عمل به قوانین خداوند، چگونه زندگیمان را متحول می کند - صفحه 17 (به ترتیب امتیاز)

743 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    خوشبخت آزاد گفته:
    مدت عضویت: 1984 روز

    سلام استاد عزیزم

    این همون فعال کردن قدرت درونی و توحید هست

    ((هیچکس هیچ قدرتی در خلق زندگی ما نداره مگه اینکه ما باور کنیم که داره، مگه اینکه ما بترسیم، مگه اینکه ما باج بدیم، مگه اینکه بهش توجه کنیم، مگه اینکه ما بهش فکر کنیم، مگر اینکه ما باهاش بجنگیم…))

    یه تضاد یا چندین تضاد در زندگیم هست

    اوکی

    من کاری با اون تضاد ها ندارم

    کاری ندارم کی این تضاد هارو برام به وجود آورده

    من فقط توجه میکنم که قدرت خودم رو بیشتر کنم

    با اینکار اتفاقا اون تضاد به من کمک میکنه که انسان بهتری باشم

    الان میفهمم که مردان خدا مثل حضرت محمد علی و یا دیگر پیامبران از جنگ در راه خدا نمیترسیدن

    میگفتن اگر زخمی بشیم هم اشکال نداره بدن ما اونقدر قوی هست که بتونه درمان کنه

    اتفاقا برای بدنمون خوبه قوی تر میشه به کار میوفته

    اگر پول نداریم اشکال نداره

    این تضاد به ما کمک میکنه حرکت کنیم

    و انسان مولدی باشیم

    هزینه هارو کاهش بدیم

    چیزای جدید یاد بگیریم

    شکرخدا من در تضادی که این اواخر برام پیش اومد بسیار قدرتمند عمل کردم

    و این تضاد رو مثبت دیدم

    و اصلا نترسیدم

    اتفاقا این به من احساس قدرت داد که میتوانم این موضوع را حل کنم

    میتوانم از آن گذر کنم

    ولی میدونم که اگر بهتر عمل میکردم این تضاد پیش نمیومد ولی نمیدونم چطوری میشد که بهتر عمل میکردم

    در هرصورت من دارم باورهامو میسازم از نهایت توانم استفاده میکنم و این آرامش و قدرتی که خداوند به من داده میتواند تمام مسائل را حل کند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  2. -
    محسن و مه سا گفته:
    مدت عضویت: 829 روز

    به نام خدای مهربان و زیبا

    من این کامنت رو اول از همه برای تقویت ایمان خودم میزارم و اینکه برام به یاگار باقی بمونه برای اینده ی درخشانم

    استاد عزیز در بخشی از بی اهمیت بودن نظر دیگران و دیدگاهشون در خصوص خودمون صحبت می کنند.

    خواستم از یکی از تجربه های خودم بگم

    من یک کارمند دولت هستم و در خردادماه امسال سرشار از خشم و کینه بودم و خب حواشی زیادی برای من در محیط کار بوجود اومد چون طبیعتا دنبال همچین چیزی بودم با رفتار و کردارم با رییسم مجادله داشتم با دوستان وزارتخونه مجادله داشتم تلاش برای اینکه به بالایی ها بگم رییسم بی قانونه ظالمه مردم رو اذیت میکنه اینو عوض کنید طومار پر کردم همکارانو تشویق میکردم که اونا هم هم قدم بشن با من خلاصه بدجور درگیر شده بودم و این خود سبب شد در ان ماه خرداد زندگی من از همه لحاظ دچار افت شدیدی کند و اتفاقات ناجالب برایم رخ میداد.

    بعد از مدتی در یک خلوت با خودم به خودم گفتم کجااااا میری؟؟؟چیکار میکنی؟؟؟خودتی؟؟

    چرا آروم نیستی چرا انقد مشوش هستی

    چرا احساست خوب نیست

    خلاصه این صحبت ها انقد ادامه دار شد تا اخرش تصمیم گرفتم برگردم به تنظیمات کارخانه الله یکتا و مهربان

    اینکه آروم باشم و شاکر

    اینکه از قضاوت خودم توسط دیگران ترسی نداشته باشم

    اینکه برام مهم نباشه در مورد من چی میگن

    اینکه توی جلسات ارام باشمو و بیصدا و مهربان

    این روند را سه ماه ادامه دادم تا اواخر

    تابستان شرایط کاری

    ان نارضایتی ها

    ان رییس های به ظاهر ظالم و ناکارامد

    همه و همه عوض شدند و من با قدرت بیشتر به کارم ادامه دادم

    نمونه تازه و نابش همین هفته بود که همکارم در جلسه کار من را زیر سوال برد و من چیزی نگفتم و با یک خنده از کنار این ماجرا گذشتم.

    دیروز یک بازدید کننده از وزارتخونه اومد و در جمعی بسیار بزرگتر اون همکار محترم منو مورد اهانت و توبیخ قرار داد با خودم گفتم بفرماااا ببین چقد خوب قانون داره عمل میکنه

    پس چرا گسترش ندی توی تمام ابعاد زندگیت

    پس با قدرت و ارام و شاکر و با احساس خوب ارام رو به جلو حرکت میکنم و به زودی میام از سایر نتایج عالی ام با شما عزیزان صحبت به میان می اورم

    خدایا میلیون ها مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  3. -
    Adrin گفته:
    مدت عضویت: 1140 روز

    سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز

    این اولین کامنت بنده در سایته

    خدا رو شکر کامنت این دوست بزرگوار‌ (خانم لیلا عزیز)باعث شد بیام اینجا و اعلام کنم و اعتراف کنم که من غرور داشتم یعنی نشون داد نزدیک 3 سال که با شما هستم خوب روی خودم کار نکردم و فقط میومدم تو سایت یه فایل میدیدم نوک میزدم میرفتم و فکر میکردم بعععله اومد دستم اره از الان دیگه میدونم چکار کنم و من فریب ذهنم رو میخوردم چند روزی روی خودم کار میکردم و ذهنم دوباره فریبم میداد

    و (عمل به آگاهی ها و قوانین) در حد20 درصد هم نبود

    البته که اون آدم قبلی نیستم اصلا قابل مقایسه نیست از اون ادم خجالی و بی عزت نفس و گذشته نامناسب با باورهای غلط

    تاالان که پیشرفت های خوبی داشتم و عزت نفسم بهتر شده و جوری شده که راحت میام جلو دروبین و فی البداهه صحبت میکنم

    باور های ثروتم تغییر کرده خیلی زندگیم بهتر شده ولی مطمنم اگه سفت و سخت چسبیده بودم به قوانین و پایبند بودم الان خیلی همه چی در همه زمینه ها بهتر بود

    هزاران بار خداروشکر میکنم الان به خودم اومدم و رسیدم به جمله طلایی استاد ( ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت هست)

    خدایا شکرت که امروز یکی از بزرگترین ایرادهام رو پیدا کردم و اگاهی ام بالاتر رفت ‌و مطمنم خدا منو هدایت کرده به نوشتن این کامنت که از اینجا به خودم بیام و به قول استاد مثل وحی منزل اگاهی ها رو با پوست و جون واستخوان درک کنم و صد البته عمل به آگاهی های ناب️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  4. -
    مهدیه گازرانی گفته:
    مدت عضویت: 1346 روز

    به نام خداوندی که بخشاینده و با رحمت است

    سلام خدمت استاد عزیزم که با دیدن روی زیباتون چشمم صبح امروز روشن شد

    خداروشکر میکنم که تو این مسیر بهشتی هستم و دارم از آرامش واقعی داشتن لذت میبرم

    سلام خدمت خانوم شایسته که واقعا شایسته هستین واقعاااا لایق بهترین هایید خداروشکر میکنم که به عنوان یک خانوم میتونم ازتون الگو بگیرم و خیلی از رفتارهاتون رو در سریال زندگی در بهشت زیر نظر دارم و خیلی خیلی دارم دقیق تر به رفتارهاتون نگاه میکنم

    عاشقتونممم

    یه سلام ویژه هم به دوستای عزیزم و به لیلای نازنین که کامنتشون باعث شد که این فایل رو استاد روی سایت بزارن عاشقتونم

    سپاس گزارم استاد ازتون عاشقتونم که انقدر فوق العاده روی احساس لیاقتتون کار کردید واقعا فوق العادس و همه چیییز ربط داره به احساس لیاقت خداروشکر میکنم که خداوند از طریق مامانم بهم این دوره هدیه داد و قدردانش هستم مامان عاشقتمممم

    خدارو صدهزار مرتبه شککر

    همه چیز احساس خووبه همه چیز احساس درونی عالیه و قدر این احساس خوب رو باید همیشه بدونیم و یه وقتایی که تضاد میاد یا اون شرایطی که ما میخوایم به وجود نمیاد ناامید نشیم و به قول استاد فیلمون یاد هندستون نکنه و دوباره برگردیم به شرایط سخت گذشته

    من خودم به شخصه قبلا به یه ناراحتی و مسئله ای میخوردم خیلی غرق در اون موضوع میشدم و اون آرامش و نداشتم که این مسئله ای که الان به وجود اومده تو زندگیم یه درسی داره برام و یه خیریتی داره تو زندگیم و بعدش قراره یه اتفاق عالی بیوفته

    ولی الان خداروشکر هر اتفاق به ظاهر ناجالب برام میوفته میام فکر میکنم که این اومده که من با تغییر نگاهم به این قضیه و کنترل ذهن یه رشدی داشته باشم قراره خواسته هام واضح تر بشه خدا برای من فقط خیر میخواد خدا میخواد که به من تجربه های عالی تری رو نشون بده و بیشتر لذت ببرم

    مثل امسال که سال دوم کاریم هست و خیلی خیلی شرایط بهتر از سال اولم هست امسال داخل سه تا مدرسه هستم که سالن ورزشی داره(محل کار من داخل سالن هست و معلم ورزش هستم) جالبه مدیر هایی که پارسال همکاران رو اذیت میکردن امسال بازنشست شدن و خوابگاه به بهترین شکل و بهترین اتاق رزرو شده بود و خدا برای من راحتی رو میخواست و واقعا هدایت هاش اومد که باید بری خوابگاه و باید رها باشی و تو آغوش من جاته و بسیار بسیار زیاد به کار کردن روی احساس لیاقت من ربط پیدا میکنه و خداروشکر میکنم بابت این دوره که معجزات بسییییییااار زیادی توی زندگی من داشت

    اینکه با شرایط خودم به صلح برسم(خیلی خیلی جای کار هست همیشه باید حواسم باشه بهش)

    همونجوری که من به دنیا اومدم لایق بهترین هام(جای بسی تفکر)

    همین الانم من بهترین شرایط رو دارم

    یا با خودم مثل یک دوست مهربون باشم و با خودم بیشتر حرف بزنم در مورد مسائلم و به خودم دلداری بدم و کی باارزش تر از من کی از من به من نزدیکتر و چقدر معجزه رخ داده برای من این حرفاااا

    هرچند من پارسال هم در بهترین مدارس و بهترین همکارا بودم و کلی خوش گذشت و امسال هم خاطرات عالی ای میخوام بسازم چون من خااالقم من خالق بی چون و چرای زندگی خودم هستم

    پس اگر تضادی پیش اومد یا اون چیزی که میخواستی اتفاق نیوفتاد(انتقالی بهت ندادن با اینکه همه ی هم سرویسی هات گرفتن)حتماااا حتمااا خیری بوده خدا تو رو رها نکرده خدا برای تو بهترین رو میخواد برای تو آرامش و حال خوب رو میخواد برات زندگی بهشتی رو میخواد

    میخواد که تو شاد باشی همیشه

    وعده ی خدا حقه مهدیه جونم

    تو که میدونی بهترین ها رو برات در نظر داره

    پس باید ایمانت و نشون بدی باید حالتو خوب و عالی نگه داری و انتظار بیش از حد از خودت نداشته باشی و تو یک انسانی و یه وقتایی حالت بد میشه ولی من مهدیه و خدایی که خیلی عظیمه نمیزاره تو حال بد بمونی و بهترین ها رو میاره سر راهت(جلسه7کشف قوانین خیلی بهم کمک کرد که به خودم سخت نگیرم و بیام گیر بدم که من همیشه باید حسم عالی بااشه)

    خداروشکر رفیق های فوق العاده ای رو آورده سرراهم با کارکردن روی احساس لیاقت که آیه به آیه ی قرآن رو داریم بررسی میکنیم و قطعا پاداش ها در انتظارمه

    این کامنت به یادگار بمونه از فرکانس ها و موقعیت الانم و قراره بهتر و بهتر بشه هر لحظه شرایط زندگی من و خدا وعدشو هر لحظه داره بهم یادآوری میکنه

    خداروشکر میکنم خداروشکککرر که تو این مسیر عالی هستم و تویی هدایتگر من رب یکتای من

    عااااشقتونمممممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  5. -
    ابوالفضل گنجی گفته:
    مدت عضویت: 855 روز

    باسلام خدمت استاد عباسمنش عزیزم، سرکار خانم شایسته و همه دوستان سایت

    یه حسی هست که دلم میخاد وقتی به قله موفقیت هام رسیدم بیام ویدیو عالی درست کنم و بفرستم استاد بذاره تو سایت و مثل بعضی شاگردهای استاد که ویدیوهای نتایجشون وایرال شده، منم منشا اثر باشم و الهام بخش دیگران.

    البته که هدفم معروف شدن نیست و فقط اون منشا اثر بودن حالم رو خیلی خوب میکنه.

    اما با دقت که تحلیل میکنم، آثار کمالگرایی توش می بینم ، چون که تاحدی نتایج تا به امروزم رو تحت الشعاع قرار میده و اونا رو از اونی که هست کوچیکتر جلوه میده در درون خودم.

    انصافا از دید خودم توی حدودا یک سال و نیم که با سایت الهی استاد عزیز آشنا شدم ، عمل به قوانین خداوند زندگی منو متحول کرده و بی نهایت سپاسگزار خواوند هستم و الان هم فقط میخام یه رد پا از خودم به جا بذارم ، چون میدونم که به لطف الله و دریافت هدایت هاش ان شالله به خیلی از خواسته هام در آینده دست خواهم یافت و نشونه و مدرکش هم خواسته هاییه که تا به امروز بهشون رسیدم.

    حالا میگم که آشنایی با قوانین خداوند چطور تونسته زندگی من رو متحول بکنه.

    من بقدری توی این یک سال و نیم معجزات الهی دیدم که به قول استاد عباسمنش اگه خداوند مثل موسی برام دریا رو باز میکرد اینقدری برام عجیب نبود که این مسایل و مشکلات من رو بهبود داد.

    واقعا برخی تضادها و ناخواسته ها چقدر دوست داشتنی میشن در آینده….

    بهترین موهبتی که خداوند نصیب من کرد و آغاز راه من برای آشنایی با قوانین الهی بود ، موهبت همون پاندمی و بیماری همه گیر بود که سبب شد دست از کار و کار و کار بردارم و یکبار هم شده به خودم فرصت بدم که در چهل سالگی کتابخون بشم و کلی کتاب بخرم و بخونم و یواش یواش مسیر موفقیت رو درک کنم.

    فرصت داد بشینم فکر کنم و بفهم که چرا رسول الله میگه که یک ساعت تفکر بهتر از یکسال عبادت است.

    وقتی عادت به کتابخونی در من نهادینه شد دیگه هر فایل و جزوه ای که به پستم میخورد رو حتما یه مطالعه میکردم ببینم حرف حسابش چیه . برخلاف گذشته که پرتش می کردم بیرون. یه روز هدایت شدم به یه پیج اینستاگرامی که واسه محصولاتش تخفیف پنجاه درصدی گذاشته بود و منم عجیبترین کار زندگی ام رو انجام دادم. یه کتاب پی دی اف در خصوص قانون جذب که فایلش واسم هزارتومن هم ارزش نداشت و می تونستم با تسلطی که توی کامپیوتر و برنامه نویسی دارم از اینترنت به رایگان پیداش کنم ، به مبلغ دویست هزار تومان خریدم ، تازه قیمت اصلی اش چهارصد تومن بود. با خودم گفتم بذار یکبار هم که شده بهای زحمت دیگران رو بپردازم ، ببینم فرقش چیه . و واقعا دیدم فرقش چیه. به قدری با عشق و ذره ذره اون فایل رو خوندم که حداقل پولم هدر نرفته باشه ولی با اینکار ذهنم رو پختم برای شروع یه زندگی عالی و جدید.

    بعد از سه ماهه هدایت شدم به یه استادی که بعدا فهمیدم شاگرد استاد عباسمنش بوده و بعدها اومدم که آب از سرچشمه بردارم و یه دل نه صد دل عاشق استاد و سایت و آموزه های بی نظیرش شدم و سرعت رشدم چند برابر شد.

    همیشه برام سوال بود که وقتی بچه هام بزرگ بشن بهشون چه درسی بدم و بگم از این جهان و عمر چی فهمیدم که بهشون یاد بدم ؟ بابا من خودم هیچی حالیم نبود . مذهبی بودم ولی عبادتهام دولا راست شدنی بیش نبود. دعاهام تضرع و زاری و تمرکز روی نقاط منفی بود ، دنباله روی جماعت مذهبی بودم که همیشه بخودم میگفتم بابا این مسیر مذهبی چرا هیچ خروجی واسه خود اینا نداشته …. چرا این همه عزاداری و چله نشینی و از این هیئت به اون هیئت رفتن خروجی اش زیبا نشده؟؟

    پیگیری اخبار در صدر امور روزانه بود چون فک میکردم آدم باید آگاه به زمانه باشه. رابطه ام با خانواده همیشه با توقعات بالا بود و به جای درون خودم ، دیگران رو در برخوردهایی که باهام میشد مقصر میدونستم. با وجود کار بسیار هشتم گروی نهم بود و پیشرفتی هم اگه بود ، لذتش با مقایسه با پیشرفت دیگران کوفتم میشد…

    ترمزهای مهمی داشتم که اصلا ازشون خبر نداشتم. من به ظاهر پر مدعا اصلا باور نداشتم که آدم ترسویی بودم که همین ترس پنهان چقدر باعث توقف و شکستهای زندگی ام شده بود. سردرگمی از عاقبت دنیا و احساس تاثیرگذار بودن افکار و قدرت دیگران در زندگی ام همیشه منو آزار میداد و بصورت ناخواسته روی تصمیماتم تاثیر میذاشت و طعم زندگی رو تلخ کرده بود.

    بعنوان مثال من یه کمی از بلندی می ترسیدم و توی آسانسورهای شیشه ای با ارتفاع بالا سرم گیج می رفت ، ولی امروز که به لطف الله و هدایت شدن به آموزهای استاد شجاعت زیادی بدست آوردم به ترس هام غلبه کردم و از سکوی روی برج میلاد با طناب آویزون شدم ، فاصله اون ترس تا این شجاعت زمین تا آسمونه برای من ….

    خب وقتی صورت دیگری از خرد بی نهایت و پروردگار بی همتای خودم رو دیدم ازش خواستم که منو هدایت کنه و رشد بده..

    و اونم بلافاصله منو درگیر تضادها و ناخواسته هایی کرد که اولش درک نمیکردم که بابا ، اینا خواسته خودته و ناامید میشدم از این مسیر…… دست و پا میزدم ولی امیدم به خودش بود… برای کمترین داشته ها سپاسگزار بودم و به قول خانم لیلا ، واسه یه تکه کره توی یخچال هم آگاهانه سپاسگزاری میکردم و نتایج کوچولو کوچولویی که می دیدم منو توی مسیر محکم تر میکرد. تمام فایلهای رایگان استاد رو توی گوشی ام دارم و بارها و بارها گوش میدادم و میدم و به طرز معجزه آسایی به دوره الهی دوازده قدم هدایت شدم و نتایجم بزرگ و بزرگتر شد.

    * درآمدم فقط توی همین دوره دوازده قدم حدود پنج برابر شد بدون اینکه دست و پای بیشتری بزنم

    * ترس هام بسیار کمتر شد و به هر ترسی که داشتم به بدترین نحو و خطرناکترین طریق ممکن حمله کردم. فک کن یکی که از آسانسور شیشه ای میترسه ، از برج میلاد با یه طناب به مدت 10 دقیقه آویزون کنه خودشوووو ،

    * بچگی هام وقتی داستان زندگی یه بزرگی رو می شنیدم که مثلا توی چهل سالگی رفته درس خونده میگفتم این چه حوصله و انگیزه ای داشته.. ولی خودم بعد از لیسانس و فوق لیسانس کامپیوتر که تا سی سالگی گرفته بودم ، توی چهل و یک سالگی چنان انگیزه عجیبی پیدا کردم که الان دانشجوی سال آخر رشته حقوق هستم…

    * رابطه ام با همسرم بی نهایت عالی و رویایی شده … و همسرم هم کم کم وارد این مسیر رویایی شد و چقدر زیباست که عشق ات همسفر زیباترین جاده زندگی ات هم باشه…

    * بزرگترین مشکل و ناخواسته بیرونی من پرونده قضایی ملکی بود که بسیار اذیت شدم ولی به لطف الله هدایت شدم به مطالعه رشته حقوق و امدادهای غیبی عجیبی که در این مسیر به من رسید و ملک گرون قیمت من رو خداوند برام حفظ کرد و در این مسیر ناخواسته بقدری رشد کردم و تجربه بدست آوردم که باید برای سپاسگزاری وجود همین ناخواسته دفترها پرکنم و اشکها بریزم … واقعا هدایت های خداوند در این ناخواسته از بازشدن رود نیل برای موسی عجیب تر بود که حتما بعدها براش ویدیو ضبط میکنم ، چون استاد گفته بود که بعدها این داستانها یادتون میره ، من سعی کردم همه رو بنویسم که یادم نره.. و اگه ننوشته بودم همین الان هم یادم رفته بود..

    * در شغل کارمندی پیشرفتهای شغلی بدست آوردم که قبلا التماس میکردم بهم نمیدادن ولی الان خودشون دو دستی تقدیمم کردن

    * در شغل دومم ، برنامه نویسی پروژه هایی گرفتم که خودم یه خط از کدشون رو هم نزدم ولی سود اصلی نصیب من میشد. باورتون نمیشه ، واسه استخدام یه برنامه نویس توی سایت دیوار آگهی گذاشتم ، که هم برنامه نویس استخدام کردم ، هم یه شرکت زنگ زد و گفت شما که برنامه نویس فلان تکنولوژی رو استخدام میکنی ، بیا پروژه ما رو هم انجام بده … ملت کلی آگهی میذارن مشتری و تبلیغ میکنن و هزینه می کنن واسه جذب مشتری اونوقت خداوند یه کاری کرد مشتری من از روی آگهی استخدام نیرو بهم زنگ بزنه…منم پروژه ای رو که ندیدم رو دادم به برنامه نویسی که از طریق همون آگهی جذب شده بود (که اون رو هم ندیدم) انجام داد و سود کردم. خب خدا خودش قول داده بود که آسان میکنه ما رو برای آسانی ها دیگه … همین مصداقشه . بعدها چقدر پروژه ریزو درشت دیگه هم دادم اون برنامه نویسم انجام داد برام … اونم منی که همیشه کارهای فنی ام به مشکل میخورد و درگیری زیادی داشتم با مشتری هام…

    * من خیلی علاقه به دست نوشته های خانم شایسته و شخصیت فوق العاده ایشون دارم. به قول مولانا، گرم گرمی را کشیدو سرد سرد . وقتی شخصیت استاد عباسمنش اینقدر برای ما الهی و بزرگ هستش ، قطعا اون همسفر زندگی اش همه به قدری در مدارهای بالاست که همدم دایمی استاد ماست . من مشتری پرپاقرص بخش راهکارهای سایت هستم که به نظرم یه گنج بی نظیر از دست نوشته های مبتنی بر قوانین جهانه و توسط خانم شایسته نوشته شده. که یه گوشه سایت افتاده و البته افراد خاصی هم به خوندن اونها هدایت میشن. شروع کردم کم کم بخش پاسخ به سوالات کاربران و بخش راهکارها رو ضبط کردم با صدای خودم برای تکرار و تکرار آگهی ها و بعدا اونها رو توی پادکستهای اینترنتی هم منتشر کردم و پادکستهای من در مدتی کوتاه تا الان بیش از بیست و پنج هزار بار پلی شده و هر روز هم تعداد فالورهای اون پادکست ها داره بیشتر میشه ، به لطف الله افراد زیادی بواسطه این پادکست ها با استاد و سایت عباسمنش آشنا میشن . من هیچ دخل و تصرفی در اون نوشته ها نداشتم و فقط از توی سایت اونا رو خوندم. این برای من یه دستاورد بزرگه که تونستم منشا یه اثر کوچک باشم.

    آرزوی قلبی من منشا آثار نیکو بودنه و از خداوند میخام توی این مسیر منو هدایت کنه.

    استاد عزیزم واقعا ازت ممنونم که منو با خدای واقعی آشنا کردی و به عبادت های من معنا بخشیدی… منو عاشق رب جلیل کردی و دستم رو توی دستش گذاشتی …

    این مسیر ادامه داره و دیگه منتظر نمی شینم که اون هدف بزرگه محقق بشه تا من منتشرش کنم.. همه نتایج فوق العاده برای من بزرگ هستن و خداوند رو بخاطرشون بی نهایت سپاسگزارم……..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  6. -
    حامد گلمرادی گفته:
    مدت عضویت: 4056 روز

    سلام به استاد عباس منش بابت یادآوری قوانین به کمک کامنت زیبا سرکار خانم لیلا. خیلی لذت بردم هم از سبک نوشتن سرکار خانم لیلا و هم از نوع بیان استاد عزیزم عباس منش مخصوص همه چی را ساده و اصل را یادآوری میکنه به قول گفتنی این حرف ها را باید با طللا نوشت چون آدم فراموش میکنه ولی باید به همان طریقی که استاد (ع) آموزش میدن فکر و اقدام و عمل کرد الان در حال مشغول مرور و یاد آوری دوره روانشناسی 3 هستم چه دوره عالی واقعا فوق العاده همان مباحث الهامات درونی و پیروی از آن و دیدن نتایج به بهترین شکل ممکن که فقط از اون نیروی هدایتگر گفته میشه. فقط در آخرین بروز رسانی ثروت 3 مبحثی را باز کردید که ممنون میشم اگه میشه با توجه به تجربیات جدیدتان یک فایل دیگه از این جنس تولید کنید مقدار مبحث را باز کنید. به شخصه از دوره روانشناسی ثروت (1-2-3) خیلی استفاده کردم و خیلی این دوره ها را دوست دارم چون ترمز هایی شدیدی داریم در مورد مباحث مالی و البته این کار زمان بر هستش ولی وقتی افتادی روی دور (مدارت عوض شد) دیگه کار تمام اتفاقات پشت سر هم رخ میده به خودم و افرادی افتخار میکنم که برای آموزش و رشد و تغییر افکارشان زمان میزارند اون افرادی که باید متوجه میشن من چی میگم فرق بین خودشان با افراد جامعه کاملا ملموس میباشد در کمترین حالت آرامش درونی احساسات خوب امید به زندگی و خیلی اتفاقاتی که میفته چه از لحاظ درونی و نتایج بیرونی. واقعا ممنونم هستم از استاد عباس منش من از سال 93 با شما آشنا شدم آن زمانی که بسته ثروت یک را رونمایی کرده بودید مبلغ 1250000 بود و آن زمان میشد یک موتور تقریبا خوب خرید ولی خوشحالم آن زمان تصمیم گرفتم پولم را صرف آموزش کنم تا بتوانم موتور هایی با کیفیت تر و بیشتری در سبک مختلف تهیه کنم در آن زمان مشکل من یعنی هر کاری که من میکردم نتیجه مالی کم برام داشت که در بسته ثروت یک این موضوع را قشنگ توضیح داده بودید و من هم قدم به قدم و با آن الهامات یا راهکار ها کمکم نتیجه ها وارد زندگی ام شده که الان به آن سال ها میخندم که کمترین دغدغه در زندگی ام مالی هستش از تهیه وسایل خوب و با کیفیت برای اعضای خانواده تا برخورد با آدم هایی خوب در بیزینس و برای خرید هایم خودم. دلیل گفتن چنین داستانی اینه که میخوام هم به خودم یادآوری بشه و هم به دوستان عزیز سایت عباس منش که برای آموزش و سرمایه گذاری روی خودتان دست و دلباز باشید و اگه شور و شوق و انگیزه زیاد برای اهدافتان داشته باشید و تعهد داشته باشید همه چی امکان پذیر میباشد فقط عجله نکنید بزارید آرام آرام رشد کنید و درک کنید آنوقت هم از زندگی لذت میبرید و هم نعمت ها به صورت بدیعی وار زندگیتان میشه. واقعا از استاد عباس منش و تیم گروه تحقیقاتی عباس منش (سرکار خانم شایسته سرکار خانم فرهای و برنامه نویس سایت) و از کامنت هایی بچه هایی سایت به شخصه زمان میزارم و مطالعه میکنم.ممنون و مچکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  7. -
    سید مصطفی میربهرسی گفته:
    مدت عضویت: 994 روز

    سلام خدمت استاد سید حسین و استاد شایسته

    جا داره یه خداقوت خدمت خانم لیلا هم بگیم که واقعا گل کاشتن

    چند وقت پیش کامنتشون خانمم برام خوند خیلی ذوق کردم و خیلی انرژی و انگیزه گرفتم چون کارشونم به کار ما یکم نزدیکه خیلی از خدا تشکر کردم بابت نتایجی که گرفتن احسنت بر شما انشالله که همینجور صدها برابر ثروت وارد زندگیتون بشه

    و اما استاد سید حسین عزیز آقا ما دیگه خیلی دلتنگ شده بودیم خیلی خوب کاری کردین این فایل طلایی برای ما گذاشتین چقد نکات طلایی و ارزشمندی داخل این فایل بود که ما اول صبح با دقت نگاه کردیم

    ولی من یک روز هم نمیتونم مریمم رو تنها بزارم

    انشالله که هرچه زودتر برگردین به اون بهشت و فایلهای خوبی که آماده کردین برامون بزارین

    خدایا شکرت….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  8. -
    سمیرا ذوالقدری گفته:
    مدت عضویت: 2322 روز

    بنام الله مهربان.

    سلام به استاد زیبا وعالی دنیا

    سلام به همه دوستان عزیزم

    چقدر این فایل درس داشت چقدر زیبا بود چقدر تحسین کردم لیلا عزیز رو نوش جونت نتیجه کنترل ذهن توجه به داشته ها وتحسین کردن وصل شدن به خدا رو گرفتی دمت گرم.

    وقتی شنیدم چطور برای همون کره تودرب یخچال سپاسگزاری می کردی برای داشته های دیگران سپاسگزاری می کرد گفتم خدای من واقعا عالی عمل کرده چقدر زیبا تحسین کردم شما رو لیلا عزیز وبه‌ خودم گفتم ببین به قول استاد تو هر شرایطی هرچند به ظاهر نامناسب‌ می تونی چیزی برای سپاسگزاری پیدا کنی همون کوچیک وکم کم اون نعمتها بزرگ میشه که بعدها صفحات باید بنویسی سپاسگزاری کنی می شود همه چی امکان پذیر قابل تغییر اینها بستگی داره به دیدگاه ما.

    تجربه کردم بارها وقتی برام مهم نبوده حرفهای که پشت سرم میزدن هیچ مسله ای هم پیش نیومده وتمام شده به نفع من.

    وقتی یه مسئله ای پیش اومده گفتم حتما خیریتی هست برای من رسیدن به خواستم دقیقا همون شده.

    این ما هستیم که با کانون توجهمون قدرت میدیم به اون مسئله سخت یا آسون می کنیم.

    خدایا من رو اسان کن برای اسانی ها.

    تضادها باعث شد تا خواسته ها درونم شکل بگیره ودرخواست کنم از خدایم که من هم می خوام از لحظه ای که این فایل گوش کردم بیشتر توجهم به سمت نعمتهای زندگیم رفته داشته های که دارم اولینش سلامتی که بزرگترین ثروت من هست ارتباط با خدای خودم خدای که قدرت دست اونه من رو خالق زندگی خودم کرده وهیچ کس هیچ قدرتی در زندگی من نداره الهی شکر چقدر حالم خوب میشه وقتی متوجه شدم اینها رو خیلی بهتر می تونم ذهنم رو کنترل کنم الهی شکر.

    درپناه تنها قدرت جهان باشید 🫡

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  9. -
    افسانه نوشادی گفته:
    مدت عضویت: 752 روز

    سلام

    اگر شرایط سختی را تجربه میکنی به این خاطر است که با قوانین هماهنگ نیستی و به قوانین عمل نمیکنی اگر با قوانین بدون تغییر خداوند هم راستا باشی دیگر سختی و رنجی در کار نیست

    عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد اگر در مسیر درست باشی همان دشمنانت هم به نفعت کار خواهند کرد و سبب خیر برای تو خواهند شد باید فقط بتوانی ذهنت را کنترل کنی نخواهی خودت را به دیگران ثابت کنی تو در مسیر درست باش هیچ کسی هیچ قدرتی بر زندگی تو ندارد چنین تجربه ای را داشته ام در زندگی ام و هر چند برای من انگار سخت است جواب ندادن اندکی خواستم خودم را ثابت کنم و احساس قربانی بودنی داشتم اما خیلی زود به خود آمدم و البته بعد از آن موضوع واقعا قویتر و بزرگتر شده ام

    در هر شرایطی میشود شکرگزار خدا بود حتی اگر خیلی چیز ها را نداری به خاطر همان اندکی داشته هایت شکر گزار باش و احساست خوب باشد تا نعمتهای بیشتری دریافت کنی

    مسیر خداوند مسیر آسانی ست اگر با زجر و سختی به خواسته ات میرسی یعنی با قوانین هم راستا نیستی

    این شرایط سخت میگذرد اگر بتوانی احساست را خوب کنی و باورهای هماهنگ با خواسته ات بسازی و حرکت کنی در جهت اقدام برای خواسته هایت

    اگر الهامی هدایتی را در مسیر خواسته هایت دریافت میکنی فقط عمل کن عمل کن کاری به نتیجه نداشته باش

    فقط عمل کن اقدام کن نتیجه را کاری نداشته باش

    لذت ببر از زندگی ات از داشته هایت تا نعمتهای بیشتری را دریافت کنی

    همه چیز ممکن و شدنیست اگر باورها تو درست باشد و در مسیر خواسته هایت باشی

    خدایا شکرت تو مرا هدایت و حمایت کن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  10. -
    ابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1444 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت استاد عزیزم،استاد شایسته عزیز و همه همراهان ارزشمند

    خیلی ممنونم از استاد عزیزم که شکرگزاری و سپاسگزاری رو تو دهنمون و ذهنمون و ما شکرگزار شدیم.

    شکرگزار خدا هستم که تو این سایت مقدس،استاد توحیدی و بچه های بهشتی هستم.

    شکرگزار خدا هستم که امروز این فایل توحیدی و زیبا رو برامون ارسال کرد تا ما با عصاره قوانین خودش از زبان استاد دوباره آشنا بشیم.

    شکرگزار استاد شایسته هستم که دستی از دستان خداونده که ما رو به زور هم شده ببره به بهشت

    شکرگزار خداوندم هستم که لیلای عزیز در این سایت هست و مینویسه و هزاران شکر که این همه نعمت از اجرای قوانین گرفته.

    لیلا مجددا ازت سپاسگزاری میکنم و برات آرزوی آرامش دائمی دارم.

    خداوند یک سیستم رو گذاشته کاملا عدالت محور که با قوانین ثابت کار میکنه و برای همه یه جور جواب میده.یعنی اگه هویج بریزی آب هویج و اگه انار بریزی آب انار بهت میده .

    یعنی ما هر ارسالی رو تو سیستم بریزیم ،برداشت ما از همون جنسه.

    ما آزاد آزاد آفریده شدیم،هیچ دخل و تصرفی در ما نیست بجز افکار ما،افکار ما هم از ورودیها اومدن و ورودیها هم از حس ها .پس ما جزئی از سیستمی هستیم که خودمون هم سیستم داریم و بر اساس اون سیستم کار می‌کنیم.

    الان پس چکار کنم که باور بسازم؟کنترل ورودیها و شناسایی و تبدیل باورهای نادرست به درست با تکرار و توجه

    از کجا بفهمم باورم نادرسته؟از اونجایی که حست رو بد میکنه

    هر چیزی که داره به سختی انجام میشه،قانون توش اعمال نمیشه و داری زور الکی میزنی.

    چکار کنم درست بشه؟فکر کن ببین چه باور نادرستی داری،اگه باورها درست باشند مثل خورشید تو مدار ،راحت میره و میاد

    بعضی وقتها سختی لازمه شناخت خود و خواسته خود میباشد (تضاد)

    اگر قانوندان باشیم با بشکن تو جاده سر سبز میریم هم این دنیا بهشته و هم اون دنیا

    ما خودمون شرایط و اتفاقات زندگی خودمون رو رقم میزنیم.

    تمرکز فقط روی خودمون و اجرای درست قانون باشه،حواسمون پرت نشه،حرف مردم یا دیدگاهشون یا تعریف و تمجیدشون یا تایید کردنشون یا محبت دیدن از اونها تو این سایت ممنوعه.

    عدو شود سبب خیر اگه ….خواهد؟

    خدا

    مسیر درست بریم دیگران هیچ تاثیری ندارن

    ایمان بیار و داشته باش فقط خودتی که زندگیت رو رقم میزنی و لا غیر

    توجه نکن به آنچه که کنترل نداری

    من خالق زندگیم هستم،من توجه به هیچ کس نمیکنم.

    یه جمله ای میخوندم میگفت،اگه ایمانت رو از مردم گرفتی همون مردم میتونن ایمانت رو بگیرن

    و اگه ایمانت رو خودت با تحقیق بدست آوردی و بهت ثابت شده و اجرا کردی اونو هیچ کس نمیتونه تکون بده …..نمونه زنده‌اش استاد عزیزمون

    مناظره noجواب انتقاد no….توجه نکن

    جلو خودت رو بگیر،کنترل ذهن کن،توجه به افکارت،خواسته هات،هدفهات،خودت

    تغییر بنیادین ……نتیجه عوض میشه

    رفتارهای درست در مسیر درست

    وقتی به خدا مطمئن شدی،کاری که خدا برات میکنه یک میلیون برابر دیگرانه

    حرفها مهم نیست فرکانس ها مهم هستند ،این جمله رو زیاد درک کردم.

    جمله مشترک از دو نفر میزنن،یکی به قلبت میشینه یکی نه

    کلامی که احساس خوب بهت میده اون درسته

    شکرگزاری از نعمت دیگران رو امشب یاد گرفتم،لیلا سپاسگزارم

    تحسین میکردم ولی شکرگزاری از داشته های دیگران نمیکردم.

    ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است

    نظارت بر ورودیها:خب من عاشق صحبت‌های درست و قشنگ استادم از روز اول تا حالا روزی کمتر از 5 ساعت نبوده که گوش نکنم و احساس میکنم دارم رنگ میریزم روی سیاهی ها و بگونه‌ای سفت افکار نادرست رو دارم شل میکنم.

    بدهی هم که از استاد یاد گرفتم تقریبا پارسال صفر کردم و کلی از ذهنم آزاد شد.

    بنویس کجا هستم و از کجا به کجا رسیدم.

    خدایارشکررررررررت

    این فایل خیلی پر برکتی بود و هست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای: