خداوند را بهتر بشناسیم | قسمت 2 - صفحه 45

727 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    kiana javadi گفته:
    مدت عضویت: 802 روز

    سلام استاد عزیزم من چندوقتی بود که چندتا پیج اگاهی داشتم که همین حرفای شمارو میگفتن ولی ترسناک و خیلی ناجور ادم میترسید که نکنه ما تحت کنترل ادم هاییم نه خدا ولی الان فهمیدم اینا همه قانوووون خداس و چقدر خدا قدرتمند و همیشه حس میکردم خداوند احساساتیه میگفتم برم اون دنیا با خدا کار دارم طلبکار بودمولی بالای 20 دفعهه این فایل و دارم گوش میدم وقتی تفسیر قران و انقدر زیبا میفهمونین اشک شوق میریزم ممنونم ازتون واقعا مرسیییییییییییی که به ما این قانون هارو یاد میدین که به عنوان یک مسلمان یا یک انسان حداقل یکی داستان حضرت موسی رو مسخره کرد خیلی منطقی و درست جوابشونو بتونیم بدیم با درک درستی که خودمون کردیم من خیلی به معجزه اعتقاد داشتم ولی الان فهمیدم معجزه هم دور از قانون خدا نیست فقط میگم خدایا مرا در بهترین زمان و بهترین مکان قرار بده خدارو شاکرم بابت اطلاعاتی که امروز بهم اضافه شد از طریق شما و من در این راه قرار گرفتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    لیلا گفته:
    مدت عضویت: 1090 روز

    به نام خدای یکتا و بی همتا

    سلام استاد جان مریم عزیز و دوستان گلم

    روز 45سفرنامه

    تا به حال این فایل گوش نداده بودم

    این فایل فوق العاده زیبا پر مفهوم و شیوا بود و با بیان استاد خیلی رسا و راحت تر میشه درک کرد .

    بعضی از کامنت هاتون خواندن خوشحال شدم از این همه ذوق و شوق دوستان برای شنیدن و نوشتن در مورد این قوانین.

    نکات کلیدی که من در دفترم یادداشت کردم

    قانون و قانون مدنی

    آنچه که ما از خداوند باور می‌کنیم همونو در زندگی تجربه می‌کنیم .

    انرژی همه چیز است و خداوند انرژی است و خداوند همه چیز است

    خدایا ازت ممنونم که قوانین این جهان ثابت و بدون تغییر است

    به قول استاد در کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم

    خداوند سیستم است مثل یک دستگاه آبمیوه گیری سیب بهش بدی آب سیب میده پرتقال بدی آب پرتقال ولی پرتقال بدی حالا هر چقدر التماسو زاری کنی و دعا کنی و نذر کنی باز هم آب پرتقال میده و آب سیب نمیده.بیایین با عزت نفس با خداوند صحبت کنیم نه با التماس برای رسیدن به هدف هامون.

    یه نمونه شابلون های پلاستیکی بود که توبچگی داشتیم یادتونه با هاشون نقاشی می‌کشیدم این شابلون ها همین قانون های سیستم هست .من قشنگ یاده شابلون گلابی داشتم حالا من اگر از اون شابلون استفاده نمی‌کردم اصلا نمی‌تونستم گلابی بکشم اگر هم میشد با چند بار کشیدن و کمک دیگران و چند تا کاغذ خراب کردن با وقت و انرژی بیشتر شاید می‌تونستم شبیه اون بکشم.کدومش راحت تر بود از نظر شما ؟

    قوانین این سیستم درست مثل شابلون اگر در راستا و هم جهت با خواسته ها ازش استفاده کردی اوکی برات عالی میشه و به طور کاملا طبیعی به خواسته است میرسی ولی اگر بدون قوانین بخواهی به خواسته است برسی یا اصلا نمی‌رسی یا اگر 5درصد برسی با قسط و وام و خوار و کوچک شدن و به سختی و با چندبار شکست خوردنو زمان زیاد و انرژی زیاد شاید به خواسته است برسی که دیگه نه اونوقت شوقی برات میمونه نه انگیزه ای و آخرش میگی خدا نمی‌خواد خودم خواستم فقط خدا کمک نکرد سر خم کردم جلو کوچک و بزرگ .پس سخت نیست استفاده از قوانین وقتی سخت میشه که باور ها و عادت ها و کمبود های گذشته بخوای شخم بزنید و بذر محبت عشق مهربانی فراوانی تکامل بکاری ولی قشنگه ولی بذرت سبز میشه به ثمر میشینه از محصولت استفاده میکنید همینقدر قشنگه این دنیا همینقدر جذابه همینقدر راحته وقتی که با قوانین هم جهت بشی.

    اصلا اینکه همه چیز تحت کنترل من هست همه چیز تحت کنترل خودم هست قشنگ ترین حس دنیاست خدا به ما همه چی داده امیدوارم بتونیم به هدف هامون برسیم و دست پر باشیم وقتی به سوی معبود باز می‌گردیم

    همه این حرف ها اول دوم سوم به خودم گفتم و امید وارم براتون مفید باشه

    دوستتون دارم

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    محمود کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 953 روز

    به نام خداوند وهاب وعظیم

    سلام درود بر استاد بی نظیرم

    چقدر خدارو سپاسگذارم برای بودنم درجمعی که همه خواهان شناخت خداوند هستند

    خدایی که رحمانیتش و روبوبیتش کل هستی رو در برگرفته.چقدر فایل بی نظیری بود برام.چون دقیقا حس میکنم حال هوای این روزامو که خیلی نیاز دارم برای کار کردن هرچه بیشتر روی شناخت درستم از خداوند.خدایی که سیستمه خدایی که خدای قوانینه قوانینی که ثابت وبدون تغیر از اول همین جور بوده وهست وخواهد بود

    چقدر لذت میبرم واحساس یقین میکنم و خاطرم جمع میشه وقتی استاد از ثابت بودن این قوانین صحبت میکنن ومیگن طبق قااانون اگر این فرکانسو ارسال کنیم نتیجش اینجوری میشه ولاغیر

    چقدر این احساسه امید میده

    چقدر محکم مهر تایدو می کوبه پای خواسته هات

    ومیگه که من فقط باید طرف خودمو انجام بدم نتیجه لاجرم خوبه عاالیه حتی بهتر از اون پرفکت ترین چیزی که می تونم تصور بکنم

    وچقدر منم مثل استاد سپاسگذار خداوندم بخاطر این قوانین بدون تغیر

    چونکه میشه با خیال راحت روش حساب کرد

    استاد اینجایی که داشتین از حضرت موسی میگفتین که رفتنشون کنار رود نیل مقارن بوده با وزش باد از یه جهت خاص وجزر رود نیل که اینا باعث شده اونا نجات پیدا بکنن واینکه هرجا عذابی بوده اونی که با سیستم هماهنگ بوده جوری براش رقم خورده که اون عذابه شامل حالش نشه سریع توی سرم یه چیزی به صدا در اومد واون خاطره ایه از خودم.که حالا چقدر دارم خوب میفهمم این سیستم برای همه یکیه فرقی نداره موسی باشه یا محمود کاظمی.برای همه عدالته خداوند اگر طبق قانون عمل بکنیم

    واون خاطره قشنگ اینه که من توی دوران سربازیم تازه داشتم این مسیرو شروع میکردم واصلا به اندازه العانم نمی دونستم اینم حالا میفهمم چون مدارم تغیر کرده.واون موقعه ها همیشه وقتی من می اومد مرخصی یه اتفاقی یه شرایطی توی پادگانمون به وجود می اومد که سرهنگمون سربازارو توبیخ میکرد.اصلا یه بلاهایی سرشون می اومده که من بعد از برگشتم میفهمیدم میگفتم وااای یعنی این اتفاقو این اتفاقم افتاده وبچه ها میگفتن آره و درست بعد از تموم شدن مرخصیم که باید میرفتم پادگان مثلا همون روز صبحش یا روز قبلش سرهنگ بر خوردش با بچه ها خوب شده بوده براشون امتیازاتی قائل می شده یا اصلا میگفته بزار امروز حالی به سربازا بدم واون روز دقیقا مقارن میشده به باز گشت من به پادگان.

    و وقتی من می اومدم همه اون اتفاقات به ظاهر بدتموم شده بوده وحتی تشویقیو ایناهم میگرفتیم توی روزایی که من تو پادگان بودم.

    واین اتفاق شاید بالای 10 بار رخ داد

    واون موقعه ها زیاد نمی دونستم قوانینیو وبه خودم میگفتم عجب خرر شانسی هستما وبقیه دوستامم همینو میگفتن میگفتن عجب شانسی داری هر وقت که تو میری مرخصی اینقدر بلا سرمون میاد موقه استراحتا وتشویقی گرفتنا تو میای

    وحالا میفهمم که این اتفاقایی که برام پیش می اومده از روی خوش شانسی من نبوده از روی فرکانسی که توش بودم بوده طبق قانون بوده اصلا نمی تونسته جز این باشه برام، چون دسترسی نداشتن اون شرایط بد به من اون زمان.

    وجا البیش اینه که منم اون موقعه مثل همه بچه های اونجا سرباز همون پادگان بودم با همون فرمانده باهمون شرایطو موقعیت ولی برای من روی خوشش بوده ولی برای خیلیای دیگه توی همون موقعیت یه روی نا جالبش بوده

    واین فایل امروز یه چیزایو تو سرم جا بجا کرد یه سری قوانینو حس میکنم خوب جا انداخت توسرم که

    همین العانشم فرقی نداره اون بیرون چه خبره وچه اتفاقاتی می افته

    اگر حالم خوب باشه اگر بااین دید نگاه کنم به خداوند که سیستمه وطبق اون چیزی که فرستادم بهش باز خورد میده نه چیز دیگه ای، دیگه نگرانی نداره اصلا دیگه یه جورایی باید بفهمم که اتفاق بی نظیر وعالی قراره بیاد توی زندگیم چون فرکانس خوب دارم ارسال میکنم

    وچقدر این فایل خیالمو راحت تر کرد امروز و حالا دارم حس میکنم که احساس این چند روزم چقدر داره درست منو به جواب سوالام هدایت میکنه تا بزرگو بزرگ تر بشم

    استاد بی نظیرم ممنونتونم وسپاسگذارم برای مسیری که انتخاب کردین وشدین الگوی تموم ماهایی که اینجاایم واومدیم تا خداوند رو اونجور که باید بشناسیم وایمان بیاریم به رب العالمین بودنش

    دوستتون دارم واز خداوند بهترینارو براتون می خوام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    سپیده رحمانی گفته:
    مدت عضویت: 1191 روز

    روز چهل و پنجم از سفرنامه من؛

    اولین و مهمترین نکته ایی که تو این سفرنامه درک کردم این بود که، من چهل و چهار روز منتظر یه تحول عظیم بیرونی بودم و فکر میکردم این سفرنامه قراره اتفاقات بیرونی بزرگ مثل پول و ثروت رو وارد زندگیم کنه که همه چیز متحول بشه ولی با همون جمله اول کامنت مرضیه جون تازه فهمیدم که باباااااا تحولات درونی داره برام اتفاق میفته که این تحولات درونی دنیا‌ دنیا ارزشمندتر از پول و ثروته که چه بسا همین آگاهی ها و تحولات درونیم که هرگز از بین نمیره و هیچ کس نمیتونه ازم بگیرتشون موجب رقم زدن تحولات بیرون و ساخت پول و ثروت میشه…

    من تو این چهل و پنج روز واقعا به درک و فهم زیادی رسیدم و ایمان و توحید عملیم صدها برابر بیشتر شده و آرامش درونیم زیادتر شده و به لطف خدای مهربون ترس و نگرانی و استرس ها ازم دور شده، و دیگه صبح ها با حال بد و بی هدف از خواب بیدار نمیشمو هر روز با آرامش و شکرگزاری از تختم میام بیرون، و در هر لحظه حضور خدارو کنارم کامل حس میکنم و اینا همون تحولات زندگی منه، که چققققققدر ارزشمنده و من ازشون غافل بودم…

    خدایا شکرت که این درک و فهم رو بهم دادی و این تلنگرو مجدد بهم زدی که دختر جان اول ایمانتو قوی کن و به خودشناسی و خداشناسی برس، مادیات و پول و ثروت بعدش با حال خوب تو و فرکانس های مثبتت به صورت کاملا طبیعی به وجود میان…

    خب میریم سراغ آگاهی های این فایل که نگممممم براتون و اصلا از کجاش بگم…

    من اولین بار بود تو این یک سال که این فایلو گوش کردم و چقدر نکات کلیدی و مهم و اصلی توش بود، یعنی اگه قرار باشه کل فایلهای استاد خدایی نکرده پاک بشه و فقط همین یدونه بمونه ،اونقدر آگاهی و مطالب مهم و کلیدی درش هست که قدرت تغییر و آگاه سازی هرکس رو که در مدار و مسیرش باشه و بخوادرو تغییر بده…

    شناخت خدا، شناخت قوانین جهان هستی، شناخت طریقه کار کردن این قوانین، شناخت قدرت مطلق، شناخت کنترل افکار ، شناخت تکامل، شناخت فرکانس ها و از همه مهمتر فهم و درک سیستمی بودن جهان هستی و اینکه خدا انرژی هست…

    خدا ،سیستم، انرژی، قدرت برتر، نیروی ماورا، قدرت مطلق، جهان هستی، آب، خاک، هوا، آتش، بارون و برف، چهارپایان، خزندگان، پرندگان، پستانداران، جنبندگان، گیاهان، طبیعت، نوزادان، تک‌تک انسانها همه‌ و همه خدان، چرا که همه از انرژی اصلی سرچشمه گرفته شدن و به وجود اومدن ،پس همه یکی هستن و جدا نیستن…

    اینکه باز شدن رود نیل دلایلی کاملا علمی و منطقی داشته و به دلیل شرایط آب و هوایی و جزر و مدی بوده شکی درش نیست که طبق قانون عمل شده و به لطف خدا هم زمانی پیش اومده، اما چندتا مورد دیگه رو هرچی فکر میکنم نمیتونم منطقشو درک کنم اگر معجزات خدا نبودن و به صورت منطقی و طبق قوانین اتفاق افتادن و اونم مثلا:

    سخن گفتن عیسی در قنداق، تبدیل شدن عصای موسی به مار، زنده موندن یونس در شکم ماهی و یا تبدیل شدن آتش به گلستان بر ابراهیم…!!!

    هرچی فکر میکنم که اینارو با قوانین منطقی کنم نمیشه،

    تنها چیزی که به ذهنم میرسه اینه که باور قوی داشتن و ایمان و توحید خالصانه پیامبران میتونسته دلیل این اتفاقات باشه، یعنی موسی باور داشته که قدرت تبدیل عصاشو به مار داره، یا ابراهیم باور داشته که آتش نمیتونه آسیبی بهش برسونه و ایمانش به خدا به دادش میرسه، یا یونس که تونسته تو شکم ماهی بدون غذا و اکسیژن زنده بمونه مثل خیلی هایی که تو زلزله زیر آوار و خرابی ها چند روز بدون اکسیژن و غذا زنده میمونن پس اینم امکان پذیره…

    فقط میمونه حرف زدن عیسی در قنداق! چطور نوزاد یک روزه میتونه زبون باز کنه و باور داشته باشه که پیامبر خداست و به حرف بیفته، اگر معجزه نیست؟!؟…

    من هنوز اعتقاد دارم که معجزات خدا وجود داره، و نمیدونم این باور درسته یا غلط؟ نمیدونم که منافاتی با قوانین جهان هستی و رقم زدن تمام اتفاقات زندگیمون به دست خودمون داره یا نه؟!؟

    استاد گفتن هرچیزی که بهت آرامش و حس خوب میده و باعث میشه ایمانت به خدا بیشتر بشه، اکیه…

    من معجزات و قدرت خدارو باور دارم ولی دلم میخواد دلیل و منطق قانونمندیشونو بدونم تا یوقت فکر اینکه خدا بین بنده هاش فرق میذاره یا به یکی توانایی و استعداد بیشتری میده رو تو ذهنم پرورش ندم…

    استاد عزیزم و دوستان هم سفرم اگر بتونین بیشتر راهنماییم کنید تا به درک بیشتری برسم،ممنون میشم…

    خدایا شکرت که منو تو این مسیر آگاهی الهی قرار دادی و موجب تحول درونیم شدی و هر لحظه منو هدایت میکنی، کمکم کن به درک بیشتری برسم و ظرف وجودیم بزرگتر بشه تا در مدارهای بالاتری قرار بگیرم و بتونم آگاهی های بیشتری کسب کنم و ذهنم به راحتی منطق رو بپذیره و به این واسطه به ایمان و توحید ابراهیمی برسم…

    خدایا شکرت که منو هدایت کردی به بودن در کنار استاد عباس منش عزیز دل و مریم گلی دوست داشتنی و تمام دوستان هم سفرم که دستی از دستان تو شدن برای آگاهی بخشی بیشتر و بهتر به من، تا با درک و فهم عمیق تر بتونم به رسالتی که دارم و بخاطرش به این دنیا اومدم عمل کنم و جزو بندگان صالحت باشم…

    در پناه الله یکتا و بی همتام شاد و سلامت و خوشبخت و ثروتمند باشین…

    یا حق…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    ساناز جمشیدیان گفته:
    مدت عضویت: 998 روز

    روز45مسیر

    جالبه من تصمیم داشتم که انقدز در قران تجسس نکنم و بزارم با همون شیوه اموزشهای شما پیش برم بعد چند روزه هر چی فایل از شماست ایه ایه ایه

    جالب دیروز هم نوشتم قسمت نتایح گوش میدم بعد دیشب یک قسمت دارید مصاحبه شما با بقیه بعد کلاب هوس بود خانوم اومد بالا گفت من تمرکزی یکماه فقط دارم قران میخونم

    یعنی میخوای بگی پاشو برو سراغ قران

    جوابهات اونجاست

    و منیکه حالا هر روز دارم نشونه این راه میبینم خلاصه که هر نشونه ای این مدت اومد انجام دادم نتیجه هم داد الانم میرم سراغ قران باز شروع میکنم گوش دادن

    تا الان روی تعهدم موندم که روزی یک فایل و کامنت گذاشتن و هر چی کفتید بگم چشم

    خب برخلاف میلیم به اینم میگم چشم و از امروز قران و تفسیر قران باز شروع میکنم

    راستش از حرفهاتون انقدر نتیجه گرفتم که نمیتونم نه بگم

    و هدایتی که برام شد مهری شد بر این موضوع که من اتفاقی رفتم نتایج بقیه را گوش دادم بعد اقایی که نتیجه گرفته بود گفت من هر چی شما گفتید گفتم چشم انجام دادم حتی دسته چکمم پاره کردم باایتکه سختم بود دیشب داشت میگفت امروز باز این مسیری که دلم نمیخواست تکرار شد برای من این حرفه که پاشو انجامش بده بگو چشم

    امروز سومین روز که این نشونه تکرار شد انقدر گوش ندادم که هی تکرار کرد

    از امروز قول میدم باز قران بخونم

    در ادامع روزها حداقل ایات بفهمم بیشتر تامل کنم

    یعنی این مسیر یکجوری داره پیش میره که همه کاری میکنم چون تعهد دادم امیدوارم سختتر سختتر نشه

    تا الان همش خیر و خوبی رسیده ان شالله بقیشم خیر و خوبیه

    ممنون از شما استاد عزیز

    که من برام حرفتون سنده

    پس عمل میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1583 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استاد عزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم

    روز سوم، روز شمار توانایی تشخیص اصل از فرع!

    من این فایل شما استاد قشنگم رو چندین بار گوش کرده بودم واز دیشب تا الان 4 بار دیگه گوش دادم وحین گوش دادن به حرفهای ناب شما که البته فقط حرف نیست وبلکه یکدنیا اگاهی ناب و زندگی سازه، داشتم مسیری رو که توی زندگیم برای شناحت ودرک خداوند طی کردم توی ذهنم مرور میکردم…

    38 سال زندگی با ترس والتماس واشک وآه و گلمندی و دلخوری بین منو خدا سپری شد، 38 سال خدا رو طوری می دیدم که 98 درصد مردم می بینند، احساسی و انتقام گیرنده و عذاب کننده و ظالم و حکم فرما…..

    اما از وقتی خدایی رو که شما بهم معرفی کردید در طی اون دوسال واندی شناختم و بهش نزدیک شدم وباهاش ارتباط گرم وصمیمانه ای برقرار کردم، یه جوری شسته وبرده و پاک کرده انگار از صفحه ی زندگی و روزگار من، اون سالهای بی خدایی و دور از خدا بودنم رو، یه جوری دلبسته وشیدا و عاشقش شدم، که حالا تواین رابطه مشخص نیست عاشق کیه ؟،معشوق کیه؟ هر دو ادا داریم کلی توی این رابطه ای که از سر شوق و دوستداشتن و صداقت و برپایه عهد و وفای به عهد و دو طرفست…

    از صبح تاحالا چند بار اومدم فایل رو برای 3 تا خواهرای عزیزم بفرستم، تا اون خدایی که من درکش کردم رو وباهاش در رابطه ی عاشقانه وصمیمانه ای هستم رو بشناسند، اما یه ندایی از درونم بهم گفت مگه تو خودت با شنیدن یه فایل از سیدحسین عباسمنش خدات رو شناحتی؟ درکش کردی و رابطت باهاش اوکی شده، که حالا فک میکنی خواهرات که عزیزای دلت هستند با این فایل مسیر زندگی وخدا شناسیشون عوض میشه؟

    توهم اوایل با شک وتردید تو این مسیر بودی، هر روز داشتی بین خودت وخدات یه امتحان برگزار میکردی، هی میومدی تو مسیر و سعی میکردی با صداقت و درستکاری وپاکی دل و تلاشت یه خودی نشون بدی وهی خدا میومد و با پاداشهات سورپرایزت میکرد و هر روز این رابطه داشت بیشتر جون میگرفت تا اینکه از یه جایی باور کردی همه چیز به خودت بستگی داره، به اینکه در کدوم فرکانس ودر کدوم مسیر باشی…

    در مسیر خیر که همه چیز توش هست وبه آسونی بدست میاد به شرط پاکی دل و صداقت و درستکاری ویکتاپرستی و…

    یا در مسیر شر، پراز شرک خفی و شرک واضح و ناصداقتی و نادرستی و احساس بی لیاقتی و ظالم دیدن خدا و دوری از درگاهش به واسطه ی جسبیدن به آدمها و ظواهر گول زننده دنیوی و…

    اره اینارو به خودم گفتم و منصرف شدم از اینکه این فایل رو برای خواهرام بفرستم فقط از خدا خواستم یعنی میخوام انقدر توی زندگیم از لحاظ سلامتی وشادی ومالی و عاطفی و معنوی پیشرفت کنم که به خانوادم وعزیزانم دیگه صد در صد ثابت بشه چیزی به نام شانس وجود نداره واین مسیر، مسیر پراز خیر دنیا وآخرت هست برای هرکسی که واردش بشه و بهش عمل کنه…

    باخودم گفتم اونا که میدونند من تو سایت عباسمنش عزیز هستم وهر تغییر مثبت و شرایط عالی که از هر نظر الان دارم، از بودن در این مسیر و آموختن از شما و عملکرد داشتن توی زندگیم ودریافت نتایج عالی هست ، تا حالام چندتا فایل تواین یکسال اخیر از شما براشون فرستادم گوش کردن تشکر کردن ولی نیومدن تواین مسیر وهربار این تغییرات منو ربط میدن به اینکه تو همیشه خوش شانس هستی، خدا یه جور دیگه دوستت داره، تو کلا با ما فرق میکنی، یا مثلا میگن کی حالشو داره هر روز تمرین انجام بده و فایل ببینه وگوش کنه!!!!

    چقدر اوایل دلم میخواست قانعشون کنم که بابا جان عزیزای دلم، شما باید هرچی حاشیه هست ول کنید، اصل اینجاست، اصلا اونچه که باید همه چیز شما بشه وتمرین هر لحظه وعادت همیشگی و کم کم جزء شخصیتتون کلا همینه، همین مسیره، چرا اخه خودتون رو میخواین عذاب بدید وقتی راه راحت و شیرین و لذت بخش و در دسترسی هست اونم با کمترین هزینه!!!!!

    ولی خب از شما اموختم به مسیر تجربه کردن دیگران دست نزنم، حتی اگه اون شخص عزیزترینم باشه…

    کاش ایکاش همه اینو میفهمیدن که زندگی خیلی راحت ودلچسب و شیرین ودوستداشتنی هست وقتی فقط وفقط از سیستمی بودن جهان و از قوانین بدون تغییر خداوند آشنا بشن، اگه فقط بتونند فکر خدا رو بخونند و اون خواسته وفکر خدا رو توی زندگیشون پیاده کنند…

    از وقتی جهان وخداوند رو سیستمی دیدم، یعنی از شما اینو یادگرفتم ودرک کردم، یه کوله بار سنگین از روی دوشم برداشته شد، کمرم راست قامت شد و دلم قرص…

    از اینکه فهمیدم تو جهان دوتا مسیر دوتا فرکانس بیشتر نیست، خیر وشر، ومن باید حواسم باشه که توی کدوم مسیر هر لحظه قرار دارم…

    اونم کار سختی نیست اگه حسابی از باورهای پوچ وکادب گذشته ات و راه وروشی که قبلا باهاش زندگی میکردی، دست کشیده و دلزده و خسته شده باشی…

    انوقته که حس میکنم چراغ جادو افتاده دستت، در خواست میدی اجابت میشه، البته قدرت و بزرگی چراغ جادوی هرکسی به اندازه ایمان و باورش هست….

    یعنی هر کسی هر چقدر ایمان ویقین به توانایی وقدرت وبزرگی وعدل وانصاف خداوند داره به همون مقدار هم نتیجه میگیره، اونم نتیجه ی عالی…

    استاد جانم خیر دنیا واخرت هر لحظه وهمیشه نسیبتون باشه که همچین خدایی رو بهم هدیه دادید..

    دوستتون دارم واز دور روی ماه شما ومریم جان رو می بوسم، به امید دیدارهایی نزدیک

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1906 روز

    به نام خداوند مهربان و هدایتگرم

    سلام به همه ی هم کلاسی هاسی های عزیزم.

    این فایلِ بی نظیر، نشانه ی امروز من در سایت ارزشمند عباس منش دات کام …

    الهی الحمدالله

    الهی الحمدالله

    خدایا من به تو اعتماد دارم، با همه ی وجودم.

    میدونم تو همیشه در بهترین زمان و مکان و شرایط منو هدایت میکنی به خواسته هام.

    وقتی که آماده شده باشم، ظرف وجودم آماده شده باشه.

    استاد جانم مرسی برای ایده ی جذابِ نشانه ی امروزِ من

    الله نور السماوات و الارض

    نور علی نور

    یهدی الله لنوره من یشاء

    سورپرایز شدم که من این روزها بیشتر دارم عاشق آیه 35 سوره نور میشم، بعد تو فایل نشانه ی امروز من صحبت از این آیه میشه.

    نشانه ها میان که بگن: مسیر درسته، برو جلو، خبرهای خوب در راهه.

    نشانه های هر کسی برای خودش قابل درک و فهمه، نشانه های آدم‌ها با هم فرق میکنه.

    در رابطه با فرق یرید و یشاء ایده اومد سرچ کنم تو عقل کل، جواب عالی بود، لذت بردم.

    چقدر خوبه قوانین خدا ثابت و بدون تغییره، پارتی بازی و تفاوت قائل شدن داخلش وجود نداره، خدا رو شکر برای عدلِ مطلقِ خدا.

    برای خدا هیچ فرقی وجود نداره بینِ بنده هاش، همه رو دوست داره، همه رو با نیت اشرفِ مخلوقات خلق کرده، حالا بسته به انتخاب خودمونه که بریم به سمت اشرف مخلوقات یا نه.

    چقدر خوشم میاد از مبحثِ قوانین.

    دارم تاتی تاتی میام جلو و بهتر درک میکنم.

    خدایا شکرت که خریدِ دوره کشف قوانین زندگی رو، روزیِ من کردی، برکتِ من قرار دادی، ثروتِ من قرار دادی.

    کامنت مستانه عزیز، کامنت برگزیده این فایل، خیلی خوبه، جمع بندیِ عالی، نوشتن نکات عالی.

    مخصوصا قسمتی که در مورد هدایت نوشته بود خوشحالم کرد. و باعث شد هدایت شم به سمت تفاوت یرید و یشاء.

    خدایا دوستت دارم

    خدا رو شکر برای همه چیز

    خدا رو شکر برای همیشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    امیر نصیری گفته:
    مدت عضویت: 891 روز

    من یه دفتر دارم که خواسته و دل نونشته هام رو داخلش مینوسم

    یکی از جمله هایی که زیاد مینوشتم این بود خدایا مرسی که ویژه هوامو داری همیشه حواست بهم هست و دوست دارم جوری هوامو داشته باشی که زبون زد اطرافیانم بشم که همه بگن خدا ویژه هوای این بندش رو داره .

    اما الان بعدن دیدن این فایل میخوام جایگزین کنم با جمله و خواسته :

    خدایا کمکم کن قوانینت رو بهتر درک کنم و بشناسم

    و بتونم بهشون عمل کنم

    یا به قول انیشتین بتونم فکر خدا رو بخونم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1385 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی زیبا

    روز 45ام و تعهد من!

    قانون،برای همه یکسانه

    و

    یه حسی بهم میگه برای امروز،دوباره از شرک بزرگم و باورهای غلط بنویسمو باور جدیدمو توی همین کامنت،مرور کنم

    سالها برای تموم شدنه رابطم با ادمی که اون هم پاره ای از خداست و اون هم از منه،اون هم در این دنیاست ک تکاملشو طی کنه (درک اگاهیهای ارامش در پرتو اگاهی) و الان ،امروز،در این لحظه،با احساس خوب برای اون ادم(برخلاف همیشه ک با ناراحتیو دلخوری و احساس قربانی بودنو کینه و.،، مینوشتم) مینویسم

    تموم نشدن رابطمون،اذیت شدن های جفتمون،بی احترامی ها و هزینه های بیخودی برای روال قانونی و پارتی و وکیل

    همه ی این موارد رو میذارم پای ایمان به قانونی ک انسانها و کشورو مذهب و … تصویب کردن

    میذارم پای بی ایمانیه من،به قانون ثابت جهان

    میذارم پای شرکا و ایمان نادرسته من به هر بنده ای جز افریننده ی این بنده ها

    میذارم پای درک نادرست و جاهل بودنم نسبت به احساس خوب و خالق بودنه خودم و فرکانس ها

    و البته الان ک مینویسم،با ی احساس ارامش خاصی دارم تایپ میکنم

    خدای مهربونم،چقدر تورو فراموش کردم و در لحظه لحظه ی زندگیم،به همه چیز قدرت دادم جز تویی ک توی همه ی سلولای وجود منی!

    امروز برای اون ادم،با احساس خوب مینویسم که ای بنده ی خوب خدا،که میدونم داری مثل من ،تکاملتو طی میکنی،توام اینجایی و روی این زمینی تا تجربه کنی ، ببینی ، پیشرفت کنی

    ما در لحظه ای ،در مسیر هم قرار گرفتیم و باید درس هایی بهم میدادیم در راستای هدایت به خدای بزرگ

    اینک کدوم چقدر درس گرفتیم،برای هر دومون منوط به فرکانسهامونه و نمیتونیم همو قضاوت کنیم

    من از تو ممنونم ک طی 6 سال،همراه من در این پروسه بودی ک بتونم به حقانیت خدا بیشتر پی ببرم

    درسته 6 سال،درگیر دادگاهو قانون بودیمو اذیتو احساس بد بهم

    اما ندای امروز،میخواد ازت ممنون باشه ک تو دستی از خدا بودی ک بمن بفهمونی،چقدر من مشرک بودم

    از اولین روز ک امیدمو بستم به فلان وکیل

    از اولین روز ک دنبال پارتی بودم برای تموم شدن

    از اولین روز ک قدرتو به خودت دادم ک ظالم باشی برای من

    تو ظالم نبودی،چون تو تیکه ای از خدایی،من بودم ک تورو به شکل قدرت در سرنوشته خودم و ظلم ،در اورده بودم

    تو دشمنه من نبودی،من بودم ک با شرکای خودم و امیدم به بنده های خدا،و در نهایت ،تحقق نشدنه خواسته هام،احساس کینه و بد داشتم به تو

    تو طمعکارو سو استفاده گر نبودی،من بودم ک احساس لیاقت نداشتم به هدیه هایی ک از جانب تو دریافت کرده بودم و درگیریه ما بخاطر همون چیزهایی بود ک من میگفتم حقه منه و تو میگفتی حقه توعه!

    تو بی احترام نبودی،من بودم ک بخاطر کم بودن عزت نفس،ازاینک تنها وارد خونه ای بشم ک خانواده ی تو اونجا بودنو من نگران بودمو به پدرم گفتم بیاد ولی تو اجازه ندادی!

    من ازت ممنونم که 6 سال به ظاهر مقابل هم،ولی باطناا در کنار هم ،برای رشد وجودیمون ،این دنیا و باورهامونو شخم زدیم

    امیدوارم توام درسهارو گرفته باشی

    امیدوارم توام در این لحظه ،احساس ارامش داشته باشی

    من با احساس خوب و با شجاعت اینجا نوشتم برات

    از ضعف هام

    از باورهای غلطم

    که متوجه بشم در این پروسه ،غرور و حرف مردم هم برام بی ارزش شده

    نمیدونم کجایی و اصلا استادو سایتو یروزی هدایت بشی یا نه،به این کامنت یا نه

    اما این دنیا انرژیه،و حتی میتونم در این لحظه تجسم کنم که توام داری فکر میکنی به این 6 سال

    و به زودی در کمال ارامش و احساس خوب و احترام ،این رابطه تموم میشه و ما به اندازه ی ظرفی ک ساختیم در این مدت،از هم جدا و دوباره به سمت خدا و تجربه های جدید،هدایت میشیم

    این حجم از احساس ارامش در این لحظه،و نوشتن این متن برای تو،فقط میتونه از یه حا نشات بگیره

    اونم ایمان به خدا و صلح با ندا ک یک تیکه از خداست

    ندارو میبخشم برای همه ی شرک ها و کینه و احساس بدش

    ندارو میبخشم برای اینک گاهی عذاب وجدان داشت ک نکنه،کاری به ناحق برای تو انجام داده باشه(حق یا ناحق،ندا کامل نبود و الان میدونه ک خدا به توام حواسش بوده و ندا هیچ دخلو تصرفی برای سرنوشتو زندگیه تو نداشته ،خودت بودی برای همه ی اون اتفاقها،اگه به حق رفتار کردم به خودم برمیگرده و اگه به ناحق،بازهم بمن)

    ندای امروز،رهای رها در لحظه داره زندگی میکنه

    نه گذشترو اتفاق هارو شخم میزنه نه اینده ک کی تموم میشه رابطمون

    همه چی در لحظه ی مناسبش اتفاق میفته ،ایمان دارم به زمانبندیه خداواین احساس خوب الانم،بخشیدنه جفتمون از طرفه من،گواه براینه ک اتفاقای خوبی در راهه…

    نمیدونم جای این کامنت در این فایل هست یا نه!اما ی حسی گفت فقط بنویس

    استادو خانم شایسته ی مهربون،ممنونم ازتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      سمانه جان صوفی گفته:
      مدت عضویت: 1906 روز

      سلام ندای عزیزم.

      چقدر عالی نوشتی.

      چقدر خوب با خودت و افکارت و اعمالت روبه رو شدی.

      چقدر جسارت و شجاعت داری که این گفتگوهارو اینجا نوشتی و به اشتراک گذاشتی.

      بسیار بسیار تحسین برانگیزی ندا جان.

      تشویق و تحسین به سمتت روانه باد بی نهایت.

      تحسینت میکنم برای آرامشت به دلیلِ صلح درون، به دلیلِ تسلیمِ خدا بودن، که خودت با افکارت برای خودت خلق کردی.

      فرق ندای قبلی با جدید همینه، آگاهی به خلقِ زندگی توسط خودِ ندا و گرفتن قدرت از بیرون.

      تمام قدرت از خداست، که اونم به خودمون قدرت داده تا بسازیم زندگیمونو هرطوری که دلمون میخواد.

      خدا رو شکر بی نهایت.

      برات دنیا دنیا هماهنگیِ بیشتر و بهتر با خدا، خودت و صلح درونیِ بیشتر آرزو میکنم.

      خدایا دوستت دارم

      خدا رو شکر برای همه چیز

      خدا رو شکر برای همیشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        ندابشارتی گفته:
        مدت عضویت: 1385 روز

        با سلام خدمت شما دوست عزیزم

        ممنونم ک وقت گزاشتین و کامنته منو خوندین

        بابت تحسینتون ممنونم که از روح بزرگه شماست

        ممنونم ک باعث شدین مجدد کامنتمو بخونم

        البته ک هروز،این‌کامنته خودمو میخونمو اشک میریزم

        از سبکی و رهایی خودم لذت میبرم

        میخونم که نجواها نیان سراغم

        میخونم ک یادم باشه رهایی چجوریه

        میخونم تا مرور کنم قدرت تمرکز روی فایلاهارو

        از شماااا بسیار ممنونم که باعث‌شدین بازم بخونم

        وقتایی ک از سمت سایت،نشونه ای میبینیم،خیلی ذوق زده میشم و پیش خودم میگم اره درسته مسیرت

        و امروز وقتی کامنته شمارو دیدم،برای تصمیمای جدیدم مصمم تر شدم

        خداروشکر

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        گزارش نقض قوانین سایت
        • -
          سمانه جان صوفی گفته:
          مدت عضویت: 1906 روز

          به نام خداوند مهربان و هدایتگرم.

          سلام به ندا جانِ زیبا

          و به همه ی دوستان عزیزم در این سایتِ توحیدی و ارزشمند.

          ازت خیلی ممنونم که برام پاسخ نوشتی و بهم انگیزه دادی بعد از چند روز کامنت بنویسم تو سایت.

          اومدم چند تا کامنت بنویسم این روزها ولی ارسال نشدن.

          نبودن اون چیزی که باید ارسال بشن…

          نمیدونم ولی شاید برام لازم بوده چند روز فقط بخونم…

          مثل همیشه از خوندن کامنت های بچه های سایت خیلی لذت بردم و میبرم.

          دیروز هم که با دایره ی جذابِ آبی و پاسخ شما مواجه شدم خوشحال شدم مثل همیشه.

          چقدر قشنگ گفتی، نوشتی که مجدد کامنتت رو خوندی …

          برام خیلی جالبه که هدایت میشم کامنت خودم یا کامنت های قبلی بچه ها رو بخونم.

          من اعتقاد دارم هدایت میشم به خوندن یا شنیدن مطالبی که نیازِ اون لحظاتم هست.

          قدرت تمرکز روی فایلها نکته ی مهمی بود که نوشتی، ممنونم که با نوشتنش به منم یادآوریش کردی.

          خدا رو شکر که حالت با خودت خوبه.

          خدا رو شکر که احساسِ رهایی و سبکی رو تجربه می کنی.

          همیشه و هر لحظه در آغوشِ گرم و امن خدا باشی ندا جان.

          خیلی خیلی سپاس گزار خدا هستم برای تک تک ثانیه هایی که حس و حالم عالیه تو زندگی و اتفاقات خوب هم در ادامه اش میاد و ادامه دار هستن.

          عاشقِ قوانین ثابت و بدون تغییر خداوندم.

          عاشق اینکه هر چی میاد رو خودم از پیش فرستادم. (بما کانو یعلمون، بما کسبت ایدیهم…)

          عاشق اینم که با احساسات خوب اتفاقات خوب میاد، با توجه به هر چیزی از همون جنس وارد زندگیم میشه.

          عاشقِ اینم که باورهام اصلاح میشن، جهانم عوض میشه، زندگیم ساده تر و شیرین تر و جذاب تر میشه.

          استاد جانم سپاس گزار شما و تک تک آموزش هاتونم تا همیشه، تا همیشه، تا همیشه.

          خدایا دوستت دارم

          خدا رو شکر برای همه چیز

          خدا رو شکر برای همیشه

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
          گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      محمد حسن زاده گفته:
      مدت عضویت: 3111 روز

      سلام به ندای عزیز

      واقعاتحسینت میکنم به خاطر شجاعتت .به خاطر اینکه اینقدر با خودت به صلح رسیدی.

      حتی اگه این کامنت رو نمیذاشتی .این نوع نگاه شجاعت میخواد.آفرین

      این نگاه نشون میده که باور اینکه هر اتفاقی توی زندگیمون میفته خودمون باعثش شدیم و خودمون خلقش کردیم در تو نهادینه شده.

      در پناه خدا باشی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
  10. -
    آمیتیس گفته:
    مدت عضویت: 4002 روز

    سلام

    در مورد انرژی بودن خداوند و اینکه قوانین اصلا تغییر نمیکنه و در مورد همه انجام میشه هیچ بحثی نیست و من کاملا با نظر استاد جان جانان موافقم. (همانطور که خداوند فرمودند سنت الهی هرگز تغییر نمیکنه)

    و اما در مورد معجزات که خیلی از دوستان باهاش درگیر شده بودن، جناب حافظ یک شعر بسیار زیبایی دارن که میفرمایند : “فیض روح القدس ار باز مدد فرماید دیگران هم بکنند آنچه مسیحا میکرد” یعنی آقا شما برس به اون توکل و به اون شناخت و به اون حد از ایمانی که محمد و ابراهیم و موسی و بقیه داشتن، باشه ما قوانین رو برای شما تغییر میدیم. البته باز هم جا داره اشاره کنم شاید چون ما هنوز نرسیدیم به حد ایمان و شناخت پیامبران نمیدونیم که این معجزات آیا تغییر قوانین بوده؟آیا جزئی از قوانین دیگه ای بوده که هنوز نمیدونیم؟ یا چی بوده؟ شاید یک سری قوانین و مشیت ها هست که انقدر سطحشون بالاست که پیامبران ازش باخبر بودن و این معجزات هم در گروه همون قوانین قرار میگرفتن.

    به هر حال بیس صحبت های استاد میخواد ما رو به یه نتیجه برسونه و اونم اینه که حالتو خوب نگه دار و طبق قانون اتفاقات خوب میفته. حالا اینکه این وسط یه حرفی هم از معجزه شده که به کام بعضی ها خوش نیومده اینا حاشیه س. لپ کلام رو بگیرید دوستان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      نجمه امانی گفته:
      مدت عضویت: 802 روز

      سلام آمیتیس عزیزم . من از ابتدا فایلهای استاد رو دارم مینویسم . فایلهای قبلی رو همه رو شما لطف کردید و متنشو گذاشته بودید ،و چقدر به من کمک کردید با این کارتون . واقعا از صمیم قلبم بهترینها رو برات میخوام و ازت سپاسگزارم . اینو هم گذاشتید یا نه ؟؟

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        آمیتیس گفته:
        مدت عضویت: 4002 روز

        سلام باران جان ممنونم از نظر لطفت و خوشحالم که تونستم کمکی بهت بکنم. عزیزم من هر فایلی رو که عمیق روش کار میکنم متنش رو به صورت تایپ شده برای همه میذارم گاها بچه ها پرینت میگیرن و نت برداری میکنن. این فایل هم تایپش تقریبا آماده شده و تا هفته آینده انشالله روی سایت قرار میگیره.

        شاد و ثروتمند باشی دوست خوبم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          نجمه امانی گفته:
          مدت عضویت: 802 روز

          سلام عزیزم. یک دنیا ممنونم ازت نمیدونی چ لطف بزرگی انجام میدی . من در طول روز جاهایی که نمیشه هندزفیری بزارم یا صدای فایلها بهم نمیرسه و نمیتونم گوش بدم یا شارژ برقی گوشیم کمه از روی متنها میخونم و استفاده میکنم . واقعا ازت سپاسگزارم .بهترینها رو از خداوند برات میخوام

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: