چگونه به راه راست هدایت می شویم یا از آن دور می شویم - صفحه 40
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/11/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-11-23 04:47:072024-11-23 04:49:23چگونه به راه راست هدایت می شویم یا از آن دور می شویمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای مهربانم .
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته بی نظیر و همه دوستان هم فرکانسیم در تنها دانشگاه توحیدی کیهان .
الهی شکرت که یک روز دیگه توفیق حضور در این سایت خداگونه را دارم به لطف خدای بزرگم الهی شکرت
از شکر گذاری خیلی دورم و از خدای خودم میخام منو به یاد نعماتی که دارم بیندازه تا فراموش نکنم که از کجا امدم
وای خدای من فراموشی یکی از صفات ماست ما با کار کردن رو خودمون با ورودی های مناسب قوانین داریم این صفت
فراموشی را مداوم پیوسته ادامه میدیم تا زمانی که در این کره زیبا هستیم چون نمیتونیم به یک نقطه ثابت برسونیم
فراموش کردن را چون در ما هست مثل کار کردن رو خودمون باید رو این قضیه کار کنیم در زمینه فراموش نکردن
نعمات داشتم فکر میکردم که اگر ما فراموشی برامون بد بود چرا خدا این را در شخصیت ما انسانها قرار داد خوب خودش
بهمون داده و چرا همش باید روش کار کنیم
اولا این بهم گفته شد که اگر ما تمام خصوصیتهای شخصیتی را در ما قرار نمیداد خداوند خیلی به ضرر ما میشد
اگر انیمیشن درون و بیرون را ندیدین ببینید در این خصوص هست خلی تاثیر گذاره واقعا من خیلی بهم کمک کرده
که چرا یک سری خصوصیت در ما گذاشته شده مثلا عصبانیت و خشم ناراحتی فراموش شادی ارامش اینا همش
یک سری جاها باید استفاده بشع یک جاهایی باید خودمون کنترلش کنیم خیلی جالبه یک جاهایی به کمک ماست
ولی یک جاهایی به ضرر ماست این در اختیار ماست که بتونیم خود کنترلی داشته باشیم همون کنترل ذهن که
کجا باید صب داشته باشم کجا باید فراموش کنم اگر اتفاقی افتاده حالا در هر زمینه ای اگر نمیتونستیم فراموش
کنیم مثل از دست دادن عزیزی و از دست دادن مال و فرزند و…. خدا فراموشمون میده با صبر خیلی کمک
کننده است که اگر من محمد بدانم که این خصوصیات را سرکوبشون نکنم که اقا اصلا چرا غم هست یا چرا فراموشی
و خیلی چیزهای دیگه اگر هست هر کدام از انها مثل یک ابزاری برای زمانهای خودش مورد استفاده قرار میگیره
خداوند مارا بهتر از خودمون میشناسه و تمام این خصوصیتهای اخلاقی را در ما گذاشته فقط ما هر کدوم از انها را
تو یکیش یا چندتاش خیلی فرو کردیم خودمون را از اول بهمون یاد ندادن که هر کدوم از این ها باید سر جای
خودش استفاده بشه انیمیشن درون و بیرون اصلا مختص این صحبت بنده است که اگر ببینید دو قسمت داره خیلی
آگاهی دهنده است قوانینی خدارو شکر که یک سری ادمها چنین انیمیشن و فیلمها را میسازن احتمالا شاگردای
استاد عزیزمون هستند خخخ
خودم یادمه زمانهایی که شکر گذارم برای داشته هام چقدر حالم خوبه و احساس رهایی بهم دست میده
شیطان قسم خورده میاد شکر گذاری را فراموشمون میده که بیفتیم تو خط خودش و به هدفش برسه که همون
نزاشتن شکرگذار بودن ما در مقابل خالقمون هست خودش رانده شده است از لطف و مرحمت خداوند میخاد مارا هم
رو سیاه کنه ما باید با این ارزشمندی که خداوند به ما داده ابروی خدا را نبریم و تسلیم خدای خودمون باشیم تا شیطان
هر وقت داره حالمون بد میشه فورا الارم بیاد که داری میری تو قطب شیطان و برگردیم این کار ماست و دیگر هیچ
کار دیگه نداریم فقط باید حالمون خوب کنیم و شکرگذار باشیم و پوزه شیطان را به خاک بنشونیم و اتش که جنس
خودش بوده خدارو شکر که مارا خلق کردی و از روح پاک مقدس خلاق خودت در من دمیدی و تمام فرشتگان به من
انسان سجده کردن که از خود خدام چقدر حس خوبی داره وقتی بفهمیم که این قدر ارزشمندیم و خدایییم
الهی شکرت استاد عززیم دوست دارم که این همه اگاهی را با ما در میان گذاشتی از خداوند برای شما عمر نوح
ثروت سلیمان و توحید ابراهیم و شجاعت موسی را برایتان ارزومندم که لایقش هستید
همه شما را به خدای مهربان و بزرگ میسپرم الهی شکرت
خدا نگهدارتون
سلام خدمت استاد عزیز و گرامی و تشکر از شما به خاطر فایل خیلی خوبتون که هم آگاهی دهنده بود و هم روشنگر .فقط یه سوال داشتم اینکه ما نباید خودمون را برتر بدونیم نسبت به بقیه پس آیا درسته که در مذهب شیعه بعضی با عنوان« سید» یعنی آقا و سرور و فردی که منتسب به ائمه هست خودشان را معرفی میکنند و احترام خاصی برای خودشان از بقیه میطلبند و آیا اینکار درسته یا اشتباه ؟
به نام خدای مهربونم
سلام به استاد عزیزم و سلام به مریم جان عزیز و مهربون
استاد مهربونم این کامنت شاید خیلی ربطی به محتوای فایل نداشته باشه اما من میخوام برای ردپا بنویسم
چند وقتی که حالم یویو واره
یعنی مدارم زیاد اکی نیست ولی باز هم لطفش اینه که نسبت به قبلنا حتی حال بدم هم هزار برابر بهتره
چندوقتی بود که به شدت احساس تنهایی میکردم
و علیرغم اینکه چند تا کار تو دست اقدام دارم باز هم شیطان تو ذهنم همه اینارو بیارزش نشون میده
مثلا برای گواهینامه که اقدام کردم آزمون آئین نامه رودفعه اول قبول شدم با احساس خوب رفتم امتحان دادم و اسم هرکسی به عنوان قبولی صدا زده میشد تحسینش میکردم تا اسم من هم صدا کردن و کلی خوشحال شدم
با دیدن چندتا نشونه و آلارم دوره قانونسلامتی رد خریدم 22 روزه دارم بهش عمل میکنم و حدود ده کیلو کم کردم با وجود اینکه دخترم یکونیم سالشه و شیر میخوره چند روز هم هست که فست 24 ساعته میگرم و خیلی راضیم خداروشکر ،زیبایی چهرم داره خودشو بیشتر نشون میده ، پوستم شفافتر شده ، قند خون ناشتام از 215 رسیده به زیر 100
حالا باز حتی شیطون میاد و اینهارو هم برام بیارزش نشون میده و میگه خوب حالا که چی ؟
تهش چی؟؟؟
و با این تفکرات انگار هیچکدوم از دستاوردهای آدم به چشمش نمیاد
و از طرفی بیکاری هم به شدت اذیتم میکنه من به چیزی که علاقه داشتم آشپزی و شیرینی پزی بود که مدتی هم شیرینی فروختم ولی چون بچههام و خودم به بوی شیرینی حساسیت پیدا کرده بودیم و گلو درد داشتیم دیگه نپختم و خداروشکر که ادامه ندادم چون با قانون سلامتی اصلا هماهنگ نبود و بودنش تو خونه مثل توپ بازی بود که باید ازش دوری کرد
ولی الان همش میگم خدایا چیکار کنم برای اینکه سرگرم باشم با وجود دوتا بچه کوچیک من که نمیتونم جایی کار کنم ، و هنر خاصی هم بلد نیستم
و میدونم اگر شغلی داشته باشم ، قطعا حال روحیم خیلی بهتر خواهد شد انشالاکه خدا کمکم کنه
من و همسرم این روزا خیلی با هم صحبت میکنیم تا حالمون خوب بشه
ما شغل اصلیمون بازسازی و ساخت خونست و بعد هم فروششون
الان دو تا ملک داریم که قیمتشون هم سنگین نیست ، تو دوتا محله خوب هستن ، ولی با وجود اینکه چندین ماهه برای فروش گذاشتیم هنوز فروخته نشدن
همه باورهای درست رو تا اونجایی که میدونیم به کار بستیم ولی خوب نمیدونم صلاح در چیه که فروش نرفته
امروز با همسرم دستاوردهامون رو مرور میکردیم
برای اینکه ذهن رو با منطق جوابش رو بدیم
ما وقتی ازدواج کردیم یه خونه کوچیک داشتیم تو یه محلهای که خوشنام نبود با کلی قرض و وام و بدهی الان با وجود گذشت 6 سال ما دوتا خونه تو دوتا محلهی خیلی خیلی بهتر داریم با ماشین ، بدون یک ریال قرض و وام ، وسایل خونه رو عوض کردیم ، دو تا بچه داریم سالم و سرحال که خدا بدون کوچکترین دارو و دکتری بهمون داد
من به همسرم گفتم تو خوش بینانهترین حالت الان یه کارمند شاید 30 الی 40 میلیون درآمد داشته باشه و قطعا حداقل یه قسطی ، چیزی هم داره
حالا اگه حتی ما باز هم تصور کنیم هیچ خرجی نکنه باز هم نهایتا سالی چهارصد میلیون درآمدشه ، بدون اینکه آزادی زمانی و مکانی داشته باشه
ولی خوب مسلما از این چهارصد میلیون درآمد سالانه سیصد میلیونش خرج زندگی و قسطش میشه خیلی خوب بتونه پسانداز کنه صدمیلیون میتونه پس انداز کنه
ولی ما به طور میانگین سالی 400 الی 500 میلیون به داراییمون اضافه کردیم علاوه بر اینکه مسافرتهای خوب رفتیم ، خوب خرج کردیم و خوب پوشیدیم ، هدیههای خوب خریدیم ، مهمونیهای خوب برگذار کردیم
اما ذهن میاد همه اینارو عادی جلوه میده و مدام میگه کو پس پول تو حسابت چرا کمه
امان از بازیهای ذهن
خدا انقدر حواسش به ما بوده که مارو همیشه هدایت کرده برای ازدواجمون ، برای خرید خونه ، برای بچهدار شدن ، برای پرداخت قرض و بدهی سر موقع
استاد من قبل از بارداری دخترم یهنی حدود سه سال پیش مصمم شده بودم جراحی مینی بایپس کنم شدیدترین و خطرناکترین نوع جراحی و حتی آزمایش و سونوگرافی هم رفتم
ولی برای جور شدن هزینش که سال 1400 حدود پنجاه میلیون میشد باید چند ماهی صبر میکردم خیلی جدی بودم تو این موضوع (اعتراف میکنم که تاثیر اینستاگرام بود ، که به لطف خدا و شنیدن از زبون شما که دیونه خونست چندماهی میشه که حذفش کردم )
خلاصه من چند ماه بعد فهمیدم که حاملهام کار خدا دو روز بعداز اینکه فهمیدم باردارم پول عمل جور شد ولی اصلا ناراحت نبودم بلکه خیلی خداروشکر کردم برای بارداریم
وقتی زایمان کردم و برای دومین بار درد سزارین رو کشیدم گفتم من غلط بکنم دیگه سمت جراحی برم و کلا بیخیالش شدم
و الان هدایت شدم به سمت قانون سلامتی
میخوام بگم خدا چقدر حواسش به ما بوده ، چقدر کمکمون کرده از کوچکترین تا بزرگترین مسائل زندگیمون
من اگر صبحتا شب هم سپاسگذارش باشم بازم کمه خیلی کم
بمونه برای ردپای من
درپناه خدای مهربون و یکتا و هدایتگر باشین
سلام دوست عزیز پیشنهاد میکنم فیلم تارلا رو ببینید با همسرتون یه فیلم بیوگرافی و هندی هست خیلی زیبا و تاثیرگذار هست . درباره ی یه خانوم سرآشپز هندی که کلی داستان بامزه و آموزنده داره .من احساس میکنم با دیدن این فیلم یه پازل کوچیک تو ذهنتون حل بشه
بسمالله الرحمن الرحیم
سلام
شیطان گفت از همه طرف بر اونها هجوم میارم و خواهی دید و لا تجد اکثرهم شاکرین که بیشترشان شاکر نیستند…
شیطان در واقع داره میگه یعنی اگه شاکر باشند در مسیر توأند و اگر شاکر نیستند پیرو منند و در مسیر منند…
نشانه در مسیر خداوند بودن چی میتونه باشه؟!
چطور میشه فهمید در مسیر خداوندیم بیایم ببینیم این درجه و میزان شکرمون روی چنده ؟!
اگه شکر گزاریم یعنی تو مسیری هستیم که داریم اجازه میدیم خدا هدایت گرمون باشه و اگه شکر گزار نیستیم داریم اجازه میدیم شیطان ما رو با خودش ببره….
در واقع خودش داره اون فاکتوره که نشون میده تو چه مسیری هستیم رو میگه …
خودش داره میگه از چی بفهمیم که تو کدوم مسیری هستیم….
این ذکر کردن و یاد کردن نعمت های که خدا به ما داده همون شکر گزاری اونه و نسیان و فراموش کردن و اعراض یاد خداوند و چشم پوشی از اون کفران کردن ما و در مسیر شیطان بودن هست….
خداوند در آیه123سوره طه میفرماید :قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِیعًا ۖ بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَلَا یَشْقَىٰ
(خداوند) فرمود: «هر دو از آن (بهشت) فرود آیید، در حالی که دشمن یکدیگر خواهید بود! ولی هرگاه هدایت من به سراغ شما آید، هر کس از هدایت من پیروی کند، نه گمراه میشود، و نه در رنج خواهد بود!
و در ادامه در آیه 124سوره طه میفرماید:وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَعْمَىٰ
و هر کس از یاد من اعراض کند همانا (در دنیا) معیشتش تنگ شود و روز قیامتش نابینا محشور کنیم.
خب حالا بریم سراغ آیه 10سوره اعراف:وَلَقَدْ مَکَّنَّاکُمْ فِی الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ ۗ قَلِیلًا مَا تَشْکُرُونَ
و شما را در زمین جای دادیم، و در آن برای شما وسایل و ابزارزندگی قرار دادیم، ولی بسیار اندک و کم، سپاس می گزارید.
ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ17 -اعراف
سپس از پیش رو و پشت سر و از طرف راست و از جانب چپشان بر آنان می تازم و بیشترشان را سپاس گزار نخواهی یافت
قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَدْحُورًا ۖ لَمَنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْکُمْ أَجْمَعِینَ
خدا گفت: از این مقام بیرون شو که تو نکوهیده و رانده درگاه مایی، هر که از فرزندان آدم تو را پیروی کند جهنم را از تو و آنان به یقین پر میگردانم.
اون ابزار معیشته فراهم هست طبق آیه 10سوره اعراف و در آیه 124سوره طه دلیلی که باعث میشه این معیشته تنگ بشه رو داره اعراض از ذکر خدا بیان میکنه….
و در واقع داره میگه اگه این ذکر خداوند باشه برخورداری از نعمت ها هم به راحتی خواهد بود ….
توی آیه 124 میشد خداوند بگه هر کس از هدایت من اعراض بکنه اما بجای اون گفت از ذکر من ….
خداوند داره عاملی که باعث میشه در مدار دریافت هدایت ها شد رو بیان میکنه….
ذکر….
این ذکر چی هست که این قدر مهمه که عامل تعیین کننده ای هست برای این که فراخی و گشادگی معیشت یا رویگرانی کردن از اون سبب تنگی معیشت بشه…..
خب بریم سراغ آیه ای که خیلی به گوشمون خورده…
ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَتَطۡمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکۡرِ ٱللَّهِۗ أَلَا بِذِکۡرِ ٱللَّهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ 28رعد
کسانى را که ایمان آورده اند، دل هایشان به یاد خدا آرام مىگیرد(مطمئن میشود) [و] آگاه باشید که دل ها تنها با یاد خدا آرام مىگیرد.
اطمینان پیدا میکنه دلشون با ذکر خدا ،دلشون آرامش پیدا میکنه ….حالا دل چه کسانی ؟!کسانی که ایمان آورن….
و میگه آگاه باشید که با یاد خدا دلها اطمینان پیدا میکنه …قرص میشه…آرامش پیدا میکنه…
چه زمانی ما الهامات و هدایت های خدا رو بهتر دریافت میکنیم و ولومش میره بالاتر و در مدار شنیدنش قرار میگیریم زمانی که آرامش داریم…
موج دریافت الهامات خدا …موج خدا روی چیه ؟!
آرامش-احساس خوب….
حالا هر کسی این یاد خداوند رو اعراض کنه ازش رو چه موجی قرار میگیره ؟!
وَمَن یَعۡشُ عَن ذِکۡرِ ٱلرَّحۡمَٰنِ نُقَیِّضۡ لَهُۥ شَیۡطَٰنࣰا فَهُوَ لَهُۥ قَرِینࣱ 36 زخرف
و هر کس از یاد [خداى] رحمان دورى کند، شیطانى بر او میگماریم تا آن شیطان همنشین او شود.
وَإِنَّهُمۡ لَیَصُدُّونَهُمۡ عَنِ ٱلسَّبِیلِ وَیَحۡسَبُونَ أَنَّهُم مُّهۡتَدُونَ 37-زخرف
و آنان این گروه را از راه خدا بازدارند و گمان مىکنند که هدایتیافتگانند.
گمان میکنند که هدایت یافتگانند.
قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ39-حجر
گفت: «پروردگارا، به سبب آنکه مرا گمراه ساختى، من در زمین برایشان مىآرایم(زینت میدهم) و همه را گمراه خواهم ساخت
لَأُزَیِّنَنَّ با تاکید هم لام اول و هم نون آخر بر تاکید این امر اشاره داره که حتما ،بی شک زینت میدم براشون ،آراسته میکنم براشون یک سری رفتارها رو …
إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ40-سوره حجر
مگر بندگان خالص تو از میان آنان را.
آیه 40سوره حجر داره میگه یه گروهی هستند که تو دام شیطان نمی افتند حالا اونا چه کسانی هستند؟!
عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ بندگان مخلص تو از بین اونها…
عبد خالص …بنده خالص …کسی که خرده شیشه ندارد تو زندگیش…
کسی که چشمش سمت کسی دیگه ای نیست
إِیَّاکَ نَعۡبُدُ وَإِیَّاکَ نَسۡتَعِینُ 5ـسوره حمد
تنها بندگی تو رو میکنیم و تنها از تو یاری و استعانت می جوییم.
بنده وجودش رو آماده میکنه برای این که پذیرش دریافت هدایت های خدا رو داشته باشه …
یعنی زمینه های دریافت هدایت و الهامات رو در خودش فراهم میکنه….
که آرامش داشتن سبب میشه که دریافت کنیم و بشنویم صدای الهامات رو …
قَالَ هَٰذَا صِرَاطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ41-سوره حجر
خداوند فرمود: همین راه مستقیم به من است
إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ42-حجر
قطعاً تو را بر بندگانم تسلّطی نیست، مگر بر گمراهانی که از تو پیروی می کنند.
إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ
تو هیچ تسلطی نداری بر بندگان من …کدوم بندها؟!اون کسانی که بندگی من رو میکنند…اونایی که وجودشون سراسر آماده است برای شنیدین و عمل کردن الهامات و هدایت های من….
إِلَّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ بجز او گروهی که از شیطان تبعیت میکنند.
وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ43-حجر
و قطعاً وعدهگاه همه آنان دوزخ است.
اون کسی که در واقع ذکر خدا رو نمیکنه و بیاد نمیاره خدا رو و شکرش رو نمیکنه داره به خودش ظلم میکنه و خودش رو محروم میکنه از دریافت نعمت های خداوند….
وَکَمْ مِنْ قَرْیَهٍ أَهْلَکْنَاهَا فَجَاءَهَا بَأْسُنَا بَیَاتًا أَوْ هُمْ قَائِلُونَ4ـاعراف
چه بسیار شهرهایی که اهلش را [به سبب گناهانشان] هلاک کردیم و عذاب ما در حالی که شب یا نیم روز در استراحت و آرامش بودند، به آنان رسید!!
فَمَا کَانَ دَعْوَاهُمْ إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا إِلَّا أَنْ قَالُوا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ5-اعراف
زمانی که عذاب ما به سویشان آمد، اعترافشان جز این نبود که گفتند: قطعاً ما ستمکار بوده ایم(ما به خودمون ظلم کردیم)
حالا بریم ببینیم چی شده که دچار عذاب شدند
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْیَهً کَانَتْ آمِنَهً مُطْمَئِنَّهً یَأْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ کُلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا کَانُوا یَصْنَعُونَ112نحل
و خداوند (براى شما) قریهاى را مثال مىزند که امن و آرام بود، روزیش از هر سو فراوان مىرسید، امّا (مردم آن قریه) نعمتهاى خدا را ناسپاسى کردند، پس خداوند به (سزاى) آنچه انجام مىدادند، پوشش فراگیر گرسنگى و ترس را بر آنان چشانید.
بما کانوا یصنعون بواسطه آنچه میساختند…
صَنَعَ از صنعت میاد در صنعت با مواد اولیه و انجام فرایندی محصولی ساخته میشه…
یعنی اون با کفر خودش داشتند فقر و نا امنی رو برای خودشون میساختند….
کفر یه سری افکار هست و اونا با این افکار سبب ایجاد یه واکنشی از سمت جهان شدند که به شکل ماده هست….
انرژی تبدیل به ماده شده (طبق قانون فیزیک انیشتین:E=mc2)
افکار و فرکانهاشون بازتابش در زندگیشونن ایجاد شده….
و در آیه 113نحل میگه وَلَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْهُمْ فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ وَهُمْ ظَالِمُونَ
و به یقین، فرستادهاى از خودشان برایشان آمد، اما او را تکذیب کردند، پس در حالى که ظالم بودند آنان را عذاب فرو گرفت.
در واقع کافر ظالم هست ،کسی که تکذیب میکنه آیات خدا رو ظالم هست….
و الا نتیجه طبیعی در مسیر خداوند بودن و ظالم نبودن زندگی سراسر فراوانی و فزونی هست و سلامت و امنیت…
برای درک بهتر معنای ظلم به آیاتی که با ریشه ظلم هست در قرآن باید مراجعه کرد تا درک کنیم ظلم به چه معنایی هست….
پیامبر فرمود پناه میبرم بخدا از کفر و فقر شخصی پرسید مگر آنها یکی هستند
فرمودند آری…
خودمون در این آیاتی که گفته شد رسیدیم به ریشه ذکر-ظلم
و ارتباط اونها با این که چه تاثیری در دریافت نعمت ها یا همون فراخی و گشادگی معیشت و تنگی اون میشه….
در کامنت های آینده انشاالله برای درک بهتر اون میریم سراغ درک اون ریشه ها و بهرهگیری از اونها برای استدلال های محکم برای ایجاد باورهای درست در مورد خداوند و دریافت نعمت های اون و ارتباط خدا و ثروت و درست کردن جایگاه ثروت و معنویت در ذهن….
خداوند به همگی ما برکت بدهد
سلام دوست عزیزم
سپاسگزارم از اینکه کامنت معنوی را نوشته کردید.
تحسین تان میکنم.
دمتون گرم با این کامنت زیبا نوشتن تون. خداوند متعال خیرتان بدهد.
من هدایت شدم به این دل نوشته تان. و از خواندنش واقعا لذت بردم و چیزهایی جدیدی یاد گرفتم.
حال و احساسم خوب شد.
چقدر زیبا از آیات قرآن کریم استفاده نموده بودید. کاری عالی و معنوی و در عینحال مفیدی بود.
این کامنت کوتاه رو به رسم سپاسگزاری در پاسخ به این کامنت زیبای تان نوشتم.
بازهم از تون قدردانی میکنیم.
تشکر.
موفق باشید.
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام به همهی هم فرکانسی های عزیز
غرور مخرب زمانی به وجود میآید که فرد به جای دیدن نقش خداوند در زندگیاش، دستاوردهایش را به خودش نسبت دهد. این حالت مانند ابری است که نور هدایت الهی را میپوشاند و باعث میشود فرد از مسیر اصلی رشد و سعادت دور شود. مقایسه کردن، یکی از دروازههای اصلی ورود به این گمراهی است.
وقتی شما خود را با دیگران مقایسه میکنید، یا دچار حسادت میشوید و آرامشتان را از دست میدهید، یا به غرور و خودبینی گرفتار میشوید. در هر دو حالت، صلح درونی شما از بین میرود، چون ذهنتان از مسیر یگانگی با خداوند و تمرکز بر مسیر منحصر به فرد خودتان خارج شده است.
مولانا میگوید:
“آنکه او خود را به چیزی کی کند؟
هر که خود چیزی پندارد، هی کند.”
یعنی هر کسی که فکر کند خود به تنهایی چیزی است و بر دیگران برتری دارد، در حقیقت خود را گمراه کرده است.
آلبرت اینشتین میگوید: “زندگی مثل دوچرخهسواری است؛ برای حفظ تعادل، باید همیشه در حرکت باشید.” اگر به جای حرکت در مسیر رشد خود، به مقایسه با دیگران بپردازید، تعادل زندگیتان از بین میرود.
برای خروج از این دام، باید:
1. باور داشته باشید که خداوند برای شما مسیر یگانهای طراحی کرده است.
2. مقایسه را رها کنید و به جای آن بر رشد خود و شکرگزاری از آنچه دارید تمرکز کنید.
3. بدانید که غرور و حسادت، شما را از حقیقت دور کرده و به گمراهی میبرد.
وقتی به جای مقایسه، فروتنانه به خداوند تکیه کنید، صلح درونیتان بازمیگردد و به قول مولانا:
“پیش حق باشی تواضع چون عصا،
تا چو موسی برکشی در بحر، پا.”
مثال
جان فردریکسن:
او با تأکید بر اهمیت تواضع و دوری از مقایسههای مخرب، الگویی الهامبخش از موفقیت در صنعت جهانی کشتیرانی است. او که به عنوان “سلطان نفتکشها” شناخته میشود، در مصاحبههای خود به این نکته اشاره کرده که مسیر رشد و پیشرفت هر فرد منحصر به فرد است و تمرکز بر آن، کلید دستیابی به نتایج بزرگ است.
چرا که غرور مخرب از مقایسه با دیگران نشأت میگیرد و انسان را از مسیر اصلی رشد دور میکند. فردریکسن، با تأکید بر اینکه مقایسه منجر به اضطراب و غرور میشود، نشان میدهد که چگونه تمرکز بر تواناییها و اهداف خاص خود، به جای رقابت ناسالم، میتواند نتایجی بزرگ و پایدار به ارمغان آورد.
سخن او”اگر خود را با دیگران مقایسه کنید، فقط اضطراب و غرور به دست میآورید. اما اگر روی مسیر خودتان تمرکز کنید، به گنجی عظیم دست خواهید یافت
یادآور این اصل است که انسان تنها زمانی به صلح درونی و موفقیت واقعی دست مییابد که از مسیر ویژهای که خداوند برای او طراحی کرده پیروی کند.
این موضوع با این آیه قرآن نیز در ارتباط است:
“وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ” (نجم: 39)
“و اینکه برای انسان بهرهای جز حاصل تلاش او نیست.”
خداوند تأکید میکند که تلاشهای هر فرد است که مسیر او را مشخص میسازد. مقایسه با دیگران، از تلاش فرد کاسته و تمرکز او را از دستاوردهای واقعی منحرف میکند.
این آموزه در شعر حافظ نیز بازتاب یافته است:
“دولت آن است که بیخویشتنی حاصل آید،
که همه هیچاند و او هست به تنهایی.”
این بیت نشاندهنده اهمیت فروتنی و خالی کردن نفس از غرور است. وقتی انسان از خودبینی رها شود، به آرامش و هدایت واقعی دست مییابد.
جان فردریکسن با فروتنی و تمرکز بر مسیر خود، به موفقیتهایی بزرگ در صنعت کشتیرانی دست یافت و این مسیر را نه با رقابت مخرب، بلکه با تمرکز بر تواناییهای الهامبخش خود پیمود.
در نهایت، این تفکر کنچی اوهتسو نشان میدهد که موفقیت واقعی در زندگی از طریق تمرکز بر رشد فردی و ایمان به خداوند به دست میآید، نه از طریق مقایسه با دیگران یا غرور به دستاوردهای خود.
در اینجا تواضع به عنوان کلید اصلی پیشرفت و هدایت به سمت مقصد صحیح و واقعی معرفی شده است، که همانطور که اوهتسو نیز بیان کرده، تنها با اعتقاد به راهی که خداوند برای فرد طراحی کرده، میتوان به آن دست یافت
مثال
جنرال آن ای. دانوودی (آمریکا)
او با موفقیتهای بزرگ خود در یک محیط مردسالارانه، نمونهای برجسته از فردی است که به جای رقابت و مقایسه با دیگران، بر روی مسیر خاص خود و انجام وظایف خود تمرکز کرده است. او با فروتنی و اراده قوی در دنیای پر چالش ارتش ایالات متحده به مقام چهار ستاره رسید.
وقتی فرد به جای غرور و مقایسه با دیگران، به تلاش برای بهبود خود و انجام وظایف خود تمرکز میکند، در مسیر رشد و پیشرفت قرار میگیرد. جنرال دانوودی با تأکید بر اینکه “هرگز به دنبال رقابت ناسالم با دیگران نبودم”، دقیقاً به این نکته اشاره میکند که رقابتهای بیپایان و مقایسه با دیگران تنها حواس فرد را از مسیر اصلی منحرف میکند و مانع از رشد شخصی و دستیابی به موفقیت واقعی میشود.
او در سخنانش همچنین به اهمیت تمرکز بر وظیفه و مسئولیت شخصی اشاره میکند. این تفکر، که به جای نگاه به دیگران و رقابت با آنها، بر روی مسئولیتها و هدفهای خود تمرکز کنیم، از دیدگاه مولانا نیز تأکید شده است.
مولانا میگوید:
“هر که خود چیزی پندارد، هی کند”
این شعر به وضوح نشان میدهد که وقتی فرد خود را در مقایسه با دیگران میبیند و برتریها یا ضعفهای دیگران را معیار موفقیت خود قرار میدهد، در حقیقت از مسیر رشد خود منحرف شده و در جهل و غرور گرفتار میشود.
“وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ ٱلَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى ٱلْأَرْضِ هَوْنًا”
(سوره فرقان، آیه 63)
“و بندگان خداوند رحمان کسانی هستند که با فروتنی بر زمین راه میروند.”
این آیه یادآوری میکند که فروتنی یکی از نشانههای بندگی خداوند و کلید موفقیت در هر مسیری است، حتی در محیطهایی که رقابت و چالشهای بزرگ وجود دارد.
جمعبندی
جنرال دانوودی همچنین با تکیه بر اراده قوی و فروتنی خود در برابر چالشها، به ما یادآوری میکند که در زندگی، مهمترین چیز تمرکز بر رشد خود و انجام وظایف به بهترین نحو است، نه رقابت و مقایسه با دیگران. هنگامی که فرد به جای مقایسه خود با دیگران، بر رشد شخصی خود تمرکز کند و به خداوند توکل کند، به آرامش و موفقیت واقعی دست مییابد.
مثال
یکی از زنان موفق در این زمینه کتی سالیوان (Kathy Sullivan) است. او که یک زمینشناس، فضانورد، و اقیانوسشناس آمریکایی است، در سال 2020 به اولین زنی تبدیل شد که به عمیقترین نقطه اقیانوسها، معروف به “چالۀ چلنجر” در دره ماریانا، رسید.
این نقطه عمیقترین مکان شناختهشده بر سطح زمین است. کتی پیش از این نیز به عنوان اولین زنی که در سال 1984 در فضا قدم زد، تاریخساز شده بود.
سالیوان، به عنوان کسی که در دو عرصه متفاوت—فضا و عمیقترین نقطه اقیانوس—تاریخساز شده، نشان میدهد که وقتی انسان به قدرتها و استعدادهای ویژه خود باور داشته باشد و بر رشد شخصی تمرکز کند، میتواند به ارتفاعات و اعماق شگفتآوری برسد. این دیدگاه با بخش اصلی موضوع حسادت و مقایسه همخوانی دارد، جایی که تأکید شده غرور مخرب و مقایسه خود با دیگران میتواند فرد را از مسیر اصلی رشد و سعادت دور کند.
سالیوان با فروتنی از قدرت طبیعت یاد میکند و این احترام عمیق به خالق، به او این توانایی را داده که به جای خودبینی یا حسادت به دیگران، با همکاری و همبستگی با تیم خود به دستاوردهای بیسابقه دست یابد.
سخن او که”وقتی انسان به جای مقایسه با دیگران، بر تواناییها و اهداف خاص خودش تمرکز میکند، میتواند به موفقیتهایی بینظیر دست یابد” پیامی مستقیم از مفهوم موضوع مقایسه کردن،که فرد را از آرامش و پیشرفت بازمیدارد و تنها تمرکز بر مسیر یگانهای که خداوند طراحی کرده، میتواند او را به سعادت واقعی برساند.
“سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ ۗ” (سوره فصلت، آیه 53)
“به زودی آیات خود را در افقها و در وجود خودشان به آنان نشان خواهیم داد تا برایشان آشکار شود که او حق است.”
این آیه نشان میدهد که سفر به اعماق دریاها یا فضا، تنها راهی برای کشف جهان نیست، بلکه سفری برای درک قدرت و عظمت خداوند است. کتی سالیوان نیز در مأموریتهایش همواره این حس شگفتی و تأمل را درباره عظمت خلقت الهی ابراز کرده است.
مولانا:
“جهان پر از کرم و لطف یار است
ولی چشم تنگ مردم خار است”
مولانا در این بیت میگوید که جهان پر از نشانهها و نعمتهای الهی است، اما تنها کسانی که چشم دلشان باز است میتوانند این زیباییها را ببینند. کتی سالیوان نیز از این دیدگاه برخوردار بود و سفر به عمق دره ماریانا را نه فقط یک تجربه علمی، بلکه سفری معنوی برای درک بهتر خلقت خداوند میدانست.
جمعبندی
تجربه سالیوان به ما یادآوری میکند که
فروتنی و ایمان، انسان را قادر میسازد تا بر چالشهای به ظاهر ناممکن غلبه کند، همانطور که سالیوان در مسیر خود به عمیقترین نقطه زمین نشان داد. این فروتنی نهتنها او را به موفقیتهای علمی رساند، بلکه او را به نمادی از رشد، الهامبخشی و اتصال به قدرت الهی تبدیل کرد
مثال
یکی از زنان موفق در دنیای مسابقات فرمول یک لیا فورتو (Lea Forto) است. او که در دنیای ورزش موتور و به ویژه مسابقات فرمول یک به عنوان یک پیشگام شناخته میشود، به عنوان یکی از رانندگان برتر در مسابقات رالی شناخته شده است، اما در مسابقات فرمول یک نیز تأثیرگذار بوده است.
لیا فورتو، راننده موفق مسابقات موتور، در مصاحبههای خود بارها بیان کرده است که مهمترین عامل موفقیت او، توکل به خداوند و تمرکز بر هدفهای شخصیاش بوده است. این مسأله دقیقاً همان نقطهای است که وقتی فرد به جای اینکه دستاوردهای خود را به خود نسبت دهد و در دام غرور و مقایسه بیفتد، از خداوندمیداند و مسیر خود را به شکلی متمرکز و معنادار طی میکند، موفقیتهای بزرگی را به دست خواهد آورد.
لیا فورتو، بهجای اینکه خود را با سایر رقبا مقایسه کند و در پی رقابتهای بیرونی باشد، تمام تمرکز خود را بر روی رشد شخصی و غلبه بر چالشها گذاشته است. این نوع از تمرکز، به فرد کمک میکند که از خودآگاهی و آرامش درونی برخوردار شود، چرا که به جای نگرانی از موفقیتهای دیگران، در مسیر خودش پیشرفت میکند و با تلاش مستمر به اهداف خود دست مییابد. در حقیقت، این تمرکز بر خود و دوری از مقایسه، دقیقاً همان چیزی است که به افراد کمک میکند تا از گمراهی و حسادت دور بمانند و به حقیقت درونی خود برسند.
در مفهوم این نکته که “تلاش مستمر و تمرکز بر رشد شخصی” فرد را به یک نماد الهامبخش تبدیل میکند، به وضوح نشاندهنده این است که وقتی انسان به جای اینکه از دیگران الهام بگیرد، بر خود و مسیر منحصر به فرد خود تمرکز کند، میتواند به پیشرفتهای بزرگی دست یابد. به همین دلیل، صلح درونی زمانی به دست میآید که فرد از مقایسه و قضاوت خودداری کرده و در مسیر رشد خود گام بردارد. در مورد فورتو، او با اجتناب از مقایسه و تلاش مستمر، به جایی رسیده که خود به یک منبع الهام برای دیگران تبدیل شده است.
حافظ:
“زاهد خوشپوش مصلحتاندیش، اگر حقیقتش را میداند،
به خدا قسم، در دنیا هیچکس را بیشتر از او نمیتوان گفت که در مسیر حقیقت است.”
حافظ در این بیت اشاره میکند که کسانی که به حقیقت و ارزشهای الهی آگاه هستند و در مسیر آن حرکت میکنند، در دنیا به معنای واقعی کلمه به کمال میرسند. لیا فورتو نیز در مسیر خود با توکل به خداوند و اعتماد به توانمندیهای خودش توانسته است در عرصهای پر از چالشها و رقابتهای شدید به موفقیت برسد.
در نهایت، این مسئله با اصل توحید همخوانی دارد، و تأکید دارند که انسانها باید خود را در مسیر هدایت الهی قرار دهند و از غرور و مقایسههای بیپایان خودداری کنند. همانطور که در آیه قرآن آمده است: “وَفَوْقَ کُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِیمٌ” (یوسف: 76)
“و بالاتر از هر صاحب علمی، عالم است.” این آیه به این معناست که هیچچیز در عالم بالاتر از علم و حکمت خداوند نیست و همه چیز در دست اوست.
اگر انسانها از دستاوردهای خود به جای غرور و خودبینی، به خداوند توکل کنند و از او راهنمایی بگیرند، رشد و پیشرفت واقعی حاصل میشود.
مثال
یکی دیگر از رهبران ارکستر سوپر استار بینالمللی گوستاوو دوودامل (Gustavo Dudamel) است. او یکی از برجستهترین رهبران ارکستر در جهان معاصر است که به خاطر شجاعت و انرژی بیپایانش در رهبری ارکسترهای بزرگ شناخته شده است. گوستاوو دوودامل به ویژه به خاطر رهبری ارکستر فیلارمونیک لس آنجلس شهرت دارد و در عرصه موسیقی کلاسیک موفقیتهای بسیاری کسب کرده است.
گوستاوو در سن بسیار کم به عنوان یکی از برجستهترین رهبران ارکستر در جهان شناخته شد و توانست به یکی از ارکسترهای بزرگ دنیا (ارکستر فیلارمونیک لس آنجلس) هدایت کند. او به طور ویژه به خاطر سبک رهبری شجاعانه و پرانرژیش در اجراهای زنده شهرت دارد. با انرژی زیاد و شور و هیجانی که در رهبری خود به نمایش میگذارد، موفق شده است که ارکسترهای بزرگ جهان را به سطوح جدیدی از هماهنگی و قدرت برساند.
گوستاوو در مصاحبههای خود به وضوح بیان کرده است که باور به هدایت الهی یکی از عوامل اصلی موفقیت او در زندگی و حرفهاش بوده است. او به این باور رسیده است که خداوند در مسیر حرفهایاش او را هدایت کرده است، و این ایمان به او کمک کرده که در مواقع دشوار و چالشها، از مسیر خود منحرف نشود. در واقع، این ایمان به او انگیزه و قدرت داده تا بر مشکلات غلبه کرده و از هر مرحله، درسهای مهمی بیاموزد. این دیدگاه زمانی که فرد به جای اینکه دستاوردهای خود را به خودش نسبت دهد، به خداوند به عنوان منبع اصلی هدایت و موفقیت خود تکیه کند، در مسیر رشد و پیشرفت قرار میگیرد.
از سوی دیگر، دوودامل به شدت به اهمیت “کار گروهی” و “ارتباط عمیق” با اعضای ارکستر خود اعتقاد دارد. این اشاره به نقطهای است که در آن، فرد میتواند از غرور و خودبینی اجتناب کرده و به جای آن، تمرکز خود را بر همکاری و همفکری با دیگران بگذارد. اگر یک رهبر ارکستر همچون دوودامل، هر کدام از اعضای ارکستر را به عنوان فردی مهم در مسیر موفقیت کلی گروه ببیند و با آنها در ارتباط نزدیک باشد، تنها به این ترتیب است که میتواند هماهنگی و همافزایی لازم برای رسیدن به بهترین نتیجه را به وجود آورد. در واقع، این یکی از اصول مهم رشد فردی است که در آن به جای مقایسه خود با دیگران، باید از آنها یاد گرفت، همافزایی کرد و در مسیر خود رشد کرد.
این مسئله با مفهوم اصلی ، وقتی فرد از مقایسه خود با دیگران دست بردارد و به جای آن، بر رشد و شکوفایی خود تکیه کند و همچنین در مسیر روحانی و الهی گام بردارد، صلح درونی و رضایت حاصل میشود. گوستاوو دوودامل با ایمان به هدایت الهی و تأکید بر اهمیت کار گروهی، در واقع به این درک رسیده که برای رسیدن به کمال و موفقیت، باید در کنار دیگران حرکت کرد و به جای غرور، به همکاری و رشد مشترک توجه کرد.
“وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ وَآتُوا الزَّکَاهَ” (سوره البقره، آیه 83)
“و با مردم به نیکی سخن بگویید و نماز را به پا دارید و زکات را بدهید.”
این آیه بر اهمیت ارتباط مثبت با دیگران تأکید میکند. گوستاوو دوودامل با ارتباط خوب و هماهنگی عالی با اعضای ارکستر خود نشان میدهد که چگونه میتوان با تلاش مشترک و مثبتاندیشی، به موفقیتهای بزرگی دست یافت. او همچنین با رهبری شجاعانه و نیکو، در مسیر رشد حرفهای خود همواره سعی در پیادهسازی اصول انسانی و اخلاقی دارد.
حافظ:
“در دل شب، گمگشتهام، دل به کسی نمیدهم
که به نور صبح، از دل شب گذرم بازتابی است.”
حافظ در این بیت به مسیر روشنی اشاره میکند که پس از گذر از شبهای تاریک به وجود میآید. در زندگی گوستاوو دوودامل، این شبها میتواند به معنی چالشها و سختیهای زیادی باشد که او در مسیر حرفهای خود تجربه کرده است. با این حال، او همیشه از نور ایمان و تلاش بیوقفه استفاده کرده و به موفقیتهای بزرگی دست یافته است. این بیت به نوعی نشاندهنده تلاش و پایداری برای رسیدن به روشنایی و کمال است که دوودامل در عرصه موسیقی نشان داده است.
سلام دوست عزیز (◍•ᴗ•◍)
بشدت از کامنت پر معنایی که گذاشتی لذت بردم . واقعا ممنونم بابت این زمان و تعهدی که برای این کامنت گذاشتی . ممنونم ازت بابت این همه مثال زیبا و مهم تر از همه واضح . قشنگ میفهمیدم که منظورت چیه . تمام حرفات با مثال های عملی بود .
من خودمم تجربیاتی در این رمینه دارم . که هر چی دارم از خداونده . همش بخاطر هدایت اونه .
مثلا چند تا مثال بخوام بزنم
من برای کارم یه روپوش گرفته بودم .
یکم کوتاه بود . یه جیب هم نداشت یه لک هم روش بود که پاک نمیشد .
یه بار یکی از دوستام روپوش خواست دادم بهش و برد استفاده کرد . بعد که روپوشمو اورد دیدم یه روپوش اورده با دوتا جیب ( حداقل ایم مساله تو ذهن من مهم بود (。•̀ᴗ-)) )
تمیز اتو کرده برا من . من که اولش نفهمیدم بعد هم که فهمیدم بهش گفتم اخرشم هم روپوش قبلیم پیدا نشد این روپوش فوقالعاده موند برا من .
چند وقت پیش هم کاری پیش اومده بود باید لپ تاپ میبردم به محل کار ولی کیف نداشتم .
داداشم یه کیف داشت که براش بزرگ بود . خودش بدون اینکه بدونه من کیف میخوام اومد و گفت من کیفم بزرگه بیا کیف هامونو عوض کنیم . به همین راحتی یه کیف قوق العاده گیرم اومد .
برا دانشگاه رفتن من همیشه کلی پول کرایه میدادم . الان یکی از همکلاسی های قدیمیم هم همونجا قبول شده با ماشین میاد دنبالم کلی کارم راحت شده .
که در ادامه همین قضیه هم تونستم پول هامو جمع کنم و به یه تخفیف عالی بخورم و بتونم چند تا از مهم ترین وسایل مورد نیازم رو بگیرم .
به همین راحتی کلی اتفاق افتاد .
داداشم موس پد جدید خرید . موس پد قبلیش عالی بود ولی فقط چراغ رنگی ار جی بی نداشت . به همین راحتی من الان ازش استفاده میکنم .
خدایا شکرت که رابطم با همه دوستام عالیه . همه بهم میگن چقد پیش بقیه طرفدار داری . خرت همه جا میره . و من میدونم همه این ها از سمته خداونده .
حتی امروز هم راننده سرویس دانشگاه منو دید و با لبخند سلام کرد .
با اینکه خیلی وقته با سرویس نمیرم و هر وقت هم میرفتم تمام مدت خواب بودم ، این خداوند بود که مهر منو به دلش انداخت . خدایا شکرت .
هر انچه دارم از ان توست . و هرانچه خواهم تو به من خواهی داد .
خدایا شکرت
ممنون از شما دوست عزیز بابت این کامنت تا این حد اموزندتون .
(◕ᴗ◕)
سلام ب دوست عزیز
خیلی کامنت زیبایی بود و بسیار لذت بردم.
توی ذهنم کلی سوال بود، سطح انرژیم ب شدت افت کرده بود، ک گفتم برم توی سایت و کامنتا رو بخونم شاید حالم عوض شه.
کانت شما رو دیدم ک خیلی قشنگ با مثالای خیلی جالب توضیح دادین ک دست از مقایسه بردارید، غرور نداشته باشید ، فروتن باشید ، روی خودتون و کار شخصیتون تمرکز کنید و مطمئن باشید ک هدایت میشید وقتی با این روشا پیش برید.
انگار ک واقعا جواب حال من بود، شاید من ناخواسته دارم خودمو با بقیه ک خیلی جلو تر از من هستن مقایسه میکنم واسه همین خیلی افت کردم.
باید روی کار خودم تمرکز کنم و برم جلو و بدونم ایمان داشته باشم ک خدا بهم میگه راهو نشونم میده.
خدایا ما رو ب راه راست راه کسانی ک نعمت دادی بهشون هدایت کن.
تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم.
سلام
مبحث:
مفهوم غرور مخرب و ارتباط آن با “گمراه شدن از راه راست”؛
“مقایسه”، دروازه ورود به مسیر گمراهی است؛
“مقایسه”، فرد را از صلح درونی با خودش خارج می کند؛
غرور مخرب زمانی به وجود میآید که فرد به جای دیدن نقش خداوند در زندگیاش، دستاوردهایش را به خودش نسبت دهد. این حالت مانند ابری است که نور هدایت الهی را میپوشاند و باعث میشود فرد از مسیر اصلی رشد و سعادت دور شود. مقایسه کردن، یکی از دروازههای اصلی ورود به این گمراهی است.
وقتی شما خود را با دیگران مقایسه میکنید، یا دچار حسادت میشوید و آرامشتان را از دست میدهید، یا به غرور و خودبینی گرفتار میشوید. در هر دو حالت، صلح درونی شما از بین میرود، چون ذهنتان از مسیر یگانگی با خداوند و تمرکز بر مسیر منحصر به فرد خودتان خارج شده است.
مولانا میگوید:
“آنکه او خود را به چیزی کی کند؟
هر که خود چیزی پندارد، هی کند.”
یعنی هر کسی که فکر کند خود به تنهایی چیزی است و بر دیگران برتری دارد، در حقیقت خود را گمراه کرده است.
آلبرت اینشتین میگوید: “زندگی مثل دوچرخهسواری است؛ برای حفظ تعادل، باید همیشه در حرکت باشید.” اگر به جای حرکت در مسیر رشد خود، به مقایسه با دیگران بپردازید، تعادل زندگیتان از بین میرود.
برای خروج از این دام، باید:
1. باور داشته باشید که خداوند برای شما مسیر یگانهای طراحی کرده است.
2. مقایسه را رها کنید و به جای آن بر رشد خود و شکرگزاری از آنچه دارید تمرکز کنید.
3. بدانید که غرور و حسادت، شما را از حقیقت دور کرده و به گمراهی میبرد.
وقتی به جای مقایسه، فروتنانه به خداوند تکیه کنید، صلح درونیتان بازمیگردد و به قول مولانا:
“پیش حق باشی تواضع چون عصا،
تا چو موسی برکشی در بحر، پا.”
مثال
جان فردریکسن:
او با تأکید بر اهمیت تواضع و دوری از مقایسههای مخرب، الگویی الهامبخش از موفقیت در صنعت جهانی کشتیرانی است. او که به عنوان “سلطان نفتکشها” شناخته میشود، در مصاحبههای خود به این نکته اشاره کرده که مسیر رشد و پیشرفت هر فرد منحصر به فرد است و تمرکز بر آن، کلید دستیابی به نتایج بزرگ است.
چرا که غرور مخرب از مقایسه با دیگران نشأت میگیرد و انسان را از مسیر اصلی رشد دور میکند. فردریکسن، با تأکید بر اینکه مقایسه منجر به اضطراب و غرور میشود، نشان میدهد که چگونه تمرکز بر تواناییها و اهداف خاص خود، به جای رقابت ناسالم، میتواند نتایجی بزرگ و پایدار به ارمغان آورد.
سخن او”اگر خود را با دیگران مقایسه کنید، فقط اضطراب و غرور به دست میآورید. اما اگر روی مسیر خودتان تمرکز کنید، به گنجی عظیم دست خواهید یافت
یادآور این اصل است که انسان تنها زمانی به صلح درونی و موفقیت واقعی دست مییابد که از مسیر ویژهای که خداوند برای او طراحی کرده پیروی کند.
این موضوع با این آیه قرآن نیز در ارتباط است:
“وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ” (نجم: 39)
“و اینکه برای انسان بهرهای جز حاصل تلاش او نیست.”
خداوند تأکید میکند که تلاشهای هر فرد است که مسیر او را مشخص میسازد. مقایسه با دیگران، از تلاش فرد کاسته و تمرکز او را از دستاوردهای واقعی منحرف میکند.
این آموزه در شعر حافظ نیز بازتاب یافته است:
“دولت آن است که بیخویشتنی حاصل آید،
که همه هیچاند و او هست به تنهایی.”
این بیت نشاندهنده اهمیت فروتنی و خالی کردن نفس از غرور است. وقتی انسان از خودبینی رها شود، به آرامش و هدایت واقعی دست مییابد.
جان فردریکسن با فروتنی و تمرکز بر مسیر خود، به موفقیتهایی بزرگ در صنعت کشتیرانی دست یافت و این مسیر را نه با رقابت مخرب، بلکه با تمرکز بر تواناییهای الهامبخش خود پیمود.
در نهایت، این تفکر کنچی اوهتسو نشان میدهد که موفقیت واقعی در زندگی از طریق تمرکز بر رشد فردی و ایمان به خداوند به دست میآید، نه از طریق مقایسه با دیگران یا غرور به دستاوردهای خود.
در اینجا تواضع به عنوان کلید اصلی پیشرفت و هدایت به سمت مقصد صحیح و واقعی معرفی شده است، که همانطور که اوهتسو نیز بیان کرده، تنها با اعتقاد به راهی که خداوند برای فرد طراحی کرده، میتوان به آن دست یافت
مثال
جنرال آن ای. دانوودی (آمریکا)
او با موفقیتهای بزرگ خود در یک محیط مردسالارانه، نمونهای برجسته از فردی است که به جای رقابت و مقایسه با دیگران، بر روی مسیر خاص خود و انجام وظایف خود تمرکز کرده است. او با فروتنی و اراده قوی در دنیای پر چالش ارتش ایالات متحده به مقام چهار ستاره رسید.
وقتی فرد به جای غرور و مقایسه با دیگران، به تلاش برای بهبود خود و انجام وظایف خود تمرکز میکند، در مسیر رشد و پیشرفت قرار میگیرد. جنرال دانوودی با تأکید بر اینکه “هرگز به دنبال رقابت ناسالم با دیگران نبودم”، دقیقاً به این نکته اشاره میکند که رقابتهای بیپایان و مقایسه با دیگران تنها حواس فرد را از مسیر اصلی منحرف میکند و مانع از رشد شخصی و دستیابی به موفقیت واقعی میشود.
او در سخنانش همچنین به اهمیت تمرکز بر وظیفه و مسئولیت شخصی اشاره میکند. این تفکر، که به جای نگاه به دیگران و رقابت با آنها، بر روی مسئولیتها و هدفهای خود تمرکز کنیم، از دیدگاه مولانا نیز تأکید شده است.
مولانا میگوید:
“هر که خود چیزی پندارد، هی کند”
این شعر به وضوح نشان میدهد که وقتی فرد خود را در مقایسه با دیگران میبیند و برتریها یا ضعفهای دیگران را معیار موفقیت خود قرار میدهد، در حقیقت از مسیر رشد خود منحرف شده و در جهل و غرور گرفتار میشود.
“وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ ٱلَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى ٱلْأَرْضِ هَوْنًا”
(سوره فرقان، آیه 63)
“و بندگان خداوند رحمان کسانی هستند که با فروتنی بر زمین راه میروند.”
این آیه یادآوری میکند که فروتنی یکی از نشانههای بندگی خداوند و کلید موفقیت در هر مسیری است، حتی در محیطهایی که رقابت و چالشهای بزرگ وجود دارد.
جمعبندی
جنرال دانوودی همچنین با تکیه بر اراده قوی و فروتنی خود در برابر چالشها، به ما یادآوری میکند که در زندگی، مهمترین چیز تمرکز بر رشد خود و انجام وظایف به بهترین نحو است، نه رقابت و مقایسه با دیگران. هنگامی که فرد به جای مقایسه خود با دیگران، بر رشد شخصی خود تمرکز کند و به خداوند توکل کند، به آرامش و موفقیت واقعی دست مییابد.
مثال
یکی از زنان موفق در این زمینه کتی سالیوان (Kathy Sullivan) است. او که یک زمینشناس، فضانورد، و اقیانوسشناس آمریکایی است، در سال 2020 به اولین زنی تبدیل شد که به عمیقترین نقطه اقیانوسها، معروف به “چالۀ چلنجر” در دره ماریانا، رسید.
این نقطه عمیقترین مکان شناختهشده بر سطح زمین است. کتی پیش از این نیز به عنوان اولین زنی که در سال 1984 در فضا قدم زد، تاریخساز شده بود.
سالیوان، به عنوان کسی که در دو عرصه متفاوت—فضا و عمیقترین نقطه اقیانوس—تاریخساز شده، نشان میدهد که وقتی انسان به قدرتها و استعدادهای ویژه خود باور داشته باشد و بر رشد شخصی تمرکز کند، میتواند به ارتفاعات و اعماق شگفتآوری برسد. این دیدگاه با بخش اصلی موضوع حسادت و مقایسه همخوانی دارد، جایی که تأکید شده غرور مخرب و مقایسه خود با دیگران میتواند فرد را از مسیر اصلی رشد و سعادت دور کند.
سالیوان با فروتنی از قدرت طبیعت یاد میکند و این احترام عمیق به خالق، به او این توانایی را داده که به جای خودبینی یا حسادت به دیگران، با همکاری و همبستگی با تیم خود به دستاوردهای بیسابقه دست یابد.
سخن او که”وقتی انسان به جای مقایسه با دیگران، بر تواناییها و اهداف خاص خودش تمرکز میکند، میتواند به موفقیتهایی بینظیر دست یابد” پیامی مستقیم از مفهوم موضوع مقایسه کردن،که فرد را از آرامش و پیشرفت بازمیدارد و تنها تمرکز بر مسیر یگانهای که خداوند طراحی کرده، میتواند او را به سعادت واقعی برساند.
“سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ ۗ” (سوره فصلت، آیه 53)
“به زودی آیات خود را در افقها و در وجود خودشان به آنان نشان خواهیم داد تا برایشان آشکار شود که او حق است.”
این آیه نشان میدهد که سفر به اعماق دریاها یا فضا، تنها راهی برای کشف جهان نیست، بلکه سفری برای درک قدرت و عظمت خداوند است. کتی سالیوان نیز در مأموریتهایش همواره این حس شگفتی و تأمل را درباره عظمت خلقت الهی ابراز کرده است.
مولانا:
“جهان پر از کرم و لطف یار است
ولی چشم تنگ مردم خار است”
مولانا در این بیت میگوید که جهان پر از نشانهها و نعمتهای الهی است، اما تنها کسانی که چشم دلشان باز است میتوانند این زیباییها را ببینند. کتی سالیوان نیز از این دیدگاه برخوردار بود و سفر به عمق دره ماریانا را نه فقط یک تجربه علمی، بلکه سفری معنوی برای درک بهتر خلقت خداوند میدانست.
جمعبندی
تجربه سالیوان به ما یادآوری میکند که
فروتنی و ایمان، انسان را قادر میسازد تا بر چالشهای به ظاهر ناممکن غلبه کند، همانطور که سالیوان در مسیر خود به عمیقترین نقطه زمین نشان داد. این فروتنی نهتنها او را به موفقیتهای علمی رساند، بلکه او را به نمادی از رشد، الهامبخشی و اتصال به قدرت الهی تبدیل کرد
مثال
یکی از زنان موفق در دنیای مسابقات فرمول یک لیا فورتو (Lea Forto) است. او که در دنیای ورزش موتور و به ویژه مسابقات فرمول یک به عنوان یک پیشگام شناخته میشود، به عنوان یکی از رانندگان برتر در مسابقات رالی شناخته شده است، اما در مسابقات فرمول یک نیز تأثیرگذار بوده است.
لیا فورتو، راننده موفق مسابقات موتور، در مصاحبههای خود بارها بیان کرده است که مهمترین عامل موفقیت او، توکل به خداوند و تمرکز بر هدفهای شخصیاش بوده است. این مسأله دقیقاً همان نقطهای است که وقتی فرد به جای اینکه دستاوردهای خود را به خود نسبت دهد و در دام غرور و مقایسه بیفتد، از خداوندمیداند و مسیر خود را به شکلی متمرکز و معنادار طی میکند، موفقیتهای بزرگی را به دست خواهد آورد.
لیا فورتو، بهجای اینکه خود را با سایر رقبا مقایسه کند و در پی رقابتهای بیرونی باشد، تمام تمرکز خود را بر روی رشد شخصی و غلبه بر چالشها گذاشته است. این نوع از تمرکز، به فرد کمک میکند که از خودآگاهی و آرامش درونی برخوردار شود، چرا که به جای نگرانی از موفقیتهای دیگران، در مسیر خودش پیشرفت میکند و با تلاش مستمر به اهداف خود دست مییابد. در حقیقت، این تمرکز بر خود و دوری از مقایسه، دقیقاً همان چیزی است که به افراد کمک میکند تا از گمراهی و حسادت دور بمانند و به حقیقت درونی خود برسند.
در مفهوم این نکته که “تلاش مستمر و تمرکز بر رشد شخصی” فرد را به یک نماد الهامبخش تبدیل میکند، به وضوح نشاندهنده این است که وقتی انسان به جای اینکه از دیگران الهام بگیرد، بر خود و مسیر منحصر به فرد خود تمرکز کند، میتواند به پیشرفتهای بزرگی دست یابد. به همین دلیل، صلح درونی زمانی به دست میآید که فرد از مقایسه و قضاوت خودداری کرده و در مسیر رشد خود گام بردارد. در مورد فورتو، او با اجتناب از مقایسه و تلاش مستمر، به جایی رسیده که خود به یک منبع الهام برای دیگران تبدیل شده است.
حافظ:
“زاهد خوشپوش مصلحتاندیش، اگر حقیقتش را میداند،
به خدا قسم، در دنیا هیچکس را بیشتر از او نمیتوان گفت که در مسیر حقیقت است.”
حافظ در این بیت اشاره میکند که کسانی که به حقیقت و ارزشهای الهی آگاه هستند و در مسیر آن حرکت میکنند، در دنیا به معنای واقعی کلمه به کمال میرسند. لیا فورتو نیز در مسیر خود با توکل به خداوند و اعتماد به توانمندیهای خودش توانسته است در عرصهای پر از چالشها و رقابتهای شدید به موفقیت برسد.
در نهایت، این مسئله با اصل توحید همخوانی دارد، و تأکید دارند که انسانها باید خود را در مسیر هدایت الهی قرار دهند و از غرور و مقایسههای بیپایان خودداری کنند. همانطور که در آیه قرآن آمده است: “وَفَوْقَ کُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِیمٌ” (یوسف: 76)
“و بالاتر از هر صاحب علمی، عالم است.” این آیه به این معناست که هیچچیز در عالم بالاتر از علم و حکمت خداوند نیست و همه چیز در دست اوست.
اگر انسانها از دستاوردهای خود به جای غرور و خودبینی، به خداوند توکل کنند و از او راهنمایی بگیرند، رشد و پیشرفت واقعی حاصل میشود.
مثال
یکی دیگر از رهبران ارکستر سوپر استار بینالمللی گوستاوو دوودامل (Gustavo Dudamel) است. او یکی از برجستهترین رهبران ارکستر در جهان معاصر است که به خاطر شجاعت و انرژی بیپایانش در رهبری ارکسترهای بزرگ شناخته شده است. گوستاوو دوودامل به ویژه به خاطر رهبری ارکستر فیلارمونیک لس آنجلس شهرت دارد و در عرصه موسیقی کلاسیک موفقیتهای بسیاری کسب کرده است.
گوستاوو در سن بسیار کم به عنوان یکی از برجستهترین رهبران ارکستر در جهان شناخته شد و توانست به یکی از ارکسترهای بزرگ دنیا (ارکستر فیلارمونیک لس آنجلس) هدایت کند. او به طور ویژه به خاطر سبک رهبری شجاعانه و پرانرژیش در اجراهای زنده شهرت دارد. با انرژی زیاد و شور و هیجانی که در رهبری خود به نمایش میگذارد، موفق شده است که ارکسترهای بزرگ جهان را به سطوح جدیدی از هماهنگی و قدرت برساند.
گوستاوو در مصاحبههای خود به وضوح بیان کرده است که باور به هدایت الهی یکی از عوامل اصلی موفقیت او در زندگی و حرفهاش بوده است. او به این باور رسیده است که خداوند در مسیر حرفهایاش او را هدایت کرده است، و این ایمان به او کمک کرده که در مواقع دشوار و چالشها، از مسیر خود منحرف نشود. در واقع، این ایمان به او انگیزه و قدرت داده تا بر مشکلات غلبه کرده و از هر مرحله، درسهای مهمی بیاموزد. این دیدگاه زمانی که فرد به جای اینکه دستاوردهای خود را به خودش نسبت دهد، به خداوند به عنوان منبع اصلی هدایت و موفقیت خود تکیه کند، در مسیر رشد و پیشرفت قرار میگیرد.
از سوی دیگر، دوودامل به شدت به اهمیت “کار گروهی” و “ارتباط عمیق” با اعضای ارکستر خود اعتقاد دارد. این اشاره به نقطهای است که در آن، فرد میتواند از غرور و خودبینی اجتناب کرده و به جای آن، تمرکز خود را بر همکاری و همفکری با دیگران بگذارد. اگر یک رهبر ارکستر همچون دوودامل، هر کدام از اعضای ارکستر را به عنوان فردی مهم در مسیر موفقیت کلی گروه ببیند و با آنها در ارتباط نزدیک باشد، تنها به این ترتیب است که میتواند هماهنگی و همافزایی لازم برای رسیدن به بهترین نتیجه را به وجود آورد. در واقع، این یکی از اصول مهم رشد فردی است که در آن به جای مقایسه خود با دیگران، باید از آنها یاد گرفت، همافزایی کرد و در مسیر خود رشد کرد.
این مسئله با مفهوم اصلی ، وقتی فرد از مقایسه خود با دیگران دست بردارد و به جای آن، بر رشد و شکوفایی خود تکیه کند و همچنین در مسیر روحانی و الهی گام بردارد، صلح درونی و رضایت حاصل میشود. گوستاوو دوودامل با ایمان به هدایت الهی و تأکید بر اهمیت کار گروهی، در واقع به این درک رسیده که برای رسیدن به کمال و موفقیت، باید در کنار دیگران حرکت کرد و به جای غرور، به همکاری و رشد مشترک توجه کرد.
“وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ وَآتُوا الزَّکَاهَ” (سوره البقره، آیه 83)
“و با مردم به نیکی سخن بگویید و نماز را به پا دارید و زکات را بدهید.”
این آیه بر اهمیت ارتباط مثبت با دیگران تأکید میکند. گوستاوو دوودامل با ارتباط خوب و هماهنگی عالی با اعضای ارکستر خود نشان میدهد که چگونه میتوان با تلاش مشترک و مثبتاندیشی، به موفقیتهای بزرگی دست یافت. او همچنین با رهبری شجاعانه و نیکو، در مسیر رشد حرفهای خود همواره سعی در پیادهسازی اصول انسانی و اخلاقی دارد.
حافظ:
“در دل شب، گمگشتهام، دل به کسی نمیدهم
که به نور صبح، از دل شب گذرم بازتابی است.”
حافظ در این بیت به مسیر روشنی اشاره میکند که پس از گذر از شبهای تاریک به وجود میآید. در زندگی گوستاوو دوودامل، این شبها میتواند به معنی چالشها و سختیهای زیادی باشد که او در مسیر حرفهای خود تجربه کرده است. با این حال، او همیشه از نور ایمان و تلاش بیوقفه استفاده کرده و به موفقیتهای بزرگی دست یافته است. این بیت به نوعی نشاندهنده تلاش و پایداری برای رسیدن به روشنایی و کمال است که دوودامل در عرصه موسیقی نشان داده است.
سلام خدمت استاد و دوستانی که کامنت رو میخونند
استاد تو دوره 12 قدم میگن ک وقتی حالت بد میشه در شول روز بگرد ریشه رو پیدا کن و حلش کن بیخیالش نشو
ی جورایی استاد داره میگه حواست باشه شیطان از کجا شروع میکنه با چ ترفندی و چطوری گول خوردی
باید از همون ابتدا جلوشو بگیرم نزارم بتازونه نباید بزارم ب جایی برسه ک درمانده بشم درسته ک خدا گفته ب من پناه بیارین اما مرا من باید بهش میدون بدم ک بخاد اوضاع رو برام جهنم کنه
مثلا یکی از ابزارهای مقایسه هست میاد میگه ببین تو ک این همه عبادت کردی و از خدا طلب کمک کردی ببین زندگیتو با اونایی ک در زندگیشون همه کاری کردن و الان همه چی دارن از ازدواج و خونه و ماشین و فرزند و …
اما تو ...
درسته ک الان شاید در ظاهر نباشه اونا ولی من خودم خواستم ک زندگیم شببه اونا نباشه شبیه اکثریت جامعه خواستم خدا رو میدا کنم بفهمم دلیل خلقتم چیه هیچ موقع نپذیرفتم زندگی عادی بقیه رو همراه مریضی ها و دعواها و بی قراری ها و دعواهای بین زن و شوهری و ..
هیچ وقت اینارو وجودم نپذیرفت نپذیرفتم ک باید حتما برم درس بخونم و برم سربازی و کارمند بشم و ازدواج کنم و بچه دار بشم و … تا باز نشست بشم و منتظر عزرائیل بشینم
همیشه ی جیزی تو وجودم فریاد میزد ک ن تو برای این هدف ب این دنیا نیامدی زندگی در این دنیا خیلی ارزشمنده ب شرطی ک درست زندگی کنی
با این ک هیچ الگویی در اطرافم نداشتم اما هیج وقت دعواهای زن و شوهری رو نپذیرفتم انگار ی چیزی تو وجودم داشت میگف ن زندگی نباید اینطوری باشه هیچ نقطه روشنی یا هیچ منبع یا الگویی نمی دیدم اما قبولش هم نمیکردم
خودم خواستم ک اول بفهمم داستان چیه من اینجا چیکار میکنم خدا کیه
ی جورایی ک انگار میدونستم باید خودمو درست کنم باید افکارمو درست کنم انگار میدونستم اشکال از خودمه
زندگی روتین اونطوری برام جهنم بوده و هست انگار اگر میخاستم برم سمت اونطرفی فک میکردم دارم ظلم بزرگی میکنم و خدا منو برای ی چیز دیگه فرستاد
بحث مادیات نبوده واقعا اگر خدا میومد بهم میگف بیا همه چیز بهت میدم و ول کن اون مسیرو قلبم ب هیچ عنوان آروم نمی گرفت البته ک خدا هیچ موقع اون زندگی رو برای من نمیخاد
زندگی ای ک دعوا و مریضی و فقر و سختی توش عادیه
من میخام خداگونه زندگی کنم من میخام بندگی خدا رو یاد بگیرم تا اون برام همه کاری کنه من میخام در زندگی سراسر سلامتی و عشق زندگی کنم اگر هم ازدواج کردم عاشقانه ترین رابطه رو داشته باشم من میخام در بهترین خانه ها و بهترین ماشین ها و …باشم
رسیدن ب این ها خیلی آسونه اگر ک خدا بخاد
وقتی در مسیرش باشم خدا از خداشه ک من اونطوری زندگی کنم
زمان هایی ک تجسم خلاق کردم و در ذهنم از داشتن نعمت لذت بردم چنان خدا برام خدایی کرده ک انگار اون مشتاق تر از منه
ذهنم میاد مقایسه میکنه زندگیمو با آدم های معمولی
یکی نیس آخه بهش بگه این سلامتی ک الان من دارم اون ها در رویاهایشان هم نمیتونن همچین چیزی تجسم کنن
تو زندگیشون دائم از ترس سرطان و بقیه مریضی ها زندگی میکنن
آرامشی ک الان من دارم اونا حتی یک روز از زندگیشون رو هم نمیتونن داشته باشن. واقعا این آرامش چقدر ارزش داره؟با چقدر ثروت میشه این آرامش رو بدست آورد بعضی چیز ها رو نمیشه ارزش گذاشت
اصلا این نیس ک بگم من از اونا بهترم صرفا بحث دستاورده چیزهایی ک من زندگی دارم و هدا بهم داده خیلی ارزشمند تر از لذت های زودگذر و بی ارزش دنیاس ک بعضی ها ب خاطر شهوت هاشون اونا رو انتخاب کردن در حالی ک ارزش همه ما انسان ها بیشتر از این لذت هاست خیلی بیشتر باید لذت ببریم
لذت با خدا بودن واقعا با هیچ کدوم از لذت های این دنیا قابل مقایسه نیس
همه انسان ها اگر در مسیر قرار بگیرن خدا هدایتشان میکنه من هیچ برتری نسبت ب هیچ کس ندارم من با همه برابرم
اگر خدا بخاد میتونه همه رو هدایت کنه اما بحث اختیار مطرحه
اگر اون زندگی رو انتخاب میکردم الان داشتم صبح تا شب لا ترس و نگرانی و با آزار تا بدبختی میدویدم تا ی لقمه دربیارم و بدم ب زن و بچه ها در حالی ک شرمندشون بودم همیشه و همیشه تا آخر عمر در خال پرداخت وام ها و قرض ها بودم و یک سره ب این و اون فحش میدادم و انسان مشرکی بودم ک ب دولت قدرت میدادم و لعن میفرستادم
با ی ماشین همیشه خراب
خودم این راهو انتخاب کردم تا یفهمم داستانو
انگار میدونستم ک من نباید سختی بکشم خدا منو نیافریده ک سختی بکشم من باید باید آسون ب همه چیز برسم هر چیزی رو ک میخام داشته باشم اگر اینطوری نیس یعنی اشکال از خودمه
آدم وقتی در مدار هدایت نباشه اگر میلیارد ها بار هم قرآن رو بخونه نمیفهمه چی میگه
وقتی ک خدا میگه من فرمانروا هستم هر چی دعا کنی اجابت میکنم و من قدرتی دارم ک ب هر جیزی ک بگویم باش میشود پس چرا من هر چی دعا میکنم نمیشه
اکثر آدم ها مخصوصا مذهبی ها میگن اگر خدا ب من نمیده میخاد امتحانم کنه اگر هر جی سختی بکشم در این راه پیش خدا عزیز ترم و یک لحظه هم ب لین فکر نمی کنه ک خدا ک دروغ در کارش نیس مرض نداره ک
هیج وقت حتی ی لحظه هم ب این فکر نمی کنن ک اشکال از خودشونه و طبیعیش اینه ک نعمت ها دراسان ترین حالت باید وارد زندگیشون بشه
اگر ک واقعا ب حقانیت قرآن ایمان دارن
اگر نمیشه پس حتما اشکالی وجود داره ب قول استاد باید ترمز ها برداشته بشه
خداوند میخاد برای من بهترین هارو ب شرطی ک خودم اجازه بدم تا وارد زندگیم بشن
چ جوری؟با مقاومت نداشتن
اگر احساسم بد میشه وقتی دارم ب خواسته هام فکر میکنم این نشونس ک باید اون قطعه خراب رو درست کنم
همه چی باید ب راحتی وارد زندگیم بشه نشونه راه درست اینه ک وقتی بهش فک میکنم حالم بدون ذره ای مقاومت عالی باشه و بتونم تجمسش کنم و نوری در فکرم ازش لذت ببرم ک انگار الان دارمش
تمامکتری ک من باید انجام بدم همینه
منناتوانم از این ک بخام خودم ب خواسته هام برسم فقط خدا میتونه و راهو بلده
اگر اونطوری زندگی میکردم دائم باید در جوانی کار میکردم و در پیری ب هزاران تا مریضی دچار میشدم و تمام پولی ک بدست آورده بودم رو باید خرج دوا درمون میکردم چیزهایی ک الان یادگرفتم از استاد و بقیه واقعا ارزش نمیشه براش گذاشت
این ک از سرما نمیترسم از آدم های بیمار نمیترسم ک ازشون واگیر کنم واقعا خیلی ارزشمنده
خدایاشکرت بابت نعمت هایی ک بهم دادی تا الان اعتبار تمام این ها ب تومیرسه تو منو هدایت کردی ب استاد و استاد رو هم خودت هدایت کردی
واقعا ک اول و آخر خودتی و تمام ستایش ها و حمد و شکرها برای توست
استاد ی جمله خیلی مفهومی دارن ک میگن چ فایده ای داره ک اگر تو بهترین ماشین رو داشته باشی اما لحظه ای آرامش نداشته باشی ک الان میخاد بهش خط بیفته یا کسی ندزده
فقط بچه های توحیدی میفهمن این حرف های استاد رو
خدا میخاد و میده بهم همه نعمت هاشو اون وهابه من باید خودمو درست کنم
خدایا پناه میارم ب تو از نیرنگ های شیطان مثل عجله و مقایسه و ترس و نگرانی و هر جیزی ک احساس بد میده بهم
چقدر آروم تر شدم این کامنتو نوشتم خدایاشکرت
اعتبارش فقط ب تو میرسه من عبد تو هستم من هیچی نیستم همه جیز تویی
تو خدایی و ب من خیرمیرسونی و وظیفه عبد شکره
سلام و سپاس بی کران از استادی که دستی از دستان خداست ،
با یک شعر زیبا شروع میکنم که با این فایل ارزشمند ارتباط داره:
پدری با پسری گفت به قهر
که تو آدم نشوی جان پدر
حیف از آن عمر که ای بی سروپا
در پی تربیتت کردم سر
دل فرزند از این حرف شکست
بی خبر از پدرش کرد سفر
رنج بسیار کشید و پس از آن
زندگی گشت به کامش چو شکر
عاقبت شوکت والایی یافت
حاکم شهر شد و صاحب زر
چند روزی بگذشت و پس از آن
امر فرمود به احضار پدر
پدرش آمد از راه دراز
نزد حاکم شد و بشناخت پسر
پسر از غایت خودخواهی و کبر
نظر افگند به سراپای پدر
گفت گفتی که تو آدم نشوی
تو کنون حشمت و جاهم بنگر
پیر خندید و سرش داد تکان
گفت این نکته برون شد از در
«من نگفتم که تو حاکم نشوی
گفتم آدم نشوی جان پدر»
جامی
آه که جامی چقدر زیبا توصیف کرده هیچ و پوچ بودن غرور رو و خدا میدونه که عظمت ذات بشر رو چطوری میشه درک کرد و اینکه ارزش واقعی یک انسان به انسان بودنشه و اگر در جوانبی برتری هایی داریم باید اون برتری ها برای رشد ما باشه نه برای عقب بردن ما و فخر فروشی
به نام خالق
سلام استاد عزیزم و مریم جان
استاد من بارها و بارها این فایل رو گوش دادم و هر بار گوش میدم وجودم میلرزه و تماما افکارم درگیر این نکته میشه که چقدر نا سپاسی کردم تا الان و چطور میتونم شکر گزار این همه نعمت باشم
سوره اعراف واقعا چقدر واضح گفته اینکه خداوند ما رو خلق کرده و ما رو لایق سجده کردن هستیم توسط فرشتگان
همین یه تیکه ماجرا چقدر جای شکر داره استاد
همین یه تیکه ماجرا که خدا منو آفریده اونم از گل و بعد میاد از روح خودش در درون من میدمه چقدر جای شکر داره که منو جزئی از وجود خودش آفریده استاد قلبم به درد میاد از این غفلت برای شکر گزاری از اینکه از خدا تشکر نکردم که منو زندگی بخشید و تیکه ای از خودش قرار داد
اینکه جای امن و مکان زندگی مثل زمین بهمون داده اینکه همه چیز ما رو قبل از اینکه به وجود بیایم آماده کرده و همه شرایط زندگی زو فراهم کرده تو همین یک دقیقه اول صحبت های شما حجت به همه ما تمام میشه و باید بدونیم در تک تک لحظات شکرگزاری کنیم
چقدر واقعا ما به عنوان انسان باید ناسپاس باشیم که قدر این لطف و بخشایش خدا رو ندونیم چقدر ما به عنوان انسان کم گذاشتیم از شکرگزاری از اینکه نفس میکشیم از اینکه در آرامش هستیم از اینکه سالم هستیم از اینکه چشم برای دیدن داریم از اینکه گوش برای شنیدن داریم و فکر برای تامل و تعقل داریم
استاد همین که من دارم این حرفها رو از زبان شما به این زیبایی میشنوم هم جای شکرگزاری داره از اینکه دارم تفکر میکنم در نوع احساس
خودم در گذشته و اینکه باید از این به بعد چطور احساسی داشته باشم و چطور شاکر باشم هم شکرگزاری داره
اینکه خدا میگه افراد کمی هستند که سپاسگزار هستند واقعا اشک ریختن داره و باید دعا کنیم که بتونیم اینقدر شکرگزاری کنیم تا جز اون دسته از افراد باشیم که شکرگزار واقعی هستند
همین که شما این فایل رو اینجا گذاشتید یه تلنگر به جا هست که سعی کنم من شکرگزار تر باشم
واقعا چقدر خدا به من لطف داشته که انسان آفریده شدم
همین درخت همین باران که شما الان اشاره میکنید که هیچ جای دیگه از کهکشان نیس چقدر شکرگزاری داره واقعا اینکه بدون بها نفس میکشیم و اکسیژن همه جای کره زمین هست واقعا چقدر میتونم من شکرگزار این باشم
اینکه فاصله زمین تا دیگر سیارات رو خداوند چقدر دقیق قرار داده تا زمین در بهترین شرایط زیستی باشه واقعا چقدر شکرگزاری داره
اینکه چقدر خداوند حساب شده و دقیق همه چی رو در زمین قرار داده هر چقدر شکرگزاری کنیم کمه استاد اصلا در ذهنیت و در تصور نمیگنجه این همه فراوانی و آسایش در زمین
واقعا استاد اگه این نظم نبود ما از همه اینها محروم بودیم از کلی لذت های دیداری و شنیداری محروم میشدیم واقعا چه شاهکاری هست این خلقت هستی و چه میزان شکرگزاری لازمه اصلا اندازه این سپاسگزاری در بی نهایت هم تعریف نمیشه خدایا چقدر تو لطف و بخشش و درایتت بی نهایت بوده که این همه زیبا افریدی که این همه ناب و به جا خلق کردی خدا همه چیز رو
اینکه خداوند به ما قدرت خلق کنندگی داده چقدر شکرگزاری داره خدایا تو چقدر رئوف هستی و چقدر عادل که صفر تا صد خلق کردن زندگی مون رو به خودمون هدیه دادی
چقدر تو خالق بی نظیری هستی که منو قسمتی از خودت افریدی
خدایااا چقدر باید شکرگزاری کنم تا اون روزایی که کم گذاشتیم از شکرگزاری رو جبران کنیم
چقدر ما ارزشمند هستیم
خدایا شکرت خدایا شکرت
سلام
فروتنی در برابر خداوند، آگاهی از عظمت بیپایان او و محدودیتهای انسان است. این فروتنی، نه به معنای بیارزش دانستن خود، بلکه پذیرش جایگاه حقیقی انسان در برابر خالق است. انسان فروتن، خود را مخلوقی مورد عشق خداوند میبیند که ارزش ذاتیاش از همین ارتباط با منبع هستی سرچشمه میگیرد. چنین نگرشی، او را از نیاز به تأیید دیگران یا وابستگی به داشتههای مادی آزاد میکند.
احساس خودارزشمندی درونی نیز در همین شناخت ریشه دارد. وقتی فرد بداند که خداوند او را با حکمت و هدفی خاص آفریده و در هر لحظه او را هدایت و حمایت میکند، احساس ارزشمندی در وجودش جوانه میزند. این ارزشمندی، از درک جایگاه الهی انسان نشأت میگیرد، نه از دستاوردهای زودگذر دنیا.
مولانا در این باره میگوید:
“خاک شو تا گل بروید زین خاک / چونک خاکی، گل شکوفد بیباک”
این بیت، مفهوم فروتنی را بهزیبایی ترسیم میکند. خاک شدن به معنای پذیرفتن تواضع و فروتنی است، و در نتیجه، گل وجود انسان شکوفا میشود. یعنی فروتنی باعث رشد و تعالی درونی میگردد.
آلبرت اینشتین نیز میگوید:
“هر کسی که عمیقاً معنای فروتنی را بفهمد، درک میکند که قدرت واقعی از تسلیم در برابر عظمت جهان ناشی میشود.”
این سخن نشان میدهد که فروتنی نهتنها ضعف نیست، بلکه سرچشمه قدرت حقیقی است.
در نهایت، فروتنی و احساس خودارزشمندی درونی، دو وجه از یک حقیقتاند. یکی انسان را از وابستگی به دنیا رها میکند، و دیگری به او قدرت میبخشد تا به عظمت الهی در وجود خود پی ببرد.
مثال
فروتنی و احساس خودارزشمندی درونی در زندگی افراد موفقی که جهان را تحت تأثیر قرار دادهاند، بهوضوح قابل مشاهده است. در دنیای خودروسازی، هنری فورد، بنیانگذار شرکت فورد، مثال بارزی از این موضوع است. او علیرغم دستاوردهای عظیم خود، همیشه بر فروتنی تأکید داشت و باور داشت که موفقیت از تلاش گروهی و درک نیازهای مردم ناشی میشود. یکی از گفتههای او این بود:
“خدمت به دیگران و احترام به نیازهای آنها، معنای واقعی موفقیت است.”
او با فروتنی درک کرده بود که ارزش انسان، در تأثیری است که بر جامعه میگذارد، نه در مقام یا دارایی.
همچنین، آکیو تویودا، مدیرعامل شرکت تویوتا، بارها اشاره کرده است که تواضع و نگاه به اشتباهات گذشته، یکی از دلایل موفقیت این برند است. او میگوید:
“ما باید همیشه آماده یادگیری باشیم. افتخار به گذشته نمیتواند آینده را تضمین کند.”
این نگرش، بازتابی از تعادل میان فروتنی و احساس ارزشمندی درونی است که در نهایت به رشد پایدار منجر میشود
“وَلا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّکَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَلَنْ تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا”
(سوره اسراء، آیه 37)
“و بر زمین با تکبر راه مرو، چرا که هرگز زمین را نمیتوانی بشکافی و به بلندی کوهها نمیرسی.”
این آیه بهوضوح به انسان یادآور میشود که غرور و تکبر، از واقعیت جایگاه او در جهان ناشی نمیشود. در مقابل، فروتنی و شناخت محدودیتها، راه رسیدن به ارزش واقعی است.
حافظ میگوید:
“بنده پیر خراباتم که لطفش دائم است / ور نه لطف شیخ و زاهد گاهگاه است ای پسر”
این بیت نشان میدهد که لطف و عشق الهی، بیپایان و دائمی است، و انسان فروتن که این لطف را درک میکند، به احساس ارزشمندی واقعی دست مییابد.
نتیجهگیری
افرادی مانند هنری فورد و آکیو تویودا، با تعادل میان فروتنی و احساس ارزشمندی درونی، موفقیتهای بزرگی کسب کردند. همین رویکرد در آموزههای قرآنی و ادبیات فارسی نیز تأکید شده است. فروتنی انسان را به خداوند نزدیک میکند، و این نزدیکی، سرچشمه قدرت درونی و احساس ارزشمندی است که به زندگی معنا و جهت میدهد.
مثال
فروتنی و احساس خودارزشمندی درونی در زندگی هنرمندان موفق نیز نقشی کلیدی ایفا کرده است. لئوناردو داوینچی، نابغه عصر رنسانس، با وجود دستاوردهای خارقالعاده خود در هنر، علم و مهندسی، همواره فروتنی خود را حفظ میکرد. او در یکی از یادداشتهایش نوشت:
“هنر هرگز کامل نمیشود، بلکه فقط رها میشود.”
این جمله نشاندهنده نگاه فروتنانه او به هنر و پذیرش اینکه کمال مطلق تنها در دست خداوند است.
ادیث پیاف، خواننده افسانهای فرانسوی، نیز نمونهای از فروتنی و خودارزشمندی درونی است. او که با سختیهای فراوانی در زندگی مواجه شده بود، در یکی از مصاحبههایش گفت:
“من چیزی از دنیا طلب ندارم، جز عشق به موسیقی و فرصتی برای به اشتراک گذاشتن آن.”
این نگرش فروتنانه به او قدرت داد تا بر مشکلات غلبه کند و با صدای خود، دل میلیونها نفر را تسخیر کند.
“وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ”
(سوره بقره، آیه 186)
“و هنگامی که بندگان من از تو درباره من بپرسند، بگو که من نزدیکم و دعای دعاکننده را زمانی که مرا بخواند، اجابت میکنم.”
این آیه تأکید میکند که نزدیکی به خداوند و تواضع در برابر او، منبع آرامش و ارزشمندی واقعی است.
سعدی میگوید:
“برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتری است معرفت کردگار”
این بیت به زیبایی نشان میدهد که هرچه انسان در برابر عظمت خلقت و خالق فروتنتر باشد، شناخت بیشتری از جایگاه و ارزش حقیقی خود پیدا میکند.
نتیجهگیری
هنرمندانی مانند داوینچی و پیاف، با فروتنی در برابر هنر و عشق به مردم، به موفقیتهای بزرگی دست یافتند. آنها، همانند آموزههای قرآنی و شعر سعدی، دریافتند که فروتنی نهتنها ضعف نیست، بلکه راهی است به سوی شناخت ارزش ذاتی و ارتباط عمیقتر با حقیقت هستی.
مثال
فروتنی و احساس خودارزشمندی درونی در زندگی بسیاری از کارآفرینان زن موفق نقش تعیینکنندهای داشته است. نمونههای بارز این ویژگی را میتوان در زندگی افرادی چون سارا بلیکلی و اپرا وینفری مشاهده کرد.
سارا بلیکلی، بنیانگذار برند Spanx، از نمونههای برجسته زنانی است که فروتنی و خودارزشمندی را بهخوبی در مسیر موفقیت خود ترکیب کرده است. او با ایدهای ساده (لباسهای فرمدهنده) شرکتی میلیارد دلاری ساخت. با وجود این موفقیت، بلیکلی بارها گفته است:
“من فقط میخواستم مشکلی را حل کنم. موفقیت من حاصل خدمت به دیگران و صداقتم در برابر خودم و خدایم بود.”
او به این باور دارد که تمرکز بر خدمت به نیازهای دیگران، مسیر رسیدن به ارزشمندی و موفقیت پایدار را هموار میکند.
اپرا وینفری، یکی از تأثیرگذارترین زنان جهان، در مسیر زندگیاش با مشکلات بسیاری از جمله فقر و تبعیض مواجه شد. با این حال، او همواره فروتن باقی ماند و بر شناخت ارزش درونی خود تأکید کرد. او میگوید:
“حقیقت این است که هر یک از ما هدفی داریم. وقتی هدفت را بشناسی و به دیگران خدمت کنی، شکوه واقعی را تجربه میکنی.”
اپرا این دیدگاه را مبنای موفقیت خود در دنیای رسانه قرار داد و تبدیل به الگویی برای زنان سراسر جهان شد.
“وَمَا أُوتِیتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلًا”
(سوره اسراء، آیه 85)
“و از دانش جز اندکی به شما داده نشده است.”
این آیه تأکید میکند که انسان با همه موفقیتهایش باید در برابر عظمت الهی فروتن باشد و بداند که همه پیشرفتها از عنایت الهی سرچشمه میگیرد.
مولانا میگوید:
“آنکه گوید من شدم بیمن نشد
آنکه او دید آفتاب او ذره شد”
مولانا با این بیت نشان میدهد که شناخت عظمت خداوند، انسان را به تواضع و درک ارزش حقیقی خویش میرساند.
نتیجهگیری
سارا بلیکلی و اپرا وینفری، با فروتنی و تمرکز بر شناخت ارزشهای درونی خود، نشان دادهاند که تواضع و خودارزشمندی، دو روی یک سکهاند. این زنان موفق، با الهام از اصولی مشابه آنچه در آموزههای قرآنی و اشعار عرفانی بیان شده است، توانستند به اهداف بزرگ دست یابند و الهامبخش دیگران باشند.
مثال
فروتنی و احساس خودارزشمندی درونی در زندگی سیاستمداران زن موفق بهخوبی نمایان است. این دو ویژگی به آنها کمک کرده تا در کنار قدرت و نفوذ سیاسی، ارتباطی صادقانه با مردم و ارزشهای اخلاقی خود برقرار کنند. آنجلا مرکل و جاسیندا آردرن نمونههایی الهامبخش از این رویکرد هستند.
آنجلا مرکل، صدر اعظم سابق آلمان، با وجود قدرت بیسابقه در رهبری اروپا، همواره فروتنی خود را حفظ کرد. او نهتنها سادهزیستی را در زندگی شخصی خود رعایت کرد، بلکه در تصمیمگیریهای سیاسی نیز بهدنبال ایجاد تعادل و رفع نیازهای مردم بود. مرکل در یکی از سخنان خود گفت:
“قدرت فقط زمانی ارزشمند است که در خدمت مردم باشد.”
این جمله نشاندهنده عمق فروتنی اوست که قدرت را بهعنوان ابزاری برای خدمت میبیند، نه وسیلهای برای بزرگ کردن خود.
جاسیندا آردرن، نخستوزیر پیشین نیوزیلند، نمونهای دیگر از سیاستمداری است که فروتنی و خودارزشمندی را در کنار هم به نمایش گذاشت. او با اقدامات انساندوستانه و مدیریت شفاف در بحرانها، از جمله همهگیری کووید-19، تحسین جهانیان را برانگیخت. آردرن بارها اظهار داشت:
“رهبری به معنای مراقبت از دیگران است، نه فقط به نمایش گذاشتن قدرت.”
این نگرش، نشاندهنده باور او به ارزش ذاتی انسان و اهمیت فروتنی در رهبری است.
“تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا ۚ وَالْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ”
(سوره قصص، آیه 83)
“آن سرای آخرت را برای کسانی قرار دادهایم که در زمین خواهان برتریجویی و فساد نیستند، و فرجام نیک از آنِ پرهیزکاران است.”
این آیه نشان میدهد که فروتنی و پرهیز از تکبر، راهی به سوی برتری واقعی و رضایت الهی است.
سعدی میگوید:
“خداوند تدبیر و فرهنگ و رای نخواهد که بنده کند بنده رای”
این بیت تأکید میکند که قدرت و دانش باید در خدمت مردم باشد، نه ابزاری برای برتریجویی و خودنمایی.
نتیجهگیری
آنجلا مرکل و جاسیندا آردرن، هر دو سیاستمدارانی هستند که با فروتنی و توجه به ارزشهای انسانی، توانستند موفقیتهای بزرگی به دست آورند. این نمونهها، همانند آموزههای قرآنی و شعر سعدی، به ما نشان میدهند که قدرت حقیقی در تواضع و خدمت به دیگران نهفته است، نه در سلطهگری و تکبر.
نتیجهگیری منطقی:
فروتنی در برابر خداوند و درک عظمت او، انسان را به جایگاه حقیقی خود آگاه میکند و از وابستگی به ظواهر دنیوی رها میسازد. این تواضع، برخاسته از شناخت ارزش درونی است که ریشه در ارتباط با خالق دارد. افراد موفق در عرصههای مختلف، از هنر تا سیاست، نشان دادهاند که فروتنی نهتنها ضعف نیست، بلکه سرچشمه قدرت واقعی است. احساس خودارزشمندی نیز زمانی به بلوغ میرسد که انسان، خود را بخشی از طرح بزرگ الهی بداند و زندگیاش را وقف خدمت به دیگران کند.
مولانا در این باره میگوید:
“چون قلم اندر نوشتن میشتافت چون به عشق آمد، قلم بر خود شکافت
این بیت نشان میدهد که شناخت عشق الهی، انسان را از خودمحوری جدا کرده و به فروتنی میرساند، جایی که ابزار رشد و تعالی میشود.
حسن ختام با سخنی از ماهاتما گاندی:
“راه یافتن به عظمت، در خدمت به دیگران است. تواضع، قدرتی است که دلها را فتح میکند.”
این جمله، تأکید میکند که فروتنی، مسیری بهسوی بزرگی است و ارزش انسان در خدمت و عشق به دیگران نهفته است.
بنابراین، فروتنی و احساس خودارزشمندی درونی، دو بال پرواز انسان به سوی موفقیت واقعی و رضایت الهی هستند. این دو ویژگی، نهتنها او را در برابر سختیها مقاوم میسازند، بلکه او را به منبعی از الهام و تأثیرگذاری در زندگی دیگران تبدیل میکنند.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام هوتن عزیز چقدر خوب مینویسید .
و ممنون از شما بخاطر این که اینقدر عالی هم مثال های عالی هم نقل قول ها و هم آیات رو زیبا در کنار هم و مرتبط با هم قرار دادید و یه نسخه کامل از درک و مثال و نتیجه گیری رو فراهم کردید.
سپاس از شما
خداوند به همگی ما برکت بدهد