقدر آرامش داری چقدر شادی… چقدر راحت با مسایل برخورد می کنی و …. ولی واقعیتش این که هیچ انتقادی به ذهنم نمیاد بنظرم ممکنه خوب هم نباشه. با خودم میگم نکنه… نکنه من هنوزم بخاطر مورد انتقاد قرار نگرفتن خود خود واقعیم نیستم؟؟ می دونم که با اینکه به زبان می گم نظر دیگران دیگه برام مهم نیست ولی deep inside هنوز نمی تونم بگم کوچکترین اهمیتی برام نداره. خلاصه این نکته رو به خودم گوشزد کردم که حواست باشه… شیطان همیشه در کمینه و به هر نحوی می خواد ما رو از پیشرفت باز بداره. اما خدا رو شکر ما به جایی وصلیم که همه اوست. علی کل شیئ قدیر هست و قدرت فقط دست اوست. خدای مهربانم شکرت که استاد و مریم جان با این سخاوت آگاهی های ناب رو در اختیار ما قرار می دن. خدای مهربونم کمکمون کن سپاسگزارتر باشیم و بیشتر به این آگاهی‌ها عمل کنیم.

    برم که تا چند دقیقه دیگه میتینگ کاریم شروع میشه. همگی رو به خدای بزرگ و مهربون می سپارم :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  7. -
    زینب سلمان زاده گفته:
    مدت عضویت: 2439 روز

    بنام خدایی که بشدت کافیست

    بازم سلام

    بعد از اینکه روز اول این فایل کامنتم رو‌نوشتم که به لطف بودنم در این مسیر و آگاهی هایی که دریافت و سعی کردم هر روز بهتر و‌ بیشتر بهشون عمل کنم خب همونطور که تو‌کامنت اولم گفتم تقریبا اغلب بازخوردهای مثبت بوده که نتیجه تغییر من هست چون قبلش همه شون کاملا برعکس بود ولی یکی از بازخوردهایی که تقریبا از چند نفر دریافت کردم و داشتم مربوط به شخصیتم نیست و مربوط به صورتم هست و اون شکل بینی ام هست که تکرار شده که زینب چقدر بینی ات بزرگه بابا برو عمل کن، چند سال پیش که فوتسال بازی میکردم و‌کا‌پیتان تیممون بودم یادمه یکی از عموهام بهم میگفت دختر چقدر لاغر شدی فقط دماغ شدی که:))))

    قبل اینکه بطور جدی وارد این مسیر بشم و کار کردن روی خودم رو شروع کنم یه بار اینقدر این بازخورده روی من تاثیر داشت (در صلح نبودن با خودم و‌پایین بودن عزت نفسم که بسته بودجه به ظاهرم) که یک بار یا نگرانی و یه حال خیلی بد به یکی از هم دانشکده ای ها و‌دوستام گفتم فلانی خدایی راستش رو بهم بینی من زشته؟ نظر تو خیلی مهمه واسم (در این حد بود عزت نفسم که منتظر بودم دیگران در این خصوص بهم بگن) ولی به لطف الله مهربان که بی نهایت شکر می‌کنم همون موقع هم من رو به اون بنده خدا هدایت کرد که بهم بگه نه زینب شاید در تعریف بعضی ها بزرگ باشه بینی ات ولی روی چهره ات نشسته اتفاقا ولی بازم قلب و ذهنم راضی نبودن و منی که اینقدر شاید خودم رو دوست نداشتم که خیلی خودم رو تو اینه نگاه کنم ولی بخاطر راضی نبودن از فرم بینی ام برای اینکه هی با خودم تکرار کنم که زینب چیه این بینی آن اخه واسه اینم شده برای تخریب خودم تو اینه نگاه میکردم ولی ولی به لطف خداوند وقتی تصمیم گرفتم روی خودم کار کنم و شروع کردم جدی تر گوش‌دادن فایل ها اول رایگان های ارزشمند و گرانبها و بعد به لطف خودش توانمند شدن در قدرت خریدم و خریدم دوره ها شروع شد دوست داشتن خودم و این رو با تکام وجودم حس میکردم لمس میکردم عشق به خودم رو که هر روز پررنگ تر و پایدارتر می‌شد ‌و میدونم که باور میکنید ولی بعد این حتی شده بهم گفتن زینب کا میخواستم قبلش بهت بگیم ولی حالا یادمون می رفت ولی دختر انگار بینی ات عوض شده انگار کوچیک تر شده دختر چقدر خوشگل تر شدی ، آره به همین راحتی بدون اینکه کار فیزیکی ای بکنم در خصوص بینی ام ولی همین که حالم با خودم خوب شد همین که عاشق خودم شدم حتی زیباتر هم شدم، زیبایی ای که قبلش بخاطر جنس باورها و احساسی که داشتم نمی تونستم ببینمش

    خیلی وقته که کلی از خودم عکس‌میگیرم و کلی با نگاه کردنشون قربون صدقه خودم میرم خیلی وقته که همیشه با عشق خودم رو تو آینه نگاه می‌کنم در. حالیکه قبلا حتی عکس هم از خودم کم داشتم چون فکر میکردم زیبا نیستم به اندازه کافی و باید جشنی عروسی می رفتیم که بخوام عکسی بگیرم

    خدایا شکرت

    استاد عزیزم و مریم بانو بی نهایت از شما برای ضبط و تهیه ‌و‌تدوین این فایل های ناب سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    فرنگیس محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2651 روز

    سلام به استاد عزیزم

    سلام به دوستای که شاید فاطله زمانی و مکانی طولانی با هم داشته باشیم اما دل‌هامون خیلی به هم نزدیکه و دراینحا ، این سایت الهی با هم هم صحبت هستیم

    اتفاقا من همیشه این سوال رو اینطور از بقیه می‌پرسیدم اگر می‌تونستی یکی از اخلاق‌های من رو که بنظرت آزار دهنده و بد هست ،رو اصلاح کنی کدومش بود ،تا در جهت بهبود خودم قدم برداشته باشم و همیشه پذیرای صحبت هاشون بودم و اغلب هم جوابها مشترک هستند

    خیلی از مواقع ما متوجه رفتارمون نیستیم وقتی از بیرون قضاوت می‌شیم و در مورد ما نظر داده بشه شاید بهتر متوجه اشتباهات تکراریمون« همون الگوهای تکرار شونده‌مون» بشیم

    یکم هم برام سخته بنویسم اما خود افشایی همیشه نتیجه خوبی داشته اینکه نظر بقیه مهم نیست، اینکه می‌پذیری تو چنین مشکلاتی داری با وجودی که انقدر داری رو خودت کار می‌کنی روزی چند ساعت فایل گوش میدی ،تمرین انجام میدی ،اما یه سری چیزا همواره باهات هست ،و همیشه باید مراقب باشی چون اونا همیشه اون زیر هستند

    چیزی که خیلی عیانه و بقیه هم خیلی به من میگن مخصوصاً پدر و مادرم و همسرم اینه که تو آدم خوبی هستی ولی: خیلی زود ناراحت میشی عصبانی میشی صدات زود بالا میره و بقیه مجبورن کوتاه بیان

    خودمم می‌دونم این مشکلو دارم روی یه سری مسائل که بنظرم حساس هستند و نظرم رو تحمیل میکنم ،مخصوصا وقتی میبینم طرف داره کار اشتباهی می‌کنه ،دوست ندارم مثلا فرزندم زمانش رو به بطالت بگذرونه یعنی این خط قرمز من در مورد خودم هست و گاهی گسترده می‌شه و برای اطرافیانم هم تصمیم می‌گیرم وقتی اون طور که می‌خوام عمل نمیشه، جواب نمیده دکمه قرمزم فشار داده می‌شه و صدام بالا می‌ره ،بعد هم رود پشیمون میشم و ازش عذرخواهی میکنم

    تو آدم خوبی هستی ولی حکم می‌کنی همسرم میگه مثلاً وقتی نوبت منه که خونه رو جارو برقی بکشم همیشه میگی یا همین لحظه همین الان این کار رو بکن یا دیگه نمی‌خواد،خودم انجامش میدم

    و این اخلاق من از اونجایی در من کامل شکل گرفته که من به شدت اهمال کار بودم و الان با این شخصیت که اتفاقاً خیلی هم برای خودم این رفتارم رو دوست دارم که هر کاری در همون لحظه باید انجام بشه اما برای دیگران آزاردهنده است ،دستور حساب میشه ،حکم حساب میشه،چون اهمال کاری براشون معنی نداره، اصلا ،ایرادی ندارن کار امروز موند برا فردا ، ،در حالی که من از اصلاح اهمال کاری خیلی سود بردم، برای خودم کاملاً منافع داشته باعث استفاده بهینه از زمانم شده، باعث افزایش عزت اعتماد به نفسم شده باعث شده همیشه یه برنامه منظم در ذهنم و زندگی روزمره ام داشته باشم ،اما برا بقیه آزار دهنده است

    تو آدم خوبی هستی ولی اصلاً مهمانپذیر خوبی نیستی همیشه فراری از اینکه بیایم خونت همیشه تک و تنها پارک میری ،کوه میری ،اصلا پایه نیستی و هیچ جایی با بقیه نمیری

    اتفاقا خیلی وقتا دلم می‌خواد مهمون داشته باشم مهمون راه دور که هفته،هفته خونون بمونن،ولی یه کسی باشه که بشه دو تا کلمه باهاش حرف زد هم مدارت باشه بدونی ازهم صحبتی باهاش انرژیت بیشتر بشه به اطلاعاتت افزوده بشه نه اینکه بشه خوره انرژی تو، کل صحبت‌هاش در مورد اخبار و همکاراش و وضعیت مملکت و…که آدم ارزوکنه خدایا اینا کی میرن.. این رفتارم ،برا خانواده ام ،برادر هام آزاردهنده است و دوست دارند با هم بیرون بدیم شب بیابون میریم، کوه بریم کمپ می‌زنیم اونا هم باشن،اما ترحیج من شده همین جمع سه نفری (من و پسرم و همسرم) که راحت تر باشم با اینکه خیلی دوستشون دارم ,همین چند شب پیش سه نفری رفتیم کوه‌های گلیل منطقه مون ،مرز ترکمنستان

    پسر و همسرم خوابیدند و من تا نزدیکای ساعت 2 فقط هیزم سوزوندم و آتیشو زنده نگه داشتم و فکر کردم و ستاره دیدم و با خدا صحبت کردم و لذت بردم و به یکی از آرزوهام تیک خورد مسلماً اگر گروهی می‌رفتیم هرگز این تجربه ها رو نداشتم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  9. -
    هادی اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1412 روز

    با سلام ببخشید این فایل الگوهای تکرار شونده به صورت تکراری داره میاد رو سایت

    ینی من هرکدوم رو که میزنم از جمله هدف، بازخورد و …. فقط همون فایلی که در مورد الگوهای تکرار شونده تهیه شده پخش میشه نمیدونم واسه بقیه هم به این صورت هست یا نه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      اعظم م گفته:
      مدت عضویت: 1342 روز

      سلام برادر گرامی و عزیز

      این فایل های که روی سایت میاد ،،،تاکید براین داره که افکار و باورهای ماست که جهان ما را میسازد و درهر کدام آخر فایل متفاوت است ،،،شما مطمعنا تا آخرش را گوش نداده اید

      برادر گرامی با دقت و حوصله تمام هر فایل را گوش دهید پایان هر فایل متفاوت است . حرف ها و آگاهی های

      متفاوتی را تجربه میکنید

      برای من یک یاد آوری بود که کارهایی که انجام میدهم ومیدانم درست است را تا آخرش بروم ونصفه ،نیمه رها نکنم،و دقت و حوصله و صبر به خرج دهم

      با آرزوی بهترین ها برای شما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      وجیهه بانو گفته:
      مدت عضویت: 1828 روز

      توجه : توضیحات این فایل شامل یک بخش مقدمه و سپس یک سوال است.

      بخش ” مقدمه ” در تمام مجموعه قسمت های ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده ” یکسان است اما در انتهای این توضیحات، در هر قسمت یک ” سوال متفاوت ” پرسیده می شود. (یعنی هر قسمت از این مجموعه، مقدمه یکسان اما سوال متفاوتی دارد)

      لازمه درک سوال و پاسخ به آن این است که مقدمه را حتما بشنوید. هرچند در هر قسمت که دوباره مقدمه را می شنویم، از زاویه ی دیگری آن را درک می کنید که در نهایت به درک کلی ما از این اصل کمک می کند و می توانیم پاسخ های دقیق تری برای سوالات پیدا کنیم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    سمیرا سعادتمند گفته:
    مدت عضویت: 1507 روز

    بنام خالق قدرتمند و توانای جهان هستی

    سلامی گرم به استاد عباس منش بزرگوار و مریم بانوی نازنین

    درود بر دوستان و همراهان هم فرکانسی ام ،

    قسمت دهم از سری الگوهای تکرار شونده ؛ بازخورد

    چه الگوهای تکرار شونده ای در بازخوردهایی که افراد از رفتار و عملکرد تان به شما می دهند، می توانید پیدا کنید؟

    خدارو هزاران مرتبه شکر در مورد بازخوردهای مثبت ام :

    خوش قول ام و سر عهد و‌ پیمانم هستم ،

    منظم و تمیز و پاکیزه ام هم در مسائل بهداشت فردی ام هم در محیط اطرافم خونه و ماشینم و محل کارم ،

    سعی میکنم کارهام و به موقع و با نظم خاصی انجام بدم و چیزی رو فراموش نمیکنم …

    اما در ارتباط با دیگران و‌گفتگوهای کلامی ، متوجه شده ام ؛ این الگوی بد تکرار شونده در من وجود دارد که در صحبت کردن بین حرف دیگران میپرم و اجازه نمیدم کلامشون کامل بشه ، میدونم این ضعف شخصیتی مو و دارم روش کار میکنم که هربار کمترش کنم ،

    با وجودی که همه منو دختری با آرامش درونی میبینند ، میدونم گاهی یه جاهایی که ناعدالتی ، و اشتباه و انتقادی ببینم ، زود از کوره در میرم و از سمیرای آروم به دختری عصبانی تبدیل میشم .

    استاد ازتون سپاسگزاریم ، بابت این فایلهای الگوهای تکرار شونده که چقدر میتونیم با درک شون در بهبود فردی و رشد شخصیتی مون به ما کمک کنه …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: