سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 6 - صفحه 9 (به ترتیب امتیاز)

389 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محدثه آزاد گفته:
    مدت عضویت: 1315 روز

    سلام استاد عزیزم ومریم عزیزم امیدوارم همیشه شاد و خوشحال باشید

    سپاس گزار خدای مهربونم برای نشانه ی امروزم ک آگاهی های نابی بهم و چقدر احساسم رو فوق العاده کرد

    آره استاد حرفاتون حق حق هست چقدر برای من همینطور بوده ک اون چیزایی ک برای خودم باور پذیر بوده رو ب دست آوردم و اون چیزایی ک باورپذیر نبوده رو بدست نیاوردم

    مثلا من میخواستم مستقل برای خودم یه خونه اجاره کنم و کلی توی ذهنم این بود ک حالا خانواده اجازه نمیدن حالا چطور و کجا میخوای خونه گیر بیاری و یه عالمه نجواهای ذهنی نابودگر

    ولی من چندماه قبلش همیشه تصور می‌کردم ک وای الان توی خونه خودمم میرسم از سرکار خونه راحت هرطور دلم بخواد لباس میپوشم غذایی ک دوست دارم رو میخورم آهنگی ک میخوام رو با صدای بلند پلی میکنم و هر موقع ک بخوام میخوابم و بیدار میشم تا دیروقت بیدار میمونم و کارهام رو انجام میدم و همش تصور می‌کردم الان اگ خونه خودم بودم فلان کارو می‌کردم و شب ها معمولا قبل از خواب با لبخند و احساس شیرینی میخوابیدم و همینطور ادامه داشت تا اینک بلاخره روز موعود رسید و طی یک روند تکاملی ب راحت ترین شکل ممکن من خونه اجاره کردم با حداقل ترین وسایل و نمیدونین استاد چقدر شیرین و لذت بخش بود وقتی بهش رسیدم خدایا شکرت

    الانم سپاس گزاری هر روز صبح من داشتن این آرامش و لذتی هست ک خودم توی خونه ام دارم

    خدایا شکرت واقعا

    الان یهویی یادم اومد واقعا چ زود فراموش کردم این لذت تجسم و رسیدن بهش رو و عادی شده برام

    و این فایل شما باعث شد ک اینجا برای خودم رد پا بزارم تا یادم نره دیگ

    و اینک چند روز پیش با اینشات عکس رویاهام رو پیدا کردم و یه آهنگ بزن و برقص هم گذاشتم روش و یه کلیپ عالی درست کردم و صبح ها ب محض بیدار شدن از خواب و شب قبل خواب میبینمش و تجسم میکنم و لذت میبرم بخدا

    و اینک یه سری رویا هم یا هدف هم دارم ک وقتی بهشون فک میکنم مقاومت داره ذهنم و مشخصه ک باید تکامل طی بشه و این فاصله کم و کم تر بشه

    و من باید بیخیال چطوری انجام شدنش بشم

    چون کار من نیست کار خداست من باید دائم ب خودم یادآوری کنم ک تنها وظیفه ی من این ک حالم رو خوب نگه دارم و از الانم از این لحظه ام و اینجایی ک الان هستم لذت ببرم و جهان لاجرم وقتی من تغییر کردم منو هدایت میکنه به جایی بهتر و بهتر وبهتر و این پروسه هرگز تمومی نداره ،همیشه تکامل هست و انتهایی نداره

    الانم استاد جونم میخوام این فایل رو وقتی نکات مهم رو گفتین کات کنم و هر روز گوش کنم ملکه ذهنم بشه

    یه بار کاری نیست برای من

    عاشقتم استاد عزیزم و مریم جونمممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    سمیه عباسی گفته:
    مدت عضویت: 3319 روز

    سلام استاد عباس منش عزیز.یه خواهشی داشتم. استاد شما همیشه میگین که بدون وابستگی عاشق هستید .چطوری میشه از چنگال وابستگی خلاص شد؟چطوری میشه عاشق باشی ولی وابسته نشی .میخواستم خواهش کنم یه فایل راجع به این موضوع برامون تهیه کنین.خیلی ممنونم از شما به خاطر فایلهای تاثیر گذارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      آینا راداکبری گفته:
      مدت عضویت: 3356 روز

      سلام دوست گرامی

      استاد در این باره حسابی در دروه عشق و مودت صحبت کردن این نظر من است دوست گرامی حتما دوره عزت نفس را تهیه فرماییدبعد دوره عشق و مودت . در دروه های آفرینش در فایل 9 و 10 هم صبحتهایی کرده اندکه اگر حسابی گوش کنیم نکات بسیار عالی در این مورد داره ، من قبل از این که دو دوره فوق را گوش نکنم راستش حسابی 9 و 10 را نفهمیده بودم ولی این دوره ها بسیارعالی بوده هر چی بگم کم گفتم. شادباشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    رستا گفته:
    مدت عضویت: 4020 روز

    یک اتفاق هماهنگ با هدف و تمرکز

    استاد عزیزم سلام و عرض ادب

    باز هم رخدادی جالب را میخواهم به اشتراک بگذارم! وقتی در حال نوشتن کتاب خودم وبدم هر روز بیشتر و بیشتر الهام هایی میشود تا راحتر و هدفمند تر کتاب م را تکمیل کنم. داستان جالب اینجاست که زمانی که کانال های تلگرام را باز میکنم در میان انبوهی از پیام ها زمان باز شدن ، دقیقا همام مطالب مرتبط با هدف من ظاهر میشود و این برایم خیلی جالب بود که چقدر هماهنگ با خواسته ام در حال پیشرفت هستم. من زمانی که عبارت های تاکیدی خودم را میگفتم خود ب خود تجسم هم صورت میگرفت. و این فایلی که گذاشتید را شاید من تا حدودی توانسته ام به ان عمل نمایم و نتیجه اش را هم میبینم هر روز البته. با تشکر از استاد خوبم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    Mohammad گفته:
    مدت عضویت: 3772 روز

    با عرض سلام خدمت استاد گرامی -گروه تحقیقاتی عباس منش و همه دوستان عزیزم

    استاد عزیز سپاسگزارم بخاطر این فایل زیبا به نکته فوق العاده عالی اشاره کردید و برای خودمم این قانون باز یاداوری شد .از گره تحقیقاتی عباس منش در خواست میکنم اگر که امکان پذیر هست فایل های تصویری را با کیفیت بالاتری روی سایت قرار بدهند که از طبیعت فوق العاده ای که استاد زحمت ضبطش میکشن بیشتر لذت ببریم .

    …………………………………………………………………………………..

    ساعت شنی به من یاد داد

    باید خالی شوی تا پر کنی

    دلی را… چشمی را… گوشی را…

    خالی کنی خودت را از نفرت تا پر کنی کسی را از عشق…

    خالی کنی چشمت را از کینه تا پر شود چشمی از آرامش…

    یادت باشد ،

    ساعت شنی روزی میچرخد

    و این بار این تو هستی که پر میشوی…

    از آنچه خودت پر کرده ای دیگران را …

    چه عشقی بهتر از عشق خدایی

    و چه آرامشی وقتی خدا را یاد میکنی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    علی کیمیاگر گفته:
    مدت عضویت: 3471 روز

    باعرض سلام خدمت استاد عباس منش

    فواید “سکوت” از منظر علامه حسن حسن زاده آملی:

    تکلم و سخن گفتن از رحمت رحمانیه الهیه است ولى سکوت و لب فرو بستن از رحمت رحیمیه حق تعالى است

    لذا آن سفره عام براى همه است ولى این سفره خاص است

    با داشتن آن، نفس دائما مشغول است و انصراف از این نشئه پیدا نمى کند ولى این موجب انصراف از این نشئه و موجب انقطاع الى الله است

    آن انسان را به غیر خدا انس مى دهد و این انس به حق را روزى مى کند.

    آن انسان را مى میراند و این درون را گویا و احیا مى نماید.

    آن کثرت آورد و این وحدت و توحد.

    آن دنیا را بروز مى دهد و این قیامت برپا مى کند.

    آن انسان را اهل ظاهر بار مى آورد، این اهل باطن.

    آن بیرون را مى شوراند و این درون را.

    آن زیادش مذموم است، و این ممدوح

    آن خیلى پر خرج است و نیازمندى به قوا و اعضا و غیر، آورد، این اصلا خرجى ندارد

    آن پیرى آورد و این جوانى و جوانمردى.

    آن گناه در بردارد و این اجر و ثواب.

    آن یکى کوکو ظهور دهد و این یکى هوهو

    آن خلق طلب نماید و این حق

    آن بغض آورد و این حب و عشق.

    آن کاه آورد و این آه.

    آن بى دردى و این درد

    آن دور مى کند و این قرب با دلدار.

    آن بسط آورد، و این قبض.

    آن دل را سرد مى کند، این آتش برافروزد و دل را آتشین.

    آن مال عوام است و این از آن خواص.

    آن یکى جان را مى برد، و این یکى دل آورد.

    آن شهرت بخشد این گمنامى

    آن آئینه دل را زنگار دهد، این زنگار را بزداید

    آن یکى اغلاق آورد و این یکى انفتاح.

    آن رنگ مى دهد، و این بى رنگى.

    آن تکثیر آورد، و این توحید.

    آن تفرقه، و این جمع.

    آن فرقان، و این قرآن.

    آن سوزنده است، و این سازنده.

    آن رزق ظاهرى طلب نماید، این رزق باطنى.

    آن غافل کند و این بیدار.

    آن مقتضى جلوت است و این مقتضى خلوت.

    آن ذکر آورد این فکر.

    آن سقوط دهد، این صعود.

    آن بار را سنگین کند، این یکى بال پرواز بخشد و سبکبار نماید.

    آن خفت آورد، این عزت و سطوت.

    آن جدال آورد، و این انسان مى سازد.

    آن سر را بر دار برد، این دل را سوى دلدار.

    آن نفس را مضطربه کند، این یکى مطمئنه.

    آن سفر از باطن به ظاهر آورد، این از ظاهر به باطن

    آن فتنه برانگیزد، این فطنه (زیرکی) عطا کند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    مهدی بندهء گفته:
    مدت عضویت: 3025 روز

    سلام خدمت همه دوستان

    من تازه با با این سایت آشنا شدم و امیدوار ام با کمک مطالب موجود در سایت و نظرهای مثبت دوستان من هم به خواسته هام برسم

    قبلا کتاب راز رو خوندم و بحث های اینجا بسیار با موضوعات کتاب راز همخونی داره…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    ماری جون گفته:
    مدت عضویت: 3292 روز

    یا خدااااا

    خدایا شکرت

    نظر من تو محبوبترین دیدگاههاست،الحمدالله،چه خوشحالم،وقتی نظرو مینوشتم از ذهنم گذشت که چقد دلم میخواد تو محبوبترینا قرار بگیره،خداروشکر،میگم به هرچی فکر میکنم میشه،اینه،پروردگارا سپاسگزارتم،بعده اون روز رفتم مسافرت تاحالا،الان که ایمیلمو باز کردم دیدم کلی پاسخ به دیدگاه دارم،از دوستان عزیزم بسیار سپاسگزارم و واسه تک تکتون آرزوی ثروتمندی در مکان و زمان رو دارم،خیلی بهم قوت قلب دادین،ممنونتونم.من اهل بجنوردم،رفتیم تربت حیدریه یکی از دوستای دوران سربازی همسرم اونجان،کل مسیرو حس میکردم تو بغل خدا هستم،اولین تجربه رانندگیم تو جاده رو داشتم،چقدر که با خدای خودم عشق بازی کردم،ازش خاستم مسیرمو باز کنه و خلوت باشه ،هرجا میرسیدم بهترین و نزدیکترین جا پارکو داشتم،بهترین هدایای آستان قدس که تو مسیر میدادن.یه تیکه آفتاب خیلی شدید بود داشتم اذیت میشدم گفتم خدایا ازت سایه میخام،همون لحظه باد شرو به وزیدن کرد یه سری از ابرا این سمت میومدن یه سری ابرا که بالاتر بودن اون ور میرفتن بعده 15 دقیقه دیگه آفتابی نبودهمه جا ابری شد،از بس جنگل و دریاچه ی استاد و نگاه کردم که به اندازه موهای سرم تو مسیر باغ و کوهو دشت دیدمو گفتم خدایا شکرت ببین مریم قانون جواب میده،کم کم شرو کردم برا همسرم به تعریف کردن اتفاقاتی که با فکر من بوده،چون همسرم مذهبیه ،یکمی از کارای قرآنی استاد گفتم،واسه اینکه جملات تاکیدی یادم نره یه تسبیح انداختم تو دستم مدام یادآورمه ،اینجوری به همسرم یقین شده بود که من به خدا نزدیکتر شدم،خیلی نرم تر شده نسبت به سابق،سریع جبهه نمیگیره،یه سری سوالا ازم میپرسه در مورد شرایط که منو خوشحال میکنه،میتونم بگم که مقاومتش کمتر شده،و بهش تو یه سری موارد ثابت هم کردم،مثلا موقع برگشت از تربت ،گفت ااا مسیر ما تونل نداره،دلم میخاد از تونل عبور میکردیم گفتم عجله نکن تونل هم تو مسیرمون قرار میگیره،تو دلم به خدا گفتم خدایا یه تونل میخام خودت میدونی واسه چی،وقتی از تونل عبور کردیم گفتم بفرما اینم اون چیزی که بهش فکر کردی،گفت میخام برم حرم،گفتم به آقا رضا(امام رضا) میگم راهت بده،رفتیم زیارت(واسه همتون دعا کردم)گفت الان یه پمپ بنزین خلوت لازمه،گفتم کافیه تو ذهنت بهش فکر کنی،بنزینمون رو هم زدیم و…(بگم تا فردا باید بنویسم).خلاصه که خیلی بهمون خوش گذشت جا همتون خالی و من این حرف استاد رو کاملا لمس کردم که اگه می خوایین افراد باهاتون هم مسیر شن باید تو اعمالتون ببینن و من کاظم شدم صبور شدم ذاکر شدم شاکر شدم،همسرم حرف میزنه بلند میگم خدایا شکرت اینا رو کاملا تو رفتارم دیده،داره کم کم به استاد علاقمند میشه، و من میدونم اگه همپام باشه روز به روز اتفاقاته زیبای بیشتری رو بهم یادآوری میکنیم و پیشرفتم سرعتش بیشتر میشه.به امید روزی که همه اعضای خانواده ام ثروتمند شن در مکان و زمان.آمیییین.تک تک تونو میبوسم خونواده من.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      شادی سعادتمند گفته:
      مدت عضویت: 3085 روز

      سلام دوست عزیزم

      چقدر لذت بخشه که شاهد خوشبختی دیگران هستم و باورهای من هم با داستانهای شما عزیزان قوت میگیره

      چقدر خوبه که روز به روز سریع الاجابه بودن خداوند رو درک میکنیم چقدر خوبه که میدونیم که کافیه درخواست کنیم چقدر خوبه که ایمان داریم خداوند برای نا کافیه چقدر خوبه که دوستان خدا نه ترسی دارند و نه اندوهگین میشن. چقدر خوبه که خدا هرکس که شایسته است رو هدایت میکنه . چقدر مسیر هدایت زیباست. چقدر اینجا بوی خدا میاد. چقدر اینجا همه خشنود و راضی هستن. براستی اینجا بهشت زمینیه.

      خوشحالم که منهم در جمع شما دوستانم هستم.

      مطمئنم اتفاقاتی فوق تصوراتتون در راهه ادامه بدید این جاده خداست مقصد خداست موفق وپیروز باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        ماری جون گفته:
        مدت عضویت: 3292 روز

        سلام عزیزم

        ملحق شدنت به خونواده صمیمیمون رو خوش آمد میگم و خوشحالم که تو مسیرمون هستی.با تمام وجود منتظر شنیدن رسیدن به خواسته هات هستم.

        با آرزوی ثروتمندی در مکان و زمان برا شما و تمام همگروهیام و مردم دنیا

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    میثم مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3072 روز

    سلام وقت همه دوستان هم فرکانس بخیر و شادی باشه

    دوستان و همراهان عزیز

    از عضویتم در این سایت زمان زیادی میگذره ولی از فعالیت و در مدار قرارگرفتنم زمان زیادی نمیگذره و خدا رو شاکرم ک بالاخره در جمع دوستان و هم فرکانس های عزیز قرار گرفتم .

    دوستان عزیزم من قبل از آشنایی با وب سایت مدار فکری و فرکانسم رو تغییر داده بودم ولی در مدار استفاده از این وب سایت هنوز قرار نگرفته بودم ولی امروز که این متن رو می نوسیم نزدیک به 60 روز است که از تعهد و فعالیتم در این سایت می گذرد .

    اتفاقات جالبی رو در این مدتی که تعهد رو برای خودم قرار دادم مواجه شدم و نشانه های زیادی رو در این زمان دیدم و تجربه کردم.

    من یه روزی رفته بودم برای خونه نون بگیرم در جلوی نانوایی ایستاده بودم (قبل از همه چیزی من بعد از اشنایی با این مدار فرکانس و ارتعاش خیلی خیلی کنجکاوانه به اطرافم نگاه میکنم ) در جلوی نانوایی که من نون میخرم جایی هست که اکثر افراد نونشون رو خشک میکنن و بعد در یه پارچه یا پلاستیکی قرار میدن و می برن در این جایی که برای خشک کردن نون میذارن خرده نون هایی زیادی میریزه.

    من به این جا خیلی دقت میکردم که یهو یک گنجشکی رو دیدم که پرید و اومد از این نون خشکها با نوکش برداش و رفت بالای شاخه ها واساد و خورد یه چیزی که برای من خیلی جالب بود اینکه دقیق که نگاه کردم دیدم گنجشکی که این کارو میکنه اصلا منقار نداره هر دو منقارش قطع شده بود ولی با این حال چقدر عالی داشته به دنبال غذایی که می خواست میگشت و در انتها هم پیدا کرده و میخورد .

    خیلی وقتها ما فکر میکنیم که خداچرا به این حیوان رحم نمیکنه یا کاری نمیکنه که غذا رو خیلی ساده به دست بیاره و این واقعا جای فکر داره . خدا هر چه که ما می خواهیم در این سرزمین پهناور قرار داده هر چیزی که می خواهیم به دست بیاوریم .ولی باید سعی کنیم که از خودمان یک حرکتی نشان بدهیم که بله من خواسته خودم را می خواهم و اینگونه می توانیم به خواسته خودمان برسیم . می بینید چه نشانه ای قدرتمندی خدا در جای جای این کرده خاکی قرار داده شما حرکت کن تا به تو داده شود شما بخواه تا به تو داده شود و این یه اتفاق به ظاهر ساده گواهی بر این بود که بله اگر گنجشک منقار هم نداره خدا غذاشو نمیذاره توی لونش در یک جایی از این جهان غذای این گنجشک رو قرار داده و گنجشک باید حرکت کنه تا به اون برسه یا به اون داده بشه .

    در این دنیا هم ایمان و باور داشته باشیم که خواسته های تک تک ما در این جهان قرار داره و فقط و فقط باید حرکت کنیم اگر میخواهیم ثرتمند شویم این ثروت اماده است اگر میخواهیم فروش بیشتری داشته باشیم مشتری های بی شمار وجود دارد ما فقط و فقط باید حرکت کنیم و در اون مسیر قرار بگیریم تا به ما داده شود .

    سعی کنیم به اطراف خودمان و اتفاقات به ظاهر کوچکی که می افتد کمی کنجکاو باشیم اینگونه واقعا بیشتر و بیشتر نشانه های قرار گرفتن در فراوانی درک قوانین جهان هستی قرار میگیریم و می توانیم در زندگی خودمان هم بیشتر و بهتر استفاده کنیم و خیلی سریع در زندگی خودمان هم پیشرفت کنیم .

    دوستان هم فرکانس در پناه خدای یکتا بخشده آفریننده و خلاق ثروت بخواهید تا به شما داده شود بخواهید و در مسیر قرار بگیرید.

    خوشحالم که در جمع دوستان قدرتمند و منحصر به فرد قرار گرفتم

    خدایا از تو سپاسگذارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    محسن نصیری فر گفته:
    مدت عضویت: 2019 روز

    سلام به همه دوستان و استاد عزیزم

    من الان یک هفته هم نمیشه که فایلهای شمارو دارم می بینم و لذت میبرم قبلش خیلی منفی و نا امید بودم چون دو سال هست که بیکارم اما تصمیم گرفتم خیلی دقیق به فایلهای شما گوش کنم و عمل کنم.

    باورم نمی کنید تاحالا دوتا اتفاق خوب برام افتاده از همه مهمتر اتفاقی بود که امروز افتاد

    من از چند ماه پیش دنبال این بودم که به یک همایش خیلی مهم در خصوص دیجیتال مارکتینگ برم اما چون خیلی گرون بود نمیتونستم بلیط بخرم بخاطر همین خیلی دست نیافتنی فرض میکردم و کلا از رفتن منصرف شدم تا هفته پیش که فایلهای استاد رو گوش کردم با خودم گفتم باید در این همایش شرکت کنم و خودم رو در اونجا تصور کردم و گفتم همه سعی خودم رو باید بکنم و انگیزه پیدا کردم

    دست به کار شدم و به مدیر برگزار کننده همایش چند بار پیغام دادم که من حتما باید بیام و علاقه مندی خودم رو ثابت کردم و مشکل مالی روهم گفتم و انها هم به من پنجاه درصد تخفیف دادن اما متاسفانه من پول همون روهم نداشتم اما باز حرفهای استاد یادم اومد و فرض کردم موفق شدم و به همایش میرم و خودم رو شکست خورده فرض نکردم

    وای دوستان اون اتفاق خوب افتاد درست همین امروز به من زنگ زدن و یک روز قبل از همایش گفتند شما توی قرعه کشی یکی از اسپانسرهای ما برنده شدید و یک صندلی رایگان به شما تعلق گرفته

    نمیدونید الان که این موضوع رو دارم میگم چقدر هیجان دارم من خیلی کم مینویسم اما خواستم این اتفاق خوب و نتیجه مثبت رو با شما دوستان شریک بشم و بهتون بگم راه درسته فقط ایمان داشته باشید و ادامه بدین نا امید نشید و مثبت به هدف خودتون فکر کنید و دست یافتنی بدونید تا موفق بشوید

    من با این تجربه و موفقیت کوچک مطمن شدم میشه به موفقیت های بزرگ دست یافت فقط باید بخواهیم و خودمون رو لایق بدونیم

    خیلی تلاش کردم خلاصه بنویسم و خیلی ممنون که پیام بنده رو مطالعه کردید

    برای همه دوستان عزیزم بهترین هارو ارزو میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: