هدفگذاری و تأثیر آن در زندگی - صفحه 27
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/05/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-05-17 01:02:472023-05-20 21:42:41هدفگذاری و تأثیر آن در زندگیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت استاد عزیزم و استاد شایسته عزیز و علی آقای عزیز و همه دوستان ارزشمندم
چقدر انسان میتونه قوی باشه
چقدر انسان میتونه ایمان داشته باشه
چقدر انسان میتونه تغییر کنه
بینهایت سپاسگزار شما استاد عزیزم هستم که در این سن با اون شرایط جسمی تونستین به نتایجی برسین که واقعا از ذهن من دور بود.
رسیدن به هر خواسته ای سه مرحله میخاد
درخواست کردن واضح
باور ساختن
رها بودن
این سه مرحله لازمه هر تغییر یا ایجادیه
فیزیک خیلی ورزشکاری گرفتید و بسیار ظاهر زیبایی ساختید،بماند که چقدر از درون انسان قوی تر میشه.
وقتی نتیجه میگیریم ،ماندن در اون شرایط کار مهمه
برای خودمون یادآوری کنیم مسیر نتیجه رو و به خودمون بگیم که اون اعمال این نتایج رو آوردن ،خب اگر اعمال تغییر کنه نتایج متفاوت میشه .البته دلیل تغییر اعمال هم باز تغییر افکارِ
استاد تحسین میکنم شما رو که ایمان دارید و همش هم شکرگزاری میکنید و تایید و تصدیق میکنید
واقعا نمونه قرآنی هستید که ایمان دارید به یگانگی الله و شرک هم نمیورزید.
این فایل برای من امروز چشمک زد و میبایست ببینم که دیدم .البته جدا از حال و روزم نیست چرا که منم دوره سلامتی رو دارم و کلی از چربیهای بدنم آب شده وعضلات بدنم در حال ساخته.
سپاسگزارم و امیدوارم .در حال درست کردن ایمانم هستم تا نتایج مالی هم (آنچه که میخواهم)رقم بخورد و نهایتا ایمانم ایمانی باشد که به عمل منجر شده است.
خدا نگهدارتون باشه
به نام خداوند مهربان و هدایتگر
سلام عرض می کنم خدمت شما استاد عزیز و ارزشمندم ، خانم شایستهی ستودنی (از این بعد میگم ستودنی که ایشون همیشه و همیشه تشنهی پیشرفته و داره خودش رو بهبود میده و این ویژگی برای من خیلی تحسین بر انگیز هستش).
سلام عرض می کنم خدمت تمامی دوستان گرامی ، دوستای عزیزی که بارها از خواندن کامنت های ارزشمندتون و یا داستان هدایتتون بُهت زده شدم … درس های ارزشمندی یاد گرفتم و بی نهایت این درک عمیق از قوانین و اجرای اون در زندگیتون رو تحسین کردم و لذت بردم
خداوند مهربان رو شاکرم که بهم فرصتی داد تا دوباره بیام و اینجا… در این سایت الهی بنویسم
استاد عزیزم این مدل فایل ها رو خیلی دوست دارم چون شما با یک انرژی غیر قابل توصیف جلوی دوربین می آیید و حرفاتون برای من بی نهایت انگیزه بخش و امید بخش.
خدا رو شکر می کنم بابت این مسیر زیبا و الهی ای که در اون قرار گرفتم.
خدا رو شکر می کنم که خداوند من رو با شما آشنا کرد و من چقدر دوستتون دارم و احساس صمیمیت و رفاقت با شما دارم ، با اینکه تا به حال صداتون رو به صورت مستقیم نشنیدم و با هم صحبت نکردیم ولی قلبم میگه در آیندهای نه چندان دور وقتی که من در مدار مناسب قرار بگیرم می بینمتون و کلی گپ میزنیم و از نتایج فوقالعاده ام در تمام ابعاد برای شما میگم و برق خوشحالی و تحسین رو در چشم های شما می بینم. به امید اون روز زیبا … من خیلی وقت ها انگیزه هام و شور و شوق در وجودم شعله ور میشه و با انرژی ای وصف ناپذیر به سمت خواسته هام حرکت می کنم. استاد عزیزم دیدار با شما و خانم شایسته که چند ساله بهترین دوست های من شدید و شب و روز صدای شما دو نفر رو می شنوم و چهرهی زیبای شما دو نفر رو می بینم ، جزو بدیهیات ذهنی من شده. اونقدر که این صحنه رو ناخودآگاه تجسم کردم … دیگه به یقین رسیدم که به شرط حیات بدون شک این اتفاق در زمان مناسبش می افته.
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
امروز از صبح ساعت 7:30 که بیدار شدم فایل های زیادی رو به لطف الله گوش دادم و خیلی لذت بردم.
سر کارم هم خیلی پر انرژی و شاد بودم و تجربه های متفاوت و ارزشمندی داشتم.
و از امروز خودم و عملکرد خودم بسیار بسیار راضیام و خدا رو شکر می کنم.
دوست داشتم قبل از خواب کامنت بنویسم و درخواست هدایت برای نوشتن در سایت از صبح تو ذهن من بود.
حتی دو بار در طی روز در دو صفحه اومدم به صورت جدی بنویسم ولی به لطف الله هدایت بعدی می اومد و می گفت نه الان … و نه اینجا …
بهم می گفت صبور و تسلیم باش … من هم می گفتم چشم.
وقتی آخر شب هدایت شدم این فایل رویایی و بسیار تأثیرگذار رو دیدم ، حسم گفت اینجا و همین الان … با اینکه چشم هام نیاز به استراحت داشت ولی به خاطر تسلیم بودنم و به خاطر ذوق و شوق وصف ناپذیری که برای نوشتن داشتم گفتم چشم. بسم الله گفتم و شروع کردم.
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
«درس اول از آگاهی های این فایل»
به خودم افتخار می کنم که طبق آگاهی های این فایل در تاریخ 28 اسفند 1402 به این نتیجه رسیدم که من می خواهم تغییر کنم و اونقدر از خودم مطمئن بودم که اینبار ادامه میدهم و استمرار می ورزم و متعهد در مسیر می مونم که اومدم توی سایت هم اعلام کردم که هدفم اینه «می خواهم یه ماجراجوی همیشه در سفر باشم» می خواهم همیشه در سفر باشم و در سفر هم پول بسازم.
این ها همیش لطف خداوند مهربانه و اگر دارم به خودم افتخار می کنم اعتبار این افتخار کردنِ هم در واقع میرسه به خداوند.
تک تک قدم هایی که در این 39 روز برداشتم
تک تک امتحان هایی که جهان از من گرفت و من به لطف الله ازش سر بلند بیرون اومدم
تک تک زمان هایی که اوضاع اونقدر سخت شد که گاهی حتی بغض کردم ولی خدا شاهده خیلی زود به خودم اومدم و خودمو کشوندم در مدار یه کمی بهتر و بعد یه کمی بهتر و بعد احساس خیلی بهتر …
اعتبار تمامِ تمام این ها میرسه به خداوند
چون این جسم سالم و ذهن سالم رو خداوند به من هدیه داده، من که برایش بهایی پرداخت نکردم.
اگر حرکت کردم و نتیجه این جسم و ذهن که مال خداوند هستش ، من فقط امانت دارم …
اگر در مسیر درست قرار گرفتم و کلی همزمانی برایم رخ داده … این ها همش به برکت هدایت های الله هستش.
پس این منصفانه است که بگم اعتبار همه چیز قر میگرده به خداوند.
«درس دوم از آگاهی های این فایل»
باید در مسیر رسیدن به هدفم بسیار بسیار تسلیم هدایت های الله باشم و قلبم رو باز بگذارم
نباید به پلن از قبل تعیین شده برای رسیدن به هدفم بکشم و بچسبم بهش
به قول استاد در فایل توحید عملی 11
خدایا تمام راه حل مسائل قبلی رو هم تو به من گفتی و این اشتباهه که من فکر کنم راه حل همون مسائل قبلی برای مسائل فعلی هم جواب میده … باید در ابتدای انجام هر کار بگم که من نمیدونم تو میدونی ، خدایا خودت من رو هدایت کن. همین گفتنش باعث میشه که یه ذره گوش هامون رو تیز کنیم یه ذره بهتر درک کنیم الهامات رو.
در این 39 روزی که دارم به شکلی جدید زندگی می کنم
خیی وقت ها با این چالش ذهنی مواجه شدم که …. اععع چرا داره اینجوری میشه؟ آیا این درسته؟ آیا این کار رو باید واقعا بکنم؟ و … یعنی یه عالمه مثال دارم از زمان هایی که شیطان می خواست به این شکل گمراهم کنه که … چون این اتفاقه ظاهرش خیلی تلخ و ناراحت کننده است پس مسیرم اشتباهه … و بهم احساس گناه بده و بهم این حس رو بده که چقدر تو نادونی که داری اینطور پل های پشت سرت رو خراب می کنی
ولی
به لطف الله وقتی که داشت زانوهایم خم میشد و به عجز میرسیدم دیگه ذهن منطقیم رو خاموش می کردم ، گاهی وقت های می اومدم دو رکعت نماز می خواندم و میگفتم خدایا کمکم کن خودت رو بهم نشون بده (منظورم دیدن خود خدا نبود ، منظورم نشونه ای از حضور خداوند برای دل گرمی و قوت قلبم بود) و انصافاً خداوند هم به طُرُق مختلف وقتی من تلاش فراوان می کردم برای رسیدن به احساس یه کمی بهتر دستم رو می گرفت و آروم آروم برم می گردوند به مسیر آسفالت و صاف.
استاد خیر دنیا و آخرت رو ببیند ، همین شنیدن این درس دوم از زبان شما بی نهایت برایم آرام بخش و امیدوار کننده بود ، سپاسگزارم.
«درس سوم از آگاهی های این فایل»
اینکه به این فکر کنم که چقدر این هدف من معنوی و خدا پسند هستش ، چرا که وقتی من به هدفم برسم و بعد در مسیر (چرخهی) تساعدی پیشرفت قرار بگیرم فقط خودم نیستم که دارم بهره می برم و خوشبختی و سعادت رو تجربه می کنم بلکه میلیون ها نفر از دیدن من و پیشرفت هام و نتایجم الگو می گیرند و حرکت می کنند و پیشرفت می کنند و به این شکل جهان جای بهتر و زیباتری برای زندگی کردن میشه.
به همین دلیله که میگم هدف من بسیار بسیار معنوی و خدا پسندانه است
خوشحالم بابت این تغییرات
مدتی هست در سایت حضورم کمرنگ شده اما به معنای دور شدن از مسیر نیست، اتفاقاً با تمرکز لیزری دارم روی خودم کار می کنم نتایج هم همینجوری داره وارد زندگیم میشه ولی به علت کمبود زمان برای تایپ دو انگشتی با موبایل و دیدگاه نوشتن در سایت ، تعداد دیدگاه هایم کم شده.
در پناه خداوند مهربانی ها خداوند سفر باشید
به نام خدای مهربان سلام ودرود من راازشهر زیبای یزد با مردمانی مهربان ودوست داشتنی پذیرا باشید
خداقوت آقای تجلی عزیز
از اینکه در فرکانس خواندن کامنت های شما هستم خدارو شکرگزارم
اول بگم. ماشالله به این تعهد واستمرار افرین به شما
میدونی دوست خوبم. جهان وقتی تعهد واستمرار وتسلیم بودن ما راببینه درهای الهی بازمی شه
هرچقدر بیشتر درخواست کمک کنی. بیشتر هدایت میشی
یادمه چند سال پیش. با غرور ومنیت یه کاری انجام دادم وبعد تو چرخه ی گیر کردم که نه راه پیش داشتم نه راه پس
درست یادمه صبح عرفه بود که به عجز رسیدم. فقط اشک میریختم واز خداکمک میخواستم. خدامیدونه ظرف چند روز ورق برگشت. هدایت پشت هدایت. بزرگترین چامپ زندگیم اون موقع شروع شد. چون به معنای واقعی تسلیم شده بودم
الان دوباره با دیدن فایل توحیدی عمل وخوردن کامنت شما. ناخودآگاه یادم اومد
دوست خوبم. معنوی ترین کار. رسیدن به خواسته هامون هست اونم با توکل. با تسلیم بودن. با درخواست هدایت وکمک
اون موقع کار ما لذت وشادی وکنترل ذهن میشه
کار خداهم هدایت ودرست کردن مسیر آسفالته میشه
براتون بهترین ها راارزومندم
سلام به شما مرجان خانم عزیز
ممنونم دوست خوبم به خاطر تحسین کردن من و انرژی مثبتی که هر بار از شهر زیبای یزد برایم می فرستید
منم خوشحالم که دوستان با ارزشی مثل شما دارم ، دیدگاه هاشون رو می خوانم درس یاد می گیرم و الگو می گیرم که … می شود.
دوست داشتم تو این روزها زودتر بیام پاسخ بدهم
ولی توی نت های موبایلم این کار رو یادداشت کرده بودم از خداوند درخواست هدایت کرده بودم که در زمان مناسبش بهم بگه بیام پاسخ بدهم
و خداوند امروز و در این لحظه بهم گفت
امیدوارم در بهترین زمان این پیام به دستتون برسه.
به نام رب یگانه فرمانروای هستی کسی که قدرت آسمان ها و تمام ثروتها از آن اووست
درود و سلام بر استاد عشقه زیبای خوش استایل من
خدااای من ازین هم زمانی هااا و ازین زیبا و رسا صحبت کردن تو با من، من خوشحال ترین و خوشبخت ترینم
برای من این فاایل مکمل فایل دیروز یعنی توحید عملی 11 هستش
یعنی این نکته که من در مسیر هدفم ذهنم و قلبم رو باز بذارم تا خدا از طرق دیگه ای که ذهن منطقی و دید انسان گونه ی محدود من نمیبینتشون برای من مسیر رو و قدم هامو روشن کنه
من دقیقا در حال تجربشم و گاها صبح ها به محضی که کم کم ذهنم هشیار میشه الهامات خدا رو میشنوم برای وضوح دادن هدفم و دادن ایمان قلبی بهم برای قدم های بعدیم و پیشنهادهای دوست داشتنیش
یعنی استاد خود همین فایل رسماااا داشت در مورد من و هدفم صحبت میکرد
هنوز به اون جسارت برای بیانش نرسیدم و به امید رب العالمین به زودی میام و در مورد هدفم همینجا صحبت میکنم
اینجا من دوستانی دارم که احساس نزدیکی بیشتری باهاشون دارم کسانیکه خالصانه من رو تحسین میکنن و به ادامه دادن مسیر مشتاقم میکنن
استاد ولی انصافا شما چه جسااارتی دارید
همیشه تحسینتون میکنم برای این عزت نفس و ایمانی که در خودتون ایجاد کردید که براحتی خود افشایی میکنید
درسته که به قول خودتون شما در جایگاه استادید و لازمش هست که یه سری چیزا در مورد خودتون بگید اما به قول چندی از دوستانتون که نقل قول کردید دیگه لاازم نیست این حد از صداقت
چقدر قشنگ برای خودتون و ما لزوم داشتن صداقت در کار رو منطقی کردید که کسی که صادق نیست در واقع ترسواه
نکته ی بعدی که خیلییی برای من ارزشمنده این ایجاد عادت و تغییر لایف استایله
اینکه بعضی ها به اشتباه فکر میکنن اینجا ما فقط حرفای قشنگ میشنویم و حرفای قشنگ میزنیم
راااه ساختن نتیجه متفاوت ایجااد عادت های درست و متفاوته
نتیجه از تکرار یک سری رفتارها میاد
اگر نتیجه متفاوت میخواهیم باااید عادت هامونو تغییر بدیم
خدایا شکرت برای هر لحظه هدایتت برای هر لحظه حمایتت برای هر لحظه ارسال الهاماتت
اگه بخوام به خودم یادآور شم تصمیم ها و اهدافی که برای خودم تعیین کردم و ذهنم رو باز گذاشتم میتونم به مسیر خریدن ماشینم اشاره کنم به مسیر اینکه به درآمد رسیدم به مسیر ساختن رابطه ی الهیم با همسرم به مسیری که مهاجرت کردم به مسیر شغلی که اینجا بهش هدایت شدیم و و و …
هرجااا که ذهنم رو باز گذاشتم بهتر نتیجه گرفتم
هرجا که قشنگ ذهنم رو باز گذاشتم تا تمااااام دستاوردهایی رو که برای یک هدف خاص بدست آوردم و تنها به اون نتیجه خاص نچسبیدم و برای تمام اون دستاوردها خودمو تحسین کردم از همه ابعاد رشد کردم
و آرههه رسیدن ما به اهدافمون به صدها هزارها و میلیون ها نفر منفعت و سود میرسونه
مثال سادش همین باز بودن قلبمون همین سوال خوب پرسیدنمون همین چراهای مقدس که چطور ازین بهتر باعث شد ما به انتقال پول خودمون که چطور بهتر چطور ساده تر فکر کنیم و انقدر توش ماهر شیم که دیدیم میتونیم صرافی خودمون رو داشته باشیم
همین رشد ما باعث شد چه افرادی با چه سرعتی با چه نرخی نتایج زحمت ها و تلاش هاشونو به راحتی و سرعت تو حسابهای بانکیشون در سراسر دنیا ببینن
همیین مسیر باعث شد که باز بپرسیم چطوور راحتتر چطووور بهتر و مارو به مسیری هدااایت کرده که با ذهن باز الهامات خدارو دریافت کردیم و یه پله رفتیم بالاتر
به هر صورت آره باید ببینم و یادآوری کنم به خودم و دیگه فرموول همینه برای هر خواسته ای
حالام که به لطف خدا تو این بیزینس از همسرم تقریبا دارم جدا میشم و میخوام بیزینس خودمو ران کنم البته که قدم به قدم پیش میرم
آره ترس دارم اضطراب دارم میخوام باز از محیط امنم بیام بیرون اما من میخوام زندگی رو زندگی کنم
خدایااا شکرت بزرگ فرمانروای کیهان.چقدر در آغوش تو و روی شونه های تو همه چیز شدنی و راحت و لذت بخشه
دارم آسان میشم برای آسانی های بیشتر
البته چرا که نه
من آماده تر از آماااادم
دوست دارم پرفکت ترین استاد
دوست دارم استاد عشقم
دوستون دارم هم پاره های ارزشمندم
در پناه حق باشید
به نام خدای مهربان و هدایتگر
سلام به تمام دوستان گرامی
سپاسگزارِ خداوند مهربان هستم که در مسیر تعهدی که دادم برای رسیدن به هدف اصلی امسالم …
دیروز هدایت شدم به دوباره دانلودِ این فایل و به صورت جدی چندین بار نگاه کردن و تأمل کردن در آگاهی های این فایل و در نهایت مکتوب کردن هدفم در این صفحه.
در دیدگاه بعدیم در مورد یک هدف خیلی خیلی بزرگی که توی زندگیم بهش رسیدم و چقدررر به من انگیزه داد برای حرکت های بعدی می نویسم.
امسال پس از مشاهدهی فایل «هدفی متفاوت برای سال جدید»
abasmanesh.com
توی این دیدگاه به صورت عمومی اعلام کردم که می خواهم شخصیتی در خودم ایجاد کنم که: در سفر بیزنس کنم و در سفر پول بسازم و همیشه هم در سفر باشم
چرا این سبک از زندگی رو انتخاب کردم؟!
چون بارها ایده های الهامی خودم رو بهشون عمل کردم و چندتا شغل مختلفی که بهشون علاقه داشتم (به غیر از شغل فعلیام، مشاور املاک) رو امتحان کردم (بیزنس نمایشگاه ماشین، بیزنس موبایل، بیزنس و هنر عکاسی، حتی شغل های به شدت فنی و فیزیکی، بیزنس بوتیک و ..)
من به لطف خدا به خاطر عزت نفسی که داشتم… نمی خواهم بگم حرف دیگران روی من تاثیر نمی گذاشت ؛ خب، حرف هایی مثل چرا اینقدر شغل عوض می کنی و … بود! ولی من اهمیت نمیدادم چون این نگرش خیلی توی ذهنم پر رنگ تر بود که من فقط یه بار فرصت زندگی کردن دارم و من باید اون چیزی که عاشقش هستم رو پیدا کنم و تا آخر عمرم همون کار رو انجام بدهم
باید از این فرصت کوتاهی که خداوند بهم هدیه داده نهایت استفاده رو ببرم
اوکی ، با توجه به تجربه هایی که در طی چند سال آشنایی با استاد عباس منش داشتم (در واقع من حرف های استاد رو از روز اول جدی می گرفتم و عمل می کردم) و ایجاد این نگرش که عشق و علاقه ام باید کل زندگیم باشه … نه اینکه کارم جدا باشه و زندگی شخصیم هم جدا …
به خود شناسی خیلی خیلی ارزشمند و خوبی از خودم رسیدم
من میدونم چقدررررر عاشق تکنولوژی هستم ، حتی میدونم بیشتر به چه شاخه هایی از تکنولوژی علاقه دارم
من می دونم عاشق چه نوع طبیعتی هستم و چی ها رو دوست دارم تجربه کنمُ و ازشون بگذرم … و چی ها رو دوست دارم همیشه توی زندگیم داشته باشم
من میدونم دوست دارم کجا (منظورم یک لوکیشن خاص نیست ، منظورم ویژگی هایی که دوست دارم اون فضا داشته باشه) زندگی کنم
می دونم چه مدل ویلایی رو دوست دارم تو چه لوکیشنی (منظورم یک لوکیشن خاص نیست، منظورم ویژگی هایی هست که می خواهم اونجا داشته باشه) داشته باشم
حتی با جزییات می دونم می خواهم ویلای من چه شکلی باشه و حتی پارکینگش چقدر فضا داشته باشه و چه ماشین هایی داخلش داشته باشم
البته که هر بار که با خودم گپ میزنم به شناخت بهتری از خودم میرسم
البته که هر بار که میرم مسافرت به شناخت بهتری میرسم
من میدونم که می خواهم چه زمانی (منظورم یک تاریخ خاص نیست ، منظورم رسیدن به یک جایگاه خاص هستش) ازدواج کنم ، همسرم چه ویژگی هایی داشته باشه ، حتی اسمش رو هم انتخاب کردم که … می خواهم اسمش این باشه … چون این اسم رو دوست دارم ، معنی این اسم اینه … و هم معنی امسش خیلی خیلی زیباست و هم آوای زیبایی که داره برای من شنیدن هر بار و هر بار اون اسم رو لذت بخش می کنه
یعنی می خواهم بگم با اینکه هنوز دورهی احساس لیاقت رو تهیه نکردم و به جلسات خودشناسی دوره که تعدادشون هم کم نیست نرسیدم طی این چند سال بودن با استاد عباس منش به خودشناسی های خیلی زیادی رسیدم
با این مقدمه و این تجریباتی که ذکر کردم (از شناخت از خودم) امسال واقعا به این نتیجه رسیدم که دوست دارم همیشه در سفر باشم و برم از ایران گردی شروع کنم و … در ادامه سفرهایی شیرین به کشورهایی که دوست دارم داشته باشم و در نهایت در آمریکا ساکن بشم
(البته که بعداً ممکنه نظرم برای سکونت عوض بشه ولی فعلا انتخابم آمریکاست چون بیشترین شناخت رو از این کشور دارم و یکی از مهمترین اولویت هایم که آزادی در تمام ابعاد هستش رو این کشور داره)
این درخواست و این خواسته هم که بیییی نهایت زیاد برایش اشتیاق دارم ، از اونجایی نشأت میگیره (از یک تضاد بزرگ که ریشه در کودکی ام داره) که خانوادهی من خیلی اهل سفر نبودن و ما بسیار کم در کل عمرم سفر خانوادگی رفتیم و من یه آدمی ام که بی نهایت عاشق سفر هستم
به همین خاطر هم از اون موقعی که یادم میاد یه کمی مستقل شدم من سفر های تنهایی زیاد رفتم و تعداد سفر هایی که تنهایی رفتم از اون تعداد سفری که با خانوادهام رفتم خیلی بیشتر هستش
یه موضوع دیگه هم هستش که خیلی من رو هل میده به سمت حرکت برای رسیدن به این هدف
من از تکرار مکررات واقعااا بیزارم!
من دوست دارم هر بار محیط زندگیم عوض بشه ، آدم هایی که باهاشون ارتباط میگیرم جدید باشن ، مناظری که می بینم ، آب و هوایی که تجربه می کنم ، لباس هایی که می پوشم ، مسیر هایی که میرم … همه و همه … هر بار جدید باشن
اوکی
حالا یه سری ترمز هم داشتم برای رسیدن به این خواستهام که دارم آگاهانه باورهای قدرتمند کننده رو جایگزین این ترمز ها می کنم
«وابستگی به خانواده»
به خانوادهام که تقریباً می توانم بگم وابستگی خاصی ندارم ، خیلیییی تو این موضوع رها هستم ، بارها خودم رو تو موقعیت های مختلف محک زدم ، من با اینکه خیلیییی خانوادهام رو دوست دارم و هر وقت هر جایی صحبتی بشه که بخواهم از پدرم ، مادرم و بقیه اعضای خانواده صحبت کنم ، چنان با شور و شوق و احساسی وصف ناپذیر ویژگی های مثبت اون آدم (مثلاً پدرم) رو میگم که شما می توانی از چشم های من احساس فوقالعاده ای که تو اون لحظات دارم رو ببینی
ولی وابسته نیستم میدونی چرا؟ چون بارها و بارها تنهایی رفتم سفر و بی نهااااااایت بهم خوش گذشته و واقعاً کیف کردم
با خودم در صلحم و خودمُ و خدای خودم برایم کافیست
خیلی خوبه آدم بتوانه با آدم ها روابط مصالحت آمیز داشته باشه و باهاشون بره سفر و خوش بگذرونه ، من هم همینجوری ام ولی خیلی خیلی هم خوبه که بتوانه خودش تنهایی بره سفر و کییییف کنه ، ویژگی ای که دقیقاً من دارم و از این بابت به خودم افتخار می کنم
«وابستگی به دوست و رفیق یا همکار»
تو این زمینه هم نسبت به قبلم بهترم ولی هنوز امسال ریشه هایی از این ویژگی درون خودم پیدا کردم که کمر همت بستم برای تغییر اساسی در این زمینه
برای همین ، قدم اول رو همون اول سال پس از مشخص کردن هدفم برداشتم
من با جسارت و با آگاهی از این وعدهی خداوند که به شجاعت های من پاداش میده … یه سری از آدم ها رو از دایرهی ارتباطاتم حذف کردم …
«سخت گرفتن به خودم تو یه سری موضوعات ساده و عدم لذت بردن از هر لحظه از زندگیم»
مثلاً غذا باید حتماً فلان موقع بخورم ، باید غذای من حتماً فلان ویژگی رو داشته باشه …
حتماً باید فلان ساعت بخوابم … یا باید این ویژگی های خاص رو محل خوابِ من داشته باشه (مثلاً میزان نور و صدا و …)
حتماً باید همیشه سرم رو شونه بزنم و تافت بزنم و سر و صورتم آنکارد شده و از نظر بقیه! شیک و خوشگل باشه
(همونجوری که توی دیدگاه های قبلیم هم گفتم) آگاهانه روز 29 اسفند سرم رو کامل کچل کردم و اتفاقا کچل بودن خیلی مزایا و راحتی های زیادی داره و خیلی راضیام از تصمیمم
خیلی هم با چهرهی خودم هنگام کچل بودن راحت و اوکیم و در هر حالتی عاشق خودم هستم
حالا این موضوع سخت گرفتن و لذت نبردن از لحظه که خیلیییی در وجودم ریشه داره …
برای همین آگاهانه یک رستاخیر به پا کردم برای ایجاد یه عالمه عادت های رفتاری مناسب
«تمرکز بر فایل های صوتی و تصویری ای که می خواهم خودم تجربشون کنم»
آگاهانه میزان خیلی زیادی از حافظهی موبایلم رو اختصاص دادم به اون قسمت هایی از سریال های روی سایت (زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا و …) و آگاهانه تماشا می کنم و تحسین میکنم و خودم رو توی اون فضاها و اون موقعیت ها با جزییات تجسم می کنم
به خودم افتخار می کنم …
واقعاً به خودم افتخار می کنم ، چون با توجه به درکی که از فایل «هدفی متفاوت برای سال جدید» داشتم، هدف من چیزی هست که واقعاً برای دل خودم می خواهمش ، نه برای اینکه چشم بقیه رو کور کنم ، نه برای اینکه چون فلانی بهش رسیده من هم می خواهم بهش برسم.
خدایا شکرت
در پناه خداوند مهربانی ها ، خداوند سفر باشید
به نام رب العالمین به خدایی که هر چه دارم همه رو او به من داده خدایا من هیچ توانایی ندارم تو کمک و هدایتم کن
سلام به استاد عزیزم و مریم مهربونم
استاد با هیچ کلامی نمیتوانیم از شما تشکر کنیم زبان قاصره چون با این سایت و با این فایلها زندگی هزاران هزار نفر رو نجات دادین از تاریکی و یکنواختی زندگی نجات دادین از جهل و نادانی نجات دادین یاد گرفتیم وقتی هدفی داشته باشی زندگی چقدر قشنگ میشه جون میگیره شور و اشتیاق میاد خودت زنده میشی از سردر گمی در میای
قبل از اینا زندگیه من فقط تا سر برج رسوندن بود اونم با بحث و ناراحتی
همش زندگی یکنواخت بود
ولی الهی شکر از زمانی که با استاد عزیزم آشنا شدم زندگیم معنی پیدا کرد خودمو پیدا کردم دنبال هدف گشتم که هدفم از این زندگی چیست یاد گرفتم وقتی تسلیم میشی خداوند دست به کار میشه وفتی قدرت رو به او میدی برات معجزه میکنه وفتی منم منم نکنی و آرام باشی درهای بهشت برات باز مبشه
هدفم این بود دوست دارم مستقل باشم
با شور و اشتیاق دنبالشو گرفتم تو دله ترسها رفتم و در برابر ترسها تسلیم نشدم
بعضی اوقات گریه میکردم ( از نبود مشتری) ولی سریع خودم جمع و جور میکردم و الان شکر خدا عالی شده چون دارم روی باورهام و کنترل ذهن بیشتر کار میکنم نمیگم صد در صدم اما دارم پیش میرم و از خداوند هر روز هدایت میخوام
که به من بگو کجا برم چکار کنم…
خداوند هم کمکم میکنه دستاشو میفرسته
نجواهای ذهنموبا عبارتهای تاکیدی کنترل میکنم و خودمو تو مسیر میارم
بدای الگو برداری تو سایت زیاد کامنت میخونم و خیلی به من کمک کرده
برای الگو هم خود استاد از همه نظر بهترین الگوست برای ما چون داره با نتایج صحبت میکنه دلیل میاره اونم دلیل محکم واضح چه از این بهتر
خدایا شکرت خدایا شکرت برای این استاد آگاهی که مثل فرشته روی زمین است
این فرشته ستودنیست
ممنونتیم استاد جان
من هر روز برای رسیدن به هدفم یه قدم برمیدارم
اونم کار کردن و تعهد دادن روی خودم است
بنام خدای یکتا
سلام استاد عزیزم و مریم بانو و دوستان پر انرژی
خدارو شاکرم بابت وجود تک تک شما عزیزان که هرکدام چراغ راهی هستیم برای هم
این فایل بسیار فایل با ارزشی هست گذشته از اندام استاد و هدفی که استاد رسیدن،، توضیح درسهای هرهدف بسیار بسیار عالی بودو تمرین آخر فایل هم بینظیر بود که من در دفترم تمام مطالب یاداشت کردم که در مواقعی که هدفگذاری میکنم به این مطالب دسترسی داشته باشم
باز هم خدارو شکر میکنم بابت اگاهی های امروزم
خدایا صدهزار مرتبه شکر
خداروشکر میکنم برای کامنتهای عالی دوستان
خداروشکر میکنم بابت وجود این سایت مثبت و پر از حس و حال عالی
موفق باشید
به نام خداوند مهربان
سلام به همگی عزیزانم
بعد از دیدن این فایل زیبا و کلی تحسین استاد عزیز اومدم که به سوالات این فایل ارزشمند جواب بدم و چقدر این فایل یاد من آورد خیلی چیزهارو که در مسیر رسیدن به هدف داشتم و اونا باعث شدن که من برسم و الان قشنگ یادم اومد و هدفی که بهش رسیدم و درنظر گرفتم که اینجا بهش بپردازم و به سوالات جواب بدم اولین معامله ملکی منه که چند مدت پیش رخ داد :
سوال اول اینکه چطور انگیزه هایت را حفظ میکردی ؟؟؟
خب در جواب به این سوال باید بگم که من انقد شور و شوق داشتم برای زدن اولین معاملم وگرفتن کمیسیون زیاد مطرح نبود برام فقط میخواستم اولین معاملمو انجام بدم در کسب و کار جدیدی که انتخاب کردم و در این بازه که همه میگن بازار ملک قشنگ خوابیده، با این باور و همین آگاهی که من با باورهام رقم میزنم واصلا مهم نیست که بیرون چه خبره، و یادمه مدام این جمله درونم گفته میشد و میگفتم دنیای من توسط من داره رقم میخوره و انگیزه میداد بهم این آگاهی و در کل بگم نمیشه گفت دقیقا چطوری چون یک مداری بودو همه ی اینها مثل یک پازل کنار هم منو رسوند به اون هدف که در ادامه با جواب دادن به سوالات بهشون میپردازم .
خب سوال بعدی :چطور ذهنت را برای ایده های بهتر باز می گذاشتی ؟ اینو تو یک کلمه میتونم جوابشو بدم که همین یه کلمه کل داستانه زندگی میتونه باشه :تسلیم بودم
جمله ای که همیشه به کار میبرم :خدایا من تسلیمم خودت هدایتم کن برای انجام اولین معاملم ،خودت برام بچین .
سوال بعدی :چه نگاهی کمک میکرد تا هدایت ها و نشانه ها رابهتر ببینی و دنبال کنی ؟؟؟
همین نگاه تسلیم بودن و اینکه میگفتم من روی خودم کار میکنم و اینکه در زمان مناسب هدایت میشوم و الان در حین جواب دادن به این سوالا نمیتونم تصور کنم که یادآوری این جواب ها به خودم چه کمکی بهم کرد ،این نگاه و داشتم که در زمان مناسب هدایت میشوم ،هرموقع ذهنم میگفت که امروزم گذشت و خبری نیست سریع میگفتم نه ساکت باش من چند مدتها که احساسم خوبه و وقتی احساسم خوبه وقتی سپاس گزارتر شدم ،وقتی آرامش دارم درونا پس یعنی من در مسیر درستیم و من به زمان بندی خداوند اعتماد دارم ،الله اکبر چه چیزهایی که داره یادآوری میشه بهم با هر کلمه پاسخ به این سوالات بینظیر ، الان که فکرشو میکنم یه کوچولو به خودم سخت گرفتم نسبت به اونموقع ، در کل همین آرام بودن و احساس خوب داشتن کلید دریافت نشونه ها بود برای من و برای همه نه فقط من و نشونه وقتی میاد قلب تایید میکنه و اینکه چطوری و اینا منطق نداره که برای هرکس یه جوره با زبونی که بفهمه ،قربون خدا برم من ،اون تمام وجودم منه ،اونه که جای تمام نداشته هام و پرکرده لایه پرانتز (خدایا من خیلی عاشقتم).
سوال بعدی :چطور نجواهای ذهنت را کنترل میکردی ودر مسیر می ماندی ؟ جواب:سایت عباس منش دات کام وخوندن قرآن که عادت هرشبمه تقریبا خوندن چند صفحه که اصلا وقتی آدم تو مداره بالایی هست قشنگ احساس میکنه که تک تک این آیات و کلمات زندن و انگار فاصله منو خدا فاصله چشم من تا اون صفحه از قرآنه و احساس میکنم قشنگ انگار فیس تو فیس داره بهم میگه و وجودم تاییدش میکنه و چقدر فوق العادس رشد کردن و بالارفتن آگاهی و موندن در مدار بالا و مدام رشد و صعود به مدار بالاتر و ادامه و ادامه ،چه احساس آرامش و عشقی و آدم فک میکنه این دیگه تهشه ولی هرچقدر رو خودش کار میکنه و مدارش عوض میشه باز به یک مدار بالاتر از آرامش و عشق میرسه و باز میگه از این بهتر نمیشه و خبر خوب اینه که همیشه از اون بهتر هست (خدایا عاشقتم) و توجه به نکات مثبت که صد البته و یادداشت هرشب نکات مثبت که تمرینی به قدرتمندیش پیدا نکردم برای خودم وقتی که به شکل سپاس گزاری مینویسم نکات مثبت روزم رو و اول صب با شکرگزاری شروع میکنم .
سوال بعدی :دیدن چه الگوهایی ایمان شمارا برای امکان پذیر بودن آن هدف تقویت میکرد ؟؟؟چندین و چند الگو که قبل من انجامش داده بودن و خیلی هاشون حتی سواد دبستانی هم به زور دارن شاید ولی ثروتمندن و بیشتر به خودم میگفتم که مگه میشه تو بخوای یه کاری بکنی و نتونی؟؟؟تو صددرصد انجامش میدی و بالا گفتم که تو سوال اول هر چقدر که جواب میدم میبینم که شکل یک پازله که هم و کامل کردن ، استاد من عاشقتم بابت طراحی این سوالای عالی ،من عاشقتم که دوروزه بود داشتم میگفتم اون مسیری که رفتم و باید بشینم مرور کنم و خداوند انقد خوشگل منو هدایت کرد به این فایل و گفت بفرما سوالاتت از قبل آمادس ،استاد من عاشقتم .
واما مواردی مثل :
اول بگم که تجسم همه ی داستانه وقتی اون احساسی که در نتیجه ی نهایی داری رو در لحظه ی حال احساس میکنی دقیقا داری به بدنت مزه ی اونو میچشونی و ناخودآگاهت هم که فرق بین واقعیت و دروغ رو نمیفهمه وباورش که کرد چنان راهشو پیدا میکنه که اصلا باورنکردنیه قدرتی که خداوند در وجود ما نهاده ،تجسم که باید روزها راجبش حرف زد و من هم دقیقا تجسم میکردم بعد انجام معامله اولم چه حسی دارم و احساس میکردم اون رضایت از خودم رو در تجسم زمانی که معامله رو انجام دادم و خیلی چیزهای دیگه .
مورد بعدی :دیدن کوچکترین نکات مثبت و پیشرفتها درمسیر و سپاس گذاری بابت آنها :الله اکبر که چه مواردی داره یادآوری میشه :
من یه بار مشتریم تا دم محضر اومد و اونجا منصرف شد و برگشت و کمیسیون تپلی هم طی کرده بودم ولی به لطف خدا و بودن در مسیر درست حتی یادم نمیاد حالم بده بشه ،فقط تعجب کردم یه کم و این درحالی بود که شدید نیاز داشتم به اون پوله ولی الله رو صدهزار مرتبه شکر که این ایمان ساخته شده و اینم بگم که باید روش هرروز هر لحظه کار کنیم چون ایمان هم یک فرکانسه ،یک مهارت نیست که بگیم خب یادش گرفتم تموم شد نه مثل مهارت وقتی یادش گرفتیم باید مدام روش کار بشه و اینم به تجربه گفتم .
خلاصه بعد اون مشتری چند وقت دیگه با یه ملک جدید و یه مشتری جدید تا خورده محضر رفتیم و چاییم خوردیم و موقعی که داشتیم مدارک و میگرفت بنگاهی که بنویسه دوباره سره یه مسعله خورد به هم ،و من تو دلم داشتم میخندیدم و میگفتم خدایا قبلی تا دم محضر اومد ولی این تا داخل محضر اومد و چاییم خوردیم و سره قیمت حتی توافق کردیم و موقع دادن مدارک سره موضوعی که خارج از حوصلس تو این کامنت به هم خورد ،گفتم پس خدایا شکرت این یعنی پیشرفت و یادمه دقیقا این طرز تفکر و داشتم و شکر کردم و گفتم این یه پیشرفته و گفتم صددرصد بر اساس قانون تکاملم باشع دیگه مشتری بعدی باید نوشته بشه دیگه هههههههه ، و دقیقا مشتری بعدی نوشته شد دقیقا مشتری بعدی و خدارو صدهزار مرتبه شکر ،واقعا به قول استاد ثروت یک فرکانسه ،بک فرکانس خاصیه و من تو اون هدف و معاملم خیلی آگاهی ها و سلف کنترل و و خیلی ویژگی ها دست به دست هم داد و شخصیتی ازمن ساخت من به اون هدف برسم ،مهم تر ازهمه تمرکزی که فقط یکپارچه یا تو کارم بود یا تو سایت و همین فقط همین .
مورد بعدی مقایسه نکردن خودم با دیگران و رعایت قانون تکامل : این مورد انصافا با جرات میتونم بگم که بیشتر از همه رعایت کردم ،چون از مقایسه کردن خودم اصلا نوشتنشم سخته ،خط قرمز منه ، و اینکه صد البته من دارم مسیر خودمو میرم چون بارها و بارها فصل 6کتاب رویاهارو خوندم و اگر هرروز هم بخونم بازهم کمه ،و همین رعایت قانون تکامل و ایزوله کردن و مقایسه نکردن زندگی رو بهشت میکنه ،اولویت هارو مشخص میکنه ،باعث میشه از خیلی انگیزه های اشتباه و چشم و هم چشمی در امان باشیم و خیلی چیزهای دیگه ،قشنگ بهت میفهمونه که آقا فک کن تو کل کرهی زمین تنهایی و فقط خودتی اونوخ چی ؟؟؟اونوخ بازهم دوس داری اون ماشینو بخری یا خونه رو داشته باشی یا صرفا فقط برای درآوردن چشم بقیه بوده یا اینکه بیفتی سره زبونا و راجبت حرف بزنن؟ (کمبود عزت نفس )
الهی صدهزار مرتبه شکرت بابت مسیری که بهم انقدر زیبا یادآوری کردی ،حتی هدایت کردی به موضوع کسب و کارم ،خدایا صدهزار مرتبه شکرت .
خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم .
تومنو ببر مثل همیشه من تسلیمم .
در پناه رب قدرتمند کیهان .
به نام خدایی که به تنهایی کافیست.
سلام به استاد عزیزو مریم جان.
کلید:باورهایی برای امکان پذیر بودن خواسته.
فایل:هدفگزاری و تاثیر آن درزندگی.
خدارو شکر برای نتایج عالی استاد در زمینه های مختلف که الگویی عالی شدن برای ما.
برای هدف گزاری
اول باید هدف مشخص بشه
وبعد این هدف رو با افرادی مطرح کنیم تا هر وقت در انجام کار سست شدی یادت بیفته که گفتی می خوای به این هدف برسی.
ومرحله بعد فقط به راههای از پیش تعیین شده توسط عقل اکتفا نکن بلکه اجازه بده جریان هدایت تو رو ببره وهدایت راههایی رو برات باز می کنه که تو حتی بهش فکر هم نکردی.
از افراد موفق الگو بگیر.
سعی کن در این مسیر کارهایی که انجام دادی تبدیل بشه به عادت وبعد به شخصیتت تا وسط راه کار رو رها نکنی.
ومرحله بعد تو با رسیدن به هدفت باعث گسترش جهان می شی و به افراد زیادی کمک می کنی در این مسیر.
من خیلی از هدفهایی که تو زندگی داشتم رو نیمه کاره رها کردم یا ترسیدم وبه مسیر راحتتر رفتم.
اما از زمانی که با این مباحث آشنا شدم خیلی سعی می کنم اگه هدفی دارم بیشترتلاش کنم خودم رو لایق وشایسته بدونم تا برسم به هدف.
وقتی استاد ودوستانم رو می بینم که چقدر موفق شدند مرتب به خودم می گم تو چیزی کم نداری تو هم می تونی موفق بشی.
یکی از اهدافی که با اومدن به سایت انتخاب کردم ثروتمند شدن هست وبرای این کار همش روی ذهنم کار کردم مطالب رو گوش می دم و سعی می کنم رعایت کنم ودر کارمون هم نکاتی که استاد می گن رو رعایت کنیم ومطمئن هستم که به هدف می رسیم.
همین که می بینم شما چقدر جدی هستید در رسیدن به اهدافتون واین هدف سلامتی رو چطور محقق کردید از اون وزن به این وزن ایده ال و خوش اندامی رسیدید این برای من الگو وانگیزه می شه که حرکت کنم.
استاد بهتون تبریک می گم وهمیشه تحسینتون می کنم برای این عزم واراده .
خواسته دیگه من خرید دوره های ثروت وسلامتی هست وتمام تلاشم رو می کنم تا هزینه خرید این دوره ها رو به دست بیارم.
خدارو شکر برای این هدایت.
استاد متشکرم.
در پناه خدا.
به نام خالق
به نام رب
به نام قادر متعال
خیلی کوتاه و مختصر بگم همین الان من و همسرم می رویم خونه ببینیم تا بزودی دریافت کنیم
استاد اگه اشک هام آزمون بدن براتون بنویسم
چه معجزه ای از این بالاتر
واقعا این قانون چه کرد با زندگی ما
همسرم قبلا اصلا قبول نمی کرد همیشه نی گفت نی خواهیم چه کنیم
برای کی
برای چی
اما الان خداوند تغییرش داده
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
همین جا اعلام می کنم بزودی زود میام و از دریافت خونه ام و خونه هام می نویسم تا هم قانون مرور شود هم برای دوستان عزیزم باور شود و هم برای خودم که میشود
با الله میشود
من می دونم که میشه
الهی به امید تو
منتظر خبرهای خوب من باشید
سلام خدمت اساتید عزیزم
سلام به دوستان خوبم
این فایل چند روز پیش فایل نشانه من بود ولی الان فرصت کردم کامنتش رو بنویسم…
این نشانه بعد از یه تحویل پروژه مهم برای من اومد و توی کامنت قبلی که درمورد اون پروژه نوشتم، توضیح دادم که در روند انجام اون کار من سعی کردم کاملا با روشهایی که استاد آموزش دادن و طبق قوانین و آگاهیهایی که یاد گرفتم پیش برم و چقدر هم خوب جواب گرفتم ازشون.
بعد از تحویل پروژه، چون من فرصت نکرده بودم همه کار رو تکمیل کنم، با اینکه دیگه اصلا نیازی به تکمیلش نبود، یه حسی در درونم دلش میخواست که بشینم کار رو ادامه بدم و تکمیلش کنم….
این احساس، درکنار مطالبی که استاد توی این فایل نشانه گفتن، اطمینان من رو برای انجام این کار بیشتر کرد و بعدش یه لیست تهیه کردم از کارهایی که میتونم برای بهتر شدن اون پروژه انجام بدم و از دیروز استارت کار رو زدم.
امیدوارم که با یاری و هدایت خدا دوباره از نتیجه کار شگفت زده بشم.
والبته متوجه شدم که این روشی که در انجام این کار پیش گرفتم رو باید در بقیه کارهام هم استفاده کنم و هر بار نتایجی که میاد رو تایید و تحسین کنم و این روش رو دیگه تبدیل کنم به عادت و سبک زندگی خودم.
استاد عزیزم سپاسگزارم.
آگاهی های این فایل:
وقتی که شما به یک موفقیتی میرسید، راه رسیدن به موفقیتهای بعدی رو پیدا میکنید؛ چون الگوش یکیه…. راهش یکیه…. روشش یکیه…. حالا میخواد ثروت باشه، روابط باشه یا اندام مناسب، یادگیری زبان جدید، مهاجرت، بیزینس یا هر چیز دیگه ای که باشه. یعنی برای رسیدن به اهداف مختلف، همشون یک راه یکسانی رو دارن.
حالا وقتی که شما به هدفهای زیادی میرسید، دیگه راه رو از چاه بهتر میفهمید و کمتر اشتباه میکنید…. کمتر آزمون و خطا انجام میدید.
نکات این فایل:
+ اگر خیلی مطمئن باشی و متعهد باشی که میخوای به هدفت برسی، میتونی بیای جلوی مردم اعلامش کنی: کار راحتی نیست، کار ذهنی پیچیدهایه، ولی اگر به اون حد از آمادگی، به اون حد از تعهد به اون حد از ایمان رسیده باشی که من میخوام به این هدفم برسم، اون وقت اون شجاعت و جسارت رو داری که بیای جلوی بقیه اعلامش کنی و بگی که من میخوام به این هدف برسم. بنابراین اگر یک هدفی رو دارید و میخواید خودتون رو متعهد کنید، به یه سری افراد از دوستان نزدیک و کسانی که انسانهای قضاوتگری هم نباشن، انسانهای منفی نگری نباشن، یعنی انسانهایی نباشن که بخوان توی سرت بزنن، بلکه انسانهایی باشن که ساپورت کنن، بیا به اونا اعلام کن…. بیا اعلام کن که من میخوام این هدف رو پیگیری کنم و بهش برسم.
این بهت کمک میکنه در روزهایی که یه ذره شل میگیری، یادت بیاد که آقا من اینو یه جایی اعلام کردم و الان باید پیگیرش باشم و باید ادامه بدم.
+ مورد بعدی اینکه: وقتی حرکت میکنی و ایمان داری و باور داری، خداوند هدایتت میکنه: اونم از مسیرهایی که شاید اولش هیچ ایدهای براش نداشتی.
یعنی خیلی موقعها هست وقتی ما یه هدفی رو انتخاب میکنیم، یه سری ایده داریم برای رسیدن به اون هدف. ولی احتمالاً وقتی که به الهاماتمون گوش میکنیم، وقتی که از خداوند هدایت میطلبیم، چیزهایی به ما گفته میشه و مسیرهای جدیدی به ما گفته میشه که با ایده اولیه ما اصلاً در ارتباط نیست و آدم باید ذهنش رو برای الهامات و برای تغییر این مسیر باز بزاره و نباید بچسبه بگه: آقا من میخوام به این هدفم برسم و فقط هم از این مسیر میخوام به هدفم برسم!!! نه…. بجاش بگه:
««من میخوام به هدفم برسم، از هر مسیری که هدایت بشم. حالا من اولین چیزی که به ذهنم میاد حرکت میکنم، بعد منتظرم که هدایتها گفته بشه و من ادامه بدم»».
بنابراین اول اعلام میکنی…
(وقتی خیلی مطمئنی که میخوای به هدفت برسی به یه سری افراد نزدیکت به کسایی که بهت قدرت میدن، اعلام میکنی که من میخوام به این هدف برسم).
دوم راههای رسیدن به هدف رو باز میذاری…. یعنی ذهنت رو در مورد انتخابهایی که ممکنه برای رسیدن به هدفت داشته باشی و برای مسیرهایی که ممکنه برای رسیدن به هدفت بهت گفته بشه، باز میذاری.
و اجازه میدی که خداوند تو رو هدایت کنه…. باز میزاری برای این مسیر….. نمیچسبی به یک مسیر خاص، و بعد میبینی از چه راههایی که اصلاً به فکرت هم نمیرسید، هدایت میشی.
+ مورد بعدی اینکه وقتی نتیجهها داره میاد (و نتیجهها هم آروم آروم میاد و یه دفعه همه چیز عوض نمیشه)، همون خود نتیجه میتونه بهت انگیزه بده برای ادامه دادن مسیر درست. یعنی از یه جایی به بعد، خود نتیجهها کمکت میکنن. و وقتی نتیجههای اولیه رو میبینی به خودت بگو:
««همینه…. داره جواب میده….. تموم شد…. من فقط باید ادامه بدم»». و باید به یه Life Style جدید برسم. به یه سبک زندگی برسم، و اون رو روی خودم پیاده کنم.
یعنی نتیجهها کمک میکنه که شما مسیر رو ادامه بدی و بعد که مسیرو ادامه بدی، نتیجهها بزرگتر میشه. نتیجهها که بزرگتر میشه، کمک بیشتری میکنه که مسیر رو ادامه بدی و مسیر رو که ادامه بدی، باز نتیجهها بزرگتر میشه و این توی یه سیکل مثبت میافته.
ولی مهمه که بدونی از چه مسیری نتیجهها رخ داده. یعنی مثلاً استاد الان Crystal Clear میدونن که دقیقاً به چه شکلی این نتیجه (یعنی قانون سلامتی و نتایجش )رخ داده…. مخصوصاً توی بحث جسمی، دقیقه دقیق… وااااااضح میدونن که از چه مسیری رفتن. و برای اینکه برنگردیم به شیوه قبلی زندگیمون، برای اینکه تبدیل نشیم به اون آدم قبلی که اون نتایج نامناسب رو گرفته بود، بیا روی ذهنت کار کن که این مسیر جدید رو تبدیل کنی به عادت. نه به یک رفتاری که الان دارم انجام میدم تا به نتیجه برسم و وقتی به نتیجه رسیدم بگم خب دیگه تموم شد! من به هدفم رسیدم حالا برمیگردم به حالت قبلی! چون دیگه ما میدونیم اگر برگردیم به حالت قبلی نتایج قبلی دوباره اتفاق میافته.
دلیل اینکه نتایج عوض شده اینه که تو، مسیر متفاوتی رو رفتی و رفتارهات رو عوض کردی. حالا برای اینکه اون رفتارهای تغییر یافته که منجر شده به نتایج مناسبتر، ادامه پیدا کنه و بشینه توی وجودت، باید اون رفتارها تبدیل بشه به عادت. این اون چیزیه که ما باید دنبالش باشیم…..
دنبال نتایج کوتاه مدت نباش. دنبال موفقیت کوتاه مدت نباش. دنبال یه مسیری باش که فقط رو بهبود باشه. برای اینکه رو به بهبود باشه، من باید رفتارهام همیشه بهتر و بهتر بشه…. من باید توی مسیر درست، استوار ادامه بدم.
به خاطر همین، بیا این مسیری رو که بهت کمک کرد به نتیجه برسی رو، تبدیل کن به عادت. یعنی:
منطقش رو درک کن
و تمرینش کن
و دیگه یک بار هم به مسیر قبلیت برنگرد
و دیگه یک بار هم شیوه قبلی رو ادامه نده
و فقط توی این مسیر باش
و اگر خوب روی ذهن خودت کار کنی، حتی وسوسه هم نمیشی که برگردی به اون مسیر قبلی، و توی مسیر درست حرکت میکنی.
یعنی وقتی که ما نتیجه میگیریم، نتایج به ما کمک میکنه که باورت قویتر بشه برای اینکه ادامه بدی؛ و وقتی که ادامه میدی، باید یادت باشه که از چه مسیری داری نتیجه میگیری و اون مسیرو تبدیل کنی به عادت تبدیل کنی……. به عادت، نه یک بار…. نه اینکه بگی حالا من نتیجه گرفتم و دوباره برگردیم به آدم قبلی!!!
ممکنه یه عدهای توی بیزینسشون یا روابط عاطفیشون، یه مسیر درستی رو میرن و یه نتیجهای میگیرن. بعد میگن خب دیگه ما نتیجه گرفتیم، حالا بزار یه ذره حال کنیم!!! بزار یه ذره فان داشته باشیم!!! بزار یه ذره برگردیم به همون حالت قبلی!!!
پس کاری که باید بکنم اینه که: من وقتی یه نتیجهای رو گرفتم و میفهمم که چه مسیری اون نتیجه رو داده، حککککککش کنم توی مغزم، که بره توی وجودم. که آقا اگر میخوام نتایج پایدار باشه، فقط توی این مسیر باید حرکت کنم.
باید سعی کنی زندگیت سینوسی نباشه (یه بالا و پایین نداشته باشه). باید همیشه توی مسیر درست حرکت کنی. یعنی:
هر روز باید بهتر باشه
هر روز باید بهتر باشه
هر روز باید بهتر باشه
برای اینکه هر روز باید بهتر باشه، من باید هر روز بهتر باشم. من یه مسیر درستی رو پیدا میکنم، و یه سری نتایج میگیرم؛ حالا باید توی اون مسیر استوارتر بشم…. اون مسیر رو بهتر کنم…. باید توی اون مسیر بمونم.
مرور مطالب گفته شده:
1- برای اینکه به هدفت متعهدتر باشی، بیا اعلامش کن. وقتی که حرکت میکنی، نچسب به یه مسیر ثابت و از پیش تعیین شده قبلی که فکر میکنی مسیر رسیدن به هدفته….
اجازه بده
اجازه بده خداوند هدایتت کنه. وقتی که خداوند هدایتت کرد و مسیرو پیدا کردی و نتایج رو گرفتی، نتایج اولیه باید بهت انگیزه بده برای ادامه دادن. نه اینکه مثلاً یه نفر بگه من که حالا اون خونه رویاییم رو نخریدم! حالا فقط تونستم یه خونهای رهن کنم!
نه!!! اینطور نیست!! تو همون خونه رهنی رو هم نداشتی…
باید اون نتایج بهت انگیزه بده که بفهمی مسیرت درسته و باید ادامه بدی…..
ادامه میدی و نتایج کوچیک باید بهت انگیزه بده برای ادامه دادن.
وقتی که ادامه دادی، نتایج بزرگتر میشه و نتایج بزرگتر باید انگیزههای تو رو بیشتر کنه برای ادامه دادن و در نهایت باید پایدار باشی در مسیری که نتایج رو داره برات رقم میزنه.
باید این رفتارهایی رو که باعث شده نتایج جدید به وجود بیاد رو تبدیل کنی به عادت…
تبدیل کنی به شخصیت
تبدیل کنی به لایف استایل
تبدیل کنی به وجود خودت
اگر میخوای نتایج پایدار باشه.
و وقتی که تو به نتایج خوب و پایداری میرسی، فقط خودت ازش استفاده نمیکنی…. تو تنها کسی نیستی که ازش سود میبری…. هزاران نفر، شاید میلیونها نفر، و شاید میلیاردها نفر، از نتایج تو سود میبرن… الگو میشی برای بقیه…
اینسپایر میکنی بقیه رو برای اینکه اونا هم به هدفهاشون برسن….
به بینهایت طریق، مثل دوره قانون سلامتی استاد
شما وقتی به هر هدفی میرسی، (مثلاً به یه هدف مالی میرسی مثلاً یه خونه جدید میخری) کمک میکنی به کلی کارگر و شرکت ساختمانی و شرکت لوازم خانگی و به بینهایت طریق به شرکتهای حمل و نقل و غیره که میان براتون اون خونه رو میسازن و باور ایجاد میکنی برای فرزندت، برای دوستت، برای خواهر و برادر و فامیلت: که میشود.
الگو میشی برای دیگران که باور میکنن میشود…
که میشود این اتفاق بیفته.
این چقدر ارزشمنده…. غیر از اینکه، به هر حال اگر شما یه خونه خوب داشته باشی، خانوادت دارن ازش لذت میبرن و استفاده میکنن. یعنی اون هدفهایی که شما انتخاب میکنید و بهش میرسید، فقط به شما سود نمیده…. بلکه به جهان داره سود میده. بنابراین خیلی مهمه که وقتی که هدفت رو انتخاب میکنی و اعلامش میکنی:
دست خدا رو باز بذاری برای اینکه هدایتت کنه…
و نتایج کوچیک رو که میبینی، تحسین کنی، جشن بگیری براشون و باعث بشه بهت انگیزه بده.
و بعد
مسیری رو که داره بهت نتیجه میده رو تبدیل کنی به عادت.
و بعد که نتیجه گرفتی، توی اون مسیر بمونی.
و بدونی…
بدونی که داری با این کار به جهان خدمت میکنی،
غیر از اینکه داری به خودت خدمت میکنی.
نتایج استاد در قانون سلامتی ببین که چه تاثیری رو میتونی توی دنیای اطرافت بذاری وقتی که تو به نتیجه میرسی…
تمرین این فایل
برای بهره برداری از پیام این فایل، به سوال زیر فکر کن و در بخش نظرات به آن جواب بده:
سوال: چند هدف که در زندگی خود به آنها رسیدهای را به یاد بیاور. چه الگوها یا رفتارهایی را می توانی شناسایی کنی که باعث دستیابی شما به آن اهداف شد؟
برای انجام این بخش از تمرین میخوام رفتارها و تکنیکهایی رو که برای انجام همین پروژه اخیرم استفاده کردم رو بگم.
چطور انگیزههایت را حفظ میکردی؟
یکی از کارهایی که کمک میکرد انگیزه هام رو حفظ کنم خوندن عبارات و جملاتی بود که روی دیوار روبروی میزم چسبونده بودم. بعضی هاشون آیه هایی از قرآن بود… بعضی هاش از صحبتهای استاد و قوانین بود. بعضی هاش از کامنتهای سایت بود… خلاصه هر جمله ای که بهم قوت قلب میداد…
مثلا:
+ نترس…. پیش برو…. خدا با ماست
+ تو سهم خودت رو انجام بده، خدا کارش رو خوب بلده…. مسیر رو برات هموار میکنه. چه وعده ای بالاتر از وعده خدا؟! وعده خدا حقه…
+ من کار خود را به خدا واگذارم که خداوند نسبت به بندگانش بیناست.
+ فرمانروای مشرق و مغرب… هیچ خدایی جز او نیست… اورا کارساز خویش برگزین.
بعضی از اینها رو هم به صورت صوتی هم با صدای خودم ضبط کرده بودم و بعضی شبها میرفتم پیاده روی و مدام گوششون میدادم.
چند تا ویس هم رکورد کرده بودم که تشکر و سپاسگزاری برای نتیجه عالی کارم بود و اونا هم خیلی بهم عالی بودن و تاثیر فوق العاده ای داشتن. به خصوص که یکیشون خیلی کوتاه و مختصر بود و به قول استاد قله پایانی رو میدید و میگفتم: خدایا شکرت پروژه فلان عالی شد.
چطور ذهنت را برای ایدههای بهتر باز میگذاشتی؟
اول اینکه یه دفتر خریده بودم و هر ایده ای راجع به کارم به ذهنم میرسید داخلش مینوشتم. بعد حتی توی یکی دو روز آخر هم چند تا ایده هی به ذهنم میرسید که درواقع باید یه سری چیزها رو توی کار تغییر میدادم که بتونم اون ایده ها رو اجرا کنم. یادمه یه همچین چیزی از ذهنم گذشت که اگر این ایده ها الهامی باشه و خدا میخواد که انجامشون بدم پس خیلی راحت و آسون انجام میشن و این نشونه رو برای خودم گذاشته بودم. و واقعا هم همینطور شد.
جالبیش اینه که در روز ارائه استادم دقیقا از همون قسمتهای کارم برای بقیه بچه ها مثال زد به عنوان اینکه چقدر خوب انجام شدن.
کلا هم گوش دادن و تکرار عبارتهای تاکیدی قبل از شروع کار، خیلی توی نتیجه و بازدهی اون روزم تاثیر میذاشت و همه چیز خیلی آسون و روون پیش میرفت.
چه نگاهی کمک میکرد تا بتوانی هدایتها و نشانهها را بهتر ببینی و دنبال کنی؟
یکیش همین مورد که توی سوال قبل گفتم. یعنی دیگه از بس استاد تکرار کردن که راه هدایت راه آسونیه، اگر یه راه حل یک کاری رو سریع و آسون پیدا میکردم میدونستم که الهامه.
چطور نجواهای ذهن را کنترل میکردی و در مسیر میماندی؟
با یادآوری اینکه من در تمام مدت این کلاس حال خوبی داشتم پس در مسیر درست هستم چون این مدت لذت بردم از کلاس. پس این راهیه که خدا برای من میخواد و اینکه وقتی جایی گیر میکردم میگفتم همون خدایی که تمام راه حل های تا اینجای کار رو بهم گفته از اینجا به بعدش رو هم بهم میگه. و بعدش گاهی میرفتم یه فیلم شاد نگاه میکردم و سرحال میومدم و برمیگشتم ادامه میدادم.
اواخر هم یاد گرفته بودم که اگر راه حل کاری رو پیدا نمیکنم یا از مسیر سختی داره انجام میشه، طبق آموزه های دوره شیوه حل مسائل، من دارم از مسیر اشتباهی میرم و باید مسیرم رو عوض کنم.
دیدن چه الگوهایی ایمان شما را درباره امکان پذیر بودن آن هدف تقویت میکرد؟
مثلا چندین بار پیش اومد که رفتم فایلهای جلسات قبلی که آماده کرده بودم رو دوباره نگاه کردم و خودم رو تشویق و تایید کردم و به خودم یادآوری کردم که همون خدایی که ایده انجام اینها رو بهت الهام کرد، این یکی رو هم به نتیجه میرسونه.
و اینکه امکان نداره خدایی که منو تا اینجا آورده، اینجا رهام کنه و کمکم نکنه.
درکل هم همش سعی میکردم کارهای بقیه بچه های کلاس رو که شر میکردن رو تحسین کنم و آگاهانه حواسم بود که نرم توی حس رقابت و سعی کنم ایده ها و سبک شخصی خودم رو داشته باشم و خیلی نرم توی این فاز که بقیه چیکار کردن.
تمرین ستاره قطبی رو هم مرتب انجام میدادم. به خصوص اون اواخر دیگه اینجوری بود که اون لحظه ای هم که میخواستم فایلم رو باز کنم قبلش میرفتم توی ستاره قطبی برای خدا مینوشتم و ازش طلب هدایت میکردم که خودش بهم بگه که چیکار کنم و راه رو بر من هموار کنه.
سپس بنویس چطور میتوانی از این الگوها برای رسیدن به هدف فعلی خود استفاده کنی؟
هدف فعلی من تکمیل همون پروژه است. چون برای اون کلاس نیازی نبود که حتما تا مرحله آخر پیش بریم. ولی یه حسی دارم که دلم میخواد تمومش کنم. فقط تفاوتی که با اون موقع هست اینه که دیگه ددلاین و زمان خاصی برای تحویل پروژه ندارم ولی دلم میخواد منظم و با دیسپلین پیش برم و تکمیلش کنم. شاید یه مهارت و تکنیک جدید که قرار هست یاد بگیرم هم همینه که بدون وجود ددلاین بتونم به تصمیمی که گرفتم متعهد بمونم و تا آخر تکمیلش کنم.
فکر میکنم تک تک کارهایی که دفعه قبل استفاده کردم رو الانم میتونم استفاده کنم به خصوص یادآوری اینکه همون خدایی که دفعه قبل کار رو با اون کیفیت برات انجام داده، از اینجا به بعدش رو هم بهت میگه که چیکار کنی.
سلام مهشید جان
خداقوت
خیلی لذت بردم از جوابهای تمرین ، خیلی ظریف و آموزنده بود .
جوابها مرتبط و کارا بودند و میتوان برای هر هدفی استفاده کرد
و چندتا باور بسیار زیبا از متن شما پیدا کردم
راه هدایت راه آسونیه ،اگر راه حلی سریع پیدا کنی پس یعنی الهام
اگر کاری از مسیر سخت انجام میشه یعنی مسیر اشتباه
امیدوارم که همیشه موفق باشید