چگونه به راه راست هدایت می شویم یا از آن دور می شویم - صفحه 22 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/11/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-11-23 04:47:072024-11-23 04:49:23چگونه به راه راست هدایت می شویم یا از آن دور می شویمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
رد پای روز 6 آذر رو با عشق مینویسم
چند روزیه که دارم به آگاهی های این فایل گوش میدم و هر بار یه چیز جدید میشنوم
امروز صبح که بیدار شدم، قرار بود عمه ام بیاد و با ماشینش بریم پارک ترافیک نزدیک خونه مون، که پیاده نیم ساعت راهه و با ماشین 4 دقیقه
هوا یکم ابری بود و نم نم بارون می بارید و قطع شد
من بهش گفته بودم اگر میخوای دوچرخه سواری یاد بگیری ،فردا بیا ،آخرین روزه که میرم برای یادگیری و مادرمم میاد
اما وقتی صبح بهش پیام دادم جواب نداد و من و مادرم حاضر شدیم و داداشم اسنپ گرفت و رفتیم
الان که داشتم مینوشتم یاد حرف استاد افتادم که تو این فایل گفت اگر کسی بهتون یه قولی داد و نتونست عمل کنه سریع ازش دلخور نشید و خودتونو بذارید جای اون ، یا ببینین دلیلش چی بوده که اون کار رو کرده
دقیقا من وقتی دیدم عمه ام جواب نداد، یه لحظه با خودم گفتم اگر نمیخواستی بیای چرا قولشو دادی عمه که من الان دیرم بشه ، بعد گفتم اینجوری نگو طیبه ،سریع گفتم حتما یادش رفته و یا خواب مونده ،اشکالی نداره درسته یکم دیر شده اما با اسنپ میریم
اما خبر نداشتم که خدا امروز رو یه جور دیگه برای من چیده و نباید امروز عمه ام میومده با ما ،و ظهر متوجه شدم
وقتی با مادرم رسیدیم پارک ترافیک ، من سریع رفتم دوچرخه بردارم و میخواستم دوچرخه ای که هر هفته برمیدارم و بردارم اما زین دوچرخه شل بود
خواستم همونو بردارم یه حسی بهم گفت میبینی درست نیست چرا برمیداری
یه دوچرخه دیگه بردار
ولی انگار فکرم این بود که فقط و فقط باید همون دوچرخه باشه
ولی چشم گفتم و دوچرخه دیگه برداشتم ،یکم ترمز چرخ عقبش درست نمیگرفت ،ولی دوچرخه دیگه نبود که بردارم
البته بود ، اما برای ما نبود برای مبتدی ها بود
وقتی شروع به سوار شدن و دوچرخه سواری کردم و رفتم به مربی سلام دادم ،گفتم کاش براش گل سر رو میاوردم
آخه صبح که میخواستیم بیایم دلم میخواست بهش هدیه بدم اما برنداشتم ، تو فکرم گفتم ، اون که به من چیزی یاد نداد ،من بلد بودم و فقط بهم گفت برو تو مسیر پیچ و خم ها و جاهای باریک با احتیاط برون
و افکار ناخوبی داشتم و سبب شد براش هدیه رو نبرم
و وقتی رسیدم اونجا متوجه افکار ناخوبم شدم و گفتم کاش میبردم
به خودم گفتم طیبه یادت بیار که چند تا نکته گفت که سبب شد دقت کنی و باید سپاسگزار باشی
بالاخره روز اول با حرفاش باعث شد من دقتم رو بیشتر کنم
و تصمیم گرفتم اگر یه روز دوباره رفتم پارک ترافیک، براش هدیه ببرم
الان میفهمم که چرا آقای نارنجی ثانی میگفت که تو خدا رو درست درک نکردی ، طبق باورهات هست که فکر میکنی خدا داره باهات صحبت میکنه
که من باید سعی کنم باورهایی رو بنویسم و تکرار کنم که به من کمک کنه تا خدا رو درست درک کنم
باورای من هست که مانعم میشن از انجام دادن کاری که من برای خیلیاشون فکر میکردم که از طرف خداست
و خوشحالم که از اون روزی که درک کردم صحبت های آقای نارنجی ثانی رو به یکباره اون گفتگو هایی که فکر میکردم از طرف خداست و مانعم میشد قطع شدن
وقتی آقای نارنجی ثانی گفتن که خدا منع نمیکنه مثلا از کمک کردن ،خدا توبیخ نمیکنه و خیلی حرفای دیگه
وقتی تو شرایطی قرار میگیرم که فکر میکنم هر بار از صحبت های آقای نارنجی ثانی یه چیز جدید یاد میگیرم
وقتی مادرم نشست، گفت طیبه ازت فیلم میگیرم و من دوچرخه سواری کردم و مادرم فیلم گرفت خیلی حس خوبی داشتم ،منی که هیچی بلد نبودم و نمیتونستم ار موانع رد بشم ،الان میتونستم دوچرخه سواری کنم
و همه وهمه کار خداست
خدا بود که انقدر قدرت به من داد تا بتونم یاد بگیرم
خدایا شکرت
کل اون یک ساعت رو از تک تک لحظاتش لذت بردم ،انقدر خش خش برگای پاییزی که وقتی دوچرخه سواری میکردم ، تایر دوچرخه که رد میشدم از روی برگا ،خش خش میکردن ،صدای زیبایی داشتن ، دلم میخواست فقط ادامه بدم و فقط از همون لحظه لذت ببرم
به هیچی فکر نمیکردم فقط به زمین و درختا و به برگای پاییزی نگاه میکردم و میگفتم خدایا شکرت
و انقدر ذوق داشتم که رور آخر تمام اون پیچ و خم های کوچیک رو میتونم بدون توقف دور بزنم
یادم روز اولم افتادم
گفتم ببین طیبه تو دوقدمم تو این پیچ و خما نمیتونستی برونی هر هفته سه شنبه ها اومدی و در یک ماه و یک هفته یاد گرفتی
ببین این خودش یه ددس بزرگه
هرچقدر تمرینت بیشتر باشه برای هر کاری ، صد در صد پیشرفت خواهی کرد
مثلا تو نقاشی هرچقدر روزانه طراحی کنی ،صد در صد پیشرفت میکنی و میتونی مدل زنده چهره بکشی
هر چقدر بتونی بیشتر تمرین رنگ روغنت رو روزانه انجام بدی ،میتونی خیلی خیلی راحت پیشرفتت رو ببینی
همه چی در ادامه دادن و قدم برداشتن که باعث پیشرفتت میشه طیبه
یادته یک سال پیش و البته دو سال پیش وقتی هنوز به این سایت پر از آگاهی نیومده بودی ،نمیتونستی درست ارتباط برقرار کنی با آدما؟؟؟؟
یادته؟؟؟؟
به یادت بیار طیبه
چون این به یادآوردن هاست که بهت کمک میکنه تا قوی تر ادامه بدی و در کارهای دیگه پیشرفت کنی
به یادت بیار روزی رو که شب و روز گریه میکردی و نمیدونستی چیکار کنی و دلت میخواست تغییر کنی و اجازه دادی به خدا و خدا کمکت کرد و الان احساست از اعماق وجودت با دو سال پیش فرق کرده
حتی با یک سال پیش که وارد سایت عباس منش شدی
خدایا شکرت چقدر این به یادت بیارهای تو برای من شیرینه که تکاملم تا اینجا ،طبق حرکت هایی که داشتم طی شده
و اگر بتونم بیشتر حرکت کنم و سریع تر قدم بردارم تکاملم بیشتر و سریعتر طی میشه
خدایا شکرت
سپاسگزارم که پایی سالم
چشمی سالم
دستی سالم
بی نهایت سلول هایی سالم به من عطا کردی تا همه با عشق با قدرت تو هماهنگ بشن و من بتونم دوچرخه سواری کنم
چقدر لذت بخش بود
تمام وجودم داشت لذت میبرد ، کلی عکس گرفتم از این همه زیبایی محیط اطراف و خودم
بی نهایت زیبا شده بود همه جا
گوشیمو گرفتمدستم و شروع کردم به دوچرخه سواری و فیلم گرفتم ، مسیر پیچ و خم رو رفتم انقدر تند میرفتم و خداروشکر میکردم ، یه لحظه گفتم خدایا شکرت تو بودی که من رو آموزش دادی و یادم دادی و گوشیمدستم بود و داشتم از مسیر فیلممیگرفتم که یهویی ترمز رو گرفتم ترمز نگرفت و دوچرخه کم مونده بود بخوره به کنار مسیری وه جدول کشی شده بود
که خدا کمکم کرد درسته دوچرخه خم شد و نتونستم کنترلش کنم اما تونستم خودمو کنترل کنم ،چی دارم میگم ،من که هیچی نیستم
همه و همه کار خدا بود
و البته خدا کنترلش کرد و من سپاسگزاری کردم که با اون سرعت خودمو نگه داشتم، البته که خدا نگهم داشت
وقتی سریع پامو گذاشتم زمین عین یه ستون بلندم کرد متوجه بودم که کار خداست که با یک پا اونم با شیب حدود 45 درجه از زمین ، پام قدرت داشت و عین یه ستون محکم بود و خم نشد و من نیفتادم زمین
وقتی ریز میشم بهش میبینم که خدا جوری مدیریت کرد که از من مراقبت کنه و بی نهایت ازش سپاسگزارم
وقتی مادرم ازم فیلم گرفت کلی ذوق داشتم و خدارو شکر میکردم
آخرای زمان ساعتش بود سریع کلی عکس گرفتم و مربی اومد گفت داشتم بهت نگاه میکردم خوب پیشرفت کردیا و دیدم که عکساتم گرفتی از این روز پاییزی دیگه هیچی دیگه
یه مربی زیبا رو و خوشگل و بی نهایت مهربان بود از روز اولی که دیدمش حس فوق العاده ای نسبت بهش داشتم
وقتی خداحافظی کردیم ازش ، رفتم به مسئول پارک ترافیک شماره خواهر و عمه ام رو دادم تا بهشون اطلاع بدن و اونا هم برن یاد بگیرن
و دوباره گفتم اگر برای نقاشی دیوارای پارک نیاز داشتین بهمبگین گفت باشه حتما
پارسال که میخواستم دوچرخه سواری یاد بگیرم اصلا فکرشو نمیکردم یه روز تو این احساس های خوب باشم
خدایا شکرت
و با مادرم که خواستیم برگردیم،مادرم گفت طیبه صبر کن از این درخت پرتقال عکس بگیرم
متعجب شدم گفتم وای خدای من ، من بارها اومدم اینجا درخت رو ندیدم ،مادرم اولین باره اومده و این درخت پرتقال رو دیده
یه درس بسیار مهمی برای من داشت که توجه و تمرکزم رو به زیبایی های اطرافم بیشتر کنم
چقدر مادرم لذت میبرد از گوشی که به دست داشت و تازه یک ماه شد که برادرم بهش داده و لمسیه و از گوشی های ما هست
از روزی که بهش گفتم دیگه باید برای خودت ایتا و واتساپ داشته باشی که اگر کار شروع کردی به خانما کاموا بدی ببافن ،از اون روز دیگه گوشی قدیمی که فقط برای تماس داشت رو گذاشت و گوشی اندروید رو استفاده کرد که داداشم بهش داد
یادمه سال ها بود میگفت بلد نیستم و فراری بود از داشتن گوشی اندرویدی ،اما به خاطر درآمد داشتن خودش تصمیم گرفت که یاد بگیره
سال ها بود که هر بار بهانه میاورد میگفت نمیتونم از این گوشیا استفاده کنم ،اما الان با شوق داره یاد میگیره و داره فیلم میگیره از درخت پرتقال
خیلی لذت بخش بود، منم از عکس گرفتن مادرم عکس گرفتم و با هم عکس گرفتیم و رفتیم
انقدر درختا زیبا بودن که خود خود بهشت بود
وقتی باهم برگشتیم از نگهبان تشکر کردم و خداحافظی کردیم و رفتیم تو راه دیدم عمه ام پیام داد گفت خواب مونده و کاش از شب یادآوری میکردی
گفتم ببین طیبه ،یاد بگیر از این به بعد سریع دلخور نشی یا انتظار بی جا نداشته باشی از آدما
وقتی پیاده برگشتیم با مادرم ، انقدر خیابونا زرد و نارنجی و قهوه ای بودن و خود خود بهشت بود
یه حس فوق العاده ای داشتم از اینکه این همه زیبایی و این همه تنوع رنگ زرد و سبز و قرمز رو میدیدم
مادرم یهویی گفت طیبه از این خیابون کجا میره ،گفتم سمت تره بار این محله میره میخوای از اینجا بریم
که مسیرمون عوض شد
نگو خدا میخواست من از این مسیر برم
وقتی رفتیم نون خریدیم و یهویی توجهم به برگای پاییزی افتاد که از کنار خیابون پر بود از درخوای صنوبر
که ما ترکا درخت قلمه میگیم
انقدر رنگاشون زیبا بود
و در کنارشون درخت چنار بود برگاش عین چرم بودن انقدر زیبا که پشت برگای درخت مثل چرم بود حالت تمام برگ خود خود چرم بود
خیلی زیبا بودن
اولین پاییزی بود در عمرم که انقدر از پاییز لذت بردم
انقدر به درختا و طبیعت دقت کردم
خدای من شکرت
وقتی من برگارو دیدم دلم نیومد برگ جمع نکنم و یکم برگ جمع کردم و قرار بود یکی از خانما بیاد که بهش گل سر چسبوندنو یاد بدم
وقتی رسیدم سمت خونه مون خانمی که گل بافته بود و مسن بود منو دید گفت بیا برات گلا رو بافتم و ببین اگر خوب بود به من کار بده
انقدر ذوق داشت که سریع کار بگیره
وقتی وسایلا و برگارو بردم خونه گذاشتم و برگشتم ،خانمی که اومده بود باهم صحبت کردیم و بهش یاد دادم و گفت انجام میدم و از طرفی ترک زبان بود و باهم کلی صحبت کردیم و یه خانم دیگه هم اومد که بهش کاموا دادم
خداروشکر تمام خانم هایی که برام کارارو انجام میدن ،البته برای مادرم چون دیگه کارای مادرم هست که میبره میفروشه
و من از هرکاری که براش انجام میدم درصد میگیرم
البته تا این جمعه
چون درک هایی کردم که دیگه از این جمعه به بعد تمرکزم رو فقط روی نقاشی بذارم
وقتی برگشتم خونه تمرین رنگ روغنم رو خواستم انجام بدم
قبلش تمام برگارو شستم و داشتم خشک میکردم
یه درک خیلی خاصی داشتم که سبب شد سریع تو گوگل درابوم بنویسمش
ساعت 14 دارم به این فایل گوش میدم
اگر خدا یه فرمانی میده ،تسلیم باشیم
در دقیقه 1 ساعت و 7 دقیقه
داشتم برگارو خشک میکردم ،شنیدم
من چرا بارها گوش دادم این قسمت رو نشنیدم
انگار قشنگ بهم گفت فرمان دادم بهت که متمرکز بشی روی نقاشی تسلیم باش و بگو چشم
و اگر تسلیم باشی و متمرکز بشی روی نقاشیات پشت سر هم اتفاقاتی برات رخ میده که متحیر میشی از عظمت ربّ و صاحب اختیارت
و بعد ادامه دادم به خشک کردن برگه که دوباره درک کردم و سریع نوشتم تا یادم باشه
14:14
داشتم به برگ درخت چنار که دستم بود و خشکش میکردم نگاه میکردم
یهویی دیدم که برگ چقدر زیبایی داره و از زیباییش گریم گرفت و سوره حمد به زبانم جاری شد و از خدا سپاسگزاری کردم که به من ایده برگ هارو داد تا من بتونم روشون نقاشی بکشم
درسته که در سال های قبل آگاهیم بارها برگ خشک کردم و بارها روش نقاشی کشیدم اما نفروخته بودم و باورم این بود که کی میاد نقاشی روی برگ بخره
ولی این بار اطمینان دارم چون یه قوت و اطمینان قلبی بهم میگه که صد در صد میگیرن
چون خدا ایده شو بهم داده
چون خدا گفته سریع انجامش بده و ببر طلا فروشیا و به فروش برسون
درسته هیچی از ادامه مسیر نمیدونم
درسته که نمیدونم آیا فروش میره یا نه
ولی دوست دارم وقتی برگا خشک شدن سریع دست به رنگ بشم و عمل کنم و نقاشی بکشم و طبق درکی که داشتم خدا بهم گفت که باید روی برگ ها طرح طلا و جواهراتی رو بکشی که ایده خودت باشه
والبته اینم بهم گفته که نگران نباش من ایده هاشو بهت میگم
و همه اینها به من آرامشی میده که من آرام باشم و با اینکه از نتیجه ، هیچ اطلاعی ندارم ،اما آرام باشم و عمل کنم
چون طبق تجربه های من از ایده هایی که در این یکسال خدا بهم گفت تا به اینجا ، خیلی پیشرفت داشت از صفر که شروع کردم
وای خدای من شکرت
اولین بار از فروش پفیلا که 15 هزار تمن میفروختم شروع شد
و بعد پفیلا و جاکلیدی باهم
و بعد تخمه رو هم بهش اضافه کردم
و بعد در نمایشگاه بین المللی شهر آفتاب ایده تبلیغ پیج جدیدم
و بعد فروشم در پارک ها
وای خدای من شکرت
گریم گرفت
یاد روزی افتادم که بعد کلاس رنگ روغنم رفتم باغ فردوس تجریش ، خدا بهم الهام کرده بود که برم اونجا
منم رفتم و بارونم میبارید درسته خیلی نفروختم و فقط جاکلیدی فروختم اما روز بسیار زیبایی بود
وای خدای من تو چقدر ماچ ماچی هستی آخه
الان دوباره تک تک روزهای پر از عشق رو بهم یادآوری کردی
یا مثلا رفتم یکشنبه بازار نزدیک خونه مون اونجا فروش نداشتم سه هفته ای بود بهم گفتی برو اونجا و من اون روزها ایمانم به نسبت الان کمتر بود و تعلل میکردم و عمل نمیکردم ، بعد سه هفته که رفتم اونجا کاملا سحر آمیز و شگفتی ،هدایتم کردی و خانمی رو که دیدم و هم محله بودیم و بعد دیدم خونه شون رو به روی خونه ماهست ، بهم گفت برو مسجد و پایگاه ها بگو میخوای تدریس کنی
وای خدای من
این ایده درسته هیچ وقت عملی نشد ،اما سبب پیشرفت من شد
درسته رفتم با تک تکشون صحبت کردم و هیچ شاگردی نیومد که بهش یاد بدم ،و یادمه گفتن فقط 100 هزار تمن بهم میدن چون مسجده
و من بعد اون رفتم جلو در مدرسه ها فروختم
و فروشم عالی بود به نسبت همون مدارم
یادمه روزانه میانگین 500 فروش داشتم تا خرداد
تا اینکه مدرسه ها تعطیل شد و خدا بارها بهم گفت حرکت کن و من نمایشگاه ها میرفتم و تقویم تمام نمایشگاه بین المللی و شهر آفتاب و مصلی تهران که نمایشگاه کتاب بود رفتم
و آخرین روزایی که من به تضاد برخوردم در نمایشگاه شهر آفتاب ،دو بار رفتم نذاشتن بفروشم و من زدم زیر گریه
گفتم من دیگه نمیرم جایی و اونجا ایده چاپ تبلیغ پیجم و کار نقاشی دیواری بهم گفته شد
و بعد اون مادرم رفت جمعه بازار و نقاشی های منو فروخت تا دوماه من نرفتم جایی کار کنم
فقط مادرم ازم خرید میکرد
و من فقط به مدارس نزدیک خونه مون میرفتم و میگفتم من میتونم نقاشی دیواری کار کنم ،یا میرفتم به کافه ها میگفتم
و بعد اون دوباره طبق تضادی که پیش اومد و مادرم رفت خونه خواهرم به شهر همسر خواهرم
من تصمیم گرفتم خودم برم جمعه بازار و نقاشیامو بفروشم
که اونجا ایده گل سرای بافتنی بهم داده شد از طرف خدا
و من از اون روز به یک باره از فروش هفتگی 800 هزار تا 1 میلیون به یک باره درآمدم 10 برابر شد
ماه اول یک میلونم شد 23 میلیون
و ماه دوم حدود 25 میلیون
و الان که خدا بهم تاکید کرده که متمرکز بشم روی نقاشی
چقدر خوشحالم که تکاملی دارم پیش میرم
یه روز به مامانم گفتم ببین مامان روزی من در به در دنبال این مسجد و اون پایگاه بودم که برای بچه ها برای 100 هزار تمن نقاشی یاد بدم
الان خیلی بیشتر از 100 هزار تمن درآمدم شده
و ایده های ناب تری بهم گفته شده
الان من یه ایده جدیدم گرفتم از خدا که انار رو با صدف گوشواره ساختم و رفتم بازار تمام وسیله های گوشواره استیل رو گرفتم و درست کردم
تا جمعه با خودم ببرم برای فروش
برای شروع حدود 400 هزار تمن پول گذاشتم و تعدادی که ساختم ، به فروش برسن 3میلیون و 150 میشه
خدایا شکرت که ایده هارو بهم میگی
وقتی دوباره موقع خشک کردن برگا نگاه میکردم و فکر میکردم
تو دلم گفتم کاش برگهاش خشک که شد رنگ برگا ثابت میموند به همین زیبایی و به همین شفافی
همینجور داشتم به برگا نگاه میکردم که قشنگ تصویر ورق طلا اومد جلو چشمم و برگ رو حاضر و آماده دیدم که به رگ برگ هاش رنگ طلا زدم
میدونم که هیچی نیستم
میدونم که خدا این تصویر رو به من داد
میدونم که بعد گوش دادن به این فایل و درک من میخواد بهم بگه ببین این کارارو بکن
ایده نقاشیارو بهت میدم حتما انجامش بده طیبه
از جمعه بازار پل طبیعت باید دل بکنی قطع کنی شاخ و برگ های اضافه ات رو تا رشد کنی تا پیشرفت کنی
داشتم برگارو خشک میکردم گفتم یعنی دیگه کجا از این برگای زرد و نارنجی میتونم برم جمع کنم
که خدا یادم انداخت کاخ سعد آباد
برو اونجا
و ازش خواستم درخت صنوبر باشه که من برگاشو که از درخت افتادن زمین ، بردارم
البته خود اون مسیر هم درخت صنوبر داره و میرم و برگاشو جمع میکنم
خدایا بی نهایت سپاسگزارم
و بعد که کارامو انجام دادم نشد تمرین رنگ روغنم رو انجام بدم و فقط کارای دیگه رو انجام دادم
و شب با کلی عشق خوابیدم
خدایا شکرت
بی نهایت ازت سپاسگزارم
برای تک تک اعضای صمیمی خانواده عباس منش و استاد و مریم جان پر از عشقم ، بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت و زیبایی از تو میخوام ربّ من
به نام خدای مهربان
سلام بر استاد عزیزم و مریم بانوی نازنین و همه دوستانم در این سایت الهی
دیشب داشتم قرآن می خوندم سوره نحل، اینم بگم که از وقتی با شما استاد عزیزم آشنا شدم اصلا نوع رابطه من با قرآن تفاوت پیدا کرده. من در یه محیط به شدت مذهبی بزرگ شدم و خودمم خیلی مذهبی بودم زیاد قرآن می خوندم ولی بیشتر عربی و عجیبه که خوندن قرآن به شدت در من احساس ترس ایجاد می کرد ولی الان به لطف خدای مهربان خوندن قرآن با معنی به شدت احساس آرامش بهم میده و تعجب می کنم که چرا در گذشته اونجوری بودم. یکی از شگرگزاریهایی که جدیدا از خدا می کنم وجود کتاب قرآنه
خلاصه توی سوره نحل خدا خیلی از نعمت هایی که به انسان داده را برمی شماره که دیشب آیات زیر توجهمو جلب کرد و دوست داشتم در اینجا بیان کنم.
سوره نحل
وَٱللَّهُ أَخۡرَجَکُم مِّنۢ بُطُونِ أُمَّهَٰتِکُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ شَیۡـٔٗا وَجَعَلَ لَکُمُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَٱلۡأَفۡـِٔدَهَۙ لَعَلَّکُمۡ تَشۡکُرُونَ (٧٨)
و خدا شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالى که چیزى نمى دانستید، و براى شما گوش و چشم و قلب قرار داد تا سپاس گزارى کنید
این آیه به بدو تولد انسان اشاره داره یاد فایل تسلیم استاد افتادم که می گن یه نوزاد وقتی به دنیا میاد قادر به هیچ کاری نیست. همه می دونیم که وقتی نوزاد به دنیا میاد بینایی، شنوایی و خیلی موارد دیگه ناقصه و به تدریج اینها کامل می شن. با خودم گفتم ببین خدا تو رو سالم به این دنیا فرستاده و در دامان پدر و مادری قرار داده که با رسیدگیشون باعث شدن که اعضای بدن تو به کمال برسن و تو یه آدم بالغ بشی. خدا این آیه را خطاب به انسانهای بالغی می گه که در اطراف پیغمبر بودن و به یادشون میاره که زمانی چقدر ضعیف و ناتوان بودن و به لطف خدا الان یه آدم مستقل و کاملند. خود من خیلی وقتا بخاطر یه سری مسائل ظاهری ناسپاسی می کنم که مثلا چرا قیافم فلان طور نیست و فراموش می کنم که همین قیافه معمولی و سالم هم لطف خداست و من که کاری برای به دست آوردنش نکردم. یا میام پدر و مادرمو سرزنش می کنم که فلان مساله ای که من دارم تقصیر رفتار اشتباه اونهاست و فراموش می کنم که لطف خدا شامل حالم شده که پدر و مادر خوبی داشتم که منو با محبت پرورش دادن و به مرحله بلوغ رسوندن. اینها همش ناسپاسیه.
أَلَمۡ یَرَوۡاْ إِلَى ٱلطَّیۡرِ مُسَخَّرَٰتٖ فِی جَوِّ ٱلسَّمَآءِ مَا یُمۡسِکُهُنَّ إِلَّا ٱللَّهُۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ (٧٩)
آیا به پرندگان که در فضاى آسمان، رام و مسخّر [فرمان او] هستند، ننگریستید که آنها را [از سقوط به زمین] جز خدا نگه نمى دارد؛ یقیناً در آن [وصفى که پرندگان دارند] نشانه هایى [بر توحید، ربوبیّت و قدرت خدا] ست براى گروهى که ایمان دارند
اینجا خداوند پرندگانو مثال می زنه تا انسانها به قدرت خدا پی ببرند. در همین آیه هم خدا داره یه نعمتی رو یادآوری می کنه و اونم نعمت الگو قرار دادن در طبیعت برای پیشرفت انسانه. آیا اگه اصلا پرنده ای وجود نداشت انسان به فکر پرواز کردن میفتاد؟ خیلی وقتها ما بخاطر اختراعات بشر یا حتی پیشرفتهامون مغرور میشیم و فراموش می کنیم که چه کسی این قوانینو در جهان قرار داده تا بشر بتونه وسایلو اختراع کنه. و فراموشی یعنی ناسپاسی.
وَٱللَّهُ جَعَلَ لَکُم مِّنۢ بُیُوتِکُمۡ سَکَنٗا وَجَعَلَ لَکُم مِّن جُلُودِ ٱلۡأَنۡعَٰمِ بُیُوتٗا تَسۡتَخِفُّونَهَا یَوۡمَ ظَعۡنِکُمۡ وَیَوۡمَ إِقَامَتِکُمۡۙ وَمِنۡ أَصۡوَافِهَا وَأَوۡبَارِهَا وَأَشۡعَارِهَآ أَثَٰثٗا وَمَتَٰعًا إِلَىٰ حِینٖ (٨٠)
و خدا خانه هایتان را براى شما مایۀ آرامش و راحت قرار داد، و براى شما از پوست دام ها سر پناه [مانند قبّه و خیمه] مقرّر کرد، که آنها را روز کوچ کردنتان و هنگام اقامتتان [در جابجا کردن] سبک مى یابید و [براى شما] از پشم ها و کرک ها و موهاى آنها تا زمانى معین، وسایل زندگى و کالاى تجارت پدید آورد
انگار این آیات دارن آیه 10 سوره اعراف رو توضیح می دن ببینید حتی خدا به فکر سفر کردن ما هم بوده.
وَٱللَّهُ جَعَلَ لَکُم مِّمَّا خَلَقَ ظِلَٰلٗا وَجَعَلَ لَکُم مِّنَ ٱلۡجِبَالِ أَکۡنَٰنٗا وَجَعَلَ لَکُمۡ سَرَٰبِیلَ تَقِیکُمُ ٱلۡحَرَّ وَسَرَٰبِیلَ تَقِیکُم بَأۡسَکُمۡۚ کَذَٰلِکَ یُتِمُّ نِعۡمَتَهُۥ عَلَیۡکُمۡ لَعَلَّکُمۡ تُسۡلِمُونَ (٨١)
و خدا براى شما از آنچه آفریده سایه هایى قرار داد، از کوه ها پناه گاه هایى برایتان به وجود آورد، و تن پوش هایى براى شما قرار داد که شما را از گرما نگه مى دارد و پیراهن هایى [مقاوم] که شما را از آسیب جنگ و نبردتان حفظ مى کند؛ این گونه نعمت هایش را بر شما کامل مى کند تا تسلیم فرمان هاى او شوید
و در این آیه چقدر قشنگ خدا از نعمت سایه حرف می زنه. نعمتی که خود من هیچوقت تا حالا اصلا بهش فکر هم نکرده بودم اصلا نمی دونستم که نعمته.
و در آخر می گه خدا نعمتهاشو بر شما تموم کرد تا تسلیم او بشید. بله خدا نعمت غذا، پوشاک، مسکن که نیازهای اصلی انسان هستند رو عطا کرده و حتی نیاز به امنیت با پیراهنهایی مقاوم.
نیاز به عشق را خدا برطرف کرده با خلق موجوداتی از جنس خودمون.
خدا همه چیزو فراهم کرده تا بیاییم در این جهان و سپاسگزار و تسلیم او باشیم نه به این خاطر که اون به تسلیم بون ما نیاز داره، نه اون غنی و بی نیازه به این خاطر که شرط زندگی خوب در این جهان اینه.
وقتی فایل قبلی استادو گوش می دادم و استاد می گفتن که خدا بیشتر از ما می خواد که زندگی خوبی داشته باشیم، دیدم در مقابل این جمله چقدر مقاومت دارم چون از بچگی شنیده بودم که نمیشه همه چیز در زندگی خوب باشه بالاخره یه چیزی می لنگه. ولی به لطف خدا هدایت شدم به آیاتی مثل آیات بالا که گفته استادو تایید می کنن.
نه تنها میشه که صاحب همه چیز بود بلکه خدا می خواد که همه چیزهای خوب رو در این جهان داشته باشم. این وعده ای هست که به انسانهای مومن و تسلیم داده.
خدا پیغمبران و قرآنو برای همین فرستاده.
نمی دونم چطور ازتون تشکر کنم استاد عزیزم خدا خودش فقط می دونه شما چه تاثیری در زندگی من داشتید و دارید.
مدتیه هر روز از خدا تشکر می کنم که نگذاشت در جهل مرکب بمونم و خیال کنم که خیلی باایمانم.
یاد این شعر افتادم
آنکس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند
خدا منو ببخشه که در جهل مرکب بودم و فکر می کردم خیلی مومنم و آدمهای دیگه را قضاوت می کردم و توی ذهنم بهشون برچسب می زدم. آره غرور داشتم بخاطر دین و ایمانی که فکر می کردم دارم.
ممنون استاد که از قرآن حرف می زنید. لطفا بازم این سری فایلها رو بگذارید
خیلی دوستتون دارم.
سلام
فروتنی در برابر خداوند، آگاهی از عظمت بیپایان او و محدودیتهای انسان است. این فروتنی، نه به معنای بیارزش دانستن خود، بلکه پذیرش جایگاه حقیقی انسان در برابر خالق است. انسان فروتن، خود را مخلوقی مورد عشق خداوند میبیند که ارزش ذاتیاش از همین ارتباط با منبع هستی سرچشمه میگیرد. چنین نگرشی، او را از نیاز به تأیید دیگران یا وابستگی به داشتههای مادی آزاد میکند.
احساس خودارزشمندی درونی نیز در همین شناخت ریشه دارد. وقتی فرد بداند که خداوند او را با حکمت و هدفی خاص آفریده و در هر لحظه او را هدایت و حمایت میکند، احساس ارزشمندی در وجودش جوانه میزند. این ارزشمندی، از درک جایگاه الهی انسان نشأت میگیرد، نه از دستاوردهای زودگذر دنیا.
مولانا در این باره میگوید:
“خاک شو تا گل بروید زین خاک / چونک خاکی، گل شکوفد بیباک”
این بیت، مفهوم فروتنی را بهزیبایی ترسیم میکند. خاک شدن به معنای پذیرفتن تواضع و فروتنی است، و در نتیجه، گل وجود انسان شکوفا میشود. یعنی فروتنی باعث رشد و تعالی درونی میگردد.
آلبرت اینشتین نیز میگوید:
“هر کسی که عمیقاً معنای فروتنی را بفهمد، درک میکند که قدرت واقعی از تسلیم در برابر عظمت جهان ناشی میشود.”
این سخن نشان میدهد که فروتنی نهتنها ضعف نیست، بلکه سرچشمه قدرت حقیقی است.
در نهایت، فروتنی و احساس خودارزشمندی درونی، دو وجه از یک حقیقتاند. یکی انسان را از وابستگی به دنیا رها میکند، و دیگری به او قدرت میبخشد تا به عظمت الهی در وجود خود پی ببرد.
مثال
فروتنی و احساس خودارزشمندی درونی در زندگی افراد موفقی که جهان را تحت تأثیر قرار دادهاند، بهوضوح قابل مشاهده است. در دنیای خودروسازی، هنری فورد، بنیانگذار شرکت فورد، مثال بارزی از این موضوع است. او علیرغم دستاوردهای عظیم خود، همیشه بر فروتنی تأکید داشت و باور داشت که موفقیت از تلاش گروهی و درک نیازهای مردم ناشی میشود. یکی از گفتههای او این بود:
“خدمت به دیگران و احترام به نیازهای آنها، معنای واقعی موفقیت است.”
او با فروتنی درک کرده بود که ارزش انسان، در تأثیری است که بر جامعه میگذارد، نه در مقام یا دارایی.
همچنین، آکیو تویودا، مدیرعامل شرکت تویوتا، بارها اشاره کرده است که تواضع و نگاه به اشتباهات گذشته، یکی از دلایل موفقیت این برند است. او میگوید:
“ما باید همیشه آماده یادگیری باشیم. افتخار به گذشته نمیتواند آینده را تضمین کند.”
این نگرش، بازتابی از تعادل میان فروتنی و احساس ارزشمندی درونی است که در نهایت به رشد پایدار منجر میشود
“وَلا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّکَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَلَنْ تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا”
(سوره اسراء، آیه 37)
“و بر زمین با تکبر راه مرو، چرا که هرگز زمین را نمیتوانی بشکافی و به بلندی کوهها نمیرسی.”
این آیه بهوضوح به انسان یادآور میشود که غرور و تکبر، از واقعیت جایگاه او در جهان ناشی نمیشود. در مقابل، فروتنی و شناخت محدودیتها، راه رسیدن به ارزش واقعی است.
حافظ میگوید:
“بنده پیر خراباتم که لطفش دائم است / ور نه لطف شیخ و زاهد گاهگاه است ای پسر”
این بیت نشان میدهد که لطف و عشق الهی، بیپایان و دائمی است، و انسان فروتن که این لطف را درک میکند، به احساس ارزشمندی واقعی دست مییابد.
نتیجهگیری
افرادی مانند هنری فورد و آکیو تویودا، با تعادل میان فروتنی و احساس ارزشمندی درونی، موفقیتهای بزرگی کسب کردند. همین رویکرد در آموزههای قرآنی و ادبیات فارسی نیز تأکید شده است. فروتنی انسان را به خداوند نزدیک میکند، و این نزدیکی، سرچشمه قدرت درونی و احساس ارزشمندی است که به زندگی معنا و جهت میدهد.
مثال
فروتنی و احساس خودارزشمندی درونی در زندگی هنرمندان موفق نیز نقشی کلیدی ایفا کرده است. لئوناردو داوینچی، نابغه عصر رنسانس، با وجود دستاوردهای خارقالعاده خود در هنر، علم و مهندسی، همواره فروتنی خود را حفظ میکرد. او در یکی از یادداشتهایش نوشت:
“هنر هرگز کامل نمیشود، بلکه فقط رها میشود.”
این جمله نشاندهنده نگاه فروتنانه او به هنر و پذیرش اینکه کمال مطلق تنها در دست خداوند است.
ادیث پیاف، خواننده افسانهای فرانسوی، نیز نمونهای از فروتنی و خودارزشمندی درونی است. او که با سختیهای فراوانی در زندگی مواجه شده بود، در یکی از مصاحبههایش گفت:
“من چیزی از دنیا طلب ندارم، جز عشق به موسیقی و فرصتی برای به اشتراک گذاشتن آن.”
این نگرش فروتنانه به او قدرت داد تا بر مشکلات غلبه کند و با صدای خود، دل میلیونها نفر را تسخیر کند.
“وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ”
(سوره بقره، آیه 186)
“و هنگامی که بندگان من از تو درباره من بپرسند، بگو که من نزدیکم و دعای دعاکننده را زمانی که مرا بخواند، اجابت میکنم.”
این آیه تأکید میکند که نزدیکی به خداوند و تواضع در برابر او، منبع آرامش و ارزشمندی واقعی است.
سعدی میگوید:
“برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتری است معرفت کردگار”
این بیت به زیبایی نشان میدهد که هرچه انسان در برابر عظمت خلقت و خالق فروتنتر باشد، شناخت بیشتری از جایگاه و ارزش حقیقی خود پیدا میکند.
نتیجهگیری
هنرمندانی مانند داوینچی و پیاف، با فروتنی در برابر هنر و عشق به مردم، به موفقیتهای بزرگی دست یافتند. آنها، همانند آموزههای قرآنی و شعر سعدی، دریافتند که فروتنی نهتنها ضعف نیست، بلکه راهی است به سوی شناخت ارزش ذاتی و ارتباط عمیقتر با حقیقت هستی.
مثال
فروتنی و احساس خودارزشمندی درونی در زندگی بسیاری از کارآفرینان زن موفق نقش تعیینکنندهای داشته است. نمونههای بارز این ویژگی را میتوان در زندگی افرادی چون سارا بلیکلی و اپرا وینفری مشاهده کرد.
سارا بلیکلی، بنیانگذار برند Spanx، از نمونههای برجسته زنانی است که فروتنی و خودارزشمندی را بهخوبی در مسیر موفقیت خود ترکیب کرده است. او با ایدهای ساده (لباسهای فرمدهنده) شرکتی میلیارد دلاری ساخت. با وجود این موفقیت، بلیکلی بارها گفته است:
“من فقط میخواستم مشکلی را حل کنم. موفقیت من حاصل خدمت به دیگران و صداقتم در برابر خودم و خدایم بود.”
او به این باور دارد که تمرکز بر خدمت به نیازهای دیگران، مسیر رسیدن به ارزشمندی و موفقیت پایدار را هموار میکند.
اپرا وینفری، یکی از تأثیرگذارترین زنان جهان، در مسیر زندگیاش با مشکلات بسیاری از جمله فقر و تبعیض مواجه شد. با این حال، او همواره فروتن باقی ماند و بر شناخت ارزش درونی خود تأکید کرد. او میگوید:
“حقیقت این است که هر یک از ما هدفی داریم. وقتی هدفت را بشناسی و به دیگران خدمت کنی، شکوه واقعی را تجربه میکنی.”
اپرا این دیدگاه را مبنای موفقیت خود در دنیای رسانه قرار داد و تبدیل به الگویی برای زنان سراسر جهان شد.
“وَمَا أُوتِیتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلًا”
(سوره اسراء، آیه 85)
“و از دانش جز اندکی به شما داده نشده است.”
این آیه تأکید میکند که انسان با همه موفقیتهایش باید در برابر عظمت الهی فروتن باشد و بداند که همه پیشرفتها از عنایت الهی سرچشمه میگیرد.
مولانا میگوید:
“آنکه گوید من شدم بیمن نشد
آنکه او دید آفتاب او ذره شد”
مولانا با این بیت نشان میدهد که شناخت عظمت خداوند، انسان را به تواضع و درک ارزش حقیقی خویش میرساند.
نتیجهگیری
سارا بلیکلی و اپرا وینفری، با فروتنی و تمرکز بر شناخت ارزشهای درونی خود، نشان دادهاند که تواضع و خودارزشمندی، دو روی یک سکهاند. این زنان موفق، با الهام از اصولی مشابه آنچه در آموزههای قرآنی و اشعار عرفانی بیان شده است، توانستند به اهداف بزرگ دست یابند و الهامبخش دیگران باشند.
مثال
فروتنی و احساس خودارزشمندی درونی در زندگی سیاستمداران زن موفق بهخوبی نمایان است. این دو ویژگی به آنها کمک کرده تا در کنار قدرت و نفوذ سیاسی، ارتباطی صادقانه با مردم و ارزشهای اخلاقی خود برقرار کنند. آنجلا مرکل و جاسیندا آردرن نمونههایی الهامبخش از این رویکرد هستند.
آنجلا مرکل، صدر اعظم سابق آلمان، با وجود قدرت بیسابقه در رهبری اروپا، همواره فروتنی خود را حفظ کرد. او نهتنها سادهزیستی را در زندگی شخصی خود رعایت کرد، بلکه در تصمیمگیریهای سیاسی نیز بهدنبال ایجاد تعادل و رفع نیازهای مردم بود. مرکل در یکی از سخنان خود گفت:
“قدرت فقط زمانی ارزشمند است که در خدمت مردم باشد.”
این جمله نشاندهنده عمق فروتنی اوست که قدرت را بهعنوان ابزاری برای خدمت میبیند، نه وسیلهای برای بزرگ کردن خود.
جاسیندا آردرن، نخستوزیر پیشین نیوزیلند، نمونهای دیگر از سیاستمداری است که فروتنی و خودارزشمندی را در کنار هم به نمایش گذاشت. او با اقدامات انساندوستانه و مدیریت شفاف در بحرانها، از جمله همهگیری کووید-19، تحسین جهانیان را برانگیخت. آردرن بارها اظهار داشت:
“رهبری به معنای مراقبت از دیگران است، نه فقط به نمایش گذاشتن قدرت.”
این نگرش، نشاندهنده باور او به ارزش ذاتی انسان و اهمیت فروتنی در رهبری است.
“تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا ۚ وَالْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ”
(سوره قصص، آیه 83)
“آن سرای آخرت را برای کسانی قرار دادهایم که در زمین خواهان برتریجویی و فساد نیستند، و فرجام نیک از آنِ پرهیزکاران است.”
این آیه نشان میدهد که فروتنی و پرهیز از تکبر، راهی به سوی برتری واقعی و رضایت الهی است.
سعدی میگوید:
“خداوند تدبیر و فرهنگ و رای نخواهد که بنده کند بنده رای”
این بیت تأکید میکند که قدرت و دانش باید در خدمت مردم باشد، نه ابزاری برای برتریجویی و خودنمایی.
نتیجهگیری
آنجلا مرکل و جاسیندا آردرن، هر دو سیاستمدارانی هستند که با فروتنی و توجه به ارزشهای انسانی، توانستند موفقیتهای بزرگی به دست آورند. این نمونهها، همانند آموزههای قرآنی و شعر سعدی، به ما نشان میدهند که قدرت حقیقی در تواضع و خدمت به دیگران نهفته است، نه در سلطهگری و تکبر.
نتیجهگیری منطقی:
فروتنی در برابر خداوند و درک عظمت او، انسان را به جایگاه حقیقی خود آگاه میکند و از وابستگی به ظواهر دنیوی رها میسازد. این تواضع، برخاسته از شناخت ارزش درونی است که ریشه در ارتباط با خالق دارد. افراد موفق در عرصههای مختلف، از هنر تا سیاست، نشان دادهاند که فروتنی نهتنها ضعف نیست، بلکه سرچشمه قدرت واقعی است. احساس خودارزشمندی نیز زمانی به بلوغ میرسد که انسان، خود را بخشی از طرح بزرگ الهی بداند و زندگیاش را وقف خدمت به دیگران کند.
مولانا در این باره میگوید:
“چون قلم اندر نوشتن میشتافت چون به عشق آمد، قلم بر خود شکافت
این بیت نشان میدهد که شناخت عشق الهی، انسان را از خودمحوری جدا کرده و به فروتنی میرساند، جایی که ابزار رشد و تعالی میشود.
حسن ختام با سخنی از ماهاتما گاندی:
“راه یافتن به عظمت، در خدمت به دیگران است. تواضع، قدرتی است که دلها را فتح میکند.”
این جمله، تأکید میکند که فروتنی، مسیری بهسوی بزرگی است و ارزش انسان در خدمت و عشق به دیگران نهفته است.
بنابراین، فروتنی و احساس خودارزشمندی درونی، دو بال پرواز انسان به سوی موفقیت واقعی و رضایت الهی هستند. این دو ویژگی، نهتنها او را در برابر سختیها مقاوم میسازند، بلکه او را به منبعی از الهام و تأثیرگذاری در زندگی دیگران تبدیل میکنند.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام هوتن عزیز چقدر خوب مینویسید .
و ممنون از شما بخاطر این که اینقدر عالی هم مثال های عالی هم نقل قول ها و هم آیات رو زیبا در کنار هم و مرتبط با هم قرار دادید و یه نسخه کامل از درک و مثال و نتیجه گیری رو فراهم کردید.
سپاس از شما
خداوند به همگی ما برکت بدهد
بهنام تنها یارم پروردگارم
سلا ودرود فراوان بااستاد عباسمنش ومریم شایسته دوسداشتنی
سلام به دوستان عزیزم
خداروشکر که بازم میتونم بنویسم
خدایا شکرت که من نوشتن بلدم خدایا شکرت که حالم خوبه خدایاشکرت که راحت نفس میکشم
بچه هرچقد اینو بگیم به خداکمه
چقد هواسمون به اطرافمون وداشته هامون هست
چقد میبینیم داشته هامونو
امروز دوساعت گاز خونمون قد شد و واقعا گفتم خدایا یعنی همین بخاری که من دارم ازش گرما دریافت میکنم
که خونه روگرم میکنه چقد جاااای شکررداره
گفتم خدایا چقد ناشکریم برامون طبیعی شده دیگه نمیبینم اینارو ولی به روزی که ازدستشون میدیم
ماخیلی نعمت داریم بچه ها حتی اونایمون که فک میکنیم به ته خط رسیدیم اگه نگاه کنیم نمیتونیم بشمریم نعمتهامونو
خدایا طلب مغفرت میکنم ازت ومیخوام منو ببری به راه درست
به راه راست
بهسمت زیباییها
به سمت ثروت
به سمت عشق ومحبت
خداجونمم من هیچی نمیدونم توجواب همه مسائل رومیدونی پس همه چی باتو عاشقتممم منن
خدایا هدایتم کن به مسیر درست آسان وزیبا
باور دارم قدرت خداست
هرخیری که به من میرسه ازخداست
من لاااااییییققق بهترییییینهاااا هستمممممممم
من ارزشمندمممممممممم بی قیدو شرط
هر لحظه شرایططط بهترررروبهترررررر میشه برای مننن چون خدابرام کارهاروانجام میده ازبییییییینهاااااااااایت طریق
زندگیم زیباتررررر میشه هرلحظه چونلایقشممممممم
آدمهای خوب هر لحظهههههه درزندگیم بییییییییییشتر میشنننن
خدااااااااایاااااااا شکرتتتتتتت بینهاااات
زینب عااااااااشقته
به نام خدا
سلام
اینکه من چه قدر سپاس گزار این فایل هستم هنوز مشخص نیست چون با هر جمله از این آگاهی خداروشکر میکنم و قطعا چندین بار دیگه گوش میکنم تا بتونم به آگاهی های بیشتر هدایت بشم
واقعا سپاس گزاری اساس و پایه ی ارتباط با خداوند است و تسلیم بودن در برابر خدا ما رو به سمت زیبایی های بیشتر هدایت می کند و خواهد کرد .
به نام خدا
سلام عرض میکنم خدمت استاد و اعضای سایت
استاد ازتون تشکر میکنم بخاطر این آگاهی هایی که رایگان در اختیار ما میزاری
1- یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَاشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ. (سوره 2، البقره، آیه 172)
اى کسانى که ایمان آورده اید از نعمت هاى پاکیزه اى که روزى شما کرده ایم بخورید و اگر تنها او را مى پرستید خدا را شکر کنید.
وقتی که ما در مدار خداوند حرکت کنیم در اون مدار نعمت های فراوان ، انسان های شکرگزار ، ثروت ها ، آرامش ، هدایت ها وجود داره وقتی آرامش داشته باشیم و از خداوند هدایت بخوایم خداوند مارو هدایت میکنه به سمت خواسته ها و ما باید در هر حال آماده دریافت از سمت خداوند باشیم و این ماییم که باید از اون هدایت ها پیروی کنیم که به چیزی که میخوایم برسیم
و کسانی که در مدار شیطان حرکت میکنن انسانهایی هستن که آرامش ندارن چون مدام نجواهای شیطان اونارو ناامید میکنه و از هر شرایطی اونارو میترسونه از وضعیت اقتصادی ، از روابط بد ، از کمبود ثروت ، از کمبود نعمت ها از هر چیزی و هر کسی میترسن چون این افراد به جای هدایت خداوند از شیطان پیروی میکنن و این افراد همانند شیطان که بعد از اینکه خداوند بخاطر ناسپاسی که کرد اونو از جایگاهی که داشت محروم کرد شیطان بخاطر اون غروری که داشت خدا رو مقصر این گمراهیش دونست دقیقا کسانی که در مسیر شیطان هستن همیشه عدم موفقیت و نرسیدن به خواسته هاشون رو دیگران و جامعه یا شهر یا اون کشوری که در اون زندگی میکنن رو مقصر میدونن و خودشون رو مسئول زندگی که دارن نمیدونن و بیشتر افراد شاید 90 درصد افراد با اینکه به حرف میگن که به خدا ایمان دارن ولی در عمل اینجور نیستن و به جای بندگی خدا برده شیطان هستن و این افراد انسانهای ناسپاسی هستن
حتی همه ما که در این سایت هستیم و بعد از اینکه قوانین رو فهمیدیم باز یه جاهایی پاشنه آشیل های زیادی داریم و هر جایی که انسان فکر کنه همه چی میدونه اونجاس که شیطان به طور نامحسوس داره رو تفکر اون فرد نفوذ میکنه که دیگه از اون جلوتر نره و بهش تلقین میکنه که آره تو که قوانین رو میدونی و آگاهیت رفته بالا و .. و اونجاس که باعث میشه دیگه یه جاهایی کم کاری کنیم و از مسیر خارج بشیم مثل شیطان که هزاران سال یا بیشتر واسه خداوند عبادت کرد و جز مقربان درگاه خداوند بود ولی با یه غرور بیجا و نافرمانی کردن و مقایسه کردن و برتر دونستن خودش از انسان باعث سقوط خودش از جایگاهی که داشت شد اکثر آدما یه جاهایی شیطانی عمل میکنن ولی خودشون نمیدونن و صفات شیطان رو در خودشون روز به روز بیشتر میکنن صفاتی مثل مقایسه کردن ، حسادت ، غرور ، خودپسندی ، خود برتر بینی و…
اِنَّ الْاِنْسانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ؛ [1] همانا آدمی نسبت به پروردگار خویش بسیار ناسپاس است.» آیا آیه 6 سوره عادیات
خب وقتی انسان زندگی و شرایط خودشو با کسانی مقایسه میکنه که طبق گفته های استاد مراحل تکاملی رو طی کردن اونجاس که ناسپاس میشه یعنی به جای اینکه به نعمت هایی که خدا بهش داده توجه کنه و شکر اونارو به جا بیاره داره حسرت داشته های افراد دیگه رو میخوره و قدر نعمت هایی که داره رو نمیدونه و وقتی انسان ناسپاس باشه از مسیر هدایت دور میشه و اینجاس که به خودش ظلم میکنه و خداوند در سوره شوری در مورد کفران نعمت و ظلم انسان به خودش میگه وَ مَا ظَلَمُونَا وَلَکن کانُواْ أَنفُسَهُمْ یظْلِمُونَ؛ (ولى آنها کفران کردند) آنها به ما ستم نکردند، بلکه به خود ستم مینمودند»
خدایا مارو ببخش بخاطر هر ثانیه ای با رفتار و اعمالمون به خودمون ظلم کردیم و خودمون رو از هدایت هایی که از سمت خودت بوده محروم کردیم خدایا مارو ببخش که اونجور که سزاوارت هست نتونستیم شکرت رو بجا بیاریم
خدایا مارو ببخش اگه گاهی به جای تغییر خودمون و باورهامون سعی کردیم که دیگران رو تغییر بدیم
خدایا مارو ببخش که به جای سپاسگزاری واسه داشته هامون واسه نداشته ها ناشکری کردیم
خدایا مارو ببخش که با باورهای مخرب و منفی ذهنمون رو محدود کردیم
خدایا مارو ببخش اگه جاهایی ناخودآگاه از شیطان پیروی کردیم
خدایا مارو به مسیر درست هدایت کنی مسیری که خوشنودی تو و خوشبختی و آرامش ما تو اون راه باشه الهی آمین.
استاد عزیز
بسیار سپاسگزارم برای این فایل فوق العاده که بسیار آگاهی دهنده، انرژی مثبت است .به خاطر وقت و عشقی که برای آموختن ودر مسیر درست بودن من و دوستان عزیزم در سایت بی نظرتان
میگذارید.
● سپاسگزارم وتحسینتان می کنم که ما را به تفکر وا می داریدنه اینکه دیکته کنید .به الگو برداری تشویق می کنید نه کپی برداری
●چقدر هوشمندانه است مدل آموختن منحصر
به فردتان توضیح( اغلب تاکید دارید که در هر موضوعی خودتان بروید دنبالش وفکر کنیدو به نتیجه برسید. در ابتدا خیلی مقاومت داشتم به این گفته تان وآن طوری که از یک استاد در ذهن پر رنگ بود که من فقط بلدم و می فهمم ودر ذهنم تضادی بود آن اوایل که یعنی چی خودم باید بفهمم اگر می فهمیدم که دوران عالی کودکی و جوانی بعد یکباره تضادهای مختلف در زندگیم بوجود نمی آمد. کم کم قوانین ثابت را یاد گرفتم ورفتار هایم را آنالیز می کردم بعد با رد پای آن را در فکر و باورهایم پیدا می کردم و…
کلی زندگیم تغییر کرده خدا را بسیار شکر از قوانین ثابت جهان واز دو استاد بی نظیر که صبورانه و با عشق فراوان می آموزید.
● پاشنه های آشیل همیشه هستند و از بین نمی روند. بعضی وقتها کم رنگ می شودکه اگر حواسمان نباشد و کار نکنیم کنترل شون سخت تر می شود.
ما میوه ها را می بینیم و کاری با ریشه ها نداریم.بنویسم جایی جلوی چشمم باشد مثل درخت بامبو حدود 5 سال فقط ریشه است و دیده نمی شود بعد چند ماهه کلی قد می کشد.
● مادامی که تلاش می کنم ودر حرکت هستم عقب ماندن معنایی ندارد.
مادامی که نسبت به روز قبلم هفته قبلم ماه قبلم پیشرفت دارم حتی جزئی ارزشمند هست.
من در رقابت با کسی نیستم .خدا را شکر که هیچ وقت خودم را با دیگری مقایسه نمی کردم و همیشه خودم را منحصر به فرد می دیدم .
حتی در تضادها هم مقایسه را نداشتم ولی باور اشتباه که خداوند مرا در این شرایط دشوار قرار داده تا پخته شوم و به آن اهداف والایم برسم پس باید تحمل کنم.هدایت شدم به مسیر نور و استاد نورانی اش
● قانون آفرینش قسمت 6 را می دیدم یه جایی استاد جان می گویند از خدا با پر رویی چیز بخواهید.یاد خاطره ای افتادم گفتم اینجا بنویسم.
سالها پیش با استاد آشنا نبودم مامانم سکته کرده بود و من نزدیک 2 سال بود ندیده بودمش
و نمی توانستم بروم.
فرداش روز مادر بود بعد مقداری عبادت بسیار عصبانی شدم چه خدایی هستی ،عبادت و دعا وکار خوب اصلا می فهمی .میبینی، وطلبکارانه اگه واقعا هستی به مامانم از طرف من هدیه بده وبا تاکید دو تاهم بده.
3 روز بعد خواهرم زنگ زد که مامانم با اصرار روز مادر من را مجبور کرد بردم حرم در صورتی که روزهای شلوغ حرم نمی روند.
یکی از خادمهای حرم دوتا غذا می آوردند و به مامانم می دهند .
وقتی تعریف می کرد آن چنان بغض کردم که به بهانه آنتن ندارد شارژ ندارد بعد زنگ می زنم خداحافظی کردم. سجده رفته بودم و بلند گریه می کردم .جالبه اگه یه غذابود عادی بود اما نمی دانم چرا گفتم دوتا هدیه بده،دو تا
کلی آرام تر شدم واعتمادم به خدا بیشتر شد.
● سپاسگزارم استاد عزیز که کتابهای قرآن بسیاری دیگر فقط تزئینی در منزل نیستند وبسیار مطالعه می شوند و بسیار تفکرمان را عوض کردید و بسیاری از عالمان دینی هم تلنگری خوردند در این باره .
● مطلب مهم سپاسگزار باشم برای زمین امنی که دارم زندگی می کنم. فراوانی و تنوعی که دارد که بسیارش را نمی بینیم یا درباره اش نمی دانیم.
برای تک تک داشته هایم با جزئیات شکر گزار باشم الان و اکنون.
● حس لیاقت را در خودم تقویت کنم خداوند از روح خودش دمیده
تشکر فراوان از این فایلهای جدید بیشتر بگذارید اما نه خیلی هم نباشد آن ذوق مان کم رنگ نشود.
چگونه به راه راست هدایت می شویم یا از آن دور می شویم
سپاسگذارم برای خداوند وهاب و توانگر و هدایتگرم خدایااا شکرت
خدایااا شکرت که به من قدرت و نعمت سپاسگذار بودن را عطا کردی
درود و هزاران درود و خیر و برکت خدمت استادان بزرگوارم که چراغ راه و راهنمای بشریت هستند تا من را بسمت مسیر درست و صحیح الهی هدایت میکنند
و درود به تمام دوستان عزیزی که با خواند کامنت های بینظیرشون به درک و آگاهی بیشتری هدایت می سوم
سپاسگذار خداوندی هستم که نور الهی و انرژی الهی در وجودم جاری شده تا بتونم آگاهی این فایل توحیدی را از استاد عباسمنش عزیزم دریافت کنم .. استاد عزیزم بخاطر آن آرامشی که چهره و صدای تاثیر گذار و زیبای شما دریافت کردم ممنون و سپاسگذارم امیدوارم بلطف خدای مهربانم بتونم بشنوم و بفهمم و درک کنم و عمل کنم
سپاسگذار خداوندی هستم که توسط شما استاد عزیزم چشم و گوش من را به این نشانه های آیات سوره ی اعراف در مورد داستان خلقت که باید تمام فرشتگان به انسان سجده میکردن شنوا و هشیار کرد
وَلَقَدْ مَکَّنَّاکُمْ فِی الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ قَلِیلًا مَا تَشْکُرُونَ ﴿10﴾
و شما را در زمین جای دادیم، و در آن برای شما وسایل و ابزارزندگی قرار دادیم، ولی بسیار اندک و کم، سپاس می گزارید. (10)
خیلی خیلی ممنون و سپاسگذارم که استاد جان شما اینقدر قشنگ این کره زمین آبی رنگ زیبامون را توضیح دادید این زمینی که به ما اجازه داده شده تا از تمام نعماتش منابعش . مخازنش و منابع روی زمین و زیر زمین و نفت و آب و هوا و باران و درختان سرسبزش و حیواناتش جنگل و گل و گیاه و دریاها و چشمه ها و سنگ ها و جواهرات و طلا و الماس و مروارید و هزاران هزار رزق و روزی اش استفاده کنیم و لذت ببریم و به یگانه خالق جهان هستی ایمان و یقین و اعتماد داشته باشیم و تسلیم اراده ی نیکوی او باشیم و اینکه این کهکشان ها و ستاره ها و سیارات و سیاره ی زمین زنده و در حال گسترش و پویا و جریان زندگی در همه چیز همچنان و همواره وجود دارد که این نعمت های بغیرالحساب و غیر قابل شمارش وجود داره و برامون پر از نعمت و خیر و برکت داره
استاد جان وقتی داشتید ایده ی ایلان ماسک را برای زندگی در کره ی مریخ را توضیح می دادید اینکه معلوم نیست چه اهدافی دارند و یا شاید فکر میکنند برای اینکه ممکنه روزی کره ی زمین از بین بره و باید تعدادی از انسان ها را ببرند کره ی مریخ که شاید یک نسل انسان از بین نره واقعا حتی تصورش قلبم رو به درد آورد.. انگار آدم بدست خودش بخواد خودشو به جایی تبعید کنه که هیچ یک از شرایط انسان بودن و زندگی انسانی و یا حتی زندگی حیوانی و گیاهان و زیبایی های این جهان را در آنجا نداشته باشه . توی حباب زندگی کردن در یک محفظه و لباس عجیب و غریب و بدون هیچ ارتباط لمسی و احساسی .. بخدا همین الان گلوم خشک شد و رفتم سر یخچال آب خوردم و هی گفتم خدایاااا شکرت که این آب گوارا به همین آسونی در دسترسم هست خدایااا شکرت .. دنیایی بدون آب و علف و آسمان و ابر و باد و باران و چشمه و گل و گیاه و سرسبزی و یا هیچ موجود زنده ی دیگری بدون شنیدن صدای پرندگان آوازه خوان غیر قابل تصوره .. حتی فضانوردانی که آن همه آموزش و سواد و امکانات دارند و برای مدتی بفضا میرن موقعی که بر میگردن دیگه آن آدم قبلی نیستند وای اصلا قابل تصور نیست احساس کردم زنده بگور شدم خدادددددیاااا اصلا چنین زندگی بدور از تصور منه…
خدایاااا شکرت که آنقدر نعمت و برکت بی حد و حسابی در زندگیمون هست که احساس آزاد بودن و رها بودن و احساس شادی و شادمانی بی حد و وصفی را دارم
احساس آزادی و نفس کشیدن بدون هیچ زحمت و تلاشی
و یا احساس شادی و شادمانی
و یا احساس زندگی کردن
اینکه شبها چراغ های همسایگان و شهر را میبینی .که مثل الماس های رنگی میدرخشه اینکه میری رستوران و پاساژ و پارک و تفریح و مسافرت و باشگاه ورزشی و استخر و شنا و اسکی و توپ بازی و میهمانی و دیدن عزیزان مون و دوستان و فرزندان مون و غیره …
اینکه صبح بیدار میشی و میبینی در سلامتی و تندرستی هستی و توی یک رختخواب گرم و نرم بودی و شارژ شدی و برای دیدن طلوع خورشید زیبا و دیدن ابرهای فوق العاده زیبا و دیدن شب و ماه و ستارگان و سپیده دم صبحگاهی . دیدن باران ها و برف های سپید عروسکی و دیدن هزاران هزار طبیعت زیبا و دریا های نیلگون اقیانوس ها و ماهی ها و نهنگ ها و مرجان های دریایی و این جاذبه ی قدرتمند کره ی زمین و این اتمسفر و جو زمین که ما را از هزاران تشعشعات و خطرات آسمانی و کهکشانی محافظت میکنه و اینجاست که به یاد این کلام خداوند می یافتم اینکه
إِنَّ عَلَیۡنَا لَلۡهُدَىٰ
آری هدایت به عهده ما است
إِنَّ عَلَیْنَا لَلْهُدَىٰ ﴿١٢﴾
بی تردید هدایت کردن بر عهده ماست.
وَإِنَّ لَنَا لَلْآخِرَهَ وَالْأُولَىٰ ﴿١٣﴾
و به یقین دنیا و آخرت در سیطره مالکیّت ماست
همین تفکر کردن خودش یک احساس فوق العاده بینظیری هست که می تونم با خیال راحت به نقطه ای خیره بشم و تفکر کنم این یعنی آزاد بودن و رها بودن یعنی آرامش و آسایش . یعنی در ناز و نعمت بودن .
اینکه از خاک این کره ی زمین هزاران هزار میوجات و گیاهان و غیره کاشت و برداشت میشه . در خاک کالیفرنیا باغات گیلاس و آلبالو و انار و پرتغال و خرما برداشت و صادر میشه..
استاد جان اینقدر این فایل 95 دقیقه با ارزش و ارزشمند هست که من برای فقط ده دقیقه ی اول این فایل تا این لحظه چندین صفحه نکته برداری داشتم چون فقط در یکساعت تونستم ده دقیقه ی اول این فایل را تفکر کنم و بنویسم و اگر بخوام کل فایل را کامنت بنویسم از حوصله ی خواندن خودم و خودتون و دوستان خارجه البته ناچارم به همین مقدار بسنده کنم و کامنتم رو ارسال کنم و بقیه شو در یک کامنت دیگری بنویسم.. واقعا موضوع چالش برانگیزی است که برای یک آیه ی کوتاه اما عمیق و با کیفیت هزاران مطلب وجود دارد که میتوان سند و مدرک ارایه داد که واقعا خداوند چقدر امکانات و وسایل و ابزار آلات بی حد و حسابی در اختیار این کره ی زمین زیبا برای تمام ساکنینش قرار داده که اگر برای تمام کل نسل بشرییت و هر آنچه در این کره ی زمین زندگی میکند تا آخر دنیا هم بخورد و بیاشامد و استفاده کنه و لذت ببره بازم وفور و فراوانی وجود داره چون دنیا در حال گسترش و زاد و ولد هست .. چون تمام این دنیا بر اساس نظم و هماهنگی و محاسباتی فوق دقیق و با کیفیتی بنا شده که هیچکس و هیچ چیزی نمی تونه کوچکترین خلالی در آن بوجود بیاره
خب دوستان عزیز فعلا تا همینجای فایل رو نوشتم چون خیلی طولانی میشه
میرم ادامه ی این فایل را ببینم و نکته برداری کنم و دوباره یک کامنت دیگری را در ادامه ی این مبحث بنویسم
این داستان همچنان ادامه دارد….
خدایاا شکرت سپاسگزارم ازین که منو هدایت کرده ای به گفتن آنچییزی که برای آگاهتر شدنم مناسبه و از اینکه لحظه به لحظه در مدار هدایت های الهی هستم ممنون و یپاسگذارم
صَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ ، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ
اگر خوبیها رو به خوبی تصدیق کنید ، ما هم شما رو آسون میکنم برای آسونیها
خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم
و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت و آگاهی و انرژی می خواهم
IN GOD WE TRUST
ما به خداوند اعتماد داریم
IN GOD WE TRUST
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین ودوستان بزرگوار
هر آنچه که دارم از آنه توست
خدایا سپاس گزارم که من هم لایق دریافت آگاهی های امروزم هستم سپاس گزارم از استاد عزیزم که این قدر عاشقانه با نیروی الهی این همه آگاهی های ناب الهی را با ما به اشتراک میگذارید
استاد عزیزم این احساس لیاقت چکار کرده با شما و مخصوصا با من که خیلی باید روی این دورهی بی نظیر کار کنم چقدر خوب که شما هدف امسال را کار کردن روی احساس لیاقت گذاشتید
این فایل بی نظیر خود احساس لیاقت بود و با سند های قرآنی مهر تایید را گرفت
احساس غرور واحساس برتری بر دیگران من باید همیشه در برابر خداوند متواضع باشم
باید همیشه تسلیم خداوند باشم وقتی شیطان احساس غرور ومنیت کرد از درگاه خداوند رانده شد دلیل این که باید شیطان در این دنیا باشد که حق انتخاب را خداوند به انسان داده ای دنیا بر دو قطب بنا شده انسان خودش انتخاب میکند که کدام راه را برود با افکار درست به مسیر خوشبختی هدایت می شویم با افکار منفی به مسیر شیطان هدایت می شویم پس مهمترین کاره من نظارت بر افکار و احساسات درونی خودم است
حواسم باشه که مغرور نشوم و تمام نعمت های زندگیم را از آن خداوند بدانم و همیشه این باور را تکرار کنم که هر آنچه را که دارم از آنه خداوند است و همیشه یادم باشه که خداوند از فضلش به من داده فکر نکنی که تو استعداد خاصی داری
یادت یادت باشه که با غرور روی زمین راه نروی
غرور من باید این باشه که واکنش گرا نباشم و این غرور باید مولد باشه
من باید همیشه خاشع باشم مخصوصا در برابر خداوند با تقواترین انسان نزد خداوند با تقواترین شماست که تقوا همان کنترل ذهن است
بحث مقایسه کردن باعث خشم و عصبانیت و نفرت می شود هر کسی توانایی خاصی داره همیشه باید حواسم به احساسات خودم باشه هیچ وقت احساس حسادت نکنم باید همیشه سرم تو کاره خودم باشه و با طی کردن تکامل خودم هرروز بهتر وبهتر شوم و کاری به دیگران نداشته باشم
احساس خوب کارها را انجام میدهد
خداوند در سورهی نسا می فرماید تمنا نکنی از چیزی که خداوند از فضلش به دیگران داده هر کسی هر چیزی دریافت می کند به خاطر قرار گرفتن در مسیر درست با باورهای درست قدم بر داشتن و به خواسته های خودشون رسیدن
برای مردان و برای زنان نسیبی داده این برتری به خاطر مسیر درستی که رفته باید همیشه از فضل خداوند بخواهم
خداوند به پیامبر می فرماید که چشمت را به نعمت های دیگران ننداز هر کسی هر جایی هست جای درستش قرار داره من فقط وظیفه دارم که آنها را تصدیق و تحسین کنم
آیه 16 شیطان خبیس ترین کار را انجام میدهد شیطان به خداوند می فرماید که تو مرا گمراه کردی حالا که من را گمراه کردی من هم در مسیر مستقیم می شینم و انسان را از راه درست دور می کنم
خداوند قدرت خلق زندگی هر کسی را به خودش داده اولین قدم پذیرش این است که من خالق زندگیم هستم با افکار خودم زندگی خودم را خلق کنم
هر شری به ما می رسد به خاطر خودمان است هر خیری به ما می رسد از طرف خداوند است
وقتی در مسیر درست باشیم خداوند ما را هدایت میکند و در مسیر درست نعمت وثروت هست
آیه 17 شیطان می گوید من از همه طرف انسان را گمراه می کنم نمی بینی که انسان سپاس گزار باشد فریب شیطان دور کردن انسان از نعمت هاست و ناشکری کردن در برابر نعمت هاست
وقتی که من سپاس گزار باشم خداوند مرا می افزاید ظرف وجودم بزرگ می شود استاد عزیزم واقعا این حس سپاس گزاری را من چند روز پیش تجربه کردم من با دوستان هم فرکانسی در سفر بودیم و یه لحظه یکی از دوستان تقاضای آهنگ بی کلام داشت وقتی که این آهنگ پخش شده همه ما به فرکانس سپاس گزاری رفتیم وبا این حس خیلی به خداوند نزدیک شدیم و کلی اشک شوق ریختیم و اونجا فهمیدم که این بهترین حسی بود که تجربه کردم واقعا سپاس گزاری بزرگترین نعمتی است که باید من همیشه جزو وظایف اصلی خودم بدانم
خدایا مرا آسان کن برای آسانی ها
تنها تو را می پرستم وتنها از تو کمک می خواهم
ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادهای نه راه گمراهان
به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر که تنها قدرت حاکم بر جهان هستی است.
درود بر دوستان عزیز و استاد بزرگوار عزیز و خداقوت که مژده دوره جدید رو دادید که من از خدا خواستم منم هدایت بشم و بتونم توی فرکانس دریافتش باشم .
خدارو شکر وقتی میام توی سایت و میبینم که یک فابل جدید اومده چقد خوشحال میشم و حس خوبی بهم دست میده و با خودم میگم خدارو شکر فایل جدید آگاهی جدید و زندگی و شخصیت بهتر . الان به یه حالتی رسیدم که وقتی یه فایلی رو گوش میدم کامنتها رو میخونم و از توضیحات استاد و دوستان عزیز استفاده میکنم و مطالعه میکنم انگار یه نهال تازه توی وجودم میکارم و از اون روز اون آگاهی ها رو توی زندگیم انجام میدم . مثلا در مورد مقایسه که استاد گفتند که ابلیس دلیلی که آورد برای خداوند این بود که من از آتش آفریده شدم و آدم از خاک آفریده شده و ندید که هر دو رو خداوند آفریده. پس بهتر فهمیدم که کلا مقایسه سمه و بهش نزدیک نشم یا غرور که چون من از آتش هستم از آدم بالا ترم و خداوند ابلیس رو پایین کشید و ندید که خداوند فرمان داد به آدم که از روح خودش درش دمیده باید سجده کنید . پس غرور هم سمه و باید متواضع در برابر پروردگار باشی و خضوع و خشوع داشته باشیم و بدانیم هر آنچه که داریم از آن خداوند بزرگ است .
قضاوت نکیم چون ما توی جایگاه قضاوت نیستیم و از مسیر کسی اطلاعی نداریم چونوبه احساس حسادت یا حسرت میرسیم و حالمون رو بد میکنیم
پس نه مقایسه نه غرور نه قضاوت .
هر کسی هر جایی که هست جای درستش هر آنچه که داریم از آن خداوند بزرگ است .
ابلیس میگه به من زمان بده تا روز قیامت و من در سر راه مستقیم مینشینم و تو میبینی که اکثر آنها ناسپاس هستند و آنها را سپاسگذار نمیبینی .
پس این صراط مستیم یعنی سپاسگذار بودن ما باید هر لحظه سپاسگذار خداوند باشیم برای تک تک نعمتهایی که داریم برای آبی که توی دسترس هست به شکل های مختلف چه به صورت باران چه ابر چه دریا چه چشمه چه شور چه شیرین چه تلخ .برای این اکسیژن که راحت استفاده میکنیم برای سلامتی و هرآنچه که توی زندگیمون هست .
همه اینها رو جزء زندگیم قرار بدم و جزء شخصیتم بشه که بیشتر و در هر لحظه سپاسگذار خداوند باشم اصلا قضاوت نکنم مقایسه ممنوع به جاش تحسین تشویق کنم غرور نداشته بشم و بگم هرآنچه که دارم از آن خداوند است و در برابر خداوند خضوع داشته باشم ، و از این به بعد بیشتر حواسم به رفتارها و اعمال و برخوردم با جهان باشه و شخصیت بهتری از خودم بسازم تا به مدار بهتری برم .
مثالی که استاد از برنامه مریخ ایلان ماسک گفتند چقد منو به فکر فرو برد که هر چقد احتمال نابودی زمین هست و براش کلی هزینه میکنی احتمال نابودی و خطر در مریخ میلیاردها برابره چندین میلیارد دلار باید هزینه بشه فقط برای اب ، ابی که به رایگان و راحت در خدمت ماست برای جو کره زمین که اصلا خطر برخوردی وجود نداره ، برای اکسیژن که خداوند راحت در اختیار ما قرار داده بیا و سپاسگذار خداوند باش که کره زمین رو با چه نعمتهایی برای زندگی ما محیا کرده و چقد کره زمین حتی از فضا زیبا و نسبت به بقیه کرات متفاوت خلق شده برای زندگی آدمها . زمین رو جای بهتری برای زندگی کنیم و این نعمتی که داریم رو قدرش بدونیم .
سپاسگذار باشیم و متوجه نعمتها تا در دنیا و آخرت ثروتمند و سعادتمند باشیم . .
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید انشالله .