چگونه به راه راست هدایت می شویم یا از آن دور می شویم - صفحه 37

882 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    خوشبخت آزاد گفته:
    مدت عضویت: 1936 روز

    سلام استاد من فکر میکنم کلید گمشدمو پیدا کردم

    این فایل جواب حل مسائل ماست

    جواب احساس لیاقت نکردن ماست

    جواب دور شدن ما از نعمت هاست

    جواب مریضی ماست

    استاد ما نباید مقایسه کنیم خودمونو

    نخوایم چیزی یاد بدیم به بقیه

    نصیحت کنیم

    اگر کسی چیزی پرسید بگیم

    و فکر نکنیم که من از اون برترم

    باید تحسین کنیم توی روابطمون

    باید درک کنیم که هر کسی یه مسیری داره

    یه راه هدایتی داره

    خداوند به کسانی که راه یافته اند داناتر است

    کوچک ترین نکته مثبت در هرکسی رو تحسین کنیم

    حتز نکات منفی رو هم به نظرم تحسین کرد چون در اعماق طرف داره یچیزایی رو یاد میگره یه سری حل مسائل میکنه

    باید عاشق مردم بود

    باید عاشق خود بود

    بی واسه

    بدون اینکه فکر کنی برترز از کسی

    اگه فقط وقتایی که احساس میکنی برتری از کسی

    حالت خوب باشه اونوقت توی روابط هدایت میشی به افراد مشکل دار و ضعیف و افرادی که به کمک نیاز دارن

    آدم باید متواضع باشه و همیشه احساس توبی نسبت به خودش داشته باشه

    و خودشو مقایسه نکنه

    از مقایسه حال خودشو خوب نکنه

    اونوقت هیچوقت دوستای عالی پیدا نمیکنه

    هیچوقت با آدمهای باشخصیت برخورد نمیکنه

    همیشه فردی میشه که بین آدمای ضعیفه

    اگر هم مقایسه کنی توی دلت و بگی من برترم

    حالت خوب بشه اونوقت دل طرف مقابل رو میشکنی

    و هیچکس دلش نمیخوای بقیه رو ضعیف ببینه منکه دلم نمیاد

    بدترین چیز برام اینه که به کسی بگم تو ضعیف هستی خیلی حالم بد میشه

    و احساس بزرگ بودن در مقابل اونا خیلی برام بده

    ولی خب سلی میکنم با افرادی باشم که خیلی این احساسات سراغم نیاد

    وقتی هم با این افراد برخرود میکنم سعی میکنم تحسینشون کنم

    نکات مثبتشونو

    حتی میتونم نکات مثبتی پیدا کنم در من نیست

    و در عین حال خودم رو هم تحسین میکنم

    من یه سوالی قبلا داشتم که چرا کنترل ورودی در روابط مهمه

    و فک کنم الان به جوابش رسیدم

    به خاطر این هست که وقتی کنترل وردی نمیکنی

    داری خودتو مقایسه میکنی

    و این مقایسه باعث میشه حالت بد بشه

    و مثل شیطان عمل میکنی و به دیگران ارزش قائل نمیشی

    ولی خب نباید فراموش کنیم که باید از خودمون مراقبت کنیم در برابر ورودی ها

    شکرخدا کلید گمشده روابطمو پیدا کردم

    تحسین خودت..

    تحسین دیگران..

    و قرار گرفتن در محیطی که بتونی این حالت رو حفظ کنی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    حسین نظری گفته:
    مدت عضویت: 3084 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به تمامی دوستانم و استادان ارزشمندم

    استاد الان با یک ترمز بزرگی که مانع ورود ثروت به زندگیم

    شده رو متوجه شدم با هدایت خداوند اونم اینه که فایل های شما برای من هم مثل قران می‌تونه هم گمراه کننده باشه هم هدایت کننده و اونم این منم که تصمیم میگیرم کدوم وری فکر کنم مثلاً شما میایید میگید باید متواضع باشیم نباید مغرور بشیم نباید خودمون رو با کسی که از لحاظ مالی پایینه مقایسه کنیم و احساس لیاقت مون رو بنا کنیم روی ثروتمون و پولمون بعد هر دفعه این ها رو می‌شنیدم یک چیز در ذهن من ثبت میشد راست میگه استاد اره پول تورو از خدا دور می‌کنه ببین ثروته باعث میشه بشی یکی مثل قارون یکی مثل فرعون یاغی میشی بابا ولکن و دوباره اره بابا چیه این ثروت که باعث غرور ادم میشه همون نباشه بهتره که الان که ثروت نداری ببین چقدر عزت داری حالا اگه داشتی الان مغرور بودی بعد زندگیمون که نگاه میکنم میبینم چقدر داریم با سختی به خواسته هامون میرسیم ثروتیم نیست که بگم مغرور میشم پولیم ندارم که منو از خدا دور کنه اینجوری احساس لیاقتم میکردم که اوه یس من چقدر الان ارزشمندم لایقم در درگاه خداوند به خدا فکرشم نمی‌کردم همچین ترمز ذهنی بزرگی برام باشه وقتی جلسه اول ثروت 1رو درست نوشتم از دیشب تا به الان میگم چرا پوله سخت میاد و باورهای مذهبی که شما فرمودید دیگه ذهنم شروع کرد به اعتراف کردن که نمیدؤنی دیگه چیا اینجا هست که نمیزاره ثروت بیاد سمتت

    خیلی با خودم صحبت ها کردم که تو اول ثروتمند بشو بعد متواضع هم باش

    اول به پوله برس باورشو بساز بزار بیاد بعد چشم خودتم مقایسه نکن مغرورم نشو بزار بیاد لامصب هنوز هیچی نیست ذهن من خوشحاله که ندارش مثلاً استاد میگن تو چهر تو و ظاهرتو همینطوری دوست داشته باش بعد کج فهمی من اینه دیگه از این به بعد باید لباسهای درب و داغونتو بپوشی مبادا بری شیکاتو بپوشی از نظر دیگران مغرور میشی ازراه درست و خدا دور میشی

    و مصداق بارز ازاون ور خر افتادن من بودم

    دوباره من عاشق لوازم ارایشیم و مثلاً رژ زدن بعد چون باید احساس لیاقتم بی قید و شرط باشه دیگه نباید بزنم حتی اگه عاشقش باشم چون من مغرور میشم چون لیاقتم وصل میشه به ارایشم و با حسرت دارم نگاشون میکنم حتی لباسهای خوشکلمو که دوست دارم تو مهمونی بپوشم بعد میام فایلهای استاد رو میبینم که هم خودشون هم مریم عزیزم خوش پوش زیبا مرتب با لباس های زیبا بعد میگم به خودم نه استاد فرق می‌کنه باتو احساس لیاقت تو درونی نشده هنوز

    ولی در کل همین ترمز اصلی که برای متواضع بودن و مغرور نشدن یک اصل مهمه اونم اینه ثروت تورو از خدا دور می‌کنه مثلاً من پول نداشته باشم نمی‌رم که صدتا خونه بخرم بعد مغرور بشم همین یک خونه بسمه پس من احساس لیاقتم وصل نیست به داراییم

    یا من که ماشین شاسی می‌خوام چکار وقتی همین پرایدم کارمو راه میندازه چرا ناسپاسی کنم و از خدا بیشتر بخوام

    یا من طلا می‌خوام چکار ولشکن مهم سلامتیه نه همون بهتر ندارم وگرنه الان مغرور بودم و احساس لیاقتم می‌رفت رو اون ها و هزاران مثل که امروز انگار مثل شیر اب رو باز بزاری از وجودم میومدن بیرون که نگا اینم هست اونم هست کجای کاری و خدارو سپاسگذارم که خودش داره ترمزهامو بهم میگه تا منم رشدم بیشتر بشه و درست تر و اصولی تر دوره هارو کار کنم تا دوباره تو دام کج فهمی نیوفتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  3. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1145 روز

    سلام و درود فراوان به استاد عزیز و مریم جان عزیز و تمامی دوستان گرامی.

    امروز دوست داشتم در مورد سپاسگزاری صحبت کنم و اینکه بگم واقعاً چقدر سپاسگزار بودن ، تاثیرات مثبتی توی زندگی آدم می‌تونه داشته باشه.

    قانون سپاسگزاری رو از چن سال پیش یاد گرفته بودم هم تو فایلهای استادعزیز که تو دوره های مختلف زیاد صحبت شده هم اینکه تو فایلهای شهد و شکر با این قانون آشنا شدم.

    دقیقاً یادم نیست تو کدوم دوره‌ها ولی یادمه که استاد می‌گفتن ما به خاطر دیدن هر زیبایی و استفاده از هر چیزی از خداوند سپاسگزاری می‌کنیم .

    می‌گفتن با وجود اینکه سالها تو یه محل بودیم و حتی اون دوران از امکانات زیادی برخوردار نبودیم اما به خاطر استفاده از هر چیزی مدام خداوند رو سپاس می‌گفتیم و از زیبایی های اطرافمون لذت می‌بردیم .هیچ چیزی برامون تکراری نمیشد و همچنان از داشته‌هامون لذت می‌بردیم منم از همون جا استارد سپاسگزاری رو زدم .

    مدام صحبتهای استاد تو گوشم بود . سعی می‌کردم آگاهانه این تمرین رو داشته باشم اگه لباسشوییم روشن میشد می‌گفتم خدایا شکر می‌کنم لباس‌ها راحت شسته میشه .

    از هر ظرفی که برای پخت و پز استفاده می‌کردم بابتش خدا رو شکر میکردم . یاد گرفتم هرچی که می‌خوریم از اونجایی که من از خوردن کلاً خیلی لذت می‌برم بخاطرش سپاس بگم .

    یاد گرفتم هر خریدی که می‌کردیم از خداوند تشکر کنم .برای اینکه باور فراوانی رو تو وجودم تقویت کنم همیشه به خدا میگم خدایا ممنون و سپاس به خاطر برکتی که به مالمون میدی . حتی بابت استفاده از هر چیزی این جمله رو میگم : خدایا سپاس بخاطر برکتی که مثلاً به برنجی که می‌خوریم میدی و الی آخر….

    دقیقاً بخاطر دوش حمام ، استفاده از آب گرم و آب سردش و هر چیزی که قابل استفاده باشه از خداوند تشکر می‌کنم. خیلی وقتا یه چیزایی رو یادم میره سپاس بگم وقتی که به تضادی بر می‌خورم تازه یادم میفته بخاطر داشتنش سپاس بگم و قدر داشتنشو بدونم مثلاً شاید وقتی که سلامت هستیم فراموش کنیم لحظه به لحظه از خداوند تشکر کنیم اما وقتی بیمار میشیم فرقی نمی‌کنه یا خودمون یکی از اعضای خانواده تازه می‌فهمیم چ نعمت بزرگی رو داشتیم و قدرشو نمی‌دونستیم حتی اگه یه سرماخوردگیه جزئی باشه. حتی اگه یک سردرد جزئی باشه . حتی اگه یه پا درد یا دست درد جزئی باشه که هیچ چیزی قابل قیاس با سلامتی نیست حتی با دیدن یا شنیدن مرگ هر کسی، بخاطر زنده بودن خودمو و عزیزانم از خداوند سپاسگزاری می‌کنم.

    امروز خیلی خوشحالم که یاد گرفتم قدر داشته‌هامو بدونم .

    بخاطر دیدن هر زیبایی تو طبیعت از گل و درختای خوشگل بگیر تا دیدن ماشین و ابرای آسمون و ماه و خورشید بخصوص طلوع و غروبشون که معرکس .

    این فصلم که زیبایی های خودشو داره که آدم از دین این طبیعت زیبا سیر نمیشه .

    من که تو این فصل عاشق پیاده رویم .انقد از دیدن درختای پاییزی و برگهای رنگارنگشون لذت میبرم که دلم نمیاد با ماشین برم که بخاطر همین لذت بردن و حس خوب گرفتن از خداوند بی نهایت سپاسگزاری میکنم .

    خب تا اینجای کار رو شاید اکثریت یاد گرفتیم شایدم بلد بودیم این پرونده هیچ وقت بسته نمیشه و تا زنده هستیم باید بخاطر لحظه به لحظه زندگی کردنمون سلامت بودنمون شاد بودنمون سپاسگزار باشیم. در گذشته نمی‌دونستم لحظاتی که شاد هستم و لحظاتی که آرامش دارم و حالم خوبه نیاز به سپاسگزاری داره اما امروز یاد گرفتم بخاطر تمام لحظات قشنگم از خداوند ممنون باشم.

    تازه متوجه شدم که چرا الان عمیقاً و با جون و دل از خداوند تشکر و سپاسگزاری می‌کنم چون تازه فهمیدم اعتبار تمام لحظات خوب من به وجود خدای خوب و مهربونم برمی‌گرده . من هرچی دارم و ندارم از وجود پر برکت خداست .

    شاید در گذشته آگاهی نداشتم شاید خودخواه و مغرور بودم و اعتبار هر چیزی رو به خودم مید‌ادم از اینکه سطح آگاهیم بالا رفته هم از خداوند سپاسگزاری می‌کنم حتی یاد گرفتم از کسانی که به من درس زندگی میدن سپاسگزاری کنم حتی کسانی که درسهای تلخی ازشون گرفتم .

    حالا میفهم که باید این افراد تو زندگی ما باشن تا با دیدن رفتارها و کردارهاشون یاد بگیریم رفتارها و کردارهای درستی داشته باشیم همونطور که استاد عزیز همیشه عرض می‌کنن تضادها هستن و باید باشن تا ما رشد کنیم دقیقاً همینطوره.

    استاد عزیز همیشه میگن من اگه یه اشتباهی بکنم سعی می‌کنم اون اشتباه رو تکرار نکنم اما متاسفانه من از اون دسته آدمهایی بودم که همیشه از اطرافیانم ضربه و آسیب خوردم بعد یاد گرفتم که چطور باشم .

    خدا رو شکر هیچ وقت کسی آسیب جدی و ضربه شدیدی بهم نزده همیشه همه چیز سطحی بوده و در حد کلام بوده اما خب ‌میتونسته اونها هم نباشه.

    نمی‌دونم شاید سطح توقعم از خودم بالاست که اینطور میگم چون نمیشه خانواده‌ها رو با هم قیاس کرد . من تو خانواده ی پرجمعیتی بزرگ شدم اقوام و فامیلهای زیادی داریم که در حد تعادل با هم رفت و آمد داریم .خانواده ی همسرمم به نسبت پرجمعیت هستن و با اقوام اون‌ها هم در حد تعادل رفت و آمد داریم. به نظرم باید طبیعی باشه که با چنین مشکلاتی مواجه بشم یا اینکه دیر به نتیجه ی دلخواه خودم برسم و تغییرات اون طور که خودم میخوام شکل بگیره.

    با گذر زمان و روند طبیعی تکامل، خدا رو شکر که امروز بدون اینکه با کسی مشکلی داشته باشم می‌دونم با هر کسی چطور رفتار کنم و چ برخوردی داشته باشم.

    سپاسگزاری با ارزشی که تو این چن وقت اخیر یاد گرفتم و ازش خیلی نتیجه دیدم بابت دیدن ویژگیهای مثبت همسرم و قدردان و سپاس گذار بودن بابت تک تک محبتهاش نسبت به خودمه .

    اینکه بخاطر حضور و وجود و سلامت فرزندانمون همیشه سپاسگزار باشیم شاید طبیعی باشه اما اینکه تمرکزت روی سپاسگزاری از وجود همسرت باشه، کمی سخت‌تره . اونم به دلایلهای مختلف که خدا رو شکر بالاخره این مقاومتو شکستم.البته جهان هم خیلی چیزا بهم نشون داد و بهم یادآوری کرد که قدر همسرتو بدون . همسرت مرد خیلی خوبیه واقعاً مطابقش ندیدم اخلاق و خصوصیتهای بی‌نهایت خوبی نسبت به منی که همسرشم داره از اونجایی که همیشه وظیفش می‌دونستم هیچ وقت غرورم اجازه نمی‌داد نه تنها پیش خودش حتی تو خلوت خودم به خاطرش از خداوند ممنون باشم. الانی که دارم اینا رو می‌نویسم همینجوری اشک از چشام میاد یه جورایی شرمندشم . یکم از خدا خجالت می‌کشم از اینکه این همه لطف و عنایت خودشو نصیب من کرده بود بدون اینکه این بندش توجهی به این نعمتها داشته باشه.

    دلیلشم چیز ساده ای هستش

    بخاطر اینکه همیشه سطح توقعم از همسرم خیلی بالا بود. همیشه نگرشم این بود که ایشون باید منو به تمام خواسته‌ها و حال خوب برسونه . برای اینکه همیشه توجه و تمرکزم روی نداشته‌ها و ناخواسته‌هام بود. اینکه تمام فکرم مدام روی نقاط منفیش بود نقاطی که میتونست خیلی کمرنگ باشه.

    خیلی به خاطر این موضوع به خودم آسیب زدم حتماً به همسرو و فرزندام هم آسیب زدم .

    چون تو این چار دیواری تنها زندگی نمیکردم که ….

    صادقانه اعتراف می‌کنم هم خودمو خیلی اذیت کردم و هم اعضای خانوادمو.

    اگرچه ظاهرا همیشه فکر می‌کردم زنی هستم که مدیریت خوبی تو زندگیم دارم و به ظاهر از همه چیز راضیم و به خیال خودم چیدمان درستی تو زندگیم داشتم اگه عیب و نقصی می‌دیدم فقط ربطش می‌دادم به همسرم.

    حالا بعد از گذشت این همه سال تازه به این درک رسیدم که باید لحظه به لحظه هر وقت و زمانی که همسرم هر محبت یا توجهی بهم می‌کنه همون لحظه از خداوند تشکر کنم. غرورمو کنار بزارم حتی از خودش هم تشکر کنم همیشه فکر می‌کردم اگه از همسرم بخاطر کارای خوبش تشکر کنم به قول معروف روش زیاد بشه یا میگن طرف پرو میشه .

    می‌خوام بگم با وجود اینکه نسبت به بهش افکار خوبی نداشتم اما خیلی جاها هم ویژگیهای خوب و مثبتشو می‌دیدم اما نه به روی خودم میووردم نه به روی خودش .

    همیشه گفتم همسرم بخاطر وابستگی شدیدی که نسبت به من داشت، که الان خدا رو شکر تو این چن سال اخیر تغییرات خیلی خوبی حتی تو این زمینه داشته یعنی بدون اینکه ذره‌ای از حس دوست داشتن و علاقش نسبت به من کم بشه وابستگیشو کمتر کرده که اینم من میزارم پای اینکه میخواسته عشقشو به من ثابت کنه‌ . چون می‌دید من به خاطر وابستگیش خیلی جاها اذیت میشم ولی الان انصافاً به حد تعادل رسونده من آزادی و رها بودن خودمو تو زندگیم پیدا کردم اینم یکی از الطافی بوده که خداوند تو این چن سال اخیر شامل حالم کرده.

    میخوام اینو بگم، از وقتی که تمرکزمو روی سپاسگزاری بخاطر تک تک محبتهای همسرم گذاشتم بطور عجیبی احساسم نسبت بهش تغییر کرده. نمیگم الان دیوونه و شهیدش شدم اما حسم نسبت بهش خیلی بهتر شده. اینکه فهمیدم وجودش چقد باعث درست کردن خاطرات خوب زندگیمه .

    از اولم بخاطر این احساسم تقلای زیادی کردم ینی می‌دونستم که عیب از منه ، ولی با تقلاهام به نتیجه خاصی نرسیدم بعد رها کردم.

    نمی‌دونم چطور تعریف کنم فقط اینو می‌تونم بگم که پله پله ترقی کردم و تو این زمینه تغییر مثبتی داشتم هر بار سعی می‌کنم خودمو با چن ماه قبلم مقایسه کنم همین که می‌بینم یه کمی بهتر از چن وقت پیشم هستم برام خوشاینده و اینکه نشون میده به مرور دارم بهتر از قبل میشم .

    حالا یاد گرفتم چ وقتی باشه کنارم و چ لحظاتی که کنارم نیست مدام بخاطر رفتارها و ویژگیهای مثبتش از خداوند سپاسگزاری کنم شاید باورتون نشه بقدری گذشته ی وحشتناکی داشتم که تو این چن سال اخیر با وجود تغییرات جزئی جزئیم همیشه همسرم ازم تشکر کرده حالا که دیگه هیچی !!!!

    از اون دسته مردایی هستش که غریبه و آشنا براش فرقی نداره هرجا هر احساسی نسبت به من داره همونو سریع بیان می‌کنه. هیچ باک و ترس از قضاوتی از کسی نداره. با وجود اینکه از خودم به اندازه ی کافی راضی نبودم اما همسرم همیشه طوری در موردم حرف میزنه که انگار داره با یه فرشته زندگی می‌کنه .

    دقیقاً برعکس من برعکس این سالهای گذشته ی من ،همسرم همیشه قدر محبتها و ویژگیهای مثبت منو نسبت به خودش می‌دونست و از تغییراتم خوشحال و امیدوار میشد.

    جای سرزنش نیست نمیخوام خودمو سرزنش کنم شاید باید این اتفاقها میفتاد و من با خیلی از تضادها روبرو می‌شدم تا بفهمم و قدر همسرمو بدونم خدا رو شکر می‌کنم قبل از اینکه دیر بشه به این درک رسیدم حالا متوجه شدم همسرم تنها کسیه که بیشترین محبت رو نسبت به من داره. بیشترین عشق را نثار من می‌کنه .بیشترین نگاه لذت بخشش مال منه. بیشترین حس خوبش کنار منه . همیشه هم حسم بهم میگه و اینکه همیشه همسرم بهم ثابت می‌کنه که من تنها مونس و همدم و محبوبه قلبش هستم . این موضوع تو تمام زندگیم بهم ثابت شده منتهی من خیلی جاها بی‌تفاوت ازش می‌گذشتم. از این به بعد بخاطر تک تک این حسهای قشنگی که از همسرم دریافت می‌کنم از خودش و از خداوند سپاسگزاری کنم.

    همیشه دوست داشتم تو تمام لحظات زندگیم حس خوب از همسرم بگیرم در حالی که اون یه نفر همیشه کنارم بود ولی من نمیدیدمش . دلم میخواد از این به بعد هرچی نیست و هستم رو نثاره داشتن همچین همسری بکنم . همسری که هم در کلام بی‌نهایت اعتماد به نفس و عزت نفس بهم میده و هم در عمل نشون میده که چقدر دوستم داره.

    منظورم این نیست که اعتماد به نفس و عزت نفسمو از ایشون میگیرم منظورم اینه همیشه همه جوره توجه بهم می‌کنه و چیزی کمم نمیزاره.( نیازها و خواسته های یک زن )

    استاد جونم مرسی .

    مرسی ازت که هستی و هر بار با گوش دادن دوره‌های جدید و فایلهای جدیدت منو آگاه‌تر و بالغ‌تر می‌کنی.

    سالهاست بخاطر وجودت از خداوند سپاسگزاری می‌کنم از خداوند میخوام همیشه و در تمام لحظات ، دنیا به کامت باشه .

    عاشقتم خیلی برام عزیز و قابل ستایشی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 40 رای:
    • -
      رویا میانکاله گفته:
      مدت عضویت: 988 روز

      سلام دوست عزیزم ناهید جانم

      دوست پرتلاش و فعالم

      خیلی خیلی خوشحالم و تحسین میکنم آنقدر متعهدانه پیش میرید.

      چقدر کامنت زیبایی نوشتید و چه چیزای کشف کردی.خیلی خیلی شبیه له هم بودیم و دقیقا حس الانتون منم دارم تجربه میکنم.

      تنها چیزی که میخوام بگم اگه سال‌های قبل همسرمون بهمون محبت میکردن یکی از دلایلش شاید این بود ما احساس ارزشمندی میکردیم از قبل،

      و تو وجودمون بود که خوب این احترام و عشق گذاشتن باید باش.و اینکه استاد تو فایل ها و دوره ها گفتن اگه نسبت به دیگران اوکی هستید ولی در برابر یک شخصی که خیلی هم بهتون محبت میکنه پرخاشگر و عصبی میشید چون اون فرد این وجه شما رو میاره بالا.تنها مشکل ما نبودیم ما تو وجود همسرمون نیستیم .

      من دقیقا این مدلی بودم با همه اوکی همسرم نه. حتی تو خلوتم به قول شما خودم تعجب میکردم و میدونستم کارم اشتباه ولی دوباره همون رفتار نسبت بهش انجام می‌دادم.

      و واقعا گل گفتید منم دقیقا همین دیروز با خوندن کامنت ها یهو انگار تازه حرف استاد متوجه شدم که عاشق تضاد تون باشید البته تضاد های دیگ میدونستم ولی این نه.

      اینکه من چقدر عاشق همسرم، این همسرم اومد با اختلاف های که داشتیم تضاد های که به وجود میومد من ظرفم بزرگتر شد،قبلا تلاش میکردم ولی تسلیم نبودم فک میکردم خودم باید کاری کنم.ولی مدت ها دست تسلیم بالا بردم که من کی هستم بخوام مسئله حل کنم همه چیز از خدا.

      دیگه تا تضادی بینمون پیش میاد که خیلی کمه میگم خدا جوابش بگو تا من انجام بدم بعدش پاداش رو هم می‌فرسته چقدر سپاسگزار خدا باید باشیم تضاد خودمون ایجاد میکنیم خدا الهام میکنه مسئله رو ،بعد اگه دریافت نکنیم بازم خودمون فشار بیشتر میکنیم ولی اگه هدایت دریافت کنیم عمل کنیم خودش پاداش میده.

      پاداشش همین آزادی و رهایی که شما گفتید که منم دارم خیلی خیلی زیاد تجربه میکنم.

      پاداشش اینه چقدر احترام و عشق و علاقه بینمون داره بیشتر میشه.

      پاداشش اینه که حس آرامش گرفتیم و متوجه شدیم همسرمون هم تکه ای از وجود خداست

      پاداشش برای من اینه منی که سعی داشتم قبلا همسرم از فضای مجازی دور کنم خودش برگشت چند روز پیش به بچه هام گفت ،من چند سال تو گوشی هستم به جای نرسیدم باید کمش کنم .

      من چشمام گشاد شد از این حرفش .

      واقعا خدا رو شکر میکنم بابت همین لطف بزرگش که این همین برای من انتخاب کرده و من روز به روز بیشتر میفهمم که چه انتخاب نابی بودن.

      اینجاست که استاد میگ دیگ وقتی حست خوب باش گیر نمیدی به طرز لباس،اینکه مو نداره،اینکه بی برنامه ،….هیچی برات مهم نیست جز حضورش در کنارت.

      سپاسگزار شما هستم یکبار دیگ تاکید کردید بابت نکات مثبت همسرم.

      راستی من از دیروز برای ساعت 09:09هر صبح الارام گذاشتم هر جا هستم سجده شکر بیارم برای خداوند بابت حضور همسر و فرزندانم، الان چون ساعتش نزدیک شد بهم یادآوری کرد یادم اومد تا به شما هم بگم.

      عاشقتونم بهترین زندگی رویایی رو برای شما و خانواده عزیزتون از خدا میخوام.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    زینب مرادی گفته:
    مدت عضویت: 996 روز

    به نام پروردگارم وبه یاد پروردگارم

    سلام استاد عزیزم دوستان سایت عباسمنش امیدوارم حالتون خوب باشه

    خدایا شکرت به خاطر نفسهام

    به خاطر خانواده م

    به خاطر سلامتیمون

    خدایا وقتی فکر میکنم که چطور هدایتم کردی به این سایت زیبا واقعا نمیدونم چطور قدردان توباشم از جایی که تمام زندگی برام جهنم شده بود دستم روگرفتی ووارد بهشتم کردی توی همین دنیا

    خدایا من مهتاج کمکم خدایا هوامو داشته باش هرلحظه کنارم باش میدونم که هستی هواست بهم باشه که من هواسم بهت باشه. خدایا دلم بهت قرصه نمیترسم از کسی خانواده م میخوان کاری که دوسندارم انجام بدم ولی من به تو توکل میکنم وکاری رومیکنم که دوسدارم

    حرفای شما برنامه های شما زندگی دربهشت وسفر به دور امریکا رودوسدارم ونگاه میکنم بعضی از صحنه هاشو بیشتر دوسدارم ونگاه میکنم خواسته هامو تجسم میکنم واحساسم خوبه وقتی سفر به دور امریکارومیبینم وتوی جاده هستین احساس میکنم دارم کنار تکتک اون درختا راه میرم وبهشون دس میکشم بهم آرامش میده ممنون

    باوردارم قدرت خداست

    من لایق بهترینام

    زندگی هرروز راحتر میشه

    سلامتی بیشتر میشه

    عشق بیشتر میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  5. -
    سمانه امینی گفته:
    مدت عضویت: 957 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خداوند فرموده: هر آنچه که برای معیشتتان نیاز هست ما قرار دادیم بر زمین.

    اگه من نعمت هایی که میخوام رو ندارم یعنی من بلد نیستم راه دستیابی به نعمت ها را یعنی مشکل از منه یعنی من دارم به خودم ظلم میکنم یعنی من اجازه ورود نعمت ها رو نمیدم.

    خداوند نگفته برای یک عده ای آنچه که نیاز است برای معیشت را قرار دادم

    خدا نگفته تا تموم نشده استفاده کنید پیشی بگیرید از هم دیگه

    خدا ملاک هایی رو تعیین نکرده تا لایق بشیم برای نیاز های معیشتی…

    خداوند پبش از آنکه من پا بر روی زمین بگذارم میلیاردها سال پیش …. آنچه که نیاز من بوده برای معیشت قرار داده

    خدایا سپاسگزارتم ،استاد سپاسگزارتونم که با این بیان شیوا و سرتاسر آرامش زاویه نگاه و تفکرمان را تغییر می‌دهی و از زاویه ای صحبت میکنی که توووحید است و بس

    الهی شکرت خداجونم ممنونتم که من بخشی از توام و چه قدر این جمله برام تکرار میشه و این هم هدایت خودت است اینکه بدانم من از خداوندی هستم که صاحب کیهان است صاحب جهانیان است و همه نعمت ها و برکت ها از آن اوست این یعنی من هم می‌توانم همانند خداوند تدبر کنم،می‌توانم ثروتمند باشم،می‌توانم غفور باشم،می‌توانم بردبار باشم،می‌توانم وسیع باشم،به شرط اینکه در مسیر باشم مسیر آرامش مسیر تقوا مسیر حال خوب نه اینکه خودم را از دیگران برتر بدانم ویا دیگرانی را از خودم بالاتر بدانم خیر همه ما در یک خط هستیم وهمه ما به عشق به محبت به شادی به تبسم نیازمندیم وباید سرریز حال خوبمان را تقدیم کائنات کنیم تقدیم جهان کنیم تا جهان باید بخشنده باشیم از انتشار محبت همین صحبت های استاد همین انتشار آگاهی هایی که به قلب استاد جاری میشه یعنی بخشندگی یعنی تواضع دربرابر آنچه که خداوند بهش می‌بخشد یعنی نچسبیدن به چیزی یعنی تسلیم بودن دربرابر خدا یعنی رشد دادن جمعی از انسان ها استاد جان هرچه قدر گوش بدهم این فایل هاتون رو کمه واقعا کمه چون هربار مدار من فرق میکنه و من نکاتی متفاوت می‌شنوم…

    و خداوند من را خالق زندگی خودم کرد من می‌توانم خلق کنم هرآنچه را که میخواهم به واسطه افکار و باورهایم اگر نیست می‌توانم خلق کنم اگر هم آنچه که هست من نمی‌خواهم می‌توانم با تغییر دادن خودم باورهایم افکارم رفتارهای متفاوت عملکرد های متفاوت و پاسخ های متفاوت از جهان بگیرم همه این ذرات جهان می‌توانند تغییر کنند و آن طور که ما می‌خواهیم…..

    خداجونم سپاسگزارتم

    همین جمله ها هم ازتوعه

    همین که من میتونم بشنوم این نکات ناب الهی را از جانب توست…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  6. -
    فهیمه مقاتلی گفته:
    مدت عضویت: 2498 روز

    به نام خدا

    خدایا هر آنچه دارم از آن توست

    خدایا خودت دستانم را برای نوشتن این آگاهی ها حرکت بده

    خدایا خودت ذهنم را برای تمرکز بر آگاهی ها و عمل به اون کنترل کن

    سلام به استاد عزیز توحیدی و خانم شایسته مهربان و دوستان بهشتی این خانواده عزیز

    درس اول که از این فایل یاد گرفتم اینه که من خیلی ارزشمندم من عزیز دردونه خدا هستم، من مخلوق خداوندم هستم، من روح خدا در وجودم دارم، خدا من را عزیز کرده و جایگاه خاصی بهم بخشیده، خدا من را خالق زندگیم قرار داده، خدا سرنوشت زندگیم را دست خودم قرار داده نگفته هر چی من برات تصمیم بگیرم، حواسم به این نعمت بزرگ باشه که از این قدرتی که خدا بهم داده درست استفاده کنم و خواسته هایم را خلق کنم و یه زندگی بهشتی برای خودم درست کنم

    درس دوم که خدا بازم خیلی به من لطف داره و یه مکان برای من آفریده که موجبات راحتی و آسایش و خورد و خوراک و هر چی بخوام برام فراهمه یادم باشه شکر گذار این نعمت باشم نیام بگم نه این که چیزی نیست برگردم بیرون از این مکان یه جایی دیگه مثلا فضا یا کره ماه دنبال زندگی بگردم من فعلا از این داشته ام استفاده کنم.

    درس دیگه هیچ وقت کسی را سر زنش و قصاوت نکنم نگم نه اون چرا این کار کرد یا چرا اون کار نکرد یا اون مقصر بدبختی منه یا خوشبختی من به اون شخص مربوط میشه یا خدا را مقصر بدبختی هامون نبینم، خدا که سرنوشت زندگی ام را در دست خودم قرار داده پس چرا اشتباهات خودم را گردن خدا بندازم، وقتی خودم در فرکانس نا مناسب هستم معلومه بلا سرم میاد من بیام فرکانس عوض کنم اون وقت ببینم چه زندگی برام ایجاد میشه

    درس بعدی این هیچ وقت مغرور نشم به داشته ها من که از خودم چیزی ندارم هر چی دارم از چهره یا اندام یا ثروت یا هوش یا مال اموال مگه از کجا آوردم همش از خداست اگه خدا ارده کنه در کسری از ثانیه از من گرفته میشه پس چرا غرور بورزم من باید شکر گذار خدا باشم که توانستم مقداری از فضل خدا را دریافت کنم و استفاده کنم اصلا من برتری نسبت به هیچ بنده دیگر خدا ندارم فقط یکی کمتر یکی بیشتر توانسته از این نعمت ها استفاده کنه

    خدایا خودت همیشه حواست به من باشه هیچ وقت مغرور نشم و این غرور بدترین فرکانس داره و همه را نابود میکنه خدایا خودت من را از شر شیطان که باعث غرور و کینه و حسادت و مقایسه و شرک میشه محافظت کن

    درس بعدی مقایسه نکردن خودم با دیگران که این از درس های خیلی مهمه دوره احساس لیاقته که حواست باشه مقایسه در هر صورت باعث نابودی میشه چه مقایسه در مقابل افراد فقیر که باعث حرکت نکردن و غرور کاذب میشه و مقایسه با افراد بالاتر از خودم باعث احساس غم و ناراحتی و نرسیدن و حسادت و کینه میشه و من را در فرکانس نامناسب میبره، فقط خودم را با گذشته خودم مقایسه کنم که آیا بهتر عمل کردم یا نه

    حواسم باشه مقایسه مخصوصا در شبکه های اجتماعی خیلی زیاده سعی نکنم از روی کنجکاوی برم زندگی بقیه نگاه کنم حتی بلاگرها این ها یه جور احساس حسرت میاره در صورتی اصلا چیزی که در شبکه اجتماعی میزارن حقیقت نیست همش فیکه و بهترین شرایط از زندگی و بهترین عکس ها را میزارن فقط برای جلب افراد که ما چقدر خوشبختیم

    و درس بعدی که مهم ترین چیز در زندگی من و هر کسی که یک ذره هم بهش عمل کرده نتیجه خوبش دیده، احساس سپاس گذاری هست و آن شالله که همیشه بتوانیم شکر گذار تمام نعمت های خدا که باعث زندگی راحت ما و آسایش و سلامتی ما شده باشیم و آن شالله به زودی دوره جدید سپاس گذاری استاد آماده بشه که خدا میدونه چه اتفاقات قشنگی برای همه بیفته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    شیرین حمزه ای گفته:
    مدت عضویت: 2689 روز

    بنام خدای همواره حامی وهدایتگرم

    سلام به دواستادبزرگوارم وتمامی دوستانم

    هرچقدرکه این فایل روبیشترگوش میدم بیشترمتوجه ویژگی های بازدارنده درخودم میشم وخداروصدهزارمرتبه شکرکه این آگاهی هاروروزی من قرارداده، وهرچقدرقدردان شمااستادعزیزم واستادشایسته باشم کمه بابت این نعمت آگاهی ها.. خدایاشکرت خدابهتون برکت بده

    من روزپنج شنبه به سفرکوتاهی تصمیم گرفتم برم وازخداوندخواستم که این سفرروبرای من پربرکت کنه، ودرک بهتری ازاینکه چه دیدگاهی مانع ازغرورکاذب درزمانی که موفقیتی بدست میارم میشه، من چه نگاهی بایدبه خداوندوثروت ها داشته باشم تابه جای غرورویاحسادت فروتن وشکرگزارباشم درپیشگاه نیروی رب، باگوش دادن این فایل کل مسیرمن درصلات بودم وخوراک مناسبی هم به ذهنم دادم ولطف خدابودکه بقیه هم که توماشین بودن برعکس قبل درسکوت بودن وخداوندآسان کردبرای من این صلات رو، آگاهی هایی که دریافت میکردم ازاین فایل روبرای خودم نوشتم درنت گوشیم که فکرمیکنم این چیزی بودکه من بایددرک میکردم، تصمیم گرفتم اینجاهم بعنوان ردپا بنویسم

    شیطان چراازامرخداسرپیچی کرد وسجده نکردبه انسان؟!

    حسادت اولین وجه شیطان بوده که درماهم هست وحسادت برمیگرده به اینکه شیطان دیدوسیعی نداشته وخیلی محدودوبه اصطلاح کوته فکر بوده، ونتوسته ازدیدوسیعتری که دیدخداونده به موصوع خلقت خداوندکه انسان هست نگاه کنه، فرشته های دیگ میپذیرن که دیدشون درحددیدخداوندنیست ومحدویت آگاهی دارن وچیزی جزآگاهی که خداوندبهشون بخشیده ندارن وتصمیم خداوندرومیپذیرن بی چون وچرا،، ولی شیطان نمیتونه بپذیره ودرهمون دایره محدودآگاهی که داره خودش روعالی وبرترمیدونه، یادم باشه که ریشه حسادت از محدودیت هست که من باید یه آلارم بازدارنده بدونم ووقتی موفقیت کسی رومیبینم باخودم فکرکنم که میشه بزرگتررشدکرد میشه بیشتربدست آورد، میشه پیشرفت کردوراهش هست چون این ادم راهشوپیداکرده وبرای منم راه حل مخصوص خودم هست که هدایت میشم، چون خداوندازآگاهی نامحدودخودش به من بخشیده این تفاوت من بافرشته هاوموجودات دیگست.. پس خودکم بین نباشم که ظلم به خودمه حسادت یعنی خودمودارم ناتوان وکم میبینم، درصورتی که من توانایی نامحدودنیروی رب دردرونم درجریانه درهرلحظه، وخودش گفته که روی این نیروحساب کن به همه چیزمیرسی درحدبی حدوحساب، چون توانایی نیروی رب نامحدوده، پس من روی این توانایی حساب میکنم که درمن هست نه روی اطلاعات ذهنم، من مثل شیطان به اطلاعات محدودذهنم نبایدبسنده کنم بایدبپذیرم که درهرموردی دارای توانایی نامحدودی هستم این توانایی جریان داره درهرلحظه، برای هرچیزی درلحظه من پاسخ وراه حل دریافت میکنم، برای هرچیزی که بخوام توی شرایَط بدست آوردنش قرارمیگیرم، ومن محتاجم به این نیروواواناییش، خدایاشکرت… سلیمان الگوی ثزوت وقدرت توانایی بی حدوحساب دهندگی بینهایت این نیرویاورکردوروش حساب کرد

    آدمی که دیدکمبودداره باهمون یه ذره دستاوردپزمیده چون نمیتونه باورکنه که اینچیزی که داره زیادنیست ذره ای هم دربرابربینهایتی که میتونه بدست بیاره نیست، ولی کسی که اینومیدونه، میدونه که اینچیزی که بدست اورده تازه ذره ای ازبرکت بینهایت خداونده که تونسته بدست بیاره، پس بزای دریافت بیشترمیره وچون این براش نهایت نیست غرورنداره درعوض عزت نفس بیشترپیدامیکنه که تونسته بدست بیاره ومیره برای بیشتربدست اوردن، نه اینکه سرگرم همون یه ذره بشه، خدایاشکرت بازم برای این اگاهی ارزشمندکه به من بخشیدی، وبرام قابل درک شدکه چرانبایدکم بخوام وچرانبایدازچیزی که بدست اوردم مغروربشم، چون این یعنی باورکمبود.. برای اینه که ثروتمندان باعزت نفس ازچیزهایی که دارن استفاده میکنن وجوری رفتارمیکنن که آدم فرکانسشومیگیره که داره میگه طرف من لایق این چیزی که دارم هستم وخواسته های بزرگتری داره، هیچوقت ازآدم های ثروتمندنشنیدم که دارایی هاشونواسم ببرن که من این دارم اون دارم، ولی همیشه ازایده هاشون برای بدست آوردن شنیدم که صحبت میکنن، وازچیزهایی که دارن هم بالذت استفاده میکنن بارفتارش میگه من دارم وبرازنده این نعمت هام..

    یه پسردایی دارم که ثروتمندخودساخته ای هست وبقول حمیدرصا عزیز، خیلی کم دیدم این ادم بگه اینوخدابه من داده ولی توی رفتارش میشه دیدکه غرورنداره وروی خداحساب میکنه،از جنس حرفاش میشه فهمیدکه منبع رزقی که اون روش حساب میکنه وباورداره منبع بینهایت رب هست وآدم شاد وعلی بیغمی هست اصلا کاری به کسی نداره ودرموردکسی اصلا صحبت نمیکنه، تواین مدت که دارم به رفتارادم های اطرافم وطرزصحبت کردنشون دقت میکنم بیشترقانع میشم که هرکسی هرجایی هست کاملا درسته وجهان بادقت صددرصد به درخواست های اون شخص پاسخ داده..

    دیروزتویه جمع قرارگرفتم که بین این افراد انگاریه مسابقه بودکه اون یکی به اون یکی ثابت کنه من مریض وازکار افتاده ترم، این ازدردکمرش میگفت اون یکی از3تادردبیشتر دربدنش حرف میزد، اون یکی میگفت من کارم به عمل کشیده ولی بهترکه نشدم هیچ بدترم شدم کلی هم دردای دیگ بهم اصاف شده، وخلاصه حدود 3ساعت این میتینگ ادامه داشت، کاملا برام قابل فهم شد که چرااینا تواین چندسال هی دارن مریصترمیشن، خداروشکربااین آگاهی هایی که پیداکردم ازقانون ودقیق بودنش باعث میشه حواسم بیشترجمع باشه.. الان اگربرای لحظه هایی توی جمعی قرارمیگیرم که صبحت هاشون برخلاف قانونه، من میگم خدایاشکرت که اینجا قرارگرفتم تا بازهم قانون جهان برام دقیقترمشخص بشه ومن الان درس یادمیگیرم، قبلنا دنبتل راهی میگشتم که فرارکنم ولی الان اعراض کردن ودرک قانون برام خیلی درونی ترشده، خداروشکر

    به امیدبهبودهمیشگی…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  8. -
    رضا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 984 روز

    بنام خداوند بخشنده و وهاب

    خدایا هر آن چی دارم از آن توست !

    سپاسگزار خداوند هستم که مرا در این مسیر هدایت کرد و از استاد عزیزم تشکر میکنم

    چیقدر این اکاهی به جانم نشست که خداوند میگه ما برای شما در زمین مکان قرار دادیم و هر انچیزی برای معیشت تان لازم بود فراهم کردیم ولی تعداد اندک شکرگذار هستند وقتی خودم را میبینم که از مسیر دور شدم بخاطر این نوع نگاه من بوده است که ما چیزی نداریم و ناشکری چیقدر ما دور شدیم از اصل مان …

    وقتی دیدم و با دیدن این فایل چیقدر دیدم باز شد و درم کردم چیقدر ما نعمت داریم مخصوصا مثال که استاد از مریخ زد فرض کن انسان برود در مریخ هیچ چیزی نیست ها ولی تو زمین همه این نعمت ها به صورت طبیعی هست ها ولی ما نمیبینم قدر شان نمیدانیم مخصوصا من که خداروشکر در کشور زنده گی میکنم که زیبایی اش تمام نشدنی است و با این همه تنوع جغرافیایی که در اطرافم میبینم اصلا چطور میشه سپاسگزار نبود خداروشکر میکنم که چشم و نگاهم را باز کرد که اینا ببینم و قدردان این نعمت هر باشم

    دوم قسمت صحبت مراحل خلق انسان بود که خداوند انسان را از گل خلق کرد و بعد شکل دهی کرد و سپس به ملائک و شیطان گفت که به این مخلوق که جدید خلق کردم سجده کنید

    این خیلی بحث کلیدی است که ما چیقدر ارزشمندیم چون سجده فقط در مقابل الله جواز دارد ولی خداوند میگه به انسان سجده کنید یعنی اینکه اینقدر این موجود بزرگ و ارزشمند است که ملائک ساده می‌کند ولی تنها شیطان سرباز میزند

    ما قسمت از خداوند هستیم خداوند قدرت خلق کردن زنده گی ما را به ما داده ای جان

    از اینکه شیطان ساده نکرد خداوند میاد دلیل اش را می‌پرسد بجای اینکه ناراحت و عصبی بشه اینقدر خداوند مهربان و بزرگ است میاد دلیل مخاد ولی شیطن بخاطر غرور و خودبرتر بینی اش میگه من از آتشم اون از گل

    اینجا مراحل سقوط شیطان فرا می‌رسد نه تنها بالا نرفت بلکه پست تر شد پایین امد

    چیقدر این به آدم درس دارد که اول نباید از جایگاه بالاتر با کسی برخورد کنیم چون همه برابر است نه کسی از کسی بالاتر است و نه پایین تر ….بر ترین شما کسانی است که تقوا بیشتر دارد کنترول ذهن بیشتر دارد .

    بحث دیگر فروتن بودن در مقابل الله خیلی مهم است که بیایم در مقابل رب العالمین تواضع داشته باشیم که خدایا هر آنچه دارم از آن توست و هر نعمت که وارد زنده گی من میکنی از آن توست

    مقایسه کردن :- مقایسه کردن آدم را نابود می‌کند باعث حسادت میشه و حسادت باعث میشه در درون آدم خشم ایجاد کند و این خشم روح آدم نابود می‌کند بهتر است مقایسه نکنیم و از چیزی خبر نداشته باشیم

    بجای اینکه خودمان را بالا بکشیم بقیه مخام پایین بیاریم و این دور شدن از مسیر درست بیاییم برای بقیه دشت بزنیم تحسین کنیم و باور کنیم که می‌شود و اگر برای اون شده پس برای من ام می‌شود شاید اون استعداد داشته که بدون شک استعداد به تنهایی کافی نبوده در مسیر اش حرکت کرده و یک سری نتایج بدست آورده

    سپاسگزارم از خدای عزیزم در مسیر درست هدایتم کرد و تشکر میکنم از استاد نازنینم و بچه های سایت انشاالله در پناه ربالعالمین باشید

    دوست تان دارم ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    مرضیه گفته:
    مدت عضویت: 2406 روز

    سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته عزیز و همه دوستای گلم.

    واقعا جنس احساسی که سپاسگزاری در قلب آدم ایجاد میکنه متفاوته. و این کار جلوی خیلی از وسوسه ها و نجواهای شیطانی رو میگیره. اصلا واقعا گیم چنجره. ولی وقتی انجامش نمیدی، میفتی تو فاز مقایسه، عجله و همه حس های بد که زنجیروار دنبال هم میان.

    همه چیز برای من از مقایسه کردن شروع میشه. حتی مقایسه خودم با کسایی که تو برنامه های آموزشی استاد نیستن، یه جورایی انگار هول میزنم، با استفاده از قانون زودی به همه خواسته هام برسم که یه لیست بلند بالا از هدف های محقق شده داشته باشم، تا باهاش به اونایی که در جریان نیستن که جهان با قوانین داره اداره میشه، یه چیزایی رو ثابت کنم.

    امروز داشتم به خودم میگفتم مرضیه چرا اینقدر هولی که مثلا این خواسته هاتم تا آخر 2024 تیک بخوره، مگه مسابقس، مگه اگه مثلا یه ماه یا دو ماه دیرتر بشه چی میشه، نوشتم و نوشتم تا رسیدم به ریشه. ریشه این بود؛ داشتن لیست بلندتر از خواسته های محقق شده، برای ارائه به بقیه، برای دریافت تحسین. البته اینایی که دارم میگم مطلق نیستا، منظورم اینه که اینطوریم نیس که همه ساعت های روزم به این مدل فکر کردن بگذره، گاهی هم به خودم میگم، این خواسته هامم مثه قبلی ها در بهترین زمان محقق میشه، من سهم خودمو انجام دادم خدا هم که همیشه سهم خودشو فرای تصور من انجام میده، یا آگاهانه به خودم میگم عجله چرا، میدون مسابقه که نیس.

    اینو لازمه که هزار بار به خودم بگم که بپا نیفتی تو دام عادت کردن برای شنیدن تحسین، نیفتی تو دام بلند کردن لیست اهداف محقق شدت فقط به این دلیل که بقیه بگن دمش گرم، ترکونده. هزار بار باید به خودم بگم از مسیر لذت ببر. سپاسگزار باش و سعی کن ساعت های بیشتری از روز رو در این احساس ناب باشی. هزار بار باید به خودم بگم، اصل رو گم نکن، اگر داری کامنت مینویسی هی منتظر نباش که از کامنتت بازخورد بگیری، هی سایتو چک نکن ببین چن نفر لایک کردن و چن نفر جواب دادن. تو اونموقعی که داشتی کامنتو مینوشتی هدف اصلیت کنترل ذهن یا توجه به خواسته ها بوده، پس هدفو تو روزای بعدی با پیگیری اینکه چن تا لایک خورده، کی جواب داده یا کی نداده گم نکن.

    اینجا که شیطان میگه از همه جهت حمله میکنم تا از راه بدر کنم انسانو همینه، حتی وقتی داری رو خودت کار میکنی، تو رو ممکنه در این حد قاطی حواشی کنه ( با مقایسه نتایجت با بقیه دوستان تو سایت، با انتظار برای دریافت نقطه آبی از دوستان، با شمردن تعداد لایک ها و…..)خدایا ما رو آنی و کمتر از آنی به خودمون واگذار نکن.

    استاد عزیزم مثل همیشه دمتون گرم، تنتون سالم و خونتون آباد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  10. -
    حمید خالقی گفته:
    مدت عضویت: 3883 روز

    تا الان حدود 1 ساعت و 25 دقیقه شوگوش کردم و اونقدر این فایل جالب و آموزشی و ارزشمند هستش که تاحالا میتونم بگم شاید ده بار اومدم تا آخر گوش کنم هر بار دوباره زدم از اول گوش کردم

    اما نکاتی که یاد گرفتم:

    اول اینکه ما اصلا وجود خارجی نداریم ؛

    منظورم چیه؟

    خوب دقت میکنم میبینم ما از دو جزء ساخته شدیم

    جسم و روحی که خدا در این جسم دمیده

    اولا اصل وجودی موجودی به نام انسان روح او هستش چون جسم در نهایت تبدیل به خاک میشه

    یعنی جسم به تنهایی ارزش خاصی نداره این روح هست که به این جسم ارزش میده

    این جسم چطور و از کجا به وجود آمده؟ خداوند این جسم را از گِل آفریده یعنی ریشه اولیه این جسم که الان ما از مادرمون متولد شدیم بر میگرده به خاک و گِل

    اگر ریشه رو در نظر بگیرم من در خلق اون هیچ دخالتی نداشتم منه انسان اصلا وجود نداشتم که بخوام از گل چیزی بیافرینم چون هنوز روحی در او دمیده نشده

    اگر وجود جسمی الان خودم رو در نظر بگیرم باز میبینم من هیچ دخالتی نداشتم

    چون در داخل شکم مادرم یک نتفه ای تشکیل شده و این نتفه رشد کرده تبدیل به جنین شده؛

    خپ من در تشکیل و رشد این نتفه تا مرحله جنین چه دخالتی داشتم؟ هیچ دخالتی

    پس جسم من چه از ریشه بخوام صحبت کنم چه از مرحله نتفه در شکم مادر من هیچ دخالتی نداشتم

    میمونه روح من

    روح رو هم خداوند میگه قسمتی از خودمه که در کالبد جسم دمیدم

    پس در مورد روح هم منی وجود ندارد

    چون اون هم قسمتی از خود خداوند هستش

    پس من نه جسم هستم و نه روح ؛

    پس منی وجود ندارد همه چیز فقط خداست

    پس من به چی مغرورم الان؟

    نعمتها رو هم خداوند آفریده مثل آب و خاک و خورشید و گیلاس و نان و شیر و پنیر و جنگل و کوه و رودخانه و …

    پس الان به چی مغرورم؟ چیم از دیگران بهتر یا برتره؟

    اصلا منی وجود داره اصلا؟

    اصلا منی وجود نداره که بگم من از این لحاظ برترم یا کمترم….

    از فلان شخص موفق ترم یا کمترم …

    اصلا منی وجود نداره که …

    پس خیلی باید حواسم باشه که به چیزی مغرور نشوم و در عین حال آزاد و رها از همه چیز و همه کس باشم

    و همه چیز را فقط و فقط از رب بخواهم

    از خدای جهان بخواهم نه از آدمیان

    خدایی رو ببینم که بالاتر و مسلط تر از همه چیز و همه کس همیشه زنده و بیدار است و همه چیز را میبیند

    به قول امام خمینی (ره) :

    اینقدر من من نگویید که این من شیطان است

    من از این فایل یاد گرفتم همیشه به خداوند توکل و توجه کنم همه چیز را از او بخواهم چون او قادر و متعال و مقتدر است

    عادل و راستگو است

    خلف وعده نمیکند

    نمیخوابد و نمیمیرد

    و هرگز تنهایم نمیگزارد

    مگر من خلف وعده کرده باشم که البته باز هم خداوند در رحمت خود را گشوده نگه میدارد منتها این من بودم که از تحت نظر خداوندی خودمو خارج کرده بودم

    توبه و بازگشت میکنم به سمت خداوند به سمت اصل وجودی خودم تا مجددا از رحمت و لطف و فضل او برخوردار شوم و مشمول شوم

    خداوند انتقام نمیگیرد؛ این من بودم که از مسیری که میتونستم از رحمت و لطف و فضل و مغفرت او برخوردار شوم خارج شده بودم

    توبه میکنم و به سمت خدای بزرگ عالم برمیگردم تا دوباره مشمول شوم

    در پناه الله یکتا شاد موفق و پیروز و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: